بیزینس کوچ چیست

بیزینس کوچینگ چیست؟

برای تماشای ویدئو صحبت های من با خانم خسروجردی در مورد بیزینس کوچینگ چیست؟ از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

برای شن صحبت های من با خانم خسروجردی در مورد بیزینس کوچینگ چیست؟ از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

سعید کاظمی: سلام خدمتِ همه دوستانِ عزیز. امشب با خانمِ خسروجردی در خدمتتون هستیم. می‌خواهیم در موردِ بیزینس کوچینگ چیست؟ صحبت کنیم. ایشان یکی از اساتیدِ من هستند. امیدوارم بتوانیم یک تجربه‌یِ کسب و کاری عالی در کنارِ خانمِ خسروجری داشته باشیم. ایشان سال‌هاست مدرسِ بحثِ بیزینِس‌کوچینگ هستند ومطمئناً می‌توانند راهنمایِ خیلی خوبی برایِ ما انجام دهند در موردِ بیزینِس کوچینگ.  سلام

سعید کاظمی: من یک معرفی مقدماتی در مورد شما انجام دادم حالا خودتان را معرفی کنید.

خانم خسروجردی: خواهش می‌کنم. سلام دارم خدمتِ شما و دوستانی که حضور دارند یا بعداً این لایو رو می‌بینند و شب‌به‌خیر عرض می‌کنم خدمتشان. من لیلا خانم خانم خسروجردیهستم و در دوره‌هایِ فروش و بازاریابی قبل از این‌که با کوچینگ آشنا شوم دوست داشتم و رویِ این مسئله کار می‌کردم و بعد از آشنایی با کوچینگ سمتِ بیزینِس کوچینگ رفتم و خدا را همیشه شاکرم که این دو علاقه‌ای مه من داشتم شد که با هم تلفیق شده و به بیزینِس کوچینگ رسیدم. در خدمتتان هستم.

سعید کاظمی: رشته تحصیلیِ شما چی هست خانم خانم خسروجردی؟

خانم خسروجردی: من مدیریتِ بازرگانی تحصیل کردم و یک فوقِ دیپلمِ بازاریابی و برایِ ارشد رشتةِ علوم تحقیقات قبول شدم اما وقتی رفتم دانشگاه دیدم چیزی که مدِ نظرِ من هست نبود. دوره‌هایِ فروشِ دکتر ربانی رو شرکت کردم که برایِ مؤسسه‌یِ برایان ترسی هست از سوییس. اونا رو شرکت کردم و مدرکِش را کسب کردم و یک دوره‌یِ دیگر که تسلط بر سود‌آوری بود. دوره‌هایِ زیادی را با آقایِ دکتر ربانی دنبال کردم. یک سری دوره‌هایی بازاریابی هم بود؛

بازاریابی‌هایِ اجرائی، تبلیغات و اثر بخشی و بازاریابیِ مدرن و اینها راا با استاد امیرجعفری در مدرسه‌یِ بازاریابیِ تهران سپری‌کردم.  کلاً قبل از این‌که با کوچینگ آشنایی پیدا کنم یک سری دوره‌هایِ کاربردیِ روانشناسی برایِ بهبودِ روابطم با اطرافیان گذراندم و یک سری هم دوره‌هایِ تغییر و تحولِ فردی. تا رسید به جایی که من فقط دوره می‌رفتم و اون اتفاقی که می‌خواستم رقم نمی‌خورد و به یک جایی رسید که حالم واقعاً بد بود. یعنی آنقدر انباشتِ اطلاعات به وجود آمده بود که این انباشت اطلاعات بدونِ خروجی باعثِ اذیت شده بود و حال رو بد می‌کرد. به یک جایی رسید که با خودم گفتم یادگیری را رها کنم و از چیزهایی که یاد گرفتم استفاده کنم.

به همین دلیل سرِ کار رفتم و آنجا با کوچینگ آشنا شدم. البته با کوچینگی که من آنجا آشنا شدم کوچینگِ سبز نبود. آنجا با واژه‌یِ کوچینگ آشنا شدم و دنبالِش رفتم. احساس می‌کردم با این‌که شناختی از قبل در موردَش نداشتم اما همان گمشده‌یِ من بود و می‌توانست خیلی به من کمک کند و دقیقاً هم همین اتفاق افتاد. یعنی من تمامِ کارهام رو حتی موسسه‌ای که کار می‌کردم را رها کردم فقط به این دلیل که رویِ کوچینگ تمرکز کنم. چون احساس می‌کردم این همان پله‌یِ ترقی هست.

که می‌تواند به من کمک کند که به آن چیزهایی که می‌خواهم برسم و همه‌یِ آن توانایی‌هایی که بقیه در من می‌دیدند و خودم نمی‌توانستم به مرحله‌یِ ظهور برسانم و عملی کنم را در کوچینک اتفاق بیافتد یا این‌که هیچ جایِ دیگر اتفاق نمی‌اُفتد و دوره‌یِ تربیتِ کَوچ، را که با استاد متحدی بود شروع کردم و جلو رفتم دیدم دقیقاً همون بود و آنقدر نتایجِ خوبی خودم ومراجعینی که داشتم از این جلساتِ کوچینگ کسب کردند که واقعاً من کوچینگ رو دوست دارم و قبلِ آن هم فروش و بازاریابی و همیشه این نکته را بازگو کردم که اگر قرار باشد به دخترم یک نکته را آموزش بدهم آن نکته فروش و بازاریابی است.

چون زمانی که قرار است فروش یا بازاریابی داشته باشید باید فنِ بیان بلد باشید، مدیریتِ زمان بلد باشید، مدیریتِ ارتباطات بلد باشید. شاید به ظاهر فقط اسمَش یک کلمه فروش یا بازاریابی باشد اما در کل کلی مجموعه مهارت می‌خواهد و اگر بلد باشید که چگونه نیازی که مردم دارند را ببینید و به آن نیازها پاسخ بدهید در هر نقشی باشید می‌توانید خیلی ارتباطاتِ خوبی برقرارکنید و به موفقیت می‌رسید. بعد که کوچینگ هم اضافه شد فهمیدم که چه جالب که امکانِ تلفیقِ این دوتا وجود دارد. از همان ابتدا نگاهم بیزینِس کوچینگ بود ولی خوب اتفاقی که می‌افتد این است که تا صاحبِ کسب و کار  یا نیروهایِ انسانی که در مجموعه هستند تغییر نکنند.

شما هر چقدر استراتژی‌ها و منبعِ خوب برایِ آن سازمان داشته باشید سازمان رشد نمی‌کند. به همین دلیل من لایف‌کوچینگ را جدا از بیزینِس کوچینگ نمی‌بینم و فکر می‌کنم که هر بیزینِس کوچی تا یک حدِ زیادی لایف کَوچ هم بلد باشد خیلی می‌تواند مؤثر باشد و اگر بلد نباشد مجبور است که صاحبانِ کسب و کار را به سمتِ یک لایو کَوچ هدایت کند. چون جاهایی که باور یا ذهنیتِ یک صاحبِ کسب و کار باورهایِ محدودکننده باشد یا این‌که در عملکردِ شخصیِ خود، در مدیریتِ زمان و برنامه‌ریزیِ شخصیِ خودِش که بتواند به کارهایِ کسب و کارش برسد مشکل پیدا کند آن زمان لایف کوچینک می‌تواند کمک کند و این شد که الان به عنوانِ یک بیزینِس‌کَوچ در خدمتِ شما و دوستان هستم.  

بیزینس کوچینگ

آیا هر کسی که ادعا کرد. بیزنیس کوچ هست. می توان با آن شخص اعتماد کرد؟

سعید کاظمی: ممکن است بعداً با دیدن این لایو در یوتیوب یا اینستاگرام این سؤال برایِ دوستان  پیش بیاید که زمانی که در یوتیوب یا اینستاگرام سرچ می‌کنید خیلی بیزینِس کوچ‌هایِ مختلفی هست و همه ادعا می‌کنند که بیزینِس کَوچ هستند و بعضی‌ها هم واقعاً خیلی جوان هستند و آیا واقعاً می‌توانند بیزینِس کَوچ باشند یا نه؟ حالا سؤالی که ممکن است به ذهنِ خیلی‌ها خطور کند این است که آیا کسی که تجربةِ کسب و کاری ندارد می‌تواند بیزینِس کَوچ باشد؟ یعنی هیچ کسب و کاری راه‌اندازی نکرده و هیچ کاری انجام نداده است و حتی یک فروشِ ساده. این سؤال را داشته باشید حالا بیزینِس‌کوچینگ را تعریف کنید.

تعریف بیزینس کوچ:

خانم خسروجردی:  اول من تعریفی از بیزینِس کَوچینگ داشته باشم بعد جوابِ سؤالاتِ شما. قبل از این‌که تعریفی هم از بیزینِس کَوچینگ داشته باشیم تعریفِ کلی از کوچینگ داشته باشیم و فرقِش را با مشاوره یا منتورینگ. ببینید کَوچینگ الان یکی از رشته‌هایِ جدیدی است که مثلاً در ایران حول‌وحوش شاید هشت سال یا نه سالِ و در جهان سی چهل سال است که با این واژه شناخته می‌شود و حالا این کوچینگ چه هست؟ تا الان گفته شده که کارآمدترین و مؤثِرترین روشی است که افراد را بتواند به آن وضعیتِ مطلوب برساند. یک فرایند است.

یعنی جلساتِ کَوچینگ تک جلسه‌ای شاید برگزار شود ولی خیلی جواب‌گو نیست. به‌صورت فرایندی هست که کمک می‌کند که مراجعِ موردنظر خودش توانایی‌هایش را بشناسد و بتواند به بالاترین سطحِ عملکردِ خود دست پیدا کند. چون برای خیلی از دوستان سؤال است که جلساتِ کَوچینگ به چه شکلی برگزار می‌شود عینِ جلساتِ مشاوره و منتورینگ است. یعنی جلساتی هست که به‌صورت گفتگو صورت می‌گیرد و تا چهل و پنج دقیقه تا یک‌ساعت و بعضی اوقات  اگر مسئله چالشی‌تر باشد تا یک ساعت و ربع هم طول می‌کشد. ولی بیش‌تر از آن نه. چون یک جلسةِ هدفمند است و پرسش و پاسخ داره شاید اگر زمان بیش‌تر از این شود آن کارآییِ موردِ نظر را نداشته باشد و نتوان  به صورتِ مفید جلو برده شود.

و در آن جلسه یک سری گفت و گوهایِ هدفمند شکل می‌گیرد. و فرقیش این است که ما در کوچینگ یک سری باورها داریم و یک باور این است که تغییر اجباری نییت. یعنی یک فرد را نمی‌شود به زور تغییر داد. دوم این‌که هر فردی منحصر به فرد است. یعنی آدم‌ها با هم فرق می‌کنند و به‌خاطرِ همین نسخه‌یِ موفقیتِ هر کسی مخصوص به خودَش است و به این شکل نیست که من تحقیق کنم که یک شخصی چه کارهایی انجام داده است وموفق شده و من هم عیناً آن کارها را انجام دهم و موفق شوم. و سومین مورد این است که منِ کَوچ به توانمندی‌هایِ مراجعم باور دارم. یعنی من باور دارم که مراجعِ من آن توانمندی و آن پتانسیلِ لازم را دارد که بخواهد به حداکثر عملکردِش برسد.

تویِ جلسه ما رویِ خلاقیت و تولدِ ایده و خودآگاهی حرکت می‌کنیم و باورمان این است که اینها باید در جلسه برایِ مراجع اتفاق بیفتد. و در جلسه منِ کَوچ قرارنیست که دانِش یا اطلاعاتی به مراجع بدهم. به همین دلیل است که شاید می‌توانیم بگوییم که یک کوچ می‌تواند بیزینِس کَوچ باشد و یک بیزینِس را کَوچ کند. می‌تواند در رابطه با روابط هم کَوچینگ را انجام دهد. چون یک کَوچ یک سری صلاحیت‌ها و ابزارها و یک سری مهارت‌هایی را یادگرفته‌‌است که با مراجع همراه شود تا بتواند خود را بهتر ببیند.

کمک می‌کند که شخصِ موردِ نظر خلاقیت و خدآگاهیش زیاد شده و عظمت و توانایی و پتانسیل‌هایِ خو را ببیند، کشف‌کند و از آن‌ها استفاده کند و به آن اهدافی که می‌خواهد برسد. به همین دلیل است که دانِشِ موردِ نظر این‌جا مطرح نیست. منِ کَوچ فقط همراه هستم. مثلِ یک آینه. ببینید شما زمانی که جلویِ آینه قرار می‌گیرید آینه تمامِ زوایایی که خودتان نمی‌بینید یا کامل نمی‌بینید را به شما نشان می‌دهد. ولی آینه به شما نمی‌گوید که موهایتان را طرفِ چپ بزنید یا راست بزنید یا بالا. خوِدتان نگاه می‌کنید و هر حالتی که برایتان مناسب‌تر و بهتر است را انتخاب می‌کنید. کَوچ هم دقیقاً به همین منوال است. فقط مسیر رانشان می‌دهد.

یک سری زوایایی که من  به دلیلِ انسان بودنم نمی‌توانم ببینم را برایِ من روشن می‌کند. گفتم به دلیلِ انسان بودن. می‌خوامبه این نکته توجه‌ عزیزان رو جلب کنم که وقتی ما به این شکل مسئله رو بیان می‌کنیم یعنی یک کَوچ هم خودِش هرچقدر هم حرفه‌ای باشد باز به یک کَوچ نیازمند است. چون ما به دلیلِ انسان بودنِمون نمی‌توانیم خیلی از زوایایِ وجودیِ خودمان را ببینیم. یک مثالی که حالا من خیلی دوست دارم این است که همه‌یِ ما در وجودمان یک معدنِ طلا داریم یا یک الماسی داریم که شاید در این روزمرگی‌هایِ زندگی و تویِ چالش‌هایی که برایِ ما به‌وجود آمده است گم کرده باشیم و آن الماسِ وجودیمان خاک گرفته است. کَوچ به ما کمک می‌کند آن الماس را پیدا کنیم، خاکِش را پاک کنیم و طوری آن الماس را قرار بدیم که بیش‌ترین درخشندگی را برایِ ما داشته باشد.

و با این حساب ببینید در جلسه‌یِ کوچینگ از طرفِ من راه‌کاری ارائه نمی‌شود، من اطلاعات و دانِش ارائه نمی‌دهم و فقط همراهی می‌کنم. تویِ مشاوره به این شکل نیست. شما نمی‌تونید برید پیشِ مشاوره‌ای و بدونِ مشخص کردنِ نوعِ مشاورتان از وی مشاوره بخواهید. چون شما مثلاً وقتی مشاوره‌یِ بازاریابی نیاز دارید مشاوره‌رِ خانواده نمی‌تواند به شما کمکی بکند. چون دنبالِ تخصص و دانِش هستید یعنی مشاور به شما تخصص و دانش و راه‌کار و تکنیک می‌دهد. حالا درست است که خیلی از رویکردها وجود دارد که ممکن است الان دوستانِ روانشناس بیان کنند که نه ما هم در رویکردهایمان راه‌کار ارائه نمی‌دهیم.

درست است که شاید راهکار ارائه ندهند ولی دیدِ مشاور حلِ مسئله است. حلِ مسئله‌یِ مراجعه‌ش هست. رویکردش این است. که خُب این مراجع به من رجوع کرده است و از من کمک خواسته است و من با دانش و تخصصی که دارم اید به وی کمک کنم. ولی در جلساتِ کوچینگ رویکردِ منی کوچ این نیست که من باید به مراجع خودم کمک کنم. من همراهِش هستم و به وی کمک می‌کنم اما نه به این معنی که وی را به نتیجه برسانم. کمکش می‌کنم که وی خود به نتیجه برسد. یعنی به جایِ این‌که به وی یاد بدهم کمکَش می‌کنم که خود ش یاد بگیرد. و این خودیادگیریِ باعث می‌شود درکِ عمیق‌تری داشته باشد و بهتر و عمیق‌تر یاد بگیرد.

بیزینس کوچینگ با منتورینگ چه فرقی دارد؟

منتور کسی است که تجربه دارد و قرار نیست تخصص داشته باشد. شاید کارگری که بیست سال با یک دستگاه درحالِ کارکردن است می‌تواند منتورِ آن دستگاه باشد و بتواند نحوه‌یِ کارکردن با دستگاه را به ما یاد دهد. این فرقِ کَوچ با منتور و مشاوره بود. در پاسخ به سؤآلِ شما که یک بیزینِس کَوچ می‌تواند تجربه نداشته باشد یا دانِش به چه شکلی است. ببینید در کل من یک کوچ هستم که یک سری ابزارها و صلاحیت‌ها دارم و به وسیله‌یِ آنها می‌توانم هر موضوعی را کمک کنم که مراجع به خودآگاهی برسد و مسئله‌اش را حل کند. ولی چرا حالا من بیان کنم که بیزینِس کوچ هستم و مثلاً فروش و بازاریابی را یاد گرفتم یا تجربه‌یِ کسب و کار دارم؟

به این دلیل است که وقتی یک کَوچ تجربه‌یِ کسب و کار داشته باشد یا این‌که دانش و تخصصِش را داشته باشد خُب نتیجه‌ای که رقم می‌زند خیلی برایِ مراجع بیش‌تر است. نه منظورِ من این نیست که حالا چون من کَوچ هستم حتماً باید تجربه و دانِش را داشته باشم. ببینید در جلساتِ کوچینگ ما این شعارمون هست که برایِ تمامِ کلماتِ کلیدی باید به یک درکِ مشترک برسیم. حالا شما حساب کنید یک صاحبِ کسب و کار رجوع می‌کند و بیان می‌کند که چهارپی یا بومِ کسب و کار.

بعد منِ کوچ از دانشِ بیزینِس هیچ اطلاعی ندارم. خُب در آنجا این مراجعِ من که یک صاحبِ کسب و کار است حالا باید برایِ من چهار پی راتوضیح دهد، بومِ کسب و کار را توضیح دهد و اینها کار را سخت می‌کند و مانعِ این می‌شود که کار به صورتی که بابِ میل است جلو برود. این یکی از دلایلی است که ما بیان می‌کنیم برایِ کسایی که بیزینِس کار می‌کنند که 80 درصد کَوچ است اما 20 درصد هم اطلاعاتی است که باید در مورد ِبیزینِس داشته باشند تا نتیجه‌یِ جلساتِشان بهتر شود.

بیزینس کوچ

آیا بیزینس کوچ اجازه دارد منتور هم باشد؟

ببینید اینجا دو رویکرد بینِ اساتید وجود دارد. یک سری از اساتید هستند که اظهار می‌کنند که حتی در بیزینِس کوچینگ هم به هیچ عنوان شما مشاوره ندهید و به هیچ وجه منتور نباشید و تجربه‌هایتان را بیان نکنید  و از این قبیل موارد. اما یک سری هم از اساتید اعتقادشون بر این است که در بیزینِس کَوچینگ یک مقدار مسئله متفاوت‌تر از لایف می‌شود. چون در لایف همه بر این اعتقاد هستند که ما نباید منتور بشویم و دانش، تخصص و مشاوره بدهیم و در نقشِ کَوچ باید بمانیم.

چون اگر از این حالت خارج شویم خودآگاهی برایِ فرد اتفاق نمی‌افتد یا خیلی کم اتفاق می‌اُفتد. ولی در بیزینِس بعضی از اساتید اعتقاد دارند که چون مسئله‌یِ کسب و کار است یه جاهایی لازم است برایِ این‌که آن کسب و کار مسئله‌اش حل شود و به نتیجه برسد کَوچ لازم است که کلاً مشاوره یا منتور  قراربدهد و نقشِ منتور و مشاور هم خودش را نشان دهد ولی باز کسانی هم  که با این رویکرد هستند بیش‌تر بر این باور هستند که تا آنجایی که امکان دارد استفاده نشود و اجازه بدهیم که خودِ صاحبِ کسب و کار خودش را ببیند و خلاقیت و نوآوری را خودش داشته باشد.    

بیزینس کوچینگ چیست؟

سعید کاظمی: من هم یک توضیحی باتوجه‌به برداشتِ شخصیِ خودم داشته باشم. اول توضیح در موردِ منتور خیلی وقت‌ها مستند‌هایِ کسب‌وکار به زبان اصلی را که نگاه می‌کنم جالب است که طرفی که صحبت می‌کند، خاطره تعریف می‌کند و یک آدمِ موفقی است؛ ما متأسفانه در ایران همةه آدم‌هایِ موفق داستان‌ موفقیتِشان را تعریف می‌کنند و نود درصد شکست خورده‌ها، پیجِ من به این شکل است و در موردِ خودم بیش‌تر بازگو می‌کنم. اولِ پیجم همه‌یِ داستان‌هایم را با شکست‌ها م شروع کردم.

منتور کیست؟

منتور کسی هست که یک مسیر را طی کرده؛ یعنی صفر تا صدِ یک مسیرِ خاص. یعنی مثلاً تویِ یک کارخانه رفته است و ماده‌ای تولید کرده و فروخته و همه‌یِ کسب و کار را بلد است. یک زمانی شما در بیزینِس به مشکل برخورد می‌کنید، یعنی یک جایی سخت پیش می رود. منتور دارید. یک کارخانه‌ای قبلاً منتور داشته که یا شکست خورده است یا موفق شده. من آدم‌هایِ شکست خورده‌یِ زیادی دیده‌ام که به کسب و کارهایِ دیگر خیلی توانستند کمک کنند و کمک کردند. پس این منتور است.

در مستندهایِ کسب و کاری هم دیده می‌شود که یک صاحبِ کسب و کاری بیان می‌کند که  یک منتور استخدام کرده‌اند  که قبلاً سایتِ کسب و کار زده و مشاور می‌دهد. منتور کاملاً جدا است و قرار نیست که ذهنیات و روحیاتِ شما را بشناسد و نقاطِ قوت و ضعفِ شما را. اما مشاور و کوچ یک مقدار موازِی هم هستند. یعنی شما به مشاور هم رجوع می‌کنید خیلی وقت‌ها بیش‌تر گوش می‌کند و کوچینگ هم؛ در دوره‌هایی که ما دیدید، به این اشاره می‌کند که باید بیش‌تر گوش کنید.

یعنی شنوایی و همدلیِ مؤثر با کسی که با وی قرارداد بسته شده و نیازمندِ مشاوره‌یِ کوچینگ است. این برداشتِ شخصیِ من است ولی از مجموعِ صحبت‌هایی که من کردم خیلی از دوستانی که من با این دوستان جلسه‌یِ کَوچینگ برگزار می‌کنم، اگر رشته‌یِ تخصصیِ آنها را که قرار است من منتورینگ کنم  بلد نباشم نیاز است که از بیرون کمک بگیرم و با روابطی که دارم به آنها کمک کنم. مثلاً یک املاکی که من بهش بیزینیس کوچینک راهنمایی می‌کردم خودش سؤالاتی می‌پرسید کاملاً تخصصی مربوط به املاک بود. ولی من چون روابطی از بیرون داشتم توانستم از آنها کمک بگیرم.

حتی یک لایوی برگزار کردم و در اون لایو این دوستان به من کمک کردند و آن فرد هم به جوابَش رسید. یعنی وظیفه‌یِ منِ کَوچ این بود که از شبکه‌سازی و ارتباطاتی که بیرون دارم هم مقداری کمک بگیرم. آن شخص سنِش کم بود و تجربه‌یِ من را نداشت و اصلاً مفهومی از شبکه‌سازی و ارتباطات هم نمی‌دانست. کَوچینگ خودِش یک مفهوم است. یک سؤآلِ دیگر. آیا یک کوچِ فوتبال هم همان مفهوم را می‌رساند؟ مثلاً کوچِ فلان باشگاه. یا نه اینها با هم دو موضوعِ جدا هستند.

واژه کوچ و کوچینگ از کجا آمده است؟

خانم خسروجردی: اصلاً واژه کوچ از  کتابِ بازیِ درون و بازی تنیس وارد کسب وکار شد. حالا اگر دوستان خواستند مطالعه کنند. و به این شکل بود که مربی متوجه می‌شود که هرچقدر برایِ شاگردانش توضیح می‌‍دهد که این کار را انجام دهند یا فلان کار را و هر چقدر بیش‌تر توضیح می‌دهد بیش‌تر دچارِ خطا می‌شوند. موضوع را بررسی کرد که چه اتفاقی می‌افتد که هر چقدر بیش‌تر توضیح می‌دهد عملکرد ضعیف‌تر می‌شود. اینجا بحثِ نیرویِ درون و نیرویِ بیرون پیش آمد. که به این نتیجه رسید که موقعی که توضیح می‌دهد در ذهنِ بازیکن‌ها انگار دو تا نیرو با هم درحالِ جنگند.

یک نیرویی که  نیرویِ ضعیف‌کننده بود و مدام در ذهنِ بازیکن یاداوری می‌کرد که اگر بد بزنی فلان و فلان  و مدام به آنها ترس تزریق می‌شد و همین باعث می‌شد که اجازه نمی‌داد که این بازیکن‌ها عملکردِ درستی داشته باشند. که به همین دلیل تغییرِ رویه داد و به بازیکن‌ها گفت که به توپ نگاه کنید و بیش‌تر از این توضیح نداد که به چه شکلی به توپ بزنند و با چه زاویه‌ای. و مسئله‌یِ کوچینک از آنجا شروع شد. ببینید شاید خیلی کوچینگی که الان در جلسات اتفاق می‌اُفتد نباشد ولی تقریباً به همان شکل است و آنجا هم مربی در کنارشان است و همراهی می‌کند و به آنها بازخورد می‌دهد.

چیزی که شما فرمودید. در جلساتِ کوچینک درسته که ما می‌شنویم و شنیدن هم یکی از مهارت‌هایِ کوچینگ است. یا ارتباطِ مؤثر ولی خُوب مجموعه‌ای از مهارت‌هاست و نباید فقط گفت که گوش کردن است. که همان گوش کردن خودَش عمق‌هایِ مختلفی دارد که اگر به صورتِ حضوری یا تصویری باشد زبانِ بدنِ ما برایِ ما حرف می‌زند. لحنِ مربیِ کوچ حرف می‌زند، سرعتِ کلماتِش و این‌مکه به چه شکلی یک کلمه را ادا می‌کند، تأکیدی که رویِ کلمات دارد. یعنی کوچ‌ها خیلی فراتر از آن واژه‌ها را و هر چه عمیق‌تر شوند و حرفه‌ای‌تر و با عمقِ بیش‌تر از شنیدن برایِ آنها اتفاق می‌اُفتد و بعد ارتباطِ مؤثر است که باید شکل بگیرد و بعد مهارت‌هایِ پرسشگری.

خُب تا زمانی که خوب نشنوند و در لحظه حضور نداشته باشند نمی‌توانند پرسشگرانِ خوبی داشته باشند. و حالا این‌که یک بخشی از پرسشگری هم این است که ذهنِ خودشان باید خاموش باشد و اگر درگیرِ گفت‌و‌گوهایِ ذهنیِ خودشان باشند. عدمِ حضور اتفاق می‌اُفتد و در نتیجه پرسشگریِ خوبی نخواهند داشت و در کنارِ پرسش‌گری هم دلی است و بازخورد دادن است که یک جلسه‌یِ پرچین را شکل می‌دهد. توضیحِ کوچینگ داده شد. حالا بیزینِس کوچینگ خودِش برایِ سازمان‌ها چه کارهایی را انجام می‌دهد. این است که یک تعریفِ کلی برایِ کوچینگ این است که سازمان یا مراجع را از نقطه‌ای که ما به آن نقطه وضعیتِ موجود می‌گوییم به نقطه‌ای که وضعیتِ مطلوب است برساند؛

از بهترین مسیر و کوتاه‌ترین مسیر. این تعریفِ کوچینگ است که به سه سؤال جواب می‌دهد. این که من الان کجا قرار دارم؟ کجا می‌خواهم بروم؟ و از چه مسیری؟ وقتی این سه سؤال جواب داده شود. برایِ سازمان‌ها هم به همین شکل است. یعنی وقت من با یک صاحبِ کسب و کار جلسه‌یِ کوچینگ برقرار می‌کنم اولین چیزی که به آن پرداخته می‌شود این است که ببینیم. این سازمان الان کجا هست و تحلیل کنیم که چرا الان به اینجا رسیده است.

اگر موفق هست علتِ موفقیتِش چه چیزی هست و اگر وضعیتِ مطلوبی ندارد علت‌هایِ این وضعیتِ نامطلوب چی هست؟ دوم این‌که بدانیم اصلاً اینها به کجا می‌خواهند برسند؟ هدف چی هست؟ چه چشم‌اندازی برایِ خود د ارند؟ کمک کنیم که این چشم‌انداز روشن‌ شود. چون خیلی وقت‌ها چه در لایو و چه در بیزینِس ما چشم‌اندازِ موردِ نظر را روشن و شفاف نداریم. مثلاً صاحبِ کسب و کار اظهار می‌کند که من می‌خواهم فروشم را بیش‌تر کنم. فروشم را زیاد کنم یک چیزِ خیلی کلی است. خُب منِ کوچ می‌پرسم که الان فروشتان چه مقدار است؟

به چه مقدار می‌خواید برسانید فروش را؟ یعنی اینها تمامً سفاف و روشن می‌شود که عددی و کمی‌سازی می‌شود که چه مدت زمانی می‌خواهند به این مقدار فروشِ موردِنظرِشان برسند. 10 سال؟ 5 سال؟ و سومین سؤالی که کوچینگ جواب می‌دهد این است که از چه راه‌هایی امکان‌پذی راست و بررسی می‌کند که کدام مسیر برایِ آن شخص یا مؤسسه مناسب‌تر است؟ یا یک مثال بخواهند رویِ یک کَوچ برایِ یک سازمان بزنند می‌توان مثالِ این اتوبان‌ها را زد که بغلِ این اتوبان‌ها گاردریل است . قبل از گاردریل هم چیزهایی هستند. که اگه راننده رویِ آن‌ها کشیده بشود. زمانی که مثلاً خوابِش می‌برد یک صدایِ وحشتناکی تولید می‌کند که تقریباً کَوچ هم برایِ بیزینِس به این شکل عمل می‌کند که همراهِشان هست و به آنها کمک می‌کند که در مسیر بمانند.

اگر صاحبِ کسب و کار به قولی دچارِ خواب‌آلودگی شد این کَوچ مثلِ گاردریل‌ها به آنها  هشدار می‌دهد و بیدارشان می‌کند، نه این‌که صاحبِ کسب و کار بخوابد. چون ببینی اینقور کسب و کارها دچارِ چالِش هستند و اینقدر دچارِ یک سری مسائل می‌شوند که شاید صاحبِ کسب وکار درگیرِ کارهایِ غیرِ ضروری شود. آن کارهایِ غیرِ ضروری را خروج از اتوبان معنا می‌کنیم. انگار خوابِش برده است و درگیرِ مسائلی شده است که برایِ رسیدن به هدفِش به وی کمک نمی‌کند و کوچ اینجا به وی آلارم  و بازخورد می‌دهد. که به سمتِ مسیر برگردد و وقتی به مسیر برمی‌گردد. خُب با سرعت و شتابِ بیش‌تری می‌تواند به هدفِش برسد. یکی از کمک‌هایِ دیگری که کَوچینگ می‌کند روشن کردنِ اهمیتِ ارتباطات و فضایِ مشارکتی که در سازمان هست برایِ افرادِ سازمان یا خودِ مدیر است و به آنها کمک می‌کند که محیطی برایِ خودشان به‌وجود بیاورند.

چون از نظرِ ما کوچینگ بر پایه‌یِ یک ارتباطِ مؤثر است. یعنی چیزی که در کوچینگ خیلی موردِ تأکید قرار می‌گیرد صمیمیت و ارتباطی است که بینِ کوچ و مراجع باید برقرار شود. و زمانی که یک مدیر در نقشِ کوچ یا سازمانی که می‌خواهد کوچینگی را پیاده کند این فضا باید به وجود بیاید. و وقتی سازمانی کَوچ دارد این فضا برایِ این سازمان به وجود می‌آید که امنیت هست، احترام هست و شفاف‌سازی هست، اعتماد هست. اتفاقِ دیگه‌ای که می‌اُفتد این است که  این کَوچ کمک می‌کند که افرادِ سازمان به این نتیجه برسند که همین‌طور که کمک می‌کنند که سازمان موفق بشود و به اهدافِش برسد خودِشان  هم رشد بکنند و خودِشان را به عنوانِ افرادِ با استعداد قبول‌کنند. اینها تعاریفی بودند که من از بیزینِس کَوچینگ در ذهنم داشتم و برا تون بیان کردم. سؤالِدی‌گه‌ای اگر هست در خدمتتون هستم.     

بیزینس کوچینگ چیست

داستان آشنائی من با بیزینس کوچینگ

سعید کاظمی: سالِ 93 اِستارت‌آپی راه‌اندازی کردم. یک سال و خورده‌ای کار کردم فهمیدم که به موفقیت نمی‌رسد. اما کسی که اِستارت‌آپِش به موفقیت رسید و هنوز هم ادامه دارد اولین‌بار من را با مفهومِ کَوچ آشنا کرد. شماره آقای فرشید رمضانی را به من دادند و گفتند که من با این آقا تماس بگیرم. من شهرستان بودم. یکی دو جلسه که با ایشو نصحبت کردم گفتند امکانِ دیدارِ حضوری هست؟ گفتم که من به دلیلِ این‌که نیرویِ زیادی گرفتم امکانِ آمدن را ندارم. ایشان آمدند. دو سه روز با ما بود. بعد از دو سه روز گفتند که امکانِ رفتن به یک جایِ خوش آب و هوا برایِ قدم زدن هست؟

به باغِ یکی از دوستان رفتیم. به من گفتند که دیگه وقتِش شده که فیل سفید خودت را بکشی. من آن زمان با مفهومِ فیلِ سفید آشنا نبودم. خیلی ناراحت شدم چون یک‌سال و نیم دو سال برایِ کارم زحمت کشیده بودم. گفت با این مجموعه‌ای که دارم هیچ وقت به موفقیت نمی‌رسم. گفت مشکلِ بازار شما را هم پیدا کردیم. تیمِ خوبی نداری و خیلی ایرادهایِ دیگر. و من واقعاً شش ماه بعد به حرفِ ایشان رسیدم و جمع کردم. هنوز هم این هشت نه سال ایشان بیزینِس کَوچ من هستند و من این مفهوم را در بیزینِس کوچینگ خیلی دوست دارم. وقتی کلافم کاملاً سر در گم می‌شود، یعنی روزهایی هست که کاملاً انرژِی من تمام و نمی‌دانم چی‌ کاری باید انجام بدهم.

بعضی مفاهیم را هم می‌دانم اما دوست دارم فردِ دیگری که با تجربه‌تر از من هست این کلاف را مرتب کند و به من بگوید که فکرِ من کاملاً درست است، یا مثلاً این یک مورد از میانِ 5 موردِ موردِ نظر خوب نیست. همین امروز هم باز به بیزینِس کَوچم جهتِ موضوعی پیام دادم و جهتِ موضوعی از ایشان کمک خواستم. مثلاً برایِ تولیدِ محتوایِ متنی چه پیشنهادی دارند. یعنی جاهایی که کاملاً به مشکل بر می‌خورم و دچارِ سردر گمی می‌شوم باز از بیزینِس کَوچم کمک می‌گیرم. شاید سه هفته‌یِ دیگه اصلاً به ایشان پیام ندهم یا کاری به ایشان نداشته باشم،

هر چند که ایشان از من سراغ می‌گیرند و  می‌پرسند که چه خبر مشکلی که ندارید. سایت‌هایِ من را کنترل می‌کنند و به پیج‌‌هایِ من سر می‌زنند. بعضی مواقع هم هشدارهایی می‌دهند. اما من خودم زمانی که بیزینِس کَوچ برایِ جوون‌تر ها برگزار می‌کنم می‌بینم که خیلی کلافِ ذهنیِ آنها آشفته است. یعنی به شخص می‌گویم اهدافت را بنویس و بنویس که از زندگیت چه چیزی می‌خواهی از زندگی که مدتِ سی دقیقه تا چهل دقیقه برایِ من توضیح می‌دهد. دوازده کسب و کارِ مختلف را می‌خواهند پیگیری کند. بعد در موردِ تجربه و علاقه‌یِ حودِش از وی سؤال می‌کنم. از آنها می‌خواهم که بنویسند و به آنها نمره بدهند.

متوجه می‌شوم که یک دقیقه هم تجربه‌یِ کار کردن هم نداشته است. علاقه هم ندارد. بعد ازشون می‌پرسم که تجربه کار نداری و علاقه هم به اون کار نداری پس چرا می‌نویسی؟ بعد با کمکِ خودش دوازده‌تا را نصف می‌کنیم. چهار موردِش را امتیاز می‌دهیم. باز جلسه‌یِ بعد از میانِ چهار موردِ انتخاب شده یکی انتخاب می‌شود. من جلسه‌یِ اول فهمیدم که کارِ موردِ علاقه‌یِ آن فرد چه‌کاری است، تخصصِش چی هست؟ و تجربه در چه زمینه‌ای دارد و رشته‌یِ تحصیلیش چی هست. ده سال در یک رشته کار کرده. به این شیوه جلو رفتیم که خودِ فرد به این نتیجه برسد که بله من یک معمار هستم و علاقمندیِ من هم معماری هست و در جلساتِ بعدی کمکش کردم که خودِش جلو بره و آنچه که می‌خواهد را پیدا کند. در موردِ انواعِ کَوچینگ لطف کنید توضیح بدهید. چند مدل کَوچبنگ داریم؟

 خانم خسروجردی: قبل از گفتن انواع کوچینگ، در موردِ تجربه‌ای که شما گفتید یک بخشش این است که با آن کلافِ سردرگم حضور پیدا می‌کنند و اینقدر درگیرِ چالش‌ها می‌شوند یا واقعاً نمی‌دئانند که دنبالِ چه چیزی هستند. در لایوکوچینگ هم به همین شکل است. خودِ من یک مراجع داشتم که خیلی آدمِ موفقی بود و زمانی که ‌خواست واردِ جلسه‌یِ کَوچ بشود من با خودم گفتم آخه من به این آدم که خودش آدمِ موفقی هست چه چیزی را باید یاد بدهم. می‌خواست بینِ سه تا شاخه انتخاب کند که رویِ کدام شاخه تمرکز کند؟

و جالب بود که ما یک‌ساعت و نیم با این شخص جلسه داشتیم و این یک ساعت و نیم تعریفی از موفقیت نداشتن و من دلیلِ انتخابِ این شاخه‌ها را که از ایشان پرسیدم می‌گفتند برایِ این‌که موفق شوند. پرسیدم موفق از دیدِ شما یعنی چه؟ می‌گفتند که به من گفته شده که اگر رویِ یکی از این شاخه‌ها تمرکز کنم موفق خواهم شد. منم می‌خواهم آن یک مورد را پیدا کنم. طی یک ساعت، یک‌ساعت و نیمی که ما با ایشان چالِش داشتیم به این نتیجه رسید که باید موفقیت را از دیدگاهِ خودِش تعریف کند. و حالا این موردی که شما بیان می‌کنید، این شفافیت اینه که این افراد واردِ کوچینگ می‌شوند ولی واقعاً نمی‌دانند که خواهانِ چه چیزی هستند.

زمانی که من ندانم که خواهانِ چه چیزی هستم پس نمی‌دانم باید کدام ماشین را سوار بشوم و مثلِ این می‌ماند که واردِ یک پایانه‌یِ تاکسی یا اتوبوس بشوم اما ندانم که سوارِ چه ماشینی بشوم و از چه مسیری بروم و این کاملاً درست است و یک بخشش هم این است که یک سری اطلاعات دارند و می‌دانند که یک سری کارها باید انجام شود اما اقداماتِ لازم را انجام نمی‌دهند. یعنی من طیِ این دو سه هفته با یک بیزینسی که دارم کار می‌کنم دقیقاً همین مورد را دارم. یعنی می‌داند که باید این کار را انجام بدهد، چه کاری را نصفه انجام داده و تمام اینها را خودشان می‌دانند و لیست می‌کنند. اما برایِ اقدام کردن مشکل دارند و وارد عمل نمی‌شوند.

و چیزی که اتفاق می‌اُفتد این است که اصلاً کوچینگ همین است که حالا با توجه به تعریفی که می‌کنند تویِ مسیرِ موفقیت سه مرحله وجود دارد؛ یک مرحله‌یِ نادانی و دانایی، یک مرحله دانایی و توانایی و یک مرحله توانایی به بودن یا شدن است. که خُب نادانی و دانایی زمانی است که ما دوره‌ها را شرکت می‌کنیم و کتاب می‌خوانیم و مطالعه می‌کنیم و اطلاعات جمع می‌کنیم. خیلی از ماها در اون مرحله‌‌یِ دانایی و توانایی مشکل داریم. یعنی حجمِ اطلاعات بسیار بالا است ولی در مرحله‌یِ تبدیل به اقدام و عمل به مشکل برمی‌خوریم و اینجا کَوچینگ می‌تواند خیلی به ما کمک کند. حتی در بیزینِس‌ها.

و اتفاقی که می‌اُفتد این است که مثلاً شما حساب کنید که هفته‌ای یک حضور پیدا می‌کنید و صحبت می‌کنید. زمانی‌که وارد می‌شوید یک سری گزارش‌ها داده می‌شود از کارهایی که در طولِ یک هفته انجام شده است و دوباره یک سری اقدامات دیگر را برایِ هفته‌یِ آینده تعریف می‌کنند و به این ترتیب زمانی که کوچینگ در کنارشان قرار می‌گیرد باعث می‌شود هم مسئولیت‌پذیریِ آنها و تعهدشان بالا برود و هم این‌که رویِ هدفشان بمانند.

وقتی الان شما می‌فرمایید که دوازده‌تا شد چهارتا و چهارتا شد 1 مورد دیگه باید تا آخر جلساتی که با شما دارند رویِ آن یک مورد متمرکز باشند و دیگه امکانِ امتحان کردن مواردِ دیگر را ندارد. و به همین دلیل است که می‌گویند کوچینک کمک می‌کند که افراد به اهدافشان راحت‌تر، سریع‌تر و لذت‌بخش‌تر برسند و حداکثرِ عملکرد برایِ آنها اتفاق بیفتد. خُب این هم تجربه‌ای بود که من داشتم و دوست داشتم در اختیارِ شما قرار بدخم.

انواعِ کوچینگ چیست؟

دسته‌بندیِ خیلی مشخصی ندارد. چون برایِ من خیلی سؤال بود و خیلی تلاش کردم که بفهمم این دسته‌بندی به چه شکلی است، خیلی دسته‌بندیِ رسمی و مشخصی ندارد. ولی یک دسته‌بندی که می‌کنند این است که حالا دو بخش کنند. یک بخش مربوط به زندگی باشد و یک بخش مربوط به وضعیتِ مالی باشد. که زندگی مثلاً می‌شود لایف، توسعه‌یِ فردی، هدف‌گذاری، ارتباطات و هزار ئو یک زیرشاخه‌یِ دیگر. و از طرفِ دیگر اگر بخواهیم بگوییم که چیزی که مربوط به قضیه‌یِ مالی است شاملِ کوچینگ شغلی، کوچینگِ سرمایه، بیزینِس کوچینگ می‌شود.

در حالِ حاضر مطرح‌ترینش همین بیزینِس‌ کَوچینگ یا کوچینگِ کسب و کار است که باز خودَش زیرساخت‌هایِ مختلفی دارد. مثلاً ما کوچینگِ فروش داریم، کوچینگِ بازاریابی داریم، کوچینگِ منابعِ انسانی داریم، کوچینگِ خودِ کسب وکار را داریم، کوچینگّ برندینگ را داریم . کَوچینگ‌هایِ دیگر که در موردِ کسب و کار هستند. و مطرح‌ترین آنها بعد از لایف همین بیزینِس کوچینگ است که خیلی سر و صداکرده است. و حالا اینجا سؤالی که شما اول فرمودید که حالا جوانی هست که واردِ کوچینگ می‌شود و خودش رو کَوچ معرفی می‌کند، بله الان بعضی از دوستان هستند که اصلاً دوره‌یِ کَوچینگ را نگذاراندند و فقط یک تخصصی دارند و یک کوچ هم کنارِشون اِسمِشان گذاشتند.

حالا پیشنهاد من این است که اگر کسی می‌خواهد از بیزینِس کَوچ استفاده کند ببینند که فردی گه خودِش را کوچ معرفی کرده چه مدرکی دارد. چون ببینید کوچینگ با کتاب خواندن اتفاق نمی‌اُفتد بلکه یک مهارت است و من باید آن مهارت را کسب کن و نیاز به تمرین دارد. این که من اعلام کنم که بیست کتابِ کوچینگ خواندم اطلاعاتِ کوچینگ را بدست آوردم ولی خوب شنیدن و بازخورد دادن و ارتباطاتِ مؤثر همه جزءِ مهارت‌ها هستن و توصیه‌یِ من این است که حتماً تحقیق کنند و ببینند که فردی که ادعایِ بیزینِس کوچینگ دارد واقعاً کوچینگ را از جایِ مؤثقی یاد گرفته یا نه؟ و آیا واقعاً کوچ هست یا نه مشاوره کسب‌وکار است؟

تحقیق کنید شخصی که ادعا می کند. در اصل منتور هست و منتورِ خیلی خوبی هم است.

خسرو جردی: بله یا این‌که منتور است. یک نکته‌یِ دیگه‌ای هم که وجود دارد این است که ببینید وقتی می‌گوییم کوچینگ به این معنا نیست که ما منتورینگ یا مشاوره را بخواهیم رد کنیم. همان‌طور که شما فرمودید یک جاهایی منِ بیزینِس کَوچ به مشاور بیزینِس ارجاع می‌دهم و یک جاهایی هملازم می‌دونم که از منتورینگ استفاده کنم. و گاهی اوقات می می‌بینیم که سازمان‌هایِ بزرگ برایِ یک پروژه هر سه مورد را دارند. هم کوچینگ را دارند، هم منتور وهم مشاور را. این‌ها همه خدماتی هستند که علومِ انسانی ارائه می‌دهد و می‌توان از آن استفاده کرد و هیچ‌‌مورد موردِ دیگر را رد نمی‌کند و در کنارِ هم و با توجه به نیازی که سازمان یا فرد دارد  می‌تواند انتخاب کند که کدام می‌تواند برایش اثربخش یا مفید باشد.

یک داستان در مورد کوچینگ؟

سعید کاظمی: من به یک مثالِ دیگر اشاره کنم. یک دوستِ کارخانه‌داری به من مراجعه کرد و گفت که من بازاریاب و مشاورِ دیجیتال مارکتینگ و بازاریابِ درون‌گرا و مشاوره منابع انسانی گرفتم و همه اینها گزارش تحویل دادن. گفتم گزارشاتِشون را برای من بفرست یک مطالعه‌ای بکنم. گزارشات را که فرستاد دیدم. هر کس در اون بخشی که وارد شده اظهار دارند. که همه‌یِ ایرادهایِ تو در منابع انسانی هست، همه ایراداتِ تو در بازاریابیِ درونگراست، دیجیتال‌مارکِتینگِت واقعاً ضعیف است.

گفتم اجازه بدهند با بیزینیس کوچِ خودم که مربیِ خودم هم هست و  از من هم باتجربه‌تر هستند یک مشورتی بکنم. مربیِ کوچِ سه تا هفت روز تقریباً؛ سه روز حضوری و سه روز در بازار ما را تقویت کردند و روزِ هفتم جلسه گذاشتند. ایشان گفتند منابعِ انسانیِ شما مشکل دارد، بازاریابی شما مشکل دارد اما شما تولیدتان اندازه‌یِ کافی نیست که بتوانی بازاریابی کنید و بفروشید. گفت من سه روز تمام رفتم و در تمام عمده‌فروش‌ها و کسانی که محوصلِ شما را پخش می‌کنند.

طبقِ لیست‌هایی که به من دادید پرس و جو کرده‌ام به عنوانِیک عابر همه گفتند که تولیداتِ شما به اندازه‌یِ کافی به آنها نمی‌رسد بنابراین نمی‌توانیم برایِ توزیع این محصول برنامه‌‌ریزی کنیم . جنسِشش هم خو است وهم خیلی پرطرفدار. یک محصولی بود که سوپرمارکتی توزیع می‌شد. من هم این شش هفت روز با ایشان بودم چون‌که واقعاً خیلی تجربه‌یِ خوبی بود و دوست داشتم تجربه کسب کنم. بعد گفتند که بله من خودم هم به همین نتیجه رسیدم. به ایشان گفتم که تو در توسعه دادنِ حجمِ تولید مشکل داری و این هیچ ربطی به بازاریابی، منابعِ انسانی و اینها ندارد.

بعد نظرسنجی که استادِ من رد کرده بودند نوشته بودند که خیلی کارکنان هم از اخلاقِ شما خوشِشون میاد و خیلی به اهداف و مأموریت‌هایِ کارخانه اعتقاد دارند و در دو بخشِ می‌تونید با منتوری و آموزش کارت را بهبود بدی. و در نهایت به ایشان گفت بله گزارِشِ دیجیتال مارکِتینگت هم درسته و شما در بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ درونگرا مشکلاتِ زیادی دارید، تولیدِ محتوا ندارید و بحث‌هایِ تخصصی. ولی در نهایت به قدری این فرد آشفته بود و درگیریِ ذهنی داشت.

که می‌گفتند پس من تمامِ بخش‌هایِ کارم مشکل دارند. و بیزینِس کوچ گفتند که نه تمامِ بخش‌ها و حتی دیجیتال مارکتینگ هم بذارید کنار، اول تولیدِ اصلیتان را اصلاح کنید. نگرانِ بازاریابیِ فروش اصلاً نباشید چون‌که بازار خودِش نیاز دارد به محصولِ شما و شما تواناییِ تولید را ندارید. خُب خانمِ خانم خانم خسروجردییک سؤالِ دیگه از شما بپرسم. آیا بیزینِس کوچ باید به همه‌یِ سؤالاتِ مراجع جواب دهد؟ هر سؤالی که پرسیده شد. باید پاسخش را داشته باشید؟

کَوچ به سؤالات جواب نمی‌دهد

خانم خسروجردی: ببینید بیزینِس کَوچ قرار نیست که به سؤالات جواب بدهد. یعنی اصلاً ما در کوچینگ این اصل را داریم که کَوچ به سؤالات جواب نمی‌دهد بلکه سؤالاتی را می‌پرسد که مراجع خودَش به جواب برسد. ببینید در بحثِ بیزینِس به این شکل می‌گویند که اگر صد تا سؤال را جواب دهید می‌توانید صددرصد رشد داشته باشید. خُب صد تا سؤال خیلی برایِ بیزینِس زیاد هست که ما بخواهیم صد تا سؤال را در پیدا کنیم و بپرسیم که آن بیزینِس به رشدِش برسد.

در اینجا از قانونِ پاراتو استفاده می‌کنند یا همان بیست هشتاد و این‌گونه بیان می‌کنند که بیست درصدِ سؤالاتِ شما هشتاد درصد باعثِ رشد و پیشرفتِ شما و افزایِشِ سوددهی می‌شود. باز اینجا این‌طور بیان می‌کنند که در بیزینِس کَوچینگ یک کسب‌وکار به سه تا سؤال جواب بده و رویِ این سه سؤال کار کنه می‌تواند سودآوری و فروشَش را چندین برابر کند. اولین سؤال این است که حالا من به چه شکلی مشتریانِ جدید را جذب کنم؟

دومین سؤال این است که چگونه به مشتریانی که الان دارم بتوانم بیش‌تر بفروشم؟ یعنی بحثِ توسعه محصول و این موارد به میان می‌آید و سوم این است که من چه‌کاری باید انجام بدهم که مشتریانِ من را به بقیه معرفی کنند؟ همان بازاریابیِ دهان‌به‌دهان یا همان ارجاع. ببینید در بیزینس کوچینگ اولین اتفاقی که می‌اُفتد این است که وضعیتِ موجود را تحلیل می‌کند و دومِ این است که نگاه می‌کند که ببیند به کجا می‌خواهد برسد.

سوم این بود کوچ راه‌هایِ رسیدن را بررسی می‌کند و بهترین  استراتژی را برایِ آن کسب‌وکار انتخاب می‌کند. بهترین راهی که بخواهد به آن هدف برسد. حالا اگر هدف سودآوری است چه کاری باید انجام شود که بتواند به آن سود برسد. یک پایداری هم هست که من حالا به سودی که خواستم رسیدم به چه شکلی این سود را نگه‌دارم؟ این موضوع مربوط به سیستم سازی کسب‌وکارها است و واردِ این مرحله شده و یک مقولةi بسیار جذابی است. که خودِ من موضوع مهمی که انتخاب کردم در بیزینِس‌کَوچینگ همین بحثِ سیستم‌سازی است.

که حالا اگر ما بتوانیم. این راهی که آمده و به موفقیت رسیده را سیستم کنیم و آن خودکارسازی به قولی صورت بگیرn. خُ,ب یک کسب و کار می‌تواند. به صورتِ مستمر این افزایِشِ سودآوری را داشته باشد و به اون اهدافِش خیلی بیش‌تر از آن چیزی که مدِ نظرِش است برسد. این سه سؤال سه سؤالِ کلیدیست برایِ کسب وکارها که همان‌طور که گفتم یکی این‌که ببینند که به چه شکلی مشتریِ جدیدشان را پیدا کنند؟ به چه شکلی بتوانند به مشتری‌هایِ فعلی‌شان بفروشند؟ و چه کاری انجام دهند که مشتریانشان این افراد را به بقیه معرفی کنند؟

کَوچ اجازه دارد که مثلاً در بخش‌هایی نقطه‌ضعف یا کلافِ سردرگم را که پیدا می‌کند به صاحبِ کسب‌وکار اعلام کند که باید در این بخش‌ها مثلاً مشاور تولید بگیرید یا این‌که مدیریتِ شما ضعیف است؟

خانم خسرو جردی: بله. چون یک اتفاقی که در جلسه کوچینگ می‌افتد همان شفاف‌سازیست و من متوجه می‌شوم که نقاطِ قابلِ بهبود و نقاطِ قوت من چی چیزهایی هستند. و یک کوچینگ با تمرکز رویِ داشته‌هایشان آنها را به همان حداکثر سود و حداکثر عملکرد می‌رساند و به آنها کمک می‌کند که از آن امکاناتی که دارند حداکثرِ بهره‌برداری را داشته باشند. و از طرفی چیزی که در جلساتِ کوچینگ مشخص می‌شود و شفاف‌سازی می‌شود.

همان نقاطِ قابلِ بهبود است که من کجاها ضربه می‌خورم و کجاها الان ترمزِ کسب و کارِ من شده است؟ و آنجا بررسی می‌کنند که اگر صاحبِ کسب و کار دانِشش را نداشته باشد؛ مثلاً منِ کوچ در آن زمینه دانش داشته باشم می‌توانم به شخصِ موردِ نظر اعلام کنم که در نقشِ مشاور می‌توانم یک جلسه برایِ شما برگزارکنم که اطلاعاتی را که می‌خواهید در اختیارِ شما قراربدهم. اما یک زمانی هم هستِ که منِ کوچ هم؛ مثلاً من در حالِ حاضر فروش و بازاریابی و سیستم‌سازی را کار می‌کنم و منابعِ انسانی اصلاً تخصصِ من نیست و اگر صاحبِ کسب و کاری بیاید و در زمینه‌یِ منابع انسانی باشد خُب من باید ارجاع بدهم به مشاور.

چون اگر اطلاعات نداشته باشد و دانش نداشته باشد باید اول دانشِ موردِ نظر را کسب کند بعد در جلسه‌یِ کوچینگ دانشِ موردِ نظر را به یک سری اقدام‌ها تبدیل کند من در کنارش قرار می‌گیرم و می‌توانم به او کمک کنم. بله ما در جلساتِ کوچینگ حالا چه در لایف و چه در بیزینِس یک جاهایی به مشاور ارجاع می‌دهیم و یک جاهایی به منتور.

سعید کاظمی: خُب اگر در موردِ بحثی کوچینگ موضوعی دیگری مانده لطف کنید بیان کنید.

خسرو جردی: مرسی از شما و دوستانی که تا اینجا ما را همراهی کردند. بحث که خیلی گسترده است و هر چه در موردِ کوچینگ و بیزینِس کوچینگ صحبت کنیم تمامی ندارد ولی خُب به نظر خودم چیزهایی که لازم بود گفتم. اجازه بدید یک جمع‌بندی بکنیم از  مزایایِ کلی این بیزینِس کوچینگ و این‌که یک بیزینِس از بیزینِس کوچینگ استفاده کند چه مزایایی برای آنها دارد. اولین مورد این است که باعث می‌شود ارتباطاتِ خوب و مؤثری برقرار شود چه بینِ کارکنان و چه بینِ مدیر و کارکنان.

دوم این‌که مشاهده‌گریِ افراد بالا می‌رود. ببینید زمانی که قرار باشد وارد جلساتی بشوند و صحبت کنند ویک سری مسائل را آنجا بازکننده و به  قولِ شما آن کلافِ سردرگم را ببینند این باعث می‌شود من بیرون از جلسه هشیارتر باشم، در لحظه دو حال باشم و مشاهده‌گریِ من بیش‌تر شود. سوم این‌که ارزیابی‌کننده‌تر می‌شوم و به مسائل با دیدِ ارزیابی نگاه می‌کنم. چون در جلسات این اتفاق افتاده است و چهارم این‌که شفاف‌سازی اتفاق می‌افتد. ببینید خیلی وقت‌ها مسائلی که در بیزینِس به وجود می‌آید به این دلیل است که بینِ مدیر و کارمندان یا بینِ همکاران یک سری مسائل شفاف نشده است.

مثلاً مدیر یک عملکردی موردِ انتظارش است که آن را کامل برایِ پرسنِلِش شفاف‌سازی نکرده است. م آن پرسنِل بر اساس ذهنیتِ خودِش فکر می‌کند که اگر الان کاری که مدِ نظرِ از خودش است را انجام دهد این بر اساس انتظار مدیر است. وقتی انجام می‌دهد بعداً می‌بیند که خُب عملکردی که مدیر انتظار داشته با عملکردِ واقعی که اتفاق افتاده شاید زمین تا آسمان متفاوت باشد و اینجاست که شاید اختلاف به وجود بیاید. اما زمانی که ما از یک کَوچ استفاده می‌کنیم و کوچینگ در آن سازمان برقرار است تمامِ این موارد شفاف‌سازی می‌شود و انتظاراتی که دارند و انتظاراتی که از آن عملکرد دارند.

همه اینها قبلِش مشخص می‌شودو و یک چیزدیگری هم که اتفاق می‌اُفتد به دلیلِ همین جلساتی که هست یا به دلیلِ رویکردِ کوچینگی که هست باعث می‌شود که توضیحاتِ زیادی بدهند یعنی مسائل را باز می‌کنند و با باز کردنِ مسائل هم درکِ بهتری اتفاق می‌افتد و هم یادگیری‌هایِ بیش‌تری دارد و خیلی کمک می‌کند به این‌که رشدِ سازمان و آن پیشرفتی که سازمان مدِ نظرِش است برایِ آنها اتفاق بیفتد.

این یک جمع‌بندی بود از این‌که یک سازمان اگر بخواهد از بیزینِس‌کَوچینگ استفاده کند در کل چه کمکی می‌تواند این بیزینِس‌کَوچ بکنه و اینجا اگر اجازه بدید من یک هدیه هم به دوستانم  تقدیم کنم؛ البته دوستانی که کسب و کار دارند اگر دوست داشته باشند دایرکت به من پیام بدهند؛ البته پست را برای شما می‌فرستم و اگر دوست داشتید دوستان ببینند و اِستوری کنند. ما در مدیریتِ ارتباط بر مشتری که من دارم رویِ این موضوع کار می‌کنم جلسه‌یِ اول وضعیتِ موجودِ یک کسب و کار را رویِ نمودار نشان می‌دهیم. و زمانی که رویِ نمودار قراترمی‌گیرد خیلی جالب است و حرف برایِ گفتن دارد.

حالا صاحبینِ کسب و کار و دوستانی که هستند اگر دوست داشتند که وضعیتِ موجودِ خودشان را بر رویِ نمودار کامل ببینند، تمامِ باگ‌های کار در میاد و تویِ مدیریتِ ارتباط بر مشتری یعنی از شناساییِ مشتری شروع شده، خلقِ ارزش،  بعد جذب و تجربه و پالایش وارزیابی. این را اگر خواستند ببینند دایرکت پیام بدهند من با هفتاد درصد تخفیف خدمتِ این عزیزان تقدیم می‌کنم. من صحبتِ خاصِ دیگری به ذهنم نمیرسد و از شما ممنونم که این فرصت را در اختیارِ من قرار دادید و خیلی استفاده کردیم.  باز هم ممنون هستم.

بیزینِس کَوچ  متعهد است به حفظِ رازهایِ مراجع

سعید کاظمی: خیلی لطف کردید. اما در انتها به همه دوستان عرض کنم که بیزینِس کَوچ  متعهد است به حفظِ رازهایِ مراجع و اعتمادِ فی‌مابین خیلی خیلی مهم است در رابطه‌یِ بینِ کَوچ؛ حالا هر کَوچی باشه بیزینِس کَوچ یا لایف کَوچ یا هر کوچی ، ایجادِ اعتماد و رازداری مخصوصاً از طرفِ کوچ خیلی مهم است و متعهد هستند معمولاً کوچ‌ها به این‌که رازهایِ آن افراد مراجع را به کسی بازگو نمی‌کنند،اسم نمی‌برند  و مشکلاتِشان را جایی مطرح نمی‌کنند.

و مراجع هم باید اعتماد کند و واقعاً بپذیرد و بعضی جاها آشفتگی‌هایِ ذهنی خودِش را بیان کند.  ماخیلی آشفتکی‌هایِ ذهنی داریم. من از زمانی که دوره‌یِ آقایِ دکتر ربانی گُلدِن تایم را یاد گرفتم شاید نصفِ استرس‌های من کم شد و در شبکه‌هایِ اجتماعی اخبار را اصلاً گوش نمی‌کنم، به ندرت تلویزیون نگاه می‌کنم و بازدید از شبکه‌هایِ اجتماعی را فقط مفید، هدفمند و اثرگذار باید باش که وقت بگذارم و نگاه کنم. خیلی لطف‌کردید خانمِ خسرویِ عزیز     

تماشای تلویزیون دشمن کسب و کار

خسرو جردی: به شما تبریک عرض می‌کنم بابتِ این‌همه تغییراتِ مثبت و اثرگذاری که داشتید و کاملاً با شما موافق هستم. من فکر می‌کنم خودم بالایِ ده سال است که تلویزیون نگاه نمی‌کنم و زمان‌هایی که فرصت پیدا کنم فیلم‌هایی که معرفی شده را نگاه می‌کنم و این خیلی تأثیر دارد که ما ورودی‌هایی که داریم واردِ ذهنِ ما می‌شود چه چیزهایی هستند و به چه شکلی کنترل می‌کنیم. در موردِ رازداری هم ممنون که اشاره کردید. دقیقاً همین هست.

رازداری چه در بیزینِس و لایف خیلی مهم است و اولین صلاحیتی است که در آی.سی.اِف به کوچ‌ها آموزش داده می‌شود و حتی در مواردِ بیزینِس یا مواردی که اطلاعاتِ خیلی مهمی قرار است ردوبدل شود ما قراردادِ محرمانگی داریم. یعنی برایِ این‌که مراجع بتواند ازاین‌جهت نگران نباشد اصلاً قراردادهایِ محرمانگی با موضوعِ این‌که اطلاعات کاملاً حفظ می‌شود و جایی درز پیدا نمی‌کند؛ علاوه بر قراردادی که برایِ جلسات هست یک قراردادی جدا هم دراین‌رابطه بینِ بیزینِس او و کَوچ بسته می‌شود.  ممنون از شما. خیلی خوب بود.  

امیدوارم صحبت های من با سرکار خانم خسروجردی در مورد بیزینس کوچینگ چیست؟ برای شما مفید بوده باشد. شما هم اگر هر نوع تجربه در هر موضوعی در این دنیای بزرگ دارید. و علاقه مند هستید. این صحبتها را با دیگر انسانها به اشتراک بگذارید. فقط لازم است. گوشی همراه خودتان را در مقابل خودتان قرار دهید و یک ویدئو یا پادکست ۳۰ تا ۶۰ دقیقه ای از خودتان بگیرید و برای من ارسال کنید. یا برای یک لایو مشترک به من پیام بدهید. کلی محتوا با ارزش با اساتید و افراد دیگر هم در مورد کسب و کار اماده کردم. اینجا را کلیک کنید. تا به این مطالب با ارزش دسترسی پیدا کنید.

همچنین ۹۰ درس آموزش کسب و کار رایگان آماده کردم. که فقط روزی ده دقیقه وقت شما را می گیرد. برای استفاده از این دوره آموزشی رایگان اینجا کلیک کنید.برای آشنائی با انجمن جهانی بیزینس کوچینگ اینجا کلیک کنید.

اعتبار پاسپورت ترکیه

اعتبار پاسپورت ترکیه

اعتبار پاسپورت ترکیه

یکی از سوالات اساسی که شاید برای خیلی از هموطنان ما که علاقه مند به اخذ تابعیت ترکیه هستند این می باشد. که پاسپورت ترکیه چقدر اعتبار و ارزش دارد . آیا خرید 400 هزار دلار ملک در ترکیه حدود 10 میلیارد تومان ارزش سرمایه گذاری و اخذ پاسپورت ترکیه را دارد. تلاش می کنم. در این مقاله به این سوال که اعتبار پاسپورت ترکیه چقدر است پاسخ بدهم.

 راستی هزینه ها برای اخذ پاسپورت ترکیه را حداقل 440 تا 450 هزار دلار  باید در نظر بگیرید. چون ده درصد هزینه نقل و انتقال سند، کمیسیون مشاور املاک، مالیات و هزینه های وکیل، دفترخانه و چند مرحله کارشناسی ملک را هم باید به مبلغ 400 هزار دلار اضافه کنید.

 اعتبار پاسپورت ترکیه در جهان چندم است؟

 اعتبار پاسپورت ترکیه در جهان 52 ام و برای سفر به 111 کشور معتبر می باشد، 72 کشور بدون نیاز به ویزا، 36 کشور در هنگام ورود می باشد.

با پاسپورت ترکیه به چه کشورهائی می شود بدون ویزا سفر کرد؟

البته بعضی مشاورین املاک و شرکت هایی که کار اخذ اقامت را انجام می دهند. خیلی در مورد اعتبار پاسپورت ترکیه  بزرگنمائی کنند. البته که پاسپورت ترکیه از پاسپورت ایران بسیار قوی تر است. به خصوص برای تجار که با کشورهای حاشیه خلیج فارس تجارت می کنند به خصوص قطر،کویت و عمان یا کشورهای دور مثل کره جنوبی، تایلند و تایوان، برای علاقه مندان به گردشگری هم خیلی پاسپورت قوی است.

باید توجه داشته باشید. با پاسپورت ترکیه امکان اخذ ویزا امریکا و کشورهای اروپائی راحت تر می باشد. اما باید به این نکته طلائی توجه کنید. که در پاسپورت ترکیه هم محل تولد شما را ایران ثبت می کند. و امکان دارد. بعضی کشورها بدلیل تحریم ها سخت گیری کنند.

آیا همه مردم اعتبار سفر با پاسپورت ترکیه برای آنها مهم است؟

خیلی از مردم اخذ پاسپورت ترکیه را برای استفاده از امکانات و امتیازات شهروندان ترک که دولت برای آنها فراهم نموده می خواهند و خیلی دنبال تجارت و گردشگری نیستند. می خواهند که خانواده انها براحتی از امکاناتی مثل مدرسه، دانشگاه و خدمات بهداشتی ترکیه و امکان اخذ کارتهای بین المللی بهره مند شوند.

یک نکته طلائی مهم دیگررا هم بگویم که برای اخذ پاسپورت ترکیه باید اسم و فامیل ترک انتخاب کنید. و زندگی در ترکیه نیاز به یادگیری کامل زبان ترکی دارید. و زبان انگلیسی کاربرد زیادی ندارد.

لیست کشورهای بدون ویزا برای پاسپورت ترکیه 2022

مهم ترین و با ارزش ترین کشورهائی که با پاسپورت ترکیه می شود بدون ویزا و راحت سفر کرد؟

گرجستان- ژاپن- آذربایجان- قطر- کویت – عمان- آرژانتین- برزیل- مکزیک-سنگاپور- کره جنوبی – تایلند- تایوان- هنگ کنگ – آفریقای جنوبی- تونس و مراکش و ویزا سه ماهه ایران

چه کشورهای مهمی که بدون ویزا با پاسپورت ترکیه نمی توان به آنجا سفر کرد؟

 ضمنا آمریکا، کانادا و اکثر کشورهای مهم حوزه شینگن، امارات،چین ،مصر، هند، عربستان،امکان سفربدون ویزا ندارید. و مثل ایران باید از طریق سفارت خانه و ارائه مدارک اقدام نمائید.

کشورهای مهمی  که به صورت انلاین می توان با پاسپورت ترکیه  درخواست ویزا کرد:

استرالیا- بحرین- ساحل عاج-روسیه- سنت هلن – سورینام

اعتبار پاسپورت ترکیه چقدر است

فهرست کشورهائی که امکان سفر بدون ویزا با پاسپورت ترکیه به آنها مهیا است؟

اتحادیه اروپا

آلبانی: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به آلبانی نیازی به ویزا ندارند و ممکن است 90 روز را در آنجا سپری کنند.

ارمنستان: صدور ویزا در هنگام ورود به فرودگاه یا مرز زمینی

بلاروس دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به بلاروس نیازی به ویزا ندارند. 30 روز برای فعالیت های توریستی و تجاری در هنگام ورود اعطا می شود.

بوسنی و هرزگوین : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند تا 90 روز در مدت 6 ماه وارد بوسنی و هرزگوین شوند.

گرجستان: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به گرجستان نیازی به ویزا ندارند اما در بدو ورود باید کارت شناسایی معتبر ارائه دهند. اقامت 12 ماهه برای توریست و تجارت اعطا می شود.

کوزوو: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به کوزوو نیازی به ویزا ندارند. به گردشگران اقامت 90 روزه در کوزوو صادر می شود.

مولداوی: دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند تا 90 روز در یک دوره 6 ماهه وارد مولداوی شوند.

مونته نگرو: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به مونته نگرو نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه به دارندگان پاسپورت ترکیه برای مقاصد گردشگری اعطا می شود.

مقدونیه شمالی صربستان: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به صربستان نیازی به ویزا ندارند و ممکن است تا 90 روز اقامت داشته باشند.

اوکراین: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به اوکراین نیازی به ویزا ندارند و ممکن است تا 90 روز در یک دوره 6 ماهه بمانند.

امریکا جنوبی و مرکزی :

آرژانتین : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به آرژانتین نیازی به ویزا ندارند. اقامت 3 ماهه پس از ورود فقط برای مقاصد توریستی اعطا می شود.

بولیوی : دارندگان پاسپورت ترکیه برای سفر به بولیوی نیازی به ویزا ندارند و ممکن است تا 90 روز اقامت داشته باشند.

برزیل : دارندگان پاسپورت برزیل ترکیه برای ورود به نیازی به ویزا ندارند و در هنگام ورود اجازه اقامت تا 90 روز را دارند.

شیلی :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به شیلی نیازی به ویزا ندارند. اقامت 3 ماهه در بدو ورود صادر می شود.

کلمبیا: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به کلمبیا نیازی به ویزا ندارند. اقامت 3 ماهه پس از ورود اعطا می شود که می تواند در یک دوره یک ساله به 180 افزایش یابد.

کاستاریکا: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به کاستاریکا نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

اکوادور: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به اکوادور نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

السالوادور : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به السالوادور نیازی به ویزا ندارند. اقامت 3 ماهه در بدو ورود صادر می شود.

گواتمالا: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به گواتمالا نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

هندوراس: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به هندوراس نیازی به ویزا ندارند. اقامت 3 ماهه در بدو ورود صادر می شود.

مکزیک :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به مکزیک نیازی به ویزا ندارند اما برای دریافت مجوز 30 روزه باید از سیستم مجوز الکترونیکی عبور کنند.

نیکاراگوئه:  دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به نیکاراگوئه نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

پاناما : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به پاناما نیازی به ویزا ندارند و می توانند تا 180 روز را در پاناما سپری کنند.

پاراگوئه :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به پاراگوئه نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

پرو :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به پرو نیازی به ویزا ندارند و ممکن است تا 6 ماه در پرو بمانند.

اروگوئه :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به اروگوئه نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

ونزوئلا: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به ونزوئلا نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

ایا پاسپورت ترکیه خیلی اعتبار دارد
آسیا

آذربایجان : دارندگان پاسپورت ترکیه برای سفر به آذربایجان نیازی به ویزا ندارند و می توانند تا 90 روز اقامت داشته باشند. اگر بیش از 15 روز خارج از هتل ها اقامت داشته باشند، باید در پلیس محلی ثبت نام کنند.

برونئی : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به برونئی نیازی به ویزا ندارند. اقامت 30 روزه در بدو ورود صادر می شود

کامبوج: دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در بدو ورود ویزا یا eVisa آنلاین برای سفر به کامبوج دریافت کنند. اقامت 30 روزه برای مقاصد گردشگری اعطا می شود. ویزا را می توان در فرودگاه بین المللی کامبوج در پنوم پن و فرودگاه بین المللی سیم ریپ یا به صورت آنلاین دریافت کرد

اندونزی : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به اندونزی نیازی به ویزا ندارند. اقامت 30 روزه پس از ورود به بنادر ورودی منتخب اعطا می شود. ایران: اتباع ترکیه نیازی به ویزا برای ایران ندارند و اجازه اقامت تا 3 ماه را دارند.

ژاپن: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به ژاپن نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

اردن: پاسپورت ترکیه برای ورود به اردن نیازی به ویزا ندارد. حداکثر اقامت مجاز 3 ماه است.

قزاقستان :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به قزاقستان نیازی به ویزا ندارند و ممکن است تا 1 ماه را در آنجا سپری کنند. با این حال، آنها به مجوز ویژه برای شهر بایکونور و مناطق اطراف آن در استان کیزیلوردا و شهر گواردیسکی در نزدیکی آلماتی نیاز دارند.

کویت : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند ویزای الکترونیکی یکبار ورود را به صورت آنلاین یا ویزا را در بدو ورود به کویت دریافت کنند. مسافران فقط برای مقاصد توریستی اقامت 3 ماهه دارند. پس از تایید eVisa به مدت 30 روز معتبر است. مسافرانی که به دلایل دیگر به این کشور سفر می کنند باید به سفارت مراجعه کنند.

قرقیزستان : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند بدون نیاز به ویزا وارد قرقیزستان شوند و تا 30 روز اقامت داشته باشند

لبنان: دارندگان گذرنامه ترکیه می توانند در بدو ورود به فرودگاه بین المللی بیروت و بنادر منتخب ویزای چند بار ورود دریافت کنند که اعتبار آن 90 روز با امکان تمدید 30 روز دیگر است. مسافران باید بلیت معتبر و غیرقابل استرداد، شماره تلفن و آدرس در لبنان و فاقد ویزا یا مهر اسرائیل داشته باشند

. لائوس:  دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در هنگام ورود به هر فرودگاه بین المللی لائوس یا eVisa به صورت آنلاین ویزا دریافت کنند که هر دو به آنها اجازه اقامت 30 روزه را می دهد

ماکائو (SAR :چین) دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به ماکائو نیازی به ویزا ندارند. اقامت 30 روزه در بدو ورود صادر می شود.

مالزی: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به مالزی نیازی به ویزا ندارند و اجازه اقامت تا 3 ماه را دارند.

مالدیو: دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در بدو ورود به مالدیو ویزا دریافت کنند. اقامت 30 روزه فقط برای مقاصد گردشگری اعطا می شود. اگر مسافران به دلایل دیگری از این سفر بازدید می کنند، باید یک دعوت نامه ارائه دهند. دسترسی به جزایر غیر تفریحی بدون اجازه دولت ممنوع است. یک بلیط بعدی معتبر، مدرک اقامت و بودجه، و همچنین گواهی واکسیناسیون تب زرد مورد نیاز است. مسافران همچنین به حداقل 6 ماه اعتبار در گذرنامه خود نیاز دارند.

مغولستان: دارندگان پاسپورت ترک می توانند بدون ویزا به مغولستان سفر کنند و تا 30 روز اقامت داشته باشند.

نپال : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در بدو ورود به فرودگاه بین المللی کاتماندو و تمام پست های مرزی ویزا دریافت کنند. مسافران می توانند در صورت نیاز برای ویزاهای چندبار ورود و افزایش درخواست دهند. ویزای 90 روزه در بدو ورود اعطا می شود.

عمان : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در بدو ورود ویزا دریافت کنند

فیلیپین : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به فیلیپین نیازی به ویزا ندارند. اقامت 30 روزه در بدو ورود صادر می شود.

قطر: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به قطر نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

سنگاپور: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به سنگاپور نیازی به ویزا ندارند. اقامت 30 روزه در بدو ورود صادر می شود.

کره جنوبی: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به کره جنوبی نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

سری لانکا: ویزا در بدو ورود صادر می شود.

سوریه: بدلیل مشکلات سیاسی فعلا ویزا صادر نمی شود.

تاجیکستان : دارندگان پاسپورت ترکیه ای می توانند ویزای توریستی یا تجاری را به صورت آنلاین یا در بدو ورود به فرودگاه دوشنبه دریافت کنند. اقامت توریستی 45 روزه در بدو ورود اعطا می شود و اعتبار ویزا 90 روز است. مسافران می توانند در صورت نیاز برای تمدید درخواست دهند.

تایلند: دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند بدون ویزا به تایلند سفر کنند و تا 30 روز اقامت داشته باشند. در صورت عدم ورود با هواپیما، تنها دو بار بازدید سالانه مجاز است.

تیمور شرقی : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در هنگام ورود ویزا برای ورود به تیمور شرقی دریافت کنند. اقامت 30 روزه در بدو ورود صادر می شود.

ازبکستان : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به ازبکستان نیازی به ویزا ندارند. اقامت 30 روزه در بدو ورود صادر می شود.

قلمروهای بریتانیای بزرگ:

جزایر ویرجین بریتانیا : دارندگان پاسپورت ترکیه برای سفر به جزایر ویرجین بریتانیا نیازی به ویزا ندارند. به گردشگران 30 روز اقامت صادر می شود. گردشگرانی که مایل به اقامت بیش از 30 روز هستند می توانند برای تمدید درخواست دهند.

جزایر کوک : دارندگان پاسپورت ترکیه برای سفر به جزایر کوک نیازی به ویزا ندارند و اجازه اقامت 31 روزه را دارند.

هنگ کنگ : دارندگان پاسپورت ترکیه برای سفر به هنگ کنگ نیازی به گذرنامه ندارند. اقامت 90 روزه در بدو ورود داده می شود. مسافران ملزم به داشتن گذرنامه با حداقل 6 ماه اعتبار هستند.

تایوان : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در هنگام ورود ویزا دریافت کنند. حداکثر مدت اقامت 30 روز می باشد.

جزایر ترکز و کایکوس: دارندگان پاسپورت ترکیه برای سفر به جزایر ترکز و کایکوس نیازی به ویزا ندارند. پس از ورود، گردشگران اجازه اقامت 90 روزه را دارند. گذرنامه معتبر برای ورود و خروج الزامی است.

منطقه کارائیب

آنتیگوا و باربودا : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به آنتیگوا و باربودا نیازی به ویزا ندارند. اقامت 6 ماهه در بدو ورود صادر می شود.

باهاما : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به باهاما نیازی به ویزا ندارند و می توانند تا 8 ماه را در آنجا سپری کنند.

باربادوس : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به باربادوس نیازی به ویزا ندارند. اقامت 6 ماهه در بدو ورود صادر می شود.

دومینیکا : دارندگان پاسپورت ترکیه برای بازدید از دومینیکا نیازی به ویزا ندارند. اقامت 21 روزه پس از ورود صادر می شود.

جمهوری دومینیکن :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به جمهوری دومینیکن نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

هائیتی کدارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به هائیتی نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

جامائیکا :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به جامائیکا نیازی به ویزا ندارند و می توانند تا 3 ماه را در آنجا سپری کنند.

سنت کیتس و نویس :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به سنت کیتس و نویس نیازی به ویزا ندارند. اقامت 3 ماهه در بدو ورود صادر می شود.

سنت لوسیا :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به سنت لوسیا نیازی به ویزا ندارند. اقامت 3 ماهه پس از ورود اعطا می شود.

سنت وینسنت و گرنادین :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به سنت وینسنت و گرنادین نیازی به ویزا ندارند. اقامت 30 روزه در بدو ورود صادر می شود.

ترینیداد و توباگو :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود صادر می شود.

ارزش پاسپرت ترکیه
اقیانوسیه

فیجی :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به فیجی نیازی به ویزا ندارند. اقامت 4 ماهه در بدو ورود صادر می شود.

جزایر مارشال :دارندگان پاسپورت ترکیه ممکن است در بدو ورود ویزای 90 روزه دریافت کنند.

میکرونزی: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به میکرونزی نیازی به ویزا ندارند. اقامت طولانی 90 روزه در دوره 180 روزه پس از ورود اعطا می شود.

پالائو :دارندگان پاسپورت ترکیه ممکن است در هنگام ورود ویزای 30 روزه دریافت کنند.

ساموآ :دارندگان پاسپورت ترکی می توانند در بدو ورود مجوز ورود 60 روزه دریافت کنند.

تونگا :دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در بدو ورود ویزای 31 روزه دریافت کنند.

ای تووالوک دارندگان پاسپورت ترکیه بدو ورود می تواند ویزای 1 ماهه دریافت کند.

وانواتو :دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به وانواتو نیازی به ویزا ندارند. اقامت 30 روزه در بدو ورود داده می شود.

دارندگان پاسپورت سائوتومه و پرینسیپ ترکیه برای ورود به سائوتومه و پرینسیپ نیازی به ویزا ندارند اما باید گواهی بین المللی واکسیناسیون ارائه دهند. آنها می توانند تا 15 روز بمانند.

آفریقا

بوتسوانا : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به بوتسوانا نیازی به ویزا ندارند. اقامت 3 ماهه در بدو ورود اعطا می شود.

کیپ ورد: اقامت 30 روزه پس از ورود داده می شود. ذکر این نکته ضروری است که دارندگان پاسپورت ترکیه باید حداقل 6 روز قبل از سفر ثبت نام کنند.

دارندگان پاسپورت ترکیه کومور می توانند در بدو ورود ویزا دریافت کنند. گذرنامه باید 6 ماه اعتبار داشته باشد و مدرک برگشت یا بلیط به بعد الزامی است. حداکثر مدت اقامت 45 روز است.

اسواتینی (سوازیلند) : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به سوازیلند نیازی به ویزا ندارند و می توانند تا 30 روز اقامت داشته باشند.

گابن : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند برای سفر به گابن به صورت آنلاین برای یک بار ورود یا چند بار ورود به گابن درخواست دهند. آنها همچنین واجد شرایط درخواست ویزا در هنگام ورود هستند، اما باید از طریق فرودگاه بین المللی لیبرویل سفر کنند. در آنجا اقامت 90 روزه برای اهداف توریستی به آنها اعطا می شود.

گامبیا: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به گامبیا نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود اعطا می شود.

گینه بیسائو : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند پس از ورود به فرودگاه بین المللی گینه بیسائو ویزا دریافت کرده و 30 روز اقامت داشته باشند.

دارندگان پاسپورت ترکیه کنیا می توانند به صورت آنلاین برای دریافت eVisa یا دریافت ویزا در بدو ورود اقدام کنند. حداکثر اقامت مجاز 3 ماه است.

ماداگاسکار : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند ویزا هنگام ورود به ماداگاسکار یا ویزا الکترونیکی را قبل از خروج دریافت کنند و اقامت 90 روزه و یکبار ورود تنها برای مقاصد گردشگری به آنها اعطا می شود.

موریتانی : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در بدو ورود به فرودگاه بین المللی نواکشوت-اومتونسی ویزا بگیرند. اثبات واکسیناسیون تب زرد در بدو ورود الزامی است.

موریس:  دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به موریس نیازی به ویزا ندارند. اقامت 90 روزه پس از ورود داده می شود.

مراکش : دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به مراکش نیازی به ویزا ندارند و اجازه اقامت تا 3 ماه را دارند.

موزامبیک : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند پس از ورود به موزامبیک ویزا دریافت کنند. معمولاً پول نقد به عنوان وسیله پرداخت مورد نیاز است اما فرودگاه ماپوتو اکنون پرداخت های کارت اعتباری را می پذیرد. 30 روز اقامت فقط برای مقاصد گردشگری اعطا می شود.

نامیبیا: دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در بدو ورود ویزا دریافت کنند.

دارندگان پاسپورت ترکیه رواندا می توانند برای دریافت eVisa به صورت آنلاین درخواست دهند که پس از صدور آن به مدت 30 روز معتبر خواهد بود. ویزا هنگام ورود نیز برای مقاصد گردشگری و تجاری در دسترس است.

سنگال : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در هنگام ورود ویزا دریافت کنند که به آنها اجازه می دهد حداکثر 90 روز اقامت داشته باشند.

سیشل : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در هنگام ورود ویزا برای ورود به سیشل و اقامت تا 3 ماه دریافت کنند.

سیرالئون :دارندگان پاسپورت ترکیه فقط می توانند در بدو ورود به سیرالئون ویزا دریافت کنند و تا 30 روز اقامت داشته باشند.

سومالی : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند هنگام ورود به موگادیشو، بوساسو و فرودگاه گالسیائو ویزا دریافت کنند و تا 30 روز اقامت داشته باشند.

آفریقای جنوبی: دارندگان پاسپورت ترکیه برای ورود به آفریقای جنوبی نیازی به ویزا ندارند و می توانند تا 30 روز اقامت داشته باشند.

سودان:  شهروندان ترکیه می توانند به عنوان توریست از سودان دیدن کنند. اگر بیش از 25 مایل خارج از خارطوم سفر کنند، به مجوز خاصی نیاز دارند.

تانزانیا :دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند eVisa را به صورت آنلاین یا ویزا هنگام ورود دریافت کنند و اجازه اقامت تا 3 ماه را دارند.

توگو: دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در بدو ورود به توگو ویزا دریافت کنند و فقط برای مقاصد گردشگری به آنها اقامت 7 روزه داده می شود. پاسپورت باید حداقل دو صفحه خالی داشته باشد و حداقل یک سال اعتبار داشته باشد.

تونس : دارندگان پاسپورت ترکیه نیازی به ویزا ندارند و ممکن است تا 90 روز اقامت داشته باشند.

اوگاندا : دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند به صورت آنلاین برای دریافت eVisa یا ویزا در هنگام ورود درخواست دهند که به آنها اجازه می دهد تا حداکثر 90 روز اقامت داشته باشند.

زامبیا :دارندگان پاسپورت ترکیه می توانند در هنگام ورود ویزای الکترونیکی یا ویزا دریافت کنند و اجازه اقامت حداکثر 90 روز را دارند.

زیمبابوه :دارندگان پاسپورت ترکیه باید eVisa را به صورت آنلاین یا ویزا در هنگام ورود دریافت کنند که به آنها اجازه می دهد تا حداکثر 3 ماه اقامت داشته باشند.

امیدوارم مقاله اعتبار پاسپورت ترکیه برای شما مفید بوده باشد. و اگر شما اطلاعات کاملتری در مورد این کشور دارید. برای سایت من ارسال کنید. تا بنام خود شما با دیگر فارسی زبانان به اشتراک بگذارم . خودم هر چی تجربه داشتم یا از دوستانم شنیده بودم . صادقانه در متن مقاله ارائه نمودم. حتما به بخش قوانین کشورهای سایت سعید کاظمی هم یک سری بزنید.

اهمیت فن بیان در روابط اجتماعی

اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی

برای تماشای صحبت های من با استاد احمد معین در خصوص اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با استاد احمد معین در خصوص اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی

سعید کاظمی: دوستانِ عزیز. امشب با آقایِ استاد احمدِ معین در خدمتِ شما هستیم. می‌خواهیم در مورد اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی صحبت بکنیم. جنابِ معین از اساتیدِ بزرگ هستند و سال‌هاست در موردِ فنِ بیان سخنرانی و تدریس می‌کنند و آموزِش می‌دهند. البته استاد  بنده را متخصصِ مهاجرت معرفی کردند که من متخصصِ مهاجرت نیستم. بلکه من درسایت، پیج اینستاگرام و کانالِ یوتیوبم به نامِ سعیدِکاظمی در موردِ تجربیاتِ همه آدم‌ها صحبت و مستند سازی می‌کنم .

معرفی استاد احمد معین:

احمدِ معین هستم. مربیِ کَوچینگ و مدرسِ سخنرانی و فنِ بیان و همچنین رشدِ فردی و به آدم‌ها کمک می‌کنم. که با مهارت‌هایی که دوست دارند به دست بیاورند که در زندگی‌شان تأثیرگذارتر، بتوانند هم رفتار و هم برخورد کنند و بتوانند زندگی و کسب‌وکار خودشان را ارتقاء بدهند. من تا الان هم سه تا کتاب نوشتم با عنوانِ سخنرانیِ انگیزشی، ساختارِ تفکرِ سخنران و پلن آموزشیِ همراهِ موفق ویژه شرکت‌کنندگانِ دوره‌هایِ آموزشیِ سخنرانی فن بیان،

و حدودِ دو سال و نیم هم هست. که بیزینِس کَوچینگ را شروع کردم و به افراد که می‌خواهند کسب و کارِشان ارتقاء پیدا کند. کمک می‌کنم که کسب و کارِشان را رشد دهند. و کاری که من انجام می‌دهم شاید متفاوت‌تر از دیگر مربی‌ها باشد چون تخصص دارم در مهارت‌هایِ رشدِ فردی در کنارِ این‌که مربی هستم آموزش‌دهنده هم هستم. که هم خودِشان را ارتقاء دهند و هم کسب و کارِشان را و کسانی که می‌خواهند بیش‌تر با من آشنا شوند در سایتِ ahmadmoein.com می‌توانند اطلاعاتِ بیش‌تر را بدست بیاورند یا در پیجِ خودم احمد معین،

سعید کاظمی: امشب در موردِ اهمیتِ فنِ بیان در تجارت و زندگی صحبت ‌خواهیم کرد که یکی از مشکلاتِ اساسیِ خود من هم همین بوده است.  یعنی زمانی که قصد استارت کار را داشتم خیلی برای من سخت و مشکل بود. گرفتنِ ویدئو و تهیه‌یِ محتوا. خُوب در جمع‌ها خیلی راحت صحبت‌می‌کنم حالا حتی سمینار و همایش ها راحت سخنرانی می کنم. اما برایِ ضبط  ویدئو یک اِسترِسِ خاصی داشتم. حالا سؤالِ اولم را به این شکل می‌پرسم.

اهمیت راههای ارتباطی با دیگر انسانها

چه آدم‌هایی نیاز به فنِ بیان دارند؟

استاد معین: احسنت. دقیقاً سؤالِ خیلی‌ خوبی پرسیدید. واقعاً چه کسی نیاز به مهارتِ فن بیان دارد؟ جوابی که من بخواهم بدهم این است که هرکسی که می‌تواند حرف بزند نیاز به مهارتِ فنِ بیان دارد. یک دیالوگی هست که می‌گوید کلمات بیش‌تر از گلوله‌ها آدم کشته‌اند. چرا؟ چون شما زمانی که دارید صحبت می‌کنید. حالا شما منظورم هرکسی می‌تواند باشد هم خودم می‌توانم باشم و هم دیگران. زمانی که دارم صحبت می‌کنم به چه شکلی دارم صحبت می‌کنم؟ به چه شکلی با مشتریان برخورد می‌کنند؟ چگونه با همسرشان برخورد می‌کنند؟ چگونه با آدم‌هایِ دیگر ارتباط برقرار می‌کنند؟

قبل از این‌که ما بخواهیم با آدم‌ها ارتباط بگیریم و آن ارتباط را پایدارتر کنیم. داریم صحبت می‌کنیم. آیا می‌توانیم با لحنِ حرفه‌ایِ مناسب صحبت کنیم؟ آیا می‌توانیم از کلماتِ مناسب در جایِ مناسب استفاده کنیم؟ زمانی که ما بتوانیم در جایِ مناسب از کلماتِ مناسب استفاده بکنیم. می‌توانیم زندگیِ خودمان و حالِ دیگران را بهتر کنیم. می‌توانیم کسب‌وکار خودمان را رشد دهیم. یک مثال می‌زنم.

یک داستان از اهمیت نحوه ابراز نظر؟

در دانشگاهِ آزاد داشتم آموزش می‌دادم. من یک موسیقی پخش کردم و یکی از دوستان یک دفعه بلند شد و گفت که آقا این موسیقی که گذاشتید می‌توانست بهتر باشد. من این موسیقی را اصلاً دوست نداشتم. خُوب من چون این مهارت رادارم و آموزش می‌دهم می‌دانستم که چون این فرد هیچ جایی آموزش ندیده است و نحوه انتقاد و پیشنهاد کردن را بلد نیست. بنابراین نمی‌داند که به چه شکلی انتقاد کند. به ایشان گفتم ممنونم که پیشنهادت را دادی و نظرتان را گفتید و من هم خیلی خوشحال شدم. من چون تا حال در هوایِ فضای آموزِشِ همین مهارت فن بیان و سخنوری و مهارت‌هایِ ارتباطی بوده‌ام.

یک مقدار که جلوتر رفتیم به ایشان گفتم که به چه شکلی این کار را باید انجام دهند. مثلاً به ایشان ؛ البته نه فقط به ایشان بلکه به تمامِ افرادی که در آن کلاسِ آموزشی بودند گفتم که قبل از این‌که ما بخواهیم انتقادی بکنیم می‌توانیم اول خوبی‌هایِ آن فرد را ببینیم.  مثلاً بیان کنید که آقایِ معین این اسلایدی که الان به من نشان دادید. خیلی تأثیرگذار بود و من خیلی نتایجِ خوبی از این اسلاید گرفتم و اسلاید خیلی طراحیِ زیبایی داشت و چقدر حرفه‌ای بود. اما اجازه هست که من یک پیشنهاد بدهم نسبت به آن چیزی که گذاشتید؟ و من هم قبول می‌کنم. بعد باید به این شکل نظرِش رو بیان‌کند؛

چون موسیقی چیزی سلیقه‌ای است به این شکل باید بگوید که، به نظرِ من این موسیقی می‌توانست ملایم‌تر باشد. این موسیقی می‌توانست تندتر باشد. این موسیقی می‌توانست از سبکِ کلاسیک باشد، یا از سبکِ پاپ یا هر چیزِ دیگری. یعنی زمانی که می‌خواهند انتقاد یا پیشنهاد کنند این کار را می‌توانند انجام دهند.

نحوه ارتباط صحیح کلامی با همسر و فرزندان؟

حالا افراد در زندگیشان وقتی دارند با همسر یا بچه‌شان صحبت می‌کنند به چه شکلی از آنها درخواست می‌کنند؟ به چه شکلی به آنها پیشنهاد می‌دهند؟ با زور و اجبار، هر  چقدر که این زور و اجبار بیش‌تر بشود. آدم‌ها به مرورِ زمان کم‌کم زور و اجبارها در ذهنشان، در وجودِشان و در خاطراتِشان شکل می‌گیرد و به جایِ این‌که به هم نزدیک شوند. یواش یواش از هم دور می‌شوند، چون نتوانستند با همدیگر خوب صحبت کنند و ارتباط‌ها به خوبی شکل نگرفته و بعد یواش‌یواش حالِشان بد می‌‍شود و دوست ندارند در کنارِ هم باشند. آدم‌ها وقتی که در زندگیِ مشترک می‌خواهند. ارتباطاتشان قوی‌تر باشد و چندین سال تا آخرِ عمر با هم زندگی کنند.

این مدلِ رفتار و این مدلِ بیان نشان می‌دهد. که اینها چند سال می‌توانند با هم زندگی کنند. ولی زمانی که بلد باشند و بتوانند با هم زندگی کنند. این زندگی و عشقِشان پایدارتر می‌شود. مشتری‌مداریِ آنها قوی‌تر می‌شود. یعنی به این شکل نیست. که بخواهم بگویم.آقا هر کسی می‌خواهد. سخنرانی بکند فن بیان و مهارتِ سخنوری را یاد بگیرد. هرکسی که می‌خواهد زندگیِ بهتری داشته باشد و هرکسی که می‌خواهد در کسب و کارَش موفق‌تر از رقباش باشد باید این مهارت را یاد بگیرد.

اهمیت فن بیان در تجارت و زندگی
اهمیت فن بیان در تجارت و زندگی

مهارتِ فن بیان و سخنوری یک مهارتِ بسیار ضروری است:

که در همه‌جا بسیار کاربردی است. یعنی قبل از این‌که فرد بخواهد آموزِشِ بازاریابی، مشتری‌مداری، بیزینِس‌کَوچینگ، کوچینگ، تدریس، کتاب‌نویسی یا هر آموزشِ دیگری بخواهد ببیند. من پیشنهادم این است که اول باید بر رویِ بیانش کار بکند. فنِ بیان این نیست که چگونه دهانمان را باز و بسته کنیم، صدایمان را کجا کلفت کنیم و کجا نازِکَش کنیم. نه این نیست. تعریفی که من از فنِ بیان دارم فنِ بیانِ زندگی است و چیزی که تویِ زندگیمان می‌خواهیم از آن استفاده کنیم. فن بیانِ گویندگی تخصصَش مشخص است که فن بیانِ گویندگی است اما در بیزینسمان، در کسب و کار و در زندگیمان زمانی که می‌خواهیم با ادم‌ها ارتباط بگیریم باید بدانیم که چگونه کلمات را بیان‌کنیم.

  یک مثال دیگر از اهمیت فن بیان در ارتباط با همسر و فرزندان:

یک مثالِ دیگه‌ای بزنم. در زندگی وقتی داریم با هم صحبت می‌کنیم، زمانی که واردِ خانه می‌شویم به چه شکلی سلام می‌کنیم؟ این سلام کردن باعث می‌شود که حس و حالِ افرادی که در خانه هستند را بد بکنم یا خوب. وقتی شل و ول بی‌حا بروم و سلام بکنم، با خستگی بروم و سلام بکنم خانواده باید به چه شکلی با من برخورد بکند؟ و وقتی که پر انرژی بروم به چه شکلی؟ و یا در ادارات، در کارخانه و محیطِ کسب و کار وقتی فردی واردِ مغازه‌یِ من می‌شود ، واردِ کسب و کار من می‌شود من به چه شکلی می‌توانم با او ارتباط بگیرم؟ به چه شکلی دارم به آن شخص سلام می‌کنم؟ چگونه با وی ارتباط می‌‌گیرم؟ و به چه شکلی به درخواستَش پاسخ می‌دهم؟ آیا لبخند می‌زنم؟  یا نمی‌زنم؟

توجه می‌کنم یا نمی‌کنم؟ و خیلی چیزهایِ دیگر. پس فنِ بیان لازمه‌یِ زندگیِ هر فردی است که بخواهد زندگیِ بهتری داشته باشد، می‌خواهد کسب و کارِ بهتری داشته باشد، اگر جوابِ منفی می‌دهد. ببینید تا الان چقدر در ارتباطاتش دوست دارد. چقدر دوستانَش دوست دارند. که این فرد در جمعِشون باشد. چقدر در کسب و کار مشتریهایَش به وی وفادار هستند؟ یعنی مهارتِ فن بیان به تمامِ این افراد کمک می‌کند قدرتِ بیش‌تری پیدا کنند، ارتباطاتِ بیش‌تری پیدا کنند و کسب و کارِشان رونق پیدا کند.

اهمیت فن بیان در شبکه سازی تجاری:

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که خودتان هم می‌دانید و در این زمینه استاد هستید در کسب و کار مهم‌ترین چیز شبکه‌سازیِ ارتباطی هست. و مهارتِ فنِ بیان و سخنوری کم می‌کند که آن شبکه‌سازی‌هایِ ارتباطی پایدارتر شکل بگیرد. یکی از ابزارهای بسیار مهم در هر کسب و کار شبکه افرادی است.که مدیران آن کسب و کار با دیگر افراد مهم برقرار کرده اند.

اهمیت فن بیان در زندگی

دو تجربه واقعی از اهمیت فن بیان در ارتباط با همسر:

سعید کاظمی: من بیست و خورده‌ای سال هست که ازدواج کرده‌ام و تجربه زیادی دارم. ولی چیزی هست که با تجربه به دست آوردم نه این‌که آموزِش ببینم. متاسفانه باید آموزِش می‌دیدم. یک خانمی از شاگردهایِ من بودند که چند وقت پیش می‌گفتند که می‌خواهد ازدواج کند و به سوئد مهاجرت کند. از من خواستند که یه نصیحتی به ایشان بکنم. گفتم که فرقِ ما با حیوانات می‌دانی که چی است؟ گفت نه نمی‌دانم. گفتم ما زبان داریم و آنها ندارند. ما زبانِ ارتباطی داریم.

گفتم تمامِ صحبت‌هایِ خودت را با همسرِت با زبان و با آرامِش بیان کن. گفت باز هم نمی‌فهمم. گفتم فقط صحبت کن و چیزی را در دلت نگه ندار، البته به موقع و به‌جا. نه که شما دارید آشپزی می‌کنید و مهمان دارد و اعصابِش خورد است . آن زمان زمانِ خوبی برایِ  صحبت کردن نیست. باید بدانی که چه زمانی صحبت کنید. و این خیلی مهم است که در لحظه و در کجا از زبانت به درستی استفاده کنید.

شانزده هفده سال پیش که در هند بودم در شهرِ پونا. رفته بودم که با کوله پشتی هند را بگردم. یک راهبی در شهرِ پونا که راهبِ اوشو بود. ازشان خواستم که من را نصیحت بکند. گفت همیشه همه‌یِ مشکلات و غم‌هایت را با کفش‌هایت یک متریِ پشتِ در خانه بگذار و داخلِ خانه که می‌روی حتماً لبخند بزن و بلند سلام کن. الان که شما گفتید حتی سلام کردن چقدر مهم است یادِ آن خاطره افتادم.

چه آدم‌هایی استاد لازم است که بروند دنبالِ یادگیری فنِ بیان؟

یعنی مثلاً من می‌دانستم که نیاز دارم که برایِ تولیدِ محتوا بر ترس‌ها و اِسترس‌هایم غلبه کنم. حالا باید چه کاری انجام دهم؟ از کجا باید استارت بزنم.

استاد معین: این که غلبه کنید بر ترس‌ها و اِسترِس‌ها برایِ شروع پیشنهادم این است که از همان سلام شروع کنید. چون سلام اولین و مهم‌ترین کلمه‌ای هست که ما در شروعِ ارتباطات از آن استفاده می‌کنیم. وقتی که سلام می‌کند. الان فقط باید دقت کند چه جوری دارد سلام می‌کند، مدلِ سلام‌کردنش را عوض کند. اگر همیشه عادی سلام می‌کند و ارتباطِ چشمی ندارد و سرش را پایین می‌اندازد از این به بعد باید دو کار را انجام دهد 1) لبخند و 2) ارتباطِ چشمی با فردی که دارد صحبت می‌کند و سلام می‌کند.

نگاهِش بکند، لبخند بزند، بعد یک سلامِ پرانرژی داشته باشد. یک سلامِ رسا نه این‌ که داد بزند. و نسبت به هر مکانی این سطحِ انرژی باید تعادل داشته باشد و متفاوت باشد. من یک سلامِ پر انرژی را خیلی ازش نتیجه دیدم که تأکید می‌کنم خیلی مهم است.

یک مثال از اهمیت لبخند و برخورد مناسب در روابط اجتماعی

چند وقت پیش از یک پارکینگی آمدیم بیرون، بنده‌یِ خدایی که قبضِ پارکینگ را می‌گرفت و حساب می‌کرد من لبخند زدم و گفتم سلام و خدا قوت. بعد وقتی که حساب کرد گفت من دلم می‌خواهد از شما پولِ پارکینگ نگیرم. خیلی حس و حالم را خوب کردی. دمِ غروب هم بود. گفت از صبح تا حالا هیچ کس این حاِل خوب را به من نداده. همین که حالم را خوب کردید دلم نمی‌خواهد از شما مبلغی بگیرم.

اصلاً طرف نه من را می‌شناخت و نه من اصلاً ایشان را قبلاً دیده بودم. گفت این مدلِ سلام‌کردن حالِ من را خوب‌کرد. من اینقدر تو خودم بودم ولی مدلِ سلامِ شما حالِ من را خوب کرد و من نمی‌خواهم ا شما پول بگیرم. فقط به این دلیل که توانستی حالم را خوب بکنی. و من هر چقدر که با ایشان صحبت کردم زیرِ بار نرفت و قبض را مچاله کرد و خیلی از من تشکر کرد. پس ببینید این سلامِ پر انرژی چقدر می‌تواند مهم باشد در شروعِصحبت‌ها یا هر چیزِ دیگری.   

اهمیت فن بیان زندگی

من الان می‌خواهم اصولِ اولیه فنِ بیان را یاد بگیرم. می‌خواهم محتوا تولید کنم. از کجا شروع کنم؟

سعید کاظمی: الان دیگه نسلِ زد هستند. بیش‌ترِ جوان‌هایی که متولدِ 75 به بعد هستند نسلِ زد هستند. اینها به ارزِشِ توانمندی در کسب و کار پی بردن، به ارزشِ فضایِ مجازی پی بردن. اکثریتِ شان می‌دانند. اما بعضی از آنها یک اِسترِس و ترسی دارند. مثلاً می‌خواهد محتوا تولید کند و محصولِ ایکس را معرفی کند و در یک روستایِ کوچکی هم هست اما  اِسترِس دارد برایِ ارائه‌یِ دادن و نمایش دادن. فنِ بیانِش خیلی ضعیف است. یعنی خُب این تحتِ تأثیرِ یک اِسترسی است و ترسی که در وجودِش هست. چه کاری باید انجام دهد؟ می‌خواهد آموزِش ببیند. آموزش از کجا ببیند؟   

استاد معین: پیشنهاد می‌کنم برایِ شروعِ این که حالا می‌خواهد تولیدِ محتوا بکند. که البته حتماً در نهایت بعد از کارهایی که گفته می‌شود انجام دهد پیشنهاد می‌کنم هم مطالعه داشته باشد و هم از دوره‌هایِ آموزشی توسطِ مربی استفاده بکند. چون یک سری مهارت‌هایِ فنِ بیان هست که اگر از مربی استفاده نشود نتایجِ معکوس دارد و مربی می‌تواند به شخص اعلام کند که فلان تمرین را شما بیش‌تر انجام دهید و به شخصِ دیگر گفته بشود که تو اصلاً فلان تمرین را انجام نده چون برایِ شما مضر است. حالا این‌که گفته می‌شود که برایِ وی مضر است حتی می‌تواند رویِ  اعتماد به نفسِش و بر رویِ رفتارهایَش تغییرِ منفی بگذارد. ولی برایِ کسی دیگر متفاوت‌تر است.

تمرین افزایش اعتماد بنفس و فن بیان؟

حالا این‌که می‌خواهد فعلاً شروع کند. بعد از انجامِ سلامِ پرانرژی این را برایِ خودش عادت می‌کند این است که شروع به ایستادن جلویِ آینه بکند و یک محتوایی را آماده کند تویِ ذهنِش و جلویِ آینه برایِ خودش شروع به صحبت‌کردن کند. ولی زمانی که جلویِ آینه خودش را می‌بیند فکر کند که چند نفر هستند حداقل ده تا بیست نفر که حالا بستگی به سطحِ توانِ خودِش دارد. که چقدر آدم‌ها را می‌تواند در ذهنِ خودِش ببیند و برایِ آنها صحبت کند و حتی می‌تواند یک پله بالاتر رفته و این تمرین را سخت‌تر هم بکند و از خودش شروع به فیلم گرفتن کند. فیلم‌هایِ سه‌دقیقه‌ای.

مثلاً دوربینِش را می‌گذارد رویِ حالتِ سلفی بعد در موردِ آن محتوایی که می‌خواهد صحبت کند به مدتِ سه دقیقه جلویِ دوربین شروع به صحبت‌کردن میکند و دقیقاً ارتباطِ چشمی بگیرد با همان لنزِ دوربین. یعنی فرض کند که اینها مخاطبانَش هستند که زمانی که دارد فیلمِ خودِش را می‌بیند، ببیند که دارد به وی توجه می‌شود. یعنی این ارتباطِ چشمی که توسطی لنزِ دوربین که ضبط می‌شود بعد با مخاطب اتفاق می‌اُفتد. این را بارها و بارها تمرین کند و اگر حداقل ده روز پشتِ سرِ هم این کار را بکند خودَش نتیجهِ خیلی خوبی را می‌بیند و می‌بیند که چقدر متفاوت‌تر و بهتر شده.

پیکره بندی و چهارچوب یک سخنرانی یا تولید محتوا؟

حالا درمورد پیکره بندی و اگر بخواهد بعد صدا را ارتقاء دهد اینها را من پیشنهاد می‌کنم که توسطِ مربی این کار را انجام دهد که خیلی حرفه‌ای‌تر باشد. ولی برایِ تولیدِ محتوا و شروعش می‌تواند خیلی راحت این کار را انجام ده و نکته‌ایِ مهم‌تر این‌که مطالبی را که می‌خواهد ارائه دهد به ‌هیچ عنوان و اصلاً حفظ نکند. اگر حفظ بکند تمام سخنرانی‌هایش خراب می‌‍شود و در تولیدِ محتوا  هم خیلی خیلی اذیت می‌شود. محتوایی را که می‌خواهد ارائه دهد آنها را درج کند. محتوا را که درج کند خیلی راحت‌تر و با اعتمادِ به نفسِ بالاتر می‌تواند ارائه دهد. کتابی هم که می‌توانم پیشنهاد کنم

حتماً پیشنهاد می‌کنم کتابِ خودم باشد، ساختارِ تفکرِ سخن را که  هم کلی تمرینِ سخنرانی دارد و هم برایِ افزایشِ اعتمادِ به نفس و صحبت کردن و طراحیِ سخنرانی چه برایِ تولیدِ محتوا و یا سخنرانی‌هایِ رسمی چه کارهایی را باید انجام بدهید. یا حتی مهارت‌هایِ ارتباطی با دیگران که  می‌خواهد با دیگران ارتباط برقرار کند، چطور صحبت کند، چطور سرِ صحبت را باز کند تمام ِ اینها را من در کتابِ خودم گفت که  دوستان می‌توانند و حالا عزیزانی که در اصفهان هستند از طریقِ آموزشگاهِ خودمان می‌توانند تهیه کنند و از طریقِ سایتِ احمد معین دات کام یا خودِ پیجِ خودمان دایرکت بدهند دوستان را می‌توانیم راهنمایی کنیم.   

سعید کاظمی: فیلمِ آموزشی هم در مورد یادگیری فن بیان هست؟

استاد معین: دوباره باز هم خبرِ خوب این است که در سایت ِخودِ ما هم کلی دورةِ رایگاه هست. یعنی یک دوره‌یِ رایگان هم داریم به اسمِ فنِ بیانِ و سخنوری که این را هم دقیقاً جدید ضبط شده است یعنی پارسال که محتوا بسیار به روز است و هر کسی که از آن استفاده کرده نتایجِ خوبی گرفته است.  یعنی برایِ شروع هم از کتابِ خودم و این دوره‌یِ آموزشی می‌توانند استفاده کنند. که اگر اشتباه نکنم حدودِ 120 دقیقه یا 80 دقیقه است. که می‌توانند از آن استفاده کنند.

معرفی فیلم سخنرانی پادشاه برای تقویت فن بیان:

سعید کاظمی: من خودم فیلمِ سخنرانیِ پادشاه را هم که دیدم خیلی خوشم آمد. یعنی آموزش‌هایی که آنجا می‌داد خیلی جالب بود و خیلی مفید بود که به چه شکلی آموزش می‌داد که مثلاً لکنتِ زبانَش کم شود. اطلاعی ندارم که داستان واقعی بود یا نه و خیلی فیلمِ جالبی بود و یک فیلم هم دیدم که در این فیلم آنتونی رابینز آماده می‌شد قبل از هر سخنرانی و نحوةِ آماده شدنِ آنتونی رابینز را نشان می‌داد که حتی حرکاتِ ورزشی هم انجام می‌داد. اون هم به نظرِ من خیلی مفید بود و جالب.

در تِد هم یکی دو فیلمِ آموزشیِ خیلی خوب هست در موردِ آموزِشِ سخنرانی. البته هر فیلمِ تِد هم خودَش یک آموزِشِ سخنرانی هست. در واقع می‌توان خیلی نکاتِ خوبی از آن دریافت کرد. این سؤال از طرفِ پسرم هست. سؤالِش این است.

اهمیت فن بیان در تجارت و زندگی
اهمیت فن بیان در تجارت و زندگی
آدم‌هایِ درون‌گرا و برون‌گرا چه فرقی با هم دارند و دومین سؤالِش این است که آدم‌هایی که درون‌گرا هستند مقداری در جمع انرژیِ آنها کاهش پیدا می‌کند و نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند.چطور فن بیان خودشان را تقویت کنند؟

استاد معین: احسنت. سؤالِ خیلی مهمی است. ببینید درون‌گرایی یا برون‌گرایی تقریباً اینها شاملِ تیپ‌هایِ شخصیتی هست، تیپ‌هایِ شخصیتی‌ام. پی. کی. آر. اول این  نکته را یادآور شوم که درون‌گرایی و برون‌گرایی که حالا یک فردی اظهار می‌کند که برون‌گرا است این فرد در یک جمعی راحت می‌تواند شروع به صحبت‌کردن کند و کل مجلِس را به‌اصطلاح دستِش می‌گیرد و شروع به صحبت‌کردن و رهبری‌کردن می‌کند. اما یک سری افراد هستند درون‌گرا هستند که بعضی وقت‌ها به این دسته از افراد  منزوی و گوشه‌نشین می‌گویند که یک‌جا می‌نشینند.

این را از ذهنتان خارج کنید که اگر درون‌گرا هستید شما می‌توانید با استفاده از مهارتِ سخنوری خودتان را ارتقاء بدهید. منی که الان دارم راحت صحبت می‌کنم. دقیقاً تیپِ شخصیتیِ من این است که به‌شدت درون‌گرا هستم و خودم را ارتقاء دادم و به این شکل نبوده که چون درون‌گرا بوده‌ام بپذیرم که گوشه‌نشین باشم و نتوانم در جمع صحبت کنم. الان من به‌شدت درون‌گرا هستم و کتاب نوشتم و نزدیک به 1500 سخنرانی و دوره و سمینار برگزار کردم و در هرجایی به‌راحتی صحبت می‌کنم و خودم را ارتقاء دادم.

افراد درون گرا نباید برچسب به خودشان بچسبانند

یعنی این برچسب‌ها را نباید الکی به خودمان بچسبانیم. متأسفانه یک سری روان‌شناسان زرد هستند که به مراجع اعلام می‌کنند که درون‌گرا است و در جمع تواناییِ صحبت‌کردن ندارد و خصلتِ وجودیِ آن فرد است. ما انسانها چیزی هستیم که خدا ما را آفریده و قابلِ تغییر هستیم. ما با تمرین‌کردن هر چیزی را می‌توانیم به دست بیاوریم. به این شکل نیست که به من گفته شود که درون‌گرا هستم دیگر  باید گوشه خانه بشینم و حرف نزنم. در هر جمعی که می‌شینم هیچ حرفی نزنم چون درون‌گرا هستم. نه اینها برچسپ‌هایی هست که آدم‌ها براساسِ ناآگاهی به خودِشان می‌زنند و خودشان را رشد نمی‌دهند و به تبع رشدی هم نمی‌کنند. نه همچین چیزی وجود ندارد این که بگوییم تو درون‌گرا هستی و نمی‌توانی در جهان صحبت‌کنی. می‌تواند مهارتِ خودَش را ارتقاء دهد. این نیست که همیشه منزوی بماند.

به هیچ عنوان من قبول ندارم چون خیلی از افراد در این حداقل 8 سال آموزشی که دارم به عزیزان می‌دهم و واردِ این حوزه شدم خیلی از عزیزان درون‌گرا بودند مثلِ خودم و در جمع راحت صحبت می‌کنند و در دوره‌یِ مدرسانِ ثروت آفرین هم که دوره‌یِ تربیتِ مدرس هست افرادی بودند که درون‌گرا بودند یا حتی یک زنِ  خانه‌دار بودند یا حتی یک استادِ دانشگاه بودند و واردِ این دوره شدند به راحتی الان سمینار برگزار می‌کنند و دوره برگزار می‌کنند، کتاب نوشتند و خیلی عالی صحبت می‌کنند. چون دیدن که خودشان را می‌توانند ارتقاء دهند. این نیست که همیشه همان آدمِ قدیمی باشند. ما آدم‌ها خوبی که داریم و بزرگ‌ترین نعمتی که خدا به ما داده این است که ما می‌توانیم تغییر کنیم.

انسانها مانند فن آوری برای رشد نیاز به ارتقا دارند؟

می‌توانیم رشد پیدا کنیم. این نیست که همیشه در یک سطح بمانیم. همان‌طور که شما گوشیتان را آپدَیت می‌کنید و به روز می‌کنید یا گوشی‌تان را عوض می‌کنید ما آدم‌ها هم تغییر می‌کنیم. عوض نمی‌شویم بلکه تغییر می‌کنیم و سیستمِ عاملِ خودمان را می‌توانیم ارتقاء بدیم و سخت‌افزارِ خودمان را مثلِ کامپیوترهایی قدیمی می‌توانیم ارتقاء دهیم. یعنی اگر سی.پی.یوش پایین بود سی.پی.یوش رو عوض می‌کردیم و تغییر می‌دادیم. یعنی شکل و شمایلِش یکی بود و فقط ارتقاش می‌دادیم. حالا ما آدم‌ها می‌توانیم مهارت‌هایمان را ارتقاء دهیم و مهارت‌هایِ نرم هستند در واقع آدم‌هایی حرفه‌ای این مهارت‌هایِ نرمِ خودشان را همیشه ارتقاء می‌دهند.

مهارت‌هایِ فن بیان، مهارت‌هایِ ارتباطی، مهارن‌هایِ آدابِ معاشرت و به‌ویژه عزتِ نفس. افرادِ حرفه‌ای همیشه رویِ این چهار مهارتِ نرم کار می‌کنند. چیزی که هیچ جایی آموزِش داده نمی‌شود به ویژه دانشگاه‌ها. مگر این‌که افراد رویِ خودشان، رویِ رشدِ شخصیِ خودشان کار کنند و سرمایه‌گذاری کنند و می‌بینند که چقدر شخصیتِشان ارتقاء پیدا می‌کند. چند وقت پیش سؤالی پیش آمد این که عزیزی آمده بود و پرسیده بود من در دایرکت این‌که من حدودِ چهل ساله هستم و نتوانستم هنوز یار و مونس و همدمی برایِ خودم پیدا کنم. و اصلاً این شخصیتی که دارم در موردش صحبت می‌کنم شخصیت چی هست؟ آدمِ با شخصیت به چه شکلی هست؟ این رو داشتم عرض می‌کنم که ایشان تا الان نتوانسته با کسی ارتباط مثبت داشته باشد برایِ زندگیِ خودِش به این دلیل که عزتِ نفسِش پایین هست.

چرا رویِ رشدِ خودِمان سرمایه‌گذاری نکرده ایم؟

چرا عزتِ‌نفسِش دائماً پایین آمده و حتی پرخاشگر شده در جاهایی؟ برایِ این‌که رویِ مهارتِ ارتباطیِ خودِش و روی مهارت سخنوریِ خودِش کار نکرده. رویِ رشدِ خودِش سرمایه‌گذاری نکرده. چرا رویِ رشدِ خودِش سرمایه‌گذاری نکرده؟ یکی از دلایلِش این است که متاسفانه به دلیلِ یک سری آموزش‌هایِ ضعیفی که شاید در مدارس با دانشگاهها دیده فکر می‌کنه که آموزش‌ها همان هستند اما نه آموزش‌هایِ رشدِ شخصی؟

دقیقاً برعکس هست و می‌آید شما را بالا می‌کشد و شما را به سکوهایِ موفقیت نزدیک‌تر می‌کند و باعث می‌شه که شما اون مدالِ قهرمانی را در زندگی تویِ دستِ خودِت بگیری و ارتقاء پیدا می‌کنی. و آدمِ  با شخصیت کی هست؟ کسی است که خوب فکر می‌کند و خوب حرف می‌زند و خوب رفتار می‌کند. این که می‌داند فکرِ خوب رفتلرِ خوب و کلماتِ خوب چی چیزهایی  هستند و از اینها استفاده می‌کند و این فرد می‌شود یک فردِ با شخصیت، می‌شود یک فردِ حرفه‌ای. که بلد است کجا مدیزیتِ خشم کند، کجا بخندد و کجا نخندد، چه چیزهاییی را کجاها بگوید و چی چیزهایی را نگوید. 

آیا از دانشگاه بیرون بیائیم. لزوما ادم موفقی می شویم؟

سعید کاظمی: یک نکته‌ای که حاصلِ سال‌ها تجربیاتِ خودم هست و خیلی هم رویِ این موضوع تأکید می‌کنم این است که ما همیشه فقط بافکر و نظرِ خودمان پیش می‌رویم و آموزِش نمی‌بینیم. متأسفانه مدارس و خانواده‌ها و ساختارِ جامعه خیلی این چیزها را به ما یاد نمی‌دهند. مثلاً من خودم بعضی مواقع با خودم میگویم  خُوب رفتی دانشگاه و رشتةِ عمران هم خواندی به نظرِ خودِت چی یاد گرفتی؟ خُب یک سری کتابهایِ روتین بود درسِت هم خوب بود می‌خواندی و نمره هم می‌گرفتی و قبول هم می‌شدی. یک مهارت یادگرفتم. اما تخصصِ خاصی در این دوره من یاد نگرفتم.

خیلی وقت‌ها این مستندهایِ خارجی را که من می‌بینم مثلاً می‌بینم که همه‌اش تأکید می‌کند که کوچ گرفتم، یک منتور یا مشاور درکنارم هست و تاکید بر اهمیتِ آموزش هست. یعنی من الان برایِ تولیدِ محتوا نیاز به آموزش دیدن دارم. خیلی از دوستانی که در دوره‌هایِ بیزینِس‌کَوچ باهاشون بودیم ازشون کمک گرفتم. خیلی به من کمک کردن، نمونه فیلم گرفتم براشون فرستادم، ایراداتِ من رو گرفتن. خُوب من شروع‌کردم به آموزش دیدن. کتاب به من معرفی کردند، کتاب‌ها را مطالعه کردم، خیلی فیلم‌هایِ آموزشی برای من فرستادند تویِ اینترنت. می‌خواهم این را تأکید کنم که همه‌یِ ما باید آموزش ببینیم. در هر زمینه‌ای که نقص داریم. حالا می‌خواد ارتباطِمون با همسرِمون باشه، با خانواده، با دوستان. یک تعادلِ بالانسی.

گوش دادن موثر و ارتباط با فن بیان؟

به عنوانِ سؤالِ آخر ازتون می‌پرسم شما بیش‌تر در موردِ بیان صحبت‌کردید. در موردِ گوش دادنِ موثر هم صحبت کنید. من درست هست که بیانِ خوبی دارم، مثلاً من الان آدمِ برون‌گرایی هستم، تویِ جمع هیچ مشکلی ندارم و با من هم شوخی می‌کنم و بگو بخند دارم. ولی احساس می‌کنم یه جاهایی گوش دادنم خیلی ضعیف است. فنِ بیانم خوب هست و ارتباط خیلی خوب برقرار می‌کنم ولی گاهی اوقات خودم فکر می‌کنم طرف رو کلافه می‌کنم از زیاد صحبت‌کردن. این را البته بع عنوانِ درسِ آخر امشب توضیح بدید. انشالله یک لایوِ آموزِشِ سخنرانی هم برای شما بگیرم.     

استاد معین: خیلی ممنون و متشکر. دقیقاً به همین شکل است. آدم‌ها تویِ زندگی‌شان نیاز به مربی دارند و باید آموزِش ببینند. به‌ویژه آموزش‌هایِ رشدِ فردی، سخنرانی و فنِ بیان. این که حالا سؤالتان این بود دررابطه‌با گوش‌‍‌دادنِ مؤثر دقیقاً فردی که فن بیانِ خوبی دارد. گوش‌دادن مؤثر هم دارد. یعنی این مهارت را دارد. این یکی از مهارت‌هایِ خیلی مهمی است که ما در دوره‌هایِ آموزشیِ فن بیان و سخنوری این را به افراد آموزِش می‌دهیم که به چه شکلی اصلاً گوش ‌بدهی و بعد خوب صحبت کنید.

اگر گوش‌دادنِ مؤثر تو فعال نباشد نمی‌توانی خوب ارتباط برقرار کنی.

یکی از نکاتِ مهم و کلیدیِ مهارت‌هایِ ارتباطی و فنِ بیان حتی برایِ مدیریتِ لهجه، برایِ خوب صحبت‌کردن، خوب پاسخ‌دادن، تسلط در سخنرانی، تسلط در صحبت‌کردن و مدیریتِ ترس و اِسترِس تمامِ اینها همان خوب گوش‌دادن است که باید صبور باشیم، خوب گوش بدهیم و وسطِ صحبت‌هایِ دیگران نپریم، جواب آماده نکنیم یک‌دفعه  بپریم وسطِ حرف.

اول خوب گوش دهیم بعد که صحبتِش تمام شد. بعد حالا شروع کنیم به صحبت‌کردن که همین هم باعث ‌می‌شود. که در ارتباطات هم خیلی قوی‌تر شویم. گوش‌دادنِ مؤثر باعث می‌شود که در آدابِ معاشرت حرفه‌ای‌تر شویم، گوش‌دادن مؤثر باعث می‌شود که فنِ بیانِ خیلی قوی‌تر و بهتری داشته باشید. ولی اگر این گوش‌دادنِ مؤثر و این مهارت را هم نباشد و کم‌اهمیت بدانیم در ارتباطات ضعیف و در آدابِ معاشرت ضعیف هستیم، در فن بیان یا مدیریتِ لهجه هم ضعیف هستیم. پس این گوش‌دادن مؤثر خیلی‌خیلی مهم است در هرجایی بتوانیم به‌درستی از آن استفاده بکنیم. دقیقاً یکی از مهارت‌هایِ ضروری همین فنِ بیان و سخنوری است. حتی در ارتباطات.    

یک تجربه از اهمیت کلام و ارتباط کلامی با همسر؟

آقایِ کاظمی: من به عنوانِ جمله‌یِ آخر تجربه‌یِ خودم را بیان کنم. گفتم که من 21 سال است که ازدواج کرده‌ام. در خیلی از ارتباطات به مرور فهمیدم که یک مکالمه‌یِ صادقانه‌یِ و دوستانه‌یِ ساده و در موقعیتِ مناسب؛ مثلاً از یک دوستی دلخوری داری و فکر می‌کنی، این برداشتِ من است، بعد از این دوست می‌پرسی می‌گه نه اصلاً منظورِ من این نبود، ببخشید اگر ناراحت هم شدید و شروع می‌کند به توضیح دادن که به این دلیل و به آن دلیل.

اما یک گفتمان و یک صحبتِ و فنِ بیانِ خیلی منطقی و باآرامش؛ البته من یک چیز هم اینجا بیان کنم که وقتی می‌خواهم بای کی صحبت کنم قبلِش یک مقدار فکر می‌کنم، که آن شخص چه سؤالاتی احتمال دارد بپرسد. من هم جواب‌هایِ آرامش‌بخشش را آماده می‌کنم. چون هدفم این هست که سوءتفاهم برطرف شود. این را به‌عنوان تجربةه خودم می‌گویم و تسلطی در آموزِشِ فن بیان و اینها ندارم. الان اگر حرفی هست برایِ حسنِ ختام بفرمایید.

ارتباط خوب، زمینه ساز ایجاد اطرات ماندنی

استاد معین: می‌خواهم به‌عنوان اهمیتِ فنِ بیان در تجارت و کسب‌وکار و زندگی یک جمله‌ای را بازگو کنم. آدم‌ها وقتی به بهترینِ آدم‌ها در زندگی‌شان فکر می‎‌‌کنند زمانی که آن فرد در کنارشان نباشد دلتنگِش می‌شوند. چرا؟ چون در ذهنشان مرورِ خاطراتی می‌شود که با همدیگر بودند و خاطراتِ خوبی را با هم ساختند. خاطراتِ خوب را چگونه با هم ساختند؟ با مدلِ ارتباط و بیانی که به هم داشتند. توانستند که با هم خوب صحبت کنند و زمانی که خوب صحبت کردند.

توانستند خاطرات و حسِ حالِ خوب را در کنار هم و برایِ هم بسازند. ولی وقتی که نتوانند این ارتباط را داشته باشند خاطراتِ خوبشان تبدیل به خاطراتِ تلخ می‌شود و به‌جای این‌که احساسِ دل‌تنگی کنند احساسِ تنفر می‌کنند. پس ما با بیانِ خوب می‌توانیم یک زندگی و یک کسب‌وکار درخشان را بسازیم تا در نهایت با بیانِ خوش جاودان و ثروت‌آفرین باشیم.

اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی

امیدوارم صحبت های من با استاد احمد معین در مورد اهمیتِ فن بیان در تجارت و زندگی برای شما مفید بوده باشد. شما هم اگر هر نوع تجربه در هر موضوعی در این دنیای بزرگ دارید. و علاقه مند هستید. این صحبتها را با دیگر انسانها به اشتراک بگذارید. فقط لازم است. گوشی همراه خودتان را در مقابل خودتان قرار دهید و یک ویدئو یا پادکست 30 تا 60 دقیقه ای از خودتان بگیرید و برای من ارسال کنید. یا برای یک لایو مشترک به من پیام بدهید. کلی محتوا با ارزش با اساتید و افراد دیگر هم در مورد کسب و کار اماده کردم. اینجا را کلیک کنید. تا به این مطالب با ارزش دسترسی پیدا کنید. همچنین 90 درس آموزش کسب و کار رایگان آماده کردم. که فقط روزی دهد قیقه وقت شما را میگیرد. برای استفاده از این دوره آموزشی رایگان اینجا کلیک کنید.

اطلاعات ویزا ترکیه برای خارجی

اطلاعات کلی در مورد ویزای ترکیه

اطلاعات کلی در مورد ویزای ترکیه

اکیداً توصیه می‌شود که خارجی‌هایی که قصد سفر به ترکیه را دارند، اطلاعات مربوط به رژیم ویزای کشورمان را مطالعه کنند.

رژیم ویزا برای بازدید توریستی و تجاری یک کشور ممکن است با بازدید هدفمند کاری و تحصیلی متفاوت باشد. همچنین رژیم ویزا ترکیه ممکن است بر اساس اصل عمل متقابل تغییر کند.در حالی که برخی از متقاضیان ممکن است برای سفر توریستی یا تجاری خود به ترکیه از ویزا معاف باشند، بقیه می توانند ویزای الکترونیکی دریافت کنند. سایر متقاضیان باید از طریق نمایندگی های ترکیه در خارج از کشور ویزا دریافت کنند.یادداشت اطلاعاتی در مورد رژیم ویزا ترکیه در آدرس زیر موجود است: www.mfa.gov.tr

انواع ویزاهای اعطایی ترکیه عبارتند از:

قوانین صدور ویزا ترکیه

1- ویزا توریستی و تجاری ترکیه

الف) بازدید توریستی

ب) ترانزیت واحد

ج) ترانزیت دوبل

د) جلسه تجاری/تجارت

ه) کنفرانس / سمینار / نشست

و) جشنواره / نمایشگاه / نمایشگاه

ز) فعالیت ورزشی

ح) فعالیت فرهنگی هنری

ط) بازدید رسمی

ی) بازدید از جمهوری ترک قبرس شمالی

2- ویزای رسمی ترکیه

الف) برای انجام وظیفه تعیین شده است

ب) پیک

3- ویزای دانشجویی – تحصیلی ترکیه

الف) ویزای کارآموزی

ب) کارآموزی ERASMUS

ج) کارآموزی AISEC

د) هدف دوره زبان ترکی

ه) هدف دوره

و) هدف آموزش

ز) تحصیل در جمهوری ترک قبرس شمالی

4- ویزای کاری ترکیه

الف) هدف استخدام/هدف استخدامی خاص

ب) مدرسان/دانشگاهان منصوب

ج) ورزش کاران

د) هنرمندان

ه) کارگران مناطق آزاد

و) خبرنگاران

ز) اهداف مونتاژ و تعمیرکار

5- سایر ویزاهای ترکیه

الف) کاوش باستان شناسی، هدف اکتشاف

ب) هدف مستند

ج) نماینده اپراتور تور

د) اهداف درمان پزشکی

ه) هدف همراهی

و) هدف اتحاد خانواده

ز) ویزای باربری

ح) ویزای دریایی

اعتبار پاسپورت برای ورود به ترکیه

بر اساس ماده 7.1 ب قانون اتباع خارجی و حمایت بین المللی به شماره 6458، اتباع خارجی که مایل به ورود به ترکیه هستند باید یک سند مسافرتی (گذرنامه) با تاریخ انقضا حداقل 60 روز پس از “مدت اقامت” به همراه داشته باشند. ویزا، ویزای الکترونیکی، معافیت ویزا، یا اجازه اقامت آنها.

مثال الف: برای ورود به ترکیه با داشتن ویزای 90 روزه «مدت اقامت»، خارجی ها باید یک سند مسافرتی با اعتبار حداقل برای 60 روز دیگر داشته باشند که مجموعاً 150 روز (90 روز + 60 روز) اعتبار دارد. زمان ورود

مثال ب: برای ورود به ترکیه با داشتن ویزای 30 روزه «مدت اقامت»، خارجی ها باید یک سند مسافرتی با اعتبار حداقل 60 روز دیگر داشته باشند که در مجموع 90 روز (30 روز + 60 روز) اعتبار دارد. زمان ورود.”

قوانین ویزا ترکیه

طبق موافقت نامه های بین المللی و مقررات خاص حقوقی، دسته های زیر از شمول این حکم مستثنی هستند:

الف) اتباع کشورهایی که طبق «موافقتنامه اروپایی مقررات ناظر بر جابجایی افراد بین کشورهای عضو شورای اروپا» اجازه ورود به ترکیه با کارت شناسایی ملی خود را دارند.

1- آلمان 2- بلژیک 3- فرانسه 4- گرجستان 5- هلند 6- اسپانیا 7- سوئیس 8- ایتالیا 9- جمهوری ترک قبرس شمالی 10- لیختن اشتاین 11- لوکزامبورگ 12- مالت 13- پرتغال

14- یونان

ب) اتباع کشورهایی که دارای گذرنامه های منقضی شده اما برای مدت معینی معتبر تلقی می شوند

1. آلمان – گذرنامه ها یا شناسنامه ها در سال گذشته منقضی شده.

3. بلغارستان – پاسپورت معمولی معتبر

ج) دارندگان گذرنامه دیپلماتیک، ویژه و رسمی

اطلاعات کلی و توصیه های ورود به ترکیه

– بازدیدکنندگانی که از ویزای ورود معاف نیستند، باید ویزای خود را دریافت کنند یا از طریق سامانه پیش درخواست برای ویزای استیکر ترکیه (www.visa.gov.tr) با دفاتر کنسولی ترکیه وقت ملاقات بگذارند. متقاضیانی که شرایط لازم را داشته باشند توسط سیستم پیش از درخواست ویزای برچسب ترکیه به سیستم ویزا (www.evisa.gov.tr) هدایت می شوند. در کشورهایی که ترکیه نمایندگی کنسولی ندارد نیز می توانند از برنامه ریزی آنلاین استفاده کنند. برای قرار ملاقات با نزدیکترین دفتر کنسولی معتبر ترکیه.

– به منظور جلوگیری از مشکلاتی که ممکن است به دلیل تاخیر در صدور ویزا ایجاد شود، توصیه می گردد.حداقل یک ماه قبل از سفر برنامه ریزی شده برای ویزا اقدام کنید.

– ویزای ارسالی به خارجی ها تضمین کننده حقوق مطلق ورود به ترکیه نیست.

– هزینه های ویزا در مواردی که درخواست ها رد می شود قابل استرداد نمی باشد

– کلیه متقاضیان ملزم به داشتن بیمه‌نامه درمانی هستند که در مدت اقامت آنها در ترکیه معتبر خواهد بود.

– مدت اقامت ارائه شده توسط ویزا یا معافیت ویزا نمی‌تواند. از 90 روز در هر 180 روز تجاوز کند. مقررات 90 روز اقامت در 180 روز گذشته برای تمام خارجی‌هایی که به ترکیه سفر می‌کنند الزام‌آور است.

– برای خارجیانی که دارای دو پاسپورت هستند، امکان اقامت 90 روزه در ترکیه با دو پاسپورت متفاوت در 180 روز گذشته وجود ندارد.

– در انواع درخواست‌های ویزا، دفاتر کنسولی ترکیه ممکن است ویزاهایی با حداکثر مدت اقامت 90 روز صادر کنند. اتباع خارجی که مایل به اقامت بیش از 90 روز در ترکیه هستند، باید برای تمدید اقامت خود برای “اجازه اقامت کوتاه‌مدت” به اداره مهاجرت استانی مراجعه کنند.

– درصورتی‌که افراد خارجی در سال گذشته بیش از 120 روز در خارج از ترکیه اقامت داشته باشند، اجازه اقامت لغو می‌شود.

– برای دارندگان سند مسافرتی سازمان ملل (سازمان ملل متحد) (Laissez-Passer) که دارای مدارک آبی سازمان ملل هستند، معافیت ویزا با 90 روز اقامت در 180 روز قبل می‌توانند در طول سفر رسمی خود به ترکیه درصورتی‌که بتوانند مأموریت رسمی خود را تأیید کنند، درخواست دهند. دارندگان سند مسافرتی سازمان ملل متحد قرمز، از ویزای ورود معاف خواهند بود و می‌توانند 90 روز در 180 روز قبل بدون توجه به هدف خود در ترکیه اقامت کنند. مقررات عمومی ویزا برای دارندگان مجوز سفر سازمان ملل متحد مشروط به مقررات مشخص شده. بر اساس کشور مبدأ اعمال می‌شود.

درخواست ویزا برای سفر به جز برای مقاصد توریستی یا تجاری (کار یا تحصیل و غیره) باید از طریق نمایندگی‌های ترکیه در خارج از کشور ویزا دریافت کند.

– صرف‌نظر از رژیم ویزا که برای شهروندان یک کشور اعمال می‌شود، دارندگان مدارک سفر آن کشور باید از قبل از نمایندگی‌های ترکیه ویزا دریافت کنند.

– هر متقاضی زیر 18 سال باید تأییدیه‌های رسمی کتبی از هر دو والدین ارائه دهد. برای آن دسته از متقاضیانی که گواهی می‌دهند که والدینشان به طور رسمی طلاق گرفته‌اند و ثابت می‌کنند که والدینی که حضانت آنها را برعهده دارند و همچنین برای کسانی که یکی از والدینشان فوت کرده‌اند، ممکن است مطابق باهدف ملاقات آنها ویزا صادر شود.

– مجوز رسیدگی به درخواست‌های اجازه اقامت ارائه شده. توسط افراد زیر که با استفاده از رژیم بدون ویزا و بدون نیاز به اخذ ویزای دانشجویی وارد ترکیه می‌شوند، در اختیار دفاتر مهاجرت محلی (اداره مهاجرت استانی) است: خارجی‌هایی که بر اساس دعوت‌نامه وارد ترکیه می‌شوند. دانشگاه‌های زیر نظر شورای آموزش عالی ترکیه برای تحصیل در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد، فوق‌لیسانس، دکتری بر اساس برنامه‌های تبادل دانشجوی بین‌المللی، برنامه‌های فرهنگی و همچنین تحت برنامه‌های آموزش و جوانان اتحادیه اروپا.

– برای خارجی‌هایی که می‌خواهند از طریق بندرها دریایی با اهداف توریستی وارد ترکیه شوند، مجوز ورود بدون ویزا ممکن است توسط استانداری‌های محلی صادر شود. مدت اقامت این مجوزها حداکثر 72 ساعت بوده و فقط برای مقاصد گشت‌وگذار در مجاورت بندرها دریایی که در آنجا وارد کشور شده‌اند معتبر خواهد بود. این روش، ازآنجایی‌که قصد دارد ورود آن دسته از بازدیدکنندگان مشمول ویزا را تسهیل کند، به بازدیدکنندگان حق ویزا نمی‌دهد. گذرنامه این بازدیدکنندگان توسط مقامات مرزی نگهداری نمی‌شود. بااین‌حال، به بازدیدکنندگان “اجازه ورود به شهر بندرگاه” داده می‌شود. که لازم است. پس از خروج به مقامات بازگردانده شود.

– هر بخش از داده‌های ارسال شده در اینجا ممکن است.پردازش و در پایگاه‌داده قابل‌دسترسی مقامات مربوطه ترکیه مطابق با دستورات مربوطه آنها ذخیره شود.

ویزای توریستی ترکیه

– اگر دعوت‌نامه‌ای برای درخواست ویزای توریستی ارسال می‌شود، باید شامل شماره هویت TR شخص دعوت‌کننده، هویت واضح، لیست دعوت‌شدگان، آدرس دائمی، شماره تماس، مدت و هدف اقامت و وابستگی به متقاضی باشد. درصورتی‌که طرف دعوت‌کننده یک سازمان یا شرکت باشد گواهی ثبت مالیات سازمان الزامی خواهد بود. در دعوت‌نامه همچنین لازم است شخص/مرجع دعوت‌کننده برای تأمین هزینه‌های خوراکی و اقامتی و مسئولیت خود متعهد شوند. متقاضی باید حقوق کافی و/یا منظم داشته باشد.

ویزای کار ترکیه

– خارجی‌ها درخواست‌های خود را برای مجوز کار از طریق دفاتر کنسولی ما در کشور محل اقامت یا تابعیت خود ارائه می‌کنند.

– برای کار در ترکیه باید برای دریافت مجوز کار و ویزا به نزدیک‌ترین نمایندگی ترکیه مراجعه کنید. پاسپورت، فرم درخواست ویزا و نامه‌ای از کارفرما مدارک لازم برای درخواست شما هستند. سایر مدارک باید توسط کارفرمای شما ظرف ده روز کاری پس از درخواست شما به وزارت کار و تأمین اجتماعی ترکیه (MLSS) ارسال شود.

– درخواست مجوز کار به‌صورت مثبت یا منفی توسط وزارت کار و تأمین اجتماعی منعقد می‌شود. مجوزهای کاری معادل مجوزهای اقامت هستند؛ بنابراین، درصورتی‌که مجوز کار توسط وزارتخانه تأیید شود، هزینه ویزای ورود، هزینه گواهی مجوز کار و هزینه اقامت توسط دفاتر کنسولی ترکیه از فرد خارجی دریافت می‌شود. از آنجایی‌ که کارت مجوز کار جایگزین اجازه اقامت در ترکیه است، “ویزای مشروح کاری” صادر شده. توسط این دفاتر فقط برای ورود و حداکثر برای 90 روز قابل‌ استفاده است.

– می‌توانید فهرست آن اسناد را در وب‌سایت MLSS (http://www.csgb.gov.tr) بیابید. درخواست‌ها حداکثر ظرف 30 روز توسط MLSS نهایی می‌شوند. بلافاصله پس از ورود به ترکیه (قبل از شروع به کار)، باید ظرف یک ماه در اداره پلیس محلی ثبت‌نام کنید تا اجازه اقامت لازم را دریافت کنید.

– به اتباع خارجی که در مناطق آزاد کشورمان مشغول به کار می‌شوند توسط وزارت اقتصاد، به افراد شاغل در واحدهای زیرمجموعه وزارت فرهنگ و گردشگری توسط وزارت مذکور و به پرسنل اتباع خارجی برای کار در دانشگاه‌ها از طرف عالی‌رتبه اعطا می‌شود. هیئت آموزش‌وپرورش

ویزای کارآموزی / معافیت مجوز کار ترکیه

– متقاضیان برای درخواست کارآموزی خصوصی خارج از مفاد مندرج در عنوان ماده 55 «معافیت پروانه کار» آیین‌نامه اجرایی قانون مجوز کار اتباع خارجی، طبق قانون 4817 باید مجوز کار از وزارت کار و تأمین اجتماعی دریافت کنند.

– ماده 55 آیین‌نامه اجرایی قانون مجوز کار اتباع خارجی شماره 4817 تنظیم‌کننده، معافیت‌های جواز کار، میزان و مدت‌زمان معافیت اتباع خارجی بیان شده است. کسانی که شرایط زیر را دارند نیازی به دریافت مجوز کار ندارند.

(1) بدون لطمه به مقررات مندرج در قوانین خاص و مشروط بر اینکه خارجی و کارفرما به تعهدات خود ناشی از سایر قوانین عمل کنند.

الف) افراد معاف از ویزای کار بر اساس موافقت‌نامه‌های دوجانبه یا چندجانبه که ترکیه یکی از طرف‌های امضاکننده آن است.

ب) اتباع خارجی که دارای اقامت دائم در خارج از کشور هستند و تایلند به طور موقت به‌منظور مطالعات علمی، فعالیت‌های فرهنگی و هنری برای مدت کمتر از یک ماه و باهدف فعالیت‌های ورزشی برای مدت کمتر از چهار ماه به ترکیه سفر کنند.

ج) به‌منظور نصب، نگهداری و تعمیر ماشین‌آلات و تجهیزات وارداتی به ترکیه، ارائه آموزش استفاده یا حمل‌ونقل تجهیزات معیوب از ترکیه به آنها و مشروط بر اینکه مجموع مدت اقامت آنها در مدت یک سال از تاریخ 2018 تا 3 ماه بیشتر از سه ماه نباشد. تاریخ ورود به ترکیه و بررسی این شرط با مدارکی که ارائه می‌دهند، کسانی که به ترکیه می‌آیند،

چ) به‌منظور آموزش استفاده از کالاها و خدمات صادراتی یا وارداتی به ترکیه و مشروط بر اینکه از تاریخ ورود به ترکیه در مجموع ظرف یک سال از سه ماه تجاوز نکند و این شرط را باتوجه‌به مدارکی که آنهایی که در ترکیه هستند تسلیم خواهند شد

د) مسئول بودن مجری، مجری و غیره در نمایشگاه‌ها و سیرک‌هایی که قصد انجام فعالیت در خارج از مرز مؤسسات گردشگری معتبر را دارند و مشروط بر اینکه از تاریخ ورود به ترکیه از شش ماه تجاوز نکنند و این موضوع را تأیید کنند. مشروط به مدارکی که ارائه خواهند داد، مدارکی که در ترکیه هستند

ه) اتباع خارجی به همراه دانشگاه‌ها به‌شرط اینکه از دو سال تجاوز نکند و محدود به مدت تحصیل باشد به مؤسسات و مؤسسات دولتی مراجعه کنند تا با احراز وضعیت خود از طریق مدارک، اطلاعات و اخلاق حسنه خود را افزایش دهند که تسلیم خواهند شد،

و) افرادی که به مقامات ترکیه اطلاع داده‌اند که خدمات و کمک‌های مهمی را در زمینه‌های اجتماعی – فرهنگی و فناوری و زمینه‌های آموزشی در مدت حداکثر شش ماه ارائه خواهند کرد.

ز) افرادی که تحت برنامه‌های مرکز آموزش و برنامه‌های جوانان اتحادیه اروپا (آژانس ملی) از ترکیه بازدید می‌کنند.

ز) اتباع خارجی در چارچوب برنامه‌های کارآموزی بین‌المللی که توسط شورای آموزش عالی، وزارت کشور و وزارت امور خارجه تأیید شده است. می توانند به آموزش بپردازند.

ح) اتباع خارجی که به شرطی که مدت قرارداد از هشت ماه تجاوز نکند، نماینده تورگردانانی هستند که به ترکیه می‌آیند.

ط) در طول قرارداد سایر ورزشکاران، مربیان، بازیکنان فوتبال که درخواست آنها توسط فدراسیون فوتبال یا اداره کل ورزش و جوانان ترکیه تا می‌شود.

ط) به‌وسیله پروتکل‌های دو جانبه امضا شده در قانون شماره I/10 کنوانسیون بین‌المللی استانداردهای آموزش، گواهینامه و نگهبانی برای دریانوردان، دریانوردان خارجی که در کشتی‌هایی خدمت می‌کنند. که “گواهی تأیید انطباق” را از اداره مربوطه دریافت کرده‌اند و در قانون بین‌المللی ثبت کشتی ترکیه ثبت شده. خارج از کابوتاژ فعالیت می‌کنند. خط،

ی) کارشناسان خارجی شاغل در پروژه‌هایی که در چارچوب برنامه‌های همکاری مالی ترکیه – اتحادیه اروپا انجام می‌شود، در طول دوره مسئولیت خود نیازی به اخذ ویزای کار ندارند.

– در چارچوب ماده 55، مجوز اقامت اتباع خارجی که به ترکیه می‌آیند. به‌عنوان مجوز اقامت کوتاه‌ مدت توسط اداره مهاجرت استانی اعطا می‌شود. یک‌بار در یک سال تقویمی، اما برای استفاده از این حق، لازم است که از تاریخ انقضای مجوز اقامتی که با همان هدف به خارجی اعطا شده است، سه ماه گذشته باشد. در صورت نیاز به کار بیشتر. تا زمانی که دوره معافیت اجازه می‌دهد، فرد خارجی باید از طریق وزارت کار و تأمین اجتماعی ویزای کار دریافت کند.

ویزا خبرنگاران برای ورود به ترکیه

– بدون انتصاب در دفتر دائمی در ترکیه، اعضای مطبوعات بین‌المللی که مایل به بازدید موقت هستند، نیازی به دریافت “ویزای شرح داده شده برای مطبوعات” ندارند. درصورتی‌که فرد خارجی مشمول ویزا باشد، اخذ ویزای توریستی کافی خواهد بود. در صورت نیاز، مطبوعات خارجی که برای مدت کوتاهی می‌آیند می‌توانند توسط اداره کل مطبوعات و اطلاعات نخست‌وزیری کارت مطبوعاتی موقت صادر کنند و این کارت برای اقامت آنها در ترکیه معتبر خواهد بود. کارت مطبوعاتی موقت حداکثر برای مدت سه ماه قابل صدور و در صورت لزوم تا سه ماه دیگر قابل تمدید است. اعضای مطبوعاتی که مجوز اقامت کوتاه‌مدت دریافت می‌کنند، نیازی به داشتن مجوز کار ندارند. اعضای مطبوعاتی منصوب برای دریافت “ویزای مشروح برای مطبوعات” منوط به اجازه هستند.

ویزای ترکیه برای نمایندگی اپراتور تور

– نمایندگان خارجی مجریان تور تا هشت ماه از اخذ ویزای کار برای انجام وظایف خود معاف هستند. درخواست اتباع خارجی که از اداره مهاجرت استانی به‌عنوان نمایندگان تورگردانان درخواست اجازه اقامت می‌کنند، تحت قوانین تنظیم بازدیدهای توریستی بررسی می‌شود.

ویزای ترکیه برای حمل‌ونقل

– به اتباع خارجی متقاضی ویزا برای حمل‌ونقل بین المللی ، در صورت ارائه مدارک مورد نیاز، ممکن است. ویزای چند بار ورود با اعتبار یک سال داده شود.

– رژیم ویزا برای رانندگان کامیون یک کشور ممکن است با رژیم کلی ویزای مؤثر برای شهروندان آن کشور خاص متفاوت باشد. برای اطلاعات بیشتر، لطفاً با نزدیک‌ترین نمایندگی ترکیه تماس بگیرید.

ویزای ترکیه برای پرسنل بنیادهای مذهبی خارجی

– پرسنل شاغل رسمی در مؤسسات مذهبی خارجی در ترکیه – مجوز کار اتباع خارجی شاغل در مؤسسات مذهبی تحت شرایط استثنایی است. درخواست مجوز از طریق وزارت ما انجام می‌شود و مجوز اقامت توسط وزارت امور داخلی صادر می‌شود تا آنها بتوانند در کشور ما کار کنند.

ویزای ترکیه برای کاوش‌های باستان‌شناسی، اکتشاف، مستندسازان

– خارجیانی که اقدام به فیلم‌برداری یک فیلم مستند می‌کنند، تحقیقات یا کاوش‌های باستان‌شناسی انجام می‌دهند، باید از قبل مجوز ویژه‌ای از مقامات ترکیه دریافت کنند.

– لازم است فرد با اخذ ویزای مربوطه از طریق نمایندگان خارجی ما برای حفاری و تحقیق وارد ترکیه شود.

– اتباع خارجی که برای فیلم‌برداری و فیلم‌برداری مستند به کشور ما می‌آیند باید از وزارت فرهنگ و گردشگری، اداره کل سینما و استانداری استان مجوز بگیرند.

– می‌توان مستقیماً برای انجام تحقیقات علمی، ضبط صدا، فیلم‌برداری مستند و فیلم، عکس‌برداری در مورد مسائل باستان‌شناسی، تاریخی، زمین‌شناسی، جامعه‌شناسی و طبیعی در ترکیه، در خشکی، هوا، به مؤسسات مرتبط مراجعه کرد. دریا، در رودخانه و دریاچه. درخواست‌های مربوط به کاوش‌های سطحی که باید در سوابق کاداستر ثبت زمین با کاوش‌های باستان‌شناسی و تحقیقات باستان‌شناسی زیرآبی انجام شود، جدا از این موارد، از طریق نمایندگی دیپلماتیک خود متقاضی در ترکیه به وزارت امور خارجه و از طریق نمایندگان خارجی ترکیه در خارج از کشور به وزارت امور خارجه ارسال می‌شود.

این قوانین مستقیم از سایت https://www.mfa.gov.tr/default.en.mfa ترجمه شده و هر جا لازم بوده ، تجربیات خودم و نکات مهم را در متن اضافه کردم . شما هم اگر نکته مهمی اطلاع دارید. برای من به صورت مستند ارسال کنید. تا در داخل متن به صورت توضیحات تکمیلی اضافه کنم. چون خیلی از ایرانیها برای مسافرت، سرمایه گذاری و اقامت به ترکیه سفر می کنند. داشتن اطلاعات کافی برای انها خیلی می تواند مفید باشد.برای مطالعه بقیه قوانین ترکیه و کشورها در سایت سعیدکاظمی اینجا کلیک کنید. امیدوارم ااطلاعات کلی در مورد ویزای ترکیه برای شما مفید بوده باشد.

اطلاعات ویزا ترکیه برای اتباع خارجی

اطلاعات ویزا ترکیه برای اتباع خارجی

اطلاعات ویزا ترکیه برای اتباع خارجی

در این بخش اطلاعات و قوانین صدور ویزا ترکیه برای اتباع خارجی که توسط وزارت امور خارجه ترکیه به زبان انگلیسی ارائه گردیده، برای شما عزیزان ترجمه کردم. قوانین کلی و جزئی در مورد ویزا ترکیه، همچنین قوانین اختصاصی برای صدور ویزا برای کشورهایی مختلف به خصوص آنهائی که فارسی زبانان در آنها اقامت دارند. را مجزا آورده ام. امیدوارم مفید باشد.

• سیستم درخواست الکترونیکی ویزا (E-Visa) در 17 آوریل 2013 توسط وزارت امور خارجه جمهوری ترکیه راه‌اندازی شد. این سیستم به بازدیدکنندگانی که به ترکیه سفر می‌کنند این امکان را می‌دهد که به‌راحتی ویزای الکترونیکی خود را به‌صورت آنلاین (www.evisa.gov.tr) در مدت تقریباً سه دقیقه دریافت کنند.دریافت ویزای الکترونیکی 7/24 در همه‌جا با اتصال به اینترنت امکان‌پذیر است. متقاضیان می‌توانند پس از تکمیل اطلاعات لازم در مورد هویت، پاسپورت و تاریخ سفر و پرداخت هزینه ویزا به‌صورت آنلاین ویزای خود را دریافت کنند.

• لطفاً توجه داشته باشید که ویزای الکترونیکی تنها زمانی معتبر است که هدف از سفر گردشگری یا تجارت باشد. برای مقاصد دیگر، مانند کار و تحصیل ویزا توسط سفارت‌ها یا کنسولگری‌های ترکیه صادر می‌شود. اصطلاح «گذرنامه‌های رسمی» شامل گذرنامه‌های دیپلماتیک، خدماتی، ویژه و رسمی می‌شود.

اطلاعات ویزا ترکیه برای اتباع خارجی

نکات مهم : به شما توصیه می‌شود که از تاریخ ورود خود به ترکیه، حداقل 6 ماه اعتبار گذرنامه یا پاسپورت داشته باشید.

وزارت امور خارجه به تلاش‌های خود برای تقویت سیستم ویزا الکترونیکی و توانمندسازی بهتر اتباع خارجی برای دریافت آسان روادید خود ادامه می‌دهد.

در این زمینه علاوه بر انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی؛ گزینه‌های زبان هلندی، نروژی، لهستانی، آلمانی، عربی و چینی به سیستم ویزا الکترونیکی اضافه خواهند شد.

– پرداخت علاوه بر ویزا و مسترکارت از سایر کارت‌های اعتباری و دبیت کارت‌های رایج نیز پذیرفته می‌شود.

– اپراتورهای تور می توانند برای ویزای الکترونیکی گروهی درخواست دهند و برای آنها مبلغ یکجا پرداخت کنند.

– تمهیدات لازم برای اجازه به بازدیدکنندگان خارجی برای دریافت ویزای الکترونیکی از دفاتر مجاز شرکت‌های هواپیمایی، از جمله دفاتر آن شرکت‌ها در فرودگاه‌ها انجام خواهد شد.

– هزینه ویزای الکترونیکی که از طریق وب‌سایت e-Visa (www.evisa.gov.tr) دریافت می‌شود کمتر از هزینه ویزاهای دریافت شده در بدو ورود به فرودگاه‌های ترکیه است. اطلاعات مربوط به هزینه‌های ویزا را می توانید در وب‌سایت وزارت امور خارجه پیدا کنید. (http://www.mfa.gov.tr/data/KONSOLOSLUK/vize-harc-miktarlari-en.pdf).

ویزا ترکیه برای رانندگان کامیون، مستندسازان، باشتان شناسان و مشاغل خاص

رژیم ویزا برای رانندگان کامیون یک کشور ممکن است با رژیم کلی ویزای مؤثر برای شهروندان آن کشور خاص متفاوت باشد. برای اطلاعات بیشتر، لطفاً با نزدیک‌ترین نمایندگی ترکیه تماس بگیرید.

خارجیانی که یک فیلم مستند فیلم‌برداری می‌کنند، تحقیقات یا کاوش‌های باستان‌شناسی انجام می‌دهند، باید از قبل مجوز ویژه‌ای از مقامات ترکیه دریافت کنند.

اگر ویزای معتبر دارید، نیازی به اجازه اقامت تا 90 روز ندارید. از سوی دیگر، اتباع خارجی که در ترکیه اقامت، کار یا تحصیل می‌کنند، باید بدون توجه به اعتبار ویزای خود، پس از ورود به ترکیه در نزدیک‌ترین اداره پلیس محلی ثبت‌نام کنند.(توضیحات سایت سعید کاظمی: این نکته خیلی مهمی است. حتما باید همه ویزاهای غیر توریستی در ترکیه ثبت گردند. یعنی شما بعد از اجاره ملک باید اصل قولنامه را به نزدیک ترین فرمانداری برده و نسبت به ثبت آدرس اقدام نمائید. سپس نامه ثبت شده را به کائم مقام لیک یا شورای محل برده و در سامانه ثبت کنید. تا از خدمات خانه بهداشت رایگان و سایر خدمات دولتی مثل مدرسه بهره مند گردید، ثبت اطلاعات کلیه مردم محلی و خارجیها در ترکیه به شدت پیگیری و کنترل می گردد)

اطلاعات ویزا ترکیه برای خارجی

اطلاعات مربوط به ویزای کار ترکیه:

برای کار در ترکیه باید برای دریافت مجوز کار و ویزا به نزدیک‌ترین نمایندگی ترکیه مراجعه کنید. پاسپورت، فرم درخواست ویزا و نامه‌ای از کارفرما مدارک لازم برای درخواست شما هستند. سایر مدارک باید ظرف ده روز کاری پس از درخواست شما توسط کارفرمای شما به وزارت کار و تأمین اجتماعی ترکیه (MLSS) ارسال شود.

می‌توانید لیست آن اسناد را در وب‌سایت MLSS (http://www.csgb.gov.tr) بیابید. درخواست‌ها حداکثر ظرف 30 روز توسط MLSS نهایی می‌شوند. بلافاصله پس از ورود به ترکیه (قبل از شروع به کار)، باید ظرف یک ماه در اداره پلیس محلی ثبت‌نام کنید تا اجازه اقامت لازم را دریافت کنید.

توضیحات سایت سعید کاظمی:

هر نوع جاب افر، کاریابی، اخذ ویزا کاری کاملا غیر واقعی می باشد. خواهش میکنم. گول افراد سودجو را نخورید. ترکیه به اندازه کافی و مازاد بر نیاز خودش نیروی کار دارد. و نیازی به نیروی کار متخصص خارجی در شغل های عمومی ندارد. دقت کنید. یک کارفرما ترک یا اخرجی برای درخواست صدور ویزا کار برای یک نیروی خارجی باید بیمه 5 نفر ترک را رد کند. و خیلی بعید است. نیروی کار مسلط به زبان و تخصص بومی را به یک خارجی ترجیخ دهد. البته برای مشاغل خاص، دیپلماتیک، کارکنان شرکت های بین المللی متفاوت می باشد. منظور من برای کارهای عمومی و کژوال است

از تاریخ 1 ژانویه 2015، مطابق با ماده 7.1 ب “قانون اتباع خارجی و حمایت بین‌المللی” شماره. 6458، خارجیانی که مایل به ورود به ترکیه هستند باید یک سند مسافرتی (گذرنامه) با تاریخ انقضا حداقل 60 روز پس از “مدت اقامت” ویزا، ویزای الکترونیکی، معافیت ویزا یا اجازه اقامت خود همراه داشته باشند.

اتباع کشورهایی که در لینک زیر ذکر شده‌اند از این ماده مستثنی هستند.

مثال الف: برای ورود به ترکیه با ویزای 90 روزه «مدت اقامت»، اتباع خارجی باید دارای سند مسافرتی با اعتبار حداقل 60 روز دیگر باشند که مجموعاً 150 روز (90 روز + 60 روز) اعتبار در زمان ورود

مثال ب: برای ورود به ترکیه با ویزای 30 روزه «مدت اقامت»، خارجی‌ها باید سند مسافرتی با اعتبار حداقل 60 روز دیگر داشته باشند که در مجموع به 90 روز (30 روز + 60 روز) اعتبار می‌رسد. زمان ورود.”

دسته‌های زیر از این حکم مستثنی هستند:

– اتباع کشورهایی که طبق «موافقت‌نامه اروپایی مقررات ناظر بر جابه‌جایی افراد بین کشورهای عضو شورای اروپا» اجازه ورود به ترکیه با شناسه ملی خود را دارند.

http://www.mfa.gov.tr/countries-whose-cicitens-are-allowed-inter-turkey with their national-id_s.en.mfa

دارندگان گذرنامه دیپلماتیک و رسمی نیز از شمول این ماده مستثنی هستند.

قوانین اختصاصی ویزا ترکیه برای کشورهائی که فارسی زبانان بیشتر در آنها ساکن هستند.

ایران:

دارندگان گذرنامه عادی و رسمی تا 90 روز از صدور روادید معاف هستند.

(توصیه سایت سعید کاظمی: بر اساس یک قرارداد صد ساله برای ایرانیان در هنگام ورود به ترکیه ویزا نود روزه صادر می گردد. شما در هر 180 روز می توانید 90 روز در ترکیه اقامت کنید اما بنا به تجربه شخصی خودم، شما از لحظه ورود به ترکیه روی 88 روز حساب کنید. چون بارها مشاهده کردم. ساعت یا تاریخ ورود به ترکیه توسط مامورین مرزی اشتباه محاسبه شده و در نتیجه اقامت شما مشمول جریمه می گردد. در صورتی که متوجه نشوید و جریمه را پرداخت نکنید. تا پنج سال ممنوعیت ورود به ترکیه خواهید داشت. اگر به هر دلیلی بیشتر از حد معمول و بدون ویزا قانونی در ترکیه اقامت کردید. در هنگام خروج هزینه جریمه را حتما در بانک فرودگاه یا مرز زمینی پرداخت کنید. جریمه تا ممنوع الورود نشوید. شما می توانید با ویزای توریستی وارد ترکیه بشوید و برای ویزا تحصیلی، کاریا اقامت توریستی یک ساله اقدام کنید. اما از روز درخواست برای شما ویزا جدیدی صادر می گردد)

افغانستان:

دارندگان پاسپورت معمولی، ویژه و خدماتی برای ورود به ترکیه باید ویزا داشته باشند. این دارندگان پاسپورت با اعضای معتبر شینگن یا ویزای ایالات متحده، بریتانیا، ایرلند یا مجوز اقامت می‌توانند ویزای الکترونیکی یکبار ورود خود را با اعتبار یک‌ماهه الکترونیکی از طریق وب‌سایت www.evisa.gov.tr ​​دریافت کنند، مشروط بر اینکه شرایط خاصی را داشته باشند. افراد با گذرنامه دیپلماتیک برای سفرهای خود تا 90 روز از ویزا معاف هستند. یک کلام متاسفانه افغان های عزیز امکان ورود به ترکیه بدون ویزا را ندارند. و معمولا بسیار سخت صادر می گردد. حتی برای سفر توریستی

تاجیکستان:

دارندگان پاسپورت معمولی از اولین تاریخ ورود به ترکیه تا 30 روز از ویزا برای سفر خود به ترکیه معاف می شوند. دارندگان پاسپورت دیپلماتیک برای سفر به ترکیه تا 90 روز در مدت شش ماه، از اولین تاریخ ورود، از ویزا معاف هستند. افراد با پاسپورت خدماتی که در نمایندگی‌های دیپلماتیک، کنسولی یا نمایندگی‌های سازمان‌های بین‌المللی معتبر در ترکیه منصوب می‌شوند، برای مدت مأموریت خود از ویزا معاف هستند. دارندگان پاسپورت خدماتی که به ترکیه منصوب نشده اند، از اولین تاریخ ورود تا 60 روز از ترکیه برای سفرهای توریستی و ترانزیت خود از ترکیه معاف هستند.

دانمارک،فرانسه،آلمان، گرجستان:

دارندگان پاسپورت معمولی و رسمی برای سفرهای خود تا 90 روز از ویزا معاف هستند.

فنلاند،هلند،اسپانیا:

دارندگان گذرنامه رسمی و معمولی از اولین تاریخ ورود تا 90 روز در مدت 180 روز از ویزا معاف هستند.

فدراسیون روسیه:

دارندگان پاسپورت معمولی برای سفرهای توریستی و تجاری خود تا 60 روز از ویزا معاف هستند. افراد با پاسپورت خدماتی تا 30 روز از ویزا معاف هستند، مشروط بر اینکه در هر دوره 180 روزه از 90 روز تجاوز نکنند. دارندگان گذرنامه دیپلماتیک برای سفرهای خود تا 90 روز از ویزا معاف هستند.
جمهوری ترک قبرس شمالی: دارندگان پاسپورت معمولی و رسمی از ویزا معاف هستند.

عراق:

دارندگان گذرنامه رسمی برای سفرهای خود تا 90 روز از ویزا معاف هستند. افرادی که باپاسپورت معمولی برای ورود به ترکیه باید ویزا داشته باشند. دارندگان پاسپورت معمولی با اعضای معتبر شینگن یا ویزای ایالات متحده، بریتانیا، ایرلند یا مجوز اقامت می‌توانند ویزای الکترونیکی یکبار ورود خود را با اعتبار یک‌ماهه الکترونیکی از طریق وب‌سایت www.evisa.gov.tr ​​دریافت کنند، مشروط بر اینکه شرایط خاصی را داشته باشند.

امارات متحده عربی:

دارندگان پاسپورت رسمی برای سفرهای خود تا 90 روز از ویزا معاف هستند. افراد با پاسپورت معمولی برای ورود به ترکیه باید ویزا داشته باشند. دارندگان پاسپورت معمولی می‌توانند ویزای الکترونیکی چند بار ورود سه‌ماهه خود را از طریق وب‌سایت www.evisa.gov.tr ​​دریافت کنند.نکته مهم اگر کسی پاس اماراتی داشت. باید ویزا بگیرد. امکان صدور ویزا فرودگاهی ندارد.

بریتانیا:

دارندگان گذرنامه دیپلماتیک و عادی (اتباع بریتانیایی) تا 90 روز در هر دوره 180 روزه از ویزا معاف هستند. افراد با خدمات و پاسپورت ویژه برای ورود به ترکیه باید ویزا داشته باشند. دارندگان پاسپورت بریتانیا با ملیت “بریتیش ملی خارج از کشور”، “سوژه بریتانیا” و “شخص تحت حمایت بریتانیا” تحت ویزا قرار می‌گیرند و آنها فقط می‌توانند ویزای خود را از نمایندگی‌های دیپلماتیک یا کنسولی ترکیه در خارج دریافت کنند.

ایالات متحده آمریکا و کانادا:

دارندگان گذرنامه رسمی و عادی برای ورود به ترکیه باید ویزا داشته باشند. دارندگان پاسپورت معمولی شهروندان ایالات متحده می‌توانند ویزای خود را از طریق وب‌سایت www.evisa.gov.tr ​​دریافت کنند.نکته مهم اگر کسی پاس امریکا و کانادا داشت. باید ویزا بگیرد. امکان صدور ویزا فرودگاهی ندارد.

این قوانین مستقیم از سایت https://www.mfa.gov.tr/default.en.mfa ترجمه شده و هر جا لازم بوده، تجربیات خودم و نکات مهم را در متن اضافه کردم . شما هم اگر نکته مهمی اطلاع دارید. برای من به صورت مستند ارسال کنید. تا در داخل متن به صورت توضیحات تکمیلی اضافه کنم. چون خیلی از ایرانیها برای مسافرت، سرمایه گذاری و اقامت به ترکیه سفر می کنند. داشتن اطلاعات کافی برای انها خیلی می تواند مفید باشد.برای مطالعه بقیه قوانین ترکیه و کشورها در سایت سعیدکاظمی اینجا کلیک کنید. امیدوارم اطلاعات ویزا ترکیه برای اتباع خارجی برای شما مفید بوده باشد.

سرمایه‌گذاری در قبرِسِ شمالی

سرمایه‌گذاری در قبرِسِ شمالی

برای تماشای فایل های ویدئویی صحبت های من با آقای ابراهیمی در مورد سرمایه‌گذاری در قبرِسِ شمالی از طریق فایل های ذیل و در سه بخش اقدام فرمائید.

سرمایه‌گذاری در قبرِسِ شمالی بخش اول

سرمایه گذاری در قبرس شمالی بخش دوم
سرمایه‌گذاری در قبرِسِ شمالی بخش سوم

برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با آقای ابراهیمی در مورد سرمایه‌گذاری در قبرِسِ شمالی از طریق فایل اقدام فرمائید.

سعید کاظمی:  امشب ما می‌خواهیم در موردِ سرمایه‌گذاری در قبرِسِ شمالی صحبت بکنیم. خیلی سؤال آماده شده و یکی‌یکی از آقای ابراهیمی پرسیده می‌شود. سؤالاتِ چالشی خواهد بود. یکی از دوستان با شروعِ لایو نوشتند که خودتان را بدبخت نکنید و همین ایران بمانید. من خودم ایران هستم و اصلاً در سایت خودم قصد تشویق مهاجرت برایِ کسی ندارم. اما کسی که قصدِ مهاجرت دارد باید حتماً با دانش و اطلاعات اینجا را ترک کند و تمامِ تلاشِ من هم این است که هرکسی که قصدِ مهاجرت یا تحصیل در خارج کشور را دارد. با اطلاعات و دانش کافی این کار را انجام دهد.

آقایِ ابراهیمی: حرف‌هایِ درستی می‌زنید.

سعید کاظمی:  بله. مطمئناً این سرمایه‌گذاری برایِ همه مناسب نخواهد بود و هیچ دلیلی وجود ندارد که اگر شما یک‌خانه و یا یک ماشین در ایران دارید این سرمایه‌گذاری را انجام دهید. خیلی باید بافکر و تدبیر پیش برود. با واقعیت باید زندگی کرد و اصلاً با رؤیا، توهم مهاجرت و تحصیل یا سرمایه‌گذاری یا هر چیز دیگری نباید اقدام به خروج از ایران کنید؛ ببخشید من خیلی رک می‌خواهم صحبت کنم چون نمی‌خواهم کسی به‌اشتباه بیافتد. این لایو به دردِ کسی می‌خورد که پولِ مازاد و سرمایه خوبی دارد و البته با دانش هم باید اقدام کند و اطلاعاتِ کافی داشته باشد.

سعید کاظمی:  سؤالی که یکی دو نفر از دوستان پرسیده بودند که اطلاع دارید که لیر در ترکیه خیلی بالا و پایین دارد. اولین سؤالی که پرسیده شده بود این است که خُب ما اگر لیر در قبرِس سرمایه‌گذاری کنیم این کاهشِ ارزشِ لیر در برابرِ دلار به سرمایه ما آسیب می‌زند یا نه؟ این یکی از سؤالاتی بود که من هم در یوتیوب پرسیده بودند و هم در اینستاگرام؟

آقایِ ابراهیمی: یکی از نکته‌هایی که ما تأکید می‌کنیم که چرا ترکیه نه قبرِس دقیقاً همین مورد است. چون شما به پوند انگلیس در قبرِس خانه می‌خرید  و به پوندِ انگلیس هم می‌فروشید. در قبرس شمالی واحد پول معاملات برایِ خانه و ماشین پُوندِ انگلیس هست.

سعید کاظمی:  یعنی تمامِ قولنامه های خرید و فروش‌ها ملک و خودرو در قبرس شمالی به پوند نوشته می‌شود؟

آقایِ ابراهیمی: بله. قانوناً به پوندِ انگلیس است.

سعید کاظمی: با چه بودجه‌ای یک نفر تواناییِ سرمایه‌گذاری در قبرس شمالی را دارد؟  حتماً سرمایه‌گذاری باید روی ملک باشد؟

آقایِ ابراهیمی: برایِ بیزینِس و کار هم می‌شود سرمایه‌گذاری کرد. چرا که نه؟

سعید کاظمی:  حداقلِ بودجه برای سرمایه گذاری در قبرس چه مقدار باید باشد؟

آقایِ ابراهیمی: برایِ کار نمی‌توان گفت چون واقعاً هر کاری بودجةه خودَش را می‌خواهد و برایِ هر کاری هم باید تحقیق کنید و بودجه‌یِ تعین‌شده برایِ ایکار مشخص شود. برایِ کار نمی‌توان دقیق مبلغی گفت اما برایِ  خریدِ ملک حداقل دو و دو نیم میلیارد تومان به بالا بودجه لازم است.

سعید کاظمی:  دو یا دونیم میلیارد بودجه برای خرید ملک در قبرس شمالی لازم است؟

آقایِ ابراهیمی: بله. ببینید من دونیم میلیارد را گفتم مثلاً دو میلیارد پولِ برایِ خانه و نیم میلیارد هم خُب هرکسی که می‌داند مهاجرت کردن یک سری خرج‌هایِ اولیه دارد و برایِ این خانه خریدن شما چیزی حدودِ حول‌وحوش پنج درصدِ ارزِشِ ملک را باید یک‌بار یعنی دفعه‌ای که خانه را خرید کردید. برایِ مالیات و هزینه انشعابات  پرداخت کنید و حالا نیم میلیاردی که گفته می‌وده یک مقدار برایِ این مورد است و یک مقدار هم برایِ این هست که خُب بالاخره آدم مهاجرت که می‌کند یک سری وسایل اولیه‌یِ مورد نیاز برایِ زندگی احتیاج دارد، وسایلِ خونه را باید تهیه کند.

حتی ممکن هست که خانه در قبرس شمالی مبله باشد. ولی خُب باز هم یک سری وسایل و چیزهایِ اولیه هست که فرد باید خودش تهیه کند. چیزهایِ مایحتاجِ زندگیِ شخصیش. و من معمولاً به دوستان پیشنهاد می‌کنم که همیشه یک پولی اضافه‌تر هم داشته باشند برایِ خرجِ چند ماه، بسته به تجربه و شخصیتی که از این افراد می‌بینم و درستِش هم به همین صورت است. چون شما دارید در یک کشورِ دیگر مهاجرت می‌کنید و زندگی را از اول شروع می‌کنید خُب حالا یک زمانی نیاز هست که زبانتان را به حدِ پرفکت برسانید؛ چه زبانِ ترکی و چه انگلیسی. هر دویِ این زبان‌ها را اینجا بلد باشید در واقع یک پله جلوتر هستید برایِ کار پیدا کردن و حتی برایِ خودِ کار.  

سعید کاظمی: هزینه‌هایِ جانبی خرید ملک در قبرس شمالی چی است؟ هم اینجا در سؤالات داشتم یک بخشش بحثِ مالیات است و یک  بخشش هزینه‌هایِ نقل‌وانتقال است؛ یعنی هزینةِ نقل‌وانتقال سند و کمیسیون مشاور املاک ؟

آقایِ ابراهیمی: بله. ببینید قرارداد که منعقد می‌شود و مالکِ ملک می‌شوید باید یک سری هزینه‌هایِ اولیه مثلِ تاپو(سند) و انشعابات در واقع همان برق و آب و.. چون اینها توسطِ دولت گرفته می‌شود و اصلاً ربطی به کانستراکشِن کمپانی هم ندارد اینها باید پرداخت شود. یک هزیه مالیات هم هست که در واقع مالیات برایِ خانه‌ای که شما مالکِ آن شدید و همه‌یِ اینها برایِ یک بار فقط پرداخت می‌شوند و دوباره به بهانه‌هایِ مختلف تکرار نخواهد شد.   

سعید کاظمی:  یعنی اگر کسی قصد داشت شش ماهِ یا یک سالِ دیگر ملک خودش را در قبرس شمالی بفروشد دیگر نباید هزینه‌ و مالیات پرداخت کند؟

آقایِ ابراهیمی: نه تمامِ این پرداخت‌هایی که بابتِ خانه موردنظر شده درموردِ خانه نو هست، خانه‌ای که پیش‌خرید شده یا نوساز است و تمامِ این مواردی که در مورد خانه خریداری شده پرداخت شده زمانی که به مالکِ بعدی فروخته شود مالکِ بعدی لازم نیست این پرداخت‌ها را انجام دهد و شما می‌توانید رویِ مبلغِ خانه اضافه کنید.

سعید کاظمی:  یعنی هر زمان که نقل‌وانتقال انجام می‌شود مالک باید هزینه نقل‌وانتقال را پرداخت کند. درست؟ در ایران هم این عرف است و هر خریدوفروش ملکی باید هزینه نقل‌وانتقال پرداخت شود.

آقایِ ابراهیمی: نقل‌وانتقال بحثِ بانک است و صراف. ما صراف معرفی می‌کنیم و از طریقِ صراف ریال واریز می‌شود و بعد به شرکتِ سازنده واریز می‌شود.

سعید کاظمی:  نه منظورِ من هزینه‌هایِ دفترخانه و این موارد است. در ایران ملک باید دفترخانه ثبت بشود و هزینه پرداخت بشود.

آقایِ ابراهیمی: بله تمبر باید باطل شود دقیقاً تمامِ این کارها انجام شود و بچه‌هایِ متخصصِ شرکت هستند که از لحاظِ زبان فول و تکمیل هستند و انگلیسی هم به همین ترتیب و اصالتاً ایرانی هستند و کلاً کارِشان همین است که با مهمان‌هایِ ما همراه می‌شوند و کارِ اقامتِ آنها و سند و تمامیِ این کارها را انجام می‌دهند. برایِ سند هم تا همین چند ماهِ پیش یک درصد بود که فکر کنم در حال حاضر سه درصد است؛ یک درصد ارزشِ ملک. یعنی زمانی که هزینه ‌کانتراکت شما آمد و کانتراکتِ‌تان را دریافت کردید بعد از سی درصد پرداخت و این‌که بعد از این‌که پولِ کلِ ارزِشِ ملکتان را دریافت کردید به شرکتِ سازنده می‌توانید اقدام کنید. برایِ سند؛

سندی که به نامِ شخص است. ببینید با همین قراردادی که دارید بینِ خودتان و شرکت سازنده شما هم قادر خواهی بود ملک خودتان را بفروشید و هم اجازه بدهید. یعنی هیچ مشکلی وجود ندارد. ولی خُب بعضی از دوستان مثلِ خودِ من که آدمِ محافظه‌کاری هستم رفتم برایِ سندم اقدام کردم و شش ماه هم پروسه طول می‌کشد و  یک چیزی حول‌وحوش یک تا سه درصدِ ارزشِ ملک از شما گرفته می‌شود و سند دائمی به نامی شما صادر می‌شود.

سعید کاظمی:  سرچ می‌کردم دیدم که کشاورزی و دامداری هم جزءِ شغل‌هایی است که برایِ سرمایه‌گذاری در قبرس شمالی؟ حتی مردم خیلی به زبانِ انگلیسی هم سرچ می‌کنند. یعنی کشاورزی و دامداری یعنی تقاضا دارد در قبرس شمالی؟ 

آقایِ ابراهیمی: ببینید قبرِس در واقع همه چیز ماشالله دارد. یعنی خودش تولیدکننده‌یِ همه‌چیز است. ولی بیش‌تر در زمینه‌یِ کریپتو  کارِنسی‌ها و در زمینه‌یِ کارهایِ ترَید و کارهایی در این زمینه فعالیت دارد.

سعید کاظمی:  یوتیوبرها و اینفلوئنسرها می‌توانند آنجا فعالیت داشته باشند.

آقایِ ابراهیمی: دقیقاً. بهشتِ این گروه از افراد هست. آزادی کار دارند، مالیات نیاز ندارد، اینترنتِ پرسرعت و راحت در اختیار دارند. 

سعید کاظمی:  فکر کنم خیلی مثلِ ترکیه رفت‌وآمد برایِ ایرانی‌ها به قبرس شمالی راحت نیست. یعنی بدونِ دعوت‌نامه و غیرِ توریستی امکان آمدن وجود ندارد؟

یکی از نقطه‌ضعف‌هایِ ترکیه این بود که هرکسی هر خلافی هم می‌کرد؛ یعنی صبح کلاهِ همه را برمی‌داشت این امکان را داشت که با اولین پروازِ ظهر استانبول باشد و هیچ کسی هم این فرد را نه کنترل می‌کرد و نه پیگیری می‌کرد و اصلاً چیزِ جالبی نبود. حالا من خودم به‌شخصه زیاد از این موارد  در این مدت دیدم.

ابراهیمی: جنابِ مهندس برتری که قبرِسِ شمالی نسبت به ترکیه دارد این است که امنیتِ خیلی بالایی دارد. شما هرکسی را اینجا می‌بینید در واقع یا دانشجو است، یا مالکِ ملک، یا کارمندِ یک شرکت که هر ماه برای او  بیمه رد می‌شود؛ حسابدار است و آدرس و همه چیز دارد یا اینکه خود فرد اصالتاً قبرسی است. از این چهار حالت خارج نیست و شما هرکسی را در جزیره نمی‌بینید. مثلاً در قبرسِ شمالی چیزی به اسمِ پناهنده تعریف نشده است و چیزی به اسمِ پناهنده ندارند و اگر کسی بخواهد پناهنده شود قبول نمی‌کنند. در نتیجه امنیتِ اینجا خیلی بالاتر از خیلی جاها است و به‌جرئت می‌توانم بگویم که امنیتِ قبرس از خیلی جاهایِ اروپایی و آمریکایی هم بالاتر است.  

سعید کاظمی: جناب ابراهیمی یکی از بحث‌هایی که خیلی مطرح شد همین چند وقت پیش، طیِ یک سالِ گذشته بحثِ اتحادِ دوباره‌یِ قبرسِ شمالی و جنوبی بود و فکر کنم به نتیجه هم نرسید و احتمالِ خیلی زیادی دارد که بعد از برگزاریِ انتخاباتِ جدیدِ ترکیه در سالِ 2023 که به احتمالِ زیاد هم اردوغان برنده نشود این دو قبرسِ شمالی و جنوبی متحد شوند؟

 ابراهیمی: ببینید این اتفاق نمی‌اُفتد و اگر هم اتفاق بیفتد کاملاً به نفعِ ماهایی است که مهاجرت کردیم.   

سعید کاظمی:  من توضیح بدم چون دوستان در کامنت‌ها سؤال می‌پرسند. بحثِ سرمایه‌گذاری در تمامِ دنیا متداول است. یعنی چه؟ 

یک مثالِ واقعی برای شما  بیان می‌کنم. اگر اشتباه نکنم یا شرکتِ داماک یا شرکتِ اِعمار در اِستانبول در قسمتِ آسیایی یک سرمایه‌گذاریِ 50 میلیون دلاری کرده بود. یک برجِ مسکونی ساخته بود، یک برجِ بیزینِس ساخته بود و یک مرکزِ خرید و ارزش‌افزودةه زیادی برایِ منطقه داشت. به نسبت یکی از کنسِرسیوم‌ها و هولدینگ‌هایِ بزرگِ کشورِ ترکیه هم الان در دبی درحال ساختِ بزرگ‌ترین هتلِ دنیا است. البته فعلاً پروژه تعطیل است به دلیلِ مشکلاتِ مالی که برایِ شرکت پیش آمد و هم بحثی کرونا.

منظورم این است که سرمایه‌گذاری در کشورها یک امری طبیعی است. ما در ایران هم منعِی بر این نداریم که یک نفر سرمایه‌اش را در کشوری دیگر سرمایه‌گذاری کند. خُوب هر کسی دنبالِ این است که سرمایه‌اش در یک محیط امن باشد و سرمایه‌ اش را افزایِش دهد. این ذهنیت‌هایِ منفی است اما این‌که بدرد چه کسی می‌خورد و چه هولدینگی باید این کار را انجام دهد این بخشِ تخصصی است و من خواهش می‌کنم که جنابِ ابراهیمی به این ابهامات تخصصی جواب بدهند؟

سرمایه گذاری مردم یا شرکت ها در کشورهای مختلف امری متداول است.

ابراهیمی: ببینید یک از چیزهایی که می‌شود این ابهامات را حل کرد این است که خیلی از دوستان هستند که شاید حدودِ 70 درصدِ مشتریانِ ما در داخلِ قبرس زندگی نمی‌کنند. سرمایه‌گذاری کردند یا از داخلِ ایران یا از ایرانی‌هایی که در اروپا یا آمریکا یا هرجایِ دیگری که زندگی می‌کنند. به این دلیل که اجارةِ خانه اینجا بالاست و قیمتِ خانه ارزان، امنیت بالاست و همچنین بحثِ مالکیتِ دائم هست. با توجه به این نکات و این‌که غیر از همه‌یِ اینهایی که خدمتتان عرض کردم دولتِ اینجا از سرمایه‌گذار هم حمایت می‌کند. و برایِ بحثِ ابهامی که شما اشاره کردید و من گفتم که 70 درصدِ مشتریانِ ما قبرس نیستند، این اشخاص خانه‌هایشان را اجاره دادن و درآمدی که دارند. از اجاره‌یِ این ملک‌ها به ایران می‌برند. چندین برابرِ پولی است که قبرِس سرمایه‌گذاری کرده‌اند. در نتیجه نمی‌توان در موردِ خروج ارز اصلاً صحبتی کرد.

سعید کاظمی:  اجاره‌ها در قبرس شمالی به پوند است یا به لیر؟

 ابراهیمی: پوند و یک نکتةِ خیلی خوب اینجاست که اجاره‌یِ شش‌ماهه یا یک‌ساله همان اولِ قرارداد دریافت می‌شود.

سعید کاظمی: آیا امکانِ اجاره شبانه هم در قبرس شمالی هست؟  

ابراهیمی: بله در همین شهرک‌هایی که ما داریم اجاره شبانه هم هست و خودِ صاحب‌ملک‌ها هم از طریقِ سایت ایر بی اند بی  اجاره می‌دهند. یا این‌ که شرکتِ سازنده با شما قراردادی می‌بندد و خانه را فِرنیش‌شده به شما تحویل داده و خودش تا یک‌ساله تا دو سال هرچقدر که قرارداد بسته شود. برایِ شما خانه را اجاره می‌دهد.

سعید کاظمی: کمیسیونِ مشاوره املاک برای فروش ملک در قبرس شمالی چقدر است؟

 ابراهیمی: درسته. چه سؤالِ خوبی. ببینید لیستِ قیمتِ ما با لیستِ قیمتِ شرکتِ سازنده یکی است. یعنی چه دوستان از من خانه را بخرند و چه از خودِ شرکتی که آن ساختمان را ساخته قیمت یکی است. ولی خُب به این دلیل که ما با آن شرکت قرارداد داریم و تا الان سابقةِ فروشِ یعنی یک اَندیکسِ بالایی از فروشِ ملک را ما داشتیم در قبرسِ شمالی …

سعید کاظمی:  مزیتِ این‌که ملک را از شما خرید کنند و از خودِ سازنده در قبرس خرید نکنند چیست؟  

ابراهیمی: دقیقاً نکته‌اش همین‌جاست که ما یک سری خدماتی به هم‌وطنانِ عزیزمان ارائه می‌دهیم که شرکتِ سازنده هیچ زمان این کار را انجام نمی‌دهد. مثلاً ما در تمامِ مراحلِ خرید، قرارداد، بعدِ قرارداد، حتی اجاره و گرفتنِ اقامت، در کنار خریدار هستیم. یعنی قانوناً باید در کنارشان باشیم. چون در قراردادِ ما هم ذکر شده و تمامِ کارها برای آنها انجام می‌شود. اقامتِ آنها گرفته شده و حسابِ بانکی برای آنها باز می‌شود. چون این حسابِ بانکی بازکردن هم  مثلِ ایران نیست. باید وقتی از قبل گرفته شود و یک سری مدارکِ خاص باید آماده شود که همه آنها تأیید شده و باهم برایِ بازکردنِ حساب برده شود. چون حسابی هم که اینجا با خریدِ ملک باز می‌شود. همان ویزا کارت یا حسابِ اینترنشنال است که از هرجایِ دنیا می‌توان خرید کرد و به آدرسِ شما فرستاده شود. 

سعید کاظمی:  پس امکانِ بازکردنِ حساب برایِ کسی که ملک نخریده و سرمایه‌گذاری نکرده در قبرس شمالی وجود ندارد، درست است؟  

 ابراهیمی: بله. چون ببینید اصلاً باز کردنِ حساب لازمه‌اَش این است که شما یک آدرِس داشته باشید. این برایِ این است که کسی مثلاً کلاهبرداری و این موارد را انجام ندهد و سستمِ بانکی به هم نریزد. در نتیجه شما بدونِ آدرس نمی‌توانید حسابِ بانکی داشته باشید.

سعید کاظمی:  بله. من اینترنت دیدم که بعضی از شرکت‌ها اقامتِ شش‌روزه و ترانسفِرِ فرودگاهی و مزایایی برایِ مشتری می‌دهند برایِ این‌که حضوراً املاک را ببیند و … حقیقت دارد؟ و  اصلاً این کار شدنی هست؟ خُب هرکسی می‌تواند از این به‌عنوانِ یک مسافرت رایگان استفاده کند و بعد اعلام کند که من خواهانِ خریدِ خانه نیستم و برگردد. اصلاً به نظرِ من منطقی نیست.  

ابراهیمی: ببینید حالا شرکت‌هایِ دیگری هستند که همه کاری انجام می‌دهند و حتی الان بعضی از فروشندگان می گویند. بنز هم با خانه می دهیم.. جنابِ مهندِس شما یک‌ خانه دومیلیاردی بخرید یک بنزِ دومیلیاردی هم به شما تحویل داده می‌شود.

سعید کاظمی: ببینید واقعیت این است  که املاک در ایران یک عرف است و وقتی که یک نفری یک چیزی را تقاضا می‌کند اصطلاحاً به آن شخص می‌گویند که باید فایل ارائه بدهد و یک چیزی ارائه دهد که بیانگرِ توانِ مالیِ آن شخص باشد. نه حالا این‌که طرف دنبالِ این هست که یک حرفی بزند و چیزی هم ارائه بدهد و چند روز هم وقتِ مشاور را بگیرد. یعنی مشاورانِ املاکِ حرفه‌ای به این راحتی اطلاعات به کسی ارائه نمی‌دهند و کسی را بازدید نمی‌برند. خُب حالا یک نفر اگر قطعاً مایل به خرید باشد چه کاری باید انجام بدهد؟ مثلاً من در حال حاضر سه میلیارد پول دارم و قصدِ سرمایه‌گذاری دارم. چه اقداماتی باید انجام بدهم.

 ابراهیمی: اولین اقدام به این شکل است که عکسِ پاسپورت و بلیت خودتان را برایِ من می‌فرستید به همراهِ کارتِ واکسن و یعنی کیو، آر، کدِ واکسن و یک پس.سی.آرِ بیست‌وچهارساعته. با این‌ها من یک دعوت‌نامه برایِ شما می‌فرستم. دعوت‌نامه یک فایلِ پی.دی.اِف است. در فرودگاه پلیس از شما می‌پرسد که جهتِ چه کاری به این جزیره آمدید؟ دعوت‌نامه را باید نشان بدهید که حتماً من به دوستانم پیشنهاد می‌کنم که قبل از آن پرینت هم کرده باشند که یک درصد اگر گوشیِ آنها خاموش شد پرینت را داشته باشند.

سعید کاظمی:  بعد به‌صورت عادی کسی نمی‌تواند مثلاً به‌صورتِ غیر توریستی و غیرِ برنامه سرمایه‌گذاری به صورت توریستی قبرس بیاید؟

ابراهیمی: نه. عرض کردم که یا باید هتلی رزرو کرده باشند و برنامه مشخصی داشته باشند که کجا تصمیم به رفتن دارند یا باید به‌عنوان سرمایه‌گذار اقدام به آمدن کنند یا به‌عنوان دانشجو.

سعید کاظمی: خُوب اگر من آمدم قبرس و خانه‌ای گرفتم بعد خانواده یا دوستانِ تصمیم بگیرند به من سر بزنند چه؟

 ابراهیمی: پدر و مادر که جزءِ خانواده درجه یک به‌حساب می‌آیند و هر موقع که بخواهند این امکان برایِ آنها فراهم هست و اگر اشتباه نکنم شش‌ماهه می‌توان برای آنها تمدید کرد. یعنی هر شش ماه شش ماه به‌عنوان همراه.  

سعید کاظمی:  برایِ بچه‌هایِ بالایِ 18 سال امکانِ صدورِ ویزا فکر کنم نیست و جزءِ افرادِ مستقل محسوب می‌شوند. درست است؟

ابراهیمی: دقیقاً. بچه‌های بالایِ 18 سال یا باید دانشجو باشند و حتماً در دانشگاه مشغول به تحصیل باشند یا این‌که خانه‌ای که شما می‌خرید مثلاً دو خواب باید باشد. تعداد اتاق‌خواب‌های خانه در قانون قبرس هست.  

سعید کاظمی: یعنی اگر بچه داشته باشید امکان خریدِ سویت در قبرس شمالی وجود ندارد؟  

 ابراهیمی: ببینید بچه کوچک داشته باشید چرا.

سعید کاظمی:  بحثِ خرید اقساطی. خریدِ اقساطی چه مزیتی دارد؟ یک نفر که بخواهد خریدِ اقساطی انجام دهد باید سودِ بیش‌تر پرداخت کنند؟

ابراهیمی: ببینید اکثر شرکت‌ها سود نمی‌گیرند. یعنی اعلام می‌کنند که سی درصد پیش، بیست درصد تا زمانِ تحویل و مابقی به‌صورت اقساط البته سه‌ساله تا پنج‌ساله بدونِ بهره. اکثرِ شرکت‌ها قانونی به این شکل دارند در قبرس شمالی کار می کنند. ولی خُوب یکی دو شرکتِ خیلی بزرگ هستند که با کسی تعارف ندارند اعلام می‌کنند که یا 50 درصد پیش، 50 درصد تا زمانِ تحویل که پر سرویس تحویل می‌دهند و یا این‌که بیست درصد تا زمانِ تحویل و مابقی هم به‌صورت اقساط قسط‌بندی می‌شود. 

سعید کاظمی: خب این خیلی به‌صرفه‌تر هست که شما همه ِآنها را به‌نقد پرداخت نکنید. عملاً می‌توانید سرمایه را جایی دیگر استفاده کنید.  یک نگرانیِ زیادی که مردم دارند این است که خُب پولشان را چگونه انتقال دهند. چون‌که کارتِ بین‌المللی ندارند. چون عددِ زیادی هست که قابل‌حمل نیست. اگر پول به‌حساب طرف تویِ قبرِس وارد بشود آیا صراف پول را به این افراد می‌دهد یا نه؟ و اینها بحث‌هایِ استرس داری هست برایِ هرکسی که قصدِ انتقالِ سرمایه‌اش را دارد.   

 ابراهیمی: ببینید اینجا یک جزیره کوچک هست و کسایی که ما معرفی می‌کنیم همه بیش‌تر از ده سال هست که اینجا هستند، مغازه دارند و جا دارند وکلاً هم دو سه نفر صراف نیستند آنهایی که تواناییِ این کار را دارند. در نتیجه بحثِ نگرانی وجود ندارد و یک نکته‌یِ دیگر این‌که شما وقتی به صورتِ پَیمنت پلن دارید پرداخت می‌کنید یه مقدارِ زیادی پول رو به یک‌باره جابه‌جا نمی‌کنید. یک مقدارِش را الان و یک مقداری را بعداً پرداخت می‌کنید. 

سعید کاظمی:  هزینه‌ شارژ آپارتمان در قبرِس چقدر هست؟ من مثلاً یک آپارتمان دوخوابه گرفتم و ماهیانه چقدر باید بابت شارژ پرداخت کنم؟

ابراهیمی: بستگی دارد. اگر داخلِ شهرک  و ریزورت و چنین جاهایی باشد یعنی شهرک‌هایی که همةِ امکانات را دارند گران‌ترینِش 40 تا 50 پوند هست در ماه و نهایت 60 پوند. ولی خُب به دلیلِ امکاناتی که دارد کاملاً به صرفه هست. مثلاً یک آپارتمانِ تک باشد و فقط یک آسانسور که چیزی نیست فقط هزینة تعمیر و اینهاست نهایت که مثلاً سالی 70 تا 80 یورو نهایت. 

سعید کاظمی: کسی که در قبرس شمال ملک می‌خرد باید هرسال اقامتش را تمدید کند؟ درست؟

 ابراهیمی: بله هرسال باید تمدید کند. یعنی تا زمانی که ملک را داشته باشد می‌تواند اقامتَش را تمدید کند. حالا مثلاً بعضی‌ها هستند که فقط برایِ سرمایه‌گذاری یا اجاره یا حتی از اروپا و آمریکا به قبرِس برایِ گذراندنِ تابستان می‌آیند و این افراد قصدِ اقامت ندارند.

سعید کاظمی:  برایِ چند سال امکان دارد که مثلاً اقامت دائم بدهد؟ مثلاً یک فردی 5 سال 10 سال هرسال اقامتش را تمدید می‌کند. 

ابراهیمی: ببینید دو حالت دارد. یکی این‌که شما هفت هشت یا ده سال اینجا مشغول به کار باشید و برایِ شما بیمه رد شود. یا این‌که مبلغی که سرمایه‌گذاری می‌کنید بیش از 125 هزار پوند باشد. اگر مبلغی که سرمایه‌گذاری می‌کنید مثال می‌زنم که جنابِ آقایِ مهندِس

سعید کاظمی:  ببخشید یکی از دوستان پرسیده بود شرایطِ اقامت که من توضیح دادم. شما ملکی که بخرید حالا ملکی به قیمتِ دو میلیارد و تا دو میلیارد و خورده‌ای با هزینه‌هایِ سند و غیره به شما اقامتِ یک‌ساله می‌دهد. آیا اقامتِ یک‌ساله دلیلی بر مجوزِ کار نیست؟  

ابراهیمی: چرا اقامتِ یک‌ساله شما مجوزِ کار هم دارید.

سعید کاظمی: ترکیه اجازه کار با خرید ملک نمی‌دهد؟

ابراهیمی: نه شما اینجا با همان اقامتی ملکی که می‌گیرید؛ اقامتِ سالیانه، اجازه کار هم دارید و هیچ مشکلی ندارد.

سعید کاظمی: 125 هزار پوندی که سرمایه‌گذاری بکنیم در قبرس شمالی چه مزیتی می‌تواند داشته باشد؟

ابراهیمی: ببینید هرکسی که بالایِ 125 هزار پوند سرمایه‌گذاری کند بعد از چهار سال که داخلِ قبرس باشد؛ حالا شما می‌توانید این چهار سال را مثلاً پدرِ خودِ دوستِ من چهار سالش را ده سال پر کرد، حالا شما می‌توانید به این شکل پر کنید یا این‌که چهار سال پشتِ سرِ هم بمانید.

سعید کاظمی: بعد چه اتفاقی می‌اُفتد؟ اقامتِ دائم می‌دهد؟ 

ابراهیمی: بعد از چهار سال می‌توانید کیملیک کارت بگیرید. کیملیک کارت همان اقامتِ دائم است. هرسال هم لازم نیست که تمدید کنید و هر زمان هم بخواهید می‌توانید قبرس را ترک کنید و باز هم بخواهید می‌توانید برگردید.

سعید کاظمی: هدفِش این هست که سرمایه‌گذاری که 4 سال پولش در قبرِس مانده و قوانینِ کشور را کامل رعایت  راحت بتواند زندگی کند. کرده  و برای رفت‌وآمد هم مشکلی نداشته باشد. یک سؤالی هم که خیلی پرسیدند این هست: ه آیا با ارزِ دیجیتال هم امکانِ خرید هست یا نه؟ 

براهیمی: بله اکثرِ شرکت‌های سازنده خودشان وَلِد (کیف پول الکترونیکی) دارند و من خیلی بلد نیستم ولی معمولاً مشتریانی که به این طریق خرید می‌کنند با تتِر خرید می‌کنند که مثلِ این‌که با دلار یکی هست کارِنسیش مشخص هست و خودِ شرکتِ سازنده حساب می‌کند. مثلاً هزار پوند چقدر دلار یا چقدر تِتِر می‌شود  این‌قدر تِتر ریخته شود به‌حساب و تمام.

سعید کاظمی: بعد ارث‌ومیراث در قبرس شمالی چه می شود؟ اگر کسی ملک در قبرس شمالی خرید به خانواده‌شان ارث می‌رسد،

ابراهیمی: خیلی این نکته برایِ ما ایرانی‌ها مهم است چون فرهنگِ ما به شکلی هست که دوست داریم اگر چیزی داریم حتماً برسد به بچه‌هایِ خودمان و نگران هستیم از این‌که یک‌وقت نرسد و من اینجا عرض کنم خدمتتان که اینجا هم به‌صورت ورثه‌ای هست و تمامِ ملک‌هایی که خریده می‌شود کاملاً به‌صورت ورثه‌ای هست و مثلاً بعدِ فوتِ من در حالِ حاضر می‌رسد به خواهر و مادرم.

سعید کاظمی: اگر کسی در قبرس شمالی ملک خریداری کرد آیا واقعاً راحت برایِ این فرد قابل‌فروش هست؟ و چقدر ارزش‌افزوده دارد؟ مثلاً من ملکی را دو سالِ پیش خریدم اگر الان قصدِ فروشش را داشته باشم به فردی خارجی می‌توانم راحت بفروشم؟ یا این‌که حتماً باید به قبرسی بفروشم.

ابراهیمی: ببینید ملک خریداری شده در قبرس شمالی قابل‌فروش به هرکسی هست و فردی هم که خونه‌یِ شما را خرید هم می‌تواند بعداً برایِ خودَش اقامت بگیرد و مشکلی ندارد.

سعید کاظمی: یعنی برایِ گرفتنِ اقامت قبرس شمالی  حتماً الزامی نیست که از یک قبرسی بخرد؟

ابراهیمی: نه اصلاً.

سعید کاظمی: یکی از دوستان نوشتن هزینه یک خانواده چهار نفره در ماه چقدر است.؟ این مورد را ما در لایو‌هایِ دیگه خیلی با جزئیات صحبت کردیم. و الان جنابِ ابراهیمی به صورتِ خلاصه‌وار توضیح می‌دهند.

ابراهیمی: بله. یک چیزی حول‌وحوش چهار پنج هزار لیر در ماه. چون اینجا خانه و ماشین به پوندِ انگلیس هست و سوپرمارکت و خریدهایِ دیگر به لیرِ ترکیه. پولِ برق و آب و گاز و این موارد هم به لیرِ ترکیه است. در نتیجه تمامِ این‌ها یک خانواده چها نفره را الان؛ با این‌که قیمت‌ها یک ذره بالا رفته، با دو سه بار خریدِ کلی در ماه مثلِ خریدِ گوشت و مرغ و پولِ برق و آب و گاز و کلاً همه‌چیز چهار پنج هزار لیر تا شش‌هزار لیر برایِ چهار نفر کافی است. حالا اگر مازادِ این مقدار باشد  دیگه کاملاً به خودشان مربوط است.

سعید کاظمی: دوتا بچه هم دارند و هزینه مدرسه در قبرس شمالی به چه صورت هست؟ رایگان یا باید هزینه پرداخت کنند؟

ابراهیمی: مدرسه‌هایِ دولتیِ اینجا کاملاً رایگان است یعنی فقط برایِ پدر و مادرها هزینة سرویسِ رفت‌وآمد هست. ولی خُوب بعضی‌ها هستند که دوست دارند برایِ آیندةِ بچه‌ها سرمایه‌گذاری کنند کالج‌هایِ بین‌المللی هم اینجا هست که خودِ کالج‌ها مربوط به دانشگاه‌هایِ انگلیس هستند که اگر کالج را اینجا تمام کنند خودِ دانشگاهی که در کالِج مربوط به آن دانشگاه تحصیلاتِشان را گذراندند. برای ادامه تحصیل آنها را در کشورِ انگلیس جذب می‌کند و مسلماً خیلی بهتر از مدارسِ دولتی هست. البته مدارِسِ دولتیِ اینجا هم  انصافاً کامل هستند و چیزی کم ندارند و دوستانه عرض کنم خدمتتان که واقعاً به مردم رسیدگی می‌کنند.

سعید کاظمی: شرکتِ خودتان را هم در قبرس شمالی  معرفی بفرمایید. تویِ ایران هم دفتر یا شعبه‌ای دارید که اگر کسی خواست اینجا مراجعه بکند؟

ابراهیمی: شعبه که همین دوستان هستند که با ما کار می‌کنند. ولی در خودِ قبرِس سه شعبه داریم و این‌که شرکتِ دِوِلوکو هست. ده سال سابقةِ کاری داریم و این‌که بیش‌ترین فروشِ ملک در قبرِس را داریم. اولین و تنها شرکتِ ثبت شده‌یِ قبرس هست. شماره‌یِ ثبت دارد و قراردادهایِ ما بیمه دارند و به همین ترتیب. یکی از دوستان پرسیدند که؛ فکر کنم همان دوستی که سؤالِ هزینه برایِ چها نفر روکرده بودند، پرسیدند که آب و هوا به چه صورتی هست؟ اینجا آب و هوا تقریباً هفت ماه معتدل هست، دوماه گرم و سه ماه هم سرد است.  

سعید کاظمی: سرد یعنی باید پکَیج روشن باشد؟

ابراهیمی: بله. اَی. سی(ایر کاندیشن)

سعید کاظمی: یکی دیگر از دوستان پرسیدند که حداقلِ پیش‌پرداخت برایِ خرید یک واحدِ دوخوابه در قبرس شمالی چقدر است؟ منظورِ دوستمان اقساطی هست.

ابراهیمی: ببینید یک واحد دوخوابه و ارزان‌ترین واحدِ دوخوابه که می‌توان در قبرس خرید داخلِ یک شهرکِ درست‌وحسابی که تمامِ امکاناتِ اولیه را دارد می‌توان گفت 90 هزار پوند که سی درصد از نود هزار پوند برایِ پیش‌پرداخت که چیزی حدودِ بیست و پنج‌هزاری پوند است که جدیداً دولت قانونِ جدید وضع کرده است که برایِ گرفتنِ اقامت سی و سه درصد ارزشِ ملک باید به‌عنوان پیش‌پرداخت پرداخت شود. 

سعید کاظمی: آدرِسِ پیجِ آقایِ ابراهیمی را پرسیدند. من بگم sam. Ebrahimi.develco.@admin

من شرکت آقایِ ابراهیمی را بی‌دلیل و به‌راحتی انتخاب نکردم. خیلی بررسی کردم. چون من تجربه زندگی در ترکیه را یک‌سال داشتم و رزومه داشتم و می‌دانم که بعضی حرف‌ها را متأسفانه توسطِ افرادی که تبلیغ می‌کنند همه‌یِ واقعیت گفته نمی‌شود. در ترکیه مشکلی که هست این است که شما اگر ملکی خریداری کنید حتماً باید به ترک فروخته شود. چون اگر فردی خارجی بخرد به آن فرد اقامت برایِ پاسپورت نمی‌دهند. یعنی اقامتِ سالیانه برایِ آن فرد گذاشته می‌شود اما برایِ 250 هزار دلار که فرد باید پاسپورت بگیرد حتماً باید از ترک خانه بخرید.

ابراهیمی: دقیقاً. با 250 هزار دلار اینجا می‌توان سه دست آپارتمان خریداری کرد. در جاهایِ امن و آپارتمان‌هایی که ارزشِ اجاره دادن دارند و با قیمت‌هایِ خوب می‌توان اینجا اجاره داد. هم سرمایه‌گذاریِ خوب و هم رشدِ قیمت دارد. حالا نه که یک‌شبه چندبرابر رشدِ قیمت داشته باشد اما سالیانه یک درصدِ خوبی رشدِ قیمت هست. 

خرید ملک در قبرس شمالی
سعید کاظمی: زمین‌هایِ تی.اِم.دی در قبرس شمالی چه هست؟ خیلی رویِ این مورد بحث است. بعضی زمین‌ها شهرک‌سازی خوبی رویِ آنها انجام می‌شود اما تی.اِم.دی هستند. یعنی گفته شده که زمین‌هایی هستند که مالکِ آن‌ها قبرِسِ جنوبی بودند. که بعد از جنگ قبرسی‌هایِ جنوبی که یونانی‌تبار بوده‌اند رفتن و زمین‌هایِ آنها غصب شده.

ابراهیمی: درسته به این سندها در قبرس شمالی سندهای شهید گفته می‍شود. ببینید پنج شش مدل سند در قبرِس داریم. که ما فقط سندهایِ ترک؛ یعنی از اول یعنی قبل از جنگ صاحبِ این زمین‌ها ترک بوده، و یا زمین های معاوضه ای که در جنوب عینِ آن زمین‌ها زمین داشته، زمین‌ها را داده و به‌جایِ آن‌ها زمین قسمتِ ترک‌نشین را گرفته است که به این روال اِکس‌چَینج گفته می‌شود و فقط هم این دو مورد اعتبارِ بین‌المللی دارد. ما هم با شرکت‌هایی که کار می‌کنیم فقط سندهایِ ترک و اِکسچَینج دارند.

سعید کاظمی: دلیلِ نام‌گذاری  زمین‌هایِ تی وام. دی در قبرس  را نمی دانستم.

ابراهیمی: بله خُوب سندهایِ شهید یا تی.اِم.دی اینها هستند که ما اصلاً کار نمی‌کنیم. خودِ کانستراکشِن‌هایی که این سندها را می‌سازند اصلاً سراغِ ما نمی‌آیند چون می‌دانند که ما اصلاً کار نمی‌کنیم.

سعید کاظمی: یکی از اعتراضات هم که من فکر کنم در شبکه‌هایِ اجتماعی دیدم این بود که پروسه اداری در قبرس شمالی  یک مقداری طول می‌کشد. مثلاً شش‌ماه تا نه ماه.

دوستانی هم که مایلند از آقایِ ابراهیمی سؤالات خودشان در مورد زندگی ، تحصیل یا کار در قبرس شمالی را به صورت مستقیم بپرسند. می توانند. از طریق پیج اینستاگرام sam.Ebrahimi.develco@ با ایشان در ارتباط باشند. همچنین آقای ابراهیمی یک آفر ویژه گذاشتند. برای دوستانی که از طریق پیج یا سایت سعید کاظمی از شرکت ایشان ملک خریداری نمایند.

این افر، علاوه بر آفرهای سازندگان (شامل پنج قطعه اصلی آشپزخانه) می باشد. و شامل یک‌دست مبلمان وِیژه افرادی می باشدکه از طریق سایت من با ایشان آشنا شده اند. امیدوارم موضوع سرمایه‌گذاری در قبرِسِ شمالی برای علاقه مندان مفید بوده باشد.برای مطالعه یا شنیدن دو مصاحبه دیگر من با اقای ابراهیمی در مورد تجربیات تحصیل در قبرس شمالی و تجربیات زندگی در قبرس شمالی بر روی عنوان ها کلیک کنید.

دوستانی هم که مایل هستند. از آقایِ ابراهیمی سؤالات خودشان در مورد زندگی ، تحصیل، کار یا خرید ملک در قبرس شمالی را به صورت مستقیم بپرسند. می توانند. از طریق پیج اینستاگرام sam.Ebrahimi.develco@ با ایشان در ارتباط باشند. همچنین آقای ابراهیمی یک آفر ویژه گذاشتند. برای دوستانی که از طریق پیج یا سایت سعید کاظمی از شرکت ایشان ملک خریداری نمایند.

این افر، علاوه بر آفرهای سازندگان (شامل پنج قطعه اصلی آشپزخانه) می باشد. و شامل یک‌دست مبلمان وِیژه افرادی می باشدکه از طریق سایت من با ایشان آشنا شده اند. امیدوارم موضوع سرمایه‌گذاری در قبرِسِ شمالی برای علاقه مندان مفید بوده باشد.برای مطالعه یا شنیدن دو مصاحبه دیگر من با اقای ابراهیمی در مورد تجربیات تحصیل در قبرس شمالی و تجربیات زندگی در قبرس شمالی بر روی عنوان ها کلیک کنید.

nureal pathway in business

قدم پانزدهم تغییر مسیر عصبی

برای شنیدن فایل صوتی قدم پانزدهم تغییر مسیر عصبی از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

سلام به دوستان عزیز، امروز به امید خدا می‌خواهیم در مورد قدم پانزدهم صحبت کنیم. قدم پانزدهم در مورد تغییر مسیر عصبی و تاثیر ان بر بیزینس و زندگی ما است. بگذارید با یک مثال مسیر عصبی را توضیح دهم. اگر موسیقی کارکرده باشید می‌دانید اوایل که شروع به نت‌خوانی می‌کنید. خیلی نت‌ها را آرام یاد می‌گیرید، حرکات بسیار آرام است. ولی همان حرکات را وقتی روی دست استاد خود می‌بینید. پی می‌برید که بدون اینکه بدون نگاه‌کردن به ساز با بالاترین کیفیت آن را اجرا می‌کند. این به دلیل تکرارهای فراوان در اجرای آن ساز موسیقی است، که جزئی از مسیر عصبی آن فرد شده است.

یک مثال دیگر در تغییر مسیر عصبی

شما وقتی می‌خواهید به محل کار خود بروید اصلاً یادتان نمی‌آید کی لباس‌پوشید و دکه آسانسور را زدید و حتی وقتی به محل کار خود می‌رسید حتی یادتان نمی‌آید که مسیر خیابان‌ها را چگونه طی کردید. به این دلیل که مسیر عصبی ذهن شما این‌قدر این کار را تکرار کرده است. که جزئی از مسیر عصبی شما شده، یعنی دیگر مغز اتوماتیک این کارها را انجام می‌دهد، مسیر را می‌شناسد و پشت چراغ قرمز خودبه‌خود توقف می کند. اگر ذهن شما عادت کرده باشد قانون‌مدار باشد به‌صورت ناخودآگاه ذهن شما اتومبیل را 3 متر مانده به خودروی جلویی متوقف می‌کند. اما می‌بینید در بسیاری از راننده‌ها رانندگی به این‌گونه است.که ماشین را در 5 سانتی‌متری خودروی بعدی نگاه می‌دارد. چون آموزش ندیده و مسیر عصبی آن به این شیوه عادت کرده است.

مسیر عصبی و ارتباط آن با عادت ها

ما اگر می‌خواهیم در مسیر موفقیت قرار بگیریم. باید مسیرهای عصبی خود را عادت بدهیم به انجام کارهای مثبت و کارهایی که ما برای آن هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی می‌کنیم و با کوچ خود صحبت کرده‌ایم که چگونه من این برنامه‌ها را پیش ببرم و کوچ به ما طرح و برنامه می‌دهد و ما آن‌قدر آن طرح و برنامه را تکرار می‌کنیم. که تبدیل به مسیر عصبی ما می‌شود. اوایل بسیار سخت است. 

به‌عنوان‌مثال من می‌خواهم یک محتوا را روی پیج خود بگذارم.ولی من کاور و مونتاژ فیلم بلد نیستم و باید دو روز وقت بگذارم و با اپلیکیشن‌های ساده موبایلی شروع کنم به مونتاژ ویدئویی که ضبط کرده و یا عکسی که از یک مقاله می‌خواهم منتشر کنم. بعد از مدتی که هر روز کار کردید، می‌بینید. که تولید محتوا و کاور زدن به آن و مونتاژ آن بسیار سریع انجام می‌شود و همان کاری که ابتدا یک روز وقت می‌برد. در بیست دقیقه بدون استرس مونتاژ می‌شود و می‌رود. روی شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت و یا هرجایی که کوچ یا استراتژی کسب وکارتان اجازه داده است، تبلیغ کنید و این جزئی از مسیر عصبی شما می‌شود. یعنی برنامه‌ها و این کارها و آن موضوع اثر مرکب که بسیار مهم است که ما باید هر روز یک سری‌کارها را هر روز طبق برنامه انجام دهیم.

ارتباط مسیر عصبی و باور به قانون ده هزار ساعت

همانطور که در قدم سیزده یادگرفتیم. ما برای استاد شدن نیاز به ده هزار ساعت کار داریم. و نیاز داریم. طبق برنامه یک‌ساله ، ۳ساله و ۵ساله پیش برویم و به‌مرور می‌بینیم این مسیر کوتاه‌تر می‌شود و کمتر از ما زمان می‌گیرد. ما برای اصلاح هر مسیر عصبی باید با آن موضوع روبه‌رو شویم. و با انجام دادن آن در زمانهای طولانی این مسیر کوتاه تر می گردد.

یک مثال دیگر از تقویت مسیر عصبی در بیزینس

یعنی کسی که ابتدای ورودش به یک محیط اداری است با یک استرس خاصی در جمع و یا مدیرعامل صحبت می‌کند و موضوع را نمی‌داند چگونه بگوید. مدیریت از او انتظار دارد خلاصه بگوید ولی شما می‌بینید افرادی که تجربه ندارند نمی‌توانند خلاصه مطلب را به مدیر خود را برسانند. به‌مرور ترس شما می‌ریزد و از ذهنیت‌های گذشته خود فاصله می‌گیرید، به طوری که در جلسه صد و یکم به‌راحتی موضوع را منتقل می‌کنید و می‌دانید که موضوعات اصلی کدام است. چون مسیر عصبی شما اصلاح شده است.

ما برای فعال‌شدن یا کارآفرین شدن و خویش‌فرمای موفق بودن باید نقاط قوت و ضعف را شناسایی کنیم.و روی کاغذ بنویسیم و نقاط ضعف را برطرف و نقاط قوت را تقویت کنیم و در یک مسیر مشخص کارهایی که برنامه‌ریزی کردیم را تکرار کنیم تا به آن عادت کنیم و جزئی از مسیر عصبی ما بشود. امیدوارم درس امروز برای شما مفید بوده باشد و اگر سؤالی داشتید در خدمت شما هستم.

امیدوارم قدم پانزدهم تغییر مسیر عصبی برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از کار، تخصص و کار اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم سیزدهم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم شانزدهم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

پرسش و پاسخ آزمون یازدهم

قدم چهاردهم آزمون دوم

سلام و درود به همه دوستان عزیز همراه، سعید کاظمی هستم و با دوره رایگان نود قدم آموزش کسب‌وکار همراه شما عزیزان هستم. همان‌طور که در ابتدای دوره خدمت شما گفتم. بعد از هر شش قدم، یک مرور و پرسش‌وپاسخ داریم. خیلی پیچیده و سخت نیست. فقط لازم است. به سؤالات پاسخ بدهید. تا مطمئن شوید. مفاهیم را یاد گرفتید. فقط لازم است. ده تا پانزده دقیقه وقت بگذارید. برای هر درس تنها دوتا سه سؤال و در مجموع ۱۵ سؤال قراردادم. تا یک طوفان فکری در ذهن شما ایجاد گردد و مفاهیم کامل در ذهن شما ثبت گردد. پس با قدم چهاردهم و آزمون دوم که سوالات مربوط به قدمهای هشتم تا سیزدهم می باشد. در خدمت شما عزیزان هستم.

 1-تعریف شما از ایده‌آل‌گرایی چیست؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

2- برای مقابله با ایده‌آل‌گرایی چه کاری باید انجام بدهیم؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

3- آیا کار را هنوز کامل نشده شروع کنیم. یا صبر کنیم. همه چیز اکی شود؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

4- بزرگترین ترس های شما برای شروع یک کسب و کار یا توسعه کسب و کار موجودتان چیست؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

5- چگونه باید بر ترس هایمان غلبه کنیم؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

6- چقدر خجول هستید و خجولی در زندگی شما تاثیر گذاشته ؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

7- برای مقابله بر خجولی چه کارهای را دوست دارید انجام بدهید؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

8- قفس های طلائی زندگی شما چه چیزهای هستند؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

9- برای باز کردن درب این قفس چه کارهای لازم است انجام بدهید ؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

10- مفهوم کار عمیق را برای خودتان بنویسید؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

11- آیا باید تمام روز در حال کار کردن باشیم اصلا این موضوع امکان پذیر است؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

12- تمرکز و سلامت دیجیتال چقدر در زندگی شما جایگاه دارد؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

13- چند ساعت یک کار را با تمرکز انجام دهید استاد کامل می شوید؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

14- آیا بدون کسب تجربه و دانش باید کسب  وکار خودمان را راه اندازی کنید؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

15- ترکیب اثر مرکب و ده هزار ساعت چیست؟

———————————————————————————————————————————————————————————————————————

امیدوارم جواب های درس چهاردهم را کامل بدهید و آماده بشوید. برای ادامه قدمها در سایت سعید کاظمی همراه من باشید. پس برای رفتن به قدم بعدی قدم پانزدهم اینجا کلیک کنید.

ده هزار ساعت

قدم سیزدهم اهمیت ده هزار ساعت

برای شنیدن فایل صوتی قدم سیزدهم اهمیت ده هزار ساعت از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

سلام امروز می‌خواهم با قدم سیزدهم و با عنوان اهمیت ده‌هزار ساعت کار در بیزینس با شما عزیزان صحبت کنم. می‌گویند اگر کسی کاری را ده‌هزار ساعت انجام دهد، با چشم‌بسته هم می‌تواند آن کار را انجام دهد. ده‌هزار با هفته‌ای 50 ساعت کار می‌شود.ماهی 200 ساعت و سالی 2500 ساعت. به عبارتی 4 تا 5 سال زمان می‌برد کسی که هیچ کاری را بلد نیست یعنی صفر مطلق است ولی کاری را دوست دارد (به‌عنوان‌مثال من آشپزی دوست دارم یا املاکی دوست دارم یا دوست دارم تدریس کنم) و حتماً باید باور داشته باشم که من نمی‌دانم،

آیا ما همه چی را می دانیم؟

اگر بگویم من همه چی را می‌دانم آن‌وقت صداهای مثبت و آموزشی که از جاهای مختلف به سمت ذهن من می‌آِید را گوش نمی‌دهم و این صداها برگشت داده می‌شود  و ذهن من می‌گوید من که اینها را می‌دانم. ولی همه آدم‌های موفق از جمله بیل گیتس مطالعه و اخذ دانایی را اولویت خود می‌دانند. پس اگر ما از امروز شروع کردیم و صفر مطلق بودیم، اما اگر تجربیاتی در رشته تخصصی خودمان داشتیم. پس یک جایگاهی داریم و ممکن است 2 هزار ساعت و یا 4 هزار ساعت جلو باشیم. اما هنوز تا 10 هزار ساعت مطمعنا فاصله زیادی داریم. بهتر است مانند کلاس‌های زبان خیلی در قیدوبند تست و سطح سنجی قرار نگیریم.

بهتر است همان سطحی که خودمان باور داریم در آن قرار داریم را لحاظ کرده و از یک سطح پایین‌تر شروع به یادگیری کنیم. یعنی ما باید باور کنیم با تمام وجودمان که ما باید در روز نیم ساعت آموزش کسب‌وکار ببینیم و نیم ساعت آموزش تخصصی رشته خودمان را ببینیم و با کمک آموزش‌هایی که از کسب‌وکار می‌گیریم برنامه‌ریزی کنیم هدف‌گذاری کنیم و همه مسائلی که کوچ یا منتور ما در دوره آموزشی دارد آموزش می‌دهد (که این دوره 3 تا 5 سال است) که چگونه برنامه‌ریزی کنیم و پیش برویم چون خودش قبلاً این‌ها را تجربه کرده است.

ده هزار ساعت

ترکیب اثر مرکب و ده هزار ساعت؟

 این بحث 3 تا 5 سال را می‌شود با بحث اثر مرکب ترکیب کرد. یک‌ضرب المثلی را یکی از کوچ‌های بزرگ به من می‌گفت و تا مدتی حتی قادر به درک آن نبودم و آن جمله این بود که آنکه آرام می‌رود سریع‌تر می‌رسد. یعنی آنکه آهسته و پیوسته می‌رود. سریع‌تر به مقصد می‌رسد. وقتی من از او سؤال کردم همان داستان مسابقه خرگوش و لاک‌پشت را برایم تعریف کرد. گفت لاک‌پشت‌ها همیشه به مقصد می‌رسند. ولی آن خرگوش‌های کم حوصله و عجول به مقصد نمی‌رسند. یعنی شما باید باور کنید که مثلاً از هر روزی که قصد شروع کسب‌وکار خودم را دارم باید حداقل یک سال به‌صورت شبانه‌روز کار کنم و برنامه‌ریزی کنم با کمک کوچ خودم و بعد کوچ من شبکه‌سازی، تعامل و ارجاع را به من آموزش می دهد. باید آماده بشوم و کار را شروع کنم.

از کجا شروع کنم؟

ا ینکه از کجا شروع کنم. سوال خیلی از جوانانی هست که برای مشاوره و بیزینس کوچ به من پیام میدهند یا سراغ من می آیند. اول علاقه مندی خودتان را پیدا کنید. البته که به توانائی و زیر ساخت هایی که در خانواده و اطراف شما وجود دارد توجه کنید. در کنار اینها این آموزشی که برای شما گذاشتم را کامل یاد بگیرید. بعد شروع کنید دانه‌ دانه گندم بکارید. تا در طی پنج سال این دانه به درخت تنومندی تبدیل شود.اگر من می‌خواهم در یک سال بعد مزرعه گندمی داشته باشم و در 3 سال بعد کارخانه تولید آرد داشته باشم. باید امروز دانه‌ آن را بکارم و بروم خانه و باز فردا دانه بکارم و همین دانه‌های تک که پیوسته کاشته و نگهداری می‌شود یک سال دیگر، 3 سال دیگر و 5 سال دیگر به نتیجه خواهد رسید.

حالا که می دانم از کجا شروع کنم. مرحله بعدی چیست؟

ما اولین درسی که هفته بعد خواهیم داشت و بعد از فصل اول و قله بسیار مهمی که قرار است به آن برسیم که قله تغییر ذهنیت است. همین بحث‌های هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی و چشم‌انداز است ما وقتی کوه می‌رویم. تپه اول خیلی سخت است و بدن هنوز خواب است. خیلی از حرفه‌ای‌ها بسیار آهسته شروع می‌کنند و قدم‌های خود را می‌شمرند و مراقب دم و بازدم خود هستند و با هر قدم یک دم و بازدم انجام می‌دهند و قبل از شروع حرکات کششی انجام می‌دهند تا به اولین مرحله‌ای برسند که بدن از خواب بیدار شود و خیلی مراقب هستند. باید هر کاری را بروید تجربی آموزش ببینید.

همانطور که در درس اول گفتم تا آموزش عملی نبینید. کاری را یاد نمی گیرید. باید سالها و سالها بدون توقع کارک نید. پیش یک استاد فن، تا شما هم استاد شوید. ولی در تپه دوم و سوم قدم‌های آن‌ها با دم و بازدم هماهنگ شده و دیگر به آن فکر نمی‌کنند. بله یک‌جاهایی هم خسته می‌شوند و یک‌جاهایی فشار گروه زیاد است و عده‌ای سرعت آن‌ها زیاد است. آنجا چه‌کار می‌کنند؟ برمی‌گردند به سیستم روش قله اول یعنی با هر قدمی که برمی‌دارندیک دم و بازدم و یا حتی دودم و بازدم انجام می‌دهند تا خستگی آن‌ها رفع شود و از گروه عقب نیافتند.

یک خواهش دارم برای موفقیت در کسب و کار با ده هزار ساعت

خواهش می‌کنم اگر انسان صبوری نیستید و فکر می‌کنید موفقیت یک‌شبه اتفاق می‌افتد یک جایی بنویسید که من باور دارم که هیچ موفقیتی یک‌شبه و یک‌هفته‌ای و یک‌ساله به دست نمی‌آید. اساتید بزرگ موفقیت می‌گویند 3 تا 5 سال نیاز به کار و صبر کردن، برای رسیدن موفقیت داریم. باید در ابتدا این پنج سال تصمیم مهم و سختی بگیرید. چون قراره انرژی، پول و زمان بگذارید. تا بعد پنج سال استاد بشوید. پس انتخاب رشته کاری خودتان را خیلی با دقت و بر اساس علایق خودتان انتخاب کنید. موفق باشید.

امیدوارم قدم سیزدهم اهمیت ده‌هزار ساعت کار در بیزینس برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از کار، تخصص و کار اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای دیدن ویدئو قدم یازدهم اینجا کلیک کنید و برای دیدن ویدئو قدم چهاردهم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

کار عمیق

قدم دوازهم کار عمیق

برای شنیدن فایل صوتی قدم دوازدهم کار عمیق از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

با قدم دوازدهم همراه هستیم. در قدم دوازدهم می‌خواهیم در مورد کار عمیق صحبت کنیم. خیلی خوشحالم که با من سعید کاظمی همراه هستید و دارید این درس‌ها را  آموزش می‌بینید و امیدوارم برای شما تا اینجا مفید بوده باشد. در یک‌کلام به تمرکز بر روی کارهای مهم و اصلی زندگی ما که برای ما پول و شادی می‌آورد می‌گوییم کار عمیق.

یک داستان در مورد کار عمیق

 در دنیای امروز کسی که نیست که آقای بیل گیتس را نشناسد. او وقتی خواست اولین برنامه ویندوز را بنویسد سه هفته یک فضا را اجاره کردند و به  معنای واقعی کار عمیق انجام دادند. او و دوستش به مدت سه هفته از پیتزافروشی غذا سفارش می‌داند و کدنویسی می‌کردند. به‌قدری متمرکز این کار را انجام دادند که توانستند اولین نسخه ویندوز را تهیه و روانه بازار کنند. و امروز کسی نیست که به ویندوز نیاز نداشته باشد و به اهمیت آن پی نبرده باشد. مسلماً بارها ویندوز بهبود پیدا کرده است و ایرادات آن گرفته شده است و نسبت به ویندوز 95 که خیلی ساده بود و گرافیک ساده‌ای داشت و خدمات پیچیده‌ای ارائه نمی‌داد بهبودیافته است.

معرفی فیلم برای کار عمیق

یک فیلمی که خیلی توصیه می‌کنم که آن را تماشا کنید فیلم درون مغز بیل گیتس است که یک سریال 3 قسمتی است که خیلی جالب است و می‌توانید در اولین فرصت آن را دانلود کنید. نکته بسیار کلیدی که در این فیلم می‌گوید این است که بیل گیتس هرچند وقت به خود استراحت می‌دهد. درسته الان جزو هیئت‌مدیره شرکت مایکروسافت نیست ولی کارهای زیادی در طول روز انجام می‌دهد از مصاحبه گرفته تا سخنرانی‌های انگیزشی و کارهای خیره‌ای که در سطح دنیا انجام می‌دهد. ولی هنوز هم او برای استراحت دادن به مغزش و تفکر کردن هنوز از روش کار عمیق استفاده می‌کند.

یک کلبه بسیار ساده در کنار یک رودخانه و جنگل بسیار زیبا برای تفکر کردن خود انتخاب کرده است.بیل گیتس در آن کلبه برای 3 روز خود را تمام دنیای بیرون و فضای مجازی و هر چیزی که مزاحم تفکر او شود دور می‌کند و در این مدت شروع می‌کند به مطالعه کتاب و تفکر کردن. در  روزگاری هستیم که خیلی چیزها ذهن ما را آشفته می‌کنند. در حال کارکردن هستیم که پیامک جواب می‌دهیم، در محل کارمان کارهای متفرقه انجام می‌دهیم و نوتیفیکیشن موبایل حواس ما را پرت می‌کند و باعث می‌شود متمرکز کار نکنیم. حال باید چکار کرد؟

چگونه بر روی کار اصلی خودم تمرکز کنم؟

این یکی از معضلات اصلی من هم هست، به این معنا که چگونه به معنای واقعی متمرکز کارهایم را انجام بدهم. مطمعنا کار عمیق با اثر مرکب باید کنار هم قرار بگیرند و با همکار کنند و از همه مهتر در کنار برنامه‌ریزی قرار بگیرد. برنامه‌ریزی را در جلسات 50 به بعد موردبحث قرار می‌دهیم ولی از الان می‌توانیم از الان با نوشتن کارهای روزانه به سمت برنامه‌ریزی برویم ولی در نظر داشته باشید که برنامه‌ریزی با نوشتن چک‌لیست کارها فرق می‌کند. وقتی ما در پایان درس سی‌ام که قرار است محصول یا خدمت خود را انتخاب کنیم و روی کسب‌وکار خودکار کنیم باید روی آن تمرکز کنیم.

هر کس باید ساعت و روش کار عمیق خود را پیدا کند؟

باجناغ من که شریک من هم هست و سال‌هاست با هم دوست هستیم، می‌گوید. شب‌ها که سکوت مطلق هست اشعارم را  می‌سرایم. ما هم یک زمانی که برنامه‌ریزی می‌کنیم و نتیجه اثر مرکب را می‌خواهیم ببینیم باید حتماً باید وارد کار عمیق شده باشیم. یعنی یک ساعت و یا دو ساعت بدون واردشدن به شبکه‌های اجتماعی و یا نت گردی به‌صورت متمرکز تولید محتوا کنیم و ارزش‌افزوده تولید کنیم.

آیا در فضاهای کار اشتراکی و عمومی می توان کار عمیق انجام داد؟

آیا یکی از چیزهایی که خیلی این سال‌ها باب شد بحث فضاهای کار اشتراکی یا سینرژیک بود. خیلی بحث بود که فضای کار اشتراکی خیلی خوب است چون در هزینه فضا صرفه‌جویی می‌شود.یکی از چیزهایی که خیلی این سال‌ها باب شد بحث فضاهای کار اشتراکی یا سینرژیک بود. خیلی بحث بود که فضای کار اشتراکی خیلی خوب است چون در هزینه فضا صرفه‌جویی می‌شود.و از برخی لوازم مانند پرینتر به‌صورت مشترک استفاده می‌شود.

من خیلی مخالف این ایده هستم چون شما وقتی حتی با دو نفر هم اتاق می‌شوید عملاً مانع این می‌شود که شما کار عمیق انجام دهید و بهره‌وری داشته باشید. خیلی اوقات شنیده‌اید، که کسی می‌گوید یک ساعت عصر رفتم اداره، یا یک ساعت زودتر سرکار حاضر شدم، دو ساعت اول صبح فروشگاه را زودتر باز کردم و چقدر توانستم بیشتر کار کنم.چون این همان ساعاتی است که کار عمیق انجام می‌شود.

کتاب بسیار خوبی در مورد کار عمیق است اگر علاقه داشتید، در این زمینه بیشتر بدانید. در این کتاب انواع روش‌ها را توضیح داده، به‌عنوان‌مثال چگونگی کار عمیق در دو ساعت یا دوتا یک ساعت و یا 3 تا بیست دقیقه. روش‌های مختلفی وجود دارد و به‌عنوان‌مثال یک نویسنده در لحظه چیزی به ذهنش خطور می‌کند و در نوت پد موبایل خود شروع می‌کند، به نوشتن و روی ان متمرکز می‌شود. ولی برای بیزینس‌ها باید یک‌وقت را جداگانه کنار بگذاریم و موبایل‌های جدید یک قابلیت دارند به نام زمان تمرکز که می‌توانید از آن برای داشتن تمرکز بیشتر استفاده کنید.

تجارب من در زمینه انجام کار عمیق

  من از شما خواهش می‌کنم حتماً در محیط کار خود حتی اگر کارمند هستید یا تجارت کوچکی برای خود دارید حتماً یک ساعت‌هایی را برای کار عمیق بگذارید. خیلی اوقات بیزینس‌هایی را می‌بینم، که مدام نق می‌زنند که کار نیست و یا تجارت وضعش خراب است. من یک حرف ساده به اینها می‌زنم و آن این است. که تو اینجا نشستی و با اینستاگرام مشغولی و یا فوتبال تماشا می‌کنی. (البته ایرادی ندارد اگر هفته‌ای دو بار فوتبال ببینی ولی صحبتم برای زمانی است که تمام مدت مشغول این‌گونه کارها هستی) و منتظر هستی، که از آسمان برای تو مشتری بیاید. درحالی‌که در دنیای دیجیتال مارکتینگ تو باید حرکت کنی و روزی یک ساعت وقت برای تولید محتوا بگذاری.

شدیداً به دو تا چهار ساعت اعتقاد دارم چون بیش از این هم از توان انسان خارج است و ما با ترکیب دو ساعت و اثر مرکب می‌توان نتایج بزرگی به دست آوریم و تحولات عظیمی در زندگی خود به وجود آوریم. حالا این دو ساعت می‌تواند هر علاقه‌مندی باشد به‌عنوان 15 دقیقه یادگیری زبان باشد، 15 دقیقه ورزش باشد، یک ساعت و نیم برای کسب‌وکار ما یا هر هدف دیگری باشد که برای آن برنامه‌ریزی کرده‌ایم.

امیدوارم قدم دوازدهم کار عمیق برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مهاجرت ، تحصیل و کار اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای دیدن ویدئو قدم یازدهم اینجا کلیک کنید و برای دیدن ویدئو قدم سیزدهم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.