قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ

قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ

برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ

سلام به همه دوستان عزیز امروز با گام پنجاه و سوم در خدمتتان هستیم امروز می‌خواهم در موردبحث بسیار مهم دیجیتال مارکتینگ صحبت بکنیم این بحث بازاریابی دیجیتال، ده سال قبل وجود خارج نداشت و به‌مرور زمان خیلی از روش‌های بازاریابی قدیمی را پشت سر گذاشت. دیجیتال مارکتینگ خیلی بحث گسترده‌ای است. و من خیلی ساده مفاهیم کلی آن را برای آشنائی شما عزیزان معرفی میکنم. هدف من این هست که یک بیزینس کوچک و متوسط هم بتواند با کمک دیجیتال مارکتینگ به توسعه و بهبود کسب و کار خودش کمک کند.

اما دیجیتال مارکتینگ یک تعریف خیلی ساده دارد دیجیتال مارکتینگ یکی از بخش‌های بسیار مهم بازاریابی است اما خلاصه‌اش این می‌شود دقت بکنید. استفاده هوشمندانه و خلاقانه از ابزار‌های موجود در فضای دیجیتال برای فروش و بیشتر دیده‌شدن نگاه بکنید می‌گوید استفاده از تمامی ابزار‌های موجود در فضای دیجیتال هر چیزی که به شما کمک بکند که البته باید هوشمندانه و خلاقانه باشد. که به فروش و بیشتر دیده‌شدن کمک بکند و این ابزار‌ها چه چیز‌هایی می‌تواند باشد خب می‌تواند یک وب‌سایت باشد حالا اگر آقا من هزینه ندارم فنی‌اش را بلد نیستم. چه باید بکنم.

تعریف دیجیتال مارکتینگ

داشتن سایت ابزار مهم دیجیتال مارکتینگ

ده سال قبل راه‌اندازی‌ کردن یک سایت خیلی سخت بود. ولی الان خیلی آسان شده است. قالب‌های آماده بسیار زیاد برای انواع کسب‌وکارها وجود دارد. شما عملاً با ماهی صد و پنجاه تا دویست هزار تومان اجاره‌ هاست و سه تا پنج میلیون هزینه اولیه و انعقاد قرارداد با یک نفر که کاملاً مسلط به قالب وردپرس باشد(وردپرس که خیلی توی بورس است) شما براحتی می توانید. یک قالب آماده بخرید. و آن شخص متخصص می تواند با این هزینه سایت شما را بالا بیاورد و کار‌هایش را انجام بدهد.

مثل خرید دامنه، قالب، نماد اعتماد و بقیه کار‌های لازم را کمکتان بکند و از یک جایی به بعد هم می‌توانید. ماهیانه یک هزینه ثابتی پرداخت کنید. یک هزینه خیلی جزئی مثلاً ماهی چهارصد، پانصد هزار تومان بدهید. فقط پشتیبانی بکند.(البته کارهای تخصصی مثل سئو، UI ، UX و غیره نیاز به هزینه دارد)اگر در مورد کارهای سایت خودسؤالی یا ابهامی داشتید کمکتان بکند. براحتی صاحب یک وبسایت خواهید شد.

شبکه های اجتماعی ابزار اصلی دیجیتال مارکتینگ

یکی دیگر از ابزار‌های بسیار مهم کسب و کار امروزه شبکه‌های اجتماعی می باشد. البته در دنیا فیس‌بوک حرف اول را در کسب‌وکارمی‌زند. اما در ایران به‌خاطر این که فیس‌بوک فیلتر است همه بارش افتاده بود برروی تلگرام وبعد که تلگرام فیلتر شد الان افتاده روی اینستاگرام، البته فعلاً اینستاگرام است دقت بکنید شبکه‌های اجتماعی خیلی زمین سفتی نیست یک مقداری باتلاق است یعنی ساختن خانه روی باتلاق و یک مقداری خطرناک است.

من این را به تجربه بهتان می‌گویم هر لحظه امکان دارد. بدلیل ریپورت مشتریان پیج اینستاگرام شما از بین برود یا در ایران فیلتر بشود و تمام هزینه‌های که خیلی کسب‌وکارها و بعضی‌ها میلیارد‌ها روی شبکه‌های اجتماعی به‌خصوص اینستاگرام هزینه کردند.از بین برود ولی الان خیلی از بیزینس‌ها روی اینستاگرام فروش عالی دارند. خیلی بیزینس‌های کوچک با برنامه‌ریزی و کسب دانش فعالیت در شبکه های اجتماعی فروش‌های بسیار خوب دارند.

خیلی از بیزینس های کوچک تاکتیک و استراتژی بازاریابی دارند. توی برنامه های خودشان تبلیغات دارند. حسابی روی فروش و پاسخگویی خوب کار می‌کنند و فروش خوبی دارند .مطمئناً لینکدین هم برای متخصصین خیلی خوب است. کسانی که کار‌های تخصصی انجام می‌دهند لینکدین هم برای آنها خوب است.

استفاده از پلتفرمها و مارکت پلیس ها برای فروش بیشتر

خیلی از پلتفرم‌ها و مارکت پلیس‌ها مثل دیجی‌کالا، مثل ایسام و پلتفرم‌هایی مانند دیوار و شیپور خیلی به شما کمک می‌نمایند. اگر سایت داشته باشید خب سایت‌های مارکت پلیس یا  کامپرپرایس سایت‌هایی که مقایسه قیمت توی آنها انجام می‌دهند خیلی می‌تواند برایتان مهم باشد مثل ترب، ایمالز، میهن مارکت خیلی می‌تواند به کسب‌وکار شما کمک بکند. اگر در کار شما فروش خودرو هست. سایت دیوار و با ما می تواند به شما کمک کند. اگر تولید محتوا ویدئویی دارید. یوتوب، آپارات، نماشا و دالفک می تواند به شما کمک کند. اگر فقط یک فروشگاه ساده فیزیکی هم دارید. سایت های معتبر و قدیمی مثل نیاز روز، ایران تجارت و ایستگاه می توانند به شما کمک کنند.

مثلاً من برای دوستی داشتم دنبال ابزار معدن می‌گشتم. دیدم هیچ سایت فروش تجهیزات معدنی نداریم جستجو کردم فقط سایت نیاز روز، ایستگاه و ایران تجارت تبلیغات چند فروشگاه تجهیزات معدنی وجود دارد. این‌ قبیل سایت ها ده، دوازده سال پیش ابتدای شروع اینترنت توی ایران خیلی موفق بودند و هنوز هم جایگاهشان را  نه به آن قدرت قدیم، ولی بعضی از بیزینس‌ها مانند همین کارهای معدنی می توانند استفاده کنند. خب من با آن نفری که دنبالش می‌گشتیم از طریق نیاز روز و ایران تجارت ارتباط پیدا کردیم.

تولید محتوا یک بخش مهم دیجیتال مارکتینگ است

بحث بعدی تو دیجیتال مارکتینگ بحث بازاریابی محتوایی که خب می‌شود. بازاریابی درون‌گرا که بسیار باارزش است. الان مردم دنبال متخصص می‌گردند که به او اعتماد بکنند. دنبال متخصصی می‌گردند که یک خدمت یا یک محصولی انها را آشنا بکند. بعد در کنار آن شروع می‌کند به فروختن آن خدمت و محصول، خب این بازاریابی محتوا همین کاری که من دارم برای شما می‌کنم.

این بازاریابی محتوایی است. من برایتان محتوا تولید می‌کنم. در کنارش هدف دارم هدفم این است که خب و بسایت خودم را به شما معرفی می‌کنم. در ازای یک محتوا با ارزش به شما می‌دهم. یک محتوایی به شما عزیزان ارائه می‌دهم که خب حاصل سه تا پنج سال مطالعات و کلاس رفتن‌های متعدد من است. حاصل بیست و دو سال کسب‌وکار و تجربیاتی است که توی محیط کسب‌وکار به دست آوردم. خب این‌ها زمان بر است. بازاریابی محتوایی این‌ها خیلی انرژی می‌خواهد خیلی وقت، صبوری و هزینه می‌خواهد. باید صبور باشیم.

سئو یا بهینه سازی برای بیشتر دیده شدن در موتورهای جستجو

سئو مخفف بهینه سازی برای موتورهای جستجو مانند گوگل است. به عبارتی مجموعه ای از اقدامات طراحی شده برای بهبود ظاهر و موقعیت صفحات وب در نتایج جستجوی ارگانیک است.و یکی دیگر از ابزار‌هایی که ما توی دیجیتال مارکتینگ انجام می‌دهیم سِئو است. یعنی مجموعه ای از اقداماتی که می‌کنیم که موتور‌های جستجو بیایند ما را راحت پیدا بکنند و در نتایج اولیه ما را نمایش بدهند.

یعنی آن‌قدر محتوایمان را فنی و به‌دردبخور غیر کپی( محتوا کپی اصلاً هیچ امیدی به موفقیتش نیست) چون مشتری می‌فهمد مردم بسیار باهوش شدند یک محتوا را توی سایت می‌خوانند بعد می‌روند نه تا محتوا مشابه همان محتوا تو ده تا سایت دیگر هم تکرار شده پیدا می کنند.

دیجیتال مارکتینگ

ایمیل مارکتینگ

شاید سالها قبل که شبکه های اجتماعی نبود. شما از ایمیل مارکتینگ خیلی بازخورد خوبی می گرفتید. اما امروزه با وجود انواع شبکه های اجتماعی خیلی از مردم به خصوص داخل ایران از ایمیل زیاد استفاده نمی کنند. اما همچنان ایمیل مارکتینگ برای بسیاری بیزینسها می تواند مفید باشد. البته باید بسیار هوشمندانه و با برنامه باشد. و با تماس گرم باید این اتفاق بیافتد. از ارسال ایمیل انبوه و با تعداد زیاد باید به شدت خودداری کرد. بستگی به نوع کسب و کار، باید از متخصصین ایمیل مارکتینگ کمک بگیرید.

ابزارهای تحلیل و آنالیز اطلاعات

یکی از مهم ترین فواید دیجیتال مارکتینگ، امکان تحلیل و آنالیز کامل بازار است. یکی از مهم ترین اهداف ما در بازاریابی ارائه خدمات و محصولات بر اساس نیاز و خواسته مشتریان هست. با کمک دهها ابزار مثل گوگل سرچ کنسول، گوگل انالتیک، سم راش و گوگل ادز می توانید. به مهم ترین مواردی که مشتریان در دنیای چند میلیاردی سرچ کلمات فارسی بدنبال آنها هستند. پی ببرید. شما با تحلیل این اطلاعات می توانید. دقیقا بفهمید. مشتریان شما چه می خواهد و شما باید بر اساس این حجم عظیم اطلاعات، ان خدمت یا محصول را برای او فراهم کنید.

تبلیغات آنلاین در دنیای دیجیتال مارکتینگ

در دیجیتال مارکتینگ ما انواع تبلیغات را هم داریم همسان، ریتارگتینگ، پولی، کلیکی این‌ موارد خیلی تخصصی است باید با هم دیگر بیشتر روی آنها بحث بکنیم. در مجموع دیجیتال مارکتینگ می‌شود استفاده از تمامی ابزار‌های دیجیتال برای رساندن صدای خودمان به مخاطب، مخاطبی که به خدمت ما نیاز دارد. البته انتخاب محل این ابزار و استفاده از روش و نوع استفاده از این ابزار می تواند خیلی در رسیدن به موفقیت شما کمک کند. فکر کنم ساده و راحت گفتم و اگر تجربه ندارید حتماً از آدم‌های با تخصص و باتجربه کمک بگیرید. یا اگر مشاوره خواستید به من پیام بدهید. امروزه کسب و کاری که در دنیای دیجیتال حضور ندارد. عملا کسب و کار نیست.

امیدوارم قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ برایتان مفید بوده باشد.

ممنون می‌شوم که از سایت و کانال یوتیوب saeed kazemi بازدید بفرمایید و این محتوا‌ها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.

برای مطالعه قدم پنجاهم و دوم اینجا کلیک  کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و چهارم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتینگ

قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتینگ

برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتینگ از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

ق

قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتین

سلام به همه دوستان عزیز با قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتینگ و ادامه بحث بازاریابی در خدمتتان هستم امروز می‌خواهم بازاریابی مستقیم را خدمتتان توضیح بدهم در سه قدم بعدی در دوره نود قدم رایگان آموزش کسب‌وکار،  بازاریابی مستقیم یا دایرکت مارکتینگ، دیجیتال مارکتینگ و سوشیال مارکتینگ را برای شما توضیح خواهم داد. این  سه موضوع برای کسب‌وکارهای کوچک و متوسط بسیار مهم و پراهمیت است.

تعریف بازاریابی مستقیم

خیلی ساده بخواهم برای شما توضیح بدهم. تعریف بازاریابی مستقیم یعنی مستقیماً با مشتری احتمالی ارتباط برقرار کردن و فروش فوری داشتن. در این روش افراد مستقیماً از بازار هدف شناسائی و انتخاب می‌شوند  به‌گونه‌ای که بتوان به فروش و کسب درآمد فوری رسید. بگذارید. مثل همیشه یک مثال بزنم. با دوستی برای فروش یک برج مسکونی لاکچری مشاوره می‌دادم. بعد از اینکه حسابی با روش بازاریابی غیرمستقیم مثل بیلبورد و تبلیغات در مجله پرواز هزینه کرده بود و به نتیجه عالی نرسیده بود. تصمیم گرفتیم.

جامعه هدف این ساختمان را در آن شهر شناسائی کنیم. (قابل ذکر هست. طبق برنامه دوستم، هدف پیش فروش کل واحدها در یک بازه زمانی کوتاه‌مدت و کسب نقدینگی برای خرید کل مصالح و انعقاد قراردادهای ساخت با پیمانکاران جز بود) بعد که فهرستی از تمامی پزشکان، مهندسین، وکلا، بیزینس من ها و کارخانه‌دارهای بزرگ تهیه گردید. یک تیم ویزیتور حرفه‌ای قرارداد بست. تمامی مزایا و امکانات این برج را به آنها آموزش داد. به همراه هر کاتالوگ یک گلدان گل کوچک اما شیک تهیه کرد. این تیم کار خودشان را شروع کردند. با هر انعقاد قرارداد پورسانت خیلی خوبی دریافت می‌کردند. شاید کمتر از 30 روز 80 درصد واحدهای باقیمانده به فروش رفت.  

بازاریابی مستقیم چیست

کانال‌های  بازاریابی مستقیم

  • بازاریابی تلفنی
  • بازاریابی ایمیلی
  • بازاریابی متنی (SMS).
  • بازاریابی بروشور با استفاده از جعبه نامه و جزوه
  • بازاریابی رسانه های اجتماعی
  • فروش مستقیم
  • تبلیغات آنلاین
  • بروشور
  • نامه های تبلیغاتی
  • آگهی های روزنامه ها و مجلات
  • تبلیغات در فضای باز

البته من خودم به‌شخصه از تبلیغات هدفمند گوگل و تبلیغات کلیکی همسان و ریتارگتینگ بازخورد خیلی سریع و فوری گرفتم. دقیقاً صدای خودم را به مشتریانی که به دنبال خدمات من می‌گشتند. رسانده‌ام و تمام تمرکزم در بازاریابی مستقیم به فروش فوری و کسب درآمد بوده، کار دیگری که من انجام دادم. تهیه فهرستی از افرادی هست که احتمال دارد خدمات یا محصول من برای آنها مفید باشد و ایجاد ارتباط مستقیم از طریق پیامک و تماس تلفنی توسط ویزیتورهای حرفه‌ای با آنها است. البته تعدادی از افراد این لیست را خودم به‌شخصه از طریق شبکه‌های اجتماعی یا حضوری ارتباط برقرار کردم.

direct-marketing

مثال‌هایی از بازاریابی مستقیم

هنگامی که شما با کمک تبلیغات گوگل ادز و تعریف دقیق مشتریان هدف (جوانان بین 16 تا 19 سال) یک پیام مثلاً امکان تحصیل رایگان پزشکی در ایتالیا با شرکت در آزمون ایمت را به آنها معرفی می‌کنید.

وقتی با تمام کسانی که در یک همایش آموزش کسب‌وکار  شرکت کرده‌اند تماس تلفنی می‌گیرید و آنها را برای یک دوره آموزش بیزینس کوچ  دعوت می‌کنید.

وقتی کاتالوگ یا بروشور محصول جدید خود را برای همة مشتریان قبلی می‌فرستید.

زمانی که برای تمام کسانی که در شهر شما هستند، پیامک می‌فرستید و آنها را به افتتاح کافه بازی خود دعوت می‌کنید.

معرفی نمایشگاه مبلمان سالیانه در زاهدان یا ارومیه  صرفاً برای شمارهای موبایل همان شهر از طریق پیامک.

فروش محصولات دریائی خاص در ویلاهای لوکس یک شهرک به‌صورت فروش مستقیم

انواع روشهای بازاریابی مستقیم

یکی از مزایای بازاریابی مستقیم مدیریت هزینه‌ها  و امکان تغییر مسیر است.

در دایرکت مارکتینگ یا بازاریابی مستقیم  استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهایی که تازه‌کار خود را شروع کردند خیلی باید هزینه‌های تبلیغاتی خود را بافکر و کنترل دقیق میزان برگشت سرمایه هزینه کنند.  اگر صفحه اینستاگرام دارید دقت بکنید به هر اینفلوئنسری نباید تبلیغ بدهید. اینفلوئنسر‌های خیلی معروف که هزینه چند ده میلیونی می‌گیرند. اصلاً بازخورد زیادی نخواهید گرفت. اما از مینی اینفلوئنسرهای که ده‌هزار، بیست هزار تا پنجاه هزار دنبال‌کننده دارند. بیشتر جواب می‌گیرید یعنی بیشتر این‌ها با دنبال‌کننده‌هایشان در ارتباط هستند و اگر هم می‌خواهید تبلیغ بدهید با همین هزینه‌های جزئی باید تبلیغ بدهید. تا سریع به فروش ختم شود. باید میزان برگشت هزینه‌ها را کاملاً شناسائی و بررسی کنید.

باز هم تأکید می‌کنم.  هر یک ریال باید یک ریال یا دو ریال به شما برگرداند. باید به‌موقع تغییر مسیر بدهیم  تبلیغات خودتان را باید تحلیل و آنالیز بکنید. اگر دیدید خوب به جواب نمی‌رسد و به فروش ختم نمی‌شود خیلی سریع باید اقدام بکنید. نگذارید تا پایان کمپین سه‌ماهه یا شش‌ماهه برویم. باید به‌موقع تغییر مسیر بدهیم

در بازاریابی مستقیم باید به فروش فوری برسیم.

اگر کسب‌وکاری فروش نداشت و فروش آنها به سود ختم نشد. مطمئناً  آن کسب‌وکار هیچ ارزشی ندارد و عملاً کسب‌وکاری وجود ندارد. شما باید با کمک یک مشاور، منتور یا بیزینس کوچ  متخصص روش بازاریابی مستقیم خود را شناسائی کنید. اصلاً با کله خودتان جلو نروید. شما اگر ماهیانه یک هزینه جزئی به یک مشاوره یا متخصص بازاریابی پرداخت کنید. خیلی از هزینه‌های شما را کنترل خواهد کرد و سریع‌تر به فروش خواهید رسید.

تعریف ساده بازاریابی مستقیم

خلاصه‌اش این می‌شود می‌گوید. مشتریان احتمالی را شناسائی کنید و با انتخاب یک روش بازاریابی مستقیم خدمت یا محصول خودتان را به آنها معرفی و در کوتاه‌ترین زمان ممکن بفروش برسانید.  شما باید دقیق و بسیار حساب شده مشتری‌ها  را شناسائی و  انتخاب بکنی و پیامت را جایی بگذاری که با حداقل انرژی، هزینه و وقت به فروش ختم ‌شود.

امیدوارم قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتینگ برایتان مفید بوده باشد.

ممنون می‌شوم که از سایت و کانال یوتیوب saeed kazemi بازدید بفرمایید و این محتوا‌ها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.

برای مطالعه قدم پنجاهم و یکم اینجا کلیک  کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و سوم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

بیمه مسئولیت در برابر کارکنان

معرفی کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث

معرفی کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث

برای تماشا صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه در مورد معرفی کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

برای شنیدن صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه در مورد معرفی کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

سلام به همۀ دوستان عزیز. سعید کاظمی هستم. امشب در موردبحث بیمۀ مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث می­خواهیم صحبت بکنیم این بحث برای شرکت­های پیمان­کاری در بخش­های مختلف می­تواند مفید باشد. من آقای رادان کارشناس بیمه را دعوت کردم که با من همراه باشند. جناب رادان بیمه کوثر را دارند. خیلی لطف کردند به‌عنوان مسئولیت اجتماعی قبول کردند که همراه من باشند. در بخش اول صحبت­هایمان در مورد مفاهیم کلی بیمه صحبت کردیم؛

ولی در این بخش خیلی تخصصی می­خواهیم در مورد مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث صحبت بکنیم. این می­تواند شامل تمامی شرکت­های پیمان­کاری باشد و حتی پروژه ­های ساختمانی یعنی بیشتر این دوتا موضوع را ما امشب داریم در موردش بحث می­کنیم.

در این بحث قرار است در مورد بیمه ­های مسئولیت و انواع مسئولیت صحبت بکنیم. یک بحث تخصصی که حالا بیمۀ مسئولیت در همه بحث­ها کاربردی است؛ یعنی هر شخصی که شغلی دارد و در هر جایگاهی هست به‌هرحال نسبت به دیگران مسئول است؛ چون ممکن است خسارتی وارد کند به یک شخصی چه مالی باشد چه جانی باشد حالا یک شخصی ممکن است مثلاً می­گویم یک سوپرمارکت داشته باشد بیمه ­های مسئولیت نیازمند است و من نماینده بیمه هم که دفتر بیمه داریم همین شکل و همۀ عزیزانی که در هرجایی حالا فعالیت دارند.

ببینید ما اول بیاییم به مسئولیت بپردازیم انواع مسئولیت در قبال اشخاص ثالث چیست؟

ما سه نوع مسئولیت داریم مسئولیت اخلاقی داریم قانونی داریم و کیفری. تعریف اگر بخواهیم بکنیم مسئولیت اخلاقی به‌محض ارتکاب گناه تحقق پیدا می­کند این یک مسئولیت اخلاقی است. اگر بخواهیم روی مسئولیت قانونی صحبت بکنیم به‌محض وجود خسارت و زیان به افراد یا جامعه تحقق پیدا می­کند؛ این می­شود مسئولیت قانونی. مسئولیت کیفری هم در صورتی محقق می­شود که فرد بر اثر رفتار و کردار خودش نظم جامعه را مختل کند. حالا در این بحث مسئولیت ما مسئولیت مدنی را می­خواهیم از دیدگاه قانون مطرح کنیم که در بیمه ­نامه­ ها هم هست حالا مسئولیت در هر جامعه ملاک تشخیص مسئولیت در افراد، قوانین و مقررات حاکم بر آن جامعه است مثلاً می­گویم امروز من یک فعالیت شغلی دارم آسیب می­زند کار من یا ترک یک کار یعنی عامیانه­اش را بخواهیم بگوییم در بیمه­ های مسئولیت فعل یا ترک فعلی باعث آسیب مالی و جانی به یک شخص بشود. پس مسئولیت من در قبال اشخاص ثالث ممکن است باشد یا کارکنان خودم.

در بیمه­نامه ­های مسئولیت شاخه­ های مختلفی هم دارد کارفرما در قبال کارکنان که عملاً در سه بخش تجاری، تولیدی، خدماتی یک بخش، پروژه­های عمرانی بخش دوم و بخش سوم مسئولیت ساختمانی است. یعنی مسئولیت در قبال کارکنان در این سه قسمت تقسیم­بندی می­شود. بعد از آن مسئولیت در قبال اشخاص ثالث است که شامل رشته­های خیلی زیادی است.

گفتم هر شخص در هر جایگاهی که هست مسئولیت دارد مثلاً می­گویم می­خواهم مثال بزنم مسئولیت اشخاص ثالث چه شاخه­های مختلفی دارد؛ مثلاً ناجیان غریق که داخل استخر هستند یک مسئولیت دارند زمانی که کار می­کنند. مثلاً مالکان جایگاه سوخت مسئولیت دارند مسئولیت در قبال اشخاص ثالث برای مالکان جایگاه سوخت یا پزشک یا پیراپزشکی که دارد در بیمارستان کار می­کند این یک مسئولیت دارد در قبال افرادی که به­ آنها مراجعه می­کنند حالا به یک پزشک مریض­ها مراجعه می­کنند اگر پزشک دچار خطایی بشود باعث زیانی به آن شخص بشود از بیمۀ مسئولیت می­تواند خسارت را پرداخت کند درصورتی‌که بیمه ­نامه را خریداری کند.

پس شاخه اشخاص ثالث خیلی متفاوت است؛ یعنی هر کاری شما یک بیمه مسئولیت برایش در نظر بگیرید. ما طبق آماری که در دنیا هست رتبه سوم حوادث کار را داریم. متأسفانه سالیانه حداقل 13 هزار نفر طبق آمار دولت دچار حوادث کار می­شوند. عملاً پیمان­کارهای عزیز به‌صورت مداوم درگیر مشکلات حقوقی و بحث شکایت کارگرانشان هستند؛ چون بحث دیه که پیش می­آید دیگر مثل بیمه­ نامۀ شخص ثالث خودرو است که اجباری همه ­مان داریم می­خریم بحث مسئولیت­های بیمه ­های مسئولیت هم همین شکل است؛ یعنی عملاً بیمه شخص ثالث یک نوع بیمه مسئولیت است؛ ولی مثل بیمۀ خودرو یا همان شخص ثالث جا نیفتاده. زمان می­برد.

ما می­خواهیم در مورد بیمه مسئولیت در برابر اشخاص ثالث پیمان­کاری و کارهای ساختمانی صحبت بکنیم.

من توضیح بدهم بیمۀ مسئولیت کارفرما برای پیمانکاران می­توانند یک بیمه مسئولیت داشته باشند تحت عنوان بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان. بیمه ­های مسئولیت عملاً شامل دو بخش می­شود بخش اول بیمه ­نامه فوت، نقص‌عضو و هزینه­های پزشکی است؛ یعنی یک شخصی می­خواهد یک کاری را انجام بدهد یک پروژه­ ای را انجام بدهد تعداد کارگرهایش را اول باید به شرکت بیمه اعلام کند بگوید: «من 10 تا مثلاً کارگر دارم» شرکت بیمه ریسک را می­ سنجد که این کاری که می­خواهد انجام بدهد چه ریسکی دارد؛ مثلاً داخل یک نجاری طرف 10 نفر نیرو دارد ریسکش به نسبت بالاتر است تا یک سوپرمارکت که طرف 5 نفر نیرو دارد ریسکش کمتر است. قاعدتاً حق بیمه ­هایش هم متفاوت است این­ها طبقۀ شغلی دارند؛ مثلاً آن نجار طبقۀ شغلی­ اش مثلاً 5 است آن کسی که هایپرمارکت دارد طبقۀ شغلی ­اش 2 است؛ یعنی هر چه طبقۀ شغلی بالاتر می­رود حق بیمه و ریسک هم بالاتر می­رود.

برای پیمان­کارها مداوم با سه تا بیمه درگیرند بیمۀ مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان، بیمۀ مسئولیت اشخاص ثالث و بیمه­ نامه ­های مهندسی که به دو شکل دارد تمام خطر پیمانکاران و تمام خطر کارفرما این بخش که ما در مورد مسئولیت می­خواهیم صحبت بکنیم من واقعاً یک پیشنهاد دارد؛ یعنی یک درخواست دارم عملاً خواهش می­کنم بیمه نشوند بیمۀ ناقص نخرند. من بعضاً به ما مراجعه می­کنند از شرکت­های مختلف بیمه خریدند بیمه­ نامه ناقص خریدند؛ چون بیمه‌نامه داشتند با خیال راحت کار کردند. گفتند: «ما امروز این بیمه نامه را خریدیم و دیگر دغدغه نداریم» اتفاق افتاده کارگر از داربست افتاده از ارتفاع افتاده و بعد دچار مشکل شده.

بیمه ­نامۀ ناقص اصلاً نخرید؛ یعنی بیمه‌نامه نداشته باشید بهتر از بیمه­نامه ناقص است. وقتی شما بیمه­نامه ندارید بیشتر احتیاط می­کنید. من و یک دوستی سوار ماشین بودیم داشتیم حرکت می­کردیم در خیابان دیدم خیلی آرام حرکت می­کند گفتم: «چرا این­قدر آرام حرکت می­کنی؟» گفت: «دیشب بیمه­نامه­ام تمام شده متوجه نشدم امروز صادرش کردم 12 شب شروع می­شود. به‌خاطر همین آرام حرکت می­کنم» من به­ آنها گفتم: «اصلاً از ماشین نباید استفاده کنی.» ولی آن شخص استدلالش این بود که اگر من الان آرام حرکت کنم احتمال این که اتفاق و حادثه­ای پیش بیاید خیلی کمتر است به‌خاطر همین من دارم می­گویم هیچ‌وقت بیمه­نامۀ ناقص نخرید. به‌عنوان یک مشاور بیمه، یک مشاور حقوقی این را دارم می‌گویم؛ چون خیلی از پیمانکاران بیمه­نامۀ ناقص می­خرند و بعداً دچار مشکل می­شوند.

حالا این بیمه­ نامه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان چیست؟

گفتم بخش اولش فوت، نقص‌عضو و هزینۀ پزشکی است که در بیمه ­نامه ­ها مشخص است. دیه توسط قوه قضاییه مشخص می­شود دیه ماه حرام مثلاً الان 800 میلیون تومان است و ماه عادی 600 میلیون تومان. دیه در بیمه­ نامه قید می­شود. هزینه پزشکی به انتخاب خود کارفرما است. پیمان­کار درخواست می­دهد: «آقا! من 10 تا کارگر دارم» که ما معمولاً به‌ازای هر 5 تا کارگر یک دانه دیه در بیمه ­نامه می­دهیم هر 3 تا 5 تا کارگر یک دانه دیه و هزینه پزشکی هم به تعداد کارگران. طرف می­گوید: «ما 10 تا کارگر داریم» هزینه پزشکی را مثلاً می­آید درخواست می­کند: «برای من بزنید 5 میلیون تومان» من هم می­خواهم همین مشکلات بیمه ­نامه ­ها را از همین‌جا بگویم.

الان آیا با هزینۀ پزشکی 5 میلیون تومان می­شود کاری کرد؟ هزینه ­های پزشکی با تعرفه ­ای که امسال تعرفۀ پزشکی حداقل 50 تا 60 درصد افزایش پیدا کرده آیا می­توانیم با 5 میلیون تومان هزینۀ پزشکی یک کارگر که از ارتفاع سقوط کرده را پرداخت کنیم؟ آیا می­توانیم با 5 میلیون تومان هزینۀ پیوند اعضا را انجام بدهیم؟

بخش دوم کلوزها است که شما در تایم قبلی سؤال کردید کلوز چیست؟ پوشش­هایی که به بیمه­نامه اضافه می­شود. حالا قبلاً ما کلوزهای بیشتری داشتیم پوشش­های بیمه­ای بیشتری داشتیم جدیداً قانون بیمه مرکزی که ابلاغ شد این کلوزهای بیمه­ای را آمد کاهش داد؛ یعنی عملاً کلوزهای بیمه­ای از تقریباً 30، 35 کلوز بیمه­ای الان رسیده به 11 تا پوشش یا 11 کلوز بیمه­ای. پس بخش اول که اجباری است در همه بیمه­ها یکسان است بخش دوم اختیاری است که طرف می­آید کلوزها را انتخاب می­کند.

حالا من می­خواهم تیتروار این کلوزها را خدمت شما بگویم. این 11 تا که الان در بیمه مسئولیت در برابر اشخاص ثالث؟

یک‌لحظه عذرخواهی می­کنم. شما اول یک مثال بزنید شاید خیلی از مردم ندانند یا حتی بعضی از پیمان­کارها هم ندانند شخص ثالث با کارکنان چه فرقی می­کند؟ آیا ناظر مشاور می­آید ناظر نظام‌مهندسی می­آید سر پروژه یا ناظر عالیه‌مان می­آید از کارفرما می­آید آن­ها کدام بخش قرار می­گیرند؟ یا شخص ثالثی که از کنار پروژه دارد رد می­شود این­ها همه یک مثال برای ما بزنید.

ببینید بیمۀ مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان مستقیماً روی کارکنان پیمان­کار دارد مانور می­دهد. امروز اگر من یک پروژه­ای را می­خواهم انجام بدهم 10 نفر نیرو دارم آن ساعتی که دارند برای من کار می­کنند در آن ساعت اگر اتفاقی برایشان حوادث کاری اتفاق بیفتد مسئولیتش با من است. ملاک تشخیصش هم کارشناس اداره کار و دادگستری است. حالا اگر پرونده به دادگاه برود که مسلماً قاضی هم نظر می­دهد. پس اول من اینجا مسئولیتم در قبال کارکنانم است.

دوم مجری، مشاور، طراح که مراجعه می­کنند به پروژۀ من تحت همین کلوزهای بیمه ­ای می­توانیم یک پوشش برایشان تهیه کنیم؛ چون دیگر آن­ها کارکنان من نیستند به‌عنوان یک شخص ثالث می­آیند ولی می­توانیم اینجا چون مداوم دارند ممکن است در یک روز دو بار آن مجری مراجعه کند یا در طول هفته سه بار مراجعه کند پس دیگر عملاً به آن نمی­توانیم بگوییم شخص ثالث که از محل پروژه رد می­شود. شخص ثالث هم دقیقاً همین مثالی که خود شما زدید یک شخصی که هیچ نسبتی هیچ ارتباطی با پروژه ندارد و از محل کار ما عبور می­کند این یک شخص ثالث است. حالا در پروژه­هایی که م ن خدمت شما گفتم بیمه­ های مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان به جز پروژه­ های عمرانی قسمت تولیدی، خدماتی و پروژه ­های ساختمانی می­توانند پوشش اشخاص ثالث را داخل همین بیمه ­نامه کارفرما در قبال کارکنان بخرند؛

اما پروژه‌های عمرانی یک بیمه ­نامه صادر می­شود؟ یعنی در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث یک دانه بیمه­ نامه صادر می­شود؟

در رشته ­هایی که من خدمت شما گفتم بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان برای تولیدی­ها، خدماتی­ها و تجاری­ها و همچنین ساختمانی ­ها هم می­توانند استفاده کنند. حالا استثنا بعضاً دارد دیگر در شرکت­های بیمه متفاوت است بعضاً می­گویند. مثلاً یک شرکت تولیدی باید استثنا باشد اشخاص ثالث را بیمه جداگانه بخرند؛ ولی در پروژه ساختمانی دیگر یک کلوز داریم تحت عنوان کلوز اشخاص ثالث. اما پروژه­ های عمرانی که مثلاً ما با پیمان­کارهای آب و فاضلاب همکاری داریم اگر یک پروژه فاضلاب دارند انجام می­دهند یا یک پروژه آبرسانی انجام می­دهند حتماً بیمه ­نامه اشخاص ثالثشان را باید جداگانه بخرند.

علتش هم این است که در بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان شما پوشش اشخاص ثالث را فقط بحث جانی را دارد تأمین می­کند و هزینه ­های پزشکی. دیگر بحث مالی نیست؛ اما یک پیمان­کار وقتی دارد یک پروژه­ای را انجام می­دهد مثلاً دارد حفاری انجام می­دهد که می‌خواهد لوله ­گذاری آب انجام بدهد با بیل مکانیکی دارد کار می­کند زمان کارکردن بیل مکانیکی این بیل مکانیکی برخورد می­کند بیلش به کابل مخابرات. اینجا دیگر خسارت جانی نیست خسارت مالی است. به همین باید برود بیمه مسئولیت اشخاص ثالث جداگانه تهیه کند؛ یعنی عملاً یک بیمه جدا بخرد یک بخش مالی داشته باشد که خسارت مالی را جبران کند یک خسارت جانی داشته باشد و یک بخش هم هزینه پزشکی. این سؤالی که شما پرسیدید به جز پروژه­های عمرانی معمولاً در تولیدی، خدماتی، تجاری­ها و ساختمانی­ها از کلوز اشخاص ثالث داخل بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان می‌توانند استفاده کنند.

بیمه اشخاص ثالث، اموال هم جزو همان می­شود؟ یعنی همان فقط شخص نیست؛ یعنی مثلاً اگر یک پیمان­کاری دارد کار می­کند به مثلاً آسفالت آسیب زد یا مثلاً به کابل مخابرات یا لوله گاز یا آب و فاضلاب آسیب زد آن­ها را شامل می­شود؟

اره دیگر یک بیمه اشخاص ثالث جداگانه خریداری می‌کنند؛ چون این‌ها دیگر پروژه­های عمرانی انجام می­دهند یک بیمه مسئولیت اشخاص ثالث جداگانه تهیه می­کنند بعد آن قسمت مالی هم دارد جانی هم دارد و هزینه پزشکی هم دارد. اما در حالت­های ساختمانی دیگر خسارت مالی اگر بخواهند وارد بکنند آن جداگانه می­توانند تهیه بکنند آن زمانی استفاده می­شود که مثلاً بخواهند حفاری انجام بدهند ساختمان­های همسایه ممکن است دچار آسیب بشود؛ یعنی دیوارشان ریزش بکند یک مسئولیت ساختمانی شخص می­آید می­خرد برای کارکنانش می­تواند برای بحث مالی هم یک مسئولیت اشخاص ثالث بخرد.

که اگر زمان حفاری ریزش کرد ساختمان همسایه خسارت پرداخت بشود؛ ولی معمولاً می­آیند کارفرما در قبال کارکنان می­گیرند آن­هایی که مثلاً در یک محوطه آزادی که هیچ ساختمانی کنارشان نیست و عملاً ریسک مالی ندارند می­آیند یک مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان می­گیرند کلوز اشخاص ثالث را هم تهیه می­کنند که اگر کسی از محل پروژه رد شد آسیب جانی دید تحت پوشش باشد.

اگر پیمان­کاری تعداد کارگرهایش متغیر بودند باید چه­ذکار کند؟ یا مثلاً سر ساختمان نیروها می­ آیند و می­روند و متغیرند نیروها یعنی مثلاً شاید یک روز در کارگاه 8 نفر باشند روز بعد 2 نفر باشند آن چه جوری …؟

آقای مهندس! سؤال خیلی خوبی پرسیدی. ما دوتا موضوع مهم در یک بیمه ­نامۀ مسئولیت داریم یا باید نام افراد مشخص باشد یا باید محل کار آن پروژه مشخص باشد؛ یعنی یک زمانی پیمان­کار به ما مراجعه می­کند درخواست یک بیمه ­نامۀ بی­ نام دارد می­گوید من یک مسئولیت بی ­نام می‌خواهم؛ چون کارگرهایم مداوم جابه ­جا می‌شوند؛ مثلاً من می­روم از محلی که کارگرها تجمع می‌کنند؛ مثلاً در مشهد خیابان … آنجا می­روم دوتا کارگر امروز برای پروژه ­ام می­آورم فردا دو نفر  دیگر را می­آورم این­ها متفاوت­ اند. من می­خواهم بیمه­ نامه ­ام اصطلاحاً بی­ نام باشد پس اینجا محل پروژه باید مشخص بشود. نمی ­تواند هم محل پروژه متغیر باشد و هم بیمه ­نامه بی ­نام باشد. پس یکی از این دوتا موارد باید مشخص بشود.

حالا تعداد کارکنان گفتید متغیر خواهد بود می­آیند متغیر می­خرند یک تعداد کارکنان ثابت از ما خریداری می­کنند مثلاً می­آیند امروز بیمه­نامه می­خواهد شخص صادر کند می­گوید: «من 10 نفر کارکنان ثابت دارم.» کارکنان ثابت یعنی چه؟ «یعنی من برای این 10 نفر نیرو لیست تأمین اجتماعی رد می­کنم. این 10 نفر ثابت همیشه در محل کار من هستند در پروژه ­های من هستند.» یک حداقل و حداکثر متغیری را هم در نظر می­گیرد می­گوید حداقل 2 نفر، حداکثر 8 نفر. یک میانگینی به این شکل هم در نظر می­گیرد. اگر افرادش جمع این­ها بیشتر شد مثلاً 10 نفر ثابت، حداکثر هم 8 نفر متغیر مثلاً 18 نفر می­شود اگر از 18 نفر بیشتر شدند باید برود الحاقیه بزند.

مثل بیمه بدنه که من خدمت شما توضیح دادم ارزش خودرواش بیشتر شده می­رود الحاقیه خریداری می­کند. در بیمه مسئولیت هم همین کار را می­کند شخص می­رود الحاقیه تهیه می­کند یک پوشش بیمه­ای تحت عنوان کلوز که شما گفتی تا 20% نوسان یعنی اسم این کلوز هست: «پوشش نوسان تعداد کارکنان تا 20% زمان صدور» یعنی اگر تا 20% کارکنانی که زمانی صدور ما اعلام کردیم تعداد کارکنانمان رفت بالا و ما به شرکت بیمه اعلام نکردیم تحت پوشش­اند و عملاً قاعده نسبی لحاظ نخواهد شد که خسارت کمتری شرکت بیمه پرداخت کند. به شرطی که این کلوز بیمه­ای را زمان صدور بیمه خریداری کرده باشند.

برویم سراغ کلوزها چون شما گفتید کلوزهایمان تغییر کرده.

بله

گفتید قبلاً 35 کلوز بود الان بیمه مرکزی آمده کلوزها را به 11 تا کاهش داده و این کاهش کلوزها

اتفاق افتاده در چند ماه اخیر یک قانونی ابلاغ شد به شرکت­های بیمه. استدلال این قانون این بود که عملاً این تعداد مثلاً 30، 35 کلوز را کاهش دادند به 11 کلوز؛ اعلام کردند که شما بابت مثلاً کلوز «خسارت بدون رأی دادگاه» دیگر از بیمه ­گذار حق بیمه ­ای دریافت نکنید. عملاً بدون رأی دادگاه خسارت را پرداخت کنید با کارشناس دادگستری اگر قرارداد دارید در محل شعبه ­تان کارگر، کارفرما، پیمان­کار و آن کارشناس دادگستری را دعوت کنید و خسارت را اگر آن شخص تمایل داشت همان جا با رضایت طرفین پرونده بسته بشود. این کلوز را حذف کرده و عملاً استدلال بیمه مرکزی این است که در دل بیمه­نامه هست دیگر شرکت­های بیمه بابت این کلوز حق بیمه نگیرند. یا پوشش «اهمال قصور غیرعمدی کارکنان نسبت به یکدیگر» را حذف کرده یا پوشش بیمه فردی را حذف کرده. پوشش فعالیت­هایی که ربطی به آن فعالیت اصلی بیمه­نامه ندارد کار غیرمرتبط را حذف کرده.

این باعث شد که کانون پیمان­کارهای کشور یک نامه بزنند به بیمه مرکزی. واقعاً دچار مشکل شدند پیمان­کارها بعدازاین قانون دچار مشکل شدند؛ چون دیگر از بیمه­ نامه هر برداشتی می­شود کرد عملاً یک عالم کلوز حذف شده 11 کلوز مشخص شده در بیمه­ نامه هست و هیچ بند و تبصره دیگری در بیمه­نامه قید نشده که بدانیم امروز باید به‌صراحت قید بشود امروز خسارت بدون رأی دادگاه پرداخت بشود؛ یعنی امروز برای کارگر من اتفاق افتاد این پوشش را من دارم. ما در یک پروژه در خیابان غفاری داشتیم آقای مهندس اسلامی که خدمت شما صحبت هم کردند بابت آن خسارت؛ این پروژه به شکلی بود که سه تا کارگر در محل لوله ­گذاری فاضلاب اگر اشتباه نکنم.

هوا سرد بوده یک آتشی درست کردند در یک ظرفی؛ یکی از کارگرها گویا بنزین ریخته در آتش یا گازوئیل ریخته در آتش؛ و این آتش سرایت کرده به کارگر روبرویی­اش. اینجا دادگستری 70% قصور برای کارفرما زد. 20% قصور را برای این کارگری که بنزین یا گازوئیل را در آتش ریخته که می­شود 90%. 10% هم قصور آن کارگر که نزدیک آتش ایستاده. اینجا آقای مهندس! بیمه­ نامه ­ای که خریداری کرده بودند پوشش اهمال و قصور غیرعمدی کارکنان نسبت به یکدیگر را داشتند؛ یعنی ما عملاً 70% قصوری که برای کارفرما زدند؛ چون بیمه مسئولیت کارفرما بود ما پرداخت کردیم. این 20% که تقریباً اگر اشتباه نکنم. 20 میلیون تومان می­شد.

این کارگر توانایی­اش را نداشت و داشت می­رفت زندان اما چون این پوشش بیمه­ای در بیمه­نامه بود ما پرداخت کردیم؛ یعنی 20 میلیون تومان آن کارگر مقصر حادثه که 20% هم مقصر بود ما پرداخت کردیم. الان از بیمه­نامه حذف شده؛ یعنی الان در بیمه­ نامه هم­چین پوششی وجود ندارد من 11 تا پوششی که الان در حال حاضر در همه شرکت­های بیمه هست را خدمت شما اعلام می‌کنم؛ یعنی عملاً یک بیمه­ نامۀ به‌جرئت می­توانم بگویم مسئولیت ناقص که گفتم نامه هم کانون پیمانکاران زده؛ ولی هنوز به نتیجه ­ای نرسیده. یکی از این پوشش­ها پوشش جبران هزینه­ های پزشکی است. توضیح این پوشش این است که اگر خارج از تعرفۀ پزشکی هم هزینه پزشکی داشت؛ مثلاً کارگر من در پروژه من دچار حادثه شده حالا در خراسان جنوبی این صدق نمی­کند معمولاً همۀ بیمارستان­های خراسان جنوبی دولتی است تعرفۀ دولتی دارد؛ اما اگر کارگر من مجبور شدیم ببریمش یک استان دیگر مثلاً خراسان رضوی در یک بیمارستان مجهزتر بستری ­اش کنیم طبق تعرفۀ بیمارستان خصوصی هم پرداخت بشود. پس پوشش جبران هزینه­ های پزشکی.

پوشش مأموریت خارج از کارگاه؛ یعنی من یک شخصی را یک کارگری را از محل پروژه می­فرستم یک جایی یک کاری انجام بدهد. این در صورتی در بیمه ­نامه می­تواند باشد که اسم آن کارگری که برای این کار انتخاب می­شود در بیمه­ نامه قید بشود؛ یعنی بدون نام نمی­شود. من باید یک شخصی را داشته باشم؛ مثلاً آن کسی که کار بیرون دفتر من را انجام می­دهد مثلاً خرید دفتر من را انجام می­دهد چک­ها را می­برد بانک. مثلاً کار خودم را مثال می­زنم این شخص اسمش باید در بیمه ­نامه قید بشود. حالا افراد دیگر بی ­نام بودند اشکال ندارد؛ اما این شخص که مأموریت خارج از کارگاه می­خواهیم پوشش را برایش بخریم باید قید بشود.

پوشش مسئولیت بیمه­ گذار در قبال کارکنان عوامل اجرایی.

از قبلی رد نشویم. یک موقع هست؛ مثلاً پیمان‌کار یکسری کارگر دارد که می­روند از انبار کارفرما یا از یک بخش انبار یک شرکت خصوصی یکسری اموال حمل می­کنند به محل پروژه­ شان مثلاً لوله حمل می­کند آجر حمل می­کند تیرآهن؛ کارگرهایش می­روند کمک می­کنند بار جرثقیل می­شود مثال می­گویم این­ها که دائم در یک محدوده کارگاه نیستند افراد هم متغیرند امروز این دو کارگر می­روند فردا دو کارگر دیگر می­روند این که خیلی سخت می­شود بخواهد نام ببرد.

می­گویم یکی از ایرادهایی که بیمه ­های مسئولیت عادی دارد همین است؛ مثلاً یک ایراد این است که حتماً باید نام آن شخص قید بشود می­گویم من حالا یکی‌یکی می­رویم جلو این یازده­ تا کلوز بیمه ­ای را خدمت شما می­گویم. بعد می­رویم سراغ راهکارهایی که الان هست. الان این شرایط به وجود آمد ما باید چه­کار کنیم؟ برای کارمان لیست­مان را بخواهیم انتقال بدهیم به شرکت بیمه چه کاری باید انجام بدهیم؟

پوشش بعدی «مسئولیت بیمه­گذار در قبال کارکنان و عوامل اجرایی» است که باز همان بحث کارکنان خودش است. پوشش بیمه ­ای «افزایش ریالی دیه یک‌بار» یعنی اگر امروز بیمه­ نامه را صادر کردیم که معمولاً همیشه دی، بهمن دیگر افزایش دیه را ما داریم که توسط قوه قضاییه اعلام می­شود. اگر دیه افزایش پیدا کرد و بیمه ­نامۀ من تا سال بعد ادامه داشت این افزایش دیه تا یک‌بار تحت پوشش باشد. این عملاً 15% افزایش می­دهد مثال می­زنم امسال مثلاً دیه 40% رفته بالا؛ در بیمه ­نامه من این پوشش را خریدم این تا سقف 15% را جبران می ­کند. معمولاً در بیمه نامه قید می­شود. حالا که دیه رفته 40% بالا من باید بروم یک الحاقیه برای بیمه ­نامه ­ام تهیه کنم و دیگر به این خیال نباشم که چون این پوشش را دارم دیگر نیاز به الحاقیه زدن نیست.

پوشش بعدی پوشش «مسئولیت بیمه­ گذار در قبال اشخاص ثالث»  است؛ یعنی الان ما داریم این یازده کلوز موجود حال حاضر را می­گوییم.

پوشش «نوسان تعداد کارکنان تا 20% زمان صدور» که من خدمت شما توضیح دادم که اگر کارکنان بیشتر شدند تا 20% تحت پوشش باشند.

پوشش «افزایش ریالی دیه سه بار» این یعنی چه؟ یکی که افزایش دیه تحت پوشش باشد یکی این که ممکن است یک پروندۀ خسارت طولانی بشود مراحل رسیدگی ­اش؛ چه آن طول درمانی که پزشکی قانونی به آن کارگر می­دهد چه پرداخت خسارت حتی با رأی دادگاه زمان­بر بشود. حالا این پرونده ممکن است یک سال طول بکشد دو سال طول بکشد و این افزایش دیه اتفاق بیفتد. وقتی طرف این پوشش را خریداری بکند باتوجه‌به این که دیه یوم ادا است؛ یعنی به نرخ روز باید پرداخت بشود اینجا می­تواند کمک کند به آن شخص زمان خسارت.

پوشش «حوادث ناشی از وسایل نقلیه موتوری» یکسری وسایل ممکن است آنجا شخص داشته باشد وسایل نقلیه مثلاً می­گویم بیل مکانیکی دارد تراکتوری دارد وسایلی که در محل پروژه دارد که اولویت با بیمۀ شخص ثالث این­ها است اگر بیمه شخص ثالث خسارت را پرداخت کرد و حتی سقفی باقی ماند؛ مثلاً یک‌بخشی از خسارت را بیمه اشخاص ثالث آن تراکتور یا آن وسیله نقلیه موتوری داده مابقی خسارت مانده از این کلوز بیمه­ای پرداخت می­شود. حالا این وسایل نقلیه موتوری کامل است که اگر بخواهیم توضیحش بدهیم یک خرده طولانی است.

پوشش «هزینه­ های دستمزد پرداختی به کارشناس یا هیئت کارشناسی» کارشناس اداره کار آمده؛ مثلاً در محل حادثه کارشناس دادگستری آمده؛ معمولاً این­ها را شرکت بیمه پرداخت می‌کند؛ ولی به‌عنوان یک پوشش بیمه­ ای آمده.

پوشش «افزایش دیه برای دو بار» یک‌دفعه یک‌بار بود، دو بار بود و سه بار؛ یعنی عملاً سه تا کلوز شبیه به هم است فقط یک سال آتی، دو سال آتی، سه سال آتی. شما می­بینید این بیمه­ نامه کلاً کلوزهایش همین است ما دیگر کلوز دیگری در بیمه ­نامه نمی­توانیم اضافه کنیم در شرایط خصوصی بیمه ­نامه نمی­توانیم اضافه کنیم بیاییم بدون رأی دادگاه بیاوریم یک عالم کلوزی که قبلاً بوده. حالا متأسفانه پیمانکاران مجبورند بروند این بیمه ­نامه ­ها را بخرند به همین شکل ناقص.

من می­خواهم اگر عزیزانی که در لایو حضور دارند این آمادگی را داریم همین‌الان اگر بیمه­نامه­ای دارند ما همین‌الان بررسی کنیم اگر می­توانند تصویرش را برای شما ارسال کنند یا به شماره واتس‌اپ خودم اعلام کنم ارسال کنند همین‌الان یک بیمه ­نامه را آنالیز کنیم ببینیم چه نواقصی دارد و چه راهکاری برایش هست که ما از این حوادثی که ممکن است برای کارکنان ما پیش بیاید و یک بحران برای ما درست کند جلوگیری کنیم. ما این آمادگی را داری شما می­توانید اعلام کنید آقای مهندس! برای آنالیز

با این موضوع خیلی آشنایی دارم خیلی هم سؤال تهیه کردم برای بحث بیمه ­های مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث. من شروع می­کنم یکی‌یکی این­ها را سؤال­ها را پرسیدن اگر این لایو نشد در بخش دوم سؤال­ها را ادامه می­دهیم. چیزی که در جامعه واقعاً وجود دارد نگاه کنید الان من خیلی شنیدم که مثلاً پیمان­کارهای ما می­گویند این حادثه­ای که شما برای گازوئیل ریختن در زمستان تعریف کردید عملاً خارج از فضای کار پیمان­کار اتفاق افتاده بود؛ یعنی بنده خدا یک محل انبار خودرویی داشت این­ها بیرون از محل انبار منتظر بودند که بیاید کلید بیاورد در انبار را باز کند این­ها آتش روشن کردند.

عملاً مأمور بیمه، کارشناس اداره کار همه ­اش تلاشش این است که به هر طریقی شده سهم خسارت پیمان­کار را نسبت به کارگر بیشتر کند این کار اخلاقی نیست از نظر من کار اخلاقی نیست اگر کارگری خودش مقصر است که ما نباید من باب این که این کارگر ضعیف­تر است فقیر است نیاز مالی دارد بیاییم حق مثلاً شرکت بیمه را بخوریم شکرت بیمه اینجا از خودش چه جوری می­تواند دفاع کند؟ بی‌دلیل می­آید کارشناس اداره کار نسبت سهم خسارت را بیشتر … عملاً هم می­گویند: «ما همه اش طرف کارگر می­ ایستیم سمت کارفرما و سمت بیمه نیستیم»

بله این متأسفانه باب شده حالا آن بحث مسئولیت اجتماعی را گفتم دیگر حالا هر شخص در هر جایگاهی که دارد فعالیت می­کند ما اینجا ملاکمان نظر کارشناس اداره کار، کارشناس دادگستری و ارزیاب بیمه مرکزی است. در بحث­هایی که دیه پیش می­آید که این بزرگواران باید نظر بدهند در بحث­های مالی ما ارزیاب بیمه مرکزی را داریم که عملاً بی­طرف باشد؛ مثلاً در خسارت­های خودرویی که مالی است ما ارزیاب بیمه مرکزی را که بی­طرف است دیگر یعنی برای بیمه مرکزی است کارشناس خسارت بیمه کوثر، بیمه البرز، بیمه دانا نیست ارزیاب بیمه مرکزی است او مراجعه می­کند به محل حادثه و ارزیابی می­کند.

که این خسارت مالی چقدر است یک اطمینان خاطری هم برای آن بیمه­گذار به وجود می­آید که دیگر این کارشناس بیمه مثلاً کوثر طرف شرکت خودش نیست. این ارزیاب بیمه مرکزی بی­طرف است می­آید ارزیابی می­کند. این موردی که شما گفتید معمولاً دیگر ما داشتیم این سهم کارفرما را به این شکل اعلام می‌کنند؛ اما در قوانین کار این آمده حالا همیشه نمی­شود این را در نظر بگیریم بگوییم اجحاف شده در حق پیمان­کار. ما الان در مواد قانون کار مادۀ 85، 91، مواد مختلف قانون کار که حالا من جلوتر به­ آن می­پردازم ماده 1، 5، 13 قانون کار، ماده 95، 85 و 81 قانون کار این­ها همه شرایط نظارت کارفرما بر آن کارگر است؛ یعنی یک جایی گفته پیمان­کار موظف است یا آن کارفرما موظف است لوازم ایمنی در اختیار کارگر قرار بدهد. یک جایی در قانون کار آمده گفته پیمان­کار یا آن کارفرما باید بر کار آن کارگر نظارت بکند. اقدامات و حفاظت ایمنی در محل کارگاه را انجام بدهد.

این­ها مواردی است که در بیمه ­نامه­ ها متأسفانه قید نشده؛ یعنی الان شما هیچ بیمه­ نامه­ ای را نمی­توانید بیاورید که در بیمه­ نامه قید شده باشد اگر اقدامات ایمنی را انجام ندهید من خسارت می­دهم. اگر بر کار کارگرت نظارت نکنی من خسارت پرداخت می­کنم. یعنی در بیمه ­نامه همان ابتدای بیمه­ نامه قید می­شود که اگر شما اقدامات ایمنی را انجام ندهید خسارت غیرقابل‌پرداخت است یا قید می­کنند در بیمه­ نامه اقدامات ایمنی اگر انجام نشود یا اقدامات ایمنی الزامی است؛

یعنی همان ابتدا پیمان­کار دچار یک بحران می­شود با شرکت بیمه؛ یعنی مشکلاتی که شما دارید می­گویید این­ها الان همه هست این مواد قانون کاری که من گفتم همین‌الان که من خدمت شما دارم صحبت می­کنم گفتم چند شب پیش یکی از بزرگواران مجری یک پروژه ساختمانی بود مهندس ناظرش بود یک بیمه­نامه برای من فرستاده در آن بیمه­نامه قید شده بود که اگر اقدامات ایمنی انجام نشود و بر کار کارگر نظارت نشود ماده مثلاً قاعده نسبی لحاظ خواهد شد نمی­دانم 10% فرانشیز لحاظ خواهد شد در بعضی از موارد که اصلاً قید می­کنند خسارت پرداخت نخواهد شد. الان پس ما چه جور بیمه­نامه‌ای تهیه کنیم؟ امروز من یک بیمه­نامه تهیه می­کنم با این یازده کلوز بیمه­ای و دیگر آرامش خاطر دارم که کارگرم فردا صبح برود سرکار.

ماده 66 تأمین اجتماعی یکی از مواد اصلی بیمه ­نامه است و من الان حالا دوستانی که علاقه­مند بودند و خواستند مشاوره از ما بگیرند ما بالای حداقل 200 حکم دادگستری من خودم دارم حکم­های مختلف به استناد همین ماده 66 تأمین اجتماعی همین ماده 91، 85 قانون کار که کارفرما مبالغ زیای جریمه شده است.

من 66 را خدمت شما توضیح بدهم. ماده 66 تأمین اجتماعی – دارم عامیانه خدمت شما توضیح می­دهم – دارد این را بیان می­کند که اگر حوادث کار برای کارگر در محل پروژه­ای اتفاق افتاد طبق ماده 66 تأمین اجتماعی می­تواند کارفرما را محکوم کند. استدلالش هم این است که اگر آن کارگر بیمۀ تأمین اجتماعی داشته باشد یا نداشته باشد طبق این ماده می­تواند محکوم کند. من می‌خواهم یک مثال بزنم برای شما در یک پروژۀ ساختمانی من می­روم 10 تا کارگر، 5 تا کارگر می­آورم سر پروژه مثلاً برای کار اجرای فونداسیون ساختمانم، برای مثلاً سفت ­کاری ساختمانم. من الزامی ندارم این­ها را بیمه تأمین اجتماعی کنم. این­ها کارگر روزمزدند می­آیند کار می­کنند دستمزدشان را می­گیرند می­روند.

اگر برای همین کارگر من در محل پروژه اتفاقی افتاد طبق ماده 66 تأمین اجتماعی من محکوم خواهم شد. چرا؟ استدلال تأمین اجتماعی این است که ممکن است این آقای کارگری که سر پروژۀ شما اتفاقی برایش افتاده اگر اتفاقی نمی­افتاد ممکن بود یک روزی بیمه بخرد یک روزی بیاید از من تأمین اجتماعی بیمه تأمین اجتماعی بخرد پس الان این کارگر از ارتفاع افتاده از کارافتاده شده طبق ماده 66 تا 10 سال باید حقوق را به او پرداخت کند. حالا اگر یک جا پرداخت کند طبق قانون کار امسال این به‌عنوان یک امتیاز است کارفرما محکوم می­شود می­گوید 10 سال باید حقوق کارگری که سر پروژه­ات آسیب‌دیده ازکارافتاده شده پرداخت کنی اگر 10 سال را همین‌الان پرداخت می­کنی منطبق قانون کار امسال که مثلاً 6 میلیون تومان است با تو محاسبه می­کنم اگر توانایی­اش را نداری من هرسال طبق قانون آن کار محاسبه می­کنم و شما باید به این کارگر پرداخت کنی.

من در اکثر بیمه­ نامه­ هایی که بعضاً همکارها به من می­فرستند یا تحت عنوان مشاوره از ما می­خواهند می­بینیم ماده 66 تأمین اجتماعی را در بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان فقط 100 میلیون خریده. الان طبق قانون کاری که امسال داریم اگر بخواهد تأمین اجتماعی محکوم کند حداقل 800 میلیون تومان جریمۀ ماده 66 تأمین اجتماعی است. الان بیمه­نامه با 100 میلیون تعهد ماده 66 تأمین اجتماعی هیچ کارایی ندارد. ما امروز حتی به‌جرئت می­توانیم این را بگوییم که اگر یک کارگری در محل پروژه اتفاقی برایش بیفتد شاید بتوانیم با خانوادۀ آن شخص توافق کنیم و بخشی از دیه را آن­ها رضایت بدهند کمتر بگیرند. مثال می­زنم مثلاً 50% دیه را بگیرند دیگر به کار به دادگستری و مراحل طولانی نرسد؛ اما بحث تأمین اجتماعی حق دولت است دیگر آنجا بخششی در کار نیست. ما اکثریت حکم­هایی که الان متأسفانه پیمان­کارها دچار آن هستند همین ماده 66 تأمین اجتماعی است.

یا این ماده 85 و 91 قانون کار که من به شما گفتم

یک‌لحظه من روی 66 یک بحثی دارم. حتماً من کارگر که آمدم سر یک پروژه­ای حالا چه به‌عنوان کارگر یا ناظر آمدم؛ مثلاً یک روز، دو روز آمدم یا دائم آمدم حتماً من باید از قبل بیمه داشته باشم که تأمین اجتماعی این پول را از کارفرمای من بگیرد یا نه من اگر هیچ سابقه بیمه­ای هم ندارم یا مثلاً دو سال است که بیمه­ام را پرداخت نکردن باز هم به من تعلق می­گیرد؟

یعنی برای یکی شخصی حادثه اتفاق بیفتد طبق ماده 66 تامین اجتماعی، حقوق اش را از آن به بعد از تأمین اجتماعی دریافت می کند؟

بحث بیمۀ تأمین اجتماعی پرداخت کردن نیست. اینجا تأمین اجتماعی می­گوید این کارگر دچار ازکارافتادگی شده و خانواده ­اش دچار ضرر و زیان. دیگر نمی­تواند برود سرکار. اگر بیمۀ تأمین اجتماعی می­داشت یک حقوق و یک مستمری برایش ما در نظر می­گرفتیم. ماده 66 آمده به‌صراحت به حوادث کار ایراد گرفته گفته اگر حوادث کاری اتفاق افتاد من مسئولم حتی اگر آن شخص بیمۀ تأمین اجتماعی نداشته باشد یا حتی اگر سابقۀ بیمه ­ای هم نداشته باشد.

این استدلال را تأمین اجتماعی دارد می­گوید اگر مثلاً من رادان سر پروژۀ آقای مهندس کاظمی اتفاقی برایم نمی­افتاد سر این پروژه ساختمانی ممکن بود یک روزی بیایم برای خودم بیمه تأمین اجتماعی تهیه کنم حالا دیگر سر این پروژه ازکارافتاده شدم. پس طبق ماده 66 بیمۀ تأمین اجتماعی این اجازه را دارد که آقای مهندس کاظمی را جریمه کند تا چقدر؟ تا 10 سال حقوق. حالا یک امتیاز به شما می­دهد می­توانید یک جا 10 سال حقوق من را بدهید که طبق قانون کار امسال حساب بشود یا این که شما هرسال طبق قانون کار به من خسارت پرداخت کنی.

به  شرکت­های ساختمانی که بیمه را تا سقف کامل ماده 66 آن سال ببندند

حداقل 800 میلیون تهیه کنند. اگر شرکت­های بیمه اعلام می­کنند ما این سقف را نمی­توانیم تعهد بدهیم مراجعه کنند به شرکت­های دیگر. ما همین‌الان در بیمه ­نامه 800 میلیون تومان را تعهد می­دهیم. همین‌جا در لایو من به شما دارم اعلام می­کنم ما الان می­توانیم به شما بیمه ­نامه­ای را ارائه بدهیم که تمام این نواقص را رفع بکند. چرا؟ چون الان مثال زدم برای شما کانون برق کشور را ما دقیقاً همین کار را انجام دادیم ما آمدیم آنجا از پیمان­کارهای برق درخواست کردیم آن­ها آمدند نشستند گفتند ما با این مشکلات روبرو شدیم در ماده 66 تأمین اجتماعی محکوم شدیم کارگر من در 24 ساعت شبانه­ روز یکسره مثلاً سرایدار بوده کار می­کرده در بیمه­ نامۀ من آمدند قید کردند سه شیفت، دو شیفت. به من به استناد همین بند خسارت ندادند.

یا موارد دیگر هزینۀ پزشکی را من 30 میلیون خریدم 20 میلیون خریدم هزینۀ پزشکی من شده 100 میلیون تومان. یا اتفاق افتاده برای کارگر من هزینۀ پزشکی شده 100 میلیون تومان دیه شده 500 میلیون تومان. شرکت بیمه به من اعلام کرده که یا من دیه را می­دهم یا هزینۀ پزشکی را؛ هر دوتا را باهم نمی­دهم. باز اینجا باید طرف برود شکایت بکند و یک پروسۀ طولانی.

ما همۀ این نواقص را رفع کردیم. پیمان­کارهای برق آمدند نشستند باتوجه‌به ریسک بالایی که کارشان دارد مداوم دارند با برق سه‌فاز کار می­کنند و ریسک­های مختلفی که دارند این­ها آمدند یک درخواست دادند تمام ایرادهای بیمه­نامه­ها را قید کردند. گفتند ما با این مشکلات روبروییم. از صنعت بیمه درخواست یک بیمه ­نامه کردند گفتند: «ما یک بیمه ­نامه می­خواهیم تمام این مشکلات درش رفع شده باشد.» در این شرکت­های بیمه، در این سی دو سه شرکت بیمه­ای که ما داریم شرکت بیمه کوثر این ریسک را قبول کرد. یعنی عملاً ما یک بیمه­نامۀ مسئولیت تمام خطر داریم صادر می­کنیم.

شما اجازه دارید خارج از ساختار بیمۀ مرکزی که این یازده کلوز را بسته؛ مثلاً بیمه کوثر اجازه دارد بیاید با یک قرارداد کلی، الان شما با شرکت برق برای کل کشور یک بیمه اختصاصی بستید که تامی کلوزهای مدنظر در ان پیش بینی شده؟

اره ببینید این موردی که شما گفتید قبل از این قانون ما هر بیمه­ نامه ­ای را که بخواهید طرح جدیدی باشد؛ مثلاً ما الان بیمه ­نامه­ های هزینه­ های حقوقی را داریم انحصاراً در کوثر یا مثلاً بیمه ­نامه مسئولیت طرح جامع که من خدمت شما گفتم این­جور طرح­ها را باید اول از بیمه مرکزی مجوز بگیریم زمانی که ما مجوز گرفتیم حداقل برای 4 سال پیش است سال 97 ما این مجوز را اخذ کردیم از بیمه مرکزی. بیمه مرکزی این قانون را جدیداً چند ماه اخیر آورده و این طرح مجوز دارد و با مجوز بیمه مرکزی صادر می­شود. ما برای اطمینان خاطر یک فرم استعلام طراحی می­کنیم به همۀ عزیزان می­دهیم به بیمه­ گذاران می­دهیم می­گوییم شما بروید از تمام شرکت­های بیمه استعلام بگیرید آیا این کلوزهای بیمه ­ای را که فردا با آن­ها دچار مشکل خواهید شد با کارگرتان سر این کلوز بیمه ­ای دچار مشکل خواهید شد.

بروید استعلام بگیرید اگر داشتند بروید همان جا بیمه صادر کنید. من با همین طرح برق که مجوزش را برای پیمان­کارهای آب و فاضلاب هم حتی گرفتم برای کارهایی که ریسکشان بالا هست ما گرفتیم با همین طرح پیمانکاران برق من 40 جایگاه سوخت را بیمه کردم؛ چون جایگاه سوخت هم ریسکشان بالا است احتمال سوختگی، انفجار در آن­ها بسیار بالا است و ما با این طرح بیمه ­نامه را صادر کردیم. شما یک بیمه ­نامه الان به من نشان بدهید که در آن بیمه­ نامه قید شده باشد اگر اقدامات ایمنی در آن کارگاه در محل پروژه انجام نشده باشد ما خسارت می­دهیم. اگر کارفرما نظارت نکند بر کارگر ما خسارت می­دهیم. اگر لوازم ایمنی کفش، کلاه ایمنی شما در اختیار کارگر قرار ندادید ما خسارت می­دهیم. همان ابتدای بیمه ­نامه این بند را می­گذارند و متأسفانه خسارت پرداخت نمی­شود یا بخشی از خسارت پرداخت می­شود بقیه خسارت می­افتد بر عهدۀ پیمان­کار یا همان کارفرما.

یعنی الان پیمان­کارهای بقیه سازمان­ ها مثل آب و فاضلاب، مثل گاز، این­ها که ریسک­های شان بالا است این­ها می­توانند با شما قرارداد ببندند؟ جامع مثل همین طرح شرکت برق استفاده کنند؟

بله دقیقاً این امکان وجود دارد ما مجوزش هم گرفتیم امکان وجود دارد ما الان برای اکثریت شرکت­ها وقتی توضیح می­دهیم قاعدتاً شاید حق بیمه­ اش یک ­ذره بالاتر باشد این را تهیه می‌کنند؛ چون امروز اگر 2 میلیون تومان حق بیمه بیشتری می­دهند فردا که اتفاق بیفتد و بیمه ­نامه ناقص داشته باشند الان در ماه حرامیم 800 میلیون باید دیه پرداخت کنند امروز 2 میلیون پرداخت کنند بهتر از این است که فردا 800 میلیون پرداخت کنند و این خبر خوب هم من به شما می­دهم که ما این مجوز را هم گرفتیم که یک تخفیف 55 درصدی به عزیزانی که طرح جامع را بخواهند می­دهیم که حق بیمه به نسبت بیاید پایین­تر و حتی این کلوزهای بیمه­ ای که من دارم می­گویم در بیمه ­نامه طرح جامع به 39 تا کلوز بیمه­ای می­رسد.

امروز دیگر شما در بیمه ­نامه ­ای نمی­توانید بندی را پیدا کنید که اگر شما هزینه ­های دادگستری برای شمای پیمان­کار یا کارفرما ایجاد شد شرکت بیمه پرداخت کند. ما به‌صراحت داریم قید می­کنیم ما پرداخت می­کنیم. امروز یکسری استثناها در بیمه­ نامه ­ها هست که شاید خیلی از عزیزان به­ آن فکر نکرده باشند من امروز یک پروژه­ای دارم برای پروژه خودم یک سرایدار می­گیرم. در این پروژه سرایدار من شب دچار مثلاً گزیدگی مار می­شود. این دیگر حوادث کار نیست این یک استثنا است. ما به‌صراحت قید کردیم اگر گزیدگی حیوانات باشد پرداخت می­شود. هزینه­ های دادگستری اگر شمای پیمان­کار محکوم شدی ما پرداخت می­کنیم. نظارت نکردی قصوری داشتی ما پرداخت می­کنیم خسارت کامل را پرداخت می‌کنیم؟

الان با قراردادهای جدید – قرارداد شما نه – دیگر اصلاً نیازی به رفتن به دادگستری و حکم دادگاه نیست؛ یعنی بیمه مرکزی حذفش کرده دیگر؛ منظورتان این است یا نه؟ خارج از عرف اگر طرف برود یک شکایت دیگری بکند کارگر مثلاً بر اثر حادثه علاوه بر این که از بیمه می‌گیرد؛ مثلاً برای یک موضوع دیگر هم می­رود شکایت می­کند. منظورتان آن است می­گویید پرداخت می­کند؟

ببینید پرداخت خسارت بدون رأی دادگاه؛ پیمانکاران روی سابقه کاری­شان خیلی حساس ­اند امروز اگر یک پیمان­کاری سابقۀ کیفری برایش ایجاد بشود سابقۀ در دادگستری برایش ایجاد بشود زمانی که می­خواهد کار بگیرد برایش دردسر است. وقتی که خسارت بدون رأی دادگاه را آوردند؛ چون پروسه دادگستری طولانی ممکن است بشود و خانوادۀ آن شخص کارگر دچار ضرر و زیان شدند آمدند این را در نظر گرفتند که شرکت بیمه با کارشناس اداره کار و دادگستری قرارداد ببندد از کارگر و پیمان­کار دعوت کنند در محل مثلاً شعبۀ آن بیمه. همۀ این عزیزان جمع بشوند به یک توافقی برسند.

قرار نیست حق کارگر ضایع بشود. ممکن است آن شخص بگوید من الان مثلاً 500 میلیون تومان دیه­ام می­شود من 400 میلیون تومان دیه دریافت می­کنم حاضر نیستم یک سال دیگر صبر کنم که پروسۀ دادگستری بگذرد. با نظر کارشناس دادگستری و کارشناس ادارۀ کار و حتی کارفرما این مسئله با رضایت طرفین تمام می­شود. اینجا دیگر سابقه ­ای برای پیمان­کار هم ایجاد نشد. پس این می­شود خسارت بدون رأی دادگاه. حالا آمده از بیمه­نامه حذفش کرده گفته آقا! شمای شرکت بیمه عملاً پرداختش کن. در بیمه­نامه شرکت­های بیمه استنادش چیست؟ استناد می­کنند به بندبند داخل بیمه­نامه؛ هر چه در بیمه­نامه قید شده پرداخت می­شود. بیمه مرکزی عملاً اجبار نکرده شرکت­های بیمه را که شما باید بدون رأی دادگاه خسارت پرداخت کنید؛ اما اگر یک پوشش بیمه­ای من بخرم مثل گذشته خسارت بدون رأی دادگاه دیگر نگرانی این را ندارم که شرکت بیمه توانایی این را ندارد که خسارت را پرداخت کند در شعبه. این داستان اینجا این است.

در پروسه­ های قانونی دادگستری بیفتند.

بله

الان یک بحث دیگری که الان یک کارگری برایش اتفاق بیفتد معمولاً جزو اقشار ضعیف و دهک­های پایین جامعه هستند. شما می­گویید باید صبر کنید تا حکم نهایی بیاید. یک اصطلاحی به کار می­برند طول درمان، باید طول درمان بگیری. خانوادۀ این کارگر که به حداقل حقوق کارگری زندگی­شان را می­چرخاندند اولاً حالا هزینه­ های درمانش هم ایجاد شده. باید بیمارستان برود فیزیوتراپی برود و مشکلات دیگر، چه عمل جراحی انجام بدهد. این هزینه ­های زندگی­اش و هزینه­ های درمانش باید چه‌کار بشود؟ یعنی باید الان پیمان­کار بدهد تا حکم نهایی بیاید؟ یا نه می­شود علی ­الحساب یک‌بخشی را شما هزینه ­های کارگر را بدهید که حداقل زندگی روزمره­ اش دچار آسیب نشود؟

ببینید یک پوشش بیمه ­ای که داریم پوشش پرداخت غرامت روزانه است دستمزد روزانه است؛ یعنی اگر شخص ازکارافتاده بشود شما می­گویید هزینه­ هایش را ممکن است به‌هرحال باید هزینه خانواده، زندگی را بدهد مدتی که ازکارافتاده شده از طریق این پوشش بیمه­ای به­ شخص دستمزد پرداخت می­شود حالا هر سالی متفاوت است. این یک منبع پرداخت  مایحتاج زندگی ­اش شود.

مورد بعدی که شما گفتید ببینید طول درمان توسط پزشکی قانونی تعیین می­شود و این به نفع آن زیان­ دیده است چرا؟ امروز من یک اتفاقی در پروژه برای من می­افتد به‌عنوان کارگر دست من آسیب می­بیند الان اگر بخواهد بررسی کند آن پزشکی قانونی می­گوید: «آقا! مثلاً این کبودی دست، این آسیب ­دیدگی دست مثلاً 10% دیه» مثال می­زنم. الان اگر من دیه خودم را دریافت کنم دیگر این پرونده مختومه می‌شود؛ اما ممکن است دست من یک آسیب دیگر دیده باشد الان مشخص نشود در طول دو ماه، سه ماه، چهار ماه مشخص بشود. به‌خاطر همین طول درمان می‌دهند؛ یعنی این طول درمان به نفع آن زیان­دیده است. حالا این که شما می­گویید بخشی از دیه را پرداخت کنند بله  می­توانند درخواست کنند یک‌بخشی را دریافت کنند تا زمان حکم دادگستری.

مثلاً هزینه ­های روزمره زندگی ­اش به‌هرحال آسیب­ دیده در خانه افتاده و هزینه ­های زندگی­شان هم می­گویم دهک پایین است نمی­گویم که من با طول درمان مشکلی ندارم می­گویم یک هزینه جزئی یا باید برود پیمان­کار بدهد تا طول درمانش تمام بشود؛ چون من این حادثه ­ها را دیدم در فامیل، در دوست، آشنا دیدم که بنده خدا چند سال افتاده تا طول درمانش تمام شود. این مدت دو سه سال هزینه­ های هنگفتی هم داشته.

آری از طریق آن پوشش غرامت دستمزد روزانه پرداخت می­شود به­ آنها حالا طبق قانون کار هرسال. از آن بابت نگرانی وجود ندارد؛ یعنی شرکت‌های بیمه طبق آن کلوزی که در بیمه ­نامه ­ها هست در این یازده کلوز هم هست غرامت دستمزد روزانه هست مشکلی از آن بابت ندارد ولی می­توانند یک مبلغی را هم دریافت کنند حتی در بیمه ­های اشخاص ثالث که مثلاً منجر به فوت می­شود در یک تصادف شخص می­تواند برود درخواست کند یک‌بخشی از مبلغ دیه را دریافت کند؛ چون دیگر آن زمانی که یک شخصی فوت می­شود خانواده­اش دچار ضرر و زیان و تألم خاطر می­شوند به‌خاطر همین می­توانند استفاده کنند از این بابت مشکلی ندارد.

هزینه ­های پزشکی هم که من خدمت شما گفتم یک مشکل اساسی پیمانکاران است. یک زمانی که یک کارگر برایش اتفاقی می­افتد هزینه پزشکی ­اش در بیمارستان مشخص است مثلاً 100 میلیون هزینه پزشکی­ اش شده دیگر شرکت­های بیمه می­گویند: «ما یا هزینه پزشکی را می­دهیم یا دیه را می­دهیم.» ما در طرح جامعمان آمدیم به‌صراحت قید کردیم گفتیم آقا! ما هم هزینه پزشکی را می­دهیم و هم دیه را می­دهیم. دیگر نیاز به شکایت نیست؛

اما در بیمه ­های مسئولیت عادی باید برود پیمان­کار شکایت بکند که خسارت را بتواند بگیرد. یا آن کارگر برود شکایت بکند. دیروز من یک خسارتی داشتم یک کارگاه ساختمانی داشتند ساختمان می­ساختند یک کارگری آمده بود سر پروژه کارگر سیم­کش آن مجموعه بود؛ یعنی یک شخصی آمده سیم­کشی آن ساختمان، برق آن ساختمان را انجام بدهد دوتا کارگر با خودش آورده. مالک این ساختمان آمده از ما یک بیمه مسئولیت خریده؛ یعنی آن کسی که پروژه را انجام می­دهد یک بیمه مسئولیت خریده. این کارگر از روی چهارپایه افتاده دماغش شکسته. سریعاً فرستادندش شعبه که برو از بیمه مسئولیت کارفرمای ساختمانی­ ات خسارت بگیر.

من آنجا توضیح دادم اول این که طول درمان را به او توضیح دادم دوم این که آن آقایی که کاری سیم­کشی برق انجام می­دهد باید برای خودش بیمه مسئولیت تهیه کند و این کارگر خودش را تحت پوشش قرار بدهد. اینجا می­شود پیمانکاران فرعی؛ یعنی یک پیمان­کار فرعی است که آمده در پروژه ساختمانی کارکرده. اینجا متأسفانه کلوزها حذف شده. در طرح جامع ما این را داریم پیمان­کارهای فرعی را می­دهیم. پس اینجا درصد قصوری که آن کارفرما انجام داده باشد که بیمه خریده نگرانی وجود ندارد؛ ولی اینجا پیمان­کار فرعی هم می­تواند تحت پوشش قرار بگیرد این خسارتی که اینجا هست. به آن کارگر هم من توضیحات را دادم گفتم آن آقایی که مثلاً سیم­کشی برق را انجام می­دهد شما را باید بیمه کند حالا اگر بیمه­نامه­ای هم نخریده قصور خودش است و باید جواب­گو باشد.

چون زمان خیلی طولانی می­شود دیگر لایو ما هم اواخر یک ساعتش است. خیلی سؤال­های من در مورد بیمه مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث باقی ماند به‌خصوص قوانین تأمین اجتماعی ماند. من پیشنهاد می­کنم این­ها را  در چند شب آینده باز مجدد با هم هماهنگ کنیم یک لایو بخش دویی برویم. من سؤال­هایم را بتوانم بپرسم.

ما این آمادگی را داریم اگر یکسری اطلاعات هم به حالت پی­ دی ­اف خواستند دوستان ما می­توانیم در اختیار پیمانکاران قرار بدهیم. مشاوره هم خواستند که من گفتم بحث اورژانس بیمه را خدمت شما مطرح کردیم که می­توانیم از این استفاده کنیم به­ آنها عضویت بدهیم کارت عضویت بدهیم هر زمان مشاوره خواستند در خدمتشان هستیم. بیمه ­نامه­ های مهندسی برای بخش سوم است اگر امشب طولانی شد می­توانیم برای یک شب دیگر بگذاریم برای پیمان­کارها هر جور که خودتان صلاح می­دانید برای من مشکلی ندارد.

در لایو بعدی بیمه مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث را من الان خیلی همین­جور داشتم می­نوشتم سؤال­های زیادی دارم مخصوصاً در موضوعی که شما پیش آمد قانون­های تأمین اجتماعی است قانون­های کار فرمودید. این موارد مهم، مهم­هایش را شما مثلاً 85 ماند 91 ماند 66 را فقط عملاً توضیح دادید.

91 همان بحث نظارت بر کار کارگر توسط کارفرما است و گذاشتن لوازم ایمنی در اختیار کارگر است و همچنین حفاظت فنی محیط کار. این سه مورد مربوط به همان قانون 85 و  91 تأمین اجتماعی

در مورد همین موضوع باید خیلی بحث بکنیم خیلی یعنی من تجهیزات را می­گیری متأسفانه در فرهنگ کارگری ایران خیلی HSE و بحث­های ایمنی در محیط کار رعایت نمی‌شود؛ یعنی به‌زور هم می­گویم. اما کارگران رعایت نمی‌کنند.  من خودم دو سه حادثه در کارهای پروژه­های مختلف داشتم پروژه­های شخصی. این­ها را می­خواهم رویش بحث بکنم اگر اجازه بدهید امشب چون دارد یک ساعتمان تمام می­شود.  یک لایو برای بخش دو حالا باز هماهنگ می­کنیم برای فردا شب یا پس‌فرداشب هر وقتی که شما فرصت داشتید ما این بخش دوم را یک مقداری من سؤالاتم را دسته ­بندی کنم.

مسئولیت چیز خیلی حساس شده؛ یعنی شما الان می­گویی یک بیمه­نامه­ای بیمه مرکزی داده که عملاً خیلی از کلوزها را حذف کرده و گنگ است؛ یعنی این‌جور که شما گفتی الان عملاً پیمان­کار باید دوباره بیاید هر دفعه­ای قبلاً 35 کلوز بوده الان شده 11 تا؛ 11 تا که شما توضیح دادی سه‌تایی عملاً یک مفهوم را داشت می­رساند یعنی 3 کلوزش یک مفهوم را دارد انتقال می­دهد. خیلی از مفاهیم الان ناقص است. الان همین بحث الان من پیمان­کارم یک بحثی را لازم دارم بحث کارگرم یک کارگر دیگر موجب آسیب بزند بنده خدا کارگر است پول که ندارد بیاید دیه پرداخت کند.

یعنی شما از شرکت­های بیمه این را بخواهید بگویید امروز اگر شما این 11 کلوز را به من می­دهید و می­گویید من پرداخت می­کنم اهمال قصور غیرعمدی کارکنان نسبت به یکدیگر را بگویید در شرایط خصوصی بیمه­ نامه قید کنند. بگویید قید کنند که شمای شرکت بیمه فردا این خسارت را پرداخت خواهید کرد. فردا بدون رأی دادگاه جوابگوی من خواهی بود. فردا جوابگوی پیمان­کار فرعی من خواهی بود. به‌خاطر همین می­گویم بیمه نخرید؛ بیمه نشوید؛ اگر قرار است بیمه­ نامه ناقص داشته باشید و با این اطمینان خاطر پیش بروید که یک بیمه­نامه داریم فایده­ای ندارد فردا دچار خسارت، ضرر، زیان می­شوید. بحث دیه که پیش می­آید. آن موقع دیگر پیمان­کار یک پرونده قضایی برایش درست می­شود ممنوع‌الکار می­شود ممنوع‌الخروج می­شود. حساب­های مالی­اش بسته می­شود کلی دردسر برایش.

چون بحث دیه و جان آدمی است دیگر بیمه مسئولیت مثل مالی یک خودرو نیست که بگوییم 5 میلیون، 10 میلیون بالا پایین­تر. اینجا دیگر بحث دیه است. الان ما هم در حال حاضر در ماه حرامیم یک اتفاق کوچک بیفتد منجر به دیه بشود شرکت بیمه طبق آن بیمه­ نامه باید پرداخت خسارت بکند حالا اگر بیمه ­نامه ناقص باشد پیمان­کار افتاده در یک بحرانی و باید تا انتها برود.

خیلی سپاسگذارم که با سایت سعید کاظمی همراه بودید. اگر شما هم در هر زمینه ای تجربه دارید. ممنون می شوم با من از طریق کانال یوتیوب و سایت سعید کاظمی در با بقیه فارسی زبانان به اشتراک بگذارید. پیشنهاد می کنم دو بخش دیگر صحبت های من با اقای رادان در مورد معرفی اصول بیمه مورد نیاز پیمانکاران و کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان طرح جامع بیمه کوثر را هم بازدید بفرمائید. راه تماس با اقای رادان 09155633767 می باشد.

آشنائی با اصول و مفاهیم بیمه

معرفی اصول بیمه مورد نیاز پیمانکاران

برای تماشا صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه در مورد معرفی اصول بیمه مورد نیاز پیمانکاران از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه، در مورد معرفی اصول بیمه مورد نیاز پیمانکاران از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

سلام به همۀ دوستان عزیز. سعید کاظمی هستم.

امشب می­خواهیم در مورد بیمه و اصول اولیۀ قراردادهای بیمه صحبت بکنیم. من از آقای مهندس رادان دعوت کردم متخصص بیمه هستند با ما همراه بشوند و سؤالاتم را همه را بتوانم از ایشان بپرسم؟

من یک معرفی کردم شما را؛ یک توضیح اولیه هم دادم. امشب در مورد اصول اولیۀ قراردادهای بیمه مثل فرانشیز، مثل بیمه ­گر، بیمه ­گذار و کلاً مفاهیمی مثل این می­خواهیم صحبت بکنیم البته در ادامه در دوتا لایو بعدی­مان برنامه داریم که بیمۀ مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث و بیمه مهندسی یا بیمه تمام خطر را صحبت بکنیم. امشب کلاً اصول اولیه را می­خواهیم تعریف بکنیم. من در خدمتتان هستم خودتان را معرفی بفرمائید.

عرض سلام و ادب و احترام تشکر از آقای مهندس کاظمی که واقعاً این دغدغه را دارند و این صفحه را حالا مبنای کارشان این است که کسب­وکارها را معرفی کنند از باب مسئولیت اجتماعی­شان انجام وظیفه­ای بکنند و یک اطلاعاتی را به مردم برسانند. بنده را هم معرفی کردند آقای مهندس کاظمی؛ رادان هستم نمایندۀ کانون برق کشور در استان خراسان جنوبی و نمایندۀ بیمه کوثر. مواردی که درخواست شد یکی بحث قواعد بیمه است اصول بیمه است بحث بیمه­های مسئولیت و مهندسی را درخواست کردند حالا من می­خواستم از آقای مهندس خواهش کنم یک چند دقیقه­ای صبر کنیم که دوستان همه اضافه بشوند بعد شروع کنیم.

من لایوم را در سایت خودم به اسم saeidkazemi.ir هم به‌صورت پادکست یعنی این صحبت­ها هم پادکست می­شود هم به‌صورت متن هم می‌گذارم؛ یعنی اگر کسی در لایو هم نبود هم در کانال یوتیوب من و هم داخل سایت من می­تواند به‌راحتی بعداً این لایو را کامل با مشخصات ببیند حالا یکی دوست دارد صوتش را گوش کند یکی دوست دارد متنش را مطالعه بکند.

بیمه اصلاً بیمه چیست؟ کلوزهایش چیست؟ توضیحاتی که در هر بخش از بیمه می­دهند چه معنی دارد؟

یعنی به‌عنوان یک نفر عادی وقتی وارد یک دفتر بیمه می­شوی قرارداد را جلومان می­گذارند به چه مسائلی باید توجه کنیم؟ چون خیلی از ما می­رویم یک قرارداد بیمه را امضا می­کنیم اصلاً واقعیت داخلش را سه چهار صفحه هم نوشته مطالعه هم نمی­کنیم. خیلی به زبان ساده برای ما تعریف بکن اصلاً اولین چیز بیمه چیست؟ اصلاً بیمه چه کاربردی دارد در زندگی آدم­های عادی، آدم­های امروزی حالا تا قرن بیست و یکم؟

ببینید بیمه که یک نیاز اصلی است واقعاً حالا باتوجه‌به سابقه­ای که بیمه دارد در کشور ما تقریباً 80 سال سابقه دارد البته از زمان شرکت­های دولتی و خصوصی که شروع به کار کردند قبل از آن شرکت­های خارجی در ایران آمدند شروع به کار کردند و بعداً با شرکت­های ایرانی شروع شد. ببینید بحث بیمه یک کلیاتی را من به نظرم این که همۀ ما باید بدانیم؛ یعنی همة قراردادهای بیمه چه از یک بیمۀ شخص ثالث خودرو چه از یک بیمۀ آتش­ سوزی منزل یا هر بیمۀ دیگری، مسئولیت، مهندسی و شاخه ­های مختلف بیمه­ای این مواردی را که الان من خدمت شما می­گویم در همۀ این بیمه ­نامه­ ها هست و مشترک است حالا شما آن موقع در مورد فرانشیز گفتید؛

ولی کلیتش که اگر بخواهیم بگوییم بیمه را تعریف کنیم بیمه چیست بیمه یک عقد است یک قراردادی است که طی آن یک ریسک مشخصی را شرکت بیمه قبول می­کند تحت عنوان بیمه ­گر و بیمه‌گذار یک حق بیمه­ ای را پرداخت می­کند با توجه‌ به آن ریسکی که بیمه ­گر قبول کرده. حالا این ممکن است که مثلاً حق بیمه برحسب آن ریسک متفاوت است حالا یک بیمۀ آتش ­سوزی ممکن است ریسکش بررسی بشود یک حق بیمه­ ای داشته باشد بیمه­ های خودرو که مبنایش مثلاً حجم موتور خودرو است یا موارد دیگر یک حق بیمه داشته باشد این بررسی می­شود برحسب همان شرایطی که خود شرکت بیمه دارد.

پس بیمه شد یک قرارداد یک عقدی که طی آن یک ریسک مشخصی ازیک‌طرف به‌طرف دیگر منتقل می­شود حالا مثلاً از طرف بیمه‌گذار منتقل می­شود به بیمه­گر. حالا بیمه‌گذار کیست؟ بیمه‌گذار می­تواند یک شخص حقیقی یا حقوقی باشد که یک حق بیمه­ای را پرداخت می‌کند؛ یعنی من نوعی می­توانم یک حق بیمه بابت بیمه آتش­سوزی منزلم پرداخت کنم من می­شوم بیمه‌گذار آن قرارداد. شرکت بیمه­ای که دارد قبول می­کند ریسک منزل من را که بیمه آتش­سوزی برایش صادر کند آن می­شود شرکت بیمه. پس گفتیم هم می­شود حقیقی باشد و هم حقوقی. بیمه­ گر هم شرکت بیمه­ ای که مشخصاتش در قرارداد قید شده و عملاً در ازای دریافت حق بیمه یک ریسکی را قبول کرده. پس ما سه مورد اصلی را الان گفتیم بیمه چیست؛ بیمه‌گذار کیست؛ و بیمه­گر کیست. این سه مورد اصلی را من سعی کردم که خیلی عامیانه بگویم در مورد این سه مورد.

فرانشیز را هم ىر بيمه توضیح بدهید.

حالا می­رویم وارد اصل موارد بیمه مثل فرانشیز، مثل اصل حسن‌نیت، این­ها مواردی که من دارم می­گویم شاید اسم ­هایش به یک شکلی باشد فرضاً بگویند شاید سخت است یادگیری ­اش ولی یک چیزهای حداقلی است که همۀ ما می­توانیم با یک سرچ کوچک در اینترنت حداقل زمانی که یک بیمه ­نامه­ای را می­خریم بدانیم که چه داریم می­خریم و قواعد و قانونش چیست. در اصل حسن‌نیت که یکی از اصول اساسی یک بیمه ­نامه هست عامیانه ­اش می­شود صداقت؛ یعنی طرف بیمه­گر و بیمه‌گذار باید صداقت داشته باشند. به چه شکل؟ شرکت بیمه­گر وقتی دارد یک ریسکی را قبول می­کند در صدور بیمه­ نامه­ اش باید صداقت داشته باشد تمام موارد، قوانین بیمه را به بیمه‌گذار، به آن خریدار بیمه توضیح بدهد و برعکس بیمه‌گذار وقتی دارد یک ریسکی را به شرکت بیمه،

یک خطری را دارد ارائه می­دهد حق بیمه­ ای را می­دهد که این ریسک را شرکت بیمه قبول کند بایست صداقت داشته باشد. اگر سیم­کشی مثلاً ساختمان من ایراد دارد من باید درستش کنم بعد بیمه­اش کنم. اگر جایی را که می­خواهم بیمه کنم محلی که می­خواهم بیمه کنم یا موضوع بیمه­ای را که می­خواهم بیمه کنم ریسکش بالا هست نباید طوری جلوه بدهم که ریسک ندارد. این می­شود اصل حسن‌نیت. اگر یک روزی حالا سهواً این رفتار من باعث بشود که آن موضوع بیمه ریسکش دقیق بررسی نشود؛ یعنی شرکت بیمه بیاید بیمه ­اش کند؛ ولی من حسن‌نیت نداشته باشم شکرت بیمه می­تواند بیمه ­نامه را ابطال کند یا خسارتی پرداخت نکند. پس این شد اصل حسن‌نیت که عامیانه­اش می­شود همان بحث صداقت؛ یعنی صداقت دو طرف.

بحث فرانشیز را شما مطرح کردید سؤال کردید فرانشیز؛ فرانشیز می­تواند در بیمه ­نامه ­ها باشد یا نباشد؛ یعنی توافقی است. ما در بیمۀ آتش ­سوزی برای پوشش­های اصلی بیمه­نامه فرانشیز نداریم. پوشش­های اصلی بیمه ­نامه آتش ­سوزی، صاعقه، انفجار بابت این سه پوشش فرانشیز نداریم. حالا فرانشیز چیست؟

سهمی از خسارت که بر عهدۀ من بیمه‌گذار است. یعنی من اگر یک محلی را یک موضوعی را دارم بیمه می­کنم اگر خسارتی اتفاق افتاد از آن خسارت سهم دارم حالا بعضاً می­آیند سؤال می­کنند: «ما رفتیم شرکت بیمه خسارت ما را کم پرداخت کردند.» حالا همکار من ممکن است توضیح ندهد یا نمایندۀ بیمه زمان فروش درست اطلاع­رسانی نکرده که فرانشیز چیست. حالا داستان فرانشیز چیست که باید یک سهمی از خسارت بر عهدۀ من باشد؟ من برای شما یک مثال می­زنم من یک خودرو دارم می­خواهم بیمۀ بدنه برایش بخرم. فرانشیز اینجا به علت این گذاشته می­شود داخل بیمه­نامه که یک شخص مواظب آن مال خودش باشد. حالا اینجا این موضوع بیمه خودرو است اگر من در خسارت سهمی نداشته باشم عملاً مواظبتی از خودروی خودم نمی­کنم. می‌گویم؛ مثلاً اگر کنار خیابان پارکش کردم وقتی سهمی از خسارت بر عهدۀ من است یک قفل به آن می­زنم یک قفل فرمان به آن می­زنم یک قفل پدال می­زنم یک دزدگیر به ماشین خودم وصل می­کنم می­دانم که از سرمایۀ 100 میلیون ماشین من زمان خسارت 10% به من پرداخت نمی‌کنند؛ یعنی سهم خودم است 10 میلیون تومان سهم خودم است پس اینجا من مواظبت می­کنم از مالم. یکی از علت­های گذاشتن فرانشیز این است بعضاً با این مواجه می­شویم مردم می­گویند: «ما رفتیم شرکت بیمه 10% خسارت ما را نداده» خب یا نماینده توضیح نداده یا کارشناس خسارت. علت دوم گذاشتن فرانشیز این است که برای خسارت­های جزئی مراجعه به بیمه نکنند بعضاً می­بینیم یک بیمۀ بدنه طرف تهیه کرده؛ مثلاً آینه ماشین شکسته حالا این یک ماشین ایرانی است؛ مثلاً آینه‌اش شده 200 هزار تومان. برای 200 تومان دیگر مراجعه به بیمه نکند بیمه می­آید یک سقف در نظر می­گیرد می­گوید فرانشیز حداقل 10% پانصد هزار تومان؛ یعنی خسارت­های بالای 500 هزار تومان را می­دهد دیگر برای خسارت زیر 500 هزار تومان به بیمه مراجعه نکنید. پس این بحث فرانشیز را هم خدمت شما گفتم. یک بحثی هم هست در بیمه­نامه­ها بحث اصل غرامت است که اصل غرامت چیست؟ عامیانه­اش این می­شود: بیمه قراردادی که موضوع آن جبران خسارت وارده به بیمه‌گذار است؛ یعنی به‌موجب این قرارداد قرار است. کالا مورد بیمۀ من‌بعد از خسارت به حالت اول دربیاید. یعنی من بیمه‌گذار نباید منتفع بشوم از این قرارداد.

یک خواهش بکنم این­ها را با کلمات حقوقی نگویید با مثال بگویید؛ به طور مثال بگویید؛ مثلاً اصل غرامت مثالش یعنی این.

دقیقاً چشم من فرانشیز را برای شما مثال زدم اصل غرامت هم برای شما مثال می­زنم ببینید من مثلاً دفتر کار خودم را بیمه می­کنم ارزش اموال من در دفتر بیمه­ام بوده 100 میلیون تومان. ارزش ملک من که حالا چه مستأجرم چه مالک ساختمانم بوده 500 میلیون تومان. جمع موارد بیمۀ من اینجا 600 میلیون شده؛ 100 میلیون محصولات  و تجهیزات من، 500 میلیون ملکم. زمانی که من دچار خسارت می­شوم نباید بیشتر از این خسارت دریافت کنم؛ یعنی اصل غرامت این را دارد می­گوید: «آقای رادان دفتر کارش را بیمه کرده 600 میلیون تومان؛ می­تواند تا سقف این 600 میلیون تومان خسارت بگیرد. نباید منتفع بشود از این بیمه­نامه سود ببرد.» این اصل غرامت است. یعنی پس شما هرچقدر ارزش اموال شما است باید اثبات کنید زمان خسارت بگویید؛ مثلاً من 100 میلیون وسایل دارم اینجا این 100 میلیون طبق این فاکتورها این 100 میلیون مثلاً مبلمان و کامپیوتر و میز و یا هر وسایل دیگری را دارم و منطبق اصل غرامت از این بیشتر نمی­توانم خسارت بگیرم. حالا فرانشیز هم از آن کسر می­شود. این مثالی که سؤال کردید من سعی کردم …

معمولاً کسی فاکتور که ندارد و اگر فاکتوری هم داشته باشد دفترش مثلاً در آتش­سوزی از بین رفته.معمولاً توصیه می­کنند که این­جور موارد را مثل اسناد را در محل کارتان یا در خانه نگه­داری نکنید یک جای جداگانه نگه­داری کنید. به‌هرحال اسناد بیمۀ شما، اسناد اموال شما مثل سند، مثل طلا و جواهر ارزشمند است همان‌طور که مواظبت از آن­ها می­کنید این­ها هم هست حالا اگر هم در مواردی که خسارت پیش بیاید این­ها وجود نداشته باشد ارزیاب خسارت نرخ روز آن اموال را می‌گیرد؛ مثلاً اگر مبلی بوده در داخل دفتر من نرخ روزش را می­گیرد یک هزینۀ استهلاک کم می­کند به‌خاطر انکه بعد پرداختش می­کند. باز روش­های مختلفی زمان خسارت هست.

حالا من یک سؤال دارم؛ مثلاً دفتر کار من با تجهیزات من یک میلیارد تومان می‌ارزد؛ ولی من یک و نیم میلیارد بیمه کردم. حالا ریسک کردم یک مقدار بالاتر گرفتم که مثلاً اگر یک موقع حادثه­ای داشت به همان نسبت حق بیمۀ بیشتری هم پرداخت کردم. الان شما می‌فرمایید وقتی کارشناس به مستندات بیاید هیچ‌وقت دیگر مثلاً از آن ارزش واقعی­اش یک موقع هست من از ارزش واقعی­اش کمتر یعنی یک میلیارد است من 500 میلیون تومان بیمه کردم شما می­گویید دیگر نهایت تا سقف 500 میلیون تومان است برای من هزینه پرداخت بکنید؛ ولی اگر من اضافه­تر بیمه کرده باشم شما هر چیزی که خسارت کارشناس بگوید تا 1.5 میلیارد شاید مثلاً 900 میلیون، یک میلیارد کامل خسارت­های من جبران بشود دوباره باز بتوانم … درست می­گویم؟

سؤال خوبی پرسیدی شما می­توانید حالا یک موضوع بیمه چه ماشین باشد چه منزل باشد یا هر چیز دیگری را که ما بخواهیم بیمه کنیم شما وقتی می­آیید آن را بیمه می­کنید همین بحث اصل غرامت را که خدمت شما گفتم موضوع بعدی­ام اصل قاعدۀ نسبی است.  ما هیچ‌وقت نمی­توانیم مالی را کمتر از ارزش واقعی­اش بیمه کنیم اگر موتورسیکلت من، اگر خودروی من ارزش روزش 100 میلیون تومان است من نمی­توانم آن را 150 میلیون تومان بیمه کنم بعداً توقع خسارت 150 میلیون تومان داشته باشم یا 100 میلیون ارزشش هست نمی­توانم 50 میلیون بیمه کنم شاید زمان صدور بیمه­نامه ما به این شکل عمل کنیم مراجعه کنیم به دفتر بیمه خودروی 100 میلیونی خودمان را 50 میلیون بیمه کنیم زمان خسارت ارزش روز خودرو بررسی می­شود از بازار؛ الان که خودرو نوسان زیاد دارد ارزش روزش بررسی می­شود این خودرو 100 میلیون ارزشش است ما چقدر بیمه کردیم در بیمه­نامه 50 میلیون. پس ما مالمان را کمتر بیمه کردیم قاعدتاً خسارت کمتری هم دریافت می‌کنیم؛ یعنی عملاً ما آمدیم کمتر اعلام کردیم که حق بیمۀ کمتری بدهیم پس ما هم خسارت کمتری پرداخت می­کنیم این می­شود قاعدۀ نسبی. حالا برعکسش شما ارزش خودروتان 100 میلیون است 150 میلیون تومان ماشین را بیمه می­کنید و توقع دارید زمان خسارت 150 میلیون دریافت کنید باز هم شرکت بیمه بررسی می­کند طبق اصل غرامت شما نباید منتفع بشوید از این قرارداد. شما  باید به حالت قبل برگردید؛ یعنی خودروی 100 میلیونی شما اگر آسیب‌دیده تا ارزش 100 میلیون طبق ارزش بازار خسارت به شما پرداخت می­شود. این که شما بیشتر آن را بیمه می­کنید حق بیمۀ بیشتری می­دهید به ضرر خود شما است؛ یعنی شرکت بیمه عملاً ضرری نمی­کند در این ماجرا.

الان دوتا بحث است یکی تورم به طور مثال خودرو را گفتیم. خودرو تورم دارد؛ یعنی هر ماه افزایش قیمت به آن می­خورد پیش­بینی می­کند هرکسی می­گوید من به‌صورت متوسط در سال آینده یا در شش ماه آینده این­قدر رشد خواهد داشت خودروی من. یک بحث تورم است یک بحثی هم است اگر یک خودرویی کامل از بین رفت چه؟ یعنی مثلاً کامل از حیض انتفاع خارج شد من 150 میلیون بیمه­اش کردم؛ ولی خودروی من 100 میلیون می­ارزد کامل هم خودرو تصادف کرده از بین رفته؛ یعنی دیگر قطعۀ قابل‌استفاده نیست، آنجا چه می­شود؟ آنجا شما پول یک خودرو معادل مدل آن سالش را به او می­دهید؟ مثلاً مدل 98 بیمه کرده.

این موردی که شما گفتید سؤالی که شما پرسیدید دوتا راهکار وجود دارد خودرو را مثال زدید ما الان در بحث خودرو نوسان قیمت خیلی شدیدی داریم مداوم قیمت­ها دارد بالا پایین می­رود. شما دوتا حالت دارید یکی این که شما هرچند وقت برای خودروتان الحاقیه تهیه کنید؛ یعنی خودروتان را امروز بیمه می­کنید با 100 میلیون تومان. متوجه می­شوید 10 روز، 15 روز بعد که خودروی شما شده 150 میلیون تومان. مراجعه می­کنید به شرکت بیمه یا به آن نمایندۀ بیمه­تان یک الحاقیه برای بیمه­نامۀ خودتان تهیه می­کنید. یکی این روش است؛ چون خودرو را مثال زدید یک پوششی شرکت­های بیمه آمدند ارائه دادند باتوجه‌به نوسانات قیمت به نام پوشش نوسان قیمت. یعنی شما خودروتان را با 100 میلیون بیمه می­کنید این پوشش سه‌تار حالت دارد 25%، 50%، 100%؛ یعنی چه؟ یعنی اگر شما با 100 میلیون بیمه­اش می­کنید این پوشش نوسان 25 درصدی را بخرید تا 25% ارزش آن روزی که ماشین را بیمه کردید یعنی 100 میلیون، ماشین شما بشود 125 میلیون دیگر نیاز به الحاقیه ندارد شرکت بیمه هم بر حسب این محاسبه می­کند حالا حالت دوم که 50% بود به همین شکل و 100% هم به همین شکل، یعنی شما می­توانید با خرید یک پوشش دیگر نگرانی شما رفع بشود. این که گفتید خودرو کاملاً آسیب ببیند در بحث خودرو اگر خودرو 70% خسارت بخورد،  دیگر آن مال از بین رفته؛ شرکت بیمه تا سقف آن مبلغی که روی بیمه­نامه قید شده با نرخ روز خودرو بررسی می­کند و به شما خسارت 100% پرداخت می­کند. فقط بحث آن فرانشیز هست که سهمی از خسارت که بر عهدۀ شما است آن خسارت کم می­شود دیگر بستگی به مدل ماشین هم دارد که کهنگی به آن می­خورد استهلاک می­خورد و این موارد هم کسر می­شود. این موردی که شما گفتید ما در هفتۀ گذشته متأسفانه داشتیم که بیمه­نامه را من خود صادر کردم و متأسفانه ایشان حالا آن شخصی که بیمه را خریده بود جادۀ مشهد به بیرجند متأسفانه ایشان خودروشان واژگون شد هم خودروشان از بین رفت هم متأسفانه دو نفر فوت شدند. خسارتشان از 70% بیشتر بود؛ یعنی دیگر ماشین قابلیت تعمیر نداشت و باید خسارت کلی به ایشان پرداخت بشود.

آیا می‌توانیم؛ مثلاً یک خودرو را چند جا ما بیمه کنیم یا مثلاً یک واحد تجاری یا پیمانکار هستیم بیمۀ تمام خطرمان یا بیمۀ مسئولیتمان را از یکی دوتا بیمه، بیمه کنیم؛ مثلاً فکر می­کنیم که امنیت بیشتری دارد.

اصل­هایی که داشتیم باهم پیش می­رفتیم تا یک حدودی هم اصل غرامت را گفتیم بعد در صحبت­ها قاعدۀ نسبی را هم گفتیم اصل مشارکت یا تعدد بیمه هم هست؛ یعنی یک شخص ممکن است برایش سؤال پیش بیاید من یک مالی را دارم یک موضوع بیمه­ای را دارم می­خواهم بیمه کنم می­خواهم چند تا بیمه­نامه بخرم برایش. اگر ما یک خودرویی داریم 100 میلیون تومان ما این را می­توانیم پیش چند تا شرکت بیمه برایش بیمه­نامه خریداری کنیم اما نمی­توانیم به­اندازۀ این 100 میلیون تومان چند تا بیمه تهیه کنیم؛ مثلاً خودروی ما 100 میلیون تومان است ما برویم 4 تا بیمه­نامۀ 100 میلیون‌تومانی بیمه بدنه بگیریم نه. می­توانیم از 4 تا شرکت تا سقف ارزش خودرو بیمه خریداری کنیم. یعنی می­توانیم این مال را پیش چند تا شرکت بیمه به­اندازۀ مثلاً 4 تا 25 میلیون تومان بیمه کنیم و اگر ما مالی را چند تا بیمه­نامه بخریم به ارزش کل، زمان خسارت شرکت­های بیمه پرداخت خسارت یا نمی­کنند یا اولویت با شرکت اولی است که بیمه­نامه برای آن مال بیمه صادر کرده یا هرکسی به­اندازۀ نسبت خودش خسارت پرداخت می­کند.

شرکت­های بیمه از کجا متوجه می‌شوند؛ مثلاً این خودرو در چند شرکت بیمه، دارای بیمه است. آیا سیستم‌های بیمه به هم وصل هستند. شما معمولاً در بیمۀ خودرو، در بیمه­های بدنه، شرکت­های بیمه در سیستم  بیمه مرکزی با هم وصل هستند شما وقتی یک بیمه­نامه­ای را صادر می­کنی می­خواهید صادر کنید ما استعلام می­گیریم بیمه­نامه­ها مسئولیت هم به همین شکل است معمولاً از شعب آن استان استعلام می­گیرند که این بیمه­نامه یا این مورد بیمه تابه‌حال خسارت داشته یا نه؟ این بحث آن شرکت­های بیمه است که بررسی بکنند؛ یعنی عملاً این بانک اطلاعاتی را شرکت­های بیمه دارند حالا نواقصی هم در آن هست که در این سال­های اخیر حل شده؛ مثلاً یک موردی جعل بیمه­نامه­های شخص ثالث بود با کد یکتای بیمه مرکزی این مشکل حل شد؛ یعنی همان‌طور که یک شخص کد ملی دارد یک بیمه­نامه یک کد منحصربه‌فرد یا منحصر به آن بیمه دارد که آن کد یکتا فقط برای بیمه­نامۀ شما است؛ یعنی اگر بیمه­نامۀ شما کد یکتای بیمه مرکزی را نداشته باشد یک بیمه­نامۀ جعلی است.

و توجیه هم ندارد فکر نکنم کسی برود یک مالی را در چند جای مختلف بیمه کند.

بعضاً این عقیده را دارند که مثلاً ما اگر بخواهیم یک مالی را بیمه بکنیم حالا بر حسب قانون بیمه مرکزی شرکت­های بیمه نمی­توانند خسارت پرداخت نکنند؛ اما این عقیده را ممکن است شخص داشته باشد که چند تا بیمه­نامه بخرد. من می­خواهم یک مثال دیگر برای شما بزنم. بیاییم از اموال خارج بشویم بیاییم در بیمۀ اشخاص. من خودم را می­خواهم بیمۀ زندگی کنم برای خودم یک بیمۀ زندگی بخرم می­توانم از چند تا شرکت بیمه، بیمۀ زندگی بخرم. این علتش هم این است که جان آدم ارزشش واقعاً حد و اندازه ندارد من نمی­توانم بیایم مشخص کنم ارزش جان یک انسان 100 میلیون، 200 میلیون چقدر است. آن دیه­ای که الان می­بینید روی بیمه­ها هست مجبورند این کار را بکنند بالاخره یک مبلغی را باید مشخص کنند در بیمه­ها باشد. بیمۀ زندگی به همین شکل است؛ یعنی شخص تا سقف پوشش فوتی که در نظر می­گیرند در شرکت­های بیمه مثلاً الان 1 میلیارد است یا حتی طبق دستورالعمل­ها بیشتر هم شده تا سقف این 1 میلیارد تومان شخص می­تواند چند تا بیمۀ زندگی بخرد؛ مثلاً از بیمۀ کوثر یک بیمه زندگی می­خرد با سرمایۀ فوت 200 میلیون تومان؛ از بیمۀ مثلاً البرز یک بیمۀ زندگی می­خرد با سرمایۀ فوت 300 میلیون تا سقفی که دستورالعمل اجازه بدهد می­تواند برود چند تا بیمه­نامه بخرد و هیچ مشکلی هم ندارد. اما در بیمه­های اموال به این شکل نیست گفتم که اگر مالی را بخواهند تعدد بیمه یعنی چند تا شرکت بیمه، بیمه کنند می­توانند تا سقف ارزش آن مال بیمه کنند؛ یعنی اگر 100 میلیون است 4 تا مثلاً 25 میلیون تومان. اما 4 تا 100 میلیون بیمه نمی­شود صادر کرد؛ 4 تا بیمه­نامۀ بدنه باارزش 100 میلیون برای یک ماشین نمی­شود صادر کرد؛ چون این‌طوری طرف منتفع می­شود و باز هم همان اصل غرامت.

اصل نفع بیمه ­ای هم صحبت کردیم قبل از لایو هم اصل نفع بیمه­ای را هم توضیح بدهید.

اصل نفع بیمه ­ای به این شکل است که کسی محق دریافت خسارت است که ذی‌نفع یا مالک آن موضوع بیمه باشد و در صورت وقوع خسارت آن شخص دچار خسارت و زیان بشود؛ یعنی عملاً من نمی­توانم مال دیگری را بیمه کنم. باز هم به طور مثال من اگر خانۀ شخص دیگری را بیمه کنم اگر آن خانه دچار خسارت بشود من زیانی نمی­بینم؛ برای من مشکلی پیش نمی‌آید؛ لذا من می­روم این خانه را بیمه می­کنم ممکن است فردا این تصمیم هم بگیرم آن خانه را اصلاً آتش بزنم عمداً این کار را انجام بدهم پس اصل نفع بیمه­ای اینجا دارد جلوگیری می­کند از کار من می­گوید من باید مالک آن مال باشم یا آن موضوع بیمه باشم که آن را بتوانم بیمه کنم. در غیر این صورت اگر شخصی بخواهد مال دیگری را بیمه کند اینجا نفع و ضرری در زمان خسارت شامل حال او نمی­شود و این باعث می­شود که تقلب و این­جور موارد در صنعت بیمه زیاد بشود به همین علت اصل نفع بیمه­ای را گذاشتند. حالا در بیمه­های اشخاص هم به همین شکل است؛ یعنی عملاً شخص باید نسبتی با آن بیمه­شده داشته باشد که اگر خدای‌نکرده برای او اتفاقی افتاد دچار تألم خاطر بشود؛ یعنی اگر مثلاً یک پدری فرزند خودش را بیمه کند از فوت فرزندش یا از مریض شدن فرزندش آن پدر دچار ناراحتی بشود دچار غم و غصه بشود؛ اما مثلاً یک آدم غریبه که هیچ نسبتی با آن بچه ندارد نمی­تواند بیاید آن را بیمۀ عمر کند یا بیمۀ زندگی کند. به‌این‌علت که ممکن است فردا یک تصمیمی بگیرد – مثلاً می­گویم حالا به‌عنوان‌مثال دارم می­گویم – آن شخص را به قتل برساند و بیاید یک سرمایۀ فوتی از بیمۀ زندگی بگیرد. پس شرکت بیمه همین‌جا جلوگیری می­کند می­گوید طبق اصل نفع بیمه­ای شما نمی­توانی این شخص را بیمه کنی؛ چون هیچ نسبتی بین شما وجود ندارد. حالا در اموال هم توضیح دادم که باید مالک ذی‌نفع آن اموال باشد. این هم اصل نفع بیمه­ای که شما سؤال پرسیدید.

اصل جانشینی را هم توضیح بفرمائید.

ببینید اصل جانشینی به این شکل هست که شرکت­های بیمه یک بیمه ­نامه­ای را صادر می­کنند برای شخص مثلاً بیمۀ بدنه. بیمۀ بدنه یکسری پوشش­ها دارد من می­خواهم باز هم با مثال توضیح بدهم. خودروی من بیمۀ بدنه دارد دچار آسیب شده؛ چه آسیبی؟ مثلاً یک شخصی با من دشمنی داشته آمده روی ماشین من اسیدپاشی کرده. من می­دانم که آن شخص کیست؛ مقصر حادثه را می­شناسم؛ من از شرکت بیمه این توقع را دارم که طبق اصل جانشینی که خسارت من را پرداخت کند؛ ولی من تمام حقوق خودم را به شرکت بیمه واگذار می­کنم که برود از مقصر حادثه خسارت را بگیرد؛ چون اینجا مقصر مشخص است دیگر اینجا من درگیر با همسایه با دوست با آشنا با غریبه نمی­شوم که آقای مثلاً ایکس آمده ماشین من را اسیدپاشی کرده؛ اصل جانشینی این است که شخص توقع دارد دراسرع‌وقت خسارت به­ مشتری پرداخت بشود و حق‌وحقوق خودش را به شرکت بیمه واگذار کند آن برود از مقصر حادثه خسارت را دریافت کند حالا در بعضی حادثه­ها اصلاً مقصر ممکن است شناخته شده نباشد؛ ولی در مواردی که شناخته شده است طبق اصل جانشینی می­توانند این کار را بکنند.

یک موضوع دیگری که باهم قبل از لایو صحبت کردیم.  اعلام تشدید خطر است این موضوع  برای چه زمانی است؟

ما هر زمان یک موضوعی را بیمه می‌کنیم؛ مثلاً یک کارخانه­ای آمده درخواست بیمۀ آتش­سوزی داده. امروز مثلاً ریسکش 10% بوده برای شرکت بیمه 20% بوده برحسب بررسی­ای که شرکت بیمه کرده؛ مثلاً یک کارخانۀ ایزوگام را برایتان مثال بزنم قبلاً مثلاً انبار نداشته زمان صدور بیمه­نامه یک خط تولید بوده. آمده بعد از 2 ماه، 3 ماه یک عالم تولیدات خودش را در خط تولید دپو کرده یا یک انبار کنار خط تولید خودش راه­اندازی کرده. خب خطر و ریسک برای شرکت بیمه بیشتر شده؛ قاعدتاً باید به شرکت بیمه اعلام کند و تشدید خطری که الان اتفاق افتاده بابتش حق بیمه پرداخت کند. اگر به شرکت بیمه اعلام نکند شرکت بیمه ملاک پرداخت خسارتش زمان صدور بیمه­نامه است می­گوید زمانی که من این کارخانۀ ایزوگام را بیمه کردم یک خط تولید بوده با این سرمایه با این تجهیزات و عملاً چون تشدید خطری را اعلام نکرده و حتی افزایش سرمایه­اش را اعلام نکرده شرکت بیمه هم قاعدتاً خسارت کمتری پرداخت می­کند اینجا بیمه‌گذار باز ضرر می­کند. پس ما عملاً خطر موضوع بیمه­مان می­رود بالاتر به نفع خودمان است که به شرکت بیمه اعلام کنیم.

الحاقیه صادر بشود.

بله دقیقاً.

اصلاً کلوز چیست؟ چرا ما پیوست­های قرارداد بیمه کلوز داریم؟ وقتی من بیمه دارم همۀ مسائل من باید در آن پیش­ بینی بشود کلوز تعریفش چیست؟ وظیفه­اش چیست؟

ببینید ما در رشته­های بیمه­ای که داری حالا بیمه چند بخش است بیمه­های اموال داریم بیمه­های اشخاص داریم و بیمه­های مسئولیت. بحث کلوز فقط در بعضی از موارد بیمه­ها است؛ مثلاً در بیمه­های مسئولیت؛ بیمه مسئولیت یک شاخه خیلی گسترده است که قرار شد ان­شاءالله در بخش دوم لایومان در موردش صحبت بکنیم. کلوز یک حالت پوشش­های اضافی به بیمه است مثلاً می­گویم در بیمه­نامه بدنه پوشش­های اضافی یک حالتی دارد مثل کلوز. پوشش­های اصلی بیمه­نامه مثلاً آتش‌سوزی صاعقه، انفجار، سرقت کلی،

این­ها پوشش­های اصلی بیمۀ بدنه است. حالا یک شخصی می­خواهد پوشش­های بیشتری بگیرد پوشش­های اضافی بگیرد آنجا دیگر شکست شیشه یک پوشش اضافی است. سرقت لوازم خودرو که به آن می­گویند سرقت در جای قطعات خودرو یک پوشش اضافی است. می­شود به آن اطلاق کرد به‌عنوان کلوز ولی عملاً آنچه در ایران جاافتاده تحت عنوان کلوز برای بیمه­های مسئولیت و مهندسی است که حالا در بیمه­های مسئولیت تمام کلوزها افزایشی است؛ یعنی شما یک کلوز که اضافه می­کنید به بیمه عملاً یک پوششی به بیمه اضافه می‌شود؛ اما در بیمه­های مهندسی همیشه کلوز افزایشی نیست بعضاً افزایشی است و بعضاً کاهشی؛ یعنی یک زمانی به نفع شمای بیمه‌گذار است و یک زمانی به نفع من شرکت بیمه­گر. یعنی من با گذاشتن یک کلوز در بیمه مهندسی عملاً شما را مقید می­کنم به یک اقدامات ایمنی. پس گذاشتن یک کلوز در آن بیمه مهندسی دلیلی بر اضافه‌شدن یک پوشش بیمه­ای نیست حالا ان­شاءالله در قسمت دوم لایومان که در مورد بیمه­های مسئولیت خواستیم صحبت بکنیم می­توانیم در مورد انواع کلوزها هم صحبت کنیم.

اورژانس بیمه را هم توضیح بدهید کلمۀ اورژانس بیمه بحث شده بود متوجه من کامل نشدم.

ببینید ما یک چند سالی هست که تقریباً از سال 93 داریم در صنعت بیمه فعالیت می­کنیم با یک مجموعه­ای که ما در تهران داریم کار می­کنیم بعضاً دیدیم که انواع پیمانکاران، انواع کارهای مختلف که نیاز به بیمه دارند مراجعه می­کنند به نماینده­های بیمه یا به شرکت­های بیمه. شاید؛ مثلاً من مراجعه کنم به یک شرکت بیمه یا به یک شعبه بیمه آن زمان کارشناس صدورش خیلی زمان نداشته باشد کامل برای من توضیح بدهد یا نماینده بیمه ممکن است اطلاعات کامل نداشته باشد در آن رشته­ای که من می­خواهم بیمه صادر کند. ما یک بحثی را مطرح کردیم در تهران با دوستان بحث اورژانس بیمه بود. ما آمدیم در خراسان جنوبی این را کار کردیم باتوجه‌به این که در کانون برق به‌عنوان نماینده خراسان جنوبی انتخاب شدم در حوزۀ بیمه ما آمدیم اورژانس بیمه را برای پیمانکاران برق‌کار کردیم. شروع کردیم برای پیمانکاران یک کارت عضویت آماده کردیم و عملاً یک خط مشاوره در اختیارشان قرار دادیم که هر زمان خواستند هر بیمه­نامه­ای را تهیه کنند حتی اگر از ما منی که دارم می­گویم به‌عنوان نماینده شرکت بیمه کوثر هم نخواستند تهیه کنند ما به آن­ها مشاوره می­دهیم. آمدیم یک کارت عضویتی را طراحی کردیم به­ آنها شماره عضویت دادیم و خط مشاوره دادیم به کارشناس­های ما هم متصل شدند. هر زمان که خواستند سؤالی داشتند هر زمان بیمه­ای خواستند صادر کنند تماس می­گرفتند و اطلاعات می­گرفتند و بعد بیمه­نامه­شان را یا از ما خریداری می­کردند یا از شرکت مورد علاقه­شان. این کار را از بحث مسئولیت اجتماعی­مان انجام دادیم  گفتیم حالا همیشه نمی­شود این را در نظر گرفت که چون بیمه ­نامه پیش من صادر نمی­شود من هیچ اطلاعاتی ارائه ندهم.

به‌هرحال دینمان گفته برحسب کمک‌کردن به همدیگر در هر شغلی که هستیم حالا یک زمانی می‌گفتند؛ مثلاً زکات علم یاد دادنش است امروز اگر من در کار خودم دارم فعالیت می­کنم وظیفه­ام این است که مسئولیت اجتماعی­ام این است که اگر اطلاعاتی دارم در اختیار هم­وطن­های خودم، هم استانی­های خودم در حد توانم بگذارم. حالا ما این را آمدیم تحت اورژانس بیمه انجام دادیم این آمادگی را هم داریم شما عزیزانی که معرفی بکنید چه پیمانکاران چه افرادی که شما معرفی بکنید ما برای عزیزانی که شما معرفی کنید رایگان این کار را انجام می­دهیم کارت عضویت هم برایشان صادر می­کنیم هر زمان هم هر سؤالی در حوزه بیمه داشتند در توان ما باشد پاسخگو هستیم اگر اطلاعاتشان خیلی فراتر از اطلاعات و سواد ما بود که ما باز از بزرگ­ترها سؤال می­کنیم از اساتید خودمان تهران سؤال می­کنیم به­ آنها اطلاعات کامل می­دهیم که بیمه­نامۀ جامع را خریداری کنند. هدف ما این است که وقتی طرف می­رود بیمه می‌خرد؛ یعنی به‌خاطر آرامش خاطر خودش دارد بیمه تهیه می­کند. یک برگ کاغذ فقط تهیه نکند. بعضاً همین چند شب پیش یکی از مهندس ناظرهای ساختمان برای من فرستاده بود شاید 10 صفحه هم بود بیمه­نامه ولی بیمه­نامه کامل ناقص؛ 1540000 تومان آن شخص حق بیمه پرداخت کرده وقتی صفحات بیمه­نامه را می­خواندی فقط شکرت بیمه آمده بود آن شرایط بیمه را محدود کرده بود به استناد این بند خسارت نمی­دهم به استناد این بند خسارت پرداخت نمی­شود. شخص نمی­داند فقط بیمه­نامه را می­خرد می­بیند تعداد صفحاتش هم بیشتر است می­گوید پوشش­های بیشتری هم به ما داده. پس از باب مسئولیت اجتماعی­مان ما این کار را حاضریم انجام بدهیم هر عزیزی را که شما معرفی بکنید ما در خدمتشان هستیم.

دوتا سؤال بپرسم این بحث را ببندیم. من نوعی به‌هرحال یک‌خانه دارم یک ماشین دارم عرفی؛ حالا یا کسب­وکاری دارم یا کارمندم یک نفر که مراجعه می­کند به شما برای خودرواش بقیۀ بیمه­ها را هم به او معرفی می­کنید؟ یک جایی هست که پکیج به من بدهد بگوید: «حالا که خودروات را داری بیمه می­کنی مسئولیت یا حالا حادثه، بیمۀ بدنه، خود اموالت هم بیای بیمه کن به‌هرحال هر آدمی یکسری اموال دارد حالا می­تواند ملکش باشد می‌تواند؛ مثلاً واحد تجاری­اش باشد.» واقعاً خیلی از مردم فقط فکر می­کنند بیمه برای خودرو است برای بقیه بخش­های زندگی­شان عملاً بیمه­ای ندارند؛ یعنی این وقتی برای من اتفاق افتاد که یک دوستی خانه­اش بر اثر یک حادثه خیلی ساده که بچه­اش با کبریت‌بازی کرده بود متأسفانه یعنی 100% آسیب دید هم ملکش هم کل اموال خانه­اش و بنده خدا اصلاً هیچ پوشش بیمه­ای هم نداشت؛ یعنی همة ضرر و زیان را باید از جیب خودش می­داد. یعنی اصلی­ترین بیمه­هایی که آدم در ضروریات زندگی­اش حالا شاید اصل بیمۀ عمر شاید هرکسی نخواهد برای خانواده­اش بگیرد؛ ولی یکسری بیمه­ها هست که حفاظت می­کند از ما در مقابل حادثه. آن­ها را می­شود توضیح بدهید؟

ببینید ما عملاً زمانی که چه حضوری مراجعه می­کنند به دفاتر بیمۀ ما و چه در فضای مجازی سؤال می­پرسند یا هر جای دیگری که بتوانیم ارتباط برقرار بکنیم ما از باب وظیفه اطلاع­رسانی می‌کنیم؛ چون این مشکل برای خود من پیش آمد من در سال 92 در مشهد زندگی می­کردم آن موقع من حوزۀ هتل­داری کار می‌کردم؛ ولی خودروی خودم را همیشه برای بحث بیمه شخص ثالث مراجعه می­کردم به نزدیک­ترین نمایندگی که نزدیک محل زندگی­مان بود در قاسم­آباد مشهد هم بود دقیقاً یادم است. آن زمان نماینده فقط به من می­گفت: «بیمه شخص ثالث شما این­قدر حق بیمه­اش می­شود اقساطی صادر می­کنم» چک­ها را ما به او پرداخت می­کردیم یا وجه نقد پرداخت می­کردیم به هر شکل؛ اما هیچ بیمۀ دیگری را توضیح نمی­داد برای خود من اتفاق افتاد من خودروام سرقت شد در مشهد ولی من بیمه بدنه نداشتم. آن زمانی که این اتفاق افتاد خانوادۀ خودم، خودم، همسرم همه ناراحت بودیم که به‌هرحال خودروی ما به سرقت رفته. بعد 3، 4 روز هم پیدا شد که کلی از قسمت­های خودرو را بازکرده بودند من از خودم سؤال کردم آن زمان اطلاع نداشتم بعداً متوجه شدم که چیزی به‌عنوان بیمه بدنه هست؛ اما نمایندة بیمه هر زمان من مراجعه می­کردم به من اطلاعات نمی­داد. ببینید بحث مسئولیت اجتماعی که گفتم همین است اگر نماینده­های بیمه وقتی دارند این شغل را انتخاب می­کنند به­ آنها ایمان داشته باشند که این شغل فراتر از یک شغل است به نظر من چون کمک‌کردن به یکدیگر است ما هیچ‌وقت دلمان نمی‌خواهد اتفاقی بیفتد که آن لحظه ما بیاییم سراغش ولی اتفاق می­افتد از من و شما هم اجازه نمی­گیرد حادثه­ها هست یکسری حوادث هست به دست من و شماست یکسری حوادث دست ما نیست مثل زلزله، مثل سیل، مثل طوفان که این اتفاق­ها می­افتد. ما از باب وظیفه همیشه اطلاع­رسانی می‌کنیم؛ مثلاً اگر شخص مراجعه می­کند بابت بیمه خودرو ما حتماً بعدازاین که شخص ثالث را به­ آنها توضیح می­دهیم بیمه بدنه را توضیح می­دهیم. اگر تمایل داشته باشد و وقت داشته باشد، یک‌وقت مشاوره می­دهیم هر زمان که وقت داشت بیمه آتش­سوزی، بیمه­های مکمل، بیمه­های کرونا که این ایام به‌هرحال با این مریضی ما درگیر بودیم ما بیمه­های کرونا را صادر کردیم و معرفی کردیم. بیمه­های حوادث، بیمه­ها مختلف است در حد توانمان و وقتی که آن بیمه‌گذار به ما بدهد ما حتماً اطلاع­رسانی می­کنیم.

یکسری از آن فوت­های کوزه ­گری بیمه را به ما بگویید.

یعنی یک نفر مثل من نوعی که وارد می­شود وارد یک دفتر بیمه می­شود واقعاً باید به چه مسائلی توجه بکنم چه مسائلی را باید نگاه بکنم؟ چون خود من خیلی وقت­ها می­روم بیمه اعتماد می­کنم فقط به آن کسی که کارشناس بیمه است؛ یعنی توضیح هم بعضی موقع­ها برای ما می­دهند بعضی موقع­ها نمی‌دهد؛ یعنی ما نمی­دانیم آن 3، 4 صفحه بیمه­نامه را جلومان می­گذارد مطالعه … یعنی به نظر من که باید همان کارشناس بیمه کامل آن موارد کلیاتش را حداقل توضیح بدهد یا مهم­هایش را توضیح بدهد؛ چون تا زمانی که اتفاقی نیفتاده که هیچ مشکلی نیست؛ ولی مثلاً یک دوستی رفته بود انبارش را بیمه کرده بود بعدازاین که آتش­سوزی اتفاق افتاده بود شرط و شروطی بیمه گذاشته بود که اصلاً اگر این­ها را می­دانستم بیمه نمی‌کردم؛ چون من اصلاً این زیرساخت­ها نمی­توانستم برای انبارم تهیه کنم. یعنی عملاً بی­فایده بوده.

این سؤالی که پرسیدید خیلی خوب است من می­خواهم عملاً یک صحبتی را بکنم در بحث نماینده­های بیمه به ­شخصه خودم را می­گویم ما نمایندۀ خوب نداریم شرکت بیمۀ خوب نداریم ما بیمه­نامۀ خوب داریم. بعضاً مثلاً در استان خراسان جنوبی که اکثراً هم دیگر را می­شناسند در همین شهر بیرجند مراجعه می­کنند به دوستشان، به اقوامشان که نمایندگی بیمه دارند؛ چون فلانی نماینده بیمه است من می­روم از این بیمه بخرم. ما همین‌جا صحبت می­کردیم با یک پیمانکاری اگر اشتباه نکنم پیمان­کار شرکت برق بود از یکی از دوستانش بیمه خریده بود فقط به‌خاطر 100 هزار تومان تخفیف یک بیمه­نامه ناقص به­ او داده بود. حالا آن نماینده بیمه هم عمدی نداشته یعنی شاید در شرکت بیمه یک بیمه­نامه جامعی ارائه نداده؛ ولی این بیمه­نامه را صادر کرده بود برای من تعریف می­کرد می­گفت: «من بابت 100 هزار تومان تخفیف بیشتری که آن دوستم به من داد من یک پروژه در سیستان و بلوچستان داشتم کارگر من از تیر چراغ­برق افتاد به علت نقصی که بیمه­نامۀ من داشت بخش اعظمی از دیه را من خودم پرداخت کردم» و متأسفانه منجر به فوت شده بود آن کارگر و بیمه­نامه­اش ناقص بود. پس من به‌جرئت می­گویم خیلی از نماینده­ها عزیزند اطلاعات خیلی هم دارند؛ ولی ما  همیشه باید ملاک خرید بیمه­مان آن سندی است که داریم تحویل می­گیریم سند بیمه­نامه است. قرار است فردا خط به خط آن بیمه­نامه به من کمک کند. من رادان نمی­توانم فردا کمک کنم بگویم اینجا این اتفاق افتاد و من نماینده بیمه بتوانم به­ات کمک کنم. شرکت بیمه با توجه به این که به هر حال پولی که دارد می­رود وارد شرکت بیمه می­شود عملاً یک پول بیت­المال است همه سهام­دارند در آن شرکت بیمه و عام مردم چه در بورس سهام دارند چه شرکت بیمه سهام­دارهای مشخصی دارد نمی­تواند هر خسارتی را خارج از عرف پرداخت کند خارج از قانون پرداخت کند. پس شما همیشه ملاک­تان در خرید بیمه­نامه آن سندی است که تحویل می­گیرید. اگر بیمه­نامه­ای خریداری می­کنید روی کاغذ بخوانید ببینید چه دارید می­خرید. شرایط عمومی بیمه­نامه­هایی که معمولاً در شرکت­های بیمه زمان صدور بیمه­نامه تحویل بیمه‌گذار می­شود مغفول مانده واقعاً شرایط عمومی را بعضاً نمی­خوانند مطالعه نمی­کنند یا همین موردی که من چند دقیقه پیش توضیح دادم در موارد پوشش­های اصلی بیمه بدنه ما بارها داشتیم همین بحث 50% لاستیک 50% باتری در پوشش­های اصلی بیمه­نامۀ بدنه روی بیمه­نامه قید نشده؛ ولی ما به‌عنوان نماینده همیشه اعلام می­کنیم از ما سؤال می­کنند: «چرا بابت لاستیک و باتری 50% می­دهید؟» بابت این دوتا قطعه داریم 50% پرداخت خسارت می‌کنیم؛ چون این‌ها لوازم مصرفی است؛ یعنی الان یک باتری شما ازش استفاده کنید یک ساعت هم استفاده کنید دسته دو است. لاستیک شما حرکت کنی 100 متر هم با آن حرکت کنید این لاستیک دیگر لاستیک نو نیست به خاطر همین 50% خسارت است. ممکن است یک لاستیک 10% ازش 20% ازش باقی مانده باشد باز هم شرکت بیمه 50% خسارت را می­دهد. اما یک لاستیکی هم 100% باشد یک هفته شده طرف استفاده کرده یا برای خودرواش نصب‌کرده باز هم 50%. این یک قانون است که بیمه مرکزی برای همه شرکت­های بیمه تعیین کرده؛ اما ما موظفیم بگوییم زمان خسارت دیگر بیمه‌گذار یک­دفعه شوکه نشود: «چرا به من 50% خسارت پرداخت کردید؟» یا فرانشیز را ما حتماً توضیح می­دهیم که زمان خسارت ما دقیقاً مشکل ما در صنعت بیمه همین است که فرانشیز گفته نمی­شود اکثر افرادی که دارند خسارت می­گیرند از شرکت­های بیمه همین بحث مشکل فرانشیز را دارند ما همیشه در جمع­هایمان شنیدیم که فلان شرکت بیمه مراجعه کردمی بخشی از خسارت ما را نداده. اگر بداند فرانشیز چیست و علت گذاشتنش چیست دیگر هیچ‌وقت این صحبت در جمع گفته نمی­شود حداقل در حد و اندازۀ خودمان به‌عنوان یک نمایندۀ بیمه سعی می­کنیم قوانین را بگوییم و از همۀ عزیزانی که صدای ما را حالا بعدها خواهند شنید تصویر ما را الان می­بینند حتماً بند به بند بیمه­نامه­شان را بخوانند؛ یعنی اگر قرار است فردا کمکی به­شان بشود در زمان خسارت آن بند به بند بیمه­نامه و آن نوشته­ها و آن سند بیمه است و قرار است به­شان کمک کند. رادان و شرکت رادان، شرکت بیمۀ کوثر یا هر شرکت دیگری آن لحظه نمی­تواند کمک کند یک بیمه­نامه تمام­کننده است در زمان خسارت اگر نقص داشته باشد در بیمه­نامه هست آنچه که خارج از عرف بخواهند در بیمه­نامه­ای قید نکنند بعداً بگویند این شرایط بیمه­نامه بوده اصلاً قابل قبول نیست که شخص می­تواند برود شکایت کند حالا اصل داوری در بیمه هست که مشخص می­کند اول با اصل داوری این مشکل حل بشود اگر نشد مراجع قضایی هستند. هیچ وقت شرکت­های بیمه هم این کار را نمی­کنند یک چیزی خارج از قانون که در بیمه­نامه هم قید نشده بیایند از شخص زمان خسارت طلب کنند یا بگویند ما زمان خسارت این مورد را پرداخت نمی­کنیم. همۀ موارد در بیمه­نامه هست مگر این که بیمه­نامه صادر بشود. من حالا در بخش دوم بیمه­های مسئولیت که تخصصی هست برای پیمانکاران عزیز به شما خواهم گفت که چقدر بیمه­نامه­ها ناقص است به­خصوص بعد از قانون جدیدی که بیمۀ مرکزی اعلام کرده و کلوزهای بیمه­ای کم شده متأسفانه. حالا ان­شاءالله در بخش دوم به­ آنها می­پردازیم.

حتماً. من فقط توضیح بدهم لایو بخش اول ما را تمام کنم. چون من بعضی موقع­ها می­شنویم در جامعه مثلاً می­گویند: «تمام شرط‌وشروط را بیمه به ما نگفت یعنی نگفت انبارتان حتماً باید کپسول داشته باشد سیستم اطفای حریق داشته باشد. انبار من که یک انبار معمولی بود هیچ­کدام … روز اول اصلاً به من بیمه این­ها را ابلاغ نکرد که حالا که آتش‌گرفته کامل هم اموال من از بین رفته می­گوید: «نه چون این شرایط را نداشتی بیمه تعلق نمی­گیرد.» من بیمه­نامه دارم؛ ولی عملاً هیچ خسارتی هم به من نمی­دهند.»

ببینید معمولاً در بیمه­ نامه این موارد ایمنی هست و زمان بازدید از یک محلی مثلاً ما می­خواهیم یک کارخانه را بیمه کنیم حتماً زمان بازدید به­ آنها می­گوییم حالا اگر نقص و کوتاهی از همکارهای ما یا از افراد دیگری در صنعت بیمه بوده زمان بازدید ممکن است اطلاع­رسانی نکنند بگویند آقا اینجا باید کپسول باشد فاصلۀ کپسول تا مثلاً قفسه­ای انبارت چقدر باشد ما بعضاً رفتیم بازدید می­بینیم کپسول را دقیقاً یک جایی می­گذارند روی زمین جلو دست­وپایشان است در رفت­وآمد بعضاً این کپسول یک جایی گذاشته می­شود که اصلاً دیده نمی­شود و فراموش می­کنند کجاست. زمان حادثه همه دنبال کپسول می­گردند. ما همیشه می­گوییم کپسول روی دیوار نصب کنید که حتماً دیده بشود زمانی که وارد یک انبار می­شویم می­خواهیم بازدید کنیم فاصلۀ قفسه­ها را به­شان اعلام می­کنیم اینجا چه کپسولی نیاز است پودری باشد چه شکلی باشد؟ یا این که شما چیدمانتان خیلی مهم است در انبارها متأسفانه فقط دپو می­کنند بعضی از انبارها؛ یعنی این­قدر شاید کارتن­ های خالی باعث یک آسیب بشود. حالا مثلاً ما یک خسارتی داشتیم در چند سال اخیر که همۀ عزیزانی که در بیرجند زندگی می­کنند حتماً مطلع شدند در همین فروشگاه اتکا در خیابان غفاری ما همین خسارت به علت دپوی کارتن­هایی که حالا خالی شده بود از مواد غذایی. یک علتش همین بود. در انبارها مثلاً قفسه­بندی باشد نظم و ترتیب باشد در زمان حادثه بشود تا انتهای انبار رفت؛ یعنی رفت‌وآمد راحت باشد حالا ما حداقل به جاهایی که مراجعه می­کنیم برای بازدید توصیه­ها را انجام می­دهیم در بیمه­نامه هم قید می­شود اقدامات ایمنی. من یک مورد داشتم در خیابان روبروی ترمینال بیرجند من رفتم برای بازدید یک فروشگاه خیلی بزرگی هم بود سیم­کشی آن فروشگاه کاملاً ایراد داشت؛ یعنی زمانی که آن کسی که با من صحبت می­کرد پای آن دخلش ایستاده بود و با من صحبت می­کرد سیم­های برق پشت سرش آویزان بود فیوزها همه آویزان بود. گفت: «عکاسی کنید و بیمه­نامه من را صادر کنید.» گفتم من اینجا را نمی­توانم بیمه کنم. ایشان اول ناراحت شد گفت: «چرا؟» گفتم ببینید الان سیم­کشی مغازۀ شما دچار مشکل است اولین کاری که من اینجا انجام بدهم این است که بخواهم بیمه صادر کنم برای شما ظلم کردم به شرکت بیمۀ خودم به شما؛ یعنی عملاً گفتم اینجا تأییدشده است بیمه هم صادر شد و شما آرامش خاطر داشته باش که مغازه­ات بیمه است و تحت پوشش. همین سیم ­کشی نادرست باعث آتش­ سوزی می­شود. شما اینجا را سیم­کشی­اش را درست کن ان­شاءالله ما می­آییم برای بازدید بعدی و بعد هم بیمه­نامه را صادر می­کنیم. ایشان بعد استقبال هم کرد گفت: «من نمی­دانستم واقعاً این­قدر سخت­گیری هست در زمان صدور» گفتم در زمان صدور هر سخت­گیری باشد در زمان خسارت شما راحتید اگر ما عکاسی می­کنیم از وضعیت حال حاضر یک محل، این اثبات ­کننده است که اینجا در این محل چه بوده چه وسایلی بوده اگر از یک‌خانه بازدید می­کنیم اینجا مثلاً یخچالی بوده فلان مارک، یک لباس­شویی بوده فلان مارک، فلان وسایل اینجا بوده و معمولاً هم لیست تفکیکی می­گیریم جدا از آن عکاسی که می­کنیم باز لیست اموالشان را هم می‌گیریم؛ ولی توضیحات را می­دهیم و عملاً همکارهای من یک درخواست دارم همه عزیزانی که می­شنوند به‌عنوان یک کوچک­تر در صنعت بیمه از آنها خواهش می­کنم هر زمان نماینده­های بیمه بازدید جایی می­روند برای بیمه­ های آتش­ سوزی که معمولاً بازدید دارد حتماً توصیه ­های ایمنی را به عزیزان بگویند و این موارد را ما بارها داشتیم دیگر. الان مثلاً در حوزۀ جایگاه­های سوخت که ما داریم کار می­کنیم این موارد را مداوم ما به­شان گوشزد می­کنیم.خیلی لطف کردید ما در بحث بعدی چند دقیقه آینده باز مجدد در بخش دوم بیمۀ مسئولیت کارفرما در مقابل اشخاص ثالث و کارکنان صحبت خواهیم کرد. سؤال­های زیادی هم آماده کردم.

تجربیات تحصیل پزشکی در ایتالیا

تجربیات تحصیل پزشکی در ایتالیا

تجربیات تحصیل پزشکی در ایتالیا

برای تماشا صحبت های من با آقای کامیار در مورد تجربیات تحصیل پزشکی در ایتالیا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با آقای کامیار، در مورد تجربیات تحصیل پزشکی در ایتالیا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

سلام به همه دوستان عزیز. سعید کاظمی هستم. امروز می­خواهیم در مورد تجربیات تحصیل پزشکی در ایتالیا با آقای کامیار صحبت بکنیم. در لایو قبلی در مورد آزمون صحبت کردیم. سلام آقای کامیار خوبید سلامتید؟ خسته نباشید.

من یک توضیح اولیه دادم خدمت دوستان گفتم در لایو قبلی در مورد آزمون imat ایتالیا صحبت کردیم. (تحصیل شاخه پزشکی و دندان­پزشکی در ایتالیا) آقای کامیار لطف کردند وقت گذاشتند به من و بیشتر سؤال­ها را توانستیم به جواب برسیم. امروز قصد دارم بیشتر در مورد بعد از نتیجه آزمون یعنی بعدازاین که پاسخ آزمون آمد گرفتن مراحل ویزا، هزینه­های تحصیل، کلاً تحصیل در خود دانشگاهی که شما مسینا هستید درست است؟

بله

در مورد این صحبت بکنیم. شما چند روز بعد از این که آزمون ایمت دادید نتایج آمد؟

عرضم به حضورتان نتایج اولیه­اش که دو سه‌روزه می‌آید؛ یعنی حالا دو سه‌روزه نه یک‌هفته‌ای نتایج اولیه­اش می‌آید؛ ولی نتایج اصلی حدود یک ماه طول می­کشد که رنکینگ imat برای هر دانشگاه اعلام بشود. حدوداً یک ماه.

شما چند نفر قبول شدید در دانشگاه مسینا برای رشته پزشکی ایتالیا؟

پارسال عرضم به حضورتان که دانشگاه 35، 6 نفر قبول می­کرد فکر می­کنم که حدود 18 نفر از این­ها ایرانی­ها بودند که قبول شدند.

18 نفر یعنی 50% ظرفیت دانشگاه ایرانی­ها هستند.

نه برای سال یکی که ما رفتیم؛ ولی در کل چون که مسینا حدود 4 سال است این رشته را کورس انگلیسی­ ان را ارائه دارد می­دهد امسال زیاد بودند ایرانی­ها وگرنه تا قبلش شاید 10 نفر در پزشکی در سه سال قبل ایرانی بودند.

یک موضوعی از بحث قبلی باقی ماند بحث هزینه تحصیل پزشکی. شما فرمودید سال اول برای همه رایگان است بعد باید درس بخوانند که بتوانند آن بورسیه­ها را بگیرند درست است؟ حالا اگر بورسیه نگرفتید هزینه تحصیل چقدر می­شود؟

شما یکسری مدارک باید ­بهشان ارائه بدهید با توجه‌ به حقوق خانواده، حقوق فردی که شما را قرار است در ایتالیا ساپورت کند یک فرمی به شما می­دهند به نام فرم ایزه؛ فرم ایزه یک عدد ایزه دارید. شما که اگر آن عدد ایزه در آن رنکینگ اولی آنهاباشد؛ یعنی پایین‌ترین حد ممکن هزینه دانشگاه برایتان مجانی یا در سال اول حدود 156 یورو است؛ یعنی در واقع هزینه­ ای ندارد دانشگاه.

این­جوری نیست که کاملاً همه چیز اینجا رایگان باشد سال اول چون شما صرفاً imat قبول شدی نه اصلاً این­طوری نیست دانشگاه از شما یک هزینه­ای می­گیرد یک فی ثبت نامی می­گیرد که برای ما 156 یورو بود که اگر سال بعدش بتوانید بورسیه را دریافت کنید 140 یورو به شما برمی­ گردد و رایگان است از سال بعدش کامل اگر بتوانید بورس را دریافت کنید که کامل واحدها را مینیمم واحدهایی که دانشگاه نیاز دارد را پاس کنید و این­جوری است در واقع جریانش.

آن فرمی هم که فرمودید باید پر کنی مستندات ارائه بدهی که من خانواده­ام توان پرداخت هزینه­ های من را هم ندارند؛ یعنی علاوه بر کسب نمره لازم برای اخذ بورسیه سال دوم؟

توان پرداخت هزینه­ها نیست اتفاقاً باید شما یک فرمی ارائه بدهید که هست کسی که اینجا شما را ساپورت کند در ایتالیا ولی در عین‌ حال باید یک چیزی هم باید یک فیش حقوقی از طرف خانواده‌تان ارائه بدهید به دولت ایتالیا که بر اساس آن یک رده­بندی اجتماعی بکنند شما را؛ یک عدد ایزه­ای به شما تعلق می­گیرد که آن عدد ایزه خیلی جاها در خیلی از مسائل استفاده می­شود اگر بخواهید بورسیه بگیرید بخواهید بونوس بگیرید بخواهید دانشگاه ثبت‌نام کنید این­ها چیزهایی است که آن عدد ایزه خیلی مهم است و مربوط به فیش حقوقی فردی است که شما را ساپورت می­کند به‌عنوانی در ایتالیا.

حالا آمدیم و اگر بورسیه نتوانستی بگیری. هزینه­ات چقدر می ­شود؟ یعنی چقدر باید برای خود دانشگاه هزینه پرداخت کنی؟

هزینه دانشگاه درصورتی ‌که شما ایزه ­تان پایین باشد؛ یعنی بین 0 تا 14000 باشد یک چیزی حدود 180 تا 270 یورو فکر کنم می‌شود؛ چون من دقیقاً اطلاعی ندارم مایی که بورس را توانستیم بگیریم یعنی توانستیم واحد پاس کنیم دیگر هزینه دانشگاه این چیزهایی است که من شنیدم.

سقفش چقدر است؟ یعنی اصلاً فرض کنید بورس نیست؛ یعنی الان من آمدم آنجا تحصیل پزشکی می­کنم …

حدود 300 یورو است.(توضیحات سایت سعید کاظمی: این هزینه در دانشگاههای مختلف ایتالیا متفاوت می باشد. مثلا دوستی گفت در دانشگاه میلان هشتصد یورو است)

300 یورو است تحصیل پزشکی در ایتالیا؟

بله این در صورتی است که ایزه­تان پایین باشد

نه فرض کن اصلاً ایزه بدترین شرایط شد حداکثر هزینه چقدر است؟

اطلاعی ندارم؛ ولی چندین هزار یورو است برای هر ترم و برای هرسال

این­ها جدا از هزینه ­های خوابگاه و هزینه ­های خورد و خوراک و این­ها؟

بله . هزینه­ های اگر شما بتوانید بورس را بگیرید و خوابگاه ­بهتان تعلق بگیرد یک مبلغی از آن بورسی که قرار بوده به­تان تعلق بگیرد کم می­شود و به ازای آن به­ شما خوابگاه تعلق می­ گیرد. ولی اگر خوابگاه نداشته باشید. که صرفاً باید بروید دنبال خانه بگردید و این­ها ولی چیزی که من شنیدم این است که می­ گویند درهرصورت آن مبلغ اگر برسد به­ شما، خوابگاه اگر اقدام کنید کم می­شود از بورسی که قرار است به­ شما تعلق بگیرد.

هزینه خانه در مسینا ایتالیا چقدر است برای پانسیون دانشجویی؟

خیلی بستگی دارد که شما کجا خانه بگیرید چه تایمی خانه بگیرید کدام منطقه خانه بگیرید اتاق تکی بگیرید یا اتاق مشترکی بگیرید با یک نفر متفاوت است بین 150 تا 300 یورو برای هر ماه هست دیگر. باز هم به نوع خانه­ای که می­گیرند بچه­ها خیلی مربوط است و خامش یعنی بدون هزینۀ برق و آب و گاز و این­ها یک چیزی حدود 150 تا 300 یورو هزینۀ یک اتاق است.

نزدیک دانشگاه را می­گویم یک جایی که باز حداقل ایاب‌وذهاب و حمل‌ونقل زیادی نداشته باشد.

این را خود بچه ­ها باید تصمیم بگیرند؛ چون منطقه‌ای که دانشگاه هست اینجا منطقه ­ای نیست که تفریحی باشد یا خیلی خوب باشد و زیبایی داشته باشد و بتوانی بروی داخلش شب­ها یک دوری بزنی برای خودت این­طوری نیست برای همین بچه ­ها اکثر می­آیند سمت سنتر و صبح­ها 20 دقیقه زودتر بیدار می­شوند تا برسند به اتوبوس. ولی اره سمت دانشگاه و این­ها حدوداً کمترین هزینه ­ها است برای خانه و این­ها.

خورد و خوراک برای دانشجو چقدر هزینه دارد در ایتالیا ؟

اگر که شما آن مدارک را در آن تایمی که آن شرکتی که بورس دانشگاه را تحت‌نظر دارد برای آن شرکت Ontime قبل deadline مدارکی که موردنیاز آن شرکت است را برایشان آپلود کنید اکانتی که می­خواهند را بسازید در سایتشان، این­ها همه مربوط به مسینا است.

هرکدام از شهرهای ایتالیا کاملاً ممکن است متفاوت باشد هیچ اطلاعی من ندارم در مورد بقیه شهرها ولی این کارها را بکنید پروسه­ ها را درست بگذرانید و این­ها حدود 2 وعده در روز به شما تعلق می­گیرد یک غذایی در سلف خود دانشگاه یک کافه­ تریایی در دانشگاه که 5 شعبه دارد در سراسر شهر و اگر که بورس کامل شده باشید که این غذا کاملاً رایگان است؛ ولی اگر که این مدارک را آپلود کرده باشید و ایزه ­تان پایین باشد و تمام مسائلی که برای شهریه دانشگاه هم گفتم. برای غذا در روز نهایتاً 3.5 یورو می­شود هزینه خورد و خوراک در 6 روز هفته.

به نسبت هزینه­ های نرمال زندگی و خوردوخوراک در ایتالیا فکر کنم خیلی عدد کمی می­شود.

بله در مسینا واقعاً می­ارزد این؛ یعنی شهرهای دیگر متفاوت است؛ مثلاً تورین من شنیده بودم که 5 تا 7 یورو است

اینترنت و آب و برق و گاز و این­ها هزینه ­هایش چه جوری است؟

عرضم به حضورتان که اینجا چند تا انتخاب دارید برای اینترنت؛ می­توانید آن خانه ­ای که می ­روید وای­فای بگیرید و این­ها که همه‌جا هست این یک مسئله. یکی دیگر هم که هست؛ چون اپراتورها خیلی زیادند مثل ایران نیست که دو سه ­تا اپراتور خاص باشند اپراتورهای خصوصی هم خیلی زیادند اینجا انواع اپراتورها باز با همدیگر فرق می­کند سرویس­ هایی که ارائه می­دهند فرق می‌کند؛ ولی نرمالش این است که از 9 یورو تا 15، 20 یورو هزینه ماهانه می­شود که شما یک اشتراکی خریداری می ­کنید و یک مقداری به شما ترافیک تعلق می­گیرد که آن هم باز هم‌بستگی به انتخاب خودتان است که چه مقدار اینترنت بخواهید با چه سرعتی اینترنت بخواهید و اینجا شبکه 5G هم دارد و می‌توانند؛ مثلاً سیم‌کارتی که 5G را ساپورت می­کند اگر گوشی­شان ساپورت می­کند 5G را انتخاب کنند؛ ولی باز هزینه بیشتری باید بدهند به نسبت.

متوسط هزینه دانشجوئی در ایتالیا چقدردارد؟ یعنی کلاً حالا فرض کن یک نفر دانشجو که یک واحد را با یک دوست یا دو دوست share بکند یک واحد کوچکی اجاره بکند چقدر هزینه ماهیانه باید برای خودش پیش­بینی بکند؟

اگر که شما بخواهید یک اتاقی بگیرید که با خود اتاق را با یک نفر share می­کنید نه واحد را؛ یعنی اتاق مخصوص خودتان را داشته باشید نه یک اتاق را با یک نفر share می­کنید این می­تواند کمترین حدودش 150 یورو است و هزینه ­های معمولی در ماه خوردوخوراک و این­ها هم اگر که بخواهیم یک عدد کلی بگوییم حول­ و­ حوش 100 یورو در ماه هزینۀ این سلف دانشگاهی می­شود که عرض کردم خدمتتان. حول­ و ­حوشی است؛ یعنی این زیاد دقیق نیست این عدد و باز هم‌بسته به خرج خودشان متفاوت است که چقدر بیشتر از این مقدار بخواهند خرج کنند.

یک نفر حداقل باید چند یورو در ماه یک دانشجو هزینه بکند؟

100 یورو.

نه؛ اجاره و همه را کامل در نظر بگیر

تا 400 یورو مینیممش است.

مینیمم هزینه­ای که حداقل باید داشته باشد که بتواند برای تحصیل برود. هزینه کتاب و این­ها چه؟ لوازم‌التحریر و این­ها را دانشگاه می­دهد یا نه باز آن را هم باید خودتان بخرید؟

حضورتان کتاب که اینجا دیگر بچه­ها استفاده نمی­کنند خیلی کم دیدم من؛ همه چیز آنلاین است همه چیز هم در اختیار همه هست اگر که دنبالش را بگیرند واقعاً دانشجوهای سال بالایی کمک می­کنند خیلی­ ها هستند که یکسری برنامه ­ها هست برای بچه­ ها اینجا که دانشجوهای سال بالایی و آن­هایی که اول وارد دانشگاه شدند در دوره اولی که ارائه می­داده دانشگاه به زبان انگلیسی کمک می­کنند به بچه­ ها یکسری کامونیتی­ هایی هست که می­توانند عضوش بشوند و کتاب­ها را بگیرند جزوه­ ها را بگیرند و یک چیزی است که آنلاینش کاملاً رایگان همه چیز را می­توانند ‌بهش دسترسی داشته باشند.

حتی اگر اسم کتاب­ها را بتوانند پیدا کنند در خیلی از سایت­ها می­توانند با مبلغ کمی 2، 3 هزار تومان از سایت­های ایرانی، انگلیسی­اش را دانلود کنند کارهایی که ما کردیم و اسم کتاب­ها را پیدا کردیم کتاب­هایی که در دانشگاهمان تدریس می­شد و در سایت­هایی که در ایران بود خریداری کردیم همه را؛ ولی عرضم به حضورتان که شاید آن­قدر هم نیازمند به کتاب نشوند اینجا باتوجه‌به این که جزوه و این­ها استادها خودشان سر کلاس­ها ارائه می­دهند و این­ها و نت ­برداری­های خود بچه­ ها. اما این­جوری می­توانند دسترسی داشته باشند به کتاب­ها به‌صورت رایگان. هزینۀ این­جور چیزها به نظرم هزینه­ای ندارد اصلاً.

برای تحصیل در ایتالیا چقدر انگلیسی نیاز هست؟ یعنی تسلط کامل نیاز هست؟ چقدر ایتالیایی نیاز است یاد داشته باشند؟ یعنی یک نفر می­خواهد بیاید چقدر انگلیسی و چقدر ایتالیایی نیاز است یاد داشته باشد؟

عرضم به حضورتان یکسری اپلیکیشن ­ها هست اینجا که خود دانشگاه معرفی می­کند که شما بروید در این اپلیکیشن واحد پاس کنید. این اپلیکیشن وقتی که آن مقدار واحدی که تعیین شده از طرف دانشگاه را شما پاس کنید یک رسیدی به شما انگار می­دهد که ارائه می­توانید بدهید به دانشگاه چون از سال سوم نیاز است که شما وقتی وارد بخش می ­شوید با مریض در ارتباط باشید و این­ها یکسری بیسیک­های ایتالیایی باید بدانید و اجبارش این است که تا همین حدی که اپلیکیشن می­خواهد شما بدانید ایتالیایی وگرنه اگر بیشتر می­ خواهید بدانید این کاملاً اختیاری است؛ اما عرضم به حضورتان انگلیسی هم دیگر آیلتس 6.5 مینیمم چیزی است که دانشگاه نیاز دارد و سفارت نیاز دارد و هر چه شما بتوانید زبان انگلیسی­ تان را به‌مرور بهتر کنید در فهم درس­ها و درک درس­ها خیلی بیشتر کمکتان می­کند.

این­طوری نه؛ آزمون کتبی وجود ندارد اصلاً دیگر اینجا همۀ ایتالیا سراسرش کاملاً همۀ آزمون­ها شفاهی است. استادها یکسری تاریخ­ها تعیین می­ کنند که در آن تاریخ­ها شما می­توانید بروید امتحان را بوک کنید و بروید سر جلسه منتظر بشوید تا نوبتتان بشود و بتوانید بروید روبروی استاد بنشینید تا از شما امتحان شفاهی بگیرد از کل درسی که در طول ترم دارید.

شما مگر 2 ترم ندارید در هر سال تحصیلی در ایتالیا؟

چرا.

الان امتحانات این ترم تا کِی فرصت داری بروی امتحان بدهید؟ شما می­گویید 6 تا 9 بار فرصت دارید.

6 تا 9 تا کال دارد امتحان­ها

یعنی چه؟

یعنی 9 تا وقت ارائه می­دهد استاد.

در هر ترمی؟ شما نباید درس­های این ترم را پاس کنید بروید درس­های واحد مثل ایران ترم بعد را انتخاب رشته کنید؟

عرضم به حضورتان که برای رفتن به ترم بعد نیاز است که شما یکسری درس­ها را پاس کرده باشید به‌خاطر این که ترم بعد اگر بخواهید درسی پاس کنید یکسری درس­ها پیش­ نیازند ولی این­طوری نیست که اگر شما هیچ درسی پاس نکنید نتوانید وارد ترم بعد بشوید؛ یعنی هیچ قانونی مستقیماً برای این وجود ندارد؛ ولی صرف این که شما نیاز دارید که یکسری درس­ها را پیش ­نیازش را پاس کرده باشید بالاخره باید آن درس­ها را امتحانش را بدهید و پاس کنید دیگر؛ این منطقی­ است؛ ولی از سال دوم شما نیاز دارید که یکسری درس­ها به دولت ایتالیا ارائه بدهید که آقا من این دوتا درس را حداقل پاس کردم و می­خواهم وارد ترم بعدی بشوم و نیاز به اجازه رزیدنسی برای سال بعد دارم. این اجازه رزیدنسی که به شما می­دهند برای سال بعد نیاز دارید که یکسری درس­ها ­بهشان ارائه بدهید.

یعنی برای دولت ایتالیا باید اثبات کنید شما در حال درس خواندن هستید. نه اینکه از ویزا دانشجوئی برای اقامت استفاده می کنید؟

بله

از جو کلاس­ها در ایتالیا بگو چه طوری است؟ اصلاً تدریس استادها چه طوری است؟ سبکشان با ایران چه فرقی می­کند؟

اینجا چون من خودم صرفاً دانشگاه نرفتم ایران که بخواهم مقایسه کنم. ما وقتی که دانشگاه قبول شدیم ایران کرونا بود و اصلاً نتوانستیم وارد دانشگاه بشویم و کورس­های آنلاینی هم که می­گذاشتند حقیقتش من دنبال نمی‌کردم؛ چون که جذابیتی نداشت برایم؛ ولی اینجا اساتید مسلط هستند. به درسشان ولی آن­جوری نیست که انگلیسی­شان در حد یک آدمی که نیتیو است یا چندین سال است انگلیسی صحبت می­کند باشد؛ در حدی که بتوانند درس را به شما برسانند انگلیسی بلدند و درسی که خودشان قرار است بدهد را کامل به انگلیسی مسلط ­اند بهش و این از استادهایش است اینجا. یکسری استادها خیلی بهتر انگلیسی بلدند یکسری استادها نه کمتر انگلیسی بلدند.

کلاً جو دانشگاه در ایتالیا چه طوری است؟ برداشت خودت

خیلی دانشگاه بی حاشیه‌ای است. این­جوری است که آهسته بروی آهسته بیایی هیچ­کس کاری­ به شما ندارد و عرضم به حضورتان که هرکسی سرش در کار خودش است. دیگر شما که دیگر مثل من تجربه زندگی در شهر کوچک را دارید دیگر؛ هیچ فرقی آن­جوری هم نمی­کند با شهری که ما درش بودیم. خیلی جو آرامی دارد خیلی جو بی­خطری دارد خدا را شکر و شما اگر کار خودتان را انجام بدهید کسی به­تان کاری ندارد و راحت هم می­توانید در این مسیرتان پیشرفت کنید.

برخورد مردم و کارمندهای دانشگاه در ایتالیا چطور است؟

شما فکر نمی­کنم زیاد سروکله بزنید کلاً در طول این چند سالی که اگر که دوستان قبول بشوند و اینجا بیایند خیلی کم پیش می­آید که به دفاتر دانشگاه بروید برای کارهای اداری چون همه چیز آنلاین است و deadline دارد و شما باید یکسری مدارک را فقط صرفاً برایشان بفرستید و آپلود کنید؛ ولی خیلی آدم­های مهربانی ­اند خیلی کمک می ­کنند و جو بالاخره نژادپرستی یک­جوری است که وجود دارد دیگر در همه جای دنیا نسبت به یکسری کشورها ولی آن‌جوری نیست که خیلی به شما تحمیل بشود این نژادپرستی نه ممکن است یکسری آدم­ها باشند اینجا که خودشان صرفاً آدم خوبی نباشند و این را به شما تحمیل کنند؛ ولی در کل مردم خیلی مردم خوبی ­اند همه به همدیگر کمک می­کنند و واقعاً آدم­های مهربانی ­اند اینجا جنوب ایتالیا.

سیستم­های حمل‌ونقل در ایتالیا چگونه است؟ بین خوابگاه و مثلاً محل اجاره ­تان

عرضم به حضورتان در خود دانشگاه پزشکی و دانشگاه پاپاردو و دانشگاه آنونزیاتا را نمی‌دانم؛ ولی در خود دانشگاه پاپاردو پزشکی یک سری سیستم­های حمل­ و­نقل داخل دانشگاه هست؛ چون دانشگاه‌ها بزرگ­ هستند و از این­ طرف تا انطرف دانشگاه رفتن برای کلاس و سلف دانشگاه یک­ کم ممکن است وقت­گیر باشد برای همین سیستم حمل­ و­نقل رایگان است در خود محوطه دانشگاه و سیستم حمل‌ونقلش هم اینجا با بلیت است شما در شهر باید بلیت تهیه کنید تا بتوانید سوار اتوبوس بشوید.

روی کار دانشجویی هم می­شود در ایتالیا حساب باز کرد؟

کار دانشجویی عرضم به حضورتان هستند بچه­ هایی که پاکستانی­ها، هندی­ها، افغانستانی­ها که اینجا خیلی من دیدم کار می‌کنند؛ ولی من خودم اطلاعی ندارم از این که چه جوری می­شود دنبالش رفت چه‌کارهایی هست برای دانشجوها؛ چون که حقیقتش دنبالش را من نگرفتم زیاد اطلاعی ندارم در موردش ولی می­دانم که وجود دارد کارهای دانشجویی.

ترم تعطیلی هم دارید مثل ترم تابستانی ایران که تعطیل می­شود؟ یعنی شروعش از چه زمانی تا چه زمانی است؟

ترم ما که عرضم به حضورتان از سپتامبر شروع می­شود از اوایل سپتامبر امتحان­ها است امتحان­هایی که برای بچه­ها هست از اوایل سپتامبر است و شروع ترم هم اواخر سپتامبر است تا فوریه و اواخر ژانویه و فوریه ترم یک است برای هرسال و از مارچ هم تا پایان ژوئن ما ترم دوم را داریم در سال.

دو ماه حدوداً تعطیلید؟

بله

روزی چند ساعت درس می­خوانی؟ خیلی از درس‌خواندن زیاد صحبت می­کردی.

آره دیگر اینجا یکسری می­گویند درس نخوانی دیگر هیچ دیگر؛ خیلی چون که سنگین است درس­ها شما غافل بشوید از درس‌خواندن چون که امتحان­ها کتبی نیست و شما در هر کالی که امتحان برگزار می­شود یک امتحان نهایتاً می­توانید بدهید با خیال راحت؛ برای همین باید خیلی مطمئن درس بخوانید که آن یک امتحان را بتوانید قبول بشوید برای همین فشار خیلی بالا است استرس خیلی بالا است و حجم درس­ها هم به ­شدت زیاد است و بازه ­ای که می­توانید شما درس بخوانید کم است تا امتحان­ها دوهفته، دوهفته امتحان برگزار می­شود و باید خودتان را برسانید. پس خیلی درس‌خواندن سخت است و عرضم به حضورتان ساعت­های زیادی نیاز دارد.

مثل ایران مشروطی و این­ها هم دارد؟ یعنی کسی مشروط می­شود؟

یک آپشنی وجود دارد که شما اگر نتوانستید درسی پاس کنید و چون حجم درس­ها زیاد می­شود بخواهید مستقیم بروید سال دو بدون این که درسی پاس کرده باشید آپشن repeat ­دارد که شما سال یک را دوباره می­روید از اول شروع می­کنید.

همۀ واحدها را؟

بله همه­شان را ولی اگر این کار را بکنید من شنیدم که دیگر تا آخر تایم تحصیلتان اینجا بورس را نمی­توانید بگیرید نمی­توانید برای بورسیه اقدام کنید. پس یعنی این هم خودش یک فشار و استرس بیشتری است که بیشتر آدم درس بخواند و بیشتر از خودش کار بکشد بیشتر تلاش کند تا بتواند به بورسیه برسد و خودش اینجا یک کمک خرجی باشد برای خانواده.

آنجا امتحان جامع هم دارید مثل ایران بعد از چهار سال، سه سال پزشک­ها می­روند یک امتحان جامع می­دهند؟

من نشنیدم هم­چین چیزی.

چند سال طول می­کشد تحصیل پزشکی؟

عرضم به حضورتان کورس دندان­پزشکی اینجا ۵ساله است و کورس پزشکی 6 سال مینیمم طول می­کشد. باز هم‌بستگی به خودتان دارد و سال­هایی که repeat می­کنید یا نمی­کنید.

بعد کسی برای دستیاری تخصص بخواهد برود چه؟ شانسی دارد یا اطلاعاتی داری؟

حضورتان این­ها را من زیاد اطلاع ندارم در موردش ولی مثل این که می­ توانند یک دوره­ای را من یادم است رئیس دانشگاه داشت صحبت می­کرد یک دوره­ای مثل این که قرار است در سال­­های آینده برگزار کنند که شما این دوره را می­روید می­گذرانید و می­توانید به‌عنوان پزشک خانواده اینجا در ایتالیا در مینیمم ساعت کاری شروع به کار کنید؛ ولی این یک چیزی است که من حس می­کنم شنیدم؛ ولی اگر بخواهید اینجا ادامه تحصیل بدهید دیگر به زبان انگلیسی نمی­توانید ادامه تحصیل بدهید هر رشته­ای که بخواهید دنبال کنید باید به زبان ایتالیایی واردش بشوید؛ چون کاملاً رزیدنسی اینجا شما در بخشی، شما سر کلاس نیستی دیگر؛ برای همین انگلیسی دیگر واقعاً به کارت نمی‌آید؛ چون که سروکارت مستقیماً با یک آدم ایتالیایی است یک آدم متوسط ایتالیایی که هیچ انگلیسی بلد نیست خودش.

اطلاع داری که امکان ماندن در ایتالیا برای بعد از تحصیلات هست یا نه باید برگردی؟

عرضم حضورتان می­شود ماند؛ ولی این پروسه­ هایش را من حقیقتش زیاد نرفتم که ببینم چه جوری است؛ چون تمرکزم اصلاً جای دیگری بوده تا الان و فکر نمی­کنم زیاد خودم را درگیرش کنم تا آخر دوره تحصیلم چون که بالاخره یکسری چیزهای مهم­تر هست که الان سر راهمان است و باید بگذاریمشان کنار.

مدارک دانشگاه­های پزشکی ایتالیا را ایران قبول دارد

بله

یعنی خود مدرک مستقیم بیاوری ایران معادل­ سازی کنی قبول می­شود یا باز باید یکسری واحد در ایران پاس کنی؟

نه دو سالی است که شما باید اینترنی بگذرانید در ایران اگر که بخواهید بعد از دوران تحصیل برگردید؛ ولی غیر از آن مدرک پزشکی­اش را قبول دارند.

لحظه ­ای که وارد ایتالیا شدی برای ثبت‌نام و کارهای دانشگاه و این­ها چه؟ تجربیاتت را به ما می­گویی؟

عرضم به حضورتان که من از وقتی وارد شدم؛ چون که اینجا با کسی من آشنایی نداشتم و این­ها سخت بود دیگر تنها و این که دنبال خانه این­ها از ایران گشته بودم یکسری دوستانم کارهای خانه را انجام داده بودند؛ ولی خانه آماده نبود قراردادم 20 روز بعد بود بعد از ورودم بود و من نمی­دانستم آمدم اینجا یکسری هزینه­ های هنگفت دادم برای هتل؛ هزینه­ های زیاد برای خوردوخوراک چون اطلاعی نداشتم در مورد سلف دانشگاه و این که چه جوری می­شود اقدام کرد برایش، برای بورسیه،

برای همه این­ها خیلی اطلاع زیادی نداشتم در موردش برای همین جالب نبود؛ ولی من وارد شدم مستقیماً رفتم برای کارهای اداری که می­دانستم را انجام بدهم رفتم واکسن بزنم اینجا چون که نیاز بود یک green pass شما داشته باشید در هرجایی که می­خواهید بروید آن green pass را یک نفری بود که چک می­کرد که بداند که شما واکسینه هستی بداند که شما خطری نداری برای جامعه. ولی این­جوری بود آن اوایلی که من وارد شدم خیلی شوک مهاجرت است شما خودتان اطلاع دارید تجربه­اش را دارید یک شوکی بهت  وارد می­شود تازه متوجه می­شوی دیگر ایران نیستی زبانت زبانی است که هرکسی اینجا نمی­فهمد حتی این انگلیسی را هم کسی متوجه نمی­شود آن­قدر در جنوب ایتالیا. مردمش بیشتر انگلیسی اصلاً بلد نیستند و این­جوری بود تجربه کلاً تجربۀ جدیدی بود؛ ولی تجربه جالبی نمی­توانم بگویم بود.

می­دانی خود سفارت ایران معمولاً انجمن برای دانشجویان یک دفتری دارد.

من خاطرم هست شاید 16، 17 سال پیش در شهر پونای هند رفته بودم دیدن دوستان رفته بودم آنجا تحصیل می­کردند از طرف سفارت یک دفتری بود تازه ­واردها می­رفتند آنجا راهنمایی­شان می­کردند بعضی دانشجوهای قدیمی می­آمدند آنجا کمک می­کردند به دانشجوهای جدیدالورود حتی چند هفته اقامت بهشان می­داد هزینه خیلی جزئی می­گرفت تا کمکشان می­کردند خانه بگیرند دانشگاه ثبت‌نام کنند خیلی کار خوبی می­کرد.

بله هست این مسائل هم اینجا؛ حالا در رم و ناپولی و شهرهای بزرگ­تر حتماً هست؛ ولی اینجا هم قطعاً وجود دارد و شاید اگر هم نیست به وجود بیاید طی سال­های دیگر چون تعداد دانشجوهایی که دارد می­آید دارد زیاد می‌شود؛ ولی این چیزهایی که شما می­فرمایید را من زیاد اینجا متوجهش نشدم. بودند بچه­ های سال بالایی که خیلی دوست داشتند کمک کنند به بچه­ ها و ما هم رفتیم کمک گرفتیم ازشان ولی این­جوری که شما می­گویید به‌صورت متمرکز اینجا نبود اصلاً.

برسیم به بحث شیرین ویزا.

من چون خودم یک تجربه­ای از سفارت ایتالیا داشتم ولی نمی­دانم چه جوری بگویم سفارت ایتالیا یک جوری آن افرادی که حالا نمی­دانم هم­وطن­های خود ما در سفارت­ هستند یا افرادی هستند داخل سفارت یک جوری به‌ عمد فرایند را به سمتی می­برند که شما را به سمت دلال­ها سوق بدهند یعنی 6، 7 سال پیش بود من 2 مرتبه مکاتبه هم کردم؛ یعنی برای سفر توریستی درخواست دادم به ایتالیا؛ کل برنامه سفرم را دقیق، تمکن مالی­ ام این­ها همه را هم انجام داده بودم؛

ولی متأسفانه سایتشان خیلی سایت ضعیفی بود و متأسفانه آخرش هم نتوانستم ویزای ایتالیا را بگیرم خیلی مدت طولانی هم فقط برای گرفتن وقت سفارش حتی این­قدر من معطل شدم. احساس می­کردم یک عمدی وجود دارد؛ چون افراد زیادی به‌عنوان دلال به من زنگ می­زدند نمی­دانم شماره من را هم از کجا پیدا می­کردند و هزینه ­های هنگفتی هم درخواست می­دادند که برای یک سفر توریستی توجیه نداشت. من تجربه خودم را از سفارت ایتالیا گفتم در ایران؛ حالا نمی­دانم هم به وزارت امور خارجه یکی دو بار مکاتبه کردم هم با سفارت ایتالیا مکاتبه کردم واقعاً جزو بدترین سفارت­ها برای ویزا گرفتن توریستی است حالا حداقل من این را مطمئنم. آن کارگزاری یا سایتی که معرفی می­کنند نوبت ­دهی که می­کند اصلاً هیچ‌وقت شما هیچ جوری نمی­توانی ازش نوبت بگیری حالا من می­خواهم تجربه خود شما را بشنوم.

بله درست است ما هم همین تجربه شما را داشتم. من اطلاعی در مورد این که کِی قرار بود سایت­ها و این­ها باز شود نداشتم و در این گروه­هایی هم که بچه­ ها منتظر می­ ماندند و بیدار می ­ماندند و هی دائم سایت­ها را چک می­کردند نبودم و زیاد دنبالش را نمی­گرفتم اصلاً چون تجربه­ای نداشتم با پروسۀ ویزا گرفتن و این­ها. این خودش یک چیز چیزی بود که خیلی اذیت کرد من را پروسۀ ویزا؛ ما به deadlineهای اولیه سفارت نرسیدیم نتوانستیم ویزایمان را زود بگیریم تا بتوانیم به بورس برسیم اینجا.

آن مدارکی که قرار بود ارائه بدهند به ما خیلی دیر به دستمان رسید و در نتیجه ما هم نتوانستیم برای بورس اقدام کنیم برای سال اول و می­افتد برای سال دوم که واحدهایی که پاس کردم را ارائه بدهم تا بتوانم برایش اقدام کنم؛ ولی سفارت درست است این­جوری بود. عرضم به حضورتان مؤسسه ­ای که من با آن در ارتباط بودم هیچ‌چیز ارائه نمی­داد سرویسی ارائه نمی­داد برای کارهای سفارت چون خودشان هم می­دانند که چه جوری است جریان خودشان را درگیر نمی­کنند. بعد عرضم به حضورتان ما خودمان که نتوانستیم وقت بگیریم؛ ولی یکسری دلال­ها بودند همان جور که شما فرمودید یک مبلغی را گرفتند بعد چون ما خیلی نزدیک شده بودیم به deadline که اگر بعد آن اقدام می­کردیم نمی­رسیدیم به ایتالیا تمام تلاش این دو سالی که انجام داده بودیم می­پرید دیگر؛ برای همین یک مبلغ هنگفتی هم ما برای دلال وقت سفارت دادیم.

تعریف کن هزینه را به دلال دادی بعد چند روز طول کشید که ویزا ایتالیا امد؟

دلال وقت گرفت فردا پس‌فردایش برای من وقت گرفت.

من هم احساس می­کردم فقط مشکل پول است؛ یعنی باید پول را بدهی همه چیز حل می شود؟

نه همه این­جوری نبودند. خیلی­ها چون مثل ما یک­کم تنبل­تر بودند مثل من خودشان دنبالش را نگرفتند این­جوری شدند.

فیزیکی که نمی­توانی نوبت بگیری می­گویند: «بروید سایت»

بعد سایت هم البته به تنبلی و این­ها ربطی ندارد؛ ولی خیلی یکهو شلوغ می­شود؟ هر شب با سرعت اینترنت بالا البته این تجربۀ من مال 6، 7 سال پیش است

نه هیچ فرقی نکرده. هنوز هم شما فرایند نوبت­دهی سایتشان اصلاً یک ساعت­هایی هر موقع دلشان بخواهد باز می­شود و تازه باز هم که می­شود کلاً این­قدر ترافیکش زیاد است در یک‌لحظه حجم زیادی وارد سایتشان می­شوند عملاً هیچ. یک جوری انگار پشت‌صحنه  دلشان نمی خواهد انلای نوبت بدهند. وگرنه سفارت فرانسه من همین نوبت­دهی را خیلی راحت در هر ساعتی می­روی ساعت انتخاب می­کنی مدارک و پروفایل باز می­کنی خیلی آسان رفتم ساعتت هم مشخص می­کند رأس ساعت هم می­روی هیچ‌چیز خاصی نداشت. اینجا احساس می­کنم یک عمدی هست.

پروسه ­اش خیلی راحت­تر است از کشورهای دیگری که شما می‌فرمایید هم آلمان هم فرانسه من دوست­هایی دارم که فرانسه رفتند دوست­هایی دارم که آلمان رفتند دوست­هایی دارم که اسپانیا رفتند من سریع­تر رسیدم به ایتالیا تا آن­ها رسیدند به آن کشورهای دیگر؛ حتی با این که من یک سال انگار پشت کنکور بودم برای همین آزمون هم. حق دارند بالاخره مردم بیشتر تقاضا داشته باشند وقتی که راحت­تر می­توانند برسند به اینجا.

یعنی می­گویید ویزای ایتالیا راحت­تر گرفته شد؟

ویزای ایتالیا نه این پروسه­ذای که وارد دانشگاه بشوی برای ایتالیا راحت­تر است.

یک آزمون است همین­قدر. یک آزمون فقط شما باید قبول بشوید.

(توضیحات از اینجا به بعد یک نفر دیگر به نام آقای قنواتی به لایو ما اضافه شد. که متخصص ویزا بودند و من گفتم اطلاعات خوبی می توانند در اختیار شما عزیزا ن بگذارند)

داشتم گوش می­کردم در بحث تان گفتم اگر اجازه بدهید من هم در بحث تان باشم و یکسری صحبت­ها را بکنیم من در خدمتتان هستم.

ما با آقای دکتر کامیار داریم در مورد تجربیات ایشان در تحصیل پزشکی در ایتالیا صحبت می­کنیم. در مورد imat صحبت کردیم در مورد تجربیاتی که ایشان در خود دانشگاه داشتند هزینه ­های تحصیل همه صحبت کردیم الان رسیدیم به بخش ویزا. من یک تجربه خودم را گفتم تجربه شخصی خودم برای گرفتن ویزای توریستی ایتالیا بود 6 یا 7 سال پیش بود و از آقای دکتر هم پرسیدم شما نظرتان چیست؟ حالا خوشبختانه شما آمدید گفتم شاید شما تخصص، تجربه بیشتری داشته باشید.

بله من الان تقریباً 8 سالی هست برای دوستانی که ویزای شینگن یا ویزای کانادا یا استرالیا یا امریکا یا انگلیس را اقدام می­کنند برایشان از ترکیه از طریق سفارتخانه‌ها اقدام می­ کنیم الان تقریباً 8 سالی هست خدا را شکر تا حالا ریجکتی هم نداشتیم و تجربیاتم در زمینه اخذ ویزا خوب است خدا را شکر اگر موضوعی هست من بگویم چرا 90% ایرانی­ها ریجکت می­شوند ویزا سخت می­گیرند و چرا سفارت­ها اصلاً ایرانی­ها را بیشتر ریجکت می­کنند؟ حتی با وجود دعوت­نامه. یکسری مسائل و یکسری ریزه ­کاری­ها است من بگویم شاید به درد عزیزان بخورد.

من یک توضیحی خدمتتان بدهم؛ چون امروز در مورد ایتالیا داریم صحبت می ­کنیم عنوان بحثمان هم ایتالیا است من خیلی خوشحال می­شوم که – من تخصص ندارم تجربه هم ندارم – اگر شما تخصص و تجربه دارید در یک لایو دیگری با همدیگر حسابی بنشینیم در موردش حرف بزنیم

آره خواهش می­کنم ببینید در خصوص ایتالیا من یک موضوعی را بگویم چرا الان اکثر ایرانی­ها با این که حالا چه درخواست ویزای تحصیلی می­کنند چه کاری می­کنند چه توریستی می­آیند از ایتالیا ریجکت می­شوند متأسفانه شرکت­هایی که در ایران این کار را انجام می­دهند یا دفاتر مهاجرتی علم کافی به این موضوع را ندارند و باتوجه‌به این که ضوابط جدید سفارتخانه ایتالیا را می‌دانند؛ ولی بااین‌وجود فقط به‌خاطر دریافت 200 یورو یا 400 یورو پیش ­پرداخت اولیه از مسافر می­آیند برای مسافر اقدام می­کنند و بعدازاین که وقت سفارت را گرفتند و مصاحبه و این­ها که انجام شد.

متأسفانه بعد از یک مدتی خبر می­آید و سفارت ریجکت می­کند این­ها را. در سفارت ایتالیا الان جدیداً اکثر سفارتخانه‌ها عضو حوزه شینگن الان این­طوری شده که می­آیند تمام ریزه ­کاری­ها را جزءبه‌جزء استعلام می­کنند و دقت می­کنند در روند پروندۀ مسافر. یکی از مهم­ترین دلیل ریجکت شدن این هست که شرکت­هایی که می­آیند به‌عنوان نمایندۀ مسافر یا خیلی­ از وکلا مسافر می­شوند اقدام می­کنند روی آن کلاس هتل و روی بحث تاریخی که برای رفت و برگشتشان می­خواهند تنظیم بکنند مخصوصاً در ویزاهای کاری یا توریستی یا ویزای تحصیلی، هر چیزی که هست این­ها دقت نمی­کنند الان جدیداً سفارتخانه‌ها می­آیند روی همۀ این­ها استعلام می­گیرند.

الان مثلاً سفارت ایتالیا آمده گفته شمایی که می‌آیی؛ مثلاً ویزای شنگن سه‌ماهه می­گیری توریستی شما چرا مثلاً بلیت رفتت مثلاً می­گویی من می­خواهم امروز بروم بلیت برگشتت را رزرو کردی برای مثلاً طبق ویزایت مثلاً برای سه ماه دیگر چون درخواست ویزایت سه‌ماهه شنگن بوده از ترکیه و این که اگر شمایی که می‌خواهی سه ماه در ایتالیا بمانی قاعدتاً بایستی یک درآمد خیلی خوبی داشته باشی حالا بحث تمکن مالی را ندارم کلاً می­گوید شما مثلاً تمکن مالی را آمدی 400 میلیون ارائه دادی بعد مثلاً سه ماه می­خواهی در ایتالیا بمانی با آن هزینه­ ها و با آن شرایطی که هست بعد مثلاً رفتی هتل دوستاره اجاره کردی.

این را سفارت­ها می­آیند به این ریزه­ کاری­ها دقت می­کنند و ریجکت می­کنند الان 90% کسانی که  در ایران می­آیند اقدام می­کنند را به همین دلیل ریجکت می­کنند یا کلاس پروازی­شان، نوع پروازشان و یا این که آن شرایطی که سفارت خیلی­ ها مثلاً الان شرکت­ها می­آیند بلیت و هتل را رزروی در پرونده می­گذارند الان دیگر سفارتخانه‌ها به‌هیچ‌عنوان بلیت و هتل را اگر رزروی باشد ویزا نمی­کنند. یعنی بلااستثنا ریجکتشان می­کنند و این که خیلی ­ها الان هستند.

در ایران با ما تماس می­گیرند. می­گویند: «ما اقدام کردیم یک وکیل خبره هم کارمان را پیش برد» به او می­گویم: «چقدر دادی؟» می­گوید: «200 دلار اول دادیم.» می­گویم: «پسر خوب! شما نمی­دانی آن شرکت که می­داند الان ایتالیا کسی که می­آید می­گوید: «می­خواهم به تو ویزا بدهم» قاعدتاً شما بایستی بلیت هتلت را بخری بگذاری در پرونده که آن طرف بداند شما واقعاً قصد رفتن دارید.» سفارت ایتالیا می­آید استعلام می­گیرد می­بیند هتلش رزرو است بلیتش رزرو است هتل هم که تازه رزرو کرده دوستاره است و ریزه ­کاری­های خیلی تاریخ رفت و برگشتشان را یکسری ریزه­ کاری­های خیلی مهم که متأسفانه شرکت­های هواپیمایی،  دفاتر مهاجرتی به‌خاطر سودشان در ایران این­ها را مدنظر قرار نمی­دهند و فقط آن پول گرفتنشان از مشتری برایشان مهم است و متأسفانه اکثر ایرانی­ها را ریجکت می­کنند که …

بحثی که من دارم موضوع گرفتن وقت سفارت ایتالیا برای دانشجو است.

یعنی در ایران سفارت ایتالیا یک سایت معرفی می­کند – حالا سایتش را من دقیق نمی­دانم – کارگزاری است اسمش اصطلاحاً می­گویند می­گوید: «شما بروید اول نوبت …» مثلاً مدارک تحصیلی دعوت­نامه دانشگاهتان آمده همه مدارکت را هم کامل کردی باید ببری تحویل بدهی آیلتس 6.5 به بالایت هم آماده است. مشکل این است که شما اصلاً در سایتش به‌هیچ‌عنوان نمی­توانی نوبت بگیری؛ یعنی من خودم برای توریستی که اقدام کردم گفتم حداقل نوبت را خودم بگیرم هر چه اقدام کردم هر ساعتی با هر سرعت اینترنتی نتوانستم. عملاً هم حضوری هم که رفتم آنجا دیدم آدم­هایی هستند که می­گویند: «ما برایت نوبت می­گیریم» هزینه ­های خیلی هنگفتی می­گفتند برای من آن زمان توجیه نداشت کنسلش کردم اصلاً سفر را.

من دلیلش را بگویم خدمتتان؟ سفارتخانه‌ها دیگر الان خودشان عمداً این کار را می‌کنند؛

یعنی باتوجه‌به آن سهمیه­ای که به کارمندهای سفارتخانه‌ها دارند می­دهند بابت VIP وقت سفارت، این­ها ترجیح می­دهند بیشتر با کسانی کار کنند که این وقت­ها را از آن­ها بخرند؛ مثلاً الان کارمند سفارت آلمان یا کارمند سفارت سوییس آمدند نوبت­ هایی که مثلاً مال آن امتیازاتشان است که خود کشورشان به آن­ها می­دهد مثلاً می­گوید شما در ماه به هر نفر مثلاً 30 تا VIP وقت می­دهد می­گوید شما می­توانید در ماه 30 نفر را مثلاً از خویشاوندان، از دوستان، از کسانی که مثلاً دارید و این­ها وقت بگیرید و کارهایشان را انجام بدهید الان کارمندهای سفارت دیگر چه‌کار می­کنند؟

می­آیند این وقت­هایشان را می‌فروشند؛ یعنی مثلاً می­آیند به من می­گویند: «آقای قنواتی! شما در ماه 20 تا مثلاً نوبت داری. چه این 20 نفر را به من بدهی چه ندهی من هزینۀ آن نوبت سفارت و آن داکیومنتی که من کمکت می­کنم برای ویزا شدن مسافرت است. این امتیاز را به من می­دهد که کمک می­کند به من می­گوید چه در پرونده بگذارم که مسافرم ویزایش قبول بشود می­آید این وقتش را می­فروشد می­گوید: «من به‌ازای هر نفر 3000 یورو از تو پول می­گیرم» 20 تا 3000 یورو می­شود 60 هزار یورو؛ این 60 هزار یورو را چه من مسافر به او بدهم چه ندهم پولش را از من می­گیرد.

برای همین بیشتر مثلاً جاهایی که الان قیمت­های سنگین می­دهند به همین دلیل است؛ مثلاً شرکت هواپیمایی یا دفاتر مهاجرتی الان در تهران هستند که می‌آیند؛ مثلاً این را می­خرند. طرف 60 هزار یورو پول می­دهد 20 تا وقت می­خرد خودش هر ویزا را مثلاً به اسم این که من 100% ویزا می­کنم می­آید 10 هزار یورو 12 هزار یورو به هر نفر می­فروشد این را؛ یعنی می­گوید هزینۀ شما برای ویزای تضمینی دانشجویی ایتالیا 10 هزار یورو یا 12 هزار یورو هزینه­اش است. الان سفارتخانه‌ها دارند این کار را می‌کنند؛ یعنی کارمندها باتوجه‌به آن چیزی که دارند؛ یعنی من دیدم؛ یعنی با آن­ها که صحبت می­کنم طرف می­گوید من در طول ماه مثلاً ما 40 تا نوبت می­دادیم 50 تا نوبت می­دادیم برای سفارت،

100 تا نوبت می­دادیم به فرض مثال؛ این­ها باتوجه‌به آن داکیومنت ضعیفشان و مدارکی که ارائه می­دادند 90 درصدشان ریجکت می­شدند وقتی ما می­فرستادیم ما به‌جای این که این کار را بکنیم می­آییم نوبت­های خودمان را به‌عنوان خویشاوند یا دوست یا آشنا، رفیق یا VIP اسمش VIP time سفارت است این را به‌عنوان VPI نوبت­هایمان را به یک نفر که کارش آن است؛ مثلاً در هر کشوری الان دارند این کار را می­کنند مثلاً می­فروشیم این‌طرف دیگر هم خیال او راحت است که ما کمکش می­کنیم که ویزا بشود.

مسافرش 100% چون قاعدتاً آن­ها در ارتباط­اند و می­دانید طبق بند 600 ماده 212 این­ها در نهایت تصمیم را آن مأمور سفارت می­گیرد که آیا تو ویزا بشوی یا نشوی. در خیلی از مراحل هم اعلام می­کند می‌گوید؛ مثلاً همه مدارکت اوکی درست است؛ ولی من احساس می­کنم تو می­خواهی برنگردی ریجکتت می­کند. چون تصمیم­ گیرنده نهایی خودش است در نهایت می­آید کمک می­کند به آن یک نفری که با او قرارداد بسته و پول را دارد به او می­دهد خیلی هم قانونی هم هست؛ یعنی هیچ‌چیز نظارتی رویش نیست می­گوید: «آقا وقتم است می­فروشم» و در خفا هم کمک می­کند به آن آقا می­گوید: «آقا! من کمکت می­کنم تو 100% ویزا بشوی » و این وقت 100% را به قیمت­های 2000 یورو، 3000 یورو می­فروشد در تهران. به این دلیل است.

ما تجربه خود آقای کامیار هم بشنویم ایشان برای ویزای سفارت ایتالیا اقدام کردند برای تحصیلی، دانشجویی. می­دانم که یک‌زمان خیلی زیادی هم طول کشید. آقای کامیار! شما تجربۀ خودت را به ما بگو.

عرضم به حضور شما همین­جوری بود دیگر؛ وقت را از یک دلال خریدم و مدارکم را کامل کردم ارائه دادم و بعد از 40 روز ویزایم آمد بدون مشکلی.

هزینه خود صدور ویزا چقدر بود؟ یعنی چقدر هزینه دادی به خود سفارت ایتالیا؟

70 یورو است در سفارت نقدی از شما هزینه می­گیرند.

شما به خود سفارت که عملاً مراجعه نمی­کنی همه مدارک را می­بری به دفتر CKGS

به دفتر CKGS بله.

CKGS. آزمایش­های بیومتریک هم انجام دادی؟ اثر انگشت و …

نه نه

یعنی شما برای ویزای تحصیلی ایتالیا رفتید اثر انگشت نگرفتند

نمی­گیرند.

نیازی نیست آزمایش بیومتریک؟

نه آزمایشی انجام ندادم.

توضیحات آقای قنواتی:

ببینید می­دانی چیست قضیه بایو متریک؟ بایو متریک هر سفارت در کشور مبدأ به‌خاطر امنیت همان کشور است که دولت به آن سفارت می­گوید شما بایستی از کسی که می­آید به شما درخواست ویزا می­دهد باید بایومتریکش کنید و آن اطلاعات را بگیرید از کشور منی که در کشورم سفارت داری که این آیا مشکل دارد؟ ندارد؟ شرایطش چه جوری است؟ تا ما به شما بگوییم. هیچ ارتباطی با بایو متریک شدنش در کشور مقصد به‌هیچ‌عنوان ندارد؛ یعنی این که مثلاً مسافر فکر کند: «من در تهران بایو متریک نشدم؛ ولی مثلاً بروم آنجا بایو متریک نمی­شوم.» نه چه اینجا بایو متریک بشود چه نشود وقتی برسد به کشور مقصد آنجا بایومتریکش می­کنند و الان جدیداً از بایو متریک اسکنر چشم استفاده می­کنند.

به‌خاطر این که بتوانند کاملاً تشخیص بدهند که این مسافر چه جوری است و شرایطش چیست و همه‌جوره‌اش را بررسی می­کنند. الان دقیقاً همان جوری که دوست عزیزمان گفت همین‌جور است اصلاً دیگر به بایو متریک هم نمی­برند خیلی­ها مثلاً اصرار می‌کنند؛ مثلاً مسافر اطلاعات ندارد می­گوید: «من چه جوری بایو متریک نمی­شوم ویزا برای من صادر می­شود؟» درحالی‌که مثلاً خیلی­ها به‌خاطر این که بیایند این شائبه را برای مشتری رفع بکنند و این شرایط را برطرف بکنند برای مشتری که مطمئن بشوند قانونی است و جعلی نیست قانونی هم نیست و می­خواهند مطمئن بشوند که نیست می­آیند چه‌کار می­کنند؟ بایو متریک مشتری را از روی برگه کاغذ خودشان می­گیرند و می­برند می­دهند به آن کارمند سفارت و آن روی دستگاه خودش بایو متریک آن مسافر را تعریف می­کند.

متوجه شدم. آقای کامیار! شما که رفتید مصاحبه­ای هم انجام دادید در سفارت یا دفتر CKGS ؟

نه

هیچ مصاحبه­ ای چیزی انجام ندادید. تمکن مالی برای صدور ویزا چقدر شما ارائه دادید؟

اگر اجازه بدهید من مبلغش را که نگویم؛ ولی یک مقداری نیاز است یک مینیمم نیاز دارند.

نه همان مینیممی که سفارت نیاز دارد

حول‌وحوش 5 تا 6 هزارتا فکر می­کنم نیاز دارند برای تمکن مالی

الان ویزایی که برای شما صادر شده برای 6 سال است یا نه برای یک سال باید بروید سفارت ایتالیا تمدیدش کنید؟

نه دیگر؛ ویزایی که صادر شده برای یکسری از بچه­ها 100 روزه است برای یکسری از بچه­ها یک‌ساله است. بعد شما اینجا که وارد می­شوید باید بروید یک انگشت­نگاری­ای انجام بدهید تا یک کارت رزیدنسی بگیرید اینجا که به‌عنوان ویزا برایتان عمل می­کند از سال دومی که اینجا حضور دارید.

بعد باید هرسال تمدیدش کنی؟

یک‌بار دیگر باید هرسال تمدید بشود دیگر درست است. 150 یورو هزینه …

داخل خود ایتالیا یا تهران اقدام کنی؟

نه نه نه در خود ایتالیا. مدارکی هم که نیاز دارد عرضم به حضورتان مدارکی نیست که از ایران بخواهد کسی برایتان بفرستد مدارکی است که باید اینجا تهیه کنید در دفاتر ایتالیایی.

تأکید هم کردی که یکسری از واحدهای درسی را حتماً باید پاس کنی که به دولت ایتالیا ارائه بدهی بعد ویزا تمدید می گردد

بله از سال دوم باید دوتا درس هرسال ارائه بدهی بهشان

یعنی من دارم درس می­خوانم اینجا با ویزای تحصیلی نیایم اقامت بکنم؟

بله

من یک توضیحی بدهم با من سعید کامی آشنا بشوید. من شرکت اعزام دانشجو، تحصیلی، ویزا، این­ها ندارم من فقط یک وب­سایت و یک کانال یوتیوب و پیج اینستاگرام هم دارم؛ ولی همة این­ها، همۀ متن­ها، ویدئوها می­رود در وب­سایت من و کانال یوتیوب من. هدف من مستندسازی تجربیات است؛ یعنی من می­گویم اگر کسی که تصویر خودش را می­آید ارائه می­دهد کامل، صادقانه، یکسری دیتا، اطلاعات صادقانه­ای به مردم ارائه می­دهد می­تواند بیزینس خودش هم معرفی بکند؛ یعنی هیچ ایرادی از نظر من ندارد.

شما می­گویی من کارم ویزا است و صادقانه می­آیم اطلاعات به مردم می­دهم راهنمایی­شان می‌کنم؛ مثلاً تجربیات آقای کامیار در مورد تحصیل به ایتالیا؛ من و آقای کامیار همشهری هستیم از یک شهر خیلی کوچکی ایشان یک تصمیمی گرفت و شاید خیلی به ایشان گفتند: «نمی­شود نمی­توانی» ولی خوشبختانه توانست با تلاش یک سال اول رد شد امتحان را؛ سال دوم نمرۀ خیلی خوبی هم گرفت رفته ایتالیا درس می­خواند و برای من خیلی مایه افتخار است که به‌هرحال خواستن توانستن است.

توضیحات تکمیلی آقای قنواتی

من فقط یک موضوعی را بگویم شما این را در جریان باشید حالا به دوستان عزیزتان کسانی که در لایوتان شرکت می­کنند به‌هرحال کسانی که هستند یک موضوعی که هست بحث الان مهاجرت به کانادا است حالا جدای از این بحث است؛ ولی در حد یک نکته گفتم بگویم شاید به درد بخورد مهاجرت به کانادا هست که اکثر ایرانی­ها می­خواهند اقدام بکنند برای ویزای کانادا. ببینید کانادا می­دانید شرایط خیلی سختی را برای مسافرهای ایرانی دارد و این که خیلی از مردم به‌خاطر نداشتن اطلاعات یا کسانی که در ایران به‌عنوان وکیل اقدام می­کنند برای گرفتن ویزا خیلی از شرط­های قانون یا خیلی از قانون­های سفارت کانادا را نمی­دانند.

سفارت کانادا مثلاً یکی از شرایط صدور ویزایش این است که طرف سابقه travel history داشته باشد؛ یعنی به کشورهای عضو حوزه شینگن سفرکرده باشد. باید حتماً ویزای شنگن در پاسش خورده باشد. بعد خیلی­ ها می­آیند متأسفانه از این موضوع سوءاستفاده می­کنند و به‌خاطر نداشتن علم و آگاهی مسافر به مسافر می­گویند: «مثلاً ما شما را می­فرستیم ایتالیا سه ماه، ویزای 100 روزه، 99 روزه، حالا سه‌ماهه برای شما می­گیریم شما بروید ایتالیا بعد از ایتالیا مثلاً ما کارهایتان را انجام می­دهیم وقتی که travel history خوردید؛ مثلاً می‌فرستیم تان کانادا»

دقت کنید دقیقاً طبق آن چیزی که آمده قانون­گذار گفته برای صدور روادید کشور کانادا آمده می­گوید: «من الزامی به داشتن travel history ندارم. در صورتی‌ که شما از تمکن مالی خیلی خوب و برنامۀ مرتب و منظم سفارت برخوردار باشید. یعنی اصلاً لزومی ندارد به این که حتماً یکی travel history داشته باشید و سابقه سفر به اتحادیه شینگن را داشته باشد. می­آید می­گوید: «من می­توانم شما را با یک تمکن خوب، با یک برنامۀ خیلی خوب با هدف­گذاری مناسب، خیلی راحت می­توانم به شما ویزا بدهم.» و سفارت کانادا یک جوری است که مثلاً الان طرف می­آید در تهران مثلاً هستند الان کسانی که می­آیند مدارک جعلی می­گذارند در پرونده و به هر دلیلی اصلاً ویزا هم صادر می­کنند اوکی ویزا هم می­گیرند مسافر می­خواهد برود کانادا.

آن مامور گیت در خود فرودگاه تورنتو یا ونکوور، آن کسی که آن پشت نشسته، دولت کانادا این اختیار را بهش داده. می­گوید: «حتی اگر رئیس‌جمهور کانادا به شما دعوت­نامه داده باشد و آن سفارت برای شما درخواست داده باشد و ما بهش اجازه داده باشیم و ویزا برای شما صادر شده باشد. اگر بیاید اینجا پشت کانتر بایستد و نتواند با من درست صحبت بکند من همین‌جا می­توانم ویزایش را باطل کنم.» این قانون کشور کانادا است. می­گویم یکسری ریزه ­کاری­ها و مطالب خیلی مهم در بحث مهاجرت و ویزا و اخذ ویزا و این­ها هست که حالا در زمان مناسب هر زمان که باشد من در خدمتتان هستم برای اطلاع‌رسانی.

برای آقای کامیار هم همین اتفاق افتاد؛ مثلاً به ایشان از ابتدا ثبت‌نام کردند آن شرکتی که ثبت‌نام کرده من اسمشان را اصلاً در دوتا لایومان هم نبردم تأکید کرده که ما برای شما بورس کامل می گیرم؛ ولی وقتی رفتند به ایتالیا در لایو قبلی به ما گفتند 10% بچه­ ها توانستند بورسیه بگیرند. به قول خودش الان شاید روزی 15، 16 ساعت دارد درس می­خواند که بتواند برای سال دوم این بورسیه خودش را تمدید کند؛ یعنی اگر نمره خوب بگیرن.

د بهش بورسیه تعلق بگیرد از خوابگاه و از غذای قیمت مناسب، از سلف­سرویس دانشگاه بتواند استفاده کند. همۀ این­ها مستلزم این است که صادقانه بهشان می­گفتند اگر بهشان ابتدا می­گفتند شانست این­قدر است این آدم تلاشش را بیشتر می­کرد یا برای ویزا زودتر اقدام می­کرد به یک دلایلی کامل خدمات بهشان ندادند؛ یعنی فقط ثبت‌نام کردند در آزمون کمکشان کردند؛ ولی برای ویزا و برای کارهای؟ 60:45 کمکشان نکردند.

البته نمی­شود همۀ شرکت­ها؛ خیلی از شرکت­ها هستند الان در تهران واقعاً دارند درستکار می‌کنند؛ ولی یک عده هم هستند به‌هرحال سودجویند می­آیند سوءاستفاده می­کنند طرف با یک دفتر زدن و یک ثبت شرکت کردن فقط برایش مهم است که از امثال حالا این دوست عزیزمان بیایند یک پولی بگیرند متأسفانه برایشان مشکل‌ساز بشود. می­گویم حالا یک بحث تخصصی که ان­شاءالله به امید خدا در زمان مناسب من در خدمتتان هستم و می­توانم باتوجه‌به آن سنم حالا تجربیاتی که دارم کار می­کنم می­توانم که اطلاعت در اختیارتان بگذارم.

فقط یک موضوعی آقای مهندس! من وقتتان را نگیرم آقا کامیار هم ببخشید من را؛ این است که فقط یک چیزی را بگویم که آن متقاضی دریافت ویزا حالا هر نوع ویزایی به هر دلیلی طرف ویزای مثلاً توریستی می‌گیرد؛ ولی مثلاً می­رود حالا در ایتالیا – آقا کامیار ایتالیاست دیگر الان فکر می­کنم – آنجا به هر دلیلی می­تواند آنجا قبول بشود و برود؛

مثلاً دانشگاه آنجا یک اتفاقی برایش بیفتد می­تواند آنجا تحصیل کند این شانس وجود دارد این قابلیت وجود دارد که دوستانی که آنجا هستند حتی با یک ویزای دیگر می­ توانند درخواست تغییر ویزا بدهند این نیست که صرفاً هر ویزایی داشته باشید می­توانید با همان ویزا فعالیت بکنید این شانس وجود دارد که در کشور مقصد هرکسی می­تواند تغییر ویزا بدهد؛ یعنی این که صرفاً من فقط باید با ویزای دانشجویی بروم تا بتوانم آنجا تحصیل کنم نیست. می­شود تغییر ویزا داد و می­شود کار انجام داد فقط بایستی با برنامه و دقیق عملکرد و کسی که واقعاً بلد باشد.

کسی که همسر و فرزندانش همراهش باشند یا بخواهد یکی از والدینش را با خودش ببرد؟

بله اگر به‌عنوان همراه و ویزای مولتی می­تواند وارد آن کشور بشود. البته تمکن مالی هم خیلی مهم است.

دوستان عزیز! باز تأکید می­کنم من شرکت اعزام دانشجو، مهاجر، ویزا، هیچ‌چیز ندارم فقط در سایت saeidkazemi.ir lkمستندسازی می­کنم تجربیات دیگران را. تجربه­ ای که مفید باشد و بتواند برای یک نفر مشکلاتش را کمتر بکند راحت­تر بتواند وارد زندگی بشود و هر تصمیمی که دارد به ان برسد. روز خوبی داشته باشید.

تجربیات شرکت در آزمون پزشکی IMAT ایتالیا

تجربیات شرکت در آزمون پزشکی IMAT ا

تجربیات شرکت در آزمون پزشکی IMAT ایتالیا

برای تماشا صحبت های من با آقای کامیار در مورد تجربیات شرکت در آزمون پزشکی IMAT ایتالیا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با آقای کامیار، در مورد تجربیات شرکت در آزمون پزشکی IMAT ایتالیا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.


سلام به همۀ دوستان سعید کاظمی هستم و امشب در مورد تجربیات آزمون پزشکی Imat ایتالیا (تحصیل پزشکی رایگان در ایتالیا) با آقای کامیار می­خواهم صحبت کنم. ایشان را به لایو اضافه کنم ایشان دانشجو هستند در ایتالیا سال اول تحصیل آقای کامیار در رشته پزشکی است.

همین ابتدا خودت را معرفی کن برای دوستانی که هستند. من یک خلاصه­ای گفتم امروز می­خواهم تجربیاتی که شما در آزمون Imat پزشکی ایتالیا در این دو سالی که می­دانم خیلی هم سخت گذشت به شما. تجربیاتت را بگو اول خودت را معرفی کن بعد من یکسری سؤال از شما می­پرسم.

امیر کامیار هستم دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه مسینا ایتالیا

اصلاً Imat را تعریف بکن برای و بگو آزمون ایمت  چیست؟ کسی که  اولین‌بار است می­شنود اصلاً ایمت  چه آزمونی است؟

آزمون ایمت ایتالیا یک تستی است که از طرف کمبریج  برگزار می­شود. برای دانشجوهای EU و NONEU یعنی اروپایی­ها و غیراروپایی­ها که می­خواهند پزشکی را در ایتالیا دنبال کنند. خلاصه­اش می­شود این که یک چیزی مثل کنکور در ایران است. ولی خیلی بیسیک­تر از کنکور ماست.

آزمون ایمت به چه زبانی برگزار می­شود؟

Imat که به زبان انگلیسی است. ولی یک آزمون ایتالیایی­اش هم هست که اسمش را نمی­دانم من فکر می­کنم آلفا باشد. اطلاعی ندارم دربارۀ آن ولی ایمت به زبان انگلیسی است.

حتماً باید آن نفری که شرکت می­کند دیپلم ایران تجربی را داشته باشد یا نه بقیۀ رشته ­ها هم می­توانند ثبت‌نام کنند؟

از ریاضی یا تجربی یا انسانی آمده باشند می­توانند اقدام کنند برای شرکت در آزمون Imat.

نکتۀ اول و مهم­ترین سؤالی که شاید در ذهن خیلی­ها ایجاد بشود این بورسیۀ تحصیلی رایگان است یا نه؟

عرضم به حضورتان که یکسری چیزها را می­گویند در اینترنت و این­ها ولی مثلاً من خودم جزء آن افرادی بودم که بورسیه به من تعلق نگرفت حداقل 80% از دوستانم و هم­کلاسی­هایم اینجا بورسیه به تعلق نگرفت. حالا اینجا در قسمتی که ما هستیم در ایتالیا یک­کم متفاوت است یعنی بگویم بهتان که این بخش جنوبی ایتالیا یک­کم فرق می­کند با شمال ایتالیا. برای همین شاید به آن دلیل به ما تعلق نگرفت بورسیه ولی عرضم به حضورتان که اگر به تایمش اقدام کنند در آن بازه و deadline که گذاشتند اقدام کنند نه هیچ موردی ندارد می­توانند به آن برسند ولی این بورسیه فقط برای سال اول است.

یعنی سال یک تحصیل پزشکی در ایتالیا رایگان است ولی سال­های بعدی­اش باید هزینه پرداخت کنند؟

هزینه نباید پرداخت کنی؛ یکسری واحد است که باید آن واحدها را پاس کنید و برای بورسیه کردیت­ها بگیرید که بورسیه بتواند به شما تعلق بگیرد؛ یعنی مثل سال اول نیست که فقط یکسری مدارک باید آپلود کنی در یکسری سایت­هایی که خودشان در اختیارتان می­گذارند و هر دانشگاه متفاوت است.

این آزمون تحصیل در ایتالیا فقط برای شاخه ­های پزشکی است یعنی فقط پزشکی و دندان­پزشکی است یا نه داروسازی و بقیۀ رشته­ها می­توانید انتخاب کنید؟

Imat برای پزشکی و دندان­پزشکی است و یک آزمونی هست برای داروسازی Tolk که آن را مکرر می­گیرند یعنی در همه‌جا؛ تعداد دفعاتی که آزمون برگزار می­شود خیلی زیاد است ولی Imat یک‌بار در سال برگزار می­شود.

مثلاً کسی مهندسی بخواهد بخواند یا حقوق بخواهد بخواند یا بیزینس، NBA این­ها هم هست؟ یعنی امکانش هست آزمون آن­ها را هم بدهد؟ چون ایران همه­اش Imat معروف است.

آری اینجا بچه­ها یی که رشته ­های دیگر می­خوانند هستند. مثلا هم اتاقی من کامپیوتر می ­خواند اینجا؛ خیلی از دوستان حقوق می­ خوانند؛ یکسری از بچه­ ها اینجا بیزینس می­ خوانند. خیلی رشته­ های متفاوتی به زبان انگلیسی.

آن­ها هم آزمون خاصی می­روند انجام می­دهند؟ یعنی آزمون خاصی می­گیرند؟

از آن اطلاع ندارم ولی فکر نمی­کنم که آزمون داشته باشد.

حالا برسیم به زبان برای آزمون ایمت که چه امتیازی را باید  از آزمون زبان بگیری و چه آزمونی را باید امتحان بدهی؟ آیلتس، تافل یا دولینگو؟

برای خود آزمون که نیاز نیست شما مدرک زبان ارائه بدهید برای ثبت‌نام در آزمون، یعنی آزمون دادن و این­ها اصلاً نیاز نیست مدرک زبان ارائه بدهید ولی این هم باید در نظر داشته باشید که آزمون کلاً به زبان انگلیسی است دیگر یعنی باید یک مینیممی انگلیسی بلد باشی و یاد داشته باشی تا بتوانی آن آزمون را بدهی ولی برای سفارت – و حالا اگر ان­شاءالله قبول شدند دوستان و این­ها – و مراحل بعدی نیاز به یک مدرک زبانی دارند که من آیلتس را می­دانم 6.5 به بالا نیاز دارد سفارت.

خیلی هم لِوِلِش بالا نیست. کسی که می ­خواهد شرکت کند شرط معدل و شرط سنی دارد؟

نه شرط معدل که برای ما تعریف نکردند ولی یک مسئله­ای هست گپ تحصیلی یعنی شما مثلاً 18 سالگی دیپلم­تان را گرفتید دیگر 24 و 25 شاید نهایت چیزی باشد که سفارت به شما ویزا بدهد به‌خاطر این که یک بازۀ تحصیلی دارید دیگر بالاخره یک گپ تحصیلی وجود دارد. خیلی بودند گپ تحصیلی ویزا نگرفتند ولی محدودیت سنی خاصی ندارد.

نمرات دبیرستان هم در آزمون ایمت ایتالیا تأثیرگذار است یا نه؟

نه نمرات دبیرستان؛ مثل ایران آخر شما نمره که می­گیرید در کنکور تأثیرگذار است.نه فکر نمی­کنم نه ولی دروس Imat خیلی بیسیک­های دبیرستان است یعنی چیز سختی نیست چیز پیچیده­ای نیست. فقط مشکلش برای ما این است که به زبان دیگری است.

رشته ­های پزشکی و دندان­پزشکی در چه دانشگا ه­ها و در چه شهرهای ایتالیا می­توانند. تحصیل کنند؟

شهرهایش که زیاد است فکر می­کنم. لیست شهرهایی که بچه­ ها بتوانند برای آن اقدام کنند در اینترنت پیدا می­شود به‌راحتی ولی معروف­هایش میلان، رم، تورین و ناپلی هستند ولی دندان­پزشکی را فکر می­کنم فقط یک دانشگاه در ایتالیا زبان انگلیسی است و آن هم می­گویند خیلی سخت است واردشدن به آن و کلاً هم تعداد دانشجوهایی که می­گیرد خیلی کم­اند زیر 10 تا هستند. تعداد زیادی دانشجو نمی­گیرد.

بورسیه یا سهمیه تحصیل پزشکی در ایتالیا به دانشجوهای غیراروپایی تعلق می­گیرد؟

 چون من دیدم کشورهای مختلفی آزمون برگزار می­کند و آدم‌های زیادی از همه جای دنیا برای آزمون شرکت می‌کنند؟

هیچ فرقی نمی­کند بورسیه­ای که می­دهند. دانشجوهای اروپایی هم می­توانند برای آن اقدام کنند فقط می­گویم که از سال دوم متفاوت می­شود یعنی این‌جوری نیست که به همه تعلق بگیرد باید تلاش کنی برسی به آن بورسیه؛ خیلی درس­ها سنگین است حجم درس­ها به­شدت بالا است در این رشته­ها و ما فکر می­کردیم که خیلی راحت­تر از این چیزی که می­گویند باشد ولی آمدیم اینجا دیدیم خیلی سخت­تر از آن چیزی است که فکر می­کردیم. حجم درس­ها بالا است شیوه­ای که امتحان می­گیرند خیلی متفاوت است در دانشگاه؛ اصلاً چیزی به نام امتحان کتبی اینجا دیگر وجود ندارد همۀ امتحان­ها شفاهی است و خیلی هم دروس به­شدت سخت و حجم بالا است.

به این­ها می­رسیم فقط امروز اگر در لایومان بیشتر در مورد خود آزمون حبت کنیم. ممنون چون می­دانم دو مرحلۀ آزمون را امتحان دادی.

چرا ایرانی­ها این­قدر از این آزمون استقبال می­کنند؟ به‌خاطر بورسیه­اش؟ به‌خاطر راحتی­اش؟ انگلیسی‌زبان بودنش؟

آزمون ایمت و تحصیل در اروپا برای کسانی که به مهاجرت علاقه دارند. یک راه خیلی ساده­تر است برای مهاجرت بیایی به کشورهای اروپایی، ویزای خیلی معتبری بگیری راه به نسبت ساده­ای است ولی رقابت در آن سنگین است دیگر. تا چند سال پیش زیاد مطرح نبود این آزمون در ایران ولی دیگر یک چند وقتی شده با این تبلیغاتی که هست. همه می­دانند چیست همه اطلاع دارند در موردش و همه می­خواهند آزمون بدهند.

این 10 تا یا 20 تا دانشگاهی که در ایتالیا بورسیه پزشکی می­گیرند حدوداً چند نفر در سال پذیرش می­کنند؟

دانشگاه ما دیگر مینیممش یعنی میانگینش این‌جوری است که 25، 30 تا را همۀ دانشگاه­ها می­گیرند. یعنی هر تعدادی دانشگاهی که الان من چون نمی­دانم چند تا دانشگاه­اند در کل ولی 25، 30 تا می­گیرند دیگر مینیمم. دانشگاه ما امسال 42 تا می­گیرد.

یعنی حدود 400 یا 500 نفر می­گیرد.

 ایرانی­ها بیشتر کدام شهرهای دنیا  آزمون ایمت شرکت می‌کنند؟

آنکارا، استانبول و دبی  این­ها شهرهایی است که خیلی ایرانی­ها می­روند و کشورهای اروپایی­ هم همۀ کشورها برگزار می‌گردد. حتی آزمون Imat در امریکا و کانادا هم برگزار می­شود.

در یک ساعت مشخص در همۀ دنیا برگزار می­شود؟

بله. این‌جوری است ولی مثلاً آن­هایی که خیلی تفاوت ساعتی دارد دیگر روزش فرق می­کند ولی فکر می­کنم برای آن­ها سؤالاتش هم یک­کم متفاوت باشد چون دیگر تقلب نشود و این­ها.

چند تا سؤال داشت آزمون ایمت؟

آزمون عرضم به حضورتان که 60 تا سؤال است. 15 تا زیست، 15 تا شیمی، 10 تا ریاضی، 10 تا فیزیک است (البته نه 10 تا ریاضی چون ریاضی و فیزیک باهم 10 تا سؤال­اند) و 30 تا هم سؤال­های زیست و ‌شیمی و 10 تا سؤال هم اطلاعات عمومی و 10 تا سؤال هم سؤال هوش است.

تو کدام­ها را بیشتر تمرکز کردی امتحان دادی؟ یعنی اگر بخواهی یک نفر را پیشنهاد بدهی توصیه بکنی کدام­ها را فکر می­کنی بخواند بهتر است؟

سؤال­هایی که همه می­روند سمتش که دیگر مشخص است زیست و شیمی را همه می­روند که نمرۀ بالا بگیرند حالا امسال تعداد سؤال­های شیمی خیلی رفته بالا 10 تا بوده فکر کنم الان هم 5 تا به آن اضافه کردند زیست کم شده ریاضی/ فیزیک زیاد شده و سؤال­های هوش و سؤال­های اطلاعات عمومی کم شده و تعدادشان کمتر است الان ولی برای آن­هایی که زبانشان یک لِوِل بالاتری است نسبت به افراد عادی­ای که امتحان می­دهند به نظرم سؤال­های اطلاعات عمومی که نه ولی سؤال­های هوش می­توانند رویش بیشتر تمرکز کنند این توانایی که دارند در زبان انگلیسی می­تواند به کمکشان بیاید ولی بیشتر پیشنهاد من زیست و شیمی است.

همین درس­های دبیرستان ایران را باید بخوانند یا نه کتاب مرجع خاصی است؟

دبیرستان ایران است اصلاً چیز پیچیده­ای نیست آن چیزهایی که برای ما در کنکور در کلاس­های کنکور و کتاب­های گاج و خیلی سبز و این­ها هیچ­کدام از آنها نیست کاملاً بیسیک­هایی که ما در دبیرستان می­خوانیم و سؤالاتش هم سؤالات پیچیده­ای نیست فقط صرف این که درست جواب می­دهد که غلط جواب می­دهد است دیگر که نمره می­گیرند. ­

در آزمون ایمت هر سؤال چند نمره مثبت دارد چند نمره منفی دارد؟

هر سؤالی 1.5 نمره است و اگر که یک سؤال را اشتباه بزنی 0.4 نمره منفی دارد.

0.4 یعنی حدوداً هر 4 تا یک دانه مثبتت را می­خورد؟

بله.

و چه امتیازی باید بیاوری که ورودی دارد یا نه یعنی مثلاً می­گویند هرکسی 45، 50، 65؟

اصلاً این­طوری نیست هرسال متفاوت است دیگر. هرسال متفاوت است این مینیمم نمره­ای که نیاز دارند دانشگاه­ها می­رود بالا میاید پایین؛ بستگی به شرکت­کننده­ها دارد بستگی به میانگین نمرات آن سال دارد ولی این‌جوری نیست که بگوییم مثلاً 30 تا سؤال درست بزنی حتماً قبولی اصلاً این­طوری نیست در یک دانشگاه سطح پایین­تر می­تواند این­طوری باشد آن هم‌بسته به شانس؛ ولی در 50، 60% دانشگاه­ها اصلاً این­طوری نیست و باید رقابت خیلی سنگین است و باید تلاش کنند همۀ سؤال­ها را درست بزنند.

خودت که در آزمون­ها شرکت می­کردی تو یک‌بار استانبول شرکت کردی یک‌بار هم دبی در آزمونش شرکت کردی بیشتر ایرانی بودند یا نه از خاورمیانه و کشورهای دیگر هم بودند؟

جفتش هر دوتا سنتری که من رفتم ایرانی­ها بودند دیگر؛ خیلی ایرانی داشت آنجا.

من شنیدم در یکی از دانشگاه­های رم 75% کسانی که قبول شدند ایرانی­ها قبول شدند خبرش هم در این چند روز ترند شده.

اطلاع نداشتم ولی خیلی ایرانی­ها زیادند تعدادشان برای آزمون Imat.

یعنی مثلاً 500 نفر یا 400 نفری حدوداً در سال قبول می­شوند 5000 نفر شرکت می­کنند؟ یا بیشتر؟

برای یک دانشگاه 5000 نفر شرکت می­کنند.

یعنی برای یک سهمیۀ 25 تا 30 نفری شاید 5000 نفر شرکت کنند رقابت باشد؟

برای همین می­گویم رقابتش خیلی سنگین است. سه­ شهر میلان، تورین و رم خیلی رقابت در آنها سنگین است چون دانشگاه­های برتر هستند.

این­ها شهرهای شمالی در ایتالیا هستند؟

بله .

یعنی هزینه ­های زندگی در این سه­ شهر خیلی بیشتر از بقیه شهرها است.

هر چه می­آییم پایین­تر یک ­کم کمتر می­شود هزینه­های زندگی ولی در آن شهرهای بالا خیلی زیاد است هزینه­ها.

پس در مجموع  5 تا 10 در شانس قبولی هست؛ یعنی از هر 10 نفری شاید یک نفر قبول بشود؟

بستگی به چیز دارد دیگر چه جوری دانشگاه را انتخاب می­کنی روی خودت چقدر شرط می­بندی که بتوانی قبول بشوی یا نه دانشگاه درستی انتخاب کنی من سال اول اشتباهم همین بود دیگر بیشتر از آن چیزی که فکر می­کردم از خودم انتظار داشتم و یک دانشگاهی زدم که نمی­خورد سطح دانشم و اطلاعاتم به آن؛ برای همین قبول نشدم دیگر. ولی سال دوم آمدم مطمئن‌تر کار کردم یک دانشگاهی زدم و نمرۀ دانشگاه بالاتر هم آوردم ولی دیگر این‌جوری بود که قبول شدم. حالا خیلی­ها این کاری که من کردم را انجام دادند خیلی از بچه­ها اینجا نمراتشان عجیب بالا است.

مسینا دانشگاهی است در جنوب ایتالیا و دانشگاه بدی نیست یکی از قدیمی­ترین دانشگاه­های اروپا است ولی دیگر جنوب ایتالیا است دیگر؛ یعنی آن کیفیت زندگی شمال ایتالیا را ندارد ولی دانشگاهش اصلاً دانشگاه بدی نیست شهرش به­شدت شهر خوبی است ولی باز هم‌بسته به خود آدم است دیگر.

شهر مسینا ایتالیا منظورت هست؟

بله

یعنی یک نفر می­خواهد ثبت‌نام کند از همان ابتدا باید خود دانشگاهش را انتخاب کند فقط در مان دانشگاه رقیب دارد دیگر؛ یعنی این‌جوری نیست که مثل ایران کنکور همه مجتمع امتحان بدهند بعد از بالا شروع می­کنند هر کس اولین انتخابش را دارد قبول بشود یعنی هر کس با رقبایش در آن دانشگاه، متقاضی آن دانشگاه رقابت می­کند درست است؟

درست است ولی برای NonEUها یا غیر اروپائی‌ها  این‌جوری است بچه­هایی که سهمیۀ غیراروپایی­اند این‌جوری است. برای سهمیه­های اروپایی مثل کنکور خودمان است چند تا انتخاب دارند بعد تکمیل ظرفیت دارد دانشگاه برایشان مثلاً ممکن است یکی نمرۀ صفر بگیرد نمرۀ یک بگیرد دو بگیرد ولی بیاید در دانشگاه بنشیند چون ظرفیت­هایی که برای اروپایی­ها دارند خیلی بالا است و تکمیل ظرفیت هم دارند برای مایی که NonEU بودیم نه این­طوری نبود فقط یک دانه انتخاب داشتی و باید درست انتخاب می­کردی دیگر.

بحث هزینه­ها ی تحصیل هم یک صحبتی بکنیم یعنی الان من متوجه نشدم شما می­گویی یک نفری می­آید قبول می­شود هیچ هزینه­ای پرداخت نمی­کند سال اول برای همه رایگان است ولی سال دوم باید درس­هایی را بگذراند حسابی هم درس بخواند و نمره بیاورد که رد بکند آن چیز را درست است؟

بله

یعنی به یک حدی برسد که باز بورسیه به او تعلق بگیرد. یعنی هرکسی به آن نمره برسد به او بورسیه تعلق می­گیرد یا نه باز آن هم مثلاً ده‌تایی برتر؟

بورسیه کمک‌هزینۀ زندگی یک پول نقدی به آنها داده بشود هم این­طوری نیست یعنی آن هم به‌خاطر این که اینجا شهرش این‌جوری است که بودجه­اش کم است بالاخره می­گویم کیفیت زندگی منظورم همین است یعنی هر چه می­آیی پایین­تر در ایتالیا بالاخره آن بودجۀ تحصیلی که تعلق می­گیرد به شهرها خیلی کمتر است.

بچه­ هایی که شمال ایتالیا بودند خیلی­هایشان 90% بورسیه گرفتند ولی اینجا این­طوری نبود دیگر یعنی یکسری­ها زودتر اقدام کردند بورسیه به آنها رسید برای سال اول؛ 90% بچه­ها واقعاً بورسیه نگرفتند و سال بعد هم این‌جوری است که ما اینجا برای سال اول باید 21 واحد پر کنیم و واحدها هم خیلی در سال تعداد واحدهایش کم است و حجم درس­ها بالا است برای همین خیلی سخت است این 21 واحد عدد کمی به نظر می­آید ولی پایش که می­رسد خیلی کار آسانی نیست.

یعنی تسلط به زبان انگلیسی دیگر بیس است پایه است یعنی اصلاً حتماً باید با تسلط به زبان بیایی دیگر؟ درست می­گویم؟ کتاب هم بخوانی و آزمون هم بدهی؟

بله دیگر.

آزمون اولیه نه وارد دانشگاه هم که شدی.

یک مینیممی برای انگلیسی نیاز است خود اینجا هم استادها آن­قدر مسلط به زبان انگلیسی نیستند ولی آن­قدری که بتوانند درسشان را بدهند همه­شان بلدند و مطلب را می­رسانند و این­ها. ما که تا اینجا حقیقتش زیاد به زبان ایتالیایی نیازمان نشده ولی یادگیری­اش از سال سوم به بعد برای بچه­هایی که می­خواهند وارد بخش بشوند و باید با مریض­ها و مردم در ارتباط باشند بالاخره نیاز است.

هزینه زندگی در شهر مسینا  چقدر می­شود الان شما بورس نشدی شما یک کمک­هزینه که می­گویی به بیشتر تعلق نمی­گیرد.

به خیلی­ از بچه‌ها تعلق نگرفت. من زیاد ندیدم در بچه­ها.

حالا اگر کسی بورسیه را هم نیاورد یعنی درس هم خواند پاس کرد ولی بورسیه را نتوانست بگیرد هزینه چقدر باید پرداخت بکند به دانشگاه برای هر ترم؟

چیزهای مختلفی هست که بتواند به بچه­ها کمک کند خیلی­ها بونوس­های مختلفی می­گذارند کمک­هزینه­های مختلفی دارد دولت برای مهاجرها و آن­هایی که یک­کم توانایی مالی­شان کمتر است. راه­های مختلفی هست که بتوانند کمک­هزینه بگیرند ولی همان باز خودش رقابتی است چون تعداد بالاخره بالا است.

عرضم به حضورتان که اینجا به بچه ­هایی که شاید به آنها کمک ­هزینۀ مالی نرسد خوابگاه ممکن است تعلق بگیرد شانسش را دارند اگر یکسری واحد زیادی پر کنند. هزینۀ خورد و خوراکشان اینجا دانشگاهش سلف دارد پنج ­تا سلف هست در سطح شهر می­توانند بروند برای آن­هایی که بورسیه را می­گیرند غذای آنها رایگان است.

از خود آزمون خارج نشویم. یک نفر که می­خواهد آماده بشود الان چه کتابی به او توصیه می­کنی چه بخواند نمونه سؤال­های سال قبل را بزند تجربه خودت را بگو.

یکسری کتاب­ها هست کتاب­های آمادگی برای آزمون Imat اسم­هایش را دقیقاً یادم نمی­آید ولی مربوط به آلفاست است مال کمبریج است و درس­نامه دارد درس­نامۀ نسبتاً کاملی دارد و به نظر من بچه­هایی که می­خواهند جدی بخوانند باید درس­نامه را یک مقدار کمی بخوانند و بیشتر تمرکزشان را بگذارند روی تکنیک تست‌زدن و آشنا شدن با تست­ها چون تست­هایش متفاوت است با تست­هایی که در ایران ما با آن سروکار داریم 5 گزینه است یعنی اصلاً از 4 گزینه­ای می­آید بیرون دیگر. خیلی

احتمال این که درست باشد می­شود 20% به‌جای 25%. طولانی­تر است تست­ها به زبان متفاوتی است برای همین خیلی مهم است که بدانند با چه چیزی قرار است مواجه بشوند برای همین درس­نامه یک بخش کوچکی از کار می­شود و تجربه می­گوید که حالا بچه­ ها بیشتر آن­هایی که اینجا بودند با تست‌زدن و این­ها خیلی بیشتر کمک کرده به آن­ها.

نیاز هست که مثل کنکور ایران بروند دوره ببینند یا از کسانی که قبلاً شرکت کردند از آن­ها کمک بگیرند؟

عرضم به حضورتان که آن هم‌بستگی به خودشان دارد من با مؤسسه­ای که کار می­کردم برای ما کلاس گذاشت و تعداد بچه­هایی که برای آزمون از طریق آن مؤسسه اقدام کردند خیلی زیاد بود یعنی نزدیک 100 نفر بودند همان مؤسسه تنها و کلاس گذاشتند و بچه­ها خیلی شرکت کردند حالا من به­شخصه چون که آشنا نبودم با این کلاس­های آنلاین و اسکای­روم و این‌جوری خیلی سخت است بالاخره 12 سال ما سر کلاس نشستیم این‌جوری یکهو بیایند بگویند تمام کلاس­ها آنلاین است و این­ها یک­کم سخت است برای ما. من زیاد با آن اخت نگرفتم زیاد به کارم نیامد شرکت نکردم.

ولی بچه ­هایی که شرکت کرده بودند هم نتیجه دیدند آن‌هم  بستگی به خود بچه­ها دارد ولی همان دبیرها و معلم­هایی که می­آیند در آن کلاس­ها درس می­دهند و این­ها خودشان هم توصیه­شان بیشتر تست‌زدن است که با تست­ها آشنا بشوید چون انواع کتاب زیاد است دیگر بالاخره برای هر درسی، برای بیولوژی شاید چندین کتاب ببینند با چندین سطح مختلف B و C و A و این­ها برای شیمی، ریاضی، فیزیک حتی برای اطلاعات عمومی و هوش خیلی تعداد کتاب­هایی که با آن­ها سروکار می­توانند داشته باشند زیاد است ولی باز هم آخرش می­رسند به این که باید تست بزنند و باید با شیوه تست‌زدن آشنا باشند. مثلاً شعرا، نویسنده­ها این­ها را باید بدانی و آخرین اخبار جهان را در جریان باشی

حالا تو خودت دو بار آزمون دادی خیلی هم‌درسش را خواندی. سوالات اطلاعات عمومی در مورد چه بود؟

اطلاعات عمومی عرضم به حضورتان که واقعاً مشخص نیست منبع خاص آن­جوری هم وجود ندارد سؤال­های این که در مورد جهان باشد و این­ها یکی دوتا درش هست بیشترش چیزهایی که ما دیدیم در مورد ایتالیا بود دیگر؛ یعنی پارلمانشان چه جوری است این ایتالیایی کیست، آنجا ایتالیا چه جوری است؟ اینجای ایتالیا چه جوری است؟ این سال در ایتالیا چه اتفاقی برایش می­افتد؟ ولی در مورد نویسنده­های معروف داشت در مورد جایزه­های مثلاً ریاضی و جایزه­های نوبل و این­ها در مورد فیلم، در مورد موسیقی، دیگر اطلاعات عمومی، کتاب همه چیز بود ولی بیشترش در مورد خود ایتالیا بود.

سؤالات هوش آزمون ایمت در مورد چه بود؟

این‌جوری است که اگر بچه­ها سؤال­های کنکور زبان انگلیسی را زبان تخصصی کنکور تخصصی را شرکت کرده باشند در بخش تخصصی کنکور ایران در بخش تخصصی یکسری پاراگراف­های خیلی کوچک و چهارگزینه‌ای است، چندلا از سؤال­ها آن­جوری است.

از آن یک سؤالی می­پرسد یا دوتا سؤال از آن می­پرسد و دیگر بعضی­ها هم دیگر چون هوش و این­ها با هم است یکسری سؤالاتی است که شما باید برای جواب دادنش یک مقداری انگلیسی تسلط داشته باشی و سؤال­های دیگرش هم هوش است دیگر مثلاً همین چیزهایی که می­بینند. یک شکلی می­دهد این ساعت را برعکس بخوانی ده ساعت جلو عقب کنی چه جوری است چه جوری نوشته می­شود هوش است دیگر.

خودت بیشتر روی چه تمرکز کردی؟ تجربۀ خودت چه بود؟

من سال اولی که امتحان دادم به‌خاطر این که هیچ اطلاعاتی نداشتم در مورد آزمون کسی نبود که به من بگوید که چه جوری بخوان و این­ها؛ چه بخوان؛ چه جوری برو سر آزمون؛ از کِی شروع کن به درس‌خواندن؛ چقدر درس بخوان؛ چند ساعت در روز درس بخوان؛ همه این­ها را کسی نبود که بالاخره به ما کمک کند خودمان رفتیم و تجربه شد و متوجه شدیم که نمی­شود یعنی کم درس خواند برایش چون آزمون ساده است بالاخره رقابت دارد و من سال اول بیشتر روی درس­نامه تمرکز کردم و تست واقعاً اصلاً نزدم نمره­ام به نمرۀ دانشگاهی که آن سال زده بودم نرسید و سال بعدش ولی از آن چند ماهی که درس خواندم شاید یک­پنجمش را درس­نامه می­خواندم بقیه­ را تست می‌زدم.

درس­نامه چیست اصلاً این­قدر در موردش صحبت می­کنی؟

دیگر این تکستی که بچه­ها در کتاب­ها می­بینند دیگر می­خوانند مثلاً در مورد زیست و ریاضی و شیمی و فیزیک، فرمول­ها و چیزهایی که وجود دارد.

کتاب­ها را بگو؛ چه کتابی گفتی بخوانند؟

کتاب­هایش را حضور ذهن ندارم که اسم­هایش را به­ شما بگویم.

انتشارات کتابهای آزمون ایمت را بگو

انتشارات کتاب­های کمبریج را می­توانند بخوانند. اره کتاب­های کمبریج کتاب­های خوبی است کتاب­های خود Imat  و آلفا تست کتاب­های خوبی­اند هست یک سرچ ساده در گوگل می­خواهد که سه تا کتاب اصلی یا پنج ­تا کتاب اصلی را به­ آنها معرفی کند کتاب­های تست است و درس­نامه هم دارد. دسترسی خیلی هم راحت است. اگر پی‌دی‌افش را نیاز داشته باشند یا اگر فیزیکی­اش را هم بخواهند حالا من خودم به­شخصه از دیوار و این­ها پیدا کردم کتاب­ها. عرضم به حضورتان که پی‌دی‌افش هم به نظرم جواب می­دهد.

برگردیم به ثبت‌نام. شما خودت ثبت‌نام کردی یا شرکتی، شخصی برای شما ثبت‌نام کرد؟

من کارهای ثبت‌نام را خانواده انجام می­دادند ولی با یک مؤسسه­ای در ارتباط بودیم و درست است که یک بازه­ای می­گذارند برای ثبت‌نام ولی یکسری دانشگاه­ها شما باید به آن­ها اعلام کنید و درخواست بدهید برای ثبت‌نام، یعنی به‌پیش ثبت‌نام نیاز دارند که آن را باز هم می­گویم چون کارهایم را مؤسسه انجام می­داد آن­جور اطلاعات دقیقی در موردش ندارم ولی یکسری دانشگاه­ها پیش ثبت‌نام دارند که آن هم یک deadline دارد یک بازه­ای دارد یکسری مدارک باید بچه­ها آپلود کنند که مدارک هم دیگر ترجمه و این­هایش در تهران ما دادیم به یکسری شرکت­های دیگر که همه ترجمه­ها به زبان ایتالیایی انجام شد؟

ترجمه­ها را خودشان مشخص می­کنند بعضی مدارک نیاز نیست حتماً به این زبان باشد بعضی­ها می­تواند به زبان انگلیسی باشد هیچ موردی ندارد.

چه مدرکی برای ثبت‌نام ایمت خواستند؟

دیپلم را خواستند و ریز نمرات و شناسنامه و این­ها.

آیا دانش‌آموز سال دوازده هم می­تواند در آزمون ایمت شرکت کند؟ یعنی دیپلم می­خواهد بگیرد هم می­تواند شرکت کند یا نه حتماً باید دیپلم گرفته باشد؟

باید دیپلم را داشته باشد بله.

یعنی حتماً باید دیپلم را بگیرد بعد بتواند شرکت کند؟

بله

ثبت‌نام ایمت حدوداً چه تاریخی است به ماه­های ایران؟

دیگر ثبت‌نامش که شروع شده الان فکر می­کنم تا 25 مرداد ادامه داشته باشد ولی این خود ثبت‌نام هم این‌جوری نیست که مثل کنکور ما سریع یک سایتی بزنی تمام بشود برود. یکسری پروسه دارد که قبلش باید انجام بشود که آن­ها را مؤسسه­ها برای ما انجام می­دادند. خیلی از بچه­ها خودشان ثبت‌نام کرده بودند؟

ثبت‌نام آزمون ایمت نیاز به کارت بین ­المللی دارد؟

نمی­دانم

حتماً باید یک کارت بانکی خارج از کشور داشته باشد؟ داخلی که نمی­تواند؟

بله هستند در ایران خیلی صرافی­ها یا خیلی افرادی که اینجا حساب دارند برای بچه­ها پرداخت می­کنند یک‌درصدی کارمزد می­گیرند و پرداختش را انجام می­دهند. خود مؤسسه­ها هم که افرادی که اینجا برایشان کار می­کنند و کارهای بچه­ها را انجام می­دهند.

هزینه­ ثبت‌نام آزمون ایمت؟

هزینه ثبت‌نامش به پوند من پرسیدم گفتند 134 پوند است و به یورو یک چیزی حول‌وحوش 115، 16 یورو می­شود.

مؤسسات برای ثبت نام آزمون ایمت چقدر می­ گیرند؟

آن هم فرق می­کند مؤسسه به مؤسسه هرکسی هر مؤسسه­ای یک‌جور است دیگر بالاخره. مؤسسه­هایی که ما با آن­ها کار کردیم هزینۀ زیادی نگرفتند برای آزمون یک مبلغ  خیلی کوچک گرفتند برای ثبت‌نام آزمون. ولی این‌جوری نیست که شما با مؤسسه فقط برای ثبت‌نام قرارداد ببندید. مؤسسه­ها قراردادهایشان کلی است یعنی اگر با آن­ها قرارداد ببندید همۀ کارها را در واقع می­سپرید به مؤسسه و یک فی خیلی زیادی باید به آن­ها بدهی نزدیک 1000 یورو فکر می­کنم.

1000 یورو بابت ثبت‌نام و آموزش و کارهای بعدش یا نه؟

این که من با آن­ها کار کردم متفاوت بود دیگر مثلاً کلاس­هایی که برگزار می­کردند علاوه بر پولی که برای قرارداد ما پرداخت کردیم هزینه گرفتند از بچه­ها می­گویم متفاوت است دیگر یعنی این‌جوری نیست که یک چیز ثابتی باشد همۀ مؤسسه­ها آن کار را بکنند. مؤسسه به مؤسسه فرق می­کند.

یعنی 130 یورو فکر کنم گفتی هزینه ثبت نام ایمت؟

بله حدود 115 یورو هزینۀ خود ثبت‌نام آزمون است ولی یکسری دانشگاه­ها هستند که باز یک هزینه­ای برای پیش ثبت‌نام باید به آن­ها بدهی.

یعنی پیشنهادت این است که با یک مؤسسه صحبت کنند همه کارهایش هم مؤسسه برای آن­ها انجام بدهد؟

به نظر من که اگر می­توانند خودشان دنبالش را بگیرند خیلی بهتر است خودشان دنبال ثبت‌نام  بروند دنبال کنند این مسائل را. چون که بالاخره به همه مؤسسه­ها اعتمادی نیست ولی اگر واقعاً اعتماد دارند به مؤسسه­ها اوکی است می­توانند بروند دنبالش اره خیلی راحت­تر است بالاخره دردسرش کمتر است.

زمان آزمون ایمت چه تاریخی است؟ هر دو سال پیاپی شما شهریورماه رفته بودی آزمون دادی درست میگم؟

13 سپتامبر است آزمون.

بعد جواب آزمون ایمت کِی می­آید؟

جواب­ها اواخر سپتامبر و اوایل اکتبر می ­آید.

بعد از آن دیگر باید بروی شروع کنی به کارهای ویزا و این­ها را انجام بدهی؟

اول باید جواب دانشگاه بیاید تا شما بتوانید اقدام کنید برای ویزا.

در مورد ویزا و در مورد خود زندگی و دانشگاه و این­ها در یک لایو دیگر باهم هماهنگ می­کنیم روزهای آینده با هم صحبت می­کنیم.

حتماً

سؤال­هایم را بیشتر پرسیدم فقط یک چیز دیگر از تو بپرسم، گفتی اگر کسی بخواهد بیزینس، مهندسی، حقوق بین­ الملل یا رشته ­هایی مثل معماری بخواند. احتمالاً نسبت به پزشکی رقابتش کمتر باشد.

آن هم آزمون دارد شنیدی یا نه اطلاعی ندارد؟

اطلاعی ندارم حقیقتاً.

برای انتهای لایو امروزمان خودت یک نفر آمده جوان جلوت نشسته می­گوید: «می­خواهم من این آزمون ایمت را شرکت کنم.» تجربیات خودت بگو آن کارهایی که باید بکند و آن کارهایی که نباید بکند را به او توصیه بکن که لایو امروزمان را ببندیم.

تست بزنند. خیلی مهم است تست‌زدن.  با تست­ها آشنا باشند به نظر من.

ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست؛ چیز خارج از این نیست و تست، فقط تست به نظرم. خیلی مهم است این که با تست­ها آشنا باشند و یاد بگیرند وقتشان را مدیریت کنند سر آزمون استرس نداشته باشند. جو آزمون تحت‌تأثیر قرارشان ندهد ببینند آنجا تعداد زیاد است 5000 نفر آدم آمده آزمون بدهد نترسند از این جو.

من در یک لایو دیگری به امید خدا خود مراحل گرفتن ویزا ایتالیا، مسائل دانشگاه و حالا دوستان اگر در یوتیوب یا در پیج اینستاگرام یا وب­سایت من اگر سؤالی پرسیدند من باز مزاحمت می­شوم در لایو بعدی از تو می­پرسم. من مثل همیشه تأکید کنم من شرکت مهاجرتی، اعزام دانشجو یا ثبت‌نام ندارم فقط می­خواهم اطلاعات صادقانه در اختیار دوستان بگذارم. همه را دعوت می­کنم که از سایت من saeidkazemi.ir هم بازدید کنند از آقای کامیار هم خیلی تشکر می­کنم. یک‌وقت دیگری هم باز در مورد خود مسائل دانشگاه و تحصیل در خود ایتالیا و ویزا و  این­ها با همدیگر بیشتر صحبت خواهیم کرد.

بازار یابی درون گرا و برون گرا

قدم پنجاه و یکم بازاریابی درون‌گرا و برون‌گرا

برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و یکم بازاریابی درون‌گرا و برون‌گرا از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

قدم پنجاه و یکم بازاریابی درون‌گرا و برون‌گرا

سلام به دوستان عزیز با قدم پنجاه و یکم بازاریابی درون‌گرا و برون‌گرا در خدمت شما هستم اگر خاطرتان باشد تا همین هفت، هشت، سال قبل که هنوز شبکه‌های اجتماعی و اینترنت به‌صورت اینقدر گسترده نشده بود و توی فضای کسب‌وکارها خب خیلی وقت‌ها ما برای این که بازاریابی بکنیم از آگهی روزنامه‌ها استفاده می‌کردیم. حالا اگر توان مالی داشتیم روزنامه سراسری یا نصب بیلبورد در خیلی از شهر‌ها مد بود. ارسال پیامک هم سال‌های زیادی مد بود و مشتری را جذب می‌نمود.اما دیگر امروزه بازاریابی برون‌گرا که حالت یک‌طرفه داشته باشد و ما نسبت به ارسال پیام و صدای خودمان اقدام می‌نماییم زمانش گذشته است.

دیگر قرار نیست ما یک‌طرفه تبلیغ بکنیم و همه‌اش بگوییم من این را دارم. این محصول خوب را دارم من این خدمت خوب را دارم. دیگر ارسال پیامک و ایمیل بدون اجازه مشتری عملاً از مد افتاده است. یعنی درست است ایمیل مارکتینگ هنوز جایگاه خودش را برای مشتری‌هایی که ما با آنها تماس گرم داریم یعنی از قبل ما را می‌شناسند و خودشان ایمیل خودشان را در اختیار ما قرار دادند.جواب می‌دهد ارسال پیامک برای آنهایی که با ما ارتباط گرم دارند جواب می‌دهد ولی اگر شما ارتباط سرد برقرار کنید. هنوز طرف هیچ ارتباط و هیچ شناختی از شما ندارد و یک خدمت را برایش معرفی بنمایید تبلیغ بکنید مطمئناً آن را مشتری را از دست خواهید داد و حتی ریپورت و اسپم هم خواهید شد.

روشهای بازاریابی برون گرا و درون گرا

تعریف بازاریابی برون گرا

در بازاریابی برون‌گرا ما پیاممان را برای طیف گسترده‌ای از مخاطبان می‌فرستیم البته از کسی اجازه نمی گیریم یا آن مخاطب دنبال محصول یا خدمت ما نمی گردد. به طور مثال این بیلبورد که توی شهر می‌زنیم. طیف خیلی گسترده از مخاطبان هر روز از آنجا رد می‌شوند و واقعیت این است. که مثلاً یک مثال بزنم من یک ساختمان خیلی لوکس در مشهد، تهران یا تبریز دارم می‌سازم خب یک بیلبورد خیلی بزرگ می‌زنم مطمئناً هدفش همه آدم‌هایی که آنجا رد می‌شوند نیستند و بیشتر آن آدم‌ها توان خرید ملک در آن برج را ندارند و آن برج کلاً هشتاد یا هفتاد واحد دارد و عملا فروشنده دنبال آن آدم‌های خاص می‌گردد.

البته که هزینه‌های بازاریابی برون‌گرا بسیار زیاد است. بسیاری از هزینه‌هایش نسبت به روش‌های درون‌گرا زیاد است. بسیاری از شرکت‌های بزرگ برای برندسازی‌شان، ارائه پیام قدرتشان به رقبا از روش‌های برون‌گرا استفاده می‌نمایند.همان‌طور که تأکید کردم. هزینه‌هایش خیلی زیاد است. بعضی از برند‌های بزرگ هم برای آگاه‌سازی مشتری‌های و مخاطبانشان از این روش‌های بازاریابی برون‌گرا استفاده می‌کنند.

معمولا روش بازار یابی برون گرا در مرحله اول قیف بازاریابی باقی می ماند

اکثر روش‌های بازاریابی برون‌گرا در مرحله اول قیف بازاریابی می مانند. یعنی فقط شما آگاه‌سازی و اطلاع رسانی از نام برند و محصول باقی می مانند. اما این روش‌ها برای شرکت‌های کوچک و متوسط خیلی هزینه بر است و قابل‌کنترل و قابل‌دسترسی نیست. یعنی نمی‌توانیم تحلیل و آنالیزش بکنیم بسیاری از وقت‌ها ما نمی‌دانیم که چطوری این هزینه هنگفت تبلیغ که کرده‌ایم چطوری باید برگردد و این روش برای کسب‌وکارهای کوچک اصلاً مناسب نیست.

روشهای بازاریابی درون گرا

تعریف بازاریابی درون گرا

شما الان هر کاری می‌خواهید بکنید. حتی اگر می‌خواهید بروید یک شامپو بخرید . اگر می‌خواهید یک‌خانه اجاره بکنید، یک دفتر کار اجاره بکنید. هر کاری، امروز اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد تلفنتان را بردارید یا لپ‌تاپ خودتان را باز بکنید و شروع به جستجو در مورد یک موضوع بکنید. دیگر الان بسیار مد نیست که شما بلند بشوی بروی درب مشاور املاک که توی محلتان دنبال اجاره بگردی.

اول به دانش خودت اضافه میکنی. اطلاعاتتان را کامل جمع می‌کنید بعد می‌روید. سراغ آن مشتری شما دنبال یک خدمت خاص می‌گردید. مثلاً توی موضوع طب سنتی یک موضوع خاصی را داری دنیال میکنی. مثلاً موضوع طب سوزنی را دنبال میکنید. اول در اینستاگرام و گوگل جستجو می‌کنی. می‌خواهی ببینی نزدیک‌ترین فرد به تو چه کسی است.چه کسی را گوگل به شما معرفی می‌نماید کسی که بازاریابی درون‌گرا را انجام داده است یعنی چه؟

یعنی آمده توی گوگل خودش را معرفی کرده، خدمتش را کامل معرفی کرده است. ارزش ایجاد کرده است برای مشتری محتوا تولید کرده است. و حتی اگر می‌خواهد خانه اش را اجاره بدهد یا محصولی را می‌خواهد ارائه بدهد. خودش را در جایگاه و محل هائی که احتمال دارد مشتری او را پیدا بکند قرار داده است.

در بازاریابی درون گرا مشتری دنبال شما می گردد

یعنی برای بازاریابی درون‌گرا آن مشتری است که شما را پیدا می‌کند. برعکس برون‌گرا که شما خودت را در معرض دید مشتری قرار می‌دهی. در بازاریابی درون‌گرا شما اول ارزش برای مشتری ایجاد می‌کنی با تولید محتوا(متنی، ویدئویی، پادکست) و بعد مشتری از طریق آن ارزش و محتوا می‌آید شما را در فضای دیجیتال پیدا می‌کند. بازاریابی درون‌گرا خیلی بحث گسترده و پیچیده‌ای است. بازاریابی درون‌گرا را الان خیلی‌ها دارند استفاده می‌نمایند.

البته این نکته را تأکید بکنم که هنوز هم جاذبه تبلیغات در تلویزیون برای شرکت‌ها و برند‌های بزرگ ارزش خود را از دست نداده است. برای فروش‌های انبوه، خیلی وقت‌ها هنوز بازاریابی برون‌گرا اعتبار و ارزش خودش را از دست نداده است و نه این که ما کلاً نفی بنماییم، بله بعضی از روش‌ها مانند تبلیغ در روزنامه دیگر زمانش گذشته است. ولی بیلبورد هنوز اعتبارش را دارد بیلبورد‌های محلی هدف‌گذاری شده که با دانش و با استفاده از مربی‌ها و متخصصین تبلیغاتی قوی مشاوره‌ گرفته باشید. حتماً باید با این‌ افراد مشاوره بکنید و آنها بر اساس بودجه و ساختار کاری شما تعریف می‌نمایند که سایت و پیج داشته باشید، بیلبورد تبلیغ کنید، روزنامه، تراکت بزنید.

روشهای بازاریابی برونگرا و درونگرا

یک مثال ساده از بازاریابی برون گرا

توی شهر خودمان دیدم آقایی امداد باطری راه انداخته خیلی ایده جالبی بود من خیلی دوست داشتم این ایده را یک وانت هم کامل دورش را لگو و برچسب زده. من خیلی از این آدم خوشم آمد که چقدر بازاریابی برون‌گرای خوبی را دارد انجام می‌دهد توی این شهر کوچک وقتی دور می‌زند با این وانت خب همه می‌بینند امداد باطری من خودم دو، سه نفر از دوستانم را معرفی کردم گفتم ماشینت خوابیده است باطری‌ات تمام شده است سریع خودش می‌آید. هر ساعت شبانه‌روز می‌آید. این‌ها ارزش ایجاد می‌کند برای مشتری با تبلیغات برون‌گرا هم این کار را انجام داده است خب این می‌تواند درون‌گرا هم انجام بدهد.

روشهای بازاریابی درونگرا

تولید محتوا(محتوائی که برای مخاطب ارزش ایجاد کند)، ویدئو مارکتینگ(تولید ویدئو و انتشار در پلتفرمهای ویدئو)، شبکه های اجتماعی، سایت، سئو، گوگل، کمک گرفتن از بلاگرها و اینفلوئنسر مارکتینگ، crm، تبلیغات کلیکی همسان و ریتارگتینگ مارکتینگ، روابط عمومی و شبکه سازی، معرفی خدمت یا محصول در پلتفرم تخصصی(مثلا فروش خانه در دیوار)

اینباند مارکتینگ

روشهای بازاریابی برون گرا

تلویزیون، رادیو، مجلات و روزنامه ها، بیلبورد، تراکت، ارسال پیامک یا ایمیل گروهی، نمایگشاههای تجاری و تخصصی، کنفرانسو همایش تخصصی، تبلیغات بنری و کلیکی، پاپ اپ در پلتفرمهای مختلف، شرکت در نمایشگاه‌ها می‌تواند یک نوع بازاریابی برون‌گرا باشد.

برای انتخاب نوع بازاریابی برون گرا و درون گرا از متخصص کمک بگیرید

بعضی از کسب‌وکارها از برون‌گرا بیشتر جواب می‌گیرند. بحث بازاریابی برون‌گرا و درون‌گرا خیلی بحث گسترده و پیچیده‌ای است. که حتماً دوستان عزیز توجه بکنند. که این بازاریابی را حتماً با کسانی که متخصص هستند و تجربه دارند یک هزینه مشاوره بدهید چون نگاه کنید. ما این هزینه‌های بازاریابی را خیلی باید مدیریت شده و هماهنگ هزینه کنیم.

اگر یک ریال هزینه می‌کنید. باید یک ریال تا دو ریال به شما برگرداند. تبلیغات بدون حساب، کتاب بی‌برنامه برای شما سم خواهد بود و خیلی ضرر خواهد داشت. برای شما خیلی بادقت گوش بکنید پس مجدد یک خلاصه بگویم بازاریابی برون‌گرا ما خودمان را محصول و خدمتمان را برای دیگران ارائه می‌دهیم. ولی در درون‌گرا با استفاده از ابزار‌های دیجیتال با استفاده از روش‌هایی که باز در خود ابزار‌های دیجیتال خیلی الان مد است و استفاده می‌شود. توی جامعه الان همه نیاز‌هایش را الان از اینترنت دارد دریافت می‌کند هر خدمتی را دارد اول از اینترنت می‌گیرد از بازاریابی درون‌گرا باید استفاده بکنیم. بازاریابی برون‌گرا، درون‌گرا هر کدامشان برای هر شغل و رشته و سبک‌کاری متفاوت است و باید دقت بکنید. و با مشاوره پیش بروید.

اوت باند مارکتینگ

امیدوارم قدم پنجاه و یکم بازاریابی درون‌گرا و برون‌گرا برایتان مفید بوده باشد.

ممنون می‌شوم که از سایت و کانال یوتیوب saeed kazemi بازدید بفرمایید و این محتوا‌ها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.

برای مطالعه قدم پنجاهم اینجا کلیک  کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و دوم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

قدم پنجاه بازاریابی

قدم پنجاهم بازاریابی

برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاهم بازاریابی از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

قدم پنجاهم بازاریابی

سلام به همه دوستان عزیز با گام پنجاهم در خدمتتان هستم. یکی از اساسی‌ترین قدم‌ها بحث‌هایی است. که در این هفته و درس‌های بعدی ادامه خواهیم داد. دربی ست گام آینده‌ بیشتر ما بر بحث‌های بازاریابی، تبلیغات، فروش، مذاکره، روابط‌عمومی، پروموشن و این‌ موارد بحث خواهیم کرد. ابتدا به شما عزیزان بگویم. ما در شرکت‌ها ابتدا مدیریت داریم و بازاریابی بخشی از مدیریت می باشد و همه کسب‌وکار وابسته کامل به بازاریابی نیست. ولی بازاریابی بسیار، بسیار مهم است.

یعنی توی مدیریت ما استخدام، تأمین منابع مالی، مدیریت دارایی، مدیریت هزینه داریم. خیلی بخش‌های مختلفی زیرمجموعه مدیریت هست ولی یکی از بخش‌های بسیار مهمش بحث بازاریابی است. خود بازاریابی نیز شامل تبلیغات، فروش، پروموشن، برندینگ، مذاکره، روابط عمومی، هدف گذاری، تولید محتوا،شبکه های اجتماعی، دنیای دیجیتال،اینترنت تشکیل می شود.

بازاریابی اینترنتی

بازاریابی با فروش و یزیتوری فرق می کند.

دقت بفرمایید بازاریابی با فروش و ویزیتوری فرق می‌کند.(یک محتوا خیلی خوب در مورد تفاوت بازاریابی، فروش و ویزیتوری دارم. پیشنهاد می کنم. اگر علاقه مند هستید. این مصاحبه را بازدید بفرمائید) اما تعریفی که من خودم از بازاریابی از تعاریف مختلف توی کتاب‌های مختلف شنیدم این جمله را بسیار دوست داشتم. ساده و مفهومش هم خیلی راحت بود.

جذب، حفظ و رازی نگه داشتن مشتریان با شناخت نیاز و خواسته آنها و ایجاد ارزش

ما در بازاریابی رقبا، بازار و مشتریان را تحلیل می کنیم. و در مجموع بر اساس نیاز و خواسته مشتری خدمت یا محصول برای او تولید یا ارائه میدهیم. ما محصولی یا خدمتی که خودمان دوست داریم را ارائه نمی دهیم. در هر کسب و کاری مشتری و فروش مهم ترین رکن آن بیزینس می باشد. بدون مشتری و فروش عملا بیزینسی وجود ندارد. ما در بازاریابی باید صدای خودمان را به گوش مشتریان که به خدمت یا محصول ما نیاز دارند برسانیم. حتی مشتریانی که اطلاع ندارند و یا شاید حتی نمی دانند که به این محصول نیاز دارند.

یعنی شما خدمتی ارائه می‌دهید.که باید صدای خودتان را به گوش مشتری که بدنبال خدمت شما می گردد برسانید. و بر اساس خواسته و نیاز مشتری برای او محصول یا خدمت تولید یا تامین کنید. در همه فرایند بازاریابی خوشحالی و رضایت مشتریان از اولویت های اساسی شما باید باشد. چون اکثریت مشتریان با احساسات خودشان خرید می کنند نه با منطق و عقل، در نتیجه ایجاد یک حس رضایت و خوشحالی بسیار ضروری می باشد. ما در فرآیند بازاریابی بر اساس بازخورد مشتریان و برای مشتریان محصول یا خدمت ارائه می دهیم.

یک مثال ساده از بازاریابی (دیجیتال مارکتینگ)

به‌صورت مثال من فایل‌های صوتی که توی صفحه اینستاگرام خودم مصاحبه‌هایی که انجام می‌دهم. دوست داشتم این‌ها تایپ بشود از طرفی من زمان نداشتم. خب می‌گردم دنبال کسی که این خدمت را ارائه بدهد حالا انشا الله جلوتر توی بازاریابی درون‌گرا و برون‌گرا کامل توضیح خواهم داد. خب توی اینترنت جستجو کردم شرکت‌هایی را مشاهده کردم. تخصصی این کار را انجام می‌دهند با آنها وارد مذاکره شدم. قیمت گرفتم و حسابی بین شرکت های مختلف تحقیق کردم.

اگر آن شرکت آن شرکت خدمتش را توی اینترنت ارائه نمی‌داد و خدمات خود را از طریق بازاریابی معرفی نمی‌کرد. من که به آن خدمت نیاز داشتم نمی‌توانستم به آنها دسترسی پیدا بکنم. برای آنها هم یک منفعت و یک فروش اتفاق می‌افتد و مشکل من هم حل می گردد.

تعریف بازاریابی به زبان ساده

پس دقت بکنید بازاریابی یعنی استراتژی ما برای رسیدن به بازار هدف است. این که ما را بشناسند و به ما اعتماد بکنند و مشتری ما بشوند. شاید به خدمت ما نیاز داشته باشند و ندانند از کجا باید پیدایش بکنند. شاید به خدمت ما حتی نیاز هم نداشته باشند.در قدمهای بعدی خیلی روی این موضوع و جزئیاتش بحث می‌کنیم. خواهش می‌کنم این بحث بازاریابی را خیلی بادقت مطالعه کنید.

بازاریابی دیجیتال

داشتن استراتژی و تاکتیک در بازاریابی

در بازاریابی حتماً باید استراتژی و تاکتیک داشته باشیم مثلا شما یک ساختمان می‌خواهید بسازید. اول شروع می‌کنید به نقشه‌کشی طرحی که در ذهن شما است. و پاسخ به سوالات کلیدی، چند خواب بسازم، چقدر هزینه بکنم. مدیریت مالی‌اش را چگونه انجام بدهم و در ادامه با روش‌های استراتژی که شما تعیین می‌کنید. مشخص می‌کنید. من چطوری بتوانم این ساختمان را بسازم و سپس نقشه‌ها، پلن را کامل آماده میکنیم. بعد که نقشه ها و تمام جزئیات آماده شد.حالا با این تاکتیک‌هایی که انتخاب می‌نماییم مشخص می کنیم. چه استادی بگیرم، چه مصالحی و از کجا بخرم. مطمئناً اگر شما یک دفعه بخواهید از وسط راه شروع بکنید. بدون طرح و برنامه و پلن موفق نخواهید شد.

استراتژی بیزینس های کوچک و متوسط با غولهای بیزینس متفاوت است

نکته بسیار مهمی که من بسیار، بسیار تاکید می‌نمایم چون من تدریسم بیشتر برای بیزینس‌های کوچک و متوسط است این است که اصلاً روش‌های بازاریابی شرکت‌های بزرگ را کپی برداری نکنید. دشمن و سم شرکت‌های کوچک اسمال بیزینس‌ها و بیزینس‌های کوچک این است که بروند روش‌های بازاریابی مثلاً شرکت میهن با چندین میلیارد فروش روزانه را یا دیجی کالا را بروند کپی کنند.

نخیر اصلاً این روش درست نیست. بازاریابی در جلوتر هم خواهیم گفت که توی درس بعدی پنجاه و یک و پنجاه و دو بسیار روی این دو موضوع تاکید می‌کنم که این دو روش بازاریابی بسیار مهم برای کسب و کار‌های کوچک است. باز هم تاکید می‌کنم توی بازاریابی همانطور که توی درس‌های قبلی گفتم دو تا سوال همیشه باید اول از خودمان باید بپرسیم و بعد باید جواب آن را بدهیم.

چرا از باید بخرند و چرا باید از من بخرند. حتماً ما باید این‌ها را بپرسیم بعد روش بازاریابیمان را انتخاب بکنیم ما الان خیلی روش‌های بازاریابی داریم. دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال، سوشیال مارکتینگ، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی و بازاریابی‌های سنتی و صدها روش بازاریابی تخصصی دیگر در از طرفی بازاریابیبه صورت بنر، تلویزیون ، رادیو، تراکت وحتی تو روزنامه(البته الان خیلی دیگر مد نیست)

بازاریابی

خیلی روش‌های بازاریابی متنوعی برای کسب و کارهای کوچک وجود دارد. ولی باید هزینه آن برای بیزینس‌های کوچک و متوسط بشدت کنترل گردد. من توی درس بعدی پنجاه و یک ابتدا بازاریابی برون گرا و درون گرا را برایتان تعریف خواهم کرد. دقت بکنید و بسیار تمرکز مفهوم بازاریابی را جدی بگیرید و عمل بکنید. همه درسها به زبان ساده و دور از تعاریف خیلی پیچیده ارائه دادم. طوری که هرکسی بتواند متوجه موضوع بشود. برای مطالعه حرفه ای باید از کتابهای فیلیپ کاتلر استفاده کنید. که استاد بزرگ بازاریابی در دنیا می باشد.

نه مرحله بازاریابی بنا به تعریف استاد و پدر علم بازاریابی ایران مرحوم دکتر احمد روستا

خدا رحمت کنه. پدر علم بازاریابی ایران را که همیشه علوم انسانی را ادبیات و شاعرانگی ارائه می داد. درسهای ایشان علاوه بر بیزینس شما، روح انسان را نیز جلا می داد. موارد ذیل کاملا از درسهائی است. که من مستقیما از استاد روستا یاد گرفتم و هیچ کلمه یا جمله ای مربوط به خودم نمی باشد.

1- بازارگرائی: خلق ارزش پیشنهادی، خلق مزیت رقابتی برای شرکت و رضایت مشتری

2- بازارشناسی: شناخت دقیق بازار و رصد تغییرات آن به صورت مستمر است. شرکتی موفق است که بتواند مشتریان و نیازهای آنها را بهتر از رقبا بشناسد.(بازاریابی بدون اطلاعات، رانندگی با چشمان بسته است.

3- بازاریابی: انتخاب هدف مناسب یکی از اصول مهم مارکتینگ می باشد.

4- بازار سازی: برنامه های شما برای نفوذ در بازار، با معرفی درست محصول، مزایا و منافع آن، قیمت گذاری درست و توزیع هدفمند

5- بازارگردی: حضور مستقیم و مستمر در بازار (سنجش مشتریان، رقبا، شبکه های واسطه و اصلاح به موفق برنامه ها)

6- بازارسنجی: سنجش میزان موفقیت یک برنامه بازاریابی و جایگاه شرکت در بازار

7- بازارداری: مشتریان، شبکه های توزیع، شرکا و حفظ روابط با آنها

8-بازارگرمی: مارکتینگ نباید مثل آب راکد بماند. باید به صورت مستمر اجرا گردد. با تبلیغات و پروموشن

9- بازار گردانی: انجام 8 وظیفه بالا، نیازمند برنامه ریزی، اجرا، کنترل و اصلاح مستمر مدیریت مارکتینگ دارد.

امیدوارم قدم پنجاهم بازاریابی برایتان مفید بوده باشد.

ممنون می‌شوم که از سایت و کانال یوتیوب saeedkazemi بازدید بفرمایید و این محتوا‌ها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.

برای مطالعه قدم چهل و نهم اینجا کلیک  کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و یکم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

پرسش و پاسخ آزمون یازدهم

قدم  چهل و نهم و آزمون هفتم

قدم  چهل و نهم و آزمون هفتم

سلام و درود به همه دوستان عزیز همراه، سعید کاظمی هستم و با دوره رایگان نود قدم آموزش کسب‌وکار همراه شما عزیزان هستم. همان‌طور که در ابتدای دوره خدمت شما گفتم. بعد از هر شش قدم، یک مرور و پرسش‌وپاسخ داریم. خیلی پیچیده و سخت نیست. فقط لازم است. به سؤالات پاسخ بدهید. تا مطمئن شوید. مفاهیم را یاد گرفتید. فقط لازم است. ده تا پانزده دقیقه وقت بگذارید. پس با قدم  چهل و نهم  و آزمون ششم  همراه من باشید.

برای هر درس تنها دو تا سه سؤال و در مجموع ۱۵ سؤال قراردادم. تا یک طوفان فکری در ذهن شما ایجاد گردد و مفاهیم کامل در ذهن شما ثبت گردد. وقتی ما پرسش‌وپاسخ را مطالعه می‌کنیم. ذهن ما کامل به موضوع مسلط می‌گردد. مخصوصاً با نوشتن موضوعات، پس با من همراه باشید تا پاسخ سؤالات قدم‌های چهل و سوم تا چهل و هشتم را با هم مرور کنیم.

همه ما با باور و اشتیاق به رویاهای خودمان می رسیم. اما صبر و حوصله نیاز اصلی می باشد.

۱- موانع موفق شدن یک کسب‌وکار چه مواردی هستند؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۲- آیا ساعت طلائی یا ساعت مشخصی برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی دارید؟  ————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۳–  آیا از شبکه‌های اجتماعی پول در می آورید یا فقط وقت خودتان را تلف می کنید؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۴–   ادمهای منفی در زندگی شما وجود دارند؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۵– آیا رویائی دارید و برای رویای خود تلاش می کنید؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۶–  ایا داشتن رویا مالی خوب نیست؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۷–   رویاها چقدر به ما در رسیدن به موفقیت کمک می کنند؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۸–  برای زندگی و بیزینس خودتان هدف گذاری دارید؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۹–  بیست دلیل رسیدن به آن هدف را نوشته اید؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۰-  چه مواردی ارزشهای زندگی شما هستند؟ سلامتی، خانواده، فرزندان، ازدواج، بیزینس، آرامش درونی؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۱– تا حالا در زندگی برنامه ریزی داشته اید؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۲– کدام روش برنامه ریزی برای شما جذاب بود؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۳-  اگر در یک روز یا یک هفته طبق برنامه پیش نرفتیم. باید ناراحت باشیم؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۴-مهم ترین شاخص های کلیدی کسب وکار شما چیست که باید دائم بررسی کنید؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

۱۵- آیا در طول مسیر زندگی و بیزینس بنا به آمار و آنالیز تغییر مسیر داده اید؟

————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————

امیدوارم جواب‌های قدم  چهل و نهم   و آزمون هفتم  را کامل بدهید و آماده بشوید. برای ادامه قدم‌ها در سایت سعید  کاظمی و اگر علاقه دارید قدم چهل و هشتم  را مطالعه کنید. اینجا کلیک کنید. برای رفتن به قدم پنجاهم اینجا کلیک کنید.

تحلیل و آنالیز برنامه ها

قدم چهل و هشتم تحلیل و آنالیز برنامه ها

برای شنیدن فایل صوتی قدم چهل و هشتم تحلیل و آنالیز برنامه ها از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

قدم چهل و هشتم تحلیل و آنالیز برنامه ها

سلام به دوستان عزیز با قدم چهل و هشتم تحلیل و آنالیز برنامه ها در خدمتتان هستم. این هفته کلاً در مورد چشم انداز، هدف گذاری، برنامه‌ریزی و اهمیت ارزش‌های پیشنهادی در زندگی صحبت کردم روز آخر این هفته می‌خواهم. در مورد موضوع بسیار جالبی صحبت بکنم که اصطلاحاً بعضی‌ها بهش می‌گویند kpi یا شاخص کلیدی عملکردها البته من به شما به زبان ساده می گویم. تحلیل اهداف و برنامه و همین ساده‌اش را استفاده می‌کنم. اگر دقت کردید من توی دوره خیلی کلمات و اصطلاحات انگلیسی استفاده نمی‌کنم تا جایی که مجبور نباشم. شما باید مهم ترین شاخص های بیزینس خودتان را کنترل کنید.

یک مثال ساده از شاخص های کلیدی عملکرد

شما در جلو هر خودرو یک سری شاخص برای نشان دادن شاخص خیلی مهم مثل سرعت، دما آب، دور موتور و غیره دارید. اما در خودرو صدها فاکتور را می شود در معرض نمایش قراردادو مثل باد خودرو، فشار روغن اما معمولا مهم ترین شاخص ها را برای کنترل می گذارند. نه همه موارد را ، در بیزینس هم شما باید همیشه مهم ترین شاخص های تاثیر گذار در بیزینس خودتان را کنترل و آنالیز کنید. البته که در زمان های طولانی تر باید شاخص های جزئی تر را هم بررسی کنید.

موضوع بحث این هست می‌گوید ما هر برنامه‌ریزی که می‌کنیم و هر کاری که انجام می‌دهیم باید یک روز‌هایی در طول هفته مخصوصاً در انتهای هفته پنجشنبه حدود بیست دقیقه، نیم ساعت بیایم تحلیل بکنیم برنامه‌ای که آیا ابتدای هفته ریخته‌ایم به آن رسیدیم. حالا به هدف‌گذاری که یک‌ماهه، یک‌ساله، سه‌ماهه انجام دادیم آیا توی سه ماه گذشته بهش رسیدیم. بعضی از جا‌ها در مسیر نیاز است ما تغییر مسیر بدهیم. یعنی آن پیش‌بینی‌های ما به آن نتیجه مربوطه ختم نشده و باید بازبینی انجام بدهیم.

شاخص کلیدی عملکرد

یک مثال برای تحلیل برنامه ریزی در کسب و کار

باز هم مثال مسافرت را برای شما بگویم. در مسافرت شاید با ماشین به سمت مشهد از تهران داریم می‌رویم. یا از تهران می‌رویم به سمت تبریز، ولی یک موقع وسط مسیر یک اتفاقی افتاده است یک تصادفی پیش‌آمده است. چند کیلومتر از جاده حالا به علت تعمیرات بسته شده است این که دیگر نیست که خب ما نباید به هدف برسیم. چرا تغییر مسیر می‌دهیم از دوتا روستا آن‌طرف‌تر می‌پیچیم توی خاکی هم حتی شده است می‌رویم تحمل می‌کنیم. تا در نهایت به هدف برسیم. باید مهم ترین شاخص هائی که مانع ما برای رسیدن به هدف است را پیدا کنیم.

تغییر جهت، تغییر مسیر و اصلاح برنامه‌ها

خیلی وقت‌ها ما یک چیزی توی ذهن ما است یک چیزی نیاز بازار است ما مثلاً می‌آییم پنج، شش محصول را وارد بازار می‌کنیم توی یک فروشگاه توی یک مجموعه یک خدمتی به مشتری ارائه می‌دهیم. مثلاً من می‌آییم خدمات پرستاری سیار ارائه می‌دهم بعد کم، کم می‌بینم که مشتری‌ها بیشتر برای سرم و آمپول دارند همه‌اش تماس می‌گیرند کسی مثلاً از من، پزشک اُرتوپد نمی‌خواهد.

پس پزشک اُرتوپد را من آزاد می‌کنم می‌گویم آقای دکتر من اصلاً شما توی سه ماه گذشته یک دانه مشتری هم نداشتید ولی به جایش مثلاً فکر می‌کردم. مثلاً ده مشتری تزریق سرم توی خانه داشته باشم یا پنج تا مثلاً آمپول داشته باشم ولی دیدم پنجاه تا آمپول در روز تماس می‌گیرند و سرم مثلاً سی نفر تماس می‌گیرند. این مثال واقعی است که من با یک بنده خدایی توی تهران داشتم مشاوره کسب و کار می‌دادم. دقیقاً گفت بله این‌طوری شده است. من اول مثلاً می‌خواستم اُرتوپد بیاورم، متخصص پوست بیاورم، فلان بیاورم بعد مشاهده کردم ای‌بابا همه مردم مثلاً کاره‌های روزمره‌تر مثل پانسمان و این‌ها را می‌خواهند که خیلی هم درآمدش خوب بود.

یعنی مثلاً یک تزریق سرم دویست و پنجاه هزار تومان با هزینه سرم تا سیصد و پنجاه هزار تومان هزینه می‌گرفت خب عدد قابلی است به‌هرحال با خودرو خودش آن پرستار مناطق مختلف تهران را ساپورت می‌کند برنامه‌ریزی می‌کند دید من پرستار صفر بگیرم صفر نخیر از لحاظ تجربه منظورم یعنی پرستار بگیرم خیلی از پزشک هم برای من هزینه‌اش کمتر است،

با همه آنها هم  شصت به چهل شریک شده بود. حتی بعضی‌ها را هفتاد به سی شریک شده بود. آمده بود کار را به آنها سپرده بود بازاریابی و هزینه را خودش می‌گرفت. هزینه تبلیغات، بازاریابی سایت همه کار‌ها را خودش انجام می‌داد آن پرستار توی هر منطقه، هر محله انتخاب کرده بود ده نفر، پانزده نفر باهاشان کار می‌کرد. می‌گوید یواش، یواش اصلاً پزشک‌هایم را جمع کردم چون مشاهده کردم و بر اساس تحلیل و آنالیز بازار به‌موقع تغییر مسیر دادم.

یک مثال ساده از آنالیز و تحلیل شاخص های اصلی عملکرد در بیزینس

من مدرس کسب و کار هستم رفتم تدریس کردم. شروع کردم رشته تخصص خودم رشته فنی را تدریس کردم. اما بعد مشاهده کردم بازار به آموزش کسب‌وکار بیشتر نیاز دارد. خیلی از ادارات دولتی در بخش مدیریتی نیاز به دوره و آموزش دارند که خیلی استقبال خوبی از انها هم هست. خب تغییر مسیر می‌دهم یک‌جاهایی تغییر جهت می‌دهم می‌روم روی کتاب‌های مدیریتی بیشتری مطالعه می‌نمایم تخصص خودم هم باهاش مخلوط می‌کنم.

بعد در کسب‌وکار مشاهده کردم. مردم حوصله ندارند. یک‌عالمه برنامه‌ریزی‌های پیچیده انجام بدهند. دوست دارند هدف و برنامه ها را فشرده برای انها بنویسید. در طول مسیر مشاهده کردم. اول باید ذهن خیلی از مشتری را آماده بکنم، یاد گرفتم به‌مرور باید این ذهن را از آشفتگی در بیاورم. یعنی طرف کامل آماده ورود به کسب‌وکار است. اما می‌آید توی کسب‌وکار آشفته است. نمی‌داند دقیقاً باید چه کاری انجام بدهد چه مسیری را برود. این‌ها همه‌اش به آنالیز و تحلیل اطلاعاتی که از قبل داشتم بستگی دارد من خیلی امروز بحث را پیچیده‌اش نمی‌کنم.

خلاصه‌اش را می‌گویم پس تحلیل و آنالیز هدف و برنامه‌هایی که ریختیم خیلی مهم است حتماً باید ارزیابی بشود بازبینی بشود و در صورت نیاز مسیر تغییر بکند. آنها هم باید به‌ مرور با تجربه و تخصص و مهارت به دست می‌آید. هر کسی با کمک یک هم رشته‌ای خودش یا بیزینس کُوچ که کمک بگیرد. مهم ترین شاخص ها را شناسائی و تحلیل نماید. که آیا در مسیر اصلی قرار دارد یا نه،

analysis of programs

امیدوارم قدم چهل و هشتم تحلیل و آنالیز برنامه ها برایتان مفید بوده باشد.

ممنون می‌شوم که از سایت و کانال یوتیوب saeidkazemi بازدید بفرمایید و این محتوا‌ها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید.شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.

برای مطالعه قدم چهل و هفتم اینجا کلیک  کنید و برای مطالعه قدم چهل و نهم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.