قدم سی و ششم نیچ، گاو بنفش یا اقیانوس آبی
برای شنیدن فایل صوتی قدم سی و ششم نیچ، گاو بنفش یا اقیانوس آبی از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.
قدم سی و ششم نیچ، گاو بنفش، اقیانوس آبی
سلام دوستان عزیز همراهتان هستم. امروز در گام قدم سی و ششم نیچ، گاو بنفش، اقیانوس آبی میخواهم در مورد یکی از موضوعات بسیار مهم در انتخاب محصول و خدمت صحبت بکنم. بحث در مورد نیچ مارکت، اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز است این نکته را بارهاوبارها توی آموزشهای کسبوکار میشنوید اما میخواهم اولش با یک مثال شروع بکنم.مثال واقعی است که یک نفر از دوستان قدیمی من توی تهران انجام داد. خیلی روش جالبی بود تا ذهنیت پیدا بکنید در مورد گوشه بازار یا نیچ مارکت

یک داستان واقعی از نیچ مارکت
اگر شما توی خیابان فردوسی تهران یا منوچهری رفته باشید. تا دلتان بخواهد کفاشی هست که برندهای قدیمی جاافتاده معتبر مشتریدار و کسایی که مشتریان ثابت خودشان را دارند. یعنی نیازی به توسعه کسبوکارشان خیلی ندارند دوست من سالها قبل شاید هشت یا نه سال قبل با پدرش کار میکرد. همهاش ذهنش این بود که خوب همه دارند کفش تولید میکنند تا یک چیزی مد میشوند همه میروند دنبال آن مد را تولید میکنند.(اقیانوس قرمز: همه در حا مبارزه برای گرفتن ماهیهای کیلکا هستند).
مخصوصاً توی بخش کفش زنانه حالا کفشهای مردانه خیلی مد روز نمیشود. خیلی تنوع آنچنانی ندارد سالها است طرحها ثابت است همیشه خیلی کم تنوع توی کفش مردانه معمولاً مشاهده میکنیم. میگفت خیلی فکر کردم تا این که یکبار یک مشتری وارد فروشگاه ما شد گفت آقا کفش سایز مثلاً چهل و پنج ندارید، چهل و شش ندارید. گفتم که خیر هر مدلی که میخواست کفش میخواست نداشتیم خب خیلی قویهیکل بود درشت بود و میگوید ما شرمندهاش شده بودیم. هر مدلی داد ما موجود نداشتیم.
گاو بنفش یا گوشه بازار را شناسائی کردم.
همینجا یک چیزی توی ذهن من خطور کرد میگوید من تلفنش را گرفتم گفتم آقا بعداً من برای تو جستجو میکنم به دوستان زنگ بزنم میگوید به بنده خدا گفتم . خیلی ناراحت شدم که نتوانستم یک خدمتی به شما ارائه بدهم. میگوید این ایده به ذهن من رسید که من کلاً بیایم کفش سایز بزرگ تولید بکنم میگوید با هماهنگی پدرم، پدرش هم از آن قدیمیهای بازار خیلی باهوش و زیرک بود. میگوید یک فروشگاه خیلی کوچک توی فرعی باز کردم و شروع کردم. فقط به تولید کفش سایز بزرگ میگوید. ابتدا برای آقایان و بعد برای خانمها،

معرفی گاو بنفش به بازار
بعد میگوید شروع کردم تراکتهای تبلیغاتی تهیه کردم، کاتالوگ تهیه کردم و تمام کفاشیها من ارسال کردم خیلی هم هزینه شد ولی خیلی رویش کار کردم میگفتم آقا نیازی نیست شما سرمایهتان را بخوابانید اگر دوست دارید خوب از ما بخرید. ولی میگوید با این ایده رفتم جلو گفتم آقا نیازی نیست شما سرمایهتان را بخوابانید بیایید این کفش گرانقیمت را بخرید خوب احتمال دارد مشتری توی شهرستان برای این مدل کفش نیاید. ولی گفتم خوب میتوانید نمونه چند تا ببرید این کاتالوگ هم آنجا باشد دو، سه نمونه از ما بخرید،
از هر محصولی که خودتان علاقه دارید پنج نمونه، ده نمونه بخرید توی ویترینتان بگذارید مشتری که آمد بعد شما هر مدلی که توی کاتالوگ خواستید بلافاصله ما تولید داریم آماده داریم سایز چهل و پنج، چهل و شش، چهل و هفت سایزهای عجیب و بزرگپا من برایتان تولید میکنم. حالا خانمها میشود چهل و دو، چهل و سه، چهل و چهار کمتر از دو سال میگوید من شعبه دومم را باز کردم مخصوص خانمها و بهراحتی یک گوشه یا نیچ بازار را شناسایی کردم. یک نیازی که توی بازار شناسایی نشده بود.
محصول یا خدمت خودتان را در میان شلوغی بازار انتخاب نکنید
حتماً باید دقت بنمایید که این نیچی که انتخاب مینمایید توی شلوغی بازار نباشد جایی که همه در مورد آن جا برای همه قرار نیست شما تولید بکنید شما همه قرار نیست مشتریان شما بشوند. انتخاب آن گوشههایی از بازار که کسی زیاد توجه نکرده است ملاک عمل است.

اقیانوس آبی یا اقیانوس قرمز در کسب و کار چیست؟
در ابتدا بهار هر سال در اقیانوس شمالی حجم چند میلیاردی از پلانگتون ها رشد می کنند. بعد کیلکاها و ماهیهای کوچک اینها را میخورند و بعد حجمهای میلیونی یکدفعه توی اقیانوسها از کیلکاها و ماهی های کوچک ایجاد میشوند. بعد گلهای از این کیلکاها وقتی به یکبخشی از اقیانوس میرسند با این حجم تمامی پرندهها، کوسهها، نهنگها، دلفینها همه میآیند آنجا شروع میکنند به مبارزه کردن برای تصاحب این چند میلیون غذا، اینجا اقیانوس چه میشود اقیانوس قرمز میشود همه در حال مبارزه هستند. همه در حال جنگیدن هستند.
تغییر مسیر فروش و شناسائی گاوهای بنفش در فروش
اما شما باید بخشی از اقیانوس را کار بکنید که توی آنجا مبارزهای نیست کسی نیست، من در فروشگاه کامپیوتر خودم بنام دکونزو سالها لپتاپ میفروختیم، کِیس میفروختیم، سیستم میفروختیم. بعد از یک مدتی آمدیم. دیدیم دو، سه تا رقیب خیلی بزرگ توی کِیس داریم کلاً ما از سیستم و دسکتاپ و اینها آمدیم بیرون، کلاً شروع کردیم لپتاپ فروختن بعد دیدیم بقیه دارند شروع میکنند. از ما کپیکردن دیدیم و از طرفی بدلیل تحریمها دیدیم. اقتصاد به مشکل خورده است. دیدیم مثلاً کِیس و مانیتورهای اِستوک خوب است این را آوردیم دوباره چند سال بعد دیدیم از ما دارند کپی میکنند. دوباره دیدیم همکارها دارند زیر فروشی می کنند و آمدیم اقساط دادیم به مردم سهماهه بدون کارمزد باز دیدیم همکارها دارند از ما کپی می کنند.
آمدیم چهکار کردیم، گفتیم یک کالایی بیاوریم. که اینها دیگر سرمایهشان کفاف ندهد با ما رقابت بکنند. شروع کردیم لپتاپهایی خاص و هرچه عجیب غریبتر آوردن، فکر بکنید لپتاپی که شاید صد نفر در سال توی شهرستان به شما نیاز داشته باشند. لپتاپهای گِیم بسیار برند گرانقیمت و خاص که هرجایی بهراحتی نمیشود پیدا کرد و هم سرمایه زیادی میخواهد. به نسبت ایده ما سرمایه بیشتری می خواهد و بازاریابی و تبلیغاتش مشکلتر از محصول معمولی است این را هم توجه بنمایید.

نیچ یا گوشه بازار به بازرایابی زیادتری نیاز دارد
شما وقتی که یک ایده نیچ میگیرید حتماً باید بازاریابی و تبلیغات بیشتر بکنید تا صدایتان را به گوش آدمهای بیشتری برسانید ولی خوبی این است که اگر صدایتان رسید راحت جذب میشود به آن بازار هدف وقتی برسید شما در خیلی از کسبوکارها توی فروش مشکل دارید، توی خرید مشکل ندارید چون همه چیز دست خودتان است اما این که بتوانید به فروشنده هدف برسید خیلی مهم است،
راستی تکمیل مثال فروشگاه خودم را فراموش نکنم. بهجرئت به شما عزیزان میگویم تمامی آن همکارهایی که ما را کپی میکردند الان وقتی که یک مشتری میرود میگوید آقا لپتاپ گِیمینگ مثلاً هفتاد میلیونتومانی میخواهم، صد میلیونتومانی میخواهم میگویند توی این شهر فقط فلانی دارد هیچکس جز لنها نمیآورد بله من یک لپتاپ شاید سه ماه، چهار ماه توقف وخواب بخورد اما آنها لپتاپ با یک درصد، دو درصد تا پنج درصد میفروشند من لپتاپ خاص خودم را بالای سی درصد و چهل درصد سود میفروشم. خوب خیلی تفاوت است من باید بیست تا بفروشم دو درصد رقابت بکنم کلی انرژی و وقت و پول بگذارم تا به آن چهل درصد برسم.
در اقیانوس قرمز حاشیه سود کمتر است
و متأسفانه در بسیاری از شهرهای کوچک بعضی از کاسبها مخصوصاً اینهایی که تازه میآیند با یک سودهای حداقلی و بعضی موقعها با کمتر از نیم درصد سود میفروشند. یک محصول را میدانید به سود نگاه نمیکنند به عدد که بهعنوان سود درآوردند نگاه میکنند. مثلاً میگویند من هفت میلیون تومان سود کردم خوب شکر خدا، اجارهام را هم دادهام پنج میلیون توی حسابم میماند اصلاً خیلی تفکر اشتباهی است اگر قرار باشد کاسبی درآمدش خیلی پایینتر از یک شغل کارمندی و کارگری باشد. اصلاً این چه شغلی است این اصلاً نشد دیگر کاسبی خویش فرمایی و کارآفرینی،
یک مثال دیگر بزنم در مورد انتخاب گوشه بازار
مثلاً الان همه دارند املاک کار میکنند اما یک نفر هست آقا میگوید من فقط روی ملکهای ارزان میخواهم کار بکنم ملکی که مثلاً طرف مشهد از تمام ایران مردم میروند مشهد خانه میخرند که بهخاطر زیارت امام رضا و با خودشان می گویند. ما یکخانهای مشهد داشته باشیم. خوب اکثر این آدمهای کارمند یا بازنشسته هستند یا یک حقوق ثابت یا یک درآمد متوسط رو به پایین دارند. خوب این بخش از جامعه که دنبال خانه صد و پنجاه متری، دویست متری توی سجاد مشهد که نمیگردد. این بنده خدا دنبال یک فضای کوچک شصت، پنجاه متر در حدی که مثلاً برود زیارتش را بکند از امکانات پزشکی و طبیعت اطراف مشهد لذت ببرد و در حد ده روز یا پانزده روز خودش میآید، خانواده یا فامیل و دوستان میآیند.
یک احساس خوبی هم دارد. میگوید یک کار خیری هم دارم میکنم. هم خودم استفاده میکنم هم دیگران، میبینید که داخل بسیاری از استانهای ایران این رسم است که میروند مشهد خانه میخرند. حالا شما به عنوان یک مشاور املاک میآیید چه کاری انجام میدهید شما میگردید سایت و پیج خودت را متمرکز میکنی روی این آدم ها، اما داخل همان مشهد یک کسی دیگری هست یک گوشه دیگری از نیچ بازار را در دست دارد میگوید من فقط روی پنتهاسها کار میکنم من سالی پنج دانه میفروشم ده دانه میفروشم ولی روی هر پنت هوس پانصد میلیون سود میخورم، چهارصد میلیون سود میخورم. میگوید من ده تا پانصد تومان کار میکنم میشود پنج میلیارد این هدف من است.
در مورد گوشه بازار حسابی تحقیق کنید
پس انتخاب نیچ، شناسایی نیچ آن نیچ هم که به ذهنتان میرسد یا آن گوشه بازار حتماً به آن دقت بنمایید و بروید تحقیق کنید ببینید بقیه رویش کار نمیکنند. رقیب زیادی نباید داشته باشد نیچ وقتی زیاد رقیب بشود دومرتبه اقیانوسش قرمز میشود.
گاو بنفش چیست؟
یک مفهوم دیگر را بگویم خیلی طولانی شد مفهوم گاو بنفش است خلاصه میگویم اگر شما صد تا گاو آنجا باشند همه گاوها قرمز و قهوهای و سیاهوسفید و رنگهای که اکثر گاوها هستند. اگر فقط یک گاو داخل آن همه گاو، به رنگ بنفش باشد، دیده میشود. در مجموع با سه مفهوم آشنا شدید نیچ، اقیانوس آبی و گاو بنفش. یک داستان از گاو بنفش برای شما بگویم. من اتفاقاً دنبال یکپارچه خاص بودم برای تولیدی خانمم. رفتم توی عمده فروشهای پارچه تهران و مشهد هر جا میرفتم میگفتند. این پارچه را فقط فلانی توی زیرزمین دوطبقه منفی برو آنجا آن گوشه بازار دارد یعنی هیچکس روی آن محصول کار نمیکند.ان
امیدوارم قدم سی و ششم نیچ، گاو بنفش یا اقیانوس آبی برای شما مفید بوده باشد. ممنون میشوم که از سایت و کانال یوتیوب سعید کاظمی بازدید بفرمایید و این محتواها را به دوستانتان هم معرفی بفرمایید. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از مسائل کسب و کاری و بیزینسی تا آموزشی اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.
برای مطالعه قدم سی ام و پنجم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم سی و هفتم اینجا کلیک کنید.اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.موفق و پیروز باشید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.