تجربیات کار در سیدنی استرالیا

تجربیات زندگی در سیدنی استرالیا

برای شنیدن فایل صوتی تجربیات زندگی در سیدنی استرالیا متن بالا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

جهت تماشا فیلم کامل مصاحبه بالا در مورد تجربیات زندگی در سیدنی استرالیا از طریق لینک ذیل اقدام نمائید.

امروز می‌خواهیم در موردِ تجربیات زندگی در سیدنی استرالیا به‌ خصوص که شما در سیدنی هستید صحبت بکنیم ؟ اگر می‌خواهید اول از هزینه‌ها صحبت بکنیم.

اجاره، تحصیل بچه‌ها و حالا هر جور خودتون می‌دانید متوسط هزینه‌یِ زندگی در سیدنی استرالیا چه‌ مبلغی است؟ هستید صحبت بکنیم ؟تجربیات زندگی در سیدنی استرالیا اگر

می‌خوای اول از هزینه‌ها صحبت بکنیم.

مهندس ربانی: سیدنی خُب گران‌ترین شهرِ استرالیاست و یکی از گران‌ترین شهرهایِ دنیا هم هست اتفاقاً. شهرِ گرونی هست و عمده هزینه‌یِ زندگی مثلِ اکثرِ شهرهایِ گران دنیا که پایتخت هم هست سیدنی پایتخت نیست کَمبرای اینجا پایتخت هستِش. سیدنی اولین شهرِ استرالیاست ولی پایتخت کَمبراس که یک شهرِ اداری هستِش. و تمامِ سفارت‌خونه‌ها همه تویِ کمبراس. عرضم به حضورِ شما که بله هزینه رو که می‌گفتیم عمده هزینه‌ش مسکن هستِش و در موردِ خورد و خوراک شهرها تقریباً با هم یکی هستن.

اینجا فروشگاه‌ها زنجیره‌ای هستن و هرجایِ استرالیا برید چه وسطِ بیابون باشه چه تویِ مرکزِ شهرِ سیدنی و ملبورن باشه موادِ غذایی تقریباً یکسانه، عمده هزینه مسکن هستِش که می‌تونم بگم اگه کسی بتونه اجاره بکنه یه چیزی حول و حوشِ شاید اگه فقط یک فردِ خانواده رو فرض کنیم که داره کار می‌کنه سینگل اینکام (با یک درآمد ورودی) به قولِ انگلیسی‌ها یه چیزی در حدودِ 40 درصدِ درآمدِ خانواده صرفِ مسکن میشود. حدوداً می‌شود گفت یه چیزی حول و حوشِ حدوداً ماهی بین 1500 تا 2000  دلار باشد. متوسطِ اجارَه در ماه یک آپارتمان مثلا دو خوابه هست. خُب جابه‌جا طبیعتاً فرق می‌کنه. می‌تونه سه هزار دلار باشه می‌تونه 1600 دلار باشه.

می‌تواند حول و حوشِ دو هزار دلار باشه برایِ یک آپارتمانِ دو خوابه. می‌توانم بگم کلاً تقریباً یه چیزی حول و حوشِ 4000 دلار با خورد و خوراک و حمل و نقل و حالا یه خورده هزینه‌هایِ پزشکی و دارویی و اینها با حدودِ چهار هزار دلار یه خانواده‌یِ چهار نفره یعنی زوج و دوتا بچه می‌تواند یه زندگیِ متوسط بکنن و یه مقدار کمک دولتی هم برایِ خانواده‌هایی که درآمدِ سالیانه‌شون کم‌تر از 89 هزار دلار باشه معمولاً این کمک برایِ بچه‌ها هست فقط. کسی بچه داشته باشد. کمکی می‌گیره و به این شکل هستِش معمولاً.

سعید کاظمی: مبلغ پرداختی برای بچه ها کنترل می‌شود کجا هزینه می شود یا هرکجا دوست داری می‌توانی هزینه کنی؟ یعنی باید برایِ اون بچه‌ها هزینه بشه دیگه.

مهندس ربانی: نه . کمکی هستِش که واریز می شود. دو مدل کمک واریز میشود. یه کمک اصلاً واریز می‌شه به حسابِ خانواده که اون برایِ افرادی که درآمدِ خانواده محسوب میشه یعنی اگر درامد زیر 90هزار دلار باشه اون مبلغ واریز میشه . یه مدل هست که تویِ نگهداری کودک کمک میشه. چون اینجا نگهداری کودک یا مهدکودک خیلی گرونه. از روزی 90 دلار شروع میشود. اون رو یه بخشِش رو دولت میاد مثلاً نصفِ پولِش رو میده یا شصت درصدِش رو میدهد ولی به تعدادِ معدودی از روزهایِ هفته.

و سالیانه یک سقف داره مثلاً میاد می‌گه که به هر بچه در سال ده هزار دلار میدهیم حالا ممکنه یک بچه دو رو در هفته بره مهد کودک که مثلاً که مثلاً این 8 ماهِش رو کاور کنه و یه بچه تمامِ روزهایِ هفته رو بره و این کمک مثلاً فقط سه ماهِش رو کاور کنه. ولی این کمکی هست که می‌شه به بچه‌ها اونم باز برایِ خانواده‌ایی که درآمدِشون زیرِ صد هزار دلاره. درآمده خانواده که میره بالایِ صد هزار دلار در سال اون هم خیلی محدود میشود.

سعید کاظمی: پس قانونی داره در بدو ورود دولت استرالیا حمایت کنه از مهاجر تازه وارد و از درآمدهاتون بپرسد؟

مهندس ربانی:  به اون معنی که حالا بیاد سراغِ شما که نه ولی شما از روزی که با بچه واردِ این کشور می‌شوید البته با اقامتِ دائم نه با مثلاً ویزایِ بیزینِس و نه با ویزاهایِ مشروط به قولِ خودشون پروفیشنال. کسی که با اقامتِ پِرمننت میاد بله میره تشکیلِ پرونده می شود. از همون روزِ اول حائضِ شرایطِ دریافتِ پول برایِ کمکِ بچه‌ها هست ولی دو سه ماه طول می‌کشه تا اولین دریافتِش رو بکنه. ولی از روزِ اول محاسبه میشه تا اون مبلغ براشون واریز بشود.

تحتِ عنوان‌هایِ مختلف کمک به بچه‌ها و مثلاً یک قسمتی هم هست به اسمِ نرخِ انرژی که البته در برابرِ مبلغی که اینجا برایِ قبضِ آب و برقِ پرداخت میک نید. مبلغِ ناچیزی هستِش تقریباً. ولی این بحث هست و می‌توانم بگم که برایِ هر بچه ؛آخه هر بچه ضرب‌ در دو نمیشه دوباره. برایِ دوتا بچه کسی که اولِش وارد شده و طبیعتاً درآمدِش زیرِ هشتاد هزار دلارِ در سال باشه فکر می‌کنم باشد. حول و حوشِ ماهی هزار و چهارصد دلار پرداخت می کنند. خُب این مبلغ تغییر می‌کند. زیاد نیست اما خُب بخشِ عمده‌ای از اجاره‌یِ خونه رو می‌تونم بگم جبران می‌کنه و بد نیست. ولی کسی که دیگه درآمدِش از هشتادهزار می‌گذره متوقف می‌شه.  

سعید کاظمی: خدماتِ درمانی و بهداشتی در استرالیا چقدر حمایت میشود؟

مهندس ربانی: والله بیمه که برایِ کسایی که اقامتِ دائم دارند مِدیکِر دارند. مدیکِر همون دفترچه بیمه یا کارتِ بیمه‌یِ سبز هستِش که با اون هزینه‌یِ ویزیت رایگان هستِش، یک سری هزینه‌ها مثلِ آزمایِش، سنوگرافی ، ایکس رَی، سیتی‌اِسکن اینها رایگانه و فقط ممکنِ که یک سری چیزهایِ خاص مثلا ام.آر.آی رایگان نیست و یک درصدِش رو مدیکِر میده. اینها رایگانه ولی دارو جداست. دارو رو شما پولِش رو میدی و نسبتاً گران هم هستِش. ولی مثلاً ویزیت و اینها همه با اون مدیکر کاور می‌شود ولی دندان هم با اون مدیکر تقریباً مثلِ تمامِ دنیا کاور نمیشه. شما باید بیمه یِ خصوصی داشته باشید.

سعید کاظمی: ایا محلی که در استرالیا کار می‌کنید شما را بیمه درمان می کند؟ بعد از این‌که شغل پیدا کردید مثلِ ایران اون شرکت‌ها با بیمه‌یِ خاصی میروند قرارداد می‌بندند اونجا هم داریم؟

مهندس ربانی: نه. ممکنِ بیمه‌هایِ خصوصی مثلاً میان یه شرکتی با یک بیمه‌ای خصوصی توافقی داره و ده پونزده درصد مثلاً تخفیف اون شرکت داشته باشند. نه اصلاً شرکتی که شما کار می‌کنید کاری به این بحث‌ها نداره. شما فقط یه چیزی مثلِ بازنشستگیِ ایران به اسمِ سوپِر انیوَیشِن که بهش می‌گن سوپر که حدودِ نه و نیم درصدِ درآمدِ سالیانه‌یِ شماست که اون اجباریه و اون شرکت؛ البته اجباری اون رو می‌توانید بگید من خودم شخصاً برایِ خودم سوپر رد می‌کنم ولی اون رو شرکت برایِ شما رد می‌کنه و برایِ بحثِ بازنشستگی هستِش و دولتی هم نیست بلکه شما انتخاب می‌کنید کجا واریز بشه. ممکنِ است. شما مثلاً یک شرکتِ خاصی و شماره ممبرشیپِتون یعنی شماره‌یِ عضویتِ اون سازمان رو میدی اون برایِ بازنشستگی هستیش. بحث درمان نه اصلاً هیچ شرکتی اینجا بحثِ درمان کاری نداره.

سعید کاظمی: سن بازنشستگی در استرالیا چه سنی هست؟

مهندس ربانی: قبلاً 65 بود الان من شنیدم که 67 شده ولی راستِش خودم دیده باشم قانونِشون را نمی دونم. ولی تصور می‌کنم بینِ 65 تا 67 هستیش. و اجباری هم نیست من همکارهایی داریم که مثلاً دیدم هفتاد ساله‌ هستِ. کارش رو سبک کرده هفته‌ای سه روز میاد سرِ کار و کسی مجبور نیست بازنشست بشه و می‌تونه چند روز در هفته کار بکنه یا نکنه.

سعید کاظمی: اما حقوقِ بازنشستگی که در استرالیا داره. مثلاً  از اون شرکتی که قرارداد بازنشستگی داره حقوقِ بازنشستگی تویِ حسابِش که میاد؟  

مهندس ربانی: بله میاد از اون سازمان می‌گیره حقوقِش رو ولی عرض کردم ساختار عوض شده. ما اینجا خُب دو تا مفهوم داریم. یک مفهوم داریم به اسمِ پِنشِن اِت. پِنشِن‌اِت مستمری گیره. از دولت و کمک‌هایِ دولتی می‌گیره. دیگه سیستمِ پِنشِنت اینجا به اون معنا نیست. مثلاً قدیمی‌ها پِنشِنِر هستند. از دولت می‌گیرن. چیزی که الان هست همون سوپری هست که الان شما برایِ خودت رد کردی. مثلاً شما می‌روید یک شرکتی رو پیدا می‌کنید این شرکت می‌گه بله و به شما پلَن میده.

مثلاً می‌گه من میام تویِ این بخش‌ها پولِ شما رو سرمایه‌گذاری می‌کنم مثلاً پونزده درصدِش رو می‌برم تویِ بحثِ ساختمان یه قسمتِش رو می‌برم تویِ بخشِ سهام، یه قسمتِش  رو می‌برم تویِ بحثِ گردشگری و این سوپرها این شرکت‌هایِ خصوصی هستند و حالا پولِ شما چی بشود حالا یه اصطلاحی هم اینجا هست که شوخی می‌کنن دوستان می‌گن سوپر مثلِ مهریه می‌مونه کی داده کی گرفته. حالا ما هم داریم سوپر رو می‌دیم حالا تا 67 سالگی چیزی به ما بدن یا ندن دیگه خدا می‌مونه.  

سعید کاظمی: فکر کنم اگه شخصی بمیره خانمش تا سالها بیمه رو بگیره تویِ اون کشورها نیست؟

مهندس ربانی: این سیستم بازنشستگی فقط در ایران هست می‌تونم به جرأت بگم این سیستمِ بیمه که تأمین اجتماعی این کار رو می‌کنه فقط در ایران هستِش و اینجا اصلاً یک همچین چیزی نیست. ببینید یه سری چیزهایی هست که شما خودت انتخاب می‌کنی. مثلاً الان سوپری(بیمه بازنشستگی) که الان ما رد می‌کنیم یک سری اینشورِنس‌ها (بیمه )بهش وصله. شما می‌تونید اینشورِنس‌ها رو بالا پایین ببری. این ایشورَنس‌ها مثلاً شاملِ فوت هستِش، شاملِ معلولیته. شاملِ حتی کار از دست دادن هستِش.

مثلاً از اون سوپری که هرماهه از حقوقِ شما برداشته می‌شه مثلاً من رفتم گفتم این‌قدرِش رو من اختصاص می‌دم به بیمه‌یِ عمر اینقدرِش رو می‌ذارم به قولِ خودشون برایِ توتال دیزیبلیتی یعنی معلولیتِ کامل و باز انتخاب می‌کنه می‌گه مثلاً من اگه معلول شدم تو تا 65 سالگی 60 درصدِ حقوقِ من رو بده. شما هرچقدر آپشِن‌هات رو بیش‌تر بکنی اون مقدارِ حق بیمه بیش‌تر میشود. مدل‌هایِ اینچنینی هستِش. سیستم خصوصی هستِش مهندِس جان.

یعنی مثلاً می‌تونی برایِ خودت یه ذره پولِ بیش‌تری بدی از سوپرِت ولی اینا رو داشته باشی آدمیزادِ دیگه. ممکنِ کسی براش حادثه‌ای پیش بیاد، ممکنِ کسی معلول بشه. دیگه سیستمِ خصوصی‌سازیِ دیگه. نقشِ دولت هم کم‌تر و کم‌تر می‌شه. دولت استرالیا دیگه داره فقط به این قدیمی‌هایی که پِنشِنر هستند و افرادی که دیس‌آیبِل(معلول) هستند به اینها پِنشِن یعنی مستمری میده به اونها. ولی کسی که امد اینجا کار بکنه دیگه باید خودش بیمه رد بکنه، خودش اینشورِنسِش رو بده.حالا استرالیا خیلی‌ها میان سرمایه‌گذاری می‌کنند. که مثلاً میگن برفرض در سنِ بازنشستگی اگر سوپرِ من کافی نبود مثلاً یه خونه داشته باشم این رو هم اجاره بدم به من کمک بکنه.

سعید کاظمی : یک مشکل بزرگ مهاجران در هنگام ورود به استرالیا چیست؟

عمده‌یِ مشکلی که مهاجران دارند این است. که موقعی که شما می‌خواهید مهاجرت کنید فقط می‌خواهی بروی. حالا هر جا باشه. بعضی وقت‌ها دوستان میگویند هرجا باشه میرم من میگم نه این‌طوری نگویید. من با این تفکر مشکل دارم. هرجا باشه میروم یه جوری حالتِ استعصالِ داره و من فکر نمی‌کنم کسی این‌قدر مستاصل شده باشه که بگه هرجا باشه میرم. و به نظرم این منطقِ خوبی نیست. یک سری چیزها باید بررسی بشود. یکی از مسائلی که باید در نظر گرفت اینه که ماها وقتی میایم واردِ یک کشورِ خارجی میشویم چون با چندسال سابقه آمدیم، دانشگاه رفتیم، سربازی رفتیم حالا با توجه به شرایطِ ایران مثلاً من اینجا سوپِر اَنیوَیشِنم رو در 37 سالگی شروع کردم به پرداختِش.

در صورتی که یک همکارِ استرالیاییِ من از بیست سالگی سوپر اَنیوَیشِنِش رو شروع کرده. یعنی 17 سال از من جلوتره. خُب حالا شما تصور کنید تویِ این 17 سال مبلغی که این آدم پرداخت کرده به اون سازمانِ مربوطه به اضافه‌یِ سودی که از اون گرفته چقدر متفاوت خواهد بود در بازنشستگی. بنابراین ما مهاجرها و عمدتاً دیدم مهاجرانی که تحصیلی میایند خُب طبیعی هستِش و شما تا برید دانشگاه تا چند سال کار بکنید و بیاید اینجا بالایِ 35 سال هستید. این یک واقعیت هستِش.

مثلاً روش‌هایِ دیگه‌ای دارند که حالا فقط به سوپر اکتفا نکنن. چون اینجا بانک‌ها اگر شما درآمد داشته باشید مخصوصاً اگر زوج کار بکنن بانک‌ها به شما تسهیلات می‌دَهند. حالا افراد می‌گویند. تا زمانی که جوون هستیم و هر دو زوج داریم کار می‌کنیم از این تسهیلات بیایم استفاده کنیم مثلاً می‌روند تویِ مسکن سرمایه‌گذاری می‌کنند که برفرض تویِ این 25 و 30 سالی که دارن کار می‌کنند. حالا اون هم موازی با زندگی که خودِشون دارند توش زندگی می‌کنند مثلاً پرداخت بشه بعد سرمایه‌ای می شود. براشون دیگه. از این کارها زیاد می‌کنند. و من تا اینجا خیلی زیاد دیدم مهاجرانی که استفاده می‌کنند.

بانک چند درصد خرید ملک را در استرالیا وام یا تسهیلات می دهد؟

و خُب بانک هم نسبت به ایران به‌هرحال تسهیلاتی که می‌ده تا نود درصد و حتی گاهی بالایِ نود درصد تسهیلات و وام میده به شما. چون کسی که داره کار می‌کنه از نظرِ سیستم کریدیت داره دیگه و از اون امتیاز استفاده می‌کنه. خیلی‌ها این کارها رو می‌‌کنن. راستِش رو بخوای من ندیدم کسی مخصوصاً مهاجر حالا خیلی رویِ این بازنشستگیِ سوپرِش حساب بکنه. چون خیلی زیاد نخواهد بود با توجه به سنِ شروع.

 سعید کاظمی: آیا در استرالیا مردم در لحظه زندگی می‌کنن یا برایِ آینده؟ یعنی همش دنبالِ این هستَن که وام بگیرن و خونه بخرَند ؟

مهندس ربانی: آره. راستِش رو بخوای کلاً مهاجرها بیش‌تر دنبالِ خریداریِ ملک هستَن. و خودِ بومی‌ها نه. نه که نیستن بلکه کمتر هستن. مخصوصاً تویِ کشورهایی که خیلی بحثِ ملک بُلده مثلاً مثلِ استرالیا که ملک یکی از پایه‌هایِ اقتصاده کشوره و گاهی حتی من احساس  می‌کنم دولت عمداً تویِ بازارِ مسکن دست می‌بره. این رو می‌شه حس کرد. بنابراین یکی از بزرگ‌ترین بخش‌هایِ سرمایه‌گذاری اینجا ملک هستش. می‌توانم بگم مهاجران بیش‌تر این کار رو می‌کنن. من مهاجرانی می‌شناسم اینجا مخصوصاً هندی‌ها چون از سنِ پایین‌تر هم اومدن اینجا سه تا خونه داره تو سنِ 40 سالگی ولی مدیرِ استرالیایی ِمن  که 45 سالِش هستِش هنوز مستأجره.

چون خیلی مثلاً حالا؛ نه همه‌شون، می‌تونم بگم مهاجران و مخصوصاً ایرانی‌ها چون علاقمند هستَن به سرمایه‌گذاریِ به ملک، معمولاً دوستانِ ایرانی من دیدم جزءِ گروهی هستند که سریع میرَن به اون سمت. چکار هم می‌کنن. عمدتاً کاری که می‌کنن بعد از چهارسال که اینجا هستند خُب ملکی دارند حتماً تویِ کشورِ خودشون اون رو می‌فروشن به عنوانِ دپوزیت یعنی به عنوانِ درصدی که خودِشون می‌خوان بدن مثلاً تا ده درصد ادپوزیت در نظر می‌گیرَن یا زوجی هستن کار می‌کنن، سیو می‌کنن، بعد نود درصدِش رو یا هشتاد درصدِش رو بسته حالا به مقدارِ سَیوینگی(ذخیره) که دارند وقتی دارند کار می‌کنن بهشون بانک وام میده و میرَوند ملک می‌خرَند.  

سعید کاظمی: خرید ملک در استرالیا شاید توجیه داشته باشه. در حدِ خونه‌ای خُب که نخوان مستأجر نباشن و اجاره ندن و هی جابه‌جا نشوند. هزینه‌هایِ جابه‌جایی هم مطمئناً خیلی بالا هست. داشتنِ یه خونه تویِ یک محله‌یِ متوسط سیدنی برایِ یه خانواده‌یِ متوسط چقدر هزینه داره برایِ خونه‌یِ هفتاد متری یا هشتاد متری دو خوابه؟ اصلاً سبک‌هایِ ساختمان‌سازی اونجا چه‌جوریه؟

مهندس ربانی: ببین اولاً که آپارتمان خیلی مردم نمیرَن اینجا. آپارتمان‌هایِ اینجا زَون‌بندی هستِش. یعنی اینجا مثلِ ایران نیست که تویِ کوچه‌یِ دوازده متری یهو خونه‌ها همه شدن آپارتمان چهارطبقه. زَون‌بندی هستِش. شما در برخی از زون‌هایِ خاصِ شهر سیدنی می‌توانید آپارتمان بسازید. که این زَون‌ها معمولاً نزدیکِ ایستگاهِ قطار یا نزدیکِ شاپینگ سِنترِ اون محله هست. خُب بافتِ شهر به این شکل هستِش که یک سابر تعریف می‌شه و این سابربها هر کدوم به اسمِ خودشون شناخته میشوند.

مثلاً وقتی می‌گی سیدنی فقط منظور خودِ سی‌بی‌دیِ شهر هستیش یعنی مرکزِ شهر. بقیه‌شون دیگه سابری‌ها به اسم شناخته می‌شوند. چَیس‌فود، وایتارا، کَسِتی مثلاً. بعد این مناطق هرکدامِشان برایِ خودشون یک ایستگاهِ قطار دارن و یک مرکزِ خریدِ کوچیک دارَن. فقط تویِ اون محدوده شهرداری سیدنی اجازه میدهد که آپارتمان سازی بشود. بقیه‌شون دیگه هَوس (ویلائی) هستند و حداکثر دو طبقه و اخیراً زمین‌ها کوچیک‌تر شده طبیعتاً.

مثلاً قدیم طرف زمینِش هزارمتر بود و توش یه خونه‌یِ 150 متری می‌ساخت، 850 مترِش حیاط بود اما الان زمین‌ها شده 300 متر توش 200 متر بنا می‌سازه 100 متر حیاط. کوچک‌تر شده چون طبیعتاً مهاجر اومده. قیمت ملک در سیدنی که بخوام بگم. سیدنی که گران‌ترین شهر تویِ استرالیاهستِش. قیمتِ یک آپارتمان خوب تویِ یک محله‌یِ قابلِ قبول می‌تونه حدودِ 650 یا 700 هزار دلار می‌تواند باشه. یه آپارتمانِ دو خوابه و کم‌تر هم هستند. ولی هَوس دیگه زیرِ یک میلیون نیست. چون‌که طبیعیِ زمینِش بزرگ‌تره و منظور همون چیزی هستِش که تویِ ایران می‌گن خونه‌یِ ویلایی.

سعید کاظمی: با این حساب  الان باید بیست تا 30 میلیارد هزینه بشه واسه‌یِ خریدِ ملک تویِ استرالیا؟

مهندس ربانی: بله تبدیل‌ که اصلاً نشدنی هستِش  و سیدنی گران ترین شهر استرالیا هستش. ولی شهرهایِ دیگه ارزان‌تر هستند. ملبورن حدوداً 15 درصد ارزان‌تره و شهرهایِ دیگه ارزون‌تر هستند. مثلاً کم‌تر از نصف هستند.   

سعید کاظمی: آیا برای حمل و نقل در استرالیا حتماً باید خودرو داشته باشی؟

مهندس ربانی: حتماً.

سعید کاظمی: سیستم حمل و نقل عمومی سیدنی همیشگی نیست؟

مهندس ربانی: بیست و چهار ساعته نیست. ساعاتِ طولانی از شبانه روز هستش. ولی اینقدر شهر سیدنی بزرگ است . حدود دوازده هزار و پونصد کیلومترِ مربع هستِ. شما مقایسه کنید با حدودِ 850 کیلومترِ مربعِ تهران.یعنی سیدنی 15 برابرِ تهران هستِ. حالا شما تصورِش رو بکنید که تویِ شهری که 15 برابرِ تهران هستِ به راحتی بگم از شرقی‌ترین جایِ سیدنی که معمولاً کنارِ آب تویِ هر شهری بخوای به غربی‌ترین نقطه‌یِ سیدنی بروید من تصور می‌کنم بیش از دو ساعت رانندگیِ مستقیم از اتوبان هستِش. 

خُب حالا شما تویِ همچین شهری مثلاً ماشین نداشته باشید سخته و برایِ همین هم اینجا خیلی باب هستِش که تویِ هر خونه‌ای دو تا سه تا یا 4 تا ماشین دارند. چون هر عضوِ خانواده برایِ خودش ماشین داره. به قولی حمل و نقلِ عمومی هم هست ولی مثلاً شده که این‌قدر بزرگه شما گاهی مجبورید 20 دقیقه پیاده بروید تا برسی به ایستگاهِ اتوبوس. یا مثلاً الان خونه‌یِ ما از فروشگاهی که می‌رویم اجناسِ ارزان می‌خریم خُب دو کیلومتر فاصله هست و پیاده میشه 20 دقیقه‌ای رفت. اما شما پیاده برید اما بیست دقیقه برگشت رو با یه عالمه خرید خُب خیلی سخت هستِش. برایِ همین بچه هایی که میان استرالیا معمولاً اولین مسئله‌شون اینه که ماشین بخرند و اون گواهی نامه هم داستانِ خودش رو داره. ولی واقعاً ماشین لازم هستِش.  

سعید کاظمی: برایِ گواهی‌نامه استرالیا باید دوباره تست بدن درسته؟

مهندس ربانی: ببین با گواهینامه خودت می‌توانی تا سه ماه رانندگی کنی و اون سه ماه رانندگی هم خیلی سخته چون اینجا راست فرمان هستِش و واقعاً سخته. راست فرمان هستِش و قوانینِ خودش رو داره و یکی از سخت‌گیرترین کشورهاست در زمینه‌یِ رانندگی. یعنی کسایی که از اروپا میان اینجا حتی این رو می‌گویند. جریمه‌هایِ سنگین و رانندگی داستانی خودِش رو داره. شما هم حتماً باید در کلاس‌هایِ رانندگی شرکت کنید. قبل از گرفتنِ گواهینامه اصلاً نمی‌توانید رانندگی بکنید فارغ از بحثِ گواهینامه اگر در این کلاس‌ها شرکت نکنید فکر کنم حداکثر در یک ماه ِ اول تصادف می‌کنید. چون قوانین جورِ دیگه‌ای هست، جهت عوض شده. شاید بگم یکی از چلنج‌هایِ(چالش های) بزرگ هستِش. ما اینجا دوستانی بودن پنج بار شش با رد شدن. کسایی که تویِ ایران 15 تا بیست سال رانندگی کرده بودن. من خودم مثلاً یک‌بار رد شدم دفعه‌یِ بعد تونستم بگیرم.

سعید کاظمی: قوانینِ دور زدن دورِ میدان در استرالیا خودِش یک کتاب هستِ؟

مهندس ربانی: بله اولویت‌ها. بعد راست و چپ عوض می‌شه. مثلاض من روزِ اولی که واردِ این میدون شدم هیچ‌وقت یادم نمیاد. کاملاً‌ چون چپ و راست هم شده بود واقعاً سخت بود. ولی یه کم که بره جلو دیگه عادت می‌کنی. چون واقعاً از نظرِ رانندگی معلومه. حالا اینجا کسایی هستند که رعایت نمی‌کنند ولی خیلی رانندگی اینا منظم‌تره و بهتره.  

سعید کاظمی: هزینه‌یِ خرید و بهره‌برداریِ خودرو در سیدنی چقدره. یعنی چند درصدِ درآمده یک خانواده برایِ خریدِ خودرو و چه مقدار از اون 4000 دلار هزینه برایِ بیمه، بنزین و استهلاک ماشین و از این قبیل مسائل میرود؟

مهندس ربانی: خُب خرید رو که شما می‌تونید اینجا با 1800 دلار ماشین بخرید.

سعید کاظمی: با یک هزینه‌یِ کم می‌شود در استرالیا یک ماشین خرید که کارِت رو راه بندازد؟

مهندس ربانی: یه ماشین که کارِت رو راه بندازه و هر هفته مکانیکی نباشی فکر کنم می‌شه با شش هفت هزار تا در سیدنی خرید. مثلاً یه ماشین هیوندایِ خوب گرفت. ماشین‌هایِ ژاپنی . کره‌ای خُب قیمتِشون خوبه یه مقداری هزینه و استهلاکِشون هم پایینِ و بعداً هم برایِ تازه وارد های که گاهی میان و می‌گن اولِ کار نریم ماشینِ مدل پایینِ اروپایی بخریم چون واقعاً هزینه‌ش بالاست. مثلاً کره‌ای ژاپنیِ خوبِ  چند سال کارکرده شما می‌تونید با 5 تا 6 هزارتا یک هیوندایِ خوب بگیرید. یک  تویوتایِ خوبِ قابلِ قبول رو می‌تونید با 80 هزارتا بگیرید که ماشینِ خوبی هست و رو پا هست و کم هزینه.

بنزین استرالیا گرون است. بنزین خُب قیمتِش جهانی هستِش و هر روز یه قیمت است. اون موقع که من اومدم استرالیا قیمت یه دلار و ده سنت بود ولی الان دیگه زیرِ صد و پنجاه سنت دیگه بنزین نزدم اخیراً. هزینه‌یِ بنزین بالاست. در موردِ نگهداری بله مکانیکی هم طبیعتاً گرون می شود. باید خیلی دقت بکنید که ماشینِ خوبی بخرید چون بخواد اذیت بکنه اینجا هزینه‌یِ کارگری بالاست. و چون دستمزد بالاست به همون نسبت البته وقتی می‌گویند درآمد بالاست پس هزینه هم بالاست.

شما وقتی می‌خواید برید مکانیکی یه وقت می‌بینی 150 دلار وسیله می‌خوای ولی دستمزدِ ساعتِ کارِ مکانیک می‌شود دویست دلار یعنی از اون قطعه‌ بیش‌تر میشود. بنابراین راه‌هایی هست مثلاً سعی می‌کنیم مکانیک‌هایِ آشنا پیدا کنیم، ایرانی پیدا کنیم یا مثلاً حالا ماشینِ صفر می‌گیری حالا گارانتیِ کارخانه هست یا مثلاً یه روشِ خیلی خوب که رویِ ماشینِ اولِ من خیلی خوب جواب داد من یه گارانتی روش خریدم. من 500 دلار خریدم. می‌گفتم که پولم رو حروم کردم. چی مثلاً این گارانتی می‌خواد برایِ من چیکار بکنه؟

ولی خُب خرجِ دو هزار دلاریِ ماشینِ من رو راحت انجام داد بدونِ این‌که 70 یا 80 دلار هزینه کنم. یعنی این‌جور چیزها به آدم کمک می‌کند که به اصطلاح جبران بکنه و در موردِ بیمه در استرالیا هم که سؤال کردید شخصِ ثالثِ خودمون به همون نسبت که اینجا بهش می‌گویند. تِرد پارتی اجباری هستِش مثلِ ایران ولی شما بیمه‌یِ بدنه با خودت هستِش. می‌توانی برایِ ماشینت بخری می‌توانی نخری. که الان برایِ ماشینی که حالا نسبتاً مدل بالاتری هست می‌خرند. مثلاً یک نفر ماشین ده سالِ کار را با شش هزار دلار می خرد. معمولاً براش بیمه بدنه نمی‌خرد و فقط همون شخصِ ثالث رو می‌خرد.  

سعید کاظمی: حالا از تجربیات خودتو ندر در موردِ تحصیلِ بچه‌ها در استرالیا صحبت کنید. مدرسه و حالا چون می‌دونم شما دو تا فرزند دارید مثلاً در موردِ دانشگاه. اگه کسی علاقمند بود دانشگاه بره توجیه دارد. اونجا کسی دانشگاه بره یا نه. فعلاً حالا از دبستان و دبیرستان بگویید؟

مهندس ربانی: خُب استرالیا هم در مقطعِ ابتدایی و هم در مقطعِ دبیرستان هم مدارسِ دولتی هست هم خصوصی، ولی معمولاً تویِ ابتدایی من ندیدم کسی بچه‌ش رو مدرسه‌یِ خصوصی بذاره. چون چیزِ خاصی نیست. مگر این‌که بعضی‌ها هستند مدارِسِ کاتولیک هستند. کاتولیک که می‌گویم مالِ کلیسا هستِش ولی لزوماً درسِ مذهبی نمیدهند. شما می‌توانید مدرسه‌یِ کاتولیک بچه‌ت رو بنویسی که خصوصی هست و شهریه هم میدهی ولی بگی من آموزشِ مذهبی نمی‌خوام. بعضی از خانواده‌ها علتِ این‌که بچه‌هاشون رو میذارن تویِ مدارسِ کاتولیک فقط یه مقدار بحث‌هایِ اخلاقی هستیش باز مذهبی هم نیست.

مثلاً می‌گن اونجا دیسیپلینِشون بهتره. بچه‌ها رو منظم‌تر و با ادب‌تر بار میارَن. حالا فارغ از این مسئله ابتدایی و دبیرستان هر دو پابلیک هستِش، شهریه از شما نمی‌گیرَند. ولی در هر ترم یک مقدار بابتِ یونیفرم، کتاب و غیره که چون همه اینا در مدرسه تهیه میشود. مثلاً کلاهِ اینجا اجباری هستیش بخاطرِ بحثِ سرطانِ پوست. در حدِ چند صد دلارِ که باز مدرسه فرق می‌کنه. ممکنِ یک مدرسه‌ای دویست دلار باشه ممکنِ یک مدرسه‌ای 400 دلار باشه. شما هیچ شهریه‌ای نمی‌دید.

یک هزینه‌هایی هم هست که می‌توانید داوطلبانه مثلِ ایران که یه چیزی دارَند شبیه انجمنِ اولیاء و مربیان خودمون هست. مثلاً  شما می‌تونید داوطلب اگه می‌خوای به مدرسه کمک کنید. ولی در موردِ دبیرستان خُوب تمایل به مدارسِ خصوصی یک مقدار بیش‌تره و جالبه که این هم باز بیش‌تر بینِ مهاجرهاست. خودِ بومی‌ها و استرالیایی‌ها چون اون دفعه هم تویِ فیلمِ قبلی هم گفتم. که حالا حداکثر بیست سی درصدِشون میرن دانشگاه و خیلی برای استرالیایی ها دانشگاه مهم نیست.

ولی مهاجرها مخصوصاً آسیایی‌ها منظورم چینی و کره‌ای‌ها بیش‌تر به این مسئله اهمیت می‌دهند. باز هم خصوصی‌ها دو مدل هستِش. یه مدل کامل پرایوت هستند یکم شهریهشون بالاتره خُب حالا آموزش‌هاشون منسجم‌تره. دیسیپلینِشون بهتره. باز کاتولیک‌ها یک کم شهریه‌شون پایین‌تره. ولی باز مدارسِ کاتولیک هم زیاد هستند. ولی لزوماً آموزشِ کاتولیک ندارن مگر خودت بخواهی. یه سری مدارِسِ سِلِکتیو هم هست که تویِ ایران بهش می‌گفتیم نمونه مردمی. اینها آزمون دارند و رَنکینگ هم دارند.

مثلاً بچه‌ها می‌توانند در کلاسِ ششم ابتدایی که سالِ آخرِ ابتدایی هم هستِش امتحان بدهند و دبیرستانیشون رو برن مدرسه‌یِ سِلِکتیو. دقیقاً امتحان میدهند و اون مدرسه هم لیستی داره که تعدادی راانتخاب می‌کنه خُب اونا آموزششون بهتره، معلمهاشون بهتره و نهایتاً بحثِ پروسه‌یِ دانشگاه مثلِ ایران فقط با یک کنکور نیست. بچه‌ها آخرِش در سالِ دوازدهمِ دبیرستان یک آزمون به اسمِ اچ.اِس.دی دارند که شبیه کنکورِ خودمون هستِش البته مثلِ کنکور در یک روز نیست چند روز همون‌طور ادامه داره،

تویِ سابجِکت‌هایِ مختلف. ولی فقط اون بررسی نمی‌شه. میانگینِ نمره‌هایِ سالِ یازده با سالِ دوازده همه‌یِ بخش‌ها بررسی می‌شود. اون اِچ.اِس.دی رو هم میدن اونوقت میان با توجه به نمره‌ای که می‌گیرند انتخابِ رشته می‌کنن برای ورود به دانشگاه در استرالیا(شبیه سیستمِ ایران) باز دانشگاه‌ها مثلاً برفرض و زیاد مطمئن نیستم می‌خوای یونیوِرستی آف سیدنی بری ممکنِ بیاد بگه این رشته‌یِ مثلاً حقوقِ دانشگاهِ سیدنی اِچ.اِس.تیِ بالایِ نود می‌خواد. پس اگر کسی 88 بگیره اونجا رو قبول نمیشود.

به این شکل هستِش. گاهی من دیدم برایِ پسرِ یکی از دوستانم باهام بود که اون آزمون‌هایِ سالِ یازده دوازدهِش  رو که داره میده در طولِ تحصیلِش چون رأیِ دیپورت هم به دیتا بَیسِ دانشگاه‌ها بدن قبل از این‌که حتی آزمونِ اِچ.اِس.دی رو بدن اون دانشگاه میاد به اون نفر آفر میده. که مثلاً شما می‌تونید در دانشگاه بیاید درس بخوانید و بستگی داره به عملکردِ اونها. ولی نهایتاً بعد از اِچ.اِس.دی معلوم میشه کسی دانشگاه میره یا نمیره و هرچقدر هم نمره‌یِ اِچ.اِس.دی بالاتر طرف میره دانشگاهِ رَنکِ بالاتر در استرالیا،

سعید کاظمی: استرالیا هم عطشِ تحصیل در رشته پزشکی هست؟ استرالیا چه رشته‌های دانشگاهی طرفدار داره؟

مهندس ربانی: استرالیا هم هست. ولی معمولاً رشته‌هایی که نمره‌یِ بالا می‌خوان و خیلی محبوب هستن مثلاً حقوق هست مهندسی‌ها هم هستند و بچه‌ها زیاد می‌خوانند. ولی فکر کنم حقوق پرطرفدارتر هستِش. رشته‌هایِ حسابداری اینا معمولاً خوب هستند. مهندسی‌ها هستند مثلِ ایران. رشته‌هایِ پزشکی هستند. به قول معروف اتفاقاً فکر کنم پروسه‌ش هم همانقدر طول می‌کشه چون به هرحال این واحدها یه جورایی بین المللی هستند بین همه کشورها و تا حد زیادی اینا مشترک هستند.

سعید کاظمی: ایا در استرالیا دانشگاه دولتی هم داریم؟ هرینه تحصیل دانشگاه چه مبلغی است؟

مهندس ربانی: یک مقدار هزینه دارند. ببین ما سه جور دانشجو در استرالیا داریم. یک مدل که دانشجوهایِ بین المللی هستند که اَپلای کردن از ایران، چین، ژاپن اومدن درس بخوانند. که شهریه‌یِ کامل میدهند. حداقل سالی حدودِ سی چهل هزار دلار شهریه‌ شونه که اونا داستانِشون سواست. مگر این‌که طرف اِسکالِر شیپ داشته باشه. که البته اِسکالِر شیب هم برایِ لیسانس خیلی سخته. معمولاً تویِ فوق‌لیسانس و دکتری هست که مثلاً من خیلی دیدم که مثلاً بچه‌هایی که از ایران اِسکالِر شیپ می‌گیرَند.

میان درس می‌خوانند. اون یک بخشش هست. دوم بخش کسایی هستند که پِرمننت هستند ولی سیتیزِن نیستند. اونها شهریه‌شون بیش‌تره. یعنی طرف مثلاً دو سالِ اومده استرالیا پسرِش دانشجو شده، اونها شهریه‌شون بیش‌تره. ولی اگر سیتیزَن یا شهروند استرالیا باشند باز شهریه‌شون کم‌تره می‌شود و اینها در واقع از یک وام استفاده می‌کنند. که وقتی برن سرِ کار و موقعی که خودِشون بخوان می‌توانند شروع بکنند به بازپرداخت. بچه‌هایی که سیتیزِن هستند از همه بهتره، شهری‌شون کم‌تره و اون شهریه رو هم بعداً که میرن سرِ کار از حسابِشون کم میشه. روال معمولاً به این شکل هست.

سعید کاظمی:و اگه کسی نخواد استرالیا دانشگاه بره چی؟ بخواد تخصص یاد بگیره. مثلاً من شاید دوست داشته باشم نانوایی داشته باشم، رستوران بزنم. حالا یه شغلِی که یک هنر نیاز داره. دوره‌یِ تخصصیِ کورس باید بگذرونم در استرالیا؟

مهندس ربانی:بله تیف هست برایِ این رشته ها در استرالیا. تیف خیلی خوبه و تقریباً همه‌یِ مسائل رو شامل میشود. از مهارت‌هایِ هنری بگیر، ویژوال آرت بگیر، عکاسی بگیر تا نقاشیِ، نقاشیِ دیواری، آهنگری، نجاری. بله اینا مثلاً مهارت‌هایی هستند که تیف آموزش میده، دانشگاهِ علمی کاربردیشونه و بعد یه سیستمی هم که تیف داره و به نظرِ من خیلی سیستمِ خوبی هست بچه‌هایی که تیف میرن می‌تونن یه مدت به عنوانِ کارآموز بیان واردِ بازار کار استرالیا بشوند تویِ اون زمینه.

مثلاً فرض کنیم کسی می‌خواد بره تیف اِلِکتریشِن (برقکار)  بشود. خُب این یک دوره‌یِ دو ساله‌س اگر شما یک‌سره بخونید. حالا اینا میان چیکار می‌کنن؟ به جایِ این‌که همه‌یِ روزها رو بیان برن کلاس یه واحدهایِ عملی هم دارَن، دو روز یا یه روز در هفته میرن کلاس و اون چهار روزِ هفته رو میروند با یک کارگاهی که ریجِستِر شده و مثلاً طرف یک اِلِکتریشِن لایسِنزدار کارگاه رو داره هدایت می‌کنه، میروند اونجا، نامه می‌گیرن برای تیف، بعد چهار روز می‌روند انجا به عنوان اَپِندیس کار می‌کنن با دستمزدِ پایین‌تر، مثلاً 15 دلار

سعید کاظمی:یعنی دانشجویان تیف در استرالیا می روند.تجربه کسب می کنند؟

مهندس ربانی:بله. که اونجا یک روز عملاً درس می‌خونن و سه چهار روز میرن تویِ اون کارگاه کار می‌کنن. و هم شهریه‌یِ کم‌تری به تیف میدن و هم این‌که یک دستمزدی می‌گیرن و اون کارفرما هم براش مزایایی داره بچه‌هایی که از تیف میان براش کار می‌کنن. این مدلِ تیف هستِش حالا می‌تونه همه چی باشه نقاشی یا نجاری.

سعید کاظمی: رشته‌هایِ علمی کاربردی در استرالیا چقدر هزینه داره؟

مهندس ربانی:به شرایطِ اقامتِ شما بستگی داره. برایِ سیتیزِن‌ها تا جایی که خبر دارم مثلاً یک کورس ممکنِ سالی دقیقاً نمی‌دانم باید قبل از این یه تحقیقی می‌کردم.

سعید کاظمی:حالا آقایِ مهندس کسی از ایران بخواد بیاد استرالیا در دانشگاه تیف درس بخواند؟ شانس داره تویِ اون‌ها شرکت کنه؟

مهندس ربانی: ببینید بله ممکنِ ولی شهریه‌ش بیش‌تر میشود. مثلاً کسی سیتیزِن نباشه خُب طبیعتاً باید بیش‌تر شهریه بده. یک سری سوبسید ها هست برایِ سیتیزِن‌های استرالیا که مثلاً اینترناشنال که اقدام بکنی باید کامل شهریه رو بدهید. اینجا یک سری هستند که اینترناشنال به جایِ این‌که برن دانشگاه طرف اصلاً علاقه داره کارِ ترَید بکنه. یه کارِ مهارتی بکنه. بجایِ این‌که به دانشگاه بیاد میاد تیف، دو سال شهریه میدهد؛ یه چیزی حول و حوشِ ده هزار تا بیست هزار دلار در سال حداقل هست بعد مثلاً یک لایسِنز می‌گیره و دیگه چون تویِ اون زمینه لایسِنز داره دستمزدِش خیلی تفاوت می‌کنه.

سعید کاظمی:هم زبانِش تقویت شده و هم با محیط آشنا شده و هم خیلی از اِسترِس‌هاش کاهش پیدا کرده و به قولِ شما یک لایسِنز داره که به دردِش می‌خوره.   

مهندس ربانی:بعد با اون لایسِنز می‌تواند بیزینِس بکنه و چند نفر رو بیاره براش کار بکنن. به اینها در استرالیا بیزینِس‌هایِ کوچک می گویند. البته دولت هم بهشون تسهیلاتی میده. یادم هستِش یه بار از طرفِ وزیرِ اقتصادِشون هم صحبت شد که می‌گفت ما خودمون هم می‌دونیم که خیلی از این؛ ما یه چیزی اینجا داریم به نامِ بازگشتِ مالیات، که بِزینِس‌هایِ کوچک پلَی می‌کنن خیلی‌هاشون خیلی آنِست(صادق) نیستند به قولِ خودِشون. یعنی طرف عددسازی می‌کنه.

فرض کنید طرف مثلاً شرکت داره نقاشی می‌کنه بعد یه ماشین می‌خره این ماشین رو می‌زنه به عنوانِ هزینه‌هایِ شرکت و یه مقدار از مالیاتِش رو پس می‌گیره. یادمه که مثلاً اون وزیرِشون می‌گفت خیلی از اینا ما داده‌هاش رو می‌دونیم درسته ولی عمداً سعی می‌کردیم حمایت کنیم چون بیزینِس‌هایِ کوچک وقتی واردِ فضایِ رقابتی می‌شَن برایِ کلِ مجموعه خوب هستند چون یه حالتِ رقابتی ایجاد می‌کننئ و اینجا وقتی طرف یه شرکت رو می‌زند خیلی از هزینه‌هاش رو به عنوانِ هزینه‌هایِ شرکت می‌زند.

مثلاً ماشینی خریده، کامپیوتری خریده، رفته ابزار خریده و حتی میره یک دریل می‌خره اون رسیدِش رو نگه می‌داره در هزینه مالیات پلی می‌کنه از درآمدِش کم میشود. بنابراین طلبکار میشود و یه مقدار از مالیاتِش رو دولت بهش برمی‌گردونه. دولت استرالیا مثلاً سعی می‌کند بیزینِس‌هایِ کوچک رو حمایت کنند. حالا این بیزینِسِ کوچک ممکنِ یک نانواییِ کوچک باشه، ممکنه یک شرکت باشه و ممکنِ یک شرکت باشه با بیست نفر آدم .

سعید کاظمی:یه بحثی که خیلی من دارم تبلیغِش رو تویِ فضایِ اینترنت و دنیایِ دیجیتال می‌بینم بحثِ جاب آفر هستِ. اصلا چیزی به اسمِ جاب‌آفر ما برایِ خارجی‌ها در استرالیا داریم؟ یعنی کسی که ادعا می‌کنه من اینجا جاب‌آفر بهت میدم اصلاَ معنی داره؟

مهندس ربانی:عمدتاً فیک هستند. ببینید سیدنی اینقدر متقاضیِ جاب هست که چرا طرف برایِ نجار بخواد از ایران آدم بیاره و یا برایِ یه دونه آجرکار. یعنی شما اینجا از یک شهر میری شهرِ دیگه بیکار می‌مونه تا اونجا بتونی به اون بازار محلی اونجا آشنا بشوید. چطور مثلاً طرف من دیدم آره نجار می‌خواهد مثلاً میاد جاب‌آفر. می‌دونه داستانِ جاب‌آفِر چیه؟ اینا خیلی‌هاشون پُشتِش یه دغل‌بازیِ بینِ اون آدم و یه نفر اینجاست. واقعاً اگر کسی متقاضیِ نیرو باشه اینجا نیرو هست.

در مواردِ خاص مگر تخصص خیلی خاص باشد. مثلاً یک شرکت در استرالیا جوش‌کارِ زیرِ اقیانوس می‌خواهد. میاد جاب‌آفر می‎گیره مثلا یه نفر رو از آفریقایِ جنوبی برمی‌داره میاره. بله این شغلِ خاصی هست و چند نفر تویِ دنیا می توانند این کار رو انجام بدن. ولی در موردِ کارهایِ مهارتی عمدتاً متاسفانه. البته تویِ استرالیا خوشبختانه کم‌تره و من این رو خیلی تویِ سمتِ اروپا و کانادا می‌بینم. ولی تویِ استرالیا کم‌تره علتِش هم اینه که یه مقدار اینا رو دستِشون رو یک مقدار قوانین سفت و سخت بسته.

کاری که اینا می‌کنند اینه که اون بابا که حالا به اصطلاح وکیل هستِش مثلاً یک نفر رو می‌شناسه در سیدنی این بابا حالا  در مارکت کاری داره می‌کنه؛ ممکنِ نقاش باشه، ممکنِ نجار باشه، بعد با اون هماهنگ می‌کنه و این بنده‌یِ خدا رو به اسمِ جاب آفِر میاره اینجا و می‌بره ظاهراً سرِ اون جاب هم میذارد. کارِش تموم شده می‌گه خُب این ویزات و این هم کارِت دیگه سی‌هزار دلارِ من رو بده. حالا اون بابا از دو لحاظ ازش سوء استفاده میشود.

اولآ قاعدتاً اون کارفرما پرداختِ درستی نخواهد کرد به این آدم. می‌خواد لابد براش سوپر رد نکنه، می‌خواد لابد براش مثلاً پرداختِ منظم نکنه و بعد از دو سه ماه هم میگه آره تو مثلاً کارِت خوب نبود و بخشی از پولِش رو هم لابد نمیده و اینا عمدتاً به همین شکل هستند چون دارم می‌بینم اینجا. چون اینجا برایِ هر کاری متقاضی بخواهی هست و چرا باید طرف از ایران و یا از عربستان بیاد  در استرالیا جاب افر بده.

سعید کاظمی:چرا دولتِ استرالیا اگه نیرویِ کارِ کافی داره مهاجر متخصص می‌پذیره؟

مهندس ربانی:اینجا کار به اندازه‌یِ کافی نداره. ببینید مهاجر متخصص که میاد خارج سه اتفاق براش می‌اُفتد. در هر سه حالت به نفعِ کشورِ مقصد هستِش. یکی این‌که میاد تخصص داره و سابقه‌یِ کار داره، جذبِ بازارِ کار می شود. یک عددی می‌خوندم می‌گفت که یک نفر تا بخواد از روزِ اولِ مدرسه یه مدرکِ لیسانس بگیره پونصدهزار حداقل برایِ سیستم‌ آموزشیِ کشور هزینه هست. این تازه یک لیسانسِ صفر هست. حالا یه مقدار هم کار کرده تویِ ایران، تو عراق و ترکیه و سابقه کار داره. سابقه‌ش رو هم با خودِش میاره. مالیات هم میده. خُب این یک آپشِن هستِش که سوده.

دومِش اینه که این آدم تویِ اون فیلدِ خودِش جذب نمی‌شود. ولی بالاخره کاری میاد بکنه.  چه می‌دونم میاد قنادی می‌زنه، میاد رانندگی می‌کنه. خُب باز هم داره کار می‌کنه، پول تولید می‌کنه، مالیات میده. حالتِ سوم اینه که اصلاً میاد شکست می‌خوره خدایی نکرده برمی‌گرده. خُب 40 هزار دلار خرج کرده برگشته. هر سه تاش سوده. و این کشور مثلاً یک چیزی حول و حوشِ پنج شش برابر وسعتِ ایران کم‌تر از 24 میلیون جمعیت داره.

خُب طبیعتاً هنوز پذیرِش داره و حالا  نمی‌تونم بگم که اون سیستمِ اِسکیل سِلِکتِش که مثلاً میاد می‌گه من امثال دویست مهندسِ برق می‌خوام و 150 تا مهندسِ مکانیک خیلی هوشمند هستِش و مثلاً یه تحقیقی خیلی منسجمِ پشتِ این داستان شده نه. خیلی‌هاشون هم به اون انسجامی که ممکنِ به ذهنِ مهاجر باشه نیست. حالا مثلا اگر امثال 300 تا اِلِکتریکال اینجینیِرینگ(مهندس برق) می‌خواهند لابد حالا 300 تا پوزیشِن اونجا خالی هستِش نه به این شکل نیست.

ولی من حیث المجموع واقعاً در مارکت نیاز هست. یعنی مثلاً من تویِ این شش هفت سالی که اینجا کار کردم همیشه تویِ شرکت‌هایی که بودم دیدم که واقعاً نیروهایِ خوب با کارِ خوب جذب میشوند، جابه‌جا می‌شن، جاشون خالی میشه و جاشون باید طبیعتاً پر بشود یعنی دیمَند(نیاز) هست و من می‌بینم ولی نه حالا اینقدر هوشمند که پشتِ اون لیست‌هایِ جدول‌هاشون یک تحقیقِ وسیع باشه. نه به اون شکل نیست.  

سعید کاظمی: ارتباطِ جامعه‌یِ مهاجر حالا اینجا ما هدفمون جامعه‌یِ ایرانی هست با خودِ جامعه‌یِ استرالیا چطوریه؟ یعنی شما چه احساسی دارید با همسایه‌ها، محیط، اجتماع؟ و معمولاً ارتباطِشون با مهاجر چه‌طوری هستِش؟ احساسِ نژادپرستانه‌ای هم کردید؟

مهندس ربانی:من خیلی این بحث رو ندیدم. هر چقدر جالبه حالا سطحِ تحصیلات و سطحِ اجتماعیِ زندگیِ اون آدم بره بالا طبیعتاً این رفتارها هم توش کم‌تر میشه. چو ن اینجا تویِ استرالیا یه مثلِ میگن طرف یا خودش مهاجره، یا باباش مهاجر بوده یا حداکثر بابا‌بزگِش. چون واقعاً کشوری مهاجرپذیر هستِ . کانادا هم به همین شکل هستِش. آمریکا هم به همین شکل هستِش منتهی طولانی‌تر. حالا آمریکا مثلاً با پونصد سال قدمته مهاجرت و استرالیا با 200 سال قدمتِ مهاجرت. کانادا هم به همین‌شکل.

بنابراین این مسئله پذیرفته شده است. شما قطعاً این حس رو در دانمارک نخواهید داشت حالا مثال زدم که بومی‌هاش بیش‌تر هستن. و در موردِ پذیرِشِ ایرانی‌ها هم محل به محل فرق می‌کنه. پذیرشِ خارجی‌ها نه لزوماً ایرانی‌ها. آدم با آدم فرق می‌کنه. من عمدتاً مشکلِ خاصی نداشتم و حتی با همسایه‌هامون هم ارتباط داریم. البته یک چیزی رو هم به شما بگم چه ارتباط با همکارها و چه ارتباط با همسایه‌ها در استرالیا به اون عمقِ رابطه با اون دوست ایرانی نخواهد شد.

من مثلاً الان با همکارها میریم می‌شینیم تویِ رستوران و شاید دو ساعت هم با هم غذا بخوریم و بگوییم و بخندیم ولی عمقِ رابطه‌یِ من با اون آدم هرگز به اندازه‌یِ عمقِ رابطه‌یِ من با دوستِ ایرانیم که اینجا با هم رفت و آمدِ خانوادگی داریم اونقدر نخواهد شد. در یک سطحِ دیگه محدود میشه. مثلاً در حد همین یه بیرون رفتن. مثلا با همسایه‌ها ما شده تویِ حیاطِ هم نشستیم یه باربیکیو هم درست کردیم و با هم خوردیم یا مثلا اون ابزاری از من قرض‌گرفته یا من به او قرض‌دادم.

این مسائل اینجا خیلی پذیرفته شده است و همسایه‌ها هم‌دیگر و می‌شناسند و گرم هستند. عمدتاً خودِ اُزی‌ها گرم هستَن ولی اَیژیَن‌ها کم‌تر ارتباط برقرار می‌کنن. هندی‌ها باز یه ذره مثلِ خودِمون پرحرف و یه ذره ارتباط می گیرند. ولی چینی‌ها عمدتاً سردتر هستَند. ولی خودِ استرالیایی‌ها مردمِ خونگرمی هستند و اینجا مسائل نژادپرستی رو من هیچ‌جا ندیدم. شاید بگم فقط یه مورد دیدم.

داستان یک برخورد نژاد پرستانه در سیدنی استرالیا؟

اونم جالب بود ما یک‌سری پروژه داشتیم برایِ یه جایی مثلِ وزارتِ مسکنِ ایران. اینا یه سری خونه‌هایی دارند که میدن به افرادِ کم درآمد در استرالیا. این افراد عمدتاً آدم‌هایی هستند که اصلاً خانوادگی هم خیلی داغون هستن و ممکنه معتاد باشند و به قولِ معروف از این خونواده‌هایی که آویزونِ دولت هستند. دولت یه پولی به اینا میدهد، اینا هم آویزون و درب و داغون. بعد من یادمه این خونه‌هارو که یه پروژه‌ای با ما داشت وزارت‌خونه دِپارتمان که ما می‌رفتیم گزارش می‌دادیم،

یه بازدید می‌کردیم که از لحاظِ فیلد‌هایِ مختلف ایمن هست یا نه. مثلاً من برقِش رو بررسی می‌کردم، همکار بحثِ آتش نشانی رو بررسی می‌کرد و این تنها موردی بود که من می‌تونم بگم بحثِ نژادی اینجا برایِ من پیش اومد و اونا هم گفته بودن اینها آدمم‌هایِ ناراحتی هستند و اگه هرچی گفتن هیچی نگویید. بالاخره ما اونجا نماینده‌یِ هَوزینگ بودیم و خیلی محدود بودیم. می‌رفتی در می‌زدی بعضی‌هاشون؛ حالا فرض کنید کسی که تویِ خونه‌یِ دولتی نشسته.

رفتارِش به‌هرحال خیلی جالب نیست. در زدیم طرف اومد گفتِش که برایِ چی اومدید، خُب گفتیم که اومدید خونه رو بازدید کنیم. یه خانمی بود و مشخص بود که یه آدمِ نرمال و سالمی هم نبود شروع کرد به بد و بیراه گفتن و کی شما رو اینجا راه میده و برگردید کشورِ خودتون، اینجا چی می‌خواید. بعدئما هیچی نگفتیم چون به ما گفته بودن به اینا هیچی نگیم. بعد من دیگه طاقت نیاوردم. هی گفت و گفت آخرِش گفتم این کشوری که تو میگی به من خیلی بیش‌تر از تو نیاز داشته برایِ همین من اینجام.

خیلی ناراحت شد بعد گفت من اسمتون رو می‌نویسم و میدم گفتم این اِسمِ منه و لَیبِلِ من حتماً تماس بگیر و بهشون بگو. ولی باور کنید این تنها مسئله‌ای بود من اینجا دیدم. اون بنده‌یِ خدا یک فردِ دراگی(معتاد) بود داغون بود حالا قاطی کرده بود ولی ندیدم خیلی واقعاً. یعنی این کشور یاد گرفته که مهاجر اومده به اینجا و سود رسونده به این کشور. اگه یادِتون باشه تویِ آمریکا وقتی ترامپ یه کم حوزه‌هایِ نژادپرستی می‌گرفت خیلی از مردم بهش می‌گفتن ترامپ فراموش نکن که آمریکا رو مهاجر ساخته.

آقای مهندس یک دنیا سپاس از وقتی که گذاشتید. دوستانی که علاقه مند هستند. مطالب بیشتری از در مورد زندگی در هر جای دنیا را مطالعه بفرمایند. اینجا کلیک بفرمائید. اگر علاقه مند هستید. مطالعه مطالب مشابه به زبان اصلی هم از اینجا کلیک بفرمائید. لطفا شما هم اگر علاقه مند هستید. تجربیات خودتون را با هموطنان عزیز به اشتراک بگذارید. با من سعید کاظمی تماس بگیرید. تا در یک لایو مشترک تجربیات ارزشمند شما را بشنویم. یا می توانید. در قالب یک فایل ویدئویی یا صوتی تجربیات خودتون را در اختیار ما بگذارید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *