معرفی اصول بیمه مورد نیاز پیمانکاران
برای تماشا صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه در مورد معرفی اصول بیمه مورد نیاز پیمانکاران از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه، در مورد معرفی اصول بیمه مورد نیاز پیمانکاران از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
سلام به همۀ دوستان عزیز. سعید کاظمی هستم.
امشب میخواهیم در مورد بیمه و اصول اولیۀ قراردادهای بیمه صحبت بکنیم. من از آقای مهندس رادان دعوت کردم متخصص بیمه هستند با ما همراه بشوند و سؤالاتم را همه را بتوانم از ایشان بپرسم؟
من یک معرفی کردم شما را؛ یک توضیح اولیه هم دادم. امشب در مورد اصول اولیۀ قراردادهای بیمه مثل فرانشیز، مثل بیمه گر، بیمه گذار و کلاً مفاهیمی مثل این میخواهیم صحبت بکنیم البته در ادامه در دوتا لایو بعدیمان برنامه داریم که بیمۀ مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث و بیمه مهندسی یا بیمه تمام خطر را صحبت بکنیم. امشب کلاً اصول اولیه را میخواهیم تعریف بکنیم. من در خدمتتان هستم خودتان را معرفی بفرمائید.
عرض سلام و ادب و احترام تشکر از آقای مهندس کاظمی که واقعاً این دغدغه را دارند و این صفحه را حالا مبنای کارشان این است که کسبوکارها را معرفی کنند از باب مسئولیت اجتماعیشان انجام وظیفهای بکنند و یک اطلاعاتی را به مردم برسانند. بنده را هم معرفی کردند آقای مهندس کاظمی؛ رادان هستم نمایندۀ کانون برق کشور در استان خراسان جنوبی و نمایندۀ بیمه کوثر. مواردی که درخواست شد یکی بحث قواعد بیمه است اصول بیمه است بحث بیمههای مسئولیت و مهندسی را درخواست کردند حالا من میخواستم از آقای مهندس خواهش کنم یک چند دقیقهای صبر کنیم که دوستان همه اضافه بشوند بعد شروع کنیم.
من لایوم را در سایت خودم به اسم saeidkazemi.ir هم بهصورت پادکست یعنی این صحبتها هم پادکست میشود هم بهصورت متن هم میگذارم؛ یعنی اگر کسی در لایو هم نبود هم در کانال یوتیوب من و هم داخل سایت من میتواند بهراحتی بعداً این لایو را کامل با مشخصات ببیند حالا یکی دوست دارد صوتش را گوش کند یکی دوست دارد متنش را مطالعه بکند.
بیمه اصلاً بیمه چیست؟ کلوزهایش چیست؟ توضیحاتی که در هر بخش از بیمه میدهند چه معنی دارد؟
یعنی بهعنوان یک نفر عادی وقتی وارد یک دفتر بیمه میشوی قرارداد را جلومان میگذارند به چه مسائلی باید توجه کنیم؟ چون خیلی از ما میرویم یک قرارداد بیمه را امضا میکنیم اصلاً واقعیت داخلش را سه چهار صفحه هم نوشته مطالعه هم نمیکنیم. خیلی به زبان ساده برای ما تعریف بکن اصلاً اولین چیز بیمه چیست؟ اصلاً بیمه چه کاربردی دارد در زندگی آدمهای عادی، آدمهای امروزی حالا تا قرن بیست و یکم؟
ببینید بیمه که یک نیاز اصلی است واقعاً حالا باتوجهبه سابقهای که بیمه دارد در کشور ما تقریباً 80 سال سابقه دارد البته از زمان شرکتهای دولتی و خصوصی که شروع به کار کردند قبل از آن شرکتهای خارجی در ایران آمدند شروع به کار کردند و بعداً با شرکتهای ایرانی شروع شد. ببینید بحث بیمه یک کلیاتی را من به نظرم این که همۀ ما باید بدانیم؛ یعنی همة قراردادهای بیمه چه از یک بیمۀ شخص ثالث خودرو چه از یک بیمۀ آتش سوزی منزل یا هر بیمۀ دیگری، مسئولیت، مهندسی و شاخه های مختلف بیمهای این مواردی را که الان من خدمت شما میگویم در همۀ این بیمه نامه ها هست و مشترک است حالا شما آن موقع در مورد فرانشیز گفتید؛
ولی کلیتش که اگر بخواهیم بگوییم بیمه را تعریف کنیم بیمه چیست بیمه یک عقد است یک قراردادی است که طی آن یک ریسک مشخصی را شرکت بیمه قبول میکند تحت عنوان بیمه گر و بیمهگذار یک حق بیمه ای را پرداخت میکند با توجه به آن ریسکی که بیمه گر قبول کرده. حالا این ممکن است که مثلاً حق بیمه برحسب آن ریسک متفاوت است حالا یک بیمۀ آتش سوزی ممکن است ریسکش بررسی بشود یک حق بیمه ای داشته باشد بیمه های خودرو که مبنایش مثلاً حجم موتور خودرو است یا موارد دیگر یک حق بیمه داشته باشد این بررسی میشود برحسب همان شرایطی که خود شرکت بیمه دارد.
پس بیمه شد یک قرارداد یک عقدی که طی آن یک ریسک مشخصی ازیکطرف بهطرف دیگر منتقل میشود حالا مثلاً از طرف بیمهگذار منتقل میشود به بیمهگر. حالا بیمهگذار کیست؟ بیمهگذار میتواند یک شخص حقیقی یا حقوقی باشد که یک حق بیمهای را پرداخت میکند؛ یعنی من نوعی میتوانم یک حق بیمه بابت بیمه آتشسوزی منزلم پرداخت کنم من میشوم بیمهگذار آن قرارداد. شرکت بیمهای که دارد قبول میکند ریسک منزل من را که بیمه آتشسوزی برایش صادر کند آن میشود شرکت بیمه. پس گفتیم هم میشود حقیقی باشد و هم حقوقی. بیمه گر هم شرکت بیمه ای که مشخصاتش در قرارداد قید شده و عملاً در ازای دریافت حق بیمه یک ریسکی را قبول کرده. پس ما سه مورد اصلی را الان گفتیم بیمه چیست؛ بیمهگذار کیست؛ و بیمهگر کیست. این سه مورد اصلی را من سعی کردم که خیلی عامیانه بگویم در مورد این سه مورد.
فرانشیز را هم ىر بيمه توضیح بدهید.
حالا میرویم وارد اصل موارد بیمه مثل فرانشیز، مثل اصل حسننیت، اینها مواردی که من دارم میگویم شاید اسم هایش به یک شکلی باشد فرضاً بگویند شاید سخت است یادگیری اش ولی یک چیزهای حداقلی است که همۀ ما میتوانیم با یک سرچ کوچک در اینترنت حداقل زمانی که یک بیمه نامهای را میخریم بدانیم که چه داریم میخریم و قواعد و قانونش چیست. در اصل حسننیت که یکی از اصول اساسی یک بیمه نامه هست عامیانه اش میشود صداقت؛ یعنی طرف بیمهگر و بیمهگذار باید صداقت داشته باشند. به چه شکل؟ شرکت بیمهگر وقتی دارد یک ریسکی را قبول میکند در صدور بیمه نامه اش باید صداقت داشته باشد تمام موارد، قوانین بیمه را به بیمهگذار، به آن خریدار بیمه توضیح بدهد و برعکس بیمهگذار وقتی دارد یک ریسکی را به شرکت بیمه،
یک خطری را دارد ارائه میدهد حق بیمه ای را میدهد که این ریسک را شرکت بیمه قبول کند بایست صداقت داشته باشد. اگر سیمکشی مثلاً ساختمان من ایراد دارد من باید درستش کنم بعد بیمهاش کنم. اگر جایی را که میخواهم بیمه کنم محلی که میخواهم بیمه کنم یا موضوع بیمهای را که میخواهم بیمه کنم ریسکش بالا هست نباید طوری جلوه بدهم که ریسک ندارد. این میشود اصل حسننیت. اگر یک روزی حالا سهواً این رفتار من باعث بشود که آن موضوع بیمه ریسکش دقیق بررسی نشود؛ یعنی شرکت بیمه بیاید بیمه اش کند؛ ولی من حسننیت نداشته باشم شکرت بیمه میتواند بیمه نامه را ابطال کند یا خسارتی پرداخت نکند. پس این شد اصل حسننیت که عامیانهاش میشود همان بحث صداقت؛ یعنی صداقت دو طرف.
بحث فرانشیز را شما مطرح کردید سؤال کردید فرانشیز؛ فرانشیز میتواند در بیمه نامه ها باشد یا نباشد؛ یعنی توافقی است. ما در بیمۀ آتش سوزی برای پوششهای اصلی بیمهنامه فرانشیز نداریم. پوششهای اصلی بیمه نامه آتش سوزی، صاعقه، انفجار بابت این سه پوشش فرانشیز نداریم. حالا فرانشیز چیست؟
سهمی از خسارت که بر عهدۀ من بیمهگذار است. یعنی من اگر یک محلی را یک موضوعی را دارم بیمه میکنم اگر خسارتی اتفاق افتاد از آن خسارت سهم دارم حالا بعضاً میآیند سؤال میکنند: «ما رفتیم شرکت بیمه خسارت ما را کم پرداخت کردند.» حالا همکار من ممکن است توضیح ندهد یا نمایندۀ بیمه زمان فروش درست اطلاعرسانی نکرده که فرانشیز چیست. حالا داستان فرانشیز چیست که باید یک سهمی از خسارت بر عهدۀ من باشد؟ من برای شما یک مثال میزنم من یک خودرو دارم میخواهم بیمۀ بدنه برایش بخرم. فرانشیز اینجا به علت این گذاشته میشود داخل بیمهنامه که یک شخص مواظب آن مال خودش باشد. حالا اینجا این موضوع بیمه خودرو است اگر من در خسارت سهمی نداشته باشم عملاً مواظبتی از خودروی خودم نمیکنم. میگویم؛ مثلاً اگر کنار خیابان پارکش کردم وقتی سهمی از خسارت بر عهدۀ من است یک قفل به آن میزنم یک قفل فرمان به آن میزنم یک قفل پدال میزنم یک دزدگیر به ماشین خودم وصل میکنم میدانم که از سرمایۀ 100 میلیون ماشین من زمان خسارت 10% به من پرداخت نمیکنند؛ یعنی سهم خودم است 10 میلیون تومان سهم خودم است پس اینجا من مواظبت میکنم از مالم. یکی از علتهای گذاشتن فرانشیز این است بعضاً با این مواجه میشویم مردم میگویند: «ما رفتیم شرکت بیمه 10% خسارت ما را نداده» خب یا نماینده توضیح نداده یا کارشناس خسارت. علت دوم گذاشتن فرانشیز این است که برای خسارتهای جزئی مراجعه به بیمه نکنند بعضاً میبینیم یک بیمۀ بدنه طرف تهیه کرده؛ مثلاً آینه ماشین شکسته حالا این یک ماشین ایرانی است؛ مثلاً آینهاش شده 200 هزار تومان. برای 200 تومان دیگر مراجعه به بیمه نکند بیمه میآید یک سقف در نظر میگیرد میگوید فرانشیز حداقل 10% پانصد هزار تومان؛ یعنی خسارتهای بالای 500 هزار تومان را میدهد دیگر برای خسارت زیر 500 هزار تومان به بیمه مراجعه نکنید. پس این بحث فرانشیز را هم خدمت شما گفتم. یک بحثی هم هست در بیمهنامهها بحث اصل غرامت است که اصل غرامت چیست؟ عامیانهاش این میشود: بیمه قراردادی که موضوع آن جبران خسارت وارده به بیمهگذار است؛ یعنی بهموجب این قرارداد قرار است. کالا مورد بیمۀ منبعد از خسارت به حالت اول دربیاید. یعنی من بیمهگذار نباید منتفع بشوم از این قرارداد.
یک خواهش بکنم اینها را با کلمات حقوقی نگویید با مثال بگویید؛ به طور مثال بگویید؛ مثلاً اصل غرامت مثالش یعنی این.
دقیقاً چشم من فرانشیز را برای شما مثال زدم اصل غرامت هم برای شما مثال میزنم ببینید من مثلاً دفتر کار خودم را بیمه میکنم ارزش اموال من در دفتر بیمهام بوده 100 میلیون تومان. ارزش ملک من که حالا چه مستأجرم چه مالک ساختمانم بوده 500 میلیون تومان. جمع موارد بیمۀ من اینجا 600 میلیون شده؛ 100 میلیون محصولات و تجهیزات من، 500 میلیون ملکم. زمانی که من دچار خسارت میشوم نباید بیشتر از این خسارت دریافت کنم؛ یعنی اصل غرامت این را دارد میگوید: «آقای رادان دفتر کارش را بیمه کرده 600 میلیون تومان؛ میتواند تا سقف این 600 میلیون تومان خسارت بگیرد. نباید منتفع بشود از این بیمهنامه سود ببرد.» این اصل غرامت است. یعنی پس شما هرچقدر ارزش اموال شما است باید اثبات کنید زمان خسارت بگویید؛ مثلاً من 100 میلیون وسایل دارم اینجا این 100 میلیون طبق این فاکتورها این 100 میلیون مثلاً مبلمان و کامپیوتر و میز و یا هر وسایل دیگری را دارم و منطبق اصل غرامت از این بیشتر نمیتوانم خسارت بگیرم. حالا فرانشیز هم از آن کسر میشود. این مثالی که سؤال کردید من سعی کردم …
معمولاً کسی فاکتور که ندارد و اگر فاکتوری هم داشته باشد دفترش مثلاً در آتشسوزی از بین رفته.معمولاً توصیه میکنند که اینجور موارد را مثل اسناد را در محل کارتان یا در خانه نگهداری نکنید یک جای جداگانه نگهداری کنید. بههرحال اسناد بیمۀ شما، اسناد اموال شما مثل سند، مثل طلا و جواهر ارزشمند است همانطور که مواظبت از آنها میکنید اینها هم هست حالا اگر هم در مواردی که خسارت پیش بیاید اینها وجود نداشته باشد ارزیاب خسارت نرخ روز آن اموال را میگیرد؛ مثلاً اگر مبلی بوده در داخل دفتر من نرخ روزش را میگیرد یک هزینۀ استهلاک کم میکند بهخاطر انکه بعد پرداختش میکند. باز روشهای مختلفی زمان خسارت هست.
حالا من یک سؤال دارم؛ مثلاً دفتر کار من با تجهیزات من یک میلیارد تومان میارزد؛ ولی من یک و نیم میلیارد بیمه کردم. حالا ریسک کردم یک مقدار بالاتر گرفتم که مثلاً اگر یک موقع حادثهای داشت به همان نسبت حق بیمۀ بیشتری هم پرداخت کردم. الان شما میفرمایید وقتی کارشناس به مستندات بیاید هیچوقت دیگر مثلاً از آن ارزش واقعیاش یک موقع هست من از ارزش واقعیاش کمتر یعنی یک میلیارد است من 500 میلیون تومان بیمه کردم شما میگویید دیگر نهایت تا سقف 500 میلیون تومان است برای من هزینه پرداخت بکنید؛ ولی اگر من اضافهتر بیمه کرده باشم شما هر چیزی که خسارت کارشناس بگوید تا 1.5 میلیارد شاید مثلاً 900 میلیون، یک میلیارد کامل خسارتهای من جبران بشود دوباره باز بتوانم … درست میگویم؟
سؤال خوبی پرسیدی شما میتوانید حالا یک موضوع بیمه چه ماشین باشد چه منزل باشد یا هر چیز دیگری را که ما بخواهیم بیمه کنیم شما وقتی میآیید آن را بیمه میکنید همین بحث اصل غرامت را که خدمت شما گفتم موضوع بعدیام اصل قاعدۀ نسبی است. ما هیچوقت نمیتوانیم مالی را کمتر از ارزش واقعیاش بیمه کنیم اگر موتورسیکلت من، اگر خودروی من ارزش روزش 100 میلیون تومان است من نمیتوانم آن را 150 میلیون تومان بیمه کنم بعداً توقع خسارت 150 میلیون تومان داشته باشم یا 100 میلیون ارزشش هست نمیتوانم 50 میلیون بیمه کنم شاید زمان صدور بیمهنامه ما به این شکل عمل کنیم مراجعه کنیم به دفتر بیمه خودروی 100 میلیونی خودمان را 50 میلیون بیمه کنیم زمان خسارت ارزش روز خودرو بررسی میشود از بازار؛ الان که خودرو نوسان زیاد دارد ارزش روزش بررسی میشود این خودرو 100 میلیون ارزشش است ما چقدر بیمه کردیم در بیمهنامه 50 میلیون. پس ما مالمان را کمتر بیمه کردیم قاعدتاً خسارت کمتری هم دریافت میکنیم؛ یعنی عملاً ما آمدیم کمتر اعلام کردیم که حق بیمۀ کمتری بدهیم پس ما هم خسارت کمتری پرداخت میکنیم این میشود قاعدۀ نسبی. حالا برعکسش شما ارزش خودروتان 100 میلیون است 150 میلیون تومان ماشین را بیمه میکنید و توقع دارید زمان خسارت 150 میلیون دریافت کنید باز هم شرکت بیمه بررسی میکند طبق اصل غرامت شما نباید منتفع بشوید از این قرارداد. شما باید به حالت قبل برگردید؛ یعنی خودروی 100 میلیونی شما اگر آسیبدیده تا ارزش 100 میلیون طبق ارزش بازار خسارت به شما پرداخت میشود. این که شما بیشتر آن را بیمه میکنید حق بیمۀ بیشتری میدهید به ضرر خود شما است؛ یعنی شرکت بیمه عملاً ضرری نمیکند در این ماجرا.
الان دوتا بحث است یکی تورم به طور مثال خودرو را گفتیم. خودرو تورم دارد؛ یعنی هر ماه افزایش قیمت به آن میخورد پیشبینی میکند هرکسی میگوید من بهصورت متوسط در سال آینده یا در شش ماه آینده اینقدر رشد خواهد داشت خودروی من. یک بحث تورم است یک بحثی هم است اگر یک خودرویی کامل از بین رفت چه؟ یعنی مثلاً کامل از حیض انتفاع خارج شد من 150 میلیون بیمهاش کردم؛ ولی خودروی من 100 میلیون میارزد کامل هم خودرو تصادف کرده از بین رفته؛ یعنی دیگر قطعۀ قابلاستفاده نیست، آنجا چه میشود؟ آنجا شما پول یک خودرو معادل مدل آن سالش را به او میدهید؟ مثلاً مدل 98 بیمه کرده.
این موردی که شما گفتید سؤالی که شما پرسیدید دوتا راهکار وجود دارد خودرو را مثال زدید ما الان در بحث خودرو نوسان قیمت خیلی شدیدی داریم مداوم قیمتها دارد بالا پایین میرود. شما دوتا حالت دارید یکی این که شما هرچند وقت برای خودروتان الحاقیه تهیه کنید؛ یعنی خودروتان را امروز بیمه میکنید با 100 میلیون تومان. متوجه میشوید 10 روز، 15 روز بعد که خودروی شما شده 150 میلیون تومان. مراجعه میکنید به شرکت بیمه یا به آن نمایندۀ بیمهتان یک الحاقیه برای بیمهنامۀ خودتان تهیه میکنید. یکی این روش است؛ چون خودرو را مثال زدید یک پوششی شرکتهای بیمه آمدند ارائه دادند باتوجهبه نوسانات قیمت به نام پوشش نوسان قیمت. یعنی شما خودروتان را با 100 میلیون بیمه میکنید این پوشش سهتار حالت دارد 25%، 50%، 100%؛ یعنی چه؟ یعنی اگر شما با 100 میلیون بیمهاش میکنید این پوشش نوسان 25 درصدی را بخرید تا 25% ارزش آن روزی که ماشین را بیمه کردید یعنی 100 میلیون، ماشین شما بشود 125 میلیون دیگر نیاز به الحاقیه ندارد شرکت بیمه هم بر حسب این محاسبه میکند حالا حالت دوم که 50% بود به همین شکل و 100% هم به همین شکل، یعنی شما میتوانید با خرید یک پوشش دیگر نگرانی شما رفع بشود. این که گفتید خودرو کاملاً آسیب ببیند در بحث خودرو اگر خودرو 70% خسارت بخورد، دیگر آن مال از بین رفته؛ شرکت بیمه تا سقف آن مبلغی که روی بیمهنامه قید شده با نرخ روز خودرو بررسی میکند و به شما خسارت 100% پرداخت میکند. فقط بحث آن فرانشیز هست که سهمی از خسارت که بر عهدۀ شما است آن خسارت کم میشود دیگر بستگی به مدل ماشین هم دارد که کهنگی به آن میخورد استهلاک میخورد و این موارد هم کسر میشود. این موردی که شما گفتید ما در هفتۀ گذشته متأسفانه داشتیم که بیمهنامه را من خود صادر کردم و متأسفانه ایشان حالا آن شخصی که بیمه را خریده بود جادۀ مشهد به بیرجند متأسفانه ایشان خودروشان واژگون شد هم خودروشان از بین رفت هم متأسفانه دو نفر فوت شدند. خسارتشان از 70% بیشتر بود؛ یعنی دیگر ماشین قابلیت تعمیر نداشت و باید خسارت کلی به ایشان پرداخت بشود.
آیا میتوانیم؛ مثلاً یک خودرو را چند جا ما بیمه کنیم یا مثلاً یک واحد تجاری یا پیمانکار هستیم بیمۀ تمام خطرمان یا بیمۀ مسئولیتمان را از یکی دوتا بیمه، بیمه کنیم؛ مثلاً فکر میکنیم که امنیت بیشتری دارد.
اصلهایی که داشتیم باهم پیش میرفتیم تا یک حدودی هم اصل غرامت را گفتیم بعد در صحبتها قاعدۀ نسبی را هم گفتیم اصل مشارکت یا تعدد بیمه هم هست؛ یعنی یک شخص ممکن است برایش سؤال پیش بیاید من یک مالی را دارم یک موضوع بیمهای را دارم میخواهم بیمه کنم میخواهم چند تا بیمهنامه بخرم برایش. اگر ما یک خودرویی داریم 100 میلیون تومان ما این را میتوانیم پیش چند تا شرکت بیمه برایش بیمهنامه خریداری کنیم اما نمیتوانیم بهاندازۀ این 100 میلیون تومان چند تا بیمه تهیه کنیم؛ مثلاً خودروی ما 100 میلیون تومان است ما برویم 4 تا بیمهنامۀ 100 میلیونتومانی بیمه بدنه بگیریم نه. میتوانیم از 4 تا شرکت تا سقف ارزش خودرو بیمه خریداری کنیم. یعنی میتوانیم این مال را پیش چند تا شرکت بیمه بهاندازۀ مثلاً 4 تا 25 میلیون تومان بیمه کنیم و اگر ما مالی را چند تا بیمهنامه بخریم به ارزش کل، زمان خسارت شرکتهای بیمه پرداخت خسارت یا نمیکنند یا اولویت با شرکت اولی است که بیمهنامه برای آن مال بیمه صادر کرده یا هرکسی بهاندازۀ نسبت خودش خسارت پرداخت میکند.
شرکتهای بیمه از کجا متوجه میشوند؛ مثلاً این خودرو در چند شرکت بیمه، دارای بیمه است. آیا سیستمهای بیمه به هم وصل هستند. شما معمولاً در بیمۀ خودرو، در بیمههای بدنه، شرکتهای بیمه در سیستم بیمه مرکزی با هم وصل هستند شما وقتی یک بیمهنامهای را صادر میکنی میخواهید صادر کنید ما استعلام میگیریم بیمهنامهها مسئولیت هم به همین شکل است معمولاً از شعب آن استان استعلام میگیرند که این بیمهنامه یا این مورد بیمه تابهحال خسارت داشته یا نه؟ این بحث آن شرکتهای بیمه است که بررسی بکنند؛ یعنی عملاً این بانک اطلاعاتی را شرکتهای بیمه دارند حالا نواقصی هم در آن هست که در این سالهای اخیر حل شده؛ مثلاً یک موردی جعل بیمهنامههای شخص ثالث بود با کد یکتای بیمه مرکزی این مشکل حل شد؛ یعنی همانطور که یک شخص کد ملی دارد یک بیمهنامه یک کد منحصربهفرد یا منحصر به آن بیمه دارد که آن کد یکتا فقط برای بیمهنامۀ شما است؛ یعنی اگر بیمهنامۀ شما کد یکتای بیمه مرکزی را نداشته باشد یک بیمهنامۀ جعلی است.
و توجیه هم ندارد فکر نکنم کسی برود یک مالی را در چند جای مختلف بیمه کند.
بعضاً این عقیده را دارند که مثلاً ما اگر بخواهیم یک مالی را بیمه بکنیم حالا بر حسب قانون بیمه مرکزی شرکتهای بیمه نمیتوانند خسارت پرداخت نکنند؛ اما این عقیده را ممکن است شخص داشته باشد که چند تا بیمهنامه بخرد. من میخواهم یک مثال دیگر برای شما بزنم. بیاییم از اموال خارج بشویم بیاییم در بیمۀ اشخاص. من خودم را میخواهم بیمۀ زندگی کنم برای خودم یک بیمۀ زندگی بخرم میتوانم از چند تا شرکت بیمه، بیمۀ زندگی بخرم. این علتش هم این است که جان آدم ارزشش واقعاً حد و اندازه ندارد من نمیتوانم بیایم مشخص کنم ارزش جان یک انسان 100 میلیون، 200 میلیون چقدر است. آن دیهای که الان میبینید روی بیمهها هست مجبورند این کار را بکنند بالاخره یک مبلغی را باید مشخص کنند در بیمهها باشد. بیمۀ زندگی به همین شکل است؛ یعنی شخص تا سقف پوشش فوتی که در نظر میگیرند در شرکتهای بیمه مثلاً الان 1 میلیارد است یا حتی طبق دستورالعملها بیشتر هم شده تا سقف این 1 میلیارد تومان شخص میتواند چند تا بیمۀ زندگی بخرد؛ مثلاً از بیمۀ کوثر یک بیمه زندگی میخرد با سرمایۀ فوت 200 میلیون تومان؛ از بیمۀ مثلاً البرز یک بیمۀ زندگی میخرد با سرمایۀ فوت 300 میلیون تا سقفی که دستورالعمل اجازه بدهد میتواند برود چند تا بیمهنامه بخرد و هیچ مشکلی هم ندارد. اما در بیمههای اموال به این شکل نیست گفتم که اگر مالی را بخواهند تعدد بیمه یعنی چند تا شرکت بیمه، بیمه کنند میتوانند تا سقف ارزش آن مال بیمه کنند؛ یعنی اگر 100 میلیون است 4 تا مثلاً 25 میلیون تومان. اما 4 تا 100 میلیون بیمه نمیشود صادر کرد؛ 4 تا بیمهنامۀ بدنه باارزش 100 میلیون برای یک ماشین نمیشود صادر کرد؛ چون اینطوری طرف منتفع میشود و باز هم همان اصل غرامت.
اصل نفع بیمه ای هم صحبت کردیم قبل از لایو هم اصل نفع بیمهای را هم توضیح بدهید.
اصل نفع بیمه ای به این شکل است که کسی محق دریافت خسارت است که ذینفع یا مالک آن موضوع بیمه باشد و در صورت وقوع خسارت آن شخص دچار خسارت و زیان بشود؛ یعنی عملاً من نمیتوانم مال دیگری را بیمه کنم. باز هم به طور مثال من اگر خانۀ شخص دیگری را بیمه کنم اگر آن خانه دچار خسارت بشود من زیانی نمیبینم؛ برای من مشکلی پیش نمیآید؛ لذا من میروم این خانه را بیمه میکنم ممکن است فردا این تصمیم هم بگیرم آن خانه را اصلاً آتش بزنم عمداً این کار را انجام بدهم پس اصل نفع بیمهای اینجا دارد جلوگیری میکند از کار من میگوید من باید مالک آن مال باشم یا آن موضوع بیمه باشم که آن را بتوانم بیمه کنم. در غیر این صورت اگر شخصی بخواهد مال دیگری را بیمه کند اینجا نفع و ضرری در زمان خسارت شامل حال او نمیشود و این باعث میشود که تقلب و اینجور موارد در صنعت بیمه زیاد بشود به همین علت اصل نفع بیمهای را گذاشتند. حالا در بیمههای اشخاص هم به همین شکل است؛ یعنی عملاً شخص باید نسبتی با آن بیمهشده داشته باشد که اگر خداینکرده برای او اتفاقی افتاد دچار تألم خاطر بشود؛ یعنی اگر مثلاً یک پدری فرزند خودش را بیمه کند از فوت فرزندش یا از مریض شدن فرزندش آن پدر دچار ناراحتی بشود دچار غم و غصه بشود؛ اما مثلاً یک آدم غریبه که هیچ نسبتی با آن بچه ندارد نمیتواند بیاید آن را بیمۀ عمر کند یا بیمۀ زندگی کند. بهاینعلت که ممکن است فردا یک تصمیمی بگیرد – مثلاً میگویم حالا بهعنوانمثال دارم میگویم – آن شخص را به قتل برساند و بیاید یک سرمایۀ فوتی از بیمۀ زندگی بگیرد. پس شرکت بیمه همینجا جلوگیری میکند میگوید طبق اصل نفع بیمهای شما نمیتوانی این شخص را بیمه کنی؛ چون هیچ نسبتی بین شما وجود ندارد. حالا در اموال هم توضیح دادم که باید مالک ذینفع آن اموال باشد. این هم اصل نفع بیمهای که شما سؤال پرسیدید.
اصل جانشینی را هم توضیح بفرمائید.
ببینید اصل جانشینی به این شکل هست که شرکتهای بیمه یک بیمه نامهای را صادر میکنند برای شخص مثلاً بیمۀ بدنه. بیمۀ بدنه یکسری پوششها دارد من میخواهم باز هم با مثال توضیح بدهم. خودروی من بیمۀ بدنه دارد دچار آسیب شده؛ چه آسیبی؟ مثلاً یک شخصی با من دشمنی داشته آمده روی ماشین من اسیدپاشی کرده. من میدانم که آن شخص کیست؛ مقصر حادثه را میشناسم؛ من از شرکت بیمه این توقع را دارم که طبق اصل جانشینی که خسارت من را پرداخت کند؛ ولی من تمام حقوق خودم را به شرکت بیمه واگذار میکنم که برود از مقصر حادثه خسارت را بگیرد؛ چون اینجا مقصر مشخص است دیگر اینجا من درگیر با همسایه با دوست با آشنا با غریبه نمیشوم که آقای مثلاً ایکس آمده ماشین من را اسیدپاشی کرده؛ اصل جانشینی این است که شخص توقع دارد دراسرعوقت خسارت به مشتری پرداخت بشود و حقوحقوق خودش را به شرکت بیمه واگذار کند آن برود از مقصر حادثه خسارت را دریافت کند حالا در بعضی حادثهها اصلاً مقصر ممکن است شناخته شده نباشد؛ ولی در مواردی که شناخته شده است طبق اصل جانشینی میتوانند این کار را بکنند.
یک موضوع دیگری که باهم قبل از لایو صحبت کردیم. اعلام تشدید خطر است این موضوع برای چه زمانی است؟
ما هر زمان یک موضوعی را بیمه میکنیم؛ مثلاً یک کارخانهای آمده درخواست بیمۀ آتشسوزی داده. امروز مثلاً ریسکش 10% بوده برای شرکت بیمه 20% بوده برحسب بررسیای که شرکت بیمه کرده؛ مثلاً یک کارخانۀ ایزوگام را برایتان مثال بزنم قبلاً مثلاً انبار نداشته زمان صدور بیمهنامه یک خط تولید بوده. آمده بعد از 2 ماه، 3 ماه یک عالم تولیدات خودش را در خط تولید دپو کرده یا یک انبار کنار خط تولید خودش راهاندازی کرده. خب خطر و ریسک برای شرکت بیمه بیشتر شده؛ قاعدتاً باید به شرکت بیمه اعلام کند و تشدید خطری که الان اتفاق افتاده بابتش حق بیمه پرداخت کند. اگر به شرکت بیمه اعلام نکند شرکت بیمه ملاک پرداخت خسارتش زمان صدور بیمهنامه است میگوید زمانی که من این کارخانۀ ایزوگام را بیمه کردم یک خط تولید بوده با این سرمایه با این تجهیزات و عملاً چون تشدید خطری را اعلام نکرده و حتی افزایش سرمایهاش را اعلام نکرده شرکت بیمه هم قاعدتاً خسارت کمتری پرداخت میکند اینجا بیمهگذار باز ضرر میکند. پس ما عملاً خطر موضوع بیمهمان میرود بالاتر به نفع خودمان است که به شرکت بیمه اعلام کنیم.
الحاقیه صادر بشود.
بله دقیقاً.
اصلاً کلوز چیست؟ چرا ما پیوستهای قرارداد بیمه کلوز داریم؟ وقتی من بیمه دارم همۀ مسائل من باید در آن پیش بینی بشود کلوز تعریفش چیست؟ وظیفهاش چیست؟
ببینید ما در رشتههای بیمهای که داری حالا بیمه چند بخش است بیمههای اموال داریم بیمههای اشخاص داریم و بیمههای مسئولیت. بحث کلوز فقط در بعضی از موارد بیمهها است؛ مثلاً در بیمههای مسئولیت؛ بیمه مسئولیت یک شاخه خیلی گسترده است که قرار شد انشاءالله در بخش دوم لایومان در موردش صحبت بکنیم. کلوز یک حالت پوششهای اضافی به بیمه است مثلاً میگویم در بیمهنامه بدنه پوششهای اضافی یک حالتی دارد مثل کلوز. پوششهای اصلی بیمهنامه مثلاً آتشسوزی صاعقه، انفجار، سرقت کلی،
اینها پوششهای اصلی بیمۀ بدنه است. حالا یک شخصی میخواهد پوششهای بیشتری بگیرد پوششهای اضافی بگیرد آنجا دیگر شکست شیشه یک پوشش اضافی است. سرقت لوازم خودرو که به آن میگویند سرقت در جای قطعات خودرو یک پوشش اضافی است. میشود به آن اطلاق کرد بهعنوان کلوز ولی عملاً آنچه در ایران جاافتاده تحت عنوان کلوز برای بیمههای مسئولیت و مهندسی است که حالا در بیمههای مسئولیت تمام کلوزها افزایشی است؛ یعنی شما یک کلوز که اضافه میکنید به بیمه عملاً یک پوششی به بیمه اضافه میشود؛ اما در بیمههای مهندسی همیشه کلوز افزایشی نیست بعضاً افزایشی است و بعضاً کاهشی؛ یعنی یک زمانی به نفع شمای بیمهگذار است و یک زمانی به نفع من شرکت بیمهگر. یعنی من با گذاشتن یک کلوز در بیمه مهندسی عملاً شما را مقید میکنم به یک اقدامات ایمنی. پس گذاشتن یک کلوز در آن بیمه مهندسی دلیلی بر اضافهشدن یک پوشش بیمهای نیست حالا انشاءالله در قسمت دوم لایومان که در مورد بیمههای مسئولیت خواستیم صحبت بکنیم میتوانیم در مورد انواع کلوزها هم صحبت کنیم.
اورژانس بیمه را هم توضیح بدهید کلمۀ اورژانس بیمه بحث شده بود متوجه من کامل نشدم.
ببینید ما یک چند سالی هست که تقریباً از سال 93 داریم در صنعت بیمه فعالیت میکنیم با یک مجموعهای که ما در تهران داریم کار میکنیم بعضاً دیدیم که انواع پیمانکاران، انواع کارهای مختلف که نیاز به بیمه دارند مراجعه میکنند به نمایندههای بیمه یا به شرکتهای بیمه. شاید؛ مثلاً من مراجعه کنم به یک شرکت بیمه یا به یک شعبه بیمه آن زمان کارشناس صدورش خیلی زمان نداشته باشد کامل برای من توضیح بدهد یا نماینده بیمه ممکن است اطلاعات کامل نداشته باشد در آن رشتهای که من میخواهم بیمه صادر کند. ما یک بحثی را مطرح کردیم در تهران با دوستان بحث اورژانس بیمه بود. ما آمدیم در خراسان جنوبی این را کار کردیم باتوجهبه این که در کانون برق بهعنوان نماینده خراسان جنوبی انتخاب شدم در حوزۀ بیمه ما آمدیم اورژانس بیمه را برای پیمانکاران برقکار کردیم. شروع کردیم برای پیمانکاران یک کارت عضویت آماده کردیم و عملاً یک خط مشاوره در اختیارشان قرار دادیم که هر زمان خواستند هر بیمهنامهای را تهیه کنند حتی اگر از ما منی که دارم میگویم بهعنوان نماینده شرکت بیمه کوثر هم نخواستند تهیه کنند ما به آنها مشاوره میدهیم. آمدیم یک کارت عضویتی را طراحی کردیم به آنها شماره عضویت دادیم و خط مشاوره دادیم به کارشناسهای ما هم متصل شدند. هر زمان که خواستند سؤالی داشتند هر زمان بیمهای خواستند صادر کنند تماس میگرفتند و اطلاعات میگرفتند و بعد بیمهنامهشان را یا از ما خریداری میکردند یا از شرکت مورد علاقهشان. این کار را از بحث مسئولیت اجتماعیمان انجام دادیم گفتیم حالا همیشه نمیشود این را در نظر گرفت که چون بیمه نامه پیش من صادر نمیشود من هیچ اطلاعاتی ارائه ندهم.
بههرحال دینمان گفته برحسب کمککردن به همدیگر در هر شغلی که هستیم حالا یک زمانی میگفتند؛ مثلاً زکات علم یاد دادنش است امروز اگر من در کار خودم دارم فعالیت میکنم وظیفهام این است که مسئولیت اجتماعیام این است که اگر اطلاعاتی دارم در اختیار هموطنهای خودم، هم استانیهای خودم در حد توانم بگذارم. حالا ما این را آمدیم تحت اورژانس بیمه انجام دادیم این آمادگی را هم داریم شما عزیزانی که معرفی بکنید چه پیمانکاران چه افرادی که شما معرفی بکنید ما برای عزیزانی که شما معرفی کنید رایگان این کار را انجام میدهیم کارت عضویت هم برایشان صادر میکنیم هر زمان هم هر سؤالی در حوزه بیمه داشتند در توان ما باشد پاسخگو هستیم اگر اطلاعاتشان خیلی فراتر از اطلاعات و سواد ما بود که ما باز از بزرگترها سؤال میکنیم از اساتید خودمان تهران سؤال میکنیم به آنها اطلاعات کامل میدهیم که بیمهنامۀ جامع را خریداری کنند. هدف ما این است که وقتی طرف میرود بیمه میخرد؛ یعنی بهخاطر آرامش خاطر خودش دارد بیمه تهیه میکند. یک برگ کاغذ فقط تهیه نکند. بعضاً همین چند شب پیش یکی از مهندس ناظرهای ساختمان برای من فرستاده بود شاید 10 صفحه هم بود بیمهنامه ولی بیمهنامه کامل ناقص؛ 1540000 تومان آن شخص حق بیمه پرداخت کرده وقتی صفحات بیمهنامه را میخواندی فقط شکرت بیمه آمده بود آن شرایط بیمه را محدود کرده بود به استناد این بند خسارت نمیدهم به استناد این بند خسارت پرداخت نمیشود. شخص نمیداند فقط بیمهنامه را میخرد میبیند تعداد صفحاتش هم بیشتر است میگوید پوششهای بیشتری هم به ما داده. پس از باب مسئولیت اجتماعیمان ما این کار را حاضریم انجام بدهیم هر عزیزی را که شما معرفی بکنید ما در خدمتشان هستیم.
دوتا سؤال بپرسم این بحث را ببندیم. من نوعی بههرحال یکخانه دارم یک ماشین دارم عرفی؛ حالا یا کسبوکاری دارم یا کارمندم یک نفر که مراجعه میکند به شما برای خودرواش بقیۀ بیمهها را هم به او معرفی میکنید؟ یک جایی هست که پکیج به من بدهد بگوید: «حالا که خودروات را داری بیمه میکنی مسئولیت یا حالا حادثه، بیمۀ بدنه، خود اموالت هم بیای بیمه کن بههرحال هر آدمی یکسری اموال دارد حالا میتواند ملکش باشد میتواند؛ مثلاً واحد تجاریاش باشد.» واقعاً خیلی از مردم فقط فکر میکنند بیمه برای خودرو است برای بقیه بخشهای زندگیشان عملاً بیمهای ندارند؛ یعنی این وقتی برای من اتفاق افتاد که یک دوستی خانهاش بر اثر یک حادثه خیلی ساده که بچهاش با کبریتبازی کرده بود متأسفانه یعنی 100% آسیب دید هم ملکش هم کل اموال خانهاش و بنده خدا اصلاً هیچ پوشش بیمهای هم نداشت؛ یعنی همة ضرر و زیان را باید از جیب خودش میداد. یعنی اصلیترین بیمههایی که آدم در ضروریات زندگیاش حالا شاید اصل بیمۀ عمر شاید هرکسی نخواهد برای خانوادهاش بگیرد؛ ولی یکسری بیمهها هست که حفاظت میکند از ما در مقابل حادثه. آنها را میشود توضیح بدهید؟
ببینید ما عملاً زمانی که چه حضوری مراجعه میکنند به دفاتر بیمۀ ما و چه در فضای مجازی سؤال میپرسند یا هر جای دیگری که بتوانیم ارتباط برقرار بکنیم ما از باب وظیفه اطلاعرسانی میکنیم؛ چون این مشکل برای خود من پیش آمد من در سال 92 در مشهد زندگی میکردم آن موقع من حوزۀ هتلداری کار میکردم؛ ولی خودروی خودم را همیشه برای بحث بیمه شخص ثالث مراجعه میکردم به نزدیکترین نمایندگی که نزدیک محل زندگیمان بود در قاسمآباد مشهد هم بود دقیقاً یادم است. آن زمان نماینده فقط به من میگفت: «بیمه شخص ثالث شما اینقدر حق بیمهاش میشود اقساطی صادر میکنم» چکها را ما به او پرداخت میکردیم یا وجه نقد پرداخت میکردیم به هر شکل؛ اما هیچ بیمۀ دیگری را توضیح نمیداد برای خود من اتفاق افتاد من خودروام سرقت شد در مشهد ولی من بیمه بدنه نداشتم. آن زمانی که این اتفاق افتاد خانوادۀ خودم، خودم، همسرم همه ناراحت بودیم که بههرحال خودروی ما به سرقت رفته. بعد 3، 4 روز هم پیدا شد که کلی از قسمتهای خودرو را بازکرده بودند من از خودم سؤال کردم آن زمان اطلاع نداشتم بعداً متوجه شدم که چیزی بهعنوان بیمه بدنه هست؛ اما نمایندة بیمه هر زمان من مراجعه میکردم به من اطلاعات نمیداد. ببینید بحث مسئولیت اجتماعی که گفتم همین است اگر نمایندههای بیمه وقتی دارند این شغل را انتخاب میکنند به آنها ایمان داشته باشند که این شغل فراتر از یک شغل است به نظر من چون کمککردن به یکدیگر است ما هیچوقت دلمان نمیخواهد اتفاقی بیفتد که آن لحظه ما بیاییم سراغش ولی اتفاق میافتد از من و شما هم اجازه نمیگیرد حادثهها هست یکسری حوادث هست به دست من و شماست یکسری حوادث دست ما نیست مثل زلزله، مثل سیل، مثل طوفان که این اتفاقها میافتد. ما از باب وظیفه همیشه اطلاعرسانی میکنیم؛ مثلاً اگر شخص مراجعه میکند بابت بیمه خودرو ما حتماً بعدازاین که شخص ثالث را به آنها توضیح میدهیم بیمه بدنه را توضیح میدهیم. اگر تمایل داشته باشد و وقت داشته باشد، یکوقت مشاوره میدهیم هر زمان که وقت داشت بیمه آتشسوزی، بیمههای مکمل، بیمههای کرونا که این ایام بههرحال با این مریضی ما درگیر بودیم ما بیمههای کرونا را صادر کردیم و معرفی کردیم. بیمههای حوادث، بیمهها مختلف است در حد توانمان و وقتی که آن بیمهگذار به ما بدهد ما حتماً اطلاعرسانی میکنیم.
یکسری از آن فوتهای کوزه گری بیمه را به ما بگویید.
یعنی یک نفر مثل من نوعی که وارد میشود وارد یک دفتر بیمه میشود واقعاً باید به چه مسائلی توجه بکنم چه مسائلی را باید نگاه بکنم؟ چون خود من خیلی وقتها میروم بیمه اعتماد میکنم فقط به آن کسی که کارشناس بیمه است؛ یعنی توضیح هم بعضی موقعها برای ما میدهند بعضی موقعها نمیدهد؛ یعنی ما نمیدانیم آن 3، 4 صفحه بیمهنامه را جلومان میگذارد مطالعه … یعنی به نظر من که باید همان کارشناس بیمه کامل آن موارد کلیاتش را حداقل توضیح بدهد یا مهمهایش را توضیح بدهد؛ چون تا زمانی که اتفاقی نیفتاده که هیچ مشکلی نیست؛ ولی مثلاً یک دوستی رفته بود انبارش را بیمه کرده بود بعدازاین که آتشسوزی اتفاق افتاده بود شرط و شروطی بیمه گذاشته بود که اصلاً اگر اینها را میدانستم بیمه نمیکردم؛ چون من اصلاً این زیرساختها نمیتوانستم برای انبارم تهیه کنم. یعنی عملاً بیفایده بوده.
این سؤالی که پرسیدید خیلی خوب است من میخواهم عملاً یک صحبتی را بکنم در بحث نمایندههای بیمه به شخصه خودم را میگویم ما نمایندۀ خوب نداریم شرکت بیمۀ خوب نداریم ما بیمهنامۀ خوب داریم. بعضاً مثلاً در استان خراسان جنوبی که اکثراً هم دیگر را میشناسند در همین شهر بیرجند مراجعه میکنند به دوستشان، به اقوامشان که نمایندگی بیمه دارند؛ چون فلانی نماینده بیمه است من میروم از این بیمه بخرم. ما همینجا صحبت میکردیم با یک پیمانکاری اگر اشتباه نکنم پیمانکار شرکت برق بود از یکی از دوستانش بیمه خریده بود فقط بهخاطر 100 هزار تومان تخفیف یک بیمهنامه ناقص به او داده بود. حالا آن نماینده بیمه هم عمدی نداشته یعنی شاید در شرکت بیمه یک بیمهنامه جامعی ارائه نداده؛ ولی این بیمهنامه را صادر کرده بود برای من تعریف میکرد میگفت: «من بابت 100 هزار تومان تخفیف بیشتری که آن دوستم به من داد من یک پروژه در سیستان و بلوچستان داشتم کارگر من از تیر چراغبرق افتاد به علت نقصی که بیمهنامۀ من داشت بخش اعظمی از دیه را من خودم پرداخت کردم» و متأسفانه منجر به فوت شده بود آن کارگر و بیمهنامهاش ناقص بود. پس من بهجرئت میگویم خیلی از نمایندهها عزیزند اطلاعات خیلی هم دارند؛ ولی ما همیشه باید ملاک خرید بیمهمان آن سندی است که داریم تحویل میگیریم سند بیمهنامه است. قرار است فردا خط به خط آن بیمهنامه به من کمک کند. من رادان نمیتوانم فردا کمک کنم بگویم اینجا این اتفاق افتاد و من نماینده بیمه بتوانم بهات کمک کنم. شرکت بیمه با توجه به این که به هر حال پولی که دارد میرود وارد شرکت بیمه میشود عملاً یک پول بیتالمال است همه سهامدارند در آن شرکت بیمه و عام مردم چه در بورس سهام دارند چه شرکت بیمه سهامدارهای مشخصی دارد نمیتواند هر خسارتی را خارج از عرف پرداخت کند خارج از قانون پرداخت کند. پس شما همیشه ملاکتان در خرید بیمهنامه آن سندی است که تحویل میگیرید. اگر بیمهنامهای خریداری میکنید روی کاغذ بخوانید ببینید چه دارید میخرید. شرایط عمومی بیمهنامههایی که معمولاً در شرکتهای بیمه زمان صدور بیمهنامه تحویل بیمهگذار میشود مغفول مانده واقعاً شرایط عمومی را بعضاً نمیخوانند مطالعه نمیکنند یا همین موردی که من چند دقیقه پیش توضیح دادم در موارد پوششهای اصلی بیمه بدنه ما بارها داشتیم همین بحث 50% لاستیک 50% باتری در پوششهای اصلی بیمهنامۀ بدنه روی بیمهنامه قید نشده؛ ولی ما بهعنوان نماینده همیشه اعلام میکنیم از ما سؤال میکنند: «چرا بابت لاستیک و باتری 50% میدهید؟» بابت این دوتا قطعه داریم 50% پرداخت خسارت میکنیم؛ چون اینها لوازم مصرفی است؛ یعنی الان یک باتری شما ازش استفاده کنید یک ساعت هم استفاده کنید دسته دو است. لاستیک شما حرکت کنی 100 متر هم با آن حرکت کنید این لاستیک دیگر لاستیک نو نیست به خاطر همین 50% خسارت است. ممکن است یک لاستیک 10% ازش 20% ازش باقی مانده باشد باز هم شرکت بیمه 50% خسارت را میدهد. اما یک لاستیکی هم 100% باشد یک هفته شده طرف استفاده کرده یا برای خودرواش نصبکرده باز هم 50%. این یک قانون است که بیمه مرکزی برای همه شرکتهای بیمه تعیین کرده؛ اما ما موظفیم بگوییم زمان خسارت دیگر بیمهگذار یکدفعه شوکه نشود: «چرا به من 50% خسارت پرداخت کردید؟» یا فرانشیز را ما حتماً توضیح میدهیم که زمان خسارت ما دقیقاً مشکل ما در صنعت بیمه همین است که فرانشیز گفته نمیشود اکثر افرادی که دارند خسارت میگیرند از شرکتهای بیمه همین بحث مشکل فرانشیز را دارند ما همیشه در جمعهایمان شنیدیم که فلان شرکت بیمه مراجعه کردمی بخشی از خسارت ما را نداده. اگر بداند فرانشیز چیست و علت گذاشتنش چیست دیگر هیچوقت این صحبت در جمع گفته نمیشود حداقل در حد و اندازۀ خودمان بهعنوان یک نمایندۀ بیمه سعی میکنیم قوانین را بگوییم و از همۀ عزیزانی که صدای ما را حالا بعدها خواهند شنید تصویر ما را الان میبینند حتماً بند به بند بیمهنامهشان را بخوانند؛ یعنی اگر قرار است فردا کمکی بهشان بشود در زمان خسارت آن بند به بند بیمهنامه و آن نوشتهها و آن سند بیمه است و قرار است بهشان کمک کند. رادان و شرکت رادان، شرکت بیمۀ کوثر یا هر شرکت دیگری آن لحظه نمیتواند کمک کند یک بیمهنامه تمامکننده است در زمان خسارت اگر نقص داشته باشد در بیمهنامه هست آنچه که خارج از عرف بخواهند در بیمهنامهای قید نکنند بعداً بگویند این شرایط بیمهنامه بوده اصلاً قابل قبول نیست که شخص میتواند برود شکایت کند حالا اصل داوری در بیمه هست که مشخص میکند اول با اصل داوری این مشکل حل بشود اگر نشد مراجع قضایی هستند. هیچ وقت شرکتهای بیمه هم این کار را نمیکنند یک چیزی خارج از قانون که در بیمهنامه هم قید نشده بیایند از شخص زمان خسارت طلب کنند یا بگویند ما زمان خسارت این مورد را پرداخت نمیکنیم. همۀ موارد در بیمهنامه هست مگر این که بیمهنامه صادر بشود. من حالا در بخش دوم بیمههای مسئولیت که تخصصی هست برای پیمانکاران عزیز به شما خواهم گفت که چقدر بیمهنامهها ناقص است بهخصوص بعد از قانون جدیدی که بیمۀ مرکزی اعلام کرده و کلوزهای بیمهای کم شده متأسفانه. حالا انشاءالله در بخش دوم به آنها میپردازیم.
حتماً. من فقط توضیح بدهم لایو بخش اول ما را تمام کنم. چون من بعضی موقعها میشنویم در جامعه مثلاً میگویند: «تمام شرطوشروط را بیمه به ما نگفت یعنی نگفت انبارتان حتماً باید کپسول داشته باشد سیستم اطفای حریق داشته باشد. انبار من که یک انبار معمولی بود هیچکدام … روز اول اصلاً به من بیمه اینها را ابلاغ نکرد که حالا که آتشگرفته کامل هم اموال من از بین رفته میگوید: «نه چون این شرایط را نداشتی بیمه تعلق نمیگیرد.» من بیمهنامه دارم؛ ولی عملاً هیچ خسارتی هم به من نمیدهند.»
ببینید معمولاً در بیمه نامه این موارد ایمنی هست و زمان بازدید از یک محلی مثلاً ما میخواهیم یک کارخانه را بیمه کنیم حتماً زمان بازدید به آنها میگوییم حالا اگر نقص و کوتاهی از همکارهای ما یا از افراد دیگری در صنعت بیمه بوده زمان بازدید ممکن است اطلاعرسانی نکنند بگویند آقا اینجا باید کپسول باشد فاصلۀ کپسول تا مثلاً قفسهای انبارت چقدر باشد ما بعضاً رفتیم بازدید میبینیم کپسول را دقیقاً یک جایی میگذارند روی زمین جلو دستوپایشان است در رفتوآمد بعضاً این کپسول یک جایی گذاشته میشود که اصلاً دیده نمیشود و فراموش میکنند کجاست. زمان حادثه همه دنبال کپسول میگردند. ما همیشه میگوییم کپسول روی دیوار نصب کنید که حتماً دیده بشود زمانی که وارد یک انبار میشویم میخواهیم بازدید کنیم فاصلۀ قفسهها را بهشان اعلام میکنیم اینجا چه کپسولی نیاز است پودری باشد چه شکلی باشد؟ یا این که شما چیدمانتان خیلی مهم است در انبارها متأسفانه فقط دپو میکنند بعضی از انبارها؛ یعنی اینقدر شاید کارتن های خالی باعث یک آسیب بشود. حالا مثلاً ما یک خسارتی داشتیم در چند سال اخیر که همۀ عزیزانی که در بیرجند زندگی میکنند حتماً مطلع شدند در همین فروشگاه اتکا در خیابان غفاری ما همین خسارت به علت دپوی کارتنهایی که حالا خالی شده بود از مواد غذایی. یک علتش همین بود. در انبارها مثلاً قفسهبندی باشد نظم و ترتیب باشد در زمان حادثه بشود تا انتهای انبار رفت؛ یعنی رفتوآمد راحت باشد حالا ما حداقل به جاهایی که مراجعه میکنیم برای بازدید توصیهها را انجام میدهیم در بیمهنامه هم قید میشود اقدامات ایمنی. من یک مورد داشتم در خیابان روبروی ترمینال بیرجند من رفتم برای بازدید یک فروشگاه خیلی بزرگی هم بود سیمکشی آن فروشگاه کاملاً ایراد داشت؛ یعنی زمانی که آن کسی که با من صحبت میکرد پای آن دخلش ایستاده بود و با من صحبت میکرد سیمهای برق پشت سرش آویزان بود فیوزها همه آویزان بود. گفت: «عکاسی کنید و بیمهنامه من را صادر کنید.» گفتم من اینجا را نمیتوانم بیمه کنم. ایشان اول ناراحت شد گفت: «چرا؟» گفتم ببینید الان سیمکشی مغازۀ شما دچار مشکل است اولین کاری که من اینجا انجام بدهم این است که بخواهم بیمه صادر کنم برای شما ظلم کردم به شرکت بیمۀ خودم به شما؛ یعنی عملاً گفتم اینجا تأییدشده است بیمه هم صادر شد و شما آرامش خاطر داشته باش که مغازهات بیمه است و تحت پوشش. همین سیم کشی نادرست باعث آتش سوزی میشود. شما اینجا را سیمکشیاش را درست کن انشاءالله ما میآییم برای بازدید بعدی و بعد هم بیمهنامه را صادر میکنیم. ایشان بعد استقبال هم کرد گفت: «من نمیدانستم واقعاً اینقدر سختگیری هست در زمان صدور» گفتم در زمان صدور هر سختگیری باشد در زمان خسارت شما راحتید اگر ما عکاسی میکنیم از وضعیت حال حاضر یک محل، این اثبات کننده است که اینجا در این محل چه بوده چه وسایلی بوده اگر از یکخانه بازدید میکنیم اینجا مثلاً یخچالی بوده فلان مارک، یک لباسشویی بوده فلان مارک، فلان وسایل اینجا بوده و معمولاً هم لیست تفکیکی میگیریم جدا از آن عکاسی که میکنیم باز لیست اموالشان را هم میگیریم؛ ولی توضیحات را میدهیم و عملاً همکارهای من یک درخواست دارم همه عزیزانی که میشنوند بهعنوان یک کوچکتر در صنعت بیمه از آنها خواهش میکنم هر زمان نمایندههای بیمه بازدید جایی میروند برای بیمه های آتش سوزی که معمولاً بازدید دارد حتماً توصیه های ایمنی را به عزیزان بگویند و این موارد را ما بارها داشتیم دیگر. الان مثلاً در حوزۀ جایگاههای سوخت که ما داریم کار میکنیم این موارد را مداوم ما بهشان گوشزد میکنیم.خیلی لطف کردید ما در بحث بعدی چند دقیقه آینده باز مجدد در بخش دوم بیمۀ مسئولیت کارفرما در مقابل اشخاص ثالث و کارکنان صحبت خواهیم کرد. سؤالهای زیادی هم آماده کردم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.