برای شنیدن فایل صوتی قدم سی و یک مسائل حقوقی مهم در کسب و کار از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

در این درس آخرین مسائل حقوقی مهم در کسب و کار را با هم مرور می‌کنیم و باز هم تأکید می‌کنم که مسائل حقوقی را جدی بگیرید. چند مفهوم دیگر را در مسائل حقوقی با هم مرور می‌کنیم. چه کسب‌وکار کوچک داریم چه کسب‌وکار بزرگ و چه و بسایت داریم گرفتن مجوزهای قانونی مانند اینماد و مجوزهایی مانند نماد رسانه خیلی به ما برای اعتمادسازی کمک می‌کند.

اخذ گواهی پستی

یکی دیگر از مجوزها می‌تواند گواهی پستی باشد. به اداره پست مراجعه می‌کنید و ثبت‌نام می‌کنید هزینه‌ای را پرداخت می‌کنید و مأمور پست بعد از یک یا دو روز می‌آید و آدرس شما را کنترل می‌کند و گواهی‌نامه پستی رسمی برای شما صادر می‌شود. این گواهینامه برای اخذ نماد اعتماد و حتی برای کار در رساه های اجتماعی خیلی مفید می باشد و موجب جلب اعتماد مشتریان می گردد.

اخذ مجوزهای قانونی

حتماً هر کسب‌وکاری راه‌اندازی می‌کنید باید این مجوزها را بگیرید.اگر سایتی راه‌اندازی می‌کنید حتماً نماد اعتماد و نماد رسانه را بگیرید. نماد رسانه کسب‌وکارهای اینترنتی هم هست که گرفتن آن آسان نیست و وقتی کسب‌وکارتان رونق گرفت می‌توانید اقدام کنید و در طول زمان آنها دریافت کنید. برای گرفتن درگاه بانکی، ابتدا باید نماد اعتماد اخذ گردد.

اخذ مجوز صنفی در کسب و کار فیزیکی

اگر کسب‌وکار فیزیکی هم انجام می‌دهید باید از صنف مربوطه مجوزهای لازم را دریافت کنید. شما وقتی مجوز قانونی دارید و آن را قاب می‌کنید و در سایت خود قرار می‌دهید یا روی پیج خود خیلی به می گذارید. خیلی به شما در ایجاد اعتمادسازی کمک می‌کند.

ثبت حق مالکیت معنوی یا لوگو

یکی دیگر از مجوزهای دیگر حق مالکیت معنوی است. برند یا لوگوی تجاری شما است.یک مقدار کسب و کار شما توسعه پیدا کرد به این نکته توجه کنید که برند لوگو یا شعار خود را ثبت کنید. این مسائل را خیلی ساده نگیرید و نگویید خب بعوداً انجام خواهم داد. حتماً برای خودتان مهر داشته باشید و مهر مخصوص خود را بزنید. مسائل قانونی از این دسته را خیلی جدی بگیرید.شما اگر می‌خواهید یک برند معتبر و یک کسب‌وکار موفق داشته باشید حتماً باید لوگو و طرح شما ثبت شده باشد.

اگر یک نرم‌افزار تولید می‌کنید اگر یک کتاب تألیف می‌کنید حتماً اینها را بروید ثبت کنید و حق امتیاز بگیرید که بتوانید سال‌ها از این موضوع پول در بیاورید و کتابهای شما  سال‌ها و سالها چاپ شود.اگر یک ایده جدید دارید باید ایده خود را ثبت کنید. بتوانید از آن ایده بعدها به درآمد برسید.

قدم سی و یک مسائل حقوقی مهم در کسب و کار

در مجموع مسائل حقوقی را به شما گفتم شاید بیشتر نیاز نباشد که مسائل حقوقی را بیان کنم، فقط همین‌قدر کافی بود که اهمیت این مسائل برای شما مشخص گردد. هر کاری می‌کنیم حتماً قرارداد ببندیم. و کار را با مجوز و قانونی انجام دهیم. مطمئنا یکی از مهم ترین پایه های اعتماد سازی اخذ و ارائه مجوزهای قانونی است.

قانون کار و بیمه

به عنوان کارفرما باید کامل بر قوانین کار وبیمه تسلط داشته باشید. هر هفته چند صفحه از قوانین کار را مطالعه کنید. و زیر نکات مهم خط بکشید. مسائل مربوط به بیمه کارکنان را کامل مطالعه کنید و از دیگر کارفرماها مسائل و نکات ریز مربوط به بیمه کارکنان را بپرسید. خواهش می کنم. مسائل حقوقی و قانونی را ساده نگیرید و باید این موارد را خیلی جدی بگیرید.

امیدوارم قدم سی و یک مسائل حقوقی مهم در کسب و کار برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از زندگی، کسب و کار و مهاجرت اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم سی ام اینجا کلیک  کنید و برای مطالعه قدم سی و دو اینجا کلیک کنید.

اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید. و اگر سوالی داشتید من در خدمتتان هستم. لطفا کامنت و ارسال بازخورد را فراموش نکنید. من را به دوستان خودتان هم معرفی کنید. و از تحلیل و ارائه نظرات زیبای خودتان در زیر هر قدم من را خوشحال کنید. موفق و پیروز باشید.

برای شنیدن قدم بیست و نهم مشارکت در بیزینس از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید

امروز در قدم بیست و نهم مشارکت در بیزینس می خواهم در مورد اهمیت مسائل حقوقی و به خصوص یک موضوع خیلی مهم بنام مشارکت با شما عزیزان صحبت کنم. شاید چند سال پیش من در کلاس‌های آموزشی یکی از کوچ‌های برتر که با من کار می کرد و هنوزم از تجربیات ایشان بهره مند می شوم. به من گفت مسائل حقوقی یکی از 9 پایه اصلی کسب و کاره و من با خودم گفتم چی می گوید. استاد مسائل حقوقی چه اهمیتی دارد، بعداً از کوچ‌های زیاد و مدرس‌های کسب‌وکار زیادی این موضوع رو شنیدم.

من مدرس که می گویم منظور مدرس واقعی هست و این مدرس‌های رؤیا فروش داخل اینستاگرام نیست. اینها که خودشان یک سوپرمارکت رو هم نمی توانند اداره کنند اصلاً منظورم آنها  نیست. این بزرگواران کوچ‌ها و مدرس‌های کسب‌وکار فوق‌العاده‌ای هستند.من یادم است که بیزینس کوچ من  بحث حقوقی و مسائل حقوقی را خیلی تأکید می‌کرد. وقتی که شروع کردیم به بحث کردن در دوره به این نتیجه رسیدم که ایشان راست می‌گویند. خیلی از شکست‌های من به‌خاطر مشکلات قراردادی مشکلات مشارکتی و مشکلات حقوقی و بیمه و خیلی از مسائل دیگر تحت‌تأثیر قرار گرفته است.

اهمیت مشارکت در بیزینس

قدم 29 را با مشارکت شروع می‌کنیم. در فرهنگ ایرانی ما این ضرب‌المثل هست که می‌گویند اگر شریک خوب بود. خداوند متعال شریک می‌داشت. ببینید بسیاری از ضرب‌المثل‌های ما در فارسی مشکل دارد و نباید به آن توجه کرد. به‌نوعی دشمن کسب‌وکار است. اما یک نکته را می‌خواهم به شما بگویم، شراکت بسیاری در همه‌جا توسط بزرگان کسب و کار تأکید شده بخصوص در مباحث مذهبی به آن تأکید شده،

من خودم یکی از موافقین مشارکت هستم. شراکت به شخصیت آن آدم بستگی دارد. ببینید ما شریک می‌گیریم، چون بعضی روزها حوصله نداریم کار کنیم یا وقت، تخصص یا سرمایه آن را نداریم یا بلعکس.من کسب‌وکارهای زیادی را با شراکت پیش بردم. شاید دو مورد به مشکل برخورد، یک استارت‌آپم به مشکل برخورد با شریک‌هایم. خیلی هم قرارداد سفت‌وسخت با ایشان بسته بودم. این جمله را من همیشه تأکید می‌کنم.

اگر آدمی که ما با او شریک می‌شویم متعهد به اخلاقیات نباشد. اگر بهترین متن قراردادها رو هم پیش روی او گذاشته باشید به‌محض بروز اختلاف باید دادگاه را بروید. ولی کار از پیش نخواهید برد. اگر آن آدم تعهد اخلاقی نداشته باشد. اما اینکه شریک بد است یا خوب باید بگویم هر دو، شما از بسیاری کارآفرینان بزرگ بپرسید می‌گویند شریک خوب نیست. می گویند شریک بد است.

آیا برای بیزینس خودمان شراکت کنیم یا نه ؟

من مدتی پیش با یک کارآفرین صحبت می‌کردم می‌گفت کسب‌وکار من ماهی 100 تا 150 میلیون تومان درآمد داشت. آمدم سرمایه‌گذار فرشته یا سی وی انجل گرفتم.  یک هیئت‌مدیره افتاده بالای سرم درآمدم درسته به 650  تا 700 میلیون تومان رسیده. ولی گفت سعید در نهایت 200 تا 250 میلیون دست مرا می‌گیرد و هر هفته من از شدت استرس  و فشار عصبی که باید بروم به هیئت‌مدیره جواب بدهم خواب ندارم.

می‌گوید. خیلی وقت‌ها می‌گویم ای‌کاش شرکت من همان‌طور کوچک می‌بود، ولی این شرکا رو نمی‌گرفتم. ما قبل از اینکه با هرکسی شریک بشویم با شخصیت آن آدم شریک می‌شویم. این رو همیشه در نظر بگیرید. اما از جنبه مثبت می‌توانیم به مسئله نگاه کنیم. من کارواش زده‌ام و شریک گرفتم. اما شروع کرد دزدی از دخل کارواش و من متوجه شدم و چون همه مدارک به نام من بود او را بیرون کردم و کارواش را هم فروختم.

ولی در همان کارواش من 200 درصد سود کردم. در یک سال نسبت به سرمایه‌گذاری که کردم حدود 200 درصد روی آن رفت و هیچ کار فیزیکی هم انجام ندادم. ایده‌پردازی و سرمایه‌گذاری می‌کردم. همیشه اینطور نیست. من با باجناغم 13 یا 14 سال است. که شراکت دارم حتی به تو هم به هم نگفتیم. حتی گاهی از هم دلخور هم شده‌ایم و بحثمان شده است، اما دعوا نکردیم هیچ‌وقت.

برای تخصص و سرمایه شریک می گیریم

ما باید ببینیم چه توانایی‌هایی داریم.  بعضی شخصیت‌ها هستند که شریک بدردشان نمی‌خورد. یعنی طرف توانمند است و خودش به کارش تسلط کافی دارد و نیازی به شریک ندارد به‌جای گرفتن شریک نیرو استخدام می‌کند. ما با دوستان چند سال پیش یک مجتمع ساختیم، ساختمان که تمام شد به دوستم که با او صمیمی هستم به او گفتم بیا با هم ادامه بدیم گفت ببین. دو سال پیش که با شما شریک شدم نیاز داشتم که برای سرمایه‌گذاری از دوستانم شریک بگیرم ولی در حال حاضر سرمایه من به اندازه کافی هست و دوست دارم برای خودم کار کنم. می‌توانم یک زمین بخرم و 5 واحد یا 6 واحد روی آن بسازم.

پس شما برای این شریک می گیرید. که یا سرمایه ندارید یا به خاطر تخصص طرف با او شریک می شوید. ببینید شراکت هم خوب است و هم بد، ولی در جایی که شما سرمایه، تجربه و تخصص دارید شریک نگیرید. بهتر هست یعنی خودتان کار خودتان را پیش ببرید. ولی اگر برای هرکدام از موارد بالا نیاز داشتید شریک بگیرید عیبی ندارد. اما

برای هر شراکتی قرارداد ببندید

ولی حتماً تمامی مواردی که احتمال دارد باعث بروز اختلاف شود را در قرارداد بنویسید و بارها  پیش‌نویس قرارداد را مطالعه کنید. از کسانی که تخصص نوشتن قرارداد را دارند کمک بگیرید. نه یک وکیل، از همین کارشناس حقوقی اداره از یک دوست، همکار یا فامیلی که لیسانس حقوق دارد کمک بگیرید و دوتا شاهد بگیرید و قرارداد را امضا کنید. در نتیجه شما یک قرارداد دارید که تعهدات همه در آن با تمام جزئیات مشخص هست.

بدترین شریک شریکی هست که با شما کار نمی‌کند. مثلاً ما شریک می‌گیریم و قرارداد می‌بندیم. اما شریک در جریان کار نیست، سرمایه‌گذاری می‌کند ولی در کار درگیر نمی‌شود. همیشه از شما متوقع هست و میزان سود خود را با سود بانکی مقایسه می‌کند. پس همیشه کسی را شریک کنید که بیاید در کار با شما درگیر شود.

پس در نتیجه مشارکت در بیزینس هم خوب است و هم بد است و این بستگی به شرایط دارد. وقتی کارتان را شروع کردید فکر کنید، برنامه‌ریزی کنید که آیا شریک بگیرم یا نه در ابتدای کار تا به یک استانداردی کارتان می‌رسد سعی کنید شریک نگیرید. ولی از یک جایی به بعد دیدید که توان مالی ندارید و نیاز به نقدینگی برای تبلیغات، توسعه و تولید دارید شریک بگیرید. شریکی بگیرید که هم صنف، همدل و همراه باشد. 

امیدوارم قدم بیست و نهم مشارکت در بیزینس

برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از زندگی، کسب و کار و مهاجرت اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم بیست و هشتم اینجا کلیک  کنید و برای مطالعه قدم سی اینجا کلیک کنید.

اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید. و اگر سوالی داشتید من در خدمتتان هستم. لطفا کامنت و ارسال بازخورد فراموش نکنید. من را به دوستان خودتان هم معرفی کنید. خیلی خوشحالم که با شما همراه هستم موفق و پیروز باشید.

برای شنیدن فایل صوتی قدم بیست و هفتم نکات مهم تغییر ذهنیت لطفا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

سلام به همه دوستان عزیز امروز با قدم بیست و هفتم نکات مهم تغییر ذهنیت همراهتان هستم. دیگر این هفته بحث تغییر ذهنیت تمام می‌شود می‌خواهم یک مرور بکنم یک سری جملات و مفاهیمی که این مدت 26 جلسه با همدیگر بودیم را یک مرور بکنیم. به‌صورت تیتروار می‌گویم که مرور بشود و برود داخل ذهن شما، دقت کنید که یک مفهوم وقتی داخل ذهن ما باور می‌شود اما به اعتقاد پیدا می‌کنیم که تکرار بشود در تکرار هست که ما به موفقیت می‌رسیم. اول‌ازهمه ما باید بر ترس‌هایمان غلبه کنیم. باید جرئت پیدا بکنیم تغییر ایجاد کنیم در زندگی‌ خودمان

شروع کنید و از تمسخر دیگران نترسید

از همین امروز باید یک دفتر برداریم و کار را  شروع کنیم. همه نکات منفی و مثبت در مورد تغییر ذهنیت را یاد داشت کنیم. تلاش کنیم. نکات منفی را حذف و نکات مثبت را تقویت کنیم. این را بدانید که اگر کاری را شروع کردید و دیگران مورد تمسخر قرارتان دادند مطمئناً آن کار موفق هست مطمئن باشید که آدم‌های حسود، ترسو و ضعیف اطرافتان زیاد هستند و خیلی تلاش می‌کنند و مانع شما خواهند شد برای اینکه موفق نشوید. ما در این دوره فهمیدیم.

حتماً باید از آدم‌های  نق زن و منفی دوری کنیم ما همه انرژی ۵ نفر اطراف خودمان را به خودمان جذب کنیم و کاملاً شبیه آنها می‌شویم. دقیقاً هم فرکانس با آنها کارها را انجام می‌دهیم، در زندگی اگر 5 تا دوست اطراف ما ورزشکارند ما ناخودآگاه به سمت ورزش تمایل پیدا می‌کنیم. اگر مذهبی‌اند ما مذهبی می‌شویم. اگر اهل کسب‌وکار و درآمدند ما ناخودآگاه به این سمت کشیده می‌شویم. ما تا الان یاد گرفتیم. اگر قیف زندگی را برعکس جلوی چشممان گذاشتیم دنیا را کوچک می‌بینیم باید قیف را برگردانیم باید با دوربین به دنیا نگاه کنیم با یک لنز کوچک و تمام وسعت دنیا را بزرگ‌تر کنیم نه کوچک‌تر

فهمیدیم مدرک دانشگاهی ما یک تخصص است و مهارت جهت کسب ثروت را باید یاد بگیرید

اگر سال‌هاست مدرک دانشگاهی‌تان را زیربغلتان زدید و فکر می‌کنید این مدرک قرار هست برایتان خلاقیت و پول و ثروت ایجاد بکند خوب تا حالا راه را اشتباه رفته‌اید اگر در آن شاخه تحصیلی که انجام داده‌اید خیلی به ان رشته علاقه دارید باید با جدیت باهاش برخورد کنید در آن شاخه باید فوق تخصص باشید.

 قرار هست ما آرام ‌آرام کارها را یاد بگیریم. قرار هست اطلاعاتمان آرام‌آرام زیاد بشود. من تا وقتی توی شهر کوچک مثل زاهدان زندگی می‌کردم بعد دانشگاه رفتم تهران همیشه تو تهران به خودم می‌گفتم. که چه جایی بود من زندگی می‌کردم برای اولین‌بار که از کشور خارج شدم ان وقت دیدم  تهران هم توش خبری نیست و هرچه کشورهای بیشتری را دیدم متوجه شدم. که چقدر انسان‌ها در جاهای باکیفیت‌تری زندگی می‌کنند. اگر من در زاهدان می‌ماندم و همانا یک کسب‌وکار را راه می‌انداختم به نظرتان امروز این ذهنیت را داشتم؟ حالا نهایتاً سالی دو بار هم مسافرت می‌رفتم تهران یا شهرهای دیگر

تمام عمر برای کارهای انجام نداده حسرت نخورید

مطمئناً زندگی‌کردن و دیدن و بلند شدن، شروع کردن مهمه وگرنه خیلی از این حرف‌های بالقوه را همه در ذهنشان دارند اما بالفعلش نمی‌کنند. خیلی از آدم‌ها سال‌ها با آن ترسشان با آن قفس طلایی‌شان زندگی می‌کنند و همیشه هم هر موقع بنشینید در حال نق زدن و دنبال شمارش درآمد دیگران هستند آدم‌هایی که جرات کردند و ریسک کردند.

قرار شد ما نترس باشیم ولی ریسک غیرمنطقی هم انجام ندهیم. کمی دوراندیشی می‌کنیم،دانشمان را اضافه می‌کنیم، تجربیاتمان را زیادتر می‌کنیم توانمندی‌هایمان را زیادتر می‌کنیم و دل به دریا می‌زنیم. وقتی اصول اولیه شنا را یاد گرفتید. وقتی می‌آیید کنار استخر مربی از جلسه ششم و هفتم می‌گوید دیگر بپرید. اما خیلی از آدم‌ها هیچ‌وقت نمی‌پرند یواش در می‌روند یا هیچ‌وقت وارد 4 متری نمی‌شوند و هیچ‌وقت وارد قسمت عمیق استخر نمی‌شوند.

تغییر ساختار و ذهنیت های کودکی

هیچ‌وقت بیرون زندگی دیگران را با درون زندگی خودمان قرار نیست مقایسه بکنیم. خیلی مسائل ذهنی و پس‌زمینه‌های ذهنی که از کودکی و میان‌سالی (جوانی نوجوانی) وارد ذهنمان شدند. قرار نیست مانع حرکت ما شوند قرار نیست. ما خیلی وقت‌ها خودمان را با آدم‌های پایین‌تر از سطح خودمان مقایسه کنیم قرار شد ما فراوانی‌ها را ببینیم.

قرار شد ما ثروت و ارزش‌افزوده زیادی که در جامعه وجود دارد را ببینیم قرار شد خیلی تلویزیون تماشا نکنیم. وقتمان را به دیدن سریال‌ها و اخبار تلف نکنیم اصلاً هم قرار نیست. وقتی وارد کسب‌وکار فیزیکی یا مجازی به‌خصوص مجازی می‌شویم. خیلی به ایده‌ها و نظرهای تفکرات دیگران اهمیت قائل بشویم. اگر مورد تمسخر قرار گرفتیم. پس ما در مسیر موفقیت هستیم.

کلاً موفقیت برای آدم‌های ترسو نیست

موفقیت همیشه برای ادمهایی هست که بلند می‌شوند نمی‌ترسند و دل به دریا می‌زنند. اما مطمئناً باید توانایی داشته باشند هر موقع وارد مطب دکتر شدید همیشه با خودتان بگویید نوش‌جانش که این‌قدر درآمد دارد. او ۱۴ تا ۱۵ سال بعد از تحصیل دیپلم درس‌خوانده، او شب‌های خیلی زیادی را در بیمارستان‌ها شیفت بوده که ما راحت خواب بودیم بعضی موقع‌ها  دو روز پشت‌سرهم نخوابیده،

تو شیفت بوده، درس‌های خیلی زیادی خوانده، هر کتاب تخصصی رشته پزشکی تا 1000 صفحه بوده که همه را خوانده بارهاوبارها امتحان‌های مختلف داده آزمون جامع داده. بعد تخصص قبول شده بین هزاران نفر انسان دیگر تلاش کرده ولی خسته نشده تو مسیر از مبدأ به مقصد رسیده و امروز دارد درآمد کسب می‌کند امروز به جایگاهی رسیده که قرار است موفق‌تر بشود و منابع درآمدی بیشتری در بیاورد.

قرار شد ما فقط قله کوه یخ را نبینیم حتماً 90 درصد زیر آبش را هم ببینیم اگر بقیه توانستند پس ما هم می‌توانیم اگر دیگران توانستند در یک شاخه کاری موفق بشوند پس من هم می‌توانم این را تکرار کنید بگویید من برای رسیدن به هر قله‌ای باید قدم‌های کوتاه و کوتاه بردارم آرامش داشته باشم مسیر و هدفم را مشخص کنم و بروم جلو،اگر شما می‌خواهید تمام شهر را از بالای قله نزدیک شهر ببینید باید بروید و دل را به کوه بزنید تا قدم‌به‌قدم پیش بروید.

برای مشکلات و سختی های مسیر آماده باشید

اگر زمستان هست لباس گرم همراهتان باشد اگر زمستان هست غذای گرم هم باید با خودتان بردارد اما وقتی که با قله برسید لذت تماشای پایین‌دست را خواهید داشت هرجا خسته شدید از دوستتان کمک بگیرید هرجا خسته شدید از مربیان کمک بگیرید هرجا تجهیزات کم داشتید از دوستانتان قرض بگیرید ولی بلند بشوید ما قرار هست حرکت کنیم تلاش کنیم به زمان فرصت بدهیم تا موفق بشویم.

از درس آینده ما سراغ بحث‌های حقوقی خواهیم رفت. یک‌هفته‌ای در مورد مسائل حقوقی صحبت می‌کنیم حالا ببینیم چقدر پیش می‌رویم. چون خیلی مهم است شاید اولین‌بار بشنوید بگویید مسائل حقوقی به کسب‌وکار چه ربطی دارد صبور باشید خیلی خاطره و داستان و تجربه برایتان دارم امیدوارم بازخورد بدهید از درس‌های 27 و 26 روز گذشته تا من بتوانم خدمات بهتری بدهم و درس‌ها را بهبود بدهم و کیفیت را بالاتر ببرم.

امیدوارم قدم بیست و هفتم نکات مهم تغییر ذهنیت

برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از زندگی، کسب و کار و مهاجرت اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم بیست و ششم اینجا کلیک  کنید و برای مطالعه قدم بیست و هشتم اینجا کلیک کنید. همه گفتند. کلی سایت معتبر فروش تجهیزات دیجیتال هست. تو از یک شهر کوچک می خواهی سایت راه بندازی. من گفتم می شود و سایت دکونزو را شروع کردم. فروش چند میلیاردی در سال دوم، به من ثابت کرد می شود.

اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید. و اگر سوالی داشتید من در خدمتتان هستم. لطفا کامنت و ارسال بازخورد فراموش نکنید. من را به دوستان خودتان هم معرفی کنید. خیلی خوشحالم که با شما همراه هستم موفق و پیروز باشید.

برای شنیدن فایل صوتی قدم بیست و پنجم پول، زمان و انرژی لطفا از طریق لینک ذیل اقدام بفرمائید.

قدم بیست و پنجم پول، زمان و انرژی همراه شما عزیزان هستم؛ خیلی ممنونم که با من سعید کاظمی دارید ادامه می‌دهید این قدم‌ها را همین که به اینجا رسیدید نشانه این است که تصمیمتان جدی هست می‌خواهید تلاش کنید و جزء آن 5 تا 10 درصد آدم‌هایی باشید.که هم از درآمدشان لذت می‌برند در زندگی  و هم به‌خصوص از کارشان لذت می‌برند.امروز می‌خواهم در مورد سه تا موضوع اساسی برای کارکردن صحبت کنم. یعنی سه تا توانایی که انسان‌ها یک کسب‌وکار را شروع کنند و ادامه بدهند، این سه تا سرمایه، زمان و انرژی هستند.

یک داستان واقعی از اهمیت پول، زمان و انرژی

بگذارید قبلش یک داستان کسب‌وکار استارت‌آپی که شروع کردم و شکست خوردم را خلاصه برایتان بگویم.اگر دوست داشتید داستان آستارت آپ ویلاپرشین را به همراه دلایل موفقیت و شکست را در سایت سعیدکاظمی مطالعه بفرمائید یا داستان را گوش کنید. بر روی هر عنوان کلیک بفرمائید. اواسط سال 1392 به ذهنم خطور می‌کرد که دنیا دارد تغییر می‌کند و همه چیز دارد به سمت اینترنت می‌رود.تصمیم گرفتم یک کار در دنیای کسب‌وکار اینترنتی راه بیندازم.

هیچ شناختی از این دنیای اینترنت نداشتم. یعنی نمی‌دانستم سایت چیست، طراحی چیست، کلمه‌ای به نام سئو به گوش من نخورده بود یا بهینه‌سازی سایت برای موتورهای جستجو و خیلی مسائل فنی و نکات ریزی که آن زمان در جریانش نبودم.اواسط 93 با دوتا از دوستانم قراردادی بستیم و توافق کردیم که سایت ویلا پرشین را راه بیندازیم.

در این سایت قرار بود مثل سایت  airbmb  یا سایت های خوب ایرانی که بعد از من راه اندازی شد مثل جاجیگا و شب اجاره روزانه بدهیم یعنی مثلاً شما می‌خواهید. بروید شمال ویلا اجاره بگیرید یا مثلاً می‌خواهید بروید جنوب، کیش آپارتمان بگیرید. که الان هم سایت‌های زیادی آمده و از همه مهم‌تر اجاره روزانه یکی از بخش‌های اصلی اسنپ شده یا دیوار یک پلتفرم برای افراد مستقیم گذاشته که کسی دوست دارد. خانه‌اش را اجاره بدهد می‌تواند. ولی دیوار تعهدی نمی‌دهد. یعنی فقط شما را به تأمین‌کننده متصل می‌کند.

ولی ضمانتی برای شما وجود ندارد که آنجا رفتید. که خانه مثل عکس‌ها باشد یا طرف پاسخگو باشد. ولی در و سایت‌های دیگر و ویلا پرشینی که ما داشتیم آن زمان که اولین سایت بود. تخصصی در زمینه این کار نداشتم. ما تعهد داشتیم به شما یعنی ما عکس‌های خانه را کنترل می‌کردیم، صاحب‌خانه، شماره‌تلفن ثابت و موبایل و … یکسری برنامه‌های این‌طوری داشتیم.خلاصه برایتان تعریف می‌کنم، با عنایت به سرمایه و انرژی و زمان،

پول، زمان و انرژی من تمام شد

یکی از شرکای من چند ماه بعد از شروع کار، معلم بود گفت من توان ندارم این هزینه را بگذارم. یعنی هزینه‌ای که توافق شده بود. برای تبلیغات و بازاریابی و شریک بعدی یک جای دیگر سرمایه‌گذاری کرده بود. مشکلات مالی شدیدی برایش وجود آمد. او کنار کشید و ان زمان من را با بیست میلیون وام که ضامنش شده بودم. دست‌تنها گذاشت. دفتر زده بودم، هزینه‌های زیادی داشتم، نیروی اجرایی گرفته بودم. نیروهایم متخصص نبودن امکانات نداشتم خودم تسلط نداشتم به دنیای اینترنت، آشنا نبودم نرفته بودم اول یاد بگیرم آموزش ببینم، بعد بیایم سراغ کسب‌وکار ایده را نرفته بودم با یک سرمایه‌گذار فرشته (کسانی که ریسک سرمایه‌گذاری را می‌پذیرند) شروع کنم.

و مشکلات بسیار عدیده‌ای بود یعنی اول راه بود خیلی از مردم اذیت می‌کردند. مسافر از فلان شهر ایران می‌رفت شمال، من دائم تا لحظه آخر با صاحبخانه در ارتباط بودم مسافر می‌رفت، خانه مطابق عکس‌ها نبود، صاحبخانه خانه را به یکی دیگر اجاره داده بود.تعهد اخلاقی نداشت و چندین مرتبه کارمان به پلیس اماکن کشید. به‌ هرحال مشکلات زیادی به وجود آمد.

که یک جایی دیدم. دیگر اصلاً بریدم از نظر انرژی، سرمایه، زمان دو سال بود عمرم را گذاشته بودم و هیچ موفقیتی دست نمی‌آوردم. دست‌تنها هم بودم. همه فشار روی خودم تنها بود و هنوز تسلطی که امروز به دنیای اینترنت دارم. که باید صبر پیشه می‌کردم و باید مدیریت مالی می‌کردم. نباید این‌قدر نیرو استخدام می‌کردم باید در اتاق خانه‌ام این کار را انجام می‌دادم  تنهایی شروع می‌کردم.هزینه دفتر آب و برق تجاری اینترنت نیرو را باید مدیریت می‌کردم یعنی هر کسب‌وکاری را می‌خواهیم شروع کنیم.

باید حتماً به این سه تا توجه کنیم. اولش پرانرژی جلو می‌رویم، وقت می‌گذاریم. اما وقتی به اثر مرکب برمی‌گردیم. نگاه می‌کنیم می‌گویم نه آرام باش،حالا امروز می‌گویم نه، الان سای خودم همین سایت سعید کاظمی .IR  را راه‌اندازی کردم آرام، طبق استراتژی بیزینس پلنی که ریختم. روزی سه ساعت چهار ساعت روی سایت کار میکنم. ویدئو می‌گذارم. محتوا تولید می‌کنم، محتواها را با عشق درست می‌کنی، در خانه‌ هستم. 4 ساعت بعدازظهر می‌خواهم وقت بگذارم. هیچ هزینه دفتری و نیرو ندارم. خودم همه کارها را بلدی انجام می‌دهی کوچ دارم از کوچم کمک می‌گیرم مشاوره می‌گیرد.

چکار کنیم. پول، زمان و انرژی ما تمام نشود

اول از همه باید کسب و کار ما شروع به کسب درآمد کند. خوب حالا نگاه می‌کنم اینها را با ویلا پرشین مقایسه می‌کنم. زمان برایش تعریف کردم. نحوه هزینه کرد را در حد بودجه خودم ماهی سه میلیون تعریف کردم. هاست، سرور و دومین که روز اولش دادم پول دادم همه چیزهای معمولی یعنی خیلی هزینه‌های هنگفتی برایش انجام نمی‌دهم یک پشتیبانی کدنویسی هم ماهی یک چیز خیلی جزئی به بنده خدا پرداخت می‌کنم.یعنی همه هزینه های من بیشتر از دو تا سه میلیون (بستگی به ماهش داره) بالاتر نمی شود.(شاید بگوئید. با این کار که برند نخواهی شد. من خیلی نگران برند شدن نیستم. کار که با کنترل پول، زمان وانرژی باشد. خودش هزینه خودش را در می آورد. و به موقع رشد خواهد کرد) فعلاً هم تبلیغات آن‌چنانی برایش انجام نمی‌دهم شاید ماهی یک تبلیغ کوچک در چند تا سایت و گوگل برایش می‌روم.

تا محتوایم به آن حد استاندارد آن چیزی که خودم نیاز دارم، برسد تا انرژی‌ام تمام نشود تا پولم تمام نشود و زمان هم برایش تعریف کردم.قرار است. سه سال دیگر موفق بشوم من آن زمان نمی‌دانستم. که حداقل برای رسیدن به موفقیت در هر کسب‌وکاری حداقل سه سال بعضی از اساتید تا 5 سال هم تاکید می‌کنند. یعنی می‌گویند باید 5 سال فرصت بدهید. برنامه‌ریزی‌تان را ۵ ساله کنید بودجه‌تان را روی 5 سال برنامه‌ریزی کنید.

پول قرض نگیرید. برای راه‌اندازی کسب‌وکار با کم شروع کنید آرام، از درآمدها شروع کنید به تبلیغات و بازاریابی کردن، هزینه‌کردن، بهبود دادن سایت امروز لوگویم را می‌دهم، توی شهر خودم یک جوانی برای من با یک هزینه فریلنسر، هزینه خیلی جزئی می‌گیرد. یک لوگو برایم طراحی می‌کند. ایرادی ندارد 4 سال دیگر 3 سال دیگر که برند شدم، معروف شدم، جا افتادم لوگو را با هزینه بالاتر طراحی می‌کنم، هاستم را بهتر می‌کنم هاست دانلود فیلم این موقع می‌گیرم، با یک شرکت قرارداد می‌بندم پشتیبانی‌اش را، آن‌وقت هزینه می‌کنم.

وقتی که مثلاً هزینه‌های من بشود 20 تا 30 درصد درآمد من، آن هم آرام‌آرام مردم می‌آیند. در سایت من می‌خواهند. تجربیات کسب‌وکار را گوش بکنند، می‌خواهند تجربیات مهاجرت، زندگی را در هر جای دنیا را گوش بکنند، بخوانند پادکستش را گوش بکنند، فیلمش را ببینند، تجربیات واقعی، با آرامش می‌رویم جلو، قرار نیست که من الان هزینه هنگفتی کنم. هر زمان که به درآمد رسید آن‌وقت یک تبلیغات گسترده انجام خواهم داد.

تجربه دیگران را تجربه نکنید.

خیلی خوشحال می‌شوم داستان کامل ویلا پرشین را که خیلی با جزییات گفتم. مطالعه یا  گوش کنید.(اگر علاقه من بودید. اینجا کلیک کنید) دلایل شکست و موفقیتش را گفتم. دلایل را بنویسید .برای خودتان اینها تجربیات واقعی هست. که خیلی برایتان مفید هست، ما وقتی یک کتاب می خوانیم، یا یک تجربه را از یک نفر دیگه می گیریم. عملا عمر آن شخص را می‌خریم. یعنی سه سال عمرتان را نمی‌خواهد بگذارید. آن آقایی که یک کتاب را بعد از بیست سال نوشته، عمرش را گذاشته، تجربه بیست‌ساله‌اش را دارد انتقال می‌دهد.

امیدوارم قدم بیست و پنجم پول، زمان و انرژی برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از زندگی، کسب و کار و مهاجرت اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم بیست و چهارم اینجا کلیک  کنید و برای مطالعه قدم بیست و ششم اینجا کلیک کنید.

اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.

زمانی برای تمرکز

برای شنیدن فایل صوتی قدم بیست و سوم زمانی برای تمرکز از طریق فایل ذیل اقدام بفرمائید.

امروز با قدم بیست و سوم زمانی برای تمرکز در خدمت شما همراهان عزیز در دوره 90 قدم رایگان، آموزش کسب وکار هستم. بگذارید اول از خودم شروع کنم. ما خیلی وقت ها به خاطر فشار های عصبی که درجامعه هست به خاطر فضای مجازی به خاطر وجود این شبکه های متنوع و حجم عظیمی از اطلاعات که به سمت ما سرازیر شده می بینیم. که 7 ساعت 8 ساعت عملا هیچ کار مفیدی نکردیم، یعنی هیچ تمرکز روی کار خاصی انجام ندادیم و همینجور آشفته ایم.

ذهن‌های آدم‌ها امروزه خیلی آشفته و به‌هم‌ریخته است و هر لحظه یک گوشه‌ای یک کاری انجام می‌دهند. ده دقیقه میره تو اینستاگرام میاد بیرون، یه نامه تو سیستم اداری جواب میده به کارمندش یک دستور میدهد، یه برنامه ریزی می کند برای خرید فلان محصول برای کارخانه اش باز برمی گرده یک لحظه تلگرام خودش را چک میکنه یا یک خبر نگاه می‌کند، ایا تمرکز واقعاً به‌هم‌ریخته هست.

داستان واقعی تمرکز در زندگی من

از خودم برای شما تعریف می کنم، یعنی یه جایی میبینم اینقدر آشفتگی ذهنی دارم. هم آموزش دارم میبینم و هم دارم از محتوایی که دارم میشنوم متن تهیه می کنم و بعد همزمان یک کار در پیج اینستا گرام یادم می آید کار تایپ را متوقف می کنم و آن کار را انجام می دهم.یه جایی دیدم دارم به خودم آسیب می زنم.شروع کردم در اینترنت سرچ کردن که برای تمرکز کردن چه‌کار کنم. روشی که من‌ بعد از تحقیقات زیاد به آن رسیدم مراقبه کردن  روزانه به مدت 10 دقیقه است. ما برای اینکه به تمرکز برسیم. برای اینکه به آرامش برسیم و برای اینکه بتوانیم کارهای خود را طبق برنامه‌ریزی و طبق ساعت مشخصی انجام دهیم.نیاز به مراقبه یا تمرکز داریم. اول تمرکز در زمان انجام کارها و بعد مراقبه برای ارامش درونی،

چطور برنامه ریزی در افزایش ارامش کمک می کند

مثلاً ساعت 1 بعدظهر کارهای من تمام شده حالا می‌توانم برنامه‌های درجه 2  و 3 (را که انشاالله در فصل برنامه‌ریزی خدمت شما خواهم گفت) شروع کنم. ما برای تمرکز نیاز به شناخت یک سری اصول اولیه داریم که من از این روش استفاده کردم و خیلی لذت بردم. حالا می‌خواهید اسمش را یوگا بگذارید یا مراقبه بگذارید یا آرامش بگذارید. خیلی اسم آن مهم نیست.

یک روش مراقبه ساده و کاربردی

یک فضایی را در روز یا در شب که سکوت هست در یک اتاق تنها بروید و درب را ببندید و هیچ‌کس نباید مزاحم  شما بشود. تایمر گوشی خود را روی 10 دقیقه تنظیم کنید. یک موسیقی مراقبه‌ای یا یک موسیقی بی‌کلام بگذارید. مثلاً من موسیقی همراه با صدای باران را خیلی دوست دارم. مثل آهنگ‌های مرحوم ناصر چشم‌آذر که یکی از آهنگ‌هایش خیلی صدای باران در آن دارد.می‌توانیم بنشینیم به‌صورت آرام یا دراز کشیده ریلکس بکنید، حالا شاید بگویید هزاران فکر در ذهن من می‌آید،

عیبی ندارد بگذارید فکرها بیاید ولی خیلی به آن توجه نکنید. حتی در مرحله بعد که خیلی مهم است اگر آشفتگی به سراغتان آمد شروع کنید. از 100 تا 1 تصویر اعداد را در ذهن خود بیاورید و سه‌بعدی کنید و بگویید 100 یک تنفس از بینی و تخلیه از دهان و یک آرامشی به خود می‌گیرید و بعد عدد بعدی را تصور می‌کنید.در این حالت ما در اصل ذهن خود را می‌بریم به بخش آلفا یعنی 20 دقیقه ابتدایی خواب که اگر علاقه‌مند بودید می‌توانید. در مقالات تد که توضیحات در مورد آن زیاد هست مطالعه کنید. ما می‌خواهیم ذهنمان را بیشتر به قسمت آرامش ببریم و بین خودآگاه و ناخودآگاه ذهن خودمان یک ارتباطی ایجاد کنیم.

مدام به اعدادی که تصور می‌کنید فکر کنید اگر یادتان رفت دوباره برگردید به عدد آخری که به یاد می‌آورید. ممکن است باز هم مدام افکار به ذهن شما بیاید مثل موقع نمازخواندن که هر چیزی در موقع اقامه آن به ذهن ما می‌آید.

چطور با انجام همزمان کارها مقابله کنیم؟

اجازه ندهیم آشفتگی ذهنی در ما ایجاد شود. حتماً دقت کنید اگر لحظاتی در سیستم اداری کارخانه یا محل کارتان هم‌زمان دارید چند کار را انجام می‌دهید. یک‌لحظه توقف کنید و هیچ کاری انجام ندهید. بعد ببینید که اولویت اصلی کارتان در آن لحظه چیست و با تمرکز همان کار را انجام دهید. بعد از تمام شدن آن یک دقیقه به خود استراحت دهید.یک چای یا یک لیوان آب بخورید. بعد کار بعدی را انجام دهید.نکته مهم این است.که ما بپذیریم تمرکز نداریم.

تمرکز در انجام کارها در این دوره آشفتگی‌ها خیلی مهم هست. ما بیشتر در مهمانی‌ها و دورهمی‌ها نمی‌رویم چون می‌گوییم ما خیلی سرمان شلوغ هست. در اصل سرمان شلوغ نیست چون ما تمرکز و برنامه‌ریزی نداریم.این فضاهای مجازی، سینما و تلویزیون کاری کرده که ما فکر می‌کنیم همیشه مشغولیم، درحالی‌که یک سریال بی‌ارزش را اگر نگاه نکنیم هیچی از ما کم نمی‌شود. آن زمان رو می‌توانیم برویم پیش یک فامیل نزدیک، مادر یا پدر ده دقیقه یا نیم ساعت به معاشرت بپردازیم خیلی بهتر است.

امیدوارم قدم بیست و سوم زمانی برای تمرکز برای شما مفید بوده باشد. شما فارسی زبان عزیز از هر جای دنیا در مورد هر موضوعی از زندگی، کسب و کار و تحصیل اگر تجربه دارید. برای من ارسال کنید. تا بنام خود شما و با امکان معرفی کسب وکار خودتان بر روی سایت سعید کاظمی بارگزاری کنم.برای مطالعه قدم بیست و دوم اینجا کلیک کنید و برای مطالعه قدم بیست و چهارم اینجا کلیک کنید.

اگر علاقه مند هستید. که درسهای کامل آموزش کسب و کار به زبان ساده و رایگان بهره مند بشوید. اینجا کلیک کنید. روز خوبی داشته باشید.