راه اندازی داروخانه

شرایط تأسیس و راه‌اندازیِ داروخانه در ایران

برای شنیدن صحبت های من با دکتر کاظمی در خصوص شرایط تأسیس و راه‌اندازیِ داروخانه در ایران از چهار تا فایل صوتی ذیل استفاده بفرمائید.

برای تماشا فایلهای ویدئویی این مصاحبه به انتها مصاحبه مراجعه بفرمائید.

سعید کاظمی: سلام به همه دوستانِ عزیز امروز در خدمتِ دکتر کاظمی هستیم و می‌خواهیم در موردِ شرایط تأسیس و راه‌اندازیِ داروخانه در ایران صحبت بکنیم.  از آقایِ دکتر کمالِ تشکر را دارم. که دعوتِ ما را قبول کردند و خواهش می‌کنم که ابتدا خودِشون را معرفی‌کنند تا من سؤالاتی که موردِ نیاز هست را شروع کنم.

دکتر کاظمی: با سلام خدمتِ شما و همه دوستانی که این ویدئو ما را می‌بینند. خیلی خوشبختم که در خدمتِ شما هستم و امیدوارم که تجربیاتِ کمی که در این مدتِ 8 نه سال در رشته داروسازی کسب کردم بعد از فارغ‌التحصیلی برایِ دوستان و عزیزان مورداستفاده باشد. اولاً اجازه دهید من خودم را معرفی کنم که دوستان بدانند که این تجربیات از کجا به‌دست‌آمده و چگونه ما در سال 1401 و در قرنِ جدید می‌توانیم به شما کمک کنیم.

معرفی دکتر خلیل کاظمی؟

من از سالِ 1393 فارغ‌التحصیل شدم و از سالِ 93 تا 95 در داروخانه شبانه‌روزیِ 29 فروردین طرحِ سربازیم را پشتِ سر گذاشتم، حدوداً سه تا چهار سال در وزارتِ بهداشت در غذا و دارو در قسمتِ ادارةِ برنامه‌ریزی در قسمتِ برنامه‌ریزی و آمار آمارنامه‌یِ داروییِ کشور را تهیه می‌کردم و در زنجیرة تأمین کمک می‌کردم. از 96 به بعد تا به امروز در دو داروخانه فعالیت داشتم و یک داروخانه به اسمِ خودم تأسیس‌کردم و هم‌اکنون هم در داروخانه مشغول هستم. در خدمتتون هستم هر سؤالی که داشته باشید. انشالله بتوانم کمک کنم.  

سعید کاظمی: من در همه مصاحبه‌هایی که انجام می‌دهم، به این شکل خودم رو معرفی کنم که پیجِ، کانالِ  یوتیوبِ و سایت سعید کاظمی تجربه محور است و هدفِ من این است که مستندسازی می‌کنم اطلاعاتِ دیگران را. اطلاعاتِ یونیک و واقعی را. من امروز خودم را در جایگاهِ یک دانشجوییِ فارغ‌التحصیل یا نزدیک به فارغ‌التحصیلی رشته داروسازی قرار می‌دهم. با چند تا از دوستانم صحبت کردم و سؤالاتی را آماده کردم.

چه‌کارهایی و پیش نیازهایی برایِ تأسیس و راه‌اندازیِ داروخانه نیاز است؟ که ما انجام بدهیم تا بتوانیم یک داروخانه را راه‌اندازی کنیم.

آیا می‌توان راه‌اندازی کرد یا نه. با قوانین شروع کنیم. شما به‌هرحال تجربیاتِتان بیش‌تر است در این زمینه. چه قوانینی برایِ راه‌اندازیِ داروخانه لازم است. حالا فاصلةِ بینِ داروخانه‌ها، جمعیت و این مسائلی که دوستان رویِ آنها تأکید می‌کردند؟ چه استراتژی‌ها و نکاتی لازم هست که یک نفر قبل از راه‌اندازیِ داروخانه بداند؟ 5 تا 10 نکته‌یِ اساسی را بیان کنید ممنون می‌شوم. 

دکتر کاظمی: من با فرضِ اولیه شما که اول فرمودید دانشجویِ داروسازی هستید و امیدوارم که امروز روزِ فارغ‌التحصیلیِ شما باشد و واردِ بازارِ کار می‌خواهید بشوید و از رشته‌ای که تحصیل کردید. مطمئناً موردِ علاقه شما بوده بتوانید. استفاده کنید اول چند نکته راجع به زمینه کاریِ شما بیان می‌کنم. تنها زمینه‌یِ کاریِ شما داروخانه نیست. هرچند که بحثِ اصلیِ امروزِ ما این است که شما در موردِ داروخانه اطلاعات کسب کنید ولی من این پیش زمینه را به شما می‌دهم.

زمینه های کاری یک دکتر داروساز؟

که شما می‌توانید در زمینه‌یِ تولید، در زمینه‌یِ وارداتِ دارو، در زمینه‌یِ صادراتِ دارو، در زمینه‌یِ داروخانه‌هایِ بیمارستانی، کمک‌کردن به تیمِ پزشکی و در زمینه‌یِ فورمولاسیون و تولیدِ داروهایِ خاص و داروهایِ جدید می‌توانید فعالیت داشته باشید. در زنجیره تأمین و زنجیره پخش و توزیعِ محصولاتِ دارویی هم می‌توانید فعالیت داشته باشید. خیلی از شرکت‌هایِ آرایشی بهداشتی و برندهایِ ایران و دنیا هم مدیریتِش و فورمولاسیونَش و کارهایِ دیگر به همراهِ تیم‌هایِ شیمیست در حالِ حاضر به دستِ داروسازان است.

یکی از فعالیت‌هایی که شما می‌توانید انجام دهید و کارهایی که پیشِ رویِ شما هست تأسیسِ داروخانه است. برایِ تأسیسِ داروخانه اولاً ما باید برگردیم به دو آیین‌نامه و ضوابط. آیین‌نامه‌یِ تأسیسِ داروخانه‌ها و  ضوابطِ تأسیسِ داروخانه‌ها که امسال خردادماه آیین‌نامه و ضوابطِ بسیار جنجالی تصویب شد و به اجرا هم گذاشته شده و با بحث‌هایِ متعددی که بینِ مؤسسینِ قدیم و مسئول‌فنی‌هایِ جدید و مؤسسینی مثلِ من که جوان ولی تازه وارده کار شده‌اند به مدتِ سه چهارسال پیش آمد.

چه کسانی صلاحیتِ تأسیسِ داروخانه دارند؟

حالا من واردِ دغدغه‌هایِ اولیه نمی‌شوم و بحثِ کلی این است که چه‌کاری باید بکنیم و براساسِ این آیین‌نامه چه کسانی صلاحیتِ تأسیسِ داروخانه دارند؟ در آیین‌نامه‌یِ صلاحیتِ تأسیسِ داروخانه بیان‌شده است که به داروسازی که فارغ‌التحصیل شده است و طرحِ یا سربازی و خدمتِش را رفته و بعد از آن باید امتیازِ تأسیسِ آن منطقه یا شهری که موردِنظرِش هست را به‌دست بیاورد، طبقِ همان آیین‌نامه‌یِ تأسیسِ داروخانه‌ها که راحت از گوگل هم می‌توان سرچ کرد و آیین‌نامه را دانلود کنید.

هر شهری امتیازِ خاصی دارد که تهران 2700 امتیاز و به نسبتِ تهران و شهرهایِ بالایِ یک میلیون نفر ، شهرهایِ 500 هزار نفر و شهرهایِ دویست و پنجاه هزار نفر زیرِ 50 هزاز نفر داریم و این امتیازِ تأسیس همین‌طور پایین و پایین‌تر می‌آید. یعنی یکشهرِ کوچک یا محروم با دوهزار امتیاز کسی پس‌انداز داشته باشه می‌تواند داروخانه و مجوزِ اولیة موافقتِ اصولیِ تأسیسِ داروخانه را بگیرد. برایِ دوستانی که هنوز مطلع نیستند منظورِ ما از امتیاز چی هست هر داروسازی که فارغ‌التحصیل می‌شود.

به خودیِ خود دو هزار امتیاز دارد و در هر سالی که فعالیت می‌کند و در مناطقِ مختلف خدمت می‌کند باز امتیازِ به وی تعلُق می‌گیرد. اگر این امتیاز در منطقة محروم باشد 120 امتیاز سالانه به‌دست می‌آورد. اگر در شهرِ تهران بخواهد کار کند سالانه 30 امتیاز به دست می‌آورد. مجموعِ این امتیازها و فعالیت‌هایی که دارو ساز بعد از فارغ‌التحصیل و با مدرکِش می‌گیرد باید به دوهزار و هفتصد امتیاز برسد که در تهران موافقتِ اولیه و اصولیِ تأسیسِ داروخانه را بگیرد. حالا از اینجا به بعد بر اساسِ ضوابطی که برایِ راه‌اندازیِ داروخانه هست.

شما باید فضایی را برایِ تأسیسِ داروخانه ایجاد کنید و حالا به دست آوردنِ این فضا باز برمی‌گردد به آیین‌نامه ضوابط. از خردادِ امسال فواصلِ بینِ داروخانه‌ها حذف شد. قبلاً! این فاصله‌ها حدودِ دویست و پنجاه متر دویست متر و بینِ دارو‌خانه‌هایِ شبانه‌روزی یک کیلومتر بود و یک حریمی رو ایجاد کرده بودند که داروخانه‌ها خیلی به هم نزدیک نشوند به این علت که تصورِ شخصیِ من این هست که با توجه به وضعیتِ کشور، تورم ، اقتصادی و وضعیتِ رقابت در وضعیتِ سلامت رقابت همیشه رقابتِ سالمنخواهد بود و همیشه در اجتماعِ فعال و پویا هم انسانهایِ خوب و هم انسان‌هایِ بد در کنارِ هم فعالیت می‌کنند فعالیت می‌کنند در زمینه‌هایِ اقتصادی.

رفعِ انحصار فواصل در داروخانه ها؟

به هرحال وزارتِ بهداشت این تصمیم را امسال گرفت که این آیین‌نامه برایِ ایجادِ اشتغال و به اسمِ خودِشان برایِ رفعِ انحصار فواصل هم برداشته شود. اولین کاری که شما باید در شهری انجام دهید پیدا کردنِ یک محل برایِ تأسیسِ داروخانه است. اولین چیز این که شما می‌توانیددر هر مغازه‌ای در سطحِ شهر داروخانه تأسیس کنید. در هر محلِ مسکونی هم می‌توانید داروخانه داشته باشید. چون پزشکان و داروسازان و دندان‌پزشکان محل‌هایِ مسکونی حتی طبقه‌یِ پنجمِ یک ساختمانِ پزشکان یا آپارتمان را به شرطی که ساکنین به آنها اجازه‌یِ رفت و آمد بدهند و رضایت‌نامه‌یِ کتبی بدهند می‌توانند داروخانه را تأسیس کنند.

داروخانه لوکس

مشخصات و ابعاد داروخانه برای تاسیس؟

این فضایی داروخانه بَیسِ کارِشما شروع می‌شود. هنوز شما فقط یک موافقت‌نامه‌یِ اصولی دارید و اگر بخواهید به موافقت بهره‌برداری برسید و اولین نسخه‌یِ خودتان را بزنید نیاز به تجهیزِ داروخانه‌تان دارید. تجهیزاتی مثلِ سیستم‌هایِ الکترونیکی، نرم‌افزارهایِ داروخانه، قفسه‌بندی و دکور. در آیین‌نامه و ضوابط حتی متراژ ِ داروخانه را هم تعیین‌کردند که داروخانه از یک سطحی کوچک‌تر نباید باشد. مثلاً از سی‌متر یا 50 متر کوچک‌تر نباید باشد. به این دلیل که شما اصلاً فضایِ خدمت‌گذاری ندارید. تویِ آیین‌نامه‌یِ جدید امتیاز‌بندی کردن خیلی از چیزها را مثلاً داروخانه‌هایِ جدید باید اتاقِ مشاوره داشته باشند.

از دو متر تا هشت متر که هرچقدر نسبتِ این متراژ اتاقِ مشاوره که داروساز مستقر بشود در آن اتاق  بیشتر باشد امتیازِ تأسیس و بهره‌برداریِ شما هم بیش‌تر خواهد شد. شما علاوه بر امتیازِ موافقتِ اصولیِ تأسیس یک امتیازِ بهره‌برداری هم دارید. امتیازهایِ بهره‌برداری بر می‌گرده به چه چیزی؟ فاصله‌یِ شما از داروخانه‌هایِدیگر چقدر است؟ اگر فاصله‌یِ شما از 200 متر کم‌تر بشود امتیازِ شما صفر می‌شود. ولی اگر فاصله‌هایِ داروخانه‌تون زیاد باشه،

بالایِ دویست و پنجاه متر یا هفتصد متر باشه در جداولی که در ضوابط و آیین‌نامه هست امتیازِ بهره‌برداریِ شما هم بالاتر می‌رود. اتاقِ مشاورتون هرچقدر بزرگ‌تر باشد امتیازِ بهره‌برداریِ شما بیش‌تر می‌شود. به‌طورِ مثال می‌گویم. عددِ دقیقِش را در حالِ حاضر حضورِ ذهن ندارم. اگر مثلاً امتیازِ بهره‌برداریِ تهران 1800 باشد شما این 1800 را از چه چیزهایی می‌توانید به‌دست بیاورید؟ از رعایتِ فاصله‌یِ دو داروخانه.

الان در بحثِ شکل‌بندیِ داروخانه‌ها، رنگ‌بندیِ روپوشِ پرسنل و داروخانه را با هم متمایز کردند. برایِ این‌که مثلاً روپوشِ داروساز باید سفید باشد و روپوشِ پیشنهادیِ وزارتِ بهداشت برای ِپرسنِل  سبز، آبی و یا رنگِ متمایز است. این خودش پنجاه تا صد امتیاز دارد. اتاقِ مشاوره خودش تا هفتصد امتیاز دارد. فراهم‌کردنِ حمل و نقلِ و وسایلِ راحتی برایِ مثلاً جانبازان و ویلچر خودِش امتیاز دارد. فراهم کردنِ انگشت زنیِ الکترونیکیِ نظام‌پزشکی خودِش امتیاز دارد. دسترسی دادنِ دوربین‌هایِ مداربسته به وزارتِ بهداشت و اُرگانهایِ نظارتی امتیاز دارد.

وزارتِ بهداشت یک کارِ تشویقی دارد انجام می‌دهد که به نظارتِ مستقیم حتی بدونِ حضورِ فیزیکی در داروخانه‌ها داشته باشد تا بتواند زنجیرة تأمین و توزیع و حضورِ داروساز و ارائه‌یِ خدمات و تخلفاتِ احتمالی را بتواند پوشش دهد. شما با ایجادِ کردنِ این فضاها به مرحله یِ بهره‌برداری و مجوزِ بهره‌برداری می‌رسید. اتاقِ ساخت دارو را باید آماده کنید. خودِش امتیاز دارد و غیره.

آیا حذف فواصل داروخانه ها موجب کاهش دامپینگ و ضد انحصار نیست؟

چون در بعضی شهرستان‌ها مخصوصاً؛ چون من شهرهایِ بزرگ را تجربه ندارم کاملاً انحصاری شده بود. یعنی مثلاً مجوزهایی جدید خیلی سخت کم و در سالیانِ طولانی مثلاً یک یا دو عدد مجوز تولید می‌شدند، یعنی اصطلاحاً می‌گفتند کسی که سوارِ اتوبوس هست دیگر دوست ندارد کسی را سوار کند. یعنی فقط خودِش می‌خواهد سوار باشد. الان من هم در شهرستانی که هستم مثلاً شبانه‌روزِ واقعاً مشکل‌داریم. یعنی در بسیاری از بخش‌هایِ شهر مادر حال حاضر داروخانه شبانه‌روزی نداریم.

کلاً سه داروخانه شبانه‌روزی داریم؛ در یک شهری سیصد هزار چهارصد هزارنفری. خُوب خیلی محدودیت ایجاد کرده است. مثلاً من چند شب پیش برایِ دارو به داروخانة شبانه‌روزیِ جلویِ بیمارستان رفتم بی نهایت شلوغ بود و شدیداً شهر نیاز دارد ولی خُب انگار یک نوع انحصار است و این رفعِ انحصارِ اتفاق نمی‌اُفتد. حالا این مفهوم فکر کنم خیلی تخصصی باشد و لی در مجموع به نظرِ من این شکستنِ فاصله‌ها می‌تواند برایِ نسلِ جدیدی که وارد می‌شوند مفید باشد.

دکتر کاظمی: این بحث بسیار بحثِ شیرینی هست به این دلیل که افرادی مثلِ من سرشان برایِ واردشدن به بحث‌هایی فلسفیِ صنفِ خودمان درد می‌کند. ما دغدغه‌مندِ صنفِ خودمان هستیم. به چه علتی؟ دوستانی از من می‌پرسند که خوب شما اگر به‌جای داروخانه‌داری فعالیتِ مالی دیگری داشته باشید آیا وضعیتِ درآمدی بهتر نیست. آیا در کانال‌هایِ تلگرامیِ مخصوصِ خودِمان و انجمنِ صنفیِ خودِمان هر روز گله‌مند هستید از وضعیتی که حالا مثال‌هایش را برایِ شما بازگو می‌کنم؟ چرا تغییرِ شغل نمی‌دهید؟

اولاً من اینجا اعلام می‌کنم که رشته داروسازی اگر به منفی برسد برایِ شخصی مثلِ من، من به دلیلِ علاقه‌ای که به این رشته دارم و به دلیلِ این‌که اصلاً نوعِ خلق‌وخوی من به این شکل هست که باید با مردم رودررو به دردِشان برسم و لذت‌بخش هست. برایِ من که مریض بعد از دوهفته، یا یک ماه بعد از کاهش درد، شبِ عید پیشِ من می‌آید و می‌گوید من همیشه امسال از خدماتِ شما استفاده کرده‌ام و شاید یک جعبه شکلاتِ ارزان‌قیمت هم آورده باشد. ولی شیرینیِ این حرکتِ ایشان برایِ من بسیار زیاد است و شاید ضررهایِ زیادِ مالی هم داده باشیم جبران بشود در یک سال. ولی کجاست؟ انحصار در هر زمینه‌ای بده.

داروخانه لاکچری

ولی ما سؤالی که از همه همکاران و عزیزانی که شعارِ رفعِ انحصار را می‌دادند چی بود که پرسیدیم؟

گفتیم در طیِ پانزده سالِ گذشته تعدادِ دانشکده‌هایِ داروسازی از هفت عدد به بیست و خورده‌ای رسید. تعدادِ خروجیِ رشته داروسازی به سه‌ هزار و سه‌ هزار وپانصد نفر رسید. حالا مشکل چی هست؟ مشکل این هست که آیا ما به دنبالِ بهتر کردنِ خدماتِ داروسازها در کشور هستیم یا به دنبالِ نابودکردنِ رشته داروسازی؟ به چه منظور؟ اگر ما تعدادِ سه‌ هزار و پانصد نفر  داروساز بخواهند از دانشکده‌ها خارج بشوند و همه سه هزار و پانصد نفر بخواهند واردِ رشته دارو خانه و تأسیسِ داروخانه بشوند آیا این به نفعِ کسی هست؟

آیا ما دنبالِ این هستیم که تعدادِ مریض‌هایِ ما بیش‌تر بشوند. آیا ما دنبالِ این هستیم که فروشِ دارو و سودمان بیش‌تر شود؟ این نکته را من در پرانتز بگویم. من دغدغه‌یِ اصلی در رشته‌یی داروسازی دارم. به دلیلِ تفاوتی که با کشورهایِ توسعه‌یافته دارد. یعنی چه؟ یعنی این‌که اگر منِ داروساز درداروخانه برایِ حلِ بیماریِ شما به شما دارو نفروشم برایِ آخریِ ماه حقوقِ پرسنِلِ خودم را ندارم. در شرایطی که وظیفه‌یِ منِ داروساز این است که با کم‌ترین هزینه‌ای که بخواهم برایِ شما ایجاد کنم باید به راه‌هایِ پیش‌گیری و راه‌هایِ درمانیِ ارزان‌تر به تغذیه‌یِ سالم، به ورزش‌کردن  و کارهایِ سالم شما را تشویق کنم. اما یک واقعیتی داریم.

آیا با تشویق‌کردنِ من برایِ ورزش‌کردن شما و نفروختن دارو به شما آیا من درآمدی دارم. اگر من هم درآمد نداشته باشم آیا توانِ پرداختِ آب، برق، اجاره، گاز و حقوقِ پرسنلی و بیمه و مالیات کمرشکن را پرداخت کنم؟ نه. ولی در بقیه‌یِ دنیا تا جایی که من اطلاع دارم و مطالعه‌کردم دیدم که بیمه‌ها در شرایطی که شما دارویتان را بخواهید ماهِ بعد مجدداً تشدید کنید یا در شرایطی که شما را رِفِر می‌دهند به مرجعِ درمانیِ دیگر باز به شما پول پرداخت می‌کنند و این هزینه‌ را هم بیمار پرداخت نمی‌کند. ما حتی الان در موردِ حقِ الان راجع به حقِ تعرفه‌یِ فنی‌مان مشکل داریم در کشور و قانون برایش نداریم و هر روز در دیوانِ عدالت مشکل‌داریم.

بخواهم واردِ این مسئله بشوم بحث خیلی عمقی می‌شود. رفعِ انحصار در شرایطی قشنگ است که بتوانید پوشش دهید خیلی چیزها را؛ هم بحثِ درآمدی و هم یکی دیگر از مشکلات بحثِ تأمینِ کالا هست. ما همین الان در بحثِ تأمینِ کالاهایِ ایرانی مشکل داریم. آمپولِ بِ‌کمپلِکسِ ما سهمیه هست. سرمِ ما سهمیه است. وقتی یک پیک ایجاد می‌شود سرم سهمیه می‌شود. آیا ناوگانِ توزیع و حمل و نقلِ ما و کارخانه‌هایِ داروسازیِ ما توانِ تأمینِ کالا را به روز داند؟ دوستانِعزیزِ من در وزارتِ بهداشت تفکرِ این را دارند که بله ما می‌توانیم مثلِ خیلی از کشورهایِ پیشرفته طیِ بیست و چهارساعت تأمینِ کالا کنیم. ولی سؤال اینجاست.

ما تا یک‌سالِ پیش چهارده پانزده هزار داروخانه فعال داشتیم. در شرایطی که امسال بعد از آزادسازی هزار تا دوهزار پروانه‌یِ دیگر آزاد شده است. اگر این عدد به بیست و پنج هزار داروخانه برسد در دو سه سالِ آینده آیا ناوگانِ حمل و نقلِ ما تأمین‌کننده‌یِ این کالا هستند؟ من در شرایطی صحبت می‌کنم که اگر خدایی نکرده کسی بخواهد دست‌درازی به کشورِ عزیزمان بکند هر داروخانه و هر درمانگاه یک پایگاهِ جنگی است. هر داروخانه‌ای می‌تواند منطقة خودش رااز نظرِ تجهیزات تأمینِ کالا، سرم و غیره تأمین کند. اگر من انبارِ خودم را از بین ببرم ،

با توجه به اینکه الان سرم کسری است و سرم نیست و من دیگه نمی‌توانم دِپویِ سه ماه یا شش ماهِ شرایطی جنگی  برایِ خودم ایجاد کنم. به صورتِ خیلی آرام و آهسته گفتم اُکی. می‌خواید هر بیست و چهارساعت تأمینِ کالا داشته باشید. من امروز نسخه برایم بیایدبه مریض بگویم برو و فردا برگرد، نسخه را برات تأمین می‌کنم و کالا را به تو خواهم داد و دارو را به تو خواهم داد. چندین سؤالِ اساسی اینجا پیش می‌آید. آیا ناوگانِ مااین پیشرفت را کرده است؟

سؤالِ دوم این است که وقتی پزشکانِ ما به صورتِ ناعادلانه در سطحِ شهر و کشور توزیع شده‌اند، وقتی دیروز از سیستان و بلوچستان مریض داشتم، کاردرمانی و گفتار درمانی داشتم، ایا من نمی‌توانم به این بیمار بگویم تو برگرد به سیستان و بلوچستان چون که متخصص در تهران هست و یا این‌که برو یک روز در هتل بمان یا خونه‌یِ عزیزانی پیدا کن بمان و فردا بیا که من به تو دارویِ شربتِ ریسپریدون می‌دهم.

ما سؤالاتِ اساسی داریم و این‌که عزیزانِ فارغ‌التحصیلِ جدید بله شاید فکر کنن که بله فردا داروخانه می‌زنند و کلی سود خواهند کرد. باید سؤالاتِ اساسی را جواب بدهند. هزینه‌هایی که الان به داروخانه‌ها تحمیل‌شده است هزینه‌هایِ کمرشکنی هست.  

با این ذهنیت پیش بروید که من یک جوانی هستم که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌ام و از لحظه فارغ‌التحصیلی اگر امتیازهایِ من برسد از فردا می‌توانم برایِ خودم داروخانه تأسیس کنم:

یک نکته را خودِ شما گفتید که فقط بحثِ داروساز این نیست که حتماً همه باید داروخانه بزنند. یعنی نباید هیچ‌کس به صنعت کمک کند؟ یعنی هیچ‌کس نباید به کارخانه‌ها کمک کند؟ ما داروهایِ گیاهی را من فکر می‌کنم الان برایِ جامعه نیاز است، داروهایِ سلامت‌محور و نه حتماً بحثِ درمانیِ دارو. بحث این است که داروهایی که می‌تواند به‌سلامت جامعه کمک کند.

دکتر کاظمی: ما بحث‌هایِ زیبایی آرایشی هم داریم. خیلی بحث‌هایِ متعددی است. من اولِ عرایضم خدمتتان گفتم ما زمینه‌هایِ شغلیِ دیگری هم داریم که می‌توانیم راجع به آنها صحبت کنیم، ولی بحثِ داروخانه را بخواهیم تخصصی ادامه دهیم بحثِ داروخانه در تأسیس جوانِ داروسازِ فارغ‌التحصیل از فردایِ آن روزی که منطقه طرح و یا سربازی‌اش مشخص شد اگر از مناطق محروم و زیرِ پنجاه هزارنفری باشد و یا اگر در شهر‌هایی باشد که بالایِ پانصد هزار نفر نه؛ چون‌که آنها امتیازِ تأسیسِ بیش‌تری می‌خواهند ريا، بر اساس جدولِ اِمتیازبندی می‌توانند موافقتِ اصولی بگیرند و بعدِش بتوانند داروخانه را به مرحلةِ تأسیس و بهره‌برداری برسانند.  این شدنی هست.

سعید کاظمی: حالا آقایِ دکتر رویِ سرمایه صحبت کنیم. یک سؤالی را از یکی از دوستان پرسیدم که داروساز بود. گفت مثلاً من هفت میلیارد هزینه دارم، دکوراسیون و دارو چیدم و نیرو و فلان. گفت من هفت میلیارد تومان هزینه کردم. خُب هفت هشت سال هم درس خواندم و دو سال هم طرح رفتم. این ده سال.

اگر ده سالِ پیش این هفت میلیارد را یک سوپرمارکت می‌زدید نه نیاز به این‌همه درس‌خواندن و انرژی صرف‌کردن نبود و خودتان با پسر یا داداشِتان سوپرمارکت را اداره می‌کردید چیزی کم‌تر از یک داروخانه الان درآمد نداشتی؟

اینجا اگر فقط به جنبه درآمدیِ موضوع بخواهیم نگاه کنیم. جنبه‌یِ شخصیتی، اجتماعی، اهمیتِ علمِش و اینها هست و حالا من از جنبه‌یِ بیرونیِ بهش نگاه می‌کنم. متأسفانه یک سال‌هایی خیلی فاصله افتاد بینِجامعه‌یِ درآمد، میزانِ درآمد جامعه‌یِ پزشکی و اکثریتِ مردم و الان هم می‌بینید که این‌قدر تمایل به تحصیل در رشته‌هات و شاخه‌هایِ پزشکی وجود دارد. من یک آماری شنیدم. که شاید معادلِ دانشجویانِ دانشگاهِ آزادِ در ایران الان در خارج از کشور دارند فقط پزشکی و داروسازی و دندان‌پزشکی می‌خوانند. آیا واقعاً جامعه این‌قدر نیاز به داروساز و پزشک و دندان‌پزشک دارد؟ از بحث خارج نشویم. اول بحثِ سرمایه را ششروع کنیم بعد جوابِ این را هم خواهید داد.

دکتر کاظمی: در بحثِ سرمایه. در سال‌هایِ گذشته زمانی که مجوز‌هایِ تأسیس تعدادِشان بسیار پایین بود و شرایطِ تأسیس بسیار سخت بود، فاصله و جمعیت جزءِ اولویت‌ها بودند و بر اساسِ الگویی که تمامِ کشورهایِ دنیا دارند. شما یک الگویِ جمعیتی دارید. به‌ازای هرچند هزار نفر من نیازمند به نانوایی، دفترخانه یا وکیل دارم،

نیاز به پزشک و داروخانه دارم. آیا هر ایرانی یک ماشین و یا هر ایرانی یک داروخانه موردِ تأییدِ سیاست‌هایی کلیِ نظامِ ما هست یا نه؟ مسلماً شما نمی‌توانید برایِ هر ایرانی یک داروخانه داشته باشید. در تمامِ دنیا این عددها بینِ سه هزار نفر یک داروخانه یا پنج تا  ده هزار نفره یک داروخانه می‌چرخد. بیشتر سیستم‌هایِ دنیا به این سمت رفتند. خُوب شما نمی‌توانید در هر شهری صد تا بیمارستان بزنید. ولی سه بیمارستانِ اساسی و شکیل و مرتب می‌زنید و تمامِ خدماتِ پزشکی و دندان‌پزشکی و خدماتِ آزمایشگاهی و خدماتِ پرستاری را باقدرت و نه با بازه‌ای زمانیِ یک پرستار 24 ساعت.

شما پرستارهایِ 7 ساعت و بیست دقیقه‌ای باید تنظیم کنید. باید خدماتِ بهتری بدهید، باید نیروهایِ سرحال داشته باشید، ما در سال‌هایِ گذشته تقریباً چهارهزار نفر از پزشکانمان درخواست مهاجرت دادند، به دلیلِ شرایط و سختیِ کارِشان. خودِشان را با کشورهایِ دیگر مقایسه می‌کنند. در بحثِ داروسازی هم چنین مسئله‌ای هست. زمانِ گذشته امتیازِ تأسیسِ داروخانه آن هم بر اساس چه نوع داروخانه‌ای بینِ دوتا چهار میلیارد تومان معامله می‌شد. به چه علتی بود.

یک داروخانه‌ای زحمت کشیده در یک منطقه‌ای ده تا پانزده‌ساله فعالیت کرده، اسم، برند، تأمینِ کالا، خوش برخوردی و خیلی از مسائلِ دیگر، تأمینِ کنار یک بیمارستانی بوده، تیم بوده‌اند و با همکاریِ هم بیمارستان راه‌اندازی کرده‌اند، درمانگاه راه‌اندازی کرده‌اند. خُب همچنین داروخانه‌ای درآمدِ بیش‌تری نسبت به داروخانه‌ای که پنجمِ گوشةِ یک شهر داروخانه زده است دارد و به همین نسبت هزینه‌یِ اولیعه‌ای که بابتِ پروانه‌یِ خودش می‌گذاشت عددِ بالاتری بود. تا اینجا مااین بحث را می‌گذاریم که این هزینه در سال‌هایِ گذشته بوده است.

امسال با گذشتِ هشت ماه از آزادسازیِ پروانه‌یِ تأسیس همچنان عددِ تأسیس و مجوزِ خامِ داروخانه در شهری مثلِ تهران رویِ یک‌میلیارد و پانصد میلیون تومان برگه‌یِ کاغذ می‌چسپه. یک برگه‌یِ کاغذ است. شروعِ فعالیت در تهران یک میلیارد و پونصد میلیون تومان همچنان تا امروز صبح من آگهیش را داشتم نگاه می‌کردم. ولی باز در همین تهران داروخانه‌ای در سرِ دونبشِ یک میدانِ بسیار بزرگ  شاید ارزشِ پروانه‌اش را بیست  میلیارد اعلام کند.

به این دلیل که فروش ِ آن داروخانه با توجه به قدمتَش و ارتباطاتَش با پزشکان و ارتباطاتِش با درمانگاه‌ها و بیمارستان‌هایِ اطرافَش شاید فروشِ آن داروخانه پنجاه برابرِ داروخانه‌ای معمولی مثلِ داروخانه من باشد و به همین نسبت ارزِشِ افزوده‌ای هم که ایجاد شده بیش‌تر است. همان‌طوری که الان شما اگر آگهی‌هایِ خیلی از سایت‌هایِ فروشِ مجوز را ببینید نانوایی هم با همین قیمت خرید و فروش می‌شود. نانواییِ در خیابانِ بن‌بست با نانواییِ سرِ دونبشِ خیابان متفاوت است. ما یک هزینه‌یِ اولیه این‌گونه داریم.

ولی با یرداشته شدن حقِ تأسیس و این داستان‌هایی که در سال‌هایِ گذشته به عنوانِ انحصار می‌گفتند خیلی از داروسازان در مناطقِ محروم می‌توانند خدمت‌کنند و بعد از خدمتِ در مناطقِ محروم می‌توانند در نوبتِاستانِ خودشان یا شهرِ موردِ نظرشان پروانه بزنند و پروانه بگیرند از دولت و این یک‌میلیارد را ندهند.  اما برایِ راه‌اندازیِ داروخانه اگر شما همین امروزدر شهرِ تهران بخواهیددر سرِ آن دو نبش بسیار پر تردد مغازه‌ای اجاره کنید؛ بحثِ خرید نیست،

در بحثِ خرید خودِ شما استاد هستید و می‌دانید قیمت‌هایِ ملک و متراژِ تجاری و مسکونی در تهران سرسام‌آور شده. فقط در بحثِ اجاره بخواهیم صحبت کنیم یک داروسازی که بیست و سه چهارساله فارغ‌التحصیل بشود و  طرحِش را بگذراند و بیست و هفت هشت سالِش باشد و  دو سه سال هم در منطقة محروم امتیازهایِ خوب جمع کند، فکر کنید زمانی که برگشت تهران یا یک شهرِ بزرگ بالای یک میلیون نفر جمعیت مثلِ اصفهان، تبریز، مشهد و شیراز و بخواهد داروخانه تأسیس کند.

الان حداقل باید پانصد میلیون پولِ پیش بدهد. سی تا پنجاه میلیون تومان باید اجاره پرداخت کند. این یک واقعیتی هست که اگر کسی خواست راستی آزمایی کند بههر بنگاهی سطحِ شهر مراجعه کند می‌تواند این عددها را ببیند. مگر این‌که به شما بگویند در کوچه پس کوچه‌هایِ خیابانِ فلان یک مغازه‌ای هست و می‌توانید داروخانه بزنید. ولی ممکن است فروشتان در روز ممکن است 500 هزار تومان هم نشود اگر به فروشِ بالا بخواهید برسد.

تجربیات راه اندازی داروخانه در ایران

هزینه‌یِ دومی که شما نیاز دارید برایِ تجهیزِ داروخانه، برایِ تأمینِ دارو است. 

دکتر کاظمی: هزینه دومی که شما دارید بحثِ دکوراسیون هست. زمانی من داروخانه خودم رادر سالِ 96 ؛حالا این ارقام را نمی‌دانم باید گفت یا نه، با 70 میلیون تومان سیستمِ تجهیزاتِ داروخانه، دوربین، دکور، دزدگیر، یو.پی.اِس، تابلویِ دمِ در و غیره را تهیه کردم. ولی امروز شما در داروخانه دیگه سیسیمِ داروخانه‌داری مثلِ سیستمِ بیست سالِ گذشته نیست، به دلیلِ بحثِ نسخه‌هایِ الکترونیکی، به دلیلِ سامانه‌هایِ تی.تی.اَی. سی و برایِ ثبتِ بارکدِ دارو و خیلی چیزهاِ دیگر.

شما باید سیستمِ آنلاین داشته باشید. یعنی باید سِروِر داشته باشید، صندوق داشته باشید، باید سیستمِ بارکدِ آرایشی بهداشتی دارشته باشید و باید حداقل یک تا دو سیستمِ کامپیوتری برایِ ثبت و ضبطِ نسخه‌هایِ الکترونیک داشته باشید. همین پنج عدد کامپیوتر که اعم از کَیس، مانیتور، پرینتِر و بارکدخوان بخواهد باشد الان صد میلیون نیاز هست برایِ خریدِشان. سِروری که بخواهد حافظه و دَیتا بَیس‌هایِ شما را ذخیره بکند هزینه‌یِ سرسام‌آوری دارد.

شما هزینه‌یِ اِم.دی.اِفی که من یادم هست متراژی 100 هزارتومان بود الان یک میلیون تومان اعلام می‌کنند. یعنی شما برایِ داروخاه‌ای با حداقلِ متراژ آیین‌نامه رویِ شصت متر باید حداقل ببینید در چه ارتفاعِ سه متر چهار متری به عمقِ نیم متر باید اِم‌دی اِف بزنید. باید طراحیِ دکوراسیون انجام دهید. شما برایِ یک داروخانه حداقل ده دوربین و یو.پی.اِس می‌خواهید و سیستمِ برق‌رسانی می‌خواهید. تابستانِ امسال من فقط دغدغه‌یِ فروردینم این است که اگر امسال باز مثلِ دو سه سالِ گذشته ما قطعیِ برق داشته باشیم.

سیستمِ نسخه‌هایِ ما همه‌اش الکترونیکی و آنلاین است. دفترچه حذف شده، خدماتِ درمانی و تأمینِ اجتماعی دفترچه‌ها را حذف کردند. اگر یرق قطع بشود منِ داروخانة خصوصی باید چه‌کار کنم. من بیمارستان نیستم. من در داروخانة بیمارستان نیستم که دولت پشتیبانی کند. برایِ برق‌هایِ کمکی. پس من باید سیستمِ تأمینِ برق داشته باشم. یو.پی.اِس داشته باشم. یو.پیواِس برایِ این‌که سروِر و دوسه‌تا کامپیوتر را بخواهد روشن نگه دارد بالایِ بیست سی میلیارد فکر کنم امسال هزینه داشته باشد. من منتظر هستم ببینم چه فاکتورهایی این هفته برایِ من اعلام می‌شود. شما هزینه‌یِ تابلویِ جلویِ در که بخشنامه و آیین‌نامه می‌گوید؛

در آیین‌نامه‌ و ضوابطِ تصویب گفته می‌شود باید یک‌شکل و متحد الشکل باشد. بله ولی حداقل یک داروخانه ده بیست میلیون هزینه‌یِ تابلو دارد. مجموعِ اینها من فکر کنم بالایِ ششصد هفتصد میلیون تومان پولِ پیش و فقط دکوراسیونِ شما باشد. شبکه‌یِ لَن، اِچ.دی.اِم.آی، شبکه‌یِ سیستمِ اینترنتی، آی.پی و مشکلاتی که درحالاِ حاضر نیروهایِ مسلح آی.پی که می‌خواهمند از شما بگیرند؛ مثلاً من قیمتِ آی.پیِ اسفندماهِ پارس‌آنلاین یک میلیون و پانصد‌ هزار تومان بود.

  اینها هزینه هستند. برایِ تأمینِ نیرویِ انسانی خودتان باید ماهیانه هزینه کنید. به چه علت؟ فعالیتِ داروخانه مثلِ فعالیتِ صِنف‌هایِ دیگر نیست که بشود با یک نفر یا دو نفر راه‌اندازی کرد. شما مسئولِ فنیِ داروساز دارید یا خودتان هستید یا یک همکارِ دیگری در شیفتِ شما باید با ما مسئول فنی باشد. امسال برایِ حقوقِ ماهانه‌یِ مسئولِ فنی که هنوز تصویبِ قطعیِ انجمن نشده‌است اعداد برایِ حقوقِ ماهانه بینِ بیست تا سی تومان است. پرسنِل برایِ هشت ساعت حقوق الان پنج‌ میلیون و هشتصد است.

البته که نیرویِ کاریِ با تجربه  به زیرِ مبلِ ده میلیون تومان سلامِ شما را علیک نخواهد گفت. شما برایِ فروشِ آرایشی بهداشتی و فروشِ داروییِتان و یک نفر در صندوق حداقل چهار نفر نیرو نیاز دارید که به برآوردِ من این چهار نفر هزینه‌یِ بیمه‌یِ پرسنلیِ ماهیانه‌شون چهل میلیون هزینه دارند. با هزینه‌یِ  مسئولِ فنی که خودِتون باشید یا کسِ دیگری را بگیرید حداقل هفتاد میلیون جمعِ هزینه‌هایتان می‌شود که این مقدار  به علاوه‌یِ هفتصد میلیون تومان شما سرمایه‌یِ بهره‌برداری گذاشته‌اید. شما هست سال اندوخته‌یِ فعالیتِ شغلی داشتید،

درس خواندید، مطالعه ‌کردید، تحقیق‌کردید و پایان‌نامه دفاع‌کردید. پس شما بعد از یک‌ماه کار کردن باید حداقل صد میلیون هزینه داشته باشید. معزلِ بیمه‌ها را هم دارید. ما همین امروزی که با شما صحبت می‌کنیم از تیرماهِ سال گذشته تا فروردیِ 1400 بیم‌ه‌یِ تأمینِ اجتماعی هزینه‌یِ نسخِ کاغذیِ داروخانه‌ها را پرداخت نکرده. با تورمِ 50 درصدی و 40 درصدی ما حدودِ هشت‌ ماه و نه ماه از دارویی که پارسال فروختیم امسال نتوانستیم پولَش را بگیریم و همان دارو بینِ 5 تا 100 درصد افزایِشِ قیمت داشته. جالبیِ داستان اینجاست. به‌طورِ مثال عرض می‌کنم. ناپروکسِلن بسته‌ای هفتاد هزار تومان بسته‌ای 350 هزار تومان شده است.    

این هزینه بابت خرید امتیاز یک داروخانه دولتی است؟ بقیه هزینه ها چه مبلغی می باشد؟

یعنی حداقل یک میلیارد تومان در تهران و در شهرهایی کوچک به همان نسبت قیمت پایین می‌آید.  هفتصد تا هشتصد میلیون تومان هم برایِ رهن و تجهیز و سیستم‌ها هزینه می‌کنید. خُوب دارو را باید از کجا بگیرد؟ باید نقدی بخرد یا با چک؟ و اصلاً چگونه تأمین کند دارو را؟ هم این‌که در موردِ هزینه و هم در موردِ این‌که از کجا تأمین شود لطفاً توضیح دهید. 

دکتر کاظمی: قانون‌گذار تولیدِ دارو و وارداتِ دارو را به وزارتِ بهداشت و کارخانه‌هایِ داروسازی و به شرکت‌هایِ واردکننده دارو داده است. بعد از آن چه دارو تولید شود چه وارد شود باید به شرکت‌هایِ توزیع و پخشِ داروسازی که آنها هم مجوزشان را از وزارتِ بهداشت می‌گیرند. تحویل داده شود. داروخانه باید مؤکداً تنها دارو را از سیستم‌هایِ توزیعِ سراسریِ کشور و شرکت‌هایِ پخشِ دارویی تهیه کند با فاکتورهایِ دستی.

هرگونه تهیه‌یِ دارو خارج از این زنجیره خلاف و قاچاق محسوب می‌شود و جرم است که جرمِ سنگینی هم دارد. پس همة داروهایتان را شما باید از زنجیرة تأمینِ دارو تهیه کنید از شرکت‌هایِ پخش. شما روزِ اولی که داروخانه تآسیس می‌کنید؛ فرضِ ما همین امروز است، اگر از همین امروز داروخانه را تأسیس‌کنید ما صد و پنجاه قلم کسریِ دارو داریم. شاید منِ داروخانه داری که از پنج‌سالِ پیش فعالیت دارم. موجودیِ انبار از آن دارو 4 تا 5 بسته‌یِ کوچک داشته باشم. ولی شما صددرصد کسری دارید.

به‌طورِ مثال همین امروز کسری کلئوپرایمینِ 10 هست و این دارو در بازار نیست و شمایی که از امروز قصدِ تأسیسِ داروخانه دارید 150 قلم دارو در بازار موجود نیست. این از بحث اول. نکته‌یِ دوم؛ مابقیِ داروهایی که می‌خواهید تأمین‌کنید شرکت‌ها داروسازی مدتی به شما تحویل می‌دهند. به مدت مثلاً 0 روز، 60 روز، و 90 روز. گاهاً بعضی از محصولات که بحث‌های رقابتی دارند مثلاً مکمل بیست تولیدکننده و واردکننده و شرکت‌هایِ مختلف آمدند براش‌کار انجام می‌دهند.

بحثِ دامپینگ و خودزنی و هزینه‌هایی که باید از جیب پرداخت کنند شاید آنجا از شما چکِ شش‌ماهه هم قبول‌کنند فقط به این دلیل که محصولِ خودِشون را در قفسه و شِلفِ شما داشته باشند.  ولی شما نیازِ اولیه‌ای برایِ خریدِ نقدی ندارید مگر دسته‌یِ کوچکی از داروها مثلِ قطره‌هایِ چشمی که اسم نمی‌برم که باری حقوقی برایِ آن شرکت داشته باشد. مثلِ بعضی از قطره‌ها و داروهایی که کسری هستند و کمبود. شاید شرکت‌هایِ توزیعِ آنها را به صورتِ نقدی به شما بدهند.

ولی بیش‌تر از صدمیلیون تومان نمی‌شود که آنها را به شما تحویل می‌دهند ولی چون کسری و سهمیه‌بندی هست فقط شرکت به صورتِ نقدی می‌فروشد. چون‌که فقط بحثِ دامپینگ و رقابت و اینها اصلاً نیست. اصلاً جنس کسر هست و در بازار نایاب شده است و به‌خاطرِ آن شما باید یک هزینه‌یِ نقدی بدهی. مازاد بر آن نقدی پرداخت نمی‌کنید و به شکلی کمک شرکت‌هایِ پخش است به شما که تا تجربه‌کسب می‌کنید و پیش می‌روید بتوانید فروش هم داشته باشید.پس یک‌ میلیارد تومان بدونِ مجوز باید نقدینگی داشته باشند برای استارت؟ 

دانشجو داروسازی از کجا باید بدانم که از کی باید دارو بخرم؟

کسی هست که من را راهنمایی بکند و مشاوره بدهد؟ یا باید پیشِ یک دکترِ دیگری پنج شش سال کارکنم و تجربه کسب کنم؟ خُوب حالا اِم.دی.اِف که از نجار می‌توان خرید البته آن هم استاندارد و دستورالعمل دارد. فکر نکنم هر اِم.دی.اِف‌ کاری بتواند این کار را انجام دهد.  کیس و کامپیوتر و نرم‌افزارهایِ مخصوصِ داروخانه‌ها را حتماً یک جایی شرکتی تخصصی باید تهیه کند.

دکتر کاظمی: انجمنِ داروسازانِ ایران وجود دارد و به‌صورت تخصصی می توانید آنجا بروید و به شما هم مشاوره می‌دهند. هم در بحثِ تأمینِ خریدِ دارو به شما مشاوره می‌دهند و شما را راهنمایی می‌کنند. بعد ما دوره‌هایِ آموزشیِ قوانین داریم که بعد از این‌که فارغ‌التحصیل می‌شوید این دوره‌ها را با انجمن‌هایِ استان‌ها و شهرهایِ مختلف برگزار می‌کنند و بازآموزی‌ها شرکت می‌کنند و این مسائل را تویِ اینها آموزِش می‌دهند.

تجربه با ارزش شما در زمینه داروسازی؟

نکتةِ اول که فراموش نکنم در هر زمینه‌یِ اقتصادی و کاری از روزی اول کسی مدیرعامل نمی‌شود. شما زمانی که می‌خواهید کارخانه‌یِ تولیدِ کاغذ بزنید روزِ اول که نمی‌روی زمین بخرید، سوله بزنید، دستگاه تجهیز کنید و بگوییئد من می‌خواهم کاغذ تولید کنم. اول شما در یک مغازه‌یِ فروشِ کاغذ باید کار کنید. این را هیچ وقت فراموش نکنید. شما برایِ ورودِ به هر زمینه‌‌یِ شغلی اول باید خاکِ آن رشته‌ای  را که بخواهید در آینده انجام دهید را بخورید. من بد می‌بینم این مسئله رو و دلم یک جوری هستِش که نگران هستم.

که اگر کسی حتی سرمایه‌ای هم داشته باشد و دو میلیارد هم به یکباره واردِ داروخانه کند شاید به سوددهی نرسد. چون تجربه‌یِ کاریِ گذشته و تجربیاتِ سردی و گرمیِ این کسب و کار و بازار را نچشیده. رشته داروسازی برخلافِ رشتة پزشکی که علمی و تخصصی و تجربی و همة اینها درگیرِ هم هستند فقط علمی نیست. ما یک بحثِ اقتصادی هم داریم. من اگر استاد تمامِ رشته داروسازی هم باشم.

زمانی که واردِ داروخانه می‌شوم اگر کسی سؤالی را راجع به یک دارویِ اُ.تی.سی از من داشته باشد. اگر من هم آن دارو را در داروخانه نداشته باشم و آن محصول رانداشته باشم هزاران ساعت هم راجع به آن بیماری با مریض صحبت کنم نه تنها حقونقی دریافت نمی‌کنم و وزارتِ بهداشت و مجلِسِ کشور بابت این خدمات هیچ پولی به من پرداخت نخواهد کرد و قانونی هم برایش ندارد بلکه من یک ضرر هم کرده‌ام به‌خاطرِ وقتم. هیچ کالایی هم اگر نداشته باشم دستِ مریض بدهم؛ براساسِ قانونِ دارویِ آزادِ اُ.تی.سی، خُب با این حساب سودی نکرده‌ام.

پس ما در رشته داروسازی علاوه بر علم اقتصاد باید دوره‌یِ اقتصاد هم سپری کنیم.

ولی انجمنِ داروسازان این کمک را برای شما می‌کند و به شما خدمات و آموزِش می‌دهد و اگر کسی در داروخانه شش‌ماه کار کرده باشد مطمئناً می‌داند که از چه شرکت‌هایی باید خرید انجام شود و خودِ پخش‌ها هم مراجعه می‌‌کنند. ما انجمنِ صنعتِ پخش داریم که نامِ شرکت‌ها و پخش‌هایِ فعال و مجوزدار را اعلام می‌کنند. خودِ شرکت‌هایِ پخش ویزیتور دارند و به داروخانه مراجعه می‌کنند. شما اگر تجربه‌یِ کاری شش ماه در داروخانه و در کنارِ یک آدمِ قدیمی‌تر و خاک‌ خورده داشته باشید. می‌دانید که 5 تا ده تا  نرم‌افزار هستند که در داروخانه‌ها استفاده می‌شوند. حتی معایب و مزایایِ آنها را کاملاً آشنا می‌شوید و آنها به شما این نرم‌افزارها را می‌فروشند. 

آیا در صنعت دارو بیزینِس کَوچ یا منتور وجود دارد به ایشان مراجعه کنم و ایشان همه کارها و قراردادهایِ بنده را انجام بشود و من را راهنمایی کند و تجربیاتِش را در اختیارِ من قرار دهد و کلاً شغلِش همین باشد راه‌اندازی و تأسیسِ داروخانه؟ آیا چنین فردی هست؟  

دکتر کاظمی: بله هستند. در شهرهایِ کوچک که من کم‌تر شناخت دارم چون هر شهری بسته به تجربیاتِ آن استان و شهر یک نفر یا دو نفر مطمئناً امینِ آن جامعه داروسازیِ صنف هستند. خودِ انجمن و خودِ نظام‌پزشکی و افرادی که به‌صورتِ شخصی کار می‌کنند. اما تویِ تهران می‌شناسم چهار پنج شرکت و افرادی هستند که هم داروساز هستند و هم غیرِ داروساز که در سالیانِ گذشته در جهتِ خرید و فروشِ مجوز، اتصالِ خریدار و فروشنده؛ مثلاً کسی خواسته داروخانه‌اش را بفروشد و از کشور خارج شود،

بالاخره سرقفلی داشته، و همین افراد در معرفیِ فضاها و ملک‌هایی که شما می‌توانید داروخانه تأسیس‌کنید فعالیت کرده‌اند، خرید و فروشِ سهامِ داروخانه و بیمارستان‌ها و کلنیک‌ها فعالیت می‌کنند و خدماتِ مشابهی در راه‌اندازی هم به شما می‌دهند. ولی من توصیه‌یِ اکیدم بر این است که اول حتماً چند ماهی در خودِ داروخانه و حتی اگر شده به عنوانِ مسئولِ فنی، به‌عنوانِ کارآموز آدم کار باید بکنه. مسئولِ فنی که درگیر هست در کارِ بیزینسی باشد و فقط مسئولِ فنی که در امورِ مشاوره و نسخه‌پیچی و نسخه‌خوانی باشد نه.

در امورِ اقتصادی اعم از صدورِ چک، مالیاتن و دارایی، هزینه‌ها، خرید و فروش، تأمینِ کالا، نحوه‌یِ این‌که تاریخِ انقضا می‌گذرد یا نمی‌گذرد، ارتباطِ با پزشکان، اینها را باید به‌صورتِ تجربی شما یاد بگیرید چون من خودم به شخصه داخل دانشگاه این دوره را ندیدم و در کسب و کار یادگرفتم.     

ما چند مدل داروخانه داریم دکتر؟ مثلاً داروخانه دولتی، هلال‌احمر ، لطف کنید توضیحِ جامع‌تری بدهید.

دکتر کاظمی: ببینید داروخانه‌هایِ ما یا داروخانه‌هایِ خصوصی هستند یا دولتی. داروخانه‌هایِ خصوصی را اول تقسیم‌بندی کنم که یک داروخانه مستقل مثل من هست که خودم هم مؤسس هستم هم مسئولِ فنی و هم فعالیتِ اقتصادیم را دارم انجام می‌دهم. داروخانه‌هایِ خصوصی هستند که اینها در بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها هستند. مجوزِ بیمارستان‌ها که داروخانه ‌را واگذار کردند به بخشِ خصوصی یا به تعاونی‌ها. ما داروخانه‌هاِ تعاونی هم جدیداً چندساله هستِش که در بعضی شهرها و استان‌ها فعالیت کردند و شروع کردند به کار.

داروخانه‌هایِ دولتی داریم مثل هلال‌احمر، مثلِ 29 فروردین، داروهایی که مرتبط هست با ارتش و نیروهایِ سپاه هستند. داروخانه‌هایِ نظامی که داخلِ بیمارستان‌ها هستند. این دو دستةِ اساسیِ داروخانه‌هایِ ما هستند که عمده‌ترین ایرادی که من الان به این سیستم می‌گیرم این هست که طبقِ نامه‌ای که خودِ تأمینِ اجتماعی سالِ گذشته اعلام کرد 60 درصدِ تِرنووِرِ مالیِ داروییِ کشور در دستِ دولت است.

در دستِ همان تعدادِ اندکی داروخانه‌هایِ دولتی هستند و یا وابسته یک دولت و دانشگاه. خودِ دانشگاه‌ها هم داروخانه دارند. بیمارستان‌هایِ دانشگاهیِ ما که هزینه و سود و ضررِش در دستِ خودِ دانشگاه هست داروخانه‌هایِ انجا هم مثلِ داروخانة سیزده آبان در دستِ خودِ دانشگاه هست و سود و زیانِ آن در دستِ خودِ دانشگاه است و مدیرانِش و خرید و فروش‌ها را خودِ دانشگاه انتخاب می‌کند و سهمیه‌بندی‌ها را هم خودِ دولت انجام می‌دهد. این ایرادِ بسیار بزرگی است چه من زنده باشم و چه مرده باشم.

  لطفاً یک داروسازی از این حق دفاع کند. دولت سهمیه‌یِ دارو را، دارویی که نایاب و خاص می‌شود را شصت درصد را به خودِش می‌دهد. یعنی ما پانزده شانزده داروخانة خصوصی داریم هزار داروخانة دولتی داریم. شصت درصدِ تورنووِر آنجا می‌رود. در این چندسال  یعنی از سال 93 که من وزارت بهداشت بوده‌ام تا به امروزی که الان به شکلِ مستقل دارم فعالیت می‌کنم تا الان یک جوابِ قانع‌کننده نشنیدم و تنها جواب این بوده است که دولت برایِ کنترلِ کسری و کمبودِ بازار و این که مردم سردرگم نشوند بسیاری از داروهایش را به سیستمِ دولتی می‌دهد.    

شاید دولت نگران است یا آن سیستمِ سیاست گذار نگران امنیتِ داروییِ کشور است. خُوب ما در شرایطِ تحریم هستیم و در شرایطِ نرمال نیستیم که همه چیز ایدئال باشد و هر دارویی را با تلفن آنلاین بشودخرید و کارخانه هم سریع سوارِ هواپیما کند؛ چون خیلی از داروها با هوایی امکانِ حمل دارد و وزنی ندارد و مثلاً  با یک شرکتِ هوایی قرارداد داریم و بیست چهار ساعت بعد آن دارو به دستِ ما می‌رسد.

دکتر کاظمی: علتِش را من خدمتِ شما عرض می‌کنم. اولاً چند پیش‌زمینه را داشته باشیم در ذهنمان. 1) سودِ دارو از پنج تا بیست درصد است. درست است که در آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌هایی گفتن سودِ دارو بیست و دو درصد است اما پلکانی است. مثلاً دارویِ صفر تومان تا هزار تومان، هزار تومان تا پنج هزار تومان، پنج هزار تومان تا پنجاه‌هزار تومان و صدهزار تومان به بالا یک پلکانی به این شکل مشخص کرده‌اند. ما که دارویِ هزارتومانی دیگر نداریم. این یک. آمده‌اند پلکانی که با افزایِشِ قیمت کاهِش سود اعلام کردند.

  یعنی سود از 22 درصد به همین شکل کم می‌شود تا می‌رسد به شش درصد و پنج درصد. یک فروشِ کالایِ زیادی که داروخانه‌هایِ دولتی و دانشگاهی دارند داروهایِ خاص هستند؛ داروهایِ سرطانی، داروهایِ دیابتی، داروهایی که تعدادِ آن کالا به نسبتِ تعدادِ داروخانه‌ها خیلی کم‌تر است. یعنی شما مثلاً یک ویالِ انسولین را آوردید داخلِ کشور مثلاً 5 هزار عدد ولی تعدادِ داروخانه‌ها 15 هزار داروخانه است. اینجا قانون‌گذار نمی‌تواند این 5000 دارو را بینِ 15000 داروخانه توزیع کند درنتیجه به داروخانه‌هایِ دولتی واگذار می‌کند.

داروخانه‌هایِ منتخبِ خصوصی

هرچند که در دو سه سالِ گذشته با فشاری که انجمن‌ها و بخش‌هایِ خصوصی آوردند یک واژه جدیدی به صنفِ داروسازی اضافه شد. آن واژه هست داروخانه‌هایِ منتخبِ خصوصی. یعنی داروخانه‌هایی‌که برایِ آنها بخش‌نامه‌هایی تعریف‌کردند و گفتند این داروخانه‌هایِ خصوصی علاوه بر داروخانه‌هایِ دولتی می‌توانن مجوزِ منتخبی از کمیسون‌هایِ دانشگاه بگیرند و بعد از آن 5000 سهمیه تعدادِ مازادی را هم به این داروخانه‌هایِ منتخب می‌دهیم. به چند علت و اصل ما پافشاری می‌کردیم. 1) ما نمی‌توانستیم با دولت رقابت‌کنیم. 2) ما ادعا می‌کردیم در شهری مثلِ تهران از منطقه‌ای مثلِ شهرِ ری مردم یا باید هجوم ببرند به هلال‌احمرِ شهر ری یا به داروخانة 29 فروردین و صف‌هایِ طولانی ایجاد شد.

هر چند که دولت و ارتش سریعاً فضاهای جدیدی ایجاد کرد برایِ داروخانة 29 فروردین که البته رئیس‌جمهور هم رفتند و آنجا حضور داشتند و البته کلِپِش را هم دیدید صف‌هایِ طولانی بودند  ویک فضاهایِ جدیدی برایِ تأمینِ کالاهایِ کرونا و غیره تأسیس کردند. بخشِ خصوصی اعتراض می‌کرد. می‌گفت خُب شما اگر آن کار را دارید انجام می‌دهید، اشتغال‌زاییِ دویست هزار نفر که در داروخانه بخشِ خصوصی مستقیم و غیرِ مستقیم در حالِ فعالیت هستند به خطر افتاده است. هزینه‌ها بالا رفته و سود‌ها و فروش‌ها کاهش پیدا کرده و دانشگاه‌ها آمدند داروخانه‌هایِ منتخب‌ را ایجاد کردند. البته داروخانه‌هایِ منتخب قوانین و دانشگاه‌هایِ خاصِ خودش را دارد.

حداقل شما باید یک‌سال تا دوسال از فعالیتِ‌تان گذشته باشد، هیچ‌گونه تخلفی نداشته باشید، هیچ‌گونه شکایتی نداشته باشید، از آیین‌نامه‌یِ امتیاز‌بندیِ داخلی داروخانه اعم از نظافت، تمیزی، حضورِ مسئولِ فنی، خدمات‌رسانی، روپوش، اتاقِ مشاوره و غیره که هزارامتیاز دارد شما باید بالایِ 900 امتیازِ متمادی داشته باشید، باید دسترسیِ ویژه به بازرسینِ غذا و دارو برایِ تأمینِ آن داروهایِ خاص داشته باشید، به این دلیل که یک قلم انسولین درست است که در داروخانه سی‌هزارتومان است ولی در بازارِ آزاد متأسفانه تا سیصد‌هزارتومان خرید و فروش می‌شد.

من ادعا نمی‌کنم صنفِ داروسازی صنفِ بی‌مشکلی هست، ما هم درونِصنفِ خودمان افرادِ داروساز و غیرِ داروسازی داریم که متامعِ مالیِ آنها گاهاً بر بحث‌هایِ علمی و اخلاقیِ آنها غلبه کرده است. ولی دانشگاه این کار را هم انجام‌داد. نکته‌ای که الان پیش می‌آید در بحث‌هایِ داروخانه‌هایِ دولتی و خصوصی که تقسیم‌بندی کردم تمامِ ما داروسازها و دانشجوها در بخشِ خصوصی فعالیت می‌کنیم. بخشِ دولتی نتوانستیم کاری انجام بدهیم.   

حالا یک سؤال در ذهنِ منِ دانشجو هست و این‌که ارتِش چه ارتباطی دارد که داروخانه داشته باشد؟ ارتش یک ارگانِ نظامی هست و چرا باید داروخانه داشته باشد؟

دکتر کاظمی: اولاً ارتِش بیمارستان دارد. همان‌طور که در زمانِ کرونا و در  زمانِ جنگ و در بسیاری از موارد ارتش نیروهایِ نظامی ورود می‌کنند در بحثِ کرونا ارتش و نیروهایِ نظامی و سپاه ورود کردند و خودِ وزارتِ بهداشت به‌تنهایی گاهاً نمی‌توانست کنترل کندو بحث‌هایی که زمانِ جنگ به وجود می‌آید را  وزارتِ بهداشت به‌تنهایی نمی‌تواند کنترل‌ کند.  شما با انسان‌‌ها و هم‌میهنانی که هنجارها را رعایت نمی‌کنند؛

به دلایلِ مختلف، علاقه‌ای به ماسک زدن ندارد، وزارتِ بهداشت کنترل و ید کنترلی برایِ اینها ندارد و نیاز دارد که نیرویِ انتظامی و راهنمایی‌ورانندگی تذکر بدهند که اگر ماسک نمی‌زنید عقیدةِ خودتان است در منزل ماسک نزنید و با این‌که در منزل هم ماسک نمی‌زنی هزینه‌هایِ درمانی خودت را داری به وزارت بهداشت و  کشور تحمیل می‌کنی. در زمانِ جنگ زمانی که داروها نایاب می‌شد و واردات موادِ اولیه قطع می‌شد باید ارگان‌هایی به کمک بیایند. باید نظامی‌ها واردِ کمک شوند. اسمِ 29 فروردین بر می‌گردد.

به سال‌ها پیش که دوستِ عزیزِ من که الان هم در انجمن هستند بانیِ خیرِ تأسیسِ این داروخانه شدند. اما این بانیِ خیر که نظرِ شخصیِ من هست کارِش خیلی از خیریت گذشته و به نظرِ من یک رقیبِ اساسی باریِ بخشِ خصوصی شده است. شما هرزمان دستِ بخشِ خصوصی را ببندید رقابت‌هایِ سالم، خدماتِ سالم، و آن جامعه‌‌ِی پویایِ اقتصادی و علمی را از آن جامعه گرفتید.

در بحثِ هلالِ احمر خُوب اِسمِش رویِ خودِش است یعنی باید کارِ خیر انجام دهد درزمان‌هایِ کسری، نابودی یک قسمتی،  و در حوادِث ورود کند. اما الان حلالِ احمر تجارت می‌کند. خودئِش واردات دارد، هیئتِ اُمنا دارد، واردات می‌کنند، تولید می‌کنند، سهام‌داری می‌کنند، فروشِ دارو انجام می‌دهند و در شرایطی که نظرِ شخصیِ من این است که دولت می‌تواند به بخشِ خصوصی اعتماد کند، می‌تواند کاهش دهد حجمِ ریالیِ بخشِ دولتی را و این بخشِ دولتی اگر کاهش پیدا کند بخشِ خصوصی رونق می‌گیرد. بخشِ خصوصی که بتوان به آن اعتماد کرد.  

بخشِ خصوصی آیا امکانِ وارداتِ دارو را هم دارد؟ 

مثلاً وزارتِ بهداشت اعلام می‌کند یک دارویی در کشور کم است. آیا بخشی خصوصی تواناییِ و مجوزِ واردکردن آن دارو را دارد؟ شاید بخشِ خصوصی راحت‌تر بتواند یک را فراهم کند و طبقِ استانداردهایِ وزارتِ بهداشت تأمین‌اند و توزیع کند. این اتفاق می‌اُفتد؟

دکتر کاظمی: حوزه اولی که من فضاهایِ شغلیِ دیگر را بیان کردم واردات و صادرات و تولید هم داشت. بله علاوه بر دولت شرکت‌هایِ خصوصی هم براساسِ آیین‌نامه‌ها و بخش‌نامه‌هایی که خودِ آنها دارند. یعنی ما برایِ واردات هم آیین‌نامه داریم. شرکت‌ها می‌روند، شرکت تأسیس می‌کنند، کارتِ بازرگانی می‌گیرند، مسئولِ فنی دارند، سیستم دارند و تیم دارند، آنها می‌توانند بروند و دارو وارد کنند.

بر اساسِ بخش‌نامه‌هایی که وزارتِ بهداشت اعلام می‌کند و شرکت‌هایِبسیار بزرگ و خوبی هم هنوز در کشور فعال هستند و هر چند که تحریم و مسائلِ اقتصادی بسیار به آنها هم فشار آورده و بعضی از محصولات از گردونه خحارج شده‌اند و یک سیاستِ کلیِ نظام داریم به بحثِ تولید و نگاهی که به تولید داریم خیلی از محصولاتِ دارویی و مکمل‌هایِ غذایی چون تولیدِ داخل دارند دیگر مجوزِ واردات ندارند.

شربت‌ها و قرص‌هایِ مختلفی هستند که هرکدام در بازار کسری هست. شاید اِسمِ کسر بودنِ برندِ دارویِ فلان کارخانه‌یِ کشورِ خارجی باشد ولی ما مشابه همان دارو را با کیفیتِ مشابه در ایران هم داریم. به همین دلیل است که مجوزِ واردات نمی‌دهند مگر این‌که شرایطی که خودِ سازمان به اِسمِ داروهایِ فوریتی و تسویه‌یِ خاص هر ماه و هرچند ماه لیست‌‌ها را اعلام می‌کند به کارخانه‌ها و شرکت‌هایِ داروسازی ( شرکت‌هایِ وارداتی) و آنها دارو را می‌توانند وارد کنند و پروفرمال بدهند و بحث‌هایِ…  

سعید کاظمی: الان فکر کنم هندوستان و فیلیپین ابطال شده‌ و دیگر جزءِ دانشگاه‌هایِ تأییدِ وزارتِ بهداشت نیستند

دکتر کاظمی: زمانِ ما بودند ولی الان جدیداً ندیدم.

سعید کاظمی: خُوب من دانشجو که از خارج از کشور آمدم باید چه اقدامی انجام بدهم؟ 

دکتر کاظمی: خُب وزارتِ بهداشت لیست اعلام می‌کند از دانشگاه‌هایِ موردِ تأییدَش. اگر از آن دانشگاه‌هایِ موردِ تأییدِ خودش. اگر از آن دانشگاه‌هایِ موردِ تأییدِ وزارتِ بهداشت شما تحصیل‌کرده باشید زمانی که به داخلِ ایران برمی‌گردید دوره‌هایِ معادل‌سازی را باید در ایران طی کنید که حالا بر اساس شهر و استان و دانشگاهی که بوده‌اید معادل‌سازی دارید.

که مثلاً یک‌ساله، دوساله یا بیست واحد یا چهل واحد و گاهاً باید معادل‌سازی کنید و داخلِ ایران و در دانشکده‌هایِ داروسازی که خودِ ایران و وزارتِ بهداشت به شما معرفی می‌کند دوره ببینید و بعد از این‌که دوره دیدید مجوزِ فعالیتِ داخلِ ایران را می‌توانید بگیرید. رشته‌هایِ اکثرِ کشورهایِ خارج از ایران رشته‌هایِ مقطعِ لیسانس هستِش؛ لیسانسِ داروسازی که مقطعِ داروسازی در کشورِ ما دکترایِ داروسازیِ عمومی است که حالا بحث‌هایِ تخصصی هم دارد که می‌توانید شما بعد از فارغ‌التحصیل شدن در رشتة عمومی، تخصصِ داروسازی مثلِ داروسازیِ بیمارستانی، مثلِ داروسازیِ صنعتی، داروسازیِ فارماکولوژی، داروسازیِ تخصصیِ داروهایِ گیاهی را هم  بخوانید.  

الان بحثِ دانشجویِ صفر کیلومتر را ببندیم و کلاً منِ دانشجویی که درسم تمام شده داروخانه بزنم یا سراغِ کارِ دیگری بروم؟ 

دکتر کاظمی: اگر علاقه به داروسازی دارید، اگر حاضرید که ماه‌هایی ضرر کنید، اگر حاضرید سختی‌هایِ دارایی، مالیات، بیمه، تغییرِ روزانةِ قوانین وآیین‌نامه‌ها را تحمل‌کنید و علاقه به ساخت و پیشرفتِ این کشور دارید ورود کنید. چون تمامِ صحبت‌ها که در کانال‌ها و گروه‌هایِ صنفی می‌شود ما به دنبالِ سازندگی هستیم، ما به دنبالِ رونق‌دادنِ دارو‌سازی هستیم و به دنبالِ این هستیم

که مشکلات و معضلاتِمان، تعرفه‌یِ حقِ فنی‌مان، مشکلاتِ خدماتی که به  مردم می‌شود را رفع‌کنیم. اما اگر نه فقط نگاه  صرفِ اقتصادی دارید به این مسئله نگاه می‌کنید یا پوزیشِنِ علمیش دارید نگاه می‌کنید شرایطِ سختی را برایتان در روزهایِ آینده و ماه‌هایِ آینده پیش‌بینی می‌کنم. هزینه‌هایِ هنگفتی باید برایِ سرمایه‌گذاری، برایِ تبلیغات و جذبِ مشتری بدید و این جذبِ مشتری حرفِ بسیار بدی است. ما باید به مردم خدمات رسانی کنیم ولی اگر ده‌هزار داروخانه در تهران تأسیس بشود تعدادِ مریض‌ها که ده ‌برابر نشده است. آن‌وقت بحثِ ورود به رقابت‌هایِ ناسالم پیش‌خواهد آمد که من از آن روزها نگرانم.

شما هم اگر هر نوع تجربه در هر موضوعی در این دنیای بزرگ دارید. و علاقه مند هستید. این صحبتها را با دیگر انسانها به اشتراک بگذارید. فقط لازم است. گوشی همراه خودتان را در مقابل خودتان قرار دهید و یک ویدئو یا پادکست ۳۰ تا ۶۰ دقیقه ای از خودتان بگیرید و برای من ارسال کنید. یا برای یک لایو مشترک به من پیام بدهید. کلی محتوا با ارزش با اساتید و افراد دیگر هم در مورد کسب و کار اماده کردم. اینجا را کلیک کنید. تا به این مطالب با ارزش دسترسی پیدا کنید.

هر دکتر داروسازی باید علاوه بر مهارت و تخصص داروئی، مسائل مربوط به آموزش کسب و کار را هم یاد بگیرد. پس برای یادگیری نود قدم رایگان و کوتاه آموزش کسب وکار اینجا کلیک کنید.

برای تماشا فایل های تصویری این مصاحبه از طریق لینک های ذیل اقدام بفرمائید.

پرسش و پاسخ آزمون یازدهم

قدم بیست و یک و آزمون سوم

سلام و درود به همه دوستان عزیز همراه، سعید کاظمی هستم و با دوره رایگان نود قدم آموزش کسب‌وکار همراه شما عزیزان هستم. همان‌طور که در ابتدای دوره خدمت شما گفتم. بعد از هر شش قدم، یک مرور و پرسش‌ و پاسخ داریم. خیلی پیچیده وسخت نیست. فقط لازم است. به سؤالات پاسخ بدهید. تا مطمئن شوید. مفاهیم را یاد گرفتید. امروز سوالات مربوط به قدمهای پانزدهم تا بیستم را برای شا عزیزان آماده کردم. فقط لازم است. ده تا پانزده دقیقه وقت بگذارید. برای هر درس تنها دوتا سه سؤال و در مجموع ۱۵ سؤال قراردادم. تا یک طوفان فکری در ذهن شما ایجاد گردد و مفاهیم کامل در ذهن شما ثبت گردد. پس با قدم بیست و یک  و آزمون سوم  در خدمت شما عزیزان هستم.

1-   آیا با مفهوم مسیر عصبی آشنا شدید؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۲- یک مثال از تغییر مسیر عصبی در زندگی خصوصی خودتان بگوئید.

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۳– برداشت شما از توهم مدرک تحصیلی چیست؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۴- چند مثال واقعی از آدمهای موفق  که مدرک دانشگاهی ندارند. یا مدرک سطح بالا دانشگاهی ندارند. بنویسید؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۵آیا مدرک دانشگاهی شما مانعی برای رسیدن به موفقیت و تلاش بیشتر است؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۶- اگر عاشق تحصیل و علم هم هستید. نباید دانشگاه برویم ؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۷- خجولی چیست؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۸آیا ادمهای موفق با خجولی به موفقیت می رسند؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۹– برای رفع خجولی چه کارهائی باید بکنیم ؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۰- مفهوم حل مساله را توضیح بدهید؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۱– چند تا از مسائلی که در زندگی شما بدلیل عدم آشنائی با حل مساله به بحران تبدیل شده را بنویسید؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۲پیمانه درامدی شما چه مبلغی است؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۳- هر ساعت کار شما چه مبلغی می ارزد(یعنی میزان درامد سالانه شما تقسیم بر تعداد ساعت کاری شما)؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۴یک کارآفرین موفق چه عادتهای مثبتی دارد به نظر شما ؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۵چه کارهائی برای تغییر عادتها باید انجام بدهیم ؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

امیدوارم جواب های قدم بیست و یک  و آزمون سوم  را کامل بدهید و آماده بشوید. برای ادامه قدمها در سایت سعید کاظمی همراه من باشید. پس برای رفتن به قدم بعدی قدم بیست ودوم  اینجا کلیک کنید. و اگر علاقه دارید قدم بیستم را مطالعه کنید. اینجا کلیک کنید.

عادت ها

قدم بیستم عادتهای اتمی

برای شنیدن فایل صوتی قدم بیستم عادت‌های اتمی از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

قدم بیستم عادت‌های اتمی

سلام به همه دوستان عزیز امیدوارم روز خوبی را شروع کرده باشید. امروز با قدم بیستم عادت‌های اتمی در خدمت شما هستم. در مورد عادت‌های خوب و بد می خواهم برای شما عزیزان صحبت کنم. همان‌طور که در درس اول خیلی تاکید کردم. در مورد تغییر ذهنیت باید خیلی کار کنیم. ما باید بدانیم افراد موفق و ثروتمند چه سبک زندگی داشتند و یکی از روش‌هایی که خیلی برای آن‌ها مهم است این است که عادت‌های بد را در خود از بین می‌برند و عادت‌های خوب را در خود به وجود می‌آورند.

عادت ها سعید کاظمی

عادت های ادمهای موفق

به‌عنوان‌مثال دارن هاردی می‌گوید من روزانه وقتی از خواب بیدار می‌شوم دو لیوان آب می‌خورم و مقداری ورزش می‌کنم و دعا و شکرگزاری می‌کنم و صبحانه می‌خورم و بعد از آن برنامه‌ریزی کار آن روز را انجام می‌دهم. این را می‌دانیم که هدف‌گذاری دارند و اهداف سالانه و ماهانه و بر اساس آن روزانه برنامه‌ریزی می‌کنند. اینها جزو عادت‌های انسان‌های موفق است.

خیلی از آدم‌های موفق حتماً برای برنامه‌ریزی از کوچ‌ها کمک می‌گیرند، یعنی این‌گونه نیست. که همه کار را خودشان انجام بدهند. مثلاً بیل گیتس یکی از عادت‌های خوبی که دارد. مطالعه دائمی کتاب است و هر کتاب جدیدی که چاپ می‌شود چون سرعت مطالعه بالایی دارد در 4 یا 5 روز می‌خواند و مطالعه جزو مهم‌ترین بخش‌های زندگی او است. برای من و شما که می‌خواهیم کارآفرین یا خویش‌فرمای خوبی باشیم. باید عادت‌های خوب و بد خود را شناسایی کنیم و تلاش کنیم. عادت‌های بد خود را تغییر دهیم.

یک مثال از تغییر عادت های بد

بگذارید یک مثال دیگر بزنم برای شما. من یک عادت بدی که داشتم خوردن کلوچه لاهیجان در عصر با چای بود. خوب من  با خوردن هر روز یک کلوچه با ترکیب اثر مرکب نتیجه آن بعد از یک سال چند کیلو اضافه‌ وزن است. این عادت بد را باید با یک عادت خوب جایگزین می‌کردم و این کار را با یک قهوه اسپرسو و یا یک سیب جایگزین کردم.

 مطمینا اگر روزی دو گرم و ماهی 60 گرم و سالی 6.5 کیلوگرم قرار بود به وزن من اضافه بشود از آن جلوگیری شد و سلامتی به بدنم دادم. کار دیگری که کردم از عوامل تشویق‌کننده دوری کردم. به‌ عنوان‌ مثال وقتی وارد سوپرمارکت می‌شدم. از راهرویی که کلوچه داشت. عبور نمی‌کردم و یا اگر کنار پنیرها کلوچه ها گذاشته شده بود پشتم را به کلوچه‌ها می‌کردم.امتحان کنید وقتی آن ماده غذایی در معرض دید شما باشد ناخودآگاه تشویق می‌شوید از آن استفاده کنید.

عادت های اتمی
عادتهایی که در زندگی ما خیلی تاثیر گذار هستند

برای تغییر عادت ها چه کارهائی باید انجام بدهیم

پس ما برای اینکه عادت‌های بد خود را تغییر بدهیم و عادت‌های خوب را جایگزین آن‌ها کنیم اول باید آن ها را شناسایی کنیم و بنویسیم. یک پارتنر پیدا کنید که با او بتوانید وزن خود را کم کنید و یا هر عادت بد دیگر را ترک کنید. به زمان فرصت بدهید و اگر 8 یا 9 سال چاقی داشته‌اید یک‌روزه نمی‌توانید لاغر شوید و زمان لازم دارید. وقتی خیلی پرانرژی و یک‌دفعه شروع می‌کنید.

به‌زودی انرژی شما تمام می‌شود و زود خسته می‌شوید و برمی‌گردید به عادت سابق. به‌ازای هر چیزی به خود پاداش دهید به‌عنوان‌مثال اگر یک ماه کلوچه نخوردید در پایان ماه یک کلوچه با چای بخورید و اتفاق خاصی با آن نمی‌افتد. حتماً انرژی منفی را از خود دور کنید. دوستانی که عادت‌های بدی با آن‌ها مشترک بودید و برای مثال با آن‌ها پیتزا می‌خوردید را مراقبت کنید و به آن‌ها بگویید.

من قرار است کاهش وزن داشته باشم و اگر با شما بیرون بیایم سالاد خواهم خورد.اینکه به دوستان خود اعلام کنید چه هدفی دارید را عده‌ای منع و عده‌ای توصیه می‌کنند و نظر خود من این است که به دوستان خود نگویید چه هدفی دارید چون معمولاً در ابتدا مورد تمسخر واقع می‌شوید و چون به اثر مرکب آگاهی ندارند و در درازمدت با حرف‌های باعث دلسردی شما می‌شوند.

تغییر عادتها را جار نزنید

 در فرهنگ ما به نظر من بهتر است به کسی نگویید و حتی به بهترین دوست خود هم نگویید مگر اینکه هر دو یک هدف مشترک دارید و با هم می‌خواهید آن کار را انجام دهید. از طرفی خیلی از ادمها مانع شما می شوند. و از طرفی بدلیل تکرار موضوع ذهن شما، موضوع را پایان یافته تلقی می کند. یعنی بدلیل تکرار، ذهن شما از آن همه تکاپو برای رسیدن به هدف خسته می شود. خیلی خلاصه و سریع در مورد عادت‌ها با شما صحبت کردم و خیلی مفصل در کتاب عادت‌های اتمی مطالب کاملی در مورد عادتها و روشهای ترک عادتهای بد یا شروع عادتهای خوب آمده است که من خلاصه و مفید آن را برای شما گفتم. امیدوارم برای شما مفید بوده باشد. همه موضوعات را ساده و کوتاه بیان می کنم. تا خیلی خسته نشوید و راحت با موضوعات ارتباط برقرار کنید.

کتاب عادت های اتمی

امیدوارم قدم بیستم عادت‌های اتمی برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از زندگی، کسب و کار و تحصیل اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم نوزدهم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه و ازم قدم بیست و یکم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

پیمانه درامدی

قدم نوزدهم پیمانه درآمدی

برای شنیدن فایل صوتی قدم نوزدهم پیمانه درآمدی از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

سلام به همه دوستان عزیز امروز با قدم نوزدهم پیمانه درآمدی در خدمت شما هستم. امیدوارم درس امروز را که گوش می‌دهید حتماً مرور درس‌های هفته گذشته را هم انجام دهید و خواهشی که دارم حتماً بازخورد و پیشنهاد بدهید. یکی از مسائلی را که هر کسب‌وکاری را موفق می‌کند این است که ان کسب‌وکار بازخورد بگیرد و نیازهای مشتری را بشناسد و مشکلات خود را درک کند تا بتواند بهبود مستمر داشته باشد. هیچ خدمتی از ابتدا کامل نبوده و هیچ‌وقت کامل نمی‌شود. و به‌مرورزمان با گرفتن بازخورد بهتر می‌شود.

پیمانه درامدی

قدم نوزدهم پیمانه درآمدی

اما بزارید از موضوع درس امروز فاصله نگیریم. امروز می‌خواهم ذهن شما را به سمت موضوعی به نام پیمانه درآمدی ببرم. بگذارید همین ابتدا یک مثال ساده بزنم. ما در جامعه مشاغل زیادی داریم، یک راننده تاکسی زحمتکش که ساعت‌های طولانی در روز کار می‌کند و می‌دانیم شغل واجب و موردنیاز جامعه است، شما وقتی صبح زود وارد ترمینال اتوبوس رانی، قطار و فرودگاه می‌شوید. در دمای سرد ابتدای صبح اگر این راننده‌های زحمتکش نباشند. باید استرس زیادی را تحمل کنید. اما بحثی که من با راننده‌های تاکسی دارم یا هر شغلی که با مبالغ جزئی کار می‌کنند و پیمانه درآمدی کوچکی دارند، این است که ؟

یک مثال برای پیمانه درآمدی:

این‌ها وقتی می‌خواهند خریدی برای خود انجام دهند با پیمانه درآمدی خود می‌سنجند.یعنی وقتی لباس 300 هزارتومانی می‌خواهند. بخرند حساب می‌کنند. که باید چند مسافر جابه‌جا کنند. چون پیمانه درآمدی آن‌ها کوچک است. اما یک پزشک جراح که روزانه 30 میلیون تومان درآمد دارد. وقتی می‌خواهد یک اتومبیل یک میلیارد تومانی را بخرد. می‌گوید این درآمد یک ماه من است. مطمئنا کیفیت زندگی هر نفر بر اساس ظرف درامدی یا پیمانه درامدی ان شخص مشخص می گردد.

ظرف درامدی

چه مسیری را برای آینده زندگی خود انتخاب کنیم؟

می‌خواهم این راه به شما بگویم. که اگر کسب‌وکاری راه انداخته‌اید و ابتدای راه هستید آن ظرفی را که انتخاب کرده‌اید بزرگ باشد.و به عبارتی به‌زحمت و تلاشش بی ارزد. یا اگر کسب و کاری دارید گوشه‌ یا نیچی از آن را بگیرید که صرف بیشتری دارد. به‌عنوان‌مثال اگر عکاسی دارید حساب کنید کدام شاخه عکاسی درآمد بیشتری دارد،

عکاسی خانواده، عکاسی تبلیغاتی برای فروشگاه‌ها و یا هر نوع عکاسی، لیست انواع عکاسی را می‌نویسید و حساب می‌کنید. برای کدام‌یک مردم پول بیشتری پرداخت کنند و شما نیز ارزش بیشتری برای آن قایلید. برای مثال به یک عکاس که مشاوره می‌دادم گفتم الان مردم‌دوست دارند داخل شبکه‌های اجتماعی عکس‌های باکیفیت از خودشان بگذارند و خودش هم قبول کرد که عکاسی انفرادی پیمانه درآمدی خوبی برای او ایجاد می‌کند.

علاقه و پیمانه درامدی را با هم در نظر بگیرید.

 شما هم خواهشی که دارم اگر کسب‌وکاری را راه‌اندازی نکرده‌اید و ابهام دارید که کدام را انتخاب کنید، آن را انتخاب کنید که جدای از داشتن علاقه، پیمانه درآمدی خوبی داشته باشد و یا اگر شغل خود را انتخاب کرده‌اید. آن شاخه‌ای از آن کسب‌وکار را انتخاب کنید که رقیب کمتری داشته باشد و آن شاخه منابع درآمدی بیشتری برای شما بیاورد. جوانان زیادی به من مراجعه می کنند. و علایق خودشان را به من می گویند. اما در بعضی مواقع مجبورم بهشون بگویم. این شغل با روحیات قوی و خوب کارآفرینی که تو داری، خیلی متناسب نیست. چون پیمانه درآمدی این شغل کم است. امیدوارم درس امروز برای شما مفید بوده باشد و بازخورد در سایت سعید کاظمی را فراموش نکنید.

امیدوارم قدم نوزدهم پیمانه درآمدی برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از زندگی، کسب و کار و تحصیل اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم هجدهم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم بیستم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

Living_in_Turkey

مزایا و معایب زندگی در ترکیه:

اگر علاقه مند هستید. فایل صوتی معایب زندگی در ترکیه را گوش کنید. از طریق فایل صوتی ذیل اقدام بفرمائید.

اگر علاقه مند هستید. فایل صوتی مزایا زندگی در ترکیه را گوش کنید. از طریق فایل صوتی ذیل اقدام بفرمائید.

مزایا و معایب زندگی در ترکیه

هر سال هزاران خانواده ایرانی برای مهاجرت، اخذ پاسپورت به کشور ترکیه سفر می کنند. امروز می خوام تجربیات واقعی خودم از مزایا و معایب زندگی در ترکیه را با شما عزیزان در میان بگذارم. اینها نظرات من است و اگر دوستی نظر یا پیشنهاد دیگری داشت. خوشحال می شوم. با من به اشتراک بگذارد. مطمئنا هیچ کشوری در دنیا صد درصد کامل برای زندگی نیست. و نظرات من هم تجربیات شخصی من است و امکان خطا و اشتباه در آن وجود دارد.

توریسم ترکیه

معایب زندگی در ترکیه

زبان ترکی بزرگترین مشکل زندگی در ترکیه:

بزرگترین مشکل, شاید مهم ترین عذاب و سختی زندگی در ترکیه مربوط به زبان باشد، اگر زبان ترکی بلد نیستید و شرکت های مهاجرتی به شما می گویند. در محیط ظرف 4 ماه یاد می گیرید. کاملا به شما دروغ می گویند. این موضوع شاید برای ترک زبانان ایران که یک ریشه زبانی مشترک دارند. در طی یکسال اتفاق بیافتد. اما برای فارسی زبانان فقط در سال اول، امکان یادگیری کلیات و راه افتادن خواهد بود. اصلا در ترکیه زبان نمی گیرید. هم هزینه ها خیلی زیاد است. هم فرصت ندارید.

مخصوصا اگر بدنبال کار پیدا کردن یا سرمایه گذاری و راه اندازی کسب وکار هستید. ترکها خیلی بر روی زبان، پرچم و اتاتورک حساس هستند. خیلی بر روی زبان انگلیسی حساب باز نکنید. اگر قصد مهاجرت به ترکیه دارید. حداقل باید 70 درصد اخبار یا برنامه های شبکه های ترک را یاد بگیرید. اگر بدون تسلط به زبان بروید. ایرانیهای انجا هستند. برای یک صحبت چند دقیقه ای با مدیر مدرسه از شما صد تا دویست لیر می گیرند. و حسابی اذیت می شوید. کار پیدا کردن و توسعه کار را کلا فراموش کنید. بدون تسلط و یادگیری زبات ترکی اصلا به ترکیه مهاجرت نکنید.

سرقت و دزدی در ترکیه :

واقعیت از من یا دوستانم ندیدم و نشنیدم. چیزی بدزدند. اما خیلی دوستان ترک مراقبت می کردند. و اکثر ساختمانها و مجتمع ها نگهبان داشت. نه اینکه که خود ترکها دزدی زیاد می کنند. اکثر شهرهای ترکیه پر از مهاجرین از مغولستان، ازبکستان، ترکمنستان، ایرانی، افغان و چند میلیون سوری است. کلا  تا هر جائی که شما فکر کنید مهاجراست. مثلا مدیرمزونی که خانمم آنجا کار می کرد. بشدت در ایاب  وذهاب بچه اش کنترل داشت و به ما هم می گفت بچه ها را تنهائی مدرسه نفرستید. بشدت مسائل مربوط به امنیت را کنترل می کرد.

اقتصاد نامتعادل ترکیه :

یکی از مشکلاتی که طی سه سال گذشته در ترکیه، مجدد بروز کرده. بحث تورم و افت شدید ارزش پول ملی است. دولت ترکیه یکی از ابربدهکاران در دنیا می باشد و به شدت به منابع مالی تزریق شده از بقیه کشورها حساب باز کرده. لیر ارزش برابری خودش در برابر دلار را از 5 لیر در برابر یک دلار تا 15 لیر در برابر یک دلار در دو سال گذشته از دست داده. مطمئنا خرید ملک به قصد سرمایه گذاری کمی ریسک دارد. باید با یک اقتصاد دان مشورت کنید. البته که به قصد زندگی و اخذ پاسپورت این کار را می کنید. موضوع جداگانه ای است. تورم ترکیه هم در دنیا خیلی وضع خوبی ندارد. البته از ایران خیلی بهتر است. دقت کنید. ملکی که می خرید. با افزایش تورم، شاهد افزایش قیمت مثل ایران خواهد بود. به همه جوانب موضوع فکر کنید.

اما باید به این نکته هم توجه کنید. که تولید ناخالص داخلی ترکیه یا GDP اسمی در سال 2022 برابر با 692 میلیارد دلار بوده و ایران 250 میلیارد دلار بوده است. این مبلغ در سال 2013 در اوج شکوفائی اقتصادی ترکیه 920 میلیارد دلار بوده. مطمئنا کرونا، جنگ سوریه و اختلافات ترکیه با کشورهای حاشیه خلیج فارس و کودتا نافرجام 2016 در کاهش این موضوع خیلی تاثیر داشته.

البته که روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال 2022 رو به بهبود است. جنگ سوریه هم تمام شده (البته مشکل چند میلیون مهاجر سوری در ترکیه حل نشده) نرخ بیکاری در ترکیه 12 درصد در سال 2021 بوده و نسبت به سال 2020 حدود 1.29 درصد کاهش داشته. ترکیه معمولا جز بیست اقتصاد برتر دنیا می باشد. البته کمی از استانبول و آنکارا دور شوید. در روستاها فقر مردم به خصوص در شرق ترکیه قابل مشاهده است. اما دولت اردوغان به شدت بر روی کاهش فقر در روستاها در این سالها کار کرده.

سیستم قضائی و پلیس ترکیه:

اکثر دوستان ترک که با آنها صحبت می کردم. از کندی شدید و فساد  سیستم قضائی صحبت می کردند. عملا می گفتند اگر کار شما به شکایت و سیستم قضائی افتاد. خیلی بدنبال عدالت و رسیدن به نتیجه نباشید. در مورد پلیس من واقعیت فقط یکبار شنیدم. که از بنده خدای افغانی رشوه گرفته. اما یک نکته که در هر شهر ترکیه بروید. خیلی شاخص است. حضور همیشگی پلیس یا ژاندارمری در همه جا است. متاسفانه هر هفته شاهد بودم . که تلویزیون از شهادت تعدادی نیروی نظامی یا سرباز در درگیری در مناطق شرقی ترکیه خبر می داد.

ما در ایران در سالی به اندازه چند هفته ترکیه شهید بابت درگیری مسلحانه و اشرار نداریم. من چندین بار با پلیس برخورد داشتم. هیچ مشکلی را شاهد نبودم. اما بارها دیدم. برای کنترل رانندگانی که مشروبات الکلی یا مواد مخدر مصرف کرده بودند. سخت گیری شدیدی اعمال می کردند. کنترل پاسپورت در هر جائی از اطراف استانبول شاید اتفاق بیافتد. مثلا در سفر به یالوا در هشتاد کیلومتری استابول(خیلی جای زیبا با چشه های ابگرم معدنی است) یکدفعه پلیس جلو ما را گرفت. پاسپورت همه را چک کرد.

البته که پلیس مرزی برای حجم بسیار بالا قاچاق کالا که از ترکیه به ایران انجام می شود. چشم خودش را می بندد. مطمئنا بدون هزینه نخواهد بود. اما به قول دوستی داشتم. مدیر یک مجموعه کارگاه نجاری بود. می گفت 5 سال است. اینجا هستم. قوانین را رعایت کردم. مزاحم کسی نشدم. یکبار هم کارم به اداره پلیس نیافتاده.

اما دوست دیگری که خانمش به زبان ترکی مسلط بود و برای فحاشی یک ترک به پلیس مراجعه کرده بود. می گفت اول پلیس نفهمید ما خارجی هستیم . کلی عصبانی شد که این چه حرفهائی است که به یک خانم زده. اما می گفت بعد که مدارک ما را دید و فهمید خارجی هستیم. ما را از اداره پلیس بیرون کرد. گفت خوب کاری کرده فحاشی کرده .

هزینه های بالای انرژی و زندگی در ترکیه :

هزینه های انرژی به خصوص گاز و برق دهها برابر ایران است و مردم ترکیه به شدت مصرف انرژی را کنترل می کنند. شاید برای ما ایرانیها که به مصرف انرژی ارزان عادت داریم. خیلی سخت باشد. راستی بنزین حداقل 5 تا7 برابر ایران است. خود ترکیه وارد کننده بزرگ انرژی در دنیا است و خیلی باید در این مورد حساس باشند. هزینه حداقل برای زندگی یک خانواده 4 نفره در یک محله متوسط در استانبول حدود 8 تا 10 هزار لیر می باشد. یعنی حداقل 20 میلیون تومان برای هزینه متوسط بدون تفریح خاصی باید در نظر بگیرید.

البته که شاید در یک برج محلاتی که خارجیها بیشتر ساکن هستند. مثل محله اسنیورت بتوانید با مبلغ کمتر هم زندگی کنید. اما با کیفیت بسیار پائین، (محله ایرانیها خودش داستان است. از نظر کیفیت و امنیت زندگی، البته این منطقه از هر مهاجری که فکر کنید در دل خودش دارد. و اکثر مناطق ان بسیار ناامن و بی کیفیت است. البته محلات ترک نشین با کیفیت پائین تر در استانبول و شهرهای بزرگ هم کم نداریم)

ترکیه اول بدنبال سرمایه و متخصص با سطح بالا می گردد.

خیلی از ایرانیها به ترکیه می روند. که ما انجا شغل پیدا می کنیم. و امورات خودمان را می گذارنیم. اصلا از این خبرها نیست. ترکیه تنها بدنبال جذب سرمایه و نیروی متخصص و با ارزش است. عاشق چشم و ابرو هیچ خارجی نیست. عاشق سرمایه شما یا تخصص حرفه ای شما است. همچنین ترکیه با ازدیاد نیروی کار مواجه است و کلی تلاش می کند. که نیروهای فنی و تخصصی خودش را به سایر کشورها صادر کند.

اما نکته مهم ان است. که اگر تخصص عالی یا سرمایه خوبی دارید. با تسلط به زبان ترکی می توانید. کسب  و کار بسیار خوبی راه اندازی کنید. درآمد شغل های خدماتی بسیار خوب است. خیلی ایرانی یا افغان دیدم. که با یک ترک جوینت شدن و با تبلیغ در بین جامعه ایرانی و عرب با درآمدهای خوب زندگی می کنند. یا خیلی ایرانی دیدم که کل کارگاه یک ترک را اداره می کردن. البته افغان هم دیدم که هشتاد ترک و افغان در کارگاهش کار می کردن. فقط بستگی به توانمندی خود شما دارد. انصافا اکثر ترکها اگر به آنها سود و منفعت برسانید. شرکای خوبی هستند. و خیلی هوای شریک شان را دارند.

گردشگری ترکیه

هزینه بالای مالیات در ترکیه :

دولت ترکیه از هر خرید شما 18 درصد ارزش افزوده می گیرد. خوب به نسبت بسیاری از کشورها مبلغ بالائی می باشد. مثلا شما هزار لیر از سوپر مارکت خرید کنید. 180 لیر باید مالیات پرداخت کنید. برای خرید ملک هم اگر تا پنج سال مجدد بفروشید. کلی باید مالیات پرداخت کنید. همچنین هزینه های اداری خیلی زیاد است. مثل ترجمه گواهینامه ، کپی برابر اصل کردن یک برگه 100 تا 200 لیر هزینه دارد. برای هر کار ساده ای کل هزینه می گیرند. که اگر درامد در ترکیه نداشته باشید و هر روز از ایران می خواهید حمایت مالی بشوید. سخت است.

حمل سلاح و قمار: یکی از مشکلاتی که ما در ایران نداریم. بحث حمل سلاح قانونی و غیر قانونی در ترکیه است. که هر هفته تو برنامه تلویزیون سراسری از  استفاده سلاح و درگیری مسلحانه خبر پخش می شد. اما من به شخصه نه چیزی دیدم و نه شنیدم. البته که مناطق شرقی و جنوب شرقی مثل مرسین خیلی از غرب ترکیه خطرناکتر است.

مصرف بسیار بالا سیگار در تمام رده های سنی:

شاید نکته خیلی منفی که در تمام سنین در ترکیه شاهد بودم. مصرف وحشتناک سیگار بود. یک دبیرستان جلو محل کار من بود. زنگ تفریح کلی دانش آموز با معلم ها برای دود کردن سیگار به خارج مدرسه می امدن. مثل قدیمها در ایران که کارمندان می آمدن بیرون از اداره، خیلی هم بد نمی دونستند. همسایه ما زن و شوهر با پسر شانزده ساله خودشان در بالکن سیگار می کشیدند. هر جا بروید مردم را در حال دود کردن سیگار می بینید. یکی از نگرانی های من، برای پسرم در کلاس هفتم بود. همین خطر مصرف سیگار بود. که دائم با او صحبت می کردم.

سیگار کشیدن در ترکیه
یک نکته منفی در مورد خرید ملک در ترکیه :

شما باید دقت کنید. برای خرید ملک در ترکیه جهت  اخذ پاسپورت حتما باید دقت کنید. که سه مالک قبلی سند باید ترک باشند. البته این موضوع برای اخذ اقامت موقت یا سالیانه نیست. پس بهتره ملک را از سازنده دست اول بخرید و از خرید ملک قدیمی خودداری کنید. نکته را گرفتید. شما ملکی خریدید. فقط امکان فروش به ترک خواهید داشت. و برای امکان اخذ  پاسپورت از طریق خرید ملک خودتان را به دیگر خارجی ها نمی توانید بفروشید. هدف دولت ترکیه این است. که اقتصاد ترکیه رونق بگیرد.

 دقت کنید. اگر قصد خرید ملک داشتید. علاوه بر چهارصد هزار دلار باید حدود20 تا 40 هزار دلار هم هزینه های جانبی مثل هزینه کارشناسی، دفترخانه و مالیات پرداخت کنید.(البته مالیات همیشه با فروشنده است و دقت کنید اگر ملک از مجتمع خرید می کنید. در اکثر مواقع کمیسیون مشاور املاک توسط سازنده پرداخت می گردد)

تفاوت بین قومیتهای غیر ترک در مدیریت دولتی:

شاید یکی از معایب سیستم دولتی ترکیه، تفاوت فاحش بین ترکها و بقیه قومیتها و اغلیت ها بود. مثلا علوی ها، عربها، کردها، ترکمن ها در سیستم دولتی ترکیه خیلی پست و مقام دولتی نمی گرفتند. نتیجه این سیاست می دانید. چی شده بود. خیلی از این قومیتها مشاغل مهم بخش خصوصی را از در اختیار خودشان گرفتند. و با وجود جمعیت کم، بخش مهمی از اقتصاد ترکیه را در دست خودشان دارند.

مزایای زندگی در ترکیه:

نزدیکی فرهنگی و غذائی ترکیه به ایران :

بزرگترین مزیت ترکیه نسبت به تمام کشورهای منطقه و همسایه ها، نزدیکی و تشابه کامل فرهنگی و غذائی این کشور با ایران است. شما وارد یک روستا در ترکیه بشوید. خیلی احساس مشابهت با ایران در نوع برخورد مردم، سنت ها و ائین ها می کنید. می دانید زبان فارسی و ترکی ده هزار کلمه مشترک دارد. شاید نوع تلفظ کلمات با هم تفاوت داشته باشد. انصافا مردم ترکیه ادمهای شادتری از ما ایرانیها هستند. خیلی به تفریح و گردش و دورهمی ارزش قائل می شوند. فرهنگ کافه نشینی و بازی های دسته جمعی خیل رایج است. یا دیدن مسابقات فوتبال دسته جمعی در کافه های محلی که خیلی هم جذاب است. در ترکیه بالکن از آشپزخانه مهمتر است. چون مردم عاشق خوردن صبحانه و چای و نگهداری گلدان در بالکن هستند.

هزینه های مناسب زندگی در ترکیه :

یک خانواده چهار نفره حداقل باید 7 تا 10 هزار لیر بین 15 تا 20 میلیون درآمد داشته باشد. برای یک زندگی ساده و معمولی در استانبول که من تجربه دارم. هر چی از ده هزار لیر بیشتر درامد داشته باشدی. کیفیت زندگی شما بالاتر می رود. شما با دو بچه روی ده هزار لیر ماهیانه برای یک زندگی خوب و متوسط حساب باز کنید. کمتر معمولا باید خیلی مدیریت مالی انجام بدهید. من با فرض پرداخت هزینه اجازه گفتم. اگر ملک از خود شما باشد. مطمئنا هفت هزار لیر مبلغ خوبی برای یک زندگی متوسط است.

آب و هوا خوب ترکیه :

طبیعت شگفت انگیز نیز نقش مهمی در خاص شدن زندگی در ترکیه ایفا می کند که ترکیه به دلیل داشتن آب و هوای مناسب هر ساله یکی از کشورهای پیشرو در جذب گردشگر است و به دلیل گستردگی جغرافیایی با بیش از هشتاد استان هر یک. دارای صدها ویژگی طبیعی، امکانات توریستی و پارک های عمومی است، همچنین ترکیه مشرف به دریاهای زیادی است، رودخانه های زیادی دارد و بیشتر استان های آن پوشیده از چمنزارهای سبز و درختان بلند است که آن را زیباتر کرده است. هر چی از طبیعت زیبا استانبول بگویم. کم است.فقط لازم است. یک مقدار از شهرهای بزرگ فاصله بگیرید. به هر سمتی بروید. کلی جاذبه توریستی و طبیعی می بینید. مثلا یالوا در هشتاد کیلومتری استانبول، هر سمت استانبول بروید کلی جاذبه گردشگری است.

در ترکیه کسی کاری به کسی ندارد:

همچنین بخش بزرگی از جامعه ترکیه به آزادی، آزادی  افکار و عقاید اعتقاد دارند. به گونه ای که ساکنان یا سرمایه گذاران را به احساس اطمینان و امنیت برساند. اصلا من ندیدم یا نشنیدم. به پوشش ادمها از مذهبی ترین ادمی که فکر کنید. تا کسی که لباس راحت پوشیده، ترکها کاری داشته باشند.

توریستی بودن ترکیه:

هر روستا، شهر یا جزیره ای بروید. با توریستها برخورد می کنید. مردم خیلی به توریستها احترام می گذارند. و با تمام وجود می دانند. توریست و خارجی بزرگترین سرمنشا درامد کشور ترکیه می باشد. البته که طبق آمار توریست بخشی از درامد کشور ترکیه است. ترکیه بدلیل نیروی کار ارزان و قوانین ساده برای راه اندازی کارخانه، یکی از قطب های صنعتی اروپا است. عملا اکثر شرکت ها و کارخانجات غربی در ترکیه بخش تولیدی دارند. خیلی از برندهای معتبر خوردو در خود ترکیه کارخانه تولید دارند. سه تا از ده شرکت بزرگ لوله و تجهیزات پلی اتیلن اروپا در ترکیه فعال هستند. با وجود مشکلات اقتصادی در ترکیه، همه دولتها به شدت بر روی جذب سرمایه خارجی تاکید دارند.

کیفیت بالا مواد غذائی و تنوع کالا در ترکیه:

انصافا کنترل کیفیت مواد غذائی در ترکیه بسیار خوب بود. و شما تفاوت کیفیت را به خوبی با نمونه محصولات ایرانی مشاهده می کردید. انصافا قیمت مواد غذائی و پوشاک به نسبت درامد مردم ترکیه خیلی عدد تاثیر گذاری نبود. البته مثل همه دنیا اجاره مسکن و حمل و نقل عمومی جزو مهمترین هزینه های زندگی بود. در تمام کشور کلی فروشگا هزنجیره ای است. و قیمت ها خیلی رقابتی بوده و در سراسر کشور قیمت ها مشابه است. البته این قیمت های پائین برای مصرف کننده بسیار عالی می باشد. اما فروشگاههای زنجیره ای کلی از بقالیها و کسب و کارهای کوچک را ورشکسته کردن.

غذای ترکی

خدمات خانه بهداشت رایگان در ترکیه:

شما به محض دریافت کارت اقامت توریستی یکساله یا پاسپورت ترکیه و بعد از طی مراحل قانونی و ثبت ملک در اداره نفوس و قائم مقام لیک یا شورای محله، یک برگه مبنی بر امکان استفاده از خدمات رایگان خانه بهداشت محله دریافت می کنید. کلی خدمات سونوگرافی ، پزشکی، رادیولوژی و آزمایشگاهی رایگان بهره مند می شوید. البته دارو را باید به نرخ ازاد خرید کنید. اما نکته مهم اهمیت بسیار زیاد سلامت خانمها و کودکان در این مراکز می باشد. حتی تست ها سالیانه سلامت سرطان خانمها حتی برای خارجیها به جدیت پیگیری می گردد.

اما هر چی از هزینه دندانپزشکی و یک سرما خوردگی ساده در بیمارستانهای دولتی بگویم. کم گفتم یک سرما خوردگی ساده شاید نزدیک 500 لیر برای شما هزینه داشته باشد. بیمارستان دولتی هم دارند. اما بقدری شلوغ است که در اکثر مواقع مجبور می شوید. از خدمات درمانگاهی خصوصی استفاده کنید. که سر به فلک می کشد. راستی خانه بهداشت محله فقط در روزهای کاری و از 8 صبح تا 4 بعدظهر فعال هستند. اما خانه های بهداشت بسیار تمیز و با کیفیت است. جدا از هزینه، کیفیت بیمارستانها و خدمات پزشکی ترکیه محشر است. برای همین است.که کلی توریست سلامت ار امریکا و اروپا دارند.

خیلی اختلاف طبقاتی در مشاغل در ترکیه وجود ندارد:

یکی از نکات جالبی که در ترکیه دیدم. پرداخت حقوق و درآمد مشابه در اکثرمشاغل بود. یعنی یک پزشک که برای دولت کار می کند. خیلی حقوق بالاتری از یک مهندس یا معلم نمی گیرد. مطمئنا حقوقش بیشتر است. اما خیلی مثل ایران تفاوت فاحش نیست. البته مثل همه دنیا اگر هر شخصی با تخصص بتواند. برای خودش کسب  وکار ایجاد کند. درامدش چندین برابر یک کارمند خواهد بود.

شهرک های مسکونی بسیار با کیفیت و متنوع:

زیر ساخت های خیلی خوبی توسط بخش خصوصی و دولت ترکیه برای تامین مسکن در شهرهای مختلف ایجاد شده. از شهرک های ارزان قیمت که همه کارمندان می توانند با وام های مناسب دولتی برای خودشان اپارتمان تهیه کنند. تا شهرک های آپارتمانی و ویلائی  سوپر لاکچری در هر نقاط مختلف ترکیه ، اگر تو یک شهرک کامل ملک بخرید. عملا هر آنچه که برای استراحت و تفریح نیاز دارید. در این مجتمع ها وجود دارد. و شما می توانید. از انها بهره مند بشوید.

خرید ملک در ترکیه
کیفیت بالا سیستم ارتباط انلاین دولتی و نرم افزاری در ترکیه :

در سطح فنی، اپلیکیشن هایی برای تمامی ساکنان وجود دارد که از طریق آن می توانند مدارک رسمی خود را صادر کنند، همچنین ترکیه یکی از کشورهای پیشرو در زمینه بازاریابی الکترونیکی است، هر آنچه را که نیاز دارید را می توانید در این اپلیکیشن ها پیدا کنید و به دستتان برسد. دولت ترکیه در استفاده از سیستم اینترنت دولتی برای انتقال مکاتبات و خدمات دولتی خیلی خوب بودند.

مثلا یک نکته جالب در ترکیه امکان شناسائی مالک زمین از طریق سایت مربوط به املاک بود. به این شیوه امکان کلاه برداری و فروش زمین به چندین نفر را می گیرید. یک نکته جالب دیگر، کارشناسی و قیمت گذاری ملک شما توسط سه کارشناس مختلف بود. که امکان هر گونه سند سازی و کلاه برداری را می گرفت. از طرفی دولت هم به مالیات خودش می رسید. همچنین در هنگام ثبت نهائی ملک در دفترخانه، حتما باید مترجم رسمی به زبان فارسی حضور پیدا می کرد. و کامل متن سند و قولنامه را برای شما ترجمه می کرد.

کیفیت خوب مدارس و دانشگاههای بسیار متنوع :

یکی از جنبه‌های مهمی است که ساکنان یا سرمایه‌گذاران واقعاً به آن توجه می‌کنند، چه ادامه تحصیل برای کودکان و چه شروع آن، ترکیه از طریق سیستم بورس تحصیلی دانشجویان بسیاری را در سراسر جهان جذب کرده است که به شکل‌گیری آگاهی مثبت اعراب کمک کرده است. دانشجویان زندگی کرده اند و به نوبه خود سفیران در کشورهای خود شدند و دانشجویان بیشتری را جذب کردند، زیرا ترکیه دارای تعداد زیادی دانشگاه با استانداردهای پیشرفته بین المللی است که به دلیل کیفیت آموزش به همه فرصت می دهد تا تحصیلات خود را ادامه دهند و تکمیل کنند. سهولت ثبت نام، هزینه کم و تنوع رشته های تخصصی در رشته های مختلف و علاوه بر آموزش دولتی، امکانات آموزشی ویژه زیادی را نیز شامل می شود.

زیر ساخت حمل و نقل عمومی عالی:

به جرات می توانم بگویم زیر ساخت حمل و نقل عمومی چه بین شهری و چه داخل شهری بسیار منظم و متنوع بود. قطار، اتوبوس و هواپیما در انواع قیمت ها و مدلها موجود بود. البته به شدت از رانندگان و قیمت های کذایی آنها بترسید. اما راهکار آسان استفاده از نرم افزار اوبر و کسب اطلاعات در مورد قیمت ها  و مسیرها می باشد. در مجموع هزینه حمل و نقل عمومی به خصوص تاکسی خیلی بالا است.

برای رفتن از فرودگاه استانبول به همه نقاط شهراستانبول، بهترین سیستم اتوبوس رانی و ارزان قیمت پیش بینی گردیده. شما بدون یکبار سوار تاکسی شدن هم می توانید. از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده کنید. راستی کلی راننده تاکسی ایرانی هم در استانبول هستند. که از طریق تلگرام یا اینستاگرام می توانید انها را پیدا کنید.و با قیمت های خیلی خوبی و حتی نصف قیمت تاکسی ترک، برای سفرهای درون شهری از آنها کمک بگیرید.   

ایاب و ذهاب در ترکیه
امکان ارتباطات عالی بین المللی:

دو موضوع برای یک کسب  وکار خیلی مهم است. امکان استفاده از زیرساخت های مالی بین المللی و وجود سیستم حمل و نقل استاندارد و جهانی، ترکیش یکی از ایرلاین ها با بالاترین کیفیت و تنوع مقاصد گردشگری می باشد. همچنین تمامی بانک های ترکیه با سیستم مالی جهانی ارتباط خوبی دارند. کلا سیستم انتقال پول در ترکیه خیلی ساده و سریع است. بعضی بازرگانان می گویند. حتی پاپسورت ترکیه را هم بگیرید. چون محل تولد ایران ثبت می شود. باز هم از تحریم های امریکا در امان نمی مانید. خیلی در این مورد تجربه ندارم. باید از متخصصین بپرسید. اما افغان دیدم که در افغانستان بافنده و فروشنده فرش بوده و سالها برای یک ترک کار کرده بود. در نهایت شریک شده بودند و کارخانه تولید فرش ماشینی راه اندازی کرده بودند. همه چیز به قابلیت ها و توانائی های شما دارد.

امیدوارم تجربیات من سعید کاظمی در مورد مزایا و معایب زندگی در ترکیه برای شما مفید بوده باشد. برای مطالعه سایر محتواهای مربوط به قوانین ترکیه اینجا کلیک کنید. شما چه تجربه ای از زندگی در هر جای دنیا دارید. با من و فارسی زبانان به همین سادگی به اشتراک بگذارید.

مشاور خرید ملک در قبرس شمالی

مشاوره سرمایه گذاری و خرید ملک در قبرس شمال

من سام ابراهیمی، با داشتن تجربه سال ها زندگی و تحصیل در جزیره ی زیبای قبرس، به عنوان مشاور امور سرمایه گذاری؛ برای شناخت بهتر زندگی در قبرس، چگونگی دریافت اقامت دائم از طریق خرید ملک و داشتن یک سرمایه گذاری موفق، آماده ی ارائه ی خدمات مشاوره به شما دوستان عزیز هستم.

سام ابراهیمی قبرس شمالی

قبرس شمالی کجاست؟

قبرس شمالی جزیره ای در حاشیه شرقی دریای مدیترانه، با داشتن سواحل زیبا، ۳۲۰ روز آفتابی با آب و هوای مدیترانه ای یکی از برترین مناطق ساحلی جهان برای سرمایه گذاری از نظر مجله ی فوربز شناخته شده است. ا ز دیگر مزایای زندگی و سرمایه گذاری در قبرس شمالی می توان. نزدیک بودن به ایران، هزینه ی پایین زندگی نسبت به سایر کشورهای اروپایی، رشد حداقل ۱۵ درصدی سالانه ی بازار مسکن و دارا بودن شرایط پرداخت و اقساط بلند مدت نام برد.

سام ابراهیمی

در ادامه شما عزیزان را به تماشا مصاحبه های من با اقای سام ابراهیمی در سایت saeidkazemi.ir در زمینه های تحصیل در قبرس شمالی، زندگی در قبرس شمالی و سرمایه گذاری در قبرس شمالی، که به صورت ویدئویی، صوتی و متن تهیه گردیده. دعوت می کنم.

سرمایه‌گذاری در قبرِسِ شمالی

تجربیات تحصیل در قبرس شمالی

تجربیات زندگی در قبرس شمالی

آشنائی با قبرس شمالی

مزایا و معایب زندگی در قبرس شمالی

راههای ارتباطی با سام ابراهیمی :

ایمیل: sam.ebrahimi65@admin واتساپ: 00905338843046 اینستاگرام : اینجا کلیک کنید.

نمونه پروژه های شرکت ما در قبرس شمالی

مشکلات حقوقی داروخانه در ایران

مشکلات قانونی داروخانه داری در ایران

برای تماشا صحبت های من با دکتر کاظمی در مورد مشکلات قانونی داروخانه داری در ایران از طریق فایل ذیل اقدام فرمائید.

برای شنیدن صحبت های من با دکتر کاظمی در موردمشکلات قانونی داروخانه داری در ایران، از طریق فایل ذیل اقدام فرمائید.

سعید کاظمی: من یک داروخانه دارم یا این‌که یک داروخانه می‌خواهم بخرم. شما تجربه دارید. چه مشکلاتی ممکن است سرِ راه من باشد. من الان یک دانشجو هستم و قصدِ خریدِ یک امتیاز دارم. چه مسائلِ حقوقی و قراردادی باید رعایت بکنم که بعداً این برایِ من دردسر نشود؟ بالاخره یک داروخانه با دویست تا 150 چکی که به بازار داده و هر ماه کلی چک تویِ بازار دارد، دارو خریده، پیش‌خرید کرده و … اینها را لطف کنید برایِ ما توضیح دهید

آیا امکان داره. یک داروساز بدلایل قانونی به زندان برود؟

دکتر کاظمی: ببینید اولِ صحبت‌ها شما فرمودید خیلی از داروسازان هستند که داخلِ زندان هستند. خُوب این یک واقعیتِ تلخی است. شما واردِ هر کسب‌وکاری که می‌شوید باید تجربیاتِ اولیه‌ای داشته باشید. تجربیاتی اولیه‌ای که در داروخانه خیلی به شما کمک خواهد کرد. شما باید در مورد قوانین کارفرمایی اطلاعاتِ کامل داشته باشید. راجع به قوانینِ بیمه و بیمه پرسنل باید اطلاعاتِ کامل داشته باشید.

چه موارد قانونی را یک داورساز باید بداند؟

راجع به قوانینِ چک  صدورِ چک باید اطلاعاتِ کامل داشته باشید. شما باید راجع به گزارِشِ عملکرد و ارزشِ افزوده، مالیاتِ عملکردِ سالانه و اینها اطلاعاتِ داشته باشید. شما باید راجع به حسابداری و بیزینِسی  که می‌خواهید انجام دهید، نحوه‌یِ خرید، نحوه‌یِ فروش، دِپو، تاریخِ انقضا، میزانِ مشتری و تعدادِ مشتری که دارید همه‌یِ اینها  اطلاعاتِ کامل داشته باشید. باید در موردِ تأمینِ کالا اطلاعات داشته باشید.

شما باید در خصوصِ خودِ قوانینِ وزارتِ بهداشت و آیین نامه و ضوابطِ داروسازی اداره‌یِ داروسازیِ داروخانه‌ها باید اطلاعات داشته باشید. در خصوصِ حقوقی که بیماران دارند و نسخه‌پیچی و قوانینِ با قراردادِ بیمه‌ها باید اطلاعات داشته باشید. من کلی بیان می‌کنم. اما در موردِ هر کدام از اینها بخواهم واردِ جزئیات بشوم. مسائلِ متعددی باید اعلام شود و در موردش حرف زده شود.

شما با بیمه‌هایِ متعددی، تأمینِ اجتماعی، نیروهایِ مسلح، بیمه‌یِ خدماتِ درمانی بیمه‌هایِ بانک‌هایِ متعدد شما قرارداد می‌بندید. باید راجع به اطلاعاتِ حقوقی و راجع به این مسائل اطلاعات داشته باشید. شما در بحثِ خریدِ دارو یکی از مشکلاتی که ما الان داریم و خیلی از داروسازها زندان هستند به چه علت است؟ همان تخلفِ اجاره‌ یا فروشِ پروانه و مجوزِ که وزارت بهداشت به داروساز داده و این فقط هم برایِ داروخانه نیست.

مسائل حقوقی خرید و فروش داروخانه ؟

برایِ اصنافِ دیگر هم هست که یک فردی یک مجوزی گرفته و حالا یا خسته است، یا سنِش بالاست یا در مشاغلِ دولتی یا مشاغلِ دانشگاهی و جاهایِ دیگر فعالیت داره و توانِ رسیدگی به کسب و کارِ اصلیِ خودِش، به درمانگاه خودِش، به کلنیک دندان‌پزشکیِ خودِش، به داروخانه‌یِ خودِش نمی‌تواند. رسیدگی کند و می اید این پروانه، مجوز ، سرقفلی و امتیاز را می‌فروشد یا ماهانه اجاره می‌دهد. اینجاست که این اتفاقات پیش می‌آید و گاهاً تخلف می‌کنند کسانی که برایِ سرمایه‌گذاری و با نگاهِ بنگاه‌داری واردِ این عرصه و صنف می‌شوند.

شروع می‌کنند به خرید و فروشِ کالاهایِ قاچاق، به خرید و فروشِ داروهایِ خارج از زنجیره‌یِ تأمین، داروهایی که از ترکیه، از دبی، از هندوستان و پاکستان به صورتِ قاچاقی وارد می‌شود ومؤسسِ اصلی و مسئولِ فنی از این مسائل مطلع نیست. گاهاً این داروها بحثِ قاچاق از یک طرف و بحثِ تقلبی بودن آن‌ها هم از طرفی دیگر. من داروای که الان اسمِش را بیان نمی‌کنم اما با حرفِ جی شروع می‌‌شود.

فروش داروهای غیر مجاز به خصوص اکثر داروهایی که در ماهواره تبلیغ میگردد بسیار خطرناک است.

برایِ لاغری که ماهواره تبلیغ می‌کند یک خانمِ بیست‌ساله‌ای شبِ عید اسفندماه به من رجوع کرد و می‌گفت هر وقت که این قرص را می‌خورد صورت و بینیش خارش داره و اصلاً روح حال و روحش عوض می‌شود. خُب مشخصاً بعداً مشخص شد که داخلِ این دارو مواد بوده و شیشه استفاده می‌کنند. امکان نداره یک نفر بیست کیلو در مدتِ یک‌ماه کاهشِ وزن داشته باشد و بعد مواد هم استفاده نکرده باشد.

آزمایِش کردند همکارانِ ما دیدند که داخ لِاین محصولِ لاغری داروهایِ اعصاب بوده، موادِ مخدر بوده، جوانی داشتیم که پوکیِ استخوان شدید گرفته به دلیل استفاده از قرص‌هایِ مضر قاچاقی تقلبی. که خیلی از افراد برایِ سودِ بیش‌تر این کار را انجام دادن و بعد از شکایت‌، مجازات سنگینی دارد. پنج برابرِ آن ارزشِ ریالی زندان دارد، حبس دارد، و داروساز نتوانسته از خودش دفاع کند. چون برخلافِ قانون این پروانه و مجوز را اجاره داده.

مشکلات قانونی داروخانه داری در ایران

وزارتِ بهداشت مشخصاً اعلام کرده که شما حقِ فروش و اجاره‌یِ پروانه را به فردِ غیر ندارید.

با قراردادهایِ سوری نتوانستند ثابت کنند. قراردادهایِ پشتِ پرده و قراردادهایِ محضری مسئولِ فنی و داروساز محکوم شده است. افرادی داشتیم چندین داروخانه را به صورتِ زنجیره‌ای خریدند، اجاره کردند و پروانه‌هایی را اجیر کردند و داروسازانی را به نظرِ من به استعمار بردند و شروع کردند به خریدهایِ چندین میلیارد تومانی از شرکت‌ها و در یک شب ناپدید شدند و این کالا را به‌صورتِ آزاد در بین افراد دلال فروختند. ده میلیاردتومان جنس خریدند.

البته این مطلب را بازگو کنم که در حالِ حاضر شرکت‌هایِ پخش و انجمنِ صنعتِ پخش بعد از مطلع شدن از این اتفاقات تمامِ فاکتورها را کنترل می‌کنند. خودِ شرکت‌ها و مدیرانِ فروشِ شرکت‌ها جلویِ بسیاری از این اتفاقات را می‌‌گیرند. مثلاً به یک‌باره دکتر کاظمی بیست‌میلیارد خرید می‌کند. خُوب مگر می‌توان بیست میلیارد فروش داشت. همیشه ماهانه یک‌میلیون خریدِ کالا داشتند و در حالِ حاضر چه اتفاقی افتاده؟ که به یک‌باره بیست میلیارد خرید کردند؟

اینجا انجمن صنعت پخش و داروسازان وزارتِ بهداشت نظارت می‌کنند.

که این تجربیات تلخِ گذشته دوباره اتفاق نیافتد. ولی باز هم اتفاق می‌اُفتد. عزیزانی برایِ در آوردنِ درامدی بیش‌تر، برایِ کسبِ راحتیِ بیش‌تر و برایِ این‌که خودشان درگیرِ مسائلِ مالی و حقوقی و حسابرسی و حسابداری و وظایفِ مؤسس و وظایفِ مسئولِ فنی نشوند واردِ این کارها شدند و ضررهایِ هنگفتی کردند. که جالب است بدانید که در این زمینه ما دو سه نفر داشتیم که خودکشی کردند. نتوانستند تحمل‌کنند فشارهایِ مالی را نتوانستند بی‌آبروییِ خانوادگی و اجتماعیشان را تحمل کنند و در این زمینه خودکشی کردند.

برای انتقال و فروش داروخانه چه مسائلی را باید رعایت کنم؟

سعید کاظمی: آقایِ دکتر الان یک دکتری می‌خواهد بازنشست شود و نمی‌خواهد کار کند یا این‌که قصدِ مهاجرت دارد و یا به هر دلیلی قصدِ کارکردن ندارد. من هم قصدِ خرید داروخانه دارم و سه سال هم سابقه کار دارم. چه مسائلی را باید رعایت کنم که بعداً دچار مشکلات و گرفتاری نشوم؟

دکتر کاظمی: در آیین‌نامه تاسیسِ داروخانه‌ها شما زمانی که قصدِ گرفتن داروخانه‌ای را دارید. ما به این کار ابطال و تأسیسِ هم‌زمان می‌گوییم. در شهرِ مثلاً تهران شما 2700 امتیاز باید داشته باشید. که تواناییِ گرفتنِ یک مجوزِ دولتی را داشته باشید و موافقت اصولی بگیرید و  تأسیس کنید. حالا من بعد از بیست سال کار کردن خسته شده و قصد تعطیل کردنِ یا این‌که واگذاری دارم. من باید اول از همه پروانه‌یِ خودم را ابطال کنم.

به‌طورِهم‌زمان داروسازی را انتخاب کردم و با ایشان صحبت کردیم و این داروسازِ دیگر قصد دارد به‌طورِ هم‌زمان ابطال و تأسیس انجام دهد. ایشان دیگر نیاز به 2700 امتیاز برایِ تأسیسش در تهران ندارد. ایشان 80 تا 90 درصد امتیاز هم داشته باشد می‌تواند به همراهِ من مراجعه کند به وزارتِ بهداشت و در آنجا نامه‌یِ ابطال و تأسیسُ هم‌زمان را پر کند و به کمیسیونِ وزارت‌خانه و آن دانشگاه  مراجعه می‌کند  و به‌طورِ هم‌زمان داروخانه‌یِ من باطل داروخانه‌یِ ایشان با پروانه‌یِ جدید تأسیس می‌شود.

چه مدارکی برای انتقال داروخانه لازم است؟

اما مدارکی باید این وسط رد و بدل شود. یک مدرکِ خیلی ساده است جدا از مدارکِ روتین که  همه‌یِ کسب و کارها شناسنامه و کارتِ ملی و غیره می‌خواهند شما برایِ این‌که داروخانه را ابطال کنید یا تعطیل کنید باید یک برگه‌یِ مفاصا حساب از شرکت‌هایِ پخش داشته باشید. یعنی دانشگاه یک نامه‌ای به انجمنِ شرکتِ پخش می‌دهد. که این داروخانه‌ای که قصدِ تعطیل کردن دارد هر بدهی به پخش‌ها دارد اعلام کنند و بعد از این‌که تسویه‌حساب انجام شد می‌توانید داروخانه را به فردِ جدید منتقل‌کنید.

خوبیِ داروخانه‌ها این هست که برخلافِ مشکلاتی که در شرکت‌هایِ سهامی و اداره‌یِ ثبتِ شرکت‌ها وجود داره داروخانه‌ای که جدید تأسیس می‌شود دیگر درگیرِ مالیات، و بیمه‌یِ پرسنلی ور درگیرِ بدهِ قبلی نیست و این مسئله‌یِ خیلی مهمی است. حالا اگر دوست داشتید بعداً در موردِ مسائلِ ثبتِ شرکت‌ها و شرکت‌هایِ توزیع و پخشی که من خودم گرفتارِ یکی از این شرکت‌ها بودم و همچنان هستم توضیحِ مفصل‌تر خواهم داد. ولی این مسئله در داروخانه‌ها با صنعتِ پخش و شرکت‌هایِ سهامی فرق می‌کند.

مشکلات و دیون داروخانه با فروشنده می باشد؟

شما در شرکت‌هایِ سهامی زمانی که نقل و انتقالِ سهام انجام می‌دهید به عنوانِ مدیر عامل و هیئت مدیره‌یِ جدید هم‌چنان به اداره‌یِ دارایی و اداره‌یِ بیمه‌یِ پرسنلی و تأمین اجتماعی پاسخ‌گو خواهید بود.  ماده‌یِ سی و پنج هست، ماده‌یِ شانزده هست و ماده‌هایِ مختلفِ قانونی. ولی در داروخانه زیاد به این مسائل نمی‌توان توجه کرد. چون مهم نیست. من اگر امروز تعطیل کنم مالیاتِ سال‌هایِ گذشته‌یِ من به عهده‌یِ خودم هست. به مؤسسِ بعدی ارتباطی ندارد.  

Pharmacy-Legal-Issues

سعید کاظمی: پس تکلیفِ چک‌هایی که به شرکت‌هایِ پخش داده‌ام چه؟ من داروخانه دارم و دویست چک در حالِ حاضر دستِ شرکت‌هایِ پخش دارم و تکلیفِ آن چک‌ها چه می شود؟

دکتر کاظمی: بابتِ نامه‌ای که دانشگاه به شما می‌دهد که یک ماه شما فرصت دارید قبل از کمیسیون مفاصاحساب بگیرید. شما به‌هرحال در انبارِ داروخانه‌ات یک مقدار دارو دارید، پولِ نقد دارید،  فروش داشتید، یا این کالاها را باید با آن شرکت‌ها؛ حدوداً شصت تا شرکتِ پخش هستند، با هرکدام که بدهکار هستید مذاکره کنید. مثلاً اعلام می‌کنید که من 100 میلیون کالا دارم،

من قصدِ فروشش را دارم یا صد میلیون کالا را مرجوع می‌کند که اصولاً این اتفاق خیلی کم می‌اُفتد و مرجوع دار و خیلی سخت است یا این‌که پولِ داروها را پرداخت می‌کند. اعلام می‌کند که من 100 میلیون کالا دارم و این 100 میلیون را می‌خرم از شما و این پولِ کالاها و شما برگةِ تسویه به من بدهید. بعد 100 میلیون دارویی که در انبار موجود است شما به مؤسسِ بعدی می‌توانید بفروشید.

مؤسسِ بعدی هم کالا را می‌خرد و بدهیِ شما را پرداخت می‌کند. این به شکلی تبادلِ دَین هست. دارو را گرفته وپولِ شرکت را تسویه می‌کنید و به این صورت بدهی‌ها تسویه می‌شود. و تا زمانی که شما تسویه‌ها را با تمامِ شرکت‌ها انجام ندهید و حتی 1000 تومانِ آن‌ها باقی بماند انجمنِ صنعتِ پخش نامه‌یِ اجازه‌یِ نفل و انتقال پروانه را نمی‌دهد.     

برای هر معامله قانونی در داروخانه نیاز به وکیل متخصص می باشد؟

سعید کاظمی: حالا من تجربهخودم و به نظرِ من هر آدمی که هر کارِ بیزینسی بخواهد انجام دهد باید یک وکیل در کنارِش باشد. یک وکیلی که هیچ منفعتی از آن کار نداشته باشد و قراردادِ رسمی ببندد. یعنی بهترین کار این است که مبادله‌یِ داروخانه؛ البته به نظرِ من خُوب شما تجربه‌یِ بیش‌تری دارید و داروخانه خرید و فروش کردید، حتماً باید یک وکیلِ با سواد و متخصص نه وکیلِ خانواده، در کنارِش باشد. وکیل دارید که تخصصِش در این زمینه باشد؟

دکتر کاظمی:  بله. خودِ انجمنِ داروسازانِ ایران و هر شهری وکیل دارد و به طور رایگان مذاکره می‌کنند و راهنمایی می‌کنند و جدای از این گروه‌هایِ دلالی یا بهتر بگیم خرید و فروشی داروخانه هم این کارها را انجام می‌دهند. ولی توصیه اکیدِ من این است.که حتماً کسی باشد که  چندین بار این کار را انجام داده باشند و حسنِ شهرت و خوش نامی در خرید و فرشی داروخانه و معرفیِ کردن دارد. بسیار مهم است و هر کسی نمی‌تواند تجربیاتِ سالم به نفرِ بعدی منتقل کند.

سعید کاظمی: چه مورد از نکاتِ حقوقیِ برای خرید و فروش داروخانه را شما می‌توانید بگویید که باید خیلی روی آنها دقت کرد؟

مسائلِ حقوقی، مسائلِ مالی، مسائلِ قانونی و مسائلی که یک جوان که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و احساسِ خوبی دارد. که داروساز شده. باید رعایت کند. که واردِ یک بازیِ حقوقی نشود. که بعداً یک‌عمر ذهن و زندگی آن فرد آسیب ببیند.

دکتر کاظمی: اول‌ از همه نکته اول این است. که شما باید حواسِتان باشد. داروسازِ عزیز برخلافِ آن چیزی که در دانشگاه خوانده‌اید و رشته‌یِ داروسازی را رشته‌یِ بسیار علمی دیدیم؛ چون رشته‌‌یِ داروسازی جزءِ سه چهار رشته‌یِ تاپ علوم‌پزشکی هست ولی جزءِ رشته‌هایِ سختِ علمی هم هست، ولی از نظرِ بعُدِ کاری یک رشته‌یِ اقتصادی علمی است و بعدِ اقتصادی آن گاهاً بیش‌تر از بعدِ علمیِ آن لذت بخش بوده. این مسئله را در نظر داشته باشید.

نکته‌یِ دومی که باید به آن توجه شود، که ما با هم صحبت می‌کنیم در بحثِ علمی این است که هنوز تعرفه‌هایِ قانونی را وزارتِ بهداشت و مجلس تصویب نکرده است. برایِ خدماتِ مشاوره‌ای، خدماتِ تعرفه‌هایِ داروسازی و هم‌چنان ما خیلی از کشورها تزریقِ واکسن و کنترل‌هایِ سطحی و روتینِ دیابت و غیره را در داروخانه‌ها انجام می‌دهند و بابتِ آن از بیمار تعرفه می‌گیرند.

هم‌چنان ما در وزارتِ بهداشت در ایران چنین چیزی نداریم. درسته که آیین‌نامه‌هایی آن آمده. ولی بخش‌نامه‌ها و مبالغِ آن مشخص نشده. این بحثِ اقتصادی را مدِنظر قراردهید. نکته‌یِ سوم این‌که اگر شما لایوِ گذشته را دیده باشید. زمانی که چندین میلیارد راه‌اندازی می شود.برایِ راه‌اندازیِ داروخانه پس به نسبتِ همان چند میلیارد هم خواهانِ درآمد هستید. الان اگر یک مسئولِ فنیِ ساده در بیمارستان و شرکت‌ها و پخش‌ها و واردات یک مسئول فنیِ داروخانه باشید حقوقِ ماهیانه بیست تا سی میلیون باید دریافت کنید،

تعرفه مشاوره داروسازی از مشکلات بزرگ این صنف می باشد.

چیزی که با توجه به تعرفه‌هایِ امسال مصوب می‌شود با توجه به تعرفه‌هایِ امسال. اما اگر داروخانه‌ بزنید علاوه بر این بیست سی میلیونی که باید خودتان کسب بکنید باید هزینه‌هایِ جاری را هم پرداخت کنید و خوابِ سرمایه‌تان را هم حساب کنید. داروخانه امروز بینِ هفتاد تا هشتاد میلیون تومان هزینه‌هایِ جاری دارد. آب، برق، اجاره، خوابِ سرمایه، دیرکردِ شش تا هشت ماهه‌یِ پرداختیِ بیمه‌ها، حقوقِ پرسنلی، بیمه‌یِ پرسنلی،  هزینه‌هایِ جاریِ صبحانه و نهاری که باید همکارانِ شما در طولِ روز استفاده‌کنند،

تاریخ گذشته بودنِ محصولات شما؛ به هرحال شما هر روز که از همه‌یِ محصولاتِ دارو که تویِ داروخانه چیزی معادلِ چهار پنج هزار کالایِ فعال در دارخانه دارید و به صورتِ تک واحدی تک واحدی، خُب تاریخِ گذشته دارید. من حدودِ هشتاد میلیون تومان هزینه برایِ شما پیش‌بینی می‌کنم. سودِ خودتان هم هست. سودی که بخواهید به عنوانِ مدیریتی بردارید، به عنوانِ فنی بخواهید بردارید، به عنوانِ مؤسس بخواهید بردارید.

تمام هزینه ها، زمان و انرژی راه اندازی داروخانه را محاسبه کنید.

عمری که از ساعتِ 8 صبح تا ده شب دارید در داروخانه صرف می‌کنید و می‌خواهید مطمئناً منفعتِ مالی هم داشته باشد برایِ شما تا بتوانید به بهایِ اجتماعی و خانواده‌یِ خودتان ادامه بدهید. اگر بخواهید 80 میلیون درآمد داشته باشید و هزینه‌هایتان را فقط پرداخت کنید ببینید. که چقدر باید فروش داشته باشید؟ چقدر نسخه باید داشته باشید؟ چقدر باید تعرفه بگیرید؟ چند میلیون تومان باید کالایی بفروشید که بینِ 5 تا 15 درصد سود داشته باشد. آیا تمامِ داروخانه‌هایِ سطحِ کشور و سطحِ شهر و استان‌ها اینقدر درآمد دارند؟

 مراقب باشید که با بحثِ رقابت و با بحثِ افزایشِ تعرفه‌ها، با بحثِ دوستانی که در بخشِ دولتی شصت درصد تا هفتاد درصدِ فروشِ دارو را در انحصارِ خودِشون دارند این‌ها خطرناک است. چون همین 5000 قلم الان با افزایشِ قیمت‌ها دیگر کالایِ زیرِ ده هزار تومان  و بیست هزارتومان ندارید. یک شربتِ ساده‌یِ دیفن هیدرآمید الان 8 تا 9 هزار تومان است. شما ده عدد از هرکدام ازاین‌ها بخواهید تهیه کنید و چهار پنج هزار قلم کالایِ تجهیزاتی، آرایشی، بهداشتی و داروییِ داروخانه ممکن است یک تا دو میلیارد تومان به یک‌باره سرمایه‌یِ خوابیده داشته باشید.

اگر چک شرکت های پخش را پاس نکنید. مشکلات زیادی برای شما بوجود می آید.

هر چند که شاید چک داده باشید برایِ دو ماه، سه ماه و پنج ماهِ بعد، اما اگر این کالاها فروخته نشود. قانونِ چک یکی از قانون‌هایی بود که گفتم حتماً مطالعه کنید. با شما تعارف ندارد. قانونِ چک سریعاً اجرائیه صادر می‌کنند، اموالِ شما را توقیف می‌کنند، شما را جلب می‌کنند و پولشان را می‌گیرند.از شما  و آن کار موردِ نظر را  هم شرکت‌ها و یا ویزیتورها و یا دوستانِ شما انجام نمی‌دهند. بلکه وکلایِ شرکت‌ها انجام می‌دهند و وظیفه‌یِ آنها این است.که بابتِ دارویی که به شما فروخته شده پول دریافت کنند و شرکتِ خودشان را نجات دهند.

با این سیستمی که انجام می‌شود مراقب باشید. ممکن است که فروش نداشته باشید، ممکن است که نتوانید رقابت کنید، ممکن است که بخواهید واردِ رقابت‌هایِ ناسالم بشید، واردِ پلتفورم‌ها بشوید و باز آنجا باید  5 تا 6 درصد هزینه کنید برایِ پلتفورم‌ها و شاید بخواهید خدایی نکرده دست به دامپینگ و فروشِ داروهایِ قاچاق بزنید که باز خودشان مشکلاتِ دیگری دارند.  

امیدوارم. صحبت های من با دکتر کاظمی در مورد مشکلات قانونی داروخانه داری در ایران ؟ برای شما مفید بوده باشد.

شما هم اگر هر نوع تجربه در هر موضوعی در این دنیای بزرگ دارید. و علاقه مند هستید. این صحبتها را با دیگر انسانها به اشتراک بگذارید. فقط لازم است. گوشی همراه خودتان را در مقابل خودتان قرار دهید و یک ویدئو یا پادکست ۳۰ تا ۶۰ دقیقه ای از خودتان بگیرید و برای من سعیدکاظمی ارسال کنید. یا برای یک لایو مشترک به من پیام بدهید. کلی محتوا با ارزش با اساتید و افراد دیگر هم در مورد کسب و کار اماده کردم. اینجا را کلیک کنید. تا به این مطالب با ارزش دسترسی پیدا کنید.

هر دکتر داروسازی باید علاوه بر مهارت و تخصص داروئی، مسائل مربوط به آموزش کسب و کار را هم یاد بگیرد. پس برای یادگیری نود قدم رایگان و کوتاه آموزش کسب وکار اینجا کلیک کنید.

حل مساله

قدم هجدهم حل مساله

برای شنیدن فایل صوتی قدم هجدهم حل مساله از طریق لینک ذیل اقدام به گوش دادن بفرمائید.

سلام روز بخیر امروز با قدم هجدهم در خدمت شما هستیم. قدم هجدهم حل مساله هست. یکی از تفاوت‌های بزرگ انسان‌های کارآفرین و موفق این است که توانایی‌ حل مساله دارند. بگذارید یک مثال ساده بزنم. سال‌ها پیش در یک دوره‌ای که یکی از دانشگاه‌های ترکیه برگزار کرده بود. شرکت کردم. یک استاد به همه یک کلیپس داد، کلیپس‌هایی که کاغذها را به هم وصل می‌کند. استاد گفت هرکسی 20 کاربرد این کلیپس را بنویسد. همه گفتند این کلیپس که فقط برای وصل کاغذ استفاده می‌شود ولی استاد گفت. ده دقیقه وقت دارید. همه شروع به فکر کردند و ایجاد خلاقیت.

یکی نوشت می‌شود. به‌جای سنجاق، می‌توان از آن استفاده کرد، یکی نوشت، برای درآوردن سیم‌کارت موبایل می توان از آن استفاده کرد. یکی نوشت با این می‌توان درب را باز کرد. کلی ایده به وجود آمد برای استفاده از یک کلیپس. استاد در نهایت گفت که دیدید چگونه با یک کلیپس ساده توانستید. مسائل مختلف را حل کنید. خیلی برای ما جالب بود که استاد با یک مثال واقعی یک مفهوم را به ما انتقال داد.

چطور مسائل را حل کنیم

چطور مسائل را حل کنیم؟

ما خیلی وقت‌ها خیلی موضوعات را با یک لبخند و یا لحظه‌ای سکوت و با نوعی بیان می‌توانیم حل کنیم. به‌عنوان‌ مثال: مدیر ارشد ما در سازمان بیش از توان فنی و مالی سازمان در حال قول دادن است. یا یک مشتری در فضای کسب‌وکار ما یک موضوعی را پیشنهاد می‌دهد. که اصلاً درست نیست و اگر ما عصبانی شویم و پرخاش کنیم. آن موضوع را نتوانیم در لحظه حل کنیم،مشتری خود را از دست داده ایم. یا رئیس خود را ناراحت کرده‌ایم و مشکلات عدیده برای خودمان ایجاد کرده‌ایم. با ازدست‌دادن مشتری مقداری از درآمد خود را از دست داده‌ایم و این مشتری است که برای ما ثروت ایجاد می‌کند. ما باید تلاش کنیم تا راه کارهای حل یک مسئله را یاد بگیریم. بگذارید یک مثال دیگر تعریف کنم.

یک داستان واقعی از حل مساله:

ما سال‌ها پیش فایل‌های حسابداری خود را در نرم‌افزار مالی ثبت نمی‌کردیم و از اکسل استفاده می‌کردیم. حدود 500 میلیون تومان از چک‌های مشتری‌هایی که از ما خرید می‌کردند. داخل اکسل وارد شده بود و درحالی‌که به شریک خود تاکید کرده بودم که این‌ها را یادداشت کن ولی او قبول نکرد و می‌گفت خیالم راحت است. چون اکسل را داخل هارد هم ذخیره می‌کنیم. یک روز شریک من با حالت بسیار آشفته با من تماس گرفت و گفت خود را سریع به فروشگاه برسان.

 وقتی رسیدم آنجا دیدم اصلاً نمی‌تواند خود را کنترل کند و خیلی آشفته گفت. این اکسل را کپی کردم و ریختم روی لپ‌تاپ و دوباره روی هارد جایگزین فایل کردم و الان هیچ‌کدام از فایل‌ها باز نمی‌شود. ما هر کاری که شما فکر کنید از جمله بازیابی اطلاعات را انجام دادیم ولی نتیجه نداد. این‌قدر حال شریک من خراب شد. که کارش به بیمارستان کشید. چون کل سرمایه ما در معرض خطر قرار گرفته بود.

در آرامش مشکل یا مسئله بوجود آمده را با تفکر حل کردیم.

 من با خودم گفتم یک‌لحظه آرام باش، وقتی از بیمارستان برگشت گفتم بیا در آرامش فکر کنیم. به چه کسانی جنس فروختیم و چقدر چک به ما داده است. شریک من گفت من یادم نمی‌آید. چک‌های ضمانتی برای چه بوده است. من گفتم خوب چک‌های ضمانتی را جدا کن و ثبت کردیم و دیدیم 350 میلیون تومان تعیین تکلیف شد. حالا بقیه چک‌ها را جلوی خودمان گذاشتیم و گفتم آرام باش و او هم گفت.

من تا این‌ها را تعیین تکلیف نکنم نمی‌روم و من هم خوشحال گفتم آفرین. بعد گفتم این چک مال فلانی است و چند تا چک دیگر داده؟ شریک من گفت او آشنا هست و بگذار به او زنگ بزنم. همین‌طور چک‌ها را دانه‌دانه بررسی کردیم و در نهایت رسیدیم به 20 میلیون تومان. بعد از آن فایل را در گوگل درایو و دراپ‌باکس هم ذخیره کردیم و یاد گرفتیم بک‌آپ ماه پیش را پاک نکنیم و این‌گونه اطلاعات ما تا یک ماه قبل به‌روز باشد. 20 میلیون تومان را هم ثبت کردیم و از مشتری‌ها می‌پرسیدیم که چقدر ما طلبکاریم و خود مشتری می‌گفت که چقدر دیگر باید بدهد.

در ارامش مساله را حل کنید

حل مساله در لحظات بحرانی:

ما باید تلاش کنیم در لحظات بحرانی به ذهن خود تسلط داشته باشیم. خیلی سال‌ها پیش یادم هست. که برادرم از پشت‌بام افتاد پایین، در آن فضای استرس‌زا که همه ترسیده بودیم که نکند دچار شکستگی شده باشد. خدا رحمت کنه دایی من آمد گفت. چیزی نشده؟ گفت بلند شو، بلندش کرد و مجبورش کرد راه برود!! این در حالی بود که صورت برادر من ورم‌کرده بود و مچ‌های دست هاش شکسته بود.

وقتی او را به بیمارستان رساندیم پزشک گفت. چرا این کار را کردید و نباید او را تکان می‌دادید. ما در لحظات بحرانی باید به ذهنمان مسلط باشیم. اگر یک شکلات در گلوی بچه‌ای گیر کرد. باید بر روی اعصاب خود مسلط باشیم و به این فکر کنیم چه آموزش‌هایی برای این لحظه دیده‌ایم و چگونه می‌توانیم از خفگی کودک جلوگیری کنیم. کلاً همه اختراعات برای حل یک مسئله یا مشکل انسان به وجود آمده‌اند. حل مسئله یعنی راحت‌تر کردن کارها با پیداکردن یک راه‌حل، شما برای حل مشکلات بیزینس خودتان چه راه حل هائی را پیشنهاد می کنید.

چهار مرحله حل مساله:

در پایان خیلی ساده چهار مرحله مهم حل مساله را خدمت شما عزیزان می گویم.

مرحله اول شناسائی مسئله:

هر وقت مشکلی پیش می آید. اول باید خیلی ساده مساله را شناسائی کنیم. بهترین کار نوشتن مشکل یا مساله بر روی یک کاغذ و شناسائی آن مساله است.

مرحله دوم: نوشتن راه حل های مختلف

از عنوان موضوع مشخص است. که در این مرحله باید راه حل های مختلف را برای آن مساله شناسایی کنیم. خیلی ساده بنویسید. مشکل این است. و چه راه حل هائی برای حل این مساله به ذهن من یا شرکا یا همسرم می رسد.

مرحله سوم:تعیین سود و زیان های هر راه حل و ارزیابی آن

حالا که مساله و راه حلها را شناختیم. باید ببینم کدام روش کمترین هزینه و آسیب را برای ما یا شرکت یا سازمان ما در بردارد.

مرحله چهارم: انتخاب بهترین راه حل

حالا که همه روشهای حل مساله را شناسایی کردیم. و هزینه های مرتبط با هر روش را شناخیتم. باید انتخاب کنیم. ما بارها در زندگی حل مساله کردیم. اما حالا با آگاهی و دانش این کار را می کنیم. اما در بعضی مواقع مجبوریم. گرانترین و سخت ترین راه را انتخاب کنیم. مثلا عمل قلب باز، دیگه روشهای غیر تهاجمی جواب نمی دهد. و باید اقدام کرد اساسی کرد.

امیدوارم قدم هجدهم حل مساله است برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از کار، تخصص و کار اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم هفدهم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم نوزدهم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

اشتباه حق هر انسانی است

قدم هفدهم اشتباه کردن حق هر انسانی است

برای شنیدن فایل صوتی قدم هفدهم اشتباه کردن حق هر انسانی است از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

امروز با قدم هفدهم در خدمت شما هستم. موضوعی که در قدم هفدهم در مورد آن صحبت میکنم. اشتباه کردن حق هر انسانی است. ما انسان‌ها دو حق داریم و یکی از آن‌ها حق اشتباه کردن است.خیلی وقت‌ها اگر ما آهسته برویم و آهسته بیایم و هیچ کاری در زندگی خود نکنیم. هیچ تفاوتی در زندگی‌ما و کیفیت آن به وجود نمی‌آید. نمی‌دانم آیا به شما گفته‌ام که ذهنیتی که من دارم چگونه است؟

تصور کنید انسانی که 90 سال عمر کرده است ولی 90 روز زندگی نکرده است. چون هیچ حرکت خاصی نکرده و هیچ ریسکی نکرده است. از ترس شکست خوردن و از دست دادن چیزی که تا به امروز به دست آورده است هیچ کاری نمی‌کند. این را باور کنید که اشتباه حق انسانی است و ما حق داریم اشتباه کنیم. حق داریم یک کسب و کار راه بندازیم و شکست بخوریم. مهم این است تلاش خود را کرده باشیم.

اشتباه-کردن

شکست بخشی از بیزینس است

مهم این است که به ترس‌هایمان غلبه کرده باشیم. مسلما یک روی سکه بازی شکست خوردن است و حتما موفق نمی‌شویم. پس خیلی از اشتباه کردن نترسید و اگر قبلا اشتباه کردید. خود را ببخشید و بپذیرید که این حق شما بوده است. که اشتباه کنید. یک اشتباهاتی با فکر و برنامه‌ریزی انجام می‌شود و از طرفی در بعضی اشتباهات به خود آسیب می‌زنیم مانند اعتیاد، پرخوری، یا جمع کردن پول زیاد.

ولی این‌ها را هم اگر بخواهید کنار بگذارید. باید گذشته خود را کنار بگذراید و فکر کنید گذشته ای وجود نداشته است. خیلی از انسان‌ها در سال‌ 1399 در بورس شکست‌های بزرگی خوردند. افرادی مثل من که هفت یا هشت سال پیش در بورس شکست خورده بودند هیجان زده نشدند و وارد آن نشدند. به موقع هم توانستند از آن خارج شوند چون ذهنیت قبلی را داشتند.

ما اجازه داریم سبک زندگی خود را انتخاب کنیم؟

موضوع بعدی که حق هر انسانی است این است که ما حق داریم هر طور که خواستیم زندگی کنیم. حرف هایی که کاظمی می‌زند لاادری است و همه آن نمی‌تواند درست باشد، یکی همین مطلب است که من می‌توانم هر گونه خواستم زندگی کنم، این مطلب هم می‌تواند درست باشد و هم غلط باشد. من حق دارم هر گونه خواستم زندگی کنم ولی حق ندارم به دیگران آسیب بزنم و یا آن‌ها را آزار بدهم،

حق ندارم هر بوقی خواستم روی ماشین خودم بگذرام. من حق ندارم جلو فرزندم یا همسرم سیگار بکشم. چون علاوه بر خودم به فرزندان و خانواده‌ام که به آن‌ها تعهد دارم آسیب میزنم. اما من حق دارم پول خود را خرج سفر کنم و یا استارت‌آپ جدید راه بندازم و یا کسب و کار خود را توسعه بدهم و با افراد جدید و پرانرژی ارتباط برقرار کنم.

اشتباه-کردن حق من است

ما برای اینکه موفق باشیم همیشه 2 حق داریم.

حق اشتباه و حق زندگی کردن به سبک خودمان. همیشه به شما توصیه میکنم تلاش نکنین دیگران مانند شما فکر و زندگی کنند. شما میتوانید راه را به دیگران را نشان دهید ولی نمی‌توانید آن‌ها را مجبور به زندگی به سبک خودتان بکنید. یک تلاش زیادی برای جمع کردن دوستان رو به رشد و پرانرژی داشته باشید تا از مجموع انرژی آن‌ها بیشتر رشد کنید.

حتما در گروه‌های مسترمایند شرکت کنید. گروه‌هایی که افراد موفق و هم‌رده در آن حضور دارند و قرار است به همدیگر کمک و همفکری بدهند. یعنی یک نفر که وارد این گروه‌ها می‌شود شروع به کمک کردن به یکدیگر می‌کنند و رشد می‌کنند و همیشه هوای همدیگر را دارند. قرار نیست کسی دیگران را نصیحت کند و فقط می‌تواند داستان خودش را تعریف کنید تا تجربیات خود را به دیگران منتقل کند. هدف این گروه‌ها این است که انرژی‌ها تقویت شود و لحظاتی که ناامید و یا خسته ‌می‌شویم توسط تیم انرژی بگیریم و به جلو برویم.

اشتباه کردن حق انسان

خیلی زندگی را سخت نگیرید

پس زندگی را سخت نگیرید و هر گونه خواستید زندگی کنید ولی سبک زندگی شما نباید به کسی آسیب برساند و اگر تا امروز هر اشتباهی کردید فراموش کنین و از این لحظه به بعد زندگی شما در اختیار خودتان است. اگر به کسی آسیب زدید بروید عذرخواهی کنید و جبران کنید و اگر نمی توانید جبران برای آن دعا کنید. زندگی را از این لحظه با اصلاح روند‌های گذشته با انرژی شروع کنید. روز خوبی داشته باشید.

امیدوارم قدم هفدهم اشتباه کردن حق هر انسانی است برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از کار، تخصص و کار اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم شانزدهم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم هجدهم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

توهم مدرک تحصیلی

قدم شانزدهم توهم مدرک تحصیلی

برای شنیدن فایل صوتی از طریق لینک ذیل اقدام به گوش دادن بفرمائید.

با قدم شانزدهم در خدمت شما هستم. امروز می‌خواهم در مورد مفهوم توهم مدرک تحصیلی با شما صحبت کنم. امروز 22 سال از گرفتن مدرک من از یکی از دانشگاه‌ صنعت آب و برق تهران می‌گذرد و شاید نفر اول نبودم. ولی درسم خوب بود و همیشه در دبیرستان و مدرسه جزو نفرات خوب بودم.ما در فرهنگ ایرانی خیلی سال است که به مدرک دانشگاهی خیلی اهمیت دادیم و همین‌الان هم خیلی از سیستم‌های دولتی مدرک تحصیلی را ملاک قرار می‌دهند تا تخصص و تجربه را و واقعیت این است که در بسیاری از رشته‌های دانشگاهی ایران عملاً تخصص یاد نمی‌گیریم و یک سری حفظیات می‌خوانیم که عملاً از بین 140 واحد درسی 40 واحد عمومی است و شاید 30 تا 40 واحد تخصصی را بادقت بالا در ترم‌های آخر آموزش ببینیم.

گرفتن مدارک بالای دانشگاهی توهم ذهنی برای ما ایجاد می کند.

بحث این است که این مدرک در ذهن ما یک ذهنیت برای ما ایجاد می‌کند که ما مدرک گرفتیم و باید همیشه دیسیپلین خود را حفظ کنیم و دست به آچار نزنیم و برای ما توهم ایجاد می‌کند و این توهم مانع رشد ما می‌شود.  بعد از خروج از دانشگاه دیدم. یک دوست دوران دبستان من، که درس را از راهنمایی رها کرده است و دنبال فروش رنگ رفته بود. برای خودش چند ساختمان بزرگ ساخته است با کلی دفتر کار و کارمند و من تازه می‌خواهم دنبال کار بگردم. بدون تخصص وارد بازار کار شویم و اصلاً کاربلد نیستیم. تخصصی نداریم و فقط یک مدرک تحصیلی داریم. ولی دوست من به خودش گفته بود. من باید تلاش کنم و با تلاش خودم به نتیجه باید برسم.

Confused-woman-student-phone-books-money-bag-university

یک داستان واقعی از تلاش ویژه

  علاقه دارم یک داستان واقعی از باجناقم برای شما تعریف کنم. با جناق من که 15 سال است شریک من است در یک خانواده‌ای که بقیه برادران درس‌خوان بودند بعد از دیپلم می‌رود سربازی و در خانواده به فردی که به درس اهمیت نمی‌داده شناخته می‌شده و به موسیقی و شعر علاقه داشته است. او واقعاً تلاش کرده و یک روز به من گفت که به مدت 7 سال شاگردی مغازه کامپیوتر فروشی کرده است و به حداقل درآمد در آنجا شروع به کارکرده است و شاید روزی 4 مرتبه این مسیر را از حتی پیاده می‌رفته و به مدت یک سال هم پیاده طی مسیر می‌کرده است.

 من امروز او را انسان خیلی موفقی می‌دانم. چون در 20 سال گذشته به‌صورت شبانه‌روزی تلاش کرده است. بدون اینکه به این فکر کند که من مدرک دانشگاهی ندارم. به قول خودش وقتی می‌خواستم. بروم خدمت سربازی پدرم به من گفت. تو که هیچ مدرکی نداری و تو را مرز خواهند فرستاد و من سریع پیش دوستی رفتم و گفتم چه چیزی یاد بگیرم. که در خدمت به کار من مورداستفاده قرار بگیرد و آن گفت تایپ یاد بگیر. من هم به مدت یکمان تایپ را تمرین کردم و روزی که در خدمت گفتند چه کسی تایپ یاد دارد. من سریع دستم را بالا بردم و گفتم من یاد دارم و در تستی که از سربازان گرفتند من نفر اول شدم و آن نفری که تست می‌گرفت.

بلافاصله من را از بین چند نفر انتخاب کرد و تمام مدت خدمت را در دفتر فرمانده بودم و از رفاه و مزایای آن بهره‌مند شدم. درحالی‌که فقط یک ماه تلاش کرده بودم. من خیلی وقت‌ها در جنوب کشور که مهندس‌های اتریشی و هندی آب‌شیرین‌کن نصب می‌کردند و من هم با آن‌ها کار می‌کردم هیچ تفاوتی بین مهندس و کارگر حس نمی کردیند و فقط از روی تفاوت رنگ کلاه‌ها متوجه می‌شد. چه کسی مهندس است.

مدرک تحصیلی مانع ذهنی برای رشد

 این توهم که در ذهن ما ایجاد شده است. که ما مدرک تحصیلی داریم و کسر شان ما است اگر فلان کار را کنیم فقط تصورات بیهوده ما است. در دنیا حدود 20 درصد مردم دنبال مدرک دانشگاهی می‌روند و آن‌هایی هستند که عاشق تحصیل و علم هستند و درس‌خواندن در رشته‌های تخصصی برای آن‌ها مهم است ولی این را مانعی برای تلاش کردن نیست.

امروز خوشبختانه جامعه ما کم‌کم ارزش دانشگاه مانند گذشته نیست چون در هر مکانی یک دانشگاه زدند و گاهی با کمبود دانشجو مواجه هستند و بعضی دانشگاه‌ها را منحل می‌کنند.جامعه به سمت واقعی شدن پیش می‌رود ولی اگر مدرک دانشگاهی داریم و می‌خواهیم وارد فضای کسب‌وکار شویم باید ذهنیت خود را اصلاح کنیم. به یک بی باوری برسیم و بدون باورهای غلط قبلی وارد فضای کار شویم و با تمام تلاش در یک فرایند 3 تا 5ساله به موفقیت برسیم.

شما موافق هستید. مدرک تحصیلی مانع ذهنی برای بیزینس است؟

 امیدوارم حرف‌های من کسی را ناراحت نکرده باشد و من به‌عنوان کسی که تحصیل‌کرده است این درد را شناسایی کردم و این موضوع را وارد درس‌ها کردم و خیلی مهم است که ذهنیت خود را تغییر بدهیم. اگر عاشق تحصیل وعلم هستید. بهترین گزینه تحصیلات دانشگاهی است. تا پست دکتری و تخصص پیش بروید و به علم و پیشرفت بشریت کمک کنید. اما داشتن مدرک تحصیلی خیلی به شما کمکی برای موفق شدن در بیزینس نمی کند. یک مشکل دیگری که در جامعه بوجود آمده. عدم استقبال مردها از تحصیلات دانشگاهی و افزایش بسیار زیاد خانم های تحصیل کرده در جامعه است. که این موضوع هم مشکلات فراوانی برای آینده جامعه به خصوص ازدواج جوانان ایجاد کرده. که من خانم تحصیل کرده و مثلا فوق لیسانس چطور همسر یک مرد دیپلم بشوم . نظر شما چیه ؟

illustration-woman-university-building

امیدوارم قدم شانزدهم توهم مدرک تحصیلی برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از کار، تخصص و کار اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم پانزدهم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم هفدهم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.