Migration- مهاجرت- تجربیات مهاجرت- تجربه مهاجرت

اخذ اقامت دبی

روشهای اخذ اقامت دبی

برای تماشا ویدئو روشهای اخذ اقامت دبی روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست روشهای اخذ اقامت دبی روی پادکست ذیل کلیک کنید.

بزودی متن کامل این مصاحبه بر روی سایت سعید کاظمی قرار داده خواهد شد.

برای تماشا یا شنیدن بقیه فایل های مربوط به تجربیات زندگی در دبی روی لینک های ذیل کلیک کنید.

تجربیات اجاره خانه در دبی (بخش اول)

تجربیات اجاره خانه در دبی (بخش دوم)

هزینه های زندگی در دبی (بخش اول)

هزینه های زندگی در دبی (بخش دوم)

تجربیات خرید، اجاره و گواهینامه ماشین در دبی

هزینه های زندگی در دبی (بخش دوم)

هزینه های زندگی در دبی (بخش دوم)

برای تماشا ویدئو هزینه های زندگی در دبی (بخش دوم) روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست هزینه های زندگی در دبی (بخش دوم) روی پادکست ذیل کلیک کنید.

بزودی متن کامل این مصاحبه بر روی سایت سعید کاظمی قرار داده خواهد شد

برای تماشا یا شنیدن بقیه فایل های مربوط به تجربیات زندگی در دبی روی لینک های ذیل کلیک کنید.

تجربیات اجاره خانه در دبی (بخش اول)

تجربیات اجاره خانه در دبی (بخش دوم)

هزینه های زندگی در دبی (بخش اول)

ه

تجربیات خرید، اجاره و گواهینامه ماشین در دبی

روشهای اخذ اقامت دبی

تجربه زندگی در دبی

هزینه های زندگی در دبی (بخش اول)

برای تماشا ویدئو هزینه های زندگی در دبی (بخش اول) روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست هزینه های زندگی در دبی (بخش اول) روی پادکست ذیل کلیک کنید.

بزودی متن کامل این مصاحبه بر روی سایت سعید کاظمی قرار داده خواهد شد

برای تماشا یا شنیدن بقیه فایل های مربوط به تجربیات زندگی در دبی روی لینک های ذیل کلیک کنید.

تجربیات اجاره خانه در دبی (بخش اول)

تجربیات اجاره خانه در دبی (بخش دوم)

هزینه های زندگی در دبی (بخش دوم)

تجربیات خرید، اجاره و گواهینامه ماشین در دبی

روشهای اخذ اقامت دبی

تجربیات مهاجرت به کانادا

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم روی پادکست ذیل کلیک کنید.

-سلام به همه دوستان عزیز تو بخش دوم همراه شما هستیم،  بخش دوم مهاجرت به کانادا شهر اوتاوا با احمد آقا  پسرعمویم هستیم، تو فاز اول راجع به این صحبت کردیم که چطوری پذیرش دانشجویی گرفتند، امروز می‌خواهیم در موردبحث ویزا پرواز و همین‌طور مرحله‌به‌مرحله میریم جلو و صحبت می‌کنیم. حتماً شما عزیزان هم تجربیات خودتان رو تو زمینه‌های مختلف زندگی کار تحصیل در ایران و هر جای دنیا هستید میتونید با ما به اشتراک بذارید و خیلی خوشحال میشم تو این مسیر همراه من باشید، احمد آقا بفرمایید.

+ در خدمتتان هستم برای بحث ویزا ما بعد از اینکه پذیرش دانشگاه اومد، پذیرش دانشگاه اگر اشتباه نکنم، ما اقدام کردیم برای سه تا دانشگاه و یک ریسک هم که انجام دادیم اومدیم دانشگاه رنک بالا انتخاب کردیم و میگم وکیل یک موضوعی رو به من می‌گفت و من باتوجه‌به تجربیاتی که از بقیه دوستانمان کسب کرده بودیم تصمیم گرفتیم این کار رو بکنیم؛ چون رنک دانشگاه خیلی اهمیت داره برای آفیس شما، چون خیلی جاها میگن من براتون پذیرش می‌گیرم، پذیرش گرفتن ممکنه شدنی باشه.

ولی این یک مرحله آن هست و مرحله خیلی مهم‌تر اون بحث ویزا شدنه که آفیسر قبول کنه شما ویزا بشوید یا نه و معمولاً آفیسرها میگم این تجربیاتیه که من خودم کسب کردم؛ یعنی اتفاقاتی که برای دوستانمان افتاده بود دور و اطراف و حتی سرکار و در محل کار چند نفر از همکارای خودم این اقدام رو کرده بودن که دانشگاه‌های رنک پایین‌تر پذیرش گرفته بودن و به‌اشتباه مشاوره‌ای که گرفته بودن از هر نفری، دانشگاه‌های رنک پایین متأسفانه خب آفیسرهای کمی ممکنه سر اون سخت‌گیرتر باشند؛ چون مثلاً بعضی‌ها با آیلتس 6، 5.5 دارند اقدام می‌کنند  مؤسسات میگن ما براتون پذیرش می‌گیریم، پذیرش میگیرن و به مرحله ویزا که میرسه آفیسر نگاه میکنه اون دانشگاه رنک خوبی ندارد و معمولاً ریجکت می‌شوند، نمی تونن 100% بگم سر این قضیه حتماً این اتفاق میفته، ولی بهتره که از دانشگاه رنک بالا بگیرند.

+ دقیقاً ما گفتیم ما که داریم اقدام می‌کنیم برای سه تا دانشگاه رنک بالا اقدام کنی که  پر تقاضا هم هست و این رو در نظر گرفتم که دانشگاه‌هایی باشه که نرخ ریجکتی ویزاشون پایین‌تر باشه و دانشگاه اوتاوا بود، دانشگاه مک مستر (McMaster University) بود که همین  دانشگاه تاپ خود کانادا بود و برای اونا اقدام  کردیم و پذیرشمون اومد اولین پذیرشمون، پذیرش خود دانشگاه اوتاوا بود که اومد و ما سریع برای اون اقدام کردیم و دیگر نامه پذیرش رو که داشتیم دیگر شروع کردیم برای نوشتن study plan مهم‌ترین اصل برای ویزا هم استادی پلن هست که دو حالت داره نوشتن استادی پلن ما بخش پرسش و پاسخ رو انتخاب کردیم که یه سوالی هست که چرا کشور کانادا رو انتخاب می‌کنید؟ بعد توضیح دادم که چرا کانادا رو انتخاب کردم برای اینجا که تحصیل کنم؟

 اصلاً چرا دانشگاه اوتاوا رو انتخاب کردم، چرا تو کشور خودم همون رشته رو نمیخونم، سوالاتی هست که شما باید جواب بدین و جواب‌هایی باید داده باشه که آفیسر میخونه قانع بشه که بله ایشون واقعاً قصدش تحصیل کردنه داخل کشور، چون مهم‌ترین موضوعی که آفیسر نگاه میکنه برای بحث ویزا اینه که شما آیا وقتی اومدی داخل کانادا قصد برگشت داری یا نه؟ مثلاً ممکنه بیای یه پذیرشی گرفتی از یه دانشگاه مثلاً رنک پایین و بیای داخل کانادا و متاسفانه بحث پناهندگی و یه سری موارد دیگر که خیلی از دوستان از اون طریق اقدام میکنن برای موندن داخل خاک کانادا و این سوالات رو باید یکی یکی پاسخ بدیم و مهم‌ترین سوالاتش اینه که شما این مدرک رو گرفتی چه کاری میخوای باهاش انجام بدی.

مثلاً برگشتی کشورت چه برنامه ای داری برای اینکه با این مدرک از دانشگاه چه کارهایی میخوای انجام بدی ما همه این ها رو کاملاً توضیح دادیم و به نظر خودم ما سعی کردیم با کمک بعصی از دوستانمون چون برامون فرسااده بود گفته بود این سوالات خودتون به صورت فارسی خودتون  بفرستید تا ما کارهاش رو انجام بدیم انگلیسیش رو بنویسیم، تقریباً من انقدر سعی کردم کامل بنویسم اونجوری که با خانمم صحبت می‌کردیم فقط دوستان زحمت ترجمه ش رو کشیده بودن یعنی کار خاصی، چیزی اضافه نکرده بودن بهش و خدا رو شکر جواب داد.

بعد براتون دعوتنامه اومد یا تاییدیه از دانشگاه آمد؟

+ بعد تأییدیه از سمتِ دانشگاه، دیگر دانشگاه تمام میشه، دانشگاه تاریخ مشخص میکنه میگه تا حالا من حضور ذهن ندارم تاریخش چندماهه ست ولی فکر می‌کنم تا سه ماه به شما اعلام میکنند که تا سه ماه تو رشته‌ای که پذیرش گرفتی فرصت داری که تا سه ماه اقدام کنی که میخوای بیای دانشگاه یا نه که ما اعلام کردیم که بله میخوایم و اقدام کردیم برای پروسه ویزا که برای ویزا هم که کاملاً پروسه‌اش جداست میره تو اداره مهاجرت کانادا، یعنی از قضیه دانشگاه کلاً خارج میشه، اداره مهاجرت هم خب این مدارکی که لازم داره میگم تمکن رو باید نشون بدی، ترجمه مدارک رو باید ارسال کنی، سابقه‌هایی که داری یعنی باید نامه کارت رو باید نشون بدی که ما شاغل هستیم، یکی از مواردی که هست که باید به آفیسر نشون بدی که همه این مواردی هست بهش میگن تای (tie) یعنی شما باید اون وابستگی هات به کشور خودت رو به آفیسر نشون بدی که من یک سری وابستگی‌ها به کشور خودم دارم و قصد ندارم که بیام اونجا بمونم و بعد از تحصیلم میخوام برگردم. خب اینها رو باید یکی‌یکی کنار هم می‌چیدیم تا به آفیسر نشون بدیم که ما قصد برگشت داریم، مهم‌ترین بحثش میگم مثلاً من این خانه رو دارم و حتی سند خانه رو ترجمه کردیم و تک‌تک جزئیات…

واقعیت اینه که خیلی‌ها با نیت این می ایند تو کانادا هم زبانشون خوب میشه چند ساله الان دوره فوق لیسانس؟

+ دو سال

بعد تو این دو سال شانسی هم دارند که کار پیدا کنن؟

+ 100% من خودم الان اتفاق افتاده بود که بعضی از دوستان، چون پذیرش دانشگاه یک راهی است که وارد خاک کانادا میشین ولی همه این موارد همان موضوعی که اول خدمتتان گفتم بحث اکسپرس اینتری هست؛ یعنی همه موارد همه نفراتی که وارد کانادا می شوند نهایتاً باید از همین سیستم اکسپرس اینتری باید به اقامت دائم برسند و مزیت مهمی که داره اینه که شما وقتی وارد خاک کانادا میشی می تونی تجربه کار کانادایی داشته باشی. تجربه کار کانادایی که داری یک امتیاز خیلی خوبی بهت میده و اصلاً کاملاً شما رو متفاوت میکنه حتی اصلاً دوره‌های مختص تجربه‌های کار کانادایی برگزار میشه یعنی یک سری دوره داریم برای بین‌الملل که مثلاً فدرال بهش میگن یعنی کلاً بین‌المللی برگزار میشه، یک سری هم برای تجربه کار کانادایی هست و حتی برای امتیازات پایین‌تر که این حتی تو زمان کرونا خیلی سروصدا هم کرد و خیلی از نفراتی که داخل خاک کانادا بودن اکثرا توانستن اقامت دائم بگیرند. یکی از بچه‌ها می‌گفت اصلاً تندتند به همه نفراتی که داخل خاک کانادا هستند داره اقامت دائم میده و این اتفاق برای خیلی‌ها افتاد و توانستن اقامت دائم بگیرند.

فکر کنم ترکیه رفتی بعد از اینکه… همش بهت ایمیل میشه یا به وکیلت ایمیل میشه؟

+ بله، وکیل به من اطلاع می‌داد و از زمانی که پرونده رو submit می‌کنی یک مدت زمانی داره که شما فرصت داری باید بری سفارت برای انگشت‌نگاری، و از اینجایی که سفارت داخل خود ایران نیست ما باید یکی از کشورها رو انتخاب می‌کردیم که نزدیک‌تر بود، حالا خب خیلی‌ها میرن ترکیه که هم بحث دورزدن و تفریحی باشه هم به تونن انگشت‌نگاری شون رو انجام بدن وگرنه بقیه کشورها هم هست، خود دبی هست، ارمنستان هست. بقیه کشورها هم می تونن برن برای انگشت‌نگاری. کشوری که ما انتخاب کردیم بریم، کشور ترکیه بود رفتیم استانبول، اونجا وقت گرفتیم و…

سفارت رفتین یا فکر کنم یک موسسه‌ای هست می‌رید اونجا فقط انگشت‌نگاری میشید مدارک رو می‌دید؟

+ خود سفارت کانادا هست اونجا

سوال و جوابی هم کسی انجام میده ازتون یا نه مدارک رو میگیرن؟

+ نه مدارک رو میگیرن دقیقاً اون روز که شما submit کردید، نامه‌ای که تایم شما داخلش مشخص هست نشان میدهید چون تاریخ ساعت همه چه دقیق نوشته که ما این تاریخ به فلان آدرس باید بریم و کار هامون رو انجام بدیم، اونجا سؤال خاصی نمیپرسن فقط عکس میگیرن و انگشت‌نگاری میشه بعدش صحبتِ یا…

من متوجه نشدم آفیسر قبل این شما رو تایید کرده یا بعدازاین انگشت‌نگاری؟

+ نه نه هنوز نه بعدازاین هست، ما میریم برای انگشت‌نگاری، انگشت‌نگاری که انجام شد،  از اینجا دیگر پروسه انتظار خیلی سختی هست که…

چند وقت طول کشید؟

+ ما خردادماه رفتیم برای انگشت‌نگاری و برای ما که بدشانسی آوردیم برای بحث جوابش تقریباً حدود سه ماه طول کشید تا جوابش بیاد.

شروع ترم‌های تحصیلی کانادا از کی هست؟

+ از 9 شهریور اگر اشتباه نکنم.

هرسال؟ ترم دیگر، وسط و اینها ندارد، همه از 9 شهریور؟

+ از 9 شهریور شروع میشه بله دیگر حالا یکی دو روز این طرف اون طرف ولی دیگر از 9 شهریور شروع میشه

دیگر پاسخش که اومد دیگر شما شروع کردین به آماده شدن برای…

+ بله دیگر سریعاً بحث خرید بلیت و کارهاش رو انجام دادیم و دیگر اقدام کردیم برای اومدن.

خب دوستان عزیز تو بخش دوم کامل پروسه‌ها رو مرور کردیم، آماده شدیم که بلیت هواپیما رو بگیریم وارد کشور کانادا بشویم خیلی ممنون تو بخش‌های بعدی هم همراه ما باشید.

برای تماشا بقیه مصاحبه های مربوط به مهاجرت به اتاوا کانادا روی لینک های ذیل کلیک کنید.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم روی پادکست ذیل کلیک کنید.

سلام به همه دوستان عزیز سعید کاظمی هستم در بخش سوم گفت و گو با صحبت‌های من با آقای کاظمی در خصوص کار و زندگی در اوتاوا رسیدیم به این بخش که میخوایم درباره پرواز و اجاره خونه و روزهای اولی که وارد شهر اوتاوا شدند با همدیگه صحبت کنیم، احمد آقا بفرمایید.

+ سلام مجدد برای بحث پرواز ما بعد از اینکه ویزامون اوکی شد،  خب ویزای ما استثنائاً این اتفاق براش افتاده بود، ما یک گروه تقریباً بیست‌نفره داشتیم با همین بچه‌هایی که  اقدام کرده بودند برای دانشگاه و پذیرش و بحث پذیرش تحصیلی، اکثریت جواب آنها اومده بود بعد از اینکه کاراشون رو انجام داده بودند با فاصله خیلی کم‌تری اومده بود ولی تقریباً برای ما و یکی دیگر از دوستان یه کم دیرتر این اتفاق افتاد  ما نمیتونستیم بلیط بگیریم. یعنی یک مسئله ای که بود اینکه ما تا زمانی که جواب قطعی از سمت پاس ریکوئست (Pass Request Letter)  نیومده بود.

نمیتونستیم بلیط بگیریم چون این پاست رکوئست که میاد شما باید  پاسپورتت روباز باید ارسال کنی به استانبول، لیبل زده بشه و بعد دوباره برات برگشت داده بشه و این پروسه دو هفته ای بود و نگران این موضوع بودیم که به کلاس‌ها برسیم و به تایم شروع کلاس‌ها برسیم. به خاطر همین از اونجایی که دیر این پاس رکوئست ما اومد خدا رو شکر تونستیم سریع پاسپورت هامون رو بفرستیم  و لیبل خورد، مجبور شدیم سریع بلیط هامون رو بگیریم و این موضوع  بحث خونه که در ادامه میگم، چون ما نمیدونستیم که میخوایم بریم یا نه نمیتونستیم زودتر خونه بگیریم. تقریباً 3-2 هفته مانده بود به شروع کلاس‌ها اگر اشتباه نکنم یعنی از همین پاس رکوئست که شده بودیم هنوز هم پاسپورت هامون لیبل نکرده بودیم برای پیک آپ ویزا (pick up visa) و همه این اقدامات باید در دو هفته انجام می‌شد یعنی پاسپورت هامون رسید ما تقریباً فکر می‌کنم سه روز بعدش دیگر پروازمون بود یعنی به فاصله خیلی نزدیک. چون خونه هم بخوای بگیری اون شرکتی که درخواست میدی برای خونه، روز اول که  نگاه میکنه ویزات  رو نگاه میکنه میگه شما ویزا داری قراره بیای یا نه متاسفانه چون هنوز ویزا نداشتیم نمیتونستیم اقدامکنیم خب نتونستیم خئنه رو بگیریم. برای بلیط‌ها دیر اقدام کردیم.

+ با چه ایرلاینی پروازهاتون رو انجام می‌دید؟

بحث ایرلاین‌ها که خب این سری که من اومدم تجربه کسب کردیم، اون سری تجربیاتی نداشتیم و با توجه به  مشاوره‌هایی که از دوستان می‌گرفتیم خب هرچه نزدیک‌تر به زبان کلاس‌ها میشی،  قیمت بلیط‌ها میره، و پروازهای مستقیم هم خب اون موقع خیلی قیمت هاش رفته بود بالا  و ما تصمیم گرفتیم که دو سه تا پرواز بگیریم (03) یعنی پرواز مستقیم کانکشن از ایران مثلاً به قطر داره پرواز بخوای بگیری که کاملاً کانکشن هست به خود مونترال که بخوای بری بعد مونترال هم پرواز داره به اوتاوا که می‌خواستیم اون حالتی بگیریم قبل از اینکه این پروسه مون به تأخیر بیفتد دنبال این بودیم که این حالتی پرواز بگیریم و قیمت هاش هم مناسب بود فکر می‌کنم اگر اشتباه نکنم خیلی قیمت خوبی بود، اینی که میگم اوائلی بود که ما تازه پرونده مون  رو سابمیت کرده بودیم گفتیم

یک ماه بعد هم جوابش میاد و میتونیم بلیط مون رو به قیمت خوبی بگیریم. اون موقع اگر بلیت قیمت نفری مثلاً 20 میلیون تومان بود، زمانی که ما نتوانستیم بلیت بگیریم و زمان رفتن ما شده بود قیمت بلیت به نفری 36 میلیون تومان رسیده بود، نفری 36-40 تومان شده بود. ما تقریباً سه نفرمون فکر می‌کنم 120 میلیون تومان بلیت گرفتیم، تازه بلیط مون حالت کانکشن نشد؛ چون میگم قیمت هاشون خیلی بالاتر از این حرف‌ها رفته بود مثلا برای سه نفر 180 میلیون تومان، 200 میلیون تومان شده بود و ما پرواز گرفتیم از دبی پرواز گرفتیم به پاریس و از پاریس دوباره پرواز داشتیم به مونترال،  و یک پرواز ایرانی هم از ایران به دبی باید می‌گرفتیم، یعنی سه تا پرواز لحاظ می‌کردیم. دیگر مجبور بودیم و این کار رو انجام دادیم، و پروازهای مستقیمی هست که شما بتونید راحت‌تر این کار رو انجام بدید. همونطور که گفتم بحث قطر، خود امارات که ما رفت و برگشتمون رو الان با پروازهای امارات انجام دادیم، میتونید راحت پرواز مستقیم از مونترال به دبی بگیرید و حالا بحث پرواز ایرانی اگر بتونید بگیرید بیاید به ایران.

از همه مخفی کرده بودید خانواده‌ها از مهاجرت خبر نداشتند.

+ بله دیگر می‌خواستیم سورپرایز کنیم که دیدیم اونها زودتر از ما ازطریق مختلف فهمیده بودن و اونها ما رو سورپرایز کردند.

خانواده‌ها برای رفتنتان ناراحت بودند.

+ آره خب ما گذاشته بودیم برای لحظه آخر که همه چه قطعی بشه و بعد بهشون بگیم چون هنوز دیدیم قطعی نشده بهشون بگیم خب خیلی ناراحت میشن و دیگر مدت طولانی میشه این ناراحت بودنشان گفتیم بگذاریم لحظه آخر بگیم.

خب وارد شهر مونترال شدید، از اونجا رفتید اوتاوا

+ بله بعد از مونترال تا اوتاوا بحث پرواز بود، بحث پرواز خیلی مهمه زمانی که شما میخواید پروازها رو انتخاب کنید، مثلاً بزنید تهران به اوتاوا قیمت بلیط‌های خیلی بالاتری برات میاره. ما این کار رو می‌کردیم که از شهرهای خارج از ایران مثل استانبول یا خود دبی پروازهامون رو سرچ می‌کردیم از دبی می‌زدیم به مونترال دیگر خود اوتاوا رو هم نمی‌زدیم چون باز قیمت نامتعارفی میومد روش نمی دونم چرا یه دلائل خاص خودش رو داره.

حالا من اطلاعی ندارم ولی دیگر ما می‌زدیم از دبی به مونترال  یا مثلاً استانبول به مونترال که قیمت‌های خیلی مناسبتری به ما می‌داد و این کار رو کردیم رفتیم مونترال، از مونترال هم ون ما یه خانواده بودیم و ساک داشتیم؛ چون هر نفر میتونه دو ساک 23-24 کیلویی رو داشته باشه تقریباً 6 تا چمدان بزرگ داشتیم و ساک‌های دستی مون دیگر از اونجا ون گرفتیم به شهر اوتاوا  و تقریباً اونجا مبلغ حول و هوش سیصد دلار ون می گیره که باز رفتیم اونجا به اوتاوا و بحث خونه ای که گرفته بودیم.حالا بحث خانه گرفتنمان هم که از یه لحاظ‌هایی ما خداروشکر خیلی شانس آوردیم.

یعنی از قبل هماهنگ نکرده بودین داخل ایران؟

+ همان صحبتی که کردم خدمتتان چون بحث ویزامون دیر اتفاق افتاده بود، نتونستیم خونه دائم بگیریم، یعنی خونه قرارداد یک ساله بگیریم چون ویزامون نبود و اون شرکت املاک(رنتال) این کار رو انجام نمی‌داد و ما مجبور شدیم و خوشبختانه یکی از دوستانی بود که می‌خواست بیاد ایران همان موقع و خانه‌اش دقیقاً همون تایم ما می‌شد؛ یعنی دو سه روز قبل اینکه ما بخواهیم برسیم ایشان می‌خواست به یاد ایران و ما تقریباً دو سه روز بعدش می‌رسیدیم واقعاً هم اتفاقی با هم آشنا شدیم تو همین گروه‌هایی که ایرانی‌ها دارند،

و خانمم یک پیامی گذاشته بود یکی از دوستان دیده بود و باهاشون در ارتباط بود گفت ما داریم میایم ایران و صحبت کردیم و خونشون رو به مدت دو هفته که دو هفته مونده به پایان قراردادشون و همون دو هفته ما خونه رو ازشون در واقع به این نحو میگن سابلت کردن یعنی خونه موقتی ما گرفتیم ازشون، و دو هفته ما خونه رو داشتیم که تو اون دو هفته خودمون بتونیم برای اقدام پیدا کردن خونه یک ساله مون.

دیگر ما که دو هفته خونه رو کرفته بودیم هماهنگی هاش رو هم انجام داده بودیم دیگر مستقیم رفتیم اون خونه، و دیگر اون دو هفته اونجا بودیم و بعد ازون فراداش یک سری اقدامات اولیه هست که وارد خاک کانادا میشی حالا در ادامه خدمتتون عرض می‌کنم  ولی بحث اجاره، دیگر ما دنبال خونه بودیم تو همون آپارتمانی که دوستمون اونجا بود و دو هفته  خونه رو گرفته بودیم، تقریباً اونجا رنتالش صحبت کردیم و…

مجتمع شما در اتاوا کانادا دفتر داشت؟

+ بله هر دو سه تا مجتمع دو سه تا آپارتمانی که هست، معمولاً شرکت‌های رنتالی (اجاره)  هستند که این خونه ها رو اجاره میدن که اونها اصطلاحات خاص خودش رو داره، یه خونه هایی که ما بهش میگیم خونه های ویلایی اونجا بهش میگن هاوس و خونه های کوندو هست که آپارتمانی هست ولی هر شخص مالک هر واحد هست. خانه‌های رنتال هم به آپارتمان‌هایی میگن که در اختیار یه نوع شرکته، یعنی شرکت‌های مختلفی هستند که هر واحد یه آپارتمان رو اجاره میدن. که ما با این شرکت رنتال صحبت می‌کردیم و اون دفتر داشت،

با اون نفراتش صحبت کردیم دو سه مورد به ما نشون دادند ولی موردی که بود تو بحث اجاره خونه ما مسافت به دانشگاه خیلی برامون مهم بود، چون خانمم باید می‌رفت میومد دانشگاه اینجایی که خونه دوستمون بود خونه بسیار خوب، خیلی‌تر و تمیز و شیک و نو بود، ولی فاصله ش از دانشگاه یه کم زیاد بود یعنی با اتوبوس که می‌خواستی بری حدود 45 دقیقه تا یک ساعت طول می‌کشید، کلاس‌های خانمم هم نمیدونم چرا حتی تو اون تایم که هنوز هوا سرد نشده بود حی بعد هم که هوا سرد شده نمیدونم دلیلش چیه ولی کلاس هاشون از ساعت 7.5 تا 10 شب بود، دیگر وقتی می‌رسید خونه تقریباً 11 شب شده بود و دیدیم واقعاً خیلی سخته که این مسافت رو بره و بیاد به‌خاطر همین تصمیم گرفتیم بگردیم خونه های نزدیک‌تر به دانشگاه که دوستامون هم قبلاً اونجا بودند.

چجوری خونه رو را در اتاوا کانادا پیدا کردی و به چه قیمت؟

+ یک سری از دوستامون اونجا رفته بودند خونه هایی که نزدیک همون منطقه بود اجاره کرده بودند با اونها صحبت کردیم، آپارتمانی که اونها بودند بعد رفتیم دفتر رنتال اون شرکت صحبت کردیم باهاشون خونه به ما معرفی کردند قیمت‌هایی گفتند خونه ها رو دیدیم خب یه سری مدارک از ما خواستند تجربه خوبی میشه چون این اتفاق برای ما افتاد خیلی از بچه‌ها یعنی همین دوستای خودمون که با هم اومده بودیم بعضیاشون زودتر از ما بعضیا دیرتر تونسته بودن حتی از ایران اجاره کنن ولی ما که رسیدیم اونجا یه کم نمیدونم.

چرا ولی شاید به خاطر اتفاقاتی که تو ایران افتاده بود یه کم سخت گیر شده بودند و یه سری مدارک اضافی از ما می‌خواستند و دنبال ضامن بودند و میکفتند شما باید یک بهش میگن کوساینر یک نفری که شما رو ضمانت بکنه چون ما وقتی وارد یه کشور دیگر ای میشیم هیچ سابقه ای نداریم از پرداخت‌هایی که داریم اونجا انجام میدیم یک مقدار نگران این بودند که شما میتونید اجاره‌ها رو پرداخت بکنید و این موارد خب یه کم به مشکل خوردیم اول که دوستان قبول نمیکردن.

ما موجودی حساب بهشون نشون دادیم که خیالشون راحت‌تر بشه قیمت‌های خونه هم  میگم از اون آپارتمان که خونه دوستم بود دو خواب بود که ما ازش سابلت کرده بودیم مثلاً خونه دو خواب 1700 دلار بود، ولی قیمت جدیدش که می‌خواست اجره بده اضافه کرده بودند تقریباً 1800 و خورده ای 1870 دلار بود دو خواب،  تو همون آپارتمانشون خونه های یه خواب 1500- 1550 به ما نشون داده بود تو همون ساختمون که گفتم فاصله داره با دانشگاه، تا 1600-700 تا تو همون مدت هم البته  ما با دفتر رنتالش هم در ارتباط بودیم.

قیمت‌ها با توجه به تقاضا بود یا نه نمیدونم ولی خونه ها داشت اجاره هم می‌رفت نمیدونم چجوری بود یه خونه ای که به ما نشون داهد بود 1540 تا بعد چند وقت تقریباً مشابه همون تو یه آپارتمان دیگر بود همون نزدیکیا بود ولی می‌گفت 1710 خونه  یه خواب. البته این قیمت‌ها که من میگم 1500-1700 تا خونه های یه خوابشون بود، که دیگر اون نشد و رفتیم سمت مهون نزدیک دانشگاه  اونجا تقریباً رنج قیمت‌ها بین 1700 دلار برای خونه یه خواب قیمت‌ها رو میدادن این قیمت‌ها که میگم تقریباً برده بودن بالا ما خودمون روی 1400 تا حساب می‌کردیم ولی خب خیلی بیشتر بود ولی روی همین رنح 1500-21700 هونه های یه خواب هست و خونه های دو خواب هم حدود 200-300 دلار بیشتر از این قیمت هست.

خود دانشگاه امکانات خوابگاه و اینها نداره؟

+ دانشگاه چون ما خودمون نمی‌خواستیم واقعیتش اطلاعات کامل ندارم ولی فکر می‌کنم دانشگاه خوابگاه داره، دوستانی که به‌صورت مجردی هستند می تونن اقدام کنن. بعضی از نفرات بودن شنیدم که اونجا خوابگاه گرفتن ولی دانشگاه فکر می‌کنم یه مبلغی بابت این موضوع میگیره ولی مناسب‌تر هست.برای ایاب‌وذهاب هم به نفعته.

+ آره دقیقاً اونجا هستن کسانی که داخل خوابگاه‌های دانشگاه زندگی میکنن.
درنهایت چقدر اجاره کردین؟ 1700 دلار؟

+ ما اون خونه میگم یه کم به مشکل خوردیم، یه سری موارد به وجود اومد دنبال مدارک اضافی بود از ما خونه یه خواب 1730 دلار می‌گفت درحالی‌که همون خونه رو دوستان ما اجاره کرده بودن مثلاً 1650 تا ولی باز یه مقدار بازارشون داغ‌تر شده بود خونه رو می‌خواستند گرون تر بدن ولی خب من با این قیمت این می‌گفت نه من با این قیمت میخوام بدم همون موقع خب من داشتم داخل شرکت‌های رنتال مختلفی درخواست داده بودم یک ایمیلی برای من اومد که یک موردی هست کنسل شده خونه دو خواب هست و با یه قیمت خیلی خوب کنسل کرده بود ما رفتیم اونجا بلافاصله و اتفاق خیلی خوبی که واسه ما افتاد چون با قیمت خیلی خوبی کنسل کرده بود خونه دو خواب بود و با قیمت 1810 دلار بود و این خیلی خوب بود واسمون که رفتیم قیمتش تفاوتی نداشت با خونه یه خوابی که می‌خواستیم بگیریم 1720-1730 دلار و ما با صد دلار خونه دو خواب میتونیم بگیریم  و یه خونه دو خواب تونستیم بگیریم.

در بخش سوم درباره اجاره بیشتر صحبت کردیم پرواز و رسیدن به خود کانادا در بخش چهارم اقدامات اولیه که وارد کانادا میشین رو با جزئیات بیشتر صحبت می‌کنیم درباره دانشگاه، کار، تجربیات کاری که تو شرکت آمازون دارند.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

اتاوا کانادا

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم روی پادکست ذیل کلیک کنید.

سلام بر همه دوستان عزیز سعید کاظمی هستم در بخش چهارم از تجربیات تحصیل و زندگی در شهر اوتاوای کانادا با هم همراه هستیم، تو این بخش میخوایم بیشتر درمورد اقدامات اولیه ورود به کانادا با هم صحبت کنیم در قسمت قبلی در مورد اجاره صحبت کردیم، در مورد پرواز صحبت کردیم مراحل ویزا صحببت کردیم و خود گرفتن مجوز تحصیل و ادمیشن و اینها صحبت کردیم، احمد آقا بفرمایید تو ویدئوی امشب تو چهارمین بخش میخوایم در مورد اقدامات اولیه واقتی وارد فرودگاه مونترال شدید بعد با ون رفتید اوتاوا چه اقداماتی اولیه ای نیاز هست آدم انجام بده.

+ اولین باری که وارد خاک کانادا میشی که سری اقدامات اولیه‌ای باید انجام بدیم، مهم‌ترین مسئله‌اش گرفتنِ اگر به‌صورت خانوادگی باشه همراهی که داره با شما میاد طوری که من اقدام کردم من باحالت ورک پرمیت (Work Permit) اومدم مجوزکار گرفتم و خانمم که استادی پرمیت داشت (Study permit) و پسرم ویزیتوری داخل ویزاش خورده بود که بیایم اونجا. وقتی وارد خاک کانادا میشی و به فرودگاه مونترال وارد شدین یه برگه‌ای بانک صادر میکنه برای شما که استادی پرمیت مثلاً برای خانمم، برای من یک ورک پرمیت، برای پسرم یک حالت ویزیتوری برگه‌ای صادر میشه که مجوزش به مدت دو سال هست اول که وارد میشی به طور موقت، دو سال این برگه‌ها رو به شما میدن که شما میتونی تحصیل کنی یا کار کنی،  یا بحث ویزیتوری شماست. بعد از اینکه ما وارد شدیم مهم‌ترین مسئله به هرجایی که وارد میشیم ارتباط‌گرفتن هست، چون ما وارد شده بودیم دیگر هیچ‌گونه راه ارتباطی نداشتیم اینجا یعنی خونه که بودیم هیچ اینترنتی نداشتیم و مهم‌ترین مسئله این بود که بتونیم  یک سیم کارت بگیریم که دیگر اون رو اقدامم کردیم رفتیم و کارهاش رو انجام دادیم و خیلی هم سریع باتوجه‌به همون ورک پرمیتی که شما داری همون ویزایی که داری ارائه میدی و سیم کارت‌های خودتون رو می‌گرید. ما سیم کارت هامون رو که گرفتیم بعد مهم‌ترین مسئله گرفتن سیم نامبر هست. این شماره حالت کد ملی خودمان مثلاً من بگم کلیه اطلاعات شما و همه  کارهایی که اونجا شما انجام می‌دید از طریق همین سیم نامبر هست قابل رهگیری هست و ثبت میشه داخل این شماره و اون سیم نامبر رو گرفتیم که خیلی مهم بود.

چند روز طول میکشه؟ آنلاینه یا حضوری؟

+ نه حضوری باید برید همون لحظه هم انجام میشه یعنی درخواست میدی بستگی داره چه تایمی بری گاهی اوقات ممکنه بچه‌ها بودن یکی دو ساعتی هم طول کشیده مثلاً تو سپتامبر خب خیلی از نفرات جدید میان تایم شلوغ تری هست یه کم.

اداره پلیس یا مهاجرت؟

+ اداره مهاجرت یعنی میشه مال سرویس کانادا که خود دولت کانادا این کارها رو انجام میده همان جا حضوری میری صحبت می‌کنی و میگن منتظر باش تا نوبتت بشه تقریباً بین یک تا دو ساعت حتی کمتر برای ما تقریباً یک ساعت طول کشید. برای دو نفرمون، برای نفر سوممون که پسرم بود لازم بنود که سیم نامبر بگیره که چون زیر 18 سال بود. کلاً زیر 18 سال نیاز نیست که بگیره ولی ما برای خودم و خانمم گرفتیم.

پس سیم نامبر گرفتید، دیگر  چه اقدامی؟

+ سیم‌کارت بود،

فرودگاه پرینت گرفتن بهتون دادند که وارد شدید خب بعد؟

+ موضوع بعدی بحث گواهینامه است که یه موضوع خیلی مهم بود، موضوعی هم که هست من تاکید می‌کنم دوستان این رو انجام بدن گرفتن سابقه رانندگی شون هست تو ایران که حتماً این رو بگیرن چون خیلی به دردشون میخوره.

میزان جریمه منظورتونه؟

+ دقیقاً سابقه رانندگی، گواهینامه رو که میرید ترجمه می‌کنید، ترجمه گواهینامه که حتماً باید انجام بشه سابقه رانندگی هم هست که شما باید بگی من 15 سال سابقه رانندگی دارم راهنمایی رانندگی سابقه رانندگی بهتون میده مثلاً برای خودم نوشته بود از سال 86 ایشون گواهینامه داره رانندگی کرده و تا الان که سال 1401 مثلاً 10-15 سال سابقه رانندگی داره و این خیلی به درد میخوره اونجا هم نباید ترجمه  بکنی چون ترجمه ش برای این موضوع برای بحث گواهینامه ترجمه رو قبول نمی کنه و باید ترجمه با مترجم تداخل خود کانادا باشه اتفاق افتاد که ما اصلش رو از ایران آوردیم حتی نمره‌منفی‌ها رو هم می نویسه که ایشون نمره ‌منفی داره ولی اون زیاد مهم نیست بحث سابقه رانندگی هست که شما چند سال سابقه رانندگی داخل خود کانادا داری. چون گواهینامه‌های داخل کانادا مثل تقریباً بخوایم شبیه سازی کنیم مثل ب یک، ب دو که قدیم بود اون حالتی هست.، G1،G2 و Full G هست که G1 حالت آیین نامه داره که باید بخونی و بری آزمون بدی، G2 میشه قوانین داخل شهر و اینها و Full G هم میشه رانندگی بین‌شهری.

یعنی باید تو این مراحل بری آزمون بدی یا نه باید آموزش رانندگی هم ببینی؟

+ سابقه رانندگی اینجا به درد موخوره یعنی شما سابقه رانندگی‌ات رو از ایران اگر بگیری به یاری دیگر نیاز به گذروندن این دوره‌های رانندگی نیست.

آیین نامه هم همینطور؟

+ آیین‌نامه نه اون G1 رو حتماً باید بری آزمون بدی.

دوره هم باید بری برای گرفتن گواهینامه در کانادا ؟

+ نه نیاز نیست، خودت یه کتابچه ست می‌گیری میخونیش و خیلی جالبه که اونجا حتی میتونی آزمون فارسی رو هم انتخاب کنی و به زبان فارسی امتحان بدی. آپشن هم اونجا وجود داره که شما فارسی امتحان میدی، G1  رو که گرفتی یه قوانینی وجود داره که از G1 باید یک سال بگذره تا G2 امتحان بدی، از G2 مثلاً یه مدت زمانی باید بگذره تا Full G بگیری، وقتی شما سابقه رانندگیت رو نشون بدی بری اونجا بگی من ده سال سابقه رانندگی دارم  به این مدت زمان کاری ندارن میگن نیازی نیست شما بری دوره بگذرانی…

باتجربه حساب میشود

+ دقیقاً باتجربه حساب میشی و میتونی بری امتحان Full G  رو بدی و اون رو آزمون بدی اگه بدشانسی بیاری و قبول نشی مجبوری بری G2 امتحان بدی ولی مدت زمانی که باید صبر کنی از تاریخ G1 بگذره چون خود کانادایی‌ها باید از G1 یک سال بگذره، حتی زمانی که G2 میگیرن باید یک نفر کنارشون باشه این قوانین اینجوری دارن ولی ما سابقه رانندگی مون رو ارائه بدیم این مراحل نیاز نیست.

فرمون راست هستن یا فرمون چپ؟ مثل ایرانه؟

+ بله مثل ایرانه راحت تره، حتماً به سابقه این گواهینامه تاریخ اعتبار گواهینامه خودتون هم دقت کنید که تاریخش نگذره یعنی مدتی که میخواید بیاید اینجا اون تاریخ هم نگاه بکنید. اتفاقی که برای یکی از دوستانم افتاده بود اومده بود برای خانمش میخواستن اقدام کنن متاسفانه تاریخ اعتبار گواهینامه ایرانشون تموم شده بود، و اونجا قبول نمیکردن سابقه ش رو و باید کلاً همین دوره‌هایی که گفتم طی می‌کرد.

چه مدارک دیگر ای لازمه بخوایم ببریم؟ مدارک تحصیلی مون برای دانشگاه رفتن؟ سرتیفیکیتی گواهینامه فنی حرفه ای اینا داشته باشیم.

+ بله اینها من چون خودم استفاده نکردم، تمام این مراحل رو میشه ترجمه کرد، حتماً ترجمه مدارک تحصیلی‌مان لیسانس‌ها فوق‌لیسانس‌هایی که داشتیم حتماً باید ترجمه کنیم و تا جایی هم که میشه بحث مهر دادگستری رو من سعی کردم همه رو بزنم کامل بگیرم که اگه لازم داشته باشم همه‌اش رو به‌صورت مهر دادگستری که داشته باشه وهم

من متوجه نشدم شما گفتید من با ویزای خانمم ویزای تحصیلی خانمم مهاجرت کردیم بعد چجوری ورک پرمیت گرفتید؟

+ دو تا ویزای جداست این موضوع، اینکه من با ویزای خانمم اقدام کردم این بود که اون زمان که شما میخواین درخواست ویزا بدین، میاین همون استادی پلنی که وجود داره یه قسمتی هست که توضیحاتی برای شماست یعنی شما خودت باید بیای توضیح بدی یعنی شخص من، اون استادی پلن رو خود نفر اصلی میاد ارائه میده یعنی دانشجویی که میخواد بیاد ویزا بشه

+  بله همسرم من که ورک پرمیت درخواست داده بودم برای بحث ورک پرمیت باید میومدم دلائل خودم رو توضیح می‌دادم که من توضیح دادم که من چون همسرم پذیرش دانشگاه گرفته  من هم میخوام بیام اونجا تجربه کسب کنم، کار جدید و همراه همسرم باشم و یک سری توضیحات اضافه‌تر یک سری موارد دیگر که بتونیم این رو …

-خودشون هم میدونن همسری که میاد میتونه کمک‌خرجی با کارکردن خرجی خانواده‌اش رو بده.

+ اون یک پروسه یعنی هم زمان با هم تو یک پرونده ست ولی ویزا کاملاً متفاوت هس یعنی بحث استادی پرمیت هست، ویزای تحصیلی و برای من هم ویزای کار. چون با هم اقدام می‌کنیم دیگر اتفاق افتاد.

نکته دیگر ای موند که کسی که تازه وارد کانادا میشه بشه توجه کنه؟

+ تقریباً همین موارد بود تا الان حضور ذهن فعلاً ندارم مهم‌ترین مواردش همین‌ها بود بعدش هم که اینترنت خونه ست که باید اقدام بکنید کارهای اینترنت خونه رو انجام بدن که اون رو هم تقریباً همون روز میتونید درخواستش رو بدین.

آنلاین؟

+ نه شعباتی داره هرکدوم از این‌هایی که دهنده سرویس هستن…

اینترنت کانادا خیلی گرونه؟

+ اینترنت هاشون گرون هست نسبت به خودمون در نظر بگیری، هر کدومش مثلاً ماهی 50 دلار پول اینترنت خونه میشه، 50 دلار تقریباً برای سیم کارت‌ها پرداخت می‌کنیم. اینکه گفتم برای خودمون دو نفرمون رو همدیگه 50 دلار بحث موبایلمون هست.

دوستان خیلی ممنون تو بخش چهارم همراه ما بودید تو این بخش درباره اقدامات اولیه صحبت کردیم در بخش بعدی میخوایم در مورد مدرسه صحبت کنیم و نکاتی تو مدرسه تجربیاتی که پسر آحمد آقا سال اولش رو هم کلاس اول رفته، نحوه ارتباط‌گرفتنش با جامعه  صحبت خواهیم کرد.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

تجربه مهاجرت تحصیلی اوتاوا کانادا

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات مهاجرت به کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات مهاجرت به کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول روی پادکست ذیل کلیک کنید.

سلام به همه دوستان عزیز، سعید کاظمی هستم، امروز در خدمت پسرعموی عزیزم هستم احمد آقا؛ می‌خواهیم تجربیات واقعی ایشان از زندگی و کار در شهر اوتاوای کانادا رو با هم دیگر مرور کنیم. تو سلسله صحبت‌های موضوعی با همدیگر سعی می‌کنم حداکثر 9-10 دقیقه هر موضوع درباره مسائل مختلف مهاجرت و کار در کشورهای کانادا با هم صحبت بکنیم. امیدوارم براتون مفید باشه.

+ سلام عرض می‌کنم خدمت شما و همه مخاطبین عزیزتون، سؤالی هست  بفرمایید؟

آره موضوع اول می‌خواهیم درباره این صحبت کنیم که چه شد رفتی کانادا و چگونه به اینجا رسیدی روش و راهکاری که انجام دادی، کلاً داستان واقعی که خودت تجربه کردی برای رسیدن به کانادا برای ما تعریف کن.

+ ما وقتی پسرم به دنیا اومد تصمیمی برای بحث مهاجرت داشتیم که جدی نبود حالا بعد از اینکه “مهراد” اومد تصمیم گرفتیم که جدی‌تر این موضوع رو پیگیرش باشیم و ببینیم  چطور می‌توانیم که این رو به نتیجه برسانیم. باتوجه‌به برنامه‌هایی که داشتیم ما دنبال این بودیم که بتونیم بهترین راه رو انتخاب کنیم و واقعیتش دنبال کشورهای مختلفی بودیم. کشورهای مختلف که میگم یکی‌اش مثلاً استرالیا بود که اوایل دنبال کشور استرالیا بودیم که به آنجا مهاجرت کنیم و سبک – سنگینی‌هایی که کردیم، مقایسه‌هایی که انجام دادیم تصمیم گرفتیم کشور کانادا رو انتخاب کنیم و اوایل برای کشور کانادا دنبال سیستم اکسپرس اینتری بودیم که از اون طریق اقدام کنیم که ببینیم چطور خواهد شد و از اون طریق شانسمان رو امتحان کنیم.

 دقیقاً اکسپرس اینتری چه است؟

+ یک سیستم امتیازبندی هست که البته این رو بگم که الان جدیداً باتوجه‌به اینکه بحث قوانین جدید رو گذاشتند، یک سری نام‌های جدید معرفی کردند و بیشتر امدند بحث تجربه کار این امتیازبندی رو گذاشتند، ولی قبلاً براین‌اساس بود که هر کیسی فاکتورهای مختلفی بود که یک سری امتیاز به اون نفرات می‌داد. مثل بحث مجرد بودن، متأهل بودن، بحث نمره زبان، نمره آیلتس، مدرک تحصیلی که مدرک تحصیلی خودش یک نمره‌ای داشت؛ مثلاً لیسانس، فوق‌لیسانس، دکترا و حتی تجربه کار بین‌المللی شما.

یعنی مثلاً تجربه کاری که من تو ایران داشتم اون هم مثلاً تأثیر داشت، امتیاز داشت و تجربه کار کانادایی هم که مخصوص خود افرادی هست که تو کانادا هستند که اون خیلی برای نفراتی که توی کانادا هستند به درد می‌خورد، و اون موقع خب چون توی خاک کانادا که نباشی، خارج از کانادا باشی، مهم‌ترین فاکتوری که ما می‌توانیم از اون طریق امتیاز بگیریم، بحث نمره زبانه، بحث اکسپرس اینتری هم که بخواهید اقدام کنی بحث نمره زبان خیلی بالایی میخواد و باید نمره خوبی داشته باشی که حداقل امتیاز بالا داشته باشیم و دوره‌هایی که برگزار می‌شود شانسمان بیشتر باشه و امتیاز بالاتری داشته باشیم.

چه نمره‌ای می‌خواهد؟

+ آیلتس حالا من دقیق حضور ذهن ندارم فکر کنم بحث این که می‌دانم نمره هاش باید CLV9  باشه  CLV هم یک سیستم امتیازبندی زبان مال خود کانادا هست که CLV9  تقریباً writing 7.5، listening8.5 ، بعد نمرات خیلی بالا یعنی تقریباً شما باید آیلتس 8 داشته باشی برای این موارد و ما واقعیتش شروع هم کردیم و دیدیم گرفتن آیلتس 8  حالا بحث اورالش و اینها دیدیم یک مقدار زمان برخواهد بود و باتوجه‌به دوستانی که داشتیم مشاوره‌هایی که گرفتیم و مشورتی که با دوستان کردیم گفتند در حال حاضر باتوجه‌به موقعیتی که اون موقع به وجود آمده گفتیم بهترین راه، سریع‌ترین راه است و چون اکسپرس اینتری  کمی طول می‌کشد گفتیم از طریق بحث تحصیلی و پذیرش دانشگاه اقدام کنیم که بتونیم سریع‌تر به یک نتیجه‌ای برسیم و بتونیم وارد خاک کانادا بشویم و بعد از اون طریق وقتی وارد شدیم بریم سراغ سیستم اکسپرس اینتری و اونجا در واقع راحت‌تر خواهد بود وقتی که وارد خاک کانادا بشی…

الان پس از چه طریقی و از چه روشی شما مهاجرت کردید؟

+ ما از روش تحصیلی اقدام کردیم، خانمم پذیرش تحصیلی گرفتند اقدام کردیم. مهم‌ترین بحث تو مهاجرت تحصیلی نمی‌خواهم زیاد بزرگش کنم؛ ولی زبانه. مهم‌ترین مسئله درواقع بحث زبان و نمره آیلتس هست. البته جدیداً من شنیدم بعضی از آزمون‌های دیگر رو هم قبول دارند فکر می‌کنم PTE   رو هم اضافه کردند. ولی بحث تافل و آیلتس یک موقعی هست که روش حساب می‌کنند و نمرات خوبی باید داشته باشی تا بتونی پذیرش بگیری. ما شروع کردیم؛ چون تصمیم گرفتیم تحصیلی اقدام کنیم، بحث آیلتس آکادمیک بگیریم.

آیلتس هم دو قسمت آکادمیک و جنرال داره برای اکسپرس اینتری که باید جنرال داشته باشی و برای بحث تحصیلی باید آیلتس آکادمیک بگیری. این رو شروع کردیم و کلاس رفتیم، کلاس‌های خصوصی، کلاس‌های عمومی هم چند باری رفتیم، تقریباً حدود یک سال ما درگیر بحث زبان بودیم که تونستیم نمره مد نظرمان رو بگیریم که آیلتس 7 بود که خانمم توانستن آیلتس 7 رو بگیرند که می‌توانم بگم بحث اورالش هست که بتونیم بحث ادامه روند پذیرشمان رو انجام بدیم.

این نمره آیلتس رو هم من اقدامش رو توضیح بدم خب خیلی تاثیرگذاره تو پذیرشی که شما تو دانشگاه می‌گیرید. هر چه نمره آیلتسمان بیشتر باشه از دانشگاه‌های بهتری می‌توانیم پذیرش بگیریم؛ چون هر کدام آنها داخل بحث هر رشته شرایط خودش رو دارد؛ ولی دانشگاه‌های بالاتر خون‌هایی که رنک آنها خوب هست خب آیلتس‌های بالاتری نیاز دارند و معمولاً هم هفت، هفت ونیم، هشت که خیلی تاپ هست؛ ولی معمولاً آیلتس هفت، هفت و نیم.

بورسیه تحصیلی گرفتید؟ یعنی اسکالرشیپ اتاوا کانادا (Scholarship) گرفتید؟

+ نه ما سلف فاند هستیم، یعنی بحث شهریه و اینها رو خودمان پرداخت می‌کنیم؛ ولی چون اقدام کردیم برای ارشد و خیلی از دوستان اقدام کردند برای دکترا که توانستند فاند بگیرند حتی همین ارشد هم خیلی از دوستانی که داشتیم فرصت داشتند و اقدام کردند اساتید رو پیدا کردند و حتی برای ارشد هم توانستند فاند کامل بگیرند یا اینکه به‌صورت یک ترم فاند بگیرند.

بعد که اقدام کردید به‌راحتی تونستید، در واقع مراحلش رو خودتان انجام دادید یا شخص دیگری براتون انجام داد؟

 +  یک موضوعی که می‌خواستم بگم چون ما سریع‌تر تصمیم گرفتیم بحث مهاجرتمان رو به یک نتیجه‌ای برسانیم، گفتیم که این پروسه سریع‌تر انجام شه چون هردوما شاغل بودیم، هم من هم خانمم هردومون سرکار می‌رفتیم؛ خب بالطبع وقت کمتری داشتیم ازیک‌طرف که آقا “مهراد” مون هم که بود و حسابی تایم ما درواقع خیلی کم بود برای فرصت داشتن برای انجام اقداماتش و اینها، تصمیم گرفتیم وکیل بگیریم. تو این مدت هم من خیلی سرچ کردم، خیلی گشتم این‌ور اونور، انواع مشاوره و اینها که بتونیم کم‌هزینه‌ترین راه و مشاوره رو پیدا کنیم که اون هم پیدا شد.

یک مشاور بود و با اون قرارداد بستیم؛ چون فرصت نداشتیم بنشینیم کارهاش رو انجام بدیم و معمولاً هم با وکیل که قرارداد بستیم هم چند مدت یک‌بار به ما می‌گفت که این مدارک رو آماده کنید، ما مدارک رو آماده می‌کردیم و بهشون تحویل می‌دادیم و کارهایی بود که باید قدم‌به‌قدم انجام می‌شد، اینها رو هماهنگ می‌کرد. تقریباً یک سال شد فکر می‌کنم از زمانی که قرارداد با وکیل بستیم، کمتر از یک سال… ما برج 9 قرارداد بستیم با وکیل، همان برج سه دیگر کار هامون رو انجام دادیم، برج سه و چهار بود…

آیلتس رو گرفته بودید؟

+ بله

آیلتس رو داشتید که روز اول مدارک رو کامل کردید دادید به وکیل. بعد تو مراحلش وکیل بهتون می‌گفت که چکار کنید.

+ برج 9 قرارداد رو بستیم و بعد وکیل هم یکی از شرط‌هایی که اونا دارن اینه که شما باید نمره آیلتس ارائه بدید؛ چون خیلی از دانشگاه‌ها یک ددلاینی دارند برای بحث پذیرش، به اون ددلاین رسیدن خیلی مهمه و با توجه به اینکه الان درخواست‌ها خیلی زیاد هست، و حتی برای خودمان هم این اتفاق افتاد، زودتر از اون زمانی که دانشگاه اعلام میکند ددلاین هست، متأسفانه بعضی از رشته‌های موردنظر باز می‌شود این اتفاق برای خودمان هم افتاد که یکی از رشته‌ها رو از دست دادیم، دانشگاه تورنتو بود و می‌خواستیم برای انجا پذیرش بگیریم یکی از دانشگاه‌های تو شهر تورنتو بود که می‌خواستیم برای آنجا پذیرش بگیریم؛ ولی متأسفانه پر شد،

ددلاینش مثلاً یعنی در اصل یک ماه زودتر از اون تاریخی که قرار بود پر به شود، پر شده بود و قبل از اینکه تمام شه پر شده بود. هرکدوم از اینها ددلاین دارند برای اینکه به اونها برسیم باید نمره زبانمان رو هرچه سریع‌تر ارائه می‌دادیم. به ما گفت؛ مثلاً دو‌ماهه ما هم گفتیم آره تا دو ماه آینده می‌توانیم این کار رو انجام بدیم. مدرک زبان رو که ارائه می‌دهیم دیگر تک‌تک مدارک رو تو این زمان به شما می‌گویند که ارائه بدین، بحث SOP بود همین انگیزه‌نامه  که دلیلی که شما میخواید برید تو اون دانشگاه درس بخوانید چه، اون رو باید بنویسید و اون رو ارائه بکنید، بعد هم نمره آیلتس و بقیه موارد تا ببینیم پذیرش می‌گیریم از اون دانشگاه یا نه.

چقدر هزینه گرفت از شما؟ پروسه‌اش چقدر هزینه گرفت از شما؟

+ قبل از اینکه بخواهم این وکیل رو انتخاب کنم، این تقریباً 2800 تا 3000 دلار آمریکا هزینه‌اش بود که وکیل گرفت که اونم قیمتی که گرفت نمی دونم الان جدیداً چطوری شده بعضی از وکیل‌ها  که صحبت می‌کردم برای هر نفر تا 6000 دلار می‌گیرند و خیلی قیمت‌های بالایی داشت همه شون هم دلاری کار می‌کنند. دلار آمریکا هم می‌گفتند.

اگر کسی خودش بخواهد پذیرش دانشگاه کانادا را میتونه اقدام کنه همه مدارک رو پر کنه؟

+ اگر فرصت داشته باشند می‌توانند انجام بدن چون ما بحث زمان بود و همان جوری که خدمتتان عرض کردم ما خودمان چون درگیری کار داشتیم و همسرم درگیر بحث زبان بود که دیگر سرکار می‌رفتیم و فرصت نداشتیم بنشینیم این کار رو انجام بدیم ولی واقعاً اگر خود آدم زمان داشته باشه، حتماً میتونه وقت بذاره کارهاش رو انجام بده و حتی میگم گروه‌هایی بودند که بعضی از نفرات مشاوره می دادن با خیلی مبلغ‌های کمتری و کارشان رو برای آنها انجام می‌داد، چون تجربه‌ای در این زمینه کسب کرده بود که راه درست و غلط چیه راهنمایی می‌کرد.

بعد از اینکه تأییدیه دانشگاه اتاوا اومد برای ویزا چه اقدامی کردید؟

+ بعدازاین که پذیرش دانشگاه میاد دیگر  بحث موضوع خیلی مهمی که هست تمکن مالی است. شروع کردیم بحث تمکن مالی رو نشون دادن، یعنی یک حسابی روباز کرده بودیم سر این موضوع که بتونیم تمکن مالی نشون بدیم، هر دو نفرمان چون نیاز به تمکن بود؛ چون منم می‌خواستم اقدام کنم باتوجه‌به تجربیاتی که من می‌پرسیدم یک سری موارد رو از وکیلم و اتفاقاتی که برای دوستانم افتاده بود، از تجربیات اینها استفاده کردم معمولاً وکیل یک سری موارد رو بر اساس تجربیات خودش می‌گفت،

ولی باز مقاومت می‌کردم می‌گفتم نه دوستانم این کارها روکردن من میخی‌ام از این روش اقدام کنم. یک چیز میانه‌ای می‌گرفتیم و خدا رو شکر جواب داد، مخصوصاً سر بحث تمکن. مثلاً می‌گفتند پول حتماً باید تو حساب یک نفر باشه یا مثلاً حساب خودتون کاملاً باید تو 6 ماه گردش داشته باشه و مبلغ بالایی رو تو این 6 ماه هرچه  مبلغ بیشتر نشون بدی بهتره.

کفِ این مبلغ چقدره؟

+قیمت دلار الان تغییر کرده اون زمان قیمت دلار کانادا 22000 تومان بود، حدود یک میلیارد تومان تمکن نشون دادیم. حدود 45000 دلار. نامه‌ای هم که از تمکن گرفتی، یک سری پلنمان نوشته بودیم برای بحث ویزا دقیقاً همین مبلغ حتی با نرخ آزاد نوشتیم؛ چون با وکیل صحبت می‌کردم، می‌گفتم چرا این کار رو انجام دادیم؟ گفت؛ چون اینها به واقعیتش همین رو دسترسی دارند! از دلار آزاد ما هم اطلاع دارند، چون نرخ بانکی که می‌گیری، نرخ بانکی حدود 150 هزار دلار فکر می‌کنم تمکن بخواهد که مبلغ خیلی بالایی بود.

می دونم که بازار با اون چیزی که بانک اعلام می کنه، تفاوت داره. ولی تقریباً حدود 45-50 هزار دلار کانادا تمکن ارائه دادم و این هم به این صورت بود که من این رو در طول 6 ماه من پول‌ها رو کم‌کم منتقل کردم، چون باید حساب گردش داشته باشه که شک نکنن یک‌دفعه ای و تو یک روز و یک‌بار وارد حساب شده. ممکنه قبول نکند بگوید این تمکن یک‌روزه ست و مورد تأییدشدن قرار نگیرد و متأسفانه ریجکتی اتفاق بیفتد و داستان‌های خودش رو دارد.

-در بخش اول درباره مقدمات صحبت کردیم در بخش دوم درباره ویزا و جزئیات صحبت می‌کنیم.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

علی ستاره متخصص ترابوزان ترکیه

معرفی ترابزون ترکیه برای مهاجرت

برای تماشا ویدئو مصاحبه من با اقای علی ستاره در خصوص معرفی ترابزون ترکیه برای مهاجرت از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

برای شنیدن پادکست مصاحبه من با اقای علی ستاره در خصوص معرفی ترابزون ترکیه برای مهاجرت از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

معرفی ترابزون ترکیه برای مهاجرت

-با سلام خدمت همه دوستان عزیز، سعید کاظمی هستم. امشب در خدمت آقای ستاره هستیم. آقای مهندس خیلی لطف دارند وقت گذاشتند برای ما. می­خواهیم در مورد معرفی شهر ترابوزون یا ترابزون صحبت بکنیم و امیدوارم یک مصاحبه و صحبت­های خوبی در مورد این شهر داشته باشیم. آقای مهندس بفرمایید خودتان را معرفی بفرمایید.

سلام وقت شما هم به خیر، بنده علی ستاره هستم، ساکن ترابزون. در خدمتتان هستم. در مورد معرفی شهر ترابزون سؤالاتی که شما و دوستانتان احیاناً داشته باشید، در خدمتتان هستم.

-آقای ستاره چه شد که اصلاً از ترابزون سر در آوردید؟ چه شد که این شهر را برای زندگی انتخاب کردید؟

والله داستان آن طولانی است. من برادرم  22 سال است که ساکن ترابزون هستند و خب من هم در این چند وقت، در این 23-22 سال در رفت‌وآمد بودم اینجا و به‌صورت تفریحی و توریستی می­آمدیم و می­رفتیم.

دفعه آخری که ما آمدیم ترابزون، ‌ همین­جوری با برادرم داشتم در خیابان رد می­شدم، اینجا معمولاً رسم است که روی خانه­هایی که فروشی هست روی شیشه­ها می­زنند. کرالیک، ساتیلیک، اجاره و این­ها، همین­جوری به برادرم گفتم الان این آپارتمان مثلاً چند است اینجا؟ گفت؛ مثلاً این موقع که حدود چهار سال و نیم پیش بود گفت مثلاً  n تومان. خیلی چیز پایینی. اصلاً دیگر من تعجب کردم. گفتم جدی می‌گویی؟ هم‌چین قیمت­هایی است اینجا؟ گفت آری خیلی ارزان است، گفتم سه‌خوابه، فلان. خلاصه به این صورت بود؛ یعنی جرقه‌اش از  آنجا خورد و تقریباً از آن موقع، بعد از سه ماه من دیگر کلاً ترابزون ساکن شدم. یعنی در عرض سه ماه بنده کلاً مهاجرت کردم به ترابزون.

-خب زبان ترکی بلد بودید یا در ترابزون یاد گرفتید؟

نه هیچی. من فارس هستم. فقط به قول خود ترک­های خودمان بیر، ایکی، اوش، درت، بش بلد بودم والسلام.

-خب پس از من جلوتر بودید. چون من فقط اوت و هایر بلد بودم روزی که رفته بودم ترکیه. خب حالا در مورد خود شهر، استان؟ اسم استان آن هم ترابزون است؟

بله استان ترابزون است.

-ترابوزان ترکیه چقدر جمعیت دارد؟

والله با حومه کل استان حدود یک میلیون تا یک میلیون و دویست… هست.

شاخصه مهم خود ترابزون فکر می­کنم آب‌وهوای خیلی خوب آن است. درست است؟

والله ترابزون را خب با خیلی چیزها می­شناسند در ترکیه. یکی با ماهی هامسی. یعنی منطقه کارادنیز کلاً ماهی خیلی معروفی است که اینجا صید می­شود از دریای کارادنیز و پخت می­شود.

فندق، مهد فندق ترکیه است و تقریباً به شما بگویم هم ترابزون هم گره سون در کنار ترابزون مهد فندق ترکیه هستند و در سمت شرق ما شهر ریزه، استان ریزه که مرکز چای ترکیه هست و از همه مهم‌تر تیم ترابزون اسپور دیگر. کلاً معروف کرده این شهر را ترابزون اسپور، درست است،

اتفاقاً من یک ماه، یک ماه و نیم پیش بود در دبی، در یک‌هفته‌ای که میهمان بودم برای کارهای بیزنسی خودم رفته بودم، دو بار اسم ترابزون آمد. همان دوستان اماراتی ما می­گفت که آقا یک جای خوب می­خواهم در ترکیه به شما معرفی کنم. گفتم کجاست؟ من بهش گفتم شهر سامسون را می­خواهی بگویی خیلی قشنگ است و سرسبز است. گفت نه آقا کنار دریای سیاه یک جایی ما رفتیم اصلاً دیگر من استانبول نمی­خواهم بروم، فقط می­خواهم بروم آنجا. بعد گفتم کجاست اگر؟ اون البته یکی شون گفت ریزه یکی گفت ترابزون. گفتم این دو تا احتمالاً کنار همدیگر هم هستند گفت آره خیلی باصفاست و سرسبز است. خب ما هم که بچه­های کویر هستیم، خب سرسبزی را خیلی دوست داریم.

بله اینجا واقعاً بهشت ترکیه است اینجا یکی از صفاتش همین است. واقعاً بهشت ترکیه است.

-چند تا از جاذبه ­های ترابزون را برای ما معرفی می­کنید؟ جاذبه ­های خیلی در سطح جهانی فکر می­کنم جاذبه ­های معروف دارد.

والله جاذبه­ های توریستی که خب یک معبد خیلی جالبی هست به اسم معبد سوملا که بسیار قدیمی است و به شما بگویم که هوا که یک مقدار خوب می­شود از آمریکا و اروپا و همه‌جا در واقع می­آیند برای دیدن آن. معبد سوملا یعنی واقعاً دیدنی است. در صخره­ خیلی بلند، آنجا در آن همه‌سال قبل چه جوری ساختند یک همچنین چیزی را من واقعاً نمی‌دانم.

یکی هم خب بحث دریاچه اوزون گل هست که بسیار زیبا و عالی است و ماشالله عرب‌ها حسابی پیدا کردند اینجا را دیگر و تابستان­ها اینجا توریست عرب خیلی زیاد است. چون به‌خاطر آب‌وهوا و این­ها و حالا بحث ملک هم که می­گویید ماشاءالله آمدند آپارتمان را آش و با جاش می­خرند اینجا. یعنی بیست واحد بیست واحد می­خرند. چهار پنج واحد می­خرند و به این صورت، یعنی دو تا از شاخصه­های دیدنی آن اینجاست و حالا دریاچه­های زیادی هم دارد. دوباره دریاچه سراگل هست و عرضم به خدمتتان، مسجد ایاصوفیه هست و خیلی جاهای دیگر.

-ترابزون تفریحات آبی هم دارد؛ یعنی دریای سیاه مثل مثلاً جنوب ترکیه می­شود با تفریحات آبی، شنا و دریا و…؟

بله دقیقاً. اتفاقاً یکی از نکات مثبت آن همین دریای سیاه است که شوری بسیار کمی دارد نسبت به دریای جنوب ترکیه. حالا اگر رفته باشید می­دانید که واقعاً شناکردن آنجا اصلاً لطفی ندارد در دریا. همه می­روند هتل و استخرها و اینها. ولی اینجا واقعاً دریا خیلی شوری کمی دارد و بسیار آب تمیزی دارد؛ ولی از نظر تایم استفاده از دریا، کمتر است دیگر. یعنی به‌خاطر همین هم هست که حالا هتل‌های آل و یوآل را بیشتر در آنتالیا و بدروم و
کوش آداسی گذاشتند. به‌خاطر این که محدوده مثلاً استفاده‌کردن از دریا و پارک آبی و اینها بین سه ماه و نیم تا نهایت چهار ماه هست. ولی آن طرف  بین شش ماه تا هفت ماه می­شود رفت در آب.

اینجا خب به‌خاطر همین قضیه، هوا معتدل‌تر است؛ یعنی زمستان‌ها زیر صفر نمی­رود در شهر و تابستان هم به سی درجه نمی­رسد. یعنی هشتاد درصد خانه­های اینجا اصلاً کولر ندارند؛ یعنی احتیاج نیست واقعاً.

-درسته. اتفاقاً من یک سال، یک سال و نیم پیش بود یک مستندی از یک اینفلوئنسر غذای انگلیسی دیدم که رفته بود در روستاهای این منطقه، خیلی لذت بردم از یک پنیرها و کره­های خاصی مثلاً با مردم محلی آنجا می­خورد و خیلی تعریف می­کرد. یک مستند خیلی طولانی هم بود؛ ولی خیلی جذاب بود و می‌دانم غذاهای خاصی دارد.

به‌خاطر آب‌وهوا، واقعاً دامپروری اینجا خیلی عالیه و بله پنیر و کره­های بسیار عالی هستند. غذاهای خیلی عالی دارند اینجا. خیلی متنوع است از این نظر هم واقعاً عالی است.

-خب موقعیت استان ترابزون نسبت به کل ترکیه کدام منطقه قرار می­گیرد؟ کدام سمت است؟ شرق است؟ شمال است؟

ببینید ما شمال شرق هستیم ما شمال شرق ترکیه هستیم که حالا بعد از به سمت شهر که می­رویم استان ریزه است، بعد دیگر استان آرتوین است، بعد دیگر ترکیه تمام می­شود. می­شود باتومی گرجستان که اینجا نزدیک ما هست. یعنی دو تا استان آن‌طرف‌تر دیگر ترکیه تمام می­شود. ما شمال شرق هستیم.

-باتومی به شما (ترابوزان) نزدیک است؟

بله باتومی از اینجا سه ساعت راه است.ببینید این منطقه سبزی که شمال ترکیه هست از همین خود باطوم تا خود استانبول، می­شود گفت که این خط ساحلی را به آن می­گویند کارادنیز، منطقه کارادنیز عین شمال خودمان است. واقعاً سرسبزی آن مثل شمال خودمان است و یک فرقی که با شمال دارد این است که رشته‌کوه‌های البرز ما در شمال، فاصله‌شان با دریا یک مقدار بیشتر است نسبت به این رشته‌کوه‌هایی که اینجا هست با دریا. یعنی فاصل اینجا خیلی کمتر است و تمام اکثر شهرهایی که در این منطقه کارادنیز هستند، بیشتر در ارتفاعات ساخته شده­اند. چون جای ساخت به آن صورت پیدا نمی­شود و همه روی تپه­ها دیگر وسعت پیدا کرده شهر.

-از نظر قومیتی مردم ترابوزان کرد هستند؟ ترک هستند؟ چه قومیتی را آنها بیشتر زندگی می­کنند؟

از نظر قومیتی خب بیشتر که همه ترک هستند. ولی باتوجه‌به جنگ­هایی که در سالیان گذشته اینجا اتفاق افتاد و اینها می­بینید شما یعنی افرادی که چشم‌آبی هستند، صورتشان، رنگ موهایشان همه روشن زیاد هست؛ یعنی از روس­ها از قبل آمده­اند اینجا و حالا قبل­تر از آن قبل­تر از آن رومی­ها، دست رومی­ها بوده یک زمانی. همه جور هست. کردها هستند. ولی خب محسوس نیست. یعنی بیشتر همه الان دیگی، الان دیگر یکدست همه ترکی صحبت می­کنند و خب اینجا یک لهجه هم خاصی دارند. مثل همه شهرهای ترکیه همین‌جوری است. هر جا یک لهجه خاصی دارند اینجا هم لهجه خاص خودشان را دارند.

-پس اون لهجه ملیح استانبولی نیست دیگر در ترابوزان؟

نه مثلاً استانبول مثلاً می­گویند: ن اپیورسون. اینجا می­­گویند نه آپایسین

-اوه پس یک‌کمی کار سخت می­شود. خب کیفیت زندگی مردم نسبت به مثلاً،  چون خب ایرانی­ها خیلی­ها استانبول را می­شناسند، ‌آنتالیا را، یا مثلاٌ ‌مارماریس، بودروم،  شهرهای جنوبی را بیشتر می­روند. کیفیت زندگی اینها چه جوری است در ترابزون نسبت به بقیه؟ مثلاً نسبت به استانبول؟

ببینید مردم اینجا در نهایت سادگی زندگی می­کنند. اکثر شهرهای کوچک‌تر ترکیه حالا به‌غیراز استانبول و آنتالیا و آنکارا،  همه در یک حدند. یعنی واقعاً در نهایت سادگی است. آن چشم و هم چشمی که در ایران ما داریم واقعاً اینجا اصلاً دیده نمی­شود. یا مثلاً لوازم خانه­شان را بر اساس نیازشان می­خرند نه به‌عنوان این­که حالا چشم و هم چشمی و اینها. این یکی از نقاط قوت اینجا هست. حالا می­گویم در شهرهای دیگر هم کم‌وبیش هست؛ ولی اینجا من به‌شدت این را می­پسندم و بر اساس نیازشان در واقع خرید می­کنند. این خیلی مهم است. صحبت تو چه بود من یک مقدار فکر کنم…

-کیفیت زندگی گفتم نسبت به ترابزون نسبت به استانبول و…

باتوجه‌به آب‌وهوایی که اینجا هست باتوجه‌به اینکه ترافیک ما نداریم همه چیز دم دستمان است. خب من خودم چهل سال تهران زندگی کردم دیگر. کلاً داستان این است هر یک سالی که می­گذشت اگر می­توانستم بابت کارم مانده بودم تهران. وگرنه در می­رفتم اصلاً از تهران و خب خدا  را شکر بالاخره خدا ما رو دوست داشت که فرار کردیم از تهران. عرضم به خدمتتان اینجا ما از صبح تا شب به ده تا کار مفید می­رسیم واقعاً. این خیلی برای من مهم است؛ یعنی عمر آدم است دیگر. یک‌بار که بیشتر نمی­خواهیم زندگی کنیم.

-درسته

و اینجا همه چیز دم دستمان است و آب‌وهوای عالی، بدون ترافیک، شهر امنیت بسیار بالا، حالا اگر خواستید برایتان می­توانم در واقع نقاط قوت و نقاط ضعف ترابزون را بعداً برایتان بگویم.

-آره در یک لایو اختصاصی می­خواهیم درباره مزایا و معایب زندگی در ترابزون صحبت کنیم. این لایو، مصاحبه اول بیشتر در مورد کلیت آن صحبت بکنیم، فرهنگ آن،  فاصله­اش از ایران چقدر است؟ رفت‌وآمد کلاً با ایران چه جوری می­شود آمد به ترابزون؟

بله ببینید خب متأسفانه یکی از مشکلاتی که ما فعلاً داریم پرواز مستقیم ندارد. باتوجه‌به اینکه اینجا فرودگاه بین‌المللی هم هست و حالا تابستان­ها از فرانکفورت هم پرواز دارد، از کشورهای عربی هم مستقیماً پرواز دارند به ترابزون، ولی فعلاً باتوجه‌به اینکه تازه کنسولگری هم ما اینجا داریم، فعلاً نگذاشته­اند. حالا با صحبت­هایی که با کنسولگری کردیم انشا الله ایرانی­ها بیشتر شوند، خواهند گذاشت. ولی خب خط اتوبوس هر هفته دو تا سرویس از تهران به ترابزون می­آید و برمی­گردد. ی

ک سرویس هم از تبریز می­آید و برمی­گردد. از تهران تا اینجا 24 ساعته می­آید و 24 ساعت هم برمی­گردد. از مرز بازرگان اینجا نزدیک‌تر است ترابزون. حالا می­گویم ایران می­دانید دیگر ایران با ترکیه سه تا مرز دارد، ‌ یکی بازرگان است که شمالی­ترین آن است، 650 کیلومتر است از مرز بازرگان تا ترابزون 650 کیلومتر است. خیلی از دوستان هم با ماشین شخصی می­آیند، همین عید اینجا پر از ماشین ایرانی بود کاپوتاژ می­کنند می­آیند. عرضم به خدمتتان که از مرز تا اینجا 9-8 ساعته می­آیند. مخصوصاً دوستان، هم‌وطنان ترکمان از تبریز و اردبیل و ارومیه و آن طرف‌ها خیلی نزدیک‌ترند. یعنی صبح راه می­افتند، شب می­رسند اینجا.

-خب پس یکی از دلایل آن، احتمالاً همین نزدیکی است که الان خیلی مورد تقاضا دارد برای ترابزون، هم آب‌وهوای آن و هم نزدیکی آن، هزینه­ های آن هم نسبت به تورهای استانبول و شهرهای دیگر خیلی مناسب­تر می­شود و آن آب‌وهوای خوبش جذب می­کند.

اصلاً هزینه ­های زندگی خب قطعاً اینجا خیلی پایین­تر است. ببینید ترابزون یکی از کلان‌شهرهای ارزان ترکیه است و باتوجه‌به اینکه واقعاً امکانات اینجا به شما بگویم به نسبت وسعت و جمعیت بخواهیم حساب کنیم، امکانات از تهران هم بیشتر است. یعنی اینجا خود همین شهر، از تهران، هتل‌آپارتمان بیشتر دارد. باورتان نمی­شود. بله

-در خاورمیانه هم شنیدم که خیلی تقاضا دارد یعنی می­دانم احساس می­کنم که تقاضا برای آن خیلی زیاد شده است. یعنی برای سفر به ترابزون.

بله واقعاً این شهری است که رو به پیشرفت است و شهرداری ترابزون واقعاً دارد به شهر می­رسد. اصلاً چندین پروژه بزرگ ما هنوز، الان استارت خورده از چندین سال پیش همین‌جوری دارد ادامه‌دار هست. بعضی پروژه­ها الان دو سه سال است که الان ادامه‌دار است بعضی پروژه‌ها هنوز تمام شده است و خیلی خوب دارند خرج می­کنند واقعاً نه فقط اینجا، ترکیه یک فرق خیلی مهمی که با ایران دارد این است که امکانات در شهرستان­ها واقعاً هست. مثل ایران نیست که چند تا شهر فقط امکانات داشته باشد. این خیلی مهم است.

-شاخصه مهم فرهنگی مردم ترابزون چیست؟ چه چیزی خیلی شماها لذت می­برید از مردم ترابزون؟

والله خونگرم بودنشان، شاد بودنشان، برای ما خیلی مهم است، امنیت بسیار بالایی که اینجا هست خیلی مهم است. این­ها، این دو سه تا واقعاً برای من خیلی مهم است. همین سادگی، ساده زیستنشان، خونگرم بودنشان. شما باورتون نمی­شود ما مثلاً حالا آمده بودیم اینجا، خب من که به‌محض این­که رسیدم یک ملک خریدم مهاجرت کرده بودم، خب یک ماه بود که ما تازه نشسته بودیم خانه خودمان، عید غدیر بود نمی­دانم یا قربان، قربان بود عید غدیر بود،

یک‌دفعه درب و زدند دیدم همسایه­ها آمدند هر کدام یک کیلو، دو کیلو گوشت همین­جوری دادند دست ما، اصلاً من اصلاً تعجب کردم که آقا این­ها چه جوری است؟ یعنی از همان روزهای اول با ما خونگرم بودند، با ما رفت‌وآمد داشتند، خیلی جالب  است برایم. این خیلی برایم مهم بود. چون اینجا خیلی هم توریست می­رود و می­آید، خیلی با غریبه­ها آشنا هستند، خیلی با غریبه­ها مشکل ندارند با خارجی­ها بله به همین خاطر خونگرم بودنشان خیلی برای من مهم است.

-یک نکته جالبی گفتید، ایران کنسولگری دارد در ترابزون؟

بله بله. یکی از قدیمی­ترین کنسولگری­ها را ایران دارد اینجا، از هفتادسال پیش قبل از این­که دبی، دبی شود و بار از دبی بیاید به ایران، از همین دریای سیاه از کل اروپا بار می­آمد بندر ترابزون که بندر خیلی مهمی هم بود آن موقع، آنجا ترخیص می­شد و با کامیون از ترابزون می­رفته تا ایران. برای همین آن موقع زمان رضاشاه اینجا در واقع کنسولگری زدند و بعد از آن ارزروم هم کنسولگری دارد. یعنی چهارتا، سه تا کنسولگری دارد ایران در ترکیه، یکی ترابزون هست، یکی ارزروم و یکی هم استانبول که خود سفارتخانه هم که در آنکارا هست دیگر.

-درسته، خب جامعه ایرانی چه جوری است؟ خود ترابزون چقدر جامعه ایرانی حضور دارند؟ ایرانی­ها چقدر؟

والله دارد به‌مرور بیشتر می­شود. من متأسفانه با خود کنسولگری هم که هفته پیش صحبت می­کردم که آقا یک آماری یک چیزی بالاخره یک کاری بکنید، متأسفانه خود کنسولگری هم آمار ندارد. ولی من تخمین می­زنم البته یک مقداری هم پناهنده­ها هم اینجا زیاد هستند. یعنی همه پناهنده­ها را در همه شهرها پخش کردند ترکیه کسی که آمده پناهنده شده، حالا خیلی­ها هم منتظرند که بروند کشور سوم دیگر. حالا خیلی وارد دیتیل آن نمی­شوم.

ولی یک‌سری‌ها پناهنده هستند اینجا، ایرانی­ها، یک­سری دانشجوی ایرانی ما زیاد داریم مخصوصاً از خطه­های آذربایجان شرقی و غربی که خب هم­زبان هستند. دانشگاه خوبی داریم ما اینجا و یک­سری­ها هم به‌تازگی دیگر کمتر یک مقدار تازگی بیشتر شدند. بحث اقامت ملک، خرید ملک و می­گویم بحث آب‌وهوای اینجاست که تشویق می­کند مردم را که فعلاً دارند می­آیند اینجا هم ملک می­خرند و ساکن می­شوند.

-روابطشان اختصاصی با ایرانی­ها چطور است؟

اوکی هست. واقعاً هیچ مشکلی از این بابت نیست. خب ببینید بیشتر افرادی که توریست­هایی که می­آیند اینجا، الان عرب­ها هستند. کشور عربی هستند. به اورتون نمی­شود تابستان یک آماری خود یکی از همین خبرهای ترکیه داده بود، روزی چهارهزار تا عرب می­ریزد در این شهر. یعنی ده تا نمی‌دانم چند تا پرواز مستقیم هست. می­آید و می­رود. یعنی از عربستان و کویت و دبی و بحرین و قطر مستقیم پرواز هست و عرب­ها ماشاءالله اینجا را کشف کردند.

بعد از آن من فکر می­کنم ایرانی­ها، البته در کنار افغان­ها، ایرانی­ها اینجا زیادترند. هم برای سکونت، هم برای خرید ملک.

-جامعه افغانستانی­ها چطور است در ترابزون؟

افغانستانی­ها بیشتر از ایرانی­ها هستند. خب متأسفانه بیشترشان هم پناهنده هستند؛ یعنی اقامتی من ندیدم افغانستانی. نه اینکه نباشد قطعاً هست؛ ولی کمتر هست. اکثرشان پناهنده هستند دیگر، باتوجه‌به شرایطی که کشورشان دارد و به این صورت هست.

-خب به پایان مصاحبه اولمان می­رسیم اگر موضوعی مانده که به نظرتان بفرمائید؟

چه زود تمام شد؟ تازه داشتیم گرم می­شدیم.

–دیگر سعی می­کنم از بیست دقیقه بیشتر نشود تا دوستان موضوعی صحبت کنیم. خیلی دوستان پیام دادند به من، ابتدا مصاحبه­هایم یک ساعت، یک ساعت و نیم بود. خیلی برای من ایمیل، پیام می­آمد که کوتاه­تر باشد، موضوعی باشد، و ما هم خب هر چه دوستان تقاضا شد، ما هم به همان سمت رفتیم و خوشبختانه استقبال خوب است، خدا رو شکر و به این سمت انشا الله پیش می­رویم.

بسیار عالی.

-در مصاحبه بعدی درباره مزایا و معایب زندگی در ترابزون صحبت خواهیم کرد با آقای ستاره و امیدوارم که این مصاحبه­ هایمان ادامه پیدا کند، موضوعات مختلف، هزینه ­های زندگی، اجاره و همه موضوع­هایی که تحصیل حتی، و بخش سفر که من خب خیلی عاشقشم. معمولاً خیلی دوست دارم سفرکردن را. یک جاذبه­های خیلی جالبی در اینترنت من رفتم سرچ کردم اطراف ترابزون. خیلی دیدم زیبا. فضای روستایی خیلی قشنگی دارد سرسبز است درباره آن­ها هم در مصاحبه­های بعدی صحبت خواهیم کرد. خیلی ممنون که وقت گذاشتید جناب ستاره

خواهش می­کنم، خوشحال شدم

-از تمام دوستانی که ما را پیگیری می­کنند حتماً پیج اینستاگرام آقای ستاره، ایران ترابزون، حتماً ایشان را فالو کنند.

ترابزون ایران.

-ترابزون ایران و از سایت سعید کاظمی دات آی آر و کانال یوتیوب من، سعید کاظمی‌ آندرلاین دات آی آر، حتماً  دیدن بفرمایید. روز خوبی داشته باشید خیلی ممنون که وقت گذاشتید.

از مصاحبه دیگر من با اقای ستاره حتما بازدید کنید.

مزایا و معایب زندگی در ترابزون ترکیه

راههای ارتباطی با اقای علی ستاره:

تماس واتس اپ : 00905314597933

ایدی اینستاگرام اقامت و مهاجرت : trabzon_iran@

ایدی اینستاگرام گردشگری و تور : trabzon_turkey@

معرفی قبرس شمالی سعید کاظمی

معرفی مناطق مختلف قبرس شمالی برای خرید ملک

برای تماشا ویدئو مصاحبه من با اقای ابراهیمی در خصوص معرفی مناطق مختلف قبرس شمالی برای خرید ملک از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

برای شنیدن پادکست مصاحبه من با اقای ابراهیمی در خصوص معرفی مناطق مختلف قبرس شمالی برای خرید ملک از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

با سلام خدمت همه دوستان عزیز، سعید کاظمی هستم امشب در خدمت آقای ابراهیمی، خیلی تخصصی می­خواهیم در مورد خرید ملک در قبرس شمالی صحبت کنیم. آقای ابراهیمی بفرمایید.

خواهش می­کنم، سلام می­کنم خدمت بینندگان عزیزتان و این­که خوشحال هستم دوباره در خدمتتان هستم.

مناطق مختلف قبرس را می­خواهیم بررسی کنیم؛ هم از لحاظ قیمتی و هم از لحاظ سبک معماری­شان در قبرس شمالی.

بله خدمتتان عرض کنم داخل شهر فاماگوستا و گیرنه و حتی لفکوشا که پایتخت قبرس هست، مدل آپارتمان­ها معمولاً به سبک آپارتمانی است؛ یعنی مثلاً هیچ امکانات خاصی ندارد معمولاً و نهایتاً یک پارکینگ دارد و آسانسور، به‌این‌ترتیب هست داخل شهر ولی مناطق اطراف شهر هست که به سبک ویلایی است یا به سبک لافت. اینجا به آن می­گوییم لافت که همان سبک معماری انگلیسی است که یا معماری مدیترانه ­ای هم به آن می­گویند که دوطبقه است، و طبقه پایین یک واحد جداست، طبقه بالا هم یک واحد جدا. طبقه‌پایینی‌ها حیاط اختصاصی دارند، طبقه‌بالایی‌ها روف‌گاردن اختصاصی دارند و این­ها معمولاً این سبک آپارتمان­ها معمولاً در مناطق اطراف شهرهای بزرگ ساخته می­شود.

مثلاً خدمتتان عرض کنم اگر فاماگوستا را جزء یکی از شهرهای بزرگ بدانید، اطراف آن در مناطقی مثل لانگ بیچ، ینی بوآز، خود منطقه بوآز این جور جاها، و اینکه همین­طور سمت گیرنه اگر بخواهیم اطراف گیرنه را مثال بزنیم، منطقه اسن تپه هست، تاتلیسو که آنجا به سبک ویلایی و همین سبک لافت معمولاً ساخته می­شود.این هم‌خدمتتان عرض کنم یک حالت دیگر هم دارد، حالت برج هست یا شهرک­های بزرگ مسکونی با امکاناتی که آن­ها، آن سبک بیشتر سمت لانگ بیچ هست. لفکوشا که زیاد اصلاً این سبکی ندارد؛ چون شهر کاملاً دانشجویی و صنعتی هست، هیچ نه ساحلی دارد نه چیزی ولی در گیرنه حالا تک‌وتوک برج­های این­جوری هست که همه جور امکاناتی داشته باشند؛ ولی بیشتر اطراف شهرهای بزرگ مثل منطقه لانگ بیچ، شما یک سری پروژه­ها را دارید که به‌صورت برج هستند. شهرک بزرگ هستند و همه جور امکاناتی در خودشان هست.

-امکانات بیشتر املاک در قبرس شمالی را توضیح می­ دهید؟

بله امکاناتی که هست معمولاً انواع و اقسام استخرها هست، فاصله نزدیک تا دریا، شاتل برای رفت‌وبرگشت به ساحل یا به داخل شهر، دیگر خدمتتان عرض کنم نگهبانی هست، باشگاه، انواع باشگاه و چیزهای در واقع سلامتی سیستم وندسک هست، حالا می‌تواند اصلاح باشد، خدمتتان عرض کنم انواع ماساژ و استفاده از نمک­های دریایی و این‌جور چیزها.

-آیا شهرکها در قبرس شالی خدمات پرستاری کودک و اینها هم دارد؟ فضای بازی کودک؟

بله مولاً شهرک ­ها یک جایی این‌جوری دارند برای این که از بچه‌ها نگهداری کنند یا حتی خودشان مهدکودک دارند.

-خب بیا منطقه به منطقه صحبت بکنیم، هم قیمت هر منطقه را بگو هم مزایا و معایب مثلاً فاماگوستا که گفتی چه مزایا و معایبی دارد و حدود قیمت­هایش را هم بگو. هر محله به محله.

البته خدمتتان عرض کنم حدود قیمت­های داخل شهر بین 80-70 هزار پوند تا به بالا 30-120 هزار پوند بستگی دارد، 50-140 هزار پوند بستگی به نوع آپارتمان آن دارد و خدماتی که در واقع آن آپارتمان دارد، امکاناتی که دارد نوع ساخت آن یک همچنین حول‌وحوش قیمتی است.ولی خب در منطقه لانگ بیچ هم‌خدمتتان عرض کنم الان دیگر برای یک واحد استودیو از حول‌وحوش 90 هزار پوند تا 100 هزار پوند پیش‌خرید آن می­شود تا حتی استودیوی 30-120 هزار پوندی هم هست،
بعد 30-120 هزار پوندی، 140 هزار پوندی بستگی به ویوی آن دارد. ویوی دریا و… دیگر خدمتتان عرض کنم یک‌خوابه تقریباً از 110 هزار پوند شروع می‌شود در همین شهرک­هایی که خدمتتان عرض می­کنم. حالا مثلاً اگر یک‌خوابه حالت لافت باشد یا مثلاً ممکن است باشد 30-120 هزار پوند، 140 هزار پوند، 150 هزار پوند به یک هم‌چین ترتیبی. دیگر حالت لافت هست همین حول‌وحوش قیمت 150 هزار پوند تا 250 هزار پوند، دیگر بالاتر از آن می­شود ویلایی. ویلایی حالا دو حالت دارد یا داخل شهرک باشد یا ویلایی کاملاً مستقل باشد. ویلایی داخل شهرک مثلاً حول‌وحوش قیمت­هایش از 300 هزار پوند، 500-400 هزار پوند شروع می­شود و ویلایی مستقل هم اگر خب همه امکانات را داشته باشد، جای مناسب باشد، یک چیزی حول‌وحوش یک میلیون پوند.

-یک میلیون پوند!

بله

-ایرانی­ها بیشتر کدام مناطق قبرس شمالی ملک خرید می کنند؟ بیشتر کجا استقبال می­کنند؟

والله ایرانی­ها ماشالله متفاوت است. ولی بیشتر سمت لانگ بیچ می­روند سرمایه­گذاری می­کنند. منطقه لانگ بیچ حالا اگر کنارش بوآز یا ینی بوآز این‌جور جاها، چون هم خوش‌آب‌وهواست هم کناردریاست هم ساحل خیلی خوبی دارد. فاصله آن هم تا شهر و در واقع به نیازمندی­های زندگی نزدیک است.

-خب این منطقه لانگ بیچ که می‌گویید مدرسه و امکانات درمانی و… همه داخل مجموعه­ ها هست؟ داخل شهرک­ها؟

بله. داخل شهرک­ها هم نباشد، معمولاً جوری طراحی شده شهرک­ها نزدیک باشد به همه جور امکانات.

-چه کسانی بیشتر فاماگوستا را، شهرها را انتخاب می­کنند؟ به‌خاطر شغلشان ایرانی­ها می­روند آنجا یا دلیل خاصی می­تواند آنجا داشته باشد؟

معمولاً اگر بیزینسی داشته باشند یا دانشجوها بیشتر، معمولاً شهر را انتخاب می­کنند. مخصوصاً فاماگوستا را به‌خاطر دانشگاه بزرگ EMU البته این را هم‌خدمتتان عرض کنم که خیلی از دانشجوها هستند که حتی CIU  یا نیریست، درس می­خوانند داخل لفکوشا یعنی پایتخت قبرس، ولی محل سکونت و محل زندگی­شان را معمولاً فاماگوستا انتخاب می­کنند. چون هم قیمت به‌صرفه‌تر است هم کناردریاست بالاخره امکانات تفریحی، رفاهی بیشتر است.

-فاصله­ شان چقدر است برای رفت‌وآمد؟

نیم ساعت، چهل دقیقه در روز.

-یعنی برای کلاس­هایشان بایدنیم ساعت بروند و نیم ساعت برگردند؟

بله. حدود 40 دقیقه

-گیرنه چی؟ درباره گیرنه هم توضیح دهید. اون هم شهر است یا منطقه؟

بله. گیرنه یک شهر در شمال قبرس است. تا اینجا داشتیم درباره فاماگوستا و لانگ بیچ که در واقع شرق جزیره هستند، صحبت می­کردیم. شمال جزیره، شهر اصلی آن در واقع گیرنه هست و یک حالتی مثل شمال خودمان را دارد. جاده در امتداد دریا هست و یک طرف کوهستان و یک طرف دریا. بعد به همین دلیل گیرنه یک مقدار اشباع شده؛ ولی خب هست، پروژه­هایی داریم داخل شهر آپارتمانی و قیمت آن­ها همین حول‌وحوش یک‌خوابه از 110-20 هزار پوند شروع می­شود.

خدمتتان عرض کنم؛ ولی دیگر اطراف گیرنه، آن‌طرف‌تر از گیرنه می‌گویم مثل حالت شمال خودمان جاده است، شهر در امتداد آن کشیده شده در نتیجه همین­جوری شهرهای کوچک­تر به وجود آمده و این­که مثلاً یک مقدار به سمت شرق اگر بریم، شمال یعنی گیرنه را اگر به سمت شرق برویم، می­رسیم به منطقه اسن تپه و تاتلیسو که خیلی ویلا سازی­های جالبی شده، خیلی منطقه جالبی است. حالت دشت است که چسبیده به دریا و تپه ­های شنی و خیلی طبیعت جالبی دارد. آن‌طرف‌تر از گیرنه هم یعنی به سمت غرب گیرنه هم اگر برویم، منطقه آلسانجاک، آنجا هم‌آپارتمان‌های جالبی هست، پروژه­های لوکس خوبی هست. یا حتی ویلایی­های خیلی مناسبی هست با قیمت­های خیلی مناسب، می­توانند ویلایی حتی برایشان پیدا کنند.

خدمتتان عرض کنم؛ ولی خب یک نکته­ای که همیشه من به مشتری­های عزیز متذکر می­شوم، ماشین در قبرس خیلی مهم است داشتن آن. چون همیشه گفتیم، درلایو هایمانهم خدمت شما هم که بودیم، همیشه گفتیم اینجا یک جزیره کوچک است و سیستم حمل‌ونقل آن مثل مثلاً شهرهای بزرگ و ابر کشورهایی مثل آن کشورهای اروپایی و امریکایی نیست که همین­جوری همه‌جا دارند، نمی‌گویم ندارند، ولی بالاخره ساعت‌های آن طولانی است، ممکن است به برنامه شما نخورد، اتوبوس و در واقع همین شاتل و این جور چیزها را خدمتتان عرض می­کنم. ولی خب می­گویم واسه همین معمولاً در قبرس زندگی‌کردن چه داخل شهر باشی، چه گیرنه، چه فاماگوستا، چه اطراف شهر، داشتن ماشین ضروری است.

-گیرنه بیشتر شبیه شمال ایران است، من در عکس‌های آن دیدم، یعنی سرسبز است.

بله گیرنه سرسبز است و کوهستان هست و حتی یک منطقه‌هایی هم کوهستان را می­رویم بالا، کاملاً ییلاق قشلاق دارد. خنک است.

-اگر کسی برای بازنشستگی و استراحت بیاید، کدام منطقه قبرس شمالی را برای او پیشنهاد می­کنید بخواهد بخرد؟ می­خواهد استراحت مدنظر اوست.

جهت بازنشستگی و استراحت، من اسن تپه را پیشنهاد می­کنم و همان مناطق اطراف گیرنه را.

برای دانشجویی کدام منطقه قبرس شمالی برای زندگی بهتر است؟

دانشجویی منطقه لانگ بیچ را پیشنهاد می­کنم. چون هم قشر جوان­تری هست، هم شهرک­ها خیلی شلوغ و سروصدا و بالاخره دوست پیدا می­کنند و دوستان، ارتباطاتشان بیشتر می­شود. معمولاً به دانشجوها خود دانشجوها هم بعد از چند سال که اینجا هستند، بیشتر تصمیم می­گیرند که اینجا سرمایه­گذاری کنند، در همان منطقه لانگ بیچ معمولاً یک آپارتمانی چیزی خریداری می­کنند.

-یادم است قبل از جلسه مصاحبه به ما می­گفتید دوستی ایرانی برای آموزشگاه موسیقی آمده بود. به او پیشنهاد کردم، داشتید توضیح می­دادید که این منطقه نرو، این­ها بیشتر بومی هستند و سنشان بالاست. اینها را یک توضیح مجدد می­دهید؟

خدمتتان عرض کنم ببینید اره درسته که تمام کازینوها و هتل­های قشنگ و اکثر آخر هفته­ها برنامه­های پارتی­ها و… سمت گیرنه هست؛ ولی بیشتر دانشجوهایی می­روند آنجا که از لفکوشا می­روند و فاماگوستا. در نتیجه خود گیرنه خیلی قشر جوان زندگی نمی­کند. ایشان هم می­خواستند کلاس موسیقی بزنند، در نتیجه من به ایشان پیشنهاد دادم که نزدیک فاماگوستا یا داخل فاماگوستا خریداری ملک کنند که به محل کارشان هم نزدیک باشد. قشر جوان اطرافشان بیشتر باشد. دیگر همین کارهای مشاوره­ای که ما باید انجام دهیم.

-خب اگر کسی بخواهد دانشجویی بیاید، به نظر شما پیشنهاد می‌کنید که اگر توانش را دارد، واحد بخرد یا اجاره بنشیند؟ مثلاً 4 سال 6 سال آنجا می­خواهد درس بخواند حالا پزشکی همین حدود طول می‌کشد.

والله اگر توانش را دارد که بخرد به نفعش است. چون بعد از معمولاً برای هر مقطعی حداقل 4 تا 6 سال دیگر باید آنجا باشد دیگر. اولاً که پول اجاره­اش خیلی زیاد می­شود. بعد هم آدم می­بیند که پول یک پیش خانه را داده است پول اجاره. یکی این مسئله یکی این که شما یک ملکی اگر در قبرس داشته باشی، حتی اگر خودت در قبرس زندگی نکنی، می­توانی اجاره دهی و هر سال درآمد ارزش ملکتان بالاتر می­رود بالاخره یک‌جور سرمایه­گذاری است و ما خب خیلی دوستانی داریم که آمدند قبرس، دوستان خودمان که درسشان تمام شد، آنجا خانه هم خریدند، الان رفتند اروپا، آمریکا دارند کار می­کنند، و خانه­شان را هنوز دارند اینجا، اجاره داده­اند و بالاخره یک آب‌باریکه‌ای برایشان هست. همیشه بالفرم یک مبلغی را اینجا می­دانند که دارند.

-سؤال بعدی این بود که بیشتر شخصی‌ساز است یا شرکتی ساز است؟ مثلاً در گیرنه در فاماگوستا یا لانگ بیچ که می­گویید، بیشتر پیشنهاد می­کنید از شرکت­ها بخرند یا شخصی­ساز هم منظورم مثلاً داریم؟ یعنی یک نفر زمین بخرد بعد ده واحد بسازد؟ مثل خب ایران بفروشد حالا شهرک سازها جدا هستند

اصلاً به خارجی‌ها اجازه ساخت نمی­دهند. اکثر کسانی که اینجا دارند می­سازند، حتی ایرانی­هایی هستند که دارند می­سازند، شریک قبرسی دارند. حالا به دلایلی یا ازدواج کردند یا خیلی سال پیش آمدند شرکت زدند سرمایه­گذاری کلان کردند، کارمند زیاد دارند، برای کارمندهایشان بیمه رد کردند، بعد از چندین سال برایشان پاسپورت در واقع صادر شده و اجازه ساخت دارند. یعنی در نتیجه هر کسی اینجا اجازه ساخت ندارد.

معمولاً شرکت­های بزرگ هستند و ما هم مستقیم با خود شرکت­های بزرگ کار می­کنیم و سعی می­کنیم که بیشترین خدمات را بدهیم و بهترین انتخاب را در واقع تمام پروژه­ها را معمولاً برای مشتری­هایمان می­گذاریم هر سبک زندگی که دوست داشته باشند، در همان سه شب و چهار روزی که میهمان ما هستند، کل قبرس را نشانشان می­دهیم. گیرنه، آلسانجاک، تاتلیسو، اسن تپه، لانگ بیچ، ینی بوآز، ماگوسا همه‌جا را نشانشان می­دهیم هر سبک آپارتمانی یا مثلاً ویلایی یا لافت یا هر جوری که خودشان راحت بودند برای زندگی‌شان را ما معمولاً انتخاب می­کنیم.

-خب پس باز یک‌بار دیگر سؤال می­کنم؛ چون خیلی سؤال می­کنند از من که حداقل قیمت یک ملک در کدام منطقه است؟ در کدام محله حداقل قیمت را دارد و گران­ترین محله قبرس شمالی کدام منطقه یا شهر است؟

حداقل قیمت ملک در قبرس شمالی خدمتتان بگویم ملک نوساز اگر بخواهید خریداری کرده باشید، داخل شهر فاماگوستا مثلاً با 80-70 تومان می­توانید آپارتمان دوخوابه بخرید حداقل قیمت است و اینکه حداکثر قیمت هم معمولاً همان اطراف گیرنه و منطقه تاتلیسو ویلایی­هایی که آنجا هست؛ اسن تپه ویلاهایی که آنجا هست بیشترین قیمت معمولاً آنجاها هست.

-جایی که خود بومی‌ها، خود مردم قبرس زندگی می­کنند بیشتر کجا زندگی می­کنند؟ تمرکزشان بیشتر محله قدیمی است ساختار آن؟

والله منطقه مثلاً هر شهری یک منطقه­ های قدیمی­تر هم دارد دیگر که بافت قدیمی قبرس هست. مثلاً در فاماگوستا منطقه کستل به آن می­گویند، که یک قلعه خیلی بزرگی است که بافتی که داخل این دیوار قلعه هست، بافت خیلی قدیمی هست و پر از کاسه و بار و جاهای قشنگ هست آنجا.

-روستا هم دارد اصلاً قبرس؟ مناطق روستایی؟

بله پر است از روستا. در این جاده­هایی که شما تشریف می­برید. مثلاً از اینجا می­روید تا خدمتتان عرض کنم بخواهید تا کارپاز بروید، هفت هشت ده تا روستا سر راهتان است.

-در مجموع شما کدام محلات قبرس شمالی را برای ایرانی­ها پیشنهاد می­کنید؟ یعنی در مجموع احساس خوبی دارند؟ محله خب ایرانی­های دیگری هستند، مشاغل ایرانی­ هست؟

من خودم شخصاً علاقه شخصی­ام را اگر خدمتتان بگویم من منطقه ینی بوآز را خیلی دوست دارم به‌خاطر اینکه کلاً ویلایی هست و خدمتتان عرض کنم منطقه اسن تپه را بیشتر پیشنهاد می­کنم؛ ولی خب اگر سبک زندگی­شان جوری باشد که حالا یک مقدار بخواهند داخل شهر بیشتر باشند، خب گیرنه را معمولاً پیشنهاد می­کنم. شهر گیرنه. یا شهر فاماگوستا.

-در این لایو با آقای ابراهیمی، بیشتر تلاش کردیم که مناطق و محلات مختلف قبرس را بشناسیم. کجاها می­شود ملک خرید؟ مزایا و معایب آن را با هم مرور کردیم. در لایو بعدی­مان خیلی تخصصی در مورد مسائل مختلف خرید ملک، نوشتن قولنامه، مسائل فنی که باید توجه بکنند هم‌وطنان عزیز و فارسی‌زبان که می­روند به قبرس، صحبت خواهیم کرد. آقای ابراهیمی خیلی ممنون وقت گذاشتید در لایو بعدی هم دوستان همراه ما سعید کاظمی و آقای ابراهیمی باشید حتماً و حتماً یوتیوب مرا ساب اسکرایب بکنید، ویدئوها را با دوستانی که به این موضوعات علاقه دارند، به اشتراک بگذارید. خیلی ممنون شب خوبی داشته باشید.

راههای ارتباطی با اقای ابراهیمی :

تماس واتس اپ : 00905338843046

ایدی اینستاگرام: cyprus.sam@

برای مطالعه یا دیدن سایر ویدئوهای من با اقای ابراهیمی بر روی لینک های ذیل کلیک کنید.

همه چیز در مورد اجاره خانه در قبرس شمالی

روشهای اخذ اقامت قبرس شمالی ۲۰۲۳

هشدارهایی به خریداران ملک در قبرس شمالی

مزایا و معایب زندگی در قبرس شمالی

تجربیات زندگی در قبرس شمالی

تجربیات تحصیل در قبرس شمالی با آقای ابراهیمی

روش های اخذ اقامت قبرس شمالی

روشهای اخذ اقامت قبرس شمالی 2023

برای تماشا ویدئو مصاحبه من با اقای ابراهیمی در خصوص روشهای اخذ اقامت قبرس شمالی 2023 از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

برای شنیدن پادکست مصاحبه من با اقای ابراهیمی در خصوص روشهای اخذ اقامت قبرس شمالی 2023 از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

با درود به همه دوستان عزیز امروز با آقای ابراهیمی در خدمتتان هستیم در مورد روش‌های اقامت در قبرس در سال 2023 می‌خواهیم صحبت بکنیم؟

سلام و عرض ادب همان‌طور که در لایوهای قبلی‌مان دیدیم، فکر کنم دیگر بچه‌ها ما را بشناسند، من سام ابراهیمی هستم، چهار سال است که در قبرس هستم. سه سال و نیم است که تقریباً کار املاک انجام می‌دهم، خریدوفروش ملک و کار رجیستری دانشجو، ثبت شرکت و این‌جور کارهای مهاجرتی.

سعید کاظمی: خب لایوهای قبلی‌مان در یوتیوب و سایت‌های اینستایمان خیلی مورد استقبال قرار گرفت و من ابتدا از دوستان می‌خواهم که حتماً این محتواها را با بقیه به اشتراک بگذارند، امیدوارم که این لایوها و مصاحبه‌ها به درد هموطنان و فارسی‌زبانان از سراسر دنیا قرار بگیرد. خب آقای ابراهیمی امروز در محیط باز آمدند و هم منظره و نور بهتری داریم و بجای آن مقداری صدای باد را خواهیم داشت.

سؤالی که خیلی‌ها از من در سایت من یا کانال یوتیوبم (saidekazemi.ir) می‌پرسند. برای مهاجرت به قبرس چه روش‌هایی وجود دارد چه‌کارهایی را باید انجام بدهیم؟

اولین روش: روش مهاجرتی دانشجویی است، دوم خرید ملک است و ارائه تمکن مالی، روش سوم هم ثبت شرکت هست و راه‌انداختن کسب و کار.

اینها بحث اقامت است، برای مسافرت که بحث توریستی و اینهاست که بحثش جداست.

بله ویزای توریستی هم شده پانزده روز، یعنی مهمان‌ها، مشتری‌ها و توریست‌هایی که می‌آیند برای بازدید از قبرس و استفاده از امکانات تفریحی قبرس، کلاً پلیس ده روز در پاسپورت می‌زند. یعنی به اندازة پانزده روز رزرو هتل و جا قبول است و پانزده روز مهر می‌زنند و دوستانی که تشریف می‌آورند، می‌توانند در آن پانزده روزکارهای اقامتی‌شان را انجام بدهند و بروند در پروسة اقامتی‌شان.

کسی اگر بخواهد تمدید بکند، امکانش هست یا نه؟ باید حتماً ظرف پانزده روز برگردد از قبرس؟

اگر کسی بخواهد بماند از همین روش‌هایی که گفتم اقدام کند، پروسة اقامتی‌اش شروع بشود، دیگر مشکلی ندارد. باید بماند.

خب اول برای دانشجویی برویم در سال 2023 چه رشته‌هایی معمولاً ایرانی‌ها می‌روند آنجا درس می‌خوانند؟

دندانپزشکی که امسال خیلی دانشجوها زیاد شدند، به‌خاطر این است که کورس‌های خیلی خوبی برایش باز شده است. دیگر خدمتتان عرض کنم دانشجوهای معماری و گرافیک دوباره زیاد شدند که حتی به امید خدا شاید یک پرواز مستقیم هم به‌زودی داشته باشیم. از تهران به ارجان.

آیا برای مردم تاجیکستان و افغانستان هم امکان تحصیل هست در قبرس؟ یعنی برایشان ویزای تحصیلی هم صادر می‌شود؟

تاجیکستان را نمی‌دانم، ولی افغانستان را یک مقداری اذیت می‌کنند برای ورود به جزیره، ولی اگر بخواهند دانشجویی تشریف بیاورند، حتماً باید یک هزینة یک ترم، یعنی شهریة یک ترم دانشگاه را پرداخت کرده باشند، بعد می‌توانند تشریف بیاورند، وارد جزیره بشوند.

حدوداً هزینه دانشجو چقدر می‌شود در جزیره؟ یعنی یک نفر دانشجو کلاً چقدر هزینه خواهد داشت در دانشگاه؟

هزینه دانشگاه‌ها خیلی متفاوت هست.

هر کدام را جدا توضیح بدهید.

دانشگاه که حدوداً یک چیزی بین هزار و پانصد، ششصد یورو، تا هفت هشت، ده‌هزار دلار، بستگی به دانشگاهش دارد، شهریة هر ترم هست، بین چهارتا ده‌هزار دلار، این‌طور بگوییم بهتر است. هزار و پانصد یورو تا مثلاً هفت، هشت، ده‌هزار دلار، بستگی به کورسش دارد، بستگی به دانشگاهش دارد.

آقای کاظمی: زندگی و خوردوخوراک و اقامت در قبرس شمالی چقدر درمیاد؟

آنها هم حدوداً اینجا معمولاً اولش می‌روند پانسیون، یا پیش ما می‌آیند خانه اجاره می‌کنند. بعد از ترم بعد و اینها دوست پیدا می‌کنند همان خانه را شریکی می‌گیرند. یا خانة دیگری شریکی می‌گیرند، خیلی به‌صرفه‌تر می‌شود، ولی کلاً هر کسی در قبرس تقریباً حول‌وحوش پنج تا ده‌هزار لیر در ماه خرجش هست، خوردوخوراک و پول آب و برق و گاز و رفت‌وآمد و این‌جور چیزها.

خب پس یکی از روش‌ها ویزای دانشجویی است که یک نفر دانشگاه ثبت‌نام کند. روش دوم: برای اقامت دائم خرید ملک یعنی سرمایه‎گذاری در قبرس.

خرید ملک هم تقریباً دوشاخه می‌شود، یکی اینکه شما هر ملکی که خریداری می‌کنید، اقامت سالیانه می‌گیرید که هر سال باید اقامتتان را تمدید کنید که حتماً باید تمکن مالی بیاورید که این تمکن مالی یا حساب بانکی ایرانتان باشد، یا در حساب اینجا باید یک مقداری پول داشته باشید. با ارائة این تمکن مالی‌ها و قرارداد خرید ملک شما می‌توانید اقامت دائم بگیرید.

اگر این ملکی که خریداری می‌کنید ارزشش بیش از صد و بیست و پنج هزار پوند باشد، و چهار پنج سال اقامت سالیانه را تمدید کنید، سالی چهل روز بیشتر از جزیره خارج نشوید، می‌توانید اقدام کنید برای کیمیلیک کارت یا اقامت دائم. دیگر لازم نیست هر سال بروید و تمدید کنید.

یعنی قبرس شمالی پاسپورت نمی‎دهد درهرصورت؟

نه؛ قبرس به هیچ‌کس پاسپورت نمی‌دهد. البته می‌گویم کسانی بودند، یا شما باید با یک قبرسی ازدواج کنید تا بتوانید پاسپورت قبرس بگیرید. ولی خب کسانی بودند که سرمایه‌های بسیار زیادی سال‌ها پیش آوردند، اینجا شروع کردند به کار، بیزینس راه انداختند، کلی کارمند قبرسی، ایرانی و از همه جای دنیا کارمند دارند، آنها پاسپورت‌هایشان را گرفتند.

توضیحات سایت سعید کاظمی: در صورت سرمایه گذاری به ازاری هر یک میلیون دلار یک عدد پاسپورت(شهروندی) به شخص سرمایه‌گذار داده می‌شود. یک نفر نه همه اعضا خانواده

خرید ملک اینجا از چه قیمتی شروع می‌شود؟ حالا ما برای ملک یک لایو و یک مصاحبة اختصاصی برای ملک خواهیم داشت، چون جزئیاتش را می‌خواهیم بدانیم. الان حدوداً خرید یک سوییت، یک‌خوابه، دوخوابه؟

ببینید در منطقه‌ها حدوداً خدمتتان عرض کنم یک چیزی حول‌وحوش شصت هفتاد هزار پوند شما می‌توانید یک واحد یک خوابه یا دوخوابه داخل شهر بخرید تا در منطقه‌هایی که ما بیشتر پیشنهاد می‌کنیم برای سرمایه‌گزاری، قیمت سوییت، الان دیگر حدوداً از هفتاد هشتاد هزار پوند، صد هزار پوند، صد و بیست هزار پوند به بالا هست.

خب شما گفتید که یک‌سری قوانین تغییر کرده، یک‌سری دولت قبرس سخت‌گیرتر شده نسبت به سال‌های قبل، یا سال قبل حداقل،

یک مسئله است که خدمت شما عرض کنم یکی از مهم‌ترین قوانینی که تغییر کرده این است که هر خارجی فقط یک ملک به نام خودش داشته باشد. شما کل جزیره را هم می‌توانید بخرید مشکلی نیست، اما فقط یک ملک را می‌توانید سند به نام خودتان بزنید. حالا کسانی که چند تا سند رزرو می‌کنند، به نام عزیزانشان می‌کنند، خب این‌جوری حالا امکانش هست. ولی درهرصورت هر پاسپورت یک‌دانه ملک می‌تواند به نامش باشد، یا هزار و دویست متر زمین.

زمین هم امکان خریدش در قبرس شمالی هست؟ مگرخرید زمین را هم اجازه می‌دهند؟

بله، عرصه و عیال مالکش می‌شوند.

یعنی اگر روی زمین‌ساخت و ساز هم انجام بدهیم؟

اینجا به خارجی اجازة ساخت‌وساز نمی‌دهند، ولی شما می‌توانید بدهید به یک شرکت‌های سازنده به‌صورت در واقع مشارکتی برایتان انجام بدهند.

تمکن مالی هم در صحبت‌هایتان گفتید؟ تمکن مالی اضافه شده؟ بحثش چیست؟

تمکن مالی برای اقامت سالیانه و یا اقامت کیمیلیک کارت فرقی نمی‌کند برای همان سالیانه که بخواهند اقدام کنند، هر سال باید یک مبلغی حول‌وحوش هشت هزار پوند، یا ده‌هزار دلار، در بانک در حسابشان داشته باشند، حالا این مبلغ می‌تواند ریال باشد در حساب ایرانشان، می‌تواند پوند باشد، دلار باشد در حساب اینجا، این در واقع یک حالت گارانتی‌ای هست که شما خرج زندگی در قبرس را دارید.

خب ما سه تا روش اقامت در قبرس شمالی را توضیح دادیم، یکی اقامت دانشجویی بود، یکی بحث خرید ملک بود و سومی بحث ثبت شرکت بود، ثبت شرکت را هم یک توضیحی بفرمایید.

ثبت شرکت هم به‌این‌ترتیب است که یک چیزی حول‌وحوش ده‌هزار دلار هزینه دارد که پنج هزار دلارش بلوکه بشود در بانک. تا زمانی که آن بیزینس را دارند، آن پنج هزار دلار باید در بانک باشد، پنج هزار دلار هم هزینة وکیل و ثبت شرکت و این طور مسائل می‌شود.

ثبت شرکت بیشتر به درد چه کسانی می‌خورد؟ بیشتر چه کسانی که چه‌کارهایی را بکنند که به سمت شرکت بروند؟

آن بیزینسی هست که خود افراد می‌خواهند راه بیندازند در جزیره. اگر بخواهم به‌طورکلی بگویم این جزیره بیشتر یک جزیرة توریستی، تفریحی است، در نتیجه کار خدماتی، توریستی، تفریحی و این‌جور چیزها اینجا خیلی خوب جواب می‌دهد.

یعنی یک نفر یک آرایشگاه زنانه، مردانه، یا یک کار این‌جوری هم بخواهد انجام بدهد، باید بیاید شرکت ثبت بکند، یعنی به‌صورت رسمی و قانونی بیاید آنجا کار کند و مجوز بگیرد؟

ما حتی رستوران هم اگر بخواهیم اینجا بزنیم باید شرکت ثبت کنیم.

رستوران ایرانی موفق هم داریم در قبرس شمالی؟

بله، خیلی. حتی رستوران‌های اینترنشنالی داریم که مالک‌هایشان ایرانی هستند و خیلی موفق هستند.

چه مشاغلی ایرانی الان قبرس شمالی موفق هستند؟ از نظر بیزینس‌های خرد، مثلاً نجاری، کابینت‌سازی، کارهای خرد چه مشاغلی ایرانی‌ها آنجا مشغول هستند؟

باری کارهای خرد الان در کارهای ساختمانی، چون اینجا الان ساخت‌وساز خیلی اینجا انجام می‌شود، یک چیز عجیب‌وغریبی هست که نمی‌دانم شاید شما باورتان نشود، پروژه برای ما باز می‌شود، یعنی عکس‌های طراحی اولیه می‌آید، لیست قیمتش می‌آید، یک هفتة بعد روی خاک همه‌اش فروش می‌رود و شرکت سازنده پروژة بعدی را باز می‎کند. یعنی به یک شدت عجیبی اینجا ساخت‌وساز می‌شود. شغل‌هایی که مرتبط با ساخت‌وساز هست،  خیلی اینجا جواب می‌دهد، لازم دارند.

یعنی کسی که یک شغل تخصصی فنی مثل هر شغلی نمی‌دانم؛ مثلاً هنری‌ای داشته باشد. آرایشگاه زنانه، مردانه، تخصص‌هایی که خب در ایران خیلی زیاد است. اینها راحت می‌توانند بیایند آنجا شرکت ثبت بکنند و برای خودش یک بیزینس راه بیندازند؟

ببینید هر تخصصی مجوز خاص خودش را دارد که بستگی به مثلاً کلاس آرایشگری و سلمانی، یک‌سری قانون‌های خاص خودش را دارد که وکیل شرکت به کسی که بخواهد کار را انجام بدهد، به او توضیح می‌دهد و برایش کار را انجام می‌دهد.

خود ثبت شرکت در قبرس شمالی چقدر هزینه دارد ؟

خدمتتان عرض کردم، یک چیزی حول‌وحوش ده‌هزار دلار؛ پنج هزار دلارش بلوکه می‌شود، پنج هزار دلارش ثبت و کارهای اولیه‌اش.

این را برای من توضیح بفرمایید، یک شخصی که وارد فرودگاه که می‌شود به او یک ویزای پانزده‌روزه می‌دهند، حالا باید به یکی از این روش‌ها بیاید داخل جزیره و درخواست اقامت بدهد. درست است؟

دانشجوها که از قبل پذیرش دانشگاهشان را دارند و دیگر مشکلی ندارد. تا آنها وارد شوند، هیچ مشکلی ندارند. برای خرید ملک معمولاً می‌آیند سه شب یا چهار روز مهمان شرکت ما هستند، بقیه‌اش هم حالا همانجایی که ما برایشان گرفتیم را از خود همان مالک ساختمان اجاره می‌کنند و هستند آنجا تا کارهای اقامتی‌شان انجام شود. حالا به یکی از این روش‌ها.

خب اقامت که گرفتی، حالا چه مزایای دولتی در اختیار داری؟ مثلاً ً بیمه، مدرسة بچه‌ها دولتی می‌شود استفاده کرد؟

بله خدمتتان عرض کنم اقامت سالیانة قبرس یک‌سری مزیت‌ها دارد یکی‌اش این است که تا …. بیمارستان‌های دولتی شما بیمه هستید، یکی این مسئله. یکی اینکه فرزندانتان تا مقطع دانشگاه می‌توانند رایگان بروند مدارس دولتی که خیلی هم مدارس خوبی هست. البته اینجا یک‌سری کالج‌ها هم دارد که قبرس در زمینة تحصیلی تحصیلات خیلی قوی کار می‌کند، یعنی دانشگاه‌هایش خیلی معتبرند. مدارسش خیلی خوب‌اند. یک‌سری کالج‌های دبستان و دبیرستان و اینها یک‌سری کالج‌ها هستند که خیلی خوب‌اند ولی آن کالج‌ها هزینه‌بر هستند. تقریباً پنج شش هزار دلار سالیانه هزینه‌شان هست، شاید هم بیشتر.

پس کیمیلیک که گرفتی از مزایای بیمه دولتی و  مدارس دولتی می‌شود استفاده کرد؟

با همین اقامت سالیانه هم می‌شود. یعنی لازم نیست حتماً کیمیلیک داشته باشید.

خب کیمیلیک چه مزیتی نسبت به اقامت سالیانه دارد؟

تنها مزیتش این است که هر سال لازم نیست بروید اداره پلیس و آزمایش و تمکن مالی ببرید و این پروسه را هر سال دیگر ندارد.

خب اگر کسی خانه‌اش را در قبرس شمالی فروخت چه باز هم اقامت دارد؟

نه اگر بفروشید شما اقامتتان از اقامت ملک خارج می‌شود.

پس مثل قدی مای استانبول ترکیه که اصلاً اقامت با اجاره و اقامت توریستی نداریم. هیچ جوری اقامت به شما نمی‌دهند.

بله

خب من مجموع سؤالاتم را پرسیدم، مناطق هم اگر توانستید توضیح بدهید، مناطق قبرس شمالی را توضیح بدهید. اسم‌های مناطق را بگویید. معایب و مزایای مناطق را بگویید کسی اگر بخواهد مهاجرت کند. بداند کجا جامعه ایرانی بیشترند. کجا چه شغل‌هایی را انجام بدهند

ببینید اول‌ازهمه شهر فاماگوستا شهر دانشجویی هست. این شهری که من در آن هستم و اینکه یک‌منطقه‌ای هست که لب ساحل هست البته خود فاماگوستا خودش ساحلی هست. اما یک منطقه ساحلی هست بنام منطقه سانگبیچ که خیلی ساحل زیبایی دارد طلایی‌رنگ ساحل را که خیلی سرمایه‌گذاری شدیدی دارد در آنجا می‌شود. بیشتر ریزورت هستند. خیلی منطقه‌ای هست که ما خیلی پیشنهاد می‌کنیم. یکی‌اش هم یک‌منطقه‌ای که برای دانشجو خیلی خوب هست و برای تفریح بیشتر شهر گیوه که خیلی از     ….  پارتی‌های شبانه دارد. فاباگوستا و نسفوشا هم هست؛ ولی بیشتر برنامه‌ها در گینه هست. بعد منطقه است تپه که منطقه‌ای کاملاً ویلایی نشین است که خیلی زیباست. اصلاً طبیعت عجیب‌وغریبی دارد. مثل دشت و صحرا و کناردریاست و اکثر خانه‌ها به‌صورت لافت است، دوطبقه است طبقه بالا روف گاردن اختصاصی دارد، طبقه پایین گاردن اختصاصی دارد. یک همچنین سبکی هست خانه‌هایشان.

اسن تپه هاباگوسا، لانگبیچ و گرن همین چهار منطقه بیشتر هستش در قبرس؟

یک شهر نفروشا هم هست که کاملاً پایتخت قبرس شمالی همان نیکوزیا هم بهش می‌گویند. کاملاً شهر صنعتی و دانشجویی است.

ایرانی‌ها بیشتر کجا می‌آیند؟ خانوادگی بخواهند بیایند؟

یا فاماگوستا یا لانگ بیچ

دانشگاه‌ها بیشتر کدام منطقه هست؟

دانشگاه بیشتر یکی‌اش بزرگ‌ترین دانشگاه و بهترین دانشگاه قبرس که ین یوا هست داخل شهر فاماگوستا هست. خدمتتان عرض کنم. بقیة دانشگاه‌ها سمت لف گوشا هست که راه زیادی نیست، سی چهل دقیقه با اتوبوس و این چیزها می‌شد رفت. منتها بیشتر دانشجوها اینجا زندگی می‌کنند. چون بالاخره شهر توریستی، تفریحی‌ای هست، زندگی راحت‌تر است و این مسیر را می‌روند تا سی آی یو، یا نی یریس ولی خوب خیلی هم ایرانی‌ها می‌روند همان لف گوشا برای اینکه نزدیک‌تر باشند به دانشگاه.

خیلی لطف کردید، من سؤالاتم در بخش اقامت برای سال 2023 قبرس تمام شده اگر موضوعی مانده و شما می‌توانید کاملش کنید، بفرمایید. در لایو بعدی در خصوص بخش خرید ملک با جزئیات بیشتر صحبت خواهیم کرد.

از همة دوستان می‌خواهم که اگر از طریق یوتیوب مرا می‌بینند، سابسکرایب اصلاً فراموششان نشود و به سایت من سعید کاظمی دات آی آر حتماً سر بزنید و به دوستانتان هم حتماً معرفی بفرمایید.

خیلی لطف کردید آقای ابراهیمی وقت گذاشتید.

خیلی ممنونم از شما و اگر در مورد این لایو سؤالی چیزی بود، در لایو بعدی حتماً جواب خواهید شنید.

راههای ارتباطی با اقای ابراهیمی :

تماس واتس اپ : 00905338843046

ایدی اینستاگرام: cyprus.sam@