حل مساله

قدم هجدهم حل مساله

برای شنیدن فایل صوتی قدم هجدهم حل مساله از طریق لینک ذیل اقدام به گوش دادن بفرمائید.

سلام روز بخیر امروز با قدم هجدهم در خدمت شما هستیم. قدم هجدهم حل مساله هست. یکی از تفاوت‌های بزرگ انسان‌های کارآفرین و موفق این است که توانایی‌ حل مساله دارند. بگذارید یک مثال ساده بزنم. سال‌ها پیش در یک دوره‌ای که یکی از دانشگاه‌های ترکیه برگزار کرده بود. شرکت کردم. یک استاد به همه یک کلیپس داد، کلیپس‌هایی که کاغذها را به هم وصل می‌کند. استاد گفت هرکسی 20 کاربرد این کلیپس را بنویسد. همه گفتند این کلیپس که فقط برای وصل کاغذ استفاده می‌شود ولی استاد گفت. ده دقیقه وقت دارید. همه شروع به فکر کردند و ایجاد خلاقیت.

یکی نوشت می‌شود. به‌جای سنجاق، می‌توان از آن استفاده کرد، یکی نوشت، برای درآوردن سیم‌کارت موبایل می توان از آن استفاده کرد. یکی نوشت با این می‌توان درب را باز کرد. کلی ایده به وجود آمد برای استفاده از یک کلیپس. استاد در نهایت گفت که دیدید چگونه با یک کلیپس ساده توانستید. مسائل مختلف را حل کنید. خیلی برای ما جالب بود که استاد با یک مثال واقعی یک مفهوم را به ما انتقال داد.

چطور مسائل را حل کنیم

چطور مسائل را حل کنیم؟

ما خیلی وقت‌ها خیلی موضوعات را با یک لبخند و یا لحظه‌ای سکوت و با نوعی بیان می‌توانیم حل کنیم. به‌عنوان‌ مثال: مدیر ارشد ما در سازمان بیش از توان فنی و مالی سازمان در حال قول دادن است. یا یک مشتری در فضای کسب‌وکار ما یک موضوعی را پیشنهاد می‌دهد. که اصلاً درست نیست و اگر ما عصبانی شویم و پرخاش کنیم. آن موضوع را نتوانیم در لحظه حل کنیم،مشتری خود را از دست داده ایم. یا رئیس خود را ناراحت کرده‌ایم و مشکلات عدیده برای خودمان ایجاد کرده‌ایم. با ازدست‌دادن مشتری مقداری از درآمد خود را از دست داده‌ایم و این مشتری است که برای ما ثروت ایجاد می‌کند. ما باید تلاش کنیم تا راه کارهای حل یک مسئله را یاد بگیریم. بگذارید یک مثال دیگر تعریف کنم.

یک داستان واقعی از حل مساله:

ما سال‌ها پیش فایل‌های حسابداری خود را در نرم‌افزار مالی ثبت نمی‌کردیم و از اکسل استفاده می‌کردیم. حدود 500 میلیون تومان از چک‌های مشتری‌هایی که از ما خرید می‌کردند. داخل اکسل وارد شده بود و درحالی‌که به شریک خود تاکید کرده بودم که این‌ها را یادداشت کن ولی او قبول نکرد و می‌گفت خیالم راحت است. چون اکسل را داخل هارد هم ذخیره می‌کنیم. یک روز شریک من با حالت بسیار آشفته با من تماس گرفت و گفت خود را سریع به فروشگاه برسان.

 وقتی رسیدم آنجا دیدم اصلاً نمی‌تواند خود را کنترل کند و خیلی آشفته گفت. این اکسل را کپی کردم و ریختم روی لپ‌تاپ و دوباره روی هارد جایگزین فایل کردم و الان هیچ‌کدام از فایل‌ها باز نمی‌شود. ما هر کاری که شما فکر کنید از جمله بازیابی اطلاعات را انجام دادیم ولی نتیجه نداد. این‌قدر حال شریک من خراب شد. که کارش به بیمارستان کشید. چون کل سرمایه ما در معرض خطر قرار گرفته بود.

در آرامش مشکل یا مسئله بوجود آمده را با تفکر حل کردیم.

 من با خودم گفتم یک‌لحظه آرام باش، وقتی از بیمارستان برگشت گفتم بیا در آرامش فکر کنیم. به چه کسانی جنس فروختیم و چقدر چک به ما داده است. شریک من گفت من یادم نمی‌آید. چک‌های ضمانتی برای چه بوده است. من گفتم خوب چک‌های ضمانتی را جدا کن و ثبت کردیم و دیدیم 350 میلیون تومان تعیین تکلیف شد. حالا بقیه چک‌ها را جلوی خودمان گذاشتیم و گفتم آرام باش و او هم گفت.

من تا این‌ها را تعیین تکلیف نکنم نمی‌روم و من هم خوشحال گفتم آفرین. بعد گفتم این چک مال فلانی است و چند تا چک دیگر داده؟ شریک من گفت او آشنا هست و بگذار به او زنگ بزنم. همین‌طور چک‌ها را دانه‌دانه بررسی کردیم و در نهایت رسیدیم به 20 میلیون تومان. بعد از آن فایل را در گوگل درایو و دراپ‌باکس هم ذخیره کردیم و یاد گرفتیم بک‌آپ ماه پیش را پاک نکنیم و این‌گونه اطلاعات ما تا یک ماه قبل به‌روز باشد. 20 میلیون تومان را هم ثبت کردیم و از مشتری‌ها می‌پرسیدیم که چقدر ما طلبکاریم و خود مشتری می‌گفت که چقدر دیگر باید بدهد.

در ارامش مساله را حل کنید

حل مساله در لحظات بحرانی:

ما باید تلاش کنیم در لحظات بحرانی به ذهن خود تسلط داشته باشیم. خیلی سال‌ها پیش یادم هست. که برادرم از پشت‌بام افتاد پایین، در آن فضای استرس‌زا که همه ترسیده بودیم که نکند دچار شکستگی شده باشد. خدا رحمت کنه دایی من آمد گفت. چیزی نشده؟ گفت بلند شو، بلندش کرد و مجبورش کرد راه برود!! این در حالی بود که صورت برادر من ورم‌کرده بود و مچ‌های دست هاش شکسته بود.

وقتی او را به بیمارستان رساندیم پزشک گفت. چرا این کار را کردید و نباید او را تکان می‌دادید. ما در لحظات بحرانی باید به ذهنمان مسلط باشیم. اگر یک شکلات در گلوی بچه‌ای گیر کرد. باید بر روی اعصاب خود مسلط باشیم و به این فکر کنیم چه آموزش‌هایی برای این لحظه دیده‌ایم و چگونه می‌توانیم از خفگی کودک جلوگیری کنیم. کلاً همه اختراعات برای حل یک مسئله یا مشکل انسان به وجود آمده‌اند. حل مسئله یعنی راحت‌تر کردن کارها با پیداکردن یک راه‌حل، شما برای حل مشکلات بیزینس خودتان چه راه حل هائی را پیشنهاد می کنید.

چهار مرحله حل مساله:

در پایان خیلی ساده چهار مرحله مهم حل مساله را خدمت شما عزیزان می گویم.

مرحله اول شناسائی مسئله:

هر وقت مشکلی پیش می آید. اول باید خیلی ساده مساله را شناسائی کنیم. بهترین کار نوشتن مشکل یا مساله بر روی یک کاغذ و شناسائی آن مساله است.

مرحله دوم: نوشتن راه حل های مختلف

از عنوان موضوع مشخص است. که در این مرحله باید راه حل های مختلف را برای آن مساله شناسایی کنیم. خیلی ساده بنویسید. مشکل این است. و چه راه حل هائی برای حل این مساله به ذهن من یا شرکا یا همسرم می رسد.

مرحله سوم:تعیین سود و زیان های هر راه حل و ارزیابی آن

حالا که مساله و راه حلها را شناختیم. باید ببینم کدام روش کمترین هزینه و آسیب را برای ما یا شرکت یا سازمان ما در بردارد.

مرحله چهارم: انتخاب بهترین راه حل

حالا که همه روشهای حل مساله را شناسایی کردیم. و هزینه های مرتبط با هر روش را شناخیتم. باید انتخاب کنیم. ما بارها در زندگی حل مساله کردیم. اما حالا با آگاهی و دانش این کار را می کنیم. اما در بعضی مواقع مجبوریم. گرانترین و سخت ترین راه را انتخاب کنیم. مثلا عمل قلب باز، دیگه روشهای غیر تهاجمی جواب نمی دهد. و باید اقدام کرد اساسی کرد.

امیدوارم قدم هجدهم حل مساله است برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از کار، تخصص و کار اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم هفدهم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم نوزدهم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *