برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ
سلام به همه دوستان عزیز امروز با گام پنجاه و سوم در خدمتتان هستیم امروز میخواهم در موردبحث بسیار مهم دیجیتال مارکتینگ صحبت بکنیم این بحث بازاریابی دیجیتال، ده سال قبل وجود خارج نداشت و بهمرور زمان خیلی از روشهای بازاریابی قدیمی را پشت سر گذاشت. دیجیتال مارکتینگ خیلی بحث گستردهای است. و من خیلی ساده مفاهیم کلی آن را برای آشنائی شما عزیزان معرفی میکنم. هدف من این هست که یک بیزینس کوچک و متوسط هم بتواند با کمک دیجیتال مارکتینگ به توسعه و بهبود کسب و کار خودش کمک کند.
اما دیجیتال مارکتینگ یک تعریف خیلی ساده دارد دیجیتال مارکتینگ یکی از بخشهای بسیار مهم بازاریابی است اما خلاصهاش این میشود دقت بکنید. استفاده هوشمندانه و خلاقانه از ابزارهای موجود در فضای دیجیتال برای فروش و بیشتر دیدهشدن نگاه بکنید میگوید استفاده از تمامی ابزارهای موجود در فضای دیجیتال هر چیزی که به شما کمک بکند که البته باید هوشمندانه و خلاقانه باشد. که به فروش و بیشتر دیدهشدن کمک بکند و این ابزارها چه چیزهایی میتواند باشد خب میتواند یک وبسایت باشد حالا اگر آقا من هزینه ندارم فنیاش را بلد نیستم. چه باید بکنم.
داشتن سایت ابزار مهم دیجیتال مارکتینگ
ده سال قبل راهاندازی کردن یک سایت خیلی سخت بود. ولی الان خیلی آسان شده است. قالبهای آماده بسیار زیاد برای انواع کسبوکارها وجود دارد. شما عملاً با ماهی صد و پنجاه تا دویست هزار تومان اجاره هاست و سه تا پنج میلیون هزینه اولیه و انعقاد قرارداد با یک نفر که کاملاً مسلط به قالب وردپرس باشد(وردپرس که خیلی توی بورس است) شما براحتی می توانید. یک قالب آماده بخرید. و آن شخص متخصص می تواند با این هزینه سایت شما را بالا بیاورد و کارهایش را انجام بدهد.
مثل خرید دامنه، قالب، نماد اعتماد و بقیه کارهای لازم را کمکتان بکند و از یک جایی به بعد هم میتوانید. ماهیانه یک هزینه ثابتی پرداخت کنید. یک هزینه خیلی جزئی مثلاً ماهی چهارصد، پانصد هزار تومان بدهید. فقط پشتیبانی بکند.(البته کارهای تخصصی مثل سئو، UI ، UX و غیره نیاز به هزینه دارد)اگر در مورد کارهای سایت خودسؤالی یا ابهامی داشتید کمکتان بکند. براحتی صاحب یک وبسایت خواهید شد.
شبکه های اجتماعی ابزار اصلی دیجیتال مارکتینگ
یکی دیگر از ابزارهای بسیار مهم کسب و کار امروزه شبکههای اجتماعی می باشد. البته در دنیا فیسبوک حرف اول را در کسبوکارمیزند. اما در ایران بهخاطر این که فیسبوک فیلتر است همه بارش افتاده بود برروی تلگرام وبعد که تلگرام فیلتر شد الان افتاده روی اینستاگرام، البته فعلاً اینستاگرام است دقت بکنید شبکههای اجتماعی خیلی زمین سفتی نیست یک مقداری باتلاق است یعنی ساختن خانه روی باتلاق و یک مقداری خطرناک است.
من این را به تجربه بهتان میگویم هر لحظه امکان دارد. بدلیل ریپورت مشتریان پیج اینستاگرام شما از بین برود یا در ایران فیلتر بشود و تمام هزینههای که خیلی کسبوکارها و بعضیها میلیاردها روی شبکههای اجتماعی بهخصوص اینستاگرام هزینه کردند.از بین برود ولی الان خیلی از بیزینسها روی اینستاگرام فروش عالی دارند. خیلی بیزینسهای کوچک با برنامهریزی و کسب دانش فعالیت در شبکه های اجتماعی فروشهای بسیار خوب دارند.
خیلی از بیزینس های کوچک تاکتیک و استراتژی بازاریابی دارند. توی برنامه های خودشان تبلیغات دارند. حسابی روی فروش و پاسخگویی خوب کار میکنند و فروش خوبی دارند .مطمئناً لینکدین هم برای متخصصین خیلی خوب است. کسانی که کارهای تخصصی انجام میدهند لینکدین هم برای آنها خوب است.
استفاده از پلتفرمها و مارکت پلیس ها برای فروش بیشتر
خیلی از پلتفرمها و مارکت پلیسها مثل دیجیکالا، مثل ایسام و پلتفرمهایی مانند دیوار و شیپور خیلی به شما کمک مینمایند. اگر سایت داشته باشید خب سایتهای مارکت پلیس یا کامپرپرایس سایتهایی که مقایسه قیمت توی آنها انجام میدهند خیلی میتواند برایتان مهم باشد مثل ترب، ایمالز، میهن مارکت خیلی میتواند به کسبوکار شما کمک بکند. اگر در کار شما فروش خودرو هست. سایت دیوار و با ما می تواند به شما کمک کند. اگر تولید محتوا ویدئویی دارید. یوتوب، آپارات، نماشا و دالفک می تواند به شما کمک کند. اگر فقط یک فروشگاه ساده فیزیکی هم دارید. سایت های معتبر و قدیمی مثل نیاز روز، ایران تجارت و ایستگاه می توانند به شما کمک کنند.
مثلاً من برای دوستی داشتم دنبال ابزار معدن میگشتم. دیدم هیچ سایت فروش تجهیزات معدنی نداریم جستجو کردم فقط سایت نیاز روز، ایستگاه و ایران تجارت تبلیغات چند فروشگاه تجهیزات معدنی وجود دارد. این قبیل سایت ها ده، دوازده سال پیش ابتدای شروع اینترنت توی ایران خیلی موفق بودند و هنوز هم جایگاهشان را نه به آن قدرت قدیم، ولی بعضی از بیزینسها مانند همین کارهای معدنی می توانند استفاده کنند. خب من با آن نفری که دنبالش میگشتیم از طریق نیاز روز و ایران تجارت ارتباط پیدا کردیم.
تولید محتوا یک بخش مهم دیجیتال مارکتینگ است
بحث بعدی تو دیجیتال مارکتینگ بحث بازاریابی محتوایی که خب میشود. بازاریابی درونگرا که بسیار باارزش است. الان مردم دنبال متخصص میگردند که به او اعتماد بکنند. دنبال متخصصی میگردند که یک خدمت یا یک محصولی انها را آشنا بکند. بعد در کنار آن شروع میکند به فروختن آن خدمت و محصول، خب این بازاریابی محتوا همین کاری که من دارم برای شما میکنم.
این بازاریابی محتوایی است. من برایتان محتوا تولید میکنم. در کنارش هدف دارم هدفم این است که خب و بسایت خودم را به شما معرفی میکنم. در ازای یک محتوا با ارزش به شما میدهم. یک محتوایی به شما عزیزان ارائه میدهم که خب حاصل سه تا پنج سال مطالعات و کلاس رفتنهای متعدد من است. حاصل بیست و دو سال کسبوکار و تجربیاتی است که توی محیط کسبوکار به دست آوردم. خب اینها زمان بر است. بازاریابی محتوایی اینها خیلی انرژی میخواهد خیلی وقت، صبوری و هزینه میخواهد. باید صبور باشیم.
سئو یا بهینه سازی برای بیشتر دیده شدن در موتورهای جستجو
سئو مخفف بهینه سازی برای موتورهای جستجو مانند گوگل است. به عبارتی مجموعه ای از اقدامات طراحی شده برای بهبود ظاهر و موقعیت صفحات وب در نتایج جستجوی ارگانیک است.و یکی دیگر از ابزارهایی که ما توی دیجیتال مارکتینگ انجام میدهیم سِئو است. یعنی مجموعه ای از اقداماتی که میکنیم که موتورهای جستجو بیایند ما را راحت پیدا بکنند و در نتایج اولیه ما را نمایش بدهند.
یعنی آنقدر محتوایمان را فنی و بهدردبخور غیر کپی( محتوا کپی اصلاً هیچ امیدی به موفقیتش نیست) چون مشتری میفهمد مردم بسیار باهوش شدند یک محتوا را توی سایت میخوانند بعد میروند نه تا محتوا مشابه همان محتوا تو ده تا سایت دیگر هم تکرار شده پیدا می کنند.
ایمیل مارکتینگ
شاید سالها قبل که شبکه های اجتماعی نبود. شما از ایمیل مارکتینگ خیلی بازخورد خوبی می گرفتید. اما امروزه با وجود انواع شبکه های اجتماعی خیلی از مردم به خصوص داخل ایران از ایمیل زیاد استفاده نمی کنند. اما همچنان ایمیل مارکتینگ برای بسیاری بیزینسها می تواند مفید باشد. البته باید بسیار هوشمندانه و با برنامه باشد. و با تماس گرم باید این اتفاق بیافتد. از ارسال ایمیل انبوه و با تعداد زیاد باید به شدت خودداری کرد. بستگی به نوع کسب و کار، باید از متخصصین ایمیل مارکتینگ کمک بگیرید.
ابزارهای تحلیل و آنالیز اطلاعات
یکی از مهم ترین فواید دیجیتال مارکتینگ، امکان تحلیل و آنالیز کامل بازار است. یکی از مهم ترین اهداف ما در بازاریابی ارائه خدمات و محصولات بر اساس نیاز و خواسته مشتریان هست. با کمک دهها ابزار مثل گوگل سرچ کنسول، گوگل انالتیک، سم راش و گوگل ادز می توانید. به مهم ترین مواردی که مشتریان در دنیای چند میلیاردی سرچ کلمات فارسی بدنبال آنها هستند. پی ببرید. شما با تحلیل این اطلاعات می توانید. دقیقا بفهمید. مشتریان شما چه می خواهد و شما باید بر اساس این حجم عظیم اطلاعات، ان خدمت یا محصول را برای او فراهم کنید.
تبلیغات آنلاین در دنیای دیجیتال مارکتینگ
در دیجیتال مارکتینگ ما انواع تبلیغات را هم داریم همسان، ریتارگتینگ، پولی، کلیکی این موارد خیلی تخصصی است باید با هم دیگر بیشتر روی آنها بحث بکنیم. در مجموع دیجیتال مارکتینگ میشود استفاده از تمامی ابزارهای دیجیتال برای رساندن صدای خودمان به مخاطب، مخاطبی که به خدمت ما نیاز دارد. البته انتخاب محل این ابزار و استفاده از روش و نوع استفاده از این ابزار می تواند خیلی در رسیدن به موفقیت شما کمک کند. فکر کنم ساده و راحت گفتم و اگر تجربه ندارید حتماً از آدمهای با تخصص و باتجربه کمک بگیرید. یا اگر مشاوره خواستید به من پیام بدهید. امروزه کسب و کاری که در دنیای دیجیتال حضور ندارد. عملا کسب و کار نیست.
امیدوارم قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ برایتان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeed kazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم پنجاهم و دوم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و چهارم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/07/قدم-پنجاه-و-سوم-دیجیتال-مارکتینگ.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-07-29 16:34:272022-08-01 19:32:51قدم پنجاه و سوم دیجیتال مارکتینگ
برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتینگ از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
ق
قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتین
سلام به همه دوستان عزیز با قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتینگ و ادامه بحث بازاریابی در خدمتتان هستم امروز میخواهم بازاریابی مستقیم را خدمتتان توضیح بدهم در سه قدم بعدی در دوره نود قدم رایگان آموزش کسبوکار، بازاریابی مستقیم یا دایرکت مارکتینگ، دیجیتال مارکتینگ و سوشیال مارکتینگ را برای شما توضیح خواهم داد. این سه موضوع برای کسبوکارهای کوچک و متوسط بسیار مهم و پراهمیت است.
تعریف بازاریابی مستقیم
خیلی ساده بخواهم برای شما توضیح بدهم. تعریف بازاریابی مستقیم یعنی مستقیماً با مشتری احتمالی ارتباط برقرار کردن و فروش فوری داشتن. در این روش افراد مستقیماً از بازار هدف شناسائی و انتخاب میشوند بهگونهای که بتوان به فروش و کسب درآمد فوری رسید. بگذارید. مثل همیشه یک مثال بزنم. با دوستی برای فروش یک برج مسکونی لاکچری مشاوره میدادم. بعد از اینکه حسابی با روش بازاریابی غیرمستقیم مثل بیلبورد و تبلیغات در مجله پرواز هزینه کرده بود و به نتیجه عالی نرسیده بود. تصمیم گرفتیم.
جامعه هدف این ساختمان را در آن شهر شناسائی کنیم. (قابل ذکر هست. طبق برنامه دوستم، هدف پیش فروش کل واحدها در یک بازه زمانی کوتاهمدت و کسب نقدینگی برای خرید کل مصالح و انعقاد قراردادهای ساخت با پیمانکاران جز بود) بعد که فهرستی از تمامی پزشکان، مهندسین، وکلا، بیزینس من ها و کارخانهدارهای بزرگ تهیه گردید. یک تیم ویزیتور حرفهای قرارداد بست. تمامی مزایا و امکانات این برج را به آنها آموزش داد. به همراه هر کاتالوگ یک گلدان گل کوچک اما شیک تهیه کرد. این تیم کار خودشان را شروع کردند. با هر انعقاد قرارداد پورسانت خیلی خوبی دریافت میکردند. شاید کمتر از 30 روز 80 درصد واحدهای باقیمانده به فروش رفت.
کانالهای بازاریابی مستقیم
بازاریابی تلفنی
بازاریابی ایمیلی
بازاریابی متنی (SMS).
بازاریابی بروشور با استفاده از جعبه نامه و جزوه
بازاریابی رسانه های اجتماعی
فروش مستقیم
تبلیغات آنلاین
بروشور
نامه های تبلیغاتی
آگهی های روزنامه ها و مجلات
تبلیغات در فضای باز
البته من خودم بهشخصه از تبلیغات هدفمند گوگل و تبلیغات کلیکی همسان و ریتارگتینگ بازخورد خیلی سریع و فوری گرفتم. دقیقاً صدای خودم را به مشتریانی که به دنبال خدمات من میگشتند. رساندهام و تمام تمرکزم در بازاریابی مستقیم به فروش فوری و کسب درآمد بوده، کار دیگری که من انجام دادم. تهیه فهرستی از افرادی هست که احتمال دارد خدمات یا محصول من برای آنها مفید باشد و ایجاد ارتباط مستقیم از طریق پیامک و تماس تلفنی توسط ویزیتورهای حرفهای با آنها است. البته تعدادی از افراد این لیست را خودم بهشخصه از طریق شبکههای اجتماعی یا حضوری ارتباط برقرار کردم.
مثالهایی از بازاریابی مستقیم
هنگامی که شما با کمک تبلیغات گوگل ادز و تعریف دقیق مشتریان هدف (جوانان بین 16 تا 19 سال) یک پیام مثلاً امکان تحصیل رایگان پزشکی در ایتالیا با شرکت در آزمون ایمت را به آنها معرفی میکنید.
وقتی با تمام کسانی که در یک همایش آموزش کسبوکار شرکت کردهاند تماس تلفنی میگیرید و آنها را برای یک دوره آموزش بیزینس کوچ دعوت میکنید.
وقتی کاتالوگ یا بروشور محصول جدید خود را برای همة مشتریان قبلی میفرستید.
زمانی که برای تمام کسانی که در شهر شما هستند، پیامک میفرستید و آنها را به افتتاح کافه بازی خود دعوت میکنید.
معرفی نمایشگاه مبلمان سالیانه در زاهدان یا ارومیه صرفاً برای شمارهای موبایل همان شهر از طریق پیامک.
فروش محصولات دریائی خاص در ویلاهای لوکس یک شهرک بهصورت فروش مستقیم
یکی از مزایای بازاریابی مستقیم مدیریت هزینهها و امکان تغییر مسیر است.
در دایرکت مارکتینگ یا بازاریابی مستقیم استارتآپها و کسبوکارهایی که تازهکار خود را شروع کردند خیلی باید هزینههای تبلیغاتی خود را بافکر و کنترل دقیق میزان برگشت سرمایه هزینه کنند. اگر صفحه اینستاگرام دارید دقت بکنید به هر اینفلوئنسری نباید تبلیغ بدهید. اینفلوئنسرهای خیلی معروف که هزینه چند ده میلیونی میگیرند. اصلاً بازخورد زیادی نخواهید گرفت. اما از مینی اینفلوئنسرهای که دههزار، بیست هزار تا پنجاه هزار دنبالکننده دارند. بیشتر جواب میگیرید یعنی بیشتر اینها با دنبالکنندههایشان در ارتباط هستند و اگر هم میخواهید تبلیغ بدهید با همین هزینههای جزئی باید تبلیغ بدهید. تا سریع به فروش ختم شود. باید میزان برگشت هزینهها را کاملاً شناسائی و بررسی کنید.
باز هم تأکید میکنم. هر یک ریال باید یک ریال یا دو ریال به شما برگرداند. باید بهموقع تغییر مسیر بدهیم تبلیغات خودتان را باید تحلیل و آنالیز بکنید. اگر دیدید خوب به جواب نمیرسد و به فروش ختم نمیشود خیلی سریع باید اقدام بکنید. نگذارید تا پایان کمپین سهماهه یا ششماهه برویم. باید بهموقع تغییر مسیر بدهیم
در بازاریابی مستقیم باید به فروش فوری برسیم.
اگر کسبوکاری فروش نداشت و فروش آنها به سود ختم نشد. مطمئناً آن کسبوکار هیچ ارزشی ندارد و عملاً کسبوکاری وجود ندارد. شما باید با کمک یک مشاور، منتور یا بیزینس کوچ متخصص روش بازاریابی مستقیم خود را شناسائی کنید. اصلاً با کله خودتان جلو نروید. شما اگر ماهیانه یک هزینه جزئی به یک مشاوره یا متخصص بازاریابی پرداخت کنید. خیلی از هزینههای شما را کنترل خواهد کرد و سریعتر به فروش خواهید رسید.
تعریف ساده بازاریابی مستقیم
خلاصهاش این میشود میگوید. مشتریان احتمالی را شناسائی کنید و با انتخاب یک روش بازاریابی مستقیم خدمت یا محصول خودتان را به آنها معرفی و در کوتاهترین زمان ممکن بفروش برسانید. شما باید دقیق و بسیار حساب شده مشتریها را شناسائی و انتخاب بکنی و پیامت را جایی بگذاری که با حداقل انرژی، هزینه و وقت به فروش ختم شود.
امیدوارم قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتینگ برایتان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeed kazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم پنجاهم و یکم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و سوم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/07/قدم-پنجاه-و-دوم-دایرکت-مارکتینگ.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-07-29 12:21:032022-08-03 23:14:31قدم پنجاه و دوم دایرکت مارکتینگ
معرفی کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث
برای تماشا صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه در مورد معرفی کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
برای شنیدن صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه در مورد معرفی کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
سلام به همۀ دوستان عزیز. سعید کاظمی هستم. امشب در موردبحث بیمۀ مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث میخواهیم صحبت بکنیم این بحث برای شرکتهای پیمانکاری در بخشهای مختلف میتواند مفید باشد. من آقای رادان کارشناس بیمه را دعوت کردم که با من همراه باشند. جناب رادان بیمه کوثر را دارند. خیلی لطف کردند بهعنوان مسئولیت اجتماعی قبول کردند که همراه من باشند. در بخش اول صحبتهایمان در مورد مفاهیم کلی بیمه صحبت کردیم؛
ولی در این بخش خیلی تخصصی میخواهیم در مورد مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث صحبت بکنیم. این میتواند شامل تمامی شرکتهای پیمانکاری باشد و حتی پروژه های ساختمانی یعنی بیشتر این دوتا موضوع را ما امشب داریم در موردش بحث میکنیم.
در این بحث قرار است در مورد بیمه های مسئولیت و انواع مسئولیت صحبت بکنیم. یک بحث تخصصی که حالا بیمۀ مسئولیت در همه بحثها کاربردی است؛ یعنی هر شخصی که شغلی دارد و در هر جایگاهی هست بههرحال نسبت به دیگران مسئول است؛ چون ممکن است خسارتی وارد کند به یک شخصی چه مالی باشد چه جانی باشد حالا یک شخصی ممکن است مثلاً میگویم یک سوپرمارکت داشته باشد بیمه های مسئولیت نیازمند است و من نماینده بیمه هم که دفتر بیمه داریم همین شکل و همۀ عزیزانی که در هرجایی حالا فعالیت دارند.
ببینید ما اول بیاییم به مسئولیت بپردازیم انواع مسئولیت در قبال اشخاص ثالث چیست؟
ما سه نوع مسئولیت داریم مسئولیت اخلاقی داریم قانونی داریم و کیفری. تعریف اگر بخواهیم بکنیم مسئولیت اخلاقی بهمحض ارتکاب گناه تحقق پیدا میکند این یک مسئولیت اخلاقی است. اگر بخواهیم روی مسئولیت قانونی صحبت بکنیم بهمحض وجود خسارت و زیان به افراد یا جامعه تحقق پیدا میکند؛ این میشود مسئولیت قانونی. مسئولیت کیفری هم در صورتی محقق میشود که فرد بر اثر رفتار و کردار خودش نظم جامعه را مختل کند. حالا در این بحث مسئولیت ما مسئولیت مدنی را میخواهیم از دیدگاه قانون مطرح کنیم که در بیمه نامه ها هم هست حالا مسئولیت در هر جامعه ملاک تشخیص مسئولیت در افراد، قوانین و مقررات حاکم بر آن جامعه است مثلاً میگویم امروز من یک فعالیت شغلی دارم آسیب میزند کار من یا ترک یک کار یعنی عامیانهاش را بخواهیم بگوییم در بیمه های مسئولیت فعل یا ترک فعلی باعث آسیب مالی و جانی به یک شخص بشود. پس مسئولیت من در قبال اشخاص ثالث ممکن است باشد یا کارکنان خودم.
در بیمهنامه های مسئولیت شاخه های مختلفی هم دارد کارفرما در قبال کارکنان که عملاً در سه بخش تجاری، تولیدی، خدماتی یک بخش، پروژههای عمرانی بخش دوم و بخش سوم مسئولیت ساختمانی است. یعنی مسئولیت در قبال کارکنان در این سه قسمت تقسیمبندی میشود. بعد از آن مسئولیت در قبال اشخاص ثالث است که شامل رشتههای خیلی زیادی است.
گفتم هر شخص در هر جایگاهی که هست مسئولیت دارد مثلاً میگویم میخواهم مثال بزنم مسئولیت اشخاص ثالث چه شاخههای مختلفی دارد؛ مثلاً ناجیان غریق که داخل استخر هستند یک مسئولیت دارند زمانی که کار میکنند. مثلاً مالکان جایگاه سوخت مسئولیت دارند مسئولیت در قبال اشخاص ثالث برای مالکان جایگاه سوخت یا پزشک یا پیراپزشکی که دارد در بیمارستان کار میکند این یک مسئولیت دارد در قبال افرادی که به آنها مراجعه میکنند حالا به یک پزشک مریضها مراجعه میکنند اگر پزشک دچار خطایی بشود باعث زیانی به آن شخص بشود از بیمۀ مسئولیت میتواند خسارت را پرداخت کند درصورتیکه بیمه نامه را خریداری کند.
پس شاخه اشخاص ثالث خیلی متفاوت است؛ یعنی هر کاری شما یک بیمه مسئولیت برایش در نظر بگیرید. ما طبق آماری که در دنیا هست رتبه سوم حوادث کار را داریم. متأسفانه سالیانه حداقل 13 هزار نفر طبق آمار دولت دچار حوادث کار میشوند. عملاً پیمانکارهای عزیز بهصورت مداوم درگیر مشکلات حقوقی و بحث شکایت کارگرانشان هستند؛ چون بحث دیه که پیش میآید دیگر مثل بیمه نامۀ شخص ثالث خودرو است که اجباری همه مان داریم میخریم بحث مسئولیتهای بیمه های مسئولیت هم همین شکل است؛ یعنی عملاً بیمه شخص ثالث یک نوع بیمه مسئولیت است؛ ولی مثل بیمۀ خودرو یا همان شخص ثالث جا نیفتاده. زمان میبرد.
ما میخواهیم در مورد بیمه مسئولیت در برابر اشخاص ثالث پیمانکاری و کارهای ساختمانی صحبت بکنیم.
من توضیح بدهم بیمۀ مسئولیت کارفرما برای پیمانکاران میتوانند یک بیمه مسئولیت داشته باشند تحت عنوان بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان. بیمه های مسئولیت عملاً شامل دو بخش میشود بخش اول بیمه نامه فوت، نقصعضو و هزینههای پزشکی است؛ یعنی یک شخصی میخواهد یک کاری را انجام بدهد یک پروژه ای را انجام بدهد تعداد کارگرهایش را اول باید به شرکت بیمه اعلام کند بگوید: «من 10 تا مثلاً کارگر دارم» شرکت بیمه ریسک را می سنجد که این کاری که میخواهد انجام بدهد چه ریسکی دارد؛ مثلاً داخل یک نجاری طرف 10 نفر نیرو دارد ریسکش به نسبت بالاتر است تا یک سوپرمارکت که طرف 5 نفر نیرو دارد ریسکش کمتر است. قاعدتاً حق بیمه هایش هم متفاوت است اینها طبقۀ شغلی دارند؛ مثلاً آن نجار طبقۀ شغلی اش مثلاً 5 است آن کسی که هایپرمارکت دارد طبقۀ شغلی اش 2 است؛ یعنی هر چه طبقۀ شغلی بالاتر میرود حق بیمه و ریسک هم بالاتر میرود.
برای پیمانکارها مداوم با سه تا بیمه درگیرند بیمۀ مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان، بیمۀ مسئولیت اشخاص ثالث و بیمه نامه های مهندسی که به دو شکل دارد تمام خطر پیمانکاران و تمام خطر کارفرما این بخش که ما در مورد مسئولیت میخواهیم صحبت بکنیم من واقعاً یک پیشنهاد دارد؛ یعنی یک درخواست دارم عملاً خواهش میکنم بیمه نشوند بیمۀ ناقص نخرند. من بعضاً به ما مراجعه میکنند از شرکتهای مختلف بیمه خریدند بیمه نامه ناقص خریدند؛ چون بیمهنامه داشتند با خیال راحت کار کردند. گفتند: «ما امروز این بیمه نامه را خریدیم و دیگر دغدغه نداریم» اتفاق افتاده کارگر از داربست افتاده از ارتفاع افتاده و بعد دچار مشکل شده.
بیمه نامۀ ناقص اصلاً نخرید؛ یعنی بیمهنامه نداشته باشید بهتر از بیمهنامه ناقص است. وقتی شما بیمهنامه ندارید بیشتر احتیاط میکنید. من و یک دوستی سوار ماشین بودیم داشتیم حرکت میکردیم در خیابان دیدم خیلی آرام حرکت میکند گفتم: «چرا اینقدر آرام حرکت میکنی؟» گفت: «دیشب بیمهنامهام تمام شده متوجه نشدم امروز صادرش کردم 12 شب شروع میشود. بهخاطر همین آرام حرکت میکنم» من به آنها گفتم: «اصلاً از ماشین نباید استفاده کنی.» ولی آن شخص استدلالش این بود که اگر من الان آرام حرکت کنم احتمال این که اتفاق و حادثهای پیش بیاید خیلی کمتر است بهخاطر همین من دارم میگویم هیچوقت بیمهنامۀ ناقص نخرید. بهعنوان یک مشاور بیمه، یک مشاور حقوقی این را دارم میگویم؛ چون خیلی از پیمانکاران بیمهنامۀ ناقص میخرند و بعداً دچار مشکل میشوند.
حالا این بیمه نامه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان چیست؟
گفتم بخش اولش فوت، نقصعضو و هزینۀ پزشکی است که در بیمه نامه ها مشخص است. دیه توسط قوه قضاییه مشخص میشود دیه ماه حرام مثلاً الان 800 میلیون تومان است و ماه عادی 600 میلیون تومان. دیه در بیمه نامه قید میشود. هزینه پزشکی به انتخاب خود کارفرما است. پیمانکار درخواست میدهد: «آقا! من 10 تا کارگر دارم» که ما معمولاً بهازای هر 5 تا کارگر یک دانه دیه در بیمه نامه میدهیم هر 3 تا 5 تا کارگر یک دانه دیه و هزینه پزشکی هم به تعداد کارگران. طرف میگوید: «ما 10 تا کارگر داریم» هزینه پزشکی را مثلاً میآید درخواست میکند: «برای من بزنید 5 میلیون تومان» من هم میخواهم همین مشکلات بیمه نامه ها را از همینجا بگویم.
الان آیا با هزینۀ پزشکی 5 میلیون تومان میشود کاری کرد؟ هزینه های پزشکی با تعرفه ای که امسال تعرفۀ پزشکی حداقل 50 تا 60 درصد افزایش پیدا کرده آیا میتوانیم با 5 میلیون تومان هزینۀ پزشکی یک کارگر که از ارتفاع سقوط کرده را پرداخت کنیم؟ آیا میتوانیم با 5 میلیون تومان هزینۀ پیوند اعضا را انجام بدهیم؟
بخش دوم کلوزها است که شما در تایم قبلی سؤال کردید کلوز چیست؟ پوششهایی که به بیمهنامه اضافه میشود. حالا قبلاً ما کلوزهای بیشتری داشتیم پوششهای بیمهای بیشتری داشتیم جدیداً قانون بیمه مرکزی که ابلاغ شد این کلوزهای بیمهای را آمد کاهش داد؛ یعنی عملاً کلوزهای بیمهای از تقریباً 30، 35 کلوز بیمهای الان رسیده به 11 تا پوشش یا 11 کلوز بیمهای. پس بخش اول که اجباری است در همه بیمهها یکسان است بخش دوم اختیاری است که طرف میآید کلوزها را انتخاب میکند.
حالا من میخواهم تیتروار این کلوزها را خدمت شما بگویم. این 11 تا که الان در بیمه مسئولیت در برابر اشخاص ثالث؟
یکلحظه عذرخواهی میکنم. شما اول یک مثال بزنید شاید خیلی از مردم ندانند یا حتی بعضی از پیمانکارها هم ندانند شخص ثالث با کارکنان چه فرقی میکند؟ آیا ناظر مشاور میآید ناظر نظاممهندسی میآید سر پروژه یا ناظر عالیهمان میآید از کارفرما میآید آنها کدام بخش قرار میگیرند؟ یا شخص ثالثی که از کنار پروژه دارد رد میشود اینها همه یک مثال برای ما بزنید.
ببینید بیمۀ مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان مستقیماً روی کارکنان پیمانکار دارد مانور میدهد. امروز اگر من یک پروژهای را میخواهم انجام بدهم 10 نفر نیرو دارم آن ساعتی که دارند برای من کار میکنند در آن ساعت اگر اتفاقی برایشان حوادث کاری اتفاق بیفتد مسئولیتش با من است. ملاک تشخیصش هم کارشناس اداره کار و دادگستری است. حالا اگر پرونده به دادگاه برود که مسلماً قاضی هم نظر میدهد. پس اول من اینجا مسئولیتم در قبال کارکنانم است.
دوم مجری، مشاور، طراح که مراجعه میکنند به پروژۀ من تحت همین کلوزهای بیمه ای میتوانیم یک پوشش برایشان تهیه کنیم؛ چون دیگر آنها کارکنان من نیستند بهعنوان یک شخص ثالث میآیند ولی میتوانیم اینجا چون مداوم دارند ممکن است در یک روز دو بار آن مجری مراجعه کند یا در طول هفته سه بار مراجعه کند پس دیگر عملاً به آن نمیتوانیم بگوییم شخص ثالث که از محل پروژه رد میشود. شخص ثالث هم دقیقاً همین مثالی که خود شما زدید یک شخصی که هیچ نسبتی هیچ ارتباطی با پروژه ندارد و از محل کار ما عبور میکند این یک شخص ثالث است. حالا در پروژههایی که م ن خدمت شما گفتم بیمه های مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان به جز پروژه های عمرانی قسمت تولیدی، خدماتی و پروژه های ساختمانی میتوانند پوشش اشخاص ثالث را داخل همین بیمه نامه کارفرما در قبال کارکنان بخرند؛
اما پروژههای عمرانی یک بیمه نامه صادر میشود؟ یعنی در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث یک دانه بیمه نامه صادر میشود؟
در رشته هایی که من خدمت شما گفتم بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان برای تولیدیها، خدماتیها و تجاریها و همچنین ساختمانی ها هم میتوانند استفاده کنند. حالا استثنا بعضاً دارد دیگر در شرکتهای بیمه متفاوت است بعضاً میگویند. مثلاً یک شرکت تولیدی باید استثنا باشد اشخاص ثالث را بیمه جداگانه بخرند؛ ولی در پروژه ساختمانی دیگر یک کلوز داریم تحت عنوان کلوز اشخاص ثالث. اما پروژه های عمرانی که مثلاً ما با پیمانکارهای آب و فاضلاب همکاری داریم اگر یک پروژه فاضلاب دارند انجام میدهند یا یک پروژه آبرسانی انجام میدهند حتماً بیمه نامه اشخاص ثالثشان را باید جداگانه بخرند.
علتش هم این است که در بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان شما پوشش اشخاص ثالث را فقط بحث جانی را دارد تأمین میکند و هزینه های پزشکی. دیگر بحث مالی نیست؛ اما یک پیمانکار وقتی دارد یک پروژهای را انجام میدهد مثلاً دارد حفاری انجام میدهد که میخواهد لوله گذاری آب انجام بدهد با بیل مکانیکی دارد کار میکند زمان کارکردن بیل مکانیکی این بیل مکانیکی برخورد میکند بیلش به کابل مخابرات. اینجا دیگر خسارت جانی نیست خسارت مالی است. به همین باید برود بیمه مسئولیت اشخاص ثالث جداگانه تهیه کند؛ یعنی عملاً یک بیمه جدا بخرد یک بخش مالی داشته باشد که خسارت مالی را جبران کند یک خسارت جانی داشته باشد و یک بخش هم هزینه پزشکی. این سؤالی که شما پرسیدید به جز پروژههای عمرانی معمولاً در تولیدی، خدماتی، تجاریها و ساختمانیها از کلوز اشخاص ثالث داخل بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان میتوانند استفاده کنند.
بیمه اشخاص ثالث، اموال هم جزو همان میشود؟ یعنی همان فقط شخص نیست؛ یعنی مثلاً اگر یک پیمانکاری دارد کار میکند به مثلاً آسفالت آسیب زد یا مثلاً به کابل مخابرات یا لوله گاز یا آب و فاضلاب آسیب زد آنها را شامل میشود؟
اره دیگر یک بیمه اشخاص ثالث جداگانه خریداری میکنند؛ چون اینها دیگر پروژههای عمرانی انجام میدهند یک بیمه مسئولیت اشخاص ثالث جداگانه تهیه میکنند بعد آن قسمت مالی هم دارد جانی هم دارد و هزینه پزشکی هم دارد. اما در حالتهای ساختمانی دیگر خسارت مالی اگر بخواهند وارد بکنند آن جداگانه میتوانند تهیه بکنند آن زمانی استفاده میشود که مثلاً بخواهند حفاری انجام بدهند ساختمانهای همسایه ممکن است دچار آسیب بشود؛ یعنی دیوارشان ریزش بکند یک مسئولیت ساختمانی شخص میآید میخرد برای کارکنانش میتواند برای بحث مالی هم یک مسئولیت اشخاص ثالث بخرد.
که اگر زمان حفاری ریزش کرد ساختمان همسایه خسارت پرداخت بشود؛ ولی معمولاً میآیند کارفرما در قبال کارکنان میگیرند آنهایی که مثلاً در یک محوطه آزادی که هیچ ساختمانی کنارشان نیست و عملاً ریسک مالی ندارند میآیند یک مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان میگیرند کلوز اشخاص ثالث را هم تهیه میکنند که اگر کسی از محل پروژه رد شد آسیب جانی دید تحت پوشش باشد.
اگر پیمانکاری تعداد کارگرهایش متغیر بودند باید چهذکار کند؟ یا مثلاً سر ساختمان نیروها می آیند و میروند و متغیرند نیروها یعنی مثلاً شاید یک روز در کارگاه 8 نفر باشند روز بعد 2 نفر باشند آن چه جوری …؟
آقای مهندس! سؤال خیلی خوبی پرسیدی. ما دوتا موضوع مهم در یک بیمه نامۀ مسئولیت داریم یا باید نام افراد مشخص باشد یا باید محل کار آن پروژه مشخص باشد؛ یعنی یک زمانی پیمانکار به ما مراجعه میکند درخواست یک بیمه نامۀ بی نام دارد میگوید من یک مسئولیت بی نام میخواهم؛ چون کارگرهایم مداوم جابه جا میشوند؛ مثلاً من میروم از محلی که کارگرها تجمع میکنند؛ مثلاً در مشهد خیابان … آنجا میروم دوتا کارگر امروز برای پروژه ام میآورم فردا دو نفر دیگر را میآورم اینها متفاوت اند. من میخواهم بیمه نامه ام اصطلاحاً بی نام باشد پس اینجا محل پروژه باید مشخص بشود. نمی تواند هم محل پروژه متغیر باشد و هم بیمه نامه بی نام باشد. پس یکی از این دوتا موارد باید مشخص بشود.
حالا تعداد کارکنان گفتید متغیر خواهد بود میآیند متغیر میخرند یک تعداد کارکنان ثابت از ما خریداری میکنند مثلاً میآیند امروز بیمهنامه میخواهد شخص صادر کند میگوید: «من 10 نفر کارکنان ثابت دارم.» کارکنان ثابت یعنی چه؟ «یعنی من برای این 10 نفر نیرو لیست تأمین اجتماعی رد میکنم. این 10 نفر ثابت همیشه در محل کار من هستند در پروژه های من هستند.» یک حداقل و حداکثر متغیری را هم در نظر میگیرد میگوید حداقل 2 نفر، حداکثر 8 نفر. یک میانگینی به این شکل هم در نظر میگیرد. اگر افرادش جمع اینها بیشتر شد مثلاً 10 نفر ثابت، حداکثر هم 8 نفر متغیر مثلاً 18 نفر میشود اگر از 18 نفر بیشتر شدند باید برود الحاقیه بزند.
مثل بیمه بدنه که من خدمت شما توضیح دادم ارزش خودرواش بیشتر شده میرود الحاقیه خریداری میکند. در بیمه مسئولیت هم همین کار را میکند شخص میرود الحاقیه تهیه میکند یک پوشش بیمهای تحت عنوان کلوز که شما گفتی تا 20% نوسان یعنی اسم این کلوز هست: «پوشش نوسان تعداد کارکنان تا 20% زمان صدور» یعنی اگر تا 20% کارکنانی که زمانی صدور ما اعلام کردیم تعداد کارکنانمان رفت بالا و ما به شرکت بیمه اعلام نکردیم تحت پوششاند و عملاً قاعده نسبی لحاظ نخواهد شد که خسارت کمتری شرکت بیمه پرداخت کند. به شرطی که این کلوز بیمهای را زمان صدور بیمه خریداری کرده باشند.
برویم سراغ کلوزها چون شما گفتید کلوزهایمان تغییر کرده.
بله
گفتید قبلاً 35 کلوز بود الان بیمه مرکزی آمده کلوزها را به 11 تا کاهش داده و این کاهش کلوزها
اتفاق افتاده در چند ماه اخیر یک قانونی ابلاغ شد به شرکتهای بیمه. استدلال این قانون این بود که عملاً این تعداد مثلاً 30، 35 کلوز را کاهش دادند به 11 کلوز؛ اعلام کردند که شما بابت مثلاً کلوز «خسارت بدون رأی دادگاه» دیگر از بیمه گذار حق بیمه ای دریافت نکنید. عملاً بدون رأی دادگاه خسارت را پرداخت کنید با کارشناس دادگستری اگر قرارداد دارید در محل شعبه تان کارگر، کارفرما، پیمانکار و آن کارشناس دادگستری را دعوت کنید و خسارت را اگر آن شخص تمایل داشت همان جا با رضایت طرفین پرونده بسته بشود. این کلوز را حذف کرده و عملاً استدلال بیمه مرکزی این است که در دل بیمهنامه هست دیگر شرکتهای بیمه بابت این کلوز حق بیمه نگیرند. یا پوشش «اهمال قصور غیرعمدی کارکنان نسبت به یکدیگر» را حذف کرده یا پوشش بیمه فردی را حذف کرده. پوشش فعالیتهایی که ربطی به آن فعالیت اصلی بیمهنامه ندارد کار غیرمرتبط را حذف کرده.
این باعث شد که کانون پیمانکارهای کشور یک نامه بزنند به بیمه مرکزی. واقعاً دچار مشکل شدند پیمانکارها بعدازاین قانون دچار مشکل شدند؛ چون دیگر از بیمه نامه هر برداشتی میشود کرد عملاً یک عالم کلوز حذف شده 11 کلوز مشخص شده در بیمه نامه هست و هیچ بند و تبصره دیگری در بیمهنامه قید نشده که بدانیم امروز باید بهصراحت قید بشود امروز خسارت بدون رأی دادگاه پرداخت بشود؛ یعنی امروز برای کارگر من اتفاق افتاد این پوشش را من دارم. ما در یک پروژه در خیابان غفاری داشتیم آقای مهندس اسلامی که خدمت شما صحبت هم کردند بابت آن خسارت؛ این پروژه به شکلی بود که سه تا کارگر در محل لوله گذاری فاضلاب اگر اشتباه نکنم.
هوا سرد بوده یک آتشی درست کردند در یک ظرفی؛ یکی از کارگرها گویا بنزین ریخته در آتش یا گازوئیل ریخته در آتش؛ و این آتش سرایت کرده به کارگر روبروییاش. اینجا دادگستری 70% قصور برای کارفرما زد. 20% قصور را برای این کارگری که بنزین یا گازوئیل را در آتش ریخته که میشود 90%. 10% هم قصور آن کارگر که نزدیک آتش ایستاده. اینجا آقای مهندس! بیمه نامه ای که خریداری کرده بودند پوشش اهمال و قصور غیرعمدی کارکنان نسبت به یکدیگر را داشتند؛ یعنی ما عملاً 70% قصوری که برای کارفرما زدند؛ چون بیمه مسئولیت کارفرما بود ما پرداخت کردیم. این 20% که تقریباً اگر اشتباه نکنم. 20 میلیون تومان میشد.
این کارگر تواناییاش را نداشت و داشت میرفت زندان اما چون این پوشش بیمهای در بیمهنامه بود ما پرداخت کردیم؛ یعنی 20 میلیون تومان آن کارگر مقصر حادثه که 20% هم مقصر بود ما پرداخت کردیم. الان از بیمهنامه حذف شده؛ یعنی الان در بیمه نامه همچین پوششی وجود ندارد من 11 تا پوششی که الان در حال حاضر در همه شرکتهای بیمه هست را خدمت شما اعلام میکنم؛ یعنی عملاً یک بیمه نامۀ بهجرئت میتوانم بگویم مسئولیت ناقص که گفتم نامه هم کانون پیمانکاران زده؛ ولی هنوز به نتیجه ای نرسیده. یکی از این پوششها پوشش جبران هزینه های پزشکی است. توضیح این پوشش این است که اگر خارج از تعرفۀ پزشکی هم هزینه پزشکی داشت؛ مثلاً کارگر من در پروژه من دچار حادثه شده حالا در خراسان جنوبی این صدق نمیکند معمولاً همۀ بیمارستانهای خراسان جنوبی دولتی است تعرفۀ دولتی دارد؛ اما اگر کارگر من مجبور شدیم ببریمش یک استان دیگر مثلاً خراسان رضوی در یک بیمارستان مجهزتر بستری اش کنیم طبق تعرفۀ بیمارستان خصوصی هم پرداخت بشود. پس پوشش جبران هزینه های پزشکی.
پوشش مأموریت خارج از کارگاه؛ یعنی من یک شخصی را یک کارگری را از محل پروژه میفرستم یک جایی یک کاری انجام بدهد. این در صورتی در بیمه نامه میتواند باشد که اسم آن کارگری که برای این کار انتخاب میشود در بیمه نامه قید بشود؛ یعنی بدون نام نمیشود. من باید یک شخصی را داشته باشم؛ مثلاً آن کسی که کار بیرون دفتر من را انجام میدهد مثلاً خرید دفتر من را انجام میدهد چکها را میبرد بانک. مثلاً کار خودم را مثال میزنم این شخص اسمش باید در بیمه نامه قید بشود. حالا افراد دیگر بی نام بودند اشکال ندارد؛ اما این شخص که مأموریت خارج از کارگاه میخواهیم پوشش را برایش بخریم باید قید بشود.
پوشش مسئولیت بیمه گذار در قبال کارکنان عوامل اجرایی.
از قبلی رد نشویم. یک موقع هست؛ مثلاً پیمانکار یکسری کارگر دارد که میروند از انبار کارفرما یا از یک بخش انبار یک شرکت خصوصی یکسری اموال حمل میکنند به محل پروژه شان مثلاً لوله حمل میکند آجر حمل میکند تیرآهن؛ کارگرهایش میروند کمک میکنند بار جرثقیل میشود مثال میگویم اینها که دائم در یک محدوده کارگاه نیستند افراد هم متغیرند امروز این دو کارگر میروند فردا دو کارگر دیگر میروند این که خیلی سخت میشود بخواهد نام ببرد.
میگویم یکی از ایرادهایی که بیمه های مسئولیت عادی دارد همین است؛ مثلاً یک ایراد این است که حتماً باید نام آن شخص قید بشود میگویم من حالا یکییکی میرویم جلو این یازده تا کلوز بیمه ای را خدمت شما میگویم. بعد میرویم سراغ راهکارهایی که الان هست. الان این شرایط به وجود آمد ما باید چهکار کنیم؟ برای کارمان لیستمان را بخواهیم انتقال بدهیم به شرکت بیمه چه کاری باید انجام بدهیم؟
پوشش بعدی «مسئولیت بیمهگذار در قبال کارکنان و عوامل اجرایی» است که باز همان بحث کارکنان خودش است. پوشش بیمه ای «افزایش ریالی دیه یکبار» یعنی اگر امروز بیمه نامه را صادر کردیم که معمولاً همیشه دی، بهمن دیگر افزایش دیه را ما داریم که توسط قوه قضاییه اعلام میشود. اگر دیه افزایش پیدا کرد و بیمه نامۀ من تا سال بعد ادامه داشت این افزایش دیه تا یکبار تحت پوشش باشد. این عملاً 15% افزایش میدهد مثال میزنم امسال مثلاً دیه 40% رفته بالا؛ در بیمه نامه من این پوشش را خریدم این تا سقف 15% را جبران می کند. معمولاً در بیمه نامه قید میشود. حالا که دیه رفته 40% بالا من باید بروم یک الحاقیه برای بیمه نامه ام تهیه کنم و دیگر به این خیال نباشم که چون این پوشش را دارم دیگر نیاز به الحاقیه زدن نیست.
پوشش بعدی پوشش «مسئولیت بیمه گذار در قبال اشخاص ثالث» است؛ یعنی الان ما داریم این یازده کلوز موجود حال حاضر را میگوییم.
پوشش «نوسان تعداد کارکنان تا 20% زمان صدور» که من خدمت شما توضیح دادم که اگر کارکنان بیشتر شدند تا 20% تحت پوشش باشند.
پوشش «افزایش ریالی دیه سه بار» این یعنی چه؟ یکی که افزایش دیه تحت پوشش باشد یکی این که ممکن است یک پروندۀ خسارت طولانی بشود مراحل رسیدگی اش؛ چه آن طول درمانی که پزشکی قانونی به آن کارگر میدهد چه پرداخت خسارت حتی با رأی دادگاه زمانبر بشود. حالا این پرونده ممکن است یک سال طول بکشد دو سال طول بکشد و این افزایش دیه اتفاق بیفتد. وقتی طرف این پوشش را خریداری بکند باتوجهبه این که دیه یوم ادا است؛ یعنی به نرخ روز باید پرداخت بشود اینجا میتواند کمک کند به آن شخص زمان خسارت.
پوشش «حوادث ناشی از وسایل نقلیه موتوری» یکسری وسایل ممکن است آنجا شخص داشته باشد وسایل نقلیه مثلاً میگویم بیل مکانیکی دارد تراکتوری دارد وسایلی که در محل پروژه دارد که اولویت با بیمۀ شخص ثالث اینها است اگر بیمه شخص ثالث خسارت را پرداخت کرد و حتی سقفی باقی ماند؛ مثلاً یکبخشی از خسارت را بیمه اشخاص ثالث آن تراکتور یا آن وسیله نقلیه موتوری داده مابقی خسارت مانده از این کلوز بیمهای پرداخت میشود. حالا این وسایل نقلیه موتوری کامل است که اگر بخواهیم توضیحش بدهیم یک خرده طولانی است.
پوشش «هزینه های دستمزد پرداختی به کارشناس یا هیئت کارشناسی» کارشناس اداره کار آمده؛ مثلاً در محل حادثه کارشناس دادگستری آمده؛ معمولاً اینها را شرکت بیمه پرداخت میکند؛ ولی بهعنوان یک پوشش بیمه ای آمده.
پوشش «افزایش دیه برای دو بار» یکدفعه یکبار بود، دو بار بود و سه بار؛ یعنی عملاً سه تا کلوز شبیه به هم است فقط یک سال آتی، دو سال آتی، سه سال آتی. شما میبینید این بیمه نامه کلاً کلوزهایش همین است ما دیگر کلوز دیگری در بیمه نامه نمیتوانیم اضافه کنیم در شرایط خصوصی بیمه نامه نمیتوانیم اضافه کنیم بیاییم بدون رأی دادگاه بیاوریم یک عالم کلوزی که قبلاً بوده. حالا متأسفانه پیمانکاران مجبورند بروند این بیمه نامه ها را بخرند به همین شکل ناقص.
من میخواهم اگر عزیزانی که در لایو حضور دارند این آمادگی را داریم همینالان اگر بیمهنامهای دارند ما همینالان بررسی کنیم اگر میتوانند تصویرش را برای شما ارسال کنند یا به شماره واتساپ خودم اعلام کنم ارسال کنند همینالان یک بیمه نامه را آنالیز کنیم ببینیم چه نواقصی دارد و چه راهکاری برایش هست که ما از این حوادثی که ممکن است برای کارکنان ما پیش بیاید و یک بحران برای ما درست کند جلوگیری کنیم. ما این آمادگی را داری شما میتوانید اعلام کنید آقای مهندس! برای آنالیز
با این موضوع خیلی آشنایی دارم خیلی هم سؤال تهیه کردم برای بحث بیمه های مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث. من شروع میکنم یکییکی اینها را سؤالها را پرسیدن اگر این لایو نشد در بخش دوم سؤالها را ادامه میدهیم. چیزی که در جامعه واقعاً وجود دارد نگاه کنید الان من خیلی شنیدم که مثلاً پیمانکارهای ما میگویند این حادثهای که شما برای گازوئیل ریختن در زمستان تعریف کردید عملاً خارج از فضای کار پیمانکار اتفاق افتاده بود؛ یعنی بنده خدا یک محل انبار خودرویی داشت اینها بیرون از محل انبار منتظر بودند که بیاید کلید بیاورد در انبار را باز کند اینها آتش روشن کردند.
عملاً مأمور بیمه، کارشناس اداره کار همه اش تلاشش این است که به هر طریقی شده سهم خسارت پیمانکار را نسبت به کارگر بیشتر کند این کار اخلاقی نیست از نظر من کار اخلاقی نیست اگر کارگری خودش مقصر است که ما نباید من باب این که این کارگر ضعیفتر است فقیر است نیاز مالی دارد بیاییم حق مثلاً شرکت بیمه را بخوریم شکرت بیمه اینجا از خودش چه جوری میتواند دفاع کند؟ بیدلیل میآید کارشناس اداره کار نسبت سهم خسارت را بیشتر … عملاً هم میگویند: «ما همه اش طرف کارگر می ایستیم سمت کارفرما و سمت بیمه نیستیم»
بله این متأسفانه باب شده حالا آن بحث مسئولیت اجتماعی را گفتم دیگر حالا هر شخص در هر جایگاهی که دارد فعالیت میکند ما اینجا ملاکمان نظر کارشناس اداره کار، کارشناس دادگستری و ارزیاب بیمه مرکزی است. در بحثهایی که دیه پیش میآید که این بزرگواران باید نظر بدهند در بحثهای مالی ما ارزیاب بیمه مرکزی را داریم که عملاً بیطرف باشد؛ مثلاً در خسارتهای خودرویی که مالی است ما ارزیاب بیمه مرکزی را که بیطرف است دیگر یعنی برای بیمه مرکزی است کارشناس خسارت بیمه کوثر، بیمه البرز، بیمه دانا نیست ارزیاب بیمه مرکزی است او مراجعه میکند به محل حادثه و ارزیابی میکند.
که این خسارت مالی چقدر است یک اطمینان خاطری هم برای آن بیمهگذار به وجود میآید که دیگر این کارشناس بیمه مثلاً کوثر طرف شرکت خودش نیست. این ارزیاب بیمه مرکزی بیطرف است میآید ارزیابی میکند. این موردی که شما گفتید معمولاً دیگر ما داشتیم این سهم کارفرما را به این شکل اعلام میکنند؛ اما در قوانین کار این آمده حالا همیشه نمیشود این را در نظر بگیریم بگوییم اجحاف شده در حق پیمانکار. ما الان در مواد قانون کار مادۀ 85، 91، مواد مختلف قانون کار که حالا من جلوتر به آن میپردازم ماده 1، 5، 13 قانون کار، ماده 95، 85 و 81 قانون کار اینها همه شرایط نظارت کارفرما بر آن کارگر است؛ یعنی یک جایی گفته پیمانکار موظف است یا آن کارفرما موظف است لوازم ایمنی در اختیار کارگر قرار بدهد. یک جایی در قانون کار آمده گفته پیمانکار یا آن کارفرما باید بر کار آن کارگر نظارت بکند. اقدامات و حفاظت ایمنی در محل کارگاه را انجام بدهد.
اینها مواردی است که در بیمه نامه ها متأسفانه قید نشده؛ یعنی الان شما هیچ بیمه نامه ای را نمیتوانید بیاورید که در بیمه نامه قید شده باشد اگر اقدامات ایمنی را انجام ندهید من خسارت میدهم. اگر بر کار کارگرت نظارت نکنی من خسارت پرداخت میکنم. یعنی در بیمه نامه همان ابتدای بیمه نامه قید میشود که اگر شما اقدامات ایمنی را انجام ندهید خسارت غیرقابلپرداخت است یا قید میکنند در بیمه نامه اقدامات ایمنی اگر انجام نشود یا اقدامات ایمنی الزامی است؛
یعنی همان ابتدا پیمانکار دچار یک بحران میشود با شرکت بیمه؛ یعنی مشکلاتی که شما دارید میگویید اینها الان همه هست این مواد قانون کاری که من گفتم همینالان که من خدمت شما دارم صحبت میکنم گفتم چند شب پیش یکی از بزرگواران مجری یک پروژه ساختمانی بود مهندس ناظرش بود یک بیمهنامه برای من فرستاده در آن بیمهنامه قید شده بود که اگر اقدامات ایمنی انجام نشود و بر کار کارگر نظارت نشود ماده مثلاً قاعده نسبی لحاظ خواهد شد نمیدانم 10% فرانشیز لحاظ خواهد شد در بعضی از موارد که اصلاً قید میکنند خسارت پرداخت نخواهد شد. الان پس ما چه جور بیمهنامهای تهیه کنیم؟ امروز من یک بیمهنامه تهیه میکنم با این یازده کلوز بیمهای و دیگر آرامش خاطر دارم که کارگرم فردا صبح برود سرکار.
ماده 66 تأمین اجتماعی یکی از مواد اصلی بیمه نامه است و من الان حالا دوستانی که علاقهمند بودند و خواستند مشاوره از ما بگیرند ما بالای حداقل 200 حکم دادگستری من خودم دارم حکمهای مختلف به استناد همین ماده 66 تأمین اجتماعی همین ماده 91، 85 قانون کار که کارفرما مبالغ زیای جریمه شده است.
من 66 را خدمت شما توضیح بدهم. ماده 66 تأمین اجتماعی – دارم عامیانه خدمت شما توضیح میدهم – دارد این را بیان میکند که اگر حوادث کار برای کارگر در محل پروژهای اتفاق افتاد طبق ماده 66 تأمین اجتماعی میتواند کارفرما را محکوم کند. استدلالش هم این است که اگر آن کارگر بیمۀ تأمین اجتماعی داشته باشد یا نداشته باشد طبق این ماده میتواند محکوم کند. من میخواهم یک مثال بزنم برای شما در یک پروژۀ ساختمانی من میروم 10 تا کارگر، 5 تا کارگر میآورم سر پروژه مثلاً برای کار اجرای فونداسیون ساختمانم، برای مثلاً سفت کاری ساختمانم. من الزامی ندارم اینها را بیمه تأمین اجتماعی کنم. اینها کارگر روزمزدند میآیند کار میکنند دستمزدشان را میگیرند میروند.
اگر برای همین کارگر من در محل پروژه اتفاقی افتاد طبق ماده 66 تأمین اجتماعی من محکوم خواهم شد. چرا؟ استدلال تأمین اجتماعی این است که ممکن است این آقای کارگری که سر پروژۀ شما اتفاقی برایش افتاده اگر اتفاقی نمیافتاد ممکن بود یک روزی بیمه بخرد یک روزی بیاید از من تأمین اجتماعی بیمه تأمین اجتماعی بخرد پس الان این کارگر از ارتفاع افتاده از کارافتاده شده طبق ماده 66 تا 10 سال باید حقوق را به او پرداخت کند. حالا اگر یک جا پرداخت کند طبق قانون کار امسال این بهعنوان یک امتیاز است کارفرما محکوم میشود میگوید 10 سال باید حقوق کارگری که سر پروژهات آسیبدیده ازکارافتاده شده پرداخت کنی اگر 10 سال را همینالان پرداخت میکنی منطبق قانون کار امسال که مثلاً 6 میلیون تومان است با تو محاسبه میکنم اگر تواناییاش را نداری من هرسال طبق قانون آن کار محاسبه میکنم و شما باید به این کارگر پرداخت کنی.
من در اکثر بیمه نامه هایی که بعضاً همکارها به من میفرستند یا تحت عنوان مشاوره از ما میخواهند میبینیم ماده 66 تأمین اجتماعی را در بیمه مسئولیت کارفرما در قبال کارکنان فقط 100 میلیون خریده. الان طبق قانون کاری که امسال داریم اگر بخواهد تأمین اجتماعی محکوم کند حداقل 800 میلیون تومان جریمۀ ماده 66 تأمین اجتماعی است. الان بیمهنامه با 100 میلیون تعهد ماده 66 تأمین اجتماعی هیچ کارایی ندارد. ما امروز حتی بهجرئت میتوانیم این را بگوییم که اگر یک کارگری در محل پروژه اتفاقی برایش بیفتد شاید بتوانیم با خانوادۀ آن شخص توافق کنیم و بخشی از دیه را آنها رضایت بدهند کمتر بگیرند. مثال میزنم مثلاً 50% دیه را بگیرند دیگر به کار به دادگستری و مراحل طولانی نرسد؛ اما بحث تأمین اجتماعی حق دولت است دیگر آنجا بخششی در کار نیست. ما اکثریت حکمهایی که الان متأسفانه پیمانکارها دچار آن هستند همین ماده 66 تأمین اجتماعی است.
یا این ماده 85 و 91 قانون کار که من به شما گفتم
یکلحظه من روی 66 یک بحثی دارم. حتماً من کارگر که آمدم سر یک پروژهای حالا چه بهعنوان کارگر یا ناظر آمدم؛ مثلاً یک روز، دو روز آمدم یا دائم آمدم حتماً من باید از قبل بیمه داشته باشم که تأمین اجتماعی این پول را از کارفرمای من بگیرد یا نه من اگر هیچ سابقه بیمهای هم ندارم یا مثلاً دو سال است که بیمهام را پرداخت نکردن باز هم به من تعلق میگیرد؟
یعنی برای یکی شخصی حادثه اتفاق بیفتد طبق ماده 66 تامین اجتماعی، حقوق اش را از آن به بعد از تأمین اجتماعی دریافت می کند؟
بحث بیمۀ تأمین اجتماعی پرداخت کردن نیست. اینجا تأمین اجتماعی میگوید این کارگر دچار ازکارافتادگی شده و خانواده اش دچار ضرر و زیان. دیگر نمیتواند برود سرکار. اگر بیمۀ تأمین اجتماعی میداشت یک حقوق و یک مستمری برایش ما در نظر میگرفتیم. ماده 66 آمده بهصراحت به حوادث کار ایراد گرفته گفته اگر حوادث کاری اتفاق افتاد من مسئولم حتی اگر آن شخص بیمۀ تأمین اجتماعی نداشته باشد یا حتی اگر سابقۀ بیمه ای هم نداشته باشد.
این استدلال را تأمین اجتماعی دارد میگوید اگر مثلاً من رادان سر پروژۀ آقای مهندس کاظمی اتفاقی برایم نمیافتاد سر این پروژه ساختمانی ممکن بود یک روزی بیایم برای خودم بیمه تأمین اجتماعی تهیه کنم حالا دیگر سر این پروژه ازکارافتاده شدم. پس طبق ماده 66 بیمۀ تأمین اجتماعی این اجازه را دارد که آقای مهندس کاظمی را جریمه کند تا چقدر؟ تا 10 سال حقوق. حالا یک امتیاز به شما میدهد میتوانید یک جا 10 سال حقوق من را بدهید که طبق قانون کار امسال حساب بشود یا این که شما هرسال طبق قانون کار به من خسارت پرداخت کنی.
به شرکتهای ساختمانی که بیمه را تا سقف کامل ماده 66 آن سال ببندند
حداقل 800 میلیون تهیه کنند. اگر شرکتهای بیمه اعلام میکنند ما این سقف را نمیتوانیم تعهد بدهیم مراجعه کنند به شرکتهای دیگر. ما همینالان در بیمه نامه 800 میلیون تومان را تعهد میدهیم. همینجا در لایو من به شما دارم اعلام میکنم ما الان میتوانیم به شما بیمه نامهای را ارائه بدهیم که تمام این نواقص را رفع بکند. چرا؟ چون الان مثال زدم برای شما کانون برق کشور را ما دقیقاً همین کار را انجام دادیم ما آمدیم آنجا از پیمانکارهای برق درخواست کردیم آنها آمدند نشستند گفتند ما با این مشکلات روبرو شدیم در ماده 66 تأمین اجتماعی محکوم شدیم کارگر من در 24 ساعت شبانه روز یکسره مثلاً سرایدار بوده کار میکرده در بیمه نامۀ من آمدند قید کردند سه شیفت، دو شیفت. به من به استناد همین بند خسارت ندادند.
یا موارد دیگر هزینۀ پزشکی را من 30 میلیون خریدم 20 میلیون خریدم هزینۀ پزشکی من شده 100 میلیون تومان. یا اتفاق افتاده برای کارگر من هزینۀ پزشکی شده 100 میلیون تومان دیه شده 500 میلیون تومان. شرکت بیمه به من اعلام کرده که یا من دیه را میدهم یا هزینۀ پزشکی را؛ هر دوتا را باهم نمیدهم. باز اینجا باید طرف برود شکایت بکند و یک پروسۀ طولانی.
ما همۀ این نواقص را رفع کردیم. پیمانکارهای برق آمدند نشستند باتوجهبه ریسک بالایی که کارشان دارد مداوم دارند با برق سهفاز کار میکنند و ریسکهای مختلفی که دارند اینها آمدند یک درخواست دادند تمام ایرادهای بیمهنامهها را قید کردند. گفتند ما با این مشکلات روبروییم. از صنعت بیمه درخواست یک بیمه نامه کردند گفتند: «ما یک بیمه نامه میخواهیم تمام این مشکلات درش رفع شده باشد.» در این شرکتهای بیمه، در این سی دو سه شرکت بیمهای که ما داریم شرکت بیمه کوثر این ریسک را قبول کرد. یعنی عملاً ما یک بیمهنامۀ مسئولیت تمام خطر داریم صادر میکنیم.
شما اجازه دارید خارج از ساختار بیمۀ مرکزی که این یازده کلوز را بسته؛ مثلاً بیمه کوثر اجازه دارد بیاید با یک قرارداد کلی، الان شما با شرکت برق برای کل کشور یک بیمه اختصاصی بستید که تامی کلوزهای مدنظر در ان پیش بینی شده؟
اره ببینید این موردی که شما گفتید قبل از این قانون ما هر بیمه نامه ای را که بخواهید طرح جدیدی باشد؛ مثلاً ما الان بیمه نامه های هزینه های حقوقی را داریم انحصاراً در کوثر یا مثلاً بیمه نامه مسئولیت طرح جامع که من خدمت شما گفتم اینجور طرحها را باید اول از بیمه مرکزی مجوز بگیریم زمانی که ما مجوز گرفتیم حداقل برای 4 سال پیش است سال 97 ما این مجوز را اخذ کردیم از بیمه مرکزی. بیمه مرکزی این قانون را جدیداً چند ماه اخیر آورده و این طرح مجوز دارد و با مجوز بیمه مرکزی صادر میشود. ما برای اطمینان خاطر یک فرم استعلام طراحی میکنیم به همۀ عزیزان میدهیم به بیمه گذاران میدهیم میگوییم شما بروید از تمام شرکتهای بیمه استعلام بگیرید آیا این کلوزهای بیمه ای را که فردا با آنها دچار مشکل خواهید شد با کارگرتان سر این کلوز بیمه ای دچار مشکل خواهید شد.
بروید استعلام بگیرید اگر داشتند بروید همان جا بیمه صادر کنید. من با همین طرح برق که مجوزش را برای پیمانکارهای آب و فاضلاب هم حتی گرفتم برای کارهایی که ریسکشان بالا هست ما گرفتیم با همین طرح پیمانکاران برق من 40 جایگاه سوخت را بیمه کردم؛ چون جایگاه سوخت هم ریسکشان بالا است احتمال سوختگی، انفجار در آنها بسیار بالا است و ما با این طرح بیمه نامه را صادر کردیم. شما یک بیمه نامه الان به من نشان بدهید که در آن بیمه نامه قید شده باشد اگر اقدامات ایمنی در آن کارگاه در محل پروژه انجام نشده باشد ما خسارت میدهیم. اگر کارفرما نظارت نکند بر کارگر ما خسارت میدهیم. اگر لوازم ایمنی کفش، کلاه ایمنی شما در اختیار کارگر قرار ندادید ما خسارت میدهیم. همان ابتدای بیمه نامه این بند را میگذارند و متأسفانه خسارت پرداخت نمیشود یا بخشی از خسارت پرداخت میشود بقیه خسارت میافتد بر عهدۀ پیمانکار یا همان کارفرما.
یعنی الان پیمانکارهای بقیه سازمان ها مثل آب و فاضلاب، مثل گاز، اینها که ریسکهای شان بالا است اینها میتوانند با شما قرارداد ببندند؟ جامع مثل همین طرح شرکت برق استفاده کنند؟
بله دقیقاً این امکان وجود دارد ما مجوزش هم گرفتیم امکان وجود دارد ما الان برای اکثریت شرکتها وقتی توضیح میدهیم قاعدتاً شاید حق بیمه اش یک ذره بالاتر باشد این را تهیه میکنند؛ چون امروز اگر 2 میلیون تومان حق بیمه بیشتری میدهند فردا که اتفاق بیفتد و بیمه نامه ناقص داشته باشند الان در ماه حرامیم 800 میلیون باید دیه پرداخت کنند امروز 2 میلیون پرداخت کنند بهتر از این است که فردا 800 میلیون پرداخت کنند و این خبر خوب هم من به شما میدهم که ما این مجوز را هم گرفتیم که یک تخفیف 55 درصدی به عزیزانی که طرح جامع را بخواهند میدهیم که حق بیمه به نسبت بیاید پایینتر و حتی این کلوزهای بیمه ای که من دارم میگویم در بیمه نامه طرح جامع به 39 تا کلوز بیمهای میرسد.
امروز دیگر شما در بیمه نامه ای نمیتوانید بندی را پیدا کنید که اگر شما هزینه های دادگستری برای شمای پیمانکار یا کارفرما ایجاد شد شرکت بیمه پرداخت کند. ما بهصراحت داریم قید میکنیم ما پرداخت میکنیم. امروز یکسری استثناها در بیمه نامه ها هست که شاید خیلی از عزیزان به آن فکر نکرده باشند من امروز یک پروژهای دارم برای پروژه خودم یک سرایدار میگیرم. در این پروژه سرایدار من شب دچار مثلاً گزیدگی مار میشود. این دیگر حوادث کار نیست این یک استثنا است. ما بهصراحت قید کردیم اگر گزیدگی حیوانات باشد پرداخت میشود. هزینه های دادگستری اگر شمای پیمانکار محکوم شدی ما پرداخت میکنیم. نظارت نکردی قصوری داشتی ما پرداخت میکنیم خسارت کامل را پرداخت میکنیم؟
الان با قراردادهای جدید – قرارداد شما نه – دیگر اصلاً نیازی به رفتن به دادگستری و حکم دادگاه نیست؛ یعنی بیمه مرکزی حذفش کرده دیگر؛ منظورتان این است یا نه؟ خارج از عرف اگر طرف برود یک شکایت دیگری بکند کارگر مثلاً بر اثر حادثه علاوه بر این که از بیمه میگیرد؛ مثلاً برای یک موضوع دیگر هم میرود شکایت میکند. منظورتان آن است میگویید پرداخت میکند؟
ببینید پرداخت خسارت بدون رأی دادگاه؛ پیمانکاران روی سابقه کاریشان خیلی حساس اند امروز اگر یک پیمانکاری سابقۀ کیفری برایش ایجاد بشود سابقۀ در دادگستری برایش ایجاد بشود زمانی که میخواهد کار بگیرد برایش دردسر است. وقتی که خسارت بدون رأی دادگاه را آوردند؛ چون پروسه دادگستری طولانی ممکن است بشود و خانوادۀ آن شخص کارگر دچار ضرر و زیان شدند آمدند این را در نظر گرفتند که شرکت بیمه با کارشناس اداره کار و دادگستری قرارداد ببندد از کارگر و پیمانکار دعوت کنند در محل مثلاً شعبۀ آن بیمه. همۀ این عزیزان جمع بشوند به یک توافقی برسند.
قرار نیست حق کارگر ضایع بشود. ممکن است آن شخص بگوید من الان مثلاً 500 میلیون تومان دیهام میشود من 400 میلیون تومان دیه دریافت میکنم حاضر نیستم یک سال دیگر صبر کنم که پروسۀ دادگستری بگذرد. با نظر کارشناس دادگستری و کارشناس ادارۀ کار و حتی کارفرما این مسئله با رضایت طرفین تمام میشود. اینجا دیگر سابقه ای برای پیمانکار هم ایجاد نشد. پس این میشود خسارت بدون رأی دادگاه. حالا آمده از بیمهنامه حذفش کرده گفته آقا! شمای شرکت بیمه عملاً پرداختش کن. در بیمهنامه شرکتهای بیمه استنادش چیست؟ استناد میکنند به بندبند داخل بیمهنامه؛ هر چه در بیمهنامه قید شده پرداخت میشود. بیمه مرکزی عملاً اجبار نکرده شرکتهای بیمه را که شما باید بدون رأی دادگاه خسارت پرداخت کنید؛ اما اگر یک پوشش بیمهای من بخرم مثل گذشته خسارت بدون رأی دادگاه دیگر نگرانی این را ندارم که شرکت بیمه توانایی این را ندارد که خسارت را پرداخت کند در شعبه. این داستان اینجا این است.
در پروسه های قانونی دادگستری بیفتند.
بله
الان یک بحث دیگری که الان یک کارگری برایش اتفاق بیفتد معمولاً جزو اقشار ضعیف و دهکهای پایین جامعه هستند. شما میگویید باید صبر کنید تا حکم نهایی بیاید. یک اصطلاحی به کار میبرند طول درمان، باید طول درمان بگیری. خانوادۀ این کارگر که به حداقل حقوق کارگری زندگیشان را میچرخاندند اولاً حالا هزینه های درمانش هم ایجاد شده. باید بیمارستان برود فیزیوتراپی برود و مشکلات دیگر، چه عمل جراحی انجام بدهد. این هزینه های زندگیاش و هزینه های درمانش باید چهکار بشود؟ یعنی باید الان پیمانکار بدهد تا حکم نهایی بیاید؟ یا نه میشود علی الحساب یکبخشی را شما هزینه های کارگر را بدهید که حداقل زندگی روزمره اش دچار آسیب نشود؟
ببینید یک پوشش بیمه ای که داریم پوشش پرداخت غرامت روزانه است دستمزد روزانه است؛ یعنی اگر شخص ازکارافتاده بشود شما میگویید هزینه هایش را ممکن است بههرحال باید هزینه خانواده، زندگی را بدهد مدتی که ازکارافتاده شده از طریق این پوشش بیمهای به شخص دستمزد پرداخت میشود حالا هر سالی متفاوت است. این یک منبع پرداخت مایحتاج زندگی اش شود.
مورد بعدی که شما گفتید ببینید طول درمان توسط پزشکی قانونی تعیین میشود و این به نفع آن زیان دیده است چرا؟ امروز من یک اتفاقی در پروژه برای من میافتد بهعنوان کارگر دست من آسیب میبیند الان اگر بخواهد بررسی کند آن پزشکی قانونی میگوید: «آقا! مثلاً این کبودی دست، این آسیب دیدگی دست مثلاً 10% دیه» مثال میزنم. الان اگر من دیه خودم را دریافت کنم دیگر این پرونده مختومه میشود؛ اما ممکن است دست من یک آسیب دیگر دیده باشد الان مشخص نشود در طول دو ماه، سه ماه، چهار ماه مشخص بشود. بهخاطر همین طول درمان میدهند؛ یعنی این طول درمان به نفع آن زیاندیده است. حالا این که شما میگویید بخشی از دیه را پرداخت کنند بله میتوانند درخواست کنند یکبخشی را دریافت کنند تا زمان حکم دادگستری.
مثلاً هزینه های روزمره زندگی اش بههرحال آسیب دیده در خانه افتاده و هزینه های زندگیشان هم میگویم دهک پایین است نمیگویم که من با طول درمان مشکلی ندارم میگویم یک هزینه جزئی یا باید برود پیمانکار بدهد تا طول درمانش تمام بشود؛ چون من این حادثه ها را دیدم در فامیل، در دوست، آشنا دیدم که بنده خدا چند سال افتاده تا طول درمانش تمام شود. این مدت دو سه سال هزینه های هنگفتی هم داشته.
آری از طریق آن پوشش غرامت دستمزد روزانه پرداخت میشود به آنها حالا طبق قانون کار هرسال. از آن بابت نگرانی وجود ندارد؛ یعنی شرکتهای بیمه طبق آن کلوزی که در بیمه نامه ها هست در این یازده کلوز هم هست غرامت دستمزد روزانه هست مشکلی از آن بابت ندارد ولی میتوانند یک مبلغی را هم دریافت کنند حتی در بیمه های اشخاص ثالث که مثلاً منجر به فوت میشود در یک تصادف شخص میتواند برود درخواست کند یکبخشی از مبلغ دیه را دریافت کند؛ چون دیگر آن زمانی که یک شخصی فوت میشود خانوادهاش دچار ضرر و زیان و تألم خاطر میشوند بهخاطر همین میتوانند استفاده کنند از این بابت مشکلی ندارد.
هزینه های پزشکی هم که من خدمت شما گفتم یک مشکل اساسی پیمانکاران است. یک زمانی که یک کارگر برایش اتفاقی میافتد هزینه پزشکی اش در بیمارستان مشخص است مثلاً 100 میلیون هزینه پزشکی اش شده دیگر شرکتهای بیمه میگویند: «ما یا هزینه پزشکی را میدهیم یا دیه را میدهیم.» ما در طرح جامعمان آمدیم بهصراحت قید کردیم گفتیم آقا! ما هم هزینه پزشکی را میدهیم و هم دیه را میدهیم. دیگر نیاز به شکایت نیست؛
اما در بیمه های مسئولیت عادی باید برود پیمانکار شکایت بکند که خسارت را بتواند بگیرد. یا آن کارگر برود شکایت بکند. دیروز من یک خسارتی داشتم یک کارگاه ساختمانی داشتند ساختمان میساختند یک کارگری آمده بود سر پروژه کارگر سیمکش آن مجموعه بود؛ یعنی یک شخصی آمده سیمکشی آن ساختمان، برق آن ساختمان را انجام بدهد دوتا کارگر با خودش آورده. مالک این ساختمان آمده از ما یک بیمه مسئولیت خریده؛ یعنی آن کسی که پروژه را انجام میدهد یک بیمه مسئولیت خریده. این کارگر از روی چهارپایه افتاده دماغش شکسته. سریعاً فرستادندش شعبه که برو از بیمه مسئولیت کارفرمای ساختمانی ات خسارت بگیر.
من آنجا توضیح دادم اول این که طول درمان را به او توضیح دادم دوم این که آن آقایی که کاری سیمکشی برق انجام میدهد باید برای خودش بیمه مسئولیت تهیه کند و این کارگر خودش را تحت پوشش قرار بدهد. اینجا میشود پیمانکاران فرعی؛ یعنی یک پیمانکار فرعی است که آمده در پروژه ساختمانی کارکرده. اینجا متأسفانه کلوزها حذف شده. در طرح جامع ما این را داریم پیمانکارهای فرعی را میدهیم. پس اینجا درصد قصوری که آن کارفرما انجام داده باشد که بیمه خریده نگرانی وجود ندارد؛ ولی اینجا پیمانکار فرعی هم میتواند تحت پوشش قرار بگیرد این خسارتی که اینجا هست. به آن کارگر هم من توضیحات را دادم گفتم آن آقایی که مثلاً سیمکشی برق را انجام میدهد شما را باید بیمه کند حالا اگر بیمهنامهای هم نخریده قصور خودش است و باید جوابگو باشد.
چون زمان خیلی طولانی میشود دیگر لایو ما هم اواخر یک ساعتش است. خیلی سؤالهای من در مورد بیمه مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث باقی ماند بهخصوص قوانین تأمین اجتماعی ماند. من پیشنهاد میکنم اینها را در چند شب آینده باز مجدد با هم هماهنگ کنیم یک لایو بخش دویی برویم. من سؤالهایم را بتوانم بپرسم.
ما این آمادگی را داریم اگر یکسری اطلاعات هم به حالت پی دی اف خواستند دوستان ما میتوانیم در اختیار پیمانکاران قرار بدهیم. مشاوره هم خواستند که من گفتم بحث اورژانس بیمه را خدمت شما مطرح کردیم که میتوانیم از این استفاده کنیم به آنها عضویت بدهیم کارت عضویت بدهیم هر زمان مشاوره خواستند در خدمتشان هستیم. بیمه نامه های مهندسی برای بخش سوم است اگر امشب طولانی شد میتوانیم برای یک شب دیگر بگذاریم برای پیمانکارها هر جور که خودتان صلاح میدانید برای من مشکلی ندارد.
در لایو بعدی بیمه مسئولیت کارفرما در مقابل کارکنان و اشخاص ثالث را من الان خیلی همینجور داشتم مینوشتم سؤالهای زیادی دارم مخصوصاً در موضوعی که شما پیش آمد قانونهای تأمین اجتماعی است قانونهای کار فرمودید. این موارد مهم، مهمهایش را شما مثلاً 85 ماند 91 ماند 66 را فقط عملاً توضیح دادید.
91 همان بحث نظارت بر کار کارگر توسط کارفرما است و گذاشتن لوازم ایمنی در اختیار کارگر است و همچنین حفاظت فنی محیط کار. این سه مورد مربوط به همان قانون 85 و 91 تأمین اجتماعی
در مورد همین موضوع باید خیلی بحث بکنیم خیلی یعنی من تجهیزات را میگیری متأسفانه در فرهنگ کارگری ایران خیلی HSE و بحثهای ایمنی در محیط کار رعایت نمیشود؛ یعنی بهزور هم میگویم. اما کارگران رعایت نمیکنند. من خودم دو سه حادثه در کارهای پروژههای مختلف داشتم پروژههای شخصی. اینها را میخواهم رویش بحث بکنم اگر اجازه بدهید امشب چون دارد یک ساعتمان تمام میشود. یک لایو برای بخش دو حالا باز هماهنگ میکنیم برای فردا شب یا پسفرداشب هر وقتی که شما فرصت داشتید ما این بخش دوم را یک مقداری من سؤالاتم را دسته بندی کنم.
مسئولیت چیز خیلی حساس شده؛ یعنی شما الان میگویی یک بیمهنامهای بیمه مرکزی داده که عملاً خیلی از کلوزها را حذف کرده و گنگ است؛ یعنی اینجور که شما گفتی الان عملاً پیمانکار باید دوباره بیاید هر دفعهای قبلاً 35 کلوز بوده الان شده 11 تا؛ 11 تا که شما توضیح دادی سهتایی عملاً یک مفهوم را داشت میرساند یعنی 3 کلوزش یک مفهوم را دارد انتقال میدهد. خیلی از مفاهیم الان ناقص است. الان همین بحث الان من پیمانکارم یک بحثی را لازم دارم بحث کارگرم یک کارگر دیگر موجب آسیب بزند بنده خدا کارگر است پول که ندارد بیاید دیه پرداخت کند.
یعنی شما از شرکتهای بیمه این را بخواهید بگویید امروز اگر شما این 11 کلوز را به من میدهید و میگویید من پرداخت میکنم اهمال قصور غیرعمدی کارکنان نسبت به یکدیگر را بگویید در شرایط خصوصی بیمه نامه قید کنند. بگویید قید کنند که شمای شرکت بیمه فردا این خسارت را پرداخت خواهید کرد. فردا بدون رأی دادگاه جوابگوی من خواهی بود. فردا جوابگوی پیمانکار فرعی من خواهی بود. بهخاطر همین میگویم بیمه نخرید؛ بیمه نشوید؛ اگر قرار است بیمه نامه ناقص داشته باشید و با این اطمینان خاطر پیش بروید که یک بیمهنامه داریم فایدهای ندارد فردا دچار خسارت، ضرر، زیان میشوید. بحث دیه که پیش میآید. آن موقع دیگر پیمانکار یک پرونده قضایی برایش درست میشود ممنوعالکار میشود ممنوعالخروج میشود. حسابهای مالیاش بسته میشود کلی دردسر برایش.
چون بحث دیه و جان آدمی است دیگر بیمه مسئولیت مثل مالی یک خودرو نیست که بگوییم 5 میلیون، 10 میلیون بالا پایینتر. اینجا دیگر بحث دیه است. الان ما هم در حال حاضر در ماه حرامیم یک اتفاق کوچک بیفتد منجر به دیه بشود شرکت بیمه طبق آن بیمه نامه باید پرداخت خسارت بکند حالا اگر بیمه نامه ناقص باشد پیمانکار افتاده در یک بحرانی و باید تا انتها برود.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/07/بیمه-مسئولیت-در-برابر-کارکنان.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-07-28 01:06:372022-10-05 13:36:55معرفی کلوزهای بیمه مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث
برای تماشا صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه در مورد معرفی اصول بیمه مورد نیاز پیمانکاران از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با آقای رادان متخصص بیمه، در مورد معرفی اصول بیمه مورد نیاز پیمانکاران از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
سلام به همۀ دوستان عزیز. سعید کاظمی هستم.
امشب میخواهیم در مورد بیمه و اصول اولیۀ قراردادهای بیمه صحبت بکنیم. من از آقای مهندس رادان دعوت کردم متخصص بیمه هستند با ما همراه بشوند و سؤالاتم را همه را بتوانم از ایشان بپرسم؟
من یک معرفی کردم شما را؛ یک توضیح اولیه هم دادم. امشب در مورد اصول اولیۀ قراردادهای بیمه مثل فرانشیز، مثل بیمه گر، بیمه گذار و کلاً مفاهیمی مثل این میخواهیم صحبت بکنیم البته در ادامه در دوتا لایو بعدیمان برنامه داریم که بیمۀ مسئولیت کارفرما در برابر کارکنان و اشخاص ثالث و بیمه مهندسی یا بیمه تمام خطر را صحبت بکنیم. امشب کلاً اصول اولیه را میخواهیم تعریف بکنیم. من در خدمتتان هستم خودتان را معرفی بفرمائید.
عرض سلام و ادب و احترام تشکر از آقای مهندس کاظمی که واقعاً این دغدغه را دارند و این صفحه را حالا مبنای کارشان این است که کسبوکارها را معرفی کنند از باب مسئولیت اجتماعیشان انجام وظیفهای بکنند و یک اطلاعاتی را به مردم برسانند. بنده را هم معرفی کردند آقای مهندس کاظمی؛ رادان هستم نمایندۀ کانون برق کشور در استان خراسان جنوبی و نمایندۀ بیمه کوثر. مواردی که درخواست شد یکی بحث قواعد بیمه است اصول بیمه است بحث بیمههای مسئولیت و مهندسی را درخواست کردند حالا من میخواستم از آقای مهندس خواهش کنم یک چند دقیقهای صبر کنیم که دوستان همه اضافه بشوند بعد شروع کنیم.
من لایوم را در سایت خودم به اسم saeidkazemi.ir هم بهصورت پادکست یعنی این صحبتها هم پادکست میشود هم بهصورت متن هم میگذارم؛ یعنی اگر کسی در لایو هم نبود هم در کانال یوتیوب من و هم داخل سایت من میتواند بهراحتی بعداً این لایو را کامل با مشخصات ببیند حالا یکی دوست دارد صوتش را گوش کند یکی دوست دارد متنش را مطالعه بکند.
بیمه اصلاً بیمه چیست؟ کلوزهایش چیست؟ توضیحاتی که در هر بخش از بیمه میدهند چه معنی دارد؟
یعنی بهعنوان یک نفر عادی وقتی وارد یک دفتر بیمه میشوی قرارداد را جلومان میگذارند به چه مسائلی باید توجه کنیم؟ چون خیلی از ما میرویم یک قرارداد بیمه را امضا میکنیم اصلاً واقعیت داخلش را سه چهار صفحه هم نوشته مطالعه هم نمیکنیم. خیلی به زبان ساده برای ما تعریف بکن اصلاً اولین چیز بیمه چیست؟ اصلاً بیمه چه کاربردی دارد در زندگی آدمهای عادی، آدمهای امروزی حالا تا قرن بیست و یکم؟
ببینید بیمه که یک نیاز اصلی است واقعاً حالا باتوجهبه سابقهای که بیمه دارد در کشور ما تقریباً 80 سال سابقه دارد البته از زمان شرکتهای دولتی و خصوصی که شروع به کار کردند قبل از آن شرکتهای خارجی در ایران آمدند شروع به کار کردند و بعداً با شرکتهای ایرانی شروع شد. ببینید بحث بیمه یک کلیاتی را من به نظرم این که همۀ ما باید بدانیم؛ یعنی همة قراردادهای بیمه چه از یک بیمۀ شخص ثالث خودرو چه از یک بیمۀ آتش سوزی منزل یا هر بیمۀ دیگری، مسئولیت، مهندسی و شاخه های مختلف بیمهای این مواردی را که الان من خدمت شما میگویم در همۀ این بیمه نامه ها هست و مشترک است حالا شما آن موقع در مورد فرانشیز گفتید؛
ولی کلیتش که اگر بخواهیم بگوییم بیمه را تعریف کنیم بیمه چیست بیمه یک عقد است یک قراردادی است که طی آن یک ریسک مشخصی را شرکت بیمه قبول میکند تحت عنوان بیمه گر و بیمهگذار یک حق بیمه ای را پرداخت میکند با توجه به آن ریسکی که بیمه گر قبول کرده. حالا این ممکن است که مثلاً حق بیمه برحسب آن ریسک متفاوت است حالا یک بیمۀ آتش سوزی ممکن است ریسکش بررسی بشود یک حق بیمه ای داشته باشد بیمه های خودرو که مبنایش مثلاً حجم موتور خودرو است یا موارد دیگر یک حق بیمه داشته باشد این بررسی میشود برحسب همان شرایطی که خود شرکت بیمه دارد.
پس بیمه شد یک قرارداد یک عقدی که طی آن یک ریسک مشخصی ازیکطرف بهطرف دیگر منتقل میشود حالا مثلاً از طرف بیمهگذار منتقل میشود به بیمهگر. حالا بیمهگذار کیست؟ بیمهگذار میتواند یک شخص حقیقی یا حقوقی باشد که یک حق بیمهای را پرداخت میکند؛ یعنی من نوعی میتوانم یک حق بیمه بابت بیمه آتشسوزی منزلم پرداخت کنم من میشوم بیمهگذار آن قرارداد. شرکت بیمهای که دارد قبول میکند ریسک منزل من را که بیمه آتشسوزی برایش صادر کند آن میشود شرکت بیمه. پس گفتیم هم میشود حقیقی باشد و هم حقوقی. بیمه گر هم شرکت بیمه ای که مشخصاتش در قرارداد قید شده و عملاً در ازای دریافت حق بیمه یک ریسکی را قبول کرده. پس ما سه مورد اصلی را الان گفتیم بیمه چیست؛ بیمهگذار کیست؛ و بیمهگر کیست. این سه مورد اصلی را من سعی کردم که خیلی عامیانه بگویم در مورد این سه مورد.
فرانشیز را هم ىر بيمه توضیح بدهید.
حالا میرویم وارد اصل موارد بیمه مثل فرانشیز، مثل اصل حسننیت، اینها مواردی که من دارم میگویم شاید اسم هایش به یک شکلی باشد فرضاً بگویند شاید سخت است یادگیری اش ولی یک چیزهای حداقلی است که همۀ ما میتوانیم با یک سرچ کوچک در اینترنت حداقل زمانی که یک بیمه نامهای را میخریم بدانیم که چه داریم میخریم و قواعد و قانونش چیست. در اصل حسننیت که یکی از اصول اساسی یک بیمه نامه هست عامیانه اش میشود صداقت؛ یعنی طرف بیمهگر و بیمهگذار باید صداقت داشته باشند. به چه شکل؟ شرکت بیمهگر وقتی دارد یک ریسکی را قبول میکند در صدور بیمه نامه اش باید صداقت داشته باشد تمام موارد، قوانین بیمه را به بیمهگذار، به آن خریدار بیمه توضیح بدهد و برعکس بیمهگذار وقتی دارد یک ریسکی را به شرکت بیمه،
یک خطری را دارد ارائه میدهد حق بیمه ای را میدهد که این ریسک را شرکت بیمه قبول کند بایست صداقت داشته باشد. اگر سیمکشی مثلاً ساختمان من ایراد دارد من باید درستش کنم بعد بیمهاش کنم. اگر جایی را که میخواهم بیمه کنم محلی که میخواهم بیمه کنم یا موضوع بیمهای را که میخواهم بیمه کنم ریسکش بالا هست نباید طوری جلوه بدهم که ریسک ندارد. این میشود اصل حسننیت. اگر یک روزی حالا سهواً این رفتار من باعث بشود که آن موضوع بیمه ریسکش دقیق بررسی نشود؛ یعنی شرکت بیمه بیاید بیمه اش کند؛ ولی من حسننیت نداشته باشم شکرت بیمه میتواند بیمه نامه را ابطال کند یا خسارتی پرداخت نکند. پس این شد اصل حسننیت که عامیانهاش میشود همان بحث صداقت؛ یعنی صداقت دو طرف.
بحث فرانشیز را شما مطرح کردید سؤال کردید فرانشیز؛ فرانشیز میتواند در بیمه نامه ها باشد یا نباشد؛ یعنی توافقی است. ما در بیمۀ آتش سوزی برای پوششهای اصلی بیمهنامه فرانشیز نداریم. پوششهای اصلی بیمه نامه آتش سوزی، صاعقه، انفجار بابت این سه پوشش فرانشیز نداریم. حالا فرانشیز چیست؟
سهمی از خسارت که بر عهدۀ من بیمهگذار است. یعنی من اگر یک محلی را یک موضوعی را دارم بیمه میکنم اگر خسارتی اتفاق افتاد از آن خسارت سهم دارم حالا بعضاً میآیند سؤال میکنند: «ما رفتیم شرکت بیمه خسارت ما را کم پرداخت کردند.» حالا همکار من ممکن است توضیح ندهد یا نمایندۀ بیمه زمان فروش درست اطلاعرسانی نکرده که فرانشیز چیست. حالا داستان فرانشیز چیست که باید یک سهمی از خسارت بر عهدۀ من باشد؟ من برای شما یک مثال میزنم من یک خودرو دارم میخواهم بیمۀ بدنه برایش بخرم. فرانشیز اینجا به علت این گذاشته میشود داخل بیمهنامه که یک شخص مواظب آن مال خودش باشد. حالا اینجا این موضوع بیمه خودرو است اگر من در خسارت سهمی نداشته باشم عملاً مواظبتی از خودروی خودم نمیکنم. میگویم؛ مثلاً اگر کنار خیابان پارکش کردم وقتی سهمی از خسارت بر عهدۀ من است یک قفل به آن میزنم یک قفل فرمان به آن میزنم یک قفل پدال میزنم یک دزدگیر به ماشین خودم وصل میکنم میدانم که از سرمایۀ 100 میلیون ماشین من زمان خسارت 10% به من پرداخت نمیکنند؛ یعنی سهم خودم است 10 میلیون تومان سهم خودم است پس اینجا من مواظبت میکنم از مالم. یکی از علتهای گذاشتن فرانشیز این است بعضاً با این مواجه میشویم مردم میگویند: «ما رفتیم شرکت بیمه 10% خسارت ما را نداده» خب یا نماینده توضیح نداده یا کارشناس خسارت. علت دوم گذاشتن فرانشیز این است که برای خسارتهای جزئی مراجعه به بیمه نکنند بعضاً میبینیم یک بیمۀ بدنه طرف تهیه کرده؛ مثلاً آینه ماشین شکسته حالا این یک ماشین ایرانی است؛ مثلاً آینهاش شده 200 هزار تومان. برای 200 تومان دیگر مراجعه به بیمه نکند بیمه میآید یک سقف در نظر میگیرد میگوید فرانشیز حداقل 10% پانصد هزار تومان؛ یعنی خسارتهای بالای 500 هزار تومان را میدهد دیگر برای خسارت زیر 500 هزار تومان به بیمه مراجعه نکنید. پس این بحث فرانشیز را هم خدمت شما گفتم. یک بحثی هم هست در بیمهنامهها بحث اصل غرامت است که اصل غرامت چیست؟ عامیانهاش این میشود: بیمه قراردادی که موضوع آن جبران خسارت وارده به بیمهگذار است؛ یعنی بهموجب این قرارداد قرار است. کالا مورد بیمۀ منبعد از خسارت به حالت اول دربیاید. یعنی من بیمهگذار نباید منتفع بشوم از این قرارداد.
یک خواهش بکنم اینها را با کلمات حقوقی نگویید با مثال بگویید؛ به طور مثال بگویید؛ مثلاً اصل غرامت مثالش یعنی این.
دقیقاً چشم من فرانشیز را برای شما مثال زدم اصل غرامت هم برای شما مثال میزنم ببینید من مثلاً دفتر کار خودم را بیمه میکنم ارزش اموال من در دفتر بیمهام بوده 100 میلیون تومان. ارزش ملک من که حالا چه مستأجرم چه مالک ساختمانم بوده 500 میلیون تومان. جمع موارد بیمۀ من اینجا 600 میلیون شده؛ 100 میلیون محصولات و تجهیزات من، 500 میلیون ملکم. زمانی که من دچار خسارت میشوم نباید بیشتر از این خسارت دریافت کنم؛ یعنی اصل غرامت این را دارد میگوید: «آقای رادان دفتر کارش را بیمه کرده 600 میلیون تومان؛ میتواند تا سقف این 600 میلیون تومان خسارت بگیرد. نباید منتفع بشود از این بیمهنامه سود ببرد.» این اصل غرامت است. یعنی پس شما هرچقدر ارزش اموال شما است باید اثبات کنید زمان خسارت بگویید؛ مثلاً من 100 میلیون وسایل دارم اینجا این 100 میلیون طبق این فاکتورها این 100 میلیون مثلاً مبلمان و کامپیوتر و میز و یا هر وسایل دیگری را دارم و منطبق اصل غرامت از این بیشتر نمیتوانم خسارت بگیرم. حالا فرانشیز هم از آن کسر میشود. این مثالی که سؤال کردید من سعی کردم …
معمولاً کسی فاکتور که ندارد و اگر فاکتوری هم داشته باشد دفترش مثلاً در آتشسوزی از بین رفته.معمولاً توصیه میکنند که اینجور موارد را مثل اسناد را در محل کارتان یا در خانه نگهداری نکنید یک جای جداگانه نگهداری کنید. بههرحال اسناد بیمۀ شما، اسناد اموال شما مثل سند، مثل طلا و جواهر ارزشمند است همانطور که مواظبت از آنها میکنید اینها هم هست حالا اگر هم در مواردی که خسارت پیش بیاید اینها وجود نداشته باشد ارزیاب خسارت نرخ روز آن اموال را میگیرد؛ مثلاً اگر مبلی بوده در داخل دفتر من نرخ روزش را میگیرد یک هزینۀ استهلاک کم میکند بهخاطر انکه بعد پرداختش میکند. باز روشهای مختلفی زمان خسارت هست.
حالا من یک سؤال دارم؛ مثلاً دفتر کار من با تجهیزات من یک میلیارد تومان میارزد؛ ولی من یک و نیم میلیارد بیمه کردم. حالا ریسک کردم یک مقدار بالاتر گرفتم که مثلاً اگر یک موقع حادثهای داشت به همان نسبت حق بیمۀ بیشتری هم پرداخت کردم. الان شما میفرمایید وقتی کارشناس به مستندات بیاید هیچوقت دیگر مثلاً از آن ارزش واقعیاش یک موقع هست من از ارزش واقعیاش کمتر یعنی یک میلیارد است من 500 میلیون تومان بیمه کردم شما میگویید دیگر نهایت تا سقف 500 میلیون تومان است برای من هزینه پرداخت بکنید؛ ولی اگر من اضافهتر بیمه کرده باشم شما هر چیزی که خسارت کارشناس بگوید تا 1.5 میلیارد شاید مثلاً 900 میلیون، یک میلیارد کامل خسارتهای من جبران بشود دوباره باز بتوانم … درست میگویم؟
سؤال خوبی پرسیدی شما میتوانید حالا یک موضوع بیمه چه ماشین باشد چه منزل باشد یا هر چیز دیگری را که ما بخواهیم بیمه کنیم شما وقتی میآیید آن را بیمه میکنید همین بحث اصل غرامت را که خدمت شما گفتم موضوع بعدیام اصل قاعدۀ نسبی است. ما هیچوقت نمیتوانیم مالی را کمتر از ارزش واقعیاش بیمه کنیم اگر موتورسیکلت من، اگر خودروی من ارزش روزش 100 میلیون تومان است من نمیتوانم آن را 150 میلیون تومان بیمه کنم بعداً توقع خسارت 150 میلیون تومان داشته باشم یا 100 میلیون ارزشش هست نمیتوانم 50 میلیون بیمه کنم شاید زمان صدور بیمهنامه ما به این شکل عمل کنیم مراجعه کنیم به دفتر بیمه خودروی 100 میلیونی خودمان را 50 میلیون بیمه کنیم زمان خسارت ارزش روز خودرو بررسی میشود از بازار؛ الان که خودرو نوسان زیاد دارد ارزش روزش بررسی میشود این خودرو 100 میلیون ارزشش است ما چقدر بیمه کردیم در بیمهنامه 50 میلیون. پس ما مالمان را کمتر بیمه کردیم قاعدتاً خسارت کمتری هم دریافت میکنیم؛ یعنی عملاً ما آمدیم کمتر اعلام کردیم که حق بیمۀ کمتری بدهیم پس ما هم خسارت کمتری پرداخت میکنیم این میشود قاعدۀ نسبی. حالا برعکسش شما ارزش خودروتان 100 میلیون است 150 میلیون تومان ماشین را بیمه میکنید و توقع دارید زمان خسارت 150 میلیون دریافت کنید باز هم شرکت بیمه بررسی میکند طبق اصل غرامت شما نباید منتفع بشوید از این قرارداد. شما باید به حالت قبل برگردید؛ یعنی خودروی 100 میلیونی شما اگر آسیبدیده تا ارزش 100 میلیون طبق ارزش بازار خسارت به شما پرداخت میشود. این که شما بیشتر آن را بیمه میکنید حق بیمۀ بیشتری میدهید به ضرر خود شما است؛ یعنی شرکت بیمه عملاً ضرری نمیکند در این ماجرا.
الان دوتا بحث است یکی تورم به طور مثال خودرو را گفتیم. خودرو تورم دارد؛ یعنی هر ماه افزایش قیمت به آن میخورد پیشبینی میکند هرکسی میگوید من بهصورت متوسط در سال آینده یا در شش ماه آینده اینقدر رشد خواهد داشت خودروی من. یک بحث تورم است یک بحثی هم است اگر یک خودرویی کامل از بین رفت چه؟ یعنی مثلاً کامل از حیض انتفاع خارج شد من 150 میلیون بیمهاش کردم؛ ولی خودروی من 100 میلیون میارزد کامل هم خودرو تصادف کرده از بین رفته؛ یعنی دیگر قطعۀ قابلاستفاده نیست، آنجا چه میشود؟ آنجا شما پول یک خودرو معادل مدل آن سالش را به او میدهید؟ مثلاً مدل 98 بیمه کرده.
این موردی که شما گفتید سؤالی که شما پرسیدید دوتا راهکار وجود دارد خودرو را مثال زدید ما الان در بحث خودرو نوسان قیمت خیلی شدیدی داریم مداوم قیمتها دارد بالا پایین میرود. شما دوتا حالت دارید یکی این که شما هرچند وقت برای خودروتان الحاقیه تهیه کنید؛ یعنی خودروتان را امروز بیمه میکنید با 100 میلیون تومان. متوجه میشوید 10 روز، 15 روز بعد که خودروی شما شده 150 میلیون تومان. مراجعه میکنید به شرکت بیمه یا به آن نمایندۀ بیمهتان یک الحاقیه برای بیمهنامۀ خودتان تهیه میکنید. یکی این روش است؛ چون خودرو را مثال زدید یک پوششی شرکتهای بیمه آمدند ارائه دادند باتوجهبه نوسانات قیمت به نام پوشش نوسان قیمت. یعنی شما خودروتان را با 100 میلیون بیمه میکنید این پوشش سهتار حالت دارد 25%، 50%، 100%؛ یعنی چه؟ یعنی اگر شما با 100 میلیون بیمهاش میکنید این پوشش نوسان 25 درصدی را بخرید تا 25% ارزش آن روزی که ماشین را بیمه کردید یعنی 100 میلیون، ماشین شما بشود 125 میلیون دیگر نیاز به الحاقیه ندارد شرکت بیمه هم بر حسب این محاسبه میکند حالا حالت دوم که 50% بود به همین شکل و 100% هم به همین شکل، یعنی شما میتوانید با خرید یک پوشش دیگر نگرانی شما رفع بشود. این که گفتید خودرو کاملاً آسیب ببیند در بحث خودرو اگر خودرو 70% خسارت بخورد، دیگر آن مال از بین رفته؛ شرکت بیمه تا سقف آن مبلغی که روی بیمهنامه قید شده با نرخ روز خودرو بررسی میکند و به شما خسارت 100% پرداخت میکند. فقط بحث آن فرانشیز هست که سهمی از خسارت که بر عهدۀ شما است آن خسارت کم میشود دیگر بستگی به مدل ماشین هم دارد که کهنگی به آن میخورد استهلاک میخورد و این موارد هم کسر میشود. این موردی که شما گفتید ما در هفتۀ گذشته متأسفانه داشتیم که بیمهنامه را من خود صادر کردم و متأسفانه ایشان حالا آن شخصی که بیمه را خریده بود جادۀ مشهد به بیرجند متأسفانه ایشان خودروشان واژگون شد هم خودروشان از بین رفت هم متأسفانه دو نفر فوت شدند. خسارتشان از 70% بیشتر بود؛ یعنی دیگر ماشین قابلیت تعمیر نداشت و باید خسارت کلی به ایشان پرداخت بشود.
آیا میتوانیم؛ مثلاً یک خودرو را چند جا ما بیمه کنیم یا مثلاً یک واحد تجاری یا پیمانکار هستیم بیمۀ تمام خطرمان یا بیمۀ مسئولیتمان را از یکی دوتا بیمه، بیمه کنیم؛ مثلاً فکر میکنیم که امنیت بیشتری دارد.
اصلهایی که داشتیم باهم پیش میرفتیم تا یک حدودی هم اصل غرامت را گفتیم بعد در صحبتها قاعدۀ نسبی را هم گفتیم اصل مشارکت یا تعدد بیمه هم هست؛ یعنی یک شخص ممکن است برایش سؤال پیش بیاید من یک مالی را دارم یک موضوع بیمهای را دارم میخواهم بیمه کنم میخواهم چند تا بیمهنامه بخرم برایش. اگر ما یک خودرویی داریم 100 میلیون تومان ما این را میتوانیم پیش چند تا شرکت بیمه برایش بیمهنامه خریداری کنیم اما نمیتوانیم بهاندازۀ این 100 میلیون تومان چند تا بیمه تهیه کنیم؛ مثلاً خودروی ما 100 میلیون تومان است ما برویم 4 تا بیمهنامۀ 100 میلیونتومانی بیمه بدنه بگیریم نه. میتوانیم از 4 تا شرکت تا سقف ارزش خودرو بیمه خریداری کنیم. یعنی میتوانیم این مال را پیش چند تا شرکت بیمه بهاندازۀ مثلاً 4 تا 25 میلیون تومان بیمه کنیم و اگر ما مالی را چند تا بیمهنامه بخریم به ارزش کل، زمان خسارت شرکتهای بیمه پرداخت خسارت یا نمیکنند یا اولویت با شرکت اولی است که بیمهنامه برای آن مال بیمه صادر کرده یا هرکسی بهاندازۀ نسبت خودش خسارت پرداخت میکند.
شرکتهای بیمه از کجا متوجه میشوند؛ مثلاً این خودرو در چند شرکت بیمه، دارای بیمه است. آیا سیستمهای بیمه به هم وصل هستند. شما معمولاً در بیمۀ خودرو، در بیمههای بدنه، شرکتهای بیمه در سیستم بیمه مرکزی با هم وصل هستند شما وقتی یک بیمهنامهای را صادر میکنی میخواهید صادر کنید ما استعلام میگیریم بیمهنامهها مسئولیت هم به همین شکل است معمولاً از شعب آن استان استعلام میگیرند که این بیمهنامه یا این مورد بیمه تابهحال خسارت داشته یا نه؟ این بحث آن شرکتهای بیمه است که بررسی بکنند؛ یعنی عملاً این بانک اطلاعاتی را شرکتهای بیمه دارند حالا نواقصی هم در آن هست که در این سالهای اخیر حل شده؛ مثلاً یک موردی جعل بیمهنامههای شخص ثالث بود با کد یکتای بیمه مرکزی این مشکل حل شد؛ یعنی همانطور که یک شخص کد ملی دارد یک بیمهنامه یک کد منحصربهفرد یا منحصر به آن بیمه دارد که آن کد یکتا فقط برای بیمهنامۀ شما است؛ یعنی اگر بیمهنامۀ شما کد یکتای بیمه مرکزی را نداشته باشد یک بیمهنامۀ جعلی است.
و توجیه هم ندارد فکر نکنم کسی برود یک مالی را در چند جای مختلف بیمه کند.
بعضاً این عقیده را دارند که مثلاً ما اگر بخواهیم یک مالی را بیمه بکنیم حالا بر حسب قانون بیمه مرکزی شرکتهای بیمه نمیتوانند خسارت پرداخت نکنند؛ اما این عقیده را ممکن است شخص داشته باشد که چند تا بیمهنامه بخرد. من میخواهم یک مثال دیگر برای شما بزنم. بیاییم از اموال خارج بشویم بیاییم در بیمۀ اشخاص. من خودم را میخواهم بیمۀ زندگی کنم برای خودم یک بیمۀ زندگی بخرم میتوانم از چند تا شرکت بیمه، بیمۀ زندگی بخرم. این علتش هم این است که جان آدم ارزشش واقعاً حد و اندازه ندارد من نمیتوانم بیایم مشخص کنم ارزش جان یک انسان 100 میلیون، 200 میلیون چقدر است. آن دیهای که الان میبینید روی بیمهها هست مجبورند این کار را بکنند بالاخره یک مبلغی را باید مشخص کنند در بیمهها باشد. بیمۀ زندگی به همین شکل است؛ یعنی شخص تا سقف پوشش فوتی که در نظر میگیرند در شرکتهای بیمه مثلاً الان 1 میلیارد است یا حتی طبق دستورالعملها بیشتر هم شده تا سقف این 1 میلیارد تومان شخص میتواند چند تا بیمۀ زندگی بخرد؛ مثلاً از بیمۀ کوثر یک بیمه زندگی میخرد با سرمایۀ فوت 200 میلیون تومان؛ از بیمۀ مثلاً البرز یک بیمۀ زندگی میخرد با سرمایۀ فوت 300 میلیون تا سقفی که دستورالعمل اجازه بدهد میتواند برود چند تا بیمهنامه بخرد و هیچ مشکلی هم ندارد. اما در بیمههای اموال به این شکل نیست گفتم که اگر مالی را بخواهند تعدد بیمه یعنی چند تا شرکت بیمه، بیمه کنند میتوانند تا سقف ارزش آن مال بیمه کنند؛ یعنی اگر 100 میلیون است 4 تا مثلاً 25 میلیون تومان. اما 4 تا 100 میلیون بیمه نمیشود صادر کرد؛ 4 تا بیمهنامۀ بدنه باارزش 100 میلیون برای یک ماشین نمیشود صادر کرد؛ چون اینطوری طرف منتفع میشود و باز هم همان اصل غرامت.
اصل نفع بیمه ای هم صحبت کردیم قبل از لایو هم اصل نفع بیمهای را هم توضیح بدهید.
اصل نفع بیمه ای به این شکل است که کسی محق دریافت خسارت است که ذینفع یا مالک آن موضوع بیمه باشد و در صورت وقوع خسارت آن شخص دچار خسارت و زیان بشود؛ یعنی عملاً من نمیتوانم مال دیگری را بیمه کنم. باز هم به طور مثال من اگر خانۀ شخص دیگری را بیمه کنم اگر آن خانه دچار خسارت بشود من زیانی نمیبینم؛ برای من مشکلی پیش نمیآید؛ لذا من میروم این خانه را بیمه میکنم ممکن است فردا این تصمیم هم بگیرم آن خانه را اصلاً آتش بزنم عمداً این کار را انجام بدهم پس اصل نفع بیمهای اینجا دارد جلوگیری میکند از کار من میگوید من باید مالک آن مال باشم یا آن موضوع بیمه باشم که آن را بتوانم بیمه کنم. در غیر این صورت اگر شخصی بخواهد مال دیگری را بیمه کند اینجا نفع و ضرری در زمان خسارت شامل حال او نمیشود و این باعث میشود که تقلب و اینجور موارد در صنعت بیمه زیاد بشود به همین علت اصل نفع بیمهای را گذاشتند. حالا در بیمههای اشخاص هم به همین شکل است؛ یعنی عملاً شخص باید نسبتی با آن بیمهشده داشته باشد که اگر خداینکرده برای او اتفاقی افتاد دچار تألم خاطر بشود؛ یعنی اگر مثلاً یک پدری فرزند خودش را بیمه کند از فوت فرزندش یا از مریض شدن فرزندش آن پدر دچار ناراحتی بشود دچار غم و غصه بشود؛ اما مثلاً یک آدم غریبه که هیچ نسبتی با آن بچه ندارد نمیتواند بیاید آن را بیمۀ عمر کند یا بیمۀ زندگی کند. بهاینعلت که ممکن است فردا یک تصمیمی بگیرد – مثلاً میگویم حالا بهعنوانمثال دارم میگویم – آن شخص را به قتل برساند و بیاید یک سرمایۀ فوتی از بیمۀ زندگی بگیرد. پس شرکت بیمه همینجا جلوگیری میکند میگوید طبق اصل نفع بیمهای شما نمیتوانی این شخص را بیمه کنی؛ چون هیچ نسبتی بین شما وجود ندارد. حالا در اموال هم توضیح دادم که باید مالک ذینفع آن اموال باشد. این هم اصل نفع بیمهای که شما سؤال پرسیدید.
اصل جانشینی را هم توضیح بفرمائید.
ببینید اصل جانشینی به این شکل هست که شرکتهای بیمه یک بیمه نامهای را صادر میکنند برای شخص مثلاً بیمۀ بدنه. بیمۀ بدنه یکسری پوششها دارد من میخواهم باز هم با مثال توضیح بدهم. خودروی من بیمۀ بدنه دارد دچار آسیب شده؛ چه آسیبی؟ مثلاً یک شخصی با من دشمنی داشته آمده روی ماشین من اسیدپاشی کرده. من میدانم که آن شخص کیست؛ مقصر حادثه را میشناسم؛ من از شرکت بیمه این توقع را دارم که طبق اصل جانشینی که خسارت من را پرداخت کند؛ ولی من تمام حقوق خودم را به شرکت بیمه واگذار میکنم که برود از مقصر حادثه خسارت را بگیرد؛ چون اینجا مقصر مشخص است دیگر اینجا من درگیر با همسایه با دوست با آشنا با غریبه نمیشوم که آقای مثلاً ایکس آمده ماشین من را اسیدپاشی کرده؛ اصل جانشینی این است که شخص توقع دارد دراسرعوقت خسارت به مشتری پرداخت بشود و حقوحقوق خودش را به شرکت بیمه واگذار کند آن برود از مقصر حادثه خسارت را دریافت کند حالا در بعضی حادثهها اصلاً مقصر ممکن است شناخته شده نباشد؛ ولی در مواردی که شناخته شده است طبق اصل جانشینی میتوانند این کار را بکنند.
یک موضوع دیگری که باهم قبل از لایو صحبت کردیم. اعلام تشدید خطر است این موضوع برای چه زمانی است؟
ما هر زمان یک موضوعی را بیمه میکنیم؛ مثلاً یک کارخانهای آمده درخواست بیمۀ آتشسوزی داده. امروز مثلاً ریسکش 10% بوده برای شرکت بیمه 20% بوده برحسب بررسیای که شرکت بیمه کرده؛ مثلاً یک کارخانۀ ایزوگام را برایتان مثال بزنم قبلاً مثلاً انبار نداشته زمان صدور بیمهنامه یک خط تولید بوده. آمده بعد از 2 ماه، 3 ماه یک عالم تولیدات خودش را در خط تولید دپو کرده یا یک انبار کنار خط تولید خودش راهاندازی کرده. خب خطر و ریسک برای شرکت بیمه بیشتر شده؛ قاعدتاً باید به شرکت بیمه اعلام کند و تشدید خطری که الان اتفاق افتاده بابتش حق بیمه پرداخت کند. اگر به شرکت بیمه اعلام نکند شرکت بیمه ملاک پرداخت خسارتش زمان صدور بیمهنامه است میگوید زمانی که من این کارخانۀ ایزوگام را بیمه کردم یک خط تولید بوده با این سرمایه با این تجهیزات و عملاً چون تشدید خطری را اعلام نکرده و حتی افزایش سرمایهاش را اعلام نکرده شرکت بیمه هم قاعدتاً خسارت کمتری پرداخت میکند اینجا بیمهگذار باز ضرر میکند. پس ما عملاً خطر موضوع بیمهمان میرود بالاتر به نفع خودمان است که به شرکت بیمه اعلام کنیم.
الحاقیه صادر بشود.
بله دقیقاً.
اصلاً کلوز چیست؟ چرا ما پیوستهای قرارداد بیمه کلوز داریم؟ وقتی من بیمه دارم همۀ مسائل من باید در آن پیش بینی بشود کلوز تعریفش چیست؟ وظیفهاش چیست؟
ببینید ما در رشتههای بیمهای که داری حالا بیمه چند بخش است بیمههای اموال داریم بیمههای اشخاص داریم و بیمههای مسئولیت. بحث کلوز فقط در بعضی از موارد بیمهها است؛ مثلاً در بیمههای مسئولیت؛ بیمه مسئولیت یک شاخه خیلی گسترده است که قرار شد انشاءالله در بخش دوم لایومان در موردش صحبت بکنیم. کلوز یک حالت پوششهای اضافی به بیمه است مثلاً میگویم در بیمهنامه بدنه پوششهای اضافی یک حالتی دارد مثل کلوز. پوششهای اصلی بیمهنامه مثلاً آتشسوزی صاعقه، انفجار، سرقت کلی،
اینها پوششهای اصلی بیمۀ بدنه است. حالا یک شخصی میخواهد پوششهای بیشتری بگیرد پوششهای اضافی بگیرد آنجا دیگر شکست شیشه یک پوشش اضافی است. سرقت لوازم خودرو که به آن میگویند سرقت در جای قطعات خودرو یک پوشش اضافی است. میشود به آن اطلاق کرد بهعنوان کلوز ولی عملاً آنچه در ایران جاافتاده تحت عنوان کلوز برای بیمههای مسئولیت و مهندسی است که حالا در بیمههای مسئولیت تمام کلوزها افزایشی است؛ یعنی شما یک کلوز که اضافه میکنید به بیمه عملاً یک پوششی به بیمه اضافه میشود؛ اما در بیمههای مهندسی همیشه کلوز افزایشی نیست بعضاً افزایشی است و بعضاً کاهشی؛ یعنی یک زمانی به نفع شمای بیمهگذار است و یک زمانی به نفع من شرکت بیمهگر. یعنی من با گذاشتن یک کلوز در بیمه مهندسی عملاً شما را مقید میکنم به یک اقدامات ایمنی. پس گذاشتن یک کلوز در آن بیمه مهندسی دلیلی بر اضافهشدن یک پوشش بیمهای نیست حالا انشاءالله در قسمت دوم لایومان که در مورد بیمههای مسئولیت خواستیم صحبت بکنیم میتوانیم در مورد انواع کلوزها هم صحبت کنیم.
اورژانس بیمه را هم توضیح بدهید کلمۀ اورژانس بیمه بحث شده بود متوجه من کامل نشدم.
ببینید ما یک چند سالی هست که تقریباً از سال 93 داریم در صنعت بیمه فعالیت میکنیم با یک مجموعهای که ما در تهران داریم کار میکنیم بعضاً دیدیم که انواع پیمانکاران، انواع کارهای مختلف که نیاز به بیمه دارند مراجعه میکنند به نمایندههای بیمه یا به شرکتهای بیمه. شاید؛ مثلاً من مراجعه کنم به یک شرکت بیمه یا به یک شعبه بیمه آن زمان کارشناس صدورش خیلی زمان نداشته باشد کامل برای من توضیح بدهد یا نماینده بیمه ممکن است اطلاعات کامل نداشته باشد در آن رشتهای که من میخواهم بیمه صادر کند. ما یک بحثی را مطرح کردیم در تهران با دوستان بحث اورژانس بیمه بود. ما آمدیم در خراسان جنوبی این را کار کردیم باتوجهبه این که در کانون برق بهعنوان نماینده خراسان جنوبی انتخاب شدم در حوزۀ بیمه ما آمدیم اورژانس بیمه را برای پیمانکاران برقکار کردیم. شروع کردیم برای پیمانکاران یک کارت عضویت آماده کردیم و عملاً یک خط مشاوره در اختیارشان قرار دادیم که هر زمان خواستند هر بیمهنامهای را تهیه کنند حتی اگر از ما منی که دارم میگویم بهعنوان نماینده شرکت بیمه کوثر هم نخواستند تهیه کنند ما به آنها مشاوره میدهیم. آمدیم یک کارت عضویتی را طراحی کردیم به آنها شماره عضویت دادیم و خط مشاوره دادیم به کارشناسهای ما هم متصل شدند. هر زمان که خواستند سؤالی داشتند هر زمان بیمهای خواستند صادر کنند تماس میگرفتند و اطلاعات میگرفتند و بعد بیمهنامهشان را یا از ما خریداری میکردند یا از شرکت مورد علاقهشان. این کار را از بحث مسئولیت اجتماعیمان انجام دادیم گفتیم حالا همیشه نمیشود این را در نظر گرفت که چون بیمه نامه پیش من صادر نمیشود من هیچ اطلاعاتی ارائه ندهم.
بههرحال دینمان گفته برحسب کمککردن به همدیگر در هر شغلی که هستیم حالا یک زمانی میگفتند؛ مثلاً زکات علم یاد دادنش است امروز اگر من در کار خودم دارم فعالیت میکنم وظیفهام این است که مسئولیت اجتماعیام این است که اگر اطلاعاتی دارم در اختیار هموطنهای خودم، هم استانیهای خودم در حد توانم بگذارم. حالا ما این را آمدیم تحت اورژانس بیمه انجام دادیم این آمادگی را هم داریم شما عزیزانی که معرفی بکنید چه پیمانکاران چه افرادی که شما معرفی بکنید ما برای عزیزانی که شما معرفی کنید رایگان این کار را انجام میدهیم کارت عضویت هم برایشان صادر میکنیم هر زمان هم هر سؤالی در حوزه بیمه داشتند در توان ما باشد پاسخگو هستیم اگر اطلاعاتشان خیلی فراتر از اطلاعات و سواد ما بود که ما باز از بزرگترها سؤال میکنیم از اساتید خودمان تهران سؤال میکنیم به آنها اطلاعات کامل میدهیم که بیمهنامۀ جامع را خریداری کنند. هدف ما این است که وقتی طرف میرود بیمه میخرد؛ یعنی بهخاطر آرامش خاطر خودش دارد بیمه تهیه میکند. یک برگ کاغذ فقط تهیه نکند. بعضاً همین چند شب پیش یکی از مهندس ناظرهای ساختمان برای من فرستاده بود شاید 10 صفحه هم بود بیمهنامه ولی بیمهنامه کامل ناقص؛ 1540000 تومان آن شخص حق بیمه پرداخت کرده وقتی صفحات بیمهنامه را میخواندی فقط شکرت بیمه آمده بود آن شرایط بیمه را محدود کرده بود به استناد این بند خسارت نمیدهم به استناد این بند خسارت پرداخت نمیشود. شخص نمیداند فقط بیمهنامه را میخرد میبیند تعداد صفحاتش هم بیشتر است میگوید پوششهای بیشتری هم به ما داده. پس از باب مسئولیت اجتماعیمان ما این کار را حاضریم انجام بدهیم هر عزیزی را که شما معرفی بکنید ما در خدمتشان هستیم.
دوتا سؤال بپرسم این بحث را ببندیم. من نوعی بههرحال یکخانه دارم یک ماشین دارم عرفی؛ حالا یا کسبوکاری دارم یا کارمندم یک نفر که مراجعه میکند به شما برای خودرواش بقیۀ بیمهها را هم به او معرفی میکنید؟ یک جایی هست که پکیج به من بدهد بگوید: «حالا که خودروات را داری بیمه میکنی مسئولیت یا حالا حادثه، بیمۀ بدنه، خود اموالت هم بیای بیمه کن بههرحال هر آدمی یکسری اموال دارد حالا میتواند ملکش باشد میتواند؛ مثلاً واحد تجاریاش باشد.» واقعاً خیلی از مردم فقط فکر میکنند بیمه برای خودرو است برای بقیه بخشهای زندگیشان عملاً بیمهای ندارند؛ یعنی این وقتی برای من اتفاق افتاد که یک دوستی خانهاش بر اثر یک حادثه خیلی ساده که بچهاش با کبریتبازی کرده بود متأسفانه یعنی 100% آسیب دید هم ملکش هم کل اموال خانهاش و بنده خدا اصلاً هیچ پوشش بیمهای هم نداشت؛ یعنی همة ضرر و زیان را باید از جیب خودش میداد. یعنی اصلیترین بیمههایی که آدم در ضروریات زندگیاش حالا شاید اصل بیمۀ عمر شاید هرکسی نخواهد برای خانوادهاش بگیرد؛ ولی یکسری بیمهها هست که حفاظت میکند از ما در مقابل حادثه. آنها را میشود توضیح بدهید؟
ببینید ما عملاً زمانی که چه حضوری مراجعه میکنند به دفاتر بیمۀ ما و چه در فضای مجازی سؤال میپرسند یا هر جای دیگری که بتوانیم ارتباط برقرار بکنیم ما از باب وظیفه اطلاعرسانی میکنیم؛ چون این مشکل برای خود من پیش آمد من در سال 92 در مشهد زندگی میکردم آن موقع من حوزۀ هتلداری کار میکردم؛ ولی خودروی خودم را همیشه برای بحث بیمه شخص ثالث مراجعه میکردم به نزدیکترین نمایندگی که نزدیک محل زندگیمان بود در قاسمآباد مشهد هم بود دقیقاً یادم است. آن زمان نماینده فقط به من میگفت: «بیمه شخص ثالث شما اینقدر حق بیمهاش میشود اقساطی صادر میکنم» چکها را ما به او پرداخت میکردیم یا وجه نقد پرداخت میکردیم به هر شکل؛ اما هیچ بیمۀ دیگری را توضیح نمیداد برای خود من اتفاق افتاد من خودروام سرقت شد در مشهد ولی من بیمه بدنه نداشتم. آن زمانی که این اتفاق افتاد خانوادۀ خودم، خودم، همسرم همه ناراحت بودیم که بههرحال خودروی ما به سرقت رفته. بعد 3، 4 روز هم پیدا شد که کلی از قسمتهای خودرو را بازکرده بودند من از خودم سؤال کردم آن زمان اطلاع نداشتم بعداً متوجه شدم که چیزی بهعنوان بیمه بدنه هست؛ اما نمایندة بیمه هر زمان من مراجعه میکردم به من اطلاعات نمیداد. ببینید بحث مسئولیت اجتماعی که گفتم همین است اگر نمایندههای بیمه وقتی دارند این شغل را انتخاب میکنند به آنها ایمان داشته باشند که این شغل فراتر از یک شغل است به نظر من چون کمککردن به یکدیگر است ما هیچوقت دلمان نمیخواهد اتفاقی بیفتد که آن لحظه ما بیاییم سراغش ولی اتفاق میافتد از من و شما هم اجازه نمیگیرد حادثهها هست یکسری حوادث هست به دست من و شماست یکسری حوادث دست ما نیست مثل زلزله، مثل سیل، مثل طوفان که این اتفاقها میافتد. ما از باب وظیفه همیشه اطلاعرسانی میکنیم؛ مثلاً اگر شخص مراجعه میکند بابت بیمه خودرو ما حتماً بعدازاین که شخص ثالث را به آنها توضیح میدهیم بیمه بدنه را توضیح میدهیم. اگر تمایل داشته باشد و وقت داشته باشد، یکوقت مشاوره میدهیم هر زمان که وقت داشت بیمه آتشسوزی، بیمههای مکمل، بیمههای کرونا که این ایام بههرحال با این مریضی ما درگیر بودیم ما بیمههای کرونا را صادر کردیم و معرفی کردیم. بیمههای حوادث، بیمهها مختلف است در حد توانمان و وقتی که آن بیمهگذار به ما بدهد ما حتماً اطلاعرسانی میکنیم.
یکسری از آن فوتهای کوزه گری بیمه را به ما بگویید.
یعنی یک نفر مثل من نوعی که وارد میشود وارد یک دفتر بیمه میشود واقعاً باید به چه مسائلی توجه بکنم چه مسائلی را باید نگاه بکنم؟ چون خود من خیلی وقتها میروم بیمه اعتماد میکنم فقط به آن کسی که کارشناس بیمه است؛ یعنی توضیح هم بعضی موقعها برای ما میدهند بعضی موقعها نمیدهد؛ یعنی ما نمیدانیم آن 3، 4 صفحه بیمهنامه را جلومان میگذارد مطالعه … یعنی به نظر من که باید همان کارشناس بیمه کامل آن موارد کلیاتش را حداقل توضیح بدهد یا مهمهایش را توضیح بدهد؛ چون تا زمانی که اتفاقی نیفتاده که هیچ مشکلی نیست؛ ولی مثلاً یک دوستی رفته بود انبارش را بیمه کرده بود بعدازاین که آتشسوزی اتفاق افتاده بود شرط و شروطی بیمه گذاشته بود که اصلاً اگر اینها را میدانستم بیمه نمیکردم؛ چون من اصلاً این زیرساختها نمیتوانستم برای انبارم تهیه کنم. یعنی عملاً بیفایده بوده.
این سؤالی که پرسیدید خیلی خوب است من میخواهم عملاً یک صحبتی را بکنم در بحث نمایندههای بیمه به شخصه خودم را میگویم ما نمایندۀ خوب نداریم شرکت بیمۀ خوب نداریم ما بیمهنامۀ خوب داریم. بعضاً مثلاً در استان خراسان جنوبی که اکثراً هم دیگر را میشناسند در همین شهر بیرجند مراجعه میکنند به دوستشان، به اقوامشان که نمایندگی بیمه دارند؛ چون فلانی نماینده بیمه است من میروم از این بیمه بخرم. ما همینجا صحبت میکردیم با یک پیمانکاری اگر اشتباه نکنم پیمانکار شرکت برق بود از یکی از دوستانش بیمه خریده بود فقط بهخاطر 100 هزار تومان تخفیف یک بیمهنامه ناقص به او داده بود. حالا آن نماینده بیمه هم عمدی نداشته یعنی شاید در شرکت بیمه یک بیمهنامه جامعی ارائه نداده؛ ولی این بیمهنامه را صادر کرده بود برای من تعریف میکرد میگفت: «من بابت 100 هزار تومان تخفیف بیشتری که آن دوستم به من داد من یک پروژه در سیستان و بلوچستان داشتم کارگر من از تیر چراغبرق افتاد به علت نقصی که بیمهنامۀ من داشت بخش اعظمی از دیه را من خودم پرداخت کردم» و متأسفانه منجر به فوت شده بود آن کارگر و بیمهنامهاش ناقص بود. پس من بهجرئت میگویم خیلی از نمایندهها عزیزند اطلاعات خیلی هم دارند؛ ولی ما همیشه باید ملاک خرید بیمهمان آن سندی است که داریم تحویل میگیریم سند بیمهنامه است. قرار است فردا خط به خط آن بیمهنامه به من کمک کند. من رادان نمیتوانم فردا کمک کنم بگویم اینجا این اتفاق افتاد و من نماینده بیمه بتوانم بهات کمک کنم. شرکت بیمه با توجه به این که به هر حال پولی که دارد میرود وارد شرکت بیمه میشود عملاً یک پول بیتالمال است همه سهامدارند در آن شرکت بیمه و عام مردم چه در بورس سهام دارند چه شرکت بیمه سهامدارهای مشخصی دارد نمیتواند هر خسارتی را خارج از عرف پرداخت کند خارج از قانون پرداخت کند. پس شما همیشه ملاکتان در خرید بیمهنامه آن سندی است که تحویل میگیرید. اگر بیمهنامهای خریداری میکنید روی کاغذ بخوانید ببینید چه دارید میخرید. شرایط عمومی بیمهنامههایی که معمولاً در شرکتهای بیمه زمان صدور بیمهنامه تحویل بیمهگذار میشود مغفول مانده واقعاً شرایط عمومی را بعضاً نمیخوانند مطالعه نمیکنند یا همین موردی که من چند دقیقه پیش توضیح دادم در موارد پوششهای اصلی بیمه بدنه ما بارها داشتیم همین بحث 50% لاستیک 50% باتری در پوششهای اصلی بیمهنامۀ بدنه روی بیمهنامه قید نشده؛ ولی ما بهعنوان نماینده همیشه اعلام میکنیم از ما سؤال میکنند: «چرا بابت لاستیک و باتری 50% میدهید؟» بابت این دوتا قطعه داریم 50% پرداخت خسارت میکنیم؛ چون اینها لوازم مصرفی است؛ یعنی الان یک باتری شما ازش استفاده کنید یک ساعت هم استفاده کنید دسته دو است. لاستیک شما حرکت کنی 100 متر هم با آن حرکت کنید این لاستیک دیگر لاستیک نو نیست به خاطر همین 50% خسارت است. ممکن است یک لاستیک 10% ازش 20% ازش باقی مانده باشد باز هم شرکت بیمه 50% خسارت را میدهد. اما یک لاستیکی هم 100% باشد یک هفته شده طرف استفاده کرده یا برای خودرواش نصبکرده باز هم 50%. این یک قانون است که بیمه مرکزی برای همه شرکتهای بیمه تعیین کرده؛ اما ما موظفیم بگوییم زمان خسارت دیگر بیمهگذار یکدفعه شوکه نشود: «چرا به من 50% خسارت پرداخت کردید؟» یا فرانشیز را ما حتماً توضیح میدهیم که زمان خسارت ما دقیقاً مشکل ما در صنعت بیمه همین است که فرانشیز گفته نمیشود اکثر افرادی که دارند خسارت میگیرند از شرکتهای بیمه همین بحث مشکل فرانشیز را دارند ما همیشه در جمعهایمان شنیدیم که فلان شرکت بیمه مراجعه کردمی بخشی از خسارت ما را نداده. اگر بداند فرانشیز چیست و علت گذاشتنش چیست دیگر هیچوقت این صحبت در جمع گفته نمیشود حداقل در حد و اندازۀ خودمان بهعنوان یک نمایندۀ بیمه سعی میکنیم قوانین را بگوییم و از همۀ عزیزانی که صدای ما را حالا بعدها خواهند شنید تصویر ما را الان میبینند حتماً بند به بند بیمهنامهشان را بخوانند؛ یعنی اگر قرار است فردا کمکی بهشان بشود در زمان خسارت آن بند به بند بیمهنامه و آن نوشتهها و آن سند بیمه است و قرار است بهشان کمک کند. رادان و شرکت رادان، شرکت بیمۀ کوثر یا هر شرکت دیگری آن لحظه نمیتواند کمک کند یک بیمهنامه تمامکننده است در زمان خسارت اگر نقص داشته باشد در بیمهنامه هست آنچه که خارج از عرف بخواهند در بیمهنامهای قید نکنند بعداً بگویند این شرایط بیمهنامه بوده اصلاً قابل قبول نیست که شخص میتواند برود شکایت کند حالا اصل داوری در بیمه هست که مشخص میکند اول با اصل داوری این مشکل حل بشود اگر نشد مراجع قضایی هستند. هیچ وقت شرکتهای بیمه هم این کار را نمیکنند یک چیزی خارج از قانون که در بیمهنامه هم قید نشده بیایند از شخص زمان خسارت طلب کنند یا بگویند ما زمان خسارت این مورد را پرداخت نمیکنیم. همۀ موارد در بیمهنامه هست مگر این که بیمهنامه صادر بشود. من حالا در بخش دوم بیمههای مسئولیت که تخصصی هست برای پیمانکاران عزیز به شما خواهم گفت که چقدر بیمهنامهها ناقص است بهخصوص بعد از قانون جدیدی که بیمۀ مرکزی اعلام کرده و کلوزهای بیمهای کم شده متأسفانه. حالا انشاءالله در بخش دوم به آنها میپردازیم.
حتماً. من فقط توضیح بدهم لایو بخش اول ما را تمام کنم. چون من بعضی موقعها میشنویم در جامعه مثلاً میگویند: «تمام شرطوشروط را بیمه به ما نگفت یعنی نگفت انبارتان حتماً باید کپسول داشته باشد سیستم اطفای حریق داشته باشد. انبار من که یک انبار معمولی بود هیچکدام … روز اول اصلاً به من بیمه اینها را ابلاغ نکرد که حالا که آتشگرفته کامل هم اموال من از بین رفته میگوید: «نه چون این شرایط را نداشتی بیمه تعلق نمیگیرد.» من بیمهنامه دارم؛ ولی عملاً هیچ خسارتی هم به من نمیدهند.»
ببینید معمولاً در بیمه نامه این موارد ایمنی هست و زمان بازدید از یک محلی مثلاً ما میخواهیم یک کارخانه را بیمه کنیم حتماً زمان بازدید به آنها میگوییم حالا اگر نقص و کوتاهی از همکارهای ما یا از افراد دیگری در صنعت بیمه بوده زمان بازدید ممکن است اطلاعرسانی نکنند بگویند آقا اینجا باید کپسول باشد فاصلۀ کپسول تا مثلاً قفسهای انبارت چقدر باشد ما بعضاً رفتیم بازدید میبینیم کپسول را دقیقاً یک جایی میگذارند روی زمین جلو دستوپایشان است در رفتوآمد بعضاً این کپسول یک جایی گذاشته میشود که اصلاً دیده نمیشود و فراموش میکنند کجاست. زمان حادثه همه دنبال کپسول میگردند. ما همیشه میگوییم کپسول روی دیوار نصب کنید که حتماً دیده بشود زمانی که وارد یک انبار میشویم میخواهیم بازدید کنیم فاصلۀ قفسهها را بهشان اعلام میکنیم اینجا چه کپسولی نیاز است پودری باشد چه شکلی باشد؟ یا این که شما چیدمانتان خیلی مهم است در انبارها متأسفانه فقط دپو میکنند بعضی از انبارها؛ یعنی اینقدر شاید کارتن های خالی باعث یک آسیب بشود. حالا مثلاً ما یک خسارتی داشتیم در چند سال اخیر که همۀ عزیزانی که در بیرجند زندگی میکنند حتماً مطلع شدند در همین فروشگاه اتکا در خیابان غفاری ما همین خسارت به علت دپوی کارتنهایی که حالا خالی شده بود از مواد غذایی. یک علتش همین بود. در انبارها مثلاً قفسهبندی باشد نظم و ترتیب باشد در زمان حادثه بشود تا انتهای انبار رفت؛ یعنی رفتوآمد راحت باشد حالا ما حداقل به جاهایی که مراجعه میکنیم برای بازدید توصیهها را انجام میدهیم در بیمهنامه هم قید میشود اقدامات ایمنی. من یک مورد داشتم در خیابان روبروی ترمینال بیرجند من رفتم برای بازدید یک فروشگاه خیلی بزرگی هم بود سیمکشی آن فروشگاه کاملاً ایراد داشت؛ یعنی زمانی که آن کسی که با من صحبت میکرد پای آن دخلش ایستاده بود و با من صحبت میکرد سیمهای برق پشت سرش آویزان بود فیوزها همه آویزان بود. گفت: «عکاسی کنید و بیمهنامه من را صادر کنید.» گفتم من اینجا را نمیتوانم بیمه کنم. ایشان اول ناراحت شد گفت: «چرا؟» گفتم ببینید الان سیمکشی مغازۀ شما دچار مشکل است اولین کاری که من اینجا انجام بدهم این است که بخواهم بیمه صادر کنم برای شما ظلم کردم به شرکت بیمۀ خودم به شما؛ یعنی عملاً گفتم اینجا تأییدشده است بیمه هم صادر شد و شما آرامش خاطر داشته باش که مغازهات بیمه است و تحت پوشش. همین سیم کشی نادرست باعث آتش سوزی میشود. شما اینجا را سیمکشیاش را درست کن انشاءالله ما میآییم برای بازدید بعدی و بعد هم بیمهنامه را صادر میکنیم. ایشان بعد استقبال هم کرد گفت: «من نمیدانستم واقعاً اینقدر سختگیری هست در زمان صدور» گفتم در زمان صدور هر سختگیری باشد در زمان خسارت شما راحتید اگر ما عکاسی میکنیم از وضعیت حال حاضر یک محل، این اثبات کننده است که اینجا در این محل چه بوده چه وسایلی بوده اگر از یکخانه بازدید میکنیم اینجا مثلاً یخچالی بوده فلان مارک، یک لباسشویی بوده فلان مارک، فلان وسایل اینجا بوده و معمولاً هم لیست تفکیکی میگیریم جدا از آن عکاسی که میکنیم باز لیست اموالشان را هم میگیریم؛ ولی توضیحات را میدهیم و عملاً همکارهای من یک درخواست دارم همه عزیزانی که میشنوند بهعنوان یک کوچکتر در صنعت بیمه از آنها خواهش میکنم هر زمان نمایندههای بیمه بازدید جایی میروند برای بیمه های آتش سوزی که معمولاً بازدید دارد حتماً توصیه های ایمنی را به عزیزان بگویند و این موارد را ما بارها داشتیم دیگر. الان مثلاً در حوزۀ جایگاههای سوخت که ما داریم کار میکنیم این موارد را مداوم ما بهشان گوشزد میکنیم.خیلی لطف کردید ما در بحث بعدی چند دقیقه آینده باز مجدد در بخش دوم بیمۀ مسئولیت کارفرما در مقابل اشخاص ثالث و کارکنان صحبت خواهیم کرد. سؤالهای زیادی هم آماده کردم.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/07/insurance-1.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-07-28 00:55:322022-10-05 13:34:42معرفی اصول بیمه مورد نیاز پیمانکاران
برای تماشا صحبت های من با آقای کامیار در مورد تجربیات تحصیل پزشکی در ایتالیا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با آقای کامیار، در مورد تجربیات تحصیل پزشکی در ایتالیا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
سلام به همه دوستان عزیز. سعید کاظمی هستم. امروز میخواهیم در مورد تجربیات تحصیل پزشکی در ایتالیا با آقای کامیار صحبت بکنیم. در لایو قبلی در مورد آزمون صحبت کردیم. سلام آقای کامیار خوبید سلامتید؟ خسته نباشید.
من یک توضیح اولیه دادم خدمت دوستان گفتم در لایو قبلی در مورد آزمون imat ایتالیا صحبت کردیم. (تحصیل شاخه پزشکی و دندانپزشکی در ایتالیا) آقای کامیار لطف کردند وقت گذاشتند به من و بیشتر سؤالها را توانستیم به جواب برسیم. امروز قصد دارم بیشتر در مورد بعد از نتیجه آزمون یعنی بعدازاین که پاسخ آزمون آمد گرفتن مراحل ویزا، هزینههای تحصیل، کلاً تحصیل در خود دانشگاهی که شما مسینا هستید درست است؟
بله
در مورد این صحبت بکنیم. شما چند روز بعد از این که آزمون ایمت دادید نتایج آمد؟
عرضم به حضورتان نتایج اولیهاش که دو سهروزه میآید؛ یعنی حالا دو سهروزه نه یکهفتهای نتایج اولیهاش میآید؛ ولی نتایج اصلی حدود یک ماه طول میکشد که رنکینگ imat برای هر دانشگاه اعلام بشود. حدوداً یک ماه.
شما چند نفر قبول شدید در دانشگاه مسینا برای رشته پزشکی ایتالیا؟
پارسال عرضم به حضورتان که دانشگاه 35، 6 نفر قبول میکرد فکر میکنم که حدود 18 نفر از اینها ایرانیها بودند که قبول شدند.
18 نفر یعنی 50% ظرفیت دانشگاه ایرانیها هستند.
نه برای سال یکی که ما رفتیم؛ ولی در کل چون که مسینا حدود 4 سال است این رشته را کورس انگلیسی ان را ارائه دارد میدهد امسال زیاد بودند ایرانیها وگرنه تا قبلش شاید 10 نفر در پزشکی در سه سال قبل ایرانی بودند.
یک موضوعی از بحث قبلی باقی ماند بحث هزینه تحصیل پزشکی. شما فرمودید سال اول برای همه رایگان است بعد باید درس بخوانند که بتوانند آن بورسیهها را بگیرند درست است؟ حالا اگر بورسیه نگرفتید هزینه تحصیل چقدر میشود؟
شما یکسری مدارک باید بهشان ارائه بدهید با توجه به حقوق خانواده، حقوق فردی که شما را قرار است در ایتالیا ساپورت کند یک فرمی به شما میدهند به نام فرم ایزه؛ فرم ایزه یک عدد ایزه دارید. شما که اگر آن عدد ایزه در آن رنکینگ اولی آنهاباشد؛ یعنی پایینترین حد ممکن هزینه دانشگاه برایتان مجانی یا در سال اول حدود 156 یورو است؛ یعنی در واقع هزینه ای ندارد دانشگاه.
اینجوری نیست که کاملاً همه چیز اینجا رایگان باشد سال اول چون شما صرفاً imat قبول شدی نه اصلاً اینطوری نیست دانشگاه از شما یک هزینهای میگیرد یک فی ثبت نامی میگیرد که برای ما 156 یورو بود که اگر سال بعدش بتوانید بورسیه را دریافت کنید 140 یورو به شما برمی گردد و رایگان است از سال بعدش کامل اگر بتوانید بورس را دریافت کنید که کامل واحدها را مینیمم واحدهایی که دانشگاه نیاز دارد را پاس کنید و اینجوری است در واقع جریانش.
آن فرمی هم که فرمودید باید پر کنی مستندات ارائه بدهی که من خانوادهام توان پرداخت هزینه های من را هم ندارند؛ یعنی علاوه بر کسب نمره لازم برای اخذ بورسیه سال دوم؟
توان پرداخت هزینهها نیست اتفاقاً باید شما یک فرمی ارائه بدهید که هست کسی که اینجا شما را ساپورت کند در ایتالیا ولی در عین حال باید یک چیزی هم باید یک فیش حقوقی از طرف خانوادهتان ارائه بدهید به دولت ایتالیا که بر اساس آن یک ردهبندی اجتماعی بکنند شما را؛ یک عدد ایزهای به شما تعلق میگیرد که آن عدد ایزه خیلی جاها در خیلی از مسائل استفاده میشود اگر بخواهید بورسیه بگیرید بخواهید بونوس بگیرید بخواهید دانشگاه ثبتنام کنید اینها چیزهایی است که آن عدد ایزه خیلی مهم است و مربوط به فیش حقوقی فردی است که شما را ساپورت میکند بهعنوانی در ایتالیا.
حالا آمدیم و اگر بورسیه نتوانستی بگیری. هزینهات چقدر می شود؟ یعنی چقدر باید برای خود دانشگاه هزینه پرداخت کنی؟
هزینه دانشگاه درصورتی که شما ایزه تان پایین باشد؛ یعنی بین 0 تا 14000 باشد یک چیزی حدود 180 تا 270 یورو فکر کنم میشود؛ چون من دقیقاً اطلاعی ندارم مایی که بورس را توانستیم بگیریم یعنی توانستیم واحد پاس کنیم دیگر هزینه دانشگاه این چیزهایی است که من شنیدم.
سقفش چقدر است؟ یعنی اصلاً فرض کنید بورس نیست؛ یعنی الان من آمدم آنجا تحصیل پزشکی میکنم …
حدود 300 یورو است.(توضیحات سایت سعید کاظمی: این هزینه در دانشگاههای مختلف ایتالیا متفاوت می باشد. مثلا دوستی گفت در دانشگاه میلان هشتصد یورو است)
300 یورو است تحصیل پزشکی در ایتالیا؟
بله این در صورتی است که ایزهتان پایین باشد
نه فرض کن اصلاً ایزه بدترین شرایط شد حداکثر هزینه چقدر است؟
اطلاعی ندارم؛ ولی چندین هزار یورو است برای هر ترم و برای هرسال
اینها جدا از هزینه های خوابگاه و هزینه های خورد و خوراک و اینها؟
بله . هزینه های اگر شما بتوانید بورس را بگیرید و خوابگاه بهتان تعلق بگیرد یک مبلغی از آن بورسی که قرار بوده بهتان تعلق بگیرد کم میشود و به ازای آن به شما خوابگاه تعلق می گیرد. ولی اگر خوابگاه نداشته باشید. که صرفاً باید بروید دنبال خانه بگردید و اینها ولی چیزی که من شنیدم این است که می گویند درهرصورت آن مبلغ اگر برسد به شما، خوابگاه اگر اقدام کنید کم میشود از بورسی که قرار است به شما تعلق بگیرد.
هزینه خانه در مسینا ایتالیا چقدر است برای پانسیون دانشجویی؟
خیلی بستگی دارد که شما کجا خانه بگیرید چه تایمی خانه بگیرید کدام منطقه خانه بگیرید اتاق تکی بگیرید یا اتاق مشترکی بگیرید با یک نفر متفاوت است بین 150 تا 300 یورو برای هر ماه هست دیگر. باز هم به نوع خانهای که میگیرند بچهها خیلی مربوط است و خامش یعنی بدون هزینۀ برق و آب و گاز و اینها یک چیزی حدود 150 تا 300 یورو هزینۀ یک اتاق است.
نزدیک دانشگاه را میگویم یک جایی که باز حداقل ایابوذهاب و حملونقل زیادی نداشته باشد.
این را خود بچه ها باید تصمیم بگیرند؛ چون منطقهای که دانشگاه هست اینجا منطقه ای نیست که تفریحی باشد یا خیلی خوب باشد و زیبایی داشته باشد و بتوانی بروی داخلش شبها یک دوری بزنی برای خودت اینطوری نیست برای همین بچه ها اکثر میآیند سمت سنتر و صبحها 20 دقیقه زودتر بیدار میشوند تا برسند به اتوبوس. ولی اره سمت دانشگاه و اینها حدوداً کمترین هزینه ها است برای خانه و اینها.
خورد و خوراک برای دانشجو چقدر هزینه دارد در ایتالیا ؟
اگر که شما آن مدارک را در آن تایمی که آن شرکتی که بورس دانشگاه را تحتنظر دارد برای آن شرکت Ontime قبل deadline مدارکی که موردنیاز آن شرکت است را برایشان آپلود کنید اکانتی که میخواهند را بسازید در سایتشان، اینها همه مربوط به مسینا است.
هرکدام از شهرهای ایتالیا کاملاً ممکن است متفاوت باشد هیچ اطلاعی من ندارم در مورد بقیه شهرها ولی این کارها را بکنید پروسه ها را درست بگذرانید و اینها حدود 2 وعده در روز به شما تعلق میگیرد یک غذایی در سلف خود دانشگاه یک کافه تریایی در دانشگاه که 5 شعبه دارد در سراسر شهر و اگر که بورس کامل شده باشید که این غذا کاملاً رایگان است؛ ولی اگر که این مدارک را آپلود کرده باشید و ایزه تان پایین باشد و تمام مسائلی که برای شهریه دانشگاه هم گفتم. برای غذا در روز نهایتاً 3.5 یورو میشود هزینه خورد و خوراک در 6 روز هفته.
به نسبت هزینه های نرمال زندگی و خوردوخوراک در ایتالیا فکر کنم خیلی عدد کمی میشود.
بله در مسینا واقعاً میارزد این؛ یعنی شهرهای دیگر متفاوت است؛ مثلاً تورین من شنیده بودم که 5 تا 7 یورو است
اینترنت و آب و برق و گاز و اینها هزینه هایش چه جوری است؟
عرضم به حضورتان که اینجا چند تا انتخاب دارید برای اینترنت؛ میتوانید آن خانه ای که می روید وایفای بگیرید و اینها که همهجا هست این یک مسئله. یکی دیگر هم که هست؛ چون اپراتورها خیلی زیادند مثل ایران نیست که دو سه تا اپراتور خاص باشند اپراتورهای خصوصی هم خیلی زیادند اینجا انواع اپراتورها باز با همدیگر فرق میکند سرویس هایی که ارائه میدهند فرق میکند؛ ولی نرمالش این است که از 9 یورو تا 15، 20 یورو هزینه ماهانه میشود که شما یک اشتراکی خریداری می کنید و یک مقداری به شما ترافیک تعلق میگیرد که آن هم باز همبستگی به انتخاب خودتان است که چه مقدار اینترنت بخواهید با چه سرعتی اینترنت بخواهید و اینجا شبکه 5G هم دارد و میتوانند؛ مثلاً سیمکارتی که 5G را ساپورت میکند اگر گوشیشان ساپورت میکند 5G را انتخاب کنند؛ ولی باز هزینه بیشتری باید بدهند به نسبت.
متوسط هزینه دانشجوئی در ایتالیا چقدردارد؟ یعنی کلاً حالا فرض کن یک نفر دانشجو که یک واحد را با یک دوست یا دو دوست share بکند یک واحد کوچکی اجاره بکند چقدر هزینه ماهیانه باید برای خودش پیشبینی بکند؟
اگر که شما بخواهید یک اتاقی بگیرید که با خود اتاق را با یک نفر share میکنید نه واحد را؛ یعنی اتاق مخصوص خودتان را داشته باشید نه یک اتاق را با یک نفر share میکنید این میتواند کمترین حدودش 150 یورو است و هزینه های معمولی در ماه خوردوخوراک و اینها هم اگر که بخواهیم یک عدد کلی بگوییم حول و حوش 100 یورو در ماه هزینۀ این سلف دانشگاهی میشود که عرض کردم خدمتتان. حول و حوشی است؛ یعنی این زیاد دقیق نیست این عدد و باز همبسته به خرج خودشان متفاوت است که چقدر بیشتر از این مقدار بخواهند خرج کنند.
یک نفر حداقل باید چند یورو در ماه یک دانشجو هزینه بکند؟
100 یورو.
نه؛ اجاره و همه را کامل در نظر بگیر
تا 400 یورو مینیممش است.
مینیمم هزینهای که حداقل باید داشته باشد که بتواند برای تحصیل برود. هزینه کتاب و اینها چه؟ لوازمالتحریر و اینها را دانشگاه میدهد یا نه باز آن را هم باید خودتان بخرید؟
حضورتان کتاب که اینجا دیگر بچهها استفاده نمیکنند خیلی کم دیدم من؛ همه چیز آنلاین است همه چیز هم در اختیار همه هست اگر که دنبالش را بگیرند واقعاً دانشجوهای سال بالایی کمک میکنند خیلی ها هستند که یکسری برنامه ها هست برای بچه ها اینجا که دانشجوهای سال بالایی و آنهایی که اول وارد دانشگاه شدند در دوره اولی که ارائه میداده دانشگاه به زبان انگلیسی کمک میکنند به بچه ها یکسری کامونیتی هایی هست که میتوانند عضوش بشوند و کتابها را بگیرند جزوه ها را بگیرند و یک چیزی است که آنلاینش کاملاً رایگان همه چیز را میتوانند بهش دسترسی داشته باشند.
حتی اگر اسم کتابها را بتوانند پیدا کنند در خیلی از سایتها میتوانند با مبلغ کمی 2، 3 هزار تومان از سایتهای ایرانی، انگلیسیاش را دانلود کنند کارهایی که ما کردیم و اسم کتابها را پیدا کردیم کتابهایی که در دانشگاهمان تدریس میشد و در سایتهایی که در ایران بود خریداری کردیم همه را؛ ولی عرضم به حضورتان که شاید آنقدر هم نیازمند به کتاب نشوند اینجا باتوجهبه این که جزوه و اینها استادها خودشان سر کلاسها ارائه میدهند و اینها و نت برداریهای خود بچه ها. اما اینجوری میتوانند دسترسی داشته باشند به کتابها بهصورت رایگان. هزینۀ اینجور چیزها به نظرم هزینهای ندارد اصلاً.
برای تحصیل در ایتالیا چقدر انگلیسی نیاز هست؟ یعنی تسلط کامل نیاز هست؟ چقدر ایتالیایی نیاز است یاد داشته باشند؟ یعنی یک نفر میخواهد بیاید چقدر انگلیسی و چقدر ایتالیایی نیاز است یاد داشته باشد؟
عرضم به حضورتان یکسری اپلیکیشن ها هست اینجا که خود دانشگاه معرفی میکند که شما بروید در این اپلیکیشن واحد پاس کنید. این اپلیکیشن وقتی که آن مقدار واحدی که تعیین شده از طرف دانشگاه را شما پاس کنید یک رسیدی به شما انگار میدهد که ارائه میتوانید بدهید به دانشگاه چون از سال سوم نیاز است که شما وقتی وارد بخش می شوید با مریض در ارتباط باشید و اینها یکسری بیسیکهای ایتالیایی باید بدانید و اجبارش این است که تا همین حدی که اپلیکیشن میخواهد شما بدانید ایتالیایی وگرنه اگر بیشتر می خواهید بدانید این کاملاً اختیاری است؛ اما عرضم به حضورتان انگلیسی هم دیگر آیلتس 6.5 مینیمم چیزی است که دانشگاه نیاز دارد و سفارت نیاز دارد و هر چه شما بتوانید زبان انگلیسی تان را بهمرور بهتر کنید در فهم درسها و درک درسها خیلی بیشتر کمکتان میکند.
اینطوری نه؛ آزمون کتبی وجود ندارد اصلاً دیگر اینجا همۀ ایتالیا سراسرش کاملاً همۀ آزمونها شفاهی است. استادها یکسری تاریخها تعیین می کنند که در آن تاریخها شما میتوانید بروید امتحان را بوک کنید و بروید سر جلسه منتظر بشوید تا نوبتتان بشود و بتوانید بروید روبروی استاد بنشینید تا از شما امتحان شفاهی بگیرد از کل درسی که در طول ترم دارید.
شما مگر 2 ترم ندارید در هر سال تحصیلی در ایتالیا؟
چرا.
الان امتحانات این ترم تا کِی فرصت داری بروی امتحان بدهید؟ شما میگویید 6 تا 9 بار فرصت دارید.
6 تا 9 تا کال دارد امتحانها
یعنی چه؟
یعنی 9 تا وقت ارائه میدهد استاد.
در هر ترمی؟ شما نباید درسهای این ترم را پاس کنید بروید درسهای واحد مثل ایران ترم بعد را انتخاب رشته کنید؟
عرضم به حضورتان که برای رفتن به ترم بعد نیاز است که شما یکسری درسها را پاس کرده باشید بهخاطر این که ترم بعد اگر بخواهید درسی پاس کنید یکسری درسها پیش نیازند ولی اینطوری نیست که اگر شما هیچ درسی پاس نکنید نتوانید وارد ترم بعد بشوید؛ یعنی هیچ قانونی مستقیماً برای این وجود ندارد؛ ولی صرف این که شما نیاز دارید که یکسری درسها را پیش نیازش را پاس کرده باشید بالاخره باید آن درسها را امتحانش را بدهید و پاس کنید دیگر؛ این منطقی است؛ ولی از سال دوم شما نیاز دارید که یکسری درسها به دولت ایتالیا ارائه بدهید که آقا من این دوتا درس را حداقل پاس کردم و میخواهم وارد ترم بعدی بشوم و نیاز به اجازه رزیدنسی برای سال بعد دارم. این اجازه رزیدنسی که به شما میدهند برای سال بعد نیاز دارید که یکسری درسها بهشان ارائه بدهید.
یعنی برای دولت ایتالیا باید اثبات کنید شما در حال درس خواندن هستید. نه اینکه از ویزا دانشجوئی برای اقامت استفاده می کنید؟
بله
از جو کلاسها در ایتالیا بگو چه طوری است؟ اصلاً تدریس استادها چه طوری است؟ سبکشان با ایران چه فرقی میکند؟
اینجا چون من خودم صرفاً دانشگاه نرفتم ایران که بخواهم مقایسه کنم. ما وقتی که دانشگاه قبول شدیم ایران کرونا بود و اصلاً نتوانستیم وارد دانشگاه بشویم و کورسهای آنلاینی هم که میگذاشتند حقیقتش من دنبال نمیکردم؛ چون که جذابیتی نداشت برایم؛ ولی اینجا اساتید مسلط هستند. به درسشان ولی آنجوری نیست که انگلیسیشان در حد یک آدمی که نیتیو است یا چندین سال است انگلیسی صحبت میکند باشد؛ در حدی که بتوانند درس را به شما برسانند انگلیسی بلدند و درسی که خودشان قرار است بدهد را کامل به انگلیسی مسلط اند بهش و این از استادهایش است اینجا. یکسری استادها خیلی بهتر انگلیسی بلدند یکسری استادها نه کمتر انگلیسی بلدند.
کلاً جو دانشگاه در ایتالیا چه طوری است؟ برداشت خودت
خیلی دانشگاه بی حاشیهای است. اینجوری است که آهسته بروی آهسته بیایی هیچکس کاری به شما ندارد و عرضم به حضورتان که هرکسی سرش در کار خودش است. دیگر شما که دیگر مثل من تجربه زندگی در شهر کوچک را دارید دیگر؛ هیچ فرقی آنجوری هم نمیکند با شهری که ما درش بودیم. خیلی جو آرامی دارد خیلی جو بیخطری دارد خدا را شکر و شما اگر کار خودتان را انجام بدهید کسی بهتان کاری ندارد و راحت هم میتوانید در این مسیرتان پیشرفت کنید.
برخورد مردم و کارمندهای دانشگاه در ایتالیا چطور است؟
شما فکر نمیکنم زیاد سروکله بزنید کلاً در طول این چند سالی که اگر که دوستان قبول بشوند و اینجا بیایند خیلی کم پیش میآید که به دفاتر دانشگاه بروید برای کارهای اداری چون همه چیز آنلاین است و deadline دارد و شما باید یکسری مدارک را فقط صرفاً برایشان بفرستید و آپلود کنید؛ ولی خیلی آدمهای مهربانی اند خیلی کمک می کنند و جو بالاخره نژادپرستی یکجوری است که وجود دارد دیگر در همه جای دنیا نسبت به یکسری کشورها ولی آنجوری نیست که خیلی به شما تحمیل بشود این نژادپرستی نه ممکن است یکسری آدمها باشند اینجا که خودشان صرفاً آدم خوبی نباشند و این را به شما تحمیل کنند؛ ولی در کل مردم خیلی مردم خوبی اند همه به همدیگر کمک میکنند و واقعاً آدمهای مهربانی اند اینجا جنوب ایتالیا.
سیستمهای حملونقل در ایتالیا چگونه است؟ بین خوابگاه و مثلاً محل اجاره تان
عرضم به حضورتان در خود دانشگاه پزشکی و دانشگاه پاپاردو و دانشگاه آنونزیاتا را نمیدانم؛ ولی در خود دانشگاه پاپاردو پزشکی یک سری سیستمهای حمل ونقل داخل دانشگاه هست؛ چون دانشگاهها بزرگ هستند و از این طرف تا انطرف دانشگاه رفتن برای کلاس و سلف دانشگاه یک کم ممکن است وقتگیر باشد برای همین سیستم حمل ونقل رایگان است در خود محوطه دانشگاه و سیستم حملونقلش هم اینجا با بلیت است شما در شهر باید بلیت تهیه کنید تا بتوانید سوار اتوبوس بشوید.
روی کار دانشجویی هم میشود در ایتالیا حساب باز کرد؟
کار دانشجویی عرضم به حضورتان هستند بچه هایی که پاکستانیها، هندیها، افغانستانیها که اینجا خیلی من دیدم کار میکنند؛ ولی من خودم اطلاعی ندارم از این که چه جوری میشود دنبالش رفت چهکارهایی هست برای دانشجوها؛ چون که حقیقتش دنبالش را من نگرفتم زیاد اطلاعی ندارم در موردش ولی میدانم که وجود دارد کارهای دانشجویی.
ترم تعطیلی هم دارید مثل ترم تابستانی ایران که تعطیل میشود؟ یعنی شروعش از چه زمانی تا چه زمانی است؟
ترم ما که عرضم به حضورتان از سپتامبر شروع میشود از اوایل سپتامبر امتحانها است امتحانهایی که برای بچهها هست از اوایل سپتامبر است و شروع ترم هم اواخر سپتامبر است تا فوریه و اواخر ژانویه و فوریه ترم یک است برای هرسال و از مارچ هم تا پایان ژوئن ما ترم دوم را داریم در سال.
دو ماه حدوداً تعطیلید؟
بله
روزی چند ساعت درس میخوانی؟ خیلی از درسخواندن زیاد صحبت میکردی.
آره دیگر اینجا یکسری میگویند درس نخوانی دیگر هیچ دیگر؛ خیلی چون که سنگین است درسها شما غافل بشوید از درسخواندن چون که امتحانها کتبی نیست و شما در هر کالی که امتحان برگزار میشود یک امتحان نهایتاً میتوانید بدهید با خیال راحت؛ برای همین باید خیلی مطمئن درس بخوانید که آن یک امتحان را بتوانید قبول بشوید برای همین فشار خیلی بالا است استرس خیلی بالا است و حجم درسها هم به شدت زیاد است و بازه ای که میتوانید شما درس بخوانید کم است تا امتحانها دوهفته، دوهفته امتحان برگزار میشود و باید خودتان را برسانید. پس خیلی درسخواندن سخت است و عرضم به حضورتان ساعتهای زیادی نیاز دارد.
مثل ایران مشروطی و اینها هم دارد؟ یعنی کسی مشروط میشود؟
یک آپشنی وجود دارد که شما اگر نتوانستید درسی پاس کنید و چون حجم درسها زیاد میشود بخواهید مستقیم بروید سال دو بدون این که درسی پاس کرده باشید آپشن repeat دارد که شما سال یک را دوباره میروید از اول شروع میکنید.
همۀ واحدها را؟
بله همهشان را ولی اگر این کار را بکنید من شنیدم که دیگر تا آخر تایم تحصیلتان اینجا بورس را نمیتوانید بگیرید نمیتوانید برای بورسیه اقدام کنید. پس یعنی این هم خودش یک فشار و استرس بیشتری است که بیشتر آدم درس بخواند و بیشتر از خودش کار بکشد بیشتر تلاش کند تا بتواند به بورسیه برسد و خودش اینجا یک کمک خرجی باشد برای خانواده.
آنجا امتحان جامع هم دارید مثل ایران بعد از چهار سال، سه سال پزشکها میروند یک امتحان جامع میدهند؟
من نشنیدم همچین چیزی.
چند سال طول میکشد تحصیل پزشکی؟
عرضم به حضورتان کورس دندانپزشکی اینجا ۵ساله است و کورس پزشکی 6 سال مینیمم طول میکشد. باز همبستگی به خودتان دارد و سالهایی که repeat میکنید یا نمیکنید.
بعد کسی برای دستیاری تخصص بخواهد برود چه؟ شانسی دارد یا اطلاعاتی داری؟
حضورتان اینها را من زیاد اطلاع ندارم در موردش ولی مثل این که می توانند یک دورهای را من یادم است رئیس دانشگاه داشت صحبت میکرد یک دورهای مثل این که قرار است در سالهای آینده برگزار کنند که شما این دوره را میروید میگذرانید و میتوانید بهعنوان پزشک خانواده اینجا در ایتالیا در مینیمم ساعت کاری شروع به کار کنید؛ ولی این یک چیزی است که من حس میکنم شنیدم؛ ولی اگر بخواهید اینجا ادامه تحصیل بدهید دیگر به زبان انگلیسی نمیتوانید ادامه تحصیل بدهید هر رشتهای که بخواهید دنبال کنید باید به زبان ایتالیایی واردش بشوید؛ چون کاملاً رزیدنسی اینجا شما در بخشی، شما سر کلاس نیستی دیگر؛ برای همین انگلیسی دیگر واقعاً به کارت نمیآید؛ چون که سروکارت مستقیماً با یک آدم ایتالیایی است یک آدم متوسط ایتالیایی که هیچ انگلیسی بلد نیست خودش.
اطلاع داری که امکان ماندن در ایتالیا برای بعد از تحصیلات هست یا نه باید برگردی؟
عرضم حضورتان میشود ماند؛ ولی این پروسه هایش را من حقیقتش زیاد نرفتم که ببینم چه جوری است؛ چون تمرکزم اصلاً جای دیگری بوده تا الان و فکر نمیکنم زیاد خودم را درگیرش کنم تا آخر دوره تحصیلم چون که بالاخره یکسری چیزهای مهمتر هست که الان سر راهمان است و باید بگذاریمشان کنار.
مدارک دانشگاههای پزشکی ایتالیا را ایران قبول دارد
بله
یعنی خود مدرک مستقیم بیاوری ایران معادل سازی کنی قبول میشود یا باز باید یکسری واحد در ایران پاس کنی؟
نه دو سالی است که شما باید اینترنی بگذرانید در ایران اگر که بخواهید بعد از دوران تحصیل برگردید؛ ولی غیر از آن مدرک پزشکیاش را قبول دارند.
لحظه ای که وارد ایتالیا شدی برای ثبتنام و کارهای دانشگاه و اینها چه؟ تجربیاتت را به ما میگویی؟
عرضم به حضورتان که من از وقتی وارد شدم؛ چون که اینجا با کسی من آشنایی نداشتم و اینها سخت بود دیگر تنها و این که دنبال خانه اینها از ایران گشته بودم یکسری دوستانم کارهای خانه را انجام داده بودند؛ ولی خانه آماده نبود قراردادم 20 روز بعد بود بعد از ورودم بود و من نمیدانستم آمدم اینجا یکسری هزینه های هنگفت دادم برای هتل؛ هزینه های زیاد برای خوردوخوراک چون اطلاعی نداشتم در مورد سلف دانشگاه و این که چه جوری میشود اقدام کرد برایش، برای بورسیه،
برای همه اینها خیلی اطلاع زیادی نداشتم در موردش برای همین جالب نبود؛ ولی من وارد شدم مستقیماً رفتم برای کارهای اداری که میدانستم را انجام بدهم رفتم واکسن بزنم اینجا چون که نیاز بود یک green pass شما داشته باشید در هرجایی که میخواهید بروید آن green pass را یک نفری بود که چک میکرد که بداند که شما واکسینه هستی بداند که شما خطری نداری برای جامعه. ولی اینجوری بود آن اوایلی که من وارد شدم خیلی شوک مهاجرت است شما خودتان اطلاع دارید تجربهاش را دارید یک شوکی بهت وارد میشود تازه متوجه میشوی دیگر ایران نیستی زبانت زبانی است که هرکسی اینجا نمیفهمد حتی این انگلیسی را هم کسی متوجه نمیشود آنقدر در جنوب ایتالیا. مردمش بیشتر انگلیسی اصلاً بلد نیستند و اینجوری بود تجربه کلاً تجربۀ جدیدی بود؛ ولی تجربه جالبی نمیتوانم بگویم بود.
میدانی خود سفارت ایران معمولاً انجمن برای دانشجویان یک دفتری دارد.
من خاطرم هست شاید 16، 17 سال پیش در شهر پونای هند رفته بودم دیدن دوستان رفته بودم آنجا تحصیل میکردند از طرف سفارت یک دفتری بود تازه واردها میرفتند آنجا راهنماییشان میکردند بعضی دانشجوهای قدیمی میآمدند آنجا کمک میکردند به دانشجوهای جدیدالورود حتی چند هفته اقامت بهشان میداد هزینه خیلی جزئی میگرفت تا کمکشان میکردند خانه بگیرند دانشگاه ثبتنام کنند خیلی کار خوبی میکرد.
بله هست این مسائل هم اینجا؛ حالا در رم و ناپولی و شهرهای بزرگتر حتماً هست؛ ولی اینجا هم قطعاً وجود دارد و شاید اگر هم نیست به وجود بیاید طی سالهای دیگر چون تعداد دانشجوهایی که دارد میآید دارد زیاد میشود؛ ولی این چیزهایی که شما میفرمایید را من زیاد اینجا متوجهش نشدم. بودند بچه های سال بالایی که خیلی دوست داشتند کمک کنند به بچه ها و ما هم رفتیم کمک گرفتیم ازشان ولی اینجوری که شما میگویید بهصورت متمرکز اینجا نبود اصلاً.
برسیم به بحث شیرین ویزا.
من چون خودم یک تجربهای از سفارت ایتالیا داشتم ولی نمیدانم چه جوری بگویم سفارت ایتالیا یک جوری آن افرادی که حالا نمیدانم هموطنهای خود ما در سفارت هستند یا افرادی هستند داخل سفارت یک جوری به عمد فرایند را به سمتی میبرند که شما را به سمت دلالها سوق بدهند یعنی 6، 7 سال پیش بود من 2 مرتبه مکاتبه هم کردم؛ یعنی برای سفر توریستی درخواست دادم به ایتالیا؛ کل برنامه سفرم را دقیق، تمکن مالی ام اینها همه را هم انجام داده بودم؛
ولی متأسفانه سایتشان خیلی سایت ضعیفی بود و متأسفانه آخرش هم نتوانستم ویزای ایتالیا را بگیرم خیلی مدت طولانی هم فقط برای گرفتن وقت سفارش حتی اینقدر من معطل شدم. احساس میکردم یک عمدی وجود دارد؛ چون افراد زیادی بهعنوان دلال به من زنگ میزدند نمیدانم شماره من را هم از کجا پیدا میکردند و هزینه های هنگفتی هم درخواست میدادند که برای یک سفر توریستی توجیه نداشت. من تجربه خودم را از سفارت ایتالیا گفتم در ایران؛ حالا نمیدانم هم به وزارت امور خارجه یکی دو بار مکاتبه کردم هم با سفارت ایتالیا مکاتبه کردم واقعاً جزو بدترین سفارتها برای ویزا گرفتن توریستی است حالا حداقل من این را مطمئنم. آن کارگزاری یا سایتی که معرفی میکنند نوبت دهی که میکند اصلاً هیچوقت شما هیچ جوری نمیتوانی ازش نوبت بگیری حالا من میخواهم تجربه خود شما را بشنوم.
بله درست است ما هم همین تجربه شما را داشتم. من اطلاعی در مورد این که کِی قرار بود سایتها و اینها باز شود نداشتم و در این گروههایی هم که بچه ها منتظر می ماندند و بیدار می ماندند و هی دائم سایتها را چک میکردند نبودم و زیاد دنبالش را نمیگرفتم اصلاً چون تجربهای نداشتم با پروسۀ ویزا گرفتن و اینها. این خودش یک چیز چیزی بود که خیلی اذیت کرد من را پروسۀ ویزا؛ ما به deadlineهای اولیه سفارت نرسیدیم نتوانستیم ویزایمان را زود بگیریم تا بتوانیم به بورس برسیم اینجا.
آن مدارکی که قرار بود ارائه بدهند به ما خیلی دیر به دستمان رسید و در نتیجه ما هم نتوانستیم برای بورس اقدام کنیم برای سال اول و میافتد برای سال دوم که واحدهایی که پاس کردم را ارائه بدهم تا بتوانم برایش اقدام کنم؛ ولی سفارت درست است اینجوری بود. عرضم به حضورتان مؤسسه ای که من با آن در ارتباط بودم هیچچیز ارائه نمیداد سرویسی ارائه نمیداد برای کارهای سفارت چون خودشان هم میدانند که چه جوری است جریان خودشان را درگیر نمیکنند. بعد عرضم به حضورتان ما خودمان که نتوانستیم وقت بگیریم؛ ولی یکسری دلالها بودند همان جور که شما فرمودید یک مبلغی را گرفتند بعد چون ما خیلی نزدیک شده بودیم به deadline که اگر بعد آن اقدام میکردیم نمیرسیدیم به ایتالیا تمام تلاش این دو سالی که انجام داده بودیم میپرید دیگر؛ برای همین یک مبلغ هنگفتی هم ما برای دلال وقت سفارت دادیم.
تعریف کن هزینه را به دلال دادی بعد چند روز طول کشید که ویزا ایتالیا امد؟
دلال وقت گرفت فردا پسفردایش برای من وقت گرفت.
من هم احساس میکردم فقط مشکل پول است؛ یعنی باید پول را بدهی همه چیز حل می شود؟
نه همه اینجوری نبودند. خیلیها چون مثل ما یککم تنبلتر بودند مثل من خودشان دنبالش را نگرفتند اینجوری شدند.
فیزیکی که نمیتوانی نوبت بگیری میگویند: «بروید سایت»
بعد سایت هم البته به تنبلی و اینها ربطی ندارد؛ ولی خیلی یکهو شلوغ میشود؟ هر شب با سرعت اینترنت بالا البته این تجربۀ من مال 6، 7 سال پیش است
نه هیچ فرقی نکرده. هنوز هم شما فرایند نوبتدهی سایتشان اصلاً یک ساعتهایی هر موقع دلشان بخواهد باز میشود و تازه باز هم که میشود کلاً اینقدر ترافیکش زیاد است در یکلحظه حجم زیادی وارد سایتشان میشوند عملاً هیچ. یک جوری انگار پشتصحنه دلشان نمی خواهد انلای نوبت بدهند. وگرنه سفارت فرانسه من همین نوبتدهی را خیلی راحت در هر ساعتی میروی ساعت انتخاب میکنی مدارک و پروفایل باز میکنی خیلی آسان رفتم ساعتت هم مشخص میکند رأس ساعت هم میروی هیچچیز خاصی نداشت. اینجا احساس میکنم یک عمدی هست.
پروسه اش خیلی راحتتر است از کشورهای دیگری که شما میفرمایید هم آلمان هم فرانسه من دوستهایی دارم که فرانسه رفتند دوستهایی دارم که آلمان رفتند دوستهایی دارم که اسپانیا رفتند من سریعتر رسیدم به ایتالیا تا آنها رسیدند به آن کشورهای دیگر؛ حتی با این که من یک سال انگار پشت کنکور بودم برای همین آزمون هم. حق دارند بالاخره مردم بیشتر تقاضا داشته باشند وقتی که راحتتر میتوانند برسند به اینجا.
یعنی میگویید ویزای ایتالیا راحتتر گرفته شد؟
ویزای ایتالیا نه این پروسهذای که وارد دانشگاه بشوی برای ایتالیا راحتتر است.
یک آزمون است همینقدر. یک آزمون فقط شما باید قبول بشوید.
(توضیحات از اینجا به بعد یک نفر دیگر به نام آقای قنواتی به لایو ما اضافه شد. که متخصص ویزا بودند و من گفتم اطلاعات خوبی می توانند در اختیار شما عزیزا ن بگذارند)
داشتم گوش میکردم در بحث تان گفتم اگر اجازه بدهید من هم در بحث تان باشم و یکسری صحبتها را بکنیم من در خدمتتان هستم.
ما با آقای دکتر کامیار داریم در مورد تجربیات ایشان در تحصیل پزشکی در ایتالیا صحبت میکنیم. در مورد imat صحبت کردیم در مورد تجربیاتی که ایشان در خود دانشگاه داشتند هزینه های تحصیل همه صحبت کردیم الان رسیدیم به بخش ویزا. من یک تجربه خودم را گفتم تجربه شخصی خودم برای گرفتن ویزای توریستی ایتالیا بود 6 یا 7 سال پیش بود و از آقای دکتر هم پرسیدم شما نظرتان چیست؟ حالا خوشبختانه شما آمدید گفتم شاید شما تخصص، تجربه بیشتری داشته باشید.
بله من الان تقریباً 8 سالی هست برای دوستانی که ویزای شینگن یا ویزای کانادا یا استرالیا یا امریکا یا انگلیس را اقدام میکنند برایشان از ترکیه از طریق سفارتخانهها اقدام می کنیم الان تقریباً 8 سالی هست خدا را شکر تا حالا ریجکتی هم نداشتیم و تجربیاتم در زمینه اخذ ویزا خوب است خدا را شکر اگر موضوعی هست من بگویم چرا 90% ایرانیها ریجکت میشوند ویزا سخت میگیرند و چرا سفارتها اصلاً ایرانیها را بیشتر ریجکت میکنند؟ حتی با وجود دعوتنامه. یکسری مسائل و یکسری ریزه کاریها است من بگویم شاید به درد عزیزان بخورد.
من یک توضیحی خدمتتان بدهم؛ چون امروز در مورد ایتالیا داریم صحبت می کنیم عنوان بحثمان هم ایتالیا است من خیلی خوشحال میشوم که – من تخصص ندارم تجربه هم ندارم – اگر شما تخصص و تجربه دارید در یک لایو دیگری با همدیگر حسابی بنشینیم در موردش حرف بزنیم
آره خواهش میکنم ببینید در خصوص ایتالیا من یک موضوعی را بگویم چرا الان اکثر ایرانیها با این که حالا چه درخواست ویزای تحصیلی میکنند چه کاری میکنند چه توریستی میآیند از ایتالیا ریجکت میشوند متأسفانه شرکتهایی که در ایران این کار را انجام میدهند یا دفاتر مهاجرتی علم کافی به این موضوع را ندارند و باتوجهبه این که ضوابط جدید سفارتخانه ایتالیا را میدانند؛ ولی بااینوجود فقط بهخاطر دریافت 200 یورو یا 400 یورو پیش پرداخت اولیه از مسافر میآیند برای مسافر اقدام میکنند و بعدازاین که وقت سفارت را گرفتند و مصاحبه و اینها که انجام شد.
متأسفانه بعد از یک مدتی خبر میآید و سفارت ریجکت میکند اینها را. در سفارت ایتالیا الان جدیداً اکثر سفارتخانهها عضو حوزه شینگن الان اینطوری شده که میآیند تمام ریزه کاریها را جزءبهجزء استعلام میکنند و دقت میکنند در روند پروندۀ مسافر. یکی از مهمترین دلیل ریجکت شدن این هست که شرکتهایی که میآیند بهعنوان نمایندۀ مسافر یا خیلی از وکلا مسافر میشوند اقدام میکنند روی آن کلاس هتل و روی بحث تاریخی که برای رفت و برگشتشان میخواهند تنظیم بکنند مخصوصاً در ویزاهای کاری یا توریستی یا ویزای تحصیلی، هر چیزی که هست اینها دقت نمیکنند الان جدیداً سفارتخانهها میآیند روی همۀ اینها استعلام میگیرند.
الان مثلاً سفارت ایتالیا آمده گفته شمایی که میآیی؛ مثلاً ویزای شنگن سهماهه میگیری توریستی شما چرا مثلاً بلیت رفتت مثلاً میگویی من میخواهم امروز بروم بلیت برگشتت را رزرو کردی برای مثلاً طبق ویزایت مثلاً برای سه ماه دیگر چون درخواست ویزایت سهماهه شنگن بوده از ترکیه و این که اگر شمایی که میخواهی سه ماه در ایتالیا بمانی قاعدتاً بایستی یک درآمد خیلی خوبی داشته باشی حالا بحث تمکن مالی را ندارم کلاً میگوید شما مثلاً تمکن مالی را آمدی 400 میلیون ارائه دادی بعد مثلاً سه ماه میخواهی در ایتالیا بمانی با آن هزینه ها و با آن شرایطی که هست بعد مثلاً رفتی هتل دوستاره اجاره کردی.
این را سفارتها میآیند به این ریزه کاریها دقت میکنند و ریجکت میکنند الان 90% کسانی که در ایران میآیند اقدام میکنند را به همین دلیل ریجکت میکنند یا کلاس پروازیشان، نوع پروازشان و یا این که آن شرایطی که سفارت خیلی ها مثلاً الان شرکتها میآیند بلیت و هتل را رزروی در پرونده میگذارند الان دیگر سفارتخانهها بههیچعنوان بلیت و هتل را اگر رزروی باشد ویزا نمیکنند. یعنی بلااستثنا ریجکتشان میکنند و این که خیلی ها الان هستند.
در ایران با ما تماس میگیرند. میگویند: «ما اقدام کردیم یک وکیل خبره هم کارمان را پیش برد» به او میگویم: «چقدر دادی؟» میگوید: «200 دلار اول دادیم.» میگویم: «پسر خوب! شما نمیدانی آن شرکت که میداند الان ایتالیا کسی که میآید میگوید: «میخواهم به تو ویزا بدهم» قاعدتاً شما بایستی بلیت هتلت را بخری بگذاری در پرونده که آن طرف بداند شما واقعاً قصد رفتن دارید.» سفارت ایتالیا میآید استعلام میگیرد میبیند هتلش رزرو است بلیتش رزرو است هتل هم که تازه رزرو کرده دوستاره است و ریزه کاریهای خیلی تاریخ رفت و برگشتشان را یکسری ریزه کاریهای خیلی مهم که متأسفانه شرکتهای هواپیمایی، دفاتر مهاجرتی بهخاطر سودشان در ایران اینها را مدنظر قرار نمیدهند و فقط آن پول گرفتنشان از مشتری برایشان مهم است و متأسفانه اکثر ایرانیها را ریجکت میکنند که …
بحثی که من دارم موضوع گرفتن وقت سفارت ایتالیا برای دانشجو است.
یعنی در ایران سفارت ایتالیا یک سایت معرفی میکند – حالا سایتش را من دقیق نمیدانم – کارگزاری است اسمش اصطلاحاً میگویند میگوید: «شما بروید اول نوبت …» مثلاً مدارک تحصیلی دعوتنامه دانشگاهتان آمده همه مدارکت را هم کامل کردی باید ببری تحویل بدهی آیلتس 6.5 به بالایت هم آماده است. مشکل این است که شما اصلاً در سایتش بههیچعنوان نمیتوانی نوبت بگیری؛ یعنی من خودم برای توریستی که اقدام کردم گفتم حداقل نوبت را خودم بگیرم هر چه اقدام کردم هر ساعتی با هر سرعت اینترنتی نتوانستم. عملاً هم حضوری هم که رفتم آنجا دیدم آدمهایی هستند که میگویند: «ما برایت نوبت میگیریم» هزینه های خیلی هنگفتی میگفتند برای من آن زمان توجیه نداشت کنسلش کردم اصلاً سفر را.
من دلیلش را بگویم خدمتتان؟ سفارتخانهها دیگر الان خودشان عمداً این کار را میکنند؛
یعنی باتوجهبه آن سهمیهای که به کارمندهای سفارتخانهها دارند میدهند بابت VIP وقت سفارت، اینها ترجیح میدهند بیشتر با کسانی کار کنند که این وقتها را از آنها بخرند؛ مثلاً الان کارمند سفارت آلمان یا کارمند سفارت سوییس آمدند نوبت هایی که مثلاً مال آن امتیازاتشان است که خود کشورشان به آنها میدهد مثلاً میگوید شما در ماه به هر نفر مثلاً 30 تا VIP وقت میدهد میگوید شما میتوانید در ماه 30 نفر را مثلاً از خویشاوندان، از دوستان، از کسانی که مثلاً دارید و اینها وقت بگیرید و کارهایشان را انجام بدهید الان کارمندهای سفارت دیگر چهکار میکنند؟
میآیند این وقتهایشان را میفروشند؛ یعنی مثلاً میآیند به من میگویند: «آقای قنواتی! شما در ماه 20 تا مثلاً نوبت داری. چه این 20 نفر را به من بدهی چه ندهی من هزینۀ آن نوبت سفارت و آن داکیومنتی که من کمکت میکنم برای ویزا شدن مسافرت است. این امتیاز را به من میدهد که کمک میکند به من میگوید چه در پرونده بگذارم که مسافرم ویزایش قبول بشود میآید این وقتش را میفروشد میگوید: «من بهازای هر نفر 3000 یورو از تو پول میگیرم» 20 تا 3000 یورو میشود 60 هزار یورو؛ این 60 هزار یورو را چه من مسافر به او بدهم چه ندهم پولش را از من میگیرد.
برای همین بیشتر مثلاً جاهایی که الان قیمتهای سنگین میدهند به همین دلیل است؛ مثلاً شرکت هواپیمایی یا دفاتر مهاجرتی الان در تهران هستند که میآیند؛ مثلاً این را میخرند. طرف 60 هزار یورو پول میدهد 20 تا وقت میخرد خودش هر ویزا را مثلاً به اسم این که من 100% ویزا میکنم میآید 10 هزار یورو 12 هزار یورو به هر نفر میفروشد این را؛ یعنی میگوید هزینۀ شما برای ویزای تضمینی دانشجویی ایتالیا 10 هزار یورو یا 12 هزار یورو هزینهاش است. الان سفارتخانهها دارند این کار را میکنند؛ یعنی کارمندها باتوجهبه آن چیزی که دارند؛ یعنی من دیدم؛ یعنی با آنها که صحبت میکنم طرف میگوید من در طول ماه مثلاً ما 40 تا نوبت میدادیم 50 تا نوبت میدادیم برای سفارت،
100 تا نوبت میدادیم به فرض مثال؛ اینها باتوجهبه آن داکیومنت ضعیفشان و مدارکی که ارائه میدادند 90 درصدشان ریجکت میشدند وقتی ما میفرستادیم ما بهجای این که این کار را بکنیم میآییم نوبتهای خودمان را بهعنوان خویشاوند یا دوست یا آشنا، رفیق یا VIP اسمش VIP time سفارت است این را بهعنوان VPI نوبتهایمان را به یک نفر که کارش آن است؛ مثلاً در هر کشوری الان دارند این کار را میکنند مثلاً میفروشیم اینطرف دیگر هم خیال او راحت است که ما کمکش میکنیم که ویزا بشود.
مسافرش 100% چون قاعدتاً آنها در ارتباطاند و میدانید طبق بند 600 ماده 212 اینها در نهایت تصمیم را آن مأمور سفارت میگیرد که آیا تو ویزا بشوی یا نشوی. در خیلی از مراحل هم اعلام میکند میگوید؛ مثلاً همه مدارکت اوکی درست است؛ ولی من احساس میکنم تو میخواهی برنگردی ریجکتت میکند. چون تصمیم گیرنده نهایی خودش است در نهایت میآید کمک میکند به آن یک نفری که با او قرارداد بسته و پول را دارد به او میدهد خیلی هم قانونی هم هست؛ یعنی هیچچیز نظارتی رویش نیست میگوید: «آقا وقتم است میفروشم» و در خفا هم کمک میکند به آن آقا میگوید: «آقا! من کمکت میکنم تو 100% ویزا بشوی » و این وقت 100% را به قیمتهای 2000 یورو، 3000 یورو میفروشد در تهران. به این دلیل است.
ما تجربه خود آقای کامیار هم بشنویم ایشان برای ویزای سفارت ایتالیا اقدام کردند برای تحصیلی، دانشجویی. میدانم که یکزمان خیلی زیادی هم طول کشید. آقای کامیار! شما تجربۀ خودت را به ما بگو.
عرضم به حضور شما همینجوری بود دیگر؛ وقت را از یک دلال خریدم و مدارکم را کامل کردم ارائه دادم و بعد از 40 روز ویزایم آمد بدون مشکلی.
هزینه خود صدور ویزا چقدر بود؟ یعنی چقدر هزینه دادی به خود سفارت ایتالیا؟
70 یورو است در سفارت نقدی از شما هزینه میگیرند.
شما به خود سفارت که عملاً مراجعه نمیکنی همه مدارک را میبری به دفتر CKGS
به دفتر CKGS بله.
CKGS. آزمایشهای بیومتریک هم انجام دادی؟ اثر انگشت و …
نه نه
یعنی شما برای ویزای تحصیلی ایتالیا رفتید اثر انگشت نگرفتند
نمیگیرند.
نیازی نیست آزمایش بیومتریک؟
نه آزمایشی انجام ندادم.
توضیحات آقای قنواتی:
ببینید میدانی چیست قضیه بایو متریک؟ بایو متریک هر سفارت در کشور مبدأ بهخاطر امنیت همان کشور است که دولت به آن سفارت میگوید شما بایستی از کسی که میآید به شما درخواست ویزا میدهد باید بایومتریکش کنید و آن اطلاعات را بگیرید از کشور منی که در کشورم سفارت داری که این آیا مشکل دارد؟ ندارد؟ شرایطش چه جوری است؟ تا ما به شما بگوییم. هیچ ارتباطی با بایو متریک شدنش در کشور مقصد بههیچعنوان ندارد؛ یعنی این که مثلاً مسافر فکر کند: «من در تهران بایو متریک نشدم؛ ولی مثلاً بروم آنجا بایو متریک نمیشوم.» نه چه اینجا بایو متریک بشود چه نشود وقتی برسد به کشور مقصد آنجا بایومتریکش میکنند و الان جدیداً از بایو متریک اسکنر چشم استفاده میکنند.
بهخاطر این که بتوانند کاملاً تشخیص بدهند که این مسافر چه جوری است و شرایطش چیست و همهجورهاش را بررسی میکنند. الان دقیقاً همان جوری که دوست عزیزمان گفت همینجور است اصلاً دیگر به بایو متریک هم نمیبرند خیلیها مثلاً اصرار میکنند؛ مثلاً مسافر اطلاعات ندارد میگوید: «من چه جوری بایو متریک نمیشوم ویزا برای من صادر میشود؟» درحالیکه مثلاً خیلیها بهخاطر این که بیایند این شائبه را برای مشتری رفع بکنند و این شرایط را برطرف بکنند برای مشتری که مطمئن بشوند قانونی است و جعلی نیست قانونی هم نیست و میخواهند مطمئن بشوند که نیست میآیند چهکار میکنند؟ بایو متریک مشتری را از روی برگه کاغذ خودشان میگیرند و میبرند میدهند به آن کارمند سفارت و آن روی دستگاه خودش بایو متریک آن مسافر را تعریف میکند.
متوجه شدم. آقای کامیار! شما که رفتید مصاحبهای هم انجام دادید در سفارت یا دفتر CKGS ؟
نه
هیچ مصاحبه ای چیزی انجام ندادید. تمکن مالی برای صدور ویزا چقدر شما ارائه دادید؟
اگر اجازه بدهید من مبلغش را که نگویم؛ ولی یک مقداری نیاز است یک مینیمم نیاز دارند.
نه همان مینیممی که سفارت نیاز دارد
حولوحوش 5 تا 6 هزارتا فکر میکنم نیاز دارند برای تمکن مالی
الان ویزایی که برای شما صادر شده برای 6 سال است یا نه برای یک سال باید بروید سفارت ایتالیا تمدیدش کنید؟
نه دیگر؛ ویزایی که صادر شده برای یکسری از بچهها 100 روزه است برای یکسری از بچهها یکساله است. بعد شما اینجا که وارد میشوید باید بروید یک انگشتنگاریای انجام بدهید تا یک کارت رزیدنسی بگیرید اینجا که بهعنوان ویزا برایتان عمل میکند از سال دومی که اینجا حضور دارید.
بعد باید هرسال تمدیدش کنی؟
یکبار دیگر باید هرسال تمدید بشود دیگر درست است. 150 یورو هزینه …
داخل خود ایتالیا یا تهران اقدام کنی؟
نه نه نه در خود ایتالیا. مدارکی هم که نیاز دارد عرضم به حضورتان مدارکی نیست که از ایران بخواهد کسی برایتان بفرستد مدارکی است که باید اینجا تهیه کنید در دفاتر ایتالیایی.
تأکید هم کردی که یکسری از واحدهای درسی را حتماً باید پاس کنی که به دولت ایتالیا ارائه بدهی بعد ویزا تمدید می گردد
بله از سال دوم باید دوتا درس هرسال ارائه بدهی بهشان
یعنی من دارم درس میخوانم اینجا با ویزای تحصیلی نیایم اقامت بکنم؟
بله
من یک توضیحی بدهم با من سعید کامی آشنا بشوید. من شرکت اعزام دانشجو، تحصیلی، ویزا، اینها ندارم من فقط یک وبسایت و یک کانال یوتیوب و پیج اینستاگرام هم دارم؛ ولی همة اینها، همۀ متنها، ویدئوها میرود در وبسایت من و کانال یوتیوب من. هدف من مستندسازی تجربیات است؛ یعنی من میگویم اگر کسی که تصویر خودش را میآید ارائه میدهد کامل، صادقانه، یکسری دیتا، اطلاعات صادقانهای به مردم ارائه میدهد میتواند بیزینس خودش هم معرفی بکند؛ یعنی هیچ ایرادی از نظر من ندارد.
شما میگویی من کارم ویزا است و صادقانه میآیم اطلاعات به مردم میدهم راهنماییشان میکنم؛ مثلاً تجربیات آقای کامیار در مورد تحصیل به ایتالیا؛ من و آقای کامیار همشهری هستیم از یک شهر خیلی کوچکی ایشان یک تصمیمی گرفت و شاید خیلی به ایشان گفتند: «نمیشود نمیتوانی» ولی خوشبختانه توانست با تلاش یک سال اول رد شد امتحان را؛ سال دوم نمرۀ خیلی خوبی هم گرفت رفته ایتالیا درس میخواند و برای من خیلی مایه افتخار است که بههرحال خواستن توانستن است.
توضیحات تکمیلی آقای قنواتی
من فقط یک موضوعی را بگویم شما این را در جریان باشید حالا به دوستان عزیزتان کسانی که در لایوتان شرکت میکنند بههرحال کسانی که هستند یک موضوعی که هست بحث الان مهاجرت به کانادا است حالا جدای از این بحث است؛ ولی در حد یک نکته گفتم بگویم شاید به درد بخورد مهاجرت به کانادا هست که اکثر ایرانیها میخواهند اقدام بکنند برای ویزای کانادا. ببینید کانادا میدانید شرایط خیلی سختی را برای مسافرهای ایرانی دارد و این که خیلی از مردم بهخاطر نداشتن اطلاعات یا کسانی که در ایران بهعنوان وکیل اقدام میکنند برای گرفتن ویزا خیلی از شرطهای قانون یا خیلی از قانونهای سفارت کانادا را نمیدانند.
سفارت کانادا مثلاً یکی از شرایط صدور ویزایش این است که طرف سابقه travel history داشته باشد؛ یعنی به کشورهای عضو حوزه شینگن سفرکرده باشد. باید حتماً ویزای شنگن در پاسش خورده باشد. بعد خیلی ها میآیند متأسفانه از این موضوع سوءاستفاده میکنند و بهخاطر نداشتن علم و آگاهی مسافر به مسافر میگویند: «مثلاً ما شما را میفرستیم ایتالیا سه ماه، ویزای 100 روزه، 99 روزه، حالا سهماهه برای شما میگیریم شما بروید ایتالیا بعد از ایتالیا مثلاً ما کارهایتان را انجام میدهیم وقتی که travel history خوردید؛ مثلاً میفرستیم تان کانادا»
دقت کنید دقیقاً طبق آن چیزی که آمده قانونگذار گفته برای صدور روادید کشور کانادا آمده میگوید: «من الزامی به داشتن travel history ندارم. در صورتی که شما از تمکن مالی خیلی خوب و برنامۀ مرتب و منظم سفارت برخوردار باشید. یعنی اصلاً لزومی ندارد به این که حتماً یکی travel history داشته باشید و سابقه سفر به اتحادیه شینگن را داشته باشد. میآید میگوید: «من میتوانم شما را با یک تمکن خوب، با یک برنامۀ خیلی خوب با هدفگذاری مناسب، خیلی راحت میتوانم به شما ویزا بدهم.» و سفارت کانادا یک جوری است که مثلاً الان طرف میآید در تهران مثلاً هستند الان کسانی که میآیند مدارک جعلی میگذارند در پرونده و به هر دلیلی اصلاً ویزا هم صادر میکنند اوکی ویزا هم میگیرند مسافر میخواهد برود کانادا.
آن مامور گیت در خود فرودگاه تورنتو یا ونکوور، آن کسی که آن پشت نشسته، دولت کانادا این اختیار را بهش داده. میگوید: «حتی اگر رئیسجمهور کانادا به شما دعوتنامه داده باشد و آن سفارت برای شما درخواست داده باشد و ما بهش اجازه داده باشیم و ویزا برای شما صادر شده باشد. اگر بیاید اینجا پشت کانتر بایستد و نتواند با من درست صحبت بکند من همینجا میتوانم ویزایش را باطل کنم.» این قانون کشور کانادا است. میگویم یکسری ریزه کاریها و مطالب خیلی مهم در بحث مهاجرت و ویزا و اخذ ویزا و اینها هست که حالا در زمان مناسب هر زمان که باشد من در خدمتتان هستم برای اطلاعرسانی.
برای آقای کامیار هم همین اتفاق افتاد؛ مثلاً به ایشان از ابتدا ثبتنام کردند آن شرکتی که ثبتنام کرده من اسمشان را اصلاً در دوتا لایومان هم نبردم تأکید کرده که ما برای شما بورس کامل می گیرم؛ ولی وقتی رفتند به ایتالیا در لایو قبلی به ما گفتند 10% بچه ها توانستند بورسیه بگیرند. به قول خودش الان شاید روزی 15، 16 ساعت دارد درس میخواند که بتواند برای سال دوم این بورسیه خودش را تمدید کند؛ یعنی اگر نمره خوب بگیرن.
د بهش بورسیه تعلق بگیرد از خوابگاه و از غذای قیمت مناسب، از سلفسرویس دانشگاه بتواند استفاده کند. همۀ اینها مستلزم این است که صادقانه بهشان میگفتند اگر بهشان ابتدا میگفتند شانست اینقدر است این آدم تلاشش را بیشتر میکرد یا برای ویزا زودتر اقدام میکرد به یک دلایلی کامل خدمات بهشان ندادند؛ یعنی فقط ثبتنام کردند در آزمون کمکشان کردند؛ ولی برای ویزا و برای کارهای؟ 60:45 کمکشان نکردند.
البته نمیشود همۀ شرکتها؛ خیلی از شرکتها هستند الان در تهران واقعاً دارند درستکار میکنند؛ ولی یک عده هم هستند بههرحال سودجویند میآیند سوءاستفاده میکنند طرف با یک دفتر زدن و یک ثبت شرکت کردن فقط برایش مهم است که از امثال حالا این دوست عزیزمان بیایند یک پولی بگیرند متأسفانه برایشان مشکلساز بشود. میگویم حالا یک بحث تخصصی که انشاءالله به امید خدا در زمان مناسب من در خدمتتان هستم و میتوانم باتوجهبه آن سنم حالا تجربیاتی که دارم کار میکنم میتوانم که اطلاعت در اختیارتان بگذارم.
فقط یک موضوعی آقای مهندس! من وقتتان را نگیرم آقا کامیار هم ببخشید من را؛ این است که فقط یک چیزی را بگویم که آن متقاضی دریافت ویزا حالا هر نوع ویزایی به هر دلیلی طرف ویزای مثلاً توریستی میگیرد؛ ولی مثلاً میرود حالا در ایتالیا – آقا کامیار ایتالیاست دیگر الان فکر میکنم – آنجا به هر دلیلی میتواند آنجا قبول بشود و برود؛
مثلاً دانشگاه آنجا یک اتفاقی برایش بیفتد میتواند آنجا تحصیل کند این شانس وجود دارد این قابلیت وجود دارد که دوستانی که آنجا هستند حتی با یک ویزای دیگر می توانند درخواست تغییر ویزا بدهند این نیست که صرفاً هر ویزایی داشته باشید میتوانید با همان ویزا فعالیت بکنید این شانس وجود دارد که در کشور مقصد هرکسی میتواند تغییر ویزا بدهد؛ یعنی این که صرفاً من فقط باید با ویزای دانشجویی بروم تا بتوانم آنجا تحصیل کنم نیست. میشود تغییر ویزا داد و میشود کار انجام داد فقط بایستی با برنامه و دقیق عملکرد و کسی که واقعاً بلد باشد.
کسی که همسر و فرزندانش همراهش باشند یا بخواهد یکی از والدینش را با خودش ببرد؟
بله اگر بهعنوان همراه و ویزای مولتی میتواند وارد آن کشور بشود. البته تمکن مالی هم خیلی مهم است.
دوستان عزیز! باز تأکید میکنم من شرکت اعزام دانشجو، مهاجر، ویزا، هیچچیز ندارم فقط در سایت saeidkazemi.ir lkمستندسازی میکنم تجربیات دیگران را. تجربه ای که مفید باشد و بتواند برای یک نفر مشکلاتش را کمتر بکند راحتتر بتواند وارد زندگی بشود و هر تصمیمی که دارد به ان برسد. روز خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/07/Study-in-Italy.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-07-28 00:45:452022-09-18 20:34:35تجربیات تحصیل پزشکی در ایتالیا
برای تماشا صحبت های من با آقای کامیار در مورد تجربیات شرکت در آزمون پزشکی IMAT ایتالیا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
برای شنیدن فایل صوتی صحبت های من با آقای کامیار، در مورد تجربیات شرکت در آزمون پزشکی IMAT ایتالیا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.
سلام به همۀ دوستان سعید کاظمی هستم و امشب در مورد تجربیات آزمون پزشکی Imat ایتالیا (تحصیل پزشکی رایگان در ایتالیا) با آقای کامیار میخواهم صحبت کنم. ایشان را به لایو اضافه کنم ایشان دانشجو هستند در ایتالیا سال اول تحصیل آقای کامیار در رشته پزشکی است.
همین ابتدا خودت را معرفی کن برای دوستانی که هستند. من یک خلاصهای گفتم امروز میخواهم تجربیاتی که شما در آزمون Imat پزشکی ایتالیا در این دو سالی که میدانم خیلی هم سخت گذشت به شما. تجربیاتت را بگو اول خودت را معرفی کن بعد من یکسری سؤال از شما میپرسم.
امیر کامیار هستم دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه مسینا ایتالیا
اصلاً Imat را تعریف بکن برای و بگو آزمون ایمت چیست؟ کسی که اولینبار است میشنود اصلاً ایمت چه آزمونی است؟
آزمون ایمت ایتالیا یک تستی است که از طرف کمبریج برگزار میشود. برای دانشجوهای EU و NONEU یعنی اروپاییها و غیراروپاییها که میخواهند پزشکی را در ایتالیا دنبال کنند. خلاصهاش میشود این که یک چیزی مثل کنکور در ایران است. ولی خیلی بیسیکتر از کنکور ماست.
آزمون ایمت به چه زبانی برگزار میشود؟
Imat که به زبان انگلیسی است. ولی یک آزمون ایتالیاییاش هم هست که اسمش را نمیدانم من فکر میکنم آلفا باشد. اطلاعی ندارم دربارۀ آن ولی ایمت به زبان انگلیسی است.
حتماً باید آن نفری که شرکت میکند دیپلم ایران تجربی را داشته باشد یا نه بقیۀ رشته ها هم میتوانند ثبتنام کنند؟
از ریاضی یا تجربی یا انسانی آمده باشند میتوانند اقدام کنند برای شرکت در آزمون Imat.
نکتۀ اول و مهمترین سؤالی که شاید در ذهن خیلیها ایجاد بشود این بورسیۀ تحصیلی رایگان است یا نه؟
عرضم به حضورتان که یکسری چیزها را میگویند در اینترنت و اینها ولی مثلاً من خودم جزء آن افرادی بودم که بورسیه به من تعلق نگرفت حداقل 80% از دوستانم و همکلاسیهایم اینجا بورسیه به تعلق نگرفت. حالا اینجا در قسمتی که ما هستیم در ایتالیا یککم متفاوت است یعنی بگویم بهتان که این بخش جنوبی ایتالیا یککم فرق میکند با شمال ایتالیا. برای همین شاید به آن دلیل به ما تعلق نگرفت بورسیه ولی عرضم به حضورتان که اگر به تایمش اقدام کنند در آن بازه و deadline که گذاشتند اقدام کنند نه هیچ موردی ندارد میتوانند به آن برسند ولی این بورسیه فقط برای سال اول است.
یعنی سال یک تحصیل پزشکی در ایتالیا رایگان است ولی سالهای بعدیاش باید هزینه پرداخت کنند؟
هزینه نباید پرداخت کنی؛ یکسری واحد است که باید آن واحدها را پاس کنید و برای بورسیه کردیتها بگیرید که بورسیه بتواند به شما تعلق بگیرد؛ یعنی مثل سال اول نیست که فقط یکسری مدارک باید آپلود کنی در یکسری سایتهایی که خودشان در اختیارتان میگذارند و هر دانشگاه متفاوت است.
این آزمون تحصیل در ایتالیا فقط برای شاخه های پزشکی است یعنی فقط پزشکی و دندانپزشکی است یا نه داروسازی و بقیۀ رشتهها میتوانید انتخاب کنید؟
Imat برای پزشکی و دندانپزشکی است و یک آزمونی هست برای داروسازی Tolk که آن را مکرر میگیرند یعنی در همهجا؛ تعداد دفعاتی که آزمون برگزار میشود خیلی زیاد است ولی Imat یکبار در سال برگزار میشود.
مثلاً کسی مهندسی بخواهد بخواند یا حقوق بخواهد بخواند یا بیزینس، NBA اینها هم هست؟ یعنی امکانش هست آزمون آنها را هم بدهد؟ چون ایران همهاش Imat معروف است.
آری اینجا بچهها یی که رشته های دیگر میخوانند هستند. مثلا هم اتاقی من کامپیوتر می خواند اینجا؛ خیلی از دوستان حقوق می خوانند؛ یکسری از بچه ها اینجا بیزینس می خوانند. خیلی رشته های متفاوتی به زبان انگلیسی.
آنها هم آزمون خاصی میروند انجام میدهند؟ یعنی آزمون خاصی میگیرند؟
از آن اطلاع ندارم ولی فکر نمیکنم که آزمون داشته باشد.
حالا برسیم به زبان برای آزمون ایمت که چه امتیازی را باید از آزمون زبان بگیری و چه آزمونی را باید امتحان بدهی؟ آیلتس، تافل یا دولینگو؟
برای خود آزمون که نیاز نیست شما مدرک زبان ارائه بدهید برای ثبتنام در آزمون، یعنی آزمون دادن و اینها اصلاً نیاز نیست مدرک زبان ارائه بدهید ولی این هم باید در نظر داشته باشید که آزمون کلاً به زبان انگلیسی است دیگر یعنی باید یک مینیممی انگلیسی بلد باشی و یاد داشته باشی تا بتوانی آن آزمون را بدهی ولی برای سفارت – و حالا اگر انشاءالله قبول شدند دوستان و اینها – و مراحل بعدی نیاز به یک مدرک زبانی دارند که من آیلتس را میدانم 6.5 به بالا نیاز دارد سفارت.
خیلی هم لِوِلِش بالا نیست. کسی که می خواهد شرکت کند شرط معدل و شرط سنی دارد؟
نه شرط معدل که برای ما تعریف نکردند ولی یک مسئلهای هست گپ تحصیلی یعنی شما مثلاً 18 سالگی دیپلمتان را گرفتید دیگر 24 و 25 شاید نهایت چیزی باشد که سفارت به شما ویزا بدهد بهخاطر این که یک بازۀ تحصیلی دارید دیگر بالاخره یک گپ تحصیلی وجود دارد. خیلی بودند گپ تحصیلی ویزا نگرفتند ولی محدودیت سنی خاصی ندارد.
نمرات دبیرستان هم در آزمون ایمت ایتالیا تأثیرگذار است یا نه؟
نه نمرات دبیرستان؛ مثل ایران آخر شما نمره که میگیرید در کنکور تأثیرگذار است.نه فکر نمیکنم نه ولی دروس Imat خیلی بیسیکهای دبیرستان است یعنی چیز سختی نیست چیز پیچیدهای نیست. فقط مشکلش برای ما این است که به زبان دیگری است.
رشته های پزشکی و دندانپزشکی در چه دانشگا هها و در چه شهرهای ایتالیا میتوانند. تحصیل کنند؟
شهرهایش که زیاد است فکر میکنم. لیست شهرهایی که بچه ها بتوانند برای آن اقدام کنند در اینترنت پیدا میشود بهراحتی ولی معروفهایش میلان، رم، تورین و ناپلی هستند ولی دندانپزشکی را فکر میکنم فقط یک دانشگاه در ایتالیا زبان انگلیسی است و آن هم میگویند خیلی سخت است واردشدن به آن و کلاً هم تعداد دانشجوهایی که میگیرد خیلی کماند زیر 10 تا هستند. تعداد زیادی دانشجو نمیگیرد.
بورسیه یا سهمیه تحصیل پزشکی در ایتالیا به دانشجوهای غیراروپایی تعلق میگیرد؟
چون من دیدم کشورهای مختلفی آزمون برگزار میکند و آدمهای زیادی از همه جای دنیا برای آزمون شرکت میکنند؟
هیچ فرقی نمیکند بورسیهای که میدهند. دانشجوهای اروپایی هم میتوانند برای آن اقدام کنند فقط میگویم که از سال دوم متفاوت میشود یعنی اینجوری نیست که به همه تعلق بگیرد باید تلاش کنی برسی به آن بورسیه؛ خیلی درسها سنگین است حجم درسها بهشدت بالا است در این رشتهها و ما فکر میکردیم که خیلی راحتتر از این چیزی که میگویند باشد ولی آمدیم اینجا دیدیم خیلی سختتر از آن چیزی است که فکر میکردیم. حجم درسها بالا است شیوهای که امتحان میگیرند خیلی متفاوت است در دانشگاه؛ اصلاً چیزی به نام امتحان کتبی اینجا دیگر وجود ندارد همۀ امتحانها شفاهی است و خیلی هم دروس بهشدت سخت و حجم بالا است.
به اینها میرسیم فقط امروز اگر در لایومان بیشتر در مورد خود آزمون حبت کنیم. ممنون چون میدانم دو مرحلۀ آزمون را امتحان دادی.
چرا ایرانیها اینقدر از این آزمون استقبال میکنند؟ بهخاطر بورسیهاش؟ بهخاطر راحتیاش؟ انگلیسیزبان بودنش؟
آزمون ایمت و تحصیل در اروپا برای کسانی که به مهاجرت علاقه دارند. یک راه خیلی سادهتر است برای مهاجرت بیایی به کشورهای اروپایی، ویزای خیلی معتبری بگیری راه به نسبت سادهای است ولی رقابت در آن سنگین است دیگر. تا چند سال پیش زیاد مطرح نبود این آزمون در ایران ولی دیگر یک چند وقتی شده با این تبلیغاتی که هست. همه میدانند چیست همه اطلاع دارند در موردش و همه میخواهند آزمون بدهند.
این 10 تا یا 20 تا دانشگاهی که در ایتالیا بورسیه پزشکی میگیرند حدوداً چند نفر در سال پذیرش میکنند؟
دانشگاه ما دیگر مینیممش یعنی میانگینش اینجوری است که 25، 30 تا را همۀ دانشگاهها میگیرند. یعنی هر تعدادی دانشگاهی که الان من چون نمیدانم چند تا دانشگاهاند در کل ولی 25، 30 تا میگیرند دیگر مینیمم. دانشگاه ما امسال 42 تا میگیرد.
یعنی حدود 400 یا 500 نفر میگیرد.
ایرانیها بیشتر کدام شهرهای دنیا آزمون ایمت شرکت میکنند؟
آنکارا، استانبول و دبی اینها شهرهایی است که خیلی ایرانیها میروند و کشورهای اروپایی هم همۀ کشورها برگزار میگردد. حتی آزمون Imat در امریکا و کانادا هم برگزار میشود.
در یک ساعت مشخص در همۀ دنیا برگزار میشود؟
بله. اینجوری است ولی مثلاً آنهایی که خیلی تفاوت ساعتی دارد دیگر روزش فرق میکند ولی فکر میکنم برای آنها سؤالاتش هم یککم متفاوت باشد چون دیگر تقلب نشود و اینها.
چند تا سؤال داشت آزمون ایمت؟
آزمون عرضم به حضورتان که 60 تا سؤال است. 15 تا زیست، 15 تا شیمی، 10 تا ریاضی، 10 تا فیزیک است (البته نه 10 تا ریاضی چون ریاضی و فیزیک باهم 10 تا سؤالاند) و 30 تا هم سؤالهای زیست و شیمی و 10 تا سؤال هم اطلاعات عمومی و 10 تا سؤال هم سؤال هوش است.
تو کدامها را بیشتر تمرکز کردی امتحان دادی؟ یعنی اگر بخواهی یک نفر را پیشنهاد بدهی توصیه بکنی کدامها را فکر میکنی بخواند بهتر است؟
سؤالهایی که همه میروند سمتش که دیگر مشخص است زیست و شیمی را همه میروند که نمرۀ بالا بگیرند حالا امسال تعداد سؤالهای شیمی خیلی رفته بالا 10 تا بوده فکر کنم الان هم 5 تا به آن اضافه کردند زیست کم شده ریاضی/ فیزیک زیاد شده و سؤالهای هوش و سؤالهای اطلاعات عمومی کم شده و تعدادشان کمتر است الان ولی برای آنهایی که زبانشان یک لِوِل بالاتری است نسبت به افراد عادیای که امتحان میدهند به نظرم سؤالهای اطلاعات عمومی که نه ولی سؤالهای هوش میتوانند رویش بیشتر تمرکز کنند این توانایی که دارند در زبان انگلیسی میتواند به کمکشان بیاید ولی بیشتر پیشنهاد من زیست و شیمی است.
همین درسهای دبیرستان ایران را باید بخوانند یا نه کتاب مرجع خاصی است؟
دبیرستان ایران است اصلاً چیز پیچیدهای نیست آن چیزهایی که برای ما در کنکور در کلاسهای کنکور و کتابهای گاج و خیلی سبز و اینها هیچکدام از آنها نیست کاملاً بیسیکهایی که ما در دبیرستان میخوانیم و سؤالاتش هم سؤالات پیچیدهای نیست فقط صرف این که درست جواب میدهد که غلط جواب میدهد است دیگر که نمره میگیرند.
در آزمون ایمت هر سؤال چند نمره مثبت دارد چند نمره منفی دارد؟
هر سؤالی 1.5 نمره است و اگر که یک سؤال را اشتباه بزنی 0.4 نمره منفی دارد.
0.4 یعنی حدوداً هر 4 تا یک دانه مثبتت را میخورد؟
بله.
و چه امتیازی باید بیاوری که ورودی دارد یا نه یعنی مثلاً میگویند هرکسی 45، 50، 65؟
اصلاً اینطوری نیست هرسال متفاوت است دیگر. هرسال متفاوت است این مینیمم نمرهای که نیاز دارند دانشگاهها میرود بالا میاید پایین؛ بستگی به شرکتکنندهها دارد بستگی به میانگین نمرات آن سال دارد ولی اینجوری نیست که بگوییم مثلاً 30 تا سؤال درست بزنی حتماً قبولی اصلاً اینطوری نیست در یک دانشگاه سطح پایینتر میتواند اینطوری باشد آن همبسته به شانس؛ ولی در 50، 60% دانشگاهها اصلاً اینطوری نیست و باید رقابت خیلی سنگین است و باید تلاش کنند همۀ سؤالها را درست بزنند.
خودت که در آزمونها شرکت میکردی تو یکبار استانبول شرکت کردی یکبار هم دبی در آزمونش شرکت کردی بیشتر ایرانی بودند یا نه از خاورمیانه و کشورهای دیگر هم بودند؟
جفتش هر دوتا سنتری که من رفتم ایرانیها بودند دیگر؛ خیلی ایرانی داشت آنجا.
من شنیدم در یکی از دانشگاههای رم 75% کسانی که قبول شدند ایرانیها قبول شدند خبرش هم در این چند روز ترند شده.
اطلاع نداشتم ولی خیلی ایرانیها زیادند تعدادشان برای آزمون Imat.
یعنی مثلاً 500 نفر یا 400 نفری حدوداً در سال قبول میشوند 5000 نفر شرکت میکنند؟ یا بیشتر؟
برای یک دانشگاه 5000 نفر شرکت میکنند.
یعنی برای یک سهمیۀ 25 تا 30 نفری شاید 5000 نفر شرکت کنند رقابت باشد؟
برای همین میگویم رقابتش خیلی سنگین است. سه شهر میلان، تورین و رم خیلی رقابت در آنها سنگین است چون دانشگاههای برتر هستند.
اینها شهرهای شمالی در ایتالیا هستند؟
بله .
یعنی هزینه های زندگی در این سه شهر خیلی بیشتر از بقیه شهرها است.
هر چه میآییم پایینتر یک کم کمتر میشود هزینههای زندگی ولی در آن شهرهای بالا خیلی زیاد است هزینهها.
پس در مجموع 5 تا 10 در شانس قبولی هست؛ یعنی از هر 10 نفری شاید یک نفر قبول بشود؟
بستگی به چیز دارد دیگر چه جوری دانشگاه را انتخاب میکنی روی خودت چقدر شرط میبندی که بتوانی قبول بشوی یا نه دانشگاه درستی انتخاب کنی من سال اول اشتباهم همین بود دیگر بیشتر از آن چیزی که فکر میکردم از خودم انتظار داشتم و یک دانشگاهی زدم که نمیخورد سطح دانشم و اطلاعاتم به آن؛ برای همین قبول نشدم دیگر. ولی سال دوم آمدم مطمئنتر کار کردم یک دانشگاهی زدم و نمرۀ دانشگاه بالاتر هم آوردم ولی دیگر اینجوری بود که قبول شدم. حالا خیلیها این کاری که من کردم را انجام دادند خیلی از بچهها اینجا نمراتشان عجیب بالا است.
مسینا دانشگاهی است در جنوب ایتالیا و دانشگاه بدی نیست یکی از قدیمیترین دانشگاههای اروپا است ولی دیگر جنوب ایتالیا است دیگر؛ یعنی آن کیفیت زندگی شمال ایتالیا را ندارد ولی دانشگاهش اصلاً دانشگاه بدی نیست شهرش بهشدت شهر خوبی است ولی باز همبسته به خود آدم است دیگر.
شهر مسینا ایتالیا منظورت هست؟
بله
یعنی یک نفر میخواهد ثبتنام کند از همان ابتدا باید خود دانشگاهش را انتخاب کند فقط در مان دانشگاه رقیب دارد دیگر؛ یعنی اینجوری نیست که مثل ایران کنکور همه مجتمع امتحان بدهند بعد از بالا شروع میکنند هر کس اولین انتخابش را دارد قبول بشود یعنی هر کس با رقبایش در آن دانشگاه، متقاضی آن دانشگاه رقابت میکند درست است؟
درست است ولی برای NonEUها یا غیر اروپائیها اینجوری است بچههایی که سهمیۀ غیراروپاییاند اینجوری است. برای سهمیههای اروپایی مثل کنکور خودمان است چند تا انتخاب دارند بعد تکمیل ظرفیت دارد دانشگاه برایشان مثلاً ممکن است یکی نمرۀ صفر بگیرد نمرۀ یک بگیرد دو بگیرد ولی بیاید در دانشگاه بنشیند چون ظرفیتهایی که برای اروپاییها دارند خیلی بالا است و تکمیل ظرفیت هم دارند برای مایی که NonEU بودیم نه اینطوری نبود فقط یک دانه انتخاب داشتی و باید درست انتخاب میکردی دیگر.
بحث هزینهها ی تحصیل هم یک صحبتی بکنیم یعنی الان من متوجه نشدم شما میگویی یک نفری میآید قبول میشود هیچ هزینهای پرداخت نمیکند سال اول برای همه رایگان است ولی سال دوم باید درسهایی را بگذراند حسابی هم درس بخواند و نمره بیاورد که رد بکند آن چیز را درست است؟
بله
یعنی به یک حدی برسد که باز بورسیه به او تعلق بگیرد. یعنی هرکسی به آن نمره برسد به او بورسیه تعلق میگیرد یا نه باز آن هم مثلاً دهتایی برتر؟
بورسیه کمکهزینۀ زندگی یک پول نقدی به آنها داده بشود هم اینطوری نیست یعنی آن هم بهخاطر این که اینجا شهرش اینجوری است که بودجهاش کم است بالاخره میگویم کیفیت زندگی منظورم همین است یعنی هر چه میآیی پایینتر در ایتالیا بالاخره آن بودجۀ تحصیلی که تعلق میگیرد به شهرها خیلی کمتر است.
بچه هایی که شمال ایتالیا بودند خیلیهایشان 90% بورسیه گرفتند ولی اینجا اینطوری نبود دیگر یعنی یکسریها زودتر اقدام کردند بورسیه به آنها رسید برای سال اول؛ 90% بچهها واقعاً بورسیه نگرفتند و سال بعد هم اینجوری است که ما اینجا برای سال اول باید 21 واحد پر کنیم و واحدها هم خیلی در سال تعداد واحدهایش کم است و حجم درسها بالا است برای همین خیلی سخت است این 21 واحد عدد کمی به نظر میآید ولی پایش که میرسد خیلی کار آسانی نیست.
یعنی تسلط به زبان انگلیسی دیگر بیس است پایه است یعنی اصلاً حتماً باید با تسلط به زبان بیایی دیگر؟ درست میگویم؟ کتاب هم بخوانی و آزمون هم بدهی؟
بله دیگر.
آزمون اولیه نه وارد دانشگاه هم که شدی.
یک مینیممی برای انگلیسی نیاز است خود اینجا هم استادها آنقدر مسلط به زبان انگلیسی نیستند ولی آنقدری که بتوانند درسشان را بدهند همهشان بلدند و مطلب را میرسانند و اینها. ما که تا اینجا حقیقتش زیاد به زبان ایتالیایی نیازمان نشده ولی یادگیریاش از سال سوم به بعد برای بچههایی که میخواهند وارد بخش بشوند و باید با مریضها و مردم در ارتباط باشند بالاخره نیاز است.
هزینه زندگی در شهر مسینا چقدر میشود الان شما بورس نشدی شما یک کمکهزینه که میگویی به بیشتر تعلق نمیگیرد.
به خیلی از بچهها تعلق نگرفت. من زیاد ندیدم در بچهها.
حالا اگر کسی بورسیه را هم نیاورد یعنی درس هم خواند پاس کرد ولی بورسیه را نتوانست بگیرد هزینه چقدر باید پرداخت بکند به دانشگاه برای هر ترم؟
چیزهای مختلفی هست که بتواند به بچهها کمک کند خیلیها بونوسهای مختلفی میگذارند کمکهزینههای مختلفی دارد دولت برای مهاجرها و آنهایی که یککم توانایی مالیشان کمتر است. راههای مختلفی هست که بتوانند کمکهزینه بگیرند ولی همان باز خودش رقابتی است چون تعداد بالاخره بالا است.
عرضم به حضورتان که اینجا به بچه هایی که شاید به آنها کمک هزینۀ مالی نرسد خوابگاه ممکن است تعلق بگیرد شانسش را دارند اگر یکسری واحد زیادی پر کنند. هزینۀ خورد و خوراکشان اینجا دانشگاهش سلف دارد پنج تا سلف هست در سطح شهر میتوانند بروند برای آنهایی که بورسیه را میگیرند غذای آنها رایگان است.
از خود آزمون خارج نشویم. یک نفر که میخواهد آماده بشود الان چه کتابی به او توصیه میکنی چه بخواند نمونه سؤالهای سال قبل را بزند تجربه خودت را بگو.
یکسری کتابها هست کتابهای آمادگی برای آزمون Imat اسمهایش را دقیقاً یادم نمیآید ولی مربوط به آلفاست است مال کمبریج است و درسنامه دارد درسنامۀ نسبتاً کاملی دارد و به نظر من بچههایی که میخواهند جدی بخوانند باید درسنامه را یک مقدار کمی بخوانند و بیشتر تمرکزشان را بگذارند روی تکنیک تستزدن و آشنا شدن با تستها چون تستهایش متفاوت است با تستهایی که در ایران ما با آن سروکار داریم 5 گزینه است یعنی اصلاً از 4 گزینهای میآید بیرون دیگر. خیلی
احتمال این که درست باشد میشود 20% بهجای 25%. طولانیتر است تستها به زبان متفاوتی است برای همین خیلی مهم است که بدانند با چه چیزی قرار است مواجه بشوند برای همین درسنامه یک بخش کوچکی از کار میشود و تجربه میگوید که حالا بچه ها بیشتر آنهایی که اینجا بودند با تستزدن و اینها خیلی بیشتر کمک کرده به آنها.
نیاز هست که مثل کنکور ایران بروند دوره ببینند یا از کسانی که قبلاً شرکت کردند از آنها کمک بگیرند؟
عرضم به حضورتان که آن همبستگی به خودشان دارد من با مؤسسهای که کار میکردم برای ما کلاس گذاشت و تعداد بچههایی که برای آزمون از طریق آن مؤسسه اقدام کردند خیلی زیاد بود یعنی نزدیک 100 نفر بودند همان مؤسسه تنها و کلاس گذاشتند و بچهها خیلی شرکت کردند حالا من بهشخصه چون که آشنا نبودم با این کلاسهای آنلاین و اسکایروم و اینجوری خیلی سخت است بالاخره 12 سال ما سر کلاس نشستیم اینجوری یکهو بیایند بگویند تمام کلاسها آنلاین است و اینها یککم سخت است برای ما. من زیاد با آن اخت نگرفتم زیاد به کارم نیامد شرکت نکردم.
ولی بچه هایی که شرکت کرده بودند هم نتیجه دیدند آنهم بستگی به خود بچهها دارد ولی همان دبیرها و معلمهایی که میآیند در آن کلاسها درس میدهند و اینها خودشان هم توصیهشان بیشتر تستزدن است که با تستها آشنا بشوید چون انواع کتاب زیاد است دیگر بالاخره برای هر درسی، برای بیولوژی شاید چندین کتاب ببینند با چندین سطح مختلف B و C و A و اینها برای شیمی، ریاضی، فیزیک حتی برای اطلاعات عمومی و هوش خیلی تعداد کتابهایی که با آنها سروکار میتوانند داشته باشند زیاد است ولی باز هم آخرش میرسند به این که باید تست بزنند و باید با شیوه تستزدن آشنا باشند. مثلاً شعرا، نویسندهها اینها را باید بدانی و آخرین اخبار جهان را در جریان باشی
حالا تو خودت دو بار آزمون دادی خیلی همدرسش را خواندی. سوالات اطلاعات عمومی در مورد چه بود؟
اطلاعات عمومی عرضم به حضورتان که واقعاً مشخص نیست منبع خاص آنجوری هم وجود ندارد سؤالهای این که در مورد جهان باشد و اینها یکی دوتا درش هست بیشترش چیزهایی که ما دیدیم در مورد ایتالیا بود دیگر؛ یعنی پارلمانشان چه جوری است این ایتالیایی کیست، آنجا ایتالیا چه جوری است؟ اینجای ایتالیا چه جوری است؟ این سال در ایتالیا چه اتفاقی برایش میافتد؟ ولی در مورد نویسندههای معروف داشت در مورد جایزههای مثلاً ریاضی و جایزههای نوبل و اینها در مورد فیلم، در مورد موسیقی، دیگر اطلاعات عمومی، کتاب همه چیز بود ولی بیشترش در مورد خود ایتالیا بود.
سؤالات هوش آزمون ایمت در مورد چه بود؟
اینجوری است که اگر بچهها سؤالهای کنکور زبان انگلیسی را زبان تخصصی کنکور تخصصی را شرکت کرده باشند در بخش تخصصی کنکور ایران در بخش تخصصی یکسری پاراگرافهای خیلی کوچک و چهارگزینهای است، چندلا از سؤالها آنجوری است.
از آن یک سؤالی میپرسد یا دوتا سؤال از آن میپرسد و دیگر بعضیها هم دیگر چون هوش و اینها با هم است یکسری سؤالاتی است که شما باید برای جواب دادنش یک مقداری انگلیسی تسلط داشته باشی و سؤالهای دیگرش هم هوش است دیگر مثلاً همین چیزهایی که میبینند. یک شکلی میدهد این ساعت را برعکس بخوانی ده ساعت جلو عقب کنی چه جوری است چه جوری نوشته میشود هوش است دیگر.
خودت بیشتر روی چه تمرکز کردی؟ تجربۀ خودت چه بود؟
من سال اولی که امتحان دادم بهخاطر این که هیچ اطلاعاتی نداشتم در مورد آزمون کسی نبود که به من بگوید که چه جوری بخوان و اینها؛ چه بخوان؛ چه جوری برو سر آزمون؛ از کِی شروع کن به درسخواندن؛ چقدر درس بخوان؛ چند ساعت در روز درس بخوان؛ همه اینها را کسی نبود که بالاخره به ما کمک کند خودمان رفتیم و تجربه شد و متوجه شدیم که نمیشود یعنی کم درس خواند برایش چون آزمون ساده است بالاخره رقابت دارد و من سال اول بیشتر روی درسنامه تمرکز کردم و تست واقعاً اصلاً نزدم نمرهام به نمرۀ دانشگاهی که آن سال زده بودم نرسید و سال بعدش ولی از آن چند ماهی که درس خواندم شاید یکپنجمش را درسنامه میخواندم بقیه را تست میزدم.
درسنامه چیست اصلاً اینقدر در موردش صحبت میکنی؟
دیگر این تکستی که بچهها در کتابها میبینند دیگر میخوانند مثلاً در مورد زیست و ریاضی و شیمی و فیزیک، فرمولها و چیزهایی که وجود دارد.
کتابها را بگو؛ چه کتابی گفتی بخوانند؟
کتابهایش را حضور ذهن ندارم که اسمهایش را به شما بگویم.
انتشارات کتابهای آزمون ایمت را بگو
انتشارات کتابهای کمبریج را میتوانند بخوانند. اره کتابهای کمبریج کتابهای خوبی است کتابهای خود Imat و آلفا تست کتابهای خوبیاند هست یک سرچ ساده در گوگل میخواهد که سه تا کتاب اصلی یا پنج تا کتاب اصلی را به آنها معرفی کند کتابهای تست است و درسنامه هم دارد. دسترسی خیلی هم راحت است. اگر پیدیافش را نیاز داشته باشند یا اگر فیزیکیاش را هم بخواهند حالا من خودم بهشخصه از دیوار و اینها پیدا کردم کتابها. عرضم به حضورتان که پیدیافش هم به نظرم جواب میدهد.
برگردیم به ثبتنام. شما خودت ثبتنام کردی یا شرکتی، شخصی برای شما ثبتنام کرد؟
من کارهای ثبتنام را خانواده انجام میدادند ولی با یک مؤسسهای در ارتباط بودیم و درست است که یک بازهای میگذارند برای ثبتنام ولی یکسری دانشگاهها شما باید به آنها اعلام کنید و درخواست بدهید برای ثبتنام، یعنی بهپیش ثبتنام نیاز دارند که آن را باز هم میگویم چون کارهایم را مؤسسه انجام میداد آنجور اطلاعات دقیقی در موردش ندارم ولی یکسری دانشگاهها پیش ثبتنام دارند که آن هم یک deadline دارد یک بازهای دارد یکسری مدارک باید بچهها آپلود کنند که مدارک هم دیگر ترجمه و اینهایش در تهران ما دادیم به یکسری شرکتهای دیگر که همه ترجمهها به زبان ایتالیایی انجام شد؟
ترجمهها را خودشان مشخص میکنند بعضی مدارک نیاز نیست حتماً به این زبان باشد بعضیها میتواند به زبان انگلیسی باشد هیچ موردی ندارد.
چه مدرکی برای ثبتنام ایمت خواستند؟
دیپلم را خواستند و ریز نمرات و شناسنامه و اینها.
آیا دانشآموز سال دوازده هم میتواند در آزمون ایمت شرکت کند؟ یعنی دیپلم میخواهد بگیرد هم میتواند شرکت کند یا نه حتماً باید دیپلم گرفته باشد؟
باید دیپلم را داشته باشد بله.
یعنی حتماً باید دیپلم را بگیرد بعد بتواند شرکت کند؟
بله
ثبتنام ایمت حدوداً چه تاریخی است به ماههای ایران؟
دیگر ثبتنامش که شروع شده الان فکر میکنم تا 25 مرداد ادامه داشته باشد ولی این خود ثبتنام هم اینجوری نیست که مثل کنکور ما سریع یک سایتی بزنی تمام بشود برود. یکسری پروسه دارد که قبلش باید انجام بشود که آنها را مؤسسهها برای ما انجام میدادند. خیلی از بچهها خودشان ثبتنام کرده بودند؟
ثبتنام آزمون ایمت نیاز به کارت بین المللی دارد؟
نمیدانم
حتماً باید یک کارت بانکی خارج از کشور داشته باشد؟ داخلی که نمیتواند؟
بله هستند در ایران خیلی صرافیها یا خیلی افرادی که اینجا حساب دارند برای بچهها پرداخت میکنند یکدرصدی کارمزد میگیرند و پرداختش را انجام میدهند. خود مؤسسهها هم که افرادی که اینجا برایشان کار میکنند و کارهای بچهها را انجام میدهند.
هزینه ثبتنام آزمون ایمت؟
هزینه ثبتنامش به پوند من پرسیدم گفتند 134 پوند است و به یورو یک چیزی حولوحوش 115، 16 یورو میشود.
مؤسسات برای ثبت نام آزمون ایمت چقدر می گیرند؟
آن هم فرق میکند مؤسسه به مؤسسه هرکسی هر مؤسسهای یکجور است دیگر بالاخره. مؤسسههایی که ما با آنها کار کردیم هزینۀ زیادی نگرفتند برای آزمون یک مبلغ خیلی کوچک گرفتند برای ثبتنام آزمون. ولی اینجوری نیست که شما با مؤسسه فقط برای ثبتنام قرارداد ببندید. مؤسسهها قراردادهایشان کلی است یعنی اگر با آنها قرارداد ببندید همۀ کارها را در واقع میسپرید به مؤسسه و یک فی خیلی زیادی باید به آنها بدهی نزدیک 1000 یورو فکر میکنم.
1000 یورو بابت ثبتنام و آموزش و کارهای بعدش یا نه؟
این که من با آنها کار کردم متفاوت بود دیگر مثلاً کلاسهایی که برگزار میکردند علاوه بر پولی که برای قرارداد ما پرداخت کردیم هزینه گرفتند از بچهها میگویم متفاوت است دیگر یعنی اینجوری نیست که یک چیز ثابتی باشد همۀ مؤسسهها آن کار را بکنند. مؤسسه به مؤسسه فرق میکند.
یعنی 130 یورو فکر کنم گفتی هزینه ثبت نام ایمت؟
بله حدود 115 یورو هزینۀ خود ثبتنام آزمون است ولی یکسری دانشگاهها هستند که باز یک هزینهای برای پیش ثبتنام باید به آنها بدهی.
یعنی پیشنهادت این است که با یک مؤسسه صحبت کنند همه کارهایش هم مؤسسه برای آنها انجام بدهد؟
به نظر من که اگر میتوانند خودشان دنبالش را بگیرند خیلی بهتر است خودشان دنبال ثبتنام بروند دنبال کنند این مسائل را. چون که بالاخره به همه مؤسسهها اعتمادی نیست ولی اگر واقعاً اعتماد دارند به مؤسسهها اوکی است میتوانند بروند دنبالش اره خیلی راحتتر است بالاخره دردسرش کمتر است.
زمان آزمون ایمت چه تاریخی است؟ هر دو سال پیاپی شما شهریورماه رفته بودی آزمون دادی درست میگم؟
13 سپتامبر است آزمون.
بعد جواب آزمون ایمت کِی میآید؟
جوابها اواخر سپتامبر و اوایل اکتبر می آید.
بعد از آن دیگر باید بروی شروع کنی به کارهای ویزا و اینها را انجام بدهی؟
اول باید جواب دانشگاه بیاید تا شما بتوانید اقدام کنید برای ویزا.
در مورد ویزا و در مورد خود زندگی و دانشگاه و اینها در یک لایو دیگر باهم هماهنگ میکنیم روزهای آینده با هم صحبت میکنیم.
حتماً
سؤالهایم را بیشتر پرسیدم فقط یک چیز دیگر از تو بپرسم، گفتی اگر کسی بخواهد بیزینس، مهندسی، حقوق بین الملل یا رشته هایی مثل معماری بخواند. احتمالاً نسبت به پزشکی رقابتش کمتر باشد.
آن هم آزمون دارد شنیدی یا نه اطلاعی ندارد؟
اطلاعی ندارم حقیقتاً.
برای انتهای لایو امروزمان خودت یک نفر آمده جوان جلوت نشسته میگوید: «میخواهم من این آزمون ایمت را شرکت کنم.» تجربیات خودت بگو آن کارهایی که باید بکند و آن کارهایی که نباید بکند را به او توصیه بکن که لایو امروزمان را ببندیم.
تست بزنند. خیلی مهم است تستزدن. با تستها آشنا باشند به نظر من.
ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست؛ چیز خارج از این نیست و تست، فقط تست به نظرم. خیلی مهم است این که با تستها آشنا باشند و یاد بگیرند وقتشان را مدیریت کنند سر آزمون استرس نداشته باشند. جو آزمون تحتتأثیر قرارشان ندهد ببینند آنجا تعداد زیاد است 5000 نفر آدم آمده آزمون بدهد نترسند از این جو.
من در یک لایو دیگری به امید خدا خود مراحل گرفتن ویزا ایتالیا، مسائل دانشگاه و حالا دوستان اگر در یوتیوب یا در پیج اینستاگرام یا وبسایت من اگر سؤالی پرسیدند من باز مزاحمت میشوم در لایو بعدی از تو میپرسم. من مثل همیشه تأکید کنم من شرکت مهاجرتی، اعزام دانشجو یا ثبتنام ندارم فقط میخواهم اطلاعات صادقانه در اختیار دوستان بگذارم. همه را دعوت میکنم که از سایت من saeidkazemi.ir هم بازدید کنند از آقای کامیار هم خیلی تشکر میکنم. یکوقت دیگری هم باز در مورد خود مسائل دانشگاه و تحصیل در خود ایتالیا و ویزا و اینها با همدیگر بیشتر صحبت خواهیم کرد.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/07/ایمت-ایتالیا.jpg7201200adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-07-28 00:31:212022-09-18 20:34:29تجربیات شرکت در آزمون پزشکی IMAT ا
برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاه و یکم بازاریابی درونگرا و برونگرا از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
قدم پنجاه و یکم بازاریابی درونگرا و برونگرا
سلام به دوستان عزیز با قدم پنجاه و یکم بازاریابی درونگرا و برونگرا در خدمت شما هستم اگر خاطرتان باشد تا همین هفت، هشت، سال قبل که هنوز شبکههای اجتماعی و اینترنت بهصورت اینقدر گسترده نشده بود و توی فضای کسبوکارها خب خیلی وقتها ما برای این که بازاریابی بکنیم از آگهی روزنامهها استفاده میکردیم. حالا اگر توان مالی داشتیم روزنامه سراسری یا نصب بیلبورد در خیلی از شهرها مد بود. ارسال پیامک هم سالهای زیادی مد بود و مشتری را جذب مینمود.اما دیگر امروزه بازاریابی برونگرا که حالت یکطرفه داشته باشد و ما نسبت به ارسال پیام و صدای خودمان اقدام مینماییم زمانش گذشته است.
دیگر قرار نیست ما یکطرفه تبلیغ بکنیم و همهاش بگوییم من این را دارم. این محصول خوب را دارم من این خدمت خوب را دارم. دیگر ارسال پیامک و ایمیل بدون اجازه مشتری عملاً از مد افتاده است. یعنی درست است ایمیل مارکتینگ هنوز جایگاه خودش را برای مشتریهایی که ما با آنها تماس گرم داریم یعنی از قبل ما را میشناسند و خودشان ایمیل خودشان را در اختیار ما قرار دادند.جواب میدهد ارسال پیامک برای آنهایی که با ما ارتباط گرم دارند جواب میدهد ولی اگر شما ارتباط سرد برقرار کنید. هنوز طرف هیچ ارتباط و هیچ شناختی از شما ندارد و یک خدمت را برایش معرفی بنمایید تبلیغ بکنید مطمئناً آن را مشتری را از دست خواهید داد و حتی ریپورت و اسپم هم خواهید شد.
تعریف بازاریابی برون گرا
در بازاریابی برونگرا ما پیاممان را برای طیف گستردهای از مخاطبان میفرستیم البته از کسی اجازه نمی گیریم یا آن مخاطب دنبال محصول یا خدمت ما نمی گردد. به طور مثال این بیلبورد که توی شهر میزنیم. طیف خیلی گسترده از مخاطبان هر روز از آنجا رد میشوند و واقعیت این است. که مثلاً یک مثال بزنم من یک ساختمان خیلی لوکس در مشهد، تهران یا تبریز دارم میسازم خب یک بیلبورد خیلی بزرگ میزنم مطمئناً هدفش همه آدمهایی که آنجا رد میشوند نیستند و بیشتر آن آدمها توان خرید ملک در آن برج را ندارند و آن برج کلاً هشتاد یا هفتاد واحد دارد و عملا فروشنده دنبال آن آدمهای خاص میگردد.
البته که هزینههای بازاریابی برونگرا بسیار زیاد است. بسیاری از هزینههایش نسبت به روشهای درونگرا زیاد است. بسیاری از شرکتهای بزرگ برای برندسازیشان، ارائه پیام قدرتشان به رقبا از روشهای برونگرا استفاده مینمایند.همانطور که تأکید کردم. هزینههایش خیلی زیاد است. بعضی از برندهای بزرگ هم برای آگاهسازی مشتریهای و مخاطبانشان از این روشهای بازاریابی برونگرا استفاده میکنند.
معمولا روش بازار یابی برون گرا در مرحله اول قیف بازاریابی باقی می ماند
اکثر روشهای بازاریابی برونگرا در مرحله اول قیف بازاریابی می مانند. یعنی فقط شما آگاهسازی و اطلاع رسانی از نام برند و محصول باقی می مانند. اما این روشها برای شرکتهای کوچک و متوسط خیلی هزینه بر است و قابلکنترل و قابلدسترسی نیست. یعنی نمیتوانیم تحلیل و آنالیزش بکنیم بسیاری از وقتها ما نمیدانیم که چطوری این هزینه هنگفت تبلیغ که کردهایم چطوری باید برگردد و این روش برای کسبوکارهای کوچک اصلاً مناسب نیست.
تعریف بازاریابی درون گرا
شما الان هر کاری میخواهید بکنید. حتی اگر میخواهید بروید یک شامپو بخرید . اگر میخواهید یکخانه اجاره بکنید، یک دفتر کار اجاره بکنید. هر کاری، امروز اولین چیزی که به ذهنتان میرسد تلفنتان را بردارید یا لپتاپ خودتان را باز بکنید و شروع به جستجو در مورد یک موضوع بکنید. دیگر الان بسیار مد نیست که شما بلند بشوی بروی درب مشاور املاک که توی محلتان دنبال اجاره بگردی.
اول به دانش خودت اضافه میکنی. اطلاعاتتان را کامل جمع میکنید بعد میروید. سراغ آن مشتری شما دنبال یک خدمت خاص میگردید. مثلاً توی موضوع طب سنتی یک موضوع خاصی را داری دنیال میکنی. مثلاً موضوع طب سوزنی را دنبال میکنید. اول در اینستاگرام و گوگل جستجو میکنی. میخواهی ببینی نزدیکترین فرد به تو چه کسی است.چه کسی را گوگل به شما معرفی مینماید کسی که بازاریابی درونگرا را انجام داده است یعنی چه؟
یعنی آمده توی گوگل خودش را معرفی کرده، خدمتش را کامل معرفی کرده است. ارزش ایجاد کرده است برای مشتری محتوا تولید کرده است. و حتی اگر میخواهد خانه اش را اجاره بدهد یا محصولی را میخواهد ارائه بدهد. خودش را در جایگاه و محل هائی که احتمال دارد مشتری او را پیدا بکند قرار داده است.
در بازاریابی درون گرا مشتری دنبال شما می گردد
یعنی برای بازاریابی درونگرا آن مشتری است که شما را پیدا میکند. برعکس برونگرا که شما خودت را در معرض دید مشتری قرار میدهی. در بازاریابی درونگرا شما اول ارزش برای مشتری ایجاد میکنی با تولید محتوا(متنی، ویدئویی، پادکست) و بعد مشتری از طریق آن ارزش و محتوا میآید شما را در فضای دیجیتال پیدا میکند. بازاریابی درونگرا خیلی بحث گسترده و پیچیدهای است. بازاریابی درونگرا را الان خیلیها دارند استفاده مینمایند.
البته این نکته را تأکید بکنم که هنوز هم جاذبه تبلیغات در تلویزیون برای شرکتها و برندهای بزرگ ارزش خود را از دست نداده است. برای فروشهای انبوه، خیلی وقتها هنوز بازاریابی برونگرا اعتبار و ارزش خودش را از دست نداده است و نه این که ما کلاً نفی بنماییم، بله بعضی از روشها مانند تبلیغ در روزنامه دیگر زمانش گذشته است. ولی بیلبورد هنوز اعتبارش را دارد بیلبوردهای محلی هدفگذاری شده که با دانش و با استفاده از مربیها و متخصصین تبلیغاتی قوی مشاوره گرفته باشید. حتماً باید با این افراد مشاوره بکنید و آنها بر اساس بودجه و ساختار کاری شما تعریف مینمایند که سایت و پیج داشته باشید، بیلبورد تبلیغ کنید، روزنامه، تراکت بزنید.
یک مثال ساده از بازاریابی برون گرا
توی شهر خودمان دیدم آقایی امداد باطری راه انداخته خیلی ایده جالبی بود من خیلی دوست داشتم این ایده را یک وانت هم کامل دورش را لگو و برچسب زده. من خیلی از این آدم خوشم آمد که چقدر بازاریابی برونگرای خوبی را دارد انجام میدهد توی این شهر کوچک وقتی دور میزند با این وانت خب همه میبینند امداد باطری من خودم دو، سه نفر از دوستانم را معرفی کردم گفتم ماشینت خوابیده است باطریات تمام شده است سریع خودش میآید. هر ساعت شبانهروز میآید. اینها ارزش ایجاد میکند برای مشتری با تبلیغات برونگرا هم این کار را انجام داده است خب این میتواند درونگرا هم انجام بدهد.
روشهای بازاریابی درونگرا
تولید محتوا(محتوائی که برای مخاطب ارزش ایجاد کند)، ویدئو مارکتینگ(تولید ویدئو و انتشار در پلتفرمهای ویدئو)، شبکه های اجتماعی، سایت، سئو، گوگل، کمک گرفتن از بلاگرها و اینفلوئنسر مارکتینگ، crm، تبلیغات کلیکی همسان و ریتارگتینگ مارکتینگ، روابط عمومی و شبکه سازی، معرفی خدمت یا محصول در پلتفرم تخصصی(مثلا فروش خانه در دیوار)
روشهای بازاریابی برون گرا
تلویزیون، رادیو، مجلات و روزنامه ها، بیلبورد، تراکت، ارسال پیامک یا ایمیل گروهی، نمایگشاههای تجاری و تخصصی، کنفرانسو همایش تخصصی، تبلیغات بنری و کلیکی، پاپ اپ در پلتفرمهای مختلف، شرکت در نمایشگاهها میتواند یک نوع بازاریابی برونگرا باشد.
برای انتخاب نوع بازاریابی برون گرا و درون گرا از متخصص کمک بگیرید
بعضی از کسبوکارها از برونگرا بیشتر جواب میگیرند. بحث بازاریابی برونگرا و درونگرا خیلی بحث گسترده و پیچیدهای است. که حتماً دوستان عزیز توجه بکنند. که این بازاریابی را حتماً با کسانی که متخصص هستند و تجربه دارند یک هزینه مشاوره بدهید چون نگاه کنید. ما این هزینههای بازاریابی را خیلی باید مدیریت شده و هماهنگ هزینه کنیم.
اگر یک ریال هزینه میکنید. باید یک ریال تا دو ریال به شما برگرداند. تبلیغات بدون حساب، کتاب بیبرنامه برای شما سم خواهد بود و خیلی ضرر خواهد داشت. برای شما خیلی بادقت گوش بکنید پس مجدد یک خلاصه بگویم بازاریابی برونگرا ما خودمان را محصول و خدمتمان را برای دیگران ارائه میدهیم. ولی در درونگرا با استفاده از ابزارهای دیجیتال با استفاده از روشهایی که باز در خود ابزارهای دیجیتال خیلی الان مد است و استفاده میشود. توی جامعه الان همه نیازهایش را الان از اینترنت دارد دریافت میکند هر خدمتی را دارد اول از اینترنت میگیرد از بازاریابی درونگرا باید استفاده بکنیم. بازاریابی برونگرا، درونگرا هر کدامشان برای هر شغل و رشته و سبککاری متفاوت است و باید دقت بکنید. و با مشاوره پیش بروید.
امیدوارم قدم پنجاه و یکم بازاریابی درونگرا و برونگرا برایتان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeed kazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم پنجاهم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و دوم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/07/قالب-copy.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-07-22 13:20:212022-07-29 12:21:28قدم پنجاه و یکم بازاریابی درونگرا و برونگرا
برای شنیدن فایل صوتی قدم پنجاهم بازاریابی از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
قدم پنجاهم بازاریابی
سلام به همه دوستان عزیز با گام پنجاهم در خدمتتان هستم. یکی از اساسیترین قدمها بحثهایی است. که در این هفته و درسهای بعدی ادامه خواهیم داد. دربی ست گام آینده بیشتر ما بر بحثهای بازاریابی، تبلیغات، فروش، مذاکره، روابطعمومی، پروموشن و این موارد بحث خواهیم کرد. ابتدا به شما عزیزان بگویم. ما در شرکتها ابتدا مدیریت داریم و بازاریابی بخشی از مدیریت می باشد و همه کسبوکار وابسته کامل به بازاریابی نیست. ولی بازاریابی بسیار، بسیار مهم است.
یعنی توی مدیریت ما استخدام، تأمین منابع مالی، مدیریت دارایی، مدیریت هزینه داریم. خیلی بخشهای مختلفی زیرمجموعه مدیریت هست ولی یکی از بخشهای بسیار مهمش بحث بازاریابی است. خود بازاریابی نیز شامل تبلیغات، فروش، پروموشن، برندینگ، مذاکره، روابط عمومی، هدف گذاری، تولید محتوا،شبکه های اجتماعی، دنیای دیجیتال،اینترنت تشکیل می شود.
بازاریابی با فروش و یزیتوری فرق می کند.
دقت بفرمایید بازاریابی با فروش و ویزیتوری فرق میکند.(یک محتوا خیلی خوب در مورد تفاوت بازاریابی، فروش و ویزیتوری دارم. پیشنهاد می کنم. اگر علاقه مند هستید. این مصاحبه را بازدید بفرمائید) اما تعریفی که من خودم از بازاریابی از تعاریف مختلف توی کتابهای مختلف شنیدم این جمله را بسیار دوست داشتم. ساده و مفهومش هم خیلی راحت بود.
جذب، حفظ و رازی نگه داشتن مشتریان با شناخت نیاز و خواسته آنها و ایجاد ارزش
ما در بازاریابی رقبا، بازار و مشتریان را تحلیل می کنیم. و در مجموع بر اساس نیاز و خواسته مشتری خدمت یا محصول برای او تولید یا ارائه میدهیم. ما محصولی یا خدمتی که خودمان دوست داریم را ارائه نمی دهیم. در هر کسب و کاری مشتری و فروش مهم ترین رکن آن بیزینس می باشد. بدون مشتری و فروش عملا بیزینسی وجود ندارد. ما در بازاریابی باید صدای خودمان را به گوش مشتریان که به خدمت یا محصول ما نیاز دارند برسانیم. حتی مشتریانی که اطلاع ندارند و یا شاید حتی نمی دانند که به این محصول نیاز دارند.
یعنی شما خدمتی ارائه میدهید.که باید صدای خودتان را به گوش مشتری که بدنبال خدمت شما می گردد برسانید. و بر اساس خواسته و نیاز مشتری برای او محصول یا خدمت تولید یا تامین کنید. در همه فرایند بازاریابی خوشحالی و رضایت مشتریان از اولویت های اساسی شما باید باشد. چون اکثریت مشتریان با احساسات خودشان خرید می کنند نه با منطق و عقل، در نتیجه ایجاد یک حس رضایت و خوشحالی بسیار ضروری می باشد. ما در فرآیند بازاریابی بر اساس بازخورد مشتریان و برای مشتریان محصول یا خدمت ارائه می دهیم.
یک مثال ساده از بازاریابی (دیجیتال مارکتینگ)
بهصورت مثال من فایلهای صوتی که توی صفحه اینستاگرام خودم مصاحبههایی که انجام میدهم. دوست داشتم اینها تایپ بشود از طرفی من زمان نداشتم. خب میگردم دنبال کسی که این خدمت را ارائه بدهد حالا انشا الله جلوتر توی بازاریابی درونگرا و برونگرا کامل توضیح خواهم داد. خب توی اینترنت جستجو کردم شرکتهایی را مشاهده کردم. تخصصی این کار را انجام میدهند با آنها وارد مذاکره شدم. قیمت گرفتم و حسابی بین شرکت های مختلف تحقیق کردم.
اگر آن شرکت آن شرکت خدمتش را توی اینترنت ارائه نمیداد و خدمات خود را از طریق بازاریابی معرفی نمیکرد. من که به آن خدمت نیاز داشتم نمیتوانستم به آنها دسترسی پیدا بکنم. برای آنها هم یک منفعت و یک فروش اتفاق میافتد و مشکل من هم حل می گردد.
تعریف بازاریابی به زبان ساده
پس دقت بکنید بازاریابی یعنی استراتژی ما برای رسیدن به بازار هدف است. این که ما را بشناسند و به ما اعتماد بکنند و مشتری ما بشوند. شاید به خدمت ما نیاز داشته باشند و ندانند از کجا باید پیدایش بکنند. شاید به خدمت ما حتی نیاز هم نداشته باشند.در قدمهای بعدی خیلی روی این موضوع و جزئیاتش بحث میکنیم. خواهش میکنم این بحث بازاریابی را خیلی بادقت مطالعه کنید.
داشتن استراتژی و تاکتیک در بازاریابی
در بازاریابی حتماً باید استراتژی و تاکتیک داشته باشیم مثلا شما یک ساختمان میخواهید بسازید. اول شروع میکنید به نقشهکشی طرحی که در ذهن شما است. و پاسخ به سوالات کلیدی، چند خواب بسازم، چقدر هزینه بکنم. مدیریت مالیاش را چگونه انجام بدهم و در ادامه با روشهای استراتژی که شما تعیین میکنید. مشخص میکنید. من چطوری بتوانم این ساختمان را بسازم و سپس نقشهها، پلن را کامل آماده میکنیم. بعد که نقشه ها و تمام جزئیات آماده شد.حالا با این تاکتیکهایی که انتخاب مینماییم مشخص می کنیم. چه استادی بگیرم، چه مصالحی و از کجا بخرم. مطمئناً اگر شما یک دفعه بخواهید از وسط راه شروع بکنید. بدون طرح و برنامه و پلن موفق نخواهید شد.
استراتژی بیزینس های کوچک و متوسط با غولهای بیزینس متفاوت است
نکته بسیار مهمی که من بسیار، بسیار تاکید مینمایم چون من تدریسم بیشتر برای بیزینسهای کوچک و متوسط است این است که اصلاً روشهای بازاریابی شرکتهای بزرگ را کپی برداری نکنید. دشمن و سم شرکتهای کوچک اسمال بیزینسها و بیزینسهای کوچک این است که بروند روشهای بازاریابی مثلاً شرکت میهن با چندین میلیارد فروش روزانه را یا دیجی کالا را بروند کپی کنند.
نخیر اصلاً این روش درست نیست. بازاریابی در جلوتر هم خواهیم گفت که توی درس بعدی پنجاه و یک و پنجاه و دو بسیار روی این دو موضوع تاکید میکنم که این دو روش بازاریابی بسیار مهم برای کسب و کارهای کوچک است. باز هم تاکید میکنم توی بازاریابی همانطور که توی درسهای قبلی گفتم دو تا سوال همیشه باید اول از خودمان باید بپرسیم و بعد باید جواب آن را بدهیم.
چرا از باید بخرند و چرا باید از من بخرند. حتماً ما باید اینها را بپرسیم بعد روش بازاریابیمان را انتخاب بکنیم ما الان خیلی روشهای بازاریابی داریم. دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال، سوشیال مارکتینگ، بازاریابی شبکههای اجتماعی و بازاریابیهای سنتی و صدها روش بازاریابی تخصصی دیگر در از طرفی بازاریابیبه صورت بنر، تلویزیون ، رادیو، تراکت وحتی تو روزنامه(البته الان خیلی دیگر مد نیست)
خیلی روشهای بازاریابی متنوعی برای کسب و کارهای کوچک وجود دارد. ولی باید هزینه آن برای بیزینسهای کوچک و متوسط بشدت کنترل گردد. من توی درس بعدی پنجاه و یک ابتدا بازاریابی برون گرا و درون گرا را برایتان تعریف خواهم کرد. دقت بکنید و بسیار تمرکز مفهوم بازاریابی را جدی بگیرید و عمل بکنید. همه درسها به زبان ساده و دور از تعاریف خیلی پیچیده ارائه دادم. طوری که هرکسی بتواند متوجه موضوع بشود. برای مطالعه حرفه ای باید از کتابهای فیلیپ کاتلر استفاده کنید. که استاد بزرگ بازاریابی در دنیا می باشد.
نه مرحله بازاریابی بنا به تعریف استاد و پدر علم بازاریابی ایران مرحوم دکتر احمد روستا
خدا رحمت کنه. پدر علم بازاریابی ایران را که همیشه علوم انسانی را ادبیات و شاعرانگی ارائه می داد. درسهای ایشان علاوه بر بیزینس شما، روح انسان را نیز جلا می داد. موارد ذیل کاملا از درسهائی است. که من مستقیما از استاد روستا یاد گرفتم و هیچ کلمه یا جمله ای مربوط به خودم نمی باشد.
1- بازارگرائی: خلق ارزش پیشنهادی، خلق مزیت رقابتی برای شرکت و رضایت مشتری
2- بازارشناسی: شناخت دقیق بازار و رصد تغییرات آن به صورت مستمر است. شرکتی موفق است که بتواند مشتریان و نیازهای آنها را بهتر از رقبا بشناسد.(بازاریابی بدون اطلاعات، رانندگی با چشمان بسته است.
3- بازاریابی: انتخاب هدف مناسب یکی از اصول مهم مارکتینگ می باشد.
4- بازار سازی: برنامه های شما برای نفوذ در بازار، با معرفی درست محصول، مزایا و منافع آن، قیمت گذاری درست و توزیع هدفمند
5- بازارگردی: حضور مستقیم و مستمر در بازار (سنجش مشتریان، رقبا، شبکه های واسطه و اصلاح به موفق برنامه ها)
6- بازارسنجی: سنجش میزان موفقیت یک برنامه بازاریابی و جایگاه شرکت در بازار
7- بازارداری: مشتریان، شبکه های توزیع، شرکا و حفظ روابط با آنها
8-بازارگرمی: مارکتینگ نباید مثل آب راکد بماند. باید به صورت مستمر اجرا گردد. با تبلیغات و پروموشن
9- بازار گردانی: انجام 8 وظیفه بالا، نیازمند برنامه ریزی، اجرا، کنترل و اصلاح مستمر مدیریت مارکتینگ دارد.
امیدوارم قدم پنجاهم بازاریابی برایتان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeedkazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم چهل و نهم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم پنجاه و یکم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.
سلام و درود به همه دوستان عزیز همراه، سعید کاظمی هستم و با دوره رایگان نود قدم آموزش کسبوکار همراه شما عزیزان هستم. همانطور که در ابتدای دوره خدمت شما گفتم. بعد از هر شش قدم، یک مرور و پرسشوپاسخ داریم. خیلی پیچیده و سخت نیست. فقط لازم است. به سؤالات پاسخ بدهید. تا مطمئن شوید. مفاهیم را یاد گرفتید. فقط لازم است. ده تا پانزده دقیقه وقت بگذارید. پس با قدم چهل و نهم و آزمون ششم همراه من باشید.
برای هر درس تنها دو تا سه سؤال و در مجموع ۱۵ سؤال قراردادم. تا یک طوفان فکری در ذهن شما ایجاد گردد و مفاهیم کامل در ذهن شما ثبت گردد. وقتی ما پرسشوپاسخ را مطالعه میکنیم. ذهن ما کامل به موضوع مسلط میگردد. مخصوصاً با نوشتن موضوعات، پس با من همراه باشید تا پاسخ سؤالات قدمهای چهل و سوم تا چهل و هشتم را با هم مرور کنیم.
همه ما با باور و اشتیاق به رویاهای خودمان می رسیم. اما صبر و حوصله نیاز اصلی می باشد.
۲- آیا ساعت طلائی یا ساعت مشخصی برای استفاده از شبکههای اجتماعی دارید؟ ————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————
۳– آیا از شبکههای اجتماعی پول در می آورید یا فقط وقت خودتان را تلف می کنید؟
امیدوارم جوابهای قدم چهل و نهم و آزمون هفتم را کامل بدهید و آماده بشوید. برای ادامه قدمها در سایت سعید کاظمی و اگر علاقه دارید قدم چهل و هشتم را مطالعه کنید. اینجا کلیک کنید. برای رفتن به قدم پنجاهم اینجا کلیک کنید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/04/questions-answers-saeidkazemi.ir_.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-07-17 17:34:462022-07-18 11:34:07قدم چهل و نهم و آزمون هفتم
برای شنیدن فایل صوتی قدم چهل و هشتم تحلیل و آنالیز برنامه ها از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
قدم چهل و هشتم تحلیل و آنالیز برنامه ها
سلام به دوستان عزیز با قدم چهل و هشتم تحلیل و آنالیز برنامه ها در خدمتتان هستم. این هفته کلاً در مورد چشم انداز، هدف گذاری، برنامهریزی و اهمیت ارزشهای پیشنهادی در زندگی صحبت کردم روز آخر این هفته میخواهم. در مورد موضوع بسیار جالبی صحبت بکنم که اصطلاحاً بعضیها بهش میگویند kpi یا شاخص کلیدی عملکردها البته من به شما به زبان ساده می گویم. تحلیل اهداف و برنامه و همین سادهاش را استفاده میکنم. اگر دقت کردید من توی دوره خیلی کلمات و اصطلاحات انگلیسی استفاده نمیکنم تا جایی که مجبور نباشم. شما باید مهم ترین شاخص های بیزینس خودتان را کنترل کنید.
یک مثال ساده از شاخص های کلیدی عملکرد
شما در جلو هر خودرو یک سری شاخص برای نشان دادن شاخص خیلی مهم مثل سرعت، دما آب، دور موتور و غیره دارید. اما در خودرو صدها فاکتور را می شود در معرض نمایش قراردادو مثل باد خودرو، فشار روغن اما معمولا مهم ترین شاخص ها را برای کنترل می گذارند. نه همه موارد را ، در بیزینس هم شما باید همیشه مهم ترین شاخص های تاثیر گذار در بیزینس خودتان را کنترل و آنالیز کنید. البته که در زمان های طولانی تر باید شاخص های جزئی تر را هم بررسی کنید.
موضوع بحث این هست میگوید ما هر برنامهریزی که میکنیم و هر کاری که انجام میدهیم باید یک روزهایی در طول هفته مخصوصاً در انتهای هفته پنجشنبه حدود بیست دقیقه، نیم ساعت بیایم تحلیل بکنیم برنامهای که آیا ابتدای هفته ریختهایم به آن رسیدیم. حالا به هدفگذاری که یکماهه، یکساله، سهماهه انجام دادیم آیا توی سه ماه گذشته بهش رسیدیم. بعضی از جاها در مسیر نیاز است ما تغییر مسیر بدهیم. یعنی آن پیشبینیهای ما به آن نتیجه مربوطه ختم نشده و باید بازبینی انجام بدهیم.
یک مثال برای تحلیل برنامه ریزی در کسب و کار
باز هم مثال مسافرت را برای شما بگویم. در مسافرت شاید با ماشین به سمت مشهد از تهران داریم میرویم. یا از تهران میرویم به سمت تبریز، ولی یک موقع وسط مسیر یک اتفاقی افتاده است یک تصادفی پیشآمده است. چند کیلومتر از جاده حالا به علت تعمیرات بسته شده است این که دیگر نیست که خب ما نباید به هدف برسیم. چرا تغییر مسیر میدهیم از دوتا روستا آنطرفتر میپیچیم توی خاکی هم حتی شده است میرویم تحمل میکنیم. تا در نهایت به هدف برسیم. باید مهم ترین شاخص هائی که مانع ما برای رسیدن به هدف است را پیدا کنیم.
تغییر جهت، تغییر مسیر و اصلاح برنامهها
خیلی وقتها ما یک چیزی توی ذهن ما است یک چیزی نیاز بازار است ما مثلاً میآییم پنج، شش محصول را وارد بازار میکنیم توی یک فروشگاه توی یک مجموعه یک خدمتی به مشتری ارائه میدهیم. مثلاً من میآییم خدمات پرستاری سیار ارائه میدهم بعد کم، کم میبینم که مشتریها بیشتر برای سرم و آمپول دارند همهاش تماس میگیرند کسی مثلاً از من، پزشک اُرتوپد نمیخواهد.
پس پزشک اُرتوپد را من آزاد میکنم میگویم آقای دکتر من اصلاً شما توی سه ماه گذشته یک دانه مشتری هم نداشتید ولی به جایش مثلاً فکر میکردم. مثلاً ده مشتری تزریق سرم توی خانه داشته باشم یا پنج تا مثلاً آمپول داشته باشم ولی دیدم پنجاه تا آمپول در روز تماس میگیرند و سرم مثلاً سی نفر تماس میگیرند. این مثال واقعی است که من با یک بنده خدایی توی تهران داشتم مشاوره کسب و کار میدادم. دقیقاً گفت بله اینطوری شده است. من اول مثلاً میخواستم اُرتوپد بیاورم، متخصص پوست بیاورم، فلان بیاورم بعد مشاهده کردم ایبابا همه مردم مثلاً کارههای روزمرهتر مثل پانسمان و اینها را میخواهند که خیلی هم درآمدش خوب بود.
یعنی مثلاً یک تزریق سرم دویست و پنجاه هزار تومان با هزینه سرم تا سیصد و پنجاه هزار تومان هزینه میگرفت خب عدد قابلی است بههرحال با خودرو خودش آن پرستار مناطق مختلف تهران را ساپورت میکند برنامهریزی میکند دید من پرستار صفر بگیرم صفر نخیر از لحاظ تجربه منظورم یعنی پرستار بگیرم خیلی از پزشک هم برای من هزینهاش کمتر است،
با همه آنها هم شصت به چهل شریک شده بود. حتی بعضیها را هفتاد به سی شریک شده بود. آمده بود کار را به آنها سپرده بود بازاریابی و هزینه را خودش میگرفت. هزینه تبلیغات، بازاریابی سایت همه کارها را خودش انجام میداد آن پرستار توی هر منطقه، هر محله انتخاب کرده بود ده نفر، پانزده نفر باهاشان کار میکرد. میگوید یواش، یواش اصلاً پزشکهایم را جمع کردم چون مشاهده کردم و بر اساس تحلیل و آنالیز بازار بهموقع تغییر مسیر دادم.
یک مثال ساده از آنالیز و تحلیل شاخص های اصلی عملکرد در بیزینس
من مدرس کسب و کار هستم رفتم تدریس کردم. شروع کردم رشته تخصص خودم رشته فنی را تدریس کردم. اما بعد مشاهده کردم بازار به آموزش کسبوکار بیشتر نیاز دارد. خیلی از ادارات دولتی در بخش مدیریتی نیاز به دوره و آموزش دارند که خیلی استقبال خوبی از انها هم هست. خب تغییر مسیر میدهم یکجاهایی تغییر جهت میدهم میروم روی کتابهای مدیریتی بیشتری مطالعه مینمایم تخصص خودم هم باهاش مخلوط میکنم.
بعد در کسبوکار مشاهده کردم. مردم حوصله ندارند. یکعالمه برنامهریزیهای پیچیده انجام بدهند. دوست دارند هدف و برنامه ها را فشرده برای انها بنویسید. در طول مسیر مشاهده کردم. اول باید ذهن خیلی از مشتری را آماده بکنم، یاد گرفتم بهمرور باید این ذهن را از آشفتگی در بیاورم. یعنی طرف کامل آماده ورود به کسبوکار است. اما میآید توی کسبوکار آشفته است. نمیداند دقیقاً باید چه کاری انجام بدهد چه مسیری را برود. اینها همهاش به آنالیز و تحلیل اطلاعاتی که از قبل داشتم بستگی دارد من خیلی امروز بحث را پیچیدهاش نمیکنم.
خلاصهاش را میگویم پس تحلیل و آنالیز هدف و برنامههایی که ریختیم خیلی مهم است حتماً باید ارزیابی بشود بازبینی بشود و در صورت نیاز مسیر تغییر بکند. آنها هم باید به مرور با تجربه و تخصص و مهارت به دست میآید. هر کسی با کمک یک هم رشتهای خودش یا بیزینس کُوچ که کمک بگیرد. مهم ترین شاخص ها را شناسائی و تحلیل نماید. که آیا در مسیر اصلی قرار دارد یا نه،
امیدوارم قدم چهل و هشتم تحلیل و آنالیز برنامه ها برایتان مفید بوده باشد.
ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب saeidkazemi بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید.شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا زندگی تجربه دارید.یک درخواست لایو برای من ارسال کنید. یا یک ویدئو یا پادکست ۱۵ تا ۴۵ دقیقه ای برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم چهل و هفتم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم چهل و نهم اینجا کلیک کنید. اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.
https://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/07/تحلیل-و-آنالیز-برنامه-ها.jpg7201024adminhttps://saeidkazemi.ir/wp-content/uploads/2022/01/logo-small-saeidkazemi--300x136.pngadmin2022-07-16 19:25:362022-07-17 17:35:57قدم چهل و هشتم تحلیل و آنالیز برنامه ها