برای شنیدن فایل صوتی قدم شصت روابط انسانی در کسب وکار از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید
قدم شصت روابط انسانی در کسبوکار
سلام به همه دوستان عزیز امروز با قدم شصت روابط انسانی در کسبوکار در خدمت شما هستم. یک نکته بسیار مهم به شما میخواهم بگویم. خیلی وقتها حتماً بارها این موضوع را شنیده یا دیدهاید؛ مثلاً فلان سوپرمارکت انقدر روابطعمومی و برخوردش خوب است من از این محله میروم سه تا محله آنطرفتر و خریدم را از آن سوپرمارکت انجام میدهم؛ سوپرمارکت در همسایگی من هست؛ ولی از آن خرید نمیکنم. و سه محله آنطرف تر می روم. اینها دارند به یک نقطه طلایی تأکید میکنند و آن اهمیت بحث روابط انسانی در کسبوکار است.
بسیاری از کسبوکارها فقط با روابطعمومی و ارتباطات خوب میچرخند؛ یعنی شما حتماً باید روابطعمومی خیلی خوبی داشته باشید و شبکهسازی بکنید. از این ارتباطات خوبی که با بقیه انسانها برقرار می کنید. می توانید فروش مجموعه خودتان را چند برابر کنید.
شنونده خوبی باشید
همانطور که قبلاً هم خیلی تأکید کردم در فروش و مذاکره شما باید بیست درصد گوینده باشید و هشتاد درصد باید شنونده باشید.دقت کنید. خیلی از آدمها در گفتگوها بیشتر از این موضوعی که برای آنها مهم است صحبت میکنند؛ یعنی چه؟ یعنی من امروز آمدم این محصول یا خدمت را بخرم؛ اما در مسیر که می آمدم. یک تصادف کردم و ذهنم درگیر این موضوع است و الان دوست دارم در مورد آن صحبت بکنم. پس شما اجازه بدهید مشتری پنج، شش دقیقه در مورد موضوع مورد علاقه خودش صحبت کند.
البته حواستان باید باشد که از مسیر فروش خارج نشوید؛ یعنی باید تمرکز شما به فروش باشد تا در نهایت بتوانید فروش را قطعی کنید. ولی یک مقداری باید اجازه بدهید مردم احساس کنند که شما شنونده خوبی هستید و دارید حرف دلشان را گوش میکنید وقتی که شما یک کمی صبوری میکنید و حرف دلشان را گوش میکنید خیلی بهتر به شما توجه میکنند و احساس خوبی به دست میآورند.
مردم دوست دارند حس مهم بودن داشته باشند .در اوج کارها حرفهای مشتریان و کارکنان خود را بشنوید. معمولا با شنیدن صحبت های طرف مقابل بدون پرداخت هزینه، طرف مقابل شما ارام خواهد شد . بگذارید مشتریان و کارکنان شما حرف بزنند.
داشتن فضای نشستن و محیط آرام
وقتی یک نفر وارد فضای کسبوکار شما میشود. یک مقداری با آن اتمسفر بیگانه است خوب برای این که آن صمیمیت ایجاد بشود و مشتری احساس نزدیکی با شما و محیط کسب وکار شما بکند. باید یک فضای نشستن داشته باشید. حتماً باید به نشستن دعوتش بکنید. اگر برای شما مسیر است. محلی برای مذاکره و صحبت در فضای کسب و کارتان داشته باشید.اگر فروشگاه دارید و فروشگاه شما خیلی شلوغ است. می توانید مشتری را به یک گوشه خلوتتر دعوت بکنید؛
نام مردم از هر چیزی برای آنها مهمتر است.
شما اگر کسی را میشناسید باید القابش را صدا بزنید اگر کسی را به اسم و فامیل میشناسید و مشتری قدیمیتان بوده حتماً تأکید میکنم اسم آن شخص را باید ببرید. نام انسانها نام اعظم آنها هست؛ یعنی چه؟ یعنی مردم خیلی دوست دارند که اسمشان را بگوییم. جایگاه اجتماعی افراد مثل حاجآقا، آقای دکتر، آقای مهندس را استفاده کنید. مثلاً چقدر افتخار دادید بعد از یک سال به ما مراجعه کردید این روابط کلامی خیلی، خیلی تأثیر دارد.
داستان آقا اسماعیل
مثل همه دوره های آموزشی من یک داستان برای شما تعریف بکنم یکی از اقوام در یک شهر کوچک اجاره روزانه (خانه مسافر) کار میکند؛ ولی یک تکنیک خیلی جالب در فروش دارد. هر مشتری که میآید و خانه اجاره می کند. اسم، فامیل، شغل و شهر آن مشتری را در موبایل خودش ذخیره میکند؛ یعنی مینویسد سعید کاظمی کارمند مدرس کسبوکار شهر بیرجند، خوب من اگر سه ماه تا شش ماه بعد دوباره به این آقا تماس بگیرم. (این تکنیک را عمل میکند)
گوشی را که برمیدارد میگوید بهبه آقای کاظمی مهندس چه خبر، چه خبر از کسبوکار آقا خیلی آن دفعه آمدی ما از آموزشهایت استفاده کردیم چقدر به ما نکات جالبی را گفتی بیرجند چه خبر، اینجا یک احساس نزدیکی ایجاد میکند آن مشتری در آن لحظه نمیداند از چه تکنیکی دارد استفاده میکند برای فروش مجدد، آقا اسماعیل دارد از اطلاعاتی که در گوشی دارد استفاده میکند؛ یعنی از یک سیستمسازی ساده کمک گرفته تا بتواند بهتر خدمتش را بفروشد.
احترام واقعی بگذارید
دقت بکنید توی روابط انسانی به مشتری برای مبلغ فاکتور خرید و قیمت کالایی که خریده احترام نگذاریم واقعاً احترام از ته قلبتان باشد؛ یعنی با تمام وجود به مشتری احترام بگذارید. آقا اسماعیل که یادتان نرفت. وقتی مشتری یک واحد از آقا اسماعیل اجاره کند. من دیدم آنجا هم همین رفتار خوب و صمیمانه را دارد هر ساعت شبانهروز بهش زنگ بزنید پاسخگو است به مشتری فقط یک واحد اجاره نمیدهد همراهی و راهنمایی میکند. در پایان سفر مشتری ندارد بلکه یک دوست جدید برای خودش پیدا کرده.
از اجاره خودرو تا معرفی رستورانها و رفع نیازهای جزئی مشتریان، اینها خیلی تو کلام و زبان بدن که شما با مشتری انجام میدهید تأثیر میگذارد. مشتری چاپلوسی را از احترام تشخیص میدهد یعنی میداند این احترام واقعی و دلی است یا بیشتر هدفش ظاهرسازی است و صداقت و راستی درون آن وجود ندارد. احترام به مشتری یکی از واجبات هر کسبوکاری است که به مشتری موج دوم و مشتری وفادار ختم میشود. هر تکنیک و روشی که میتواند حال آدمها را خوب بکند استفاده بکنید ولی میگویم خواهش میکنم که چاپلوسانه و ریاکارانه نباشد واقعاً دلی باشد.
محصول گران بیش از نیاز مشتری به او نفروشید
اگر یک خدمت یا محصولی که مشتری می خواهد. بیش از نیاز او است و شما سود بیشتری از فروش محصول گرانتر میکنید. تأکید میکنم به مشتری بگویید که این محصول و خدمت بیش از نیاز تو است شاید با یک مبلغ کمتر تو بتوانی محصول مناسبتر با نیاز خودت را بخری.
انسان تنها موجودی هست که قادر به ایجاد ارتباط با صحبت کردن هست. حرف زدن حلال بسیاری از مشکلات است .
شاید بزرگترین تفاوت انسانها و سایر حیوانات بر روی زمین داشتن عقل برای حل مسائل و قدرت مکالمه است. ما انسانها با قدرت مکالمه می توانیم. با همدیگر ارتباط برقرار کنیم. و بدین ترتیب احساسات و نیازهای خودمان را با دیگران به اشتراگ بگذاریم. در انتها می خواهم. یک جمله بسیار جالب به یادگار به شما عزیزان بگویم.
به کندو عسل لگد نزنید اگر بدنبال خوردن عسل هستید.
در انتها پیشنهاد میکنم که هر بیزینس من موفقی باید کتاب آئین زندگی و آیین دوستیابی دیل کارنگی را حتماً سالی یکبار مطالعه کند. درست است که 86 سال پیش چاپ شده. اما هنوز هم جزو پرفروشترین کتابهای دنیا است.
امیدوارم قدم شصت روابط انسانی در کسبوکار برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeid kazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید. یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم پنجاه و نهم تکنیکهای فروش اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم شصت و یکم پاسخگوئی اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند شوید.اینجا کلیک کنید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/09/روابط-انسانی-در-بیزینس.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-09-08 09:52:412022-09-12 19:48:52قدم شصت روابط انسانی در کسبوکار
برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و نهم تکنیکهای فروش از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید
قدم پنجاه و نهم تکنیکهای فروش
سلام به همه دوستان با قدم پنجاه و نهم تکنیکهای فروش در خدمت شما عزیزان هستم امروز میخواهم چندین تکنیک فروش را با هم دیگر مرور بکنیم. تکنیکهای فروش زیادی در دنیا توسط اساتید بازاریابی و فروش معرفی میشوند. من از بین بیش از 26 روش خیلی معروف، تلاش کردم. مهمترین آنها را که بافرهنگ ما هم همخوانی دارد و برای کسبوکارهای کوچک و متوسط مفید است. برای شما عزیزان ارائه بدهم.
تکنیک فروش توله سگ:
اولین تکنیکی که در خیلی از کسبوکارها استفاده میشود. روش فروش توله سگ است. شما وقتی وارد یک پتشاپ میشوید وقتی که میبینید بین پدر، مادر و فرزند اختلاف هست که کدام سگ، گربه یا پرنده را انتخاب بکنند. ما یک پیشنهاد میدهیم میگوییم که شما میتوانید سه روز مثلاً دو مدل سگ را ببرید استفاده بکنید. هرکدام را که دوست داشتید برگردانید آنیکی که پسند شما شد را نگه دارید. معمولاً خیلی از افراد وقتی حیوانات خانگی را میبرند به آنها وابسته میشوند.
این روش خیلی توی کسبوکارهای مختلفی استفاده میشود. بگذارید یک مثال برای شما بزنم. یکی از سایتهای فروش کفش در آمریکا از این روش استفاده کرد به مشتریها میگفت که شما دو سایز کفش بردارید از هر مدل دو سایز انتخاب بکنید و با کارت اعتباری خودتان پرداخت کنید. آنهایی که نمیخواهید را برگردانید هزینه پست، رفت و برگشتش با ماست و بعد از قطعی شدن خرید شما ما هزینه برگشتیها را به کارت اعتباری شما برگشت میدهیم.
تکنیک کمبود محصول:
روش دیگری که خیلی استفاده میشد روش کمبود محصول است مشتری باید احساس بکند که فرصت کمی دارد. به طور مثال اگر تا فردا تصمیمت را بگیری ما این محصول را با این قیمت میدهیم. اگر تا پایان این کنفرانس یا همایش این پکیج آموزشی را بخرید ما این تخفیف را میدهیم.
اگر محصول خاص میفروشید و احساس میکنید مشتری محصول را پسندیده اما به هر دلیلی فروش را قطعی نمیکند. از این تکنیک استفاده کنید. فوراً بگوئید. اگر این محصول را فروختم. معلوم نیست. دیگر بتوانم آن را تأمین بکنم.
تکنیک ارائه دو محصول:
یکی از روشهای فروش که در درس قبلی هم تأکید نمودم. این است که در مراحل نهائی فروش و پس از اکتشاف ذهن مشتری، ارائه تنها دو محصول بر اساس نیاز مشتری است. خیلی مهم است که شما به مشتری دو گزینه را فقط نشان بدهید. به مشتری بیش از دو گزینه ارائه ندهید مشتری را گیج نکنید. تصمیم نهائی را بگذارید خود مشتری بگیرد. شما تأکید کنید که انتخاب نهائی را بر اساس سلیقه خودتان انتخاب کنید.
تکنیک بن فرانکلین:
یک روش دیگر روش بن فرانکلین است شما یک کاغذ باید بردارید به دو بخش تقسیم بکنید. نقاط قوت و نقاط ضعف که مشتری میگوید را بنویسید و تلاش کنید نقاط ضعف را حل کنید یا پاسخ برای آن پیدا کنید. این روش برای معاملات با زمان طولانی مذاکره مثل معاملات مسکن استفاده میشود.
تکنیک خلاصه برداری:
تکنیک و روش دیگر خلاصه برداری از نیازها و مشخصات مشتری است. شروع بکنید به خلاصه برداری کردن. مثلاً نام، شماره تماس و نیازش را بپرسید. به مشتری بگوئید. من بر اساس نیاز شما در بازار تحقیق میکنم و محصول مناسب شما را پیدا میکنم و به شما اطلاع میدهم.
تکنیک دستگیره درب:
یک روش دیگر که من بسیار خودم از آن استفاده مینمایم روش دستگیره در است وقتی که میبینید مشتری دارد از دست شما فرار میکند یا دنبال بهانه میگردد. مثلاً میگوید که من میخواهم بروم با خانمم مشورت بکنم. بروم یک دوری بزنم در این وقت شما میتوانید در لحظهای که دارد میرود. خیلی شفاف و صریح از مشتری بپرسید که خریدتان را قطعی نکردید. اینها را خودش باید بگوید آیا قیمت شما مناسب نبوده، آیا در ذهنش این است که شما گران دارید میفروشید یا مثلاً جای دیگر مناسبتر دارد. معمولاً به این برمیگردد که به شما اعتماد نکرده.
تکنیک ارجاع:
یکی از روشهای دیگر ارجاع است. یکی از روش روشهای تدریس یعنی یکی از دروس کنفرانسهای و همایشهای زیادی برای ارجاع انجام میشود ما خیلی از خدمات و محصولات را از ارجاع دوستان، فامیل و آشنا میگیریم. یعنی دوستمان بهمان میگوید برویم فلان نمایندگی من خودرو گرفتم. خیلی راضی بودم. فلان پزشک کارش خوب است من از آن راضی بودم. شما هم برو آنجا، ارجاع در کسبوکار خیلی مهم است تو همکارها مثلاً کار را به هم ارجاع بدهید به همکار بهعنوان رقیب نگاه نکنید و برای همکار ارزش قائل بشوید و تلاش کنید شما به همکار کار ارجاع بدهید و تلاش کنید که این اعتماد ایجاد بشود که محصولی که همکارتان ندارد را از طریق شما تأمین بکند و بالعکس، در مجموع وقتی یک فروش را قطعی کردید از مشتری بخواهید شما را به دوستان و فامیل معرفی کند. یا برای توسعه کسبوکارتان از هر مشتری فهرستی از دوستان و فامیل را که احتمالاً به خدمات شما نیاز دارند. را تهیه کنید.
تکنیک جزئی:
یک روش دیگر این است که پرسشهای جزئی بپرسیم. یعنی در مسیر معامله یک مقدار ذهن مشتری را از روی آن محصول بیاوریم بیرون، مثلاً ما خودرو میفروشیم. بهجای تأکید بر مشخصات و امکانات مختلف خودرو، فقط در مورد رنگ زیبا خودرو صحبت بکنید.
تکنیک رگ خواب:
مهمترین چیزی که برای آن مشتری مهم هست. را باید پیدا کنید. این کار با سؤالات مهم و پیداکردن. آن نقطه درد به نتیجه میرسد. اگر مشتری دایم در مورد یک موضوع خاص مربوط به محصول صحبت می کنه. شما باید در مورد همان موضوع صحبت کنید. کلمات کلیدی و طلایی که از دهان مشتری درمیآید را شناسائی کنید. مثلاً مشتری آمده ملک بخرد. خانمش تأکید میکند که چه اتاقخوابهای بزرگی دارد. چه نور خوبی دارد. حالا شما متوجه شدهاید. بهجای صحبت در مورد کلیات ملک، همین موضوع جزئی را بولد بکنید.
تکنیک نهائی کردن فروش:
یک چیزی که توی درس قبلی هم تأکید نمودم. نهایی کردن فروش است. دعوتش بکنید بگویید فاکتور را میخواهم ببندم. از این هم ده تا بگذارم روی فاکتور نهایی از آن محصول هم بیست تا برای شما بگذارم. الان مثلاً بحث فروش عمده باشد.
تکنیک قدرت پیشنهاد:
با واژهها احساسات مشتری را تحریک کنید. رانندگی با این ماشین در تابستان لذتبخش هست. کیفیت نمایش این لپتاپ بینهایت عالی هست. احساس بعد از خرید را به مشتری منتقل کنید. لحن بیان بهشدت بر روی تصمیم مشتری تأثیر میگذارد.
این روشهای فروش است که توی دنیا خیلی استفاده میشود. من خودم از بعضی از این روشها خیلی استفاده کردم. خیلی برای من مفید بوده است و این سه درس مربوط به فروش را که خدمت شما عزیزان گفتم. مورد توجه شما قرار گرفته باشد. اما دقت کنید. فروش را با انجامدادن و تمرینهای زیاد و در کنار یک فروشنده حرفهای یاد میگیرید. بهقولمعروف انجام بدهید. تا حرفهای شوید.
امیدوارم قدم پنجاه و نهم تکنیکهای فروش برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeid kazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید. یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم پنجاه و هشتم خصلتهای یک فروشنده خوب اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم شصتم روابط انسانی اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند شوید.اینجا کلیک کنید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/09/تکنیک-های-فروش.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-09-02 14:01:042022-09-08 09:54:29قدم پنجاه و نهم تکنیکهای فروش
برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و هشتم خصلتهای یک فروشنده خوب از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
قدم پنجاه و هشتم خصلتهای یک فروشنده خوب
در ادامه میخواهم در مورد خصلتهای یک فروشنده صحبت بکنم تا اینجا فهمیدیم که یک فروشنده باید با تمام مراحل فروش آشنا باشد. مخصوصاً به مرحله اکتشاف خیلی تسلط داشته باشد. حتما قبل از مطالعه این قدم آموزشی، برای تسلط بر موضوع قدم قبلی آموزش فروش را هم مطالعه بفرمائید. اما یک سری خصلتها است که مال فروشندههای حرفهای است. فروشنده حرفهای در ۱۰ ثانیه اول ارتباط با کمک زبان بدن و فن بیان با مشتری ارتباط برقرار میکند. میداند لحن صحبت هم خیلی در این موضوع تأثیر دارد.
موضوع اول لحن و زبان بدن فروشنده است
لحن و زبان بدن خیلی بیشتر از نوع کلمات و جملاتی که شما استفاده میکنید تأثیرگذاری دارد.مثل همیشه با یک مثال لحن را بیشتر توضیح بدهم. اکثر ما در دوران کودکی وقتی مادرمان ما را صدا میکرد در لحنهای مختلف ما را صدا میکرد. ما از لحن صدای مادر میفهمیدیم که بهشدت از ما عصبانی است مثل اینکه سعیییید و یا خیلی وقتها هم از لحن صدای مادر میفهمیدیم که ما را برای ناهار یا شام به سفره دعوت میکند. مثل اینکه سعید جانننن، استفاده به موقع و صحیح از لحن در فروش خیلی می تواند در ایجاد ارتباط با مشتری کمک کند.
یک مثال دیگر از اهمیت لحن فروش برای شما میگویم. بیاید یک پارچه فروش قدیمی که پیرمردی پشت دخل قرار دارد را تصور کنید. با چه آرامشی صحبت می کن و از چه جملات و کلماتی استفاده میکند. مثل اینکه دخترم این پارچه را انتخاب کردی (با لحن خاص خودش) خیلی بهت میآید. مبارکت باشد. این آدم با تجربه با لحن و استفاده از کلمات ساده و تکراری یک احساس خوب را به شما منتقل می کند.
موضوع دوم اینکه یک فروشنده حرفهای باید اشتیاق داشته باشد.
خیلی باید پرانرژی باشد و اشتیاق فراوانی برای فروش داشته باشد. باید مشتری احساس کند. تمام تلاشتان را برای کمک به او انجام میدهد. هدف او فقط فروختن نیست. یک مثال واقعی بزنم. تا با اهمیت اشتیاق و انرژی در فروشنده آشنا بشوید. شبی آخر وقت برای خریدن مدل خاصی قهوه به سوپرمارکت محل خودمان رفتم. جوانی پشت دخل بود. من از لحظهای که وارد شدم. سرش تو موبایل بود. من در مورد قهوه از او سال پرسیدم. گفت نداریم. چون قبلاً دیده بودم. توی قفسه موجود است. من بدون توجه به حرف او به سمت قفسههای قهوه رفتم و دیدم موجود دارد.
بعد من قهوه را برداشتم. روی میز گذاشتم. بنده خدا کلاه سرش رو از گوشی بلند نکرد. یعنی فقط یک لحظه مبلغ گفت من کارت کشیدم آمدم بیرون. واقعاً قصدم خرید این قهوه بود و مالک سوپرمارکت از دوستان من بود و گرنه به هیچعنوان از او خرید نمیکردم. البته که روز بعدش به دوستم موضوع را گفتم. و از دوستم خواستم همکارش را آموزش بدهد.
موضوع سوم خبره بودن و تسلط فروشنده است.
یک فروشنده حرفهای باید کارشناس و متخصص رشته خودش باشد. مطالعات و تحقیقات کاملی از محصول و خدمت داشته باشد. او باید کامل بر ویژگیها و فواید محصول مسلط باشد. در نمایشگاه گردشگری خانمم یک غرفه مشترک با یک دوست تولید کننده حوله نخی دست باف داشت.البته خانمم صنایع دستی زنان بد سرپرست و بی سرپرست را می فروخت. من در جهت کمک به خیریه خانمم شروع کردم. در نمایشگاه به معرفی نمونه کارهای آنها، در این بین با یکی از بزرگترین تولید کننده های حوله های هتلی در ایران آشنا و دوست شدم.
از ایشان برای بازدید غرفه دعوت کردم. ایشان هم قبول کرد و آمد غرفه ما، بعد از بازدید از نمونه کارهای خانم من، چشمش به حوله های دستباف دوست ما افتاد. چند تا سوال تخصصی از فروشنده مجموعه آنها کرد. متاسفانه فروشنده نتوانست. جواب بدهد. من فورا از خانم ذاکریان( که از کارآفرینان بزرگ منطقه ما هست) که در کنار ما غرفه مشابه حوله بافی داشت. به سرعت جواب های این تولید کننده بزرگ حوله را داد. و خوشبختانه یک دوستی خوبی بین آنها ایجاد گردید. متوجه شدید که فروشنده دوست تولید کننده دیگر ما بدلیل عدم تسلط بر محصول، یک معامله خوب را از دست داد.
موضوع چهارم: یک فروشنده خوب فواید محصول را بهجای ویژگیها میفروشد
خیلی روی مشخصات فنی و کیفیت محصول یا خدمت خود مانور ندهید سعی بکنید ببینید مشتری چه چیزی میخواهد و سعی کنید. منفعت و فایدهای که آن مشتری از آن محصول یا کالا را میبرد را به او بفروشید. دقت بکنید شما توی مسیر فروش باید بیشتر سود یا منفعت خدمت محصول را به مشتری بفروشید تا ویژگیها بگذارید.
یک مثال برایتان بزنم من مدتی قبل میخواستم برای آکواریوم خانه یک پمپ بگیرم که هوا دهی آکواریوم را انجام بدهد. وقتی که وارد آن فروشگاه شدم بنده خدا یک پمپ خیلی کوچک بهم نشان داد و معرفی کرد این پمپ هم هوا دهی میکند هم فیلتر میکند و همزمان تصفیه آب را هم انجام میدهد و خیلی هم صدایش کم است.. اینجا برای من خریدار خیلی اهمیتی ندارد که بدنه جنس بدنه این فیلتر چقدر مهم است خوب یک قیمت مناسبی دارد بیشتر نیاز من و سودی که به من میرساندبرای من مهم است. اینکه بدون صداست و آب را تصفیه میکند، هوادهی میکند همه را داخل یک پکیج دارد از این که من سه قطعه مختلف بخرم و بسیاری از فروشها به همین دلیل منفعت و سود و احساس که به مشتری انتقال میدهیم ما خرید انجام میشود.
یک داستان دیگر از اهمیت فروش فواید و منفعت به جای ویژیگها
یک داستان دیگر برای شما تعریف کنم. از یکی از فروشندگان بزرگ املاک در آمریکا که خیلی جالب بود و برای فروش به شما کمک خواهد کرد و ذهنیت فروش به شما میدهد شغل این آقا فروش ویلاهای گرانقیمت است. ایشان میگفت من بیشتر از این که ویلا بفروشم. اتاقخواب به مشتری میفروشم، پارکینگ میفروشم، استخر میفروشم، ویو ویلا را میفروشم یعنی میرود توی ذهن مشتری ببیند مشتری مشکلش چه چیزی هست، یک مشتری هست پنج تا خودرو دارد پس اولویت آن مشتری فعلاً داشتن پنج تا خودرو و جایگاه پنج تا پارکینگ برایش مهم است پس دقت بکنید که این ویژگیها خیلی روی فروش تأثیر دارد.
در مجموع در انتها خدمت شما می خواهم بگویم که یک فرایند فروش وقتی کامل می شود. که به شما به نیاز مشتری اهمیت بدهید و فقط به دنبال سود خودتان نباشید. شما باید تلاش کنید چالشها و نیازهای مشتری را برطرف کنید. در این حالت شما منفعت مشتری را بر منفعت خودتان ترجیح میدهید. مردم بسیار باهوش هستند و افراد ریاکار راه تشخیص میدهند.
امیدوارم قدم پنجاه و هشتم خصلتهای یک فروشنده خوب برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeid kazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید. یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم پنجاهم و هفتم آموزش فروش اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و نهم تکنیک های فروش اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید.اینجا کلیک کنید. تو درس بعدی چند تا از تکنیکهای خیلی مهم فروش را برای شما عزیزان می گویم. البته تکنیک های زیادی در دنیا استفاده شده است که بعضی از آنها عملاً برای امروز مصرف خاصی ندارد من چند تا از بهترینهایش را برای شما انتخاب کردم که توی درس بعدی برای شما خواهم گفت
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/09/خصلت-های-فرونشده-خوب.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-09-01 11:59:562022-09-02 14:03:46قدم پنجاه و هشتم خصلتهای یک فروشنده خوب
برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و هفتم آموزش فروش از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
قدم پنجاه و هفتم آموزش فروش
سلام دوستان عزیز امروز می خواهم در مورد فروش و فروشندگی صحبت کنم.در ابتدا با آموزش فروش در خدمت شما هستم. اول با تعریف مفهوم فروش آشنا می شویم. دقت کنید فروش بخشی از بازاریابی است و عملا کسب و کاری که فروش نداره، اصلا وجود خارجی ندارد و شکست خورده است. تمام معاملات و فروشهای یکسان هستند و عملاً خیلی فروش به اصول مذاکره شبیه است نه اینکه همه فروشها مثل هم هستند بلکه فرایند و مراحل فروش تکراری است و باید دقت کنید مردم از روی منطق خرید نمیکنند آنها با احساسات خود خرید میکنند و با منطق آن را توجیه میکنند،
یک فروش وقتی قطعی می شود که مشتری اعتماد کند
همچنین بخشی از فرایند فروش شخص فروشنده است فروشنده کسی که یک مسیر معامله را آغاز هدایت و تمام میکند و در نهایت مشتری وقتی از ما خرید میکند که به خود ما یعنی شخص فروشنده، به محصول و شرکت اعتماد بکند مشتری که به ما، محصول و به شرکت ما اعتماد نداشته باشد عملاً خریدش را قطعی نخواهد کرد.
چند مثال در مورد اعتمادسازی مشتری برای شما بزنم. وقتی که سالها بیسکویت ساقه طلایی مینو مصرف کردید. شما اگر محصول جدیدی مشابه بیاید. به این راحتی با آن ارتباط برقرار نمیکنید. چون سالها به ساقه طلائی مینو اعتماد داشتید. دوم اعتماد به شرکت و برند وقتی مشتری با اعتماد به برند خاصی وارد مجموعه ما میشود مثلاً برند ایسر، هر چه هم همکاران ما تأکید کنند که آقا اچ پی و دل کیفیت ساخت بسیار بهتری از برند ایسر دارند. چون ان مشتری سالها از برند ایسر استفاده کرده و راضی بوده شما بهسختی میتوانید. برند جدید را جایگزین کنید.
در مورد اعتماد به شخص فروشنده هم باید خدمت شما عزیزان بگویم. خیلی وقتها پیش امده که دوستان قدیمی یا مشتریان سابق شما، وارد شرکت یا سایت شما میشوند آنها به شما کاملاً اعتماد دارند و خیلی سریع و راحت نیاز خودشان را به شما میگویند و شما در نقش دوست، معلم یا مشاور در کنار ایشان قرار میگیرید و فروش خیلی سریع و فوری را انجام میدهید چون آن مشتری کاملاً به شما اعتماد دارد.
هفت مرحله فرآیند فروش
ما در فروش هفت مرحله داریم مرحله اول آمادگی است.
آمادگی قبل از فروش شروع می شود. حالا این آمادگی میتواند آمادگی جسمی، روحی و فنی باشد. حتی میتواند بوی محیط، دکوراسیون و هر چیزی که ما باید قبل از شروع فرایند فروش آن را آماده کنیم. را شامل می گردد.مثل همیشه بگذارید یک مثال خدمتتان بگم همانطور که گفتم نحوه دکوراسیون یک برند هم بخشی از آمادگی قبل از فروش است. خیلی از برندهای بزرگ محصولات خودشان را برای مردها در ابتدای درب ورودی ارائه میدهند. چون مردها خیلی وقت و انرژی نمیگذارند. مردها معمولاً میدانند چه میخواهند بخرند و خیلی اهل گردش در فروشگاهها نیستند. برای همین بخش مردان خیلی به درب ورودی نزدیک است و معمولاً اگر مردی همسرش به همراهش نباشد. سریع خریدش را انجام میدهد و برمیگردد. این هم مثالی از آمادگی قبل از شروع فروش بود.
مرحله دوم از هفت مرحله فروش مرحله ارتباط است
بحث ارتباط بین فروشنده و خریدار مطرح میشود. در فروش به صورت فیزیکی نکته بسیار مهم زبان بدن، نحوه پوشش، لحن و شیوه صحبت فروشنده است. باید این مسائل در بیزینسهای کوچک و متوسط هم به نیروها آموزش داده بشود که چگونه باید با مشتریان و مخاطبان صحبت بکنیم یک مثال برای شما عزیزان بزنم. شرکت یکی از دوستان بودم و دستورالعمل ارتباط با مشتری را دیدم که خیلی جذاب بود. با شما عزیزان در میان میگذارم.
این شرکت آموزشی که ده نفر نیرو دارد. همه مکلف به پوشش یونیفرمهای شرکت هستند و در هنگام پاسخگوئی تلفنی و حضوری، باید سریعاً خودشان را با نام برند معرفی بکنند و در ادامه طبق دستورالعملی که دارند باید با جمله چه خدمتی می توانم به شما ارائه بدم صحبت را آغاز کنند.همین موضوع در دنیای اینترنت هم خیلی مهمه. اینکه نحوه ارتباط و سرعت پاسخگوئی سریع اپراتور یا ادمین یک پیج کانال مهم هست.
مرحله سوم از هفت مرحله فروش اکتشاف است
به نظر من قلب اصلی فروش بحث اکتشاف برای شناخت نیاز و درخواست مشتری است. وقتی مشتری وارد یک مجموعه فروشگاه فیزیکی یا آنلاین میشود. عملاً فروشنده نمیداند. مشتری به دنبال چه چیزی است. فروشنده ماهر و آموزشدیده با پرسشهای که انجام میدهد. خواسته، نیاز، ارزشها، بودجه و تجربیات قبلی مشتری را درمیآورد.مثلاً در مجموعه خود ما بچهها همه آموزش دیدند که وقتی میخواهند در مورد بودجه یک مشتری سؤال بپرسند. اینگونه سؤال میکنند که بودجه مدنظر شما چه مبلغی است تا بهتر بتوانم کمک و راهنمایتان کنم. مهمترین و پرتکرارترین سؤالها از قبل نوشته میشوند.
با پاسخ این سؤالها توسط مشتری، به پاسخهایی مثل اینکه از چه برندی خوشش میآید. چه رنگ، سایز و مدلی مدنظرش است. مشخص می گرد. یک فروشنده حرفهای حالتی مثل یک فیل باید داشته باشد. دو گوش بزرگ برای اینکه شنونده خوبی باشد. یکدهان کوچک که فقط بهموقع و با سوال هایی که از قبل پیشبینیشده. شروع میکند با کمک خرطوم بزرگ و حساس خود به پاسخ این ۵ تا موضوع که ابتدای بحث گفتم یعنی سلیقه، تجربیات قبلی، نیازها، خواسته و بودجه مشتری برسد.
در این مسیر زبان بدن، فن بیان، شیوه صحبتکردن و بهخصوص لحن ادا جملات هم خیلی مهم است. مثلاً وقتی که مشتری ما مرد است. نباید بهصورت مستقیم در روبروی یک مرد قرار بگیریم و باید مقداری با زاویه با مردان باید صحبت کنید و در صحبتکردن باخانمها هم باید با حفظ فاصله و در ارتباط احساس امنیت را به خانم ها منتقل کند.
با اکتشاف وارد ذهن مشتری شوید
پس اکتشاف یکی از مهمترین و اساسیترین بخشهای مراحل فروش است که درون ذهن مشتری شما چه میگذرد. خواسته و نیاز مشتری چه چیزی است. بگذارید یک مثال ساده بزنم. شما وقتی پشت سر یک خودرو دیگر رانندگی میکنید و به یک تقاطع میرسید. اگر خودرو مقابل راهنما نزند. شما نمیتوانید حدس بزنید. راننده میخواهد به سمت چپ یا راست دور بزند یا اگر راهنما نزد شما متوجه می گردید. قصد حرکت در مسیر مستقیم را دارد. در فروش هم باید به این موضوع توجه کنید. که شما باید با سؤالات دقیق و صبوری برای پاسخ به سؤالات، مسیر حرکت ذهنی مشتری را متوجه گردید. سپس مشتری با راهنما زدنهای خودش هست که به ما جهت و مسیر را مشخص میکند و میگوید که من چه قصد و نیتی دارم و تو ذهن من چه چیزی میگذرد.
در مرحله اکتشاف چند نکته رو باید خدمت شما بگویم. سؤالاتی که شما میپرسید. را باید از قبل آماده کرده باشید. مشتاقانه آماده شنیدن باشید. با حرکات سر و تغییر در حالت صورتتان به مشتری بفهمانید که دارید به حرفههایش گوش میکنید. باید با مشتری همدلی و همدردی داشته باشیم. در مسیر و فرایند فروش خیلی حرفهای بیربط و خارجازمسیر فروش نباید بگوییم. هر چه که اطلاعات شما درمورد خواسته مشتری بالاتر میرود. سؤالات باید کمی تخصصی تر بکنیم.
مرحله چهارم از هفت مرحله ابهام زدایی است
شما وقتی که با یک مشتری صحبت میکنید باید نگرانیها و ترسهای مشتری را به حداقل ممکن برسانید تا مشتری به شما اعتماد بکند و خرید خودش را قطعی بکند. اگر دیدید مشتری خریدش را به هر دلیل نمیخواهد قطعی کند. شروع به ارائه بهانههای مختلف میکند. مثل اینکه با خانم میخواهم مشورت کنم. هنوز پول کافی ندارم. کیفیتش خوب نیست یا دهها جمله دیگر که تا حالا شنیدهاید. مشتری ترس دارد و هنوز به شما، محصول و شرکت اعتماد ندارد.
در اینجا باید شروع کنید به ابهامزدایی، البته که بحث اعتمادسازی و ابهامزدایی را میتوانید از قبل آماده کنید. مخصوصاً در دنیای دیجیتال که خیلی مهم است. شما عکس و فیلم مجموعه را در سایت، کانال یوتیوب و پیج خودتان قرار میدهید. نماد اعتماد را اخذ کنید و در صفحه اصلی سایت قرار دهید، مجوزهای خودتان را نمایش بدهید. پیامها و نظرات مشتریان قبلی را نمایش بدهید. آدرس و مشخصات بیزینس خودتان را در گوگلمپ و گوگل بیزینس ثبت کنید. باید به مشتریان مشاوره صادقانه بدهید. در مجموع هر اقدامی که ابهام و ترسهای مشتری را کاهش بدهد و کمک کند که مشتری به شما اعتماد کند را باید انجام بدهید.
مرحله پنجم از هفت مرحله فروش ارائه محصول است
شما وقتی متوجه شدید که مشتری شما دنبال چه مشخصات و ویژگیهایی هست و اعتمادسازی انجام شد. وقت ارائه محصول یا خدمت است. بنا به تجربه میگویم. سعی نکنید بیش از دو محصول به مشتری معرفی بکنید. وقتی که تا سه تا محصول یا خدمت معرفی میکنید مشتری گیج میشود. از یک جایی به بعد انتخاب را بر عهده مشتری بگذارید. خیلی وقتها باز هم مشتری از ما میپرسد. به نظر شما کدامیک را انتخاب کنم. من به همکارانم گفتم. این مرحله را بر عهده خود مشتری بگذارید و تاکید کنید هر دو مطابق سلیقه شما است. در این مرحله شما بر اساس احساس خود انتخاب را نهائی کنید.
مرحله ششم از هفت مرحله فروش موضوع درخواست نهائی کردن فروش است.
دعوت به اقدام یا کال تو اکشن خیلی میتواند. کمک کند که شما مراحل خرید را به اتمام برسانید. بعضی از فروشندههای قدیمی فکر میکنند که اگر به مشتری بگویم که چرا خریدتان را قطعی نمیکنید. کار زشتی است. درحالیکه اینطور نیست و شما باید بتوانید در یک مراحلی که مشتری به ۷۰ و ۸۰ درصد خواستش نزدیک شده خریدش از مشتری درخواست قطعی نمودن خرید کنید.
مرحله هفتم از هفت مرحله فروش حفظ ارتباط با مشتریان قدیمی
حتماً بارها شنیدید که فروختن به مشتریان قدیمی خیلی راحتتر از مشتریان جدید است. خیلی از بیزینسهای کوچک و متوسط باید فهرست اسامی مشتریان، آدرسها، شمارههای همراه و حتی ایمیلهای آنها را در فایل اکسل داشته باشیم. به مناسبتهای مختلف به آنها پیام بدهیم. یا موضوعی که من در بیزینسهای خودم خیلی تأکید میکنم. این است که یک هفته بعد از ارسال پیامکی مبنی بر رسیدن سالم کالا برای آنها ارسال کنید و یک ماه بعد از خرید محصول به مشتریان، پیامکی مبنی بر رضایت آنها ارسال میگردد.
امیدوارم قدم پنجاه و هفتم آموزش فروش برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeid kazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید. یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم پنجاهم و ششم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و هشتم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/08/آموزش-فروش.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-08-27 19:08:562022-09-01 12:13:17قدم پنجاه و هفتم آموزش فروش
سلام و درود به همه دوستان عزیز همراه، سعید کاظمی هستم و با دوره رایگان نود قدم آموزش کسبوکار همراه شما عزیزان هستم. همانطور که در ابتدای دوره خدمت شما گفتم. بعد از هر شش قدم، یک مرور و پرسشوپاسخ داریم. خیلی پیچیده و سخت نیست. فقط لازم است. به سؤالات پاسخ بدهید. تا مطمئن شوید. مفاهیم را یاد گرفتید. فقط لازم است. ده تا پانزده دقیقه وقت بگذارید. پس با قدم پنجاه و ششم و آزمون هتشم همراه من باشید.
برای هر درس تنها دو تا سه سؤال و در مجموع ۱۵ سؤال قراردادم. تا یک طوفان فکری در ذهن شما ایجاد گردد و مفاهیم کامل در ذهن شما ثبت گردد. وقتی ما پرسشوپاسخ را مطالعه میکنیم. ذهن ما کامل به موضوع مسلط میگردد. مخصوصاً با نوشتن موضوعات، پس با من همراه باشید تا پاسخ سؤالات قدمهای چهل و سوم تا چهل و هشتم را با هم مرور کنیم.
همه ما با باور و اشتیاق به رویاهای خودمان می رسیم. اما صبر و حوصله نیاز اصلی می باشد.
امیدوارم جوابهای قدم پنجاه و ششم و آزمون هشتم را کامل بدهید و آماده بشوید. برای ادامه قدمها در سایت سعید کاظمی و اگر علاقه دارید قدم پنجاه و پنجم را مطالعه کنید. اینجا کلیک کنید. برای رفتن به قدم پنجاهم و هفتم اینجا کلیک کنید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/04/questions-answers-saeidkazemi.ir_.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-08-19 20:02:042022-08-27 19:10:08قدم پنجاه و ششم و آزمون هشتم
برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و پنجم بازاریابی برای محصول خوب از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
قدم پنجاه و پنجم بازاریابی برای محصول خوب
سلام به همه دوستان عزیز با قدم پنجاه و پنجم در خدمت شما عزیزان جان هستم. سعید کاظمی هستم و در ادامه قدمهای رایگان آموزش کسب وکار، میخواهم بحث بازاریابی را یک مقداری جمعبندی کنم. یک سؤال ابتدا مطرح مینمایم که این که آیا ما برای یک محصول یا خدمت خوب هم نیاز به بازاریابی داریم. خیلی این سؤال را دوستان مختلفی از من میپرسند. مطمئناً شما نیاز به بازاریابی دارید. شما اگر بهترین کالای دنیا را هم دارید. من مخاطب چطور باید با این خدمت یا کالای خاص شما آشنا بشوم.
مشتری خدمت یا محصول شما را از طریق بازاریابی می خرد
مشتری با محصول یا خدمت شما از طریق بازاریابی و زیرمجموعههای بازاریابی مثل تبلیغات، فروش، بازاریابی، پروموشن، ارتباطات اجتماعی، روابطعمومی، شبکه سازی یا نتورکینگ آشنا می گردد و بعد از آن به شما اعتماد می کند. و در نهایت از شما خرید می کند. اما چطور مخاطب یا مشتری احتمالی با ما از طریق بازاریابی و زیر مجموعه های آن با ما آشنا می گردد. ما برای مخاطب یا مشتری باید ارزش ایجاد کنیم. و آن ارزش را از طریق بازاریابی به گوش مخاطب برسانیم. و در ازای بازخورد مخاطبین بر روی بهبود مستمر کالا یا خدمت خودمان کار کنیم.
از اعتماد صحبت کردم . ما در سه نقش میتوانیم برای مشتری ارزش ایجاد کنیم و در ازای آن ارزش مشتری به ما اعتماد می کند. یا ما نقش دوستش را داریم یا نقش معلمش را داریم یا ما نقش مشاورش را داریم. ما در این سه نقش می توانیم. برای مشتری ارزش ایجاد کنیم و در ازای آن مشتری خدمت یا محصول ما را می خرد.
چرا نشستید و به کسب و کار خودتان کمک نمی کنید
خیلی دلم می سوزه. وقتی می بینم. یک جوانی یک کسب و کار را در یک محل نامناسب راه اندازی کرده و وقتی از جلو کسب وکارش رد می شوم. یا با آنها هم صحبت می شوم. از آنها می پرسم. برای معرفی محصولات و خدمات خودتان چکار می کنید. بعضی ها میگویند ما محصول خیلی عالی می اوریم. مشتریان خودشان ما را به مرور زمان پیدا خواهند کرد.
عملا خیلی از جوانها هیچ برنامه خاصی برای بازاریابی ندارند. و حتی بعضی ها فکر می کنند از ویزیتوری و فروشندگی صحبت میکنم. از انها می پرسم. در طول روز چه کارهائی انجام دادی می بینم. عملا وقت خودش را ساعتها به چرخیدن در شبکه ها اجتماعی و اینترنت گذرانده، و هیچ برنامه ای برای آموزش کسب و کار و بهبود تخصص خودش و بازاریابی ندارد. وقتی بازاریابی نکرده از کجا می تواند بفهمد مشتریانش چه می خواهند. و چگونه می تواند صدای خودش را به مشتریان بالقوه برساند.
یک داستان واقعی از بازاریابی در بیزینس کوچک
بگذارید مثل همیشه یک داستان از بیزینس خودم در سایت دکونزو (فروش تخصصی لپ تاپ ) برای شما عزیزان بگویم. هشتاد درصد مشتریها که برای خرید لپتاپ به وبسایت ما مراجعه میکنند. بهجرئت به شما میگویم حداقل اطلاعات اولیه را از کانفینگ و مشخصات یک لپتاپ ندارند. واقعا نیازی هم نیست. که دانش خرید یک لپ تاپ را داشته باشند. خیلی هم طبیعی است. همانطور که من وقتی میروم مبل بخرم دانش لازم برای خرید مبل را ندارم. یا وقتی میروم تشک طبی بخرم نیازی ندارم تمام دانش تشک طبی را داشته باشم.
شاید ده درصد جامعه به معنای واقعی تخصص خرید لپتاپ را دارند و پنج درصد مردم متخصص هستند البته پاسخگویی این متخصصها خیلی سخت است. باید آنجا دیگر نقش مشاور را نمیتوانی بازی بکن، نقش معلم را نمیتوانی بازی بکنی آنجا فقط باید بیای دوست بشوی باید بیایی کنارشان قرار بگیری. همسطح آنها بشوی بعدش سؤالهای تخصصیشان را همان پنج درصد حتی بعضی جاها میگویی نمیدانم بگذار بروم بررسی بکنم بگذار بپرسم از بقیه تیم از بخش تعمیراتمان بپرسم از بچههای فنی بپرسم یا از با تجربهها بپرسم. خیلی مهم است که چطوری مشتری به شما اعتماد بکند یعنی آن ارزشی که ایجاد میکنید باید برای مشتریتان اعتمادسازی کند.
اهمیت زمان، انرژی و پول در بازاریابی
در ادامه قدمها تلاش کردم. اجزا بازاریابی را با جزئیات بیشتری خدمت شما عزیزان ارائه بدهم. باز هم تأکید میکنم. پس حتما به بقیه قدمها هم سری بزنید و از مطالب آنها بهره مند شوید. دقت کنید. از سه فرصت طلائی زمان، انرژی و پول خود باید به شدت محافظت کنید. چون هر کدام از اینها در طول مسیر کم شود. شما و کسب و کار شما را با مشکلات جدی روبرو می کند. بازاریابی خودتان را با این سه عامل مهم هماهنگ کنید.
بگذارید مثال واقعی برای شما بزنم تو سال اول ما هفتاد و پنج میلیون تومان برای سایت هزینه تبلیغات کردیم، هزینه بازاریابی کردیم خب نوع محصول ما یک محصول خیلی گرانی است حاشیه مارجین سودش خب نسبتاً قابلقبول است. اما شرکا یک ریال هم درآمد برداشت نکردیم. تمام وقت هم کار کردیم. کلی انرژی گذاشتیم تولید محتوای ویدئویی، تولید محتوای متنی و کلی هزینههایی که به فریلنسرها دادیم. برای مشاوره ،تبلیغات و بازاریابی تخصصیمان هزینه نمودیم.
اولین درآمد ما بعد از چهارده ماه به دست آمد. سایت با وجود فروش چندمیلیاردی به اولین سود رسید. اینها همهاش دلیل بر این است که صبوری کردیم. چون میدانیم بازاریابی زمان بر است حوصله و وقت میخواهد البته با کمک بازاریابی به خصوص بازاریابی دیجیتال شما خیلی زود به فروش خواهید رسید. اما نباید سریع سود را برداشت کنید. باید برای توسعه هزینه کنید. بسیاری از کسبوکارها بعد یک سال تا دو سال شروع میکند به برگشت هزینههای خودش را درآوردن و هزینههای تبلیغات ماههای بعد خودش را درآوردن. ما خیلی برنامهریزی فصلی داریم سر هر فصل هر چه سود توی سه ما گذشته کردیم ابتدا یک بخشش را بهصورت دلاری کنار میگذاریم برای تبلیغات گوگل و برای همه اینها هدفگذاری و برنامهریزی کردیم.
بازاریابی ابزاری برای سرعت رشد بیزینس
قدمهای بازاریابی که در درسهای این هفته کار کردیم. یکی از ستونهای اساسی کسبوکار است. واقعاً اگر کسی مفاهیمش بازاریابی را بلد نباشد نباید بیاید توی کسبوکار، اگر هم آمد چیزی نخواهد شد. به عبارتی رشد آنچنانی نخواهد کرد. برندش خیلی بزرگ نمیشود. شاید به ذهن شما برسد که خیلی از کاسبهای قدیمی اصول بازاریابی را بلد نیستند. اما بیزینسهای موفق دارند. درسته اما ضربالمثل داریم. پدر کاسبی می کنه پسر سود می کنه. بدون بازاریابی شما خیلی برند بزرگی نخواهید شد و سرعت رشد شما هم کم خواهد بود. هر چه علمی تر و با روشهای حرفهایتری جلو بروید. موفقتر خواهید بود. البته که خیلی از بازاریهای قدیمی، اصول بازاریابی را در دل خود و به مرور زمان یاد گرفتهاند. شما با کمک دنیای اطلاعات موجود در اینترنت میتوانید، بهتر و سریعتر خودتان را به مشتریان احتمالی برسانید.
امیدوارم قدم پنجاه و پنجم بازاریابی برای محصول خوب برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeed kazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید. یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم پنجاهم و چهارم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و ششم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/08/بازاریابی-محصول-خوب.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-08-14 19:37:422022-08-19 20:03:02قدم پنجاه و پنجم بازاریابی برای محصول خوب
برای تماشا صحبت های من با آقای ابراهیمی در مورد هشدارهایی به خریداران ملک در قبرس شمالی از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با آقای ابراهیمی، در مورد هشدارهایی به خریداران ملک در قبرس شمالی از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
سلام به همۀ دوستان عزیز. سعید کاظمی هستم. امروز میخواهم در مورد بحثهای کلاهبرداری و هشدارهایی که برای خرید ملک در قبرس شمالی مطرح است با آقای ابراهیمی صحبت بکنم. واقعیتش بعد از سال 2008 اتفاقاتی که در کشور امارات افتاد و به خصوص دبی بعد از آن تبی که سال 2000 تا 2008) افتاد. خیلی از مردم برای سرمایه گذاری به دبی رفتند و الان ذهنیت منفی برای مهاجرت و سرمایه گذاری در کشورهای مختلف وجود دارد. امشب با اقای ابراهیمی در مورد مشکلات و سختی های مهاجرت در قبرس شمالی صحبت خواهیم کرد.
در سلسله لایوها و صحبتهایی که با آقای ابراهیمی کردم در مورد مسائل زیادی در قبرس صحبت کردم. یکی از درخواستهای زیادی که خیلی از مخاطبها چه پیام دادند. چه ایمیل کردند چه کامنت گذاشتند از من پرسیدند بحث کلاهبرداری است. ما ایرانیها در زمینۀ خریدوفروش ملک و خودرو حتی داخل ایران هم که میخواهیم خرید بکنیم یک مقداری ترس داریم. به نظر من هم منطقی است
حالا شاید بشود به دلیل شرایطی بوده که در این سالها برای ما اتفاق افتاده. من خیلی از سؤالات دوستان را آماده کردم. من داشتم توضیح میدادم سالهای 2000 تا 2008 بهقدری بحث خرید ملک در کشور امارات در بورس قرار گرفت و سال 2008 بهخاطر بحران اقتصادی کل دنیا و به خصوص کشورهایی مثل امارات را در بر گرفت. بسیاری از پروژه های های ساختمانسازی در امارات تعطیل شد و خیلی از شرکتهای ایرانی جمع شدند. در نتیجه این ترس و نگرانی در خرید ملک وجود دارد.
آیا ایرانیها بالاترین خریداران ملک در امارات، ترکیه و قبرس هستند؟
البته ما تصور میکنیم ما ایرانیها بالاترین خریدار ملک هستیم اینطوری نیست من همین امروز داشتم آماری بود را بررسی می کردم. کشور امارات داده بود؛ مثلاً در امارات هندیها بالاترین آمار خرید ملک در امارات را دارند. در ترکیه عربستانیها بیشترین آمار خرید ملک را دارند حالا به دلیل شرایط اقتصادی حالا شرایط فرهنگی، هر دلیلی که در عربستان هست خیلی طرفدار خرید ملک در کشورهای ترکیه و شاید هم قبرس من اطلاعی آمار دقیقی از میزان بالاترین حجم خریدها را حالا از شما خواهم پرسید.
این که خرید ملک در یک کشور خارجی با چه هدفی انجام میشود خیلی باید بادقت انجام بشود. رکوپوستکنده بگویم؛ مثلاً من میشنوم یک آقا یا یک خانمی یا یک نفری در ایران میگوید: «من خسته شدم.» خسته شدی که چه؟ مثلاً همین که خسته شدی. حالا شما یک ماشین و یکخانه داری میگوید: «من این را بفروشم بروم ترکیه، امارات، مثلاً گرجستان یا هر جای دیگری ملک بخرم.» بعد یکدفعه اتفاقات گرجستان میافتد. یعنی چه؟
یکدفعه گرجستان دولت غربگرا می آید در گرجستان هر چه ملک خریدند برای ایرانیها سختگیریهای زیادی میکند. اما من یک نکته را توضیح بدهم من چون 2 سفر به گرجستان رفتم خیلی از نزدیک این موضوع را لمس کردم. خیلی وقتها مقصر خود ما ایرانیهاییم یعنی ربطی به گرجستان ندارد ربطی به امارات یا قبرس یا ترکیه ندارد.
خود ما ایرانی ها میرویم اینقدر غیرقانونی و با شرکتهای کاغذی و انواع روشها از ایران مهاجرت کرده بودند در گرجستان که دیگر از بقالی سر کوچه و نانوایی میرفتی میدیدی ایرانی هست. بعضی هایشان هم فقط از قانون 45 روز اقامت استفاده می کردند. یک خروج می زدند. ارمنستان دوباره برمی گشتند، باز دوباره 45 روز می ماندند استفاده میکردند بعضیهایشان هم یک کم زرنگتر بودند. شرکتهای صوری کاغذی داشتند. یعنی فقط شرکت ثبت میکردند.
من میخواهم برای اولین سؤال اولاً که شما این جواب قبلی من را بدهید که بالاترین حجم خرید ملک در قبرس را چه ملیتهایی دارند؟ بعد در ادامه بگویید اصلاً فرق اقامت گرفتن با خرید ملک و شهروندی آن کشور حالا میخواهد قبرس باشد یا ترکیه یا هرجایی چه فرقی میکند؟ اول آن آمار را بفرمائید و بعد هم این موضوع را توضیح بدهید.
بیشترین خریداران ملک در قبرس شمالی چه کشورهائی هستند؟
در مورد بیشترین تعداد اندیکس خریدارها میتوانم بگویم که روسها بیشترین خرید را میکنند در قبرس. روسها و اوکراینیها. ولی میتوانم بهجرئت بگویم مرحلۀ دوم و سوم دست ایرانیها هست ایرانیها هم خیلی زیاد اینجا خرید میکنند. در مورد سؤال دومتان باید بگویم که میشود تکرار کنید سؤال دومتان را؟یک توضیح بدهید منظورت میگویید؛
اینکه می گویند ایرانیها خیلی ملک در قبرس شمالی می خرند درست است و حدوداً سالیانه چند دانه ملک در قبرس شمالی می خرند؟
یعنی مثلاً 5000 تا ملک می خرند یا مثلاً سالی 200 تا میخرند این که دیگر خیلی حساب نمیشود که مثلاً بگوییم ما در قبرس 200 ملک ایرانیها خریدند بگوییم خیلی دارند ملک میخرند. حدودی آماری دارید شما؟
ببینید؛ مثلاً یکی از پروژههایی که خیلی اینجا طرفدار دارد مخصوصاً ایرانیها خیلی خوششان میآید از آن 50 هزار تا واحد بوده که همه اش فروش رفته. یک شهرک بزرگ؛ کل 50 هزار تا فروش رفته بهجرئت میتوانم بگویم از این 50 هزار تا 500 آپارتمان را ما به ایرانیها فروختیم.
آیا مردم ترکیه هم می آیند قبرس سرمایهگذاری می کنند؟ یعنی سرمایه دارهای ترک هم میآیند در قبرس شمالی سرمایهگذاری کنند؟
معمولاً آنها ترکیه زندگی میکنند برای تعطیلات آخر هفته شان میآیند اینجا.
حالا بحث اقامت و شهروندی را توضیح بدهید. یعنی تفاوتشان را بگویید؛ چون بعضی مردم فکر میکنند؛ مثلاً تبلیغات صوری است یعنی میگوید: «با خرید ملک شما صاحب مثلاً اقامت این کشور میشوید یا صاحب شهروندی این کشور میشوید» اینها فکر کنم تعریفهایش با هم فرق میکند.
من این را بهصورت کامل برایتان توضیح بدهم. اولاً شهروندی یک کشور را که شما زمانی میتوانید داشته باشید که پاسپورت آن کشور را بگیرید. قبرس به کسی پاسپورت نمی دهد مگر این که در موارد خاص آنهم ازدواج یا این که از قدیم سرمایه های خیلی زیادی کسی آورده باشد. کلی شرکت و کارمند و این چیزها در آن صورت پاسپورت میتواند بگیرد و شهروند دائم بشود. یک مورد دیگر هست با همین بحث اقامت است که ببینید شما با خرید ملک در قبرس میتوانید اقامت بگیرید.
تا زمانی که ملکتان را داشته باشید؛ یعنی اگر نفروشید و همچنان ملک را داشته باشید تا زمانی که ملک را داشته باشید اقامتتان سالیانه تمدید می شود. حالا با یک هزینۀ خیلی کم در حد 1000 لیر اینها؛ 1200، 300 لیر. یک بحث دیگر هست که اقامت دائم است. ترکها به آن میگویند کمیلیک کارت. اقامت دائم به با ارزشی پاسپورت نیست؛ ولی دیگر لازم هم نیست شما هرسال اقدام کنید دوباره مثلاً تمدیدش کنید. شما اقامت دائم را بگیرید دیگر میشوید شهروند درجه 2. ببینید باز میگویم شهروند درجه 2. نمیگویم شهروند درجه 1. شهروند درجه 1 کسی است که پاسپورت آن کشور را داشته باشد.
شرایطش هم اینگونه است که اگر شما مبلغی که سرمایهگذاری میکنید – من دقیق توضیح بدهم خدمتتان – اگر مبلغی که سرمایهگذاری میکنید بیش از 125 هزار یورو یا پوند باشد بعد از 4 سال که در این جزیره زندگی کنید یعنی 4 سال باید همین اقامت سالیانه که دارم میگویم روی ملک همه می گیرند خود من هم همینجوری اینجایم 4 سال باید این اقامت تمدید بشود و علتش هم چیست؟
اینها جزء نکته های خوب اینجا است. علتش هم این است که اینها در آن 4 سال نگاه میکنند به سوابق شما ببینند مشکلی پیش نیاوردید اگر برای جامعه مفید باشید و ضرر هم نداشته باشید بعد از 4 سال که شما مبلغی هم که سرمایهگذاری کردید بیش از 125 هزار پوند باشد میتوانید اقدام کنید برای کیملیک کارت یا همان اقامت دائم. باز هم میگویم این شامل پاسپورت نمیشود. پس قبرس شمالی به به کسی پاسپورت نمیده .
من دوست دارم تجربۀ واقعی بگویم آقای ابراهیمی عزیز! چون من خودم یک سال ترکیه بودم بعضی از هموطنهای ما خودشان نمیدانند دقیقاً میخواهند چهکار کنند فقط میگویند ما میخواهیم برویم.
بگذارید مثال واقعی بزنم یک بعد از ظهری در دفتر شرکت بودم(من در یک شرکتی کار میکردم به اسم یاشارگروپ) اینها کار بازسازی خانه، ویلا، کارخانه و هتل اینها انجام می دادند من چون تخصصم عمران بود؟
در استانبول. من خودم چند ماه در بازسازی ویلا کار کردم. خیلی هم آدمهای خوبی بودند؛ یعنی خیلی محیط کاری حرفه ای داشتند. یک روز بعدازظهر دیدم یک خانم ایرانی بچه بندر انزلی بودند آمدند در دفتر کار ما و گفت: «میخواهم مشورت کنم. می خواهم شوهرم نجار است کابینتساز است بیاییم استانبول» گفتم خیلی شغل خوبی دارد اینجا کار برایش زیاد است. ولی منابع مالیشان را که دیدم اهدافشان را که شنیدم؛ مثلاً دوتا بچه کوچک داشتند اینها را که شنیدم من واقعیت بهشان گفتم نیایید. من شاید سه چهار ساعت داشتم با آنها صحبت میکردم همکارم میگفت: «ولش کن»
میگفتم بابا من میدانم به درد این خانم نمیخورد. یک روز آمد شرکت ما بعد از دو ماه گفت: «ما آمدیم تصمیم گرفتیم آمدیم و خانۀ یکی از دوستها و فامیلهایمان در اینجا زندگی می کنیم» در شهرک خیلی خوب هم آنجا بود پیش فامیل شان بودند. بعد گفت: «برای ما خانه اجاره کنید» گفتیم واقعیت شرکت ما کار اجاره خانه و اینها انجام نمیدهد یعنی دوستم هم گفت: «نه ما کار خانه انجام نمیدهیم» چون خیلی از ایرانیها میآیند و اینجا هم بعد یک ساله اجاره اش را بدهند بعد برمیگردند. به من گفت: «کمکم کنید.» گفتم من کسی را نمیشناسم که اجاره خانه کمکت کند. رفت و یک هفته ای بعد دیدم خیلی آشفته آمد و گفت: «آره ما با یک مشاوره املاکی که میشناختمش با هم ارتباط هم داشتیم با ایشان هماهنگ کردم رفتم چندتا خانه دیدیم.
من نمیدانم عددش یادم نیست شاید، 1000 لیر هم بهشان بیعانه دادم قولنامه را هم نوشتیم. اما ما پشیمان شدیم کلاً میخواهیم برگردیم ایران. شما زنگ بزن به این بنده خدا که 1000 لیر ما را پس بده.» من هم واقعیت املاکی نبودم که بگویم تجربه داشتم گفتم باشد زنگ میزنم. این دوستمان هم تبریزی بود مشاوره املاک بود آنجا از قدیمیها هم بود خیلی از من دلخور شد خیلی هم با من تند صحبت کرد: «نه حق نداری دخالت کنی تو نمیدانم اجازه نداری دخالت کنی.» گفتم باشد حالا این بنده خدا آمده به من یک رویی زده اگر راه دارد گفت: «بابا آن املاکی قولنامه نوشته. وقتی قولنامه بنویسد دیگر هزینۀ قولنامه نویسی اش را برمیدارد. شما کنسل هم بکنید نهایتش جریمه باید بروی به صاحبخانه بدهی کنسل بشود.»
بعد من واقعیت بعد که بیشتر فکر کردم این خانم هم آمد یک کم گریه کرد من گفتم: «من روز اول به شما گفتم برای شما مناسب نیست نیایید ترکیه.» بعداً که به این موضوع فکر کردم گفتم بابا راست میگوید آن بنده خدا به من بعداً زنگ زد یک کم عذرخواهی کرد: «ببخشید من آن شب ناراحت شدم. من یک هفته است با بنزین لیتر مثلاً 7 لیر دارم این خانم را بردم 20 واحد دیده؛ مثلاً 6 روز من را علاف داشته. بعد کلاً 1000 لیر داده؛ 1000 لیر عدد قابلی نیست در ترکیه؛ عدد آنچنانی نیست.» من میگویم بعضی از این داستانهایی که همشهریهایها ، هموطن نمان تعریف میکنند. مقصر خودشان هستند.
چون دقیقاً خودشان نمیدانند برای چه مهاجرت کردند برای چه آمدند؟
توان مالیاش را نمیداند. بعد میآید میرود مثلاً یک کاری میکند شما مثلاً ایران هم بروی قولنامه بنویسی قولنامه خرید ملک یا اجاره ملک بنویسی بعد کنسلش کنی باید آن املاک هزینۀ نوشتن قولنامه اش را به شما عودت نمی دهد وقتی که گذاشته انرژی که گذاشته. میخواهم بگویم که کسی که می خواهد مهاجرت کند کسی که می خواهد برود قبرس یا میخواهد برود ترکیه یا امارات باید بداند دقیقا چه می خواهد.
مثلاً هر کسی لِوِلش فرق می کند امارات خیلی گرانقیمت است و هزینه ها وحشتناک است. دوستی برای ثبت شرکتش رفته بود امارات کلی هزینه کرده بود دو سه هفته پیش با هم صحبت می کردیم به من می گفت: «من اولش نمیدانستم کارمندهایم را نمیتوانم از ایران ببرم. کلی هزینه کردم در نهایت مجبور شدم کلاً دفتر را ببرم عمان. چون من 5 کارمند داشتم کارمندم را از ایران نمیتوانستم ببرم امارات. برای آنها نتوانستم ویزا بگیرم مجبور شدم دوباره این دو سه میلیارد هزینه را بیخیال بشوم بروم عمان. هیچکس هم مقصر نیست. دولت امارات هم میگفت در سایتش قشنگ نوشته مثلاً به ایرانیها برای نیروهای کاری من ویزا نمیدهند.» این را من همینجوری لا به لای لایو داستانهای زیادی دارم تجربه در املاک در ترکیه آنجا میآمدند به من مراجعه میکردند را میگویم.
خرید ملک از راه دور و بدون دیدن شرکت و پروژه در قبرس شمالی امکان پذیر است؟
من مثلاً تبلیغ می بینم: «شما نمیخو اهد بیایید. تلفن بزنید پول را بهحساب ما بزنید به تومان بزنید ما خودمان هم برایتان ملک را میخریم و قولنامه میکنیم.» شما این را تأیید میکنید؟
بعضی از مشتریها هستند مثال دارم میزنم طرف میخواهد خانۀ پیش خرید خریداری کند خانه اش مثلاً 4 سال دیگر آماده میشود خودش مشغول به کار است در ایران مثلاً شرکت دارد کارخانه دارد کارمند است جایی؛ نمیتواند پا شود بیایید یک هفته دوهفته اینجا؛ بعضیها هستند حالا لطف دارند به ما اعتماد میکنند بهصورت آنلاین خریداری میکنند که آن هم باز باید امضای ایشان دوباره پایین قرارداد باشد؛ یعنی ما قرارداد را میفرستیم برایشان ایشان امضا میکنند دوباره اسکن میکنند میفرستند برای ما آن موقع میشود قرارداد فاینالایز یا نهائی شده.
قرارداد خرید ملک به چه زبانی است در قبرس؟
قراردادها در قبرس به زبان انگلیسی است و گاهی هم ترکی.
مثلاً من نوعی آمدم قبرس میخواهم بخرم الان میخواهم این قرارداد را دقیق برای من ترجمه کنید من بند به بندش را مثلاً من که انگلیسی مطلعم، برای کسی که مطلع نیست بند به بندش را ترجمه میکنیم.
شما میتوانید یا خودتان مترجم جدا بگیرید برایتان ترجمه کند یا این که بچه های شرکت ما هستند که اصلاً کارشان این است که باید قرارداد را بند به بند بخوانند برای مشتری ترجمه کنند و در نهایت امضا را بگیرند.
آیا می شود از یک پیج اینستاگرام در قبرس شمالی ملک خرید؟
من واقعیت برای این لایو خیلی رفتم تحقیق کردم خیلی در پیجهای مختلف. یکسری چیزهای جالب دیدم؛ مثلاً طرف عکس یک گل گذاشته بعد اسمش یک اسم عجیب است یک اسم است اصلاً نه فامیلش است نه آدرس است نه تلفن است هیچ ندارد؛ یعنی مثلاً نه شرکت ثبت شده ای دارد بعد تبلیغ میکند. یک پیج اینستاگرام فقط دارد. حالا این نظر من است آیا واقعاً میشود آدم از یک پیج اینستاگرامی که هیچ مستندات خاصی ندارد خرید کرد. من نوعی مثلاً میخواهم قبرس خرید بکنم چه مواردی را باید مدنظر خودم قرار بدهم؟ چه چیزهایی را کنترل بکنم که گیر ( عذرخواهی میکنم این کلمه جالب هم شاید نباشد) fraud یا کلاهبرداری قرار نگیرم؟
درست است. ببینید اولاً این که این نکته را خدمت همۀ دوستان بگویم شما وقتی میخواهید ملکی را خریداری کنید اولاً که باید حتماً تحقیق کنید آن شرکتی که دارید از آن خرید میکنید شرکت ثبت شده باشد؛ یعنی دفتر داشته باشد آدرس داشته باشد و شمارۀ ثبت داشته باشد شما هم شمارۀ ثبت هر شرکتی را بخواهید میتوانید از اینترنت از وبسایت خود شرکت یا استعلام سایتهای دولتی آن کشور بگیرید و از روی شماره ثبت شما میتوانید متوجه بشوید که یک شرکتی چند سال است قدمت دارد چقدر کارکرده.
چه شرکتی تازهکار است و این که اصلاً چه شرکتی دارد شماره ثبت. این پیشنهاد من است که همۀ دوستان اگر میخواهند سرمایهگذاری کنند ابتدا این نکات را در نظر بگیرند که تحقیق کنند ببینند که وضعیت آن شرکت در چه صورت است؛ یعنی شماره ثبت دارد دیگر خدمتتان عرض کنم آدرس دفترش مشخص باشد. اینجور چیزها یک نکاتی است که باید حتماً به آن دقت کنند. حالا شما میگویید در مورد این لایو تحقیق کردید به ترتیب بپرسید من خدمتتان پاسخ میدهم.
الان من میخواهم در قبرس شمالی ملک خرید کنم چرا مستقیم نروم از آن تولیدکنندۀ اصلی، همان سازندۀ اصلی ملک مثلاً آنی که دارد برج 5000 واحدی میسازد مطمئناً مثل ترکیه دفاتر فروش دارند نمونه کار دارند من چرا از آنها مستقیم خرید نکنم؟
خود construction company ها هم املاک دارند ولی ببینید بهصورت کلی 80، 90% ملکها را برای construction company در قبرس بهجرئت میتوانم بگویم ما برایشان میفروشیم؛ یعنی با وجود این که خودشان املاک دارند و کار فروش انجام میدهند ما بیشترین فروش را برایشان انجام میدهیم و علت چیست؟ علت این است که ببینید شرکت سازنده فقط همان قیمتی که در لیست قیمت ما هست همان قیمت را به شما اعلام میکند و آن مبلغ را از شما میگیرد و دیگر بابت این که مثلاً میخواهید.
شما اقامت بگیرید یا حتی همین بحث قرارداد که فرمودید قرارداد باید ترجمه بشود شما هر چیزی را پایینش را میخواهید امضا کنید باید مطمئن باشید کاملاً بند به بندش را باید مطمئن باشید چه نوشته شده باشد. یکی از کارهای شرکت ما همین است که مسئولین شرکت کارشان این است که بیایند با شما همراهیتان کنند موقع قرارداد، کامل به شما توضیح بدهند مثل وکیلی که شما بهعنوان اگر وکیلی میگیرید مثل وکیل کاملاً تمام مراحل را به شما توضیح بدهند بعد آن موقع قرارداد را امضا کنید.
یک سؤالی که خیلی در کپشن میپرسند اول جواب بده حداقل قیمت یک ملک در قبرس چقدر است؟ یعنی حداقل باید چقدر پول بیاورد که آنجا بخواهد ملک بخرد؟
ما از اول تابستان دوتا 10% رشد قیمت داشتیم الان برای یک واحد استودیو حداقل 60، 70 هزار پوند احتیاج هست که پول لازم است. برای یک واحد یک خواب 80 هزار پوند حداقل تا 100 هزار پوند باید پول بگذارید کنار.
چگونه مطمئن باشیم. که این طرف ملک را به چندین نفر در قبرس شمالی نفروخته است؟ از کجا مطمئن بشود که این سند آنجا مثلاً اداره ثبتی دارد؟ اداره ثبتاسناد و املاک دارد؟
من در لایوهای قبلی همخدمتتان توضیح دادم یک 0.5% هست که اولی که قرارداد را میبندی آن 0.5% پرداخت میشود آن 0.5% همان هزینه ای است که در واقع به دولت اینجا پرداخت میشود که چه؟ کد رهگیری را بگیریم همان کد رهگیری که مثل در ایران سندهای تکبرگ را شما میتوانید استعلام بگیرید کد رهگیریشان را بگیرید. دقیقاً اینجا هم کد رهگیری به شما میدهند که شما میتوانید آن ملک را استعلام بگیرید؛ ولی یک نکته ای را من خدمتتان بگویم ما تمام قراردادهایمان فروشهایمان از طریق خود شرکتهای سازنده انجام میشود شرکتهای سازندهای هم که اینجا هستند.
اصلاً قابلمقایسه با شرکتهای سازنده ای که حالا بهصورت جزء در ایران کار میکنند نیستند که حالا چون اینها همه مثلاً چه جوری خدمتتان عرض کنم یک ابرشرکت یا هلدینگ بزرگ هستند. بیست تا بیزینس مختلف دارند ده تا ریزورت اینجا دارد میسازد ده تا پرتغال دارد میسازد ده تا انگلیس دارد میسازد ده تا کانادا دارد. یعنی همهجا پروژه دارند و شرکتهای بزرگی هستند. ما هم تمام قراردادهایمان از طریق خود construction company ها جلو میبریم؛ یعنی آن فرم قراردادی که به شما داده میشود از طرف خود construction company است.
در نتیجه با گرفتن کد رهگیری میتوانید مطمئن بشوید خیالتان راحت بشود که اوکی مثلاً به کس دیگری فروخته نشده این ملک؛ ولی اگر دارید از دست میخرید حتماً این نکات لازم را رعایت کنید حتماً کد رهگیریاش را پیگیری کنید یا اگر دارید از شرکتی خریداری میکنید به شما آفرهایی میدهند شما باید این نکته را در نظر داشته باشید که آن آفرها باید قابلیت مکتوب شدن داشته باشد؛ یعنی اگر بنده سام ابراهیمی به شما یکسری آفر میدهم میگویم شما با خرید ملک این و این و این را میتوانید از من بگیرید باید کلیه آفرها را مکتوب با قرارداد امضا شده تقدیم شما کند.
مثلاً من یک آفر دیدم در همین تبلیغات زیادی که رفتم بررسی کردم مثلاً نوشته بود یک ماشین بنز هم به خریدار میدهیم. مبله کامل فول فرنیش هم به شما میدهیم؛ من نمیدانم مثلاً شما میگویی 60 هزار پوند حدوداً مثلاً 2 میلیارد 300، 400 میلیون تومان میشود حالا با هزینه های 0.5% و مالیات و فلان و اینها من میگویم 2.5 میلیارد. چه جوری با 2.5 میلیارد هم ماشین به من میدهید هم خانه و هم مبلمان؟
دقت کنید به فروشنده بگویید شما این بنزی که گفتی میدهی را مکتوب کن بگذار پای قرارداد به من بده. آن موقع مشخص میشود آن طرفی که دارد به شما آفر میدهد آیا واقعاً شرکت است؟ حرفش سند هست یا نیست؟ میتواند پایینش را امضا کند یا نه؟
الان این آفر هم داد و قرارداد هم بست قرار است 4 سال بعد به من ملک تحویل داده بشود تعهداتش و فول فرنیش را قرار است 4 سال بعد به تعهداتش عمل کند. متوجه منظورم میشوی؟
درسته ببینید آفرها معمولاً از طرف یکسری دلال دارد اتفاق میافتد این بحث آفرها؛ یعنی کار تخصصی ملک انجام نمی دهند کار دلالی دارند انجام میدهند؛ یعنی حتی بعضی از آن واحدهایی هم که میگویید؛ مثلاً ممکن است یکبار خریداری شده اینها دارند مجدد از دست میفروشند به کس دیگری.
عرف استاندارد آفر در قبرس شمالی چیست؟ مثلاً با خرید یک ملک مثلاً 2.5 میلیارد چه آفری دارد؟ در ایران الان در هر شهری بروید دیگر 2.5 میلیارد یک ملک معمولی است دیگر؛ خیلی چیز هنگفتی نیست که بخواهند رویش آفر هم به آدم بدهند.
بله ببینید آفرهایی که شرکت ما میدهد به دوستان سه روز اقامت رایگان است درصورتیکه خریدشان را صددرصد کنند یک هفته است و این که اگر پیشخرید کنند؛ مثلاً سه سال دو سال یک سال مانده باشد تا تحویل ملکشان یک سال هم یک ملکی را بهصورت رایگان در اختیارشان قرار میدهیم. این آفرهایی است که حالا شرکت ما دارد؛
ولی من دوستان دیگر را نمیدانم دیگر چهکار میکنند. ولی این همخدمتتان عرض کنم که مثلاً بعضی از پروژهها هست مثل مثلاً واحدهای خیلی بزرگ مثلاً واحدهای سهخوابه، چهار خوابت، ویلاییها باز یکسری آفرهای خاصی از طرف خود construction company در قرارداد نوشته شده آن دیگر ربطی به املاک ندارد باید از طریق construction company از آنها گرفته بشود که مثلاً این کار را ما بهعنوان وکیل شما برایتان انجام میدهیم که میرویم با construction company رایزنی میکنیم و آفرها را از آنها برایتان میگیریم.
به چه کسانی واقعاً توصیه نمیکنی برای خرید ملک به قبرس شمالی بیایند؟ مثلاً بگویی واقعاً به درد تو نمیخورد. من یک داستان واقعی برایتان تعریف کردم؛ یعنی واقعاً به درد چه کسانی نمیخورد؟
ببینید قبرس به درد کسانی که فقط به اندازۀ پول یکخانه دارند نمیخورد. یعنی این که اگر کسی هست که تمام سرمایۀ زندگی اش میشود یکخانه اینجا بهتر است که این کار را نکند. ما یعنی خودمان علناً به او می گوییم که این کار را نکن همان ایران بهتر است. ببینید یک چیز ساده خدمتتان عرض کنم شما با درآمد حقوق ثابتی که اینجا دارید زندگیتان کاملاً راحت میچرخد؛ ولی شما نمیتوانید هم زندگیتان را بچرخانید هم قسطهای خانه را پرداخت کنید متوجه میشوید منظورم را؟
هم زبان ترکی یاد بگیری هم بروی دنبال کار بگردی. آخر من در تبلیغات میبینم میگوید آقا ملک هست با job offer البته من یکی که خیلی با job offer رابطۀ خوبی ندارم اصلاً job offer را خیلی خوب نمیبینم.
همان. هیچ شرکت املاکی اجازۀ دادن job offer به کسی ندارد مگر این که طرف کارش همین agent کار املاک است تخصصی است ارتباطاتش قوی است؛ مثلاً من خودم شخصاً بیایم بگویم آقای فلانی! بیا با من کارکن؛ این یک بحث جداست. ولی این که بخواهد job offer بدهد و «من برای شما کار پیدا میکنم» آن کارش شرکت کاریابی است کار شرکت املاک نیست شرکت املاک کارش این است که برای شما خانه پیدا کند و بیش از این هر چه اضافهتر از این گفته میشود ممکن است که جای تأمل دارد دیگر باید حتماً روی آن تأملی کرد.
یک روش کلاه برداری در خرید ملک خارج کشور را برای شما بگویم؟
عذرخواهی میکنم باز از این کلمه استفاده میکنم یک روش کلاهبرداری دیدم خیلی رویش تأکید شده بود هم در گرجستان هم در ترکیه اینها خیلی استفاده میشود. دو سه نفر با همدیگر یک نفر میآید تبلیغ میگذارد؛ یعنی یک پیج راه میاندازند بعد دو نفر دیگر با اسم های دیگر میآیند به افرادی که سؤال میپرسند کامنت میگذارند سؤال میپرسند مینویسند زیر کامنت آن یا در جواب آن ریپلای میکنند مینویسند که: «من از فلانی خریدم خیلی راضی بودم. خیلی عالی بود خیلی درست بود.
احسنت خیلی خوب بود.» خیلی جالب بود این دیدم دارد تکرار میشود یک روش کلاهبرداری است اصلاً در واقعیت اینجوری نیست؛ یعنی یک جوری برنامهریزی شده از قبل است؛ یعنی من این را هم در چند تا پیج در گرجستان دیدم تأکید کرده بودند که بگیرند آن آدم هم جالب بود پیج آن را هم من رفتم نگاه کردم دیدم آن هم پیجش نه اسم دارد نه آدرس دارد نه تلفن دارد نه عکس دارد؛ یعنی طرف کلاً مجازی است هیچچیزش واقعی نیست؛ یعنی همة آن تیم سهنفره آنهایی که میآمدند با همدیگر هی نظر میدادند غیرواقعی بود. من یکی دوتا داستان تعریف کنم در مورد کار؛ ترکیه و اینها که به چشم خودم دیدم.
مثلاً یک آقا امیدی بود نجار بود من واقعاً دیدم یک کارگاه بزرگی را بعد از 4 سال ترکی مسلط شده بود آدم بسیار زحمتکش و صادقی بود من دیدم کل کارگاه نجاریاش را آن بنده خدای ترک به ایشان سپرده بود؛ یعنی کلاً دیگر خودش نمیآمد اینقدر این انسان زحمتکش، صادق بود و واقعاً گفت: «سعید! من آنجا با روزی 50 لیر، 100 لیر شروع کردم؛ یعنی خیلی با زحمت زیاد» یا مثلاً من در زیتون برنو بچه های افغانستانی دیدم آدمهای بسیار زحمتکش که 88 نفر ترک و افغانستانی برای او کار میکردند و او برای یکی از برندهای معروف ترکیه بخش تولیدی اش را انجام میداد.
برای مهاجرت قبل از هر چیزی نیاز به تسلط بر زبان کشور مقصد و داشتن تخصص کاری است؟
میگویم اگر کسی میخواهد برود اولاً در هر کشوری که میخواهد برود نه بحث قبرس نه بحث امارات یا ترکیه یا حتی کانادا اول باید زبان آن کشور را مسلط باشد به نظر من 70، 80% باید زبان آن کشور را یاد داشته باشد.یا حداقل زبان انگلیسی را فول باشد.انگلیسی را فول باشد. دوم یک تخصص بلد باشد یک کار بلد باشد شاید خنده دار باشد من چیزهایی که در نوجوانی یاد گرفته بودم مثل لوله کشی ساختمان، و کار برقکاری آنجا خیلی به دردم خورد. میدیدم مثلاً میگوید 1500 لیر 20 تا لامپ محوطۀ ویلا را می خواهند عوض کنند. من گفتم این که کاری ندارد. خودم بلد هستم.
گفتم کلاً یک یا دو ساعت کار دارد که خودم راحت انجام میدهم حالا آنجا همه چیز رطوبت بالابود زنگزده بود گفت واقعاً تو انجام میدهی؟ بهجای 1500 تا بده 1000 تا به خودم بده انجام میدهم. شاید در دو ساعت تفریحی انجامش دادم تعویض شد؛ یعنی آن دانش و تخصص به دردم خورد با این که مثلاً من زبان ترکیام اصلاً خوب نبود؛ ولی خدا را شکر درست شده بود آن دوستان آدمهایی بودند که درست شد کار من؛ همینجوری نیت کرده بودم رفت درست شد. یا خانمم خیاط بود؛ مثلاً خیاط حرفهای بود.
آیا جاب افر در قبرس شمالی وجود دارد؟
یک نکتهای من به ذهنم رسید مهندس! شما الان این را فرمودید. ببینید؛ مثلاً اگر کسی به شما میگوید جاب آفر میدهد میگوید: «من برایتان کار پیدا میکنم» ببینید خود agent که دارد اینجا زندگی میکند هم خودش باید اجازه کار داشته باشد. یکی که این حرف را به شما زد شما بگویید شما اجازه کار خودت را به من نشان بده بعدش… متوجه شدید چه میگویم؟ یعنی چه جوری میشود منی که خودم مثلاً اینجا اجازه کار دارم برای یکی دیگر اجازه کار بگیرم. من خودم باید کارفرما باشم تا بتوانم برای کسی اجازه کار بگیرم.
نه من تأکید میکنم اولاً زبان هر کشوری باید یاد داشته باشید دوم واقعاً باید یک هنری یک تخصصی یک تجربهای یک چیزی داشته باشید؛ مثلاً با دکترای باستانشناسی نمیدانم چقدر باید به زبان آن کشور مسلط باشد یا در رشتۀ خودت یا مثلاً تاریخ خواندی میخواهی چه بروی آنجا درس بدی مثلاً چه را بروی تاریخ مثلاً به زبان انگلیسی یا ترکی خیلی سخت است بخواهی کار پیدا بکنی باید یک هنری بلد باشی.
من خانمم رفت. 17، 18 سال کار خیاطی کرده بود تخصصی لباس عروس و پالتو کار میکند. آنجا رفت پیش یک خانم ترک شروع به کار کرد. خیلی ها به ما گفتند: «بابا اینجا ترکیه مهد لباس است چه جوری اینقدر لباس ارزان است؛ مثلاً پالتو 100 لیر میتوانی پالتو بخری.» گفتیم میرود یک تلاشی میکند. بعد خانم من یک سه چهار پنج روزی که رفت گفت: «میدانی من برای چند هفته سفارش گرفتم؟» گفتم نه. گفت: «من حداقل برای سه هفتۀ آینده سفارش گرفتم.»
گفتم صاحبکارت که ترک است که همه اش می نالید. گفت: «ان خانم فقط راسته دوز است اصلاً در ترکیه خیاط مثل ما که شابلون بدهند – نمیدانم از این کارهایی که خودشان میکنند – نداریم.» اصلاً فکر میکردی همه میگفتند: «نه بابا اینقدر اینجا لباس ارزان است.» فکر کنم 30، 40 تا پالتو سفارش گرفت در همان هفتۀ اول که اصلاً صاحبکارش ما بچه کوچک داشتیم بچه کوچک ما را آن نگه میداشت که خانمم برود برسد به کارها که بتواند؛ مثلاً سفارشها را انجام بدهد.
باید تخصص داشته باشی یعنی job offer در همۀ کشورها حالا بعضی کشورها مثل امارات که کلاً بر روی مهاجر میچرخد آن هم برای غیرایرانیها معمولاً برای ایرانیها مثلاً امارات نمیدهد آفر کار. در ترکیه هم اینجوری بود اگر کسی بهتان میگوید job offer باید آن کارها را مثلاً آن کارفرمای ترک پنج تا بیمۀ ترک رد کند بعد اجازه دارد نفر ششمی خارجی یا بگیرد. یعنی اینجوری نیست که اگر کار باشد خیلی سخت است.
متأسفم هموطنان ما یک مقداری با واقعیت جلو نمیروند؛ یعنی یکسری چیزها را ساده میپذیرند اینجوری نیست خدایی اش اینطوری نیست.
مثلاً بنده خدائی آمده بود. رشته اش برنامه نویسی کامپیوتر بوده. تمام سرمایۀ زندگی اش هم همان 3، 4 تومان پول یکخانه شده و اینها آمده اینجا یکخانه خریده بعد مثلاً از آن agent اش که مثلاً خانه را برای او خریده شاکی شده که: «آقا! مثلاً من را بدبخت کردید؛ چون اینجا کار برای من نیست.» شما قبل از این که بیایی خانه ات را بخری باید تحقیق میکردی کارت را اوکی میکردی بعد اقدام میکردی برای همچین مهاجرتی. میدانید چه میگویم؟
این همان نکته ای که شما می گویید است. بعضیها خودشان در واقع بدون برنامه عمل می کنند بعدش که کار تمام شد و همهچیزتمام شد تازه متوقع میشوند که چرا آقا مثلاً فلان چیز را به ما نگفتی. چون آن agent هم از کجا بداند شما تمام سرمایۀ زندگیات این است او دارد کارش را انجام میدهد کارش هم این است که خانه بفروشد.
ولی اگر از او بپرسی آقا من رشتهام؛ مثلاً برنامهنویسی است آنجا کار هست؟ اره هست اگرچه؟ اگر مثلاً کسی از من این سؤال را بکند اولین چیزی که از او میپرسم میگویم تا حالا از اینترنت پول درآوردی؟ تا حالا سفارش کار آنلاین گرفتی انجام بدهی؟ اگر گرفتی اینجا هم میتوانی راحت زندگی کنی؛ چون اینجا هم از اینور آنطور دنیا سفارشت را میگیری کدنویسیات را میکنی تحویلش میدهی. یک اینترنت پرسرعت بیشتر میخواهی مگر؟
هر جای دنیا می روید به چهار صورت بروید؟
نگاه کنید من شاید 20 و 2، 3 سال پیش یک دوستی داشتم سال 54 کترپیلار رفته بود دورهدیده بود یک پیرمردی بود الان هم هست زنده است بنده خدا. این به من یک حرفی زد گفت: «هر موقعی یک جای دنیا میخواهی بروی به 4 صورت برو: مهمان، بهصورت تحصیلی، گردشگری یا علاف یعنی همینجوری بیکاری.» منظورش این بود که میگفت باید هدف داشته باشی میخواهی بروی. مثلاً یکی هست سرمایۀ کلان دارد خیلی هم عالی است بخشی از سرمایه اش را میخواهد به پوند تبدیل کند حالا چه رشد بکند چه نکند.
به یک دلیلی، بخشی از سرمایهگذاریاش در سبد سرمایهگذاریاش میآورد در قبرس یا ترکیه یا گرجستان یا امارات یا حتی شاید کانادا برود سرمایهگذاری کند. اما یک نفر هست میگوید من بازنشست شدم ایران هم یک منبع درآمدی دارم یا مثلاً پزشکم ساختمان دارم یا هر چیزی اینجا منابع درآمدی در ایران دارم یکخانة کوچولو هم میخواهم یک سوئیت هم بگیرم در قبرس امن است تمیز است آرام است مدیترانهای است میخواهم بروم استراحت کنم هر روز ورزشم را بکنم قدمم را بزنم.
80% مشتریهایمان همینجوری اند برای استراحت میآیند یا برای این میآیند که از اینجا بروند یک جای بهتر که آن هم باز سرمایهگذاری خوبی است؛ چون ملکشان را میتوانند اینجا اجاره بدهند و یک آب باریکۀ ارزی داشته باشند به پوند داشته باشند برای آنهایی که از اینجا میخواهند بروند جای بهتر.
مهاجرت به قبرس شمالی برای چه شخصی مناسب است؟
کسی 6، 7 میلیارد سرمایه دارد میگوید: «دوتا سوئیت میخرم یکی اش را می نشینم یکی اش را اجاره میدهم» مثال میگویم یک هزینه ای به نسبت هزینه هایی مثل کانادا که شما 5 هزار دلار، 4 هزار دلار حداقل هزینهات است در یک ماه در کانادا حداقل هزینه است که یک چیزی نزدیک 100، 120 میلیون تومان میشود شما مثلاً در ترکیه، گرجستان، ارمنستان یا قبرس با یک هزینه مناسبتری میتوانی زندگی کنی یعنی شاید 10 هزار لیر خانه از خودت داشته باشی 10 هزار لیر هم درآمد ثابت از ایران داشته باشی منطقی است؛ ولی منباب این که بگویی: «من فقط بروم همۀ پولم را جمع کنم یکخانه بخرم حالا بنشینم ترکی یاد بگیرم انگلیسی یاد بگیرم دنبال کار بگردم» به نظر من اصلاً این آدم نباید بیاید.
کسی که این کار را میکند یا باید همان جوری که شما فرمودید یک تخصص خیلی حرفهای داشته باشد که یعنی مطمئن باشد که آقا همه جای دنیا مثل همان کار نجاری، کابینت سازی مثلاً میگویم اینجا چون ساختوساز زیاد است آن کارهای کابینت سازی، نجاری اینجا خیلی جواب میدهد. یک همچین تخصص خاصی داشته باشد که بداند همه جای دنیا لازمش دارند یا این که به قول شما سرمایهاش باید سرمایهای باشد که قابلتوجه باشد دیگر؛ یک مقداریاش را بخواهد بگذارد اینجا مثلاً تبدیل به پوند کند و تبدیل به احسنت کند.
من یک تبلیغ دیگر هم جالب بود دیدم نوشته بود: «با روزی 100 هزار تومان صاحب ملک در قبرس شوید.» واقعاً میشود با روزی 100 هزار تومان؟ میشود مالی 3 میلیون تومان دیگر.
ببینید قربان! الان یکسری دلالها شروع کردند یکسری تبلیغات دلالی است که برای این که در واقع جذب مشتری کنند اولاً که باید به شما بگویم خانه اینجا به پوند انگلیس خریدوفروش میشود اقساطش به پوند است اصلاً ریال ندارد قراردادها به انگلیسی است یا به ترکی است اصلاً ریالی درش وجود ندارد حتی لیر هم نیست که ما بگوییم حالا یک ذره نزدیکترند به همدیگر. شما به پوند انگلیس خانه میخرید به پوند انگلیس هم خانه میفروشید اصلاً این محاسبهکردنش به این صورت اشتباه است؛ چون امروز پوند یک قیمتی دارد هفته دیگر یک قیمت دیگر دارد. شما بخواهید یک کسی را با این سیستم چیز کنید که طرف میآید اینجا و معذرت میخواهم بدبخت هم میشود میآید یقۀ شما را میگیرد.
یک بحث دیگری که مطرح شده بود بحث خرید ملکها به اقساطی است. خیلیها نگران این بودند که اگر اقساط دیروزود شد مثل بانکهای ایران یک موقع وام برمیداری 2 ماه شاید دیر بشود قسطت یک جریمه تعلق می گیرد.
اینجا اقساط از طرف خود شرکت سازنده است؛ یعنی شما از بانک وام نمیگیرید. طرف حسابتان خود شرکت سازنده است خود آن شرکتی است که از آن ملکتان را خریداری کردید. طرف حساب بانک نیست که سیستم و قوانین بانکی داشته باشد. هر قراردادی هم که بسته میشود مستقیم با خود شرکت سازنده بسته میشود.
اگر کسی وکیل برای خرید ملک در قبرس خواست میتوانید برای او تأمین کنید؟
بله شرکت ما وکیل دارند که هم زبان انگلیسی، ترکی، فارسی فولاند میآیند کارهایتان را انجام میدهند.
برای تامین وکیل در قبرس شمالی هزینه مجزا میگیرند؟
رایگان است. این یکی از آن خدماتی است که من میگویم شرکت ما مازاد بر آن چیزی که دارد؛ مثلاً شرکت سازنده میدهد یکسری خدمات هست که در واقع ما آن خدمات را داریم به شما میدهیم که این کار ما را ارزشمند میکند.
یک داستان دیگر در مورد عدم آگاهی از خرید ملک در ترکیه بگویم؟
باز یک داستان تعریف کنم. یک روزی آنجا شرکتی که بودیم این دوستمان تلفنش را روی سایت شرکت گذاشته بود در ترکیه برای بازسازی ویلا. یک بنده خدایی زنگ زد: «من یکخانه خریدم فلان میشود من را کمک بکنید؟ به من در قرارداد گفتند 2 خواب بعد که رفتیم تحویل بدهند 1 خوابه به من تحویل دادند.» بعد دوستم گفت: «قرارداد را برای ما بفرست» قرارداد را بنده خدا اصفهانی هم بود فرستاد و دوستم خواند گفت: «نه در قرارداد نوشتند یک خوابه، جایی ننوشتند 2 خوابه.» بعد به او گفت: «داستانت چه بوده؟ چه جوری اصلاً سر از این محله درآوردی؟ اصلاً محلۀ خوبی نیست اصلاً هیچ توجیه اقتصادی ندارد تو چه جوری محلۀ به این خطرناکی رفتی؛
مثلاً ملک خریدی در استانبول؟» بعد گفت: «آری من در کشتی تفریحی بودیم تورلیدر گفت: «ملک فروشی هم داریم.» بعد ما را سوار تاکسی کرد ما را هم برد ناهار» ازآنجایی که مثلاً از فاتح اینها را سوار تاکسی کرده آورده یک محله دیگر اینها را ناهار داده اینقدر دور بوده مرکز شهر. بعد دوباره میآورد. این بنده خدا در آن لحظه در اتمسفر نبوده در تاکسی بوده و میرفتند دیگر حالا مثلاً یک جایی حاشیه؛ استانبول هم همه اش شبیه هم است خیلی جاهایش سرسبز است مرتب است. میرود در یک برجی که دیگر آخرهایش بوده میگوید: «اینجا هست.» بعد این را از دری میبرد که برج کامل کنار یک مسجد بوده
مثلاً بعداً میگفت: «این مسجد همه اش اذان میدهد.» گفتم آن که به ما ارتباطی ندارد. بعد میگفت: «این خیلی پرت است بعد به من گفتند 2 خوابه ولی رفتم 1 خوابه گرفتم. من همان لحظه هم پول را به حسابش زدم.» گفتم چرا باید تو بروی از تورلیدر مثلاً ملک بخری؟ چرا مثلاً بدون بررسی و تحلیل بابا از 4 نفر بپرس شرکتهای معتبری اگر وجود خارجی دارند اگر قصد سرمایهگذاری داری هم من نظرم این است که برود تحقیق کند برود بپرسد با یک شرکت معتبری برود کار بکند.
نظر شما در مورد این داستان چیست؟
همیشه میگویم دلالهایی که حالا با یک پیج اینستاگرامی خودشان را املاک معرفی میکنند یا خودشان را نمایندۀ یک شرکتی معرفی میکنند شما از آنها بخواهید آفرهایی که به شما میدهند را بهصورت مکتوب برای شما بنویسند. چون اینجا شما بالاخره هر چیزی را روی کاغذ مینویسی حساب کتابی دارد دیگر و امضا میکنی پایش را پیگرد دارد. بگویید همان پایین قرارداد هم میدهی این آفرهایی که به من داری میدهی را؟ پایین قراردادم هم بنویس.
حالا از کجا ما بفهمیم که آن بنده خدا اصلاً در قبرس دارد زندگی میکند؟ یعنی هست اصلاً وجود خارجی دارد مجازی نیست؛ یعنی در خانه اش در تهران نیست یا در شهر دیگر ایران نیست.
همین وقتی شما از او درخواست کنید که بهصورت مکتوب قرارداد را به شما بدهد و آفرهایی که دارد اضافه بر سازمان به شما آفرهای خاصی میدهد بگویید اینها را بهصورت مکتوب به من تحویل بده همان موقع مشخص میشود که طرف کجاست و چهکاره است دیگر.
یک سؤالی من الان بهعنوان خریدار آمدم اگر آن شرکت سازنده طبق برنامۀ زمانبندی پیش نرفت در ایران هم خیلی پیش میآید. آن وقت خریدار چه باید بکند؟
دقیقاً متوجه شدم در قرارداد کاملاً تمام بند به بند تمام این نکات هست درصورتیکه شرکت سازنده دیرکرد داشته باشد جریمه باید پرداخت کند برای خودشان معمولاً 3 تا 6 ماه فرجه میگیرند که این هم در قرارداد نوشته شده که ما همیشه به مشتری ها توضیح میدهیم که آقا در قرارداد نوشته شده که آقا 3 تا 6 ماه فرجه دارد؛ یعنی تا 6 ماه شرکت سازنده اگر دیرکرد داشته باشد تو نمیتوانی شکایت کنی؛ ولی اگر بیشتر از 6 ماه دیرکرد داشت شما میتوانی هم قراردادت را فسخ کنی.
نوشته اینها همه در قرارداد – همۀ پولت را بگیری یا میتوانی بابت هر روزی که شرکت سازنده برای شما دیرکرد دارد ضرر و زیان بگیری از شرکت سازنده. ببینید قبرس شمالی یک کشوری است که از سرمایهگذار حمایت میکند در نتیجه قوانینش به صورتی نوشته شده و همهجا یکی و یکسان است به صورتی نوشته شده که از سرمایهگذار حمایت کند شما بهعنوان یک ایرانی وقتی تشریف آوردی از یک شرکتی اینجا خانه خریدی دولت اینجا آن قرارداد را جوری تنظیم کرده که شما خیالتان راحت باشد و مشکلی برایتان پیش نیاید و اگر کسی دیگر هم خواست همین کار را انجام بدهد شما معرفی اش کنی.
این یعنی حمایت از سرمایهگذار. یک نکتۀ دیگر که شرکت ما دارد آن هم این است که همۀ قراردادهای ما تا سقف 200 هزار پوند بیمۀ دولت است؛ یعنی یک پولی اینجوری بلوکه شده جایی در دولت اینجا درصورتیکه قرارداد مشکلی برایش پیش بیاید آن موقع شکایت یا هر اتفاقی که پیش بیاید آن موقع از آن مبلغی که کنار گذاشته شده برای بیمه کردن این قرارداد پرداخت میشود.
همه نگرانیهای حتی آن کسی هم که خیلی ثروتمند است وقتی میآید مخصوصاً واحد پیش خرید میخواهد بخرد استرس دارد نگران است شما هم باید به او حق بدهید مثلاً میخواهد بیاید 5 میلیارد سرمایه اش را بیاورد برای دوتا سوئیت برای دوتا واحد یک خوابه. باید احساس امنیت کند احساس آرامش کند. من یک توضیح بدهم بعضی دوستان میگویند که تا اسمش میآید؛ مثلاً قبرس، گرجستان، ارمنستان، ترکیه، امارات نگاه کنید تمام کشورهای دنیا دنبال جذب سرمایه اند به شدت هم دنبال جذب سرمایه اند.
من حتی یک شرکتی معتبری اسمش کاروان اگر اشتباه نکنم عربی بود یک شرکت بزرگ (huge) بود واقعاً اینقدر ماشین داشت اینقدر دفتر دستک در استانبول؛ این فقط بازار هدفش کشورهای عربی بود؛ یعنی از مراکش تا عمان هر کس از کشورهای عربی میخواست در استانبول خرید کند یک شرکت معتبر بود میآمد با دولت ترکیه دنبال سرمایه خارجی است ببخشید عاشق چشم و ابروی نه ایرانی است نه افغانستانی است نه ببخشید عراقی است میگوید آدم سرمایه دار قوی، آدمی که به درد جامعه من میخورد بیاید اینجا یعنی این خیلی شفاف است خیلی هم مشخصاً فرش قرمز پهن کردند میگویند این آدم اگر توانسته یک میلیون دلار در کشور خودش دربیاورد آدم قویای است میتواند بیاید در کشور من سرمایهگذاری بکند؛ ولی آیا چه کسی بدون این که بخواهیم توضیح دادیم.
یک سؤال دیگر هم خیلی پرسیده بودند اگر کسی در بین راه از خرید ملک در قبرس شمالی پشیمان شد؛ مثلاً سال دوم خواست بفروشد چه؟ یعنی من ملکم را خریدم میخواهم سال دوم کنسلش کنم چه باید بکنم؟
ببینید اکثر شرکتهای سازنده قراردادشان را جوری می نویسند که شما در حین پرداخت امکان واگذاری به غیر را دارید. یعنی همان جایی که قسطتان را پرداخت کردید بقیۀ اقساط را واگذار میکنید به شخص دیگر … ولی هر ملکی یک یا نهایت دو صاحب میتواند داشته باشد که آنها هم باید حتماً خانواده باشند؛ یعنی عضو یک خانواده باشند. یکی این. یکی این که خدمتتان عرض کنم.
یعنی منظورتان این است دوتا برادر با همدیگر یک ملک مثلاً یک خوابه بخرند به اقامت میدهد؟
نه به یکیشان اقامت میدهد. چون دوتا برادر اگر هر دو 18 سالگی را رد کرده باشند هرکدام یک خانواده مجزا محسوب میشوند. پس باید دوتا خانه بخرند. این قانون قبرس است. در مورد سؤال قبلیتان خدمتتان داشتم توضیح میدادم ببینید امکان واگذاری به شخص دیگری وجود دارد فقط در بعضی از پروژه ها هست که شرکت سازنده لازمه اش این است که شما کاملاً با شرکت سازنده تسویه کرده باشید وقتی 100% تسویه کرده باشید آن موقع می توانید به کس دیگری بفروشید.
ولی اکثر شرکتها این اجازۀ واگذاری را میدهند برای کسانی که حالا مثلاً چند تا قسطش را پرداخت کرده طرف دیگر نمیخواهد اصلاً پلن زندگیاش عوض شده مثلاً میخواهد بهجای قبرس برود؛ مثلاً اروپا اصلاً برنامه اش عوض شده. آن میتواند همان ملک را تا همان جایی که اقساط را پرداخت کرده واگذار کند به شخص دیگری مابقی اش را بگیرد و مابقی اقساط را شخص دیگر پرداخت کند.
در سایت تریپ ادوایزر داشتم سفرنامه های انگلیسی را میخواندم نوشته بود: «اگر کسی از قبرس جنوبی وارد بشود؛ یعنی با ویزای قبرس جنوبی وارد بشود بهراحتی میتواند بیاید قبرس شمالی و چندین مرتبه multiple سفر کند» یعنی هیچ محدودیتی مثل یک مرزی بینشان هست و آن مرز خیلی سختگیری خاصی و اسکن و مهر و اینها نمیزنند؛ ولی اگر از شمالی وارد بشوی جنوبی اجازه نمیدهد. درست میگویند؟
بله این را درست متوجه شدید؛ ولی یک نکته را نگفتید کسی که از قبرس جنوب وارد میشود با پاسپورت اروپایی/ امریکایی وارد میشود.بله یا ویزایش را باید برود بگیرد.اگر کسی ویزای قبرس جنوبی دارد یا پاس اروپایی/ امریکایی دارد کسی که از قبرس جنوب وارد میشود؛ چون قبرس جنوب جزء اتحادیۀ اروپا است و فقط کشورهایی که اتحادیه اروپا قبول دارند میتوانند بدون ویزا فقط با پاسپورت سفر کنند.
یعنی الان کسی که بلیت قبرس شمالی را بگیرد اقامتش را بگیرد میتواند برود یا نمیتواند به قبرس جنوبی برود؟
نه با ویزا اقامت قبرس شمالی برای قبرس شمالی است.
با ویزا و مجوز اقامت ترکیه هم میشود آمد قبرس شمالی چند مدت ایستاد یا نه؟ یعنی ویزا اقامت قبرس شمالی داشته باشی میتوانی بروی سه ماه چهار ماه شش ماه ترکیه بمانی برگردی؟
بله امکانش هست.
یعنی کیملیک و اقامت قبرس شمالی در ترکیه هم اعتبار دارد؟
بله اعتبار دارد.
این سرمایهگذاریاش برای بحث تمکن مالی برای ویزای کشورهایی مثل اروپا و کانادا و اینها هم بخواهی بروی معتبر است؟ یعنی آن هم بهعنوان تمکن مالی میشود ارائه داد؟
بله دقیقاً میتوانم بهجرئت بگویم یکخانه 3، 4 تومانی اینجا ارزشش از بابت بحث تمکن مالی اش بیشتر از یک ملک مثلاً 100 میلیاردتومانی در ایران است. به دلیل این که شما وقتی آمدید اینجا و بعد از 6 ماه – این را تأکید میکنم حتماً باید 6 ماه از گرفتن اقامتتان گذشته باشد – شما میتوانید از اینجا اقدام کنید اتفاقاً تمام کشورهای خوب کنسولگری دارند اینجا و بهجرئت میتوانم بگویم 30، 40% آسانتر از جای دیگر است که شما اقدام کنید برای گرفتن ویزا.
یعنی آن پروسۀ گرفتن ویزا که مثال میزنم در ایران مثلاً برای سفارت هلند انجام میدهی اینجا 30، 40% همان پروسه آسانتر است همان پروسه باید انجام بشود تمکن مالی باید ببری، اقامتتان را باید ببرید آدرس محل سکونتتان را باید ببرید اینجا سرمایهگذاری کردید مدارکتان را باید ببرید ولی 30، 40% هم آنها آسانتر میگیرند همکار آسانتر انجام میشود ببینید نمیگویم 100% دارم میگویم 30، 40% بعداً دوستان نگویند که آقای ابراهیمی گفت اینجوری است ما هم میآییم میرویم یکراست اروپا!
واقعیت سایت، کانال یوتیوب و حالا پیج اینستاگرامم و اینها واقعاً دلم میخواهد آدمها بدانند دارند چهکار میکنند میدانی؟ جوگیر نشوند خلاصه مفید، بی ادبی نباشد جوگیر نشوند. اگر میخواهد سرمایهگذاری کند اگر میخواهد برود تحصیل کند میگوید دوتا بچه ام میخواهند بروند در این کشور درس بخوانند؛ مثلاً من در همین لایوی که هفتۀ قبل با دوستم رفته بودم در ایتالیا تحصیل پزشکی میکرد امروز داداشش هم دیدم دارد کارهایش را میکند که آزمون برود انشاءالله قبول بشود او هم برای پزشکی برود.
آنجا بله خانواده میخواهند خودشان را تحتفشار قرار بدهند که در ایتالیا یک واحد خیلی کوچولو سوئیت هم شده برایشان بخرند. چون قرار است دوتا پسرشان 6 سال 7 سال آنجا زندگی کنند. این توجیه دارد منطقی است مثلاً میگویی یک برنامه و یک هدفی دارد میداند 5 سال دیگر باز هم میتواند؛ مثلاً این پول را برگرداند یا بچه هایش میخواهند برگردند ایران دوباره مثلاً پزشکیشان هم تمام شده یا تخصص بخواهند بخوانند اینها منطقی است؛مثلاً بهعنوانمثال آن اجارۀ آن خانه برای 6، 7 سال که اینها میخواهند درس بخوانند خیلی بیشتر از همین میشود که الان بخرندش راحت.آقا بالاسر هم ندارند در این مدت هی هر روز بیاید قیمت هزینه را چیز کند.
آیا خرید خانه برای طول اقامت تحصیلی در قبرس شمالی هم مناسب است؟
دقیقاً. این هم یکی از نکته هایی است که برای همین قبرس هم خیلی خانه خریداری میکنند؛ چون اینجا دانشگاههای بین المللی خیلی خوبی دارد حتی از ترکیه و کشورهای اروپایی هم حتی میآیند اینجا یعنی ما دانشجوهای آلمانی و روس داریم اینجا یعنی دانشگاهش اینقدر معتبر است و اینقدر رنکش بالا است که میآیند از آنجا حالا یک مقدارش بهخاطر رنک دانشگاهش است.
یک مقدارش هم بهخاطر آبوهوا و محیط و اینها که لذت ببرند از آبوهوای قبرس. ولی دانشجوهای بین المللی زیاد میآیند اینجا و یکی از علتهایش هم همین است که خیلیها پیش خودشان حساب میکنند مثلاً 4 سال لیسانس است 2 سال مستر است دیگر بخواهند دکترا بخوانند و اینها که دیگر خیلی بیشتر از این حرفها میشود چه میدانم 7 سال است دیگر دکترا اگر اشتباه نکنم. شما فرض کنید پول اجارۀ یکخانه تمام این مدت را آدم میدهد یکخانه میخرد دیگر؛ چه کاری است که بدهد اجاره.
در پایان چه نکاتی به نظرت من نگفتم برای این که واقعاً یک نفر که میخواهد بیاید قبرس شمالی مراقب باشد کلاهش را برندارند؟ یعنی این استرس کمتر بشود.
متوجهم. یکی این که همین در واقع تحقیق کنند با شرکتی که دارند کار میکنند حتماً شماره ثبتی بگیرند حتماً اطلاعات اولیۀ شرکت را چک کنند از طریق مختلف از طریق دیدن سایتشان ببینند در سایت هست. معمولاً شرکتهای املاک agent هایشان را یعنی مسئولین فروششان را عکسشان را در سایتشان میگذارند این خیلی نکتۀ خوبی است حتماً چک کنند آن شخص نمایندۀ رسمی آن شرکت است و دیگر خدمتتان عرض کنم حتماً نمونه قرارداد ببینند مهندس! و وقتی میآیند اینجا از نمایندههای رسمی شرکت استفاده کنند قرارداد را بند به بند برایشان بخوانند البته که من به شما بگویم؛ چون دولت قبرس روی قراردادها نظارت دارد اینها همه فرمتشان یکی است؛ ولی بند به بند بخوانند امضا کنند بهتر است.
قرارداد را مثل ایران باید دفترخانۀ رسمی ببرند رسمی اش کنند؟ چون ایران قرارداد پیشخرید هم الان باید ببری رسمی کنی؛ یعنی باید کد رهگیری باید بگیرند.
بله میشود برای همان 0.5% باید بروند از ادارۀ ثبت این درصد را پرداخت کند که کد رهگیریاش را بگیرد.ولی من بهعنوان تجربۀ شخصی خودم میگویم من به نظر من هرکسی میخواهد این کار را بکند؛ چون من میدانم دو سه روز اقامتش را شما میدهید؛ ولی باید هزینه پروازش را خودش بگیرد من حتی یک آفر دیدم که پروازش را هم میدهیم. به نظر من توجیه ندارد آنجا خیلیها میروند برای مسافرت میگوید: «برویم سه روز دوری بزنیم و برگردیم» منطقی نیست. ولی من خواهش میکنم …
میگویند، میدهند بعد از این که خانه را خریدند ممکن است ندهند. خیلیها هستند
ولی من نه مهاجرت را تأیید میکنم نه نفی میکنم مهاجرت یک موضوع شخصی است هرکسی میخواهد سرمایهگذاری کند یا مهاجرت کند در دنیا چون من مثلاً حتی در امارات دیدم یک آقای کانادایی آمده بود در امارات در شارجه داشت سرمایهگذاری ملک میکرد. این حقش است دیگر سرمایهاش است از این سمت دنیا میبرد سرمایهگذاری میکند آن سمت دنیا؛ این خیلی هم طبیعی است؛ ولی از هرکسی سرمایهگذاری میکند خواهش میکنم برود ببیند برود از نزدیک ببیند. هرکسی هر حرفی را میزند نپذیرد برود از نزدیک ساختمان را ببیند agent را ببیند مستنداتش را کنترل کند قراردادها را بخواند. هیچ بلد نیست گوگل ترنسلیت کند قراردادش را حتی بدهد به گوگل ترنسلیت عکس بگیرد بدهد ترجمه کند حتی ترجمۀ کسی را هم قبول ندارد راحتش این است از آن یک عکس بگیرد در گوگل ترنسلیت ترجمه کند این که کار سختی نیست اصلاً هیچ کار انگلیسی بلد نیست.
دقیقاً. یک مورد دیگر هم هست مهندس! آن هم این است که خیلیها میگویند که چرا عکس 3D به ما میدهند؟ وقتی که مثلاً واحدی را ببینیم. یک توضیح کلی من خدمتتان بدهم اولاً که اینجا چون ساختوساز زیاد انجام میشود و خریدوفروش بسیار زیاد انجام میشود گاهی وقتها هست پروژه رو خاک است و همهاش فروش رفته. شرکت سازنده معتبر است پروژه خوبی است جایش خوب است شرکت سازنده شرکت بسیار قوی است یکهو میبینید پروژه رو خاک فروش رفته. در نتیجه ممکن است که آن پروژه که ما به شما 3Dهایش را ارائه میدهیم؛
مثلاً اول کارش باشد یا نه اصلاً چندتا فازش ساخته شده باشد آن فاز بهخصوصی که مانده 3D باشد درهرصورت تمام این 3Dها میتواند ضمیمۀ قرارداد بشود و پایینش مهر و امضا بشود هم از طرف شرکت ما هم از طرف شرکت construction این هم جزء تعهداتی است که construction به ما دارد بابت این که آقا من باید شبیه این 3D دربیاورم؛ یعنی پسفردا اگر شبیه آن 3D، 3D را ما ضمیمۀ قرارداد کنیم ملک را شبیه 3D درنیاورد طرف میتواند از شرکت سازنده شکایت کند بابت این مسئله. یعنی 3D هم حکم یک چیز معتبر را دارد.
من سؤالهایم تمام شد.
حالا من یک مقداری سایت خودم را معرفی کنم. سایت من شعارش هست: «experience share learn»؛ «تجربیات، اشترک گذاری و یادگیری » هیچ شرکت مهاجرتی اعزام دانشجو، املاک ندارم و در پیج، کانال یوتیوب و سایت من فقط تجربیات آدمها به اشتراک میگذارم. همین داستانهای آدمها است؛ یعنی داستانهای آدمهای متنوعی میآید تجربیات آدمهای زیادی میآید. هرکسی که یک تجربۀ جزئی از حتی یک کسبوکار در ایران دارد من حتی برای فردا صبح 6 صبح با یک پزشک خیلی معروف برای طب سنتی جلسه دارم. ایشان من را دعوت کرده که برای خود من خیلی عجیب است مثلاً میگویم …
اساساً داری مهندس! Coach میکنید مردم را واقعیت در سایت و کانال یوتیوب سعید کاظمی میخواهم بگویم که هر کسی یک تجربهای یا دانشی دارد میتواند برای خیلی از آدمها مفید باشد. صادقانه گفته بشود. شما سؤالهایی که مشتریها مردم، مخاطبهایتان در این مدت از شما خیلی میپرسیدند را توضیح بدهید.
یک مسئله ای هست که جدیداً خیلی باب شده که اول که مشتری میخواهد؛ مثلاً اطلاعات بگیرد و حتی میخواهد خریدش را آنلاین بکند یا میخواهد تشریف بیاورد اینجا یکسری متأسفانه هستند که به آنها میگویند که یک مبلغی را واریز کنید؛ مثلاً در حد 1000 پوند 2000 پوند برای رزرو. ببینید هیچ قانونی در قبرس وجود ندارد که شما قبل از این که یک ملکی را دیدید خوشتان آمد یا نیامد قبلش هیچ قانونی وجود ندارد که قبلش باید پولی پرداخت کنید؛ یعنی باید بیایید اصلاً هیچ جای دنیا همچین قانونی نیست شما باید اول آن ملک را ببینید از نزدیک بپسندید بعد پولی بابتش پرداخت کنید.
حتی میخواهید رزرو هم بزنید بعدازاین که ملک را از نزدیک دیدید؛ یعنی هیچوقت این قضیه را نپذیرید که به کسی که هنوز از او مطمئن نیستید بخواهید پولی را واریز کنید او هم بهصورت بیعانه که تازه بعد بروید آنجا ملکتان را ببینید. ما پیشنهادمان همیشه به دوستان این است بلیتتان را تهیه کنید شما میخواهید 3 میلیارد 4 میلیارد 5 میلیارد ملک بخرید دیگر بالاخره 100 تومان ارزش دارد که آدم خرج کند هم بیاید قبرس را ببینید هم این که ملکها را ببیند از نزدیک واحد بهخصوص خودش را انتخاب کند بعد آن پول رزرو را بدهد. من این را میخواستم خدمت دوستان بگویم یکوقت این اشتباه را نکنند.
یک خاطره دیگر از خرید هتل در ترکیه؟
البته من یک توضیح بدهم؛ چون شرکت ما در ترکیه هتل هم معامله میشد قشنگ یادم است یکی از هتلهای معروف قرار بود معامله بشود یک تاجر ایرانی مقیم کشورهای خلیج میخواست خریدش کند آنجا قانون فرق میکند آنجا مثلاً صاحب هتل یا مسئول فروش هتل حتماً میگفت بایست فایل ارائه بدهد؛ یعنی مثلاً میگفت آن کسی که ادعا میکند من میخواهم هتل را بدهم حتی میگفت شما حق ندارید اسم هتل ما را جایی ببرید تا آن طرف فایل مالی نداده؛ یعنی چون هتل یک چیزی است که لوث میشود خیلی هزینه، قیمتش وحشتناک بالا است مثلاً 500 میلیون دلار، 400 میلیون دلار.
میگفت باید طرف وقتی ادعای خرید میکند برای بازدید میخواهد قرار بگذارد باید فایل مالی بدهد. در ایران هم ملکهای خیلی سنگین باید طرف فایل مالی بدهد؛ یعنی حتی آدرسش را به او نمیدهند محل را نمیدهند اسمش را نمیگویند؛ ولی در فایلهای کوچک حالا بحث شما این است که همان هزینهای که میخواهد به ایشان بیعانه بدهد را بیاید بلیت هواپیما بگیرد اقامتش هم که آن شرکت میدهد به شما همان هزینه را بکن بیا ببین از نزدیک.
قبل از خرید ملک حتما از ملک و کشور قبرس شمالی بازدید کنید؟
از نزدیک ببیند تصمیم بگیرد قشنگ واحدی که میخواهد بخرد را ببیند تصمیم بگیرد و از خدمات ما استفاده کند ما یکسری خدمات اسمش را آفر نمی گذاریم ما داریم خدمات میدهیم به مردم و الا قیمتمان که با همان قیمت شرکت سازنده که بارها خدمتتان گفتم یکی است؛ یعنی لیست قیمت با آن لیست قیمت یکی است ما فقط یکسری خدمات میدهیم به دوستان که مثلاً باز یک سؤالی که همیشه از من میپرسند که این خدماتی که شما میدهید چیست؟
مثلاً چرا ما نرویم از خود construction company بخریم؟ ببینید construction company پول را میگیرد، بعد میگوید: «شما بروید یک وکیل بگیرید» حالا دوباره یک پولی هم بدهید یک وکیل بگیرید که بقیه کارهایتان را انجام بدهد مثل کار اقامت. ببینید ما کار اقامت را انجام میدهیم؛ دریافت اقامت، ثبت شرکت، حساب بانکی، ثبتنام فرزندان؛ تمام خدمات مهاجرتی، تمام مراحلی که باید شما ادارات مختلف بروید تا اقامت … دفعۀ اول یک مقدار سختتر است دیگر تا یک مقدار کار اقامتتان انجام بشود تمام مراحل کنارتان هستیم درعینحال بهعنوان وکیل و نمایندۀ شما طرف مقابل شرکت سازندهایم.
اگر شرکت سازنده تخلفی بکند یا دیرکرد در تحویل داشته باشد. یا نه شما احتیاج به کمک داشته باشید بخواهید؛ مثلاً حالا پیش میآید مهندس دیگر یک موقع یک بنده خدایی دارد اقساطش را پرداخت میکند مثلاً 5، 6 بار هم پرداخت کرده یک ماه دیر شده آنجوری ما نمیگذاریم که مثلاً معاملهاش فسخ بشود یا مثلاً ملکش را از دست بدهد یا پولش را از دست بدهد ما میرویم تعامل میکنیم بالاخره اینها خدماتی است که ما داریم بهعنوان شرکت به دوستانمان به مشتریهایمان ارائه میدهیم. من این دوتا مورد را میخواستم حتماً آخر لایو بگویم؛ چون خیلیها در این چند وقت که لایو من و شما را دیدند این دوتا سؤال برایشان پیشآمده بود خوب شد که حتماً گفتیم و این که خیلی خوشحالم مثل همیشه ازتان استفاده کردیم کلی چیز یاد گرفتیم.
لطف کردید که به من کمک کردید، دوستان زیادی به من پیام میدهند که مثلاً با ما هم لایو بگذارید من تحقیق میکنم بررسی میکنم واقعیت مثلاً دیروز برای ویزای ایتالیا یک بنده خدایی خیلی به من پیگیر شد من قبول نکردم هر چه بررسی کردم دیدم این اخلاق و آداب کار در شبکه های اجتماعی را ندارد نه عکس دارد نه تلفن مشخصی نه آدرس مشخصی. گفتم نه سایت دارد نه مثلاً در ایران دفتر دارد نه نماد دارد نه مجوز دارد من چه جوری باید به این شخص اعتماد کنم؟
من نوعی وقتی یک محتوا میگذارم تلفن، پیج اینستاگرام، واتساپ، سایت، عکسهای، ویدئوهای من همهجا هست یعنی نمیتوانم دنبال دروغ گفتن نیستم. لایوهای زیادی من با آقای ابراهیمی رفتم سعی کردیم خیلی مسائل مختلفی با هم صحبت کردیم. که پیشنهاد میکنم. این صحبتها را هم مطالعه بفرمائید.
چه کسانی نباید به قبرس شمالی، ترکیه و گرجستان مهاجرت کنند؟
صادقانه هم میگویم بعضیها نباید بروند؛ یعنی تلاش نکنید که فقط من باب این که ما میخواهیم برویم. یک توهم نزنید رؤیا برای خودتان نبافید. واقعیت رفتن سرمایه میخواهد تخصص میخواهد دانش میخواهد زبان آموزی میخواهد. اینها را باید رعایت کند کسی میخواهد برود. هدف دارد برنامه دارد مجردی راحتتر است با خانواده با همسر راحتتر است با بچهباز خیلی سخت میشود مشکلات خودش را دارد. بله خیلی ها سرمایۀ خوب دارند، در ایران برج، ساختمان یا دفتر و شرکتهای فعال دارند اینها خیلی برایشان خوب است خیلی هم مفید است؛
ولی منباب این که یک نفر بگوید: «ما هم میخواهیم بروم قبرس؛ ما هم میخواهیم بروم فلان کشور» به نظر من توصیه نمیکنم. چرا اگر برنامه مشخص دارید میخواهی بچه ات برود درس بخواند برو. یک واحد کوچک هم میخری. خود شما هم میروی بعضی موقعها تابستانها وقت خوب، هوای خوب سر میزنی برو. سرمایهگذاری، تحصیل بچه های را هم می توانی بفروشی برگردی؛ ولی با نگاه درست با دانش باید انجام بدهی. شب خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/08/هشدارهایی-برای-خرید-ملک-در-قبرس.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-08-04 00:02:382022-10-17 16:47:16هشدارهایی به خریداران ملک در قبرس شمالی
برای تماشا صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه در مورد کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان طرح جامع بیمه کوثر از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه،کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان طرح جامع بیمه کوثر از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
سلام به همۀ دوستان عزیز. سعید کاظمی هستم. امشب میخواهیم در مورد طرح جامع بیمۀ کوثر، بیمۀ مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث صحبت بکنیم.
خیلی محبت کردید وقت گذاشتید من توضیح دادم خدمت دوستان امشب میخواهیم طرح جامع بیمۀ کوثر، بیمۀ مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث پروژه های عمرانی را بحث بکنیم. این برای پیمانکارها و شرکتهای ساختمانی، کسانی که در حال کارهای ساختمانی هستند خیلی مفید است؛ چون خیلی بحث گسترده است با اجازهتان شما میخواهید یک سلام و علیک بکنید سؤالاتم را من شروع بکنم.
بیمه ها را که ما قبلاً یک لایوی که داشتیم یک کلیات بیمه رفتیم یکسری اصول اولیه بیمه، در بیمه مسئولیت را صحبت کردیم بحثمان به اینجا رسید که در بیمه های مسئولیت قانون جدید بیمه مرکزی بود به وجود آمد؛ یعنی باتوجهبه حذف کلوزها، کلا 11 کلوز شده.
بیمه طرح جامع بیمۀ کوثر حدود شامل 40 تا کلوز است. یک پیش نویس بیمه پیشم است از روی آن می خوانم و بعدش دانهدانه کلوزها را باهم یک به یک بحث بکنیم؛ یعنی کلوزها را مثال بزنید برایمان تا کامل اگر کسی سؤالی دارد متوجه بشود.
بحث اول در مورد تعهدات بیمه گر، بحث فوت و نقصعضو هر نفر در هر حادثه نوشته حالا اینجا دو بخش میشود ماه عادی و ماه حرام. این را یک توضیح بفرمائید یعنی خسارت فوت و نقصعضو.
بله. ببینید اول یک موضوعی را من خدمت شما عرض کنم بحث بیمه مسئولیت طرح جامع که حالا شاید آن لایو را عزیزان ندیده باشند یا بحث را کاملتر بخواهیم ادامه بدهیم. قانون جدید بیمه مرکزی که آمد کلوزها کم شد حالا تعدادی که قبلاً بود تقریباً 30، 35 کلوز بود بعد 11 کلوز شد این طرح جامع که ما داریم صحبتش را میکنیم که 41 کلوز دارد این طرح را قبل از قانون بیمه مرکزی ما مجوزش را از بیمه مرکزی گرفتیم. طرح هم به پیشنهاد کانون برق کشور بوده؛ یعنی تمام پیمانکاران شرکتهای برق در کل کشور تمام مشکلات و ایراداتی که داشتند در دادگستری محکوم شدند یا به هر نحوی شرکتهای بیمه خسارت بهشان پرداخت نکردند آمدند درخواست کردند از صنعت بیمه که بیمهنامه طراحی کنند و درخواست بدهند نواقص را بر طرف کند.
شرکت بیمه کوثر این کار را قبول کرد و علت این که الان تفاوت بین شرکت کوثر و بقیه شرکتها علتش همین است؛ یعنی قبل از این قانون ما این طرح را برای کانون برق طراحی کردیم و بعد از آن هم که دیگر عمومی شد فقط الان بعدازاین قانون جدید بیمه مرکزی کلوزها کسر شده ما هنوز این طرح را داریم؛ چون مجوز این طرح معمولاً هر طرحی را که بیمه مرکزی میدهد حداقل 5 سال را مجوز میدهد بعد آن طرح را بقیه شرکتها هم میتوانند داشته باشند؛ ولی فعلاً طرح انحصاراً فقط در شرکت بیمه کوثر هست و الان قابلیت ارائه را دارد برای تمام پیمانکاران. فقط یک مزیتی که برای پیمانکاران برق دارد این طرح این است که پیمانکاران شرکت برق میتوانند با خرید یک بیمهنامه تمام پروژههایشان را تحت پوشش قرار بدهند؛ یعنی اگر یک پیمانکار شرکت برق 10 تا پروژه را همزمان دارد کار میکند.
قرارداد پیمان دارد 10 تا پروژه، 5 تا پروژه را دارد کار میکند طبق روال عادی باید برای هر پروژه بیمهنامه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان تهیه کند و یک مسئولیت اشخاص ثالث. ما در توافقی که با کانون برق کشور داشتیم این را لحاظ کردیم برای پیمانکارهای برق یک دانه بیمهنامه برای تمام پروژههایشان میخرند فقط باید تعداد کارگرهای کل پروژههایشان داخل این بیمهنامه قید بشود اگر کل پروژههایشان مثلاً 30 تا کارگر دارد روزی که بیمهنامه را خریداری میکنند 30 تا کارگر را به شرکت بیمه کوثر اعلام کنند. این مزیت برای شرکت برق، برای بقیه پیمانکاران دیگر روال قبل است هر پروژه یک بیمهنامه است فقط تفاوتش همان بحث کلوزها است.
سؤالی که شما پرسیدید بحث غرامت فوت و نقصعضو است.
دیه را هرسال قوه قضاییه اعلام میکند امسال دیه برای ماه حرام 800 میلیون تومان و ماه عادی اش 600 میلیون تومان است. این که روی بیمهنامه قید شده علتش همین است و در بیمهنامههای مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان که لایو قبلی صحبت کردیم کارفرما در قبال کارکنان عملاً چند بخش است یکی ویژۀ فعالیتهای صنعتی، تولیدی، خدماتی؛ دوم بابت پروژههای ساختمانی و سوم پروژههای عمرانی. یعنی این سهبخشی است که بیمه نامههای مسئولیت میتوانند تهیه کنند. بخش اول بیمه نامه همان بحث هزینه پزشکی؛ دیه ای که شما سؤال کردید مشخص میشود. این که گفتید چرا مثلاً دیه ها متفاوت است اینجا این که گفتم دیه ماه عادی و ماه حرام را قوه قضاییه مشخص میکند فقط در بحث قانون بیمه آمده معمولاً بهازای هر سه تا پنج کارگری که در پروژهای فعالیت دارند یک دیه خریداری میکنند؛ یعنی مثلاً اگر در یک پروژه 10 نفر کار میکنند دیگر 2 تا دیه کفایت میکند میتوانند بیشتر هم بخرند ولی میتوانند دوتا دیه طبق قانون و فرمولی که بیمه دارد حداقل دوتا دیه را خریداری کنند. این بحث سؤالی که شما پرسیدید سر دیه این است. پس شد ماه حرام و ماه عادی که باید روی بیمه نامه مشخص بشود.
بعد یک سقفی هم گذاشتید انگار مثلاً برای 5 نفر مثلاً الان همین بیمه نامه سقفش 4 میلیارد تومان است سقف فوت و نقصعضوش.
ببینید حداقل دیه ای که ما مشخص کردیم در طرح جامع، یکسری تعهدات دادیم روی بیمه نامه دیگر از آن تعداد دیه کمتر نباید باشد. ما معمولاً در بحث بیمه نامه حداقل سه تا پنج تا دیه را به حالت پیشفرض در بیمه نامه طرح جامع میدهیم حالا ممکن است بعضاً سؤال کنند طرح جامع بااینهمه پوشش و اینهمه تعهد دیه ممکن است حق بیمه اش برود بالا. یک طرحی را هم شرکت بیمه کوثر در نظر گرفته که بابت بیمه نامههای طرح جامع 55% تخفیف لحاظ کرده؛ یعنی از این بابت نگرانی وجود ندارد. پس حداقل سه تا پنج دیه را در طرح جامع میدهیم حالا بحث هزینه های پزشکی و موارد دیگر را کمکم شما سؤال کنید من باز ابهامی دارید من خدمت شما هستم.
هزینه پزشکی را 25 میلیون و باز آن هم سقفش را 125 میلیون هزینه های پزشکی را دیدید.
بله. ببینید الان باتوجهبه هزینه های پزشکی که هست و تعرفه ها امسال تقریباً 60% افزایش پیدا کرده تعرفه های پزشکی. معمولاً در بیمه های مسئولیت عادی که ما صادر میکردیم چه شرکت کوثر و بقیه شرکتها روال سالهای قبل این بود که حداقل 5 میلیون خریداری میکردند و به تعداد کارگر یک مبلغی مثلاً 5 تا کارگر داشتند 5 تا 5 میلیون تومان 25 میلیون تومان. بهمرور زمان این بیشتر شد 10 تومان شد 15 تومان شد بعضاً حتی تا الان تا 30 میلیون تومان هم رسیده؛ ولی این بحث هزینه های پزشکی باتوجهبه این تعرفههای پزشکی که 60% افزایش پیدا کرده با مبلغ 5 میلیون، 10 میلیون یا حتی همین 30 میلیون تومان جبران خسارت نمیشود.
ما آمدیم در بیمه نامه در نظر گرفتیم پیشفرض 25 میلیون بهازای هر نفر و در طول آن مدت 125 میلیون تومان. چرا 125 میلیون در نظر گرفتیم؟ ما گفتیم در بخش دوم بیمه نامه که پوششهای بیمه ای یا همان کلوز هست انشاءالله با هم صحبت خواهیم کرد بحث این است که اگر یک وقتی هزینۀ پزشکی کارگر از 25 میلیون افزایش پیدا کرد ما یک هزینۀ پزشکی دوم در بیمه نامه دیدیم گفتیم بهازای هر نفر 100 میلیون تومان اضافه تر هم پرداخت میکنیم. به همین علت در بخش اول بیمه نامه ما 125 میلیون در نظر گرفتیم؛ چون تعهدی که داریم برای هر کارگر میدهیم با این فرمول عملاً 125 میلیون تومان است پس باید در تعهدات پایه بیمهنامه هم 125 میلیون تومان باشد.
بحث بعدی اینجا در شرایط خصوصی بیمه دیدم نوشتید حداکثر ظرف 48 ساعت باید به شما اطلاع رسانی بشود برای این که یک حادثه ای اتفاق افتاده. فکر کنم عرفش 5 روز است. حالا از 5 روز گذشت به هر دلیلی کارفرما نتوانست به بیمه اطلاع بدهد چه می شود؟
حالا پیشنویسی که ما خدمت شما ارائه کردیم بیمهنامه به مرحله صدور نرسیده یک پیشنویس بود که شما اطلاعات را داشته باشید. الان بیمه نامه که الان جلو خود من هست که صادر شده ببینید قید کرده که: «بیمه گذار موظف است تاریخ اطلاع خود از هرگونه حادثه ای» یعنی زمانی که خودش متوجه میشود سریعاً و ظرف مدت حداکثر 5 روز یعنی آن بحث 5 روزی که در قانون بیمه مرکزی آمده اینجا هم قید شده.
بعد از 5 روز چه میشود اگر آمد و به هر دلیلی نتواند اطلاع رسانی کند.
در حوادث کار اینجوری نیست که نتوانند اطلاع رسانی بکنند. اگر شرایطی پیش آمد که نتوانستند اطلاع رسانی بکنند معمولاً وقتی یک حادثه کاری اتفاق میافتد؛ مثلاً کارگر سر پروژه یک اتفاقی برایش میافتد از ارتفاع سقوط میکند یا هر حادثه دیگری از طریق آمبولانس میرود بیمارستان. مدارک همه موجود است اگر به هر دلیلی دچار مشکل شد پیمانکار یا کارفرما نتوانست اطلاع رسانی بکند باتوجهبه مدارک پزشکی که آن زمان دراسرعوقت مراجعه میکنند به بیمارستان یا پزشک اینها برای ما قابل استناد است و بحث این است که بررسی حوادث کار فقط توسط کارشناس اداره کار و دادگستری بررسی میشود؛ یعنی این موارد مورد استناد برای این عزیزان هم هست. از این بابت هیچ نگرانیای وجود ندارد.
یکی از بحثهایی که در این دیدم بحث نشانی محل کار و اسامی کارکنان است در خیلی از پروژههای عمرانی کارگرها بهصورت هفتگی یا ده روزه عوض میشوند؛ مثلاً در کارگاه برق که شما میفرمایید یا آب و فاضلاب یا حتی کارگاه ساختمانی کارگر گچ کار میرود جوشکار میآید جوشکار میرود استاد کار بعدی می آید. در ساختمان شاید بشود نشانی محل کار داد؛ ولی در پروژه برق که تمام سطح یک شهر است یا یک محله یا یک منطقه این دیگر محل دقیق کار و اسامی کارکنان هر روز هم بخواهد بیاید به شما لیست بدهد که اصلاً عملاً شدنی نیست.
ببینید برای این راهکار وجود دارد. ما در بیمه های مسئولیت ساختمانی مبنا متراژ است شاید سالهای قبل به این روال بود که تعداد کارگر مشخص میکردند الان متراژ مهم است؛ مثلاً ما اگر حق بیمهای دریافت میکنیم برای بیمههای مسئولیت کارفرماهای ساختمانی برحسب متراژ است یک ساختمان با 1000 مترمربع یک هزینه ای دارد حق بیمهای دارد یک ساختمان با 100 مترمربع یک حق بیمه ای. پس اینجا دیگر ملاک تعداد کارگر نیست و همان بحث متراژ است و بیمهنامه هم که بینام است. اما در مواردی که شما سؤال کردید پروژهها عمرانی است یا بعضاً تولیدی، خدماتی، کارخانه است میخواهد بیمهنامه را بینام خریداری کند ببینید پروژههای عمرانی ما در بیمه نامه دوتا اصل داریم یا محل پروژه مشخص باشد یا نام کارگر مشخص باشد.
اگر محل پروژه مشخص نباشد اسامی کارکنان هم مشخص نباشد این شرایط ممکن است برای آن بیمهگذار به وجود بیاید که تقلب و این شرایط پیش بیاید؛ چون عملاً نه ما نام کارگر را داریم نه میدانیم کجا کار میکند. راهکارش چیست؟ ما آمدیم در بیمهنامه قید کردیم گفتیم اگر شما میخواهید بیمهنامه بینام را خریداری کنید بیایید قرارداد پیمانتان را به ما ارائه کنید ما بر حسب قرارداد پیمان شما به شما تعهد میدهیم؛ یعنی اگر قرارداد پیمان مثلاً پروژههای آب و فاضلاب که ما الان تقریباً از سال 93 داریم با شرکت آب و فاضلاب با پیمانکارهایشان همکاری داریم اینها به این شکل است که قرارداد پیمانشان یک شماره دارد بیشتر هممحلشان مشخص است؛ مثلاً قید شده پروژه آبرسانی خیابان غفاری حدفاصل مثلاً امیرکبیر و مثلاً خیابان نصری. طبق قرارداد پیمان شماره 1010. ما هم تعهد میدهیم دقیقاً اینها قید میشود روی بیمهنامه و نگرانی زمان خسارت وجود ندارد.
یک بحث دیگر هم که با هم قبل از لایو میرفتیم بحث این بود که شما یک کمی ناراحت بودید میگفتید که پیمانکارها بهجای این که خودشان یا یکی از شرکا یا یکی از مسئولین ارشد پیمانکاری بخواهد بیایید دنبال بیمه معمولاً به همکارشان که نقش منشی را دارد به ایشان زنگ میزنند می گویند از بیمه ها قیمت بگیر. وقتی میخواهد قیمت بگیرد عملاً ارزانترین قیمت کاملترین بیمه فکر کنم نیست منظورتان این بود. درست میگویم؟
ببینید یک مشکل اساسی متأسفانه این است که در بیمه های مسئولیت دیگر بحث دیه است. اگر حوادث کاری اتفاق بیفتد در اولین قدم مشکل برای پیمانکار و کارفرما به وجود میآید و بحث زندان و دادگستری و شکایت و خیلی موارد مختلف که من هفته پیش که با هم لایو داشتیم من گفتم حتی ما دیه پرداخت کردیم؛ مثلاً تا 270 میلیون تومان، کارگر نسبت به یک کارگر دیگر قصور انجام داده برای آن مثلاً حکم زندان آمده برای کارفرما حکم زندان آمده؛ اما چون بیمه مسئولیت کامل بوده تمام دیه پرداخت شده. این سؤالی که شما پرسیدید خیلی خوب است ما الان در پروژههایی که مثلاً شخص میرود در مناقصه شرکت میکند؛
مثلاً یک پروژه آب، یک پروژه برق. عزیزان مدیرعامل یا یک شخصی که تسلط دارد بر آن کار میرود در آن مناقصه شرکت میکند. بیمه هم همینجور مهم است؛ یعنی یک مسئله حقوقی است و فردا اگر اتفاقی بیفتد آن شرکت، آن کارفرما، آن پیمانکار، آن مدیرعامل درگیر است. متأسفانه حداقل در این 8 سالی که من دارم در صنعت بیمه فعالیت میکنم مداوم با این مسئله روبروییم که از شرکتها تماس میگیرند؛ مثلاً مسئول دفتر آن شرکت، منشی شان حالا عامیانه تماس میگیرند میگویند: «ما یک بیمه نامه میخواهیم حداقل قیمت.» ما مثلاً برای آن شخص توضیح میدهیم میگوییم حداقل یکوقت ملاقات بدهید ما مدیرعامل شما را ببینیم بیمه نامه را کامل بهشان توضیح بدهیم شما نمیتوانید اطلاعات دقیق را به مدیرعامل تان برسانید که کارگر لیست ثابت چیست تأمین اجتماعی چیست متغیر چیست دیه چیست.
ولی متأسفانه فقط ارسال میکنند یک پیشنویسی را میخواهند از ما که حالا بعضاً این در صنعت بیمه هم اتفاق میافتد که نرخشکنی؛ یک پیشنویس از من دریافت میکنند میدهند به یک شرکت دیگر؛ باز آن نرخ را میآورد پایینتر او میدهد به یک شرکت … و این روال ادامه دارد. ولی متأسفانه فقط یک بیمهنامه ارزان میخواهند با حداقل قیمت و بعضاً مشکلات خیلی زیادی با این دیهای که مثلاً همین امسال مشخص شده 800 میلیون تومان یک بیمهنامه ناقص و یک بیمهنامه کامل شاید اختلاف قیمتش 2 میلیون، 5 میلیون، 10 میلیون نهایت باشد؛ ولی آن موقع اگر اتفاقی بیفتد و یک بیمهنامه ناقص باشد 800 میلیون تومان حداقل دیه است.
دیگر تصمیم با خود عزیزان است ما از باب مسئولیت اجتماعی چه شمای بزرگوار که این کار ارزشمند را انجام میدهید دارید کسبوکارها را معرفی میکنید و اطلاعرسانی میکنید چه از بنده حقیر که در حد توانم در بحث بیمه دارم فعالیت میکنم و سعی میکنم از باب مسئولیت اجتماعی ام یک اطلاع رسانی کرده باشم دارم میگویم خواهشمندم زمانی که میخواهید درخواست بیمه ای را بدهند عزیزانی که حقوقی آن شرکت هستند بزرگوار چه مدیرعامل چه عزیزانی که اطلاعات دارند حداقل آنها اقدام کنند؛ چون از طریق مسئول دفتر نمیشود اطلاعرسانی کرد آن عزیزان هم محترم هستند؛ ولی شاخه کاری آن شخص اصلاً یک چیز دیگر است و تسلطی بر بیمه ندارد ما هم هر چه توضیح بدهیم ممکن است اطلاع رسانی درستی نباشد.
برویم روی بحث کلوزها چون خیلی کلوزها زیاد است کلوزهای طرح جامع بیمه کوثر؟
بحث حوادث ناشی از وسایل نقلیه موتوری. من یک توضیح بدهم مگر وسایل موتوری منظور وسایل نقلیه مثل وانت بار، بیل مکانیکی یا هر چیزی که در پروژه دارد استفاده میشود مگر اینها خود خودرو بیمه شخص ثالث و بیمه تمام خطر، بیمه بدنه ندارد؟ نیاز هست باز مجدد کلوز چه چیزی را میخواهد به ما بگوید؟ یک مثال برایم بزنید.
ببینید این پوشش حوادث ناشی از وسایل نقلیه موتوری در شرح کلوز هم حالا توضیح داده گفته اولویت با بیمه نامه شخص ثالث آن وسیله نقلیه موتوری. مثلاً اگر محل کار یک وانتی فعالیت میکند در آن کارگاه یا هر وسیله نقلیه موتوری دیگری که بیمه شخص ثالث دارد اولویت با آن است. در این کلوز آمده گفته اگر آنجا خسارت پرداخت شد که اولویت با آن است اگر پرداخت نشد و باز کارفرما یا پیمانکار قصوری برایش مشخص شد و محکوم شد از این بخش بیمهنامه پرداخت میشود؛ یعنی نگرانی وجود ندارد حالا مثلاً این وسیله نقلیه مال پیمانکار بوده در محل پروژه الان یک اتفاقی افتاده بنا بر هر دلیلی از بیمه شخص ثالث خسارت پرداخت نشده طبق قانون؛ از این کلوز پرداخت میشود؛ یعنی نگرانی از این بابت وجود ندارد.
یک بحثی هم پوشش مأموریت خارج از کارگاه است؟
قبل از بروز حادثه توسط بیمه گذار خریداری شده باشد؛ یعنی یک محدودهای شما برای کارگاه تعریف کردید؟ میگویم شرکتهای خدماتی کارگاههایشان معمولاً محدوده یک شهر است شما در قرارداد نوشتید؛ مثلاً شهر ایکس، شهر مثلاً بیرجند، شهر مشهد؛ یک پیمانکار هست؛ مثلاً مأمور مشترکین دارد میفرستد حالا آب، برق، گاز یا خدماتیها. این نیروهایش تمام سطح شهر دارند کنتورخوانی میکنند این محدوده اش میشود کل آن شهر دیگر؛ نمیتواند یک محل مشخصی را دقیق مشخص کند؛ چون عملاً حوزه کاری اش کل آن شهر است درست است؟
ببینید یکی از ایراد بیمه های مسئولیت عادی همین بود ما دفعه قبل خدمت شما توضیح دادیم بیمه های مسئولیت بحث پوشش مأموریت خارج از کارگاه را منوط کرده بودند به این که نام کارگر مشخص بشود؛ یعنی آن شخصی که مداوم دارد میرود کار بیرون از کارگاه انجام میدهد اسمش در بیمه نامه قید بشود. ما در بیمه نامه طرح جامع دیگر این را نخواستیم گفتیم اگر شما میخواهید حالا طرح جامع یک شکلی است که شما کلوزها را نمیتوانی انتخاب کنی این بیمه نامه یک پکیج کامل است ما ایرادات را درآوردیم این بهعنوان یک پکیج کامل ارائه میشود یکی حذف نمیشود یکی اضافه بشود.
اما این دغدغه را رفع کرده گفته اگر این کارگر شما میخواهد برود بیرون یک مأموریتی انجام بدهد دیگر محدودهای برایش مشخص نکرده در بیمهنامه دقیقاً قید کرده ببینید من الان شرح این پوشش را برای شما بخوانم گفته: «خسارت وارد به کارکنان در خارج از کارگاه در صورتی قابل پرداخت هست که علاوه بر احراز مسئولیت بیمهگذار، پوشش مأموریت خارج از کارگاه قبل از بروز حادثه توسط بیمهگذار خریداری شده باشد.» این بیمهنامه یک پکیج کامل است در این هم محدوده نیاورده گفته؛ مثلاً این خیابان یا همین شهری که دارد پروژه انجام میشود. آن شخص را فرستادند حالا یا برگه مأموریتی دارد اثبات این که من رادان را آقای مهندس کاظمی فرستاده برای یک کاری با شما است آقای مهندس! شما پیمانکار و کارفرمای منید باید اثبات کنید که من کارگر شماام و من را فرستادید برای کاری که بیرون از کارگاه انجام دادم. بههرحال یک برگه مأموریتی یک سند و مدرکی وجود دارد که شما من را فرستادید برای یک کاری. پس عملاً محدوده فعالیتی وجود ندارد. این یکی از نواقصی بود که در بیمه عادی وجود دارد.
یعنی شما میفرمایید الان کسی که طرح جامع را بخرد کل این 40 کلوز را شرکتهای زیادی هست شرکت برق، وزارت نیرو آمدند نشستند روی آن بحث کردند تمام این نیازهایشان را پکیج کردند گفتند ما دیگر این جامع، جامع است هر چیزی که احتمال دارد برای من نوعی، من پیمانکار، من شرکت ساختمانی ایجاد بشود در این پکیج دیدند که خیال انها راحت است. درست است شاید هزینه بیشتری مسلماً این هزینه اش از یک بیمه عادی بیشتر خواهد بود بدون شک ولی در مجموع این پکیج، حالا این کلوزهایی که پیوست است 41 کلوز کامل قرار است خیال من را از هر مشکلی که در آینده ایجاد بشود راحت بکند دیگر در حادثه.
دقیقاً ببینید ما بیمه های تمام خطر مهندسی را داریم آنها اسمش رویش است تمام خطر؛ میگوید تمام خطرات به جز استثنائات؛ آنهایی که شرکت بیمه میگوید استثنا است در بیمه نامه. عملاً ما در بیمه مسئولیت یک بیمه نامه تمام خطر نداشتیم که تمام خطرات را داشته باشد همه اش پوششهایی که داشت و کلوزهایی که داشت نواقصی داشت این طرح عملاً یک بیمه نامه تمام خطر مسئولیت است باتوجهبه پوششهایی که دارد بحث حق بیمه اش هم که مطرح کردید.
گفتم خیلی اختلاف زیادی ندارد با بیمهنامههای طرح عادی؛ مثلاً ما الان برای جایگاههای سوخت که ریسکشان بالا است این طرح را داریم کار میکنیم اختلاف قیمتشان تا یک بیمهنامه عادی تقریباً مثلاً ما چند سالی هست که داریم کار میکنیم 1.5 تا 2 میلیون تومان نهایت. عملاً میارزد با این مشکلاتی که الان هست و هزینههایی که ممکن است فردا بعد از حکمهای دادگستری برای پیمانکار و کارفرما تحمیل بشود ارزش دارد.
بحث بعدی کلوز دوم جبران هزینه های پزشکی. شما هزینه های پزشکی را که در کلیات نوشتید؛ یعنی در اصل بیمه نامه هست این پس چه چیزی را باز میخواهد پوشش بدهد این هزینه پزشکی؟
ببینید جبران تعرفه هزینه های پزشکی یک کلوزی است که هنوز حذف نشده در بیمه نامههای عادی هم هست. هزینه های پزشکی حالا شاید در شهرهای کوچک زیاد مطرح نباشد همه به این استناد نگاه کنند بحث جبران هزینههای پزشکی این باشد که ما که اینجا بیمارستانهای دولتی داریم خصوصی نداریم همه هم طبق تعرفههای پزشکی هزینهها را از ما میگیرند اگر امروز برای کارگر من سر پروژه اتفاقی افتاد من دیگر نگرانی ندارم اگر کلوز هم نخریده باشم بیمارستانها همه دولتی است؛
اما ممکن است برای کارگر من یک اتفاقی بیفتد که امکان درمانش در استان خراسان جنوبی نباشد و من مجبور بشوم کارگر خودم را بفرستم؛ مثلاً بیمارستان خصوصی. امروز برای چشم کارگر من یک اتفاقی افتاده من مجبور میشوم بفرستمش بیمارستان خاتمالانبیا مشهد که تخصصی چشم است. این بیمارستان خصوصی است و تعرفه هایش دیگر تعرفه دولتی نیست اینجا اگر آن کلوز را خریداری کرده باشد طبق تعرفههای بیمارستان خصوصی هم بیمه موظف است تا سقف تعهدات پزشکی هزینه را پرداخت کند.
کلوز سوم کلوز ماده 66 تأمین اجتماعی است. اول خود ماده 66 را یک توضیح بدهید و یک مثال هم اگر برایمان بزنید ممنون میشوم.
ببینید معمولاً اکثر پیمانکاران درگیر ماده 66 تأمین اجتماعی هستند. ماده 66 تأمین اجتماعی آمده گفته؛ یعنی موضوع کلیاش حوادث کار است گفته اگر شخصی را شما چه بیمه بکنید بهعنوان کارگر و چه بیمه نکنید و حوادث کار برایش اتفاق بیفتد من شرکت تأمین اجتماعی یا من سازمان تأمین اجتماعی میتوانم کارفرما یا پیمانکار را بعد از حادثهای که برای کارگر اتفاق افتاده به میزان 10 سال حقوق محکوم کنم. یک امتیاز قرار داده گفته اگر کارفرما یا پیمانکار یکجا پرداخت کند این 10 سال جریمه را من بر حسب حقوق قانون کار آن سال در نظر میگیرم.
امسال برای کارگر من اتفاق افتاده حقوق قانون کار مثلاً 6 میلیون تومان است منطبق قانون کار 1401، 10 سال پیمانکار را جریمه کردم پس این اگر یکجا پرداخت کند؛ اما اگر توانایی را ندارد کارفرما و پیمانکار که یکجا 10 سال را پرداخت کند میگوید طبق قانون کار هرسال. ماده 66 تأمین اجتماعی در بحث طرح جامع هرسال تعهداتش تغییر میکند بر حسب همین قانون کاری که الان هست. الان 490 میلیون در نظر گرفته در بیمه های مسئولیت عادی معمولاً من بعضاً دیدم پیمانکار میآید خریداری میکند 50 میلیون تومان در هر حادثه، در طول مدت 100 میلیون. من به او میگویم؛
مثلاً طبق قانون کار اگر الان بخواهیم حساب کنیم حداقل شما 500 میلیون محکوم میشوید شما چه جوری میخواهید 100 میلیون بخرید؟ میگوید حداقلش را شما برای ما بزنید ممکن است اتفاقی نیفتد. یا من توانایی این را ندارم. بعضاً که کامل بهشان توضیح میدهیم بیمههای مسئولیت عادی هیچ شرکتی این سقف از ماده تأمین اجتماعی را پرداخت نمیکند یا اگر پرداخت کند حق بیمه بسیار بالایی میگیرد این در بیمه نامه طرح جامع این مزیت وجود دارد که ما پایه آمدیم در نظر گرفتیم هر زمان هم قانون کار تغییر کند باز ما این را تغییر میدهیم؛ یعنی سقف تعهدش را میبریم بالا که اگر محکوم شد پیمانکار یا کارفرما تحت پوشش بیمه نامه باشد.
800 میلیون تومان میبینم شما پوشش میدهید ماده 66 تأمین اجتماعی
بله بله. 490 میلیون در هر حادثه است و 800 میلیونی هم که شما گفتید بله درست است.
کلوز چهارم مسئولیت بیمه گذار در قبال اشخاص ثالث است. یک توضیح اشخاص ثالث را بدهید.
ببینید من ابتدا گفتم بیمههای مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان چند بخش بود دیگر؛ صنعتی، خدماتی، تولیدی در یک بخش بود. پروژههای عمرانی بخش دوم و ساختمانی بخش سه. در یک بیمهنامه معمولاً پروژههای عمرانی باید بیمه مسئولیت اشخاص ثالث را جداگانه خریداری کنند. اینجا اگر بهعنوان یک کلوز بیمهای آمده اشخاص ثالث بحث خسارتهای جانی است؛ یعنی دیه پرداخت میشود. اگر من امروز یک بیمه نامه مسئولیت ساختمانی خریدم و این کلوز داخلش وجود دارد عابر پیاده یا شخصی که هیچ ارتباطی با پروژه من ندارد از محل کار من عبور میکند صدمه جانی دید خسارت پرداخت میشود دیگر خسارت مالی پرداخت نمیشود.
بحث خسارت در قبال اشخاص ثالث هم مالی است و هم جانی. پروژههای عمرانی دیگر خسارت مالی را هم دارند به طور مثال وقتی دارد بیل مکانیکی کار میکند حفاری میکند برای لوله گذاری ممکن است بیل مکانیکی بیلش برخورد کند به کابل مخابرات؛ شرکت مخابرات میشود یک شخص ثالث؛ حالا حقوقی است. اینجا دیگر خسارت مالی است. در بیمهنامههای مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان پروژههای عمرانی حتماً کارفرمایان تأکید میکنم یک بیمه مسئولیت اشخاص ثالث جداگانه بخرند. استناد به این کلوز نکنند که بیمه اشخاص ثالث را دارند دیگر نگرانی ندارند که اگر خسارت مالی زدند. اینجا بحث ما فقط جان آدمها است؛ یعنی بحث دیه است تا خسارت مالی،
من با چند تا پیمانکار روی این کلوزها بحث کردم پیمانکارها تأکید میکردند که برای اشخاص ثالث بیمه مجزا گرفته بشود.؛ چون فقط بیمه شخص نیست خودرواش میافتد در ترانشه یا به تیر برق برخورد میکند یا هر دلیلی یا هر حادثهای پیش میآید. کلوز بعدی که دایم تعهد افزایش ریالی دیه است؛
بسیار هم عالی. این پوش بابت افزایش دیه است. معمولاً در بیمهنامههای مسئولیت عادی هم این کلوز هست دیه یک سال آتی. دیه اگر افزایش پیدا کند در بیمه های مسئولیت عادی بعضاً شرکتها در شرح کلوزشان مینویسند تا 15% را تحت پوشش قرار میدهند امسال مثلاً تقریباً 40% افزایش دیه داشتیم پس حتماً باید الحاقیه بخرند. اما اینجا گفته باتوجهبه این که دیه یوم الادا است ممکن است یک پروندهای خسارتی به هر دلیلی حکم دادگستری دیر بیاید پرونده طولانی بشود گفته تا 3 سال اگر دیه افزایش پیدا کند تحت پوشش است دیگر اینجا درصد هم نگذاشته بگوید؛ مثلاً من تا 15% افزایش دیه را قبول میکنم اینجا گفته تا سه سال که دیه افزایش پیدا کند تحت پوشش است پس بحث این کلوز این است که دیه اگر افزایش پیدا کرد تحت پوشش است.
تعدد دیات و دیات غیرمسری؛ این فکر کنم خیلی بحث مهمی است درست است؟
دقیقاً. ببینید بعضی موارد در بیمه نامههای شخص ثالث شاید ما زیاد دیده باشیم این مورد را. یک حادثه ای اتفاق میافتد در بیمههای خودرو، شخص از چند ناحیه بدنش دچار آسیب میشود چشمش آسیب میبیند قطع نخاع خداینکرده میشود؛ مثلاً آسیبهای دیگری میبیند اینجا دیگر دیه شخص از یک دیه یک شخص عادی بیشتر میشود مثلاً میگویم در ماه حرام بوده دیه 800 میلیون. آن زمان که چند قسمت از بدن دچار آسیب بشود دیه هر قسمت را جداگانه بررسی میکنند؛ مثلاً دیه نقصعضو نصف دیه است مثلاً 400 میلیون. چشم مثلاً 300 میلیون. پای طرف قطع شده در حادثه مثلاً 500 میلیون. در این حالت دیگر دیه از یک دیه معمولی بیشتر شده پس تعدد دیات بابت همین است که اگر یک وقتی کارگر من سر پروژه از ارتفاع سقوط کرده دچار آسیب شده و این آسیبش خیلی جدی است نگهداری از این افراد خیلی سخت است؛ یعنی افرادی که دچار قطع نخاع شده طرف، چشمش آسیبدیده، پایش آسیبدیده دیگر نگهداری از این شخص خیلی سخت است بابت همین تعدد دیات را ما همیشه داریم میگوییم در بیمهنامهها کامل خریداری کنید اینجا هم بهازای هر نفر 1 میلیارد و 920 میلیون در نظر گرفته شده که عملاً یک پوشش کامل است.
کلوز 7 که مأموریت خارج از کارگاه بود که با هم صحبت کردیم در ابتدای لایو. کلوز 8 نوسان تعداد کارکنان تا 20% زمان صدور بیمه نامه؛ این هم یک توضیح بدهید.
ببینید بیمه نامه یکی از ملاکهای اصلی اش تعداد کارکنان است. گفتم لیست ثابت یا همان کارکنان ثابت میشوند لیست تأمین اجتماعی، افرادی که بیمه تأمین اجتماعی برایشان رد میشود باز همنام مهم نیست تعداد مهم است و کارکنان متغیر هم کارکنان روزمزدی که اصلاً تأمین اجتماعی هم ندارند. همیشه این ملاک را باید در نظر بگیرند پیمانکاران عزیز که بیمهنامه وقتی خریداری میکنند روز صدور بیمهنامه اگر 10 تا کارگر داشتند کارکنان ثابت و متغیر مثلاً 5 تا داشتند اگر این کارکنان افزایش پیدا کنند حتماً باید به شرکت بیمه اعلام کنند. به شرکت بیمه اعلام کنند و الحاقیه بزنند.
این کلوزی که داخل طرح جامع هست در طرح عادی هم هست گفته اگر کارکنانتان افزایش پیدا کرد تا 20% کارکنان روز صدور بیمهنامه دیگر نیازی به الحاقیه نیست ممکن است پیمانکار درگیر کار باشد یادش برود دیگر این یک پوشش است که عملاً از بخشی از خسارت از آن قاعده نسبی جلوگیری کند؛ چون بحث قاعده نسبی را دفعه قبل ما توضیح دادیم تعداد کارکنان را کم اعلام کنند یا همینجور افزایش پیدا کند الحاقیه نزنند قاعدتاً خسارت کمتری هم دریافت میکنند این بابت آن است که یک ذره از آن خسارت جلوگیری بشود که پیمانکار ضرر نکند.
کلوز نهم به نظر من راحت است غرامت دستمزد روزانه تا 90 روز است؛ یعنی تا 90 روز حالا مبلغ هم دارد روزی 300 هزار تومان به کارگرتان – کارگری که برایش اتفاق افتاده – بیمه حقوقش را میدهد این که زیاد چیز پیچیده ای نیست.
بله دستمزد روزانه است بهازای آن روزهایی که کارگر ازکارافتاده است و عملاً دستمزدی ندارد. آن دفعه قبل هم شما سؤال کردید که هزینههای روزمره زندگیشان چه میشود این بحث غرامت دستمزد روزانه وجود دارد.
یکی از مشکلات همین است کارگر برایش اتفاق میافتد بعد کارفرما حالا اگر انسان منصفی باشد باید هزینه اش را بدهد تا بعد از بیمه برود بگیرد؛ یعنی باید زندگی عادی آن بنده خدا مختل نشود. کلوز دهم که اتفاقاً برای یکی از دوستان ما هم اتفاق افتاده بود مسئولیت متقابل کارکنان نسبت به یکدیگر است. من یک توضیحی این را بدهم یک مثالش را چون خودم در جریان هستم. ماشین آلاتی داشته خارج از شهر یا خارج از محدوده کارگاه؟
کارگران بیرون از کارگاه بیرون از آن انبار ماشین آلات آتشی روشن میکنند زمستان اول صبح تازه بیرون از محوطه و یک کارگری گازوئیل میریزد گازوئیلها میریزد روی لباس کارگر دوم و متأسفانه قسمتهای زیادی از بدنش هم میسوزد. دادگاه در نهایت این کارگری را که گازوئیل را ریخته بود هم یکدرصدی جریمه کرد که بعد 20% جریمه عدد زیادی هم میشد ایشان مقصر اعلام شد. اگر واقعیت این کلوز را نمیداشت پیمانکار، کارمندهایش هم در مقابل یکدیگر کلوزشان نمیداشت آن کارگر بنده خدا میافتاد زندان. این را من توضیح دادم ببخشید؛ چون تجربه واقعی داشتم.
بله دقیقاً یکی از بزرگواران بود پیمانکارهای شرکت آب و فاضلاب بود که این مشکل پیشآمده بود این کلوز الان متأسفانه حذف شده در بیمه نامههای عادی نیست پوشش اهمال قصور کارکنان نسبت به یکدیگر. به هم که هیچوقت کارگری اگر بخواهد آسیبی بزند به کارگر دیگری تحت پوشش اصلاً نیست دیگر عمد است؛ اما غیرعمد ممکن یک کاری را کارگر انجام بدهد آسیب بزند به همکار خودش مثل همین موردی که شما توضیح دادید واقعاً ناخواسته بوده حالا آن گازوئیل را ریخته داخل آتش و باعث شده که همکارش دچار سوختگی خیلی شدیدی بشود.
ایشان محکوم شده بودند اگر اشتباه نکنم کارگری که گازوئیل را ریخته بود 20 میلیون محکوم شده بود مابقی خسارت که 250 میلیون تومان دیه بود کارفرما محکوم شده بود که مبلغ 270 میلیون پرداخت شد. اگر این کلوز را نداشت عملاً آن کارگر باید میرفت زندان. این پوشش بیمهای حذف شده و الان واقعاً ابهام است حالا من قرار شد که نامه اعتراض کانون پیمانکاران را در اختیار شما بگذارم میتوانید در صفحه خودتان در سایتتان بارگذاری کنید پیمانکاران واقعاً الان بلاتکلیفاند یک عالم ابهام است بیمهنامههای مسئولیت عادی که الان این کلوز حذف شده اگر کارگر من قصوری انجام داد آن کارگر از شغلش مشخص است که واقعاً شغل شریفی دارد؛ ولی از قشر ضعیف جامعه است نمیتواند مبلغ دیه سنگین را پرداخت کند ممکن است در حوادثی که اتفاق میافتد در پروژه خیلی ساده بگوییم ممکن است ایمنی را رعایت کردیم اتفاقی نمیافتد؛ ولی یکلحظه است یکلحظه کوتاهی ببینید این حادثه خیلی معمولی بود و عملاً این کلوز نیاز به توضیح خیلی خاصی ندارد اگر قصور یک کارگر نسبت به یک کارگر دیگر انجام بدهد تحت پوشش است و در طرح عادی وجود ندارد.
کلوز 11 و 12 خیلی شبیه هم است من کامل متوجهشان نشدم. مسئولیت پیمانکار در مقابل مهندسین ناظر، مهندسین مشاور، طراح و مجری است. 12 هم دقیقاً عین همان متن را نوشته؟ در برابر پیمانکاران اصلی و فرعی مثل مهندسین ناظر، مشاور. در کلوز 12 نوشته در برابر کارکنان پیمانکاران اصلی و فرعی؛ یعنی مثلاً من ناظر یا مجری یک طرحم، باز پیمانکار آن حساب میشوم هم خود من و هم نیروهای من که برای مثلاً نظارت میرویم همۀ ما در قبال این دوتا کلوز فکر کنم منظورشان را یک توضیح بفرمایید.
دقیقاً همین است ببینید پیمانکارهای فرعی هم الان یک کلوزی بوده که از بیمه نامه حذف شده بعضاً یک پروژهای را ممکن است یک شرکتی قبول کند یا یک شخصی قبول کند و این کار را تقسیم کند بین تعداد پیمانکارهای مختلف. این را مدنظر داشته باشند پیمانکاران وقتی دارند بیمه نامه خریداری میکنند عملاً 5 تا پیمانکار با هم دارند کار میکنند اول این که تعداد کارگرهایشان را محاسبه کنند روی بیمه نامه اگر 10 تا کارگر است عملاً از آن تعداد کارگرها بیشتر نشود؛ یعنی به یک شکلی باشد اگر ممکن است در پروژه 40 تا کارگر همکار کنند اما روی بیمهنامه 10 تا باشد این کمبیمگی دارد؛ ولی بحث پیمانکارهای فرعی تحت پوشش است.
اگر کارگر پیمانکار فرعی من هم در پروژه که من یکبخشی از کار را به او واگذار کردم قصوری انجام داد یا حتی خود پیمانکار قصوری انجام داد که معمولاً همه پیمانکاران جداگانه بیمه نامه میخرند؛ اما باز هم در این بیمهنامهها قید شده یا حتی یک کلوز دیگر که ممکن است جلوتر به آن برسیم که الان به ذهنم رسید که همینجا توضیحش بدهم یک پوششی هست به نام پوشش مسئولیت کارفرما در قبال پیمانکاران موقت تعمیراتی. ما بعضاً در یک محلی خودمان بیمه نامه خریدیم؛
مثلاً محل کار خودم را مثال میزنم مثلاً 10 نفر نیرو دارم کولر محل کار من دچار مشکل شده. من درخواست میکنم از یک تعمیرکار بیاید کولر من را درست کند. ایشان دیگر آن لحظهای که برای من دارد کار میکند آن تایمی که دارد کولر محل کار من را درست میکند برای من کار میکند اگر اتفاقی افتاد تحت پوشش باشد در بیمهنامههای مسئولیت عادی اصلاً همچین چیزی وجود ندارد اینجا بهصراحت آورده که عملاً پوشش مسئولیت کارفرما در قبال پیمانکاران موقت تعمیراتی تجهیزات و تأسیسات. مثلاً یک ایراد اصلی در بیمهنامهها بوده که پیمانکارهای برق بهش ورود کردند به مشکل خوردند درخواست کردند و در بیمهنامه هم آمده.
كلوز 11 تا 14 هرگونه خیلی جزئیات توضیح داده که حتی کارکنان ناظر، کارکنان شرکت مشاور؛ بعد متنوع یعنی حتی اگر ناظر یک اشتباه میکند پیمانکار جزء آسیب میبیند اینها همه را آمده در کلوز 11 تا 14 خیلی جامع توضیح داده.
دقیقاً یکی از ایرادات بیمه نامهها بعضاً همین است که گنگ است؛ یعنی بیمهنامه اگر یک کلوزی هم دارد شرح کاملی ندارد شخص نمیداند چه خریده. در طرح جامع یک مزیتی دارد که شاید هر کلوز بیمهای حداقل 10 تا خط کامل توضیح داده.خوبی اش این است که شما با مشارکت خود میدانم پیمانکارهای خیلی از استانهای مختلف در تهران آمدند نشستند با بیمه کوثر بر اساس نیازهای خود مصرف کننده اصلی که شرکتهای ساختمانی پیمانکاری بودند این بیمه طرح جامع نوشته شده برای این است که خیلی کامل و جامع است. یعنی؟ خیلی کمک کرده به آنها مطمئناً.
فقط آقای مهندس جسارتاً ببینید الان طرحی که جلو من هست همان طرح جامع برای بحث فعالیتهای صنعتی، خدماتی، بازرگانی است طرحی که من خدمت شما دادم برای پروژه های عمرانی است بعضاً 41 کلوزی که در بیمه نامه هست بر حسب شغلشان که متفاوت است یعنی بر حسب فعالیت شغلیشان تغییر دارد؛ مثلاً الان طرح جامع برق تخصصی چند تا کلوز برق دارد یا مثلاً پروژههای عمرانی که الان خدمت شما هست تخصصی چند تا کلوز مربوط به پروژههای عمرانی دارد یا همینالان که من بحث کارفرما در قبال کارکنان خدماتی، صنعتی را دارم؛
مثلاً اینجا یک پوشش بیمه ای دارد مسئولیت کارفرما در قبال سرایدار و خانوادهاش؛ یعنی آن شخصی که خانوادهاش آنجا زندگی میکنند اصلاً در بیمه نامههای مسئولیت عادی همچین چیزی وجود ندارد که بعضاً دادگستری محکوم کرده طرف را چون با خانوادهاش آنجا زندگی میکرده یک اتفاق برای بچه آن سرایدار افتاده برای همسرش افتاده در محل پروژه هم 24 ساعت شبانهروز آنجا دارد نگهبانی میدهد این یک ایراد بوده الان در حال حاضر در طرح جامع هم اگر در بحث عمرانی نیست در بحث صنعتی اینجا ما داریمش حالا این موارد چون الان به ذهنم رسید گفتم خدمت شما بگویم اگر آنجا بهاش برخوردی نداشتید من یکییکی باز اینجا هم میتوانیم اضافه کنیم به کلوزهای طرح جامع.
کلوز 15 که رویش تأکید شده توافق برای هزینه خسارت است یعنی برداشت من این است که خود کارفرما و حادثهدیده، بیمهگذار، بیمهگر و حادثهدیده میتوانند با همدیگر بنشینند بدون دادگاه و بدون این که کارشناسی بشود بیایند شروع کنند به یک توافق، به یک عدد برسند و فکر کنم کلوز 15 تعریفش همین است.
دقیقاً خسارت بدون رأی دادگاه یک پوشش مهم بیمه ای بود در بیمه های مسئولیت. حذف شد طبق همین قانونی که گفتم بیمه مرکزی این پوشش حذف شده. یکی از علتهایی که پیمانکاران خیلی درخواست دارند برای این پوشش بیمهای این است که نمیخواهند یک سوابق منفی در پروندهشان باشد. امروز اگر من یک پروژهای را انجام میدهم یک کارگر اتفاقی برایش میافتد یک سابقۀ شغلی بد برای من ثبت میشود قانوناً وقتی حکم دادگستری برای من میآید یا اگر من بیمه ناقصی داشته باشم ممکن است منجر به زندان رفتن من پیمانکار بشود اگر پوشش خسارت بدون رأی دادگاه را ما داشته باشیم.
عملاً میتوانیم با کارشناس دادگستری که شرکتهای بیمه با آنها قرار دارند کارشناس اداره کار و حضور خود کارفرما و آن کارگر در محل مثلاً آن شرکت بیمه به یک توافقی برسیم نمیخواهیم حق کارگر ضایع بشود؛ اما ممکن است با مشکلاتی که برای آن کارگر به وجود آمده و این آسیبی که دیده دیگر صبر این را نداشته باشد یک سال زمان ببرد که برایش رأی دادگاه بیاید. مثلاً قرار است 500 میلیون دیه بگیرد میگوید من 450 میلیون تومان را همینالان شرکت بیمه به من پرداخت کند من دیگر از آن 50 میلیون صرفنظر میکنم؛ چون دیگر زمان برای من خیلی مهم است که یک سال صبر کنم رأی بیاید. الان باتوجهبه تورمی هم که الان هست شما در نظر بگیرید که پولی که امسال شخص بگیرد با سه سال دیگر، یک سال دیگر چقدر تفاوت دارد.
کلوز 16 بحث اتباع بیگانه است البته من توضیح بدهم الان به شدت کنترل میشود بحث اتباع بیگانه و حتی بحث بازداشت کارفرما هم مطرح شده؛ یعنی اگر کارفرمایی نیروی اتباع بیگانه را بدون مجوز استخدام بکند بیاورد سرکار برای حتی یک کار یکروزه اگر مطلع بشوند حتی تا بازداشت میرود؛ ولی شما باز برای آن نفر حوادث جانی اتباع بیگانه هم در کلوز 16 پیشبینی کردید.
دقیقاً بحث اتباع بیگانه در کشور ما هستند از کشورهای مختلف دارند زندگی میکنند باز در خراسان جنوبی بیشتر؛ چون ما نزدیک به مرزیم قاعدتاً بیشتر زندگی میکنند به خصوص از افغانستان که در شهر بیرجند حداقل خیلی زیاد است. معمولاً اینها مجوز کار دارند به همین علت در بیمه نامه های مسئولیت عادی زمانی که من بیمهنامه را میخرم در فرم پیشنهاد سؤال کرده آیا از اتباع بیگانه استفاده کردید یا نه؟ اما در زمان صدور بیمه نامه و بعدازاین که ما بیمه نامه را تحویل شخص میدهیم زیاد توضیحی در مورد اتباع بیگانه نداده و عملاً شخص نمیداند این اتباع بیگانهای که دارد به کار میگیرد فردا یا برایش مشکلی ایجاد کرد یا نه.
مجوز کار داشته باشند یا حتی بحث کودکان کار الان مطرح است. شخص مثلاً زیر 15 سال را نمیتوانند به کار بگیرند باید حتماً اجازه پدر آن شخص باشد بدون اجازه نمیشود. یا در بیمهنامهها معمولاً در فرم پیشنهاد میآید سؤال میکند آیا از اقوام درجه اول شما در پروژه فعالیت دارند؟ سؤال کرده ولی نمیداند چرا میپرسد. علتش این است که اگر از اقوام درجه اول من در پروژه من فعالیت دارند همان اول به شرکت بیمه اعلام کنم که این ابهام برای شرکت بیمه به وجود نیاید که بعداً قصد تقلبی از طرف من پیمانکار وجود داشته. همین ابتدائاً اعلام کنم که مثلاً برادر من در پروژه کار میکند. این بحث اتباع بیگانه هم اگر قوانین را بدانیم همین بحث مجوز کار و فعالیت خیلی خوب است؛ ولی در بیمه نامه قید شده که عملاً شفاف باشد.
کلوز 17 و 18 و 19 تعهدات خاص سهگانه هزینه های دادرسی، هزینه های وکالت و هزینه های کلیتهای کارشناسی و کارشناسهای اداره کار و اینها است. یعنی این سه تا کلوز کامل است اگر کسی انتخاب بکند کامل هزینه ها را دیگر پرداخت میکند؟ این فکر کنم خیلی شفاف است نیاز به توضیح زیادی ندارد.
این انحصاراً در شرکت بیمه کوثر است. ما یک بیمهنامهای را تحت عنوان بیمههای هزینههای حقوقی داریم این طرح را شرکت بیمه کوثر ثبت کرده در بیمه مرکزی؛ مثلاً دعاوی خانوادگی، انحصار وراثت، طلاق خداینکرده؛ اینها همه هزینه دارد. چون این بیمهنامه را شرکت بیمه کوثر آمده ثبت کرده و با کانون وکلای کشور قرارداد دارد عملاً این بیمهنامه مسئولیت یک اقدامی از بیمه مسئولیت و هزینههای حقوقی کوثر است.
اینجا آمده هزینه های حقوقی دادرسی، هزینه وکلای را باز تحت پوشش قرار داده که عملاً به پیمانکار خسارت بیشتری وارد نشود آن خودش آسیبدیده زمان خسارت، کارگرش آسیبدیده، آرامش خاطری دیگر ندارد بخواهد هزینههای دادرسی و دادگستری و کارشناس هم به او تحمیل بشود عملاً یک اجحاف است در حق آن پیمانکار. اینجا طی دو سه کلوز با هم و بهصورت جامع توضیح داده که هزینه ها تا چه سقفی پرداخت شود.
کلوز 20 را که توضیح دادید مربوط به پرسنل و نگهبان بیمه گذار است که قبل توضیح دادید. کلوز 21 یک کمی گنگ است میگوید حوادث ناشی از ارجاع کار غیرمرتبط بهصورت مقطعی و موقت. بعد توضیح داده منظور از کار غیرمرتبط هرگونه فعالیتی که توسط کارفرما بهصورت موقت به کارکنان ارجاع داده شود.
ببینید ما در بیمه نامه های مسئولیت یک موضوع خیلی مهمی را که داریم فعالیت شغلی است. فعالیت شغلی در بیمه نامه قید میشود امروز اگر پروژه من یا مثلاً اصلاً بحث پروژه را هم انجام ندهیم بیمه مسئولیت من برای یک نجاری است ریسک این نجاری مثلاً طبقه خطرش 8 است فردا یک شخصی میآید برای هایپرمارکت خودش بیمه مسئولیت میخرد دوتا کارگر در هایپرمارکتش کار میکنند این طبقه شغلی اش کمتر است. اینجا طبقه شغلی خیلی تأثیر دارد و بحث این است که ممکن است کارفرما یا آن شخصی که این بیمه نامه را خریده به کارگر خودش یک کاری را بسپرد که ارتباطی اصلاً به فعالیت بیمه نامه ندارد مثال میزنم.
به طور مثال مثلاً ممکن است مثلاً میگویم یک کارگری در یک محلی کار میکند کارفرما آن لحظه مثلاً زمان ندارد که مثلاً چک خودش را تحویل بانک بدهد مثال میزنم بهعنوانمثال اینجا مثلاً یک کار خیلی اصلاً ارتباطی با پروژه ندارد به این شخص سپرده؛ آن لحظه شخص را فرستاده گفته بهصورت موقت باز تأکید کرده؛ یعنی دیگر روال نباشد که دیگر این شخصی که در پروژه دارد کار میکند فعالیت شغلی اش مشخص است؛ اما کارهای دیگر پیمانکار هم انجام بدهد نه بهصورت موقت باز اینجا یک ایراد بوده؛ یعنی اتفاقهایی افتاده در کشور و با آن برخورد کردند پیمانکاران به این شفافیت کامل تحت یک کلوز بیمه ای آوردندش که عملاً شرکتهای بیمه دیگر دستشان بسته باشد که به استناد هر دلیلی که بگویند این کار موقت بوده نمیدانم ربطی نداشته به فعالیت شغلی دیگر اینجا کامل خسارت پرداخت بشود.
دقیقاً کلوز 22 همین را میگوید باز در کلوز 22 میگوید حوادثی که ارتباطی با نوع فعالیت بیمه شده ندارند؛ یعنی این هم عملاً به هر دلیلی یک کارگری میرود یک کاری انجام میدهد نه این برای خود من اتفاق افتاده پیمانکار جزء که در ساختمان کار میکرد رفت به جرثقیلی که بیرون از ساختمان بود کمک بکند؛ چون دوستش بود آمده بود؛ مثلاً قالبها را جمع کند؛ چون فامیلش بود رفت نظارت کند دقیقاً برایش یک حادثه اتفاق افتاد؛ مثلاً این بنده خدا برقکار بود اصلاً هیچ ربطی به آن قالبهای فلزی بتونی نداشت ولی …
آن یک پوششی بود آقای مهندس! حذف شده. الان این پوششی که شما خواندید کار غیرمرتبط، پوشش حوادثی که ارتباطی با نوع فعالیت بیمهشده ندارد این یک پوشش است آن مورد قبلی که با هم صحبت کردیم پوشش حوادث ناشی از ارجاع کار غیرمرتبط موقت اینجا با نوع فعالیت بیمهنامه صحبت میکند این هم یک پوشش بیمهای بود؛ ولی متأسفانه حذف شده؛ ولی در بیمهنامه طرح جامع کامل توضیح هم داده و این پوشش هم هست.
این کلوز 23 حیوانات وحشی و گزنده چقدر ضرورت داشته چقدر حادثه مگر تکرار میشده که این کلوز آمده.
ما در بیمه نامه های عادی که در شرکت خود ما هم هست شرکتهای دیگر هم دارند بیمه نامه خیلی باز است؛ یعنی عملاً دست شرکت بیمه باز است که میتواند به استناد حالا هر بندی که ممکن است در بیمهنامه کامل قید نشده یا اینجور موارد استثنا خسارتی را پرداخت نکند حالا گفتم بیمه های مسئولیت به یک شکلی است که عملاً کارشناسهای دادگستری و اداره کار در آن هستند؛ ولی این مورد خاص که حمله حیوانات وحشی و گزنده شاید داخل حوادث کار نمیگنجد؛
یعنی یک نوع حادثه کار نیست بعضاً ممکن است یک سرایداری در یک محلی فعالیت میکرده دچار گزیدگی مثلاً مار شده یا عقرب شده موقع اتفاق برای او افتاده ممکن است منجر به فوت شده شاید این را استثنا برای پیمانکار به وجود آمده در کل کشور رأی صادر شده آنها تأکید داشتند که بهعنوان یک پوشش بیمه ای چون ممکن است استثنا به وجود بیاید که حوادث کار نیست حتماً در بیمهنامه قید شود. این بهعنوان یک پوشش کامل در بیمهنامه قید شده.
کلوز 24 و 25 بحث انتقال مصدوم و متوفی است که به نظر من کلوزهای خوبی است مخصوصاً اگر کارگر از یک استان دور باشد فاصله اش دور باشد هزینه انتقالش مهم است الان خیلی زیاد میشود. من اینجا در ادامه کلوزها یک سؤالی از خدمتتان بپرسم آیا بیمه ها اجازه صدور مثلاً الان پیمانکاری در یک استان خیلی بزرگ از راه دور هم امکان دارد شما برایش صادر بکنید؟ حتماً باید فیزیکی بیاید خدمت شما یا نه میتواند آنلاین مدارک خدمت شما بفرستد بیمه نامه اش صادر بشود؟
ببینید ما عملاً حالا من سایت هم خدمت شما میدهیم. در شرکت کوثر هر نماینده بیمه یک سایت بیمه ای دارد برای خودش که عملاً شرکت طراحی کرده. از فضای مجازی و این پتانسیلی که الان به وجود آمده عملاً همه عزیزان استفاده میکنند ما هم همین شکل الان ما مثلاً برای بندرعباس، گلستان، خراسان رضوی، شهرهای مختلف ما بیمه صادر کردیم و مشکلی از این بابت وجود ندارد. قانون بیمه مرکزی هم میگوید محدوده جغرافیایی ایران؛ یعنی یک نماینده بیمه میتواند فعالیت کند و مشکلی هم ندارد. در مواردی که پروژهای را میخواهد بیمه کند نیاز به بازدید دارد؛
مثلاً من میخواهم یک پروژهای را بیمه کنم در سیستان و بلوچستان این دیگر سازوکار شرکت من است داخل شرکت من ما یک نامه میزنیم به آن شعبۀ آن استان فقط همکار شعبه استان سیستان و بلوچستان ما بازدید آن پروژه را برای ما انجام میدهد. یعنی او بازدید را انجام میدهد ما همین مورد را داشتیم ما یک کارخانه آرد را در سیستان و بلوچستان در شهر زابل بیمه کردیم همین شکلی بود آن بیمه گذار بیرجندی بود مال بیرجند بود درخواست بیمه نامه داد؛ ولی مقیم زابل بود کارخانه اش همان جا بود درخواست بیمه نامه را به ما داد ما با همکارهای ستاد سیستان و بلوچستان هماهنگ کردیم آنها بزرگواری کردند رفتند عکاسی کردند بیمه آتش سوزی میخواست و ما بیمه نامه را اینجا صادر کردیم و تقدیمشان کردیم از این بابت مشکلی ندارد.
کلوز بعدی کلوز 26 که فکر کلوز خیلی خوب بوده که حذف شده. مربوط به خسارت بدون رأی دادگاه یعنی بهصورت توافقی دیگر صبر نکند.دقیقاً قبلش هم با هم صحبت کردیم در مورد این کلوز بدون رأی دادگاه حذف شده متأسفانه.
خیلی کلوز مفیدی است مخصوصاً از نگاه کارگر دیگر نمیخواهد صبر کند در این پروسه های بسیار طولانی قضایی ما که خیلی طولانی است؛ یعنی یک دادگاه تا دعوت کند و تشکیل بشود واقعاً این به نظر من یکی از واجبات است؛ چون خیلی از پیمانکارها روی این تأکید میکردند من با آنها بررسی میکردم کنارش دوتا ستاره گذاشتند.
به ما هم مراجعه میکنند معمولاً این کلوز را میخواهند میگویند در طرح عادی به ما میدهید که دیگر الان امکان دادن این کلوز وجود ندارد.
کلوز 27: گفتید در شرایط توافقی و در صورت پرداخت غرامت نقصعضو و هزینههای پزشکی نیز پرداخت میشود شنیدم اگر کسی بیمه بهاش تعلق بگیرد دیگر هزینههای پزشکی را در بیمههای عادی نمیدهند بهاش درست است؟
ببینید این یک ایراد بود متأسفانه درگذشته به این شکل بود که وقتی یک کارگری یک مبلغ دیهای برایش مشخص میشد هزینههای پزشکی را شرکتهای بیمه پرداخت نمیکردند میگفتند: «ما دیگر داریم بیمه را پرداخت میکنیم» هزینههای پزشکی را نمیدادند و باز کارگر باید شکایت میکرد از شرکت بیمه یا پیمانکار باید از جیب خودش آن را پرداخت میکرد. پیمانکار باید شکایت میکرد و یک پروسه طولانی بود و معمولاً هم دادگستری شرکتهای بیمه را محکوم میکرد میگفت: «باید هم هزینه پزشکی را بدهد و هم دیه را» ولی اینجا بهصراحت آورده که باید هر دوتا پرداخت بشود؛ یعنی تا سقف تعهدات بیمهنامه باید پرداخت بشود و هیچ قصوری نمیتواند شکل بگیرد.
کلوز 28 در صورت پرداخت خسارت بهصورت توافقی درصد اهمال و قصور کارکنان شاغل در پروژه در ارتباط با خسارت دریافتی بابت هزینههای پزشکی اعمال نخواهد گردید. من کامل متوجه نشدم این را.
اگر توافقی – من گفتم آن بحث هزینه های پزشکی طول درمان دارد خیلی مهم است – یک هزینه ای پرداخت شد و درست بررسی نشده باشد که مثلاً میگویم این هزینه پزشکی من فعلاً در این لحظه ای که الان برای من اتفاق افتاده در این یک ساعت در این یک روز الان آسیب دیدگی دست من مثلاً 10% است ما یک هزینه توافقی پرداخت میکنیم بعداً مشخص میشود که این نیاز به هزینه پزشکی دیگر هم دارد نیاز به بیمارستان دارد نیاز به مداوای دیگر دارد. دیگر دلیلی نیست که چون ما توافقی آن مبلغ را پرداخت کردیم الان زیر بار این نرویم که مثلاً تعهد بیمه نامه بوده بهازای هر نفر 125 میلیون هزینه پزشکی ما بگوییم توافقی دیگر آن زمان به شما پرداخت کردیم دیگر به شما پرداخت نمیکنیم اینجا بهصراحت گفته تا سقف تعهدات ما باید پاسخگو باشیم.
بعد کلوز 29 هم زیرمجموعه همین 28 است. کلوز 30 نوشته عدم اعمال فرانشیز ماده 10 موضوع ماده 91 قانون کار. فرانشیز که در بیمههای قبلی قشنگ توضیح دادید. ماده 91 را یک توضیح بدهید.
ببینید حالا لایو قبلی که با هم صحبت کردیم ماده 85 و 91 بحث قوانین حفاظت کارگاه بود و نظارت بر کارگر و همچنین گذاشتن لوازم ایمنی در اختیار کارگر. شرکتهای بیمه در بیمه های مسئولیت عادی میگوید اگر شما نظارت نکنید و دادگستری محکوم کند به علت عدم نظارت بر کار کارگر این حادثه کار اتفاق افتاده یا لوازم ایمنی در اختیارشان قرار ندادید یا حتی حفاظت فنی مجموعۀ شما یا آن محل پروژۀ شما نداشته معمولاً 10% فرانشیز در نظر میگیرند یا خسارت را کامل پرداخت نمی کنند در مواردی یا 10% را از خسارت کم می کنند اینجا بهصراحت آمده گفته اگر این قصور از سمت کارفرما یا پیمانکار باشد نظارت نکرد لوازم ایمنی در اختیارشان قرار نداد و بحث حفاظت فنی کارگاه نبود دیگر اینجا فرانشیزی در نظر گرفته نمیشود که از خسارت کسر بشود و باز یکبار اضافی بر شانه کارفرما پیمانکار باشد. بهصراحت گفته خسارت کامل پرداخت خواهد شد.
کلوز 31 محدوده زمانی 24 ساعت شبانه روز و همهروزه شامل ایام تعطیل. بیمه مشخصاً باید تمام روز هست دیگر.
ببینید یک ایراد خیلی بزرگ متأسفانه آن شما یک سؤالی دفعه قبل پرسیدید گفتید یک فوت کوزه گری به ما بگویید. این هم موارد خاص بیمه است. بعضاً در بیمه نامه های مسئولیت می آیند تعداد کارکنان را تقسیم بر یک شیفت، دو شیفت، سه شیفت میکنند؛ یعنی چه؟ من اعلام میکنم 9 کارگر دارم؛ مثلاً این در جایگاههای سوخت هست آنها بهصراحت میدانند که هر شیفتشان مثلاً سه نفر نیرو است مشخص است ریسک تقسیم شده برای شرکت بیمه هم این نگرانی وجود ندارد که در مثلاً صبح انفجار اتفاق افتاده 10 نفر کارگر جایگاه سوخت همه در یک شیفت باشند اینجا دیگر مشخص است داخل یک شیفت، دو شیفت یا سه شیفت کار میکنند؛ اما بعضاً میآیند بهخاطر این که حق بیمه را پایینتر بیاید؛ یعنی مشکلی که گفتم همه اش دنبال بیمه نامه های ارزانترند بعضی از عزیزان میآیند نماینده بیمه بر حسب اطلاعات نادرستی که دارد یا حتی آن شخص میآید درخواست میدهد میآیند کارگر را تقسیم میکنند.
میگویند کارگرهای ما طی مثلاً دو شیفت کار میکنند یا من حتی دیروز یک بیمه نامه را دیدم که ساعت کار مشخصی را قید کرده بود روی بیمه نامه گفته بود: «از ساعت 7 صبح تا 15» اگر مثلاً کارشان طول کشید تا ساعت مثلاً 5 بعدازظهر تکلیف چیست؟ آیا اگر روز تعطیل مثلاً رفتند سرکار تکلیف چیست؟ بهخاطر همین اینجا قید شده 24 ساعت شبانه روز حتی ایام تعطیل که دیگر اینجا هیچ قصوری از سمت شرکت بیمه زمان خسارت نباشد بگوید امروز تعطیل بوده چرا سرکار بودید یا مثلاً تقسیم بر یک شیفت، دو شیفت یا سه شیفت بکند. این هم یکی از ایرادهای بزرگ بیمه نامه ها است. حتماً خواهش میکنم از پیمانکاران زمان خرید بیمه دقت کنند این یک فوت کوزهگری که گفتند همین است واقعاً دقت کنند که بیمهنامه 24 ساعت شبانهروز قید بشود حتی ایام تعطیل.
کلوز 32 یک بحث خیلی مهم دارد بحث این است که من لوازم ایمنی را خیلی ما این را مشکل داریم من بهعنوان ناظر، پیمانکار، بهعنوان صاحبکار هر چه برای کارگرها تجهیزات ایمنی تهیه میکنم؛ چون فرهنگ استفاده از لوازم ایمنی در کشور ما هنوز جاافتاده نیست متأسفانه اینجا واقعاً من ناظر، من مشاور، من پیمانکار نمیدانم تجهیزات هم کامل خریدم عالیاش هم خریدم آموزش هم دادم؛ ولی باز هم کارگرها استفاده نمیکنند فکر کنم این کلوز 32 بیشتر برای این بحث میکند که میگوید اگر شما تأمین کردید؛ ولی آنها استفاده نکردند عملاً دیگر پیمانکار دیگر مسئولیتی ندارد دیگر.
بله دقیقاً بحث همین است. دادگستری ممکن است محکوم کند پیمانکار را بگوید؛ مثلاً باتوجهبه این که نظارت نکردی یا لوازم ایمنی در اختیارشان گذاشتی استفاده نکردند شما محکومی. یا حتی بعضاً یکی از موارد قانون کار همین است بهکارگیری نیرویی که تسلط بر آن کار ندارد یا آموزش ندیده؛ مثلاً من یک کارگری را یک جایی بهکارگیری میکنم بهاش آموزش هم نمیدهم این باعث میشود که یک حادثه کار برایش اتفاق میافتد.
مثلاً میگویم برشکاری را نمیداند جوشکاری را نمیداند؛ ولی آنجا دارد کار میکند یک اتفاقی میافتد اینجا باز بهصراحت قید کرده اگر شما آموزش کامل ندادی به شخص، اتفاقی افتاد لوازم ایمنی را خریداری کردی آنها استفاده نکردند که معمولاً الان کارگاهها تجهیزات بیمه دارند بحث آن حفاظت محیطی و اینها را بررسی میکنند. باز اگر قصوری بود گفته شرکت بیمه نمیتواند فرانشیزی را قائل بشود یا بگوید خسارت را پرداخت نمیکنم کامل خسارت پرداخت خواهد شد.
کلوز 33 گفته مکان و شرح اصلی فعالیت بیمه گذار طبق توضیحات قید شده در بیمه نامه حاضر است. چرا این کلوز را آورده؟ خیلی هم توضیحات دارد.
ببینید ما در بحث کارکنان پروژههای برق که خدمت شما توضیح دادم آنجا ما آدرس دیگر نداریم ما گفتیم 10 تا پروژه؛ نمیتوانیم 10 تا پروژه را همه بنویسیم. ما آنجا در بیمهنامه پیمانکارهای برق میآییم در آدرس مینویسیم طبق قرارداد پیمانهای ارائه شده. یعنی چند تا قرارداد پیمان معتبر دارند دیگر ما قبول کردیم برای پیمانکارهای برق. این تأکیدش بر همین مسائل است. در بحث پروژه های دیگر که من گفتم به جز پیمانکارهای برق که بهصراحت هر پروژه باید قید بشود هر پروژه یک بیمه نامه. اما برای پیمانکارهای برق دیگر عملاً گفتم همه پروژهها تحت پوشش یک بیمه نامه است. این تأکید برای آن مسئله داده.
کلوز 34 شرایط وسایل نقلیه داخل کارگاه را آورده. کلوز 1 هم که در مورد وسایل نقلیه موتوری بود.
ببینید ما بعضاً داریم یک تصادف داریم یک تصادم داریم. تصادم برخورد با یک جسم ثابت است دیگر. ممکن است در کارگاه لیفتراک، وسایلی که داخل کارگاه استفاده میکنند آنها باعث آسیب بشوند یا مثلاً به یک جسم ثابتی برخورد کنند یا دچار تصادف بشوند باز اولویت با مسئولیت اشخاص ثالث است باز هر قصوری هر کمبودی از سمت آن بیمهنامه بود اینجا باز جبران میشود تحت این عنوان.
چون زمانمان تمام شده عملاً کلوز 35، 36 در مورد هیئتمدیره اشخاص حقیقی، حقوقی و 36 یعنی کسی که خودش بیمه گر است عملاً دیگر نمیتواند؟ آن دوتا کلوز عملاً مثلاً مدیرعامل یا هیئتمدیره سر یک پروژه میروند بازدید اگر یک اتفاقی برایشان بیفتد فکر کنم این دوتا کلوز 35، 36 آنها را پوشش میدهد.
اصلاً این پوششهای بیمهای، این دوتا بحث حوادث انفرادی است ما در بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان برای خود کارفرما هیچ پوششی نداریم اینجا آمده بهصراحت قید کرده گفته هیئتمدیره، مدیرعامل، حتی آمده این را در نظر گرفته باتوجهبه فشار کاری که دارند اگر دچار سکته قلبی، سکته مغزی، دچار این موارد بشوند باز هم تحت پوشش است. این در هیچ بیمهنامه مسئولیتی همچین پوششی وجود ندارد؛
اما شرکت بیمه کوثر این ریسک را قبول کرده گفته حتی برای شرکتهای حقوقی ما این مزایا را در نظر میگیریم هم برای هیئتمدیره و هم برای مدیرعامل که اگر بر حسب فشار کار هم اتفاقاتی برایشان افتاد حتی امراض خاص گرفتند باز تحت پوشش این بیمهنامه باشند. اینجا گفته دیگر ما حتی مثلاً داریم جراحی قلب باز، سکته مغزی، سکته قلبی، به ریز حالا کامل توضیح داده.
کلوز 37 شرایط بدون نام را نوشته. خیلی از پروژههای اجرایی مخصوصاً وزارت نیرو، کارهایی که خیلی؟ وزارت نیرو خیلی حجم کار؟ خیلی از پروژه ها عملاً بدون نام است؛ یعنی کارگرهایشان را نمی توانند دقیق به شما مشخص کنند این آدم الان دارد در کارگاه فعالیت میکند.
ما ابتدای صحبتمان همین بود دیگر؛ بیمه نامه یا می تواند با نام صادر بشود یا بینام. این دیگر به درخواست خود پیمانکار، کارفرما است. اگر شما بیمه نامه را با نام صادر کنید؛ یعنی ریسک را برای من شرکت بیمه آوردید پایین. امروز من میدانم در پروژه شما آقای رادان، آقای اکبری، آقای محمدی به فرض مثال این سه نفر با این کد ملیها کار میکنند پس ریسک من شرکت بیمه خیلی کم است اینجا شرکت بیمه به شما یک تخفیفی هم میدهد اضافه بر آن تخفیفاتی که جشنواره دارد یا مثل همین طرحی که ما گفتیم 55% تخفیف دارد ما میتوانیم یک تخفیف با نام هم به شما بدهیم. اینجا گفته اگر خواستند بدون نام هم بخرند مشکلی ندارد.
فقط محل پروژه باز باید مشخص بشود. یکی از این دو مورد یا محل پروژه یا نام کارگر؛ تأکید میکنم اگر بیمهنامهای را دارند خریداری میکنند و حتی نماینده بیمه برایشان بیمهنامهای را صادر میکند بدون آدرس، بدون نام، فردا اتفاقی افتاد اثبات این که من کارگر آقای مهندس کاظمی بودم با شخص شماست شما باید اثبات کنید من کارگر شمایم دیگر آن دیگر کار سختی است؛ چون نه محل پروژه مشخص است نه اسم کارگر. پس بیمه نامه ها را حتماً خواهش میکنم دقت کنید یا حتی آن بحث اورژانس بیمه ای که ما مطرح کردیم ما حاضریم بدون هیچ هزینهای رایگان حالا شمارههای که میخواهید ما اعلام کنیم به شما که شما در صفحه تان بزنید در سایتتان رایگان هم بهشان حق عضویت یعنی کارت عضویت میدهیم که داشته باشند خط مشاور بهشان میدهیم رایگان میتوانند اطلاعات بیمه ای بگیرند بیمه نامه ناقص تهیه نکنند.
نه من حتماً هم در سایتم هم در کانال یوتیوبم هم در پیجم تلفن شما را قرار میدهم آدرس پیجتان هم قرار میدهم که دوستان اگر کسی خواست کار زیادی دارند کار پروژههای زیادی دارند حتماً از مشاوره های بیمه کوثر و شخص شما آقای رادان استفاده کنند.
کلوز 38 هزینه های پزشکی دوم است؛ یعنی چه هزینه پزشکی دوم؟
همان بحثی که ابتدا کردیم شما سؤال کردید چرا هزینه پزشکی در صفحه اول بیمه نامه قید شده؟ ما اینجا گفتیم که اگر هزینه پزشکی از 25 تومان بیشتر شد ما 100 میلیون دیگر هم اضافه پرداخت میکنیم تحت عنوان هزینه پزشکی دوم؛ یعنی بهازای هر کارگر 125 میلیون پرداخت میشود. بعضاً مثلاً یک قطع عضو بوده انگشت کارگر قطع شده این پیوند زدنش کلی هزینه دارد. حوادث گفتم حوادث کار الان باتوجهبه تعرفه های پزشکی دیگر با 20 میلیون، 50 میلیون، 10 میلیون این مبالغ شاید جبران کامل نشود اما 125 میلیون تومان یک هزینه عملاً کاملی است برای هر کارگر.
کلوز 39 که البته من در لیستی که دارم آخرین کلوز حساب میشود و اصلاً بحث ماده 85، ماده 91، ماده 89 و 95 قانون کار است که البته من اینجا یک تأکید بکنم استادم همیشه – استادی که به من bussines coach درس میداد – تأکید میکرد میگفت: «کسی که کار میکند حتماً باید قبل از هر کاری قوانین کار ایران را بخواند کامل قوانین را بخواند آموزش ببیند یاد بگیرد.»؟
کلوز 39 چه میخواهد بگوید؟
این آمده کامل جمع ربندی کرده همان بحث قانونی که گفتم 85، 91، 89 طبق ماده 21، 22 فصل چهارم اصلاً بحث ما این است که به استناد این چند ماده قانونی مهم اداره کار یا بحث کار در کشور مداوم پیمانکارها محکوم اند. همان بحث کارگری که تسلط ندارد به کار بگیرد حفاظت فنی، نظارت، لوازم ایمنی. باز بهصراحت آمده همه ماده ها را جمع بندی کرده گفته آقا اگر یک قصوری از سمت پیمانکار اتفاق افتاد باز شرکت بیمه خسارت را پرداخت خواهد کرد بدون هیچ اعمال فرانشیزی.
جناب رادان! خیلی لطف کردید زمانمان دیگر تمام هم شده. امیدوارم این توضیحاتی که دادید در مورد کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث که البته توصیه کردیم که بیمه شخص ثالثشان را جداگانه ببندند. برای عزیزان مفید بوده باشد. من شماره های آقای رادان را در پیج هم در سایت هم در کانال یوتیوبم قرار میدهم دوستان اگر دوست داشتند از اورژانس بیمه ایشان استفاده بکنند مشاوره بگیرند راهنمایی بگیرند ایشان به من قول دادند که کامل دوستان را راهنمایی بکنند و انشاءالله که بتوانیم مفید باشیم. من برای خودم خیلی جالب بود همیشه بیمه را میرفتم؛ مثلاً بیمه میگرفتم؛ ولی الان خیلی برایم جالب شده که حتماً باید بروم آنجا بنشینم کارشناس بیمه قشنگ به من بند به بند را توضیح بدهد و هر چه که آن مشاوره داد من سعی کنم قبول کنم؛ چون واقعاً روز حادثه است که آدم به مشکل برمیخورد.
دقیقاً یک سند بسیار مهم است بیمه و واقعاً مواردی را که ما گفتیم در حد توانمان هر مشکلی هم داشتند عزیزان در خدمتشان هستیم بیمه نامه را میخواهند بخرند حتماً لایوهای قبلی ما را ببینند کلیات بیمه را حداقل بدانند و بتوانند یک بیمه نامه کاملی را از هر شرکت بیمه ای که میخواهند خریداری کنند. آدرس محل کار ما هم اگر عزیزانی که در خراسان جنوبی هستند خواستند مراجعه حضوری کنند بیرجند، خیابان مدرس، بین مدرس 12 و 14 است. حالا شماره های تماس ما چه واتساپ و چه فضای مجازی را آقای مهندس در صفحه خودشان قرار خواهند داد. خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید دستتان درد نکند خیلیخیلی از شما سپاسگزارم.
از این کاری که دارید انجام میدهید نه بابت اینی که ما معرفی بشویم این که دارید کسبوکارها را معرفی میکنید و مردم را آگاه میکنید هرکدام بهاندازه سهم خودمان بتوانیم یکقدم کوچکی برداریم برای آگاهسازی مردممان که دیگر نگرانیای برایشان وجود نداشته … الان دارد سیل میآید مداوم 60 نقطه کشور سیل آمده ما وقتی تصاویر را میبینیم ماشینها از بین رفته خداینکرده شخص فوت شده نگرانیای که وجود دارد الان بیمه های آتش سوزی با یک هزینه حداقلی میتوانند پوشش سیل را بخرند. به نظرم از عدم آگاهی است اگر آگاه باشیم با همین اطلاعات حداقلی که در اختیار هم میگذاریم میتوانیم به هم کمک کنیم. ممنون از شما.
کلاً سایت من و کانال یوتیوب و پیج اینستاگرام من کلاً قرار است دانش دیگران را مستندسازی کند؛ یعنی تجربهای دارد هر کس یک دانشی دارد هر انسانی یک تخصصی دارد قرار است آن را رایگان در اختیار دیگران قرار بدهد. خیلی لطف کردید شب خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/08/طرح-جامع-بیمه-کوثر.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-08-03 23:38:332022-10-02 23:17:15کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان طرح جامع بیمه کوثر
برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و چهارم سوشیال مارکتینگ یا بازاریابی شبکه های اجتماعی از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
قدم پنجاه و چهارم سوشیال مارکتینگ یا بازاریابی شبکه های اجتماعی
سلام به همه دوستان عزیز با قدم پنجاه و چهارم سوشیال مارکتینگ یا بازاریابی شبکه های اجتماعی در خدمت شما هستم. توی درس قبلی یک مقداری توضیح دادم.کارکردن در فضای سوشیال مارکتینگ در ایران یک مقداری خطرناک است. چون خیلی از آدمها آمدند. کانالهای تلگرام بسیار قوی و موفق زدند و خیلی هزینه کردند. اما دیدیم متأسفانه یکدفعه کلاً تلگرام فیلتر شد.اکثر این کانالها بهمرور زمان خیلی از دنبالکنندگان خودشان را از دست دادند و عملاً تلگرام جایگاه خودش را از دست داد. خطر دیگر هم امکان بسته شدن پیج یا کانال شبکه اجتماعی شما بدلیل ریپورت شدن توسط مخاطبان است. خیلی مثل سایت جایگاه محکمی ندارد.
بعداز تلگرام، الان در ایران اینستاگرام خیلی جایگاه قوی پیدا کرده است. و عملا شغلی نیست که در اینستاگرام نباشد. خیلی از مشاغل خیلی قوی بر روی اینستاگرام دارند. کار می کنند. به خصوص مشاغل کوچک و متوسط، چون خیلی دانش فنی زیادی مثل سایت نیاز ندارد. یادگیری آن هم آسان است. البته که فوت های کوزه گری زیادی دارد. اول در مورد ساختار کار در شبکه های اجتماعی صحبت خواهم کرد. و در ادامه نکات مهم جهت کار در اینستاگرام را توضیح خواهم داد.
مسائل مهم کسب و کار در شبکه های اجتماعی
اولین کار در شبکه های اجتماعی تولید محتوا با ارزش، قابل اعتماد و معتبر می باشد. محتوا شما باید یک ارزش برای مخاطب ایجاد کند. با طنز حال آن شخص را خوب می کنید. با آموزش زبان انگلیسی دانش او را اضافه می کنید. با نحوه تعمیر خودرو یک کسب و کار یا فوت و فن را به مخاطب می آموزید. با تولید محتوا مربوط به سفر در دور دنیا، مخاطب علاقه مند به گردشگری را با جاذبه های ایران و جهان آشنا می کنید. نمونه کارهای خلاقانه مثلا نقاشی دیواری های خودتان را به اشتراک می گذارید. پس اول نوع محتوائی که می خواهید تولید کنید را مشخص کنید. و سپس چه سبکی این محتوا را می خواهید ارائه بدهید انتخاب کنید.
ویدئو، عکس، پادکست یا متن و بعد بر اساس نوع محتوا و هدفی که دارید باید شبکه اجتماعی خودتان را مشخص کنید. در ایران در حال حاضر فعلا اینستاگرام بیشترین طرفدار را در بین کسب و کارها دارد. اما در خارج کشور فیس بوک حرف اول را می زند. برای ویدئو مارکتینگ هم یوتوب حرف اول را می زند. یکی از مهم ترین دلایل هم بحث امکان کسب در آمد از یوتوب هست). لینکدین هم فضای خوبی برای متخصصین می باشد.
با ورود به دنیای اینترنت در هر جای دنیا و ایران شناخته می شوید
شما با کمک شبکه های اجتماعی دیگر محدود در محله و شهر خودتان نیستید. جهانی می شوید. باید داستان خودتان را با مخاطبان به اشتراک بگذارید. باید برای تولید محتوا یک سال خودتان برنامه ریزی داشته باشید. حداقل در ابتدا کار هفته ای یک تا سه محتوا تولید کنید. در هر محتوا از خودتان بپرسید. من چه ارزشی برای مشتری ایجاد میکنم و این محتوا من به درد چه کاری می خورد. اگر محتوایی تولید کردین و وارد فضای مجازی شد. امکان حذف آن عملا خیلی سخت است. چون این محتوا توسط افراد مختلف امکان کپی کردن دارد.
در شبکه های اجتماعی باید مستمر محتوا تولید کنید
کار در شبکه های اجتماعی به شدت با اثر مرکب رابطه دارد. باید مستمر باشد و دائم مخاطب را همراه خودتان داشته باشید. دقت کنید. تاثیر ویدئو دهها برابر یک عکس یا متن می باشد. به خصوص اینکه خود شما آن را تهیه کرده باشید. از کپی کردن محتوا دیگران به شدت خودداری کنید. باید سبک کار و نکات کلیدی و مهم هر شبکه اجتماعی را یاد بگیرید و آنها را رعایت کنید.
با کمک گوگل مهم ترین مواردی که مردم در مورد کسب و کار شما جستجو کرده اند را شناسائی کنید. و برای انها محتوا تولید کنید. از ارائه محتوا نمایشی و گفتن دروغ به مردم خیلی پرهیز کنید. چون مردم خیلی باهوش شدن. محتوای کپی و فیک را راحت تشخیص می دهند.
از شنیدن نظرات منفی و بعضا توهین آمیز بعضی از مخاطبان ناراحت نشوید. من چند بار به شدت مورد توهین قرار گرفتم. اما چون دیگر سنی از من گذشته با آرامش و کمی مراوده با اکثر آنها دوست شدم. اگر شخصی هم به توهین کردن. ادامه می دهد. از بلاک کردن آن شخص به خصوص در بخش کامنت ها سریعا اقدام نمائید.
برای مخاطبان کاتالوگ ارائه ندهید
مردم عاشق شنیدن داستان هستند. تا می توانید. برای مردم داستان های پشت پرده کسب و کارتان را نمایش بدهید. شاید برای من دیدن نحوه تولید عسل در یک روستای کردستان یا آشنائی با صیادان ماهی در قشم، یا نحوه یک مراحل کار یک نقاشی بسیار زیبا دیواری بسیار جذاب باشد. و در نهایت به ایجاد اعتماد و خرید محصول شما بی انجامد.
از مخاطبان کمک بگیرید و انها را دعوت به اقدام یا کال تو اکشن کنید. فواید محصول یا خدمت خودتان را نمایش بدهید. خیلی بر ویژگیهای محصولات خودتان تاکید نکنید و پیج خودتان را شبیه کاتالوگ نکنید. البته بعضی مشاغل مثل لباسهای مجلسی خانمها یا فروش کفش و لباس باید از عکس محصولات استفاده کنند. اما همان را هم جذاب ارائه کنید.
از آدمهای موفق ایده بگیرید
حتما از افرادی که در بیزینس شما موفق هستند. ایده بگیرید. اما کار آنها را کپی نکنید. یا محتوای آنها را پست نکنید. چون عملا رایگان برای آنها تبلیغ کردین. شما باید ادمهائی که در کارهای مختلف موفق هستند را فالو کنید. سبک ارائه و نوع تولید محتوا آنها را کامل یاد بگیرید. تعامل داشته باشید. به خصوص با همکاران و با مخاطبان جدید تعامل داشته باشید. پیام تبریک عضویت ارسال کنید.
موارد مهم کار در اینستاگرام
همانطور که گفتم. می خواهم.چند تا موضوع خیلی اساسی برای کار در اینستاگرام را خدمتتان بگویم. اینستاگرام فضای کار با عکس و ویدئوهای کوتاه است. و به قولی خیلی برای کارهای عمیق و تخصصی مناسب نیست. البته که افراد زیادی هم مثل خود من مطالب زیاد و طولانی در اینستاگرام قرار می دهند. اما عملا جای ویدئوهای تخصصی در یوتوب و سایت شما هست. مردم در اینستاگرام بدنبال فان، شادی، تصاویر جذاب، ویدئوهای کوتاه هستند. البته که اینستاگرام هم داره. جایگاه خاصی برای ویدئو پیدا می کند. اما باز هم ویدئوهای کوتاه و سریع،
برای کار در اینستاگرام صفحه خود را بیزینسی کنید
اولاً صفحه بیزینسی باید راه بیندازید. تا از مزایای پیج های بیزینسی در اینستاگرام بهره مند شوید. اگر قصد فعالیت دائمی و قوی در شبکه های اجتماعی را دارید و خدمت یا محصول به شخص شما وابسته است. باید عکس اصلی خودتان را در پروفایل بگذارید. اگر یک بیزینس دارید. باید لوگو کسب و کار خودتان را بگذارید.
حتماً در بایو، توضیحات شما کامل، خلاصه و مفید به همراه راههای تماس، ایمیل و ادرس سایت شما باشد. در یک فضای محدود بهترین جملات که کسب وکار شما را معرفی کند. بنویسید.کامل هدفتان را بگویید در چند کلمه و در همان فضای کوچکی که وجود دارد. البته بعد در کپشن هر پست می توانید. حسابی موضوعاتی که مدنظر شما هست. را توضیح بدهید.
یک اسم بسیار خوب و مرتبط با بیزینس خودتان انتخاب کنید. اگر کسب و کار یا برند شما اسم دارد. در شبکه های اجتماعی هم با همان نام وارد شوید. اگر اسم برند شما قبلاً گرفته شده با org با ir یا دیگر پیشوندها اما با نام خودتان پیج راه اندازی کنید.
پیج بیزینسی محل ارائه علایق شخصی شما نیست.
اگر صفحه کاری است مسائل شخصی و علایق تان را در صفحه بیزینسی نیاورید. حالا تو استوریها یا هایلایت ها، اگر بعضی زمانها مسائل مرتبط با علاقه مندی های خودتان را به اشتراک گذاشتید ایرادی ندارد. از استفاده عکس های کودکان و فرزندان خودتان در شبکه های اجتماعی خودداری کنید.
اگر در مورد یک موضوعی بلاگری می کنید. از شو آف و پست کردن عکسهای زندگیهای مثلاً لاکچری، تفریحات و لذتهای آنچنانی خودداری کنید. زمان نمایش اینطور عکسها گذشته است. دقت کنید. خیلی از این مطالب واقعی نیست. مخصوصاً اینها که خارج از کشور هستند. بعضی عکسها و محتواهایی که میگذارند. چون من از نزدیک خیلیهایشان را خارج از کشور دیدم محیطهای کاریشان دروغ است به انها توجه نکنید. بلاگری هم اگر میخواهید. انجام بدهید خیلی محترمانه باشد و تلاش کنید. مسائل خصوصی و خانوادگیتان را در شبکه های اجتماعی مطرح نکنید (به خصوص عکس بچه ها را استفاده نکنید)
پاسخگویی سریع و دقیق خیلی مهم است
پاسخگویی بسیار توی بحث صفحه اینستاگرام بیزینسی مهم است. حتماً پاسخگو باشید. چون با پاسخ گوئی شما می توانید. اعتماد مخاطب را جلب کنید. چون این جا فضای مجازی و به نوعی غیر فیزیکی می باشد و ایجاد اعتماد تنها با ایجاد ارتباط و پاسخگوئی دقیق ایجاد می شود.
داشتن برنامه و تقویم محتوائی
حتماً برای پیج خودتان برنامه محتوایی داشته باشید و تقویم محتوایی داشته باشید. حتماً باید اینستاگرام را آموزش ببینید اینطوری نیست که بگویید من بروم حالا یک سوشیال مارکتینگ میخواهم کار کنم. یک صفحه راه میاندازم این که فقط چهار تا پست بگذارید اینطوری نیست باید هدف و برنامه داشته باشید، هر روز باید یک سری اقدامات را انجام بدهید.
داشتن یک کاور خوب که امکان جذب مخاطب را در بین انبوه مطالب جذب کنید. فعال بودن دائم در هایلایت ها و استوری ها خیلی مهم هست. حتما باید از تمام ابزارها کمک بگیرید. از لایو استفاده کنید. کلی از مطالب مرتبط با بیزینس خود را در لایو براساس نوع بیزینس خودتان ارائه بدهید.
هشتک گذاری را حرفه ای انجام بدهید.
هشتک گذاری خیلی مهم برای دیده شدن در دنیای اینترنت هست. هشتک های کوتاه و بلند را در محدوده سی عدد مجاز اینستاگرام استفاده نمائید. وقت بگذارید. مهم ترین موضوعات را با کمک صفحه جستجو گوگل یا گوگل ترند تهیه کنید. بعد از یک مدت هم امار مرتبط با هشتک هایی که قرار دادین را بررسی کنید.
محل دقیق جغرافیائی بیزینس خودتان را ثبت کنید. برای بیزینسهائی مثل رستورانها، خیاطی ها یا ارایشگاهها می تواند مفید باشد.
تبلیغات توی صفحههای اینستاگرام داستان خودش را دارد. از دادن تبلیغات زیاد و گسترده به خصوص به اینفلوئنسرها و بلاگرهای خیلی معروف در ابتدا راه خودداری کنید. به افرادی که دو برابر شما فالوئر دارند یا مینی اینفلوئنسرها تبلیغ بدهید. بازخورد را خیلی دقیق بررسی کنید. اگر صفحه فروش دارید. از مشتریهای تان کمک بخواهید. سوال بنویسید و خواسته ها و نیازهای مشتریان را شناسائی کنید. باید توی صفحههای دیگران فعالیت بکنید و تعامل داشته باشید ارتباط برقرار بکنید مخصوصاً با همکارهای تان اصلاً همکار را نباید بهصورت رقیب ببینید.
مطمئنا سبک و شیوه کار در شبکه های اجتماعی به خصوص اینستاگرام خیلی کار دارد و نیاز به آموزش بیشتر و شناخت کاملتر موضوعات مرتبط دارد. اگر دانش و تخصص آموزش شبکه های اجتماعی به خصوص اینستاگرام را دارید. فضای سایت من به صورت رایگان در اختیار شما هست. تا تجربیات بیزینسی خودتان در اینستاگرام را با دیگران به اشتراک بگذارید.
امیدوارم قدم پنجاه و سوم سوشیال مارکتینگ یا بازاریابی شبکه های اجتماعی برایتان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeed kazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید. یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم پنجاهم و سوم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و پنجم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/08/قدم-پنجاه-و-چهارم-سوشیال-مارکتینگ-یا-بازاریابی-شبکه-های-اجتماعی.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-08-01 19:29:482022-08-14 19:38:34قدم پنجاه و چهارم سوشیال مارکتینگ یا بازاریابی شبکه های اجتماعی
برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ
سلام به همه دوستان عزیز امروز با گام پنجاه و سوم در خدمتتان هستیم امروز میخواهم در موردبحث بسیار مهم دیجیتال مارکتینگ صحبت بکنیم این بحث بازاریابی دیجیتال، ده سال قبل وجود خارج نداشت و بهمرور زمان خیلی از روشهای بازاریابی قدیمی را پشت سر گذاشت. دیجیتال مارکتینگ خیلی بحث گستردهای است. و من خیلی ساده مفاهیم کلی آن را برای آشنائی شما عزیزان معرفی میکنم. هدف من این هست که یک بیزینس کوچک و متوسط هم بتواند با کمک دیجیتال مارکتینگ به توسعه و بهبود کسب و کار خودش کمک کند.
اما دیجیتال مارکتینگ یک تعریف خیلی ساده دارد دیجیتال مارکتینگ یکی از بخشهای بسیار مهم بازاریابی است اما خلاصهاش این میشود دقت بکنید. استفاده هوشمندانه و خلاقانه از ابزارهای موجود در فضای دیجیتال برای فروش و بیشتر دیدهشدن نگاه بکنید میگوید استفاده از تمامی ابزارهای موجود در فضای دیجیتال هر چیزی که به شما کمک بکند که البته باید هوشمندانه و خلاقانه باشد. که به فروش و بیشتر دیدهشدن کمک بکند و این ابزارها چه چیزهایی میتواند باشد خب میتواند یک وبسایت باشد حالا اگر آقا من هزینه ندارم فنیاش را بلد نیستم. چه باید بکنم.
داشتن سایت ابزار مهم دیجیتال مارکتینگ
ده سال قبل راهاندازی کردن یک سایت خیلی سخت بود. ولی الان خیلی آسان شده است. قالبهای آماده بسیار زیاد برای انواع کسبوکارها وجود دارد. شما عملاً با ماهی صد و پنجاه تا دویست هزار تومان اجاره هاست و سه تا پنج میلیون هزینه اولیه و انعقاد قرارداد با یک نفر که کاملاً مسلط به قالب وردپرس باشد(وردپرس که خیلی توی بورس است) شما براحتی می توانید. یک قالب آماده بخرید. و آن شخص متخصص می تواند با این هزینه سایت شما را بالا بیاورد و کارهایش را انجام بدهد.
مثل خرید دامنه، قالب، نماد اعتماد و بقیه کارهای لازم را کمکتان بکند و از یک جایی به بعد هم میتوانید. ماهیانه یک هزینه ثابتی پرداخت کنید. یک هزینه خیلی جزئی مثلاً ماهی چهارصد، پانصد هزار تومان بدهید. فقط پشتیبانی بکند.(البته کارهای تخصصی مثل سئو، UI ، UX و غیره نیاز به هزینه دارد)اگر در مورد کارهای سایت خودسؤالی یا ابهامی داشتید کمکتان بکند. براحتی صاحب یک وبسایت خواهید شد.
شبکه های اجتماعی ابزار اصلی دیجیتال مارکتینگ
یکی دیگر از ابزارهای بسیار مهم کسب و کار امروزه شبکههای اجتماعی می باشد. البته در دنیا فیسبوک حرف اول را در کسبوکارمیزند. اما در ایران بهخاطر این که فیسبوک فیلتر است همه بارش افتاده بود برروی تلگرام وبعد که تلگرام فیلتر شد الان افتاده روی اینستاگرام، البته فعلاً اینستاگرام است دقت بکنید شبکههای اجتماعی خیلی زمین سفتی نیست یک مقداری باتلاق است یعنی ساختن خانه روی باتلاق و یک مقداری خطرناک است.
من این را به تجربه بهتان میگویم هر لحظه امکان دارد. بدلیل ریپورت مشتریان پیج اینستاگرام شما از بین برود یا در ایران فیلتر بشود و تمام هزینههای که خیلی کسبوکارها و بعضیها میلیاردها روی شبکههای اجتماعی بهخصوص اینستاگرام هزینه کردند.از بین برود ولی الان خیلی از بیزینسها روی اینستاگرام فروش عالی دارند. خیلی بیزینسهای کوچک با برنامهریزی و کسب دانش فعالیت در شبکه های اجتماعی فروشهای بسیار خوب دارند.
خیلی از بیزینس های کوچک تاکتیک و استراتژی بازاریابی دارند. توی برنامه های خودشان تبلیغات دارند. حسابی روی فروش و پاسخگویی خوب کار میکنند و فروش خوبی دارند .مطمئناً لینکدین هم برای متخصصین خیلی خوب است. کسانی که کارهای تخصصی انجام میدهند لینکدین هم برای آنها خوب است.
استفاده از پلتفرمها و مارکت پلیس ها برای فروش بیشتر
خیلی از پلتفرمها و مارکت پلیسها مثل دیجیکالا، مثل ایسام و پلتفرمهایی مانند دیوار و شیپور خیلی به شما کمک مینمایند. اگر سایت داشته باشید خب سایتهای مارکت پلیس یا کامپرپرایس سایتهایی که مقایسه قیمت توی آنها انجام میدهند خیلی میتواند برایتان مهم باشد مثل ترب، ایمالز، میهن مارکت خیلی میتواند به کسبوکار شما کمک بکند. اگر در کار شما فروش خودرو هست. سایت دیوار و با ما می تواند به شما کمک کند. اگر تولید محتوا ویدئویی دارید. یوتوب، آپارات، نماشا و دالفک می تواند به شما کمک کند. اگر فقط یک فروشگاه ساده فیزیکی هم دارید. سایت های معتبر و قدیمی مثل نیاز روز، ایران تجارت و ایستگاه می توانند به شما کمک کنند.
مثلاً من برای دوستی داشتم دنبال ابزار معدن میگشتم. دیدم هیچ سایت فروش تجهیزات معدنی نداریم جستجو کردم فقط سایت نیاز روز، ایستگاه و ایران تجارت تبلیغات چند فروشگاه تجهیزات معدنی وجود دارد. این قبیل سایت ها ده، دوازده سال پیش ابتدای شروع اینترنت توی ایران خیلی موفق بودند و هنوز هم جایگاهشان را نه به آن قدرت قدیم، ولی بعضی از بیزینسها مانند همین کارهای معدنی می توانند استفاده کنند. خب من با آن نفری که دنبالش میگشتیم از طریق نیاز روز و ایران تجارت ارتباط پیدا کردیم.
تولید محتوا یک بخش مهم دیجیتال مارکتینگ است
بحث بعدی تو دیجیتال مارکتینگ بحث بازاریابی محتوایی که خب میشود. بازاریابی درونگرا که بسیار باارزش است. الان مردم دنبال متخصص میگردند که به او اعتماد بکنند. دنبال متخصصی میگردند که یک خدمت یا یک محصولی انها را آشنا بکند. بعد در کنار آن شروع میکند به فروختن آن خدمت و محصول، خب این بازاریابی محتوا همین کاری که من دارم برای شما میکنم.
این بازاریابی محتوایی است. من برایتان محتوا تولید میکنم. در کنارش هدف دارم هدفم این است که خب و بسایت خودم را به شما معرفی میکنم. در ازای یک محتوا با ارزش به شما میدهم. یک محتوایی به شما عزیزان ارائه میدهم که خب حاصل سه تا پنج سال مطالعات و کلاس رفتنهای متعدد من است. حاصل بیست و دو سال کسبوکار و تجربیاتی است که توی محیط کسبوکار به دست آوردم. خب اینها زمان بر است. بازاریابی محتوایی اینها خیلی انرژی میخواهد خیلی وقت، صبوری و هزینه میخواهد. باید صبور باشیم.
سئو یا بهینه سازی برای بیشتر دیده شدن در موتورهای جستجو
سئو مخفف بهینه سازی برای موتورهای جستجو مانند گوگل است. به عبارتی مجموعه ای از اقدامات طراحی شده برای بهبود ظاهر و موقعیت صفحات وب در نتایج جستجوی ارگانیک است.و یکی دیگر از ابزارهایی که ما توی دیجیتال مارکتینگ انجام میدهیم سِئو است. یعنی مجموعه ای از اقداماتی که میکنیم که موتورهای جستجو بیایند ما را راحت پیدا بکنند و در نتایج اولیه ما را نمایش بدهند.
یعنی آنقدر محتوایمان را فنی و بهدردبخور غیر کپی( محتوا کپی اصلاً هیچ امیدی به موفقیتش نیست) چون مشتری میفهمد مردم بسیار باهوش شدند یک محتوا را توی سایت میخوانند بعد میروند نه تا محتوا مشابه همان محتوا تو ده تا سایت دیگر هم تکرار شده پیدا می کنند.
ایمیل مارکتینگ
شاید سالها قبل که شبکه های اجتماعی نبود. شما از ایمیل مارکتینگ خیلی بازخورد خوبی می گرفتید. اما امروزه با وجود انواع شبکه های اجتماعی خیلی از مردم به خصوص داخل ایران از ایمیل زیاد استفاده نمی کنند. اما همچنان ایمیل مارکتینگ برای بسیاری بیزینسها می تواند مفید باشد. البته باید بسیار هوشمندانه و با برنامه باشد. و با تماس گرم باید این اتفاق بیافتد. از ارسال ایمیل انبوه و با تعداد زیاد باید به شدت خودداری کرد. بستگی به نوع کسب و کار، باید از متخصصین ایمیل مارکتینگ کمک بگیرید.
ابزارهای تحلیل و آنالیز اطلاعات
یکی از مهم ترین فواید دیجیتال مارکتینگ، امکان تحلیل و آنالیز کامل بازار است. یکی از مهم ترین اهداف ما در بازاریابی ارائه خدمات و محصولات بر اساس نیاز و خواسته مشتریان هست. با کمک دهها ابزار مثل گوگل سرچ کنسول، گوگل انالتیک، سم راش و گوگل ادز می توانید. به مهم ترین مواردی که مشتریان در دنیای چند میلیاردی سرچ کلمات فارسی بدنبال آنها هستند. پی ببرید. شما با تحلیل این اطلاعات می توانید. دقیقا بفهمید. مشتریان شما چه می خواهد و شما باید بر اساس این حجم عظیم اطلاعات، ان خدمت یا محصول را برای او فراهم کنید.
تبلیغات آنلاین در دنیای دیجیتال مارکتینگ
در دیجیتال مارکتینگ ما انواع تبلیغات را هم داریم همسان، ریتارگتینگ، پولی، کلیکی این موارد خیلی تخصصی است باید با هم دیگر بیشتر روی آنها بحث بکنیم. در مجموع دیجیتال مارکتینگ میشود استفاده از تمامی ابزارهای دیجیتال برای رساندن صدای خودمان به مخاطب، مخاطبی که به خدمت ما نیاز دارد. البته انتخاب محل این ابزار و استفاده از روش و نوع استفاده از این ابزار می تواند خیلی در رسیدن به موفقیت شما کمک کند. فکر کنم ساده و راحت گفتم و اگر تجربه ندارید حتماً از آدمهای با تخصص و باتجربه کمک بگیرید. یا اگر مشاوره خواستید به من پیام بدهید. امروزه کسب و کاری که در دنیای دیجیتال حضور ندارد. عملا کسب و کار نیست.
امیدوارم قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ برایتان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeed kazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم پنجاهم و دوم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و چهارم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/07/قدم-پنجاه-و-سوم-دیجیتال-مارکتینگ.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-07-29 16:34:272022-08-01 19:32:51قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ