نوشته‌ها

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم) روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم) روی پادکست ذیل کلیک کنید.

سلام به همه دوستان عزیز تو بخش هفتم هستیم تجربه زندگی تو اوتاوای کانادا رو داریم با هم بررسی می‌کنیم امیدوارم 6 بخش قبلی براتون مفید بوده باشه و جزئیات خیلی زیادی صحبت کردیم،

مسائل خیلی زیادی صحبت کردیم، شاید نکاتی هم ازدست‌رفته باشه حالا انشا الله تو کانال یوتیوب من سؤال کنید  من در ادامه از احمد آقا خواهیم پرسید، راه ارتباطی ایشان هم من تو تمام محتوا قرار می‌دهم، در کانال یوتیوب حتماً قرار می‌دهم، کانال یوتیوب ما رو سابسکرایب کنید از من حمایت کنید حتماً تجربه و دانشی درباره زندگی،  تحصیل، کار در داخل ایران حتی در خارج از کشور هر چیزی که به درد یک نفر یک  فارسی‌زبان در هر جای دنیا بخورد من خوشحال میشم با من به اشتراک بگذارید و بتونیم با این تجربیاتمان راه دیگران رو روشن کنیم. در بخش هفتم بیشتر در مورد تجربیات یادگیری زبان صحبت می‌کنیم و هزینه‌های زندگی تو شهر اوتاوای کانادا.

 سلام مجدد، بحث زبان که یکی از واقعاً اصلی‌ترین مسئله ست و یک چیزی هست که نمیشه ازش فرار کرد و ویدئوی قبلی هم اشاره کردیم،

الان دارم بعضی از دوستان رو که همه‌اش دنبال کار با نفر ایرانی هستند که با اونها کار کنند؛ چون بحث زبان وجود داره و اونجا هم بالطبع کلاس زبان میرن ولی همین ترس وجود داره و تاثیر می کذاره روی یادگیری، ما واقعیتش خودمان داخل ایران خب خیلی کلاس خصوصی و این موارد رفتیم، مخصوصاً خود خانمم کلاس میرفتن و حتی نمره آیلتس خیلی خوبی هم داشت؛ ولی وقتی وارد محیط میشی می‌بینی که نه حتی میگم دوستانی بودن با نمره آیلتس‌های 9 حتی بودن، وقتی اومدن اونجا تو محیط که قرار می‌گیری می‌بینی نه یک اتفاقاتی میفته اونجا یعنی یک چیز جدیدی واست اتفاق میفته.

که اونها به دردت نمی خوره، نه که به دردت نخوره،، 100% مفیده ولی چیزی که برای من اتفاق افتاد، فهمیدم و تجربه کسب کردم که این کلاس‌های این موارد میتونه روی دامنه لغاتتان کمک کنه ولی همان جوری که خودتان می‌دانید بعضی از کلمات هرکدوم خودتان می‌دانید تو جای خودش باید استفاده شه این رو ما زمانی می‌فهمیم که تو محیط قرار بگیریم؛ یعنی ما یک سری موارد رو مثلاً کتابی یا تئوری داخل کلاس‌ها این ها رو یادگرفتیم؛ ولی داخل  محیط میری می‌بینی نه اینی که اونجا یاد گرفتی نمیتونی.

اینجا استفاده کنی و می‌فهمی خود اون کانادایی اون native که اونجا هست چه کلماتی استفاده میکنه و اونها رو استفاده می‌کنی و این خیلی خوبه ولی من مهم‌ترین چیزی که به خیلی از دوستان میگم اینجا دامنه لغات خیلی مهمه یعنی هرچی بیشتر لغات یاد داشته باشیم، بیشتر به درد میخوره و یک چیزی هم هست این است که رو این موضوع تمرکز نگذارند که میرم اونجا یاد می‌گیرم، هر چی آدم اینجا زبانش قوی‌تر باشه واقعاً اونجا خیلی کارها براش زودتر، هزینه هات، پروسه کار پیدا کردنت و همه موارد تاثیر داره، 100% هم تاثیر داره.

یعنی نمیتونی بگی تاثیر نداره ولی از اون ور هم اونجوری نیست که من بگم بلد نیستم نمیتونم برم سر کار نمیتونم این کار رو انجام بدم اینطوری اصلاً نیست یعنی که طرف بخواد ناامید بشه واینها بعضی از کارها هستن اگه شما میخوای بری سرکار، کاری رو میخوای انتخاب کنی واقعاً با مشتری سر و کار نداشته باشی آره! مثلاً بعضی از کارها هست Customer service داره شما باید اونجا با مشتری صحبت بکنی، اولین نکته ای که اونجا با شما صحبت میکنه دانش اولین چیز براش زبانته که بررسی میکنه، وقتی میبینه زبانت خوب نیست بالطبع اون شغل رو از دست میدی!

ولی بعضی از کارها نه، یه کاری که شما نشستی خودتی با کامپیوترت و با یه نفر مثلاً سرپرستت در ارتباطی، شرکت میببنه اون کاری که من ازت میخوام رو بلدی، اون چیزی که میخوایم رو میتونی، کارمون راه میفته! زیاد اونجا خیلی دانش زبانش، 100% تاکید نمیکنه که شما باید این رو بلد باشی. این موارد رو باید یه نفر حتماً مد نظر قرار بده ولی دامنه لغات خیلی تاثیر داره، دامنه لغات رو مد نظر قرار بدن اینحام بیان که اون‌ها رو ازش استفاده کنن خیلی کمکشون میکنه.

رزومه‌نویسی برای پیدا کردن کار در کانادا رو گفتی؟

یک نکته مهمی که از ویدئوی قبل جا مونده بود حیفم اومد که نگم خودم خیلی درگیرش بودم و حتی خودم و خانمم وقتی داشتیم اپلای می‌کردیم برای کار تخصصی که بخواهیم پیدا کنیم و خودمم هنوز هم درگیرش هستم و فهمیدم که چه‌ کاری  بکنم،

خانمم که حالا برای بحث کارآموزی دانشگاه دنبال کاری هستند که بتوانند کارآموزی برن یک جایی رو بتونن اپلای  می‌کنند خودم هم کار تخصصی رو دنبالش هستم که بتونم کار تخصصی خودم رو اون چیزی که دانشش رو دارم بتونم از آن استفاده کنم و اونجا کار کنم، رزومه‌نویسی اون چیزی که اینجا به‌عنوان رزومه داریم، اونجا کاملاً متفاوت است. اوایل می‌آمدیم رزومه‌ای که داشتیم رو داخل یک سایتی بارگذاری می‌کردیم گفتیم خب این رزومه منه من این تجربیات رو دارم و خیلی از دوستان منتظر بودن ببین نه یه روز گذشت دو روز گذشت خبری از اون شرکت نمی‌شد چرا؟ من 100 جا 200 جا اپلای کردم رزومه فرستادم؛ ولی هیچ خبری نمیشه. اونجا موضوعی که هست من اوایل فکر می‌کردم نه واقعیت نداره بعد دیدم همین حالتی هست، کلاً رزومه شما اول با کی وردهای کامپیوتر بررسی میشه،

هوش مصنوعی هستش

 دقیقاً، کی وردهایی، اون دیتیلی که داخل اون جا نوشته شده مثلاً مواردی که اون شغل نیاز داره شما این تخصص رو داشته باشید، اگر تخصصی که این شغل میخواد داخل رزومه شما اشاره نشده باشه اصلاً رزومه شما انتخاب نمیشه برای مرحله بعدی و حتماً باید دقت کنید اون شغلی که شما میخواین مثلاً در مورد رشته خودم میگن من مهندسی صنایع میخوام باید برنامه‌ریزی بلد باشه باید اینجا کارکرده باشه، با فلان پیمانکار کارکرده باشه، دقیقاً تک‌به‌تک اون کلماتی که اون کلماتی که اونجا نوشته شده باید داخل رزومه شما وجود داشته باشه تا کامپیوتر بتونه اینها رو استخراج کنه و بیاره بالا، یعنی در این حد بهتون بگم که 85% باید مطابقت داشته باشه رزومه شما با اون Description jub که اونجا هست و این 85% به بالا رزومه شون انتخاب میشه میره برای مرحله بعد که ببینه رزومه شما بیاد بالا.

 بعد تازه وارد مصاحبه بشه، یعنی رزومه اول خیلی مهمه که بتونید بر اساس اون رزومه تون رو ویرایش کنید و اپلای کنید برای کارها.

موضوع بعدی، چون می‌خواستم تو این ویدئو یک مقداری فشرده‌تر همه موضوعات رو به هم وصل کنیم بحث هزینه‌های زندگیه، کلاً خانواده سه‌نفره تو اوتاوا چقدر هزینه اره؟ یک خانه نرمال همه چیز متوسط جامعه رو در نظر بگیرید.

 اگر بخواهیم نرمال روبه‌پایین رو در نظر بگیریم برای زندگی اول، سال اولی که داریم میریم حداقل برای خانواده سه‌نفره تو کف ترین حد ممکن در دارم نظر می‌گریم؛ چون بالطبع خب بیشتر هم میشه ماهی 500-600 دلار باید هزینه خوردوخوراک در کمترین حالت، و قبض‌های موبایل و قبض‌های اینترنت هست خانه چون بدون اینها بعضاً نمیشه باید داشته باشیم، اینترنت‌های خانه مون بین 45-50 تا 60 دلار هست خود این مبالغ جابه‌جا میشه بستگی به اون جایی که شما ازش اینترنت خریدی متفاوته، هزینه‌های موبایل هست اون هم تو همین رنج 50-60 دلار هست.

هر موبایل 50 دلار هست؟

 طرح‌هایی هست که مثلاً ما اول که رفته بودیم دو نفرمون 80 دلار اینترنت خونمون تقریباً تو یک سال اینترنت دو نفرمون پرداخت می‌کردیم، دو نفرمون 80 دلار بود اینی که میگم با تکستش هست؛ چون مبالغی که  اون اول میری یک قیمتی بهتون میگن همیشه باید مدنظر داشته باشید اون قیمتی که بهتون میگن مثلاً 50 دلار 60 دلار، قبضی که برای شما میاد 80 دلار هست؛ یعنی مالیات اضافه میشه یعنی همیشه اون مالیات رو مدنظر داشته باشید. الان یک طرح دیگر من انتخاب کردم برای موبایل 50-60 دلار هزینه موبایل هست، اگر ماشین داشته باشی باز خود ماشین یه سری هزینه‌هایی خود ماشین داره مهم‌ترین هزینه‌های ماشین و چیزی که خیلی زیاد هم هست بحث بیمه ماشین هست که من ماشین کارکرده گرفتم تقریباً 220 دلار بابتش ماهیانه پول بیمه‌اش هست که پرداخت می‌کنم اگر ماشین صفر بگیری مبلغ بالطبع بالاتر خواهد بود دلیلش هم اینه که چون اونجا سابقه رانندگی رو نگاه میکنن، سابقه رانندگی که شما از زمان ورود دارید؛ چون ما سابقه رانندگی ندارم مبلغ بیشتری باید پرداخت کنیم تا 300 دلار، 3350 دلار هم هست که بچه‌ها ماهیانه دارن بابت این مبلغ میدن.

آب و برق در اتاوا چقدر هزینه دارد؟

 هزینه آب و برق حالا یک موضوعی است که برای استان انتاریو هست و چیزی من تا الان دیدم تو دوستانی که خانه اجاره‌کردن هزینه آبی پرداخت نمی‌کنی و آب تمام رایگانه، پولی بابت آب نمیگیرن و روی خود خانه هست  برای بحث برق و گرمایشی که تو خانه استفاده میشه بستگی به قراردادهایی داره که داخل خانه میبندین من قراردادی که برای خودم اتفاق افتاد هیچ هزینه ای بابتش پرداخت نمی‌کنم همون 1810 دلاری که بابت اجاره دارم میدم هزینه سرمایش که نداره، بحث گرمایش و پول برقش با خود خانه هست و کرایه هست و من هیچ مبلغی بابتش نمیدم آب رایگانه ولی بعضی از دوستان هستند که مثلاً کرایه‌خانه این روش نیست و بحث آب و برق نیست و بابت برقشان تقریباً اگر زمان پیک نباشد تو ماه‌هایی که از برق خیلی استفاده میکنن از هیتر استفاده میکنن،  حدوداً بین 60-70 دلار حتی 100 دلار هم هست که موضوعی که برای پول برق میدن برای دانشجوها خب اینجا کمک میکنه و یک مبلغی بهشون پرداخت میکنه، پرداخت همچون ما خودمان استفاده نکردیم شنیدم حالت تخفیف هست رو حسابشون میمونه 50 دلار 60 دلار که هرچقدر هم استفاده کنن اگر بیشتر از اون مبلغ شد که باید پرداخت کنن اگر هم نبود تو حسابشون میمونه ماه‌های بعد فکر می‌کنم استفاده میکنن. بابت پول برق دولت کمک میکنه به دانشجوها.

هزینه مدرسه در اتاوا چقدر است؟

 مدرسه هیچ هزینه‌ای نداره واقعیتش، هیچ مبلغی نه بابت خود مدرسه پرداخت کردیم و نه بابت اتوبوسش هیچ‌گونه هزینه‌ای پرداخت نکردیم.

اصلاً کانادا مدرسه غیرانتفاعی یا بین المللی دارد؟

 غیرانتفاعی، شنیدم یک سری مدارس هستن خصوصی و… در مورد هزینه هاش اطلاعی ندارم؛ ولی فکر می‌کنم؛ مثلاً میگم بعضی از ایرانی‌ها تو اوتاوا نیست تو تورنتو من شنیدم مدرسه ایرانی‌ها هست که خود ایرانی‌ها می خوان بچه شون بره اونجا فارسی یاد بگیره، شنیدم؛ ولی واقعیتش در مورد این صددرصد مطمئن نیستم؛ ولی بعضی عرب‌ها هم شنیدم اونجا مدرسه دارن ولی اینکه 100% بگم در مورد مدرسه غیرانتفاعی و اینها واقعیتش اطلاعی ندارم؛ چون مدرسه دولتی هست و دولتی هاش هم خب خیلی…

خیلی مزیته مثلاً تو دبی شاید 200 مدل مدرسه خصوصی داریم و عملاً ما چیزی به نام رایگان برای خودی هاشون دارن برای کسایی که پاسپورت اماراتی دارن رایگانه ولی 200 تیپ مدرسه مختلف بین المللی هست، انواع زبان‌ها حتی مسیحیت هم من دیدم اونجا مدرسه داره و آزاد هست.

 تو مدرسه هیچ محدودیتی وجود نداره که بگیم تو مدرسه داریم میریم همه شون مهاجر باشن، کانادایی و خود کسانی که مهاجر هستن تو همون مدرسه هستن و امکاناتی که ارائه میدن همه به‌صورت مساوی هیچ گونه تفاوت و هیچ گونه مسئله این نیست.

تو بخش آخر میخوایم تجربیات احمد آقا درباره تحصیل خانمشون صحبت کنیم متأسفانه شرایط مهیا نشد مستقیم با خانمشون صحبت کنیم درباره تحصیل فوق‌لیسانس صحبت کنیم.

برای تماشا یا شنیدن پادکست صحبت ها یا اگر علاقه مند به مطالعه بقیه مصاحبه های من با احمد آقای کاظمی هستید. روی لینک های ذیل کلیک کنید.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

تجربیات کار در اتاوا کانادا

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم روی پادکست ذیل کلیک کنید.

سلام به همه دوستان عزیز با من، سعید کاظمی همراه هستید در ششمین بخش از تجربیات زندگی و کار  در کانادا، میخوایم در مورد کار و همه موارد مرتبط با آن با اقا احمد صحبت بکنیم.

 سلام عرض می‌کنم خدمت شما و مخاطبینتون برای بحث کار خب یک موضوع خیلی مهم و واقعیتش چالش خیلی بزرگی برای خود من بود؛ یعنی یه نگرانی خیلی بزرگی واسه من بود و این رو بگم که از همون ایران من خودم رو آماده برای هر اتفاقی کرده بودم. یه نکته خیلی مهمی که من خیلی دوست داشتم این رو حتماً بگم به همه دوستانی که خب خیلی‌ها از دوستان خودم به من زنگ میزنن دراین‌خصوص راهنمایی میخوان یه نکته ای رو همون اول بهشون میگم که حتماً قبلش خودتون رو آماده کنید برای کار اینجا که مثلاً میاین، برای من خداروشکر یه اتفاقات خیلی بهتری افتاد،

ولی دوستانی دور و اطراف من بودن دیدم این موارد رو، ولی در کل این آمادگی رو داشته باشید برای کار مخصوصاً سال اولی که میاید تو یه کشور جدید به عنوان مهاجر وارد میشیم باید آمادگی داشته باشیم که بتونیم برای هر کاری خودمون رو آماده کنیم تا به اون چیزی که مد نظرمونه و بر اساس تخصص مونه بهش برسیم، همون اول راحت بگم جا نزنید و ازتون میخوام آمادگی گذروندن اون مدت رو داشته باشید. برای بحث کار یه موضوعی که هست خب خیلی ها سایت‌های کاریابی شروع میکنن  خود من هم حتی همین‌الان هم درگیر این موضوع هستم برای کار تخصصیم که دنبالش هستم،

سایت‌های کاریابی هستند، سایت‌های خیلی معروفی که indeed هست که خیلی‌ها از اون طریق اقدام میکنن، خود linkedin هست که بحث پروفایل ساختنش و linkedin داشتن و از طریق اون اقدام کنن خیلی مهمه و از اون طریق خیلی‌ها دارن کار پیدا میکنن و سایت‌های دیگر های هم هست که الان دقیقاً حضور ذهن ندارم مثل سایت Glassdoor  بود اگه اشتباه نکنم یک چنین سایت‌هایی هستند که میتونید از طریق اون‌ها talent که الان یادم میاد، این ها میتونین از طریقش اقدام کنید برای کار، ما شانسی که آورده بودیم.

تقریباً سه هفته گذشته بود از ورود من به کانادا تقریباً حدود یک ماه قبلش اگر اشتباه نکنم، یک ماه یا حدود سه هفته قبلش بود که سایت جدید آمازون داخل شهر اوتاوا راه افتاده بود خب این شانسی بود برای ما و تونستیم اون موقع اقدام کردیم برای جذب نیرو چون تو شروع کارشان بود، من اون جا جذب شدم و خوب بود واسه من تجربه خیلی خوبی بود بعد از سه هفته ورود، خیلی اتفاق خوبی بود تو شروع و آخه وقتی بحث درآمد رو داشته باشی یه آرامشی واست به وجود میاد تا بقیه کارات رو پیش ببری و این اتفاق واسه من خدا رو شکر افتاد؛ ولی من به‌خاطر بحث تعهدات قانونی که هست خیلی نمیتونم صحبت کنم ولی این رو میخوام بگم که شدنی هست، بحث کار و این موارد شدنی هست،

کار جنرال در کانادا منظور چی هست؟

بحث کار جنرال هم که خیلی از بچه‌ها که میان همون اول با کار جنرال شروع میکنن، نرخ کاری کار جنرال که بخوای انجام بدی از ساعتی 15.5 دلار شروع  میشه، ساعت‌های کاری حتی من خودم مثلاً ساعت کاری که اونجا داریم از ساعت 7 صبح هست تا 17:30 بعد از ظهر، برای من این حالتی هست، چون شما در هفته قانون کار این هست که چهل ساعت در هفته هست و هر چه بیشتر کار بکنی اضافه‌کار میشه و دقیقاً اضافه کارهای اونجا هم مثل ما ضریب بهش میخوره، ضریب اضافه کاری داره اونجا تقریباً 1.5 هست مال اینجا مثلاً 1.4 بود میگم دقیقاً اضافه کاری هست، روزهای تعطیل اگر بری سرکار تقریباً من دقیق نمیدونم ولی برای خودم مثلاً اتفاق افتاده مثلاً سه برابر می‌شد یعنی در نظر بخوای بگیری، تعطیلات رسمی کشورها شما شیفت داشته باشی و سرکار باشی.

یعنی خودت انتخاب کردی یا اونها باید انتخاب کنن؟ پیشنهاد میدی که من روزهای تعطیل هم حاضرم کار کنم؟

 برای ما که یه سیستمی وجود داره که سیستم اضافه کاریشون حالتیه که اعلام میشه به هرکسی بر اساس اون سیستم اضافه کاری که اوکی کرد و تایید کرد، میتونه بره سرکار و محدوده مثلاً اون تایم‌ها محدودیتش خیلی بیشتره ولی اگر شیفت کاری‌ات باشه و تعهد داشته باشی اون روز میری سرکار و اضافه کاریش هم حقوق تعلق میگیره البته خودشون میگم این پیشنهاد رو میدن که این روز تعطیل رسمیه میتونید سرکار نیاید، میتونید هم برید سرکار و بحث اضافه کاریش هست و مبلغ بالاتر هم…

44 ساعت در هفته به‌جای 40 ساعت کار کنه اصلاً اجازه داره یا نداره؟

 اجازه داره اونجا این اجازه رو داریم که هرکدوم بر اساس سیاست‌های هر شرکتی ممکنه فرق کنه، ولی اگر 40 ساعتتون بیشتر بشه حالا اون شرکت اگر اجازه بده بحث قوانین اضافه کار وضرایب بهش میخوره و اینها. معمولاً میگم این موارد تو کارهای جنرال ممکنه سخت‌گیرانه‌تر باشه خب باید مبلغ بیشتری بدن ضریب‌هایی بهش میخوره، باز از اون شرکت‌هایی که به عنوان نیروهای کار جنرال دارن ممکنه سر این موضوع یه کمی مقاومت داشته باشند.

ولی معمولاً این قانون هست که بیشتر از 40 ساعت اگر شما کار کرده باشی اونها موظفند که به شما ضریب 1.5 رو بهش اعمال کنن و به شما با ضریب پرداخت کنن. آخه یه موضوع مهمی که هست اونجا بحث مالیات هست یعنی شما هرچقدر کار می‌کنی از اون ور هم باز یه مبلغی مالیات هست که به شغل شما میخوره و مالیات از حقوق شما کم میشه هر چی درآمد بیشتره مالیات هم بالطبع بالاتر میره. اینکه دولت برای نفراتی که تازه میان خداروشکر این از مزایاش هست که خیلی از این مالیاتی که شما سال اول پرداخت کردی مثلاً این اتفاق برای خود من افتاد مالیاتی که یک سال پرداخت کردم همه ش به حساب خودت برمیگرده.

یعنی دولت کانادا کمک میکنه؟

 بله سقف درآمدت رو نگاه میکنن میگن تو این یک سالی که اومدی، 6 ماهی که اومدی، ده ماهی که اومدی، هر چقدر درآمد داشتی نتونستی به اون سقف درآمد مد نظر برسه چون پایین اون سقف درآمد اومده بودی این مبلغ رو شما چون نرسیدی بهش این مالیات باید بهت برگرده، مالیات که از حقوقت کسر شده بهت برمیگرده ولی سال‌های آینده نه دیگر شما اگه درآمدت، اون مبلغ رو الان دقیقاً حضور ذهن ندارم، اگه بگم ممکنه اشتباه بکنم، ولی از اون مبلغ که بیشتر بشه باز یه سری فرمول‌های خودشون رو دارن که حساب میکنن باز هم یه مبلغی رو بهت برمیگرده.

کف ساعت حقوق در کانادا چقدره؟ حداقلش

 اونجا 15.5 دلار هست.

160 ساعت، یعنی حدود 2400 دلار کانادا

دقیقاً 2400 دلار.

کمه برای یه زندگی متوسط در کانادا درسته؟

 بله واقعیتش 2400 دلار برای حالا یه سری از دوستان این سوال رو از من پرسیده بودن که ما بخوایم بیایم با کار جنرال میتونیم هزینه‌های تحصیلمون رو پرداخت کنیم یا نه؟ واقیعتش اون چیزی که من دیدم حالا میگم شاید کسی پیدا شه بگه من تونستم ولی خیلی سخته، خیلی سخته! چون شما به نظر من با اون هزینه ای که داری کاری که می‌کنی حتی فول تایم هم کار کنی چهل ساعت، تقریباً همین 2400-2500 دلار میشه هزینه‌های زندگی خودت.

بله ولی میگم این چهل ساعت رو تو تابستان شاید بتونی یه مبلغی رو نگه داری ولی با این مبلغ نمیتونی کل شهریه دانشگاهت رو باهاش پوشش بدی با ساعتی 15.5 دلار، چون محدودیت ساعت هم که داریم بحث 20 ساعت در کار در زمانی که تحصیل دارن میکنن در طول ترم تقریباً 20 ساعت کار میتونن بکنن با اینکه فعلاً این قانون رو کانادا برای دانشجوها برداشت که میتونن بیشتر از 20 ساعت کار بکنن ولی این اتفاق برای خانمم افتاد، همون 20 ساعت هم که می رفت سرکار خیلی از درسهاش میموند.

آره دیگر کلاس هم بری، درس هم بخونی، 40 ساعت هم در هفته، 5 روز در هفته حداقل 8 ساعت کار کنی خب خسته کننده می شود.

خیلی! چهل ساعت بخوای کارکنی بعد از اون طرف درس هام که منی که می‌دیدم این داستان رو همون پارت‌هایی که خانمم می‌رفت واقعاً خیلی سخت بود که اگر اونجوری بخوان حساب کنن مگر شیفت شب هم بعضیا دارن کار میکنن.

الان زن و شوهر بخوان کار کنن یکی تحصیل کنه، حالا 20 ساعت و یک 44 ساعت هم شوهر کار کنه باز نمیشه؟ در نمیاد؟ یعنی هزینه‌های زندگی به اضافه خرج دانشگاه کانادا در نمیاد؟

چرا من تجربیات خودم رو میگم چون یه خانواده سه‌نفره بودیم برای یه خانواده سه‌نفره باتوجه‌به کرایه خانه و این موارد، این مبلغ حداقلی هست؛ یعنی شما خیلی از موارد رو واقعاً باید مدیریت کنی حداقل 2500-3000 دلار شما در ماه هزینه داری و این 3000 دلار رو باید بتونی در بیاری این هزینه‌های ثابت زندگیته یعنی 3000 دلار خرج خانه ست، خورد و خوراکت هست.

این 3000 دلار رو باید کنار بذاری!

 این 3000 دلار رو باید بذاری کنار و باید بدونی با توجه به این کار جنرال آیا میتونی در ماه یه مبلغی رو هم بذاری کنار که هزینه دانشگاهت رو هم پوشش بده یا نه! الان برای دوره ارشد دو ساله تقریباً 45000 تا هزینه دو سالش هست که باید پرداخت کنی.

یعنی ماهی 2000 دلار باید برای تحصیل بذاری کنار. تو 24 ماه کار هم نمیتونی بکنی.

 دقیقاً، سخت هست  مگر اینکه دو شیفت کار بکنن یعنی اگر همراه همسرشون میان، همسرشون مثلاً کسی که ورک پرمیت داره دو شیفت کار کنه مثلاً یا یه کار جانبی غیر از اون، مثلاً دو تا کار جنرال داشته باشه چون اونجا شما محدودیتی نداری یا…

اگر کسی تنها باشه، دانشجو باشه، دوره لیسانس بیاد دیپلم بیاد، نمیشه باید هزینه تحصیلش همراهش باشه.

 واقیعتش نمیشه، هزینه تحصیلش رو باید داشته باشه،.

در تکمیل صحبت‌های احمد آقا من یه جمله ای رو بگم بر اساس تجربیات خودم میگم هرکسی که مهاجرت میکنه یه مقداری باید از توهم مدرک تحصیلی، نمیدونم جمله  شاید درست نباشه، ما تو ایران خیلی وقت‌ها توهم داریم مدرکم فوق لیسانسه، دکترا فلان… اونجا یه مقدار حداقل سال اول بذاری کنار. خیلی به تسلط شما به زبان بستگی داره، زبانتون خوب باشه ارتباط با جامعه هدف بتونید بگیرید. تخصص و تجربه داشته باشید تو اون کاری که دارید، رشته ای که خوندید، دانشگاه و کار

اینها خیلی میتونه تاثیر بذاره تو حقوقتون، یعنی مثلاً اگر کسی زبانش تو کشور هدفش مسلط باشه نه 100%، 80% – 90% رو بدونه متوجه بشه بتونه ارتباط بگیره، ایمیل بزنه، و در کنارش تخصص و تجربه داشته باشه میتونه درآمدهای بهتر، خیلی بهتری تا ماهی 3000 دلار اینها میتونه داشته باشه.

 در تکمیل صحبت‌های شما نکته خیلی خوبی رو شما اشاره کردین واقعاً همین موضوع هست ما اینجا خیلی دنبالش بودیم که یه کار دیگر ای هم در کنارش یاد بگیریم، شنیده بودیم بحث برنامه نویسی، طراحی وب و این موارد و بریم اونجا در حاشیه این کارها رو هم بتونیم بگیریم و واقعاً اگه دوستانی بتونن و فرصت داشته باشن میتونن از این طریق هم خب خیلی یه کاری یاد بگیرن که بتونن تو خانه کار انجام بدن. یعنی کار تخصصی، کار جنرال رو بذاریم کنار، کار تخصصی بلد بشن که اونجا خب بهش نیاز داره خیلی به دردشون خواهد خورد.

خب مسلماً هرچی شما بتونید بیشتر داخل جامعه هدف نفوذ پیدا کنید ارتباط برقرار کنید؛ مثلاً داخل کانادا بشید، کار بگیرید. بعضی از ایرانی‌ها میان اونجا مشاور املاک ایرانی میزنن با ایرانی‌ها ارتباط دارن، تو همه جا هست، امارات هم که من زیاد کار می‌کنم و میرم هست من پیشنهاد می‌کنم زبان جامعه هدف رو یاد بگیرید، وارد محیط کار اونجا بشید، ارتباطتون رو با اونها برقرار کنید، فضای بیشتری از مخاطبیت و آدم‌ها هستن که با شما کار خواهند کرد و بهتر از یه جامعه کوچیکیه که چشم امیدتون به مشتری یا مخاطبی هست که ایرانی باشه که از داخل ایران میاد.

تو بخش بعدی راجع به هزینه‌های زندگی جزئیات صحبت خواهیم کرد، یادگیری زبان انگلیسی تجربیات احمد آقا رو صحبت می‌کنیم، در بخش هفتم و در بخش هشتم تقریباً تحصیل رو سعی می‌کنیم تجربیات ایشون رو درباره دانشگاه یه مقدار مرور کنیم.

برای تماشا یا شنیدن پادکست صحبت ها یا اگر علاقه مند به مطالعه بقیه مصاحبه های من با احمد آقای کاظمی هستید. روی لینک های ذیل کلیک کنید.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

مدرسه در اتاوا کانادا

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم روی پادکست ذیل کلیک کنید.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

سلام به همه دوستان عزیز تو بخش پنجم با احمد آقا همراه هستیم درباره تجربه زندگی تو اوتاوای کانادا داریم با هم صحبت می‌کنیم، تو بخش پنجم بیشتر می‌خوابم درباره مدرسه صحبت کنیم، ثبت‌نام و کلاً در مورد ثبت‌نام مدرسه که پسرشان کلاس اول رو فکر کنم گذراندن، خودشان بیشتر توضیح میدن و تجربیاتشان رو به شما منتقل می کنند.

 مدرسه یک موضوع خیلی مهم بود برای ما، ما از همان ایران یک دغدغه خیلی بزرگی داشتیم سن پسرم زمان آمدن ما می‌شد 4 سال و نیم و پرس‌وجو که کرده بودیم از دوستان این موارد رو پرسیده بودیم، اوایلش اطلاعات کاملی نداشتیم؛ چون در کانادا هر استانی یک سری قوانین خودش رو داره و فکر می‌کردیم که اونجا چون به سن مدرسه نرسیده باید یک مبلغی پرداخت کنیم برای مهدکودک یا پیش‌دبستانی ولی خب خدا رو شکر باز هم از طریق دوستانی که زودتر رفته بودند و شرایط مشابهی داشتیم گفتند نه اونجا هم دقیقاً مثل ایرانه حالت پیش یک و پیش دو که هستش وجود داره و مهراد چون 4 سال و نیم بود، پیش یک می‌شد و رفتیم اونجا از دوستم هم که پرسیده بودم گفتن باید وارد مدرسه بشه، میره مدرسه و بقیه مواردش نیاز به…

یعنی پسر شما در اتاوا کانادا کلاس اول رفت؟

 نه پیش یک، اونجا بهش میگن JK  و SK که مهراد چون پیش یکش می‌شد JK همین مقطع کارهاش رو انجام دادیم، وارد خاک کانادا که شدیم مهم‌ترین مسئله بحث انتخاب مدرسه بود البته این ها رو ما یک پرس و جویی داخل ایران هم کرده بودیم، مدرسه‌ها باید گرید هاش رو چک کنیم مثلاً ببینیم چه گریدی هر مدرسه داره سایت هاش هم مشخصه که تو چه گرید‌هایی هستن مدرسه که بهترینشون مثلاً 10 و 9 هست.

اونجا مثل ایران نیست که مثلاً تو یک محله‌ای زندگی می‌کنی بچه‌ات رو ببری بافاصله خیلی زیاد اون سر شهریه مدرسه‌ای اونجا ثبت‌نام کنی؛ چون میگی اون مدرسه خیلی خوب هست من میخوام بچه م رو بفرستم بره اون مدرسه درس بخونه اونجا این قانون رو ندارند و اونجا مدرسه‌رو بر اساس محل زندگی‌ات باید انتخاب کنی و زمانی که میخوای بری ثبت‌نام خانه رو انجام بدی اول ازت قرارداد خانه رو میخوان شما تو کدوم قسمت کجا داری زندگی می‌کنی؟

آموزش پرورش منطقه زندگی شما در اتاوا میگه؟

 بله آموزش‌وپرورش، آدرس خانه رو وارد می‌کنی

ثبت نام مدرسه را در اتاوا کانادا ایننترنتی انجام دادید؟

 بله آنلاین هست. همه مراحلش آنلاینه، شما آدرس خونت را  وارد می‌کنی مدارکی که مربوط به  قراردادت داخل خانه هست وارد می‌کنی مدارک رو ارائه میدی و قبل از اینکه شما بخواین این اقدام رو انجام بدین میخواین مدرسه‌ها رو پیدا کنید خود سایت آموزش‌وپرورش به‌صورت آنلاین آدرس خانه‌ات رو که وارد کنی میگه شما تو این ده تا مدرسه میتونی بچه‌ات رو ثبت‌نام کنی. حالا خودت انتخاب می‌کنی یه سری سایت‌های دیگر هم هست که میتونی قشنگ وارد بشی و تک تک گریدهای اون مدرسه رو چک کنی هرکدوم که خواستی انتخاب کنی بفرستیش بچه رو بره اون مدرسه. اولین کاری که ما کردیم این بود که مدرک خانه رو بارگذاری کردیم براشون ارسال کردیم.

سایت ثبت نام مدرسه در اتاوا کانادا رو میدونی چیه؟

 الان حضور ذهن ندارم سایتهاش چیه یه مخففی داره. مخفف آموزش پرورش اوتاوا هست داخل اون سایت که سرچ کنید مدرسه‌ها رو می‌بینید یکی از مدرسه‌ها رو که خانمم قبلاً چک کرده بود گریدهای مدرسه رو یه مدرسه رو انتخاب کردیم و اقدام اولیه رو با آموزش پرورش انجام میدیم مدارک خودمون رو بارگذاری می‌کنیم، ورک پرمیت پدر رو نیاز داره و همه این موارد رو ما بارگذاری می‌کنیم تا اول آموزش پرورش تایید اولیه رو به شما بده بعد شما رو ارتباط میده با مدرسه بعد از اینکه با مدرسه ارتباط گرفتین به شما میگه کدوم مدرسه رو میخوای من میگم.

مثلاً مدرسه فلان رو انتخاب کردم برای درس خوندن پسرم و بعد از اون شما با مدرسه ارتباط می‌گیری و یه سری مدارک هم باز مدرسه ازتون میخواد که اون مدارک رو براشون بارگذاری می‌کنی مثلاً به ما گفته بودن که از اونجا کارت واکسن بچه هاتون رو داشته باشید با خودتون بدین ترجمه کنن که اونجا ممکنه نیاز باشه من واقعیتش برای ما این اتفاق نیفتاد کسی از ما نخواست بعضی از مدرسه‌ها بودن فکر می‌کنم به مدرسه بستگی داره که این کارت واکسنشون رو بخوان. یعنی یه مدارک خیلی مهم که خیلی نیاز داشتن کارت واکسن بود که ما برای پسرم…

ولی فرآیندهای این ها که گفتی راحت انجام شد؟

 بله بقیه ش با همون مدارکی که خودمون داریم مثلاً ورک پرمیت‌ها، قرارداد خانه و پاسپورت و این موارد قابل‌انجام هست این مدارک رو باید بارگذاری کنی و بعد با مدرسه تماس بگیری، برخورد خیلی خوبی داشتن چون از تایم مدرسه دو سه هفته گذشته بود و محدودیتی هم نداره یعنی نگران این نباشین که شما چند ماه دیر اومدین دیگر تو اون مدرسه ثبت‌نام نمیکنن این به‌هیچ‌عنوان اجازه رو ندارن و هر زمان که شما وارد اون مرحله میشین اونها موظفند که بچه شما رو ثبت نام کنن چه یک ماه گذشته باشه چه پنج روز هر مدتی زمانی که باشه هیچ محدودیت زمانی بابت اون قضیه نیست.

ولی همکاری شون خیلی خوبه من تقریباً چون دنبال این بودیم که سریع‌تر این اتفاق بیفته تقریباً فکر می‌کنم سه یا چهارروزه تونستم همه اینها رو انجام بدم بعد که انجام میشه مدرسه یه نامه تاییدیه برای شما ارسال میکنه، مجوزی که صادر شده. تاریخ و ساعتی که روز اول مدرسه رو برای شما اعلام میکنه و طبق اون تاریخی که به شما اعلام کردن مثلاً ساعت شروعش ساعت 9 صبحه پسرم رو بردیم مدرسه و تقریباً بعد از اون که نامه اولیه به شما میاد بهتون هم میگه.

که از چه روزی میتونید از اتوبوس مدرسه هم استفاده کنید و یه موضوع خیلی مهمی که من جزء نکات مثبت اونجا میدونم سیستم آموزشی شون هست. برای اینکه ما با اینکه ویزای موقت هم داریم رفتیم اونجا، یه یک دلاری یا یک سنتی از ما نگرفتن بابت مدرسه و حتی اتوبوسش کاملاً رایگان میاد جلو در خانه سوارشون میکنه ساعت 8:10 صبح میاد دنبالشون و ساعت شروع 9 صبح هست مثلاً 8:10 میان بچه‌ها رو سوار میکنن میرن ساعت 3 هم مدرسه تموم میشه، ساعت 3:20 هم برشون میگردونن دقیقاً ما 3:20 میریم پایین. و تنها چیزی که ما روز اول از مدرسه پرسیدیم دفتر بذاریم فلان اینا گفتن نه هیچ‌چیزی لازم نیست. فقط گفتن غذا و یک شیشه آبش باشه.

چرا انقدر در مدارس کانادا تاکید می کنند که حتماً باید بچه رو از اتوبوس تحویل بگیرین؟

 خود راننده اتوبوس هم این موضوع رو دقت میکنه شما زمانی که ثبت نام می‌کنید یه قسمتی هست چه نفراتی میتونن پسرتون رو بیارن مدرسه بذارن و یا چه نفراتی میتونن بیان دنبالش مدرسه. این اسامی که اونجا میدی باید دقیقاً این اسامی زمانی که میری دنبالشون زمانی که شما رو میشناسن که دیگر میدونن ولی اوایل که بخوان آشنا شن کارت شناسایی تون رو چک میکنن که شما این نفری که اینجا اسمش نوشته شده هست یا نه. حتی اگر دیر میخواید بچه رو بفرستین مدرسه یا خودتون حتی میخواین بیاین دنبالش.

حتماً قبلش بهشون اعلام کنید وایمیل بزنید که من امروز ساعت دو میخوام خودم بیام دنبالش یا مثلاً پدرش امروز میاد دنبالش مادرش امروز میاد دنبالش یا مواقعی پیش اومده بود چون زمستون این اتفاق‌ها  میفته که اتوبوس‌ها به خاطر امنیت خود بچه‌ها اتوبوس‌ها  کار نمیکنن چون لغزندگی وجود داره، تصادف و این موارد باید ببریم بچه‌ها رو مدرسه و بیاریم، همسایه‌ها مثلاً ایمیل میزدن میگفتن که احمد مثلاً میاد دنبال پسرم خب اونها قبول میکردن چون من رو میشناختن کارت شناساییم رو نگاه میکردن پسر همسایه مون رو من سوار می‌کردم.

چند نفر با همدیگه میتونید؟

 بله میتونید معرفی کنید یا ایمیل بزنه والدین اون شخص و میتونیم که اون نفر رو بریم دنبالش وبیارمشون خانه.

یه تجربه از برف بازی در مدرسه هم می‌گفتید.

 یه نکته ای خیلی واسم جالب بود یه بار که رفتم زمستان که اتوبوس و مدرسه هاشون هم کنسل شده بود، رفتیم دنبال پسرم اونجا جالب بود واسم دیدم تو حیاط مدرسه تو اون هوای سرد و تقریباً 15- درجه بود دیدم  همه شون تو حیاط مدرسه هستن و برف و یه تعدادی بچه‌ها دارن روی برف‌ها بازی میکنن، درازکشیدن و پسرم وقتی رفتم دنبالش دیدم صورتش یخ‌زده، قرمز ولی تو همون حال بازم خوشحال بود بازی می‌کرد دیگر بعد صحبت کردم دیدم سیستمشان این حالتیه که اول بچه‌ها رو نه اون زمان که برف میباره کولاک هست نه اونجوری نمیارنشون بیرون، هوا استیبل هست ولی سرده میارنشون که بدنشون عادت کنه و این خیلی برام جالب بود.

برای ما که گرمایی هستیم و جنوب بزرگ شدیم.خب تو انتهای بخش پنجم هستیم تو بخش ششم راجع به موضوع شیرین کار، کار در کانادا شهر اوتاوا در خدمتتون هستم با من همراه باشید.برای تماشا یا شنیدن پادکست صحبت ها یا اگر علاقه مند به مطالعه بقیه مصاحبه های من با احمد آقای کاظمی هستید. روی لینک های ذیل کلیک کنید.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

تجربیات مهاجرت به کانادا

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم روی پادکست ذیل کلیک کنید.

-سلام به همه دوستان عزیز تو بخش دوم همراه شما هستیم،  بخش دوم مهاجرت به کانادا شهر اوتاوا با احمد آقا  پسرعمویم هستیم، تو فاز اول راجع به این صحبت کردیم که چطوری پذیرش دانشجویی گرفتند، امروز می‌خواهیم در موردبحث ویزا پرواز و همین‌طور مرحله‌به‌مرحله میریم جلو و صحبت می‌کنیم. حتماً شما عزیزان هم تجربیات خودتان رو تو زمینه‌های مختلف زندگی کار تحصیل در ایران و هر جای دنیا هستید میتونید با ما به اشتراک بذارید و خیلی خوشحال میشم تو این مسیر همراه من باشید، احمد آقا بفرمایید.

+ در خدمتتان هستم برای بحث ویزا ما بعد از اینکه پذیرش دانشگاه اومد، پذیرش دانشگاه اگر اشتباه نکنم، ما اقدام کردیم برای سه تا دانشگاه و یک ریسک هم که انجام دادیم اومدیم دانشگاه رنک بالا انتخاب کردیم و میگم وکیل یک موضوعی رو به من می‌گفت و من باتوجه‌به تجربیاتی که از بقیه دوستانمان کسب کرده بودیم تصمیم گرفتیم این کار رو بکنیم؛ چون رنک دانشگاه خیلی اهمیت داره برای آفیس شما، چون خیلی جاها میگن من براتون پذیرش می‌گیرم، پذیرش گرفتن ممکنه شدنی باشه.

ولی این یک مرحله آن هست و مرحله خیلی مهم‌تر اون بحث ویزا شدنه که آفیسر قبول کنه شما ویزا بشوید یا نه و معمولاً آفیسرها میگم این تجربیاتیه که من خودم کسب کردم؛ یعنی اتفاقاتی که برای دوستانمان افتاده بود دور و اطراف و حتی سرکار و در محل کار چند نفر از همکارای خودم این اقدام رو کرده بودن که دانشگاه‌های رنک پایین‌تر پذیرش گرفته بودن و به‌اشتباه مشاوره‌ای که گرفته بودن از هر نفری، دانشگاه‌های رنک پایین متأسفانه خب آفیسرهای کمی ممکنه سر اون سخت‌گیرتر باشند؛ چون مثلاً بعضی‌ها با آیلتس 6، 5.5 دارند اقدام می‌کنند  مؤسسات میگن ما براتون پذیرش می‌گیریم، پذیرش میگیرن و به مرحله ویزا که میرسه آفیسر نگاه میکنه اون دانشگاه رنک خوبی ندارد و معمولاً ریجکت می‌شوند، نمی تونن 100% بگم سر این قضیه حتماً این اتفاق میفته، ولی بهتره که از دانشگاه رنک بالا بگیرند.

+ دقیقاً ما گفتیم ما که داریم اقدام می‌کنیم برای سه تا دانشگاه رنک بالا اقدام کنی که  پر تقاضا هم هست و این رو در نظر گرفتم که دانشگاه‌هایی باشه که نرخ ریجکتی ویزاشون پایین‌تر باشه و دانشگاه اوتاوا بود، دانشگاه مک مستر (McMaster University) بود که همین  دانشگاه تاپ خود کانادا بود و برای اونا اقدام  کردیم و پذیرشمون اومد اولین پذیرشمون، پذیرش خود دانشگاه اوتاوا بود که اومد و ما سریع برای اون اقدام کردیم و دیگر نامه پذیرش رو که داشتیم دیگر شروع کردیم برای نوشتن study plan مهم‌ترین اصل برای ویزا هم استادی پلن هست که دو حالت داره نوشتن استادی پلن ما بخش پرسش و پاسخ رو انتخاب کردیم که یه سوالی هست که چرا کشور کانادا رو انتخاب می‌کنید؟ بعد توضیح دادم که چرا کانادا رو انتخاب کردم برای اینجا که تحصیل کنم؟

 اصلاً چرا دانشگاه اوتاوا رو انتخاب کردم، چرا تو کشور خودم همون رشته رو نمیخونم، سوالاتی هست که شما باید جواب بدین و جواب‌هایی باید داده باشه که آفیسر میخونه قانع بشه که بله ایشون واقعاً قصدش تحصیل کردنه داخل کشور، چون مهم‌ترین موضوعی که آفیسر نگاه میکنه برای بحث ویزا اینه که شما آیا وقتی اومدی داخل کانادا قصد برگشت داری یا نه؟ مثلاً ممکنه بیای یه پذیرشی گرفتی از یه دانشگاه مثلاً رنک پایین و بیای داخل کانادا و متاسفانه بحث پناهندگی و یه سری موارد دیگر که خیلی از دوستان از اون طریق اقدام میکنن برای موندن داخل خاک کانادا و این سوالات رو باید یکی یکی پاسخ بدیم و مهم‌ترین سوالاتش اینه که شما این مدرک رو گرفتی چه کاری میخوای باهاش انجام بدی.

مثلاً برگشتی کشورت چه برنامه ای داری برای اینکه با این مدرک از دانشگاه چه کارهایی میخوای انجام بدی ما همه این ها رو کاملاً توضیح دادیم و به نظر خودم ما سعی کردیم با کمک بعصی از دوستانمون چون برامون فرسااده بود گفته بود این سوالات خودتون به صورت فارسی خودتون  بفرستید تا ما کارهاش رو انجام بدیم انگلیسیش رو بنویسیم، تقریباً من انقدر سعی کردم کامل بنویسم اونجوری که با خانمم صحبت می‌کردیم فقط دوستان زحمت ترجمه ش رو کشیده بودن یعنی کار خاصی، چیزی اضافه نکرده بودن بهش و خدا رو شکر جواب داد.

بعد براتون دعوتنامه اومد یا تاییدیه از دانشگاه آمد؟

+ بعد تأییدیه از سمتِ دانشگاه، دیگر دانشگاه تمام میشه، دانشگاه تاریخ مشخص میکنه میگه تا حالا من حضور ذهن ندارم تاریخش چندماهه ست ولی فکر می‌کنم تا سه ماه به شما اعلام میکنند که تا سه ماه تو رشته‌ای که پذیرش گرفتی فرصت داری که تا سه ماه اقدام کنی که میخوای بیای دانشگاه یا نه که ما اعلام کردیم که بله میخوایم و اقدام کردیم برای پروسه ویزا که برای ویزا هم که کاملاً پروسه‌اش جداست میره تو اداره مهاجرت کانادا، یعنی از قضیه دانشگاه کلاً خارج میشه، اداره مهاجرت هم خب این مدارکی که لازم داره میگم تمکن رو باید نشون بدی، ترجمه مدارک رو باید ارسال کنی، سابقه‌هایی که داری یعنی باید نامه کارت رو باید نشون بدی که ما شاغل هستیم، یکی از مواردی که هست که باید به آفیسر نشون بدی که همه این مواردی هست بهش میگن تای (tie) یعنی شما باید اون وابستگی هات به کشور خودت رو به آفیسر نشون بدی که من یک سری وابستگی‌ها به کشور خودم دارم و قصد ندارم که بیام اونجا بمونم و بعد از تحصیلم میخوام برگردم. خب اینها رو باید یکی‌یکی کنار هم می‌چیدیم تا به آفیسر نشون بدیم که ما قصد برگشت داریم، مهم‌ترین بحثش میگم مثلاً من این خانه رو دارم و حتی سند خانه رو ترجمه کردیم و تک‌تک جزئیات…

واقعیت اینه که خیلی‌ها با نیت این می ایند تو کانادا هم زبانشون خوب میشه چند ساله الان دوره فوق لیسانس؟

+ دو سال

بعد تو این دو سال شانسی هم دارند که کار پیدا کنن؟

+ 100% من خودم الان اتفاق افتاده بود که بعضی از دوستان، چون پذیرش دانشگاه یک راهی است که وارد خاک کانادا میشین ولی همه این موارد همان موضوعی که اول خدمتتان گفتم بحث اکسپرس اینتری هست؛ یعنی همه موارد همه نفراتی که وارد کانادا می شوند نهایتاً باید از همین سیستم اکسپرس اینتری باید به اقامت دائم برسند و مزیت مهمی که داره اینه که شما وقتی وارد خاک کانادا میشی می تونی تجربه کار کانادایی داشته باشی. تجربه کار کانادایی که داری یک امتیاز خیلی خوبی بهت میده و اصلاً کاملاً شما رو متفاوت میکنه حتی اصلاً دوره‌های مختص تجربه‌های کار کانادایی برگزار میشه یعنی یک سری دوره داریم برای بین‌الملل که مثلاً فدرال بهش میگن یعنی کلاً بین‌المللی برگزار میشه، یک سری هم برای تجربه کار کانادایی هست و حتی برای امتیازات پایین‌تر که این حتی تو زمان کرونا خیلی سروصدا هم کرد و خیلی از نفراتی که داخل خاک کانادا بودن اکثرا توانستن اقامت دائم بگیرند. یکی از بچه‌ها می‌گفت اصلاً تندتند به همه نفراتی که داخل خاک کانادا هستند داره اقامت دائم میده و این اتفاق برای خیلی‌ها افتاد و توانستن اقامت دائم بگیرند.

فکر کنم ترکیه رفتی بعد از اینکه… همش بهت ایمیل میشه یا به وکیلت ایمیل میشه؟

+ بله، وکیل به من اطلاع می‌داد و از زمانی که پرونده رو submit می‌کنی یک مدت زمانی داره که شما فرصت داری باید بری سفارت برای انگشت‌نگاری، و از اینجایی که سفارت داخل خود ایران نیست ما باید یکی از کشورها رو انتخاب می‌کردیم که نزدیک‌تر بود، حالا خب خیلی‌ها میرن ترکیه که هم بحث دورزدن و تفریحی باشه هم به تونن انگشت‌نگاری شون رو انجام بدن وگرنه بقیه کشورها هم هست، خود دبی هست، ارمنستان هست. بقیه کشورها هم می تونن برن برای انگشت‌نگاری. کشوری که ما انتخاب کردیم بریم، کشور ترکیه بود رفتیم استانبول، اونجا وقت گرفتیم و…

سفارت رفتین یا فکر کنم یک موسسه‌ای هست می‌رید اونجا فقط انگشت‌نگاری میشید مدارک رو می‌دید؟

+ خود سفارت کانادا هست اونجا

سوال و جوابی هم کسی انجام میده ازتون یا نه مدارک رو میگیرن؟

+ نه مدارک رو میگیرن دقیقاً اون روز که شما submit کردید، نامه‌ای که تایم شما داخلش مشخص هست نشان میدهید چون تاریخ ساعت همه چه دقیق نوشته که ما این تاریخ به فلان آدرس باید بریم و کار هامون رو انجام بدیم، اونجا سؤال خاصی نمیپرسن فقط عکس میگیرن و انگشت‌نگاری میشه بعدش صحبتِ یا…

من متوجه نشدم آفیسر قبل این شما رو تایید کرده یا بعدازاین انگشت‌نگاری؟

+ نه نه هنوز نه بعدازاین هست، ما میریم برای انگشت‌نگاری، انگشت‌نگاری که انجام شد،  از اینجا دیگر پروسه انتظار خیلی سختی هست که…

چند وقت طول کشید؟

+ ما خردادماه رفتیم برای انگشت‌نگاری و برای ما که بدشانسی آوردیم برای بحث جوابش تقریباً حدود سه ماه طول کشید تا جوابش بیاد.

شروع ترم‌های تحصیلی کانادا از کی هست؟

+ از 9 شهریور اگر اشتباه نکنم.

هرسال؟ ترم دیگر، وسط و اینها ندارد، همه از 9 شهریور؟

+ از 9 شهریور شروع میشه بله دیگر حالا یکی دو روز این طرف اون طرف ولی دیگر از 9 شهریور شروع میشه

دیگر پاسخش که اومد دیگر شما شروع کردین به آماده شدن برای…

+ بله دیگر سریعاً بحث خرید بلیت و کارهاش رو انجام دادیم و دیگر اقدام کردیم برای اومدن.

خب دوستان عزیز تو بخش دوم کامل پروسه‌ها رو مرور کردیم، آماده شدیم که بلیت هواپیما رو بگیریم وارد کشور کانادا بشویم خیلی ممنون تو بخش‌های بعدی هم همراه ما باشید.

برای تماشا بقیه مصاحبه های مربوط به مهاجرت به اتاوا کانادا روی لینک های ذیل کلیک کنید.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم روی پادکست ذیل کلیک کنید.

سلام به همه دوستان عزیز سعید کاظمی هستم در بخش سوم گفت و گو با صحبت‌های من با آقای کاظمی در خصوص کار و زندگی در اوتاوا رسیدیم به این بخش که میخوایم درباره پرواز و اجاره خونه و روزهای اولی که وارد شهر اوتاوا شدند با همدیگه صحبت کنیم، احمد آقا بفرمایید.

+ سلام مجدد برای بحث پرواز ما بعد از اینکه ویزامون اوکی شد،  خب ویزای ما استثنائاً این اتفاق براش افتاده بود، ما یک گروه تقریباً بیست‌نفره داشتیم با همین بچه‌هایی که  اقدام کرده بودند برای دانشگاه و پذیرش و بحث پذیرش تحصیلی، اکثریت جواب آنها اومده بود بعد از اینکه کاراشون رو انجام داده بودند با فاصله خیلی کم‌تری اومده بود ولی تقریباً برای ما و یکی دیگر از دوستان یه کم دیرتر این اتفاق افتاد  ما نمیتونستیم بلیط بگیریم. یعنی یک مسئله ای که بود اینکه ما تا زمانی که جواب قطعی از سمت پاس ریکوئست (Pass Request Letter)  نیومده بود.

نمیتونستیم بلیط بگیریم چون این پاست رکوئست که میاد شما باید  پاسپورتت روباز باید ارسال کنی به استانبول، لیبل زده بشه و بعد دوباره برات برگشت داده بشه و این پروسه دو هفته ای بود و نگران این موضوع بودیم که به کلاس‌ها برسیم و به تایم شروع کلاس‌ها برسیم. به خاطر همین از اونجایی که دیر این پاس رکوئست ما اومد خدا رو شکر تونستیم سریع پاسپورت هامون رو بفرستیم  و لیبل خورد، مجبور شدیم سریع بلیط هامون رو بگیریم و این موضوع  بحث خونه که در ادامه میگم، چون ما نمیدونستیم که میخوایم بریم یا نه نمیتونستیم زودتر خونه بگیریم. تقریباً 3-2 هفته مانده بود به شروع کلاس‌ها اگر اشتباه نکنم یعنی از همین پاس رکوئست که شده بودیم هنوز هم پاسپورت هامون لیبل نکرده بودیم برای پیک آپ ویزا (pick up visa) و همه این اقدامات باید در دو هفته انجام می‌شد یعنی پاسپورت هامون رسید ما تقریباً فکر می‌کنم سه روز بعدش دیگر پروازمون بود یعنی به فاصله خیلی نزدیک. چون خونه هم بخوای بگیری اون شرکتی که درخواست میدی برای خونه، روز اول که  نگاه میکنه ویزات  رو نگاه میکنه میگه شما ویزا داری قراره بیای یا نه متاسفانه چون هنوز ویزا نداشتیم نمیتونستیم اقدامکنیم خب نتونستیم خئنه رو بگیریم. برای بلیط‌ها دیر اقدام کردیم.

+ با چه ایرلاینی پروازهاتون رو انجام می‌دید؟

بحث ایرلاین‌ها که خب این سری که من اومدم تجربه کسب کردیم، اون سری تجربیاتی نداشتیم و با توجه به  مشاوره‌هایی که از دوستان می‌گرفتیم خب هرچه نزدیک‌تر به زبان کلاس‌ها میشی،  قیمت بلیط‌ها میره، و پروازهای مستقیم هم خب اون موقع خیلی قیمت هاش رفته بود بالا  و ما تصمیم گرفتیم که دو سه تا پرواز بگیریم (03) یعنی پرواز مستقیم کانکشن از ایران مثلاً به قطر داره پرواز بخوای بگیری که کاملاً کانکشن هست به خود مونترال که بخوای بری بعد مونترال هم پرواز داره به اوتاوا که می‌خواستیم اون حالتی بگیریم قبل از اینکه این پروسه مون به تأخیر بیفتد دنبال این بودیم که این حالتی پرواز بگیریم و قیمت هاش هم مناسب بود فکر می‌کنم اگر اشتباه نکنم خیلی قیمت خوبی بود، اینی که میگم اوائلی بود که ما تازه پرونده مون  رو سابمیت کرده بودیم گفتیم

یک ماه بعد هم جوابش میاد و میتونیم بلیط مون رو به قیمت خوبی بگیریم. اون موقع اگر بلیت قیمت نفری مثلاً 20 میلیون تومان بود، زمانی که ما نتوانستیم بلیت بگیریم و زمان رفتن ما شده بود قیمت بلیت به نفری 36 میلیون تومان رسیده بود، نفری 36-40 تومان شده بود. ما تقریباً سه نفرمون فکر می‌کنم 120 میلیون تومان بلیت گرفتیم، تازه بلیط مون حالت کانکشن نشد؛ چون میگم قیمت هاشون خیلی بالاتر از این حرف‌ها رفته بود مثلا برای سه نفر 180 میلیون تومان، 200 میلیون تومان شده بود و ما پرواز گرفتیم از دبی پرواز گرفتیم به پاریس و از پاریس دوباره پرواز داشتیم به مونترال،  و یک پرواز ایرانی هم از ایران به دبی باید می‌گرفتیم، یعنی سه تا پرواز لحاظ می‌کردیم. دیگر مجبور بودیم و این کار رو انجام دادیم، و پروازهای مستقیمی هست که شما بتونید راحت‌تر این کار رو انجام بدید. همونطور که گفتم بحث قطر، خود امارات که ما رفت و برگشتمون رو الان با پروازهای امارات انجام دادیم، میتونید راحت پرواز مستقیم از مونترال به دبی بگیرید و حالا بحث پرواز ایرانی اگر بتونید بگیرید بیاید به ایران.

از همه مخفی کرده بودید خانواده‌ها از مهاجرت خبر نداشتند.

+ بله دیگر می‌خواستیم سورپرایز کنیم که دیدیم اونها زودتر از ما ازطریق مختلف فهمیده بودن و اونها ما رو سورپرایز کردند.

خانواده‌ها برای رفتنتان ناراحت بودند.

+ آره خب ما گذاشته بودیم برای لحظه آخر که همه چه قطعی بشه و بعد بهشون بگیم چون هنوز دیدیم قطعی نشده بهشون بگیم خب خیلی ناراحت میشن و دیگر مدت طولانی میشه این ناراحت بودنشان گفتیم بگذاریم لحظه آخر بگیم.

خب وارد شهر مونترال شدید، از اونجا رفتید اوتاوا

+ بله بعد از مونترال تا اوتاوا بحث پرواز بود، بحث پرواز خیلی مهمه زمانی که شما میخواید پروازها رو انتخاب کنید، مثلاً بزنید تهران به اوتاوا قیمت بلیط‌های خیلی بالاتری برات میاره. ما این کار رو می‌کردیم که از شهرهای خارج از ایران مثل استانبول یا خود دبی پروازهامون رو سرچ می‌کردیم از دبی می‌زدیم به مونترال دیگر خود اوتاوا رو هم نمی‌زدیم چون باز قیمت نامتعارفی میومد روش نمی دونم چرا یه دلائل خاص خودش رو داره.

حالا من اطلاعی ندارم ولی دیگر ما می‌زدیم از دبی به مونترال  یا مثلاً استانبول به مونترال که قیمت‌های خیلی مناسبتری به ما می‌داد و این کار رو کردیم رفتیم مونترال، از مونترال هم ون ما یه خانواده بودیم و ساک داشتیم؛ چون هر نفر میتونه دو ساک 23-24 کیلویی رو داشته باشه تقریباً 6 تا چمدان بزرگ داشتیم و ساک‌های دستی مون دیگر از اونجا ون گرفتیم به شهر اوتاوا  و تقریباً اونجا مبلغ حول و هوش سیصد دلار ون می گیره که باز رفتیم اونجا به اوتاوا و بحث خونه ای که گرفته بودیم.حالا بحث خانه گرفتنمان هم که از یه لحاظ‌هایی ما خداروشکر خیلی شانس آوردیم.

یعنی از قبل هماهنگ نکرده بودین داخل ایران؟

+ همان صحبتی که کردم خدمتتان چون بحث ویزامون دیر اتفاق افتاده بود، نتونستیم خونه دائم بگیریم، یعنی خونه قرارداد یک ساله بگیریم چون ویزامون نبود و اون شرکت املاک(رنتال) این کار رو انجام نمی‌داد و ما مجبور شدیم و خوشبختانه یکی از دوستانی بود که می‌خواست بیاد ایران همان موقع و خانه‌اش دقیقاً همون تایم ما می‌شد؛ یعنی دو سه روز قبل اینکه ما بخواهیم برسیم ایشان می‌خواست به یاد ایران و ما تقریباً دو سه روز بعدش می‌رسیدیم واقعاً هم اتفاقی با هم آشنا شدیم تو همین گروه‌هایی که ایرانی‌ها دارند،

و خانمم یک پیامی گذاشته بود یکی از دوستان دیده بود و باهاشون در ارتباط بود گفت ما داریم میایم ایران و صحبت کردیم و خونشون رو به مدت دو هفته که دو هفته مونده به پایان قراردادشون و همون دو هفته ما خونه رو ازشون در واقع به این نحو میگن سابلت کردن یعنی خونه موقتی ما گرفتیم ازشون، و دو هفته ما خونه رو داشتیم که تو اون دو هفته خودمون بتونیم برای اقدام پیدا کردن خونه یک ساله مون.

دیگر ما که دو هفته خونه رو کرفته بودیم هماهنگی هاش رو هم انجام داده بودیم دیگر مستقیم رفتیم اون خونه، و دیگر اون دو هفته اونجا بودیم و بعد ازون فراداش یک سری اقدامات اولیه هست که وارد خاک کانادا میشی حالا در ادامه خدمتتون عرض می‌کنم  ولی بحث اجاره، دیگر ما دنبال خونه بودیم تو همون آپارتمانی که دوستمون اونجا بود و دو هفته  خونه رو گرفته بودیم، تقریباً اونجا رنتالش صحبت کردیم و…

مجتمع شما در اتاوا کانادا دفتر داشت؟

+ بله هر دو سه تا مجتمع دو سه تا آپارتمانی که هست، معمولاً شرکت‌های رنتالی (اجاره)  هستند که این خونه ها رو اجاره میدن که اونها اصطلاحات خاص خودش رو داره، یه خونه هایی که ما بهش میگیم خونه های ویلایی اونجا بهش میگن هاوس و خونه های کوندو هست که آپارتمانی هست ولی هر شخص مالک هر واحد هست. خانه‌های رنتال هم به آپارتمان‌هایی میگن که در اختیار یه نوع شرکته، یعنی شرکت‌های مختلفی هستند که هر واحد یه آپارتمان رو اجاره میدن. که ما با این شرکت رنتال صحبت می‌کردیم و اون دفتر داشت،

با اون نفراتش صحبت کردیم دو سه مورد به ما نشون دادند ولی موردی که بود تو بحث اجاره خونه ما مسافت به دانشگاه خیلی برامون مهم بود، چون خانمم باید می‌رفت میومد دانشگاه اینجایی که خونه دوستمون بود خونه بسیار خوب، خیلی‌تر و تمیز و شیک و نو بود، ولی فاصله ش از دانشگاه یه کم زیاد بود یعنی با اتوبوس که می‌خواستی بری حدود 45 دقیقه تا یک ساعت طول می‌کشید، کلاس‌های خانمم هم نمیدونم چرا حتی تو اون تایم که هنوز هوا سرد نشده بود حی بعد هم که هوا سرد شده نمیدونم دلیلش چیه ولی کلاس هاشون از ساعت 7.5 تا 10 شب بود، دیگر وقتی می‌رسید خونه تقریباً 11 شب شده بود و دیدیم واقعاً خیلی سخته که این مسافت رو بره و بیاد به‌خاطر همین تصمیم گرفتیم بگردیم خونه های نزدیک‌تر به دانشگاه که دوستامون هم قبلاً اونجا بودند.

چجوری خونه رو را در اتاوا کانادا پیدا کردی و به چه قیمت؟

+ یک سری از دوستامون اونجا رفته بودند خونه هایی که نزدیک همون منطقه بود اجاره کرده بودند با اونها صحبت کردیم، آپارتمانی که اونها بودند بعد رفتیم دفتر رنتال اون شرکت صحبت کردیم باهاشون خونه به ما معرفی کردند قیمت‌هایی گفتند خونه ها رو دیدیم خب یه سری مدارک از ما خواستند تجربه خوبی میشه چون این اتفاق برای ما افتاد خیلی از بچه‌ها یعنی همین دوستای خودمون که با هم اومده بودیم بعضیاشون زودتر از ما بعضیا دیرتر تونسته بودن حتی از ایران اجاره کنن ولی ما که رسیدیم اونجا یه کم نمیدونم.

چرا ولی شاید به خاطر اتفاقاتی که تو ایران افتاده بود یه کم سخت گیر شده بودند و یه سری مدارک اضافی از ما می‌خواستند و دنبال ضامن بودند و میکفتند شما باید یک بهش میگن کوساینر یک نفری که شما رو ضمانت بکنه چون ما وقتی وارد یه کشور دیگر ای میشیم هیچ سابقه ای نداریم از پرداخت‌هایی که داریم اونجا انجام میدیم یک مقدار نگران این بودند که شما میتونید اجاره‌ها رو پرداخت بکنید و این موارد خب یه کم به مشکل خوردیم اول که دوستان قبول نمیکردن.

ما موجودی حساب بهشون نشون دادیم که خیالشون راحت‌تر بشه قیمت‌های خونه هم  میگم از اون آپارتمان که خونه دوستم بود دو خواب بود که ما ازش سابلت کرده بودیم مثلاً خونه دو خواب 1700 دلار بود، ولی قیمت جدیدش که می‌خواست اجره بده اضافه کرده بودند تقریباً 1800 و خورده ای 1870 دلار بود دو خواب،  تو همون آپارتمانشون خونه های یه خواب 1500- 1550 به ما نشون داده بود تو همون ساختمون که گفتم فاصله داره با دانشگاه، تا 1600-700 تا تو همون مدت هم البته  ما با دفتر رنتالش هم در ارتباط بودیم.

قیمت‌ها با توجه به تقاضا بود یا نه نمیدونم ولی خونه ها داشت اجاره هم می‌رفت نمیدونم چجوری بود یه خونه ای که به ما نشون داهد بود 1540 تا بعد چند وقت تقریباً مشابه همون تو یه آپارتمان دیگر بود همون نزدیکیا بود ولی می‌گفت 1710 خونه  یه خواب. البته این قیمت‌ها که من میگم 1500-1700 تا خونه های یه خوابشون بود، که دیگر اون نشد و رفتیم سمت مهون نزدیک دانشگاه  اونجا تقریباً رنج قیمت‌ها بین 1700 دلار برای خونه یه خواب قیمت‌ها رو میدادن این قیمت‌ها که میگم تقریباً برده بودن بالا ما خودمون روی 1400 تا حساب می‌کردیم ولی خب خیلی بیشتر بود ولی روی همین رنح 1500-21700 هونه های یه خواب هست و خونه های دو خواب هم حدود 200-300 دلار بیشتر از این قیمت هست.

خود دانشگاه امکانات خوابگاه و اینها نداره؟

+ دانشگاه چون ما خودمون نمی‌خواستیم واقعیتش اطلاعات کامل ندارم ولی فکر می‌کنم دانشگاه خوابگاه داره، دوستانی که به‌صورت مجردی هستند می تونن اقدام کنن. بعضی از نفرات بودن شنیدم که اونجا خوابگاه گرفتن ولی دانشگاه فکر می‌کنم یه مبلغی بابت این موضوع میگیره ولی مناسب‌تر هست.برای ایاب‌وذهاب هم به نفعته.

+ آره دقیقاً اونجا هستن کسانی که داخل خوابگاه‌های دانشگاه زندگی میکنن.
درنهایت چقدر اجاره کردین؟ 1700 دلار؟

+ ما اون خونه میگم یه کم به مشکل خوردیم، یه سری موارد به وجود اومد دنبال مدارک اضافی بود از ما خونه یه خواب 1730 دلار می‌گفت درحالی‌که همون خونه رو دوستان ما اجاره کرده بودن مثلاً 1650 تا ولی باز یه مقدار بازارشون داغ‌تر شده بود خونه رو می‌خواستند گرون تر بدن ولی خب من با این قیمت این می‌گفت نه من با این قیمت میخوام بدم همون موقع خب من داشتم داخل شرکت‌های رنتال مختلفی درخواست داده بودم یک ایمیلی برای من اومد که یک موردی هست کنسل شده خونه دو خواب هست و با یه قیمت خیلی خوب کنسل کرده بود ما رفتیم اونجا بلافاصله و اتفاق خیلی خوبی که واسه ما افتاد چون با قیمت خیلی خوبی کنسل کرده بود خونه دو خواب بود و با قیمت 1810 دلار بود و این خیلی خوب بود واسمون که رفتیم قیمتش تفاوتی نداشت با خونه یه خوابی که می‌خواستیم بگیریم 1720-1730 دلار و ما با صد دلار خونه دو خواب میتونیم بگیریم  و یه خونه دو خواب تونستیم بگیریم.

در بخش سوم درباره اجاره بیشتر صحبت کردیم پرواز و رسیدن به خود کانادا در بخش چهارم اقدامات اولیه که وارد کانادا میشین رو با جزئیات بیشتر صحبت می‌کنیم درباره دانشگاه، کار، تجربیات کاری که تو شرکت آمازون دارند.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

اتاوا کانادا

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم روی پادکست ذیل کلیک کنید.

سلام بر همه دوستان عزیز سعید کاظمی هستم در بخش چهارم از تجربیات تحصیل و زندگی در شهر اوتاوای کانادا با هم همراه هستیم، تو این بخش میخوایم بیشتر درمورد اقدامات اولیه ورود به کانادا با هم صحبت کنیم در قسمت قبلی در مورد اجاره صحبت کردیم، در مورد پرواز صحبت کردیم مراحل ویزا صحببت کردیم و خود گرفتن مجوز تحصیل و ادمیشن و اینها صحبت کردیم، احمد آقا بفرمایید تو ویدئوی امشب تو چهارمین بخش میخوایم در مورد اقدامات اولیه واقتی وارد فرودگاه مونترال شدید بعد با ون رفتید اوتاوا چه اقداماتی اولیه ای نیاز هست آدم انجام بده.

+ اولین باری که وارد خاک کانادا میشی که سری اقدامات اولیه‌ای باید انجام بدیم، مهم‌ترین مسئله‌اش گرفتنِ اگر به‌صورت خانوادگی باشه همراهی که داره با شما میاد طوری که من اقدام کردم من باحالت ورک پرمیت (Work Permit) اومدم مجوزکار گرفتم و خانمم که استادی پرمیت داشت (Study permit) و پسرم ویزیتوری داخل ویزاش خورده بود که بیایم اونجا. وقتی وارد خاک کانادا میشی و به فرودگاه مونترال وارد شدین یه برگه‌ای بانک صادر میکنه برای شما که استادی پرمیت مثلاً برای خانمم، برای من یک ورک پرمیت، برای پسرم یک حالت ویزیتوری برگه‌ای صادر میشه که مجوزش به مدت دو سال هست اول که وارد میشی به طور موقت، دو سال این برگه‌ها رو به شما میدن که شما میتونی تحصیل کنی یا کار کنی،  یا بحث ویزیتوری شماست. بعد از اینکه ما وارد شدیم مهم‌ترین مسئله به هرجایی که وارد میشیم ارتباط‌گرفتن هست، چون ما وارد شده بودیم دیگر هیچ‌گونه راه ارتباطی نداشتیم اینجا یعنی خونه که بودیم هیچ اینترنتی نداشتیم و مهم‌ترین مسئله این بود که بتونیم  یک سیم کارت بگیریم که دیگر اون رو اقدامم کردیم رفتیم و کارهاش رو انجام دادیم و خیلی هم سریع باتوجه‌به همون ورک پرمیتی که شما داری همون ویزایی که داری ارائه میدی و سیم کارت‌های خودتون رو می‌گرید. ما سیم کارت هامون رو که گرفتیم بعد مهم‌ترین مسئله گرفتن سیم نامبر هست. این شماره حالت کد ملی خودمان مثلاً من بگم کلیه اطلاعات شما و همه  کارهایی که اونجا شما انجام می‌دید از طریق همین سیم نامبر هست قابل رهگیری هست و ثبت میشه داخل این شماره و اون سیم نامبر رو گرفتیم که خیلی مهم بود.

چند روز طول میکشه؟ آنلاینه یا حضوری؟

+ نه حضوری باید برید همون لحظه هم انجام میشه یعنی درخواست میدی بستگی داره چه تایمی بری گاهی اوقات ممکنه بچه‌ها بودن یکی دو ساعتی هم طول کشیده مثلاً تو سپتامبر خب خیلی از نفرات جدید میان تایم شلوغ تری هست یه کم.

اداره پلیس یا مهاجرت؟

+ اداره مهاجرت یعنی میشه مال سرویس کانادا که خود دولت کانادا این کارها رو انجام میده همان جا حضوری میری صحبت می‌کنی و میگن منتظر باش تا نوبتت بشه تقریباً بین یک تا دو ساعت حتی کمتر برای ما تقریباً یک ساعت طول کشید. برای دو نفرمون، برای نفر سوممون که پسرم بود لازم بنود که سیم نامبر بگیره که چون زیر 18 سال بود. کلاً زیر 18 سال نیاز نیست که بگیره ولی ما برای خودم و خانمم گرفتیم.

پس سیم نامبر گرفتید، دیگر  چه اقدامی؟

+ سیم‌کارت بود،

فرودگاه پرینت گرفتن بهتون دادند که وارد شدید خب بعد؟

+ موضوع بعدی بحث گواهینامه است که یه موضوع خیلی مهم بود، موضوعی هم که هست من تاکید می‌کنم دوستان این رو انجام بدن گرفتن سابقه رانندگی شون هست تو ایران که حتماً این رو بگیرن چون خیلی به دردشون میخوره.

میزان جریمه منظورتونه؟

+ دقیقاً سابقه رانندگی، گواهینامه رو که میرید ترجمه می‌کنید، ترجمه گواهینامه که حتماً باید انجام بشه سابقه رانندگی هم هست که شما باید بگی من 15 سال سابقه رانندگی دارم راهنمایی رانندگی سابقه رانندگی بهتون میده مثلاً برای خودم نوشته بود از سال 86 ایشون گواهینامه داره رانندگی کرده و تا الان که سال 1401 مثلاً 10-15 سال سابقه رانندگی داره و این خیلی به درد میخوره اونجا هم نباید ترجمه  بکنی چون ترجمه ش برای این موضوع برای بحث گواهینامه ترجمه رو قبول نمی کنه و باید ترجمه با مترجم تداخل خود کانادا باشه اتفاق افتاد که ما اصلش رو از ایران آوردیم حتی نمره‌منفی‌ها رو هم می نویسه که ایشون نمره ‌منفی داره ولی اون زیاد مهم نیست بحث سابقه رانندگی هست که شما چند سال سابقه رانندگی داخل خود کانادا داری. چون گواهینامه‌های داخل کانادا مثل تقریباً بخوایم شبیه سازی کنیم مثل ب یک، ب دو که قدیم بود اون حالتی هست.، G1،G2 و Full G هست که G1 حالت آیین نامه داره که باید بخونی و بری آزمون بدی، G2 میشه قوانین داخل شهر و اینها و Full G هم میشه رانندگی بین‌شهری.

یعنی باید تو این مراحل بری آزمون بدی یا نه باید آموزش رانندگی هم ببینی؟

+ سابقه رانندگی اینجا به درد موخوره یعنی شما سابقه رانندگی‌ات رو از ایران اگر بگیری به یاری دیگر نیاز به گذروندن این دوره‌های رانندگی نیست.

آیین نامه هم همینطور؟

+ آیین‌نامه نه اون G1 رو حتماً باید بری آزمون بدی.

دوره هم باید بری برای گرفتن گواهینامه در کانادا ؟

+ نه نیاز نیست، خودت یه کتابچه ست می‌گیری میخونیش و خیلی جالبه که اونجا حتی میتونی آزمون فارسی رو هم انتخاب کنی و به زبان فارسی امتحان بدی. آپشن هم اونجا وجود داره که شما فارسی امتحان میدی، G1  رو که گرفتی یه قوانینی وجود داره که از G1 باید یک سال بگذره تا G2 امتحان بدی، از G2 مثلاً یه مدت زمانی باید بگذره تا Full G بگیری، وقتی شما سابقه رانندگیت رو نشون بدی بری اونجا بگی من ده سال سابقه رانندگی دارم  به این مدت زمان کاری ندارن میگن نیازی نیست شما بری دوره بگذرانی…

باتجربه حساب میشود

+ دقیقاً باتجربه حساب میشی و میتونی بری امتحان Full G  رو بدی و اون رو آزمون بدی اگه بدشانسی بیاری و قبول نشی مجبوری بری G2 امتحان بدی ولی مدت زمانی که باید صبر کنی از تاریخ G1 بگذره چون خود کانادایی‌ها باید از G1 یک سال بگذره، حتی زمانی که G2 میگیرن باید یک نفر کنارشون باشه این قوانین اینجوری دارن ولی ما سابقه رانندگی مون رو ارائه بدیم این مراحل نیاز نیست.

فرمون راست هستن یا فرمون چپ؟ مثل ایرانه؟

+ بله مثل ایرانه راحت تره، حتماً به سابقه این گواهینامه تاریخ اعتبار گواهینامه خودتون هم دقت کنید که تاریخش نگذره یعنی مدتی که میخواید بیاید اینجا اون تاریخ هم نگاه بکنید. اتفاقی که برای یکی از دوستانم افتاده بود اومده بود برای خانمش میخواستن اقدام کنن متاسفانه تاریخ اعتبار گواهینامه ایرانشون تموم شده بود، و اونجا قبول نمیکردن سابقه ش رو و باید کلاً همین دوره‌هایی که گفتم طی می‌کرد.

چه مدارک دیگر ای لازمه بخوایم ببریم؟ مدارک تحصیلی مون برای دانشگاه رفتن؟ سرتیفیکیتی گواهینامه فنی حرفه ای اینا داشته باشیم.

+ بله اینها من چون خودم استفاده نکردم، تمام این مراحل رو میشه ترجمه کرد، حتماً ترجمه مدارک تحصیلی‌مان لیسانس‌ها فوق‌لیسانس‌هایی که داشتیم حتماً باید ترجمه کنیم و تا جایی هم که میشه بحث مهر دادگستری رو من سعی کردم همه رو بزنم کامل بگیرم که اگه لازم داشته باشم همه‌اش رو به‌صورت مهر دادگستری که داشته باشه وهم

من متوجه نشدم شما گفتید من با ویزای خانمم ویزای تحصیلی خانمم مهاجرت کردیم بعد چجوری ورک پرمیت گرفتید؟

+ دو تا ویزای جداست این موضوع، اینکه من با ویزای خانمم اقدام کردم این بود که اون زمان که شما میخواین درخواست ویزا بدین، میاین همون استادی پلنی که وجود داره یه قسمتی هست که توضیحاتی برای شماست یعنی شما خودت باید بیای توضیح بدی یعنی شخص من، اون استادی پلن رو خود نفر اصلی میاد ارائه میده یعنی دانشجویی که میخواد بیاد ویزا بشه

+  بله همسرم من که ورک پرمیت درخواست داده بودم برای بحث ورک پرمیت باید میومدم دلائل خودم رو توضیح می‌دادم که من توضیح دادم که من چون همسرم پذیرش دانشگاه گرفته  من هم میخوام بیام اونجا تجربه کسب کنم، کار جدید و همراه همسرم باشم و یک سری توضیحات اضافه‌تر یک سری موارد دیگر که بتونیم این رو …

-خودشون هم میدونن همسری که میاد میتونه کمک‌خرجی با کارکردن خرجی خانواده‌اش رو بده.

+ اون یک پروسه یعنی هم زمان با هم تو یک پرونده ست ولی ویزا کاملاً متفاوت هس یعنی بحث استادی پرمیت هست، ویزای تحصیلی و برای من هم ویزای کار. چون با هم اقدام می‌کنیم دیگر اتفاق افتاد.

نکته دیگر ای موند که کسی که تازه وارد کانادا میشه بشه توجه کنه؟

+ تقریباً همین موارد بود تا الان حضور ذهن فعلاً ندارم مهم‌ترین مواردش همین‌ها بود بعدش هم که اینترنت خونه ست که باید اقدام بکنید کارهای اینترنت خونه رو انجام بدن که اون رو هم تقریباً همون روز میتونید درخواستش رو بدین.

آنلاین؟

+ نه شعباتی داره هرکدوم از این‌هایی که دهنده سرویس هستن…

اینترنت کانادا خیلی گرونه؟

+ اینترنت هاشون گرون هست نسبت به خودمون در نظر بگیری، هر کدومش مثلاً ماهی 50 دلار پول اینترنت خونه میشه، 50 دلار تقریباً برای سیم کارت‌ها پرداخت می‌کنیم. اینکه گفتم برای خودمون دو نفرمون رو همدیگه 50 دلار بحث موبایلمون هست.

دوستان خیلی ممنون تو بخش چهارم همراه ما بودید تو این بخش درباره اقدامات اولیه صحبت کردیم در بخش بعدی میخوایم در مورد مدرسه صحبت کنیم و نکاتی تو مدرسه تجربیاتی که پسر آحمد آقا سال اولش رو هم کلاس اول رفته، نحوه ارتباط‌گرفتنش با جامعه  صحبت خواهیم کرد.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

تجربه مهاجرت تحصیلی اوتاوا کانادا

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول

برای تماشا ویدئو کامل تجربیات مهاجرت به کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول روی ویدئو ذیل کلیک کنید.

برای شنیدن پادکست کامل تجربیات مهاجرت به کانادا (اخذ اقامت دانشجوئی) بخش اول روی پادکست ذیل کلیک کنید.

سلام به همه دوستان عزیز، سعید کاظمی هستم، امروز در خدمت پسرعموی عزیزم هستم احمد آقا؛ می‌خواهیم تجربیات واقعی ایشان از زندگی و کار در شهر اوتاوای کانادا رو با هم دیگر مرور کنیم. تو سلسله صحبت‌های موضوعی با همدیگر سعی می‌کنم حداکثر 9-10 دقیقه هر موضوع درباره مسائل مختلف مهاجرت و کار در کشورهای کانادا با هم صحبت بکنیم. امیدوارم براتون مفید باشه.

+ سلام عرض می‌کنم خدمت شما و همه مخاطبین عزیزتون، سؤالی هست  بفرمایید؟

آره موضوع اول می‌خواهیم درباره این صحبت کنیم که چه شد رفتی کانادا و چگونه به اینجا رسیدی روش و راهکاری که انجام دادی، کلاً داستان واقعی که خودت تجربه کردی برای رسیدن به کانادا برای ما تعریف کن.

+ ما وقتی پسرم به دنیا اومد تصمیمی برای بحث مهاجرت داشتیم که جدی نبود حالا بعد از اینکه “مهراد” اومد تصمیم گرفتیم که جدی‌تر این موضوع رو پیگیرش باشیم و ببینیم  چطور می‌توانیم که این رو به نتیجه برسانیم. باتوجه‌به برنامه‌هایی که داشتیم ما دنبال این بودیم که بتونیم بهترین راه رو انتخاب کنیم و واقعیتش دنبال کشورهای مختلفی بودیم. کشورهای مختلف که میگم یکی‌اش مثلاً استرالیا بود که اوایل دنبال کشور استرالیا بودیم که به آنجا مهاجرت کنیم و سبک – سنگینی‌هایی که کردیم، مقایسه‌هایی که انجام دادیم تصمیم گرفتیم کشور کانادا رو انتخاب کنیم و اوایل برای کشور کانادا دنبال سیستم اکسپرس اینتری بودیم که از اون طریق اقدام کنیم که ببینیم چطور خواهد شد و از اون طریق شانسمان رو امتحان کنیم.

 دقیقاً اکسپرس اینتری چه است؟

+ یک سیستم امتیازبندی هست که البته این رو بگم که الان جدیداً باتوجه‌به اینکه بحث قوانین جدید رو گذاشتند، یک سری نام‌های جدید معرفی کردند و بیشتر امدند بحث تجربه کار این امتیازبندی رو گذاشتند، ولی قبلاً براین‌اساس بود که هر کیسی فاکتورهای مختلفی بود که یک سری امتیاز به اون نفرات می‌داد. مثل بحث مجرد بودن، متأهل بودن، بحث نمره زبان، نمره آیلتس، مدرک تحصیلی که مدرک تحصیلی خودش یک نمره‌ای داشت؛ مثلاً لیسانس، فوق‌لیسانس، دکترا و حتی تجربه کار بین‌المللی شما.

یعنی مثلاً تجربه کاری که من تو ایران داشتم اون هم مثلاً تأثیر داشت، امتیاز داشت و تجربه کار کانادایی هم که مخصوص خود افرادی هست که تو کانادا هستند که اون خیلی برای نفراتی که توی کانادا هستند به درد می‌خورد، و اون موقع خب چون توی خاک کانادا که نباشی، خارج از کانادا باشی، مهم‌ترین فاکتوری که ما می‌توانیم از اون طریق امتیاز بگیریم، بحث نمره زبانه، بحث اکسپرس اینتری هم که بخواهید اقدام کنی بحث نمره زبان خیلی بالایی میخواد و باید نمره خوبی داشته باشی که حداقل امتیاز بالا داشته باشیم و دوره‌هایی که برگزار می‌شود شانسمان بیشتر باشه و امتیاز بالاتری داشته باشیم.

چه نمره‌ای می‌خواهد؟

+ آیلتس حالا من دقیق حضور ذهن ندارم فکر کنم بحث این که می‌دانم نمره هاش باید CLV9  باشه  CLV هم یک سیستم امتیازبندی زبان مال خود کانادا هست که CLV9  تقریباً writing 7.5، listening8.5 ، بعد نمرات خیلی بالا یعنی تقریباً شما باید آیلتس 8 داشته باشی برای این موارد و ما واقعیتش شروع هم کردیم و دیدیم گرفتن آیلتس 8  حالا بحث اورالش و اینها دیدیم یک مقدار زمان برخواهد بود و باتوجه‌به دوستانی که داشتیم مشاوره‌هایی که گرفتیم و مشورتی که با دوستان کردیم گفتند در حال حاضر باتوجه‌به موقعیتی که اون موقع به وجود آمده گفتیم بهترین راه، سریع‌ترین راه است و چون اکسپرس اینتری  کمی طول می‌کشد گفتیم از طریق بحث تحصیلی و پذیرش دانشگاه اقدام کنیم که بتونیم سریع‌تر به یک نتیجه‌ای برسیم و بتونیم وارد خاک کانادا بشویم و بعد از اون طریق وقتی وارد شدیم بریم سراغ سیستم اکسپرس اینتری و اونجا در واقع راحت‌تر خواهد بود وقتی که وارد خاک کانادا بشی…

الان پس از چه طریقی و از چه روشی شما مهاجرت کردید؟

+ ما از روش تحصیلی اقدام کردیم، خانمم پذیرش تحصیلی گرفتند اقدام کردیم. مهم‌ترین بحث تو مهاجرت تحصیلی نمی‌خواهم زیاد بزرگش کنم؛ ولی زبانه. مهم‌ترین مسئله درواقع بحث زبان و نمره آیلتس هست. البته جدیداً من شنیدم بعضی از آزمون‌های دیگر رو هم قبول دارند فکر می‌کنم PTE   رو هم اضافه کردند. ولی بحث تافل و آیلتس یک موقعی هست که روش حساب می‌کنند و نمرات خوبی باید داشته باشی تا بتونی پذیرش بگیری. ما شروع کردیم؛ چون تصمیم گرفتیم تحصیلی اقدام کنیم، بحث آیلتس آکادمیک بگیریم.

آیلتس هم دو قسمت آکادمیک و جنرال داره برای اکسپرس اینتری که باید جنرال داشته باشی و برای بحث تحصیلی باید آیلتس آکادمیک بگیری. این رو شروع کردیم و کلاس رفتیم، کلاس‌های خصوصی، کلاس‌های عمومی هم چند باری رفتیم، تقریباً حدود یک سال ما درگیر بحث زبان بودیم که تونستیم نمره مد نظرمان رو بگیریم که آیلتس 7 بود که خانمم توانستن آیلتس 7 رو بگیرند که می‌توانم بگم بحث اورالش هست که بتونیم بحث ادامه روند پذیرشمان رو انجام بدیم.

این نمره آیلتس رو هم من اقدامش رو توضیح بدم خب خیلی تاثیرگذاره تو پذیرشی که شما تو دانشگاه می‌گیرید. هر چه نمره آیلتسمان بیشتر باشه از دانشگاه‌های بهتری می‌توانیم پذیرش بگیریم؛ چون هر کدام آنها داخل بحث هر رشته شرایط خودش رو دارد؛ ولی دانشگاه‌های بالاتر خون‌هایی که رنک آنها خوب هست خب آیلتس‌های بالاتری نیاز دارند و معمولاً هم هفت، هفت ونیم، هشت که خیلی تاپ هست؛ ولی معمولاً آیلتس هفت، هفت و نیم.

بورسیه تحصیلی گرفتید؟ یعنی اسکالرشیپ اتاوا کانادا (Scholarship) گرفتید؟

+ نه ما سلف فاند هستیم، یعنی بحث شهریه و اینها رو خودمان پرداخت می‌کنیم؛ ولی چون اقدام کردیم برای ارشد و خیلی از دوستان اقدام کردند برای دکترا که توانستند فاند بگیرند حتی همین ارشد هم خیلی از دوستانی که داشتیم فرصت داشتند و اقدام کردند اساتید رو پیدا کردند و حتی برای ارشد هم توانستند فاند کامل بگیرند یا اینکه به‌صورت یک ترم فاند بگیرند.

بعد که اقدام کردید به‌راحتی تونستید، در واقع مراحلش رو خودتان انجام دادید یا شخص دیگری براتون انجام داد؟

 +  یک موضوعی که می‌خواستم بگم چون ما سریع‌تر تصمیم گرفتیم بحث مهاجرتمان رو به یک نتیجه‌ای برسانیم، گفتیم که این پروسه سریع‌تر انجام شه چون هردوما شاغل بودیم، هم من هم خانمم هردومون سرکار می‌رفتیم؛ خب بالطبع وقت کمتری داشتیم ازیک‌طرف که آقا “مهراد” مون هم که بود و حسابی تایم ما درواقع خیلی کم بود برای فرصت داشتن برای انجام اقداماتش و اینها، تصمیم گرفتیم وکیل بگیریم. تو این مدت هم من خیلی سرچ کردم، خیلی گشتم این‌ور اونور، انواع مشاوره و اینها که بتونیم کم‌هزینه‌ترین راه و مشاوره رو پیدا کنیم که اون هم پیدا شد.

یک مشاور بود و با اون قرارداد بستیم؛ چون فرصت نداشتیم بنشینیم کارهاش رو انجام بدیم و معمولاً هم با وکیل که قرارداد بستیم هم چند مدت یک‌بار به ما می‌گفت که این مدارک رو آماده کنید، ما مدارک رو آماده می‌کردیم و بهشون تحویل می‌دادیم و کارهایی بود که باید قدم‌به‌قدم انجام می‌شد، اینها رو هماهنگ می‌کرد. تقریباً یک سال شد فکر می‌کنم از زمانی که قرارداد با وکیل بستیم، کمتر از یک سال… ما برج 9 قرارداد بستیم با وکیل، همان برج سه دیگر کار هامون رو انجام دادیم، برج سه و چهار بود…

آیلتس رو گرفته بودید؟

+ بله

آیلتس رو داشتید که روز اول مدارک رو کامل کردید دادید به وکیل. بعد تو مراحلش وکیل بهتون می‌گفت که چکار کنید.

+ برج 9 قرارداد رو بستیم و بعد وکیل هم یکی از شرط‌هایی که اونا دارن اینه که شما باید نمره آیلتس ارائه بدید؛ چون خیلی از دانشگاه‌ها یک ددلاینی دارند برای بحث پذیرش، به اون ددلاین رسیدن خیلی مهمه و با توجه به اینکه الان درخواست‌ها خیلی زیاد هست، و حتی برای خودمان هم این اتفاق افتاد، زودتر از اون زمانی که دانشگاه اعلام میکند ددلاین هست، متأسفانه بعضی از رشته‌های موردنظر باز می‌شود این اتفاق برای خودمان هم افتاد که یکی از رشته‌ها رو از دست دادیم، دانشگاه تورنتو بود و می‌خواستیم برای انجا پذیرش بگیریم یکی از دانشگاه‌های تو شهر تورنتو بود که می‌خواستیم برای آنجا پذیرش بگیریم؛ ولی متأسفانه پر شد،

ددلاینش مثلاً یعنی در اصل یک ماه زودتر از اون تاریخی که قرار بود پر به شود، پر شده بود و قبل از اینکه تمام شه پر شده بود. هرکدوم از اینها ددلاین دارند برای اینکه به اونها برسیم باید نمره زبانمان رو هرچه سریع‌تر ارائه می‌دادیم. به ما گفت؛ مثلاً دو‌ماهه ما هم گفتیم آره تا دو ماه آینده می‌توانیم این کار رو انجام بدیم. مدرک زبان رو که ارائه می‌دهیم دیگر تک‌تک مدارک رو تو این زمان به شما می‌گویند که ارائه بدین، بحث SOP بود همین انگیزه‌نامه  که دلیلی که شما میخواید برید تو اون دانشگاه درس بخوانید چه، اون رو باید بنویسید و اون رو ارائه بکنید، بعد هم نمره آیلتس و بقیه موارد تا ببینیم پذیرش می‌گیریم از اون دانشگاه یا نه.

چقدر هزینه گرفت از شما؟ پروسه‌اش چقدر هزینه گرفت از شما؟

+ قبل از اینکه بخواهم این وکیل رو انتخاب کنم، این تقریباً 2800 تا 3000 دلار آمریکا هزینه‌اش بود که وکیل گرفت که اونم قیمتی که گرفت نمی دونم الان جدیداً چطوری شده بعضی از وکیل‌ها  که صحبت می‌کردم برای هر نفر تا 6000 دلار می‌گیرند و خیلی قیمت‌های بالایی داشت همه شون هم دلاری کار می‌کنند. دلار آمریکا هم می‌گفتند.

اگر کسی خودش بخواهد پذیرش دانشگاه کانادا را میتونه اقدام کنه همه مدارک رو پر کنه؟

+ اگر فرصت داشته باشند می‌توانند انجام بدن چون ما بحث زمان بود و همان جوری که خدمتتان عرض کردم ما خودمان چون درگیری کار داشتیم و همسرم درگیر بحث زبان بود که دیگر سرکار می‌رفتیم و فرصت نداشتیم بنشینیم این کار رو انجام بدیم ولی واقعاً اگر خود آدم زمان داشته باشه، حتماً میتونه وقت بذاره کارهاش رو انجام بده و حتی میگم گروه‌هایی بودند که بعضی از نفرات مشاوره می دادن با خیلی مبلغ‌های کمتری و کارشان رو برای آنها انجام می‌داد، چون تجربه‌ای در این زمینه کسب کرده بود که راه درست و غلط چیه راهنمایی می‌کرد.

بعد از اینکه تأییدیه دانشگاه اتاوا اومد برای ویزا چه اقدامی کردید؟

+ بعدازاین که پذیرش دانشگاه میاد دیگر  بحث موضوع خیلی مهمی که هست تمکن مالی است. شروع کردیم بحث تمکن مالی رو نشون دادن، یعنی یک حسابی روباز کرده بودیم سر این موضوع که بتونیم تمکن مالی نشون بدیم، هر دو نفرمان چون نیاز به تمکن بود؛ چون منم می‌خواستم اقدام کنم باتوجه‌به تجربیاتی که من می‌پرسیدم یک سری موارد رو از وکیلم و اتفاقاتی که برای دوستانم افتاده بود، از تجربیات اینها استفاده کردم معمولاً وکیل یک سری موارد رو بر اساس تجربیات خودش می‌گفت،

ولی باز مقاومت می‌کردم می‌گفتم نه دوستانم این کارها روکردن من میخی‌ام از این روش اقدام کنم. یک چیز میانه‌ای می‌گرفتیم و خدا رو شکر جواب داد، مخصوصاً سر بحث تمکن. مثلاً می‌گفتند پول حتماً باید تو حساب یک نفر باشه یا مثلاً حساب خودتون کاملاً باید تو 6 ماه گردش داشته باشه و مبلغ بالایی رو تو این 6 ماه هرچه  مبلغ بیشتر نشون بدی بهتره.

کفِ این مبلغ چقدره؟

+قیمت دلار الان تغییر کرده اون زمان قیمت دلار کانادا 22000 تومان بود، حدود یک میلیارد تومان تمکن نشون دادیم. حدود 45000 دلار. نامه‌ای هم که از تمکن گرفتی، یک سری پلنمان نوشته بودیم برای بحث ویزا دقیقاً همین مبلغ حتی با نرخ آزاد نوشتیم؛ چون با وکیل صحبت می‌کردم، می‌گفتم چرا این کار رو انجام دادیم؟ گفت؛ چون اینها به واقعیتش همین رو دسترسی دارند! از دلار آزاد ما هم اطلاع دارند، چون نرخ بانکی که می‌گیری، نرخ بانکی حدود 150 هزار دلار فکر می‌کنم تمکن بخواهد که مبلغ خیلی بالایی بود.

می دونم که بازار با اون چیزی که بانک اعلام می کنه، تفاوت داره. ولی تقریباً حدود 45-50 هزار دلار کانادا تمکن ارائه دادم و این هم به این صورت بود که من این رو در طول 6 ماه من پول‌ها رو کم‌کم منتقل کردم، چون باید حساب گردش داشته باشه که شک نکنن یک‌دفعه ای و تو یک روز و یک‌بار وارد حساب شده. ممکنه قبول نکند بگوید این تمکن یک‌روزه ست و مورد تأییدشدن قرار نگیرد و متأسفانه ریجکتی اتفاق بیفتد و داستان‌های خودش رو دارد.

-در بخش اول درباره مقدمات صحبت کردیم در بخش دوم درباره ویزا و جزئیات صحبت می‌کنیم.

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اخذ ویزا دانشجوئی) بخش دوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پرواز و اجاره خانه) بخش سوم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (اقدامات اولیه هنگام ورود) بخش چهارم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (ثبت نام مدرسه) بخش پنجم

تجربیات مهاجرت به اتاوا کانادا (پیدا کردن کار و موارد مرتبط) بخش ششم

تجربیات یادگیری زبان و هزینه های زندگی اتاوا کانادا (بخش هفتم)

تجربیات تحصیل در اتاوا کانادا (بخش هشتم)

تجربیات زندگی در کانادا

تجربیات کار در ونکوور کانادا بخش دوم

برای شنیدن فایل صوتی این مصاحبه از طریق لینک ذیل اقدام کنید.

جهت تماشا ویدئو کامل این مصاحبه به فایل ذیل مراجعه بفرمائید.

سعید کاظمی : سلام به همه‌یِ دوستانِ عزیز که همراهِ ما هستید. امروز همراهِ با آقایِ مهندس فاتحی در خدمتتون هستیم. داریم بخشِ دومِ تجربیاتِ کسب و کار در ونکوور کانادا رو صحبت می‌کنیم.

سعید کاظمی : بخشِ اولی که صحبت کردیم خودِ مهندس با جزئیات توضیح دادند برایِ ترجمه‌یِ مدارک، اقداماتی که باید تویِ ایران انجام بشه. امروز بیش‌تر می‌خوایم بریم تجربیات کار رشته برق ونکوور کانادا را مرور کنیم. به‌فرض کاریابی چه‌جوری است و تویِ محیطِ اداری و دولتی شرایط چطور است. حالا شما یه مقدمه‌ای بفرمایید.  

مهندس فاتحی: والله من فکر می‌کنم حالا سؤالاتِتون رو بپرسید بهتره که بتونیم استفاده کنیم از بخش‌ها. چون یک زمینه‌یِ خیلی جنرالی هستِ و یکی میاد کارِ آزاد می‌کنه، یکی میاد می خواهد کارمند بشود.

سعید کاظمی : بله شما تجربه‌یِ خودتون در پیدا کردن کار در کانادا رو برای ما بگوئید. ما به بحث‌هایِ دیگه کاری نداریم. این‌که برق خوندید و دنبالِ تخصصِ خودتون رفتید برای کار در کانادا؟

مهندس فاتحی: درسته. بله. والله اینجا اولین قدم این است که برید دنبالِ مدارک‌سازیِ تحصیلی خودتون. و اون رو که معادل‌سازی کردید تویِ لینک‌دین پروفایلِ خودتون رو به‌روز کنید و آپ‌دَیت کنید. تویِ این‌دیت خیلی اینجا لینک‌دین و اون اپلیکشیشِنِ این‌دیت خیلی ریکروتِرها(کاریابها) توش سِرچ می‌کنند . جاب پُستینگ‌ها. یعنی آگهیِ شغل رو تویِ این‌دیت میذارَن البته چندتا وِب‌سایتِ دیگه هم هست ولی معروف‌ترینِش این‌دیت هستیش. مخصوصاً تویِ اونتاریا رویِ لینگ‌دین خیلی رِکروتِرها یعنی اونایی که خیلی استخدام خیلی میان اونجا سِرچ می‌کنند.

بعد رویِ یه سری کلماتِ کلیدی می‌توانی سرچ بکنی و کیورد‌هاتون (کلمات کلیدی)که مربوطِ به شغلِ شماست. بعد اون مشاغل رو در بیارید. این کار رو می‌شود از ایران هم شروع کرد. برایِ دست‌گرمی خیلی خوبه که بدونید که در زمینه‌یِ شغلی شما چقدر فرصت هست و بعد اونجا می‌نویسد که چه خصوصیاتی باید شما داشته باشید که زیرِ عنوانِ اِسپیسیفیکَیشِن اینا رو می‌نویسد. یعنی چه مسئولیت‌هایی باید تویِ اون شغل انجام بدهید.

بعد اونجا نرم‌افزارهایی که باید بدانید یا مهارت‌هایی که باید داشته باشید اونجا می‌نویسند و اگه دقت بکنید تقریباً در همه‌یِ مشاغل پایینِش می‌نویسَند که کامیونیکَیشِن اِسکی(مهارت ارتباطی). این یعنی زبانِت خوب باشد. مهارت‌هایِ ارتباطی یعنی همون زبانت خوب باشه. یا اصلاً می‌نویسَن که رایتینگ اَند اِسپیکینگ یعنی مهارت گفتاری و نوشتاری خوب باشد. برایِ خودِ من که این‌جوری بود.

برای ترجمه مدارک دانشگاهی ایران جهت مهاجرت به کانادا چه اقداماتی باید انجام بدهیم؟

مدارک باید ترجمه بشود. از ایران هم باید ترجمه بشه. اونجا مهر بخورد، بدن دانشگاه بذاره تویِ پاکت، مهر و موم و ارسال بکنه به اینجا مرکزِ معادل‌سازیِ مدارک هست. اونجا مدرکِ شما معادل‌سازی می شود. و می‌گویند که این معادلِ کاناداییش چی می‌شود. بعد دیگه بقیه‌ش برمی‌گرده مخصوصا تویِ کارهایِ فنی برمی‌گرده به بازارِ کار یعنی به شانس و اقبالِ شما که بازار رونق داشته باشد یا نداشته باشد.

مثلاً خوردیم به کرونا و اینا یه خورده بازار ضعیف شد. اگر ایران هستید و زبان تمرین می‌کنید تویِ رزومه نویسی هم خیلی تمرین کنید چون در کانادا خیلی مهمه که خوب بتوانید رزومه بنویسید و برایِ هر درخواست کاری یک رزومه حرفه ای می‌خواهند. که اصولاً اینجوری است. که شما هر شغلی رو که می‌خولایِ اَپلای بکنید رزومه‌تون رو باید به نسبتِ اون آپدَیت بکنید. یعنی یه جایی بیش‌تر رویِ طراحی تمرکز کنید و تجربه‌هایِ طراحیتون رو بنویسید و یه جایی بیش‌تر رویِ کار اجرائی که کردید.

سعید کاظمی : رویِ رزومه فقط وقتتون رو نذارید؟

مهندس فاتحی: آره دیگه بعضی‌ها که چیز می‌کنن می‌گن که نه شما سریع باشید و بیش‌تر بفرستید بهتر نتیجه می‌گیرید تا این‌که کند باشید ولی دقیق‌تر بنویسید. ولی حقیقتِش من می‌دیدم که مثلاً یه نفر طراح می‌خواد دیگه اون رزومه‌یِ اجرایی رو شاید اصلاً نپذیره. اونها هم البته یک سری ابزارهایی دارند؛ مخصوصاً شرکت‌هایِ بزرگ که یک سری کلماتِ کلیدی رو میدن خودشون بعد مثلاً دویست تا رزومه میاد نمیشود دویست تا رو بخواند.

اونا رو چون به صورتِ ماک می‌فرستیم خُب یا پی‌دی‌اِف می‌فرستیم یا وورد یا فایلی می‌فرستیم یا ایمیل می‌کنیم این سریع همون‌جا این ابزارِ میزان مطابقت کلماتِ شما رو با اون شغل رو می‌سنجد. بعد اون رِکروترِ می‌گوید آقا اگه این تطبیقِ بیش از 80 درصد بود من می‌خوانم اما اگه کم‌تر از 80 درصد بود اصلاً به قولِ اینا تویِ اون فیلترِ ماشینی رد می‌شه یعنی اصلاً به رِکروتِر نمی‌رسد.

سعید کاظمی : رِکروتِر چیه جناب مهندس در کانادا؟

مهندس فاتحی: در واقع ما می‌گفتیم تویِ ایران معاونتِ منابعِ انسانی یعنی کسی که کارِ مصاحبه ها رو انجام میده. چون شرکت‌ها خُب اینجا منابعِ انسانی گرونه و نمی‌صرفه که هر شرکت بیاد برایِ خودِش معاونتِ انسانی و از این چیز‌ها. اینا یه پولی میدن به رِکروتِر تویِ این شرکت‌ها میان می‌گویند. آقا ما با این مشخصات آدم می‌خواهیم شما آگهیت رو بده، اینا رو به قولِ معروف فیلتر بکن، از فیلتر بگذرون چهارتاش رو بده ما مصاحبه کنیم.

تویِ اون شرکت‌هایِ بزرگ ممکنه خودِشون رِکروتِرِ خدشون رو داشته باشند ولی اغلب واگذار می‌کنند به بیرون و کسایی که حرفه‌ای کارِشون اینه که جستجو بکنن و آدم‌ها رو پیدا بکنند، لیست درست بکنن برایِ خودِشون و باریِ شرکت‌ها بفرستند و بگن آقا من 200 نفر رو مطالعه کردم این چهارتا رو می‌فرستم برایِ مصاحبه. تویِ مصاحبه هم که دیگه زبانِ که چقدر بتونی خودت رو خوب ِپرزنت بکنی و کارهایی رو که کردی رو بتونی خوب توضیح بدی و خُب یه مقدار هم باید با مسائل فنی آشنا باشی تا تویِ مصاحبه بتونی قبول بشوید.  

سعید کاظمی : فرهنگِ کاری کانادا چطوری است؟

مهندس فاتحی: آره کانِکشِن حرفِ اول رو می‌زند. همه‌یِ اینا هست و همه‌یِ اینا رو هم باید کرد. بچه‌هایی هستند که رویِ لینک دین خیلی فرصت‌هایِ خوبی پیدا کردن. بچه‌هایی بودن که گفتن نه ما 200 تا اَپلیکَیشِن فرستادیم هیچ نتیجه‌ای هم نگرفتند. ولی در مجموع کانِکشِن یعنی ارتباطات. من تمامِ مصاحبه‌هایِ کاری که برایِ استخدام گرفتم از طریقِ دوستان گرفتم.

سعید کاظمی : نت ورکینگ ی که داشتید چی بود در کانادا؟

مهندس فاتحی: آره. یعنی بدونِ این‌که بره این تویِ صفحه و بررسی بشه و فلان بشه من رزومه رو مستقیم ایمَیل می‌کردم به اون دوستی که تویِ اون شرکت داشتم، اون پرینت می‌گرفت می‌برد می‌داد به اون مدیری که مصاحبه می‌کنه. می‌گفت این رفیقِ من است، من می‌شناسَمِش و اینم رزومه دوستم است. بخوانید اگر مطابقت داشت مصاحبَش بکنید و من واقعاً هم یک شرکتِ شوایتزِر هست بزرگ‌ترین سازنده‌یِ وسایلِ حفاظتی؛ رِله و حفاظتی در رشته برق، که مثلاً رِلِ‌ه هایِ نیروگاهی می‌سازند.

مثلاً رِله دارند صد هزار دلار. صد و بیست هزار دلار، اینا مَنیوفَکچِر رِله یعنی درست‌کننده‌یِ رِله هستند که اولین رِله‌یِ میکروپروسِسیری دنیا رو اونا ساختند وخیلی شرکتِ معروفی هستند. دوستِ من رزومه‌یِ من رو برد چهار بار من با شواتزِر مصاحبه کردم یعنی یه دونه اولیش رو با قسمتِ کردم هایِرینگ و اینا یعنی اونی که فقط می‌پرسه ببینه زبانِت چطوریه و اصلاً فنی نمی‌پرسه. حالا اون رو پاس کردم رفتم یک بخشِ دیگه که اونا یک سوالاتی کردن. بخشِ سوم چهارتا سؤال فرستادن.

گفتن این رو کتبی جواب بده به ما بفرست. تویِ چهارمین مصاحبه اونا چهار نفر بودند و من یه نفر واقعیتِ ش اینه که من خیلی پروتِکشِن یعنی حفاظت کار نکرده بودم ولی باز از طریقِ دوستام بود که تویِ ونکووِر من مصاحبه گرفتم شرکتِ خوب. از طریقِ دوستام بود. همین شرکتی هم که کار می‌کنم باز یکی از دوستام من رو معرفی کرده بود و با اونا هم ما رفتیم سه بار مصاحبه تلفنی و همین‌جور تصویری کرده بودیم و بالاخره اونا یک آفِر دادن به ما، یه پیشنهادی دادن که ما امضا کردیم.

سعید کاظمی : ورود شما به کانادا از ونکوور نبود؟

مهندس فاتحی: خیر نبود. من کِبِک بودم، آلبرتا بودم بعد آمدم ونکوور

سعید کاظمی : از ابتدا سراغِ کسب وکارِ رشته‌یِ خودتون رفتین در کانادا یا نه کارِ دیگه؟

مهندس فاتحی: والله ما چون کارِ دیگه‌ای بلد نبودیم پافشاری کردیم. بعضی‌ها یه موقع‌هایی می‌گذره حوصله‌شون سر میره و یا بعضی‌ها واقعیتِش اینه که به رزومه‌یِ خودشون خیلی اعتماد نمی‌کنند. می‌گویند حالا من اینجا بگن هم بیا می‌گوید آقا من طراح می‌خوام و یه نفر که واقعاً زیر و بم طراحی برق کار کرده باشد. قدمش را رو محکم می‌ذاره جلو می‌گوید. آقا ما هستیم. ولی بعصی‌ها خیلیمحکم نمی‌تونن بیان جلو .

نگران است اگر من فردا رفتم طراحی کردم دوتا کار رو ضایع بکنم خُب من نمی‌توانم بمونم. بعد ولی خُب واقعیتِش اینه که هرکسی یه استعدادی داره یکی میاد میره تویِ بیزینِس و یکی میاد میره تویِ تکنیک و یکی میاد میره تویِ ساخت و ساز، یکی میاد میره تویِ کارِ بانک و نمی‌دونم بازاریابی و آنلاین و بالاخره فیلهایِ مختلف. ولی بچه‌هایِ مهاجر، بچه‌هایِ مهاجر زیاد توصیه می‌کنیم که حوصله بکنن. خوب رزومه بنویسَند، تویِ لینک‌دین فعال باشن، تویِ ایندیت جستجو بکنن. ببیننئ. واقعاً چه مهارت‌هایی به درد می‌خورد اینجا تویِ رشته‌یِ خودشون.  اون کیبوردها رو بالاخره می‌دونند که چیا رو بزنن. تویِ چه چیزهایی مهارت دارند.

سعید کاظمی : خُب اگر کسی فقط مدرک داشته باشه تجربَش کم باشه چی؟ شانسی داره برایِ کار پیدا‌کردن در کانادا ؟

یا باید بره دستیار بشه و مباشر بشه احیاناً. حالا مثلاً یک کسی که حالا برق که شما تخصصِتونه یک کسی که تازه فوق‌لیسانسِش رو گرفته خیلی هم کارِ تجربی و عملی هم تویِ ایران انجام نداده و حالا مدارِکِش رو گرفته اومده به کانادا رسیده. اون چی اون باید از کجا شروع کنه؟ اون می‌تواند از رشته‌یِ تخصصیِ خودِش از درجاتِ پایین‌تر شروع کنه؟ مثلاً کارمندِ جزء بشه؟ زبانِش هم فرض کنید خوبه.   

مهندس فاتحی: والله خیلی از بچه‌ها که اینجا اون موقع من دنبالِ کار بودم می‌گفتن یه چیزی اینجا بخون یه مدرک از اینجا بگیر. بعد کانادایی ها خیلی اعتماد می‌کنند به مدرکی که از کانادا صادر شده. بعضی‌هاشون رو من دیدم که رفتن مثلا یک فوق‌لیسانسی اینجا گرفتن خُب این هزینه می‌بره، زمان می‌بره، حوصله می‌خواد، یه مقدار سنِ پایین‌تر می‌خواد، این که خیلی ماها فرصتِش رو نداشتیم.

یکی ممکنِ کار طراحی کرده باشه ولی کارِ اجرایی نکرده باشه. یعنی اگر زبانِ خوب داشته باشه، سوادِ خوب داشته باشه، بالاخره اینجا من فکر می‌کنم که بتونه اپلیکَیشِن پر بکنه. دوستان قبل از این‌که بیان اینجا حتماً ارتباط بگیرن. بعضی‌وقت‌ها یه دری از یه جایی بازمی‌شود. که آدم اصلاً انتظارِش رو نداره. یعنی دوستِ شما خودِش رو به یک دوستِ ایرانیِ دیگه معرفی می‌کنه و اون مثلاً باعث می‌شود.

شما برید شرکتِ اون و یه همچین چیزی. ارتباطات رو دستِ کم نگیرید و حتماً همه‌یِ رفیق‌هایی که می‌تونید باهاشون ارتباط بگیرید رو یه سلام احوال‌پرسی بکنید و از وضعیتِ خودتون گاه بکنید و تویِ لینک‌دینِ خودتون حلِش بکنید. بله ارتباط‌ گرفتن خیلی مهمه. اون‌کاری که کانادا اصلاً بد نیست. این است که شماها یه نفر رو به یک شرکت توصیه بکنید. تویِ ایران می‌گویند. پارتی‌بازی کرد ولی اینجا می‌گویند نه ما این رو چون می‌شناسیم بهتره که بریم بگردیم. چون یه نفر اینجا هست کارِ اینجا رو هم می‌دونه این شرکت و این رو  معرفیش می‌کنه.    

سعید کاظمی : مِنتورِش هم میشود. مثلاً یکی مثلِ من بیاد تویِ شرکته ما منتورِ یا راهنما هم میشود.  می‌تونه کمکِش هم بکنه راهش بندازه تویِ شرکت شش ماه تا یک سالِ اول

مهندس فاتحی: بله تویِ یک آفیس باشند که خیلی بهتره. چون اغلب برایِ کسی که تازه میاد تویِ کار دستورالعمل‌ها و استانداردها رو نمی‌داند. باید اون سیستمِ انتقالِ اطلاعاتِ ما ایرانی‌ها شبیهِ هم هستِش. یکی میاد یه توضیحی میده شما نمی‌فهمید اهمیتِش چقدره. ولی وقتی یه ایرانی بهت میگه چهار جا رو نشونِت میده میگه ببین مواظبِ اینجا و اینجا و اینجا و اینجاش باش. خیلی رویِ کانِکشِن (ارتباط با دوستان و ایزانیها)حساب بکنید، رویِ لینک دین، رویِ ایندیت فعال باشند و بگردن. و یه مقداری باید حوصله کنید.

سعید کاظمی : اقایِ مهندس من الان به دوستانی که میان و بهشون تدریس می‌کنم من همیشه بهشون میگم که صبر و شبکه‌سازی خیلی مهمه. باید صبر کنن و شبکه ‌سازی کنندو یعنی نت‌ورکیگ خیلی مهمه. بعد اون آدم‌ها ارجاعِشون می‌دهم. می‌گن وقتی تو یک نفر را به من معرفی می‌کنی من خیلی راحت‌تر اعتماد می‌کنم به اون نفرتا وقتی که من برم تازه از صفر اون نفر رو شناسایی کنم. چون شما رو می‌شناسم نسبت به اون هم یک ذهنیتِ مثبت پیدا می‌کنم.

سعید کاظمی: خُب داستانِ خودتون رو خلاصه برامون بگید که واردِ کانادا شدید کسب و کارِتون رو چه‌جوری رفتی، چه کارهایی کردید؟  هر جوری که دوست دارید و هر جایییش رو که راحتید بگید من در خدمتتون هستم.

مهندس فاتحی: والله در موردِ خودم چون ما با مهاجرت اومدیم، عیبی که مهاجرت داره این است که طول می‌کشه یعنی پروسه‌یِ مهاجرت رو شما مجبورید تویِ ایران طی کنید. ولی حسنی که داره اینه که شما از فرودگاه که واردِ خاکِ کانادا می‌شوید اونجا به شما اقامتِ دائم داده می‌شود. تویِ داخلِ فرودگاه پلیسِ ایمِگرَیشِن هست اون مدارکِ شما رو می‌گیره که تویِ مهاجرت یه سری کاغذ فرستادن و اینا، پاسپورتِ شما رو می‌گیره یه چیزی مهر می‌کنن.

وقتی وارد کانادا شدین. اگر پِرمِننت رِزیدِنتی یعنی اقامتِ دائم گرفتی از محاسنِ مجو این است. که شما بیمه درمانی دارید و یک سری حمایت‌هایِ دولتی دارید. اوایل که من اومدم حقیقتش یک دو ماهی آدم گیج می‌زنه این که دنبالِ خونه هستی و دنبالِ ماشین هستی. خونه رو گرفتی. چهار تا چمدون میای دیگه. من یادمه که قاشق نداشتیم روزِ اول و رفتیم قاشق خریدیم. اولین چیزی که خریدیم. دیگه قاشق و قابلمه و اینا که بر نمی‌داری از اون سرِ دنیا.

سعید کاظمی: وقتی وارد کانادا شدی. اول از کجا شروع کردین؟

بعد من که خودم رفتم کلاسِ زبان و این رو تا یک‌سال ادامه دادم. من اون موقع آلبرتا بودم و تویِ آلبرتا یک کمک هزینه‌یِ خوبی هم به من می‌کردن برایِ کسایی که زبان می‌خوانند. من هم با همون شروع کردم بعد یک سری کارِ جنرال گرفتم. یه سری کارها دوستان از همین برق می‌گرفتن از کِبِک که پروژه‌هایی گرفته بودن که بعضی قسمت‌هاش رو من انجام دادم براشون ولی نه به صورتی که استخدام بشم و اینا. پروژه‌ای کار کردم و بعدِش دیگه یک سالی هم هستِش که تویِ این شرکت مشغول هستم دیگه. تقریباً تو کارِ خودمون. تویِ کارِ طراحیِ شبکه‌هایِ توزیع برق.

مهندس در طول صحبت هاشون چندین بار به اهمیت سایت indeed اشاره کردن. شما هم اگر دنبال کار مرتبط با تخصص خودتون هستید. به این سایت سر بزنید. امیدوارم صحبت های من با مهندس فاتحی در مورد تجربیات کار رشته برق ونکوور کانادا برای شما مفید بوده باشد. و خوشحال می شوم. اگر شما هم هرگونه تج16ربه کاری از هر جای دنیا و ایران دارید. این تجربیات را با دیگر فارسی زبانان به اشتراک بگذارید. جهت مطالعه بقیه مقالات مرتبط با تجربیات کار اینجا کلیک کنید. سایت سعید کاظمی محلی برای مستندسازی تجربیات ،