اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی
برای تماشای صحبت های من با استاد احمد معین در خصوص اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با استاد احمد معین در خصوص اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی
سعید کاظمی: دوستانِ عزیز. امشب با آقایِ استاد احمدِ معین در خدمتِ شما هستیم. میخواهیم در مورد اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی صحبت بکنیم. جنابِ معین از اساتیدِ بزرگ هستند و سالهاست در موردِ فنِ بیان سخنرانی و تدریس میکنند و آموزِش میدهند. البته استاد بنده را متخصصِ مهاجرت معرفی کردند که من متخصصِ مهاجرت نیستم. بلکه من درسایت، پیج اینستاگرام و کانالِ یوتیوبم به نامِ سعیدِکاظمی در موردِ تجربیاتِ همه آدمها صحبت و مستند سازی میکنم .
معرفی استاد احمد معین:
احمدِ معین هستم. مربیِ کَوچینگ و مدرسِ سخنرانی و فنِ بیان و همچنین رشدِ فردی و به آدمها کمک میکنم. که با مهارتهایی که دوست دارند به دست بیاورند که در زندگیشان تأثیرگذارتر، بتوانند هم رفتار و هم برخورد کنند و بتوانند زندگی و کسبوکار خودشان را ارتقاء بدهند. من تا الان هم سه تا کتاب نوشتم با عنوانِ سخنرانیِ انگیزشی، ساختارِ تفکرِ سخنران و پلن آموزشیِ همراهِ موفق ویژه شرکتکنندگانِ دورههایِ آموزشیِ سخنرانی فن بیان،
و حدودِ دو سال و نیم هم هست. که بیزینِس کَوچینگ را شروع کردم و به افراد که میخواهند کسب و کارِشان ارتقاء پیدا کند. کمک میکنم که کسب و کارِشان را رشد دهند. و کاری که من انجام میدهم شاید متفاوتتر از دیگر مربیها باشد چون تخصص دارم در مهارتهایِ رشدِ فردی در کنارِ اینکه مربی هستم آموزشدهنده هم هستم. که هم خودِشان را ارتقاء دهند و هم کسب و کارِشان را و کسانی که میخواهند بیشتر با من آشنا شوند در سایتِ ahmadmoein.com میتوانند اطلاعاتِ بیشتر را بدست بیاورند یا در پیجِ خودم احمد معین،
سعید کاظمی: امشب در موردِ اهمیتِ فنِ بیان در تجارت و زندگی صحبت خواهیم کرد که یکی از مشکلاتِ اساسیِ خود من هم همین بوده است. یعنی زمانی که قصد استارت کار را داشتم خیلی برای من سخت و مشکل بود. گرفتنِ ویدئو و تهیهیِ محتوا. خُوب در جمعها خیلی راحت صحبتمیکنم حالا حتی سمینار و همایش ها راحت سخنرانی می کنم. اما برایِ ضبط ویدئو یک اِسترِسِ خاصی داشتم. حالا سؤالِ اولم را به این شکل میپرسم.
چه آدمهایی نیاز به فنِ بیان دارند؟
استاد معین: احسنت. دقیقاً سؤالِ خیلی خوبی پرسیدید. واقعاً چه کسی نیاز به مهارتِ فن بیان دارد؟ جوابی که من بخواهم بدهم این است که هرکسی که میتواند حرف بزند نیاز به مهارتِ فنِ بیان دارد. یک دیالوگی هست که میگوید کلمات بیشتر از گلولهها آدم کشتهاند. چرا؟ چون شما زمانی که دارید صحبت میکنید. حالا شما منظورم هرکسی میتواند باشد هم خودم میتوانم باشم و هم دیگران. زمانی که دارم صحبت میکنم به چه شکلی دارم صحبت میکنم؟ به چه شکلی با مشتریان برخورد میکنند؟ چگونه با همسرشان برخورد میکنند؟ چگونه با آدمهایِ دیگر ارتباط برقرار میکنند؟
قبل از اینکه ما بخواهیم با آدمها ارتباط بگیریم و آن ارتباط را پایدارتر کنیم. داریم صحبت میکنیم. آیا میتوانیم با لحنِ حرفهایِ مناسب صحبت کنیم؟ آیا میتوانیم از کلماتِ مناسب در جایِ مناسب استفاده کنیم؟ زمانی که ما بتوانیم در جایِ مناسب از کلماتِ مناسب استفاده بکنیم. میتوانیم زندگیِ خودمان و حالِ دیگران را بهتر کنیم. میتوانیم کسبوکار خودمان را رشد دهیم. یک مثال میزنم.
یک داستان از اهمیت نحوه ابراز نظر؟
در دانشگاهِ آزاد داشتم آموزش میدادم. من یک موسیقی پخش کردم و یکی از دوستان یک دفعه بلند شد و گفت که آقا این موسیقی که گذاشتید میتوانست بهتر باشد. من این موسیقی را اصلاً دوست نداشتم. خُوب من چون این مهارت رادارم و آموزش میدهم میدانستم که چون این فرد هیچ جایی آموزش ندیده است و نحوه انتقاد و پیشنهاد کردن را بلد نیست. بنابراین نمیداند که به چه شکلی انتقاد کند. به ایشان گفتم ممنونم که پیشنهادت را دادی و نظرتان را گفتید و من هم خیلی خوشحال شدم. من چون تا حال در هوایِ فضای آموزِشِ همین مهارت فن بیان و سخنوری و مهارتهایِ ارتباطی بودهام.
یک مقدار که جلوتر رفتیم به ایشان گفتم که به چه شکلی این کار را باید انجام دهند. مثلاً به ایشان ؛ البته نه فقط به ایشان بلکه به تمامِ افرادی که در آن کلاسِ آموزشی بودند گفتم که قبل از اینکه ما بخواهیم انتقادی بکنیم میتوانیم اول خوبیهایِ آن فرد را ببینیم. مثلاً بیان کنید که آقایِ معین این اسلایدی که الان به من نشان دادید. خیلی تأثیرگذار بود و من خیلی نتایجِ خوبی از این اسلاید گرفتم و اسلاید خیلی طراحیِ زیبایی داشت و چقدر حرفهای بود. اما اجازه هست که من یک پیشنهاد بدهم نسبت به آن چیزی که گذاشتید؟ و من هم قبول میکنم. بعد باید به این شکل نظرِش رو بیانکند؛
چون موسیقی چیزی سلیقهای است به این شکل باید بگوید که، به نظرِ من این موسیقی میتوانست ملایمتر باشد. این موسیقی میتوانست تندتر باشد. این موسیقی میتوانست از سبکِ کلاسیک باشد، یا از سبکِ پاپ یا هر چیزِ دیگری. یعنی زمانی که میخواهند انتقاد یا پیشنهاد کنند این کار را میتوانند انجام دهند.
نحوه ارتباط صحیح کلامی با همسر و فرزندان؟
حالا افراد در زندگیشان وقتی دارند با همسر یا بچهشان صحبت میکنند به چه شکلی از آنها درخواست میکنند؟ به چه شکلی به آنها پیشنهاد میدهند؟ با زور و اجبار، هر چقدر که این زور و اجبار بیشتر بشود. آدمها به مرورِ زمان کمکم زور و اجبارها در ذهنشان، در وجودِشان و در خاطراتِشان شکل میگیرد و به جایِ اینکه به هم نزدیک شوند. یواش یواش از هم دور میشوند، چون نتوانستند با همدیگر خوب صحبت کنند و ارتباطها به خوبی شکل نگرفته و بعد یواشیواش حالِشان بد میشود و دوست ندارند در کنارِ هم باشند. آدمها وقتی که در زندگیِ مشترک میخواهند. ارتباطاتشان قویتر باشد و چندین سال تا آخرِ عمر با هم زندگی کنند.
این مدلِ رفتار و این مدلِ بیان نشان میدهد. که اینها چند سال میتوانند با هم زندگی کنند. ولی زمانی که بلد باشند و بتوانند با هم زندگی کنند. این زندگی و عشقِشان پایدارتر میشود. مشتریمداریِ آنها قویتر میشود. یعنی به این شکل نیست. که بخواهم بگویم.آقا هر کسی میخواهد. سخنرانی بکند فن بیان و مهارتِ سخنوری را یاد بگیرد. هرکسی که میخواهد زندگیِ بهتری داشته باشد و هرکسی که میخواهد در کسب و کارَش موفقتر از رقباش باشد باید این مهارت را یاد بگیرد.
مهارتِ فن بیان و سخنوری یک مهارتِ بسیار ضروری است:
که در همهجا بسیار کاربردی است. یعنی قبل از اینکه فرد بخواهد آموزِشِ بازاریابی، مشتریمداری، بیزینِسکَوچینگ، کوچینگ، تدریس، کتابنویسی یا هر آموزشِ دیگری بخواهد ببیند. من پیشنهادم این است که اول باید بر رویِ بیانش کار بکند. فنِ بیان این نیست که چگونه دهانمان را باز و بسته کنیم، صدایمان را کجا کلفت کنیم و کجا نازِکَش کنیم. نه این نیست. تعریفی که من از فنِ بیان دارم فنِ بیانِ زندگی است و چیزی که تویِ زندگیمان میخواهیم از آن استفاده کنیم. فن بیانِ گویندگی تخصصَش مشخص است که فن بیانِ گویندگی است اما در بیزینسمان، در کسب و کار و در زندگیمان زمانی که میخواهیم با ادمها ارتباط بگیریم باید بدانیم که چگونه کلمات را بیانکنیم.
یک مثال دیگر از اهمیت فن بیان در ارتباط با همسر و فرزندان:
یک مثالِ دیگهای بزنم. در زندگی وقتی داریم با هم صحبت میکنیم، زمانی که واردِ خانه میشویم به چه شکلی سلام میکنیم؟ این سلام کردن باعث میشود که حس و حالِ افرادی که در خانه هستند را بد بکنم یا خوب. وقتی شل و ول بیحا بروم و سلام بکنم، با خستگی بروم و سلام بکنم خانواده باید به چه شکلی با من برخورد بکند؟ و وقتی که پر انرژی بروم به چه شکلی؟ و یا در ادارات، در کارخانه و محیطِ کسب و کار وقتی فردی واردِ مغازهیِ من میشود ، واردِ کسب و کار من میشود من به چه شکلی میتوانم با او ارتباط بگیرم؟ به چه شکلی دارم به آن شخص سلام میکنم؟ چگونه با وی ارتباط میگیرم؟ و به چه شکلی به درخواستَش پاسخ میدهم؟ آیا لبخند میزنم؟ یا نمیزنم؟
توجه میکنم یا نمیکنم؟ و خیلی چیزهایِ دیگر. پس فنِ بیان لازمهیِ زندگیِ هر فردی است که بخواهد زندگیِ بهتری داشته باشد، میخواهد کسب و کارِ بهتری داشته باشد، اگر جوابِ منفی میدهد. ببینید تا الان چقدر در ارتباطاتش دوست دارد. چقدر دوستانَش دوست دارند. که این فرد در جمعِشون باشد. چقدر در کسب و کار مشتریهایَش به وی وفادار هستند؟ یعنی مهارتِ فن بیان به تمامِ این افراد کمک میکند قدرتِ بیشتری پیدا کنند، ارتباطاتِ بیشتری پیدا کنند و کسب و کارِشان رونق پیدا کند.
اهمیت فن بیان در شبکه سازی تجاری:
یکی از مهمترین چیزهایی که خودتان هم میدانید و در این زمینه استاد هستید در کسب و کار مهمترین چیز شبکهسازیِ ارتباطی هست. و مهارتِ فنِ بیان و سخنوری کم میکند که آن شبکهسازیهایِ ارتباطی پایدارتر شکل بگیرد. یکی از ابزارهای بسیار مهم در هر کسب و کار شبکه افرادی است.که مدیران آن کسب و کار با دیگر افراد مهم برقرار کرده اند.
دو تجربه واقعی از اهمیت فن بیان در ارتباط با همسر:
سعید کاظمی: من بیست و خوردهای سال هست که ازدواج کردهام و تجربه زیادی دارم. ولی چیزی هست که با تجربه به دست آوردم نه اینکه آموزِش ببینم. متاسفانه باید آموزِش میدیدم. یک خانمی از شاگردهایِ من بودند که چند وقت پیش میگفتند که میخواهد ازدواج کند و به سوئد مهاجرت کند. از من خواستند که یه نصیحتی به ایشان بکنم. گفتم که فرقِ ما با حیوانات میدانی که چی است؟ گفت نه نمیدانم. گفتم ما زبان داریم و آنها ندارند. ما زبانِ ارتباطی داریم.
گفتم تمامِ صحبتهایِ خودت را با همسرِت با زبان و با آرامِش بیان کن. گفت باز هم نمیفهمم. گفتم فقط صحبت کن و چیزی را در دلت نگه ندار، البته به موقع و بهجا. نه که شما دارید آشپزی میکنید و مهمان دارد و اعصابِش خورد است . آن زمان زمانِ خوبی برایِ صحبت کردن نیست. باید بدانی که چه زمانی صحبت کنید. و این خیلی مهم است که در لحظه و در کجا از زبانت به درستی استفاده کنید.
شانزده هفده سال پیش که در هند بودم در شهرِ پونا. رفته بودم که با کوله پشتی هند را بگردم. یک راهبی در شهرِ پونا که راهبِ اوشو بود. ازشان خواستم که من را نصیحت بکند. گفت همیشه همهیِ مشکلات و غمهایت را با کفشهایت یک متریِ پشتِ در خانه بگذار و داخلِ خانه که میروی حتماً لبخند بزن و بلند سلام کن. الان که شما گفتید حتی سلام کردن چقدر مهم است یادِ آن خاطره افتادم.
چه آدمهایی استاد لازم است که بروند دنبالِ یادگیری فنِ بیان؟
یعنی مثلاً من میدانستم که نیاز دارم که برایِ تولیدِ محتوا بر ترسها و اِسترسهایم غلبه کنم. حالا باید چه کاری انجام دهم؟ از کجا باید استارت بزنم.
استاد معین: این که غلبه کنید بر ترسها و اِسترِسها برایِ شروع پیشنهادم این است که از همان سلام شروع کنید. چون سلام اولین و مهمترین کلمهای هست که ما در شروعِ ارتباطات از آن استفاده میکنیم. وقتی که سلام میکند. الان فقط باید دقت کند چه جوری دارد سلام میکند، مدلِ سلامکردنش را عوض کند. اگر همیشه عادی سلام میکند و ارتباطِ چشمی ندارد و سرش را پایین میاندازد از این به بعد باید دو کار را انجام دهد 1) لبخند و 2) ارتباطِ چشمی با فردی که دارد صحبت میکند و سلام میکند.
نگاهِش بکند، لبخند بزند، بعد یک سلامِ پرانرژی داشته باشد. یک سلامِ رسا نه این که داد بزند. و نسبت به هر مکانی این سطحِ انرژی باید تعادل داشته باشد و متفاوت باشد. من یک سلامِ پر انرژی را خیلی ازش نتیجه دیدم که تأکید میکنم خیلی مهم است.
یک مثال از اهمیت لبخند و برخورد مناسب در روابط اجتماعی
چند وقت پیش از یک پارکینگی آمدیم بیرون، بندهیِ خدایی که قبضِ پارکینگ را میگرفت و حساب میکرد من لبخند زدم و گفتم سلام و خدا قوت. بعد وقتی که حساب کرد گفت من دلم میخواهد از شما پولِ پارکینگ نگیرم. خیلی حس و حالم را خوب کردی. دمِ غروب هم بود. گفت از صبح تا حالا هیچ کس این حاِل خوب را به من نداده. همین که حالم را خوب کردید دلم نمیخواهد از شما مبلغی بگیرم.
اصلاً طرف نه من را میشناخت و نه من اصلاً ایشان را قبلاً دیده بودم. گفت این مدلِ سلامکردن حالِ من را خوبکرد. من اینقدر تو خودم بودم ولی مدلِ سلامِ شما حالِ من را خوب کرد و من نمیخواهم ا شما پول بگیرم. فقط به این دلیل که توانستی حالم را خوب بکنی. و من هر چقدر که با ایشان صحبت کردم زیرِ بار نرفت و قبض را مچاله کرد و خیلی از من تشکر کرد. پس ببینید این سلامِ پر انرژی چقدر میتواند مهم باشد در شروعِصحبتها یا هر چیزِ دیگری.
من الان میخواهم اصولِ اولیه فنِ بیان را یاد بگیرم. میخواهم محتوا تولید کنم. از کجا شروع کنم؟
سعید کاظمی: الان دیگه نسلِ زد هستند. بیشترِ جوانهایی که متولدِ 75 به بعد هستند نسلِ زد هستند. اینها به ارزِشِ توانمندی در کسب و کار پی بردن، به ارزشِ فضایِ مجازی پی بردن. اکثریتِ شان میدانند. اما بعضی از آنها یک اِسترِس و ترسی دارند. مثلاً میخواهد محتوا تولید کند و محصولِ ایکس را معرفی کند و در یک روستایِ کوچکی هم هست اما اِسترِس دارد برایِ ارائهیِ دادن و نمایش دادن. فنِ بیانِش خیلی ضعیف است. یعنی خُب این تحتِ تأثیرِ یک اِسترسی است و ترسی که در وجودِش هست. چه کاری باید انجام دهد؟ میخواهد آموزِش ببیند. آموزش از کجا ببیند؟
استاد معین: پیشنهاد میکنم برایِ شروعِ این که حالا میخواهد تولیدِ محتوا بکند. که البته حتماً در نهایت بعد از کارهایی که گفته میشود انجام دهد پیشنهاد میکنم هم مطالعه داشته باشد و هم از دورههایِ آموزشی توسطِ مربی استفاده بکند. چون یک سری مهارتهایِ فنِ بیان هست که اگر از مربی استفاده نشود نتایجِ معکوس دارد و مربی میتواند به شخص اعلام کند که فلان تمرین را شما بیشتر انجام دهید و به شخصِ دیگر گفته بشود که تو اصلاً فلان تمرین را انجام نده چون برایِ شما مضر است. حالا اینکه گفته میشود که برایِ وی مضر است حتی میتواند رویِ اعتماد به نفسِش و بر رویِ رفتارهایَش تغییرِ منفی بگذارد. ولی برایِ کسی دیگر متفاوتتر است.
تمرین افزایش اعتماد بنفس و فن بیان؟
حالا اینکه میخواهد فعلاً شروع کند. بعد از انجامِ سلامِ پرانرژی این را برایِ خودش عادت میکند این است که شروع به ایستادن جلویِ آینه بکند و یک محتوایی را آماده کند تویِ ذهنِش و جلویِ آینه برایِ خودش شروع به صحبتکردن کند. ولی زمانی که جلویِ آینه خودش را میبیند فکر کند که چند نفر هستند حداقل ده تا بیست نفر که حالا بستگی به سطحِ توانِ خودِش دارد. که چقدر آدمها را میتواند در ذهنِ خودِش ببیند و برایِ آنها صحبت کند و حتی میتواند یک پله بالاتر رفته و این تمرین را سختتر هم بکند و از خودش شروع به فیلم گرفتن کند. فیلمهایِ سهدقیقهای.
مثلاً دوربینِش را میگذارد رویِ حالتِ سلفی بعد در موردِ آن محتوایی که میخواهد صحبت کند به مدتِ سه دقیقه جلویِ دوربین شروع به صحبتکردن میکند و دقیقاً ارتباطِ چشمی بگیرد با همان لنزِ دوربین. یعنی فرض کند که اینها مخاطبانَش هستند که زمانی که دارد فیلمِ خودِش را میبیند، ببیند که دارد به وی توجه میشود. یعنی این ارتباطِ چشمی که توسطی لنزِ دوربین که ضبط میشود بعد با مخاطب اتفاق میاُفتد. این را بارها و بارها تمرین کند و اگر حداقل ده روز پشتِ سرِ هم این کار را بکند خودَش نتیجهِ خیلی خوبی را میبیند و میبیند که چقدر متفاوتتر و بهتر شده.
پیکره بندی و چهارچوب یک سخنرانی یا تولید محتوا؟
حالا درمورد پیکره بندی و اگر بخواهد بعد صدا را ارتقاء دهد اینها را من پیشنهاد میکنم که توسطِ مربی این کار را انجام دهد که خیلی حرفهایتر باشد. ولی برایِ تولیدِ محتوا و شروعش میتواند خیلی راحت این کار را انجام ده و نکتهایِ مهمتر اینکه مطالبی را که میخواهد ارائه دهد به هیچ عنوان و اصلاً حفظ نکند. اگر حفظ بکند تمام سخنرانیهایش خراب میشود و در تولیدِ محتوا هم خیلی خیلی اذیت میشود. محتوایی را که میخواهد ارائه دهد آنها را درج کند. محتوا را که درج کند خیلی راحتتر و با اعتمادِ به نفسِ بالاتر میتواند ارائه دهد. کتابی هم که میتوانم پیشنهاد کنم
حتماً پیشنهاد میکنم کتابِ خودم باشد، ساختارِ تفکرِ سخن را که هم کلی تمرینِ سخنرانی دارد و هم برایِ افزایشِ اعتمادِ به نفس و صحبت کردن و طراحیِ سخنرانی چه برایِ تولیدِ محتوا و یا سخنرانیهایِ رسمی چه کارهایی را باید انجام بدهید. یا حتی مهارتهایِ ارتباطی با دیگران که میخواهد با دیگران ارتباط برقرار کند، چطور صحبت کند، چطور سرِ صحبت را باز کند تمام ِ اینها را من در کتابِ خودم گفت که دوستان میتوانند و حالا عزیزانی که در اصفهان هستند از طریقِ آموزشگاهِ خودمان میتوانند تهیه کنند و از طریقِ سایتِ احمد معین دات کام یا خودِ پیجِ خودمان دایرکت بدهند دوستان را میتوانیم راهنمایی کنیم.
سعید کاظمی: فیلمِ آموزشی هم در مورد یادگیری فن بیان هست؟
استاد معین: دوباره باز هم خبرِ خوب این است که در سایت ِخودِ ما هم کلی دورةِ رایگاه هست. یعنی یک دورهیِ رایگان هم داریم به اسمِ فنِ بیانِ و سخنوری که این را هم دقیقاً جدید ضبط شده است یعنی پارسال که محتوا بسیار به روز است و هر کسی که از آن استفاده کرده نتایجِ خوبی گرفته است. یعنی برایِ شروع هم از کتابِ خودم و این دورهیِ آموزشی میتوانند استفاده کنند. که اگر اشتباه نکنم حدودِ 120 دقیقه یا 80 دقیقه است. که میتوانند از آن استفاده کنند.
معرفی فیلم سخنرانی پادشاه برای تقویت فن بیان:
سعید کاظمی: من خودم فیلمِ سخنرانیِ پادشاه را هم که دیدم خیلی خوشم آمد. یعنی آموزشهایی که آنجا میداد خیلی جالب بود و خیلی مفید بود که به چه شکلی آموزش میداد که مثلاً لکنتِ زبانَش کم شود. اطلاعی ندارم که داستان واقعی بود یا نه و خیلی فیلمِ جالبی بود و یک فیلم هم دیدم که در این فیلم آنتونی رابینز آماده میشد قبل از هر سخنرانی و نحوةِ آماده شدنِ آنتونی رابینز را نشان میداد که حتی حرکاتِ ورزشی هم انجام میداد. اون هم به نظرِ من خیلی مفید بود و جالب.
در تِد هم یکی دو فیلمِ آموزشیِ خیلی خوب هست در موردِ آموزِشِ سخنرانی. البته هر فیلمِ تِد هم خودَش یک آموزِشِ سخنرانی هست. در واقع میتوان خیلی نکاتِ خوبی از آن دریافت کرد. این سؤال از طرفِ پسرم هست. سؤالِش این است.
آدمهایِ درونگرا و برونگرا چه فرقی با هم دارند و دومین سؤالِش این است که آدمهایی که درونگرا هستند مقداری در جمع انرژیِ آنها کاهش پیدا میکند و نمیتوانند ارتباط برقرار کنند.چطور فن بیان خودشان را تقویت کنند؟
استاد معین: احسنت. سؤالِ خیلی مهمی است. ببینید درونگرایی یا برونگرایی تقریباً اینها شاملِ تیپهایِ شخصیتی هست، تیپهایِ شخصیتیام. پی. کی. آر. اول این نکته را یادآور شوم که درونگرایی و برونگرایی که حالا یک فردی اظهار میکند که برونگرا است این فرد در یک جمعی راحت میتواند شروع به صحبتکردن کند و کل مجلِس را بهاصطلاح دستِش میگیرد و شروع به صحبتکردن و رهبریکردن میکند. اما یک سری افراد هستند درونگرا هستند که بعضی وقتها به این دسته از افراد منزوی و گوشهنشین میگویند که یکجا مینشینند.
این را از ذهنتان خارج کنید که اگر درونگرا هستید شما میتوانید با استفاده از مهارتِ سخنوری خودتان را ارتقاء بدهید. منی که الان دارم راحت صحبت میکنم. دقیقاً تیپِ شخصیتیِ من این است که بهشدت درونگرا هستم و خودم را ارتقاء دادم و به این شکل نبوده که چون درونگرا بودهام بپذیرم که گوشهنشین باشم و نتوانم در جمع صحبت کنم. الان من بهشدت درونگرا هستم و کتاب نوشتم و نزدیک به 1500 سخنرانی و دوره و سمینار برگزار کردم و در هرجایی بهراحتی صحبت میکنم و خودم را ارتقاء دادم.
افراد درون گرا نباید برچسب به خودشان بچسبانند
یعنی این برچسبها را نباید الکی به خودمان بچسبانیم. متأسفانه یک سری روانشناسان زرد هستند که به مراجع اعلام میکنند که درونگرا است و در جمع تواناییِ صحبتکردن ندارد و خصلتِ وجودیِ آن فرد است. ما انسانها چیزی هستیم که خدا ما را آفریده و قابلِ تغییر هستیم. ما با تمرینکردن هر چیزی را میتوانیم به دست بیاوریم. به این شکل نیست که به من گفته شود که درونگرا هستم دیگر باید گوشه خانه بشینم و حرف نزنم. در هر جمعی که میشینم هیچ حرفی نزنم چون درونگرا هستم. نه اینها برچسپهایی هست که آدمها براساسِ ناآگاهی به خودِشان میزنند و خودشان را رشد نمیدهند و به تبع رشدی هم نمیکنند. نه همچین چیزی وجود ندارد این که بگوییم تو درونگرا هستی و نمیتوانی در جهان صحبتکنی. میتواند مهارتِ خودَش را ارتقاء دهد. این نیست که همیشه منزوی بماند.
به هیچ عنوان من قبول ندارم چون خیلی از افراد در این حداقل 8 سال آموزشی که دارم به عزیزان میدهم و واردِ این حوزه شدم خیلی از عزیزان درونگرا بودند مثلِ خودم و در جمع راحت صحبت میکنند و در دورهیِ مدرسانِ ثروت آفرین هم که دورهیِ تربیتِ مدرس هست افرادی بودند که درونگرا بودند یا حتی یک زنِ خانهدار بودند یا حتی یک استادِ دانشگاه بودند و واردِ این دوره شدند به راحتی الان سمینار برگزار میکنند و دوره برگزار میکنند، کتاب نوشتند و خیلی عالی صحبت میکنند. چون دیدن که خودشان را میتوانند ارتقاء دهند. این نیست که همیشه همان آدمِ قدیمی باشند. ما آدمها خوبی که داریم و بزرگترین نعمتی که خدا به ما داده این است که ما میتوانیم تغییر کنیم.
انسانها مانند فن آوری برای رشد نیاز به ارتقا دارند؟
میتوانیم رشد پیدا کنیم. این نیست که همیشه در یک سطح بمانیم. همانطور که شما گوشیتان را آپدَیت میکنید و به روز میکنید یا گوشیتان را عوض میکنید ما آدمها هم تغییر میکنیم. عوض نمیشویم بلکه تغییر میکنیم و سیستمِ عاملِ خودمان را میتوانیم ارتقاء بدیم و سختافزارِ خودمان را مثلِ کامپیوترهایی قدیمی میتوانیم ارتقاء دهیم. یعنی اگر سی.پی.یوش پایین بود سی.پی.یوش رو عوض میکردیم و تغییر میدادیم. یعنی شکل و شمایلِش یکی بود و فقط ارتقاش میدادیم. حالا ما آدمها میتوانیم مهارتهایمان را ارتقاء دهیم و مهارتهایِ نرم هستند در واقع آدمهایی حرفهای این مهارتهایِ نرمِ خودشان را همیشه ارتقاء میدهند.
مهارتهایِ فن بیان، مهارتهایِ ارتباطی، مهارنهایِ آدابِ معاشرت و بهویژه عزتِ نفس. افرادِ حرفهای همیشه رویِ این چهار مهارتِ نرم کار میکنند. چیزی که هیچ جایی آموزِش داده نمیشود به ویژه دانشگاهها. مگر اینکه افراد رویِ خودشان، رویِ رشدِ شخصیِ خودشان کار کنند و سرمایهگذاری کنند و میبینند که چقدر شخصیتِشان ارتقاء پیدا میکند. چند وقت پیش سؤالی پیش آمد این که عزیزی آمده بود و پرسیده بود من در دایرکت اینکه من حدودِ چهل ساله هستم و نتوانستم هنوز یار و مونس و همدمی برایِ خودم پیدا کنم. و اصلاً این شخصیتی که دارم در موردش صحبت میکنم شخصیت چی هست؟ آدمِ با شخصیت به چه شکلی هست؟ این رو داشتم عرض میکنم که ایشان تا الان نتوانسته با کسی ارتباط مثبت داشته باشد برایِ زندگیِ خودِش به این دلیل که عزتِ نفسِش پایین هست.
چرا رویِ رشدِ خودِمان سرمایهگذاری نکرده ایم؟
چرا عزتِنفسِش دائماً پایین آمده و حتی پرخاشگر شده در جاهایی؟ برایِ اینکه رویِ مهارتِ ارتباطیِ خودِش و روی مهارت سخنوریِ خودِش کار نکرده. رویِ رشدِ خودِش سرمایهگذاری نکرده. چرا رویِ رشدِ خودِش سرمایهگذاری نکرده؟ یکی از دلایلِش این است که متاسفانه به دلیلِ یک سری آموزشهایِ ضعیفی که شاید در مدارس با دانشگاهها دیده فکر میکنه که آموزشها همان هستند اما نه آموزشهایِ رشدِ شخصی؟
دقیقاً برعکس هست و میآید شما را بالا میکشد و شما را به سکوهایِ موفقیت نزدیکتر میکند و باعث میشه که شما اون مدالِ قهرمانی را در زندگی تویِ دستِ خودِت بگیری و ارتقاء پیدا میکنی. و آدمِ با شخصیت کی هست؟ کسی است که خوب فکر میکند و خوب حرف میزند و خوب رفتار میکند. این که میداند فکرِ خوب رفتلرِ خوب و کلماتِ خوب چی چیزهایی هستند و از اینها استفاده میکند و این فرد میشود یک فردِ با شخصیت، میشود یک فردِ حرفهای. که بلد است کجا مدیزیتِ خشم کند، کجا بخندد و کجا نخندد، چه چیزهاییی را کجاها بگوید و چی چیزهایی را نگوید.
آیا از دانشگاه بیرون بیائیم. لزوما ادم موفقی می شویم؟
سعید کاظمی: یک نکتهای که حاصلِ سالها تجربیاتِ خودم هست و خیلی هم رویِ این موضوع تأکید میکنم این است که ما همیشه فقط بافکر و نظرِ خودمان پیش میرویم و آموزِش نمیبینیم. متأسفانه مدارس و خانوادهها و ساختارِ جامعه خیلی این چیزها را به ما یاد نمیدهند. مثلاً من خودم بعضی مواقع با خودم میگویم خُوب رفتی دانشگاه و رشتةِ عمران هم خواندی به نظرِ خودِت چی یاد گرفتی؟ خُب یک سری کتابهایِ روتین بود درسِت هم خوب بود میخواندی و نمره هم میگرفتی و قبول هم میشدی. یک مهارت یادگرفتم. اما تخصصِ خاصی در این دوره من یاد نگرفتم.
خیلی وقتها این مستندهایِ خارجی را که من میبینم مثلاً میبینم که همهاش تأکید میکند که کوچ گرفتم، یک منتور یا مشاور درکنارم هست و تاکید بر اهمیتِ آموزش هست. یعنی من الان برایِ تولیدِ محتوا نیاز به آموزش دیدن دارم. خیلی از دوستانی که در دورههایِ بیزینِسکَوچ باهاشون بودیم ازشون کمک گرفتم. خیلی به من کمک کردن، نمونه فیلم گرفتم براشون فرستادم، ایراداتِ من رو گرفتن. خُوب من شروعکردم به آموزش دیدن. کتاب به من معرفی کردند، کتابها را مطالعه کردم، خیلی فیلمهایِ آموزشی برای من فرستادند تویِ اینترنت. میخواهم این را تأکید کنم که همهیِ ما باید آموزش ببینیم. در هر زمینهای که نقص داریم. حالا میخواد ارتباطِمون با همسرِمون باشه، با خانواده، با دوستان. یک تعادلِ بالانسی.
گوش دادن موثر و ارتباط با فن بیان؟
به عنوانِ سؤالِ آخر ازتون میپرسم شما بیشتر در موردِ بیان صحبتکردید. در موردِ گوش دادنِ موثر هم صحبت کنید. من درست هست که بیانِ خوبی دارم، مثلاً من الان آدمِ برونگرایی هستم، تویِ جمع هیچ مشکلی ندارم و با من هم شوخی میکنم و بگو بخند دارم. ولی احساس میکنم یه جاهایی گوش دادنم خیلی ضعیف است. فنِ بیانم خوب هست و ارتباط خیلی خوب برقرار میکنم ولی گاهی اوقات خودم فکر میکنم طرف رو کلافه میکنم از زیاد صحبتکردن. این را البته بع عنوانِ درسِ آخر امشب توضیح بدید. انشالله یک لایوِ آموزِشِ سخنرانی هم برای شما بگیرم.
استاد معین: خیلی ممنون و متشکر. دقیقاً به همین شکل است. آدمها تویِ زندگیشان نیاز به مربی دارند و باید آموزِش ببینند. بهویژه آموزشهایِ رشدِ فردی، سخنرانی و فنِ بیان. این که حالا سؤالتان این بود دررابطهبا گوشدادنِ مؤثر دقیقاً فردی که فن بیانِ خوبی دارد. گوشدادن مؤثر هم دارد. یعنی این مهارت را دارد. این یکی از مهارتهایِ خیلی مهمی است که ما در دورههایِ آموزشیِ فن بیان و سخنوری این را به افراد آموزِش میدهیم که به چه شکلی اصلاً گوش بدهی و بعد خوب صحبت کنید.
اگر گوشدادنِ مؤثر تو فعال نباشد نمیتوانی خوب ارتباط برقرار کنی.
یکی از نکاتِ مهم و کلیدیِ مهارتهایِ ارتباطی و فنِ بیان حتی برایِ مدیریتِ لهجه، برایِ خوب صحبتکردن، خوب پاسخدادن، تسلط در سخنرانی، تسلط در صحبتکردن و مدیریتِ ترس و اِسترِس تمامِ اینها همان خوب گوشدادن است که باید صبور باشیم، خوب گوش بدهیم و وسطِ صحبتهایِ دیگران نپریم، جواب آماده نکنیم یکدفعه بپریم وسطِ حرف.
اول خوب گوش دهیم بعد که صحبتِش تمام شد. بعد حالا شروع کنیم به صحبتکردن که همین هم باعث میشود. که در ارتباطات هم خیلی قویتر شویم. گوشدادنِ مؤثر باعث میشود که در آدابِ معاشرت حرفهایتر شویم، گوشدادن مؤثر باعث میشود که فنِ بیانِ خیلی قویتر و بهتری داشته باشید. ولی اگر این گوشدادنِ مؤثر و این مهارت را هم نباشد و کماهمیت بدانیم در ارتباطات ضعیف و در آدابِ معاشرت ضعیف هستیم، در فن بیان یا مدیریتِ لهجه هم ضعیف هستیم. پس این گوشدادن مؤثر خیلیخیلی مهم است در هرجایی بتوانیم بهدرستی از آن استفاده بکنیم. دقیقاً یکی از مهارتهایِ ضروری همین فنِ بیان و سخنوری است. حتی در ارتباطات.
یک تجربه از اهمیت کلام و ارتباط کلامی با همسر؟
آقایِ کاظمی: من به عنوانِ جملهیِ آخر تجربهیِ خودم را بیان کنم. گفتم که من 21 سال است که ازدواج کردهام. در خیلی از ارتباطات به مرور فهمیدم که یک مکالمهیِ صادقانهیِ و دوستانهیِ ساده و در موقعیتِ مناسب؛ مثلاً از یک دوستی دلخوری داری و فکر میکنی، این برداشتِ من است، بعد از این دوست میپرسی میگه نه اصلاً منظورِ من این نبود، ببخشید اگر ناراحت هم شدید و شروع میکند به توضیح دادن که به این دلیل و به آن دلیل.
اما یک گفتمان و یک صحبتِ و فنِ بیانِ خیلی منطقی و باآرامش؛ البته من یک چیز هم اینجا بیان کنم که وقتی میخواهم بای کی صحبت کنم قبلِش یک مقدار فکر میکنم، که آن شخص چه سؤالاتی احتمال دارد بپرسد. من هم جوابهایِ آرامشبخشش را آماده میکنم. چون هدفم این هست که سوءتفاهم برطرف شود. این را بهعنوان تجربةه خودم میگویم و تسلطی در آموزِشِ فن بیان و اینها ندارم. الان اگر حرفی هست برایِ حسنِ ختام بفرمایید.
ارتباط خوب، زمینه ساز ایجاد اطرات ماندنی
استاد معین: میخواهم بهعنوان اهمیتِ فنِ بیان در تجارت و کسبوکار و زندگی یک جملهای را بازگو کنم. آدمها وقتی به بهترینِ آدمها در زندگیشان فکر میکنند زمانی که آن فرد در کنارشان نباشد دلتنگِش میشوند. چرا؟ چون در ذهنشان مرورِ خاطراتی میشود که با همدیگر بودند و خاطراتِ خوبی را با هم ساختند. خاطراتِ خوب را چگونه با هم ساختند؟ با مدلِ ارتباط و بیانی که به هم داشتند. توانستند که با هم خوب صحبت کنند و زمانی که خوب صحبت کردند.
توانستند خاطرات و حسِ حالِ خوب را در کنار هم و برایِ هم بسازند. ولی وقتی که نتوانند این ارتباط را داشته باشند خاطراتِ خوبشان تبدیل به خاطراتِ تلخ میشود و بهجای اینکه احساسِ دلتنگی کنند احساسِ تنفر میکنند. پس ما با بیانِ خوب میتوانیم یک زندگی و یک کسبوکار درخشان را بسازیم تا در نهایت با بیانِ خوش جاودان و ثروتآفرین باشیم.
اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی
امیدوارم صحبت های من با استاد احمد معین در مورد اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی برای شما مفید بوده باشد. شما هم اگر هر نوع تجربه در هر موضوعی در این دنیای بزرگ دارید. و علاقه مند هستید. این صحبتها را با دیگر انسانها به اشتراک بگذارید. فقط لازم است. گوشی همراه خودتان را در مقابل خودتان قرار دهید و یک ویدئو یا پادکست 30 تا 60 دقیقه ای از خودتان بگیرید و برای من ارسال کنید. یا برای یک لایو مشترک به من پیام بدهید. کلی محتوا با ارزش با اساتید و افراد دیگر هم در مورد کسب و کار اماده کردم. اینجا را کلیک کنید. تا به این مطالب با ارزش دسترسی پیدا کنید. همچنین 90 درس آموزش کسب و کار رایگان آماده کردم. که فقط روزی دهد قیقه وقت شما را میگیرد. برای استفاده از این دوره آموزشی رایگان اینجا کلیک کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.